How To Remember English Words So You Speak Fluently

Hi, there. I'm Drew Badger, also known as the English Fluency Guide, and I am the founder

سلام. من Drew Badger هستم که به عنوان راهنمای تسلط انگلیسی نیز شناخته می شود و

of EnglishAnyone.com. It is a pleasure to welcome you to another video. This is just

بنیانگذار EnglishAnyone.com هستم. خوشحالم که به شما در یک ویدیوی دیگر خوش آمد می گویم. این فقط

an interesting thought I had that I would share with you all today because one of the

یک فکر جالب است که من داشتم و امروز با همه شما به اشتراک می‌گذارم، زیرا یکی از

things I like to do is explaining to people, number one, stories, so helping them to connect

کارهایی که دوست دارم انجام دهم این است که به مردم توضیح دهم، شماره یک، داستان‌ها، بنابراین به آنها کمک می‌کنم تا ایده‌های مختلف را به هم مرتبط

different ideas and certainly learn English through stories rather than just giving them

کنند و مطمئناً انگلیسی را از طریق داستان‌ها یاد بگیرند. فقط

lists of vocabulary or grammar rules or things like that to memorize, but I also help people

فهرستی از واژگان یا قواعد دستور زبان یا چیزهایی از این قبیل را به آنها می دهم تا به خاطر بسپارند، اما به مردم کمک می کنم

make connections. This is really important for you when you're

تا ارتباط برقرار کنند. این برای شما واقعاً مهم است زمانی که می‌خواهید

trying to especially remember a new language, you want to remember words in a new language,

به خصوص یک زبان جدید را به خاطر بسپارید، می‌خواهید کلماتی را به زبان جدید به خاطر بسپارید،

you want to communicate without forgetting words or feeling nervous and your mind just

می‌خواهید بدون فراموش کردن کلمات یا احساس عصبی بودن ارتباط برقرار کنید و ذهنتان

going blank in the middle of conversations, which I've had happened to me many times,

در وسط مکالمات خالی می‌شود. اتفاقی که برای من بارها افتاده است،

especially when I was just learning to speak Japanese. But I had a conversation... Actually,

به خصوص زمانی که تازه یاد می گرفتم ژاپنی صحبت کنم . اما من صحبتی داشتم... در واقع،

I did a presentation yesterday, two presentations where I was talking about our app Frederick,

من دیروز یک ارائه انجام دادم، دو ارائه که در آن درباره برنامه ما فردریک صحبت می کردم،

and explaining to people why they should be using it, why the education system actually

و به مردم توضیح می دادم که چرا باید از آن استفاده کنند، چرا سیستم آموزشی در

makes them just struggle with their speaking. I was explaining all these things, and I was

واقع آنها را مجبور می کند فقط با صحبت کردن خود مبارزه کنند. . داشتم همه این چیزها را توضیح می دادم و

talking to someone there about business. This is just an interesting thing. Again, we have

با یک نفر در مورد تجارت صحبت می کردم. این فقط یک چیز جالب است. باز هم ما

these connections. I had not planned on talking about that, but I was talking to some people

این ارتباطات را داریم. من قصد نداشتم در مورد آن صحبت کنم، اما داشتم با برخی افراد

about that. One of the things that I was explaining, because this person was interested in both

در این مورد صحبت می کردم. یکی از چیزهایی که داشتم توضیح می دادم، چون این شخص هم به

language learning and business, I was making this interesting connection I thought you

یادگیری زبان و هم به تجارت علاقه داشت، داشتم این ارتباط جالب را ایجاد می کردم که فکر کردم

might like to know about. Now, in business, what you're trying to do

شاید دوست داشته باشید در مورد آن بدانید. اکنون، در تجارت، کاری که می‌خواهید انجام دهید این

is make a connection with a customer, so this is... or a client or a patient if you're a

است که با یک مشتری ارتباط برقرار کنید، بنابراین اگر پزشک، بیمارستان، این چیزها هستید، این... یا یک مشتری یا بیمار

doctor, a hospital, that kind of thing. It doesn't matter. Basically, you're trying to

است. مهم نیست. اساساً، شما سعی می‌کنید

get some person to be in your universe so they can learn more about what you do, and

