English Addict - Palindrome day / Caution words & Phrases - Mr Duncan's new website goes live today!

hello to you hello wherever you are I hope you are feeling super duper today yes here

سلام به تو سلام هر کجا که هستی امیدوارم امروز احساس فوق العاده بدی داشته باشی بله

we go again we are back it is another super duper English addict live stream broadcasting

باز هم برگشتیم این یک پخش زنده معتاد انگلیسی است که

live to the world honestly we are definitely there is no doubt about it

به طور زنده به دنیا پخش می شود.

hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are you okay I hope so are you feeling

آقای است دانکن در انگلیس امروز چطوری خوب هستی امیدوارم خوب

happy well are you are you feeling happy today I really hope so welcome to another live English

احساس خوشحالی کنی آیا امروز احساس خوشبختی می کنی من واقعا امیدوارم به یک پخش زنده انگلیسی دیگر خوش آمدید

stream yes it is English addict for all those who can't get enough of the beautiful language

بله این معتاد انگلیسی است برای همه کسانی که نمی توانند سیر شوند زبان زیبای

called English live from the United Kingdom yes welcome we are now officially BREXIT Britain

انگلیسی به نام انگلیسی زنده از بریتانیا بله خوش آمدید ما اکنون رسماً برگزیت هستیم بریتانیا

it's happened we are now officially out of the European Union and to be honest with you

این اتفاق افتاده است که ما اکنون رسماً از اتحادیه اروپا خارج شده ایم و صادقانه بگویم

it doesn't really feel any different well I suppose it is still early days outside the

که واقعاً احساس خوبی ندارد فکر می کنم هنوز زود است چند روز بیرون از

view outside there it is slightly misty a little bit drizzly we've had some rain very

منظره بیرون، کمی مه آلود است، کمی بارانی است، باران بسیار وزشی داشتیم،

windy as you can see the wind is blowing quite strongly at the moment we have a little bit

همانطور که می بینید باد بسیار شدیدی می وزد در حال حاضر ما

of wind some of it outside the studio and some of it inside the studio if you get what

کمی باد داریم، مقداری از آن در خارج از استودیو و مقداری دیگر. اگر

I mean so there it is a lovely view into the distance yes it's a little bit misty a little

منظورم را متوجه شدید، یک منظره زیبا از دور وجود دارد، بله کمی مه آلود است، کمی

murky but don't worry everything is still okay so if if you are wondering what BREXIT

تاریک است، اما نگران نباشید، همه چیز هنوز خوب است، بنابراین اگر می‌پرسید

Britain looks like well there it is it is still early days so not much has changed yet

بریتانیا برگزیت چگونه است خوب هنوز روزهای اولیه است، بنابراین هنوز چیز زیادی تغییر نکرده است

because well this is only the second day of BREXIT Britain however over the next few months

زیرا خوب این تنها روز دوم برکسیت بریتانیا است، اما در طی چند ماه آینده

things will be changing don't worry I'm not going to talk about BREXIT all day however

همه چیز تغییر خواهد کرد، نگران نباشید من تمام روز در مورد برکسیت صحبت نمی کنم. با این

I might mention it from time to time so much to talk about today so many things to tell

حال ممکن است هر از گاهی آنقدر به آن اشاره کنم تا در مورد امروز خیلی چیزها صحبت کنم و به

you oh my goodness I don't know where to start here's a good place hi everybody guess what

شما بگویم خدای من نمی دانم از کجا شروع کنم اینجا یک مکان خوب است سلام به همه حدس

it's still the weekend it's Sunday [Music] [Music] and it is Sunday and we all know what

بزنید هنوز آخر هفته چیست که یکشنبه است [موسیقی] [ موسیقی] و یکشنبه است و همه ما می دانیم

that means that means mr. Steve will be joining us today I hope what do we have on the plate

که این یعنی چه آقای. استیو امروز به ما ملحق خواهد شد، امیدوارم امروز چه چیزی در ظرف

today so this is the thing that we are going to tempt mr. Steve into the studio with but

داریم، بنابراین این چیزی است که ما می خواهیم آقای را وسوسه کنیم. استیو با چه چیزی وارد استودیو

what is it let's have a look shall we oh there it is mmm very nice so today we are going

شد، اجازه دهید نگاهی

to try and lure mr. Steve into the studio with a thin arrowroot biscuit so there you

بیندازیم. استیو با یک بیسکویت پیکان نازک وارد استودیو شد تا

can see a little slice of arrowroot biscuit and that is what I will be using to tempt

بتوانید تکه ای از بیسکویت پیکانی را ببینید و این همان چیزی است که من برای وسوسه کردن آقای استفاده خواهم کرد

mr. Steve into the studio today so hopefully I will be successful and then we can enjoy

. استیو امروز وارد استودیو شد، بنابراین امیدوارم که من موفق باشم و پس از آن بتوانیم

once again the thoughts and wisdom of mr. Steve I bet you can't wait I really do so

یک بار دیگر از افکار و خرد آقای دکتر لذت ببریم. استیو شرط می بندم نمی توانید صبر کنید من واقعاً این کار را می کنم

mr. Steve will be here soon don't worry about it he will be here however I will have to

آقای. استیو به زودی اینجا خواهد آمد نگران نباش او اینجا خواهد بود، اما من باید

try to lure mr. Steve into the studio so they that the biscuit is the bait but will mr.

سعی کنم آقای را فریب دهم. استیو به استودیو تا آنها که بیسکویت طعمه است اما آقای.

Steve take the bait all remains to be seen as we go further into today's English addict

استیو طعمه را برمی‌دارد، همه چیز باقی می‌ماند که همچنان به سراغ معتاد انگلیسی

live and of course you can catch me every week three times a week I am actually here

زنده می‌رویم و البته می‌توانید هر هفته سه بار در هفته من را بگیرید

live on YouTube Sunday Wednesday and Friday 2 p.m. UK time I feel quite excited today

. به وقت انگلستان امروز کاملاً هیجان زده

I am feeling really excited first of all I had a cup of coffee about 20 minutes ago so

هستم. اول از همه احساس می کنم واقعاً هیجان زده هستم. حدود 20 دقیقه پیش یک فنجان قهوه

I'm feeling very active and very lively also today is the day when I release publish allow

خوردم، بنابراین احساس می کنم بسیار فعال و بسیار سرزنده هستم، همچنین امروز روزی است که انتشار را منتشر می

you to view my new website yes it is official my new website is now up and running I will

کنم به شما اجازه می دهم جدیدم را مشاهده کنید. وب سایت بله رسمی است وب سایت جدید من در حال حاضر راه اندازی شده است من

reveal the address in a few moments time so please don't go away I won't do it yet I will

آدرس را چند لحظه دیگر اعلام خواهم کرد پس لطفاً نروید من هنوز این کار را انجام نمی دهم.

wait for a few moments some of you may have seen it already ah if you were watching closely

از قبل آه اگر در

during the countdown you might have seen it there so the new website is up and running

طول شمارش معکوس از نزدیک تماشا می‌کردید، ممکن است آن را در آنجا دیده باشید ، بنابراین وب‌سایت جدید راه‌اندازی می‌شود

and I will release the actual website address in a few moments time as soon as everyone

و من آدرس واقعی وب‌سایت را در چند لحظه به محض اینکه

else has joined us because I know sometimes on Sunday people have lots of things to do

دیگران به ما ملحق شدند، منتشر خواهم کرد، زیرا می‌دانم گاهی اوقات در روز یکشنبه مردم کارهای زیادی برای انجام دادن دارند.

it can be a very hectic day of the week Sunday for many people so I don't want to rush you

می تواند یک روز بسیار پر هیجان در هفته باشد یکشنبه برای بسیاری از مردم، بنابراین نمی خواهم عجله

I will take my time talking of the live chat oh hello to the live chat hello to you thank

کنم. از

you for joining me today Dimas or D mousse de muse I hope I pronounced your name right

اینکه امروز به من پیوستید متشکرم Dimas یا D mousse de muse امیدوارم y را تلفظ کرده باشم نام ما درست است

hello to you guess what you are first on today's live chat thank you for your lovely message

سلام به شما حدس بزنید در چت زنده امروز اولین بار چه هستید متشکرم از پیام دوست داشتنی شما

hi Duncan hi everyone greetings from Poland de Muse guess what you are first on today's

سلام دانکن سلام به همه سلام از Poland de Muse حدس بزنید اولین بار در

live chat how do I feel now that we are in BREXIT Britain

چت زنده امروز چه احساسی دارم اکنون که در BREXIT بریتانیا هستیم

well if you watched my show on Friday you will know exactly how I feel about it and

خوب اگر شما برنامه من را در روز جمعه تماشا کردید ، دقیقاً متوجه خواهید شد که من در مورد آن چه احساسی

I am probably not on my own with my my feelings mr. Steve I'm sure mr. Steve will talk about

دارم و احتمالاً من با احساساتم خلوت نمی کنم . استیو مطمئنم آقای استیو امروز در مورد BREXIT صحبت خواهد

BREXIT today I have a feeling is going to mention it but I might have to hold him back

کرد من احساس می کنم که قرار است به آن اشاره کنم اما ممکن است مجبور باشم او را نگه دارم

because you know what happens mr. Steve sometimes gets very excited and he gets very carried

زیرا می دانید چه اتفاقی می افتد آقای. استیو گاهی بسیار هیجان‌زده می‌شود و

away if you get carried away it means you lose control of the thing you are doing you

اگر شما فریفته شوید، به این معنی است که کنترل کاری را که انجام می‌دهید

can't stop doing it so sometimes mr. Steve will start giving his opinion and he gets

از دست می‌دهید، نمی‌توانید آن را متوقف کنید، بنابراین گاهی اوقات آقای. استیو شروع به بیان نظر خود می کند و از

carried away so today we are talking about well we're talking about quite a few things

خود دور می شود، بنابراین امروز ما در مورد چیزهای زیادی صحبت می کنیم،

besides revealing my new website address we are talking about caution caution so caution

علاوه بر فاش کردن آدرس وب سایت جدید من ، در مورد

is the word we are looking at today lots of words phrases ways of describing and expression

احتیاط صحبت می کنیم. از عبارات کلمات راههای توصیف و

expressing caution how do we express caution and what is the opposite of caution also another

بیان احتیاط چگونه احتیاط را ابراز کنیم و چه چیزی مخالف احتیاط است

thing today whilst we are waving our flag here it is so here is my union flag we call

همچنین امروز در حالی که پرچم خود را در اینجا تکان می دهیم این است بنابراین پرچم اتحادیه من اینجاست ما

it the Union flag when it's not flying on a ship however if it is flying on a ship we

آن را پرچم اتحادیه می نامیم در حالی که نیست پرواز بر روی کشتی اما اگر در کشتی در حال پرواز باشد

call it the Union Jack and did you know that if you fly the Union Jack upside down it means

ما آن را یونیون جک می نامیم و آیا می دانستید که اگر یونیون جک را وارونه پرواز کنید به این معنی است

you are in distress so on a ship they will normally fly the flag upside down if they

که در مضیقه هستید بنابراین در کشتی معمولا پرچم را وارونه به اهتزاز در می آورند.

are in distress so I suppose for the next few months I might actually display my Union

آنها در مضیقه هستند، بنابراین من فکر می کنم برای چند ماه آینده من واقعاً ممکن است یونیون

Jack this way up instead of this way up so I might do that yes is that a good idea so

جک خود را به جای این سمت بالا به این سمت نشان دهم، بنابراین ممکن است این کار را انجام دهم که بله ایده خوبی است بنابراین

the Union flag or the Union Jack is the flag that we use here in the UK however there are

پرچم اتحادیه یا یونیون جک پرچمی است که ما در اینجا در با این حال بریتانیا

many flags around the world and I did get a little bit worried the other day because

پرچم‌های زیادی در سرتاسر جهان وجود دارد و من روز قبل کمی نگران

I was talking a lot about the UK and I was worried that I might seem a little jingoistic

شدم، زیرا من زیاد در مورد بریتانیا صحبت می‌کردم و نگران بودم که ممکن است کمی جنون‌گرا به نظر برسم

now there's an interesting word if a person is jingoistic we are describing a person who

حالا یک کلمه جالب وجود دارد اگر فردی جنون‌گرا باشد. ما فردی را توصیف می کنیم

is very patriotic so they always talk about their country maybe they are always waving

که بسیار میهن پرست است، بنابراین آنها همیشه در مورد کشور خود صحبت می کنند، شاید همیشه

their flag and maybe they have the flag displayed on their house jingoistic it's a great word

پرچم خود را به اهتزاز در می آورند و شاید آنها پرچم را در خانه خود نشان می دهند، این کلمه بسیار خوبی است،

so we we often talk about a person who is jingoistic when they seem very very loyal

بنابراین ما اغلب در مورد شخصی صحبت می کنیم که زمانی که جنجالی است. آنها

to their country or maybe they always like to display their affection for their country

به کشور خود بسیار وفادار به نظر می رسند یا شاید همیشه دوست دارند محبت خود را نسبت به کشور خود به نمایش بگذارند،

so jingoistic and the noun that we use to describe that way of thinking is jingoism

و اسمی که ما برای توصیف آن طرز فکر به کار می بریم، جنگوئیسم است،

so when we talk about jingoism we are often talking about an over love or maybe almost

بنابراین وقتی در مورد جنگوئیسم صحبت می کنیم، اغلب در مورد عشق بیش از حد صحبت می کنیم. یا شاید تقریباً

fanaticism maybe of your flag and your nationality so we often use this in a negative way if

تعصب به پرچم و ملیت شما باشد، بنابراین

a person is talking a lot or they seem over proud or too proud or maybe they always have

اگر شخصی زیاد صحبت می کند یا به نظر می رسد بیش از حد مغرور یا بیش از حد مغرور به نظر می رسد یا شاید همیشه این احساس را داشته باشد، ما اغلب از این به صورت منفی استفاده می کنیم.

the feeling that their country is better than everyone else jingoism is something you will

این که کشور آنها از همه بهتر است جنگویسم چیزی است که

hear quite often in politics so maybe one nation is talking about their country and

اغلب در سیاست می شنوید، بنابراین شاید یک ملت در مورد کشور خود صحبت می کند و

they don't stop talking about it or maybe they say that their country is the best or

آنها صحبت در مورد آن را متوقف نمی کنند یا شاید می گویند که کشور آنها بهترین یا

better than everyone else is they are very loyal they are a patriot which can be a good

بهتر از آن است. بقیه بسیار وفادار هستند، آنها یک وطن پرست هستند که می تواند چیز خوبی

thing of course there is nothing wrong with being patriotic however it is possible to

باشد البته وطن پرست بودن هیچ ایرادی ندارد، اما

become a little jingoistic if you talk too much about it so I thought it would be interesting

اگر زیاد در مورد آن صحبت کنید ممکن است کمی جنجالی شوید، بنابراین فکر کردم امروز جالب خواهد بود.

today to talk about flags so what do you think about flags do you think flags are a good

صحبت کردن در مورد پرچم ها، پس نظر شما در مورد پرچم ها چیست، آیا فکر می کنید پرچم ها چیز خوبی

thing are they a good thing do they bring us together do they all give us a sense of

هستند، آیا چیز خوبی هستند که ما را گرد هم می آورند، آیا همه آنها به ما احساس

identity or do they tear us apart do they pushers do they divide us as human beings

هویت می دهند یا ما را از هم می پاشند، آیا فشار دهندگان آنها تقسیم می کنند؟ ما به عنوان انسان‌های

on the planet so when we talk about flags we are talking about the feeling that it gives

روی کره زمین، پس وقتی از پرچم‌ها صحبت می‌کنیم، در مورد احساسی صحبت می‌کنیم که

when you see a flag how do you feel when you see your flag do you have a flag of your country

وقتی پرچمی را می‌بینید چه احساسی دارید وقتی پرچم خود را می‌بینید آیا پرچم

hanging up in your house or maybe outside your house it isn't unusual to see flags flying

کشورتان در خانه‌تان آویزان است یا شاید بیرون در خانه شما، دیدن پرچم‌هایی که در خارج از خانه‌ها در ایالات متحده به اهتزاز در می‌آیند غیرعادی نیست، اما

outside houses in the United States however here in the UK it isn't as common it isn't

اینجا در بریتانیا آنقدرها هم رایج نیست که اینطور نیست،

and another question I suppose when we are talking about each individual country we often

و سؤال دیگری که فکر می‌کنم وقتی درباره هر کشوری صحبت می‌کنیم، اغلب موارد

see certain characteristics or ways that people behave or maybe there are certain customs

خاصی را می‌بینیم. ویژگی ها یا روش هایی که مردم رفتار می کنند یا شاید آداب و رسوم

that exist in certain countries so another question you don't have to answer this question

خاصی وجود دارد که در برخی کشورها وجود دارد، بنابراین سؤال دیگری که لازم نیست به این سؤال پاسخ دهید

I know some people don't like talking about this subject what is the characteristic of

می دانم که برخی افراد دوست ندارند در مورد این موضوع صحبت کنند ویژگی

your nation is there something that you feel defines your nation so maybe it's a certain

ملت شما چیست؟ چیزی که شما احساس می کنید ملت شما را تعریف می کند، پس شاید یک

type of behaviour or a certain custom maybe a festival so what is the characteristic of

نوع رفتار یا یک رسم خاص باشد، شاید یک جشنواره باشد، پس ویژگی

your nation and the reason why I'm mentioning this is because over the past four years as

ملت شما چیست و دلیل اینکه من به این موضوع اشاره می کنم این است که در طول چهار سال گذشته همانطور

we've led up to BREXIT people have talked about being British and what it means and

که ما تا برکسیت مردم درباره انگلیسی بودن و معنای آن صحبت کرده اند و

most people can't really express what it means however I suppose being British quite often

بیشتر مردم واقعا نمی توانند معنی آن را بیان کنند، اما من فکر می کنم بریتانیایی بودن اغلب

means having a stiff upper lip or maybe in the past certainly during the past 50 maybe

به معنای سفت بودن لب بالایی است یا شاید در گذشته مطمئناً d در طی 50 یا

60 years and certainly during the 1st and 2nd World War I suppose you could say that

60 سال گذشته و مطمئناً در طول جنگ جهانی اول و دوم فرض کنید می توانید بگویید که

this stiff-upper-lip always looking danger in the face never flinching I suppose that's

این لب سفت و سفت که همیشه در صورت خطر به نظر می رسد هرگز تکان نمی خورد، فکر می کنم این

one of the things that might be a characteristic of being British but even that seems unrealistic

یکی از چیزهایی است که ممکن است از ویژگی های بودن باشد. بریتانیایی اما حتی این غیر واقعی به نظر می رسد،

so I thought it was an interesting thing to mention because today we are talking about

بنابراین فکر کردم ذکر آن جالب است، زیرا امروز ما در مورد چیزهای زیادی صحبت می کنیم،

lots of things so do you feel patriotic or patriotic do you like flags do you ever wave

آیا شما احساس میهن پرستی یا میهن پرستی می کنید آیا پرچم را دوست دارید آیا هرگز پرچمی را تکان می دهید

a flag I must be honest in my house and on my house I don't have any flags here in my

من باید در خانه خود صادق باشم و در خانه من هیچ پرچمی اینجا در استودیوی خود ندارم، من پرچمی

studio I have one this is one that I use from time to time but I I wouldn't describe myself

دارم، این پرچمی است که هر از گاهی از آن استفاده می کنم، اما نمی توانم خودم را

as a jingoistic person flags are very useful as a form of identity but I suppose you can

به عنوان یک فرد جنجالی توصیف کنم، پرچم ها به عنوان شکلی از هویت بسیار مفید هستند، اما فکر می کنم شما می

take it too far sometimes people can take it too far they can become too wrapped up

توانید آن را خیلی دور بردارید، گاهی اوقات مردم می توانند آن را خیلی دور بردارند، آنها می توانند بیش از حد

in their flag is that a good way of describing that I hope so so hello to everyone on the

در پرچم خود بپیچند این یک راه خوب برای توصیف است که امیدوارم پس سلام به همه در

live chat Vitesse nice to see you here grace chin is here as well Milano ax and a Kobe

چت زنده Vitesse خوشحالم که شما را اینجا می بینم grace chin در اینجا نیز تبر میلان و یک کوبه

Mara wha also Rolfie nice to see you here today hoping that we will get lots of people

ما همچنین رولفی خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم، به این امید که امروز شاهد تماشای افراد زیادی

watching today because I am going to reveal my new website everything will be available

باشیم، زیرا می خواهم وب سایت جدید خود را فاش کنم که همه چیز

on my new website and not only that there will be lots of other things available over

در وب سایت جدید من در دسترس خواهد بود و نه تنها چیزهای زیادی در دسترس خواهد بود.

the next few weeks lots of new features will be added to the website so you will have a

در چند هفته آینده بسیاری از ویژگی های جدید به وب سایت اضافه خواهد شد، بنابراین شما

chance today to go to the website to have a look you can even access the live stream

امروز این فرصت را خواهید داشت که به وب سایت بروید تا نگاهی بیندازید و حتی می توانید

through the website so you don't have to go to YouTube to watch my lessons you can actually

از طریق وب سایت به پخش زنده دسترسی داشته باشید تا مجبور نباشید به YouTube بروید. برای تماشای درس‌های من، می‌توانید

go to my website you can find all the playlists all of the lists for the videos and also you

به وب‌سایت من بروید، می‌توانید همه فهرست‌های پخش، همه فهرست‌های ویدیوها را پیدا کنید و همچنین

can even get in touch with the I've stream through the website as well so lots of exciting

می‌توانید حتی با محتوایی که از طریق وب‌سایت پخش می‌کنم و همچنین چیزهای هیجان‌انگیزی

things to talk about today I am very excited about everything to be honest despite the

برای صحبت کردن در تماس باشید. در مورد امروز من در مورد همه چیز بسیار هیجان زده هستم صادقانه بگویم علیرغم

recent news hello to Luis Luis Mendez is here today a big Bonjour to you Lilia mr. Duncan

اخبار اخیر سلام به لوئیس لوئیس مندز امروز اینجاست یک جایزه بزرگ برای شما آقای لیلیا. دانکن

I want to give you showers of love from Ukraine Thank You Ukraine Thank You Lilia I hope you

می‌خواهم به تو باران عشقی از اوکراین بدهم ممنون اوکراین ازت ممنونم لیلیا امیدوارم از روزت

are enjoying your day and to everyone Thank You Lilia well today isn't too bad when you

لذت ببری و از همه ممنونم لیلیا امروز خیلی بد نیست وقتی

think about it a lot of things going on in the world at the moment some of them good

به چیزهای زیادی فکر می‌کنی دنیا در حال حاضر برخی از آنها خوب هستند

some of them bad so there is a nice thing happening today here I will be giving you

برخی از آنها بد، بنابراین امروز یک اتفاق خوب رخ می دهد اینجا

the address to my new website Tomek is here hello to Tomek Jin Zhu Zhi Dao hello to you

من آدرس وب سایت جدید خود را به شما می دهم Tomek is here سلام به Tomek Jin Zhu Zhi Dao سلام به شما

hello to you where are you watching at the moment I am very intrigued by your name G

سلام به شما که کجا هستید تو در حال حاضر تماشا می کنی من خیلی شیفته اسمت

I will call you Jin Jin is that okay I hope so Lena is here nice to see you here Franco

هستم G من شما را جین جین صدا می کنم خیلی خوب است امیدوارم لنا اینجا باشد خوشحالم که شما را اینجا می بینم فرانکو

hello Franco good morning good afternoon congratulations on your new website Thank You Franco in a

سلام فرانکو صبح بخیر ظهر بخیر وب سایت جدید شما را تبریک می گویم متشکرم فرانکو در

few moments I will give you the address and then you can check it out although don't get

چند مورد چند لحظه من آدرس را به شما می دهم و سپس می توانید آن را بررسی کنید، هرچند

too distracted because the live stream of course is still on so I will be giving you

حواس شما زیاد پرت نشود زیرا البته پخش زنده هنوز فعال است، بنابراین من تا

the website address in a few moments time Rolfie what is the name of the piece of music

چند لحظه دیگر آدرس وب سایت را به شما می دهم رولفی نام آن چیست قطعه موسیقی

at the start of your intro at the start of the lesson that the piece of music that is

در آغاز شما مقدمه در ابتدای درس که قطعه موسیقی ای که در

playing during the countdown is called elevator elevator it's a great piece of music I love

طول شمارش معکوس پخش می شود آسانسور آسانسور نامیده می شود، یک قطعه موسیقی عالی است من

that piece of music it really gets me in the mood it gets me in the mood to do a live stream

آن قطعه موسیقی را دوست دارم، واقعاً حال و هوای من را به من می دهد و من را در حال انجام یک کار می کند پخش زنده

marela hello mr. Dan Cohen how is your mother feeling still in hospital nothing really changed

مارلا سلام آقای. دن کوهن چه احساسی دارد مادرت هنوز در بیمارستان است هیچ چیز واقعاً تغییر نکرده است،

that's all I'm saying I like to keep that private if you don't mind hello Chris I love

