How to speak English more fluently & fluidly

Hello, everybody. My name is Emma; and in today's video, I'm gonna talk to you

سلام به همه. اسم من اما است؛ و در ویدیوی امروز، من با شما

about how to become a more fluent and more fluid speaker. Before I begin

در مورد چگونگی تبدیل شدن به یک سخنران روان تر و روان تر صحبت خواهم کرد . قبل از شروع

talking about this lesson, I just wanted to thank my friend, Eduardo, from

صحبت در مورد این درس، فقط می خواستم از دوستم، ادواردو، از www.teacheremma.com تشکر کنم

www.teacheremma.com. Eduardo recommended this video idea, and I think it's a

. ادواردو این ایده ویدیویی را توصیه کرد، و به نظر من ایده

great one, so thank you for this recommendation. So, what do I mean by:

خوبی است، بنابراین از شما برای این توصیه متشکرم. بنابراین، منظور من از این است:

How to speak more "fluidly" or "fluently"? What do I mean by those

چگونه بیشتر "سیال" یا "روان" صحبت کنیم؟ منظور من از این

words? Well, when I'm talking about "fluid", I'm talking about the flow of

کلمات چیست؟ خوب، وقتی از "سیال" صحبت می کنم، در مورد جریان زبان انگلیسی صحبت می کنم

English. English should sound almost like how water flows; language flows.

. زبان انگلیسی باید تقریباً شبیه جریان آب باشد. زبان جریان می یابد.

So, we're talking about the speed of the language. Am I speaking English too

بنابراین، ما در مورد سرعت زبان صحبت می کنیم. آیا من خیلی سریع انگلیسی صحبت

fast? Am I speaking English way too slow? Maybe there's a lot of pauses, or

می کنم؟ آیا من خیلی آهسته انگلیسی صحبت می کنم ؟ شاید مکث های زیادی وجود داشته باشد، یا

moments where I don't say anything. Maybe I don't pause enough. Maybe I

لحظاتی که من چیزی نمی گویم. شاید به اندازه کافی مکث نمی کنم. شاید

don't breathe when I'm speaking; I try to get everything out as quickly as I

وقتی دارم صحبت می کنم نفس نمی کشم. سعی می کنم هر چه سریعتر همه چیز را از بین

can. Maybe I use words, like: "um", "ah", way too much. So, these all impact

ببرم. شاید من از کلماتی مانند: "اوم"، "آه" خیلی زیاد استفاده کنم. بنابراین، همه اینها

the fluidness or the fluency of our language. So, I'm going to teach you

بر روانی یا روانی زبان ما تأثیر می گذارد. بنابراین، من قصد دارم

some tips in order for you to become a more fluid speaker. This will help the

نکاتی را به شما آموزش دهم تا سخنران روان تری شوید. این به

people who listen to you speak understand you better and make it easier

افرادی که به صحبت های شما گوش می دهند کمک می کند شما را بهتر درک کنند و درک پیام شما را برای آنها آسان تر

for them to understand your message. So, let's get started with some of my

می کند. بنابراین، اجازه دهید با برخی از

favourite tips.

نکات مورد علاقه من شروع کنیم.

The first tip happens to many learners of English. When they're talking,

اولین نکته برای بسیاری از زبان آموزان انگلیسی اتفاق می افتد . وقتی

they're trying to think of a word in English and they can't remember the

صحبت می‌کنند، سعی می‌کنند به یک کلمه به زبان انگلیسی فکر کنند و آن کلمه را به خاطر

word. So, what do they do? Well, sometimes they pause and they say: "Hmm,

نمی‌آورند. پس چه کار می کنند؟ خوب، گاهی مکث می کنند و می گویند: هوم، این

what's that word?" And they stop talking. And they become so focused on

چه کلمه ای است؟ و دیگر حرف نمی زنند. و آن‌قدر روی به

remembering that English word that the listener might get annoyed or bored, and

خاطر سپردن آن کلمه انگلیسی متمرکز می‌شوند که ممکن است شنونده آزرده یا خسته شود،

the person just tries to think, think, think — it's not coming. So, this

و فرد فقط سعی می‌کند فکر کند، فکر کند، فکر کند - نمی‌آید. بنابراین، این

impacts our fluidness, as well as our fluency. So, what can we do in order to

بر روان بودن ما و همچنین روانی ما تأثیر می گذارد . بنابراین، برای اینکه روان تر صحبت کنیم، چه کنیم

speak more fluid? Well, if you can't think of a word, describe it. So,

؟ خوب، اگر نمی توانید یک کلمه فکر کنید، آن را توصیف کنید. بنابراین،

imagine I can't think of the word: "knife". What would I do? I might say:

