I was laid off. Speaking English.

2,696 views ・ 2024-12-20

English Coach Chad


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
hey hey what do you say we practice speaking  English let's take a daily step forward let's  
0
600
5920
هی هی میگی چی میگی ما انگلیسی صحبت کردن رو تمرین میکنیم بیایید یه قدم روزانه به جلو برداریم بیایید
00:06
do it let's work on our fluency and our  pronunciation I received the news of being  
1
6520
6280
انجامش بدیم بیایید روی تسلط و تلفظ خود کار کنیم.
00:12
laid off from my job today uhoh not good I  received what's another word for received I  
2
12800
8200
00:21
got I got the news of being I was laid off laid  off you could say I was fired I was released  
3
21000
12240
شنیدم خبر وجودم را گرفتم اخراج شدم اخراج شدم می توانید بگویید اخراج شدم آزاد شدم
00:33
I was let go I was let go from my job today I  was fired laid off laid off is a good one all  
4
33240
8520
رها شدم امروز از کارم رها شدم من اخراج شدم اخراج شدم خوب است همه
00:41
right repeat repeat say it with me here we  go Shadow me I reive the news of being laid  
5
41760
5600
درست تکرار کنید با من بگویید اینجا ما برویم سایه من
00:47
off from my job today I received the news of  being laid off from my job today I received  
6
47360
6200
امروز خبر اخراج از کارم را دریافت کردم امروز خبر اخراج از کارم را دریافت کردم
00:53
the news of being laid off from my job today  all right get that Rhythm I had a gut feeling  
7
53560
6600
خبر اخراج شدن از کارم امروز خیلی خوب متوجه می شوم که ریتم احساس کردم
01:00
it was coming during the meeting with the HR  department HR is human resources could be human  
8
60160
9800
در جلسه با بخش منابع انسانی می آید. منابع انسانی می تواند
01:09
relations sometimes human relations department but  it's human resource department all right so they  
9
69960
8000
گاهی اوقات روابط انسانی باشد بخش روابط انسانی اما بخش منابع انسانی است، بنابراین آنها با
01:17
handle all the employee uh rules and situations I  had a gut feeling what's a gut feeling a gut it's  
10
77960
11280
همه قوانین و موقعیت‌های کارمند رسیدگی می‌کنند.
01:29
in your gut your gut is here so you have a gut  feeling it's intuitive an intuitive feeling you  
11
89240
6520
تو
01:35
just know it I know it I feel it I feel it it's a  gut feeling I have a gut feeling I somehow knew I  
12
95760
9560
فقط آن را می‌دانی، می‌دانم، آن را احساس می‌کنم، احساس می‌کنم این یک احساس درونی است، من یک احساس غم‌انگیز دارم، به نحوی می‌دانستم که   می‌دانستم که
01:45
knew I I just knew it I had a gut feeling I could  feel it in my gut that's another way to say it I  
13
105320
6560
من فقط می‌دانستم که احساس روده‌ای داشتم، می‌توانستم آن را در روده‌ام حس کنم، این روش دیگری برای گفتن آن است،
01:51
could feel it in my gut I could feel it in my gut  I had a gut feeling all right I had a gut feeling  
14
111880
8120
می‌توانستم آن را در روده‌ام احساس کنم، می‌توانم آن را در روده‌ام احساس کنم.
02:00
was coming during the meeting with the HR  department again I had a gut feeling it was  
15
120000
5240
جلسه با بخش منابع انسانی دوباره
02:05
coming during the meeting with the HR department I  had a gut feeling it was coming during the meeting  
16
125240
6280
در جلسه با بخش منابع انسانی احساس کردم که در حال آمدن است.