این همه چیزی است که می‌گویم دوست دارم آن را خصوصی نگه دارم اگر برایت مهم نیست سلام کریس

the title of today's lesson yes today is a special day do you know why because today

من عنوان درس امروز را دوست دارم بله امروز روز خاصی است می‌دانی چرا؟ چون

is palindrome day it really is palindrome day and if you look at the date today's date

امروز روز پالیندروم است، واقعاً روز پالیندروم است و اگر به تاریخ امروز نگاه کنید،

if you look at it carefully you will notice that you can actually read it forwards and

اگر با دقت به آن نگاه کنید، متوجه خواهید شد که در واقع می توانید آن را به جلو و

also backwards and it remains the same so it is the second of the second 2020 but if

همچنین به عقب بخوانید و به همان صورت باقی می ماند، بنابراین دومین تاریخ است. دوم 2020، اما اگر از جهات

you look at it the other way it also says the second of the second 2020 so that's why

دیگر به آن نگاه کنید ، دوم از دوم 2020 نیز می گوید، به همین دلیل است

a lot of people today are talking about palindrome day because well that's what it is it's a

که بسیاری از مردم امروز در مورد روز پالیندروم صحبت می کنند، زیرا خوب این همان چیزی است که

palindrome a palindrome is something that reads the same forwards and backwards would

یک پالیندروم است، یک پالیندروم چیزی است که همان را می خواند. به جلو و عقب

you like to see an example of a palindrome so there we go Madame Madame so whichever

می خواهید نمونه ای از یک پالیندروم را ببینید، بنابراین ما به آنجا می رویم مادام مادام، بنابراین از هر

way you read that it still spells the same word another one nurses run nurses run it

طرفی که می خوانید همچنان همان کلمه را می نویسد یک پرستار می دوند پرستاران اجرا می کنند

is spelt the same and read the same whether you read it forwards or backwards another

، املای یکسانی دارد و اگر آن را بخوانید یکسان است. جلو یا عقب

one racecar I'm sure a lot of you know these but for those who don't here they are race

یک ماشین مسابقه ای دیگر مطمئن هستم که بسیاری از شما اینها را می شناسید، اما برای کسانی که اینجا نیستند، آنها ماشین مسابقه هستند،

car so whichever way or whatever way you read this forwards or backwards it still says the

بنابراین از هر طرف یا هر طرفی که این را به جلو یا عقب بخوانید، باز هم

same thing and sometimes you can even have fun with palindromes in a sentence as well

همان چیزی را می گوید و گاهی اوقات می توانید حتی در یک جمله با پالیندروم ها سرگرم شوید، به

for example poor Dan is in a droop but if you spell that the other way it's the same

عنوان مثال دن بیچاره در حالت افتادگی است، اما اگر به شکل دیگری املا کنید،

the same letters go the other way so... poor Dan is in a droop and if you spell it the

همان حروف به سمت دیگر می روند، بنابراین... دان بیچاره در حالت افتادگی است و اگر املا کنید از طرف

other way it comes out the same of course sometimes you have to rearrange some of the

دیگر به همان صورت ظاهر می شود، البته گاهی اوقات شما باید برخی از

letters so it spells the same sentence well you move them you don't rearrange them as

حروف را دوباره مرتب کنید، بنابراین همان جمله را به خوبی می نویسید، شما آنها را جابه جا می کنید، آنها را دوباره تنظیم نمی کنید،

in moving their position but you might have to rearrange or move the letters across slightly

اما ممکن است مجبور شوید دوباره ترتیب یا حرکت دهید. حروف کمی در عرض،

so a palindrome do you know any other palindromes there are quite a few palindromes around so

بنابراین یک پالیندروم آیا شما هیچ پالیندروم دیگری را می شناسید که تعداد کمی از آنها در اطراف وجود دارد، بنابراین

I don't want to list all of them because there are quite a few but there are some examples

نمی خواهم همه آنها را لیست کنم زیرا تعداد کمی وجود دارد اما چند نمونه وجود دارد

and today it is palindrome day the numbers of the date read the same theo mr. duncan

و امروز روز پالیندروم است اعداد تاریخ خواندن همان theo Mr. دانکن

congratulations on your new adventure sometimes in life you have to find adventure sometimes

به خاطر ماجراجویی جدیدت تبریک می گویم گاهی اوقات در زندگی باید ماجراجویی پیدا کنی گاهی

to make life more interesting or exciting you have to try something new that's what

برای اینکه زندگی را جذاب یا هیجان انگیزتر کنی باید چیز جدیدی را امتحان کنی این چیزی است که

I say and you are never too old never let anyone tell you that you are too old to do

من می گویم و تو هیچ وقت خیلی پیر نیستی هرگز اجازه نده کسی به تو بگوید که برای انجام دادن آن خیلی پیر شده ای

something you are never too old as long as you have breath in your body and you can stand

چیزی که تا زمانی که نفس در بدن داری، هرگز پیر

up or sit down whatever it is don't let anyone tell you otherwise Belarusia nice to see you

نیستی و می‌توانی بایستی یا بنشینی، اجازه نده کسی به تو بگوید وگرنه بلاروس

as well today Chris Cory pal Mira nice to see everyone so many people here already good

امروز هم از دیدنت خوشحالم کریس کوری دوست میرا از دیدن همه خوشحالم تعداد زیادی از مردم اینجا یکشنبه خوب هستند،

Sunday everyone Thank You Cecilia so here we go here is the new website for those who

همه از شما متشکرم سیسیلیا، بنابراین ما اینجا می رویم وب سایت جدید برای کسانی که

don't know yet or haven't realised I have been creating a new website which means that

هنوز نمی دانند یا متوجه نشده اند که من یک وب سایت جدید ایجاد کرده ام که به این معنی است که

everything will be available you can actually find everything much easier than you can on

همه چیز در دسترس خواهد بود، شما در واقع می توانید همه چیز را خیلی راحت تر از آنچه می توانید در

YouTube so my website will be where everything connected to myself and also my work can be

YouTube پیدا کنید، بنابراین وب سایت من جایی خواهد بود که همه چیز به خودم متصل است و همچنین می توان کار من را

found it's a much easier way of doing it so this has taken me three months to create I

پیدا کرد.

know I'm it's taken a long time but I had to learn some new skills so I could do this

مدت زیادی بود که باید مهارت های جدیدی یاد می گرفتم تا بتوانم این کار را انجام دهم،

so here we go here it is are you ready here is the new website address I suppose I should

پس اینجا می رویم، آیا شما آماده هستید اینجا آدرس وب سایت جدید است فکر می کنم

have a drumroll but I haven't so instead I would just show the website address do you

باید یک درام رول داشته باشم اما این کار را نکرده ام، در عوض فقط نشان می دهم آدرس وب‌سایت آیا

know there it is revealed to the world my new website www.englishaddict.uk don't

می‌دانید آنجا به دنیا نشان داده می‌شود وب‌سایت جدید من www.englishaddict.uk،

miss out on some super duper things including mr. Steve who is about to come on in a few

چیزهای فوق‌العاده‌ای را از دست ندهید، از جمله آقای. استیو که قرار است چند

moments time so mr. Steve will be with us soon and there it is the new website address

لحظه دیگر به میدان بیاید تا آقای. استیو به زودی با ما خواهد بود و آدرس وب‌سایت

the new website address is on your screen right now I will give you another 20 seconds

جدید اینجاست، آدرس وب‌سایت جدید روی صفحه نمایش شما در حال حاضر است.

to write it down [Music] I don't know what that was so a few more seconds I will do it

چند ثانیه دوباره این کار را انجام

again would you like to have a look at the website again okay here's the website again

خواهم داد، دوست دارید دوباره به وب سایت نگاهی بیندازید، خوب اینجا دوباره وب سایت

for those who missed it that was good I don't know what happened then by the way something

برای کسانی است که آن را از دست داده اند، خوب بود، من نمی دانم چه اتفاقی افتاد، اتفاقاً اتفاق

very strange happened there who it is my new website englishaddict.uk it's simple it's

بسیار عجیبی در آنجا رخ داد. وب‌سایت جدید englishaddict.uk

nice very simple layout all of my playlists can be looked at very quickly also you can

ساده است، طرح‌بندی بسیار ساده است، همه لیست‌های پخش من را می‌توان خیلی سریع مشاهده کرد، همچنین می‌توانید

find the live stream on there as well there is even a link to the live stream I will be

پخش زنده را در آنجا پیدا کنید، همچنین حتی یک پیوند به پخش زنده وجود دارد که

adding some more information to the website over the next few days so there will be lots

اطلاعات بیشتری به آن اضافه خواهم کرد. وب سایت در چند روز آینده، بنابراین چیزهای دیگری نیز وجود خواهد داشت که می توان

of other things to look at as well on the website it is now official my new website

در وب سایت به آنها نگاه کرد، اکنون وب سایت جدید من

for everything to do with being an English addict

برای همه چیزهایی که مربوط به معتاد انگلیسی بودن است، رسمی است،

so that's it you should know by now is that okay have you had enough time there I hope

بنابراین شما باید تا کنون بدانید که مشکلی نیست آیا زمان کافی در آنجا داشته اید،

so coming up soon we have mr. Steve for those who want to check out the website you are

امیدوارم که بیایید به زودی ما آقا را داریم استیو برای کسانی که می‌خواهند وب‌سایتی را بررسی کنند که

more than welcome to do so we are going to have a quick break and we are going to look

شما از آن استقبال می‌کنید، بنابراین ما یک استراحت سریع خواهیم داشت و می‌خواهیم

at one of the many lessons concerning the English language that are available on my

به یکی از بسیاری از درس‌های مربوط به زبان انگلیسی که در کانال یوتیوب من و در دسترس است نگاهی بیاندازیم.

youtube channel and then hopefully after that we will have mr. Steve live in the studio

سپس امیدواریم پس از آن ما Mr. استیو در استودیو

[Music] well hello there my name is mr. Duncan what's yours welcome to another full English

[موسیقی] خوب سلام، اسم من آقای است. دانکن به شما خوش آمدید به یک قسمت کامل انگلیسی

episode coming to you from England the birthplace of Samuel Johnson William Shakespeare tiddlywinks

دیگر که از انگلستان زادگاه ساموئل جانسون ویلیام

mr. bean Benny Hill the wellington boots Teletubbies and Oh mr. Duncan oh and also the English

شکسپیر به شما می آید. بنی هیل چکمه های ولینگتون Teletubbies و Oh mr. دانکن اوه و همچنین

language talking of which let's get going with today's full english lesson starting

صحبت کردن به زبان انگلیسی که بیایید با درس کامل امروز انگلیسی

from now it would appear that more and more people are unable to concentrate or unable

از هم اکنون شروع کنیم، به نظر می رسد که افراد بیشتری به دلیل توجه کوتاه مدت قادر به تمرکز یا ناتوانی

to concentrate for long periods of time due to due to them having short attentions sort

برای مدت زمان طولانی هستند. مرتب کردن

attention spans it's time to take a look at another buzzword a buzz word is a sentence

گستره توجه وقت آن است که نگاهی به کلمه ی پرکار دیگر بیندازیم.

or word that is in common use during a certain time or as seen as being popular today's buzz

word is attention span this phrase relates to the amount of time a person can concentrate

فرد می تواند

on one thing this can relate to a task or an activity a person's attention span is measured

روی یک چیز تمرکز کند، این می تواند به یک کار یا یک فعالیت مربوط شود، دامنه توجه یک فرد

by how long they can concentrate on doing one thing we often talk about the short attention

با مدت زمانی که می تواند روی انجام یک کار

span of young people the various attractions and distraction that exists nowadays has led

تمرکز کند، اندازه گیری می شود.

to a belief that people are beginning to develop short attention spans the advent of instant

به این باور منجر شده است که مردم شروع به توسعه توجه کوتاه کرده اند. ظهور

digital media and online streaming allows people to view many things within a short

رسانه های دیجیتال فوری و پخش آنلاین به مردم اجازه می دهد تا بسیاری از چیزها را با در یک بازه

space of time it would appear that these days people grow bored easily as more choices means

زمانی کوتاه به نظر می رسد که این روزها مردم به راحتی خسته می شوند زیرا انتخاب های بیشتر به این معنی است

that they can swap and change what they are watching in a more convenient way the term

که می توانند آنچه را که تماشا می کنند به روشی راحت تر عوض کرده و تغییر دهند.

short attention span highlights the inability to concentrate on just one thing it would

به

appear that more and more people are unable to concentrate for long periods of time due

نظر می رسد که افراد بیشتری به دلیل داشتن بازه های توجه کوتاه نمی توانند برای مدت طولانی تمرکز کنند

to having short attention spans

the word break might look simple but in fact it can be used in many ways as a verb break

، کلمه شکست ممکن است ساده به نظر برسد، اما در واقع می توان آن را به جهات مختلف به عنوان شکستن فعل

means to destroy something by striking it or throwing the object against a hard surface

به معنای از بین بردن چیزی با ضربه زدن به آن یا از بین بردن آن استفاده کرد. پرتاب کردن شی به سطح سخت

to misuse something to the point where it malfunctions or stops working is break to

برای استفاده نادرست از چیزی تا جایی که عملکرد نادرست دارد یا از کار می افتد، شکستن

take something apart in a controlled way is to break up as a noun break means to take

برای جدا کردن چیزی به روشی کنترل شده است، شکستن اسم به

a rest period from work you can take a short break or a long break a period of rest or

معنای استراحت از محل کار است که می توانید مدت کوتاهی بگذرانید. استراحت یا استراحت طولانی مدت استراحت یا

inactivity is a break to be on a break means that you are taking time away from something

عدم تحرک یک استراحت برای استراحت است به این معنی که شما از چیزی در یک رابطه وقت می گیرید که

in a relationship a couple might be on a break this means that they temporarily split they

ممکن است یک زوج در حال استراحت باشند، این بدان معنی است که آنها موقتی هستند. در صورت جدا شدن آنها

are taking a break from each other a brief pause or ceasing of something can be described

از یکدیگر فاصله می گیرند یک مکث کوتاه یا توقف چیزی را می توان به

as a break a break in the rain this means that the rain has stopped for a while to break

عنوان وقفه در باران توصیف کرد.

something in means to tame or teach something to be obedient for example you can break in

به عنوان مثال، شما می توانید

a horse then there is the other form of break in which names the action of a person getting

یک اسب را بشکنید، سپس شکل دیگری از شکستن وجود دارد که در این نام ها، اقدام شخصی که

into your property without your permission to gain entry by force is to break in

بدون اجازه شما وارد ملک شما شده و به زور وارد ملک شما می شود، شکستن

there is a great expression in English which is pull the plaster straight off a plaster

است، یک تعبیر عالی در انگلیسی وجود دارد که گچ را مستقیماً از روی گچ بکشید گچ

is a small piece of sticky material with another piece of sterile material in the middle a

قطعه کوچکی از مواد چسبنده با یک قطعه ماده استریل دیگر در وسط است.

sticking plaster is used for covering a cut or scratch to the skin a minor wound that

گچ چسبنده برای پوشاندن بریدگی یا خراش روی پوست استفاده می شود. زخم جزئی که

has been bleeding normally requires a plaster to be put on in order to prevent dirt from

خونریزی داشته است معمولاً نیاز به گچ دارد. برای جلوگیری از

entering the wound after a few days the plaster must be removed most people hate removing

ورود کثیفی به زخم بعد از چند روز، گچ باید برداشته شود، اکثر افراد از

the plaster as it can be a painful experience some people believe that the best way to remove

برداشتن گچ متنفرند زیرا ممکن است تجربه دردناکی باشد برخی از افراد معتقدند که بهترین راه برای

a sticky plaster is to tear it straight off without hesitation the pain is still there

برداشتن چسب است. کی گچ به معنای پاره کردن مستقیم آن بدون تردید است، درد هنوز وجود دارد،

but it is brief and the discomfort is over quickly so the expression pull the plaster

اما مختصر است و ناراحتی به سرعت تمام می شود، بنابراین عبارت مستقیم گچ را بکشید به

straight off means to get something unpleasant out the way by taking fast action don't delay

این معنی است که با اقدام سریع چیزی ناخوشایند را از سر راه بردارید، تأخیر نکنید

or drag the problem out just pull the plaster straight off and get it out the way [Music]

یا مشکل را بیرون بکشید، فقط گچ را مستقیماً بردارید و آن را بیرون بیاورید [موسیقی]

dvd-video there it was one of my full English lessons one of the many lessons available

dvd-video در آنجا یکی از درس های کامل انگلیسی من بود، یکی از بسیاری از درس های موجود

on my YouTube channel yes they are all over the place in fact there is one particular

در کانال یوتیوب من، بله ، در واقع همه جا هستند یک

place on the internet you can find everything that I've done and that is my new website

مکان خاص در اینترنت وجود دارد که می توانید همه کارهایی را که من انجام داده ام پیدا کنید و آن وب سایت جدید من است

yes it's true there is a new website [Music] mmm it's so exciting everything is exciting

بله درست است که یک وب سایت جدید وجود دارد [Music] mmm خیلی هیجان انگیز است همه چیز هیجان انگیز است

because I have my new website for those who haven't checked it out yet or maybe you are

زیرا من وب سایت جدید خود را برای کسانی دارم که هنوز آن را بررسی نکرده‌اید یا

not aware of what the website address is there it is my new website address

شاید از آدرس وب‌سایت آن مطلع نباشید، آدرس وب‌سایت جدید من

that is where it is I hope you will check it out later and on the website you will find

همان جایی است که در آن قرار دارد، امیدوارم بعداً آن را بررسی کنید و در وب سایت

lots of things all sorts of stuff to look at all sorts of things that you can find all

چیزهای زیادی پیدا کنید. چیزهایی که باید به آنها نگاه کرد چیزهایی وجود دارد که می توانید

of my lessons all of the playlists and you can even connect to the live stream through

همه دروس من را در لیست های پخش پیدا کنید و حتی می توانید از طریق وب سایت جدید من به پخش زنده متصل شوید،

my new website so there is the address for those who don't know what it is yet there

بنابراین آدرسی برای کسانی که نمی دانند چیست، هنوز هم

it is English addict dot uk' it's as simple as that a whole website devoted to the English

معتاد انگلیسی است وجود دارد. dot uk به همین سادگی است که یک وب سایت کامل به زبان انگلیسی

language and also all of the lessons that I've made over the past thirteen years in

و همچنین تمام درس هایی که در سیزده سال گذشته ساخته ام اختصاص داده شده است، در

fact this year it will actually be my 14th year on YouTube can you believe I can't believe

واقع امسال در واقع چهاردهمین سال حضور من در YouTube خواهد بود. باور

it can you believe it can you believe it I wonder if mr. Steve believes it talking of

کن می توانی باورش کنی می توانی باورش کنی من تعجب می کنم که آقای. استیو معتقد است که صحبت از

mr. Steve it is now time to see if we can actually get mr. Steve into the studio it

آقای. استیو اکنون زمان آن فرا رسیده است که ببینیم آیا واقعاً می‌توانیم آقا را بدست آوریم. استیو وارد استودیو شد

is time to lure mr. Steve we have to tempt him and today we are using we have Oh what

، وقت آن است که آقای را فریب دهید. استیو ما باید او را وسوسه کنیم و امروز از آن استفاده می کنیم آه چه

have we got today we've got the arrowroot biscuit so there you can see a little bit

داریم امروز بیسکویت arrowroot را داریم بنابراین می توانید کمی

of arrowroot it is a special biscuit very tasty very sweet and that is what I'm going

از arrowroot را ببینید یک بیسکویت خاص بسیار خوشمزه بسیار شیرین است و این چیزی است که من

to try and tempt mr. Steve into the studio with right now so shall we have a go let's

سعی می کنم آقای را وسوسه کنم. استیو با همین الان وارد استودیو شد، پس باید برویم

see if we are successful there it is I have the plate ready one biscuit is waiting for

ببینیم آیا در آنجا موفق هستیم یا نه، این است که بشقاب را آماده کرده ام، یک بیسکویت منتظر

mr. Steve all we have to do now is get mr. Steve to come into the studio don't make a

آقای. استیو تنها کاری که اکنون باید انجام دهیم این است که آقا را بدست آوریم. آقای استیو برای آمدن به استودیو

sound mr. Steve can be very shy sometimes you've caught me we've got him um we've got

صدایی در نیاور. استیو می تواند خیلی خجالتی باشد گاهی اوقات شما مرا گرفتار کرده اید، ما او

it I will I will have to try to subdue you I have to subdue him there calm down calm

down calm down mr. Steve calm down hello everyone I've needed calming down over the last few

را گرفتیم. استیو آرام باش سلام به همه که در چند روز گذشته به آرامش نیاز داشتم،

days oh dear mr. Steve has a lot of things to say now we have a new thing that I'm doing

آقای عزیز. استیو چیزهای زیادی برای گفتن دارد حالا ما یک کار جدید داریم که امروز انجام می دهم

today if mr. Steve says anything that is outrageous I will press this button how dare you so that's

اگر آقای. استیو هر چیزی که ظالمانه است بگوید، من این دکمه را فشار

it so Greta will be telling mr. Steve to shut his mouth today so every time Steve says something

می‌دهم. استیو باید امروز دهانش را ببندد، بنابراین هر بار که استیو چیزی می گوید

that is offensive or might upset people you will hear the sound if I do it is unintentional

که توهین آمیز است یا ممکن است باعث ناراحتی مردم شود ، اگر من این کار را انجام دهم، صدا را می شنوید که ناخواسته و

unintentional so there's a word for you straight away if something is unintentional you didn't

ناخواسته است، بنابراین اگر چیزی ناخواسته است، بلافاصله یک کلمه برای شما وجود دارد که قصد آن را نداشتید.

mean it to happen no so if I offend you it is an unintentional so it means I might say

اتفاقا نه پس اگر توهین کنم ناخواسته است، یعنی ممکن است

something that you might offend you but I haven't said that deliberately to offend you

چیزی بگویم که ممکن است تو را آزرده خاطر کنی، اما نگفتم که عمداً برای اینکه تو را ناراحت کنم،

you seem small again yes I haven't got my high heels on today Oh mr. Steve isn't wearing

دوباره کوچک به نظر می‌رسی، بله، امروز کفش پاشنه بلندم را نپوشیده‌ام. آقای. استیو

his platform shoes oh yes you're right I did seem a bit short I don't put my shoes on mr.

کفش های پلت فرمش را نمی پوشد اوه بله حق با شماست .