تصور کنید من نمی توانم به کلمه "چاقو" فکر کنم. باید چه کنم؟ من ممکن است بگویم:

"Oh, well, it's the thing you find in the kitchen, and you cut vegetables with

"اوه، خوب، این چیزی است که در آشپزخانه پیدا می کنید و با آن سبزیجات می برید

it. A lot of the times it has a handle and a silver blade. Oh, I know the word:

. خیلی اوقات دسته و تیغه نقره ای دارد. اوه، من کلمه

'knife'." So, you see what I just did? I talked about what it is used for. I

"چاقو" را می دانم. " بنابراین، می بینید که من چه کار کردم؟ من در مورد استفاده از آن صحبت کردم. من

talked about where we might find this object. I said: "It's in the kitchen".

در مورد اینکه کجا ممکن است این شی را پیدا کنیم صحبت کردم . گفتم: در آشپزخانه است.

Thinking about these things can really help you to remember the word, or maybe

فکر کردن در مورد این چیزها واقعا می تواند به شما کمک کند تا کلمه را به خاطر بسپارید، یا

the listener will know what you're talking about and will be able to tell

شاید شنونده بداند در مورد چه چیزی صحبت می کنید و بتواند

you the word, and guess what it is. So, this is one way to help you when you get

کلمه را به شما بگوید و حدس بزند که چیست. بنابراین، این یکی از راه‌هایی است که به شما کمک می‌کند زمانی

stuck on a word. Sometimes you might be stuck on a word, and this doesn't work.

که در یک کلمه گیر می‌کنید. گاهی اوقات ممکن است روی یک کلمه گیر کرده باشید، و این کار نمی کند.

You might just want to move on, then. Okay? Think about: "Is this word really

پس ممکن است فقط بخواهید ادامه دهید. باشه؟ به این فکر کنید: "آیا این کلمه واقعاً

that important to this conversation? Can I still get my message across, even if I

برای این مکالمه آنقدر مهم است؟ آیا هنوز هم می توانم پیامم را منتقل کنم، حتی اگر

can't remember this word?" A lot of the times, it's better to just continue

این کلمه را به خاطر نیاورم؟" در بسیاری از مواقع، بهتر است فقط به

talking than to get stuck on the word. My second tip is: If you make a mistake

صحبت کردن ادامه دهید تا اینکه روی کلمه گیر کنید. نکته دوم من این است: اگر

in English, it's okay. Native speakers make mistakes all the time. What a lot

در زبان انگلیسی اشتباه کنید، اشکالی ندارد. بومی زبانان همیشه اشتباه می کنند. کاری که بسیاری

of students do or learners of English do is they get stuck on the mistake.

از دانش آموزان انجام می دهند یا زبان آموزان انگلیسی انجام می دهند این است که در اشتباه گیر می کنند.

They'll say, for example... they'll be trying to use the present perfect, and

مثلاً می‌گویند... سعی می‌کنند از زمان حال کامل استفاده کنند،

they might say: "I have got the book. Oh, wait. Is it 'got'? Is it 'gotten'?

و ممکن است بگویند: "من کتاب را گرفتم. اوه، صبر کنید. "گرفتم"؟

Oh", and then they become very focused on the mistake they made, and then they

"، و سپس روی اشتباهی که مرتکب شده اند بسیار متمرکز می شوند، و سپس

forget what they're talking about, and the listener sort of stops listening or

فراموش می کنند که در مورد چه چیزی صحبت می کنند، و شنونده به نوعی دیگر گوش

is not able to follow the conversation that well. So, if you want to improve

نمی دهد یا نمی تواند گفتگو را به خوبی دنبال کند. بنابراین، اگر می‌خواهید

your fluency and your fluidity of English, it's okay to make mistakes. The

تسلط و روان بودن زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشید، اشکالی ندارد که مرتکب اشتباه شوید.

main thing is: If it's a little mistake that you can fix really quickly — fix

نکته اصلی این است: اگر یک اشتباه کوچک است که می توانید خیلی سریع آن را برطرف کنید -

it. But if it's something that's going to take some time to fix or you need

آن را برطرف کنید. اما اگر مشکلی است که برای رفع آن کمی زمان می برد یا به زمان نیاز دارید

time to think about how to fix the mistake — just keep talking; leave the

تا در مورد چگونگی رفع اشتباه فکر کنید - فقط به صحبت کردن ادامه دهید. اشتباه را رها کن

mistake and move on. This will help the listener understand you better. So, if

و ادامه بده این به شنونده کمک می کند تا شما را بهتر درک کند. بنابراین، اگر

you make a mistake — continue; or if it's a small mistake that you can

اشتباه کردید - ادامه دهید. یا اگر اشتباه کوچکی است که می توانید

quickly fix — fix it and continue.

