English Phrasal Verbs for LOVE, SEX, and DATING!

Hello.

سلام.

My name is Emma and in today's video we are talking about love and dating.

اسم من اما است و در ویدیوی امروز در مورد عشق و دوستیابی صحبت می کنیم.

I'm going to teach you some very good vocabulary you can use when you're talking

من قصد دارم لغات بسیار خوبی را به شما یاد بدهم که می توانید در

about boyfriends, girlfriends, people you like.

مورد دوست پسر، دوست دختر و افرادی که دوست دارید صحبت کنید، استفاده کنید.

You will see these words maybe on TV, in movies, especially if you like romantic comedies,

این کلمات را شاید در تلویزیون ببینید، در فیلم ها، مخصوصا اگر کمدی های عاشقانه دوست دارید،

these words come out...

این کلمات بیرون می آیند...

Up a lot.

خیلی بالا.

So, specifically, what I am going to teach you is phrasal verbs that have to do with

بنابراین، به طور خاص، آنچه من قصد دارم به شما آموزش دهم افعال عبارتی است که با

love, as well as dating.

عشق و همچنین دوستیابی مرتبط است.

Okay?

So you might be wondering: "What is a phrasal verb?"

باشه؟

بنابراین ممکن است تعجب کنید: "فعل عبارتی چیست؟"

Good question.

سؤال خوبی بود.

So, if you know what a verb is, a verb is an action.

بنابراین، اگر می دانید فعل چیست، فعل یک عمل است.

Okay?

باشه؟

So some examples of verbs are: "play", "listen", "look", "eat".

بنابراین چند نمونه از افعال عبارتند از: "بازی"، "گوش دادن"، "نگاه کردن"، "خوردن".

These are all different verbs.

اینها همه افعال مختلف هستند.

A phrasal verb is a little bit different.

یک فعل عبارتی کمی متفاوت است.

The reason a phrasal verb is different is because you have the verb and a preposition.

دلیل متفاوت بودن یک فعل عبارتی این است که شما فعل و حرف اضافه دارید.

Okay?

باشه؟

So what's a preposition?

پس حرف اضافه چیست؟

A preposition is a word like: "on", "off", "over", "under", "above", "below", "at", "in".

حرف اضافه کلمه ای است مانند: "روشن"، "خاموش"، "بیش از"، "زیر"، "بالا"، "زیر"، "در"، "در".

These are all prepositions.

اینها همه حرف اضافه هستند.

Okay?

باشه؟

So, the thing about a phrasal verb is when you have a verb...

بنابراین، چیزی که در مورد فعل عبارتی وجود دارد این است که شما یک فعل دارید...

Imagine the verb "get", if we add a preposition to it, it changes the meaning of the verb.

فعل "get" را تصور کنید، اگر یک حرف اضافه به آن اضافه کنیم، معنی فعل را تغییر می دهد.

So, for example, we have: "get on", "get off", "get over", "get under".

پس مثلاً داریم: «سوار شو»، «پیاده شو»، «بیرون شو»، «زیر بگیر».

Okay?

باشه؟

"Get above".

"بالا برو".

We have all these different phrasal verbs with "get" and each one has different meanings,

ما همه این افعال عبارتی مختلف را با "get" داریم و هر کدام معانی مختلفی دارند

and the meaning is really in the preposition.

و معنی واقعاً در حرف اضافه است.

Okay?

باشه؟

So, we have tons of these in English and we use them a lot in conversation.

بنابراین، ما تعداد زیادی از اینها را به زبان انگلیسی داریم و از آنها در مکالمه بسیار استفاده می کنیم.

So today we're going to look at some ones that have to do with dating.

بنابراین امروز قصد داریم به برخی از مواردی که مربوط به دوستیابی هستند نگاهی بیندازیم.

So, let's give some examples.

بنابراین، اجازه دهید چند مثال بزنیم.

Okay?

باشه؟

I have here: "hit on".

من اینجا دارم: "بزن".

"Hit on" is a phrasal verb.

"Hit on" یک فعل عبارتی است.

We have "hit", which is the verb, and "on" which is the proposition.

"Hit" را داریم که فعل است و "on" را که گزاره است.

Okay?

باشه؟

So before we continue I just wanted to point out one thing.

