English Conversation | I don't like bland food | English Speaking Practice | Havisha Rathore

especially i love to read books

به خصوص من عاشق خواندن کتاب هستم آیا می

do you know and do you know

دانید و آیا می دانید

last um

last week i won an essay competition and

هفته گذشته من در مسابقه مقاله نویسی برنده شدم و

i got a new book to read and i also read

یک کتاب جدید برای خواندن گرفتم و همچنین

the goldfinch i'm about to finish it off

گلدفینچ را خواندم من در شرف اتمام آن هستم

goldfinch yeah written by donut right

گلدفینچ بله نوشته شده توسط دونات درست است

what are the bestseller book

کتاب پرفروش چیست بله

yeah

that's nice is the big book how did you

خوب است کتاب بزرگی است که چگونه

finish that book

آن کتاب را تمام کردید

yes that's my

بله این قدرت من است من

that's my strength

i finished it up and i also read certain

آن را تمام کردم و همچنین

habits of highly effective seven habits

عادات خاصی از هفت عادت بسیار

of highly effective people yeah you read

مؤثر افراد بسیار مؤثر را خواندم بله شما آن را بخوانید

that yeah

بله

so visha when i say food and restaurants

پس ویشا وقتی می گویم غذا و رستوران

what is the first thing that comes in

اولین چیزی که به ذهن شما می رسد چه چیزی است

your mind

[Music]

[موسیقی]