به سرعت آن را برطرف کنید - آن را برطرف کنید و ادامه دهید.

My third tip is probably the hardest tip on this list — at least it's hard for me

نکته سوم من احتمالا سخت ترین نکته در این لیست است - حداقل برای من سخت است

— and that is: Think before you speak. So, a lot of the times our fluency, or

- و آن این است: قبل از صحبت کردن فکر کنید. بنابراین، بسیاری از مواقع تسلط ما، یا

our fluidity, or our flow of the language... we don't have a good flow,

سیال بودن، یا جریان زبان ما... جریان خوبی نداریم،

because we don't know what we want to say. We start talking, and then as we're

چون نمی دانیم چه می خواهیم بگوییم. ما شروع به صحبت می کنیم، و سپس در

talking, we realize: "Oh, I don't know what I'm trying to talk about. I don't

حین صحبت متوجه می شویم: "اوه، من نمی دانم در مورد چه چیزی می خواهم صحبت کنم. نمی

know what I'm gonna say next", and then we start hesitating; we start saying:

دانم بعداً چه می خواهم بگویم" و سپس شروع می کنیم. مردد شروع می کنیم به گفتن:

"Mm, um, ah". We need to backtrack sometimes; we get confused. So,

"مم، اوم، آه". گاهی لازم است به عقب برگردیم . ما گیج می شویم بنابراین،

sometimes it's a good idea to just take a breath, and think about: "What do I

گاهی اوقات این ایده خوبی است که فقط یک نفس بکشید و به این فکر کنید: "چه

want to say? What's my main idea?" This will help you with your fluency and

می خواهم بگویم؟ ایده اصلی من چیست؟" این به شما در تسلط و روان بودن کمک می کند

fluidity. Although, I understand — it is hard to do this for some people, like

. اگرچه، من درک می کنم - انجام این کار برای برخی افراد، مانند

myself. I also wanted to point out that I used this word: "before". I've written

خودم، سخت است. همچنین می خواستم به این نکته اشاره کنم که از این کلمه استفاده کردم: «قبل». من

just a "b" and a four. This is what we use in text messaging. This means:

فقط یک "ب" و یک چهار نوشته ام. این همان چیزی است که ما در پیام های متنی استفاده می کنیم. این یعنی:

"before". The reason I put this is I wanted to tell you that sometimes, if

«قبل». دلیلی که این را گذاشتم این است که می‌خواستم به شما بگویم که گاهی اوقات،

you are doing an interview, or maybe a presentation, and you need to speak...

اگر در حال انجام یک مصاحبه، یا شاید یک سخنرانی هستید، و نیاز به صحبت کردن دارید...

speak fluently, you might want to take some notes on what you're going to say.

روان صحبت کنید، ممکن است بخواهید در مورد کاری که می‌روید یادداشت برداری کنید. گفتن.

And so, if you're writing notes down, just write the key ideas, and that will

بنابراین، اگر یادداشت می‌نویسید، فقط ایده‌های کلیدی را بنویسید، و این

help you speak more fluently, too. So, if I was writing notes, I might use

به شما کمک می‌کند روان‌تر صحبت کنید. بنابراین، اگر یادداشت می نوشتم، ممکن است از

short forms, like this; instead of writing the full word. So, now let's

فرم های کوتاه استفاده کنم، مانند این. به جای نوشتن کامل کلمه بنابراین، اکنون به

look at some other tips that can help you with the flow of your English and

نکات دیگری نگاه می کنیم که می تواند به شما در جریان زبان انگلیسی

will help you speak more fluently.

کمک کند و به شما کمک کند روان تر صحبت کنید.