بنابراین قبل از اینکه ادامه دهیم فقط می خواستم به یک نکته اشاره کنم.

There are different types of phrasal verbs.

انواع مختلفی از افعال عبارتی وجود دارد.

So we have phrasal verbs where the verb and the preposition are together, there's nothing

بنابراین ما افعال عبارتی داریم که در آن فعل و حرف اضافه با هم هستند، هیچ

in between them.

چیزی بین آنها وجود ندارد.

So: "hit on" is an example of this.

بنابراین: "ضربه زدن" نمونه ای از این است.

You see "hit" and "on", they're together.

"Hit" و "روشن" را می بینید، آنها با هم هستند.

There's nothing in here.

اینجا چیزی نیست

There's no person, there's no object.

هیچ شخصی وجود ندارد، هیچ شیئی وجود ندارد.

"Hit" and "on", the preposition and the verb are together.

"Hit" و "on"، حرف اضافه و فعل با هم هستند.

Now, there is also a different type of phrasal verb where you have the verb, and then there's

در حال حاضر، نوع دیگری از فعل عبارتی نیز وجود دارد که در آن شما فعل را دارید، و سپس

something in between the verb, and then there's the preposition.

چیزی در بین فعل وجود دارد، و سپس حرف اضافه وجود دارد.

So, for example, another phrasal verb we will look at today: "check out".

بنابراین، به عنوان مثال، یک فعل عبارتی دیگر که امروز به آن نگاه خواهیم کرد: "بررسی".

You have: "Check her out."

شما دارید: "او را بررسی کنید."

So you actually have the verb, the preposition, but there is something in between the verb

بنابراین شما در واقع فعل، حرف اضافه را دارید، اما چیزی بین فعل

and the preposition.

و حرف اضافه وجود دارد.

In this case we have a person.

در این مورد ما یک شخص داریم.

In other cases it might be an object.

در موارد دیگر ممکن است یک شی باشد.

Okay?

باشه؟

There's also a third type of phrasal verb where pretty much with the third type you

نوع سومی از فعل عبارتی نیز وجود دارد که تقریباً با نوع سوم شما

have a choice.

حق انتخاب دارید.

You can either put the phrasal verb together or it can be separate.

می توانید فعل عبارتی را کنار هم قرار دهید یا می توانید جدا از هم باشد.

Today, we're mainly, though, looking at either ones that are together like "hit on", or ones

با این حال، امروز عمدتاً به آنهایی نگاه می‌کنیم که با هم هستند مانند "ضربه زدن"، یا آنهایی

that are separated by a person or a thing, such as: "Check her out."

که توسط شخص یا چیزی از هم جدا شده‌اند ، مانند: "او را بررسی کن."

If you're a little bit confused, don't worry because we will be looking at so many examples

اگر کمی گیج هستید، نگران نباشید زیرا ما نمونه های زیادی

of what I'm talking about today so you will really understand this concept.

از آنچه امروز در مورد آن صحبت می کنم را بررسی خواهیم کرد، بنابراین شما واقعاً این مفهوم را درک خواهید کرد.

Okay, so let's look at "hit on" and the meaning of "hit on".

خوب، پس بیایید به "ضربه زدن" و معنای "ضربه روی" نگاه کنیم.

So I have here the sentence: "Dave hit on me."

بنابراین من این جمله را دارم: "دیو به من ضربه زد."

Okay?

So we have "hit", which is the verb, "on", which is the preposition.

باشه؟

بنابراین ما "hit" را داریم که فعل است، "on" که حرف اضافه است.

They're always together.

همیشه با هم هستند

And what this means is it means Dave said something to me, he told me that I was maybe

و این به این معنی است که دیو چیزی به من گفت، او به من گفت که شاید

beautiful or pretty, and maybe he asked me for my phone number.

زیبا یا زیبا هستم، و شاید از من شماره تلفنم را خواسته است.

When you hit on somebody, it means that you're showing somebody that you're interested in them.

وقتی به کسی ضربه می‌زنید، به این معنی است که به کسی نشان می‌دهید که به او علاقه دارید.

Okay?

باشه؟

So if you ever have seen any movies where you have people in bars or at clubs, you...

بنابراین اگر تا به حال فیلم هایی را دیده اید که در آن افراد در کافه ها یا کلوپ ها حضور دارند، شما...

