LIVE English Lesson - 12th November 2017 The History of English - Beards - Grammar - Phobias

oh yeah it's Sunday again it's a fun day it's a day for learning English and of

اوه بله دوباره یکشنبه است، روز سرگرم کننده ای است، روزی برای یادگیری زبان انگلیسی و

course for having some fun as well hi everybody this is mr. Duncan in England

البته برای سرگرمی و همچنین سلام به همه این آقای. دانکن در انگلیس

how are you today are you okay I hope so are you happy on this Sunday I really

امروز چطوری خوب هستی امیدوارم در این یکشنبه خوشحال باشی من

really hope so here we go again wow these weeks keep flying by here we

واقعاً امیدوارم که دوباره برویم وای این هفته ها به پرواز ادامه دهید

are now into November almost halfway through November already the year is

ما اکنون تقریباً در نیمه نوامبر به نوامبر رسیده ایم و سال به

literally flying by oh my goodness anyway thanks for joining me here we go

معنای واقعی کلمه در حال پرواز است خدای من به هر حال از اینکه به من ملحق شدید

again it's mr. Duncan that's me here on

متشکرم. دانکن این من اینجا در

YouTube that is the thing you are watching right now and I've been here

یوتیوب هستم، چیزی که شما الان در حال تماشای آن هستید و من

for over 11 years teaching English to the world so here we go again quite a

بیش از 11 سال است که اینجا هستم و به دنیا زبان انگلیسی را آموزش می دهم، بنابراین دوباره به اینجا می رویم که یک

busy week for me first of all last week we had a lot of fun and games thank you

هفته بسیار شلوغ برای من بود، اول از همه هفته گذشته ما چیزهای زیادی داشتیم. از سرگرمی و بازی

very much for your lovely messages in response to the end of last week's

بسیار سپاسگزارم از پیام های دوست داشتنی شما در پاسخ به پایان پخش زنده هفته گذشته

livestream where we had a beautiful firework display did you see the

که در آن یک آتش بازی زیبا داشتیم آیا

fireworks last night or last week at the end of last week's livestream wasn't it

آتش بازی دیشب را دیدید یا هفته گذشته در پایان پخش زنده هفته گذشته

lovely Wow I must admit it took me almost 10 minutes to set those fireworks

دوست داشتنی نبود وای، باید اعتراف کنم که تقریباً 10 دقیقه طول کشید تا آن آتش بازی ها

up just in case you missed last week's livestream here it is in 26 seconds

را تنظیم کنم، فقط اگر پخش زنده هفته گذشته را از دست بدهید، در 26 ثانیه است

and of course the big question today the big question is has mr. Steve's temper

و البته سوال بزرگ امروز این است که آقای. خلق و خوی استیو

improved because last week mr. Steve was in a bit of a a mood did you see it last

بهتر شد زیرا هفته گذشته آقای. استیو در حالت روحی کمی بود آیا شما آن را هفته گذشته دیدید

week mr. Steve wasn't very happy last week so let's hope mr. Steve is a little

آقای. استیو هفته گذشته خیلی خوشحال نبود، پس بیایید امیدوار باشیم آقای. استیو کمی

happier and don't forget mr. Steve is coming very soon we have some flash

شادتر است و آقای را فراموش نکنید. استیو خیلی زود می آید ما چند

words for mr. Steve and of course he will be live with us today at 3 o'clock

کلمه فلش برای آقای داریم. استیو و البته او امروز ساعت 3 با ما زنده خواهند بود

and there is mr. Steve last week with his lovely shirt a lot of people

و آقای. استیو هفته گذشته با پیراهن دوست داشتنی اش، افراد زیادی از او

complimented mr. Steve's shirt last week they all liked it they said mr. Steve

تعریف کردند. پیراهن استیو هفته گذشته همه آنها آن را دوست داشتند و گفتند آقای.

your shirt is so nice but I couldn't help thinking that Steve's shirt

استیو پیراهن تو خیلی زیباست، اما نمی‌توانستم فکر نکنم که پیراهن استیو

reminded me of something and then I suddenly realized

مرا یاد چیزی می‌اندازد و ناگهان متوجه شدم

mr. Steve's shirt looks a little bit like a newsstand a newspaper stand so

آقای. پیراهن استیو کمی شبیه یک دکه روزنامه فروشی به نظر می رسد که به

normally when they put the news headlines outside a shop here in the UK

طور معمول وقتی تیترهای اخبار را بیرون از مغازه ای در اینجا در بریتانیا

you normally have a little newsstand so that's what mr. Steve's shirt reminded

می گذارند، شما معمولاً یک دکه روزنامه فروشی کوچک دارید، بنابراین آقای. پیراهن استیو به

me of it looks a little bit like a newsstand so mr. Steve with us today at

من یادآوری کرد که کمی شبیه دکه روزنامه فروشی است، بنابراین آقای. استیو امروز در ساعت 3 با ما است