Okay, so I just mentioned about how it's good to think about what you want to say

خوب، پس من فقط به این موضوع اشاره کردم که چگونه خوب است قبل از گفتن به آنچه می

before you say it. My next tip has to do with this. The next tip I wanted to talk

خواهید بگویید فکر کنید. نکته بعدی من مربوط به این است. نکته بعدی که می خواستم در

about is the importance of using words, like: "Well, let me think about it",

مورد آن صحبت کنم اهمیت استفاده از کلمات است، مانند: "خب، اجازه دهید در مورد آن فکر کنم"،

"That's a great question". We often use these when we're talking, because they

"این یک سوال عالی است". ما اغلب هنگام صحبت از اینها استفاده می کنیم، زیرا

give us time to think. The whole purpose of these three: "Well, let me think

به ما زمان می دهند تا فکر کنیم. کل هدف این سه: "خب، اجازه دهید

about that", or "Let me think about that for a moment", or "Hmm, that's a great

در مورد آن فکر کنم"، یا "اجازه دهید یک لحظه در مورد آن فکر کنم "، یا "هوم، این یک سوال عالی است

question" — it allows us to think before we speak. So, I would recommend

" - به ما اجازه می دهد قبل از صحبت کردن فکر کنیم. بنابراین، توصیه می کنم

memorizing some of these expressions and practice using them. They will give you

برخی از این عبارات را حفظ کنید و استفاده از آنها را تمرین کنید. آنها به شما

more time to think, and then you'll be able to speak more fluently. Saying

زمان بیشتری برای فکر کردن می‌دهند و سپس می‌توانید روان‌تر صحبت کنید. گفتن

something like this is better than just standing there silently. Using these is

چنین چیزی بهتر از ساکت ایستادن است. استفاده از اینها

also better than just jumping into the topic, and then realizing: "Ah, I don't

نیز بهتر از این است که فقط وارد موضوع شوید و سپس متوجه شوید: "آه، نمی

know what I'm going to say", and then really confusing what you're trying to

دانم چه می خواهم بگویم" و سپس واقعاً آنچه را که می خواهید بگویید گیج کنید

say. So, these expressions are really good to use. My fifth tip is: It's a

. بنابراین، استفاده از این عبارات واقعاً خوب است. نکته پنجم من این است: این

great idea to learn common expressions well. Like, memorize the common

ایده عالی است که عبارات رایج را به خوبی یاد بگیرید . مانند، عبارات رایج را حفظ کنید

expressions. Know them so well that they just automatically come out. By having

. آنها را آنقدر خوب بشناسید که به طور خودکار بیرون بیایند. با

language come out automatically, you don't have to think so hard about what

بیرون آمدن خودکار زبان، لازم نیست در مورد آنچه

you're trying to say, and that gives you a chance to think about your message.

می‌خواهید بگویید خیلی فکر کنید، و این به شما فرصتی می‌دهد تا در مورد پیام خود فکر کنید.

So, which expressions should you try to learn automatically? Well, that's a

بنابراین، کدام عبارات را باید به طور خودکار یاد بگیرید؟ خوب، این یک

great question. Oh, look, I just used this one — to give myself more time to

سوال عالی است. اوه، ببین، من فقط از این استفاده کردم - تا به خودم فرصت بیشتری برای

think. So, what...? Like I was saying, what are some great expressions? "That

فکر کردن بدهم. پس چی...؟ همانطور که گفتم ، چند عبارات عالی چیست؟ "این

reminds me" is a good expression to use. "If you ask me" — we use this one when

به من یادآوری می کند" یک عبارت خوب برای استفاده است. "اگر از من بپرسید" - وقتی

we want to give our opinion. "If you ask me, I think blah, blah, blah, blah,

می خواهیم نظر خود را بگوییم از این یکی استفاده می کنیم. به عنوان مثال "اگر از من بپرسید ، فکر می کنم بلا، بل، بلا، بلا،

blah. Dogs are better than cats", for example. "As far as I'm concerned" —

بلا. سگ ها بهتر از گربه ها هستند ". "تا آنجا که به من مربوط می شود" -

again, this means: In my opinion. By memorizing this expression and getting

باز هم به این معنی است: به نظر من. با حفظ کردن این عبارت و

used to it, it just comes out naturally, and it will become a lot easier to speak

عادت کردن به آن، به طور طبیعی ظاهر می شود و روان صحبت کردن بسیار آسان تر می شود

fluently. Here's another expression: "Speaking of". So, there are many

. در اینجا یک عبارت دیگر وجود دارد: "صحبت کردن". بنابراین،

functional expressions in English that we use a lot in conversation. I

عبارات کاربردی زیادی در زبان انگلیسی وجود دارد که ما در مکالمه از آنها استفاده می کنیم. من

recommend choosing some of these expressions, and learning them well so

توصیه می کنم برخی از این عبارات را انتخاب کنید و آنها را به خوبی یاد

you can use them when you speak.