And this can also be for real life, too, you might have a man go up to a woman and hit

و این می تواند برای زندگی واقعی نیز باشد، ممکن است از مردی بخواهید که به سراغ زنی برود و

on her, meaning he says to the woman: "Can I buy you a drink?"

به او ضربه بزند، یعنی او به زن می گوید: می توانم برایت نوشیدنی بخرم؟

Or, you know: "Can I talk to you? I think you're very beautiful."

یا میدونی: "میتونم باهات حرف بزنم؟ فکر میکنم خیلی خوشگلی."

So this is "hit on".

بنابراین این "ضربه" است.

It means you're telling somebody or you're showing somebody that you are interested in them.

یعنی به کسی می گویید یا به کسی نشان می دهید که به او علاقه مند هستید.

Okay?

باشه؟

Okay, the next one I wanted to look at, the next phrasal verb is: "check out".

بسیار خوب، فعل بعدی که می‌خواستم ببینم، فعل بعدی این است: "بررسی".

So: "The man checked her out."

بنابراین: "مرد او را بررسی کرد."

What does this mean?

این یعنی چی؟

When somebody checks you out, it means they're looking at you in a certain way.

وقتی کسی شما را چک می کند، به این معنی است که به گونه ای به شما نگاه می کند.

"Check out", when we're talking about dating, really has to do with the eyes.

وقتی در مورد دوستیابی صحبت می کنیم، "بررسی کن" واقعاً به چشم ها مربوط می شود.

Okay?

باشه؟

So when you check someone out it means you use your eyes to look at them up and down.

بنابراین وقتی کسی را چک می کنید به این معنی است که از چشمان خود استفاده می کنید تا او را بالا و پایین نگاه کنید.

And while you're looking at them, you're thinking: "Wow, this person's very handsome."

و در حالی که به آنها نگاه می کنید، فکر می کنید: "وای، این شخص بسیار خوش تیپ است."

Or: "Wow, this person's very beautiful. This girl is so sexy."

یا: "وای این آدم خیلی خوشگله این دختر خیلی سکسی."

Okay?

باشه؟

So you're really, really thinking about how attractive they are.

بنابراین شما واقعاً، واقعاً به این فکر می کنید که آنها چقدر جذاب هستند.

So you're not talking, you're just looking at somebody and thinking about how attractive

بنابراین شما صحبت نمی کنید، فقط به یک نفر نگاه می کنید و به این فکر می کنید که چقدر جذاب است

they are.

.

So, when someone looks at a person showing interest.

بنابراین، وقتی کسی به فردی که علاقه نشان می دهد نگاه می کند.

So I have here a picture of this.

بنابراین من اینجا یک عکس از این دارم.

I have a woman here and a man here.

من یک زن اینجا و یک مرد اینجا دارم.

And this woman with her eyes, she's looking at the guy and she's thinking:

و این زن با چشمانش، به پسر نگاه می کند و فکر می کند:

"Wow, he's cute."

"وای، او ناز است."

So she's checking him out.

بنابراین او را چک می کند.

Sometimes you have friends, maybe there's a group of women who are looking at a guy,

گاهی اوقات شما دوستانی دارید، شاید گروهی از زن ها هستند که به یک پسر

and they're looking him up and down, and they're thinking: "Wow, what a handsome guy."

نگاه می کنند و او را بالا و پایین نگاه می کنند و فکر می کنند: "وای، چه پسر خوشتیپی."

They're checking that man out.

دارند آن مرد را چک می کنند.

Or the same can be the opposite.

یا همین می تواند برعکس باشد.

Maybe there's a bunch of guys.

شاید یک سری از بچه ها وجود دارد.

Maybe construction workers, that's a common stereotype, and a girl's walking by in a nice,

شاید کارگران ساختمانی، این یک کلیشه رایج است و دختری با

pretty dress.

لباسی زیبا و زیبا از کنارش می‌گذرد.

And all the guys are looking at her.

و همه بچه ها به او نگاه می کنند.

Those guys are checking her out.

آن بچه ها او را چک می کنند.

Okay?

باشه؟

So these are two common phrasal verbs we use with dating.

بنابراین این دو فعل عبارتی رایجی هستند که ما با دوستیابی استفاده می کنیم.

