Learn English with the News | Tesla's SELF-DRIVING Taxi!

Did you hear that Elon Musk introduced the  Cyber Cab that will be available by 2026?

آیا شنیده اید که ایلان ماسک کابین سایبری را معرفی کرده است که تا سال 2026 در دسترس خواهد بود؟

That's what we'll discuss today, and  you'll learn 50 advanced words and phrases.

این همان چیزی است که امروز درباره آن بحث خواهیم کرد و 50 کلمه و عبارت پیشرفته را یاد خواهید گرفت.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

Let's review the headline.

بیایید تیتر را مرور کنیم.

Tesla reveals the Cyber cab aiming for production  by 2026 as it moves towards autonomous vehicles.

تسلا کابین سایبری را با هدف تولید تا سال 2026 در حالی که به سمت وسایل نقلیه خودران حرکت می کند، نشان می دهد.

So here is the Cyber cab and  Elon Musk of course, on the left.

بنابراین اینجا کابین سایبر و البته ایلان ماسک در سمت چپ است.

So let's reveal this.

پس بیایید این را فاش کنیم.

Tesla reveals the Cyber cab.

تسلا کابین سایبری را معرفی کرد.

So this is the name of the vehicle  aiming for production by 2026.

بنابراین این نام وسیله نقلیه‌ای است که قصد دارد تا سال 2026 تولید شود.

When you reveal something, it means  that you make it publicly known.

وقتی چیزی را فاش می‌کنید، به این معنی است که آن را به اطلاع عموم می‌رسانید.

But it was previously either unknown or secret.

اما قبلاً یا ناشناخته بود یا مخفی.

So of course, Tesla, Elon Musk has  been working on this project for many,  

بنابراین مطمئناً، تسلا، ایلان ماسک سال‌ها روی این پروژه کار می‌کرده است

many years, but they just  revealed it to the public.

، اما آن‌ها آن را برای عموم فاش کردند.

So we get to know about it.

بنابراین ما با آن آشنا می شویم.

And the information was previously unknown.

و اطلاعات قبلا ناشناخته بود. به

That's why we use this expression  with the word the truth a lot.

همین دلیل است که ما از این عبارت با کلمه حقیقت زیاد استفاده می کنیم.

She revealed the truth and you could continue on.

او حقیقت را فاش کرد و شما می توانید ادامه دهید. برای مثال،

She revealed the truth about the cyber  cab, for example, or it was revealed.

او حقیقت را در مورد کابین سایبری فاش کرد ، یا فاش شد.

So notice this sentence  structure is to be revealed.

بنابراین توجه کنید که ساختار این جمله باید آشکار شود.

You conjugate your verb to be and  then revealed is always in that Ed.

شما فعل خود را to be و سپس آشکار می‌کنید همیشه در آن Ed است.

And notice that soft D revealed the.

و توجه کنید که D نرم، نشان داد.

The revealed repeat revealed.

تکرار آشکار آشکار شد.

It was revealed that and then we need  a clause, a subject verb, object.

آشکار شد که و سپس ما به یک بند، یک فعل فاعل، مفعول نیاز داریم.

The project is delayed.

پروژه به تعویق افتاده است.

So this information, which was  unknown is now publicly known.

بنابراین این اطلاعات، که ناشناخته بود، اکنون به صورت عمومی شناخته شده است.

Tesla revealed the Cyber Cab introduced it  to the public, aiming for production by 2026.

تسلا فاش کرد که کابین سایبر آن را به عموم معرفی کرده است و هدف آن تولید تا سال 2026 است.

Now notice here, this is in the ING form.

اکنون به اینجا توجه کنید، این به شکل ING است.

Now the full form would be the Tesla Cyber Cab or  the Cyber Cab is aiming for production by 2026.

اکنون شکل کامل تسلا Cyber ​​Cab یا سایبر Cab است که تا سال 2026 تولید می‌کند.

But then you can just take the  main verb in ING, aiming for.

اما پس از آن می‌توانید فعل اصلی را در ING بگیرید.

And of course that's their goal, that's their  target as it moves towards autonomous vehicles.

و البته این هدف آنهاست، این هدف آنهاست که به سمت وسایل نقلیه خودران حرکت می کند.

So as it who is the int as Tesla, as a  company, as the company moves towards.

بنابراین به عنوان تسلا، به عنوان یک شرکت، همانطور که شرکت به سمت آن حرکت می کند، چه کسی مهم است.

So now their goal is their focus  is autonomous vehicles and of  

بنابراین اکنون هدف آنها این است که تمرکز آنها خودروهای خودران است و

course an autonomous vehicle is  a self driving driving vehicle.

البته یک وسیله نقلیه خودران یک وسیله نقلیه خودران است.

So it is not driven by a human,  the vehicle drives itself.

بنابراین توسط انسان هدایت نمی‌شود، خود وسیله نقلیه رانندگی می‌کند.

Don't worry about taking notes.

نگران یادداشت برداری نباشید.

I summarize everything in a free lesson PDF.

من همه چیز را در یک درس رایگان PDF خلاصه می کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

Let's continue and learn about  the cyber cab Tesla CEO Elon Musk.

بیایید ادامه دهیم و درباره کابین سایبری تسلا، ایلان ماسک، بیاموزیم.

Now, what do you notice about this part?

حالا در مورد این قسمت چه چیزی را متوجه می شوید؟

Maybe you might be more familiar with having it  as a possessive Tesla, Tesla's CEO, Elon Musk.

ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا، شاید با داشتن آن به عنوان یک تسلا مالکیت بیشتر آشنا باشید.

So Elon Musk as the CEO belongs to Tesla.

بنابراین ایلان ماسک به عنوان مدیرعامل متعلق به تسلا است.

So that is very common without  the possessive is just being  

بنابراین این بسیار متداول است بدون اینکه مالکیت فقط

used as the adjective it describes which CEO?

به عنوان صفتی که کدام مدیر عامل را توصیف می کند استفاده شود؟

Well, Tesla CEO and who is that CEO?

خوب، مدیرعامل تسلا و آن مدیرعامل کیست؟

Elon Musk?

ایلان ماسک؟

Either way is fine.