3 o'clock and I do know for a fact that mr. Steve is feeling very happy today I

و من به درستی می دانم که آقای. استیو امروز خیلی خوشحال است

don't know why but I'm sure he will tell us later why he is feeling especially

، نمی‌دانم چرا، اما مطمئنم که بعداً به ما خواهد گفت که چرا

happy today I have no idea also well of course we can't talk about today without

امروز احساس خوشحالی خاصی می‌کند، من هم نمی‌دانم خوب، البته نمی‌توانیم در مورد امروز بدون

mentioning the weather here it is the view from my window this morning this is

ذکر آب و هوا صحبت کنیم. آیا منظره ای از پنجره من امروز صبح است این همان

what I woke up to this morning a lot of people like to know what the

چیزی است که امروز صبح با آن از خواب بیدار شدم بسیاری از مردم دوست دارند بدانند

view outside the window is like we had a lot of rain this morning and

منظره بیرون از پنجره چگونه است مثل اینکه امروز صبح باران زیادی داشتیم و

also the last couple of days it's been raining a lot and today it is freezing

همچنین چند روز گذشته باران می بارید خیلی زیاد است و امروز

cold it is so cold here today and there it is you can see in the distance the

هوا بسیار سرد است، امروز اینجا خیلی سرد است و آنجاست که می توانید از دور

rican hill with some rain clouds floating above it so a very wet and cold

تپه ریکان را با چند ابر بارانی که بالای آن شناور هستند ببینید، بنابراین امروز یک روز بسیار مرطوب و سرد

day today of course I have been out during the

است البته من در طول این روز بیرون بوده ام.

week I like to take my little walks and right at the back of my house I had a

هفته من دوست دارم پیاده روی های کوچکم را انجام دهم و درست در پشت خانه ام یک

special little treat some lovely birds came to visit during the week can you

غذای کوچک ویژه داشتم، چند پرنده دوست داشتنی در طول هفته برای بازدید آمدند، آیا می

see them there are lots and lots of these birds

توانید آنها را ببینید که تعداد زیادی از این پرندگان

on the field at the back of my house they are called Red Wings Red Wings and

در مزرعه در پشت خانه من آنها را Red Wings Red Wings می نامند

there were lots and lots of them at the back of my house during the week can you

و تعداد زیادی از T وجود داشت سجاف پشت خانه من در طول هفته می

see them all there were actually loads of them there must have been about a

توانید همه آنها را ببینید، در واقع تعداد زیادی از آنها وجود داشت، باید حدود

hundred Red Wings and it looked to me as if they were all taking a rest they may

صد بال قرمز وجود داشته باشد و به نظرم رسید که همه آنها در حال استراحت هستند و

have been flying to another part of the country because at this time of the year

ممکن است به سمت دیگری پرواز کرده باشند. بخشی از کشور است زیرا در این زمان از سال

many birds are migrating and moving around so here you can see a big flock

پرندگان زیادی در حال مهاجرت و جابجایی هستند، بنابراین در اینجا می توانید گله بزرگی

of Red Wings feeding at the back of my house and now we are going to have a

از بال های قرمز را ببینید که در پشت خانه من تغذیه می کنند و اکنون می خواهیم

close look at one of those birds so there it is a lovely Red Wing and the

یکی از آنها را از نزدیک ببینیم. پرندگان پس آنجا یک Red Wing دوست داشتنی است و

reason why they called Red Wings is because they have red under their wings

دلیل اینکه آنها Red Wings را نامیده اند این است که

as the name suggests so there they are a nice little treat this week in fact on

همانطور که از نام آن پیداست زیر بال هایشان قرمز است بنابراین آنها یک غذای کوچک خوب در این هفته هستند در واقع در

today's livestream we have a lot of nature and there is another view you can

پخش زنده امروز ما طبیعت زیادی داریم و منظره دیگری وجود دارد که می

see the red underneath this bird's wing and there it is

توانید قرمزی زیر بال این پرنده را ببینید و آنجا

a lovely red wing beautiful birds from far away they look like thrushes but

یک بال قرمز دوست داشتنی است پرندگان زیبا از دور شبیه برفک هستند اما

they're not thrushes they are they're called Red Wings although if I'm

برفک نیستند آنها به آنها بال قرمز می گویند اگرچه اگر من باشم

not mistaken they are I think they are a type of thrush I think they actually are

اشتباه نمیکنم فکر می کنم یک نوع هستند برفک فکر می کنم آنها در واقع

a type of thrush so a red wing in my garden also this week I've been out

نوعی برفک هستند بنابراین یک بال قرمز در باغ من همچنین این هفته من بیرون رفته بودم و در

walking around would you like to see the animal that I met this week during my

اطراف قدم می زدم آیا دوست دارید حیوانی را ببینید که این هفته در طول

walk here it comes a lovely friendly highland cow and these

پیاده رویم در اینجا ملاقات کردم، این یک گاو دوست داشتنی کوهستانی است. و این

particular cows come all the way from Scotland that is where the breed

گاوهای خاص تمام راه را از اسکاتلند می آیند، جایی که این نژاد

originated in fact a very hairy cow isn't that just lovely and this

منشا گرفته است، در واقع یک گاو بسیار مودار آنقدرها هم دوست داشتنی نیست و این گاو

particular one was very friendly it actually came over to me to say hello

خاص بسیار دوستانه بود، در واقع به سراغ من آمد تا

isn't that lovely hello mr. cow what are you doing

بگویم سلام، سلام آنقدر دوست داشتنی نیست آقای. گاو داری چیکار

you look very interested in me and this was taken during one of my walks and

میکنی به نظر خیلی به من علاقه داری و این در یکی از پیاده روی های من گرفته شده

there is the other one in fact in this particular field there are two one is a

است و یکی دیگر در این زمینه خاص وجود دارد که دو نفر هستند یکی

male and one is a female aren't they lovely and this particular one was very

نر و یکی ماده آیا دوست داشتنی نیستند و این مورد خاص بسیار

friendly it actually allowed me to stroke it hello aren't you lovely

دوستانه بود در واقع به من اجازه داد که آن را نوازش کنم سلام آیا دوست داشتنی

I do like the nose piercing I like the big ring through the nose it's very

نیستی من سوراخ بینی را دوست دارم حلقه بزرگ بینی را دوست دارم بسیار

modern very contemporary and as you know I love nature very much I love walking

مدرن است بسیار امروزی و همانطور که می دانید من طبیعت را بسیار دوست دارم پیاده روی را دوست دارم