Now let's look at some more.

حالا بیایید به برخی دیگر نگاه کنیم.

Okay, so the next phrasal verb we're going to look at is probably the most important

بسیار خوب، پس فعل عبارت بعدی که می خواهیم به آن نگاه کنیم، احتمالاً مهم ترین فعل

on this list, and the reason it's so important is because we use it all the time.

در این لیست است، و دلیل اهمیت آن این است که ما همیشه از آن استفاده می کنیم.

Okay? So this is...

باشه؟ پس این است

You will definitely hear this one a lot.

... قطعا این یکی را زیاد خواهید شنید.

So let's look at it.

پس بیایید به آن نگاه کنیم.

This is: "go out with somebody".

این است: "با کسی بیرون برو".

Okay? So, for example: "Calvin goes out with Amy."

باشه؟ به عنوان مثال: "کالوین با امی بیرون می رود."

Or: "They are going out."

یا: «دارند بیرون می روند».

So what does "go out" mean?

پس «بیرون رفتن» یعنی چه؟

Well, it's another way to say to date or to be a couple.

خوب، این یک راه دیگر برای گفتن قرار ملاقات یا زوج بودن است.

Okay? So, for example, we have here Calvin and we have here Amy.

باشه؟ بنابراین، برای مثال، ما اینجا کالوین و ما اینجا ایمی داریم.

And every Friday night maybe they like to go to the movies together, and they go to

و هر شب جمعه شاید دوست داشته باشند با هم به سینما بروند و با هم

a restaurant together, and they really like each other, that's why I drew the hearts.

به رستوران بروند و واقعاً همدیگر را دوست داشته باشند، به همین دلیل من قلب ها را کشیدم.

So they are going out.

بنابراین آنها دارند بیرون می روند.

It means they are going on a date, maybe they're boyfriend and girlfriend, maybe not.

یعنی قرار است قرار بگذارند، شاید دوست پسر و دوست دختر باشند، شاید هم نه.

Maybe Calvin has five girlfriends, and he's going out with five women at the same time.

شاید کالوین پنج دوست دختر داشته باشد و همزمان با پنج زن بیرون برود.

You know, it's...

می‌دانید، این است...

In different cultures you get different things happening with dating, but going out means

در فرهنگ‌های مختلف، اتفاقات مختلفی با قرار ملاقات می‌افتد، اما بیرون رفتن به این معنی است

you're pretty much with somebody and you really like them.

که شما تقریباً با کسی هستید و واقعاً او را دوست دارید.

Okay?

باشه؟

So Calvin is going out with Amy.

بنابراین کالوین با امی بیرون می رود.

They're a couple.

آنها یک زوج هستند.

They're together.

آنها با هم هستند.

Okay?

باشه؟

So, I want you to pay attention to this: "go out" is also together.

بنابراین، من می خواهم شما به این توجه کنید: "بیرون رفتن" نیز با هم است.

They're one of those phrasal verbs where "go" and "out" are together, there's nothing between them.

آنها یکی از آن افعال عبارتی هستند که "go" و "out" با هم هستند، هیچ چیزی بین آنها وجود ندارد.

We don't need the "with".

ما به "با" نیاز نداریم.

We can actually end just with: "They're going out."

ما در واقع می توانیم فقط با این جمله پایان دهیم : "آنها بیرون می روند."

So if you're talking about two names: "Kim goes out with Kanye", for example, in that

بنابراین اگر در مورد دو نام صحبت می کنید: برای مثال، "کیم با کانیه بیرون می رود"، در

case you'd use the "with", but if you're just talking about two people and, you know, like

آن صورت از "با" استفاده می کنید، اما اگر فقط در مورد دو نفر صحبت می کنید و می دانید که

they're at the beginning of the sentence, you can also say: "Kim and Kanye are going out."

آنها دوست دارند. در ابتدای جمله می توانید بگویید: "کیم و کانیه بیرون می روند."

Okay?

باشه؟

So very, very important.

خیلی خیلی مهمه

It comes up a lot in English culture.

در فرهنگ انگلیسی زیاد مطرح می شود.