02:11
with the HR department what was coming that they  would get fired laid off right that's what they  
17
131520
7520
از کار اخراج می‌شدند درست همان چیزی بود که آن‌ها
02:19
had a gut feeling was going to come they knew they  were going to get fired all right despite mentally  
18
139040
7960
احساس می‌کردند که قرار است بیاید، آنها می‌دانستند که قرار است اخراج شوند، علیرغم اینکه از نظر ذهنی،
02:27
preparing myself mentally preparing myself for  the possibility the confirmation hit me like a  
19
147000
9320
خودم را آماده می‌کنم از نظر ذهنی، خودم را برای احتمال اینکه تأییدیه مانند یک
02:36
ton of bricks it hit me like a ton of bricks if  something hits you like a ton of bricks it strikes  
20
156320
6480
تن آجر به من برخورد کند یک تُن آجر اگر چیزی مثل یک تن آجر به شما برخورد کند، به شما ضربه می زند
02:42
you very hard boom hit you like a ton of bricks  oh so despite mentally preparing myself for the  
21
162800
7440
شما خیلی سخت مثل یک تن آجر به شما ضربه می زند اوه پس با وجود اینکه خودم را از نظر ذهنی آماده می کنم
02:50
possibility the confirmation hit me like a ton of  bricks despite mentally preparing myself for the  
22
170240
7160
احتمال اینکه تأیید مثل یک تُن آجر به من برخورد کند، علیرغم اینکه از نظر ذهنی خودم را برای این احتمال آماده می‌کنم که
02:57
possibility the confirmation hit me like a ton of  bricks say it with me despite mentally preparing  
23
177400
7200
تأیید مثل یک تُن آجر به من ضربه بزند، آن را با من بگو، علیرغم اینکه از نظر ذهنی آماده‌ام
03:04
myself for the possibility the confirmation hit  me like a ton of bricks despite mentally preparing  
24
184600
7120
برای این احتمال که تأیید، با وجود آماده‌سازی ذهنی، مثل یک تُن آجر به من برخورد کند.
03:11
myself for the possibility the confirmation hit  me like a ton of bricks a sinking feeling in my  
25
191720
9160
خودم برای این احتمال که تایید مثل یک تُن آجر به من برخورد کرد، احساس غرق شدن در
03:20
heart and a chill running down my spine left me  momentarily speech L for the moment I could not  
26
200880
11760
قلبم و لرزی که از ستون فقراتم جاری شد باعث شد یک لحظه سخنرانی L برای لحظه‌ای که نمی‌توانستم
03:32
speak I was momentarily speechless a Sinking  Feeling a Sinking Feeling is a an unpleasant  
27
212640
9920
حرف بزنم، لحظه‌ای بی‌حرف شدم، غرق شدن احساس غرق شدن، احساسی ناخوشایند است که
03:42
feeling the a realization that something bad has  happened or something bad is about to happen and  
28
222560
8960
متوجه می‌شوی اتفاق بدی رخ داده است یا اتفاق بدی در شرف وقوع است و
03:51
you get this sinking feeling in your heart and  a chill like a coldness running down my spine  
29
231520
9360
این احساس غرق شدن در قلبت به وجود می‌آید و لرزی مثل سرما دویدن از روی ستون فقراتم
04:00
running going down my back a chill running down  my spine all right so running down my spine what  
30
240880
10240
دویدن به سمت پایین از پشتم، یک لرز که از روی ستون فقراتم جاری می شود، خیلی خوب است، پس دویدن از روی ستون فقراتم چه می
04:11
would that be that would be like a sudden and  intense feeling of fear unease anxiety a moment  
31
251120
13800
شود  احساس ناگهانی و شدید ترس ناراحتی اضطراب یک لحظه
04:24
a chill running down my spine I'm trying I'm  trying to think think what it could be it's it's  
32
264920
6120
لرزی که بر ستون فقراتم جاری می‌شود تلاش می‌کنم سعی می‌کنم فکر کنم چه می‌تواند باشد این
04:31
it's a feeling an intense feeling of fear unease  or anxiety that's what it is all right we got it  
33
271040
7280
یک احساس است یک احساس شدید ترس، ناراحتی یا اضطراب، این چیزی است که خوب است فهمیدیم
04:38
let's say it together a couple of times ready a  sinking feeling in my heart and a chill running  
34
278320
6200
بیا چند بار با هم بگوییم آماده است، احساس غرق شدن در قلبم و لرزی که
04:44
down my spine left me momentarily speechless a  sinking feeling in my heart and a chill running  
35
284520
7760
در ستون فقراتم جاری است یک احساس غرق شدن در قلبم و لرزی که
04:52
down my spine left me momentarily speechless a  sinking feeling in my heart and a chill rning  
36
292280
7640
روی ستون فقراتم جاری شد برای لحظه ای حرفم را ترک کرد یک احساس غرق شدن در قلبم و لرزیدن لرز
04:59
down my spine left me momentarily speechless the  company's Focus was on cost cutting and improving  
37
299920
9280
در ستون فقراتم برای لحظه ای حرفم را ترک کرد. تمرکز شرکت روی کاهش هزینه ها و بهبود
05:09
efficiency the company's Focus was on cost cutting  and improving efficiency the company's Focus was  
38
309200
8680
کارایی شرکت بود. تمرکز بر کاهش هزینه و بهبود کارایی بود. تمرکز شرکت
05:17
on cost cutting and improving efficiency I didn't  Linger on the details and quietly left the room  
39
317880
11960
بر کاهش هزینه و بهبود کارآیی من روی جزئیات معطل نشدم و بی سر و صدا از اتاق خارج شدم.