bugger yeah bugger comes in your mind

باگر بله باگر به ذهن شما خطور می کند

yeah

بله

see there are two types of categories of

ببینید دو دسته

food

healthy and unhealthy so do you know

غذای

سالم و ناسالم وجود دارد، آیا می دانید

burger comes in which category yeah i

برگر در کدام دسته قرار می گیرد بله من

know that it comes in unhealthy food and

بدان که در غذای ناسالم می آید و

even though you like it

با وجود اینکه دوستش داری

no ogre you like it

نه غمگین دوستش داری

yes i like it

بله دوستش دارم

are you sure

مطمئنی

oh

اوه ببخشید من

sorry i do not like burger it was just a

برگر دوست ندارم فقط یک

slip of tongue my tongue ran away with

لغزش زبان بود زبانم با من فرار کرد

me

then why did you say about it oh sorry

پس چرا گفتی در مورد آن اوه متاسفم

but my tongue ran away with me i was not

اما زبانم زد دور با من

conscious i was just thinking that

حواسش نبود من فقط به این فکر می کردم که

okay leave it so tell me when you go to

باشه ترکش کن پس وقتی به رستوران می روی به من بگو

restaurant

what do you wanna order what do you

چی می خواهی سفارش بدی می خوای چی

wanna eat

بخوری آه

oh i love idli chutney and sambar elite

من عاشق idli chutney و sambar elite

chutney and sambar yes

chutney و sambar هستم بله

so if i remove

پس اگر چاتنی را حذف کنم

chutney and sambar only if i give you

و sambar فقط اگر به شما

idli so would you like it oh no i would

idli بدهم پس آیا آن را دوست دارید آه نه من

not like it at all it would be just like

اصلاً آن را دوست ندارم

a bland food for me yeah you know i

برای من مانند یک غذای ملایم خواهد بود بله می دانید من

don't like blind food who likes old

غذای کور را دوست ندارم کسی که پیر را دوست دارد

nobody likes eating

هیچ کس خوردن

bland food

غذاهای ملایم را دوست ندارد

so plantar fasciitis tasteless food yeah

بنابراین، فاشئیت کف پا غذای بی مزه

like for example if i give you rice only

بله، مثلاً اگر به شما برنج فقط

rice no curry that's also like plant

برنج بدهم بدون کاری، آن هم مانند غذای گیاهی است

food

that also you won't like right

که شما نیز آن را دوست ندارید،

yeah

بله،

so this burger comes in unhealthy

بنابراین این همبرگر در دسته ناسالم قرار می گیرد که

category we call it fast food or junk

ما آن را فست فود یا

food other than burger what else it

غذاهای ناسالم غیر از برگر می نامیم. کیک پیتزا دیگه چی

comes

میاد

pizza

patties

okay so what is your favorite

خب پس کیک فست فود مورد علاقه شما چیه،

uh fast food

patties i have not add much

من

fatty

patties or pasties

شیرینی های چرب یا

patties okay it comes in layers right

شیرینی شیرینی زیاد اضافه نکردم، خوب، لایه لایه میاد، آره،

yeah it's flaky food so i like it oh you

غذای پوسته پوسته است، پس من آن را دوست دارم، اوه شما دوست دارید

like cracky wood what about greasy food

چوب های ترک خورده را دوست دارید، چه در مورد غذای چرب،

greasy food

چرب غذا

what is greasy food

چه غذای چرب غذای

greasy food means like you fry in the

چرب فو od یعنی مثل اینکه تو

oil that will be oil oily food you can

روغن سرخ کنی که غذای روغنی میشه می تونی

say

بگی که بهش میگن غذای

so that's called greasy food

چرب

it depends on which kind of food it is

بستگی به این داره که چه نوع غذایی

like

مثل

pudding enough

پودینگ به اندازه کافی

puri i like what

پوری من دوست دارم

and jalebia like but if you talk about

و جالبیا دوست دارم اما اگر در مورد

something else like paparaz

چیز دیگه ای مثل پاپاراز صحبت کنی

i do not like it i like

من آن را دوست ندارم من

crunchy food crunchy crunch in the sense

غذای ترد را دوست دارم کرانچ کرانچ به این معنا که

when i eat and i'll keep on

وقتی غذا می خورم و همینطور ادامه می دهم

like that the sound will be there that

که صدا همان صدا خواهد بود

sound i like it the sound of that

من آن را دوست دارم صدای آن

crunchy food i like it

غذای ترد را دوست دارم