If you're ever interested, maybe you meet two people and you want to know if they're

اگر زمانی علاقه مند شدید، شاید با دو نفر ملاقات کنید و می خواهید بدانید که آیا آنها

boyfriend and girlfriend, you can say:

دوست پسر و دوست دختر هستند، می توانید بگویید:

"Hey. Are those two people going out?"

"هی، آیا آن دو نفر بیرون می روند؟"

Okay?

So that's how we can use it.

باشه؟

بنابراین ما می توانیم از آن استفاده کنیم.

Let's look at another example.

بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم.

"Stand" or "stood me up".

"ایستاده" یا "ایستادم".

So, "stand" is the present tense of "stood"; "stood" is the past tense.

پس «ایستاده» زمان حال «ایستاده» است; "ایستاده" زمان گذشته است.

They have the same meaning.

آنها همین معنی را دارند.

In this example I'm using the past tense.

در این مثال من از زمان گذشته استفاده می کنم.

So my example is: "My date", so the person I'm going out with, "My date stood me up."

بنابراین مثال من این است: "تاریخ من"، بنابراین شخصی که با او بیرون می روم، "قرار من مرا ایستادگی کرد."

What does this mean?

این یعنی چی؟

Well, it means when you have plans to meet somebody, imagine I'm supposed to go to the

خوب، یعنی وقتی قصد ملاقات با کسی را دارید، تصور کنید من قرار است به سینما بروم

movies and I'm supposed to go with my boyfriend.

و قرار است با دوست پسرم بروم.

And imagine if at the very last minute he doesn't come.

و تصور کنید که در آخرین لحظه او نیامد.

So I'm waiting there, I'm looking at my watch:

پس اونجا منتظرم، دارم به ساعتم نگاه میکنم:

"Hmm, where's my boyfriend? Why hasn't he come yet?"

"هوم، دوست پسرم کجاست؟ چرا هنوز نیومده؟"

And he doesn't call, he doesn't tell me where he is so I wait, and wait, and wait, and he

و او زنگ نمی‌زند، به من نمی‌گوید کجاست ، پس منتظر می‌مانم و منتظر می‌مانم و منتظر می‌مانم و او

never comes.

هرگز نمی‌آید.

That's a very sad story.

این یک داستان بسیار غم انگیز است.

Luckily that's never happened, but it means to stand someone up.

خوشبختانه این هرگز اتفاق نیفتاده است، اما به معنای ایستادن کسی است.

Okay?

باشه؟

So, any time you see somebody waiting and waiting, and their date doesn't come

بنابراین، هر زمان که کسی را دیدید که منتظر و منتظر است، و تاریخش فرا نمی رسد

- they were stood up.

- آنها ایستاده بودند.

Okay, so one thing to notice with the grammar of this: "stood" and "up", is there something

بسیار خوب، پس با دستور زبان این باید به یک چیز توجه کرد : "ایستاده" و "بالا"، آیا چیزی

between "stood" and "up"?

بین "ایستاده" و "بالا" وجود دارد؟

You'll notice in this case the word "me", but it's a person.

شما در این مورد متوجه کلمه "من" خواهید شد، اما این یک شخص است.

So you can stand a person up.

بنابراین می توانید یک نفر را بایستید.

So, Cindy stood John up.

بنابراین، سیندی جان ایستاد.

Okay?

باشه؟

So a lot of the times we have a person here.

بنابراین خیلی از مواقع ما یک نفر را اینجا داریم.

Could we do it without?

آیا می توانیم بدون آن انجام دهیم؟

"My date stood up"?

"تاریخ من ایستاد"؟

No, this has a different meaning.

نه، این معنای دیگری دارد.

In this case, without a person here it means you stand up.

در این مورد، بدون شخص در اینجا به این معنی است که شما ایستاده اید.

So, that's why the placement of these things are so important.

بنابراین، به همین دلیل است که قرار دادن این چیزها بسیار مهم است.

All right, let's look at two more examples.

خوب، بیایید به دو مثال دیگر نگاه کنیم.

We have: "turn on" and "turn off".

داریم: «روشن» و «خاموش کردن».

Two more very good examples of dating vocabulary.

دو مثال بسیار خوب دیگر از واژگان دوستیابی.

So, what are these examples?

خب، این نمونه ها چیست؟

"Tattoos turn me on."

"خالکوبی ها مرا روشن می کنند."