فردی را در جهان خود قرار دهید تا بتواند درباره کاری که انجام می‌دهید بیشتر بیاموزد، و

then you're able to provide some service or courses or whatever that thing happens to

سپس می‌توانید خدمات یا دوره‌هایی یا هر چیز دیگری را ارائه

be. Now, what often people are trying to do in

دهید. در حال حاضر، آنچه اغلب مردم در تلاش هستند در

a business, and most people don't really do this very well. This is why a lot of businesses

یک تجارت انجام دهند، و اکثر مردم واقعاً این کار را به خوبی انجام نمی دهند . به همین دلیل است که بسیاری از کسب و کارها

fail, but trying to have a focus on new customers all the time. Many businesses, they're always

شکست می خورند، اما سعی می کنند همیشه بر مشتریان جدید تمرکز کنند. بسیاری از کسب و کارها، آنها همیشه به

thinking about new customers, how can we get new customers, and they spend a lot of their

مشتریان جدید فکر می کنند، چگونه می توانیم مشتریان جدیدی به دست آوریم، و زمان و انرژی زیادی را صرف این موضوع می

time and energy on that. But the smart businesses, they, of course, are thinking about how to

کنند. اما کسب‌وکارهای هوشمند، آنها، البته، به این فکر می‌کنند که چگونه

get new customers, but they're spending a lot more energy on how to retain and get more

مشتریان جدیدی به دست آورند، اما انرژی بسیار بیشتری را صرف این موضوع می‌کنند که چگونه

out of those particular customers that they already have, so whether these are clients,

مشتریان خاصی را که در حال حاضر دارند، حفظ کرده و از آنها بهره ببرند، بنابراین آیا اینها مشتری هستند.

again, customers, patients doesn't matter. What I was explaining to this person... so

باز هم مشتریان، بیماران مهم نیست. چیزی که من به این شخص توضیح می دادم... بنابراین

we were talking about that and just talking about business in general and language learning,

ما در مورد آن صحبت می کردیم و فقط در مورد تجارت به طور کلی و یادگیری زبان صحبت می کردیم،

and I was saying the same thing that these business owners are doing where they're thinking

و من همان چیزی را می گفتم که این صاحبان مشاغل در جایی که بیشتر به دنبال یافتن آن هستند، انجام می دهند.

more about trying to find new people, they're spending lots of energy on that but very little

افراد جدید، آنها انرژی زیادی را صرف آن می کنند، اما بسیار

on, well, what did you do with the people you already have because the most difficult

کم، خوب، شما با افرادی که قبلاً دارید چه کردید زیرا سخت

thing to do in business is to get a customer, and it becomes a lot easier when you already

ترین کار در تجارت این است که مشتری پیدا کنید، و خیلی راحت تر می شود. وقتی کسی را دارید که شما

have someone who knows, likes, and trusts you and you're able to help them and they

را می شناسد، دوست دارد و به شما اعتماد دارد و شما می توانید به او کمک کنید و او می

know that you can help them. All of the selling, all of that, providing

داند که شما می توانید به او کمک کنید. همه فروش ها، همه آن ها،

of the goods or services becomes much easier once you have that relationship already. It's

ارائه کالاها یا خدمات زمانی که از قبل آن رابطه را داشته باشید، بسیار آسان تر می شود.

much more difficult to get a new customer. You spend all of your money trying to get

به دست آوردن مشتری جدید بسیار دشوارتر است. شما تمام پول خود را صرف تلاش برای به دست آوردن

a new customer if you're advertising, whatever that thing is, but once you have that customer,

یک مشتری جدید می‌کنید ، هر چیزی که باشد

that's where the real value can develop, the real strong relationship that you can have,

and you start getting really great results with people from there.

گرفتن نتایج واقعا عالی با مردم از آنجا.