بگیرید تا بتوانید هنگام صحبت از آنها استفاده کنید.

Okay. My sixth point has to do with pace. What do I mean by "pace"? Well,

باشه. نکته ششم من به سرعت مربوط می شود. منظور من از "سرعت" چیست؟ خوب،

I'm talking about the speed of the language. For this point, I think it's

من در مورد سرعت زبان صحبت می کنم . برای این نکته، فکر

really important to know yourself. Do you speak too fast? Many students

می‌کنم شناختن خود واقعاً مهم است. خیلی تند حرف میزنی؟ بسیاری از دانش‌آموزان

from... I've noticed many of my students who speak Spanish, Italian, Portuguese —

از... من متوجه شده‌ام بسیاری از دانش‌آموزانم که اسپانیایی، ایتالیایی، پرتغالی

when they speak English, sometimes they speak faster than native speakers. Or

صحبت می‌کنند - وقتی انگلیسی صحبت می‌کنند، گاهی سریع‌تر از زبان مادری صحبت می‌کنند.

then I might have students from other countries where they speak very slow.

یا ممکن است دانش‌آموزانی از کشورهای دیگر داشته باشم که در آن‌ها بسیار آهسته صحبت می‌کنند.

So, it's a good idea to think about: Do you speak too fast, or do you speak too

بنابراین، ایده خوبی است که به این فکر کنید: آیا خیلی سریع صحبت می کنید یا خیلی آهسته صحبت می کنید

slow, or just right? It's also a good idea to know: Is your language choppy?

یا درست؟ همچنین بهتر است بدانید: آیا زبان شما متلاطم است؟

What do I mean by that? I'll give you an example of "choppy language". I like

منظور من از آن چیست؟ من برای شما مثالی از "زبان متزلزل" می زنم. من پیتزا دوست دارم

pizza. Notice that's choppy; it sounds like I'm cutting each word. Versus: I

. توجه کنید که متلاطم است. به نظر می رسد که من هر کلمه را قطع می کنم. در مقابل: من

like pizza. That has a nice flow to it. So, it's good to know what your language

پیتزا دوست دارم. این جریان خوبی دارد. بنابراین، خوب است بدانید زبان شما

sounds like. Another point with this is also: Do you have a lot of music or

چگونه است. نکته دیگر در مورد این نیز این است : آیا

rhythm in the way you speak, or does your voice sound very flat? Does it

در نحوه صحبت کردنتان آهنگ یا ریتم زیادی دارید یا صدایتان خیلی صاف به نظر می رسد؟ آیا

sound like a robot when you talk? It's good to know these things about

وقتی صحبت می کنید صدای ربات می آید؟ خوب است که این موارد را در مورد

yourself, because once you know this, then you can find ways to fix these

خودتان بدانید، زیرا زمانی که این را بدانید، می توانید راه هایی برای رفع این مشکلات پیدا کنید

issues. And by fixing these issues, you will improve the flow of the language,

. و با رفع این مشکلات، جریان زبان

your fluency, and your fluidity. Okay. And this is another point: Pausing. It's

، روان بودن و روان بودن خود را بهبود می بخشید. باشه. و این هم یک نکته دیگر: مکث.

also good to know: Do you pause too much or too little? Some people, when they

همچنین خوب است بدانید: آیا بیش از حد مکث می کنید یا خیلی کم؟ بعضی ها وقتی

speak, they don't breathe enough. So, what they do is they take one breath,

صحبت می کنند به اندازه کافی نفس نمی کشند. بنابراین، کاری که انجام می دهند این است که یک نفس

and then they try to talk a lot. And then it's hard because they're not

می کشند، و سپس سعی می کنند زیاد صحبت کنند. و سپس سخت است زیرا آنها

getting enough oxygen, and we need oxygen when we speak. So, are you

اکسیژن کافی دریافت نمی کنند و ما هنگام صحبت کردن به اکسیژن نیاز داریم. بنابراین، آیا

pausing too much or too little? That's another question to ask yourself. If you

بیش از حد مکث می کنید یا خیلی کم؟ این سوال دیگری است که باید از خود بپرسید. اگر

don't know the answer to these questions, I recommend recording

پاسخ این سوالات را نمی دانید ، توصیه می کنم

yourself. You can use your phone and listen to how you sound. So, now, let's

خودتان را ضبط کنید. می توانید از تلفن خود استفاده کنید و به صدای خود گوش دهید. بنابراین، در حال حاضر، اجازه دهید

look at some other tips on how to sound more fluid.