Duncan no please don't please that will completely ruin the flow of my lesson yes he's got his

دانکن نه لطفاً لطفاً لطفاً این کار جریان درس من را کاملاً خراب می کند بله او

high heels on I've just in my flats all over I will make it equal okay wait there there

کفش های پاشنه بلندش

we go so now that's a bit better that's a bit better yes exactly except now really both

را پوشیده است. کمی بهتر است بله دقیقاً به جز اینکه اکنون واقعاً هر دو

look too low you don't you don't look so tiny Oh well mr. Duncan your new website I've looked

خیلی پایین به نظر می رسند شما آنقدر کوچک به نظر نمی رسید اوه خوب آقای. دانکن وب سایت جدید شما را

at it there is a new website for those who don't know today I published my new website

نگاه کردم یک وب سایت جدید برای کسانی که نمی دانند امروز وب سایت جدید خود را منتشر

and I will be mentioning it quite a few times so here it is here is the new website address

کردم و چندین بار به آن اشاره خواهم کرد بنابراین اینجا آدرس وب سایت جدید

English addict dot uk' it is such an easy one to remember so on the website you will

معتاد انگلیسی است. dot uk' یادآوری آن بسیار آسان است، بنابراین در وب سایت

find all of my lessons playlists you will see examples of my work if you are not familiar

تمام لیست های پخش دروس من را خواهید دید، نمونه هایی از کارهای من را خواهید دید اگر با این کار

with what it is I do here on YouTube also there are lots of sections where you can look

آشنا نیستید که من اینجا در YouTube انجام می دهم، همچنین بخش های زیادی وجود دارد. جایی که می

at words of the week and you could even link to the live stream as well on my new website

توانید کلمات هفته را مشاهده کنید و حتی می توانید به پخش زنده در وب سایت جدید من

which was launched this morning it was actually made available at midday today and I think

که امروز صبح راه اندازی شد پیوند دهید و در واقع ظهر امروز در دسترس قرار گرفت و فکر می کنم

I was the first person to look at it hmm it was very exciting I must say you've put a

من اولین کسی بودم که به آن نگاه کردم هوم خیلی هیجان انگیز بود باید بگویم که شما

lot of work into this mr. Duncan a lot of hard work I can't begin to tell you I can't

برای این آقای زحمت زیادی کشیده اید. دانکن خیلی کار سختی کرده است، نمی توانم شروع کنم به شما بگویم نمی توانم

begin to tell you Steve how how many sleepless nights I had trying to work out how to create

شروع کنم به شما بگویم استیو چند شب بی خوابی داشتم سعی می کردم بفهمم چگونه

my own website it seems like a simple thing even nowadays with all the amazing technology

وب سایت خودم را ایجاد کنم، به نظر می رسد یک چیز ساده است حتی امروزه با همه چیز. فن آوری شگفت انگیز

for for building your website it's you still need a little bit of skill and know how to

برای ساخت وب سایت شما این است که شما هنوز به کمی مهارت نیاز دارید و می دانید چگونه

do it so it's not easy it's not a simple thing to do I know that years ago it was much harder

این کار را انجام دهید، بنابراین کار ساده ای نیست، انجام دادن آن کار ساده

because you had to create the whole thing from scratch but nowadays there are things

ای نیست. چیزی از ابتدا وجود دارد، اما امروزه چیزهایی وجود دارد که

you can use Steve to make it easier to create your website so tools it is it is yes lots

می توانید از استیو استفاده کنید تا ایجاد وب سایت خود را آسان تر کنید، بنابراین ابزارها وجود دارد، بله ابزارهای زیادی وجود دارد

of tools ok sure mr. Duncan is an egghead anyway an egghead no one no one uses that

، مطمئن باشید آقای. دانکن یک سر تخم مرغ است به هر حال یک سر تخم مرغ است هیچکس هیچکس از این

expression by the way they do I've just used it I suppose you call someone an egghead it

عبارت استفاده نمی کند من فقط از آن استفاده کرده ام فکر می کنم شما به کسی می گویید تخم مرغ به این

means they are sort of intelligent yes never or maybe their head looks like an egg I don't

معنی است که او یک جورهایی باهوش است بله هرگز یا شاید سرش شبیه یک تخم مرغ باشد. نمی

know why they use the word egghead I think probably they associate the shape of an egg

دانم چرا از کلمه تخم مرغ استفاده می کنند فکر می کنم احتمالاً شکل تخم مرغ را

with intelligence yes I don't know why maybe it's a person who who has a big forehead or

با هوش مرتبط می دانند بله نمی دانم چرا ممکن است فردی باشد که پیشانی بزرگ دارد یا

maybe their head is round and looks a bit like an egg so yes if you've got somebody

شاید سرش گرد است و کمی شبیه است. یک تخم مرغ پس بله، اگر فردی

clever at work or they come up with a clever idea you could say oh you head yes so see

باهوش در محل کار دارید یا ایده هوشمندانه ای به ذهنتان می رسد، می توانید بگویید اوه، بله، پس ببینید

what they say somebody this morning wrote a very abusive comment on one of my videos

چه می گویند، یکی امروز صبح یک نظر بسیار توهین آمیز روی یکی از ویدیوهای من نوشت

and they said that I am bleep bleep bleep nerd I can't tell you what the word was but

و آنها گفت که من بلیپ بلیپ بلیپ نارد هستم نمی توانم به شما بگویم کلمه چه بود اما

it was let's just say it rhymes with booking if you are booking so these are tolerant Pete

بیایید بگوییم که با رزرو همخوانی دارد اگر رزرو می کنید پس اینها تحمل می کنند پیت

someone said you are a booking nerve I think that nerves and would be in you would describe

یکی گفت شما یک اعصاب رزرو هستید من فکر می کنم که اعصاب و علاقه دارد شما

them as intolerant oh no no they're not no I I'm not offended by it Steve I take that

آنها را به عنوان نابردبار توصیف می کنید، اوه نه، نه، نه، من خاموش نیستم به پایان رسید استیو، من این

as a compliment if someone calls me a nerd I'm actually flattered by that that means

را به عنوان یک تعریف می‌دانم، اگر کسی به من بگوید که یک آدم بی‌نقص است، من واقعاً از این کار خوشحال

that I'm a person who obviously appears to be learning and improving all the time so

می‌شوم، این بدان معناست که من فردی هستم که به نظر می‌رسد همیشه در حال یادگیری و پیشرفت هستم

and also to be knowledgeable yes they were they were trying to be offensive yes but I'm

و همچنین آگاه هستم. آیا آنها سعی داشتند توهین آمیز باشند بله اما من

not offended I'm not offended I know but they were trying to be yes but they fail not unintentionally

ناراحت نیستم من ناراحت نیستم می دانم اما آنها سعی می کردند بله باشند اما شکست می خورند نه ناخواسته

offensive but intentionally yes they were trying to upset you but of course you don't

توهین آمیز اما عمداً بله آنها سعی داشتند شما را ناراحت کنند اما البته شما این کار را نمی کنید

get upset I couldn't give a damn Duncan and doesn't get upset about these things I am

ناراحت شو من نمی توانم لعنتی به دانکن بدهم و از این چیزها ناراحت نمی شوم. من

blessed with the power of not giving a damn or to put it another way what's another phrase

از قدرت لعنت نکردن یا به عبارت دیگر چه عبارت دیگری است

you could use you could say you've got a hard shell yeah shouldn't you you've got a hard

که می توانید استفاده کنید، می توانید بگویید که یک لعنتی دارید. پوسته سخت بله نباید پوسته سخت دارید

shell yes big skin a thick skin I'm not sure I'm not sure about hard shell but certainly

بله پوست بزرگ پوست ضخیم مطمئن نیستم در مورد پوسته سخت مطمئن نیستم اما مطمئنا

thick skinned and you have to be - come on here if you come onto YouTube and you are

پوست ضخیم دارید و باید باشید - اگر وارد آن شدید بیا اینجا یوتیوب

weak and you are easily offended by what people say to you don't come on YouTube don't create

و شما ضعیف هستید و به راحتی از آنچه مردم به شما می گویند توهین می شوید

a channel and don't make videos really that that's it so if you can't take criticism and

یک کانال بسازید و ویدیو نسازید واقعاً همین است، بنابراین اگر نمی‌توانید انتقاد را تحمل کنید و

if you can't take abuse I think the Internet is probably not the right place for you to

اگر نمی‌توانید سوء استفاده کنید، فکر می‌کنم اینترنت احتمالاً مکان مناسبی برای شما

be - probably like social media where people can be I think social media is of like driving

نیست - احتمالاً مانند رسانه‌های اجتماعی جایی که مردم می‌توانند باشند، فکر می‌کنم رسانه‌های اجتماعی مانند رانندگی هستند،

you can be offensive and behave in unacceptable ways to people because you know you can probably

می‌توانید توهین‌آمیز باشید و به شیوه‌های غیرقابل قبولی با مردم رفتار کنید، زیرا می‌دانید که احتمالاً

get away with it yes and therefore you can be nasty to people because you couldn't say

می‌توانید از آن فرار کنید، بله و بنابراین می‌توانید با مردم بد رفتار کنید زیرا نمی‌توانید

nasty things to somebody's face you might get a punching bag get punched yes well you

چیزهای ناپسند بگویید. در چهره یک نفر ممکن است کیسه بوکس بخورید بله خوب شما

have to be careful what you're saying real life and real life but of course in the internet

باید مراقب باشید که چه می گویید زندگی واقعی و واقعی اما البته در اینترنت

you can say what you like because they don't know where you live no and you don't have

می توانید آنچه را که دوست دارید بگویید زیرا آنها نمی دانند کجا زندگی می کنید نه و لازم نیست

to read their their return comment where you have complete anonymity oh I like that we're

نظر برگشت آنها را بخوانید، جایی که شما ناشناس هستید، اوه من دوست دارم که ما

inanimate yes so one of the best things one of the best things about being on the Internet

بی جان هستیم، بله، بنابراین یکی از بهترین چیزها یکی از بهترین چیزها در مورد حضور در اینترنت

is that you can hide your identity you can have complete anonymity anonymity oh I love

این است که می توانید هویت خود را پنهان کنید. می تواند ناشناس بودن کامل داشته باشد، اوه من

that word Olga says that people web developers are called eggheads oh really so oh yeah you

آن را دوست دارم کلمه اولگا می گوید که به افرادی که توسعه دهندگان وب را سر

are an egghead mr. Danes a compliment you've developed a website therefore you are an egghead

تخم مرغ می گویند، می گویند. دانمارکی ها از شما می گویم که شما یک وب سایت ایجاد کرده اید، بنابراین شما یک سر تخم مرغ هستید

yes that's it I don't take any of these things as offensive they're their compliments if

بله همین است.

someone calls me a clever clogs or a big head or a jumped-up get I think my mother once

فکر می کنم مادرم یک بار

called me that it's a compliment thank you very much that's what I say there there are

به من زنگ زد که این یک تعریف و تمجید از شما است. خیلی ممنون این چیزی است که من می گویم

no insults an insult is only an insult when you take offence broken and boy says where's

هیچ توهینی وجود ندارد، توهین فقط یک توهین است زمانی که شما شکسته شده اید و پسر می گوید

Pedro and then a couple of comments down Pedro appears hey Pedro Bama we have to do the song

پدرو کجاست و بعد چند کامنت پایین پدرو ظاهر می شود هی پدرو باما باید آهنگ را

of course we're there Steve format of the show Pedro there are tears here too Pedro

اجرا کنیم البته ما آنجا هستیم فرمت استیو برنامه پدرو اینجا هم اشک می آید پدرو

Belmont is waving hello everyone well I don't know you get it everyone's going to want a

بلمونت تکان می دهد سلام به همه خوب من نمی دانم متوجه شدید همه می خواهند یک

song now Tom a kiss here every kiss here Olga it's here welcome to the show Lilia is here

آهنگ حالا تام یک بوسه اینجا هر بوسه اینجا است اولگا اینجاست به نمایش خوش آمدید لیلیا اینجاست

fruit zombie 9 is he Eric is here ok matter is here hey Steve Luis is here trying to keep

زامبی میوه 9 است او اریک اینجاست خوب مهم اینجاست هی استیو لوئیس اینجاست سعی می کند

my viewers Ella is here broken and Bob has mentioned broken and boy broken boy means

بینندگان من را حفظ کند الا اینجا شکسته است و باب اشاره کرده است پسر شکسته و پسر شکسته یعنی پسر شکسته

a whole different thing in the English language does it but if you're broken it means that

یک چیز کاملاً متفاوت در انگلیسی la زبان این کار را انجام می دهد اما اگر شما شکسته باشید به این معنی است که

you're if you say if you're a person you say that that person is broken yes it means that

اگر می گویید اگر فردی هستید می گویید که آن شخص شکسته است بله به این معنی است که از

mentally something's gone wrong they have lost all of their spirit and motivation they

نظر ذهنی مشکلی پیش آمده است آنها تمام روحیه و انگیزه خود را از دست داده

are broken they are open a broken person has given up on life somebody they've had a very

اند. شکسته هستند آنها باز هستند یک فرد شکسته زندگی را رها کرده است کسی که تجربه بسیار

bad experience maybe breakup of a relationship maybe they've lost the job that they love

بدی داشته است شاید شکستن یک رابطه ممکن است شغلی را که دوست دارد

maybe they've lost somebody somebody's died something tragic happens something's happen

از دست داده باشد شاید کسی را از دست داده است کسی فوت کرده یک اتفاق غم انگیز اتفاقی برای آن افتاده است

to them in their lives and they have been so traumatised by that experience that they're

آنها در زندگی خود به قدری تحت تأثیر این تجربه قرار گرفته اند که

no longer the same person they were and it would take a long time for them to get back

دیگر همان فردی نیستند که بودند و زمان زیادی طول می کشد تا آنها

to normal talking of things that are broken and possibly irreparable are we mentioning

به صحبت های عادی در مورد چیزهایی که شکسته و احتمالاً غیرقابل جبران هستند برگردند.

that Oh horrible words today I'll be mentioning it well I'm not mentioning the horrible word

که آه کلمات وحشتناک امروز، من آن را خوب ذکر خواهم کرد، کلمه وحشتناک را ذکر نمی کنم،

but I'm going to talk about what happened on Friday now we did a special lesson on Friday

اما می خواهم در مورد اتفاقی که در روز جمعه رخ داد صحبت کنم، اکنون ما یک درس ویژه در روز جمعه انجام

all about BREXIT that's the word isn't it I swear where's Greta where's Greta 'how dare

دادیم، همه چیز در مورد BREXIT این کلمه است، اینطور نیست قسم می خورم که Gr کجاست گرتا کجاست «چطور جرات

you' that's it how dare you mention BREXIT so on Friday we left the European Union some

می‌کنی» یعنی چطور جرات می‌کنی به BREXIT اشاره کنی، بنابراین روز جمعه اتحادیه اروپا را ترک کردیم، برخی از

people not happy about it some people overjoyed by the way for those who were wondering we

آن خوشحال نیستند، برخی از مردم خوشحال بودند، برای کسانی که تعجب می‌کردند

voted too remain we did we did fortunately both of us agree now I know in certain relationships

ما هم رای دادیم، ماندیم، خوشبختانه هر دو را انجام دادیم. از ما موافقیم اکنون می دانم که در برخی از روابط

it's not too far away from where we live I'm not saying exactly where mr. Duncan just do

با محل زندگی ما خیلی دور نیست، دقیقاً نمی گویم آقای. دانکن فقط این کار را انجام بده

so I'm down yes just don't say it all they've told it so it's not exactly yes but I don't

که من ناراحتم بله فقط همه آنچه را که گفته اند نگو پس دقیقاً بله نیست اما فکر نمی

think they've told the internet all but I haven't given their names away okay anyway

کنم آنها همه چیز را به اینترنت گفته باشند اما به هر حال من نام آنها را نگفته ام.

Nia could be just a mellow of this okay I'm trying to get the flow there's a flow happening

نیا می تواند فقط یک دلپذیر از این خوب باشد، من سعی می کنم جریان را دریافت کنم، جریانی در اینجا اتفاق می افتد که

here overreacting this dualism yes okay then there's a flow to the show you see we have

بیش از حد به این دوگانگی واکنش نشان می دهد بله خوب پس جریانی برای نمایش وجود دارد که می بینید ما باید

to keep our viewers interested so yes so some relationships have almost broken up because

بینندگان خود را علاقه مند نگه داریم بنابراین بله بنابراین برخی از روابط تقریباً دارند از هم پاشیدند زیرا

in the relationship one person wanted to remain in Europe and the other wanted to leave so

در این رابطه یک نفر می خواست در اروپا بماند و دیگری می خواست آن را ترک کند بنابراین

they've been arguing and I think in some cases there have been divorces that have been divorces

آنها با هم دعوا کرده اند و من فکر می کنم در برخی موارد طلاق هایی وجود داشته است که طلاق ویرانگر بوده است.

wrecks it divorces people falling-out with members of their own family I think I've had

خانواده خودم فکر می‌کنم

lots of quite heated arguments with friends of mine wouldn't it say I have fallen out

با دوستانم مشاجره‌های بسیار شدیدی داشته‌ام، آیا نمی‌توان گفت که

with them but came very close so it is what we call a contentious issue oh I like that

با آنها اختلاف پیدا کرده‌ام، اما خیلی نزدیک شده‌ام، بنابراین این چیزی است که ما آن را یک موضوع بحث برانگیز می‌نامیم، اوه من دوست دارم که

one can attend contentious so something that is contentious is something that is always

یک نفر بتواند در بحث‌ها شرکت کند. چیزی که بحث برانگیز است چیزی است که همیشه

open for debate so something that is always debatable something where people might disagree

باز است برای مناظره، چیزی که همیشه قابل بحث است، چیزی که ممکن است افراد در آن

controversial yes so if you are talking about something that is contentious it is an issue

اختلاف نظر داشته باشند، بله، بنابراین اگر در مورد چیزی بحث برانگیز صحبت می کنید، این موضوع

or a subject that people quite often disagree on or even split up or or fall out they fight

یا موضوعی است که مردم اغلب در مورد آن اختلاف نظر دارند یا حتی از هم جدا می شوند یا یا می افتند،

over a contentious issue we were talking about flags earlier and a person who loves their

بر سر یک موضوع دعوا می کنند. موضوع بحث برانگیزی که قبلاً در مورد پرچم‌ها صحبت می‌کردیم و شخصی که کشورش را دوست دارد

country might be described as patriotic or patriotic yes so we have been listening to

ممکن است به عنوان میهن‌پرست یا میهن‌پرست توصیف شود، بله، ما

a lot of this recently as certainly with BREXIT coming up here in the UK a lot of people saying

اخیراً به این موارد زیاد گوش می‌دهیم، زیرا مطمئناً با آمدن برگزیت در انگلیس، بسیاری از مردم

they are patriotic yes patriotic and they've been saying that if you weren't a BREXIT supporter

می‌گویند که آنها را دوست دارد. آنها میهن پرست هستند بله میهن پرست و آنها می گویند که اگر شما طرفدار

then you weren't patriotic yes they were trying to suggest to you in some cases even calling

برکسیت نبودید پس میهن پرست نبودید بله آنها سعی داشتند به شما پیشنهاد دهند که در برخی موارد حتی

you a traitor yeah some people were called traitors because they didn't support leaving

شما را خائن خطاب کنند بله برخی از افراد را خائن نامیدند زیرا آنها این کار را انجام دادند. از خروج

the European Union which is the most ridiculous thing that you've ever heard in your life

از اتحادیه اروپا حمایت نمی‌کنم، این مضحک‌ترین چیزی است که تا به حال در زندگی‌تان شنیده‌اید،

whether whether Steve had weight how dare you exactly but yes so yes all sorts of things

آیا استیو واقعاً چه جرأتی داشت یا خیر، اما بله، بله، بله همه

have just got too heated and it's been it's been a very uncomfortable three years and

چیز خیابان خیلی داغ شده است و سه سال بسیار ناراحت کننده بوده است و

I think it's going to continue to be uncomfortable try four years yes it's almost four years

فکر می کنم همچنان ناراحت کننده خواهد بود سعی کنید چهار سال بله تقریباً چهار سال است

that this has been going on Pedro wants the flanks of the world well I suppose with flags

که این اتفاق می افتد.

of the EU there's one less now well yes I suppose so we'll be interested it's official

پرچم اتحادیه اروپا الان یکی کمتر است خوب بله فکر می کنم پس ما علاقه مند خواهیم شد این رسمی است

we are out a lot of patriotic people I suppose you could also talk about another thing nationalism

که ما خیلی از مردم میهن پرست هستیم. فکر می کنم شما همچنین می توانید در مورد چیز دیگری صحبت کنید ناسیونالیسم

so nationalism yes you talk about people who are almost fanatical maybe about their country

بنابراین ناسیونالیسم بله در مورد افرادی صحبت کنید که شاید تقریباً متعصب هستند. در مورد کشورشان

they they take it maybe too far they believe that their country should belong to those

شاید خیلی دور می‌روند و معتقدند که کشورشان باید متعلق به کسانی باشد

who are born there or maybe they feel a strong identity and they feel that other people can

که در آنجا متولد شده‌اند یا شاید احساس می‌کنند هویت قوی دارند و احساس می‌کنند که دیگران

not take that away from them so nationalism a very this is a word that history has recorded

نمی‌توانند این را از آنها بگیرند، بنابراین ملی‌گرایی کلمه ای که تاریخ

as being quite divisive that is exactly the word mister Duncan advise it because if you

آن را کاملاً تفرقه انگیز ثبت کرده است، دقیقاً همان کلمه ای است که آقای دانکن به آن توصیه می کند زیرا اگر شما

and of course politicians are very keen in certain countries to encourage nationalism

و البته سیاستمداران در برخی کشورها بسیار مشتاق هستید که ناسیونالیسم را تشویق کنید

because that means that they if they get you in a mindset that says that the country you

زیرا کلاه به این معنی است که اگر آنها شما را در ذهنیتی قرار دهند که بگوید کشوری که

live in is the best country in the world and everybody else is rubbish then they can use

در آن زندگی می‌کنید بهترین کشور جهان است و بقیه افراد آشغال هستند، می‌توانند از

that to go to war they can use it for all sorts of things and we know that that's happened

آن برای رفتن به جنگ استفاده کنند، می‌توانند از آن برای همه چیز استفاده کنند. ما می دانیم که این اتفاق

in the past and of course the whole whole point of Europe is to is to is to tone is

در گذشته رخ داده است و البته تمام هدف اروپا این است که لحن دادن

to get rid of nationalism and to completely not encourage that at all yeah but since we

به این است که از ناسیونالیسم خلاص شویم و به طور کامل آن را تشویق نکنیم، بله، اما از آنجایی که ما

don't want Wars yes well that's it well I've always found that being in a group is better

جنگ نمی خواهیم، ​​بله، همین است. خوب، من همیشه دریافته ام که در یک گروه بودن بهتر

than being an individual now generally speaking not not in all cases not in all cases but

از فردی بودن است، در حال حاضر به طور کلی نه در همه موارد نه در همه موارد، اما

because of course a group of people can also be bullies they might be a group of people

به دلیل اینکه گروهی از افراد می توانند قلدر نیز باشند، ممکن است گروهی از افرادی باشند

who are not nice people so they inflict their their will but being together being a group

که افراد خوبی نیستند، بنابراین اراده خود را اعمال می کنند، اما با هم بودن یک گروه هستند،

so I suppose many people who wanted to remain in Europe saw Europe as a community which

بنابراین فکر می کنم بسیاری از افرادی که می خواستند در اروپا بمانند، اروپا را به عنوان یک جامعه می دیدند

of course it is it is a European community so being part of it seemed like a better idea

که البته این یک جامعه اروپایی است، بنابراین عضویت در آن به نظر یک جامعه است. ایده

than being on your own floating in the ocean by yourself of course this is just our opinion

بهتر از شناور بودن خودت البته این فقط نظر ماست

and it's the other thing that nationalism encourages is discrimination against groups

و این چیزی است که ملی‌گرایی تشویق می‌کند تبعیض علیه گروه‌هایی

of people it tends to narrow perspective down to certain groups or types of people within

از مردم

that country it tends to encourage racism you might often see this you see jingoism

است. این را ببینید

is the word I mentioned earlier and this is a word that quite often is used in a negative

جنگوئیسم کلمه ای است که قبلاً ذکر کردم و این کلمه ای است که اغلب به صورت منفی

way to describe a person who sees their nation or their country as being the only real nation

برای توصیف شخصی استفاده می شود که ملت یا کشور خود را تنها ملت واقعی

or the only real country or maybe they are a little too extreme with their views on their

یا تنها کشور واقعی یا شاید آنها می بیند. با دیدگاه های خود در مورد کشور خود و داشتن تسلط کمی بیش از حد افراطی هستند،

own country and having dominance however it just really means to be loyal to your country

اما واقعاً به این معنی است که به کشور خود وفادار باشید

or to have love for your country so that's more patriotism isn't it that's it well that's

یا به کشور خود عشق بورزید، بنابراین میهن پرستی بیشتر است، آیا این خوب است که

you're a patriot you you you're loyal to your country but and you believe in in the country

شما یک میهن پرست هستید. شما که به کشور خود وفادار هستید، اما به کشور خود اعتقاد دارید

and defending your country you are patriotic your patriotic it just means that that you

و از کشور خود دفاع می کنید، میهن پرست هستید، این فقط به این معنی است

love the country that you live in but when you start going to nationalism that's taking

که شما کشوری را که در آن زندگی می کنید دوست دارید، اما وقتی شروع کنید به ناسیونالیسم که

it up to another level yes your patriotic you'll still be tolerant of other people who

آن را به سطح دیگری می برد، بله میهن پرستان شما همچنان نسبت به سایر افرادی که

live there but if you start taking it to nationalism and then be jingoistic sort of having rallies

در آنجا زندگی می کنند مدارا خواهید کرد، اما اگر آن را به سمت ناسیونالیسم سوق دهید و سپس به نوعی جنجال گرا باشید و تجمعات

and and war mongering then that's when it becomes a negative force it's only mine to

و جنگ افروزی کنید، آن وقت است که تبدیل به یک نیروی منفی می شود، فقط مال من است

be patriotic we're all Patriots yes the countries we live in yes because we're born there but

که میهن پرست باشم، همه ما میهن پرست هستیم، بله کشورهایی که در آنها زندگی می کنیم، بله، زیرا ما در آنجا به دنیا آمده ایم، اما

that doesn't mean that you're gonna go to war with somebody from my point of view nationalism

این بدان معنا نیست که شما با کسی وارد جنگ خواهید شد از دیدگاه من ناسیونالیسم

tends to create divisions and that's sometimes a thing that can lead to well all sorts of

تمایل به ایجاد تفرقه دارد و این گاهی اوقات چیزی است که می‌تواند به انواع

problems I don't think we need to actually tell you yes Nathan Esther seven one to four

مشکلات منجر شود. فکر نمی‌کنم واقعاً لازم باشد به شما بگوییم بله، ناتان استر هفت یک تا چهار

has put it exactly right I don't like nationalism which is not the same as being proud of your

دقیقاً آن را درست بیان کرده است. من ملی‌گرایی را دوست ندارم که اینطور نیست. همان طور که به کشور خود افتخار کنید

country and being proud of your country is just being patriotic being proud of your country

و به کشور خود افتخار کنید فقط میهن پرستانه بودن است. افتخار کردن به کشور خود

nationalism is a completely different thing that's when you start to want to get into

یک چیز کاملاً متفاوت است و در آن زمان است که می خواهید وارد

wars with other countries and of course we know well how that ended well not even getting

جنگ با کشورهای دیگر شوید و البته ما می دانیم که خوب چگونه به خوبی پایان یافت و حتی

into Wars even treating people that are in your own country yeah the people that are

