MODAL VERBS: All you need to know about CAN, COULD, MAY, MIGHT, MUST, SHOULD, SHALL, WILL and WOULD

There are 9 words in the English language  that caused my students so much grief,  

9 کلمه در زبان انگلیسی وجود دارد که باعث غم و اندوه،

suffering, anxiety—they are modal verbs. They  are—'can', 'could', 'may', 'might', 'must',  

رنج و اضطراب شاگردانم شد - آنها افعال معین هستند. آنها عبارتند از: «می‌تواند»، «می‌تواند»، «ممکن است»، «ممکن است»، «باید»،

'shall', 'should', 'will' and 'would'.  The stress stops here. In this lesson,  

«باید»، «باید»، «اراده» و «می‌خواهد». استرس در اینجا متوقف می شود. در این درس،   می‌خواهید

you are going to learn all about their  different functions. You are going to  

همه چیز را در مورد عملکردهای مختلف آنها بیاموزید. شما می‌خواهید

see loads and loads of examples to  help solidify your understanding.

بارها و نمونه‌های فراوانی را ببینید تا به تقویت درک شما کمک کنند.

We are going to solve all the problems you have  with these modal verbs once and for all—that's  

ما می‌خواهیم تمام مشکلاتی را که با این افعال معین دارید یکبار برای همیشه حل کنیم—این

my promise to you. We're going to look at the  theory. We're going to look at examples. And  

قول من به شماست. ما به نظریه نگاه می کنیم. ما قصد داریم به نمونه هایی نگاه کنیم. و   می‌خواهیم

we're going to test your understanding  with 2 quizzes that I've inserted into  

درک شما را با 2 آزمونی که در

the video! And if that wasn't enough, I've  also created a PDF Modal Verbs Study Guide.

ویدیو درج کرده‌ام، آزمایش کنیم! و اگر این کافی نبود، من یک راهنمای مطالعه افعال معین PDF نیز ایجاد کرده ام. می

You can download it for free. It contains all of  the information we're going to cover together,  

توانید آن را به صورت رایگان دانلود کنید. این شامل تمام اطلاعاتی است که قرار است با هم پوشش دهیم،

plus lots of alternatives to these modal verbs,  like 'have to' and 'be able to'. But wait,  

بعلاوه بسیاری از گزینه‌های جایگزین برای این افعال معین، مانند «باید» و «توانستن». اما صبر کنید،

there's more: this PDF Study Guide also contains  a secret link to some interactive exercises  

موارد بیشتری وجود دارد: این راهنمای مطالعه PDF همچنین حاوی یک پیوند مخفی به برخی تمرین‌های تعاملی   است تا

for you to check your understanding.  Yes, it's a lot. Yes, it's generous.

درک خود را بررسی کنید. بله، خیلی زیاد است. بله، سخاوتمندانه است.

And yes, you are very, very welcome. If you  would like to download this PDF Study Guide,  

و بله، خیلی خیلی خوش آمدید. اگر می‌خواهید این راهنمای مطالعه PDF را دانلود کنید،

all you've got to do is click on the link in  the description box or scan that QR code there,  

تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی پیوند در کادر توضیحات کلیک کنید یا کد QR را در آنجا اسکن کنید،

enter your name, email address and  choose your English level. Sign up  

نام، آدرس ایمیل خود را وارد کنید و سطح انگلیسی خود را انتخاب کنید.

to my mailing list and then the PDF  will arrive directly in your inbox.

در فهرست پستی من ثبت نام کنید و سپس PDF مستقیماً به صندوق ورودی شما می‌رسد.

And then after that, you will have joined my  PDF club. You'll automatically receive all of  

و پس از آن، به باشگاه PDF من ملحق خواهید شد. شما به‌طور خودکار همه

my free weekly PDFs alongside all of my news,  course updates and offers. It's a free service,  

فایل‌های PDF رایگان هفتگی من را در کنار همه اخبار، به‌روزرسانی‌های دوره و پیشنهادات من دریافت خواهید کرد. این یک سرویس رایگان است،

you can unsubscribe at any time with  just one click. Oh, I need to calm down,  

می‌توانید هر زمان که بخواهید اشتراک خود را تنها با یک کلیک لغو کنید. اوه، من باید آرام باشم،

as you can tell, I am very excited  about this topic. Let's get started  

همانطور که می توانید بگویید، من در مورد این موضوع بسیار هیجان زده هستم. بیایید

by talking about form and I  have some really good news.

با صحبت در مورد فرم شروع کنیم و من خبرهای واقعا خوبی دارم.

The modals that we're talking about in this  video have one form. This is so rare in English.  