در هر صورت خوبه

I rotate here with the possession.

من با مالکیت اینجا می چرخم.

Tesla's CEO Elon Musk has unveiled.

ایلان ماسک، مدیر عامل تسلا، رونمایی کرد.

This is another word for revealed in articles.

این کلمه دیگری برای آشکار شده در مقالات است.

They tend to avoid using the same word over again,  which is why it's important to learn synonyms.

آنها تمایل دارند از استفاده مجدد از یک کلمه اجتناب کنند، به همین دلیل است که یادگیری مترادف ها مهم است.

So we have revealed and now you  know, unveiled and you can use it  

بنابراین ما آشکار کرده‌ایم و اکنون شما می‌دانید، رونمایی کرده‌اید و می‌توانید از آن

in the same sentence structure  that we learned with reveal.

در همان ساختار جمله‌ای که با آشکار یاد گرفتیم استفاده کنید.

Now the word unveil has a slightly  different use because we tend to use  

اکنون کلمه unveil کاربرد کمی متفاوت دارد زیرا

it more when we're showing something  visually, whereas reveal could be for  

زمانی که چیزی را به‌صورت بصری نشان می‌دهیم بیشتر از آن استفاده می‌کنیم ، در حالی که آشکار می‌تواند برای

showing something or sharing something  where words you can't visually see them.

نشان دادن چیزی یا اشتراک‌گذاری چیزی باشد که در آن کلماتی که نمی‌توانید آنها را بصری ببینید.

But this car you can visually see it.

اما این ماشین را به صورت بصری می توانید ببینید.

So there are subtle differences  when learning synonyms.

بنابراین هنگام یادگیری مترادف‌ها تفاوت‌های ظریفی وجود دارد .

So reveal can be used in any  situation and then unveil is  

بنابراین آشکار می‌تواند در هر موقعیتی مورد استفاده قرار گیرد و پس از آن آشکارسازی

generally used when you can visibly see an object.

معمولاً زمانی استفاده می‌شود که می‌توانید به‌طور قابل مشاهده یک شی را ببینید.

So you can think of it more as shown  or displayed for the first time.

بنابراین می‌توانید بیشتر آن‌طور که نشان داده شده یا برای اولین بار نمایش داده می‌شود، فکر کنید.

So Tesla CEO Elon Musk has unveiled  a robo taxi called cyber cab.

بنابراین، ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا از تاکسی رباتیکی به نام تاکسی سایبری رونمایی کرده است.

So again the name of this autonomous vehicle  self driving vehicle is cyber cat cab.

بنابراین دوباره نام این وسیله نقلیه خودران خودران تاکسی گربه سایبری است.

Because cab is another word for taxi.

زیرا تاکسی کلمه دیگری برای تاکسی است.

You can say I need a taxi, I need a cab.

می توان گفت من به تاکسی نیاز دارم، تاکسی نیاز دارم.

So that's where that comes from.

بنابراین این جایی است که از آن می آید.

Cyber cab and then robo taxi is the category of  

تاکسی سایبری و سپس تاکسی ربات، دسته‌ای از

vehicles that are autonomous and that are  available to transport people for hire.

وسایل نقلیه است که مستقل هستند و برای حمل و نقل افراد برای اجاره در دسترس هستند.

A taxi, a cab.

تاکسی، تاکسی

So robo taxi is the category and  cyber cab is the specific name.

بنابراین رباتکسی دسته‌بندی است و تاکسی سایبری نام خاص آن است.

Again, we see aiming because we know it is aiming  Tesla, the company Tesla or Elon Musk is aiming.

باز هم، ما هدف گیری را می بینیم زیرا می دانیم که تسلا، شرکت تسلا یا ایلان ماسک را هدف قرار می دهد.

And then we can just take the verb  in ING aiming to shift the focus,  

و سپس می‌توانیم فعل را در ING با هدف تغییر فوکوس،

to shift the focus, so to change the focus.

تغییر تمرکز، بنابراین تغییر فوکوس، انتخاب کنیم.

And then we shift something from to.

و سپس ما چیزی را از به تغییر می دهیم.

So from is where it currently is  and then to is where it's going.

بنابراین از جایی که در حال حاضر است و سپس به جایی است که می‌رود.

So right now the focus is  on affordable electric cars.

بنابراین در حال حاضر تمرکز روی خودروهای برقی مقرون به صرفه است.

That's the focus of the company Tesla, but it  wants to change that focus to robotic vehicles,  

این تمرکز شرکت تسلا است، اما می‌خواهد این تمرکز را به وسایل نقلیه روباتیک،

autonomous vehicles, self driving vehicles.

خودروهای خودمختار، وسایل نقلیه خودران تغییر دهد.

This is a great phrase to have in your vocabulary  for meetings perhaps, or more formal equations.

این یک عبارت عالی است که در دایره لغات خود برای جلسات شاید یا معادلات رسمی تر وجود دارد.

You could use this in your daily speech as well.

می توانید از این در سخنرانی روزانه خود نیز استفاده کنید.

But let's say for my purpose, I could  say let's shift the focus from grammar.

اما بگذارید برای هدفم بگویم، می‌توانم بگویم بیایید تمرکز را از دستور زبان تغییر دهیم.

That's what we're currently discussing,  let's say from grammar to pronunciation.

این همان چیزی است که در حال حاضر درباره آن بحث می‌کنیم، مثلاً از دستور زبان گرفته تا تلفظ.

So it means I'm going to stop talking about  grammar and start talking about pronunciation.

بنابراین به این معنی است که من صحبت در مورد دستور زبان را متوقف می کنم و شروع به صحبت در مورد تلفظ می کنم.

Let's shift the focus.

بیایید تمرکز را تغییر دهیم.

And when you use this expression,  you don't need to use the from part.

و وقتی از این عبارت استفاده می‌کنید، نیازی به استفاده از قسمت from ندارید.

If it's obvious, you can just focus on the 2.

اگر واضح است، فقط می‌توانید روی 2 تمرکز کنید.

So I could say, let's shift the  focus to becoming fluent faster,  

بنابراین می‌توانم بگویم، بیایید تمرکز را به سمت روان‌تر شدن سریع‌تر تغییر دهیم،

which means I'm going to stop talking  about whatever I'm currently talking  

که به این معنی است که من در مورد هر چیزی که در حال حاضر

about and start talking about this  subject becoming fluent faster.