around but of course there is a problem with walking around because sometimes

در اطراف اما مطمئناً با راه رفتن در اطراف مشکلی وجود دارد زیرا گاهی اوقات

you can get very very muddy and whenever I go for a walk I always like to clean

ممکن است بسیار گل آلود شوید و هر زمان که من برای پیاده روی می روم همیشه دوست

my boots and there is one particular place in Much Wenlock where I can rest

دارم چکمه هایم را تمیز کنم و یک مکان خاص در Much Wenlock وجود دارد که می توانم استراحت

and clean my boots and here is the place so this is where I always like to clean

کنم و چکمه هایم را تمیز کنم. و اینجا مکان است، بنابراین اینجا جایی است که من همیشه دوست

my boots when I've been for a walk and this is in a very particular place

دارم وقتی برای پیاده روی بوده ام، چکمه هایم را تمیز کنم و این در یک مکان بسیار خاص

in Much Wenlock so there i am cleaning my muddy boots so even though walking is

در Much Wenlock است، بنابراین من در حال تمیز کردن چکمه های گل آلودم هستم، بنابراین حتی اگر راه رفتن

very good for you though there is a there is a downside to walking and that

خیلی خوب باشد. برای شما اگر چه وجود دارد یک پایین وجود دارد در کنار راه رفتن و

is getting very muddy boots I don't like getting mud on my boots so normally I

آن بسیار گل آلود شدن چکمه‌هایم است، من دوست ندارم روی چکمه‌هایم گلی بزنم، بنابراین معمولاً

have to spend about ten minutes cleaning my boots and this is my special puddle

باید حدود ده دقیقه وقت بگذارم تا چکمه‌هایم را تمیز کنم و این گودال مخصوص من

in Much Wenlock so this is the place where I like to clean my boots because

در Much Wenlock است، بنابراین اینجا جایی است که دوست دارم چکمه هایم را تمیز کنم زیرا

at this time of the year everywhere is very muddy muddy that's a

در این موقع از سال همه جا بسیار گل آلود است گل آلود که

great word muddy if something is very very dirty or if there is a lot of water

یک کلمه گل آلود است اگر چیزی خیلی خیلی کثیف باشد یا اگر آب

and mud together it becomes very soft we can say that it's very muddy

و گل زیاد با هم باشد خیلی نرم می شود می توانیم بگوییم خیلی گل آلود است

we have the live chat up in running how could I forget about the live chat so

که داریم چت زنده در حال اجرا است چگونه می توانم چت زنده را فراموش کنم، بنابراین

let's have a look at the live chat armed' is here hello Ahmed thank you for

بیایید به چت زنده نگاهی بیندازیم. سلام احمد از شما متشکرم که

joining me today also Julie G Olga is here hello Olga it's so nice to see you

امروز به من ملحق شدید همچنین جولی جی اولگا اینجاست سلام اولگا خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم

here today Jana Nicole also patricia zebra new

امروز جانا نیکول همچنین پاتریشیا زبرا

Filipe also on the live chat who's Patricia who says hello from France ts

فیلیپ جدید همچنین در چت زنده که پاتریشیا است که می گوید از فرانسه سلام می کند ts

is here as well so many people already on the live chat hello to you thanks for

اینجاست و همچنین بسیاری از افراد در حال حاضر در چت زنده هستند سلام به شما از اینکه

joining me today we have lots of things to talk about today including now there

امروز به من ملحق شدید متشکریم که امروز در مورد چیزهای زیادی صحبت می کنیم. از جمله در حال حاضر وجود

is a very interesting trend taking place at the moment in the UK lots of men

دارد بسیار int در حال حاضر در بریتانیا، بسیاری از مردان

young and old are growing beards so one of today's questions is to beard or not

پیر و جوان در حال رشد ریش هستند، بنابراین یکی از سؤالات امروز این است که ریش داشته باشید یا

to be it do you like beards do you think beards look sexy do you like them do you

نباشید آیا ریش را دوست دارید آیا فکر می‌کنید ریش‌ها جذاب به نظر می‌رسند آیا آنها را

like the appear what about men have you ever tried to

دوست دارید. ظاهراً چه چیزی در مورد مردان تا به حال سعی کرده اید

grow a beard I know a few years ago I tried to grow a beard and lots of people

ریش بگذارید می دانم چند سال پیش من سعی کردم ریش بگذارم و بسیاری از مردم

said that I looked quite nice with a beard so have you ever tried to grow a

گفتند که من با ریش بسیار زیبا به نظر می رسیدم ، آیا تا به حال سعی کرده اید ریش بگذارید.