While most people are spending their time trying to get new customers, language learners

در حالی که بیشتر مردم وقت خود را صرف یافتن مشتریان جدید می کنند، زبان آموزان نیز

in the same way are trying to spend their time learning new words. What they should

به همین روش سعی می کنند وقت خود را صرف یادگیری کلمات جدید کنند. کاری که آنها

be doing is trying to have a better relationship with the words they already know. Does this

باید انجام دهند این است که سعی کنند با کلماتی که از قبل می دانند رابطه بهتری داشته باشند.

make sense? It's kind of an interesting idea, but while I was talking about these two different

این معقول است؟ این یک ایده جالب است، اما در حالی که من در مورد این دو چیز متفاوت صحبت می

things, it just seemed like an interesting thing and an interesting connection that I

کردم، فقط یک چیز جالب و یک ارتباط جالب به نظر می رسید که

had not heard before, but you'll notice in life it doesn't really matter. People are

قبلاً نشنیده بودم، اما متوجه خواهید شد که در زندگی واقعاً مهم نیست. مردم

mostly the same, and doesn't matter if you're teaching a language or teaching piano or teaching

اکثراً یکسان هستند و فرقی نمی‌کند که در حال تدریس زبان هستید یا پیانو تدریس می‌کنید یا

whatever, other things. People mostly struggle with the same kinds of problems. If you find

هر چیز دیگری تدریس می‌کنید. مردم بیشتر با همین نوع مشکلات دست و پنجه نرم می کنند. اگر

those connections or if you see a solution to something in one area, you can often apply

آن اتصالات را پیدا کردید یا اگر راه حلی برای چیزی در یک زمینه می بینید، اغلب می توانید

it somewhere else. As a kind of interesting business idea connected

آن را در جای دیگری اعمال کنید. به عنوان نوعی ایده تجاری جالب مرتبط

with this, Henry Ford, who created the Ford motor company and he created the assembly

با این، هنری فورد، که شرکت موتور فورد را ایجاد کرد و او خط مونتاژ را ایجاد کرد

line, so he was thinking about how can we mass produce the automobile, how can we make

، بنابراین او به این فکر می‌کرد که چگونه می‌توانیم خودرو را انبوه تولید کنیم، چگونه می‌توانیم

many cars for many people and do so cheaply and efficiently? The assembly line idea's

خودروهای زیادی برای افراد زیادی بسازیم و این کار را ارزان و کارآمد انجام دهید؟ ایده خط مونتاژ این است که

you basically have like a car body. The thing is moving down like this, and then somebody

شما اساساً مانند بدنه ماشین دارید. چیز به این شکل به سمت پایین حرکت می کند و بعد یکی

comes up and takes a piece off of it or puts a piece on or fixes something or does something

می آید بالا و تکه ای از آن را برمی دارد یا قطعه ای را روی آن می گذارد یا چیزی را تعمیر می کند یا کاری

like that. Each person along the line, the assembly line does something different, and

شبیه آن انجام می دهد. هر فرد در طول خط، خط مونتاژ کار متفاوتی انجام می دهد، و

then by the end, they've created a car, so each person can focus on their own particular

سپس در پایان، آنها یک ماشین ایجاد کرده اند، بنابراین هر فرد می تواند روی کار خاص خود تمرکز کند

task. Now, a lot of this is done by machines, but it's the same basic idea.

. اکنون، بسیاری از این کارها توسط ماشین ها انجام می شود، اما این همان ایده اولیه است.

Now, he got this originally from looking at meat processing plants. In that case, you

اکنون، او این را در اصل از نگاهی به کارخانه های فرآوری گوشت دریافت کرده است. در آن صورت،

take a cow, and you're moving that cow through the same kind of thing, but one person cuts

شما یک گاو را می گیرید، و آن گاو را از طریق همان چیز حرکت می دهید، اما یک نفر

off the legs, another person cuts off the whatever, however it works. I've never been

پاها را قطع می کند، یک نفر دیگر هر چیزی را که کار می کند قطع می کند. من قبلاً

in one before, but this is a de-assembly or a disassembly plant. He took that same idea,

هرگز در یکی نبودم، اما این یک کارخانه دمونتاژ یا جداسازی قطعات است. او همین ایده را داشت

and instead of having people move to different cars, he would have the car move to different

و به جای اینکه مردم به خودروهای مختلف حرکت کنند ، ماشین را به

stations where people were working, so instead of a disassembly line, you have an assembly

ایستگاه‌های مختلفی که مردم در آنجا کار می‌کردند منتقل می‌کرد، بنابراین به‌جای یک خط جدا کردن قطعات، یک خط مونتاژ دارید

line. He was thinking it's almost like you put the cow back together over time.