وارد جنگ نشدید، حتی با مردمی که در کشور شما هستند رفتار کنید، بله، مردمی که در

actually exist within your own country let us not forget recent history and I'm not talking

واقع در کشور شما وجود دارند، بگذارید تاریخ اخیر را فراموش نکنیم و من در

about the Second World War I'm talking about recent times over the past ten or fifteen

مورد جنگ جهانی دوم صحبت نمی کنم. صحبت از زمان های اخیر در ده یا پانزده

years so not not not the Second World War I'm not referring to that I'm referring to

سال گذشته، نه نه جنگ جهانی دوم، منظورم این نیست که به

recent times in many parts of the world where nationalism has been taken just a little too

زمان های اخیر در بسیاری از نقاط جهان اشاره می کنم که در آن ناسیونالیسم کمی

far be proud of your country but don't forget we are all sharing this this planet together

دورتر گرفته شده است. به کشور خود افتخار می کنید اما فراموش نکنید که ما همه این سیاره را با هم تقسیم

broken broken broken boring I'm just going to say broken boy who did earlier say that

they were broken in fact okay so that they're very interested in our opinions of course

می کنیم. نظرات البته

they are our opinion yes if you were to have somebody here who believed in BREXIT they

آنها نظر ما هستند بله اگر قرار بود کسی اینجا داشته باشید که به BREXIT اعتقاد

would they would say things like we wanted to leave the UE you let's be balanced here

داشته باشد آنها چیزهایی می گفتند مانند ما می خواستیم اتحادیه اروپا را ترک کنیم شما بیایید اینجا متعادل باشیم

I'm not being violent no I'm just saying let's be balanced yes I'm not accusing you've not

من خشونت نمی کنم نه فقط می گویم بیایید متعادل باشید بله من شما را متهم نمی کنم شما

been balanced Oh might say what so if I was a person who believed in BREXIT and wanted

متعادل نبوده اید اوه شاید بگویم چه می شود پس اگر من فردی بودم که به برگزیت اعتقاد داشتم و می خواستم

to leave the EU I might say things like yes but we hadn't got control over our sovereignty

اتحادیه اروپا را ترک کنم ممکن است چیزهایی مثل بله بگویم اما ما به

as a country okay the EU have made a lot of rules which we don't agree with we have less

عنوان کشوری که اتحادیه اروپا درست کرده است کنترلی بر حاکمیت خود نداشتیم. بسیاری از قوانینی که ما با آنها موافق نیستیم

freedoms and we did before to make our laws be like workers rights things like that things

آزادی های کمتری داریم و قبلاً انجام دادیم تا قوانینمان مانند حقوق کارگران باشد مواردی مانند مواردی

like fishery policy as the workers rights or things I know I'm not argue about I'm just

مانند سیاست های ماهیگیری به عنوان حقوق کارگران یا چیزهایی که می دانم درباره آنها بحث نمی کنم. من فقط می

saying that's what a personal society might say they might say that we want things to

گویم این همان چیزی است که یک جامعه شخصی ممکن است بگوید آنها ممکن است بگویند که ما می خواهیم چیزهایی

make our own things that aren't true yes but of course a lot of the rules that we have

را خودمان بسازیم که درست نیست، بله، اما مطمئناً بسیاری از قوانینی که ما

in Europe are going to end up being I'm pretty much to say we got here anyway yes well we

در اروپا داریم به من تبدیل می شود. تقریباً می‌توان گفت به هر حال به اینجا رسیدیم، بله،

as we share a lot of common values yes but we're just putting across not somebody who

ما ارزش‌های مشترک زیادی داریم، بله، اما ما فقط به این موضوع اشاره می‌کنیم که

believes in BREXIT might say yes I know that but but the thing is the thing is that's all

به برگزیت اعتقاد دارد، ممکن است بگوید بله، من این را می‌دانم ، اما موضوع این است که همه چیز

rubbish because we still create our own laws in this country we always have I mean there's

مزخرف است. از آنجا که ما هنوز قوانین خود را در این کشور ایجاد می کنیم، ما همیشه داریم، یعنی هیچ کمبودی در این کشور وجود

no lack of sovereignty look that we still we still have the final say on most of our

ندارد به نظر می رسد که ما هنوز در مورد اکثر قوانین خود حرف آخر را می زنیم

laws and it's always been the way really that's that's what's happened in this country however

و همیشه همین طور بوده است که در این کشور اتفاق افتاده است، با این حال

the European Union has been responsible for allowing more workers rights believe it or

اتحادیه اروپا مسئول اجازه دادن به حقوق بیشتر کارگران

not so we actually have more rights and more more privilege as far as having a good job

بوده است. حقوق بیشتر و امتیاز بیشتر تا آنجا که داشتن شغل خوب

and a decent wage and things that we take for granted also you can go abroad to Europe

و دستمزد مناسب و چیزهایی که ما بدیهی می دانیم همچنین می توانید با تلفن همراه خود به خارج از کشور به اروپا بروید

with your your mobile phone and you don't get paid or you don't get charged extra for

و پولی دریافت نکنید یا هزینه ای دریافت نکنید.

it however now that we've left Europe there is a good chance that anyone that goes abroad

با این حال، اکنون که اروپا را ترک کرده ایم، این احتمال وجود دارد که هر کسی که به خارج از کشور می رود

will have to pay an extra charge to use their mobile phones in Europe so that this is all

مجبور باشد برای استفاده از تلفن همراه خود در اروپا هزینه اضافی بپردازد، به طوری که این همه

going to be very interesting what an interesting year this is very interesting to see how things

بسیار جالب خواهد بود، چه سال جالبی است امسال بسیار جالب است که ببینیم اوضاع چگونه پیش

develop it'll be interesting to look back in five ten years time to see if life is any

می‌رود، جالب است که در پنج ده سال آینده به گذشته نگاه کنیم تا ببینیم آیا زندگی

diff and he Petra was going then then it is at present I don't think for the majority

تفاوتی دارد و او در آن زمان پترا می‌رفت، پس در حال حاضر فکر نمی‌کنم برای

of people things will change that much but I do fear for people who because I mean we're

اکثریت مردم چیزهایی باشد. آن مو را تغییر خواهد داد اما من برای افرادی می ترسم که چون منظورم این است که ما

reaching the back end the latter end of our working life are old so it's probably not

به پایان زندگی کاری خود می رسیم پیر هستند، بنابراین احتمالاً

going to affect certainly me because I'm four years older than you hmm so I'm not far off

تأثیری بر من نخواهد گذاشت زیرا من چهار سال از شما بزرگتر هستم. نه چندان دور

sixty okay which means that you know my working life is coming to an end as you are approaching

شصت باشه، یعنی می‌دونی که زندگی کاری من رو به پایان است، با نزدیک شدن به

retirement yes so I'm not going to worry too much about workers rights but people who were

دوران بازنشستگی، بله، بنابراین من خیلی نگران حقوق کارگران نیستم، اما افرادی که

10 20 30 years younger than me or more might see some pretty dramatic changes to things

10 20 30 سال از من جوان‌تر بودند یا بیشتر. ممکن است تغییرات بسیار چشمگیری در مواردی

like workers rights you know but these are the things that maternity paternity leave

مانند حقوق کارگران مشاهده کنید، اما اینها چیزهایی هستند که مرخصی پدری زایمان می کنند،

that sort of thing yes but these are these are the things that we were improved that

بله، اما اینها چیزهایی هستند که ما بهبود پیدا کردیم

were made better by being in the European Union so everything was was made better so

و با حضور در اتحادیه اروپا بهتر شدند. بهتر شد، بنابراین

now we've left all of those laws and rules have actually been pushed out and that's part

اکنون ما همه آن قوانین و قوانین را رها کرده ایم و این بخشی

of the agreement so the new BREXIT situation is that all of those workers rights have actually

از توافق است، بنابراین وضعیت جدید برگزیت این است که همه آن حقوق کارگران در واقع حذف

been taken out so not yet but there might be yes well the plan that's been put forward

شده است، بنابراین هنوز نه، اما ممکن است وجود داشته باشد. خوب باشه طرحی که ارائه شده است این

is to actually just forget about that let's see what happens let's see what happens yes

است که در واقع فراموش کنیم که چه اتفاقی می افتد ببینیم چه اتفاقی می افتد بله

oh yes oh that's hope I mean we've got to be positive I mean we and half the country

اوه بله اوه امیدوارم منظورم این است که باید مثبت باشیم یعنی ما و نیمی از کشور

didn't want to leave okay but we now have done so we have to try and make the best well

نمی خواستیم خوب برویم اما ما اکنون این کار را انجام داده‌ایم، بنابراین باید تلاش کنیم و بهترین کار را انجام دهیم که

I've never said that and I know I'm not arguing I mean though I'm just making a statement

من هرگز این را نگفته‌ام و می‌دانم که بحث نمی‌کنم، منظورم این است که من فقط یک بیانیه می‌دهم،

so did you be arguing with me mr. Duncan today I'm not going I'm definitely not going into

پس آیا شما با من بحث می‌کنید آقای. دانکن امروز نمی‌روم، قطعاً

the street to turn cars over or set fire to buildings oh let's just not doing that okay

به خیابان نمی‌روم تا ماشین‌ها را برگردانم یا ساختمان‌ها را آتش بزنم، اوه، بیایید این کار را انجام ندهیم،

I just hope that the politicians make a good job of it hmm but I would like to place a

فقط امیدوارم که سیاستمداران به خوبی از آن استفاده کنند، اما من می‌خواهم

bet that in 20 years time we'll be back in 20 years we'll be dead though interestingly

شرط ببندید که تا 20 سال دیگر، ما 20 سال دیگر برمی گردیم ، اما جالب است که

Donald Tusk who was the one of the the lead on Europe who's now not there anymore he's

دونالد تاسک که یکی از پیشتازان اروپا بود و اکنون دیگر آنجا نیست،

would not retired but he's not in in his position that he was before us as already welcoming

بازنشسته نمی شود اما در کار خود نیست. موضعی که او قبل از ما بود و قبلاً از

welcoming Scotland into Europe practically which has caused a few problems because the

استقبال اسکاتلند در اروپا استقبال می کرد که عملاً باعث ایجاد چند مشکل شده است زیرا

other problem we've got here in the UK is of course Scotland which is part of the UK

مشکل دیگری که ما اینجا در انگلیس داریم البته اسکاتلند است که بخشی از انگلیس است و

wants to be independent 66 percent of Scottish people voted to stay in the EU okay so most

می خواهد 66 درصد از اسکاتلند مستقل باشد. مردم به ماندن در اتحادیه اروپا رای دادند بسیار خوب، بنابراین

of them want to stay in the EU so they're they want to have their own referendum become

اکثر آنها می خواهند در اتحادیه اروپا بمانند، بنابراین آنها می خواهند همه پرسی خود را

independent and join Europe which would be catastrophic I agree but anyway that may or

مستقل کنند و به اروپا بپیوندند که فاجعه بار است. من موافقم، اما به هر حال

may not happen yes but this is why everything is so confusing and in such a mess because

ممکن است این اتفاق بیفتد یا نشود، به همین دلیل است که همه چیز بسیار گیج کننده است و در چنین آشفتگی، زیرا

you have also island which is divided as well so a big chunk of Ireland wants to stay in

شما جزیره ای نیز دارید که تقسیم شده است، بنابراین بخش بزرگی از ایرلند می خواهند در اروپا بمانند، در

Europe whilst the part of Ireland that is let's let's be careful what we're saying here

حالی که بخشی از ایرلند که است ، بیایید مراقب باشیم آنچه در اینجا می گوییم

is ruled by the UK will will be dragged out of Europe and then you have Scotland who voted

توسط بریتانیا اداره می شود. از اروپا بیرون کشیده شوید و سپس اسکاتلند را دارید که

to stay in Europe but they want they want to also leave the UK as well so it's very

به ماندن در اروپا رای داده است اما آنها می خواهند بریتانیا را نیز ترک کنند، بنابراین بسیار

confusing the only the only thing that won't change is on money so nothing will change

گیج کننده است تنها چیزی که تغییر نمی کند پول است بنابراین هیچ چیز در آنجا تغییر نخواهد کرد.

there because we had the pound anyway so we kept that that might be one of the good things

چون ما به هر حال پوند را داشتیم، بنابراین نگه داشتیم تا شاید یکی از کارهای خوبی باشد

that we did in the past when you think about it Steve because yeah it's still a pound so

که در گذشته انجام دادیم، استیو، زیرا بله، هنوز یک پوند است، بنابراین

we don't have to change our money or our currency at all yes Lewis says that I think that both

مجبور نیستیم پول یا واحد پول خود را تغییر دهیم. همه بله لوئیس می گوید که من فکر می کنم

the UK and the EU are both losers in this separation yes yes yes I don't think really

که انگلیس و اتحادیه اروپا هر دو در این جدایی بازنده هستند بله بله بله من واقعاً فکر نمی

anybody's going to win but it will be decades before before that the true changes come out

کنم کسی برنده شود اما دهه ها قبل از اینکه تغییرات واقعی ظاهر شود

it's a sad fact that both of us will die with all of this still happening that's the sad

این یک واقعیت غم انگیز است. که هر دوی ما با تمام این اتفاقات می میریم چیز غم انگیزی

thing so the rest of our lives Steve all we're going to hear about is all of the transitions

است، استیو تمام چیزی که در مورد آن می شنویم

and all of the things that are being sorted out slowly over the years it might be another

، همه چیزهایی است که به آرامی در طول سال ها مرتب می شوند، ممکن است

10 15 or 20 years so there's a pretty good chance that my last words before I before

10، 15 یا 20 سال دیگر طول بکشد، بنابراین یک چیز زیبا وجود دارد. شانس زیادی دارم که آخرین حرف من قبل از اینکه

I shuffle off this mortal coil will be BREXIT done yet mr. Duncan of course Donald Tusk

این کویل فانی را کنار بزنم، BREXIT باشد اما آقای. دانکن البته دونالد تاسک

was upset a lot of people across Europe versus well he was sort of encouraging Scotland to

بسیاری از مردم در سراسر اروپا را ناراحت کرده بود، در حالی که او به نوعی اسکاتلند را به استقلال تشویق

be independent but of course they've got lots of lots of very contentious issues across

می کرد، اما البته آنها مسائل بسیار بحث برانگیز زیادی در سراسر

Europe with countries like Catalan part of Spain wants to be independent and that's causing

اروپا دارند با کشورهایی مانند بخش کاتالان اسپانیا که می خواهد باشد. مستقل است و این باعث ایجاد

all sorts of problems so okay to make a comment like that has been seen in this country is

انواع مشکلات می شود، بنابراین بسیار خوب است که اظهار نظری مانند آنچه در این کشور دیده شده است

very inflammatory yes they're almost encouraging nations within Europe to sort of break for

بسیار تحریک آمیز است، بله، آنها تقریباً کشورهای اروپایی را تشویق می کنند که به نوعی از

it he said his language is that worthy of a Greta is that worthy what do you think so

آن جدا شوند. او گفت که زبان او به اندازه یک گرتا است. آیا این ارزش را دارد که شما فکر می کنید پس

I'm not asking you I'm asking Greta what do you think Greta doesn't like that

من از شما نمی پرسم من از گرتا می پرسم به نظر شما چه چیزی را گرتا آنقدر دوست

well mr. Duncan what do we I sort of theme to today's lesson no I said well no there

ندارد آقای. دانکن چه کار کنیم من موضوع درس امروز را به نوعی مطرح می کنم نه گفتم خوب نه

was there was before before you brought me on well you know what happens when I come

قبلاً وجود داشت قبل از اینکه مرا بیاوری خوب می دانی که وقتی من بروم آقا چه اتفاقی می افتد

on mr. Duncan we can take off in all sorts of different directions look we have a new

. دانکن ما می‌توانیم از همه جهت‌های مختلف شروع به کار کنیم، ما یک وب‌سایت جدید داریم،

website a new website for everything to do with the English language English addict dot

یک وب‌سایت جدید برای هر چیزی که به زبان انگلیسی مربوط به معتاد انگلیسی است

uk' is the new website all of my lessons are there the playlists you can go and find the

.

playlists just click on the pictures next to each playlist and you will find all of

لیست های پخش فقط روی عکس های کنار هر لیست پخش کلیک کنید و همه لیست های پخش من را پیدا خواهید کرد

my playlists and of course there is also a link to the live stream as well so I will

و البته یک لینک به پخش زنده نیز وجود دارد، بنابراین در چند روز

be adding some new things to the website over the next few days but there it is the new

آینده چیزهای جدیدی به وب سایت اضافه خواهم کرد. اینجا

website oh my goodness it's actually happening it's happening Steve we have a new website

وب سایت جدید است وای خدای من در واقع دارد اتفاق می افتد اتفاق می افتد استیو ما یک وب سایت جدید داریم

and I think ours the first person on there you were you were the first person to look

و فکر می کنم مال ما اولین نفری بود که در آنجا حضور داشتی، تو اولین کسی

at my website besides me I've been staring for the past three months and to be honest

بودی که به وب سایت من نگاه کرد، من به دنبال آن بودم. سه ماه گذشته و

with you I'm sick of seeing it so today we are talking about being cautious so you might

صادقانه بگویم من از دیدن آن خسته شده ام، بنابراین امروز در مورد محتاط بودن صحبت می کنیم، بنابراین ممکن است

say that this is quite a suitable one you could say that we were cautious yes in wanting

بگویید که این یک روش کاملا مناسب است، می توانید بگویید که ما با احتیاط می خواستیم بله رای بدهیم

to vote to stay within the European Union oh yes so say that so a vote for remain might

تا در داخل باشیم. اتحادیه اروپا اوه شما بنابراین، رای به باقی ماندن ممکن

be seen as cautious quashes wanting to take any any and any risks not wanting to change

است به عنوان یک سرکوب محتاطانه در نظر گرفته شود که مایل به انجام هر گونه خطری نیستیم و نمی خواهیم

the the status quo so when we talk about caution we are talking about being careful you are

وضعیت موجود را تغییر دهیم، بنابراین وقتی در مورد احتیاط صحبت می کنیم، در مورد مراقب بودن صحبت می کنیم که شما با

thinking something over carefully you are not rushing into something you are using caution

دقت به چیزی فکر می کنید. در مورد چیزی عجله نمی کنید شما احتیاط می کنید

and of course we can also say that you are being if I can get the word cautious so that

و البته می توانیم بگوییم که اگر بتوانم کلمه احتیاط را دریافت کنم این

is what describes the feeling of caution so caution is the thing but you are being cautious

است که احساس احتیاط را توصیف می کند بنابراین احتیاط مهم است اما شما محتاط

you are not rushing in you are not making any decisions straight away you are being

هستید عجله نکنید از آنجایی که شما فوراً هیچ تصمیمی نمی گیرید،

very cautious now I would say that Steve is cautious you are a person who tends to be

اکنون بسیار محتاط هستید، می توانم بگویم که استیو محتاط است، شما فردی هستید که تمایل به

cautious you often take care when you are making a decision sometimes a decision can

احتیاط دارید، اغلب هنگام تصمیم گیری مراقب باشید، گاهی اوقات یک تصمیم ممکن

take many days many weeks even many years as well so yes I think I think Steve you are

است چندین روز و چندین هفته طول بکشد. حتی چندین سال و همینطور بله، فکر می کنم استیو شما

a person who does take care you are very I like to weigh up all the options before I

فردی هستید که از شما مراقبت می کند.

make a decision even on anything something simple like buying a new fridge well I can't

just go out and buy hmmm anything hmm without looking at all the alternatives on the market

نمی‌توانم بیرون بروم و چیزی بخرم هوم، بدون نگاه کردن به همه گزینه‌های موجود در بازار

and to see whether one might be slightly better than the other see I know people that can

و برای اینکه ببینم آیا یکی ممکن است کمی بهتر از دیگری باشد، من افرادی را می‌شناسم که

just go out and go to a shop they might want to buy a new cook or a fridge or even a new

می‌توانند بیرون بروند و به مغازه‌ای بروند که ممکن است بخواهند. یک آشپز جدید یا یخچال یا حتی یک ماشین جدید بخرند

car they just see this whatever it is they're all like that I'll buy it okay and of course

آنها فقط این را می بینند هر چه هست همه آنها اینطور هستند که من آن را خوب می خرم و

it some people are like that but God I'm but I'm the opposite okay analytical I've got

البته بعضی ها اینطور هستند اما خدایا من هستم اما من هستم در مقابل بسیار خوب تحلیلی

a million more words to show careful so a person who is careful once again they are

من میلیون ها کلمه دیگر برای نشان دادن دقت دارم، بنابراین فردی که یک بار دیگر مراقب است

they are not doing something without thinking hard about it or maybe they are doing something

کاری را بدون فکر کردن در مورد آن انجام نمی دهد یا شاید آنها کاری را آهسته انجام می دهند

slowly or maybe they are not rushing you might say to somebody when they're about to cross

یا شاید عجله ندارند ممکن است بگویید به کسی وقتی می‌خواهد از

the road be careful when you cross the road look out make sure there's no danger yes around

جاده عبور کند مراقب باشید وقتی از جاده رد می‌شوید مراقب باشید مطمئن شوید که خطری در اطراف وجود ندارد، بله،

so you could be careful you can be a careful person a careful driver yes so you do do something

بنابراین می‌توانید مراقب باشید، می‌توانید فردی مراقب باشید، یک راننده مراقب بله، بنابراین شما کاری را

steadily you do something without rushing you do something with care you look out for

به‌طور پیوسته انجام می‌دهید. چیزی را بدون عجله انجام می دهید با دقت کاری را انجام می دهید که مراقب آن

the hazards you are careful I like that one you might also show some consideration so

هستید او به خطر می اندازد که مراقب باشید من آن یکی را دوست دارم که ممکن است کمی توجه نشان دهید، بنابراین

before you do something quite often you will think about the thing you are going to do

قبل از اینکه کاری را انجام دهید اغلب در مورد کاری که قرار است انجام دهید فکر کنید این

is that right yes a considered decision is something where you take your time to look

است که بله، تصمیم سنجیده چیزی است که در آن وقت خود را صرف بررسی

at all the different options and then make a considered decision or a considered opinion

کنید. همه گزینه های مختلف را انتخاب کنید و سپس یک تصمیم سنجیده بگیرید یا یک نظر سنجیده

not it of course if you if you consider other people hmm you might be a considerate person

بگیرید، البته اگر دیگران را در نظر می گیرید، ممکن است فردی با ملاحظه باشید،

yes so that you are always looking out for other people's well-being hmm or other people's

بله، به طوری که همیشه به دنبال رفاه دیگران باشید، هوم یا دیگران

feelings yes you are a considerate person so you don't do it horrible things to people

احساسات بله شما فردی با ملاحظه هستید بنابراین کارهای وحشتناک را با مردم انجام ندهید

so generally this word means just to think carefully so you can be cautious and have

بنابراین به طور کلی این کلمه به معنای فقط فکر کردن به دقت است تا بتوانید محتاط باشید و

consideration so you don't rush into the thing that you are about to do you give it some

توجه داشته باشید تا در کاری که می خواهید انجام دهید عجله نکنید. کمی به آن

some time you think about it you give it some consideration some thought we might ask a

زمان می‌دهی و درباره‌اش فکر می‌کنی، کمی به آن توجه می‌کنی، فکر می‌کنی ممکن است از شخصی بپرسیم که

person if they are sure about something so to be sure is to be certain so maybe you are

آیا در مورد چیزی مطمئن است، بنابراین

sure maybe you are the opposite and you are not sure you don't know are you sure mr. Duncan

مطمئن شدن این است که مطمئن باشیم، شاید مطمئن باشید که شاید شما برعکس هستید. d شما مطمئن نیستید که نمی دانید آیا مطمئن هستید آقای. دانکن

that launching your new website has been a good idea I think I think launching my new

که راه‌اندازی وب‌سایت جدید شما ایده خوبی بوده است، فکر می‌کنم راه‌اندازی

website has been a fantastic idea so you're absolutely sure are you I am sure I heard

وب‌سایت جدید من ایده فوق‌العاده‌ای بوده است، بنابراین شما کاملاً مطمئن هستید که هستید، مطمئن هستم که

certain 100% I am very sure that that this is the right thing to do although as you said

۱۰۰٪ شنیده‌ام، بسیار مطمئن هستم که این درست است کاری که باید انجام داد، اگرچه همانطور که

earlier about BREXIT time will tell yes time will tell of course there are some opposites

قبلا در مورد BREXIT گفتید، زمان نشان می دهد بله زمان نشان می دهد که البته

to being cautious you might you're pushing me off messaging you might be hesitant hesitant

احتیاط بودن مخالفت هایی دارد، ممکن است مرا از ارسال پیام منصرف کنید، ممکن است مردد

yes you're not sure or you might be cautious you might be hesitant so you don't do something

باشید بله مطمئن نیستید یا ممکن است باشید محتاط، ممکن است مردد باشید، بنابراین بدون فکر کاری را انجام ندهید،

without thinking we are still talking about caution and being cautious you are hesitant