مدال هایی که در این ویدیو درباره آنها صحبت می کنیم یک شکل دارند. این در انگلیسی بسیار نادر است.

Just one form! Nothing more! The base form that  you see in the dictionary we don't add -ing. So,  

فقط یک فرم! هیچ چیز بیشتر! شکل پایه‌ای که در فرهنگ لغت می‌بینید -ing را اضافه نمی‌کنیم. بنابراین،

it's always 'could', never coulding.  We don't add -ed so it's always 'must',  

همیشه «می‌توانست»، هرگز نمی‌توانست. ما -ed را اضافه نمی‌کنیم، بنابراین همیشه «باید» است،

never musted. And we don't add  's' in the third person singular.

هرگز نباید. و «s» را در سوم شخص مفرد اضافه نمی‌کنیم.

So, it is always 'should' never shoulds. These  pure modals are followed by another verb,  

بنابراین، همیشه «باید» هرگز نباید باشد. پس از این مودهای خالص، فعل دیگری وجود دارد،

not a modal in the base form. So, they  are not followed by a to-infinitive. For  

نه یک مودال در شکل پایه. بنابراین، آنها با یک تا-مصدر دنبال نمی شوند. به‌عنوان

example—'I might bake a cake later.' Modals  will sometimes appear alone when we don't  

مثال، «ممکن است بعداً کیک بپزم». زمانی که نمی‌خواهیم

want or need to repeat a previous verb.  For example—'I'm going to jump the queue.

یا نیازی به تکرار یک فعل قبلی نداریم، مدال‌ها به تنهایی ظاهر می‌شوند. به عنوان مثال - 'من می خواهم از صف بپرم.

No! You can't. No, you can't jump the queue.' Is  there anything more British than that example?  

نه! شما نمی توانید. نه، شما نمی توانید از صف بپرید.' آیا چیزی بریتانیایی تر از آن مثال وجود دارد؟   ما

We love queues. We form questions by inverting  the subject-modal verb word order. We don't use,  

عاشق صف ها هستیم ما با معکوس کردن ترتیب فعل موضوعی-وجهی، سؤالات را تشکیل می دهیم. ما از

'do' or 'did'. For example—'Can  I help you?' Or—'Should I dye my  

«انجام» یا «انجام» استفاده نمی‌کنیم. به عنوان مثال-"آیا می توانم به شما کمک کنم؟" یا - "آیا باید

hair green?' I bet you're thinking—'No, you  shouldn't!' Which brings me to negative forms.

موهایم را سبز رنگ کنم؟" شرط می بندم که دارید فکر می کنید - "نه، نباید این کار را انجام دهید!" که من را به اشکال منفی می کشاند.

We form negatives by adding  'not'—'could not', 'should not',  

با اضافه کردن «نمی‌توانم» - «نمی‌توانم»، «نباید»،

etc. 'Cannot' is different as it is one word in  the negative. We often use contractions 'can't',  

و غیره را منفی می‌سازیم. «نمی‌توان» متفاوت است زیرا یک کلمه در منفی است. ما اغلب از انقباضات «نمی‌توانم»،

'won't'. But note that we don't usually contract  'may not'—'mayn't', as great as it sounds,  

«نمی‌خواهم» استفاده می‌کنیم. اما توجه داشته باشید که ما معمولاً «ممکن است» را منعقد نمی‌کنیم - «ممکن است»، هر چقدر هم که عالی به نظر می‌رسد،

does exist, but it isn't common at all. Okay,  are you ready to dive into our 9 modal verbs?

وجود دارد، اما اصلاً رایج نیست. بسیار خوب، آماده اید که به 9 فعل مودال ما شیرجه بزنید؟

We're going to talk about the most typical  and most useful ways we use these verbs.  

ما در مورد معمولی‌ترین و مفیدترین روش‌های استفاده از این افعال صحبت خواهیم کرد.

Let's start with can! We use can to talk about  present ability—'I can speak Spanish.' Now did  

بیایید با قوطی شروع کنیم! ما از can برای صحبت در مورد توانایی فعلی استفاده می کنیم - "من می توانم اسپانیایی صحبت کنم." حالا

you hear that I used the weak form  /kən/ with a schwa. Not the strong  

شنیدید که من از شکل ضعیف /kən/ با یک schwa استفاده کردم. نه

form can with an /æ/ sound. We often use  the weak form in statements and questions.

فرم قوی با صدای /æ/. ما اغلب از شکل ضعیف در عبارات و سؤالات استفاده می‌کنیم.