05:29
I didn't Linger on the details linger I didn't  think too much about the details if you Linger on  
40
329840
6440
05:36
something you you you you stay there too long you  think about it too much you Linger on it I didn't  
41
336280
7920
بیش از حد درنگ
05:44
Linger on the details and quietly left the room  as I sat outside trying to collect my thoughts  
42
344200
10920
05:55
it took me a while to calm down but the worry  wouldn't leave me I sat outside trying to collect  
43
355120
10360
مدتی است که آرام شوم، اما نگرانی مرا رها نمی کند، بیرون نشستم و سعی کردم
06:05
my thoughts trying to become calm and organize  my thinking collect my thoughts organize my
44
365480
7280
افکارم را جمع کنم و سعی کردم آرام شوم و سازماندهی کنم، افکارم را جمع کن افکارم را سازماندهی کن.
06:12
thinking it took me a while to calm down but  the worry wouldn't leave me I continued to
45
372760
10240
من را رها کن،
06:23
worry as I sat outside trying to collect my  thoughts it took me a while to calm down but  
46
383000
8560
همانطور که بیرون نشسته بودم و سعی می کردم افکارم را جمع کنم، به نگرانی ادامه دادم. مدتی طول کشید تا آرام شوم، اما
06:31
the worry wouldn't leave me as I sat outside  trying to collect my thoughts it took me a  
47
391560
5760
نگرانی من را رها نمی کرد همانطور که بیرون نشسته بودم، سعی کردم افکارم را جمع کنم.
06:37
while to calm down but the worry wouldn't leave  me suddenly the reality of next month's rent  
48
397320
9760
مدتی برای آرام شدن اما نگرانی من را رها نمی‌کند ناگهان واقعیت اجاره ماه آینده
06:47
and other expenses hit me and I couldn't shake  off the stress shake off shake off means to to  
49
407080
8880
و سایر هزینه‌ها به من ضربه زد و من نتوانستم استرس را از
06:55
deal with it to recover from it so I couldn't I  couldn't deal with the stress I couldn't recover  
50
415960
7760
خودم دور کنم. نمی‌توانستم نمی‌توانم با استرس کنار بیایم، نمی‌توانم استرس را جبران کنم،
07:03
from the stress I couldn't shake off the stress  suddenly the reality of next month's rent and  
51
423720
11120
نمی‌توانم استرس را از خود دور کنم، ناگهان واقعیت ماه آینده اجاره خانه و
07:14
other expenses hit me and I couldn't shake off  the stress suddenly the reality of next month's  
52
434840
7880
سایر هزینه‌ها به من ضربه زد و نتوانستم استرس را از خودم دور کنم، ناگهان واقعیت اجاره ماه آینده
07:22
rent and other expenses hit me and I couldn't  shake off the stress it became clear that I  
53
442720
8200
و سایر هزینه‌ها به من ضربه زد و من نتوانستم استرس را از خودم دور کنم، مشخص شد که
07:30
wouldn't have a source of income in the near  future it became clear that I wouldn't have  
54
450920
7680
منبع درآمدی در این کشور نخواهم داشت در آینده نزدیک مشخص شد که
07:38
a source of income in the near future it became  clear that I wouldn't have a source of income in  
55
458600
7560
در آینده نزدیک منبع درآمدی نخواهم داشت، مشخص شد که در آینده نزدیک منبع درآمدی نخواهم داشت
07:46
the near future all right it's an unfortunate  situation but hey that's our practice session  