ما همچنان در مورد احتیاط صحبت می کنیم و محتاط بودن،

you are hesitant you're a hesitant person it means you you you don't make quick decisions

شما مردد هستید، شما مردد هستید، به این معنی است که شما تصمیمات سریع نمی گیرید، گاهی اوقات که اغلب این اتفاق می افتد.

sometimes that's quite often seen as a negative trait in somebody if you say somebody's hesitant

به عنوان یک ویژگی منفی در کسی دیده می شود اگر بگویید کسی مردد است

it means that they're it's often associated associated with indecision an inability to

، به این معنی است که آنها اغلب با بلاتکلیفی و ناتوانی در

make a decision and I'm often afflicted with that I often very hesitant because my brain

تصمیم گیری همراه است و من اغلب به آن مبتلا هستم، اغلب بسیار مردد هستم زیرا مغز من تلاش می کند

is trying to consider so many options that it can't make a proper decision so it becomes

. آنقدر گزینه‌ها را در نظر بگیریم که نمی‌تواند تصمیم درستی بگیرد، بنابراین

indecisive or hesitant yes and of course I'll be seen as negative as the verb you hesitate

بلاتکلیف یا مردد می‌شود بله، و البته من به اندازه فعل شما تردید می‌کنید منفی دیده می‌شوم،

so a person his is hesitant hesitant they hesitate yes so those words look almost identical

بنابراین یک شخص، مردد است، مردد است، آنها تردید دارند بله، بنابراین آن کلمات تقریباً یکسان به

but they're not so the first one is hesitant that is describing the action or how you appear

نظر می رسند اما اولین نفر مردد نیست که عمل را توصیف می کند یا اینکه چگونه

you appear hesitant and indecisive and hesitate is describing the actual feeling or the action

ظاهر می شوید مردد و بلاتکلیف به نظر می رسید و مردد توصیف کننده احساس واقعی یا کاری است

you hesitate you stop you stop you you think hmm should I do that yes that's a more positive

که در آن تردید دارید متوقف می شوید و شما را متوقف می کنید. این کار را انجام بده بله این کلمه مثبت تری

word I would say oh I like this one tentative tentative you do something tentative or you

است من می گویم اوه من این یک آزمایشی آزمایشی را دوست دارم شما یک کار آزمایشی انجام می دهید یا

do something tentatively he he approached the edge of the cliff in a hesitated way yes

کاری آزمایشی انجام می دهید او با تردید به لبه صخره نزدیک شد بله

tentative tentative yes yes he tentatively walked towards the edge of the cliff yes says

آزمایشی آزمایشی بله بله او به طور آزمایشی به سمت لبه رفت از صخره بله می گوید

cautious to do something with care and attention you are making sure that every step is the

احتیاط کن تا کاری را با دقت و توجه انجام دهی، مطمئن می شوی که هر قدم

right step you are being tentative you do something tentatively you don't do something

قدم درستی است. شما آزمایشی هستید.

rashly hmm I like that one that's a good one here's another one restrained something that

m من دوست دارم که یکی خوب است اینجا یکی دیگر چیزی را مهار می کند که

you know and again or not so sometimes you're going to say I am always restrained yes but

شما می دانید و دوباره یا نه بنابراین گاهی اوقات می خواهید بگویید من همیشه محدود هستم بله اما

most of the time not on the live stream most of the time you are restrained but for some

بیشتر اوقات در پخش زنده نیستید اکثر اوقات شما هستید محدود است اما به

reason when Steve comes on here he likes to talk about things he likes to get very expressive

دلایلی وقتی استیو به اینجا می آید دوست دارد در مورد چیزهایی صحبت کند که دوست دارد بسیار رسا شوند.

you're restrained you hold back your opinion you might not necessarily say what you're

thinking you're restrained you keep things to yourself more yes that's restrained in

بیشتر بله این محدود است به

the sense of when you're talking and conversing with people and giving their opinions mm-hmm

این معنا که وقتی با مردم صحبت می‌کنید و صحبت می‌کنید و نظرات آنها را

you don't necessarily tell people everything that you're thinking but you can be restrained

می‌دهید، لزوماً همه چیزهایی را که فکر می‌کنید به مردم نمی‌گویید، اما می‌توانید از

physically mmm back you can be held back physically to restrain somebody means to hold them back

نظر فیزیکی محدود شوید. از نظر فیزیکی محدود کردن کسی به معنای عقب نگه داشتن آنها از

physically so they might want to somebody might want to start a fight and then somebody

نظر فیزیکی است تا آنها ممکن است بخواهند کسی ممکن است بخواهد دعوا را شروع کند و سپس کسی

grabs hold you might want to start a fight with somebody and then somebody restrains

نگه دارد شما ممکن است بخواهید با کسی دعوا کنید و سپس کسی

you yes and of course the the lower police policemen can restrain you in handcuffs or

شما را مهار کند بله و البته ببینید پلیس پایین می‌تواند شما را در دستبند

they can hold you down yes but Sir this strain the other way is you're not giving your opinions

نگه دارد یا می‌تواند شما را پایین نگه دارد، بله، اما آقا این فشار از طرف دیگر این است که شما نظرات خود را نمی‌دهید و جلوی خود را

you're holding back so you're thinking carefully before you say things or else yes or else

می‌گیرید، بنابراین قبل از گفتن چیزهایی با دقت فکر می‌کنید وگرنه بله،

Greta might say how dare you stop wearing thinner Tom is restrained you are holding

گرتا ممکن است بگوید چطور جرات می کنید لاغرتر نپوشید تام محدود است،

back your your real feelings and thoughts oh I like this one this is a phrase tread

احساسات و افکار واقعی خود را متوقف می کنید، آه من این را دوست دارم، این یک عبارت است با

carefully as read carefully be careful what you say and do sometimes you must not rush

دقت قدم بردارید همانطور که با دقت بخوانید مراقب باشید چه می گویید و گاهی اوقات نباید انجام دهید.

into a situation or say something without thinking sometimes you must tread carefully

در موقعیتی عجله کنید یا بدون فکر چیزی بگویید گاهی اوقات باید با احتیاط

somebody might say to you when you're going to meet somebody they might say careful what

قدم بردارید، ممکن است یکی به شما بگوید وقتی می خواهید با کسی ملاقات کنید، ممکن است به شما بگوید مراقب باشید چه

you say with that person tread very carefully because what they're implying is that you

می گویید با آن شخص بسیار با احتیاط قدم بزنید زیرا آنچه آنها به شما اشاره می کنند این است که شما

might upset them very easily or there might be easily upset that's how we tend to use

ممکن است آنها را خیلی راحت ناراحت کنید یا ممکن است به راحتی ناراحت شوند، به همین دلیل است که ما تمایل داریم از

that phrase now with reference to people rather than it doesn't mean literally tread carefully

این عبارت در حال حاضر با اشاره به مردم استفاده کنیم، نه اینکه به معنای واقعی کلمه با احتیاط قدم

because you might fall through a hole but it could mean that you might you might for

بردارید زیرا ممکن است از سوراخی بیفتید، اما به این معنی است که ممکن است برای

example be going on a hiking trip somewhere yes and you might come across some ground

مثال به یک سفر پیاده روی در جایی بروید بله و ممکن است به زمینی برخورد کنید

which looks a bit uneven or a bit dangerous or boggy and some of you might say to you

که کمی ناهموار یا کمی خطرناک یا باتلاق به نظر می رسد و برخی از شما ممکن است به شما بگویید

be careful over there tread carefully literally be careful where you put your feet but of

مراقب باشید آنجا را به معنای واقعی کلمه با احتیاط قدم بردارید. مراقب باشید پاهای خود را کجا می گذارید اما

course in another way it means tread carefully in terms of because something might happen

البته از جهاتی دیگر به این معنی است که با احتیاط قدم بردارید زیرا ممکن است اتفاقی

to you if you don't tread carefully you might injure yourself and in the same way that you

برای شما بیفتد اگر با احتیاط پا نگذارید ممکن است به خودتان آسیب بزنید و به همان شکلی که

might say to somebody say something to somebody that might upset them hmm if you don't tread

ممکن است به کسی بگویید چیزی بگویید به کسی که ممکن است او را ناراحت کند، اگر

carefully in the way that you communicate with certain people you might upset them and

در مسیر برقراری ارتباط با افراد خاص دقت نکنید، ممکن است آنها را ناراحت کنید و

their cause a problem can be used literally or in regards to relations with people or

علت آنها یک مشکل می تواند به معنای واقعی کلمه یا در رابطه با روابط با مردم یا به

figuratively figuratively if the word I was looking for show restraint again so you are

صورت مجازی استفاده شود اگر کلمه من دوباره به دنبال خویشتن داری بود، بنابراین شما جلوی خود را می

holding back you are not rushing into something so maybe you see I don't know you go past

گیرید و به چیزی عجله نمی کنید، بنابراین شاید ببینید من نمی دانم

a shop window and you see the latest 8k television in the window £7000 and you think oh oh oh

از پشت ویترین مغازه رد می شوید و آخرین تلویزیون 8k را در ویترین می بینید 7000 پوند و شما فکر می کنید اوه اوه اوه

I really want that television ooh 8k imagine that I can watch I can watch The X Factor

من واقعا آن تلویزیون را می خواهم اوه 8k تصور کنید که می توانم تماشا کنم می توانم X Factor را با کیفیت 8k تماشا کنم،

in 8k oh it's very tempting but you might have to show restraint because you you know

اوه بسیار وسوسه انگیز است اما ممکن است مجبور باشید خویشتنداری نشان دهید زیرا می

you might not be able to afford it or it might be a rash decision today so something you

دانید ممکن است نتوانید از عهده آن برآیید یا ممکن است امروز یک تصمیم عجولانه باشد، بنابراین چیزی که

rush into is the opposite so instead you show restraint you don't rush into the shop and

عجله دارید برعکس است، بنابراین در عوض خودداری نشان می‌دهید، سریع وارد مغازه نمی‌شوید

buy the new television you go home and you think about it you don't rush in fruit zombie

و تلویزیون جدیدی را که به خانه می‌روید بخرید و به آن فکر می‌کنید که در میوه‌هایی که زامبی

has used the expression throw caution to the wind boy I like that one and if you throw

استفاده کرده است عجله نکنید. عبارت احتیاط به باد پسر را دوست دارم و اگر

caution to the wind it means you just don't worry about any dangers or problems that might

احتیاط را به باد بیاوری به این معنی است که نگران خطرات یا مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید نگران نباشید،

occur you just do it anyway you can also hold back as well hold back maybe you have a big

فقط به هر حال این کار را انجام دهید، همچنین می توانید جلوی خود را بگیرید و خودداری کنید. شاید

decision that you have to make Steve yes you have to decide something but you're not sure

تصمیم بزرگی داری که باید استیو بگیری بله باید چیزی تصمیم بگیری اما فعلا مطمئن نیستی

at the moment so you hold back you don't give your decision straight away you you are still

پس جلوی خودت را می گیری فوراً تصمیمت را نمی دهی هنوز به آن فکر می کنی.

thinking about it I will hold back on my decision you stop yourself from doing it a delay until

پس از تصمیم من، شما خود را از انجام آن با تاخیر متوقف می کنید

you make a decision on something here's another one a good piece of advice here Steve take

تا زمانی که در مورد چیزی تصمیم نگیرید، یک توصیه خوب در اینجا استیو

it slow make it slowly take it slowly don't rush don't may be a big decision you have

آن را آهسته بگیرید، آهسته آن را انجام دهید، آهسته تصمیم بگیرید، عجله نکنید، ممکن است تصمیم بزرگی باشد که

to make in your life should I marry that beautiful girl even though sometimes she throws the

باید در زندگی خود بگیرید، آیا با آن زیبا ازدواج کنم دختر حتی اگر گاهی

furniture at me so I'm gonna take it slowly I'm not going to rush into marrying that girl

اثاثیه را به سمت من پرت می کند، بنابراین من آن را آهسته می گیرم، من برای ازدواج با آن دختر عجله نمی

because she might she might one day push me out of a window or something like that what's

کنم زیرا ممکن است روزی مرا از پنجره بیرون بزند یا چیزی شبیه

in matters of love take it slowly then quite often the part of your brain that is telling

به آن عشق آن را به آرامی بردارید، اغلب اوقات بخشی از مغز که به شما می گوید

you what to do or the part of your brain which is is is is maybe giving you advice on what

چه کاری انجام دهید یا بخشی از مغز شما که این است که به شما توصیه می کند در مورد آنچه

is good for you is often switched off and you might be overtaken by the emotion and

برای شما خوب است اغلب خاموش می شود و ممکن است از شما سبقت بگیرد. این احساسات

yes take it slowly you can use that in a relationship somebody might say to you that you might meet

را آهسته انجام دهید، می توانید از آن استفاده کنید که در یک رابطه ممکن است کسی به شما بگوید که ممکن است با

somebody and they've been in a relationship before you might be very keen to press ahead

کسی ملاقات کنید و آنها قبل از آن در یک رابطه بوده اند، ممکن است شما بسیار مشتاق

with a full-on relationship with them but they might say to you no I just want to take

باشید که رابطه کامل با آنها را ادامه دهید، اما آنها ممکن است به شما بگویند نه من فقط می خواهم آن را بگیرم

it slowly yes let's not rush into things let's let's just get to know each other yes because

بله، بیایید در مورد مسائل عجله نکنیم، بیایید فقط همدیگر را بشناسیم بله

they might have had a bad experience in the past or you might say to somebody might be

زیرا ممکن است در گذشته تجربه بدی داشته باشند یا ممکن است به کسی بگویید ممکن است

very enthusiastic to have a relationship with you and you say no I just want to take it

خیلی مشتاق باشد که با شما رابطه داشته باشد و شما بگویید نه من فقط می خواهم

slowly one step at a time you know we're not going to move in together yet no we're not

آهسته قدم برداریم، می‌دانی که ما با هم به خانه نمی‌رویم، نه،

going to by ring we're not getting naked we're not going to get engaged take it slowly we're

زنگ نمی‌زنیم، برهنه نمی‌شویم، نامزد نمی‌کنیم، آرام آرام بگیر.

not taking your clothes off together just yet we are going to take it slowly yes does

با هم لباست را درنمی‌آوریم، اما به آرامی آن را در می‌آوریم، بله

mr. Steve have an 8k television no we still have old-fashioned 2k very boring just plain

آقای. استیو یک تلویزیون 8k دارد نه ما هنوز 2k قدیمی داریم خیلی خسته کننده فقط

boring high-definition widest a Torino think that I might have an 8k TV thus a Torino see

خسته کننده با وضوح بالا وسیع ترین تورینو فکر می کنم ممکن است تلویزیون 8k داشته باشم بنابراین یک تورینو

me as a sort of progressive person who likes all modern technology look if Steve had his

من را به عنوان یک نوع آدم مترقی می بیند که تمام ظاهر تکنولوژی مدرن را دوست دارد. استیو

way we would still have one of those big fat televisions with the big back with the big

راهش را داشت ما هنوز یکی از آن تلویزیون‌های چاق بزرگ با پشتی بزرگ با

box at the back cathode ray tube yes Steve would still be watching the big old television

جعبه بزرگ در پشت لوله اشعه کاتدی خواهیم داشت، بله استیو همچنان تلویزیون بزرگ قدیمی را به

well it was a big box you couldn't lift up I don't like to change anything in the house

خوبی تماشا می‌کرد، جعبه بزرگی بود که نمی‌توانستید آن را بلند کنید. من دوست ندارم هیچ چیزی را در خانه تغییر دهم،

any bit of technology or any piece of equipment I don't like or even clothes until they wear

هیچ تکه ای از تکنولوژی یا تجهیزاتی که دوست ندارم یا حتی لباس ها را تا

out when they wear out I will change them I don't like that materialistic way of getting

زمانی که فرسوده نشوند تغییر دهم، آنها را تغییر خواهم داد.

rid of something before it's reached the end of its useful life so I won't even throw plants

از شر چیزی خلاص شوم قبل از اینکه عمر مفیدش به پایان برسد، بنابراین من حتی گیاهان را بیرون نمی

out I don't like do you know what I'm like mr. Duncan I would keep that in the last car

اندازم. دانکن نگه می دارم که در آخرین ماشینی

I had I had four eight eight yes even his underwear his underwear is literally just

که داشتم چهار هشت هشت داشتم بله حتی لباس زیرش به معنای واقعی کلمه فقط

atoms but he still tries to put them on Tomek Oh Tomek I can see what you're doing Tomek

اتم است اما او هنوز هم سعی می کند آنها را روی Tomek بگذارد اوه تومک من می توانم ببینم چه می کنی

now this is tomek's opinion I have a feeling that Greta might have something to say about

تومک اکنون این مال تومک است. نظر من این احساس را دارم که گرتا ممکن است در این مورد چیزی برای گفتن

this Tomek says I'm not going to hold myself back BREXIT proves that the British people

داشته باشد تامک می گوید من قصد ندارم جلوی خود را بگیرم BREXIT ثابت می کند که مردم بریتانیا

are dumb like Americans with their election of Donald Trump well certainly huh maybe half

با انتخاب دونالد ترامپ مانند آمریکایی ها احمق هستند و مطمئناً شاید نیمی

of Britain's not all of us you may you may make that accusation Tomek towards half of

از بریتانیا همه چیز نیست. از ما ممکن است تومک را به نیمی

the other people who voted to leave but of course the problem is that that's what all

از افرادی که به خروج رای داده‌اند متهم کنید، اما مشکل اینجاست که این همان چیزی است که

the remainers have been saying for the last three years and said before the election and

تمام باقی‌مانده‌ها در سه سال گذشته و قبل از انتخابات گفته‌اند و

that made them certain that made people who wanted to leave so angry there were more they

این باعث شده است که مطمئن شوند. این باعث شد افرادی که می خواستند آنجا را ترک کنند بسیار عصبانی هستند و بیشتر آنها

were more likely to go out and vote to leave just because people like us were telling them

به احتمال زیاد بیرون می روند و به خروج رای می دهند فقط به این دلیل که افرادی مانند ما به آنها

they was cheap it well we've had people like this well remain as we won't say that to people

می گفتند ارزان هستند، خوب ما افرادی مانند این چاه را داشتیم که ما نخواهیم ماند. sa به مردمی

I I wasn't calling anyone stupid what about - respecting people's opinion ill-advised

که من کسی را احمق خطاب نمی‌کردم - احترام گذاشتن به عقاید مردم نادرست

that's a good one they were ill advised or maybe they listened to the wrong people maybe

این خوب است که آنها بد توصیه شده بودند یا شاید به افراد اشتباه گوش می‌دادند شاید

maybe but maybe they were right of we're wrong but but Tomek is lucky unit you know why Tomek

شاید اما شاید حق با آنها بود که ما اشتباه می‌کنیم اما اما تومک واحد خوش شانس است شما می دانید چرا

is lucky because he has because he's watching us he has anonymity so he can say that and

تامک خوش شانس است زیرا او خوش شانس است زیرا او ما را تماشا می کند ناشناس است بنابراین می تواند این را بگوید و

no one will come round and push a custard pie into his face however if we said that

هیچ کس دور نمی آید و یک کیک کاسترد را به صورتش فشار نمی دهد، اما اگر بگوییم که

someone would come round they would climb into our house and they were chasers around

یک نفر می آید آنها دور می شوند. به خانه ما بروید و آنها

with a big pointy stick yes Luis I would say I was quite conservative but not conservative

با یک چوب نوک تیز بزرگ در اطراف تعقیب می کردند، بله لوئیس، من می گویم من کاملا محافظه کار بودم، اما از نظر

in a political way if you say somebody is conservative it means that they're fairly

سیاسی محافظه کار نبودم، اگر می گویید کسی محافظه کار است، به این معنی است که آنها نسبتاً

restrained but when I am in normal life I'm fairly restrained which is why I like to be

محدود هستند، اما وقتی من در شرایط عادی هستم. زندگی من نسبتاً محدود هستم، به همین دلیل است که دوست دارم

part of amateur dramatics clubs okay and things like that because then I can I can do what

بخشی از باشگاه های نمایشی آماتور باشم، خوب و چیزهایی از این قبیل، زیرا در این صورت می توانم کاری را که دوست دارم انجام دهم و آنچه را که

I like and say what I like and be it be apart and that gives me this outlet but in normal

دوست دارم بگویم و جدا باشم و این به من این راه را می دهد. در

society I'm fairly restrained conservative in the way I think and do things but cannot

جامعه عادی من هستم من نسبتاً محافظه کار هستم در طرز فکر و انجام کارهام، اما نمی توانم

conservative as in politically yes this is the problem isn't it now because you you can

محافظه کار باشم، زیرا از نظر سیاسی بله، مشکل این است، اکنون این نیست زیرا شما می توانید

say a word and this is strange actually this is very interesting I'm not going to get too

یک کلمه بگویید و این عجیب است، در واقع این خیلی جالب است، من متوجه نمی شوم خیلی

deep into this but it is possible nowadays to be very easily misunderstood even if you

عمیق به این موضوع می پردازیم، اما امروزه ممکن است به راحتی مورد سوء تفاهم قرار گیرد، حتی اگر شما

are saying something innocently so this is one of the things about being in the public

چیزی را بی گناه می گویید، بنابراین این یکی از مواردی است که در معرض

eye or in the public domain so really I can't begin to tell you how much of a risk this

دید عموم یا در مالکیت عمومی قرار دارد، بنابراین واقعاً نمی توانم شروع کنم به شما بگویم چگونه

is as doing this trust me in this climate of people not wanting to hear other people

انجام این کار بسیار خطرناک است، به من اعتماد کنید در شرایطی که مردم نمی خواهند نظرات دیگران را بشنوند

express their opinions or even if it's just an innocent opinion so sometimes you have

یا حتی اگر این فقط یک عقیده معصومانه باشد، بنابراین گاهی اوقات مجبور

to take things one step at a time we are talking about being cautious so if you take things

می شوید همه چیز را یک قدم بردارید که ما در مورد بودن صحبت می کنیم. محتاط باشید، بنابراین اگر کارهایی را

one step at a time it's a little bit like the last one isn't it Steve it is hmm so do

یک قدم در یک زمان بردارید، کمی شبیه به آخرین مرحله است، نه استیو، آن را هوم، پس با

it carefully think carefully don't rush something you do something just one step it's a tick

دقت این کار را انجام دهید، با دقت فکر کنید، عجله نکنید، کاری را انجام دهید، فقط یک قدم، این یک تیک

you're uncertain about making a decision over something and there might be you if you're

است عدم اطمینان در مورد تصمیم گیری o در مورد چیزی و ممکن است شما وجود داشته باشید، اگر به

uncertain instead of taking the full leap all the way across then you might say well

جای جهش کامل، نامطمئن باشید، ممکن است بگویید خوب

how can I break that down into little steps okay let's take a little step see what the

چگونه می توانم آن را به مراحل کوچک تقسیم کنم، خوب بیایید کمی قدم برداریم ببینیم

result is yeah that's okay let's take another step yes everything's still alright and oh

نتیجه چیست، بله، اشکالی ندارد بیایید یک قدم دیگر برداریم بله هنوز همه چیز خوب است و اوه

no no don't like that that's come back a step yeah so if there are several stages towards

نه نه دوست ندارم که یک قدم به عقب برگردید بله، بنابراین اگر چندین مرحله به سمت

a particular goal or ambition then instead of leaping all the way to that goal take it

یک هدف یا جاه طلبی خاص وجود دارد، به جای جهش کامل به آن هدف، آن را

in little stages take one step at a time one step at a time I could say a relationship

در مراحل کوچک انجام دهید. یک قدم در یک زمان قدم به قدم بردارید من می توانم بگویم یک رابطه

let's take this relationship one step at a time and so you might go out for a meal hmm

بیایید این رابطه را یک قدم در یک زمان انجام دهیم و بنابراین ممکن است برای یک وعده غذایی بیرون بروید،

so the the ultimate aim in a relationship with somebody is to maybe get married but

بنابراین هدف نهایی در رابطه با کسی این است که شاید ازدواج کنید. اما

if you take it one step at a time the first step might be well let's go out for a few

اگر آن را یک قدم بردارید، اولین قدم ممکن است خوب باشد، بیایید برای چند

meals and see how we get on and then you might say okay I'll invite this person to a party

وعده غذایی بیرون برویم و ببینیم چطور پیش می‌رویم و بعد ممکن است بگویید خوب، من این شخص را به یک مهمانی

or to meet my parents or my friends and see how they all get on that's another step then

یا ملاقات با والدینم دعوت می‌کنم یا دوستان من و ببینید که چگونه همه آنها در این یک s دیگر است پس

the next step step could be well let's go on holiday together hmm and see how we get

مرحله بعدی می تواند خوب باشد، بیایید با هم به تعطیلات برویم و ببینیم چگونه

on there and then everything goes well and then eventually you might say well let's get

به آنجا می رسیم و بعد همه چیز خوب پیش می رود و در نهایت ممکن است بگویید خوب بیایید

married yeah and that's a good one that leads in to our final cautious word don't rush in