'I can speak Spanish.' Here's an example using  no ability—'I can't speak Spanish.' Notice the  

من می توانم اسپانیایی صحبت کنم. در اینجا یک مثال با استفاده از بدون توانایی آمده است - "من نمی توانم اسپانیایی صحبت کنم." به

pronunciation difference between 'can' with a  short /æ/, which is the pronunciation we use  

تفاوت تلفظ «can» با یک /æ/ کوتاه توجه کنید، که تلفظی است که

in short answers 'I can'. And 'can't' with  the long /ɑː/ sound, this is in my accent,  

در پاسخ‌های کوتاه «I can» استفاده می‌کنیم. و "نمی توانم" با صدای بلند /ɑː/، این در لهجه من است،

Modern RP. In other regional dialects or  in North American English, it's different.

RP مدرن. در سایر لهجه‌های منطقه‌ای یا در انگلیسی آمریکای شمالی، متفاوت است.

Moving on, we use 'can' to ask for and  give permission. 'Can I have pizza for  

در ادامه، از «can» برای درخواست و دادن اجازه استفاده می‌کنیم. "آیا می توانم برای صبحانه پیتزا بخورم

breakfast?' And we use 'can't' to refuse  permission. 'No you can't.' We also use  

؟" و ما از «نتوانم» برای رد کردن مجوز استفاده می‌کنیم. "نه شما نمی توانید." ما همچنین از

'can' to make requests—'Can you make me  a pizza?' And we can use 'can' to talk  

«می‌توان» برای درخواست استفاده می‌کنیم — «می‌توانی برای من پیتزا درست کنی؟» و می‌توانیم از «می‌توان» برای صحبت

about general possibilities. For example—'It  can be cold and rainy in the UK in March.'

درباره احتمالات کلی استفاده کنیم. به عنوان مثال، « در ماه مارس در بریتانیا ممکن است سرد و بارانی باشد.»

It's not always cold and rainy, but it  is sometimes. We use 'can't' to make  

همیشه هوا سرد و بارانی نیست، اما گاهی اوقات اینطور است.

deductions when we're sure something is not  true or not happening. For example—'Ellen  

زمانی که مطمئن هستیم چیزی درست نیست یا اتفاق نمی‌افتد، از «نتوانم» برای کسر کسر استفاده می‌کنیم. برای مثال، الن

can't be Tim's sister. He doesn't have a  sister.' Now, let's continue that thought  

نمی‌تواند خواهر تیم باشد. او خواهر ندارد. اکنون، بیایید این فکر را

with a different modal verb. 'Ellen  could be Tim's cousin. He has about  

با یک فعل مودال متفاوت ادامه دهیم. «الن» می‌تواند پسر عموی تیم باشد. او حدود

ten.' Am I sure? No, but it's a decent  guess based on some evidence I have.

ده دارد. مطمئنم؟ نه، اما بر اساس شواهدی که دارم، حدس مناسبی است.

We use 'could' to make deductions when we  think something is possible but we're not  

زمانی که فکر می‌کنیم چیزی ممکن است اما مطمئن نیستیم، از «می‌توان» برای کسر کردن استفاده می‌کنیم.

certain. How else do we use 'could'? Well,  it's pretty similar to 'can' in many ways.  

دیگر چگونه از «می تواند» استفاده کنیم؟ خوب، از بسیاری جهات کاملاً شبیه «می‌توان» است.   می‌دانید

You know that we use 'can' to talk about  present ability. We use 'could' to express  

که ما از «می‌توان» برای صحبت درباره توانایی فعلی استفاده می‌کنیم. ما از «می تواند» برای بیان

past ability. 'I could see perfectly when  I was younger. Now, I'm as blind as a bat.'

توانایی گذشته استفاده می کنیم. وقتی جوان‌تر بودم می‌توانستم کاملاً ببینم. حالا من مثل خفاش کورم.

That's a common simile, meaning you can't see  very well. 'Could' expresses general ability  

این یک تشبیه رایج است، به این معنی که شما نمی توانید به خوبی ببینید. «می‌تواند» توانایی کلی   را

in the past. You can use 'was' or 'were able to'  or 'manage to' to talk about something that was  

در گذشته بیان می‌کند. می‌توانید از «بود» یا «توانستم» یا «مدیریت» برای صحبت درباره چیزی که

possible on a specific occasion in the past. See  the PDF for a couple more examples. We also use  

در گذشته در موقعیت خاصی امکان‌پذیر بوده است استفاده کنید. برای چند مثال دیگر به PDF مراجعه کنید. ما همچنین از

'could' to make requests. It's more formal and  more polite than 'can'. For example—'Excuse me,  