beard I'm talking to the men now of course and to the ladies

البته برای آقایان الان و برای خانم ها

do you like beards because some women some ladies think that beards are very

آیا ریش دوست دارید زیرا برخی از خانم ها فکر می کنند ریش ها بسیار

sexy whilst others don't like them for various reasons which I will not go into

جذاب است در حالی که برخی دیگر به دلایل مختلف آنها را دوست ندارند که من

at the moment but do you like beards also another question today we're going

در حال حاضر به آن نمی پردازم اما آیا شما هم ریش را دوست دارید یک سوال دیگر امروز

to talk about fears and phobias this is a subject that we touched on a couple of

در مورد ترس ها و فوبیاها صحبت می کنیم این موضوعی است که چند

weeks ago and I thought today we would talk a little bit more about it so do

هفته پیش به آن پرداختیم و فکر کردم امروز کمی بیشتر در مورد آن صحبت کنیم، آیا

you have a strange phobia or fear perhaps an odd or unusual fear in your

شما یک فوبیا یا ترس عجیبی دارید. ترس عجیب یا غیرمعمول در زندگی شما وجود

life so do you have one mr. Steve has a very strange very unusual phobia and it

دارد، پس آیا یک آقای دارید. استیو یک فوبیای بسیار عجیب و غیرعادی دارد و

causes him to do something very unusual very odd and this is something that I

باعث می‌شود او کاری بسیار غیرعادی و بسیار عجیب انجام دهد و این چیزی است که

never knew I didn't know all about this so mr. Steve is going to tell us about

من هرگز نمی‌دانستم همه چیز را در مورد این موضوع نمی‌دانم. استیو قصد دارد در مورد فوبیای عجیب خود به ما بگوید.

his strange phobia come to think of it I think this might be a phobia that many

فکر می کنم این فوبیایی است که بسیاری از

people have but the way that Steve deals with it is very unusual so this is

مردم دارند، اما نحوه برخورد استیو با آن بسیار غیرعادی است، بنابراین این

something we're going to talk about later with mr. Steve so what is mr.

چیزی است که بعداً در مورد آن صحبت خواهیم کرد. آقای. استیو پس آقای چیست؟

Steve's strange phobia and do you like beards because at the moment it has

فوبیای عجیب استیو و آیا شما ریش دوست دارید زیرا در حال حاضر ریش

become very trendy very fashionable to have a beard so I was wondering whether

داشتن بسیار مد شده است بنابراین من در این فکر بودم که آیا

I should grow a beard what do you think do you think I would look good with a

من باید ریش بگذارم به نظر شما فکر می کنید من با

beard what do you think do you think I should have one a few years ago I did

ریش خوب به نظر می رسم. فکر می‌کنی چند سال پیش باید یکی داشته باشم، من یکی داشتم،

have one in fact I I made some of my English lessons with a beet beard

در واقع من برخی از درس‌های انگلیسی‌ام را با ریش چغندر درست کردم

and quite a few people said they liked it they said they liked the look so what

و تعداد زیادی از مردم گفتند که آن را دوست دارند، گفتند از ظاهر آن خوششان آمده است، پس

do you think do you think I should have a beard back to the live chat because

فکر می‌کنید چه کار کنید شما فکر می کنید که من باید ریش داشته باشم به چت زنده، زیرا

lots of people are here now Wow thank you very much for joining me today it's

بسیاری از افراد اکنون اینجا هستند وای بسیار متشکرم که امروز

a very busy one hello from Japan says Yaroslav Yaroslav Patek or Patek thank

you very much for joining me Sarkar is here hello mr. Duncan and mr.

به من ملحق شدید. اینجاست سلام آقای دانکن و آقای

Steve hello to you Zakaria is here david churchill arrow or

استیو سلام به تو زکریا اینجاست دیوید چرچیل پیکان یا

Calero hello hello thank you very much for joining me

کالرو سلام سلام خیلی ممنون که به من ملحق شدید

andrew is here hello Andrew I haven't seen you for a long time here thanks for

joining me Pedro is here of course another one of my regular viewers Durant

بینندگان معمولی دورانت

Durant Sandhu says hello hello to you as well don't forget we are live it's now

دورانت ساندو می‌گوید سلام به شما هم می‌گوید، فراموش نکنید که ما زنده هستیم، اکنون

20 minutes past 2:00 on a Sunday afternoon it is the 12th of November

20 دقیقه از ساعت 2:00 بعد از ظهر یکشنبه 12 نوامبر

2017 and of course I suppose I should mention that Christmas is on the way I

2017 است و البته فکر می‌کنم باید اشاره کنم که کریسمس در راه است. همانطور

know that not everyone celebrates Christmas but I I quite like Christmas I

که من می دانم که همه کریسمس را جشن نمی گیرند، اما من کاملاً کریسمس را دوست دارم،

think Christmas is a fun time of the year and Christmas is on the way just to

فکر می کنم کریسمس یک زمان سرگرم کننده از سال است و کریسمس در راه است فقط برای

prove it look already I have had a leaflet delivered to my house all about

اینکه ثابت کنم قبلاً یک جزوه در مورد چیزهای زیادی به خانه ام تحویل داده ام.