درباره آن صحبت می‌کنم صحبت نمی‌کنم و شروع به صحبت در مورد تبدیل شدن این موضوع می‌کنم. سریعتر روان است

And notice this verb in ING  because to is a preposition.

و به این فعل در ING توجه کنید زیرا to یک حرف اضافه است.

So if you have a verb, it needs to be in ING.

بنابراین اگر فعل دارید، باید در ING باشد.

So if you want to start discussing  becoming, it went faster than put,  

بنابراین، اگر می‌خواهید بحث درباره تبدیل شدن را شروع کنید، سریع‌تر از آنچه قرار بود پیش رفت،

let's do it, let's do it, let's  shift the focus, let's do it.

بیایید انجامش دهیم، بیایید آن را انجام دهیم، بیایید تمرکز را تغییر دهیم، بیایید آن را انجام دهیم.

Put that in the comments and hopefully you agree  

آن را در نظرات قرار دهید و امیدوارم موافق باشید

that this method will help you do  just that, become fluent faster.

که این روش به شما کمک می‌کند این کار را انجام دهید، سریع‌تر مسلط شوید.

Set to cost under $30,000.

قیمت زیر 30000 دلار تنظیم شده است.

So under of course means less than $30,000.

بنابراین زیر البته به معنای کمتر از 30000 دلار است.

Now if it's set to cost, it means that right now  they expect or anticipate it will cost this much.

حالا اگر قرار است هزینه داشته باشد، به این معنی است که در حال حاضر آنها انتظار یا پیش‌بینی می‌کنند که این مقدار هزینه داشته باشد.

But remember this isn't available right now.

اما به یاد داشته باشید که این در حال حاضر در دسترس نیست.

So in the future the price could change,  which is why they use set to cost.

بنابراین در آینده ممکن است قیمت تغییر کند، به همین دلیل است که از set to cost استفاده می‌کنند.

Right now we think the cost will be under less  than $30,000, but because they said set to,  

در حال حاضر ما فکر می کنیم هزینه کمتر از 30000 دلار خواهد بود، اما از آنجایی که آنها گفتند تنظیم شده است،

we know it might change when the car  is actually available to the public.

ما می دانیم که ممکن است زمانی که خودرو واقعاً در دسترس عموم قرار گیرد، تغییر کند.

The vehicle features gull wing doors.

این خودرو دارای درهای بال مرغان است.

So here visually this is a gull wing door.

بنابراین در اینجا از نظر بصری این درب بال مرغان است.

So normally car doors don't open  upwards, they open outwards.

بنابراین معمولاً درهای خودرو به سمت بالا باز نمی‌شوند، بلکه به سمت بیرون باز می‌شوند.

So this is called a gull  wing door, gullwing doors.

بنابراین به این درب بال مرغابی، درهای مرغابی می گویند.

No steering wheel or pedals.

بدون فرمان و پدال.

The pedals are on the floor that you  use with your feet for gas and brake.

پدال‌ها روی زمین هستند که با پاهایتان برای گاز و ترمز استفاده می‌کنید.

Those are the pedals.

این پدال ها هستند.

So there will be no steering wheel, no pedals.

بنابراین نه فرمانی وجود خواهد داشت و نه پدالی.

Why?

چرا؟

Because it's an autonomous vehicle,  no human will be driving it.

از آنجایی که این وسیله نقلیه خودران است، هیچ انسانی آن را رانندگی نخواهد کرد.

So these are not needed and is expected  to enter mass production by 2026.

بنابراین اینها مورد نیاز نیستند و انتظار می رود تا سال 2026 وارد تولید انبوه شوند.

Now instead of saying expected  to enter, what could we say?

حالا به جای اینکه بگوییم انتظار می رود وارد شود، چه می توانیم بگوییم؟

You just learned it and is set  to enter mass production by 2026.

شما به تازگی آن را یاد گرفتید و قرار است تا سال 2026 وارد تولید انبوه شوید.

But again, like I said, articles  more formal writing is preferred  

اما باز هم، همانطور که گفتم، مقالات نوشتن رسمی‌تر ترجیح داده می‌شوند

to use synonyms and not repeat the same  words over and over again if possible.

برای استفاده از مترادف‌ها و تکرار نشدن کلمات مشابه در صورت امکان.

So that's why this was changed  from set to to expected to.

بنابراین به همین دلیل است که این مورد از تنظیم به مورد انتظار تغییر کرد.

But the meaning is the same now.

اما الان معنا همان است.

If it's expected to set to plan  to enter mass production by 2026,  

اگر انتظار می‌رود تا سال 2026 وارد تولید انبوه شود،

when will it enter mass production?

چه زمانی وارد تولید انبوه می‌شود؟

Mass production means that it  will be produced on a large scale.

تولید انبوه به این معنی است که در مقیاس بزرگ تولید خواهد شد.

So right now they're producing one car, two  cars to test it and then make changes to it.

بنابراین در حال حاضر آنها یک خودرو، دو خودرو تولید می کنند تا آن را آزمایش کنند و سپس تغییراتی در آن ایجاد کنند.

But mass production means they'll  make thousands of cars at one time.

اما تولید انبوه به این معنی است که آنها هزاران خودرو را در یک زمان خواهند ساخت.

So by 2026, when on or before 2026?

بنابراین تا سال 2026، چه زمانی در سال 2026 یا قبل از آن؟

Because 2026, January 1st, 2026 is the deadline,  

زیرا 2026، 1 ژانویه 2026 آخرین مهلت است،

but it could be on the deadline or  before the deadline would be by 2026.

اما ممکن است در آخرین مهلت یا قبل از پایان مهلت تا سال 2026 باشد.

So if your boss or anyone says send  me the changes by 55 PM now if you  

بنابراین اگر رئیس شما یا هرکسی گفت تغییرات را تا ساعت 55 بعد از ظهر برای من ارسال کنید اگر

submit them at 4:59 or before 43445,  congratulations, you met the deadline.