«می تواند» برای درخواست استفاده می کنیم. رسمی‌تر و مؤدبانه‌تر از «می‌توان» است. به عنوان مثال - «ببخشید،

could you help me look for my glasses? I can't  see a thing without them!' And we use 'could'  

می‌توانید به من کمک کنید دنبال عینکم بگردم؟ من نمی توانم بدون آنها چیزی را ببینم! و از «می‌تواند»

to talk about things that are possible in  the present or future. 'My glasses could  

برای صحبت در مورد چیزهایی که در حال یا آینده ممکن است استفاده می‌کنیم. «عینک من ممکن است

be in my bag. It's like a black hole  in there!' Okay, another modal verb  

در کیفم باشد. مثل یک سیاهچاله در آنجاست! بسیار خوب، یک فعل معین دیگر

with similar functions—'might'. In formal  language, we use 'might' to make requests.

با عملکردهای مشابه — «ممکن است». در زبان رسمی، از «ممکن است» برای درخواست استفاده کنیم.

'Might I borrow your umbrella for a moment?'  Now, this isn't really common in everyday  

«می‌توانم برای یک لحظه چترت را قرض بگیرم؟» اکنون، این واقعاً در گفتار روزمره رایج نیست

speech. 'Can' or 'could' are used much more  often. We use 'might' to make deductions when  

. «می‌توان» یا «می‌تواند» خیلی بیشتر استفاده می‌شود . زمانی که مطمئن نیستیم از «ممکن» برای کسر کردن استفاده می‌کنیم

we're not sure. We can use all of our modals of  deduction to talk about the past as well as the  

. ما می‌توانیم از همه روش‌های کسر خود برای صحبت در مورد گذشته و همچنین

present and future. The structure to talk about  the past is modal + 'have' + past participle.

حال و آینده استفاده کنیم. ساختاری که می‌توان درباره گذشته صحبت کرد، حالت معین + «داشتن» + فعل ماضی است.

An example—'Where's the fish we're having for  dinner? Not sure. The cat might've eaten it.'  

یک مثال: ماهی‌ای که برای شام می‌خوریم کجاست؟ مطمئن نیستم. ممکن است گربه آن را خورده باشد.

And we can use 'might' + base verb to  talk about things that are possible  

و ما می‌توانیم از «might» + فعل پایه برای صحبت درباره چیزهایی که

in the present or future. 'I might  not go to Spain this summer.' And—'I  

در حال یا آینده ممکن است استفاده کنیم. "ممکن است تابستان امسال به اسپانیا نروم." و—"من

might head to Italy to practice my Italian  instead.' Okay, that sounds really nice.

ممکن است به ایتالیا بروم تا ایتالیایی خود را تمرین کنم .» بسیار خوب، به نظر می رسد واقعا خوب است.

Brilliant. So are there any other ways to talk  about possibility? Yes! 'We may have to reschedule  

درخشان بنابراین آیا راه‌های دیگری برای صحبت درباره احتمال وجود دارد؟ بله! "

the meeting if the boss doesn't arrive soon.' Now,  do you think 'may' is more or less formal than  

اگر رئیس به زودی نیامد، ممکن است مجبور شویم جلسه را دوباره برنامه ریزی کنیم." اکنون، آیا فکر می‌کنید «ممکن است» بیشتر یا کمتر رسمی است تا

'might' or 'could'? It is more formal. We also  use 'may' to ask for permission, and again, it's  

«ممکن است» یا «می‌تواند»؟ رسمی تر است. ما همچنین از «می» برای درخواست مجوز استفاده می‌کنیم، و دوباره،

quite formal. An example—'May I use the conference  room to make a personal call?' Even more formally,

کاملاً رسمی است. یک مثال-"آیا می توانم از اتاق کنفرانس برای برقراری تماس شخصی استفاده کنم؟" حتی به طور رسمی تر،

we use 'may' to give and refuse permission.  'Yes, you may.' 'No, you may not.' And we  

ما از «می» برای دادن و رد اجازه استفاده می کنیم. بله، شما ممکن است. "نه، شما ممکن است نه." و ما از

use 'may' to make deductions about things we  think are probably true but we're not sure.  

«می» استفاده می‌کنیم تا درباره چیزهایی که فکر می‌کنیم درست هستند اما مطمئن نیستیم، استنباط کنیم.

For example—'Oh, dear, the boss looks  annoyed. She may not be happy that we  

به عنوان مثال: «اوه، عزیز، رئیس به نظر آزرده می‌شود. او ممکن است خوشحال نباشد که ما

canceled the meeting. Or she may just be  annoyed that we ate all the doughnuts.'