you don't like it right no i did not

شما آن را دوست ندارید درسته نه من

like it when i was small i would like it

وقتی کوچیک بودم دوستش نداشتم

very much but nowadays i do not like it

خیلی دوستش داشتم اما الان دوست ندارم

as my daisy is changing you said you

چون دیزیم داره عوض میشه تو گفتی دوست داری

like

papa died

بابا مرد

no i said that um

نه من گفتم که اوم

i do not like

من

food like papad which is greasy food but

غذایی مثل پاپاد که چربه دوست ندارم غذا اما

i like food like jalebi puri which is

من غذایی مانند جالبی پوری را دوست دارم که

greasy food so some greasy foods i like

غذای چرب است، بنابراین برخی از غذاهای چرب را دوست دارم برخی از آنها را دوست

where some i do not what about chips do

you like chips chips no

chips is crispy right

yeah so if you break it the sound the

sound is good no

yeah but sorry to say i do not like the

ندارم. اما متاسفم که می گویم صدا را دوست ندارم

sound nor i like to touch it it will be

و دوست ندارم آن را لمس کنم روغنی خواهد بود

oily and something yeah some things will

و چیزی بله بعضی چیزها

be sprinkled on it and it will

روی آن پاشیده می شود و

come on my hand

روی دست من می آید

so tell me asha um your diet on daily

پس به من بگو رژیم غذایی خود را به طور روزانه

basis like what do you eat on daily

مانند آنچه روزانه می خوری

basis

i eat whatever my mother gives me

what does she give

she gives me a variety of foods

as varieties the spice of life

به عنوان انواع ادویه زندگی

like

مانند

um

ام

dates mango sometimes fruits like mango

خرما انبه گاهی اوقات میوه هایی مانند انبه

strawberry

توت فرنگی

cut together in a

برش خورده با هم در

in a bowl she calls it fruit chaat

یک کاسه او به آن می گوید چات میوه

okay nice very nice

بسیار خوب است به

tell me what do you eat in breakfast

من بگویید در صبحانه چه می خورید به

generally

طور کلی

in breakfast yeah i generally all the

در صبحانه بله من معمولاً در

time

most of the time

اکثر اوقات وقت

well there's no particular breakfast for

خوب است صبحانه خاصی برای

me i eat varieties of breakfast

من وجود ندارد من انواع صبحانه می خورم

sometimes bread

گاهی نان

well today only i had bread in my

خوب امروز فقط نان داشتم در

breakfast and sometimes italy only bread

صبحانه ام و گاهی اوقات فقط نان ایتالیا

you eat

شما

bread with jam

نان با مربا می خورید

okay bread with jam sandwich that's also

خوب نان با ساندویچ مربا که همچنین

nice no

خوب است بدون

sandwich you can put some vegetables

ساندویچ می توانید مقداری سبزیجات بگذارید

inside vegetables

در داخل سبزیجات

correct

درست است

yeah so vegetables are good for health

بله بنابراین سبزیجات برای سلامتی مفید هستند

yeah vegetables contains like fiber okay

بله سبزیجات حاوی فیبر هستند

protein sometimes

پروتئین خوب گاهی اوقات

like dal

مانند دال

do i mean do you eat based on your taste

آیا منظورم این است که آیا شما بر اساس جوانه های چشایی خود می خورید

buds

yes

بله

so what is your favorite food

پس غذای

i my favorite you said italy yeah other

مورد علاقه شما چیست؟ تو گفتی ایتالیا آره غیر

than idli

از idli

sambar chutney okay

sambar chutney باشه آره

yeah so you like spicy and hot food

پس غذای تند و داغ دوست داری بله من

yes yes i love hot food

عاشق غذای داغ و

and sour

sour yeah sour food you don't like it

ترش ترش هستم آره

no i do not

in fruits what is your favorite food

غذای ترش دوست نداری

fruit

um

but

um mango

اوم انبه انبه

mango yeah the mango season is summer

آره فصل انبه

season only huh yeah but i like sweet

فقط فصل تابستانه آره اما من

mangoes seasonal food

غذای فصلی انبه شیرین دوست دارم

sorry i like seasonal food like mango

متاسفم غذاهای فصلی مثل انبه دوست دارم

and um summer season

و

apple is the best fruit for me i when

سیب فصل تابستان بهترین میوه برای من است وقتی

morning i need one apple at least okay