آنها را در ساعت 4:59 ارسال کنید. یا قبل از 43445، تبریک می‌گوییم، مهلت تعیین شده را رعایت کردید.

Matt is the past simple of meat.

مات گذشته ساده گوشت است.

So you meet a deadline past simple met.

بنابراین شما یک ضرب الاجل گذشته ساده ملاقات کرده اید.

If you submit them at 5,  congratulations, you met the deadline.

اگر آنها را در 5 ارسال کنید، تبریک می‌گوییم، مهلت تعیین شده را رعایت کرده‌اید.

But if you submit them at 5:01, technically,  

اما اگر آنها را در ساعت 5:01 ارسال کنید، از نظر فنی،

even though it's only one minute,  technically you missed the deadline.

حتی اگر فقط یک دقیقه باشد، از نظر فنی مهلت را از دست داده‌اید.

So you can meet a deadline or you miss a deadline  

بنابراین می‌توانید به یک ضرب الاجل برسید یا یک ضرب الاجل را از دست بدهید

and then the past symbol is met and  missed because by is on or before.

و سپس نماد گذشته برآورده می‌شود و از دست می‌رود، زیرا تاریخ یا قبل از آن است.

Now it's common to add by 5:00 at the latest,  

اکنون معمول است که حداکثر تا ساعت 5:00 اضافه کنید،

which isn't actually necessary to add these  3 words because that is what this means.

که در واقع نیازی به افزودن این 3 کلمه نیست زیرا این همان معنی است.

But native speakers will add this just to remind  the person that five O 1 is not acceptable.

اما سخنرانان بومی این را اضافه می‌کنند تا به فرد یادآوری کنند که پنج O 1 قابل قبول نیست.

So if you see these 3 words at the latest,  

بنابراین اگر حداکثر این 3 کلمه را مشاهده کردید،

honestly, we can make this even  stronger at the absolute latest.

صادقانه، می‌توانیم حداکثر این را قوی‌تر کنیم.

To make it even stronger, you can add  those 4 words, but it's not necessary.

برای قوی‌تر کردن آن، می‌توانید آن 4 کلمه را اضافه کنید، اما لازم نیست.

Are you enjoying this lesson?

آیا از این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you  about the Finally Fluent Academy.

اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی Finnally Fluent به شما بگویم.

This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  

این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری از تلویزیون،

the movies, YouTube, and the news.

فیلم‌ها، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم.

So you can improve your listening  skills of fast English, expand your  

بنابراین می‌توانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

vocabulary with natural expressions,  and learn advanced grammar easily.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید، و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal coach.

به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت. برای کسب اطلاعات بیشتر

You can look in the description for  the link to learn more or you can go  

می‌توانید در توضیحات به دنبال پیوند بگردید یا می‌توانید

to my website and click on Finally Fluent Academy.

به وب‌سایت من بروید و روی آکادمی Fluent Fluent کلیک کنید.

Now let's continue with our lesson.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم.

Next.

In the article, they included  this image, which is a post on X,  

بعدی

در مقاله، آنها این تصویر را که پستی در X است، درج کردند،

which is actually the platform formerly  known as Twitter, which Elon Musk owns.

که در واقع پلتفرمی است که قبلاً به نام توییتر شناخته می‌شد و الون ماسک مالک آن است.

So this person, Sawyer Merritt,  I don't know who that is posted.

بنابراین این شخص، ساویر مریت، نمی‌دانم چه کسی پست شده است. در

Breaking Here is the first look at Tesla's  cyber cab and it looks like this is a video.

اینجا اولین نگاه به کابین سایبری تسلا است و به نظر می رسد این یک ویدیو است.

So what does the word breaking mean here?

بنابراین کلمه شکستن در اینجا به چه معناست؟

Breaking, We use this in the context  of introducing news to show that the  

در پایان، ما از این در زمینه معرفی اخبار استفاده می‌کنیم تا نشان دهیم این

information is new, urgent or recently released,  which I guess means New South, new or urgent.

اطلاعات جدید، فوری یا اخیرا منتشر شده‌اند، که حدس می‌زنم به معنای جنوب جدید، جدید یا فوری باشد.

We say breaking.

می گوییم شکستن. به

That's why a lot of headlines will  say breaking news, breaking news.

همین دلیل است که بسیاری از سرفصل‌ها می‌گویند اخبار فوری، اخبار فوری.

They're saying it's either new information or  

آنها می گویند این اطلاعات جدید است یا

it's urgent information that  you should pay attention to.

اطلاعات فوری است که باید به آن توجه کنید.

This to me doesn't seem urgent.

این به نظر من فوری نیست.

So I would say it's just new.

بنابراین من می گویم این فقط جدید است.

Here's the first look.

این اولین نگاه است.

So again, it gives the sense of being new.

بنابراین دوباره، این حس جدید بودن را می دهد.

And this person goes on to say it  looks sick in person with all capital  

و این شخص ادامه می دهد که با تمام

letters and two exclamation points.

حروف بزرگ و دو علامت تعجب شخصاً بیمار به نظر می رسد.

My question to you is, does this  person like it or not like it?

سوال من از شما این است که آیا این فرد آن را دوست دارد یا نه؟

Based on what they said, it looks sick in person.

بر اساس گفته های آنها، شخصاً بیمار به نظر می رسد.

Do they like it?

آیا آنها آن را دوست دارند؟

Is it good or not good?

خوبه یا نه؟

They don't like it.

آنها آن را دوست ندارند.

What do you think You can put your choice  thumbs up or thumbs down, yes or no,  

فکر می‌کنید می‌توانید قبل از اینکه پاسخ را فاش کنم، انتخاب خود را با شست بالا یا پایین، بله یا خیر،

good or bad in the comments  before I reveal the answer.

خوب یا بد در نظرات قرار دهید .

Well, if I told you that  I'm sick, that's bad, right?

خوب، اگر به شما بگویم که مریض هستم، بد است، درست است؟

I don't feel well, I'm sick.

حالم خوب نیست، مریضم.

But if I said that car looks  sick or that car is sick,  

اما اگر بگویم که ماشین مریض به نظر می‌رسد یا آن ماشین بیمار است،

this is actually a good  thing in colloquial English.