. او فکر می کرد تقریباً مثل این است که شما گاو را به مرور زمان دوباره کنار هم قرار دادید.

Here he is. He's taking an interesting connection from one thing and applying it someplace else,

او اینجا است. او ارتباط جالبی را از یک چیز می گیرد و آن را در جایی دیگر به کار می برد،

and it's the same idea for learning something. It's really hard for you to try to learn a

و این همان ایده برای یادگیری چیزی است. تلاش برای یادگیری یک کلمه جدید واقعا برای شما سخت است

new word. You notice that? Whenever you learn a new word, you learn it once, and then you

. شما متوجه آن هستید؟ هر زمان که یک کلمه جدید یاد می گیرید، یک بار آن را یاد می گیرید و بعد

forget it a little bit. Then you say, "Ah, I got to go back and remember this word again."

کمی فراموشش می کنید. سپس می گویید: "آه، من باید برگردم و دوباره این کلمه را به یاد بیاورم."

If you're diligent, if you really try, if you spend some energy to do this, usually,

اگر سخت کوش باشید، اگر واقعاً تلاش کنید، اگر مقداری انرژی برای این کار صرف کنید، معمولاً

you can remember things. I actually spend a lot of time helping people with memory.

می توانید چیزهایی را به خاطر بسپارید. من در واقع زمان زیادی را صرف کمک به افراد با حافظه می کنم.

I have a whole course about this called How to Remember Any English Word. It's with the

من یک دوره کامل در مورد این دارم به نام چگونه هر کلمه انگلیسی را به خاطر بسپاریم. این با

Fluency course. It's also with Fluent For Life if you're in that program as well. But

دوره Fluency است. اگر شما نیز در آن برنامه هستید، با Fluent For Life نیز موجود است. اما

this is where I show people how to make, again, interesting connections that help them make

اینجا جایی است که من به مردم نشان می‌دهم چگونه دوباره پیوندهای جالبی ایجاد کنند که به آنها کمک می‌کند

words much more memorable. Anyway, this idea about focusing on new words,

کلمات را بسیار به یاد ماندنی‌تر کنند. به هر حال، این ایده در مورد تمرکز بر کلمات جدید،

trying to grow your vocabulary more and more all the time, it's really wasteful. You're

تلاش برای رشد بیشتر و بیشتر دایره لغات خود در هر زمان، واقعاً هدر است.

wasting your energy when you can develop fluency with the words you already know. This is one

وقتی می‌توانید با کلماتی که قبلاً می‌دانید تسلط داشته باشید، انرژی خود را هدر می‌دهید . این

of the most exciting things that I explain to people when I'm talking to them about fluency

یکی از هیجان‌انگیزترین چیزهایی است که وقتی با آن‌ها درباره تسلط صحبت می‌کنم، توضیح می‌دهم این

is you can actually become fluent without learning any new words or grammar if you just

است که اگر فقط زمان بیشتری را با کلماتی که قبلاً می‌دانید بگذرانید، می‌توانید بدون یادگیری لغات یا دستور زبان جدید، مسلط

spend more time with the words you already know.

شوید.

Does that make sense? In the same way, many businesses could actually stop looking for

فرقی میکنه؟ به همین ترتیب، بسیاری از کسب‌وکارها واقعاً می‌توانند جستجوی

new customers or just spend a lot less time doing that and spend a lot more time focusing

مشتریان جدید را متوقف کنند یا زمان بسیار کمتری را صرف این کار کنند و زمان بسیار بیشتری را صرف تمرکز

on the customers they already have, and they would probably make a lot more money, so that's

بر مشتریانی کنند که در حال حاضر دارند، و احتمالاً درآمد بسیار بیشتری کسب خواهند کرد، بنابراین در واقع اینطور است.

actually what I do for English Anyone. I spend a lot less time trying to bring in new people