56
466160
8080
درست است، این یک موقعیت ناخوشایند است، اما هی، این جلسه تمرین
07:54
today let's go ahead and work with that text  you're going to Shadow me now you're going to  
57
474240
4320
امروز ما است، بیایید ادامه دهیم و با آن متن کار کنیم شما به من سایه می‌زنید، حالا می‌خواهید
07:58
say it with me I'm going to try and say it nice  and natural my natural speed clear voice try to  
58
478560
6560
آن را با من بگویید، من سعی می‌کنم آن را خوب و طبیعی بگویم سرعت طبیعی صدای واضح سعی کنید
08:05
say it with me here we go I received the news  of being laid off from my job today I had a gut  
59
485120
8880
آن را با من بگویید اینجا ما می‌رویم من امروز خبر اخراج از کارم را دریافت کردم.
08:14
feeling it was coming during the meeting with ahr  Department despite mentally preparing myself for  
60
494000
8960
با وجود اینکه از نظر ذهنی خودم را آماده می‌کردم احساس کردم که در جلسه با بخش ahr  می‌آید. برای
08:22
the possibility the confirmation hit me like a  ton of bricks a Sinking Feeling in my heart and  
61
502960
7960
احتمال اینکه تأیید به من مانند یک هزار آجر ضربه بزند، یک احساس غرق شدن در قلبم و
08:30
a chill running down my spine left me momentarily  speechless the company's Focus was on cost cutting  
62
510920
9440
لرزی که در ستون فقراتم جاری شد، برای لحظه ای حرفم را رها کرد. تمرکز شرکت بر کاهش هزینه
08:40
and improving efficiency I didn't Linger on  the details and quietly left the room as I sat  
63
520360
9560
و بهبود کارایی بود، در جزئیات معطل نشدم و بی سر و صدا ترک کردم. اتاق وقتی بیرون نشسته بودم و
08:49
outside trying to collect my thoughts it took me  a while to calm down but the worry wouldn't leave  
64
529920
7360
سعی می کردم افکارم را جمع کنم، مدتی طول کشید تا آرام شوم، اما این نگرانی باعث نشد
08:57
me suddenly the reality of next month's rent  and other expenses hit me and I couldn't shake  
65
537280
8440
ناگهان مرا رها کن واقعیت اجاره ماه آینده و سایر هزینه‌ها به من ضربه زد و نتوانستم
09:05
off the stress it became clear that I wouldn't  have a source of income in the near future boom  
66
545720
10240
استرس را از خودم دور کنم، مشخص شد که در آینده نزدیک منبع درآمدی نخواهم داشت.
09:15
good workout guys way to go keep moving forward  one little step at a time that was our practice  
67
555960
5200
یک گام کوچک در هر زمان که جلسه تمرین ما
09:21
session for the day um I didn't mean to make  the slide like this oh well let's go to this one  
68
561160
8200
برای آن روز بود. اوم قصد نداشتم اسلاید را اینطور بسازم، اوه خب، بیایید به این یکی برویم.
09:30
all right join us on this 10,000  step journey to fluency get all  
69
570280
3320
بسیار خوب، در این سفر 10000 قدمی به ما بپیوندید تا تسلط کامل داشته باشید، تمام
09:33
the steps at englishcoachchad.com  and I'll see you in the next step
70
573600
3520
مراحل را در englishcoachchad.com دریافت کنید و من شما را در مرحله بعدی می بینم.

Original video on YouTube.com
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7