جلسه را لغو کردیم. یا ممکن است از این که ما همه دونات ها را خوردیم آزرده خاطر شود.

Who knows? Note that we tend to use 'might'  more often in speech. Okay, that's clear,  

چه کسی می داند؟ توجه داشته باشید که ما بیشتر در گفتار از «ممکن است» استفاده کنیم . خوب، واضح است،

but what if we're sure something is true?  We might say something like this—'The boss  

اما اگر مطمئن باشیم چیزی درست است، چه؟ ما ممکن است چیزی شبیه به این بگوییم - "رئیس

must be annoyed that we canceled the meeting  because she came all the way from Berlin.'  

باید از این که ما جلسه را لغو کردیم، آزرده می شود، زیرا او تمام راه را از برلین آمده است."

We use 'must' to make deductions when we  are certain about something. And remember,  

وقتی درباره چیزی مطمئن هستیم، از «باید» برای کسر کردن استفاده می‌کنیم . و به یاد داشته باشید،

when making deductions, the opposite  of 'must' is 'can't', not 'must not'.

هنگام کسر کردن، نقطه مقابل «باید» «نمی‌توان» است، نه «نباید».

When we're unsure, we use 'may', 'might'  and 'could'. Now, are there any other ways  

وقتی مطمئن نیستیم، از «ممکن است»، «ممکن است» و «می‌تواند» استفاده می‌کنیم. اکنون، آیا راه‌های دیگری   وجود دارد که از

we use 'must'? Yes, we use 'must' to talk  about obligations. Often things we think  

«باید» استفاده کنیم؟ بله، ما از «باید» برای صحبت درباره تعهدات استفاده می‌کنیم. اغلب کارهایی که فکر می کنیم

are important for us to do. And these are  often called internal obligations because I  

انجام دادن برای ما مهم هستند. و اینها اغلب تعهدات داخلی نامیده می شوند زیرا من

think it's important to do it. 'I must call my  dad later. It's his birthday.' And we use 'must'  

فکر می کنم انجام آن مهم است. «بعداً باید با پدرم تماس بگیرم . تولدش است. و ما از «باید»

and 'mustn't'—notice the pronunciation there,  I don't pronounce the first 't' 'mustn't'—to  

و «باید» استفاده می‌کنیم—به تلفظ آنجا توجه کنید، من اولین «t» را «باید» تلفظ نمی‌کنم—برای

talk about rules and laws. Let's imagine we're  going to the cinema. 'You must put your phone  

صحبت درباره قوانین و قوانین. بیایید تصور کنیم که به سینما می رویم.

on silent mode while the film is playing.' Or—'You  mustn't talk loudly during the film.' We can also  

هنگام پخش فیلم، باید تلفن خود را   روی حالت بی‌صدا قرار دهید.» یا — 'شما نباید در طول فیلم با صدای بلند صحبت کنید.' همچنین می‌توانیم از

use 'must' to make strong suggestions. 'You  must try the cheddar jalapeno popcorn -

«باید» برای ارائه پیشنهادات قوی استفاده کنیم. باید پاپ کورن چدار jalapeno را امتحان کنید -

it's delicious! We stress the modal verb  with this meaning—'You must try it.' The  

خوشمزه است! ما بر فعل معین با این معنی تأکید می کنیم - "باید آن را امتحان کنید".

flappy hand is optional, but I like it for  emphasis. 'You must try it.' Note that we  

دست شل و ول اختیاری است، اما من آن را برای تاکید دوست دارم. شما باید آن را امتحان کنید. توجه داشته باشید که ما

don't usually stress modals in the present.  'You must try it' is an exception. Okay,  

معمولاً در حال حاضر به مدال‌ها تاکید نمی‌کنیم. "شما باید آن را امتحان کنید" یک استثنا است. بسیار خوب،

let's pause here for a moment and check what  you've learnt so far with a little quiz.

بیایید برای لحظه ای در اینجا مکث کنیم و آنچه را تا کنون آموخته‌اید، با یک امتحان کوچک بررسی کنیم.

Complete the sentences with the modal verb that  best fits the gap and don't forget to conjugate  

جملات را با فعل وجهی که به بهترین شکل با شکاف مطابقت دارد کامل کنید و فراموش نکنید که آن را صرف کنید

it. That was a trick. We're not changing the  modal verbs here. We use their base form to  

. این یک ترفند بود. ما در اینجا افعال مودال را تغییر نمی‌دهیم. ما از شکل پایه آنها برای

make things even trickier. Sometimes,  more than one verb is possible. Ready,  

پیچیده‌تر کردن کارها استفاده می‌کنیم. گاهی اوقات، بیش از یک فعل ممکن است. آماده،

1—'When I was at school, I _ speak  French fairly well.' Have a little think.