صبح به یک سیب نیاز دارم حداقل خوب

so apple a day makes you

پس سیب یک روز باعث می شود

make some money away from a doctor oh

کمی از دکتر پول در بیاورید اوه

makes a doctoral no no apple

دکترا می گیرد نه سیب

keeps you away from

شما را از

doctor we can say an apple a day keeps

دکتر دور می کند می توانیم بگوییم یک سیب در روز

the doctor away yeah that's nice apple

دکتر را دور نگه می دارد بله سیب

and apple in a day and an apple a day

و سیب در یک روز خوب است و یک سیب در روز

kissing

بوسیدن

yeah that's right

بله درست است بله

yeah how often do you eat outside

شما چند بار بیرون غذا می خورید

rarely rarely

به ندرت

so and generally eat at home

بنابراین و معمولاً در خانه غذا می خورید

yeah

بله

so when your mother cooks

بنابراین وقتی مادرتان آشپزی می کند می

do you see that you

بینید که

sit there with her and

با او می نشینید و

watch no she doesn't let me sit

تماشا می کنید نه او اجازه نمی دهد من بنشینم

do you know how to cook dosa

آیا می دانید چگونه آشپزی کنید

i know how to cook dosa but not masala

طرز پخت دوسا را ​​بلدی اما ماسالا

rasa

راسا

masala you don't know masala dosa only

ماسالا را نمی دانی مادر سالا دوسا فقط

plain dosa you like yeah i mean no i

دوسا ساده دوست داری آره یعنی نه من

know how to make plain dosa okay but do

بلدم چطور دوسا ساده درست کنم خوبه اما آیا

you like masala you don't like plain

ماسالا رو دوست داری دوسا ساده رو دوست نداری

dosa no i don't like it and do you know

نه من دوستش ندارم و میدونی

how to make italy

چطوری ایتالیا درست کنی

no

you don't my mother doesn't let me sit

نه مادرم به من اجازه نمی‌دهد

near the kitchen she says don't disturb

نزدیک آشپزخانه بنشینم، می‌گوید مزاحمم نشو

me

do you disturb her

مزاحمش می‌شوی

no i simply sit and ask her questions or

نه من فقط می‌نشینم و از او سؤال می‌پرسم یا به

simply look at the foot she says please

پایش نگاه می‌کنم که می‌گوید لطفا

don't disturb me for nothing okay you

بی‌هیچ مزاحمم نشو. به

are going somewhere out of your city

جایی خارج از شهر خود بروید،

okay then you like only at least not

پس شما دوست دارید حداقل آنجا نباشید،

there

so you and those are also not there so

بنابراین شما و آن ها نیز آنجا نیستند، بنابراین

if you go north india you won't find

اگر به شمال هند بروید،

much idli and dosa

idli و dosa زیادی پیدا نمی کنید،

so then what is your ocean

پس اقیانوس شما چیست،

what is the option then milk products

چه گزینه ای است، پس شیر محصولات

but not milk

اما نه شیر

milk products like

محصولات مانند

uh shrikhand

شریکند

shri khan what chicken won't fill your

شری خان چه مرغی

tummy right

شکم شما را پر

you need something else to eat solid

yeah then i can say lassi

lassi also won't

نمی کند.

we won't

then what will i find there

so you tell me at home you don't eat

در خانه به من بگو

other than masala dosa and italy

جز ماسالا دوسا و ایتالیا

no i ate varieties of food now tell me

غذا نمی خوری

what are those varieties ketchup which i

چوپی که من از

do not like kids you don't like yeah is

بچه‌ها خوشم نمی‌آید شما دوست ندارید بله

it good for health is a lot of proteins

برای سلامتی مفید است، پروتئین‌های زیادی

are there in the kitty

در بچه گربه وجود دارد

yeah about all that protein okay other

بله در مورد همه آن پروتئین خوب است غیر

than kcd other than kitchen

از کی‌سی‌دی غیر از آشپزخانه که

i ate

من خوردم،

we get soya bean

ما سویا درابی

drabi

and chapati

و چاپاتی

like a mushroom mushroom i don't eat

مانند قارچ قارچی من

like it

مثل آن نمی‌خورم

mushroom is having a content of vitamin

قارچ حاوی ویتامین d است،

d

see when you go to school or someone

ببینید وقتی به مدرسه می‌روید یا شخصی

goes to office

به دفتر می‌رود،

so they won't be they won't get exposure

بنابراین در معرض

to sunlight and then they won't get

نور خورشید قرار نمی‌گیرد و سپس دریافت نمی‌کند.