the the Much Wenlock Christmas Fair can you see it so this is a special event

نمایشگاه کریسمس Wenlock می توانید آن را ببینید، بنابراین این یک رویداد ویژه است

that takes place in the town center where I live and every year they have a

که در مرکز شهر جایی که من زندگی می کنم برگزار می شود و هر سال آنها یک

Christmas Fair so lots of people get together lots of food to buy lots of hot

نمایشگاه کریسمس برگزار می کنند بنابراین افراد زیادی غذای زیادی را دور هم جمع می کنند تا مقدار زیادی غذای گرم بخرند تا مقدار

food to eat lots of fun lots of music lots of performers so the Much Wenlock

زیادی غذا بخورند. سرگرم کننده بسیاری از موسیقی بسیاری o بنابراین نمایشگاه کریسمس Much Wenlock

Christmas Fair takes place on Saturday the 2nd of December 2017

در روز شنبه دوم دسامبر 2017 برگزار می شود

and I was thinking perhaps I might go along and do some filming there and then

و من به این فکر می کردم که شاید بتوانم همراهی کنم و در آنجا فیلمبرداری انجام دهم و

on Sunday I could present it on my live stream so there it is just to prove that

سپس یکشنبه می توانم آن را در پخش زنده خود ارائه دهم، بنابراین فقط برای اثبات آن است. که

Christmas is on the way and as I mentioned last week and I have started

کریسمس در راه است و همانطور که هفته گذشته اشاره کردم و من شروع

putting up my Christmas lights so there are some Christmas lights on the front

به نصب چراغ های کریسمس خود کرده ام بنابراین تعدادی چراغ کریسمس در

of my house having said that I haven't switched them on yet I won't be turning

جلوی خانه من وجود دارد که گفته اند هنوز آنها را روشن نکرده ام و روشن نمی کنم

them on until December so I have started putting my Christmas lights up and there

آنها تا دسامبر روشن هستند، بنابراین من شروع به روشن کردن چراغ های کریسمس خود کرده ام و در آنجا

you can see already oh my goodness it really just feel as if Christmas is

می توانید ببینید، خدای من، واقعاً احساس می کنید که گویی کریسمس

on the way and of course this week on television here in the UK many big

در راه است و البته این هفته در تلویزیون در اینجا در بریتانیا، بسیاری از

companies shops department stores they have all unveiled their Christmas TV

شرکت های بزرگ فروشگاه های بزرگ را خریداری می کنند. همه آنها تبلیغات تلویزیونی کریسمس خود را پرده برداری کرده اند،

commercials so it really does feel like Christmas is on the way Belarus Sierra

بنابراین واقعاً احساس می شود کریسمس در راه است بلاروس سیرا

is here hello Belarus yeah hi thanks for joining me I know that you like my

اینجاست سلام بلاروس بله سلام ممنون که به من ملحق شدید، می دانم که شما

English lessons very much you get very excited every Sunday I know that

درس های انگلیسی من را بسیار دوست دارید، هر روز بسیار هیجان زده می شوید یکشنبه می دانم که

Patricia is here Patricia says I don't like the beard for women I don't know

پاتریشیا اینجاست پاتریشیا می گوید من ریش زنان را دوست ندارم نمی

what you mean by that do you mean you don't like you don't like women with

دانم منظور شما از این چیست یعنی شما دوست ندارید از زنان با

beards I don't think there are many women that have beards analytic brain is

ریش خوشتان نمی آید فکر نمی کنم آنجا باشد. بسیاری از زنان که ریش دارند مغز تحلیلی

here hello analytic brain I haven't seen you for a long time either I mr. Duncan

اینجاست سلام مغز تحلیلی من هم خیلی وقت است که شما را ندیده ام. دانکن

how are things going I hope you are still happy I'm always happy you have to

اوضاع چطور پیش می رود امیدوارم هنوز خوشحال باشی من همیشه خوشحالم که

be happy looking forward to seeing your new ideas and your methods again I bet

باید خوشحال باشی منتظر دیدن دوباره ایده ها و روش های جدیدت هستم شرط

today's topic is about stereotype no it isn't although that is a very good

می بندم موضوع امروز در مورد کلیشه است نه اینطور نیست اگرچه خیلی خوب است

subject today we are talking about B it's to beard or not to beard

موضوع امروز ما در مورد B صحبت می کنیم: ریش داشتن یا نداشتن ریش

do you like B it's some people like B it's men

آیا شما B را دوست دارید برخی از افراد مانند B این

men at the moment in the UK are growing beards especially especially young men

مردان هستند.

young guys at the moment they're all having beards so what do you think do

پس نظر شما چیست

you think beards are nice or do you think they are a little unsightly some

که ریش ها زیبا هستند یا فکر می کنید کمی ناخوشایند هستند برخی از

people don't like them I do I think it makes you look older to be honest if you

مردم آنها را دوست ندارند. من فکر می کنم این باعث می شود که شما پیرتر به نظر

have a beard I always think it makes you look too old or very mature so that's

برسید. خیلی پیر یا خیلی بالغ به نظر می رسم، بنابراین

probably one of the reasons why I don't have a beard what do you think though

احتمالاً یکی از دلایلی که چرا من ریش ندارم، نظر شما

and do you have a strange phobia or fear we will be talking about these things a

همین است و آیا فوبیا یا ترس عجیبی دارید، ما کمی بعد در مورد این موارد صحبت خواهیم کرد

little bit later on when mr. Steve arrives we also have some flash words

. استیو می رسد ما همچنین چند کلمه فلش

from mr. Steve would you like to see one of mr. Steve's flash words okay let's

از آقای. استیو دوست دارید یکی از آقایان را ببینید. کلمات فلش استیو ok, let's

have one right now purge purge is an english verb the word

have one now purge purge یک فعل انگلیسی است. کلمه

purge means to rid someone of an unpleasant memory or feeling to free

purge به معنای خلاص شدن از شر یک خاطره یا احساس ناخوشایند برای رهایی

someone from an unwanted thought or feeling is to purge to remove a group of

شخصی از یک فکر یا احساس ناخواسته است.