کاری که من برای هر کسی انگلیسی انجام می دهم. من زمان بسیار کمتری را صرف تلاش برای جذب افراد جدید می کنم

and a lot more time trying to really help the people I have and develop a much better

و زمان بسیار بیشتری را صرف تلاش برای کمک واقعی به افرادی که دارم و ایجاد رابطه بسیار بهتر

relationship with them. The people I can help get fantastic results. They tell more people,

با آنها می کنم. افرادی که می توانم به آنها کمک کنم تا نتایج فوق العاده ای کسب کنند. آن‌ها به افراد بیشتری می‌گویند،

and my process of getting new customers becomes a lot more, really, just easier as a result.

و در نتیجه فرآیند جذب مشتری‌های جدید من بسیار آسان‌تر می‌شود.

Does this make sense? The main idea here, spend less time trying

این معقول است؟ ایده اصلی در اینجا این است که زمان کمتری را

to learn new stuff and more time focusing on the things you already know. Develop a

صرف یادگیری چیزهای جدید کنید و زمان بیشتری را صرف تمرکز بر چیزهایی کنید که قبلاً می دانید.

better relationship with the words you know. Don't look at something and think, "Well,

با کلماتی که می دانید رابطه بهتری ایجاد کنید. به چیزی نگاه نکنید و فکر نکنید، "خب،

I already know that word." Do you really know that word? If you're forgetting that word,

من قبلاً آن کلمه را می دانم." آیا واقعاً این کلمه را می شناسید؟ اگر آن کلمه را فراموش می کنید،

maybe you don't really know that word. Remember these ideas, and if this has been interesting

شاید واقعاً آن کلمه را نمی دانید. این ایده‌ها را به خاطر بسپارید، و اگر برای شما جالب بوده است

for you, and hopefully you have found this valuable, click that Like button and leave

، و امیدواریم که این ایده ارزشمند را یافته‌اید، روی دکمه لایک کلیک کنید و

a comment down below letting me know if you have any similar ideas or if you've made some

نظر خود را در زیر بگذارید و به من اطلاع دهید که آیا ایده‌های مشابهی دارید یا نوعی ارتباط برقرار کرده‌اید.

kind of connection in your own life or your own learning, especially with your English

در زندگی خود یا یادگیری خود، به خصوص با زبان انگلیسی شما

that's been helpful, and maybe other people can benefit from discoveries you have made.

که مفید بوده است، و شاید افراد دیگر بتوانند از اکتشافاتی که شما انجام داده اید بهره مند شوند.

Well, that's it for this video. If you'd like to learn more about how to improve the kinds

خوب، برای این ویدیو تمام شد. اگر می‌خواهید درباره چگونگی بهبود

of things I do helping people make better connections and actually remember what they

انواع کارهایی که من انجام می‌دهم و به افراد کمک می‌کنم ارتباطات بهتری داشته باشند و در واقع کارهایی را که

do, remember what they learned, you can click on the link in the upper right of this video

انجام می‌دهند به خاطر بسپارند، آموخته‌هایشان را به خاطر بسپارند، بیشتر بیاموزید، می‌توانید روی پیوند سمت راست بالای این ویدیو

or on the link in the description below this video. If you'd like to continue learning

یا روی آن کلیک کنید. لینک در توضیحات زیر این ویدئو اگر می‌خواهید همین

right now on YouTube, just do these very simple things right now.

الان در YouTube به یادگیری ادامه دهید، همین حالا این کارهای بسیار ساده را انجام دهید.

1. Click on this link to subscribe to my YouTube channel for over 500 free videos.

1. روی این پیوند کلیک کنید تا در کانال یوتیوب من برای بیش از 500 ویدیو رایگان مشترک شوید.

2. Click on this link to download my #1 eBook guide to fast fluency, FREE! And…

2. برای دانلود راهنمای کتاب الکترونیکی شماره 1 من برای تسلط سریع، رایگان، روی این لینک کلیک کنید! و...

3. Click here to watch the most popular video on English fluency here on YouTube!

3. برای تماشای محبوب ترین ویدیو در مورد تسلط به زبان انگلیسی اینجا در یوتیوب اینجا را کلیک کنید!