This means tattoos, in my opinion, are attractive.

این یعنی خالکوبی به نظر من جذاب است.

I like tattoos on a man.

من خالکوبی روی یک مرد را دوست دارم.

When I see tattoos...

وقتی خالکوبی می بینم...

No, no. Can you see?

نه، نه. می توانی ببینی؟

Okay?

I feel my heart flutter.

باشه؟

احساس می کنم قلبم به لرزه در می آید.

I like tattoos.

من خالکوبی را دوست دارم.

Okay? Now, what's the opposite?

باشه؟ حالا برعکسش چیه؟

Big muscles, so big muscles turn me off.

ماهیچه های بزرگ، بنابراین عضلات بزرگ من را خاموش می کنند.

This means in my opinion I don't think they're attractive.

این بدان معناست که به نظر من آنها جذاب نیستند.

It means I don't like big muscles.

یعنی از ماهیچه های بزرگ خوشم نمیاد.

Okay?

باشه؟

For some people you could say intelligence, people who are smart turn me on.

برای برخی افراد می توان گفت هوش، افرادی که باهوش هستند من را روشن می کنند.

People who like to read turn me on.

افرادی که دوست دارند بخوانند مرا روشن می کنند.

People with mustaches turn me on.

افراد سبیل دار مرا روشن می کنند.

This means I find them attractive.

این بدان معنی است که آنها را جذاب می دانم.

And then the opposite maybe you could say somebody who smells turns me off.

و سپس برعکس، شاید بتوان گفت کسی که بو می دهد مرا خاموش می کند.

Maybe somebody who is rude, somebody who is not polite

شاید کسی که بی ادب است، کسی که مودب نیست

- that's a turn off, that turns me off.

- این یک خاموش است، که من را خاموش می کند.

So, it means I don't like that in a person I'm dating.

بنابراین، به این معنی است که من این را در فردی که قرار ملاقات دارم دوست ندارم.

So, "turn on" is attractive, "turn off" means it's something unattractive.

بنابراین، «روشن کردن» جذاب است، «خاموش کردن» یعنی چیزی غیرجذاب است.

Now, notice the placement for these phrasal verbs.

اکنون، به محل قرارگیری این افعال عبارتی توجه کنید.

Okay?

باشه؟

"Tattoos turn me on."

"خالکوبی ها مرا روشن می کنند."

Is there something...?

اونجا چیزی هست...؟

Is something in between "turn" and "on"?

آیا چیزی بین «روشن» و «روشن» وجود دارد؟

Yeah, we have the person here.

بله، ما آن شخص را اینجا داریم.

You know, Hollywood actors turn me on.

می‌دانی، بازیگران هالیوود به من دست می‌دهند.

Okay? It means I find them attractive.

باشه؟ یعنی من آنها را جذاب می دانم.

You could also put somebody else's name here, for example.

برای مثال می‌توانید نام شخص دیگری را در اینجا قرار دهید.

I know with my sister, British guys, she loves British accents

من می دانم که با خواهرم، بچه های بریتانیایی، او عاشق لهجه های بریتانیایی است

- British accents turn my sister on.

- لهجه های بریتانیایی خواهرم را روشن می کند.

Okay?

باشه؟

Maybe beards, long beards turn my sister off.

شاید ریش، ریش بلند خواهرم را خاموش کند.

So you can put a person between "turn" and "on" or "turn" and "off".

بنابراین می توانید یک نفر را بین «روشن» و «روشن» یا «روشن» و «خاموش» قرار دهید.

We also have the noun form of this.

شکل اسمی این را هم داریم.

We can say: "Wow. Beards are a turn on."

ما می توانیم بگوییم: "وای. ریش ها روشن است."

In this case it's a noun.

در این مورد یک اسم است.

Or we can say: "Long hair on a man is a turn on."

یا می توانیم بگوییم: «موی بلند مرد، نوبت است».

We can say: "Smelly..."

می توانیم بگوییم: «بویی...»

You know: "People who smell are a turn off."

می دانی: «کسانی که بو می کنند، خاموش هستند».

Okay?

باشه؟

So we have it in the noun form.

بنابراین ما آن را به شکل اسم داریم.

Okay, and this is actually quite common, too.

بسیار خوب، و این در واقع بسیار رایج است.