این در واقع یک چیز خوب در زبان انگلیسی محاوره‌ای است.

In more slang informal English, this means the car  looks impressive or the car looks really great.

در زبان عامیانه‌تر غیررسمی‌تر انگلیسی، این به این معنی است که ماشین به نظر چشمگیر می‌آید یا ماشین واقعاً عالی به نظر می‌رسد.

So this has a positive meaning in this context.

پس این در این زمینه معنای مثبتی دارد.

I would personally use awesome or amazing,  which is generally accepted English.

من شخصاً از عالی یا شگفت‌انگیز استفاده می‌کنم که به طور کلی انگلیسی پذیرفته شده است.

But again, if you want to sound really cool,  

اما مجدداً، اگر می‌خواهید واقعاً باحال به نظر برسید،

then you want to sound like you're 20 to 30  years old and you want to sound informal.

پس می‌خواهید 20 تا 30 سال سن داشته باشید و می‌خواهید غیررسمی به نظر برسید.

You can say it looks sick or it is sick.

می توان گفت بیمار به نظر می رسد یا بیمار است.

OK, let's continue despite Musk's bold vision.

خوب، بیایید با وجود دیدگاه جسورانه ماسک ادامه دهیم.

So now notice that there is a possessive  because the bold vision belongs to Elon Musk.

بنابراین اکنون توجه کنید که یک مالکیت وجود دارد، زیرا چشم انداز جسورانه متعلق به ایلان ماسک است.

We could also replace this with the company  Tesla's with the possessive as well.

همچنین می‌توانیم آن را با شرکت تسلا با مالکیت جایگزین کنیم.

Bold vision, and here a bold vision  is more of an ambitious vision.

چشم انداز جسورانه، و در اینجا یک چشم انداز جسور بیشتر یک چشم انداز جاه طلبانه است.

Now the meaning can change slightly  depend depending on context.

اکنون بسته به زمینه، معنی می‌تواند کمی تغییر کند .

For example, it's bold of you to  ask your boss for a promotion.

برای مثال، جرأت می‌کنید که از رئیستان ترفیع بخواهید.

So it's bold.

پس جسورانه است.

You're being bold by asking  your boss for a promotion.

با درخواست از رئیستان برای ارتقاء، جسورانه رفتار می کنید.

It is bold of you to do something.

جسارت شما برای انجام کاری است.

So notice that sentence structure.

بنابراین به ساختار جمله توجه کنید.

You could talk about someone else and  say it's bold of my husband to start  

می‌توانید در مورد شخص دیگری صحبت کنید و بگویید شوهرم جسارت دارد که

a business or whatever it might be, so  it's bold of someone to do something.

یک کسب‌وکار یا هر چیز دیگری را شروع کند، بنابراین جسارت است که کسی کاری انجام دهد.

In this case, you can't think of it as ambitious  because it does require ambition, but it  

در این مورد، نمی‌توانید آن را جاه‌طلبانه در نظر بگیرید، زیرا به جاه‌طلبی نیاز دارد، اما به

also requires courage and confidence  and same meaning for a vision as well.

شجاعت و اعتماد به نفس نیز نیاز دارد و برای یک چشم‌انداز نیز به همین معنا نیاز دارد.

So keep this in mind.

پس این را در نظر داشته باشید.

It's ambitious, but it requires a lot of  courage and confidence to have a bold vision.

این بلندپروازانه است، اما برای داشتن چشم اندازی جسورانه به شجاعت و اعتماد به نفس زیادی نیاز دارد.

So courageous or confident,  those are the adjectives.

خیلی شجاع یا با اعتماد به نفس، این صفت ها هستند.

And you can have courage.

و شما می توانید شجاعت داشته باشید.

Courage is a noun.

شجاعت یک اسم است.

You can have courage, you can have confidence.

شما می توانید شجاعت داشته باشید، می توانید اعتماد به نفس داشته باشید.

So those are the nouns and  then these are the adjectives.

پس اینها اسمها هستند و سپس اینها صفتها هستند.

Despite Musk's bold vision for autonomous  driving self driving vehicles, experts  

علیرغم دیدگاه جسورانه ماسک برای رانندگی خودمختار وسایل نقلیه خودران، کارشناسان

raised concerns about safety, regulation  and the practicality of his timeline.

نگرانی‌هایی را در مورد ایمنی، مقررات و عملی بودن جدول زمانی او مطرح کردند.

OK, so you raise concerns.

خوب، پس شما نگرانی ها را مطرح می کنید.

Raise means you, you discuss them, you  bring them up, you make them known.

افزایش یعنی شما، آنها را مورد بحث قرار می دهید، آنها را مطرح می کنید، آنها را می شناسید.

So that would be raise concerns and  you can use the preposition about or  

بنابراین می‌توانید نگرانی‌هایی را مطرح کنید و می‌توانید از حرف اضافه about یا

I commonly hear over raised concerns over  safety regulation and the practicality.

من معمولاً در مورد نگرانی‌های مطرح شده درباره مقررات ایمنی و عملی بودن آن می‌شنوم استفاده کنید.

Do you know what this means?

میدونی این یعنی چی؟

The practicality of his timeline, Well,  

کاربردی بودن جدول زمانی او، خوب،

remember his timeline is do you remember he  wants mass production, large scale production,  

به یاد داشته باشید جدول زمانی او این است که آیا به یاد دارید که او می خواهد تولید انبوه، تولید در مقیاس بزرگ،

thousands of cars per day, mass  production by on or before 2026.

هزاران خودرو در روز، تولید انبوه در سال 2026 یا قبل از آن را داشته باشد.

That is his timeline.

این جدول زمانی او است.

So one's timeline is when they  want to complete activities by.

بنابراین جدول زمانی فرد زمانی است که می‌خواهد فعالیت‌ها را تا آن زمان تکمیل کند.

So that's the timeline.

پس این جدول زمانی است.

Now the practicality, practicality of  his timeline is asking how practical,  

اکنون عملی بودن، کاربردی بودن خط زمانی او این سوال را مطرح می کند که چقدر عملی است،

how practical is this timeline?

چقدر این جدول زمانی عملی است؟

So the practicality, this is the  noun form of the word practical.