undesirable people from a group or organization is to purge to physically

یا سازمان برای پاک کردن فیزیکی

remove something completely and Leave No Trace is to purge this week YouTube

چیزی به طور کامل و Leave No Trace است برای پاکسازی این هفته یوتیوب

decided to purge the unused and closed accounts from people's YouTube

تصمیم گرفت حساب های استفاده نشده و بسته را از شماره مشترک یوتیوب افراد

subscriber numbers to purge is to cleanse remove rid delete eliminate

پاک کند تا پاکسازی شود حذف خلاصی حذف حذف

expel purge Thank You mr. Steve and of course there will be more from mr. Steve

اخراج پاکسازی متشکرم آقای. استیو و البته موارد بیشتری از آقای.

coming a little bit later on so don't go away we have some more flash words and

استیو کمی دیرتر می آید، پس دور نشوید، ما چند کلمه دیگر داریم و

mr. Steve as live as live can be and I know for a fact that he is very happy

آقای. استیو به همان اندازه که می تواند زنده باشد و من به طور قطع می دانم که او

today very happy indeed on the live chat we have a David Calero

امروز بسیار خوشحال است، واقعاً در چت زنده ما یک دیوید

we have idiomatic man hello idiomatic man I haven't seen you for a long time I

کالرو داریم.

think you were you were one of my live chatters a few months ago zina is here

تو بودی که چند ماه پیش یکی از چت های زنده من بودی زینا اینجاست

mr. Duncan what is the cake on your table

آقای. دانکن کیک روی میز شما چیست

ah yes can you see the little cake on my table we will be talking about this

آه بله می توانید کیک کوچک روی میز من را ببینید که بعداً در مورد آن صحبت خواهیم کرد،

later on so don't rush me there is plenty of time plenty of time mr. Steve

بنابراین عجله نکنید آقای وقت زیادی دارید. استیو

and you are very bold guys thank you very much we are very brave I think I

و شما خیلی جسور هستید بچه ها خیلی متشکرم ما بسیار شجاع هستیم، فکر می

think it takes a lot of courage to do this I must admit going live on YouTube

کنم انجام این کار به شجاعت زیادی نیاز دارد.

and sitting here for two hours presenting a live show is very stressful

I can't begin to tell you how stressful this is sometimes

شروع می کنم به شما بگویم که گاهی اوقات

Jamelia is here hi Jamelia thanks for joining me today is so good to see you I

جمیلیا اینجا چقدر استرس زا است سلام جملیا از اینکه امروز به من پیوستید، سپاسگزارم، خیلی خوب است که شما

like your shirt oh thank you very much for that and also mr. Steve had a very

را می بینم. استیو

nice shirt on last week I wonder what he's going to wear today we have very

در هفته گذشته پیراهن بسیار زیبایی داشت من تعجب می کنم که او امروز چه می پوشد ما

good weather at the moment in Azerbaijan from Frost oh really you are very very

در حال حاضر در آذربایجان هوای بسیار خوبی داریم از فراست اوه واقعاً شما بسیار

lucky very lucky it's cold it's windy and it's wet here today Abdul or a man

خوش شانس هستید بسیار خوش شانس هستید سرد است و باد می آید و امروز اینجا خیس است عبدال یا یک مرد

says hello teacher hello to you as well Olga says it looks like the cloud was

می گوید سلام معلم سلام به شما نیز اولگا می گوید به نظر می رسد

coming from the hill it was yes it actually was that that's exactly where

ابر از تپه می آید، بله در واقع این بود که دقیقاً همان جایی

the cloud was coming from earlier it was actually coming off the hill

بود که ابر قبلاً از آن می آمد و در واقع از تپه خارج می شد

hello everybody is Shan is Shan is here hello there I haven't seen you for a

سلام همه شان شان است. اینجاست سلام آنجا من مدت زیادی است که شما را ندیده ام

long time either lots of people rejoining me today I'm

یا بسیاری از مردم امروز دوباره به من ملحق شدند من

very very happy to see you hello from the Ukraine Ukraine is here hi I haven't

بسیار خوشحالم که شما را می بینم سلام از اوکراین اوکراین اینجاست سلام من

seen you for a while either Tatyana is here wow so many people joining me too

مدتی است که شما را ندیده ام تاتیانا اینجا وای افراد زیادی هم به من ملحق می شوند

who I haven't seen for a long time it's like a big reunion here today isn't that

که من برای مدت طولانی ندیده ام، مثل یک گردهمایی بزرگ است که امروز اینجا دوست داشتنی نیست.