So now let's look at some other phrasal verbs we can use.

خب حالا بیایید به چند افعال دیگر که می توانیم استفاده کنیم نگاه کنیم.

Okay, so our next phrasal verb is also very common, and that is "to make out with somebody".

خوب، پس فعل عبارت بعدی ما نیز بسیار رایج است، و آن "با کسی کنار آمدن" است.

In this case I have it in the past tense, but we can also say:

در این مورد من آن را در زمان گذشته دارم، اما می توانیم بگوییم:

"They make out" or "They will make out".

"آنها تشخیص می دهند" یا "آنها خواهند فهمید".

In this case I wrote: "They made out."

در این مورد نوشتم: "آنها فهمیدند."

So "made" is the verb and "out" is the preposition.

بنابراین «ساخت» فعل و «بیرون» حرف اضافه است.

So, what does this mean?

خوب این به چه معنا است؟

It means to kiss very passionately.

یعنی خیلی پرشور بوسیدن.

So, you know, sometimes you might see people...

بنابراین، می دانید، گاهی اوقات ممکن است افراد را ببینید...

Usually not in public, but every once in a while you might see somebody making out with

معمولاً نه در ملاء عام، اما هر چند وقت یک بار ممکن است فردی را ببینید که با

somebody else on a park bench, for example.

شخص دیگری روی نیمکت پارک مشغول بیرون رفتن است.

So this is making out.

بنابراین این در حال ساختن است.

It means to kiss very passionately.

یعنی خیلی پرشور بوسیدن.

Our next sentence is: "hook up".

جمله بعدی ما این است: "قلاب کردن".

Okay?

باشه؟

"Hook up"...

«قلاب کردن»...

"Hook" in this case is the verb and "up" is the preposition.

«قلاب» در این حالت فعل و «بالا» حرف اضافه است.

When you say "hook up" it usually means sex, they had sex.

وقتی می گویید "قلاب کردن" معمولاً به معنای رابطه جنسی است، آنها رابطه جنسی داشتند.

They hooked up.

وصل شدند.

So this is a very important one to know in case you accidentally make some kind of mistake.

بنابراین این نکته بسیار مهمی است که در صورتی که اشتباهی مرتکب شوید باید بدانید.

You know, you can say:

می‌دانی، می‌توانی بگویی:

"Did you hear about, you know, John and Karen? They hooked up."

"می‌دانی، جان و کارن را شنیدی؟ آنها به هم پیوستند."

Okay?

باشه؟

Meaning they had sex.

یعنی رابطه جنسی داشتند.

Okay, the next one is: "cheat on".

بسیار خوب، مورد بعدی این است: "تقلب".

"He cheats on his girlfriend.", "She cheats on her boyfriend."

"او به دوست دخترش خیانت می کند."، "او به دوست پسرش خیانت می کند."

Now, this one is a really sad one.

حالا این یکی واقعاً غم انگیز است.

When you cheat on somebody it means you lie to them and you go to somebody else.

وقتی به کسی خیانت می کنی به این معنی است که به او دروغ می گویی و به سراغ دیگری می روی.

Maybe you go to them sexually or maybe emotionally, but it's where...

شاید از نظر جنسی یا احساسی به سراغ آنها بروید ، اما اینجاست که...

You know, imagine this is the husband, this is the wife, the wife now is with this guy

می دانید، تصور کنید این شوهر است، این زن است، زن اکنون با این پسر است

and he's...

و او...

She's lying to her husband.

او به شوهرش دروغ می گوید.

So let's look at an example.

پس بیایید به یک مثال نگاه کنیم.

Okay, yeah, so lie...

خوب، بله، پس دروغ بگو...

You lie to somebody and you go out with someone who is not your boyfriend or girlfriend,

شما به کسی دروغ می گویید و با کسی بیرون می روی که دوست پسر یا دوست دختر

or husband or wife.

یا زن یا شوهر شما نیست.

So if you ever look at celebrity gossip, there's always stories of people cheating on each other.

بنابراین، اگر به شایعات افراد مشهور نگاه کنید، همیشه داستان هایی از خیانت افراد به یکدیگر وجود دارد.

Bill cheated on Hillary, for example.

به عنوان مثال، بیل به هیلاری خیانت کرد.