به برخی از نکات دیگر در مورد چگونگی صدای روان تر نگاه کنیم.

So, like everything in life, the way to get better at something is to practice.

بنابراین، مانند همه چیز در زندگی، راه برای بهتر شدن در چیزی، تمرین است.

So, if you want to become better at speaking fluently, you need to practice

بنابراین، اگر می خواهید در صحبت کردن روان بهتر شوید، باید

this. So, how can you practice? Well, here's my tip for this: I think it's

این را تمرین کنید. بنابراین، چگونه می توانید تمرین کنید؟ خوب، این نکته من برای این است: من فکر

very good when students time themselves speaking. So, for example, you can take

می کنم زمانی که دانش آموزان وقت خود را برای صحبت کردن وقت بگذارند، بسیار خوب است . بنابراین، برای مثال،

a topic — maybe you want to talk about your family or a movie you saw — and

می‌توانید موضوعی را انتخاب کنید - شاید بخواهید در مورد خانواده‌تان یا فیلمی که دیده‌اید صحبت کنید - و

once you choose a topic, what you can do is take your phone and time yourself for

وقتی موضوعی را انتخاب کردید، کاری که می‌توانید انجام دهید این است که تلفن خود را بردارید و 30 ثانیه به خودتان وقت بگذارید

30 seconds. For those 30 seconds, you need to keep talking. You can't stop;

. برای آن 30 ثانیه، باید به صحبت کردن ادامه دهید. شما نمی توانید متوقف شوید؛

you have to just keep going and going, and say whatever you can on the topic.

فقط باید ادامه بدی و ادامه بدی و هر چی میتونی در مورد موضوع بگی.

Once you're able to do 30 seconds, you can start to try to increase the time

هنگامی که توانستید 30 ثانیه انجام دهید، می توانید سعی کنید

you talk for. Maybe the next time you will talk for 45 seconds, and then maybe

زمان صحبت را افزایش دهید. شاید دفعه بعد به مدت 45 ثانیه صحبت کنید، و سپس شاید

you can do a minute. So, you can start small, and work your way up to more

بتوانید یک دقیقه صحبت کنید. بنابراین، شما می توانید از کوچک شروع کنید، و راه خود را تا

time. If you're trying to figure out where you can find topics for, you

زمان بیشتری ادامه دهید. اگر می‌خواهید بفهمید برای کجا می‌توانید موضوعات را پیدا کنید،

know... to help you think about things to talk about, you can go to

می‌دانید... برای کمک به شما در مورد چیزهایی که می‌توانید درباره آنها صحبت کنید فکر کنید، می‌توانید به

www.goodluckielts.com. If you click on the "Speaking" tab, they have many

www.goodluckielts.com بروید. اگر روی تب "Speaking" کلیک کنید، آنها

different topics that are on the IELTS, but that are also interesting topics

موضوعات مختلفی دارند که در آیلتس هستند، اما موضوعات جالبی هستند

just to talk about in general. So, I recommend practicing and speaking for

که فقط می توان در مورد آنها صحبت کرد. بنابراین، توصیه می‌کنم برای مدت‌هایی تمرین کنید و صحبت

periods of time where you try not to stop, and you really focus on being

کنید که سعی کنید متوقف نشوید و واقعاً روی

fluid in your speech. My seventh tip is related to this. It can also help to

روان بودن در گفتار خود تمرکز کنید. نکته هفتم من مربوط به این است. همچنین می تواند به

practice speaking in front of a mirror. I think that when you actually watch

تمرین صحبت کردن در مقابل آینه کمک کند. من فکر می‌کنم وقتی واقعاً

yourself speak, sometimes this can make it easier. It's also important to focus

صحبت کردن خود را تماشا می‌کنید، گاهی اوقات این کار را آسان‌تر می‌کند. همچنین مهم است که