ازدواج کنیم بله و این خوب است که به آخرین محتاطانه ما منجر می شود کلمه عجله

don't rush in don't rush into it we're not saying don't rush in and that's just an example

نکن عجله نکن در آن عجله نکن ما نمی گوییم عجله نکن و این فقط یک مثال

yes of a cautious phrase so if you don't rush in or if you don't rush into something it

بله از یک عبارت محتاطانه است، بنابراین اگر عجله نکنی یا اگر نکنی به چیزی عجله نکنید،

means again you are cautious you take your time maybe you meet a beautiful girl or a

به این معنی است که دوباره محتاط هستید، وقت خود را صرف می کنید شاید با یک دختر زیبا یا یک

handsome man and you think oh oh isn't he lovely oh isn't she sexy but you might think

مرد خوش تیپ ملاقات کنید و فکر کنید اوه اوه دوست داشتنی نیست اوه سکسی نیست، اما ممکن است فکر

okay I will take my time I'm not going to rush into this relationship because maybe

کنید خوب است من وقتم را می گذارم من قصد ندارم در این رابطه عجله کنم زیرا شاید

your previous relationship was a complete disaster maybe the girl that you were dating

رابطه قبلی شما یک فاجعه کامل بوده است، شاید دختری که قبلاً با

before turned out to be a complete psychopath and she chased you around the house a man

او قرار می گرفتید یک روانپزشک کامل شده باشد و او شما را در خانه تعقیب کرده است یک مرد

or the man yes of course let's be equal men and women can both be crazy crazy completely

یا مرد بله البته بیایید بیایید. برابر باشید زن و مرد هر دو می توانند دیوانه دیوانه کاملاً

psychotic so so yes I'm not being sexist there so don't rush in don't rush into anything

روان پریشان باشند پس بله من b نیستم داشتن جنسیت در آنجا، بنابراین عجله نکنید، عجله نکنید، عجله نکنید

don't rush it could be anything you might you might want to build an extension to your

، این می تواند هر چیزی باشد که ممکن است بخواهید یک فضای داخلی برای خانه خود بسازید

house yes or take up a new role at work you know you know maybe you don't want to rush

بله یا یک نقش جدید در محل کار که می دانید می دانید شاید شما نمی‌خواهم عجله

into it you want to take it in stages there's a very good expression yes fools rush in where

کنی، می‌خواهی آن را در مراحل انجام دهی، تعبیر بسیار خوبی

angels fear to tread I like that one yes there's a song as well yeah fools rush in where angels

وجود دارد، بله احمق‌ها به جایی می‌روند که فرشته‌ها از پا

fear to tread they're gonna sing it fools rush in well [Music] but there is a song and

گذاشتن می‌ترسند. دوباره آن را می‌خوانم احمق‌ها عجله می‌کنند [موسیقی] اما آهنگی وجود دارد و

that song is specifically relating to going into a relationship so don't rush it don't

آن آهنگ به طور خاص مربوط به وارد شدن به یک رابطه است، بنابراین عجله نکنید، عجله نکنید

rush into it think carefully consider consider all of the things that might happen all of

و به دقت فکر کنید همه چیزهایی که ممکن است رخ دهد را در نظر بگیرید

the consequences think about it carefully before you rush because in the matter of relationships

همه عواقب آن را قبل از اینکه عجله کنید با دقت فکر کنید زیرا در رابطه با روابط

you might just take the plunge yes take the plunge so you just rush you do rush it yes

شما ممکن است فقط یک غوطه ور شوید بله شیرجه بزنید بنابراین فقط عجله کنید شما عجله کنید

you just dive straight in that's all you might be a reckless reckless reckless so now we

بله فقط مستقیم شیرجه بزنید این تنها چیزی است که ممکن است یک بی پروا بی پروا باشید بنابراین اکنون ما

are talking the opposite words the opposite from cautious so a person who is cautious

با کلمات مخالف مخالف صحبت می کنیم این از محتاط است، بنابراین فردی که محتاط است

and careful they take their time they don't rush in the opposite is reckless a person

و مراقب است وقت خود را صرف می کند و در مقابل عجله نمی کند، فردی بی پروا است

who just does things without thinking you might just have an idea or make a decision

که فقط بدون اینکه فکر کند کارهایی را انجام می دهد شما ممکن است فقط یک ایده داشته باشید یا

without thinking about it or maybe you do something with no thought whatsoever a reckless

بدون فکر کردن در مورد آن تصمیم بگیرید یا شاید شما. کاری را بدون هیچ فکری انجام دهید یک فرد بی پروا

person who's somebody who does something without thinking of the consequences before they do

که کسی است که کاری را بدون فکر کردن به عواقب آن قبل از انجام آن انجام می دهد

it so they might just speed down the road ignore all the speed limits they might not

، بنابراین ممکن است با سرعت در جاده تمام محدودیت های سرعت را نادیده بگیرند و

bother putting their seatbelt on if they're driving they might just cut something up with

اگر در حال رانندگی هستند به زحمت بستن کمربند ایمنی خود را ندهند. ممکن است فقط چیزی را

a knife and not worry not wear protection when they're doing well a reckless person

با چاقو برش دهید و نگران نباشید وقتی آنها خوب عمل می کنند محافظ نپوشید یک فرد بی پروا

literally in a relationship I might know you might you might do the the bed bump without

به معنای واقعی کلمه در یک رابطه ممکن است بدانم ممکن است بدون پوشیدن کاندوم دست انداز را انجام دهید

wearing a condom that might be would be a reckless person did I just say the bed bum

که ممکن است بی پروا باشد. آیا من فقط به سادک

I don't know what you said but if you do something without without thought of the consequences

گفتم نمی دانم چه گفتی، اما اگر کاری را بدون فکر کردن به عواقب انجام دهید

which we all know people that do that then you would describe that person as reckless

که همه ما افرادی را می شناسیم که این کار را انجام می دهند، آن شخص را توصیف می کنید. n به عنوان بی پروا

very interesting moment of time there the bed bump all sorts of examples of being reckless

لحظه بسیار جالب از زمان وجود دارد دست انداز رختخواب همه نوع از نمونه های بی پروا بودن

can you think of any more mr. Duncan maybe a person who has a lot of drinks in the pub

می توانید به هر چیزی فکر کنید آقای. دانکن ممکن است فردی که در میخانه مشروبات زیادی می خورد

and then they get into their car they are just acting in a reckless way they are not

و سپس سوار ماشین خود می شود، فقط بی پروا عمل می

thinking about the consequences of their actions maybe a reckless person who just votes to

کند و به عواقب اعمال خود فکر نمی کند، ممکن است یک فرد بی پروا که فقط به خروج رای می دهد

leave to leave the European Union reckless people there might be reckless a person who

تا ترک کند. افراد بی پروا اتحادیه اروپا ممکن است فردی بی پروا باشد که

thinks what my country back I want my country back I want the good old days back I'm going

فکر می کند کشورم به چه چیزی برمی گردد، من می خواهم کشورم را پس بگیرم، می خواهم به روزهای خوب گذشته برگردم،

to vote for BREXIT or you could say I'm not sure what is going to happen I feel very cautious

به برکسیت رای می دهم یا می توانید بگویید مطمئن نیستم چه اتفاقی می افتد. من در مورد آن بسیار محتاط هستم

about it or you can be the opposite which is reckless you might you might say oh I've

یا شما می توانید برعکس آن رفتار کنید که بی پروا است، ممکن است بگویید اوه من

had enough of my job I'm gonna quit I'm gone hmm but you your wife have you are married

از کارم به قدر کافی خسته شدم، من می خواهم استعفا بدهم، من رفتم، اما شما همسرتان دارید، ازدواج کرده اید

or your husband might say well that's a bit reckless and selfish because we've got a mortgage

یا شوهرتان ممکن است بگوییم که این کمی بی پروا و خودخواهانه است، زیرا ما وام مسکن

to pay we've got the children to bring up where are we going to get money from and you

داریم که باید پرداخت کنیم، ما باید بچه ها را بزرگ کنیم که از کجا پول بیاوریم و

might say well I'll just get another job yeah but if you just give up gave up your job like

ممکن است بگویید خوب من فقط شغل دیگری پیدا می کنم، بله، اما اگر شما فقط کار خود را به

that because you had an argument with somebody or you didn't like it like it somebody might

این دلیل رها می کنید که با یکی از او بحث کرده اید شما آن را دوست نداشتید مانند آن ممکن است کسی

describe you as reckless if you had lots of responsibilities like a mortgage and children

شما را بی پروا توصیف کند اگر مسئولیت های زیادی مانند وام مسکن داشتید و بچه

are those here for let's just have a look at the website again by the way there is a

ها

new website for those who don't know there is a new website there it is on the screen

اینجا هستند. نمی دانم یک وب سایت جدید وجود دارد، در حال حاضر روی صفحه نمایش است.

right now English addict dot uk' is the new website there it is I will put this piece

of paper there so you can see it more clearly there we go you see there it is englishaddict.uk

این است englishaddict.uk

don't forget addict has two D's in it yes as mr. Steven thing I learned today mr. Steve

فراموش نکنید که اعتیاد دو D دارد بله به عنوان آقای. استیون چیزی که امروز یاد گرفتم آقای. استیو

found out this morning that the word addict has two DS you only put one D in you won't

امروز صبح متوجه شد که کلمه معتاد دو DS دارد که فقط یک D را در

get through to mr. Duncan's website because I I forgot how to spell addict and only put

آن قرار دهید و به mr نمی رسید. وب سایت دانکن چون یادم رفته املای معتاد را فراموش کرده ام و

one D in there if you spell it wrong you to someone who doesn't if you spell it wrong

اگر املای آن را اشتباه بنویسید فقط یک D را در آنجا قرار داده ام، برای کسی که اینطور نیست اگر املای آن را اشتباه بنویسید

you will get through to someone who doesn't know how to spell addict jump straight in

، به کسی خواهید رسید که چگونه املای معتاد را نمی داند.

you might jump straight in and do something without thinking caution to the wind yes but

ممکن است مستقیم بپری و کاری را بدون فکر کردن انجام دهی. احتیاط در برابر باد بله، اما

we're talking about this one I know but that's another example there's a minimal of me it

ما در مورد این صحبت می کنیم، می دانم، اما این یک مثال دیگر است، یک حداقلی از من وجود دارد، به این

means a jump straight in you jump straight in you do something without thinking about

معنی است که یک پرش مستقیم در شما مستقیماً پرش به سمت شما، شما کاری را بدون فکر انجام دهید در مورد

preparing without any preparation without any thought come on let's just jump straight

آماده شدن بدون هیچ گونه آمادگی بدون هیچ فکری، بیایید مستقیم بپریم،

in yes people walk because often that's the opposite of thinking too much say you've got

بله، مردم راه می‌روند، زیرا اغلب این برخلاف فکر کردن بیش از حد است

a task to do you might have a project at work mr. Duncan or something like that where you

. دانکن یا چیزی شبیه به آن در جایی که وارد می شوید

in probably you need to think about it a bit but there but you can only do so much planning

احتمالاً باید کمی در مورد آن فکر کنید، اما در آنجا فقط می توانید برنامه ریزی زیادی

for certain things that you need to do at some point you just have to jump straight

برای کارهای خاصی انجام دهید که در مقطعی باید انجام دهید، فقط باید مستقیم بپرید

in and see what happens and then maybe change your approach as you go along can you see

و ببینید چه اتفاقی می افتد و سپس ممکن است رویکرد خود را تغییر دهید همانطور که پیش می روید آیا می توانید ببینید

what I've done Steve have actually above your head where there is a big space I've actually

که من چه کرده ام استیو در واقع بالای سر شما جایی که فضای بزرگی وجود دارد

put the website address so because of because Steve isn't very tall I'm above average I

آدرس وب سایت را قرار داده ام بنابراین به دلیل اینکه استیو قد من خیلی بلند نیست بالاتر از حد متوسط، من

actually have room above Steve's head to put the new website address so there it is right

در واقع اتاقی بالای سر استیو دارم تا آدرس وب‌سایت جدید را بگذارم، بنابراین دقیقاً

above Steve's head so if you look at Steve look above his head and there is the new website

بالای سر استیو است، بنابراین اگر به استیو نگاه کنید، بالای سر او نگاه کنید و آدرس وب‌سایت جدیدی وجود دارد که

address CEM Dogen says does deed mean reckless a deed is just an action yes an action so

CEM Dogen می‌گوید آیا عمل به معنای بی‌احتیاطی است. فقط یک عمل بله یک عمل بنابراین

when we say deed it just means you would you do something it is a very archaic word you

وقتی می گوییم عمل فقط به این معنی است که شما می خواهید کاری انجام دهید این یک کلمه بسیار قدیمی است که

don't often hear that word used anymore it's very so action an action a deed something

اغلب آن کلمه را نمی شنوید.

that is carried out so you can have a good deed which is the way it's commonly used that

می تواند یک کار خیر داشته باشد که همین طور است معمولاً از آن

experience or a bad deed so you do something bad or something harmful it is a bad deed

تجربه یا یک کار بد استفاده می‌کنید، بنابراین شما کاری بد یا کاری مضر انجام می‌دهید، این یک کار بد است،

a good deed you might for example help your neighbour with their gardening oh I'll go

یک کار خوب است، برای مثال می‌توانید به همسایه‌تان در باغبانی کمک کنید، اوه من می‌روم

and do some shopping for a neighbour oh that would be a good deed yeah an action you've

و برای همسایه‌ای خرید می‌کنم. یک کار خوب بله یک عمل شما

done something or maybe your neighbour they have a dog that keeps pooing everywhere and

کاری انجام داده اید یا شاید همسایه شما یک سگ دارند که مدام در همه جا مدفوع می کند و

you you think ah I'm going to pick that poo up myself you it's a good deed but you wouldn't

شما فکر می کنید آه من می خواهم آن مدفوع را خودم بردارم شما این کار خوبی است اما شما نخواهید

have a reckless deed jump they're not the same so you jump straight in without reckless

داشت پرش عمل بی پروا آنها شبیه به هم نیستند، بنابراین شما مستقیماً بدون بی پروا می پرید

just means you do something without thinking about the what could happen consequences are

فقط به این معنی است که کاری را انجام می دهید بدون اینکه فکر کنید چه اتفاقی می افتد عواقب و

consequences throw caution to the wind this is the one you just mentioned Steve and somebody

عواقب این است که احتیاط کنید.

else mentioned earlier could throw caution to the wind you do something without thinking

احتیاط کن که کاری را بدون فکر کردن با

carefully or of course you might think about it briefly but then think I'm going to do

دقت انجام می دهی یا البته ممکن است به طور خلاصه به آن فکر کنی، اما بعد فکر کن که من به

it anyway so maybe you gamble all of your money you go to a casino Steve yes and you

هر حال آن را انجام خواهم داد، بنابراین شاید تمام پول خود را قمار کنی، به کازینو بروی استیو بله و

just place all of your money on the table in it what in one go yes you throw caution

فقط بازی می کنی تمام پول خود را روی میز در آن قرار دهید، در یک حرکت بله، شما احتیاط را

to the wind and decide to do something that might be seen as reckless or foolish yes you

به باد می دهید و تصمیم می گیرید کاری انجام دهید که ممکن است بی پروا یا احمقانه دیده شود، بله،

decide to throw caution to the wind yeah yes that's a good example yes any any lively liveliness

تصمیم می گیرید احتیاط را به باد بیاندازید بله بله این مثال خوبی است بله هر گونه جنب و جوش

on the live chat that's interesting arts b30 says mr. steve is more Saxon than mr. Duncan

زنده در چت زنده که هنرهای جالبی است b30 می گوید mr. استیو ساکسون تر از آقای است. دانکن

now what do you mean by those glow sacks and you turn turn around to MIT to me turn around

حالا منظورت از اون کیسه های درخشان چیه و تو برگردی به MIT تا من بگردی

put your head down there you go come forward slightly just trying to block you on the camera

سرتو بذار پایین اونجا تو برو کمی جلو بیا فقط سعی می کنم جلوی

there we go look at that yes I think so so there's mine you what do you think so I have

دوربینت بگیرم اونجا ما می ریم ببینیم بله فکر می کنم همینطوره تو مال من هستی، نظرت چیست، بنابراین من

a small nose a button nose as I call my nose is very perfect button mr Duncan's nose yeah

یک بینی کوچک دارم، یک بینی دکمه ای همانطور که می گویم بینی من دکمه بسیار عالی

beebeep beebeep so like a button that is my nose and Steve's is very big pronounced almost

Roman yet Roman yes or anglo-saxon yes exactly people do yes people do say I've got interesting

است. یا آنگلوساکسون بله دقیقاً مردم بله مردم می گویند من مشاهدات جالبی در

observation there yeah I don't think anybody's ever made that observation before now where

آنجا داشته ام بله فکر نمی کنم کسی قبلاً چنین مشاهداتی را انجام داده باشد اکنون

is it together I think I'm going to go back to find where it was I have a European nose

کجاست. فکر می کنم من برگردم تا پیدا کنم کجا بود من یک بینی اروپایی

because I'm I have a lot of French in me the French people have sort of big noses don't

دارم چون فرانسوی‌های زیادی در درونم دارم، فرانسوی‌ها بینی‌های بزرگی دارند،

they great French people often have quite big sort of hooked noses oh goodness sake

نه فرانسوی‌های بزرگ اغلب بینی‌های

well they yes I've never seen a French person with the big nose I think they do I think

قلاب‌دار دارند. دیدم یک فرد فرانسوی با بینی بزرگ من فکر می کنم آنها من فکر می کنم

generally French people are renowned for having not being racist or anything because making

عمومی فرانسوی‌های متحد به این‌که نژادپرست یا هیچ چیز دیگری نداشتند شهرت دارند،

an observation here maybe I'm being a bit reckless in what I'm saying baby but yes there

زیرا در اینجا مشاهده می‌کنم شاید من در صحبت‌هایم کمی بی‌احتیاط هستم عزیزم، اما بله

is a good chance I know de Bergerac wasn't he a famous French person with a big nose

شانس زیادی وجود دارد که می‌دانم د برژراک یک فرانسوی مشهور نبوده است. شخص با دماغ بزرگ

des mousse de mousse says oh you are very close to achieving 800,000 subscribers yes

می گوید اوه شما به 800000 مشترک نزدیک شده اید بله

we are on our way to reaching 800,000 subscribers on YouTube and before I get to a million of

ما در راه رسیدن به 800000 مشترک در یوتیوب هستیم و قبل از اینکه به یک میلیون نفر برسم،

course I've worked out Steve that I will be 63 by the time we get to a million subscribers

البته من متوجه شدم که استیو خواهم بود. 63 تا زمانی که به یک میلیون

well let's see if we can we can bring that forward yes I appealing please anybody who

مشترک برسیم، بیایید ببینیم که آیا می‌توانیم آن را پیش ببریم، بله، لطفاً هرکسی

hasn't subscribed to mr. Duncan don't forget like and subscribe yes there it is please

که مشترک Mr. دانکن فراموش نکنید لایک و سابسکرایب کنید بله همینطور است لطفا

subscribe please like and please subscribe you might not realise it but when you like

سابسکرایب کنید لطفا لایک کنید و لطفا سابسکرایب کنید شاید متوجه نشوید اما وقتی

a video it actually encourages YouTube to tell other people did you know that I didn't

ویدیویی را دوست دارید در واقع یوتیوب را تشویق می کند که به دیگران بگوید آیا می دانستید که من نمی دانستم

maybe you don't maybe you didn't realise so when you do that you see when you do that

شاید شما این کار را انجام دهید. شاید متوجه نشده باشید، بنابراین وقتی این کار را انجام می دهید، می بینید که وقتی این کار را

on YouTube you are actually helping my videos to be seen by other people so like and subscribe

در یوتیوب انجام می دهید، در واقع به دیده شدن ویدیوهای من توسط افراد دیگر کمک می کنید پس لایک کنید و مشترک شوید

and I suppose also I should mention my my website again so there is now a website that

و فکر می کنم همچنین باید دوباره وب سایت خود را ذکر کنم تا وجود داشته باشد. اکنون یک وب سایت که

you can go to which which is pretty good Cory V has used another expression less haste more

می توانید به آن بروید که بسیار خوب است Cory V از عبارت دیگری استفاده کرده است، کمتر عجله کنید سرعت بیشتر،

speed so that means don't be quite so cautious move forward a bit faster that is an expression

به این معنی که خیلی محتاط نباشید کمی سریعتر به جلو حرکت کنید، این عبارتی است

you sometimes see somebody might say to you at work who thinks that they're not you're

که گاهی اوقات می بینید که ممکن است کسی به شما بگوید. در محل کار که فکر می کند شما

not progressing fast enough in whatever field of work that you're doing and they might say

نیستید، در هر زمینه کاری که انجام می دهید به اندازه کافی سریع پیشرفت نمی کنید و ممکن است

to you less haste more speed in other words don't be so cautious just crack on with it

به شما بگویند کمتر عجله کنید سرعت بیشتر، به عبارت دیگر اینقدر محتاط نباشید.

and do it do the job a bit faster hmm sometimes you can be over and oolitic alene tasks and

و آن را انجام دهید کار را کمی سریعتر انجام دهید شما می‌توانید تمام شده باشید و کارها را به پایان برسانید و

that will hold you back from making progress and you have to strike a balance quite often

این شما را از پیشرفت باز می‌دارد و اغلب باید تعادل برقرار

don't you mister don't we having a measured cautious approach but also making some progress

کنید، آیا ما یک رویکرد محتاطانه سنجیده نداریم، بلکه در

toward your goal at the same time you have to strike a balance somewhere yes here's another

جهت رسیدن به هدفتان پیشرفت می‌کنیم. در همان زمان باید تعادلی را در جایی ایجاد کنید، بله اینجا یکی دیگر است،

one so maybe you decide to do something maybe you have thought about it Steve and then you

بنابراین شاید تصمیم بگیرید کاری انجام دهید، شاید به آن فکر کرده باشید استیو و بعد

think I'm going to do it anyway yes you say what the hell I'm going what the hell let's

فکر می کنید که من به هر حال آن را انجام خواهم داد، بله، شما بگویید چه لعنتی دارم می روم لعنتی بیایید این

do it so a friend might say shall we go on holiday to Antarctica for a week would you

کار را انجام دهیم تا یکی از دوستان بگوید آیا ما برای یک هفته تعطیلات به قطب جنوب برویم آیا

like to come to to Antarctica and Antarctica Antarctica it's not easy to say by the way

دوست دارید به قطب جنوب و قطب جنوب

so would you like to come to Antarctica with with nice Arctica Antarctica good job I'm

بیایید. خوب قطب جنوب کار خوب است من

here and also I think Greta will be coming as well wearing a bit thin mr. dink I don't

اینجا هستم و همچنین فکر می کنم گرتا نیز با کمی لاغر شدن آقای. دینک من فکر نمی

think Greta wants to come with us hmm so you might say oh I don't really think it's a good

کنم گرتا بخواهد با ما بیاید، امم، بنابراین شما ممکن است بگویید اوه، من واقعا فکر نمی کنم این ایده خوبی

idea I don't think it's a good idea but what the hell yes let's do it oh I'm not sure shall

باشد، فکر نمی کنم این ایده خوبی باشد، اما چه جهنمی بله، بیایید این کار را انجام دهیم، اوه من نیستم

we yeah exactly do it let's go on holic when you use that expression it's often you're

مطمئناً بله دقیقاً این کار را انجام خواهیم داد، بیایید وقتی از این عبارت استفاده

you're you're you you've given up being analytical about something and weighing up all the pros

and cons yes you've just said oh let's just do it just do what the hell yes you know you

می‌کنید، به طور کلی ادامه دهیم. گفت اوه بیا فقط این کار را انجام دهیم، بله می‌دانی

know you're not worried about what might happen let's do it let's go out tonight and we're

می‌دانی که نگران چیزی نیستی که ممکن است اتفاق بیفتد، بیا این کار را انجام دهیم، بیایید امشب بیرون برویم و

going to go into every pub in much wenlock and I might say oh no I'm not sure we want

ما می‌خواهیم به هر میخانه‌ای در مدت زمان کوتاهی برویم و من ممکن است بگویم اوه نه من مطمئن نیستم که بخواهیم

to do that mr. Duncan but you might say Oh come on we'll have a nice time come on oh

این کار را انجام دهیم. دانکن اما ممکن است بگویی اوه بیا ما اوقات خوشی را سپری خواهیم کرد بیا اوه

and then you might think I haven't been out for long what the hell let's go and do it

و بعد ممکن است فکر کنی که من مدت زیادی است که بیرون نرفته ام.

let's do it let's be reckless even if it's just for one night Cory V says I am French

یک شب کوری وی می گوید من فرانسوی

and I have a little nose mr. Steve well it's just because serrano de Bergerac had a big

هستم و یک بینی کوچک دارم آقای. استیو خوب این فقط به این دلیل است که سرانو دو برژراک

nose but don't forget he was unusual by having a big nose so it wasn't because everyone in