vitamin d they will be having vitamin d

آنها کمبود ویتامین D خواهند داشت،

deficiency so to supplement that to

بنابراین برای

cover that they have to eat vitamin d

تکمیل آن باید غذای حاوی ویتامین d بخورند،

contained food

so one of them is

بنابراین یکی از آنها

mushroom mushroom

قارچ قارچ است،

okay if you are vegetarian

اگر گیاهخوار هستید،

that means

این بدان معناست که

this way only you can handle and

فقط شما می توانید این کار را انجام دهید و در

otherwise

غیر این صورت

a non-vegetarian means you're gonna have

یک غیر گیاهخوار. به این معنی است که شما

egg eggs also having

تخم مرغ هم می خورید که

some

uh portion of vitamin d are you

مقداری ویتامین d داشته باشد، آیا شما

vegetarian or non-vegetarian

گیاهخوار هستید یا غیر گیاهخوار،

what about you i am also vegetarian okay

در مورد شما من نیز گیاهخوار هستم، بسیار

okay

خوب،

but like uh

اما مانند اوه

sabji what is your favorite subji

سابجی، سوژه مورد علاقه شما چیست،

uh i don't like sabji

من سابجی را دوست ندارم

you don't like subject yeah you should

سوژه را دوست ندارم بله باید

eat subject

سوژه بخوری

but i do not like sanji

اما من سان را دوست ندارم جی

then what do you like you like release

پس دوست داری چه چیزی دوست داری دوسا سامبر را رها کن

dosa

sambar

but without onion onions

اما بدون پیاز پیاز خیلی زیبا به

so vishal tell me something about your

من بگو در مورد

hobies or something you like to do

علایقت یا کاری که دوست داری انجام بدهی

i like to play

من دوست دارم

dance and go to for swimming do yoga

رقص بازی کنم و شنا بروم ورزش یوگا انجام دهم

exercise and especially i love to read

و مخصوصاً من عاشق کتاب خواندن هستم. می‌دانی

books

do you know and do you know

و آیا می‌دانی

last um

last week i won an essay competition and

هفته گذشته من در یک مسابقه مقاله برنده شدم و

i got a new book to read and i also read

یک کتاب جدید برای خواندن گرفتم و همچنین فنچ

the goldfinch i'm about to finish it off

طلایی را خواندم، در شرف اتمام آن هستم،

goldfinch yeah written by donna tartt

بله نوشته دونا تارت

right

درست است که

what are the bestseller book yeah

پرفروش‌ترین کتاب‌ها چیست؟

that's nice it's a big book how did you

خوب است کتاب بزرگی است که چگونه

finish that book

آن کتاب را تمام کردی

yes that's my

بله این قدرت من است من

that's my strength

i finished it up and i also read certain

آن را تمام کردم و همچنین

habits of highly effective seven habits

عادات خاصی از هفت عادت بسیار مؤثر

of highly effective people yeah you read

افراد بسیار مؤثر را خواندم بله شما

that yeah wow

آن را خواندید بله

interesting idea

ایده جالب

yeah i think he didn't read it no i also

بله فکر می کنم او این کار را انجام داد نه بخوان، نه، من هم

read it it's nice book

خواندم، کتاب خوبی است، این

this talk it talks about paradigm

سخنرانی درباره

shifting right like how you see the

تغییر پارادایم به درستی صحبت می‌کند، مثل اینکه چگونه

world like it's about perception you can

جهان را می‌بینی، مثل این که در مورد ادراک است، می‌توانی

change that one so in that book i read i

آن یکی را تغییر بدهی، بنابراین در آن کتاب که خوانده‌ام،

even

حتی

i mean incident i remember

منظورم حادثه‌ای است که نویسنده را به یاد می‌آورم

the author went

رفت

um

into a

o

train

قطاری که

there people were sitting there

آنجا مردم نشسته بودند،

some people were

عده ای

sleeping some people were doing some

خوابیده بودند، عده ای

kind of meditation and some people were

مدیتیشن انجام می دادند و عده ای می

reading some people were just browsing

خواندند، عده ای فقط در حال مرور تلفن بودند،

on the phone

so it was calm please

پس آرام بود، لطفاً

and then next station one person came

و سپس ایستگاه بعدی، یک نفر به

inside along with his kids

همراه بچه هایش وارد شد.