on your body language. Sometimes when we're hunched, like this, and our head

روی زبان بدن خود تمرکز کنید. گاهی اوقات زمانی که قوز کرده ایم، مثل این، و

is down — we're more likely to make mistakes and to feel uncomfortable, and

سرمان پایین است - احتمال اینکه اشتباه کنیم و احساس ناراحتی کنیم و

to not speak as fluidly. Versus when we're standing up tall and straight, and

به این روان صحبت نکنیم، بیشتر است. در مقایسه با زمانی که قد بلند و راست می ایستیم،

our shoulders are back and we have a good posture — it's easier to speak

شانه هایمان عقب است و حالت خوبی داریم - راحت تر صحبت می

fluidly. And part of that is because we're helping our lungs get out more

کنیم. و بخشی از آن به این دلیل است که ما به ریه‌هایمان کمک می‌کنیم تا تنفس بیشتری داشته باشند

breath, which helps with speech; but it's also... standing up tall makes us

، که به گفتار کمک می‌کند. اما این نیز... ایستادن قد به ما

feel more confident. So, that can help you with the flow of your language as

اعتماد به نفس بیشتری می دهد. بنابراین، این می تواند به شما در جریان زبانتان

well.

نیز کمک کند.

My next tip is the importance of thinking about: What do you talk about a

نکته بعدی من اهمیت فکر کردن است: در مورد چه چیزی

lot in English or your own language? Once you think about this, you might

به زبان انگلیسی یا زبان خود زیاد صحبت می کنید؟ زمانی که به این موضوع فکر کنید، ممکن است

realize: "Hmm, every day I talk a lot about the weather". Or: "I talk about

متوجه شوید: "هوم، هر روز درباره آب و هوا زیاد صحبت می کنم". یا: "من در مورد

school, or my family, or my pet dog, or my job, or my plans for the weekend".

مدرسه، یا خانواده ام، یا سگ خانگی ام، یا شغلم، یا برنامه هایم برای آخر هفته صحبت می کنم".

Once you start really thinking about: "What do I talk the most about?" you can

وقتی واقعاً شروع به فکر کردن به این موضوع کردید: "در مورد چه چیزی بیشتر صحبت می کنم؟" می توانید

focus on building your vocabulary in that area. This will give you a very

روی ایجاد دایره لغات خود در آن منطقه تمرکز کنید. این به شما یک

focused goal. And by doing this, it will help the flow of your language because

هدف بسیار متمرکز می دهد. و با انجام این کار به جریان زبان شما کمک می کند زیرا

you won't get caught on words or you won't get stuck trying to think of a

در کلمات گرفتار نمی شوید یا در تلاش برای فکر کردن به یک کلمه گیر نمی کنید

word. You'll know the word, because you'll have practiced and you'll have

. شما کلمه را خواهید دانست، زیرا تمرین کرده اید و در

thought about what you can talk about about the subject, so it will help you

مورد آنچه می توانید در مورد موضوع صحبت کنید فکر کرده اید ، بنابراین به شما در جریان شما کمک می کند

with your flow. My final tip is: Know yourself. What do I mean by this? Well,

. نکته نهایی من این است: خودتان را بشناسید. منظور من از این چیست؟ خوب،

when I'm talking, I find that I speak best in the morning. So, anytime I

وقتی دارم صحبت می کنم، متوجه می شوم که صبح بهترین حرف را می زنم . بنابراین، هر زمان که

teach, I try to pick the hardest part of what I need to talk about and I try to

تدریس می‌کنم، سعی می‌کنم سخت‌ترین قسمت چیزی را که باید درباره آن صحبت کنم انتخاب کنم و سعی می‌کنم

do that first in the morning, because I know that's when I am the most fluid.

این کار را اول صبح انجام دهم، زیرا می‌دانم که در آن زمان است که من روان‌ترین قسمت هستم.

That's when I can speak the clearest and the best. Now, after lunch, I know my

آن وقت است که می توانم واضح ترین و بهترین حرف را بزنم . حالا بعد از ناهار می دانم که