1—«وقتی در مدرسه بودم، فرانسوی را نسبتاً خوب صحبت می‌کردم.» کمی فکر کن

This is a past ability so the answer is 'could'.  Number 2—'I'm sure it _ be difficult for English  

این یک توانایی گذشته است، بنابراین پاسخ "می تواند" است. شماره 2-"مطمئنم که

speakers to learn Mandarin.' This is  a deduction and I'm sure it is true so  

یادگیری ماندارین برای انگلیسی زبانان سخت است." این یک کسر است و من مطمئن هستم که درست است، بنابراین

the answer is 'must'. Number 3—'Try watching  your favorite K-dramas in Korean! You _ learn  

پاسخ «باید» است. شماره 3: «سعی کنید درام های K-درام مورد علاقه خود را به زبان کره ای تماشا کنید! شما _

a bit of the language.' Number 3 expresses a  possibility and 3 options could fit the gap.

کمی زبان را یاد بگیرید.' شماره 3 یک احتمال را بیان می کند و 3 گزینه می توانند با این شکاف مطابقت داشته باشند.

You could say 'might'. You could also say 'may'.  And you could also say 'could'. Number 4— '_ you  

می توانید بگویید "ممکن است". شما همچنین می توانید بگویید "ممکن است". و همچنین می توانید بگویید "می تواند". شماره 4- "_ شما

teach me a few phrases in Arabic?' This is a  request, and there are 2 possibilities. You  

چند عبارت به زبان عربی به من یاد می دهید؟" این یک درخواست است و ۲ احتمال وجود دارد.

could say 'can' or 'could'. Now, do you remember  which one is more formal? It's 'could'. Okay,  

می‌توانید بگویید «می‌توانم» یا «می‌توانم». حالا، یادتان هست کدام یک رسمی تر است؟ این "می تواند". بسیار خوب،

last question now and then we'll move  on to the next part of the lesson.

آخرین سؤال اکنون و سپس به قسمت بعدی درس می‌رویم.

Number 5—'I really _ tidy the kitchen  this afternoon; it's such a mess.' This  

شماره 5- 'من واقعاً _ امروز بعدازظهر آشپزخانه را مرتب کردم. این چنین آشفتگی است. این

is something I think I really need to do  so it is an internal obligation. 'Must'  

کاری است که فکر می‌کنم واقعاً باید انجام دهم، بنابراین یک تعهد داخلی است. «باید» به

best completes the gap. How did you do?  Keep a note of your score as we're going  

بهترین نحو این شکاف را تکمیل می‌کند. چطور شد؟ امتیاز خود را یادداشت کنید زیرا

to do another little quiz later and then  you can share it in the comment section.

بعداً می‌خواهیم آزمون کوچک دیگری را انجام دهیم و سپس می‌توانید آن را در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.

But for now we have 4 more modal verbs  to go. We're over halfway there. Before  

اما فعلاً 4 فعل معین دیگر برای رفتن داریم. نیمی از راه را پشت سر گذاشتیم. قبل از

the quiz we were talking about how to use  'must'. Now, we're looking at 'should' and  

مسابقه درباره نحوه استفاده از «باید» صحبت می‌کردیم. اکنون، «باید» را بررسی می‌کنیم و

it's used similarly to 'must'. In some  ways, though it's less strong. We use  

آن را به طور مشابه با «باید» استفاده می‌کنیم. از برخی جهات، اگرچه کمتر قوی است. ما از

'should' to talk about obligations and the  right or wrong thing to do. For example—'You  

«باید» برای صحبت درباره تعهدات و کار درست یا غلط استفاده می‌کنیم. برای مثال، «شما

should always wear your seatbelt on the  plane.' Or—'We shouldn't call Sarah now.

باید همیشه در  هواپیما کمربند ایمنی خود را ببندید .» یا - «الان نباید به سارا زنگ بزنیم.

It's after midnight.' We also use 'should' to  make suggestions and give and ask for advice.  

بعد از نیمه شب است. ما همچنین از «باید» برای پیشنهاد دادن و دادن و درخواست مشاوره استفاده می‌کنیم.