بنابراین عملی بودن، این شکل اسمی کلمه عملی است.

If you were to use the adjective,  

اگر بخواهید از صفتی استفاده کنید،

which is more commonly known practical,  you would change the sentence structure.

که معمولاً عملی‌تر است، ساختار جمله را تغییر می‌دهید.

So you would say experts raise concerns  over how practical his timeline is.

بنابراین می‌توانید بگویید که کارشناسان نگرانی‌هایی درباره اینکه تایم لاین او چقدر کاربردی است، مطرح می‌کنند.

Now you could also just say experts raise  concerns over his timeline and just use  

اکنون همچنین می‌توانید بگویید که کارشناسان نگرانی‌هایی را درباره جدول زمانی او مطرح می‌کنند و فقط از

his timeline and it's understood that they're  talking about how practical the timeline is.

جدول زمانی او استفاده می‌کنند و قابل درک است که آن‌ها درباره عملی بودن خط زمانی صحبت می‌کنند.

So we have practicality the noun  and practical the adjective.

بنابراین ما عملی بودن اسم و عملی بودن صفت را داریم.

Musk acknowledged previous delays,  

ماسک تأخیرهای قبلی را تصدیق کرد،

but reaffirmed his belief that self driving  technology would drastically improve Rd.

اما مجدداً بر این باور خود تأکید کرد که فناوری رانندگی خودران به شدت Rd را بهبود می بخشد.

safety.

ایمنی

Let's look at reaffirmed, because when  you add re before the verb affirm,  

بیایید دوباره تأیید شده را بررسی کنیم، زیرا وقتی re را قبل از فعل تأیید اضافه می‌کنید،

it means that he's doing it again.

به این معنی است که او دوباره این کار را انجام می‌دهد.

So to affirm means to strongly state something.

پس تأیید به معنای قویاً بیان چیزی است.

I affirm my commitment to helping  my students improve their fluency.

من تعهد خود را برای کمک به دانش آموزانم برای بهبود تسلط خود تأیید می کنم.

I'm stating it strongly now.

الان به شدت بیان میکنم

If I reaffirm it, it means I previously  stated it and now I'm stating it again.

اگر دوباره آن را تأیید کنم، به این معنی است که قبلاً آن را بیان کرده‌ام و اکنون دوباره آن را بیان می‌کنم.

So you could say restate and  it would have the same meaning.

بنابراین می‌توانید بگویید دوباره بیان کنید و همین معنی را داشته باشد.

But you must add that re to show that he has  previously done it and he's now doing it again.

اما باید آن را اضافه کنید تا نشان دهید که او قبلاً این کار را انجام داده است و اکنون دوباره این کار را انجام می‌دهد.

And drastically is a great word  to have in your vocabulary.

و به‌طور چشمگیری کلمه‌ای عالی است که در دایره لغات شما وجود دارد.

It's an adverb and it's used  to mean to a large degree.

این یک قید است و تا حد زیادی به معنی استفاده می شود.

So improve safety, improve Rd.

بنابراین ایمنی را بهبود بخشید، Rd را بهبود بخشید.

safety to a large degree, drastically.

ایمنی تا حد زیادی، به شدت.

Now again, remember we talked  about learning synonyms.

اکنون دوباره، به یاد داشته باشید که درباره یادگیری مترادف ها صحبت کردیم.

You probably already know at least significantly,  

شما احتمالاً از قبل حداقل به طور قابل توجهی می دانید،

I imagine significantly,  substantially, considerably.

من تصور می کنم به طور قابل توجهی، اساساً، بطور قابل توجهی.

So now you've learned 4 synonyms to mean to a  

بنابراین اکنون 4 مترادف را به

large degree that you can use  in many different contexts.

میزان زیادی یاد گرفته‌اید که می‌توانید در زمینه‌های مختلف از آنها استفاده کنید.

And remember, it's an adverb,  so it modifies the verb improve.

و به یاد داشته باشید، این یک قید است، بنابراین فعل بهبود را تغییر می‌دهد.

Improve in this case would drastically improve Rd.

بهبود در این مورد به شدت Rd را بهبود می بخشد.

safety, predicting a tenfold  improvement over human drivers.

ایمنی، پیش‌بینی بهبودی ده برابری نسبت به رانندگان انسانی.

I'm sure you can imagine how much of an  improvement a tenfold improvement is, right?

مطمئنم می توانید تصور کنید که یک بهبود ده برابری چقدر پیشرفت دارد، درست است؟

Of course, tenfold means by  a factor of 10, so 10 times.

البته ده برابر به معنی ضریب 10 است، پس 10 برابر.

So of course, 10 times is a very large amount.

پس مسلماً 10 برابر مقدار بسیار زیادی است.

Hopefully you might say my vocabulary increased  or you could use improved as your verb increased.

امیدوارم بتوانید بگویید دایره لغات من افزایش یافته است یا بتوانید از بهبود یافته با افزایش فعل خود استفاده کنید.

Improved tenfold by a factor of 1010 times.

۱۰ برابر ۱۰۱۰ برابر بهبود یافته است.

The improvement tenfold by learning English  with the news, what you're doing right now.

بهبود ده برابری با یادگیری زبان انگلیسی با اخبار، کاری که در حال حاضر انجام می‌دهید.

So put that's right, put  that's right in the comments.

بنابراین درست است، آن را در نظرات قرار دهید.

If you agree that your vocabulary  increase tenfold or will increase  

اگر موافقید که دایره لغات شما ده برابر شود یا

tenfold if this is the first  time you're learning with me.

اگر اولین بار است که با من یاد می گیرید، ده برابر می شود.

But just note that you can't  turn 10 into the number 10.

اما فقط توجه داشته باشید که نمی‌توانید 10 را به عدد 10 تبدیل کنید.

Although of course I would understand you if  you sent this in an e-mail or a text message.

البته اگر این را از طریق ایمیل یا پیام متنی ارسال کنید، متوجه شما خواهم شد.

This isn't actually a word because it's one  

این در واقع یک کلمه نیست زیرا یک

word and you must spell it as  10TE N and is one word tenfold.

کلمه است و باید آن را به صورت 10TE N بنویسید و یک کلمه ده برابر است.