You know, there's tons of examples you can find of people cheating on other people.

می دانید، هزاران نمونه وجود دارد که می توانید از افرادی که به دیگران خیانت می کنند بیابید.

Okay, and finally: "break up".

خوب، و در نهایت: "از هم جدا شوید".

Okay?

باشه؟

So oftentimes if somebody cheats on somebody, there is going to be a break up.

بنابراین اغلب اوقات اگر کسی به کسی خیانت کند، جدایی رخ می دهد.

So when you break up with somebody it means you end the relationship.

بنابراین وقتی از کسی جدا می‌شوید به این معنی است که رابطه را پایان می‌دهید.

So if you have, you know, John and Karen together, now they break up.

بنابراین اگر شما، می دانید، جان و کارن با هم دارید، اکنون آنها از هم جدا می شوند.

They're not together anymore.

اونا دیگه با هم نیستن

Okay?

باشه؟

So if we look at the grammar of this, we can say: "We broke up."

بنابراین اگر به دستور زبان این مطلب نگاه کنیم، می‌توان گفت: «از هم جدا شدیم».

Okay?

باشه؟

This is in the past tense.

این در زمان گذشته است.

"We break up" is in the present tense.

"ما جدا می شویم" در زمان حال است.

"We will break up" is in the future tense.

«از هم می پاشیم» در زمان آینده است.

So in this case "broke" is the verb, "up" is the preposition.

بنابراین در این مورد "شکست" فعل است، "بالا" حرف اضافه است.

If I wanted to talk about who broke up with whom, we could do that, too.

اگر می خواستم در مورد اینکه چه کسی از چه کسی جدا شده صحبت کنم ، ما هم می توانستیم این کار را انجام دهیم.

"John broke up with Karen."

"جان از کارن جدا شد."

Or we could say: "Karen broke up with John."

یا می توانیم بگوییم: "کارن از جان جدا شد."

But you'll notice that "break" and "up" are together in terms of the words.

اما متوجه خواهید شد که "شکستن" و "بالا" از نظر کلمات با هم هستند.

There's nothing between them.

هیچی بینشون نیست

Okay, so I hope you've enjoyed this video.

بسیار خوب، امیدوارم از این ویدیو لذت برده باشید.

We have covered a lot.

ما بسیار پوشش داده ایم.

We've covered grammar in terms of phrasal verbs and we have also covered a lot of really

ما دستور زبان را از نظر افعال عبارتی پوشش داده‌ایم و همچنین بسیاری از

good dating vocabulary that's very popular and very common.

واژگان بسیار خوب دوستیابی را پوشش داده‌ایم که بسیار محبوب و بسیار رایج هستند.

So I want to thank you for watching, and I

بنابراین می خواهم از تماشای شما تشکر کنم و

would also like to invite you to subscribe to my channel.

همچنین از شما دعوت می کنم که در کانال من مشترک شوید.

There, you can actually find a lot of other resources

در آنجا، شما می توانید بسیاری از منابع دیگر را

on pronunciation, grammar, vocabulary, IELTS, all sorts of different things.

در مورد تلفظ، گرامر، واژگان، آیلتس، انواع چیزهای مختلف پیدا کنید.

You might also like my vocabulary lesson on how to talk about guys you like

همچنین ممکن است درس واژگان من در مورد نحوه صحبت کردن در مورد پسرهایی که دوست دارید

and how to talk about girls you like.

و نحوه صحبت کردن در مورد دخترانی که دوست دارید را دوست داشته باشید.

So that's something to check out if you want to learn more about talking about dating.

بنابراین اگر می خواهید در مورد صحبت کردن در مورد قراریابی اطلاعات بیشتری کسب کنید، باید بررسی کنید.

I also want to invite you to come check out our website at www.engvid.com.

من همچنین می خواهم از شما دعوت کنم که از وب سایت ما در www.engvid.com دیدن کنید.

There, you can actually do quizzes and you can practice everything you learned today

در آنجا، شما واقعاً می‌توانید آزمون‌ها را انجام دهید و می‌توانید هر آنچه را که امروز آموخته‌اید

by taking my quiz.

با شرکت در آزمون من تمرین کنید.

Until next time, thanks for watching and take care.

تا دفعه بعد، از تماشا و مراقبت متشکریم.