For example—'You look exhausted. You should  take a nap.' Or—'Should we get a taxi to the  

به عنوان مثال، شما خسته به نظر می رسید. شما باید چرت بزنید. یا - "آیا باید تاکسی به

airport?' Another way we use 'should' is to  express expectations. For example—'The flight  

فرودگاه ببریم؟" روش دیگری که از «باید» استفاده می‌کنیم، بیان انتظارات است. به عنوان مثال، «پرواز

should be on time.' Or—'Shouldn't Alice be here  by now? She said she'd be arriving an hour ago.'

باید به موقع باشد.» یا-"آلیس نباید تا الان اینجا باشد؟" او گفت که یک ساعت پیش می آید.

We can also make suggestions using  'shall' and this modal verb is one  

ما همچنین می‌توانیم با استفاده از «شال» پیشنهادهایی ارائه کنیم و این فعل معین یکی از مواردی است

that really tends to confuse my students.  Don't worry, I'll sort it out for you. We  

که واقعاً باعث سردرگمی دانش‌آموزان من می‌شود. نگران نباش برات حلش میکنم ما

usually use 'shall' with 'I' and 'we'. For  example—'Shall we go to the beach today?'  

معمولاً از «باید» با «من» و «ما» استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال - "امروز به ساحل برویم؟"

We can also ask for advice. 'What should we  do with all the sandwiches we didn't eat?'

ما همچنین می توانیم راهنمایی بخواهیم. " با همه ساندویچ هایی که نخوردیم چه کنیم؟"

And we use 'shall' to make offers. 'Shall I  help you with them?' Now, here's an important  

و برای ارائه پیشنهادات از "باید" استفاده می کنیم. "آیا در مورد آنها به شما کمک کنم؟" اکنون، در اینجا

note used like this 'shall' is fairly common in  British English, but it's not that common in North  

نکته مهمی وجود دارد که استفاده می‌شود مانند این «باید» در انگلیسی بریتانیایی نسبتاً رایج است ، اما در انگلیسی آمریکای شمالی چندان رایج نیست

American English. Speakers of that variety  often use 'should' or another verb instead.  

. گویندگان آن تنوع اغلب از «باید» یا فعل دیگری به جای آن استفاده می‌کنند.

Let's stick with offers now and look at our next  verb and also the name of my husband—'will'. An  

بیایید اکنون به پیشنهادات پایبند باشیم و به فعل بعدی خود و همچنین نام شوهرم-'will' نگاه کنیم. یک

example—'I'll drive tomorrow so you can enjoy  the views.' That is something Will would say,  

مثال: "فردا رانندگی خواهم کرد تا بتوانید از مناظر دیدنی لذت ببرید." این چیزی است که ویل می گوید،

I hate driving. In spoken sentences, we almost  always contract 'will' to 'll, apostrophe l-l, and  

من از رانندگی متنفرم. در جملات گفتاری، ما تقریباً همیشه «will» را به «ll»، l-l را آپوستروف می کنیم و «

will not to won't. We also use 'will' or  'won't' to make promises? 'I won't be late  

will not to won» را می نویسیم. همچنین از «اراده» یا «نخواهد» برای دادن قول استفاده می‌کنیم؟ «

to pick you up. I promise.' We use it to make  statements and predictions about the future.

برای بردنت دیر نمی‌کنم. من قول می دهم. ما از آن برای بیان اظهارات و پیش‌بینی‌هایی درباره آینده استفاده می‌کنیم.

'The hike'll be stunning in this gorgeous  sunshine.' And what about this sentence  

"پیاده روی در این آفتاب زیبا خیره کننده خواهد بود ." و این جمله در

here? What's the function? 'Will you pack up  some snacks, please?' Yep, this is a request,  

اینجا چطور است؟ عملکرد چیست؟ « لطفاً چند تنقلات جمع می‌کنید؟» بله، این یک درخواست است،

we use 'will' to make requests. Okay, are you  still with me? Can we talk about our final modal  

ما از «ویل» برای درخواست استفاده می‌کنیم. باشه، هنوز با من هستی؟ آیا می‌توانیم درباره

verb 'would'? Note the pronunciation there, I  don't pronounce the 'l'—/ʊ/, 'would', 'would'.

فعل نهایی «would» خود صحبت کنیم؟ به تلفظ آنجا توجه کنید، من «l»—/ʊ/، «would»، «would» را تلفظ نمی‌کنم.

Now, like 'will' we use word to make requests  but which one is more polite and less direct?  

اکنون، مانند «آیا» برای درخواست‌ها از کلمه استفاده می‌کنیم، اما کدام یک مودب‌تر و کمتر مستقیم است؟

Listen to these 2 examples—'Will you pass me  the map? Would you pass me the map?' I might  

به این 2 مثال گوش دهید - «آیا نقشه را به من منتقل می‌کنید ؟ آیا نقشه را به من می‌دهی؟ شاید

have given you a clue with my body language.  'Would' is more polite. We can also use 'would'  

با زبان بدنم سرنخی به شما داده باشم. "Would" مودبانه تر است. همچنین می‌توانیم از «wild»

to give advice. For example—'If I  were you, I'd turn the map around.