lovely let's take a look at one of my English lessons we are now going to take

a look at one of my ask mr. Duncan lessons and this is ask mr. Duncan

از من بپرسید آقای درس های دانکن و این سوال از آقای. دانکن

number 16 after this we are going to reveal today's mystery idioms

شماره 16 بعد از این ما قصد داریم اصطلاحات اسرارآمیز امروز را فاش کنیم

hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are you ok

سلام به همه این آقای است. دانکن در انگلیس امروز چطوری

I hope so are you happy I hope so Here I am once again on yet another hot

خوب هستی امیدوارم خوشحال باشی امیدوارم اینجا دوباره در یک

and steamy day in the UK with some of your email questions and comments

روز گرم و پرتلاطم در بریتانیا با برخی از سوالات و نظرات ایمیل شما در

concerning the English language and my work here on the worldwide web so before

مورد زبان انگلیسی و کار من اینجا هستم. در وب جهانی، بنابراین قبل

I her pass out through heat exhaustion let's have our first question for today

از اینکه من در اثر گرمازدگی از بین بروم، بیایید اولین سوال خود را برای امروز

how do we use in return in a sentence this question comes from armoured

داشته باشیم که چگونه در یک جمله از این سوال استفاده کنیم که از زره

al-hariri who lives in the Kingdom of Saudi Arabia the words in return form a

پوش الحریری که در پادشاهی عربستان سعودی زندگی می کند ، کلمات را به صورت برگشتی به کار ببریم.

clause in a sentence which shows that a favor must be repaid with a favor also I

بند در جمله ای که نشان می دهد یک لطف باید با یک لطف جبران شود، همچنین من

do something for you so you must do something in return for me it can show

برای شما کاری انجام می دهم، بنابراین شما باید در ازای من کاری انجام دهید، می تواند نشان دهد

that a favor must be given later if I help you today you must do something

که اگر امروز به شما کمک کنم باید یک لطفی انجام دهید.

later for me in return so the favor can be given back straight

بعداً برای من در ازای آن، بنابراین می توان فوراً یا بعداً لطف را برگرداند،

away or at a later time but it must be given at some point in return a very

اما باید در یک مقطع زمانی در ازای

nice email I have received a very nice email from Igor Brito who lives in

یک ایمیل بسیار خوب به من داده شود.

Brazil and teaches extensive English there at the University of Amazon in the

انگلیسی آنجا در دانشگاه ersity of Amazon در

northern part of the country Igor write to thank me on behalf of his

بخش شمالی کشور ایگور بنویسید تا از طرف

students for my lessons well thank you Igor for your very touching words and a

دانش آموزانش به خاطر درس هایم از من تشکر کنم و از شما تشکر کنم ایگور برای کلمات بسیار تأثیرگذار شما و یک

big hello to you and your students in belém do pará will you ever go back to

سلام بزرگ به شما و دانش آموزان شما در belém do pará آیا هرگز به عقب باز خواهید گشت. به

China what drives you to create so much work this question comes from way or

چین چه چیزی شما را به ایجاد این همه کار سوق می دهد این سوال از راه می آید یا

Simon to use his English name who works in China as many of you may

سایمون از نام انگلیسی خود استفاده می کند که در چین کار می کند، همانطور که بسیاری از شما ممکن است

know I have worked in China teaching ESL which I did for over four years between

بدانید که من در چین کار کرده ام و به تدریس زبان ESL که بیش از چهار سال بین سال های

2003 and 2007 should the opportunity arise

2003 تا 2007 انجام داده ام. اگر فرصتی پیش بیاید

I would love to return there for a visit I have many fond memories of my time in

، دوست دارم برای بازدید به آنجا برگردم، خاطرات بسیار خوبی از دوران حضورم در

China and many of my experiences there led me to do the work I am carrying out

چین دارم و بسیاری از تجربیاتم در آنجا باعث شد تا کاری را که امروز انجام می دهم انجام دهم،

today even though I'm far from China now the time I had there still lives in my

حتی اگر اکنون از چین دور هستم. زمانی که داشتم هنوز در قلب من زندگی می کند،

heart as for your other question the driving force behind all my work is of

زیرا برای سوال دیگر شما نیروی محرکه همه کارهای من

course the students who follow me I love teaching and as long as there is a need

البته دانش آموزانی هستند که من را دنبال می کنند من عاشق تدریس هستم و تا زمانی که به

for my work I will go on creating it I now devote most of my time to this

کارم نیاز باشد به خلق آن ادامه خواهم داد. اکنون بیشتر وقت خود را به این

project I also put virtually all of my own money into it too my goal is to help

پروژه اختصاص می دهم همچنین تقریباً تمام پول خودم را در آن صرف می کنم، هدف من کمک

as many people as possible I know I'm a small man and a tiny player on the

به افراد زیادی است که می دانم یک مرد کوچک و یک بازیکن کوچک در

internet but making a change for even just a few people is reward enough for

اینترنت هستم، اما ایجاد تغییر حتی برای چند نفر پاداش کافی برای آن است.

me a fruity idiom did you know that the word banana can be used as an idiom the

من یک اصطلاح میوه ای آیا می دانستید که کلمه موز می تواند به عنوان یک اصطلاح استفاده شود.

expression go bananas he or she has gone bananas the crowd went bananas

عبارت go bananas he has gone bananas جمعیت

after the match it means to become crazy or act in a mad or overactive way how do

بعد از مسابقه موز رفتند یعنی دیوانه شدن یا دیوانه شدن یا رفتار بیش از حد فعال چگونه می