English goes down. Okay? After lunch, I'm tired; I start making a lot of

انگلیسی ام پایین می آید. باشه؟ بعد از ناهار، من خسته هستم. من

mistakes with what I'm trying to say; I can't think straight. The time I'm the

با آنچه می خواهم بگویم شروع به اشتباهات زیادی می کنم. نمی توانم درست فکر کنم. زمانی که من

worst at talking is three pm. I found this out, because I'm always the most

در صحبت کردن بدترم ساعت سه بعدازظهر است. این را فهمیدم، زیرا همیشه

tired around three pm. This is the time I really need a nap. So, if I need to

حوالی سه بعدازظهر بیشتر از همه خسته هستم. این زمانی است که من واقعاً به یک چرت نیاز دارم. بنابراین، اگر لازم باشد

talk to somebody on the phone fluently, I'm not going to call them at three pm

با کسی روان صحبت کنم، نمی‌خواهم ساعت سه بعدازظهر با او تماس

because I know that's when I'm going to make a lot of mistakes, and I'm going to

بگیرم، زیرا می‌دانم که در آن زمان است که اشتباهات زیادی مرتکب خواهم شد و

say: "Mm, um, ah" a lot. So, I might save those calls, or those

می‌گویم: مام، اوم، آه" زیاد. بنابراین، می‌توانم آن تماس‌ها، یا آن

presentations, or whatever it is — those speaking tasks — for when I know I'm

ارائه‌ها، یا هر چیز دیگری را ذخیره کنم - آن وظایف صحبت کردن - برای زمانی که می‌دانم

going to be more alert, and when it's easier for me to speak. This also...

هوشیارتر خواهم بود و صحبت کردن برایم راحت‌تر است. این همچنین...

nervousness or anxiety can also impact or affect the flow of how we speak. When

عصبی بودن یا اضطراب نیز می تواند بر جریان نحوه صحبت کردن ما تأثیر بگذارد یا بر آن تأثیر بگذارد. هنگامی که

we're really nervous about something, we tend to hesitate a lot more; we tend to

ما واقعاً در مورد چیزی عصبی هستیم، تمایل بیشتری به تردید داریم. ما تمایل داریم که

say: "um, ah, uh" a lot more frequently. So, one thing you can do is you can

بگوییم: "اوم، آه، اوه" خیلی بیشتر. بنابراین، یک کاری که می توانید انجام دهید این است که

learn how to be less nervous about something. There are different

یاد بگیرید چگونه در مورد چیزی کمتر عصبی باشید. استراتژی های مختلفی وجود دارد

strategies to help you with being nervous. So, I have other videos on this

که به شما کمک می کند عصبی باشید. بنابراین، من ویدیوهای دیگری در مورد این

topic, and I highly recommend you check them out. But knowing that you get

موضوع دارم، و به شدت توصیه می کنم آنها را ببینید. اما دانستن اینکه

nervous at a certain time, even with an interview, for example — again, practice

در یک زمان خاص عصبی می‌شوید، حتی مثلاً با یک مصاحبه - دوباره، تمرین

makes perfect. So, that might be a way to help you speak more clearly in those

باعث عالی می‌شود. بنابراین، این ممکن است راهی برای کمک به شما باشد که در آن شرایط واضح تر صحبت کنید

situations. Sleep. It's important to get a good night's sleep — that will also

. خواب. داشتن یک خواب خوب در شب بسیار مهم است - این

help the flow of your language. When we're well-rested, it's easier for us to

به جریان زبان شما نیز کمک می کند. وقتی استراحت خوبی داریم، صحبت کردن برایمان راحت تر است

speak.

.

So, thank you so much for watching. You can take our quiz on this topic at

بنابراین، از تماشای شما بسیار سپاسگزارم. می توانید در آزمون ما در مورد این موضوع در

www.engvid.com. You can also subscribe to my channel. There, you will find a

www.engvid.com شرکت کنید. شما همچنین می توانید در کانال من عضو شوید. در آنجا،

lot of different resources on all sorts of different topics related to English.

منابع مختلف زیادی در مورد انواع موضوعات مختلف مرتبط با انگلیسی پیدا خواهید کرد.

Don't forget to ring the bell, because if you ring the bell, you will get

فراموش نکنید که زنگ را به صدا درآورید، زیرا اگر زنگ را به صدا درآورید،

notifications of what new videos are out. You can also visit my website at

اعلان هایی از ویدیوهای جدید منتشر شده دریافت خواهید کرد. همچنین می توانید از وب سایت من در www.teacheremma.com دیدن کنید

www.teacheremma.com. There, you'll find some free resources, as well as you can

. در آنجا منابع رایگان پیدا خواهید کرد و همچنین می توانید

join my club. So, thank you for watching; and until next time, take

به باشگاه من بپیوندید. بنابراین، از تماشای شما متشکرم ؛ و تا دفعه بعد

care.

مراقب باشید