بینی بزرگی داشت، اما فراموش نکنید که او با داشتن بینی بزرگ غیرعادی بود، بنابراین به این دلیل نبود که همه در

France had big noses we can't really it was because serrano de Bergerac had a big nose

فرانسه بینی های بزرگی داشتند، ما نمی توانیم واقعاً به این دلیل بود که سرانو دو برژرک بینی بزرگ داشت. بینی بزرگ

but no one else did you know what they say about men with big noses don't you mr. Duncan

اما هیچ کس نمی دانستید در مورد مردان با بینی بزرگ چه می گویند. دانکن

big handkerchiefs very quick is that very quick was that a genuine laugh everything

دستمال های بزرگ خیلی سریع است که خیلی سریع این بود که یک خنده واقعی بود همه چیز

that yes well are you Cory are you male or female okay are you a man or a woman I'm guessing

که بله خوب هستی کوری مرد هستی یا زن خوب هستی مرد هستی یا زن من حدس

you're a woman oh of course don't forget one of the many other genders that exist as well

می زنم شما یک زن هستید اوه البته فراموش نکنید یکی از بسیاری از جنسیت های دیگری که وجود دارد،

oh yes there's not just two now you know you are in trouble now I'm in trouble you see

اوه بله، فقط دو نفر نیستند، حالا می دانید که شما در مشکل هستید، من در مشکل هستم، می بینید،

I think that deserves ended some you know what that deserves that deserves a yes how

فکر می کنم که سزاوار برخی از آنها به پایان رسیده است، شما می دانید که لیاقت چه چیزی است که لیاقت یک بله را دارد چگونه

dare you yes you've got to be very careful now in I don't know if other countries are

جرات می کنید بله الان باید خیلی مراقب باشی من نمی‌دانم کشورهای دیگر

the same but you can't just say there are two genders anymore you can't just say male

هم همینطور هستند یا نه، اما دیگر نمی‌توان گفت که دو جنسیت وجود دارد، نمی‌توان گفت فقط مرد

and female there are all that are about I think that the last count somebody said I

و زن همه چیزهایی هستند که به نظر من مربوط می‌شود. که آخرین شمارش یکی گفت من

saw somebody on television saying that there were 12 different genders now I think it's

کسی را در تلویزیون دیدم که می گفت 12 جنسیت مختلف وجود دارد اکنون فکر می کنم این

no I think it's about isn't it about 40 there's about 40 shorts that many is it mister anyway

نه من فکر می کنم درباره آن است آیا حدود 40 نیست حدود 40 شورت وجود دارد که بسیاری از آنها به هر حال

that's a whole new subject that that's it we don't want to get into mainly because I

این موضوع کاملاً جدید است که این موضوع ما نمی‌خواهیم به آن بپردازیم زیرا

don't know very much about so if if we at some point today if we miss gender you I'm

من اطلاعات زیادی در مورد آن ندارم اگر ما امروز در مقطعی از جنسیت خود را از دست دادیم، من از این

very sorry about that but to be honest with you I am really confused by it to be honest

بابت بسیار متاسفم، اما برای صادق بودن با شما، من واقعاً با آن گیج شده‌ام که صادقانه بگویم

and and yes I know yes Ralphie says May it's a very good point Ralphie's sometimes we have

و بله، می‌دانم که بله، رالفی می‌گوید ممکن است این نکته بسیار خوبی است گاهی اوقات رالفی ما

to take a risk and you're absolutely right if you don't take risks in life then you won't

باید ریسک کنیم و شما کاملاً درست می گویید اگر در زندگی ریسک نکنید،

achieve very much but you can take risks and fail hmm but then you can try again just failing

به موفقیت زیادی نخواهید رسید، اما می توانید ریسک کنید و شکست بخورید، اما بعد می توانید دوباره تلاش کنید، فقط شکست

doesn't mean in it's like learning English you might you might fail an exam but you'll

به این معنی نیست مثل یادگیری زبان انگلیسی است که ممکن است در امتحان مردود شوید اما

learn from that mistake and then you will be better the next time yes you do have to

از آن اشتباه درس خواهید گرفت و دفعه بعد بهتر خواهید بود بله

take risks in life it doesn't have to be a risk that means involving putting your life

باید در زندگی ریسک کنید. زندگی شما

in danger no but you have to take some risks otherwise you often won't achieve very much

در خطر نیست، اما باید ریسک هایی را بپذیرید، در غیر این صورت اغلب چیزهای زیادی به دست نمی آورید

and the people that achieve the most in life are often the people that take the most risks

و افرادی که بیشترین دستاوردها را در زندگی به دست می آورند، اغلب افرادی هستند که بیشترین ریسک را می کنند،

but the difference between the people that take risks and achieve something and the people

اما تفاوت بین افرادی که ریسک می کنند و به موفقیت می رسند. چیزی و افرادی

that take risks that don't is that people that take the risks and fail keep on trying

که ریسک می‌کنند و نمی‌کنند همان افرادی هستند که ریسک می‌کنند او خطر می کند و شکست می خورد و به تلاش کردن

and learn from their mistakes will carry on and on and on eventually their each huge have

و درس گرفتن از اشتباهات آنها ادامه می دهد و ادامه می دهد و در نهایت هر یک از آنها

huge achievement of course it can kill you as well being reckless so sometimes if you

دستاوردهای بزرگی دارند البته می تواند شما را بکشد و همچنین بی پروا بودن شما را بکشد، بنابراین گاهی اوقات اگر

do something may be a dangerous sport maybe you just decide to climb up the side of the

کاری انجام می دهید ممکن است یک ورزش خطرناک باشد. تصمیم بگیرید

Eiffel Tower without any support so you climb all the way up there but somebody did that

بدون هیچ گونه حمایتی از کنار برج ایفل بالا بروید، بنابراین تا انتها از آنجا بالا بروید، اما اخیراً کسی این کار را انجام

recently but just before you get to the top you slip and you fall and you you just end

داده است، اما درست قبل از رسیدن به قله، می لغزید و سقوط می کنید و در

up on the ground so it may have seemed like a good idea at the time but unfortunately

نهایت روی زمین می مانید. شاید در آن زمان ایده خوبی به نظر می رسید، اما

well sometimes a decision can turn out to be a bad decision so being reckless sometimes

متأسفانه گاهی اوقات یک تصمیم می تواند تصمیم بدی باشد، بنابراین گاهی اوقات بی پروا بودن

can be a little thing yes being reckless is different to taking a risk if you take a risk

می تواند یک چیز کوچک باشد، بله، بی پروا بودن با ریسک کردن متفاوت است اگر ریسکی را انجام دهید

that doesn't mean that it's being you're being reckless it just means that you are making

. این به این معنی است که شما بی پروا هستید، این فقط به این معنی است که شما

a decision to do something and you're not entirely certain of the outcome but it's not

تصمیم می گیرید کاری را انجام دهید و کاملاً از نتیجه آن مطمئن نیستید، اما این

something that's going to necessarily be very dangerous I think have we yes it says though

چیزی نیست که لزوماً خیلی خطرناک باشد، فکر می کنم آیا ما بله می گوید هفتم

there's only three people watching oh no it's gone back to 150 I don't know what I've been

اوه فقط سه نفر دارند تماشا می‌کنند، نه، به 150 بازگشته است، نمی‌دانم چه چیزی آفلاین بوده‌ام، نه اشکالی

offline no it's okay it's just it's just YouTube YouTube at the moment is really weird I don't

ندارد، فقط YouTube YouTube در حال حاضر واقعاً عجیب است، من

know what they're doing at YouTube please YouTube can you sort out what's going on there

نمی‌دانم آنها در چه کار می‌کنند یوتیوب لطفاً یوتیوب می توانید مرتب کنید که آنجا چه خبر است

I think my web my website works better than YouTube yes you have a mr. Duncan's website

من فکر می کنم وب من وب سایت من بهتر از YouTube کار می کند بله شما یک آقای دارید. وب سایت دانکن

you show no restraint so you show no restraint you don't hold back maybe you are expressing

شما هیچ خویشتنداری نشان نمی دهید، بنابراین خودداری نشان نمی دهید، خودداری نمی کنید، شاید در حال ابراز

your feelings about something yes so you show no restraint you don't hold back you tell

احساسات خود در مورد چیزی هستید بله، بنابراین خودداری نشان نمی دهید، خودداری نمی کنید به

everybody what you're thinking they know exactly what you think there is no caution you also

همه بگویید که چه فکر می کنید آنها دقیقا می دانند که شما چه چیزی را می دانند. فکر می کنم هیچ احتیاط وجود دارد شما همچنین

don't see mr. Duncan you don't hesitate well I did tell you that we're going in 10 minutes

نمی بینید آقای. دانکن تو تردید نکن خوب من بهت گفتم که تا 10 دقیقه

I'm grateful I am well yes maybe I want to go for a run before a case down okay then

دیگه میریم ممنونم حالم خوبه بله شاید بخوام برم قبل از اینکه پرونده رو بررسی کنم خوب پس

that's good Steve that's good information are we are we coming with you no okay don't

این خوبه استیو که اطلاعات خوبی داره ما هستیم ما با شما می آییم نه باشه، درنگ نکن، درنگ نکن،

hesitate don't hold back don't hesitate so maybe a person is in need of help or maybe

دریغ نکن، شاید فردی به کمک نیاز داشته باشد یا

they are in a bad situation that they can't control and perhaps you give them your phone

شاید در شرایط بدی است که نمی تواند کنترل کند و شاید شما شماره تلفن خود را به او بدهید.

number so maybe I will give you my phone number and I might say look if you want to talk to

پس شاید شماره تلفنم را به شما بدهم و شاید بگویم نگاه کنید اگر می خواهید با

someone don't hesitate to call me so don't hesitate don't think about it don't hesitate

کسی صحبت کنید دریغ نکنید با من تماس بگیرید پس دریغ نکنید به آن فکر نکنید

don't wait don't put it off it means that you don't mind I often use that phrase when

دریغ نکنید منتظر نباشید آن را کنار بگذارید یعنی برایتان مهم نیست که من اغلب وقتی

I'm dealing with my customers at work all right they might ask me for some information

با مشتریانم در محل کار سروکار دارم از این عبارت استفاده می کنم، ممکن است از من اطلاعاتی بخواهند

and I might give that information to them and then they might reply and say thank you

و من ممکن است آن اطلاعات را به آنها بدهم و سپس آنها پاسخ دهند و بگویند

very much and I might then reply back and say well if you ever need any help from me

بسیار سپاسگزارم و ممکن است پاسخ بدهم و بگویم اگر دوباره به کمک من نیاز دارید

again don't hesitate to get into it you it's an expression that just means you're trying

دریغ نکنید که وارد آن شوید. این فقط به این معنی است که شما سعی

to suggest to them not to not to think about hmm whether they should contact you or not

می کنید به آنها پیشنهاد دهید که به این فکر نکنند که آیا آنها باید با شما تماس بگیرند یا نه،

they should just do it anyway don't hesitate fruit zombie oh I like this one fruit zombie

آنها باید این کار را به هر حال انجام دهند.

says fortune favours the bold yes yes yeah sometimes you do have to be brave and take

بله بله بله گاهی اوقات شما باید شجاع باشید

a risk take a risk you might say that doing this is taking a risk as I said earlier because

و ریسک کنید و ریسک کنید ممکن است بگویید که انجام این کار ریسک کردن است همانطور که قبلاً گفتم زیرا

we put ourselves in the public domain if you go to Facebook if you look at my Facebook

اگر به فیس بوک من نگاه کنید اگر به فیس بوک بروید خود را در مالکیت عمومی قرار می دهیم.

page I am now classed as a public figure I'm now a public figure because I've been in the

صفحه من اکنون به عنوان یک شخصیت عمومی طبقه بندی می شوم من اکنون یک شخصیت عمومی هستم زیرا سال ها در

public domain for so many years even Facebook has given me a little blue tick it says that

مالکیت عمومی بوده ام حتی فیس بوک نیز یک تیک آبی به من داده است که می گوید

I'm actually a public figure so because I've been doing this for so long Steve I'm now

من در واقع یک شخصیت عمومی هستم. من مدت زیادی است که این کار را انجام می دهم استیو من اکنون به

officially a public figure whatever that means so that's it because now I'm out there I can't

طور رسمی یک چهره عمومی هستم هر چه معنی داشته باشد پس همین است زیرا اکنون من آنجا هستم نمی توانم آن را از بین ببرم وقتی به آن فکر می کنید پس

take that away when you think about it it's very hard to take that back so maybe sometimes

گرفتن آن بسیار سخت است بنابراین شاید

you have to be a bit bold or a bit brave to do certain things and I think this is a good

گاهی اوقات برای انجام برخی کارها باید کمی جسور یا کمی شجاع باشید و من فکر می کنم این یک مثال خوب است،

example but most of us when you think about it most of us in our line if you percent of

اما بسیاری از ما وقتی به آن فکر می کنیم، اکثر ما در خط خود، اگر شما درصد

people in work particularly in work will often stay in the same job for many many years because

افراد شاغل به خصوص در محل کار، اغلب سال ها در همان شغل باقی می مانند، زیرا

you get very safe I'm an exact example of that and work for the same company for the

شما بسیار ایمن هستید. یک مثال دقیق از آن و کار در یک شرکت در

last 23 years I probably should have taken a risk and applied for jobs with other companies

23 سال گذشته احتمالاً باید ریسک می‌کردم و برای کار در شرکت‌های دیگر درخواست می‌کردم

and a lot of people will relate to this because when you do that you often what you often

و بسیاری از مردم با این موضوع ارتباط برقرار می‌کنند، زیرا وقتی این کار را انجام می‌دهید اغلب چیزی را

forget just what value you do have at work and how good you are at something and if you

فراموش می‌کنید. فقط ارزشی که در کار دارید و چقدر در کاری خوب هستید و اگر

update your CV go for job interviews you might be offered more pay mm-hmm and the job might

رزومه خود را به روز کنید برای مصاحبه شغلی به شما پیشنهاد می شود و ممکن است شغل

be more interesting you have more responsibility fortune favours the bold take a bit of a risk

جالب تر باشد شما مسئولیت بیشتری دارید.

in terms of financial matters people often a very cautious and they will just put their

از نظر مسائل مالی کمی ریسک است، مردم اغلب بسیار محتاط هستند و فقط پول خود

money into a low-interest bank account when maybe they should be investing it in stocks

را در یک حساب بانکی با بهره کم قرار می دهند، در حالی که شاید باید آن را در سهام و سهام سرمایه گذاری کنند،

and shares because overall a long period of time you're likely to get a much better return

زیرا به طور کلی یک دوره طولانی مدت شما به احتمال زیاد خیلی بازگشت بهتر است،

although we're not not experts on there no but just yeah another example would be I've

اگرچه ما در این زمینه متخصص نیستیم، اما بله، مثال دیگر این است که

got a very good example in mr. Duncan when it comes to moving house in the UK the costs

من یک مثال بسیار خوب در Mr. دانکن وقتی صحبت از خانه تکانی در بریتانیا به میان می‌آید،

of properties have have generally gone up by far more than inflation over the years

هزینه‌های ملک در طول سال‌هایی که ما ۲۰ سال در خانه‌ای در ولورهمپتون ماندیم معمولاً بسیار بیشتر از تورم افزایش یافته است.

we stayed in a house of Wolverhampton for 20 years in that period of time I got friends

that have moved two or three times in that period and because of that and the value of

سه بار در آن دوره و به همین دلیل و ارزش

their house had gone up they took that risk and they're now living in houses worth twice

خانه آنها بالا رفته بود، آنها این ریسک را کردند و اکنون در خانه هایی زندگی می کنند که ارزش دو برابر

the value of the house we're living in so yes taking a bit of a risk throwing caution

خانه ای که ما در آن زندگی می کنیم، بنابراین بله کمی ریسک کنید. احتیاط را

to the wind and but yeah yeah well talking of investing in shares you might often hear

به باد می دهید، اما بله، بله، خوب در مورد سرمایه گذاری در سهام صحبت می کنید، ممکن است اغلب

a person say get in quick getting quick so get in quick so maybe there is an opportunity

از شخصی بشنوید که می گوید سریع وارد شوید، پس سریع وارد شوید تا شاید فرصتی

that comes along maybe there is an investment that you can actually put some money in and

پیش بیاید، شاید سرمایه گذاری وجود داشته باشد که واقعاً بتوانید آن را انجام دهید. مقداری پول و

maybe in the future it will make you a lot of cash they might say oh don't wait don't

شاید در آینده برای شما پول نقد زیادی به همراه داشته باشد، آنها ممکن است بگویند اوه منتظر نمانید،

hesitate get in quick don't hang around or maybe getting quickly but you will often hear

دریغ نکنید سریع وارد شوید، یا شاید سریع دریافت کنید، اما اغلب این جمله را می شنوید

this said get in quick don't hesitate don't wait get in quick or else you might out you

که می گویند سریع وارد شوید. دریغ نکنید منتظر نباشید سریع وارد شوید و ممکن است

miss 100% of the shots you don't take yes sir as long as the risk is as long as the

100% از عکس‌هایی که نمی‌گیرید را از دست بدهید، بله قربان، تا زمانی که

risk is you you've got a fallback plan and you're not going to lose everything then you

خطر این باشد که شما یک برنامه عقب‌نشینی دارید و همه چیز را از دست نمی‌دهید.

know it's it's you only live once yes nothing ventured nothing gained yes nothing ventured

فقط یکبار زندگی میکنی بله هیچی جرأت نکردی چیزی بدست نیاوردی بله هیچی جرأت نکردی

nothing gained take a risk sometimes you have to as you said just sometimes in life you

چیزی بدست آوردی ریسک کن گاهی مجبوری همانطور که گفتی فقط گاهی در زندگی

have to take a risk you have to push yourself forward to do something maybe business I always

باید ریسک کنی باید خودت را به جلو هل بدهی تا کاری انجام بدهی شاید تجارت من همیشه

think business is risk always yes I don't think there's any such thing as business that

فکر می کنم کسب و کار همیشه ریسک است بله، من فکر نمی کنم چیزی به نام تجارت وجود داشته باشد

is definitely going to make money for you there's no such thing so all business is a

که قطعاً برای شما پول درآورد، چنین چیزی وجود ندارد، بنابراین همه مشاغل یک

risk but sometimes you just have to take a risk maybe you might say that my new website

ریسک هستند، اما گاهی اوقات شما فقط باید ریسک کنید، شاید ممکن است بگویید که من وب‌سایت جدید

is me taking a risk so I'm not I'm not sure what the outcome would be make making livestreams

یعنی من ریسک می‌کنم، بنابراین مطمئن نیستم که نتیجه آن چه خواهد بود ساختن پخش زنده

rather than pre-recorded one yes this is risk yeah this is a big big risk it's successful

و نه از قبل ضبط‌شده، بله، این ریسک است، بله، خطر بزرگی است، موفقیت‌آمیز است،

so you could probably say that it was a it was a well judged thing to do I still think

بنابراین احتمالاً می‌توانید بگویید که این یک کار خوب قضاوت شده بود، من هنوز فکر

it's a big risk so take a risk you do something Nana says you're a hero of the English teaching

می کنم ریسک بزرگی است پس ریسک کن و کاری را انجام بده که نانا می گوید تو قهرمان دنیای آموزش زبان انگلیسی هستی

world really thank you Anna that's very kind of you yes a calculated risk yes it means

واقعا متشکرم آنا که خیلی لطف کردی بله ریسک حساب شده بله به این معنی است

that you're you're taking a jump forward but you've you've done as much assessment of that

که داری یک جهش به جلو می کنی اما شما تا جایی که

risk you're going to take as you possibly could so investing in stocks and shares for

ممکن است ارزیابی ریسکی را که قرار است بپذیرید انجام داده اید، بنابراین سرمایه گذاری در سهام و سهام، به

example a calculated risk would be to to have a balanced portfolio so that you're investing

عنوان مثال، یک ریسک محاسبه شده، داشتن یک سبد متوازن است تا در موارد زیادی سرمایه گذاری کنید

in lots of different areas so you might put lots of money into it but you're not putting

. در زمینه‌های مختلف، بنابراین ممکن است پول زیادی را صرف آن کنید، اما

it into just one company for example which would be a very big risk mean taking a calculated

برای مثال آن را فقط در یک شرکت قرار نمی‌دهید که ریسک بسیار بزرگی خواهد بود، یعنی ریسک حساب

risk you've thought about it and you've you've weighed up all the possible things that could

شده‌ای را انجام دهید که در مورد آن فکر کرده‌اید و انجام داده‌اید. همه چیزهای احتمالی را که ممکن

go wrong but you still think there's a very high chance of what you're doing will be successful

است اشتباه پیش برود، سنجید، اما هنوز فکر می‌کنید که احتمال موفقیت کاری که انجام می‌دهید

so therefore you can say I'm going to do that the other thing we're risking money with investments

بسیار زیاد است، بنابراین می‌توانید بگویید من این کار را انجام می‌دهم.

is quite often you'll hedge your bets is that good phrase hedge abets yes hedge abets yes

اغلب اوقات شما شرط های خود را پوشش می دهید این است که عبارت خوب hedge abets yes hedge a شرط‌بندی بله،

it is an expression for example yes if you hedge your bets it means that you you put

این یک عبارت است برای مثال بله، اگر شرط‌های خود را پرچین کنید، به این معنی است که

you put risk into into other lots of different areas spreading your reading your risk it's

شما ریسک را در حوزه‌های مختلف دیگری قرار می‌دهید و خواندن شما را در معرض خطر

a bit like going to a roulette table and you put your little chips on many parts of the

قرار می‌دهید. در بسیاری از قسمت‌های

table so you might lose some money but then you might gain a lot of money from one of

میز، بنابراین ممکن است مقداری پول از دست بدهید، اما بعد از آن ممکن است از یکی

the things that you put the chips on so investing is a little bit like that so a lot of people

از چیزهایی که تراشه‌ها را روی آن قرار می‌دهید، پول زیادی به دست آورید، بنابراین سرمایه‌گذاری کمی شبیه به آن است، بنابراین افراد زیادی

will hedge their bets it means they will spread them around like yes if they're betting on

شرط‌های خود را پوشش می‌دهند. یعنی اگر روی اسب ها شرط بندی می کنند آنها را مثل بله پخش می کنند

the horses are you surprised that I know that yes if you're a gambling person and for example

آیا تعجب می کنید که من می دانم که بله اگر قمارباز هستید و برای مثال

if you if you if you gamble on horses or the ponies as they say in America I think then

اگر شما اگر روی اسب ها یا اسب ها قمار می کنید همانطور که می گویند بله آمریکا فکر می کنم در آن

you might not put say you've got a hundred pounds that you want to gamble instead of

صورت ممکن است نگویید صد پوند دارید که می خواهید قمار کنید به جای

putting it all on one horse you might put it on a few yes hedge abets anyway we must

اینکه همه آن را روی یک اسب بگذارید، ممکن است آن را روی چند نفر قرار دهید.

move on go blindly I like this Belarusia Belarus is going by Belarusia of a good rest of your

بلاروس در حال رفتن با بلاروس است و استراحت خوبی در

day go blindly to go blindly is to do something without maybe any experience any knowledge

روز شما دارد کورکورانه رفتن به معنای انجام کاری است بدون اینکه شاید هیچ تجربه‌ای در

of something so you go blindly you pursue something you you start your journey but you

مورد چیزی داشته باشید، بنابراین کورکورانه به دنبال چیزی می‌روید که سفر خود را شروع می‌کنید اما

don't really know where you will end up you don't know what will happen or maybe also

واقعاً نمی‌دانید به کجا می‌رسید، نمی‌دانید چه اتفاقی خواهد افتاد یا شاید همچنین

you have no experience or knowledge so you might go blindly into something going blind

شما هیچ تجربه یا دانشی ندارید، بنابراین ممکن است کورکورانه به سراغ چیزی بروید که کور می‌شود،

yeah there's another way of using that expression maybe you get married and you've never been

بله، روش دیگری برای استفاده از آن عبارت وجود دارد، شاید شما ازدواج کنید و

married before despite all of the warnings from everyone else telling you not to do it

با وجود تمام هشدارهایی که دیگران به شما می‌گویند این کار را انجام ندهید، هرگز ازدواج نکرده‌اید.

you you still decide to Oh blindly into the marriage because you've never been married

شما هنوز تصمیم می‌گیرید کورکورانه وارد ازدواج شوید، زیرا هرگز قبلاً ازدواج

before you've never had experience of that thing so you don't know you don't know what

نکرده‌اید، هرگز تجربه آن چیزی را نداشته‌اید، بنابراین نمی‌دانید که نمی‌دانید چه

will happen you can't see what's going to happen but you do it anyway and you might

خواهد شد، نمی‌توانید ببینید چه اتفاقی می‌افتد. اما شما این کار را به هر حال انجام می دهید و ممکن است

say that that was reckless hmm here's another one we are coming up to two hours we are been

بگویید که این بی پروا بود هوم اینجا یکی دیگر است که ما می آییم تا دو ساعت ما دو ساعت است که اینجا هستیم،

here for two hours can you believe it oh here's a good one I like this one what does this