I change my accent is it possible to do this this question was sent in by Luiza

توانم تغییر لهجه من امکان پذیر است این سوال توسط لویزا دوم ارسال شده است

II who comes from China but is now living in Canada one of the most

که از چین می آید اما اکنون در کانادا زندگی

sensitive issues surrounding language is accent the way you speak identifies you

and your background it is a very personal part of your character the

می کند. بخش شخصی شخصیت شما،

traditional train of thought with teaching is that it is better to teach a

رشته فکری سنتی با آموزش این است که بهتر است

second language to young students in a kindergarten rather than adults in a

زبان دوم را به دانش‌آموزان خردسال در مهدکودک آموزش دهید تا بزرگسالان در یک

training center but even then the end result could be a child speaking with an

مرکز آموزشی، اما حتی در این صورت نتیجه نهایی می‌تواند کودکی باشد که با تبر صحبت می‌کند

axe and it is not what they learn which sets

و این نیست آنچه که آنها یاد می گیرند

the accent but where they are learning it here is an example of this occurrence

که لهجه را تعیین می کند اما در اینجا کجا یاد می گیرند نمونه ای از این اتفاق است

a person lives in England for 25 years and they have a strong English accent

که یک فرد 25 سال در انگلیس زندگی می کند و آنها لهجه انگلیسی قوی

they moved to California when they are 26 by the time they are 35 they are

دارند و در سن 35 سالگی در 26 سالگی به کالیفرنیا نقل مکان کردند.

speaking with an American accent maybe they are using local colloquialisms over

با لهجه آمریکایی صحبت می کنند شاید آنها از اصطلاحات محلی استفاده می کنند به مرور

time their accent has changed the amazing thing is that this person is

زمان لهجه آنها تغییر کرده است.

probably unaware that this has happened this will not always happen of course

but it does show that if we can change the way we speak without realizing it

ما بدون اینکه متوجه باشیم صحبت می کنیم،

then it is possible to do it intentionally of course just like any

پس ممکن است عمدا این کار را انجام دهیم ، البته درست مانند هر

other change it will take time whether you try it or not is up to you ah I feel

تغییر دیگری، زمان می برد که آیا آن را امتحان کنید یا نه، به شما بستگی دارد آه، من احساس

so good before I dash off today I would like to

خیلی خوبی دارم قبل از اینکه امروز از کار خارج شوم، می خواهم

say a special hello to do I fan who lives in Vietnam and is a big fan of my

بگویم سلام ویژه به طرفدار من که در ویتنام زندگی می کند و از طرفداران پر و پا قرص

English lessons thank you for your kind words Dwight a big hello to Tanya pisano

درس های زبان انگلیسی من است از شما به خاطر کلمات محبت آمیز شما متشکرم دوایت یک سلام بزرگ به تانیا پیسانو

who lives on the beautiful Portuguese island of Madeira yes Tanya I did visit

که در جزیره زیبای پرتغالی مادیرا زندگی می کند بله تانیا من از Made بازدید کردم.

Madeira in October 2007 and I had a lovely time there it really is a great

ira در اکتبر 2007 و من اوقات خوبی را در آنجا گذراندم، واقعاً مکانی عالی

place to escape to and relax I even sampled some of the delicious

برای فرار و استراحت است، من حتی

Madeira wine while I was there mmm finally a big hello to MC Bebo in Cairo

در حالی که آنجا بودم مقداری از شراب خوشمزه مادیرا را امتحان کردم. بالاخره یک سلام بزرگ به MC Bebo در قاهره

who is a friend of DJ Bodi who I said hello to last week I gather you both

که یکی از دوستان است. دی جی بودی که هفته گذشته به او سلام کردم جمع کردم شما هم

enjoy music and share an interest in DJing I can let you in on a little

از موسیقی لذت می برید و هم به دیجی علاقه دارید. می توانم به شما اجازه بدهم راز کوچکی را درمیان بگذارم

secret now in the past I have worked as a DJ on the radio it's true that is all

اکنون در گذشته من به عنوان دی جی در رادیو کار کرده ام، درست است که همه چیز

from me for today I'm now going outside to enjoy some of this lovely sunshine

از من است. برای امروز من اکنون به بیرون می روم تا از این آفتاب دوست داشتنی

before the big gray clouds return this is mr. Duncan in England saying thank

قبل از بازگشت ابرهای بزرگ خاکستری لذت ببرم. دانکن در انگلیس می‌گوید متشکرم

you for asking me and of course to tar for now

که از من درخواست کردید و البته فعلاً تار

Dibby Dibby Dibby tip too deep too deep do you hear we are live on a Sunday yes

می‌زنید.

it is live is live can be how are you on this lovely Sunday it's nice and warm

و

here in the studio and I hope where you are it is also nice and comfortable we

اینجا در استودیو گرم باشید و امیدوارم جایی که شما هستید هم خوب و راحت باشد، ما

have lots of things to do today so as I mentioned we have the mystery

امروز کارهای زیادی برای انجام دادن داریم، بنابراین همانطور که اشاره کردم اصطلاحات اسرارآمیز را داریم که

idioms a very popular feature on the live English chat so here we go today's

یک ویژگی بسیار محبوب در چت زنده انگلیسی است، بنابراین در اینجا به معمای امروز می پردازیم.

mystery idioms what they are they are pictures that is what they are and you

اصطلاحات اصطلاحاتی که هستند آنها تصاویری هستند که همان چیزی هستند که هستند و

have