برای مشاوره استفاده کنیم. به‌عنوان مثال، «اگر من جای شما بودم، نقشه را می‌چرخانم.

You've got it the wrong way up.' Now, this  sentence also demonstrates another use of  

شما آن را به راه اشتباه بالا برده اید. اکنون، این جمله همچنین کاربرد دیگری از

'would' expressing a hypothetical situation.  We can use 'would' to talk about hypothetical  

«می‌خواهد» را برای بیان یک موقعیت فرضی نشان می‌دهد.  می‌توانیم از «و» برای صحبت در مورد

situations in the present, past or future. An  example—'So, what would you do if I said we  

موقعیت‌های فرضی در حال، گذشته یا آینده استفاده کنیم. یک مثال - "پس، اگر بگویم

were lost?' And finally, 'would' is used as  the past form of 'will' in indirect speech.

گم شدیم، چه کار می‌کنید؟" و در نهایت، "wild" به عنوان شکل گذشته "اراده" در گفتار غیرمستقیم استفاده می شود.

For example, direct speech—'We'll find  the path again. I promise.' Indirect  

به‌عنوان مثال، گفتار مستقیم—«ما مسیر را دوباره پیدا خواهیم کرد. من قول می دهم.

speech—'He promised that we would find the path  again.' Okay, shall we do one more short quiz?  

سخنرانی غیرمستقیم — "او قول داد که دوباره راه را پیدا کنیم ." خوب، یک مسابقه کوتاه دیگر انجام دهیم؟

Just 3 questions this time and then you can share  your score in the comment section. You ready?  

فقط 3 سوال این بار و سپس می توانید نمره خود را در بخش نظرات به اشتراک بگذارید. آماده ای؟

What is the function of the modal verb in these  sentences? 1—'Are you coming for dinner tomorrow?

کارکرد فعل معین در این جملات چیست؟ 1- فردا برای شام می آیی؟

I'll make sure there's a vegetarian  option.' Is it a request or a promise?  

مطمئن می‌شوم که یک گزینه گیاه‌خواری وجود دارد .' خواسته است یا قول؟

It's a promise. Number 2—'I'd make a dessert  if I had more time.' What is the function of  

این یک وعده است. شماره 2-" اگر وقت بیشتری داشتم یک دسر درست می کردم." کارکرد

'would' here—to express a hypothetical  situation or to make a request? Yes,  

«wiuld» در اینجا چیست - برای بیان یک موقعیت  فرضی یا ارائه درخواست؟ بله،

it is a hypothetical situation. And finally—'You  should ask Pete to make his famous trifle!'

این یک وضعیت فرضی است. و در نهایت — 'شما باید از پیت بخواهید که چیز کوچک معروفش را بسازد!'

Is this advice or an expectation? It is advice.  Trifle is always a classic. So, how did you do?  

این نصیحت است یا انتظار؟ نصیحت است. Trifle همیشه یک کلاسیک است. خوب، چگونه انجام دادید؟

Add your score from before and let me know in the  comments! I really hope you feel more confident  

امتیاز قبلی خود را اضافه کنید و در نظرات به من اطلاع دهید ! من واقعاً امیدوارم که اکنون در مورد استفاده از مدال‌ها اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید

about using modals now. And remember, I have  created your free PDF Modals Study Guide. Just  

. و به یاد داشته باشید، من راهنمای مطالعه PDF Modals رایگان شما را ایجاد کرده‌ام. اگر می‌خواهید آن را دانلود کنید، فقط

click on the link in the description box or scan  the QR code here if you'd like to download that.

روی پیوند موجود در کادر توضیحات کلیک کنید یا کد QR را در اینجا اسکن کنید.

Remember, you get a link to a secret  interactive exercise pack too,  

به یاد داشته باشید، پیوندی به یک بسته تمرینی تعاملی مخفی نیز دریافت می‌کنید،

so you can really practice what you've  learnt. Thank you so much for being my  

تا بتوانید واقعاً آنچه را که آموخته‌اید تمرین کنید . از اینکه امروز شاگرد من هستید بسیار سپاسگزارم

student today. It was a pleasure to teach you  and I'll see you in the next lesson! Muah!

. از اینکه به شما یاد دادم لذت بخش بود و در درس بعدی شما را می بینم! موح!