So don't use the number 10 and the word fold.

پس از عدد 10 و کلمه fold استفاده نکنید.

That doesn't work.

این کار نمی کند.

OK, let's continue.

باشه ادامه بدیم

However, little detail was provided on how  Tesla plans to outpace its competitors.

با این حال، جزئیات کمی در مورد اینکه چگونه تسلا قصد دارد از رقبای خود پیشی بگیرد، ارائه شد.

The verb outpace means to either  move faster or progress faster than.

فعل outpace به معنای حرکت سریعتر یا پیشرفت سریعتر از.

So in this case, it's then its competitors,  Tesla's competitors now notice here little detail.

بنابراین در این مورد، رقبای آن هستند، رقبای تسلا اکنون به جزئیات کمی در اینجا توجه می کنند.

This means that not a lot of detail.

این بدان معنی است که جزئیات زیادی وجود ندارد.

So instead of saying not a lot of detail, you  can just say little detail, little detail.

بنابراین به جای اینکه جزئیات زیادی را بیان نکنید، فقط می‌توانید جزییات کم، جزییات کوچک را بگویید.

And notice there's no article.

و توجه کنید که مقاله ای وجود ندارد.

It's not all little detail,  it's just little detail.

همه چیز جزییات کمی نیست، فقط جزئیات کمی است.

Musk also teased advancements.

ماسک همچنین پیشرفت‌ها را کنایه زد.

So in this case, if he teased advancements,  

بنابراین در این مورد، اگر او پیشرفت‌ها را طعنه زد،

it means he he mentioned them very  briefly, but he didn't go into detail.

به این معنی است که او آنها را خیلی کوتاه ذکر کرده است ، اما وارد جزئیات نشده است.

He didn't elaborate on them.

او توضیح بیشتری در مورد آنها نداد.

So I might tease that I have a new lesson for you.

بنابراین من ممکن است اذیت کنم که یک درس جدید برای شما دارم.

I might say something like, well, maybe  you should watch my channel next week.

من ممکن است چیزی مانند، خوب، شاید شما باید هفته آینده کانال من را تماشا کنید.

So I don't specifically say it,  but I give you the impression.

بنابراین من به طور خاص آن را نمی گویم، اما این تصور را به شما می دهم.

Or I share some details that make you think that  I have a new lesson, but I don't go into details.

یا جزئیاتی را به اشتراک می‌گذارم که باعث می‌شود فکر کنید درس جدیدی دارم، اما وارد جزئیات نمی‌شوم.

So he teased advancements in  Tesla's humanoid robot, Optimus.

بنابراین او پیشرفت‌های ربات انسان‌نمای تسلا، Optimus را کنایه زد.

So the name of this robot,  this humanoid robot is Optimus.

بنابراین نام این ربات، این ربات انسان نما Optimus است.

To be honest, I'm not too sure  what humanoid is for a robot.

صادقانه بگویم، من خیلی مطمئن نیستم که انسان نما برای یک روبات چیست.

Maybe you do.

شاید شما انجام دهید.

You can't let me know.

نمیتونی به من خبر بدی

But the name of this robot is Optimus.

اما نام این ربات Optimus است.

So we provided some details, a  small amount of details which  

بنابراین ما برخی جزئیات را ارائه کردیم، مقدار کمی از جزئیات که

is projected to cost between 20,000 and $30,000.

هزینه آن بین 20000 تا 30000 دلار پیش‌بینی می‌شود.

So again, projected to before we  saw another way of saying that  

بنابراین، قبل از اینکه روش دیگری برای گفتن اینکه

you can use either set or projected or expected.

می‌توانید از تنظیم یا پیش‌بینی یا انتظار استفاده کنید، پیش‌بینی شد.

Excuse me.

ببخشید

So set to now set is the past of these.

بنابراین تنظیم به حال تنظیم گذشته از این است.

So projected is in the past expected.

بنابراین پیش بینی شده در گذشته انتظار می رود.

And same with set because this is an  irregular verb which is set to projected to.

و همینطور با set زیرا این یک فعل نامنظم است که روی Projected تنظیم شده است.

So right now they think it will cost this  much, but that amount may change when the  

بنابراین در حال حاضر آن‌ها فکر می‌کنند این مقدار هزینه دارد ، اما زمانی که

product is available and could perform so  because they're using the modal verb could.

محصول در دسترس است و می‌تواند این کار را انجام دهد، این مقدار ممکن است تغییر کند، زیرا از فعل حالت ممکن استفاده می‌کنند.

I know this is possibility?

میدونم این امکان هست؟

I don't know this is factual.

من نمی دانم این واقعیت دارد.

Right now it's just a possibility and could  perform household tasks in the future.

در حال حاضر این فقط یک امکان است و می‌تواند کارهای خانگی را در آینده انجام دهد.

So this robot called Optimus could  has the possibility or potential  

بنابراین این ربات به نام Optimus می‌تواند امکان یا پتانسیل

of performing household tasks in the future.

انجام کارهای خانگی را در آینده داشته باشد.

The event marked a pivotal moment in Tesla's  shift towards autonomous transportation.

این رویداد یک لحظه مهم در تغییر مسیر تسلا به سمت حمل و نقل خودمختار بود.

So here we previously we learned from  to now notice they're using towards.

بنابراین در اینجا قبلاً یاد گرفتیم که از  تا کنون متوجه شده‌ایم که از آنها استفاده می‌کنند.

You can use towards or you can use  to and here marked means represented.

می‌توانید به یا می‌توانید از به و در اینجا به معنی نشان‌داده‌شده استفاده کنید.

So the event represented a pivotal  and important or a crucial.

بنابراین این رویداد یک رویداد محوری و مهم یا حیاتی بود.

So again, learn synonyms at the same time.

بنابراین دوباره، مترادف ها را همزمان یاد بگیرید.

They will help you communicate in different  ways to add a variety to your speech.

آن‌ها به شما کمک می‌کنند به روش‌های مختلف ارتباط برقرار کنید تا تنوعی به گفتارتان بیافزایید.

A pivotal moment in Tesla's shift  towards or to autonomous transportation.