باورتان می شود آه این یکی خوب است من این یکی را دوست دارم این

mean to you out there your leap of faith I like this one now this this conjures this

برای شما چه معنایی دارد جهش فا شما وجود دارد من الان این یکی را دوست دارم این تداعی کننده

brings around many thoughts and feelings I always think if you have a leap of faith it

افکار و احساسات بسیاری است. من همیشه فکر می کنم اگر ایمان جهشی داشته باشید

means you do something based on a belief you're going away Steve Ryback says I'm getting tired

به این معنی است که کاری را بر اساس این باور انجام می دهید که در حال رفتن هستید استیو رایبک می گوید من دارم خسته می شوم

mr. Duncan I like the way Steve slowly disappears so your leap of faith is is on something that

آقای. دانکن من دوست دارم که استیو به آرامی ناپدید می شود، بنابراین جهش ایمان شما به چیزی است که

you believe in personally so maybe a thing that you believe will be the right thing to

شما شخصاً به آن اعتقاد دارید، بنابراین ممکن است چیزی که شما معتقدید

do based on your own belief so something that comes from within maybe the thing you believe

بر اساس باور خودتان کار درستی باشد، بنابراین چیزی که از درون می آید، شاید همان چیزی باشد. شما

in a leap of faith sometimes we all do things based on leaps yes a faith it's often when

به یک جهش ایمانی اعتقاد دارید گاهی همه ما کارها را بر اساس جهش انجام می‌دهیم، بله یک ایمان، اغلب وقتی

you've got gaps in knowledge about something that you might take a leap of faith so for

در دانش شما در مورد چیزی شکاف دارید، ممکن است یک جهش ایمانی داشته باشید،

example if you were interviewing somebody for a new job if you were interviewing a new

مثلاً اگر برای یک شغل جدید با کسی مصاحبه می‌کنید. اگر در حال مصاحبه با یک

person for a particular role you might have certain bits of information about them but

فرد جدید برای نقش خاصی بودید، ممکن است اطلاعات خاصی در مورد او داشته باشید،

you might not have all the information but from what you've seen of that person and the

اما ممکن است همه اطلاعات را نداشته باشید، اما از آنچه از آن شخص دیده اید و

questions you've asked you might be prepared to give them a job hmm and you might use expression

سؤالاتی که پرسیده اید، ممکن است آماده باشید. به آنها کاری بدهید و شما ممکن است

to a colleague oh I think they would be all right so yeah we don't know exactly whether

از یک همکار خود استفاده کنید، اوه من فکر می کنم آنها همه چیز خوبی خواهند داشت، بنابراین بله، ما دقیقا نمی دانیم که آیا

they will be able to do this job or not but I think from what they've said they will so

آنها می توانند این کار را انجام دهند یا نه، اما من فکر می کنم با توجه به صحبت های آنها پس

let's take a leap of faith hmm I believe it in this particular person I think they will

بیایید یک جهش کنیم با ایمان هوم، من به این شخص خاص معتقدم، فکر می کنم

be good I don't know for certain because I haven't got all the information but I will

خوب خواهند بود، مطمئناً نمی دانم زیرا من تمام اطلاعات را در اختیار ندارم،

take a leap of faith and offer them the job I like this expression I'll be honest with

اما یک جهش ایمانی انجام می دهم و به آنها شغلی را پیشنهاد می کنم که این عبارت را دوست دارم با شما صادق

you I lied I do like this because we often do things in life without really knowing what

باشم، دروغ گفتم، اینطوری می‌کنم، زیرا ما اغلب در زندگی کارهایی را انجام می‌دهیم، بدون اینکه واقعاً بدانیم

the consequence will be so I'm going to get Steve sort of a pole or tie him to something

نتیجه چه خواهد بود، بنابراین من می‌خواهم استیو را به نوعی میله‌ای بگیرم یا او را به

next week so he doesn't keep disappearing off the screen yes yes I like this leap of

چیزی ببندم تا او انجام ندهد. از صفحه نمایش ناپدید شوید بله بله من این جهش

faith this is though it might seem like a strange thing to me lot for me to like because

ایمانی را دوست دارم، اگرچه ممکن است برای من چیز عجیبی به نظر برسد که دوستش داشته باشم زیرا

I don't have faith as a in religion I'm not a religious person however sometimes you have

به عنوان یک دین اعتقادی ندارم ، اما فردی مذهبی نیستم گاهی اوقات باید

to have faith in yourself and your abilities so you can have inner faith I suppose in that

به خودت و توانایی هایت ایمان داشته باشی تا بتوانی ایمان درونی داشته باشی، من فکر می کنم

sense you are doing something based on your self belief as well which is a thing that

از این نظر بر اساس باور خودت هم کاری انجام می دهی که این چیزی است که

I'm I'm a very big fan of something I've learned a lot about over the past somebody might come

من طرفدار خیلی زیادی هستم. من چیزهای زیادی در مورد گذشته آموخته ام که ممکن

to you with an investment opportunity and you know the person quite well that's coming

است کسی با یک فرصت سرمایه گذاری نزد شما بیاید و شما شخصی را به خوبی می

to you with that opportunity but you don't really know whether that investment is any

شناسید که با چنین فرصتی به سراغ شما می آید، اما واقعا نمی دانید که آیا این سرمایه گذاری

good or not but because you trust the person you have faith in them you might say okay

خوب است یا نه، اما چون به فردی که به او ایمان دارید اعتماد دارید، ممکن است بگویید بسیار خوب،

I'll put some money into this hmm I'll take a leap of faith but if you believe in that

من مقداری پول در آن سرمایه گذاری می کنم. این هوم، من یک جهش ایمان خواهم داشت، اما اگر به آن

person you don't necessarily believe in the investment itself it's just like the example

شخص اعتقاد دارید، لزوماً به خود سرمایه گذاری اعتقاد ندارید، دقیقاً مانند مثالی

I used about interviewing somebody at work quite often we have to make leaps of faith

است که در مورد مصاحبه با کسی در محل کار استفاده کردم، اغلب باید ایمان

because we don't have all the information at our disposal and we might have to make

داشته باشیم زیرا ما همه اطلاعات را در اختیار نداریم و ممکن است مجبور باشیم

a quick decision or or a decision yes quickly yes omus says this is very interesting omma

سریع تصمیم بگیریم یا یا تصمیمی بگیریم بله بله اوموس می گوید این خیلی جالب است اوما

says leap of faith is pursuing faith without applying rationality and intellect yes it

می گوید جهش ایمان دنبال کردن ایمان بدون به کارگیری عقلانیت و عقل است

comes from a feeling it doesn't necessarily mean that though I think that's the definition

بله از یک احساس کردن لزوماً به این معنی نیست که اگرچه من فکر می کنم این

of it yes but if you would see you it doesn't necessarily mean that you haven't applied

تعریف آن است بله، اما اگر شما را می بینید لزوماً به این معنی نیست که شما

any intellect or rationality into it that example I used about somebody at work you

هیچ عقل یا عقلانی را در آن به کار نبرده اید، مثالی که من در مورد شخصی در محل کار استفاده کردم. شما

would it just means the gap in the knowledge that you have for you to make a decision yes

فقط به معنای شکاف در دانشی است که برای تصمیم گیری دارید، بله،

but so quite often a leap of faith might come from some information we have but quite often

اما اغلب اوقات یک جهش ایمانی ممکن است از برخی اطلاعاتی که در اختیار داریم ناشی شود، اما اغلب

it's some I think the best the best way of looking at it Steve is you close your eyes

اوقات برخی از آنها هستند که من فکر می کنم بهترین راه برای نگاه کردن به آن است. استیو این است که چشمانت را می بندی

and you step forward to do it yes there's a moment where you suddenly think I will either

و برای انجام آن جلو می روی، بله لحظه ای است که ناگهان فکر می

do this or I won't do it so sometimes you just need that that faith in yourself that

کنی یا این کار را انجام خواهم داد یا این کار را انجام نمی دهم، بنابراین گاهی اوقات برای حرکت به جلو فقط به آن ایمان به خودت نیاز داری که

that belief to move forward and actually do something so I think yes I think that's a

آن باور و در واقع کاری انجام دهید بنابراین فکر می کنم بله، فکر می کنم این کار

good one we've got one more Steve one more one more jump in with both feet I like this

خوبی است، ما یک استیو بیشتر داریم، یکی دیگر یک پرش بیشتر با هر دو پا.

one you jump in with both feet you do something without hesitation you don't think too much

بیش از حد

about it you do it without putting too much thought or without hesitating I suppose you

در مورد آن این کار را بدون فکر زیاد یا بدون تردید انجام می‌دهید، فکر می‌کنم

jump in with both feet the opposite of that would be that you're just putting a toe just

با هر دو پا به داخل می‌پرید، برعکس آن این است که فقط یک انگشت پا را می‌گذارید،

put one toe in the water yes I like that one yes if you if you if somebody's being very

فقط یک انگشت را در آب قرار می‌دهید بله من آن یکی را دوست دارم بله اگر شما اگر کسی

cautious about doing something you might say that you I'll just dip my toe in the water

در انجام این کار بسیار محتاط است چیزی که شما ممکن است بگویید که شما فقط انگشت پام را در آب فرو می کنم

and see what it's you don't mean literally mmm that just mean if you were just to dip

و می بینم که چیست، منظور شما به معنای واقعی کلمه mmm نیست.

your toe in some water to see if it was cold dipping one toe in would give you an idea

در به شما ایده

of what it was like it's a figure of speech a figure of speech if you just jumped into

ای می دهد که چه شکلی است، یک شکل گفتاری است، اگر فقط

the into a lake with both feet you might be freezing cold so you might get a bit of a

با هر دو پا به داخل دریاچه بپرید، ممکن است سردتان باشد، بنابراین ممکن است کمی

shock but yes it just means testing your way forward but that expression means that you

شوکه شوید، اما بله، فقط به این معنی است که راه خود را به جلو آزمایش کنید، اما این عبارت به این معنی است که

don't you don't bother trying it out first to see what it could be like you just ghost

شما نمی‌توانید آن را امتحان کنید تا ببینید چه چیزی می‌تواند باشد، مثل اینکه شما فقط یک شبح

you just jump straight in yeah so this actually is figurative as well so you're not literally

می‌بینید و فقط مستقیم می‌پرید، بله، بنابراین این در واقع نمادین است، بنابراین شما به معنای واقعی

jumping into something we are using this as a figurative expression or I suppose an idiom

کلمه وارد چیزی نمی شویم که ما از این به عنوان یک عبارت مجازی استفاده می کنیم یا فکر می کنم یک اصطلاح

I think people are getting slightly confused with that the the use of our word faith we're

not meaning religious faith we're not meaning faith in religious connotations to the phrase

است. به عبارت

leap of faith it just means I mean religion is a faith yes but we're using it in a way

جهش ایمان فقط به معنای دین است یک ایمان بله، اما ما از

to to to express ordinary day-to-day things that you might and also generically faith

آن برای بیان چیزهای معمولی روزمره استفاده می کنیم که ممکن است شما و همچنین به طور کلی ایمان

is belief so faith is just belief having trust in either yourself or something else or maybe

یک باور است، بنابراین ایمان فقط باور داشتن اعتماد به خود یا چیز دیگری است یا

even yes we're not talking about or evilly jin-hee or even but we're not talking about

حتی شاید بله ما "در مورد یا شیطانی جین هی یا حتی اما ما در مورد آن صحبت نمی

that here we're not talking about religious faith no we're talking about faith in something

کنیم، ما در مورد ایمان مذهبی صحبت نمی کنیم، نه، ما در مورد ایمان به چیزی صحبت می کنیم

that you want to do that's what we're talking about although having said that some people

که شما می خواهید انجام دهید، این همان چیزی است که ما در مورد آن صحبت می کنیم. با وجود اینکه گفته ام برخی افراد

might use their religious faith for as a reason to do something so yes I am I do but that's

ممکن است از ایمان مذهبی خود به عنوان دلیلی برای انجام کاری استفاده کنند، بنابراین بله، من انجام می دهم، اما

the expression that's it leap of faith it's got nothing to do with religion that's it

این عبارت است که جهش ایمانی است، ربطی به دین ندارد،

yes I'm glad we've cleared that up so yes take the gamble yes so they will gamble they

بله، خوشحالم که این کار را انجام داده ایم.

will take a gamble it is a leap of faith that it is something you are stepping into the

این یک جهش ایمانی است که شما در حال قدم گذاشتن در

knowledge gap yes wrapping your knowledge somewhere or stepping into the unknown without

شکاف دانش هستید، بله، دانش خود را در جایی پیچیده کنید یا به ناشناخته ها

any real life you can do this thing or you think somebody else can you've got some information

بدون زندگی واقعی قدم بگذارید. می توانید این کار را انجام دهید یا فکر می کنید شخص دیگری می تواند شما را انجام دهد من برخی اطلاعات دارم

but not all the information so that gap is the leap between what you know and what you

اما نه همه اطلاعات، بنابراین شکاف جهشی بین آنچه می‌دانی و

don't know is based on intuition I'd often so yes I think self belief in self faith is

آنچه نمی‌دانی است مبتنی بر

is one of the strongest motivators certainly for from my point of view you might have a

شهود است. مطمئناً از دیدگاه من ممکن است

period of time where you lose faith now you see you lose faith in yourself you lose faith

دوره‌ای داشته باشید که ایمان خود را از دست بدهید، اکنون می‌بینید که ایمان خود را از دست می‌دهید،

in other people if they let you down or disappoint you so so I think it's just a tiny word such

اگر دیگران شما را ناامید کنند یا ناامید کنند، ایمان خود را به دیگران از دست می‌دهید، بنابراین فکر می‌کنم این فقط یک کلمه کوچک است.

a tiny tiny word the word faith just and yet faith has has it's quite a it's almost a paradigm

یک کلمه بسیار کوچک، کلمه ایمان فقط و در عین حال ایمان دارد، تقریباً یک

I always think faith mr. Duncan I'm going to go okay because as you know I like to go

پارادایم است. دانکن من می روم خوب است زیرا همانطور که می دانید من دوست

for a little run okay to get some exercise can I just show you something because it's

دارم کمی بدوم، خوب برای ورزش کردن می توانم چیزی را به شما نشان دهم زیرا

your birthday this month isn't it it is it is it's your birthday this month won't say

این ماه تولد شما است، نه این است که این ماه تولد شماست؟ نمی گویم

when and and I've got a great idea for mr. Steve's birthday I don't know what you think

چه زمانی و و من یک ایده عالی برای آقای. تولد استیو من نمی دانم نظر شما

about this Steve but but here is here is my idea for mr. Steve's birthday present what

در مورد این استیو چیست اما اینجا ایده من برای آقای استیو است. کادوی تولد استیو

do you think about this Steve that's no it's no ordinary toilet oh it's an automatic toilet

نظر شما در مورد این استیو که نه، یک توالت معمولی نیست، اوه، این یک توالت اتوماتیک است

that will raise you up and then when you sit on it it will slowly lower you down so you

که شما را بلند می کند و سپس وقتی روی آن می نشینید، به آرامی شما را پایین می آورد

can take your plop in comfort I think that is for people of a certain age who are struggling

تا بتوانید با خیالی آسوده دست به دست شوید. برای افرادی در سن خاصی است که

with mobility yes and that is not me because I'm about to go for a run mister don't concern

با تحرک دست و پنجه نرم می کنند بله و این من نیستم زیرا می خواهم برای دویدن بروم نگران نباشید

that is very rude and offensive tisn't offensive well I'm joking I'm not joking what greta

که بسیار بی ادب و توهین آمیز است و نه توهین آمیز است شوخی می کنم. من شوخی نمی کنم که گرتا در

thinks of it I'm sick to death of greta mr. Duncan I think you've you've worn that joke

مورد آن چه فکر می کند. دانکن فکر می کنم شما آن شوخی

right out okay so you heard it here first mr. Steve is sick of Greta so that's all actually

را درست انجام داده اید، بنابراین ابتدا آن را اینجا شنیدید آقای. استیو از گرتا خسته شده است، در واقع

I've just thought this month my birthday is on one of the Sundays in February so what

من فکر می‌کردم این ماه تولد من در یکی از یکشنبه‌های فوریه است.

does that mean that means that we will be on lolly live so there there you go you've

heard it first right here on this this thing you're watching now yeah this is the first

برای اولین بار اینجا این چیزی که الان دارید تماشا می کنید، بله، این اولین

Sunday in February so we've probably got how many February's are there in Sunday how many

یکشنبه فوریه است، بنابراین ما احتمالاً می دانیم که در یکشنبه چند فوریه وجود دارد که

you can tell I'm getting tired now how many Sunday's dish is it a leap year this year

می توانید بگویید من خسته می شوم حالا چند غذای یکشنبه است. یک سال کبیسه امسال

you know I have no bloody idea is it a leap year this China is it a leap year no I think

شما می دانید من هیچ ایده خونینی ندارم آیا این یک سال کبیسه است این چین یک سال کبیسه است نه فکر می کنم

there are 28 days this year in that case it is sure 28 days in February is it the second

امسال 28 روز وجود دارد در این صورت مطمئن است که 28 روز در ماه فوریه آیا

today today is the second yes the second day of BREXIT it's like a on the second on the

امروز دومین روز است امروز دوم بله روز دوم برکسیت مثل

second day of BREXIT my true love gave to me a passport that looked slightly different

روز دوم برکسیت است که عشق واقعی من به من پاسپورتی داد که کمی متفاوت به نظر می رسید.

17 oh what 25 welcome to do either are for some days welcome welcome to doing maths with

mr. steve-o there are four five and eight so we will be here on your birthday it will

آقای. استیو-و چهار نفر پنج و هشت هستند، بنابراین ما در روز تولد شما اینجا خواهیم

be whenever that may be right I'm gonna make my nose even bigger there we go what do you

بود، هر وقت درست باشد، دماغم را بزرگتر می کنم، آنجا برویم نظر شما در

think of that it suits you Tatar everybody steve is going now and i'm going to go into

مورد این که برای شما مناسب است تاتار استیو است. الان میرم و من میرم

the kitchen no I'm not I'm going for a run yes make your mind up bye everybody Meher

تو آشپزخونه نه من نمیرم برای دویدن آره نظرت رو جمع کن خداحافظ همگی مهر

Baba maybe you are going for a run around the kitchen no I'm going in the hills okay

بابا شاید میری تو آشپزخونه بدو نه من میرم تو تپه باشه

bye talking it over the hill it's mr. Steve's birthday this month so thank you very much

خداحافظ با صحبت کردن روی تپه این آقای. تولد استیو در این ماه، پس از

Steve for your lovely company today thank you also for your company and yes there it

استیو برای شرکت دوست داشتنی امروز شما بسیار سپاسگزارم، همچنین از شرکت شما متشکرم و بله وجود

is can you see it the new website is now up and running maybe you are watching now via

دارد، می توانید آن را ببینید، وب سایت جدید اکنون راه اندازی شده است، شاید شما اکنون در حال تماشای آن از طریق

my new website there is the address one or two people have said we can't find your website

وب سایت جدید من هستید. آدرس یک یا دو نفر گفته اند که ما نمی توانیم وب سایت شما را پیدا

it is there all you have to do is put this address into your computer oh it's gone where's

کنیم، تنها کاری که باید انجام دهید این است که این آدرس را در رایانه خود قرار دهید، اوه، تمام شده است،

it gone okay we have can we have my lovely email address back please and my new website

کجا رفته است، خوب، ما می توانیم آدرس ایمیل دوست داشتنی من را برگردانیم لطفا و آدرس جدید من

address oh okay that's strange it seems to have disappeared let's get it back there it

آدرس وب‌سایت اوه، خیلی عجیب است، به نظر می‌رسد ناپدید شده است، بیایید آن را به آنجا برگردانیم،

is is my new website address English addict dot uk' that is the address so there is no

آدرس جدید وب‌سایت من است English addict dot uk.

mistake no way of not knowing and that is the actual address I will leave it on the

آن را

screen for a few more moments there is the new website I will also publish this on my

برای چند لحظه دیگر روی صفحه بگذارید، وب سایت جدیدی وجود دارد، من همچنین این را در صفحه فیس بوک خود منتشر خواهم کرد

facebook page as well for those who want to get in touch you can of course and there will

و همچنین برای کسانی که می خواهند با شما تماس بگیرند، البته می توانند با شما تماس

be a new email address which I will reveal on Wednesday that's when I'm back with you

بگیرند و یک آدرس ایمیل جدید وجود دارد که من آن را فاش خواهم کرد. روز چهارشنبه آن موقع است که من ب

by the way I will be back with you on Wednesday 2:00 p.m. UK time for those who are wondering

به هر حال من چهارشنبه ساعت 14:00 با شما خواهم بود . زمان انگلستان برای کسانی که در تعجب هستند

here is the lesson list Sunday Wednesday Friday 2:00 p.m. UK time is when you can catch me

اینجا لیست دروس یکشنبه چهارشنبه جمعه ساعت 2:00 بعد از ظهر است. زمان بریتانیا زمانی است که می‌توانید من را به صورت

live on YouTube so every Sunday Wednesday Friday 2:00 p.m. UK time that's it it's time

زنده در YouTube تماشا کنید، بنابراین هر یکشنبه چهارشنبه جمعه ساعت 14:00 بعد از ظهر. وقت بریتانیا است، وقت

to go it's time to go can we have a look at the hill oh okay then if it makes you happy

رفتن است، وقت رفتن است، می‌توانیم نگاهی به تپه بیندازیم، اوه، خوب، پس اگر آنجا شما

there it is that is the view out of the window right now looking out towards BREXIT Britain

را خوشحال می‌کند، این منظره بیرون از پنجره است که در حال حاضر به سمت BREXIT نگاه می‌کند بریتانیا،

so that's what BREXIT Britain looks like for those who are wondering it's very windy outside

پس این همان چیزی است که برگزیت بریتانیا برای کسانی که تعجب می کنند بیرون بسیار باد می آید

and also I think it's trying to rain as well and that is it that is all there is from me

و همچنین فکر می کنم که در حال بارش باران است و این همان چیزی است که از من برای امروز وجود دارد.

for today I hope you've enjoyed today's live stream it's been a long one we've had over

امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید. امروز بیش از

two hours today to enjoy the English language and of course don't forget I will be back

دو ساعت فرصت داشتم تا از زبان انگلیسی لذت ببرم و البته فراموش نکنید که

Wednesday 2:00 p.m. UK time I am going to see my mother tomorrow as you know or as you

چهارشنبه ساعت 2 بعد از ظهر برمی گردم. به وقت انگلستان من فردا می روم مادرم را ببینم همانطور که شما می دانید یا همانطور که

may not know my mother at the moment is in hospital so I'm going over to see her tomorrow

ممکن است ندانید مادرم در حال حاضر در بیمارستان است بنابراین من فردا برای دیدن او

and I'm going to be back with you on Wednesday I will publish the address of my new website

می روم و چهارشنبه با شما برمی گردم. آدرس وب

on my YouTube channel and also on Facebook as well thanks for your company Thank You

سایت جدیدم را در کانال یوتیوب خود و همچنین در فیس بوک منتشر خواهم کرد. با تشکر از شرکت شما.

arts B Thank You grace Thank You Eleanor it's been a long one today I must admit hasn't

it been a big one a whole two hours in 15 minutes well I think this must be the longest

دو ساعت کامل در 15 دقیقه خوب من فکر می کنم این باید طولانی ترین کاری

one we've done in a long time a long time thank you very much for your company today

باشد که ما در مدت زمان طولانی انجام داده ایم بسیار متشکرم برای شرکت امروز

thank you hi Lee Kwang Palmyra thank you flower Espoir thank you Luis Mendez Thank You Pedro

شما سپاسگزارم سلام لی کوانگ پالمیرا ممنون گل اسپویر متشکرم لوئیس مندز متشکرم پدرو

Belmont even though you said goodbye an hour ago thank you very much beet trees don't forget

بلمونت حتی با وجود اینکه یک ساعت پیش خداحافظی کردید خیلی ممنون درختان چغندر فراموش نکنید

to check out my website and also don't forget to Like and subscribe the like will help my

که از وب سایت من دیدن کنید و همچنین فراموش نکنید که لایک و مشترک شوید به ویدیوهای من کمک می کند

videos because of this you will help my videos get viewed on YouTube thank you very much

زیرا به این دلیل شما به دریافت ویدیوهای من کمک خواهید کرد. در یوتیوب مشاهده شد از این

for that and also you can subscribe as well time to go hope you've enjoyed this catch

بابت بسیار متشکرم و همچنین می توانید به عنوان w مشترک شوید زمان رفتن است امیدوارم از این بازی لذت

you on Wednesday see you on Wednesday this is mr. Duncan in the birthplace of English

برده باشید. دانکن در زادگاه انگلیسی می

saying thanks for watching see you soon and of course for all those who have been watching

گوید متشکرم برای تماشای شما را به زودی می بینم و البته برای همه کسانی که تماشا کرده اند

and for all those who haven't...

و برای همه کسانی که فعلاً...

ta ta for now.

تا تا را تماشا نکرده اند .