the person sat next to me

شخص کنار من نشسته بود

not next to me next to author okay and

نه در کنار من در کنار نویسنده اوکی و

the kids who were there with him they

بچه هایی که با او بودند

were just troubling the people around

فقط اطرافیان را اذیت می کردند

that they were shouting and

که فریاد می زدند و

doing

many things okay they were just they

خیلی کارها را انجام می دادند خوب آنها فقط

disturbed full environment the one which

محیط کاملی را که

was earlier calm environment

قبلا آرام بود به هم می زدند. محیط،

so the author was on the ban you know

بنابراین نویسنده در ممنوعیت بود، شما می دانید

what author was doing that man was

نویسنده چه کار می کرد، آن مرد

silent

kept quiet and

ساکت شد و

he closed his eyes and uh

چشمانش را بست و اوه

i mean set quietly calmly and he didn't

یعنی آرام آرام قرار گرفت و

bother what his kids were doing

اذیت نکرد که بچه هایش چه کار می کنند،

so i when author thought that

بنابراین وقتی نویسنده فکر کرد که

okay what is this man doing

خوب است این مرد چه می‌کند

his kids are troubling others he's not

بچه‌هایش دیگران را آزار می‌دهند، او

all bothering i mean he was thinking

همه چیز را آزار نمی‌دهد، منظورم این است که او

very bad things about him

درباره او و بچه‌هایش چیزهای بدی فکر می‌کرد

and his kids

that was his perception that time

که آن زمان تصورش بود،

but after some time when he could not

اما بعد از مدتی نتوانست

tolerate when he couldn't tell red he

تحمل کند. وقتی نمی‌توانست قرمز را تشخیص دهد از

asked him

او پرسید

author asked him

نویسنده از او پرسید

that you are sleeping and

که تو خوابی و

how can you be so calm when your kids

چطور می‌توانی اینقدر آرام باشی وقتی بچه‌هایت

are troubling every people around here

همه مردم این اطراف را اذیت می‌کنند

how can you do

چطور می‌توانی انجام دهی

then he woke up and i mean opened his

بعد او از خواب بیدار شد و منظورم این است که چشمانش را باز کرد

eyes and looked around and

و نگاه کرد در اطراف و به

told

told the author that

نویسنده گفتم که

what can i do with my kids i don't know

با بچه هایم چه کنم، نمی دانم

they are like this

آنها اینطور هستند

and we are just coming from the hospital

و ما تازه از بیمارستان می آییم،

where their mother just not died

جایی که مادرشان نمرده است، برای نویسنده

it was shock

شوکه بود

for the author

see the moment he heard their mother

لحظه ای که مادرشان را شنید.

died

author's perception changed

درک نویسنده دید قبلی او تغییر کرد،

the way he was seeing

earlier

like this okay how they were troubling

خوب است که چگونه آنها نگران بودند

and after listening that

و پس از شنیدن اینکه

their mother died his perception totally

مادرشان فوت کرد، درک او کاملاً

changed

تغییر کرد،

so that's called paradigm shifting means

به طوری که به آن تغییر پارادایم می گویند، یعنی

earlier the way he was thinking he was

قبلاً فکر می کرد

thinking that kids are troubling and now

که او فکر می کرد بچه ها مشکل دارند و حالا

after listening that

بعد از آن. با شنیدن اینکه

their mother died he started having a

مادرشان مرده، شروع به

pity on them and he want to help them

ترحم برای آنها کرد و می‌خواهد به آنها کمک کند

okay how he can help so totally he has

خوب چگونه می‌تواند کمک کند تا این حد کاملاً او

his perception changed that's called

تصورش را تغییر داده است که به آن می‌گویند

paradigm shifting

تغییر پارادایم

correct so it's about paradigm shifting

درست است، بنابراین در مورد تغییر پارادایم است.

and this incident i remember i cannot

اتفاق او را به خاطر می‌آورم نمی‌توانم

forget this incident because we can

این حادثه را فراموش کنم زیرا می‌توانیم

change our our i mean thinking by

با تلاش‌هایمان فکرمان را تغییر دهیم،

some efforts okay that's very nice boko

خیلی خوب است بوکو

visha it's good that you read it

ویشا، خوب است که آن را بخوانید

[Music]

[موسیقی]

it hurts too

دردناک است