لحظه ای مهم در تغییر مسیر تسلا به سمت یا به سمت حمل و نقل خودمختار.

However, concerns linger.

با این حال، نگرانی ها ادامه دارد.

Oh, if the concerns linger, it means they remain.

آه، اگر نگرانی ها باقی بماند، به این معنی است که آنها باقی می مانند.

They remain longer than they should.

آنها بیشتر از آنچه باید باقی می مانند.

So this sounds like Tesla or Elon  Musk tried to say this is our plan.

بنابراین به نظر می رسد که تسلا یا ایلان ماسک سعی کردند بگویند این برنامه ماست.

So he tried to address their concerns  with his plan or his his outline.

بنابراین سعی کرد با طرح یا طرح کلی به نگرانی‌های آن‌ها بپردازد.

But even after that, the concerns linger.

اما حتی پس از آن، نگرانی ها همچنان ادامه دارد.

So they remain longer than they should.

بنابراین آنها بیشتر از آنچه باید باقی می مانند.

Concerns linger about Musk's ability  to deliver on these promises.

نگرانی‌ها در مورد توانایی ماسک برای تحقق این وعده‌ها وجود دارد.

So to meet the to meet the  deadlines, to meet the deadlines.

بنابراین برای رعایت مهلت‌ها، برای رعایت مهلت‌ها.

So to deliver on these promises to meet  the deadlines, especially as Tesla faces  

بنابراین برای تحقق این وعده‌ها برای رعایت مهلت‌های زمانی، به‌ویژه زمانی که تسلا با

increased competition in the robo taxi market  and risks missing its delivery targets.

رقابت فزاینده‌ای در بازار تاکسی‌های روبو مواجه است و خطر از دست دادن اهداف تحویل خود را دارد.

Because remember, you either meet  a deadline or you miss a deadline,  

زیرا به یاد داشته باشید، شما یا به یک ضرب‌الاجل می‌رسید یا یک ضرب‌الاجل را از دست می‌دهید،

but you can also miss a target because a  target is the same as a deadline for the year.

اما می‌توانید یک هدف را هم از دست بدهید، زیرا یک هدف همان مهلت سال است.

So that's why these concerns linger.

بنابراین به همین دلیل است که این نگرانی ها ادامه دارد.

So now what I'll do is I'll read  the article from start to finish.

بنابراین اکنون کاری که من انجام خواهم داد این است که مقاله را از ابتدا تا انتها بخوانم.

And this time you can focus on my pronunciation.

و این بار می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید.

Tesla reveals the Cyber Cab aiming for  production by 2026 as it moves towards  

تسلا با حرکت به سمت خودروهای خودران، کابین سایبری را با هدف تولید تا سال 2026 نشان می‌دهد،

autonomous vehicles Tesla CEO Elon Musk  has unveiled a robo taxi called Cyber Cab,  

مدیر عامل تسلا، ایلان ماسک، از تاکسی رباتیکی به نام Cyber ​​Cab رونمایی کرده است که

aiming to shift the focus from affordable  electric cars to robotic vehicles.

هدف آن تغییر تمرکز از خودروهای برقی مقرون‌به‌صرفه به خودروهای روباتیک است.

Set to cost under $30,000, the vehicle features  gull wing doors, no steering wheel or pedals,  

این وسیله نقلیه با قیمت کمتر از 30000 دلار، دارای درهای بال مرغ دریایی، بدون فرمان یا پدال است

and is expected to enter mass production by 2026.

و انتظار می‌رود تا سال 2026 وارد تولید انبوه شود.

Despite Musk's bold vision for autonomous driving,  

experts raised concerns about safety regulation  and the practicality of his timeline.

Musk acknowledged previous delays  but reaffirmed his belief that self  

ماسک تأخیرهای قبلی را تأیید کرد، اما دوباره بر این باور خود تأکید کرد که

driving technology would drastically improve Rd.

فناوری رانندگی خودران به شدت Rd را بهبود می بخشد.

safety, predicting a tenfold  improvement over human drivers.

ایمنی، پیش‌بینی بهبودی ده برابری نسبت به رانندگان انسانی.

However, little detail was provided on how  Tesla plans to outpace its competitors.

با این حال، جزئیات کمی در مورد اینکه چگونه تسلا قصد دارد از رقبای خود پیشی بگیرد، ارائه شد.

Musk also teased advancements in Tesla's  humanoid robot Optimus, which is projected  

ماسک همچنین از پیشرفت‌های ربات انسان‌نما Optimus تسلا که پیش‌بینی می‌شود

to cost between 20,000 and $30,000 and  could perform household tasks in the future.

قیمتی بین 20000 تا 30000 دلار داشته باشد و در آینده می‌تواند کارهای خانگی را انجام دهد، اشاره کرد.

The event marked a pivotal moment in Tesla's  shift towards autonomous transportation.

این رویداد یک لحظه مهم در تغییر مسیر تسلا به سمت حمل و نقل خودمختار بود.

However, concerns linger about Musk's  ability to deliver on these promises,  

با این حال، نگرانی‌ها در مورد توانایی ماسک برای تحقق این وعده‌ها وجود دارد،

especially as Tesla faces increased competition in  

به‌ویژه زمانی که تسلا با افزایش رقابت در

the robo taxi market and risks missing  its delivery targets for the year.

بازار تاکسی‌های رباتیک روبه‌رو است و خطر از دست دادن اهداف تحویل سال خود را دارد.

Do you want me to make another  learn English with the news lesson?

آیا می‌خواهید با درس اخبار، دیگری را وادار به یادگیری انگلیسی کنم؟

If you do, the put more,  more, more, put more more,  

اگر این کار را انجام دادید، بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر،

more, more, more, more in the comments below.

بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر در نظرات زیر قرار دهید.

And of course, make sure you like this lesson,  

و البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید،

share it with your friends and subscribe so  you're notified every time I post a new lesson.

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید تا هر بار که یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود.

And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  

و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه

to speak English fluently and confidently.

صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And I have another lesson on the topic of robo  taxis, so make sure you watch it right now.

و یک درس دیگر در مورد تاکسی‌های روبو دارم ، پس حتماً همین الان آن را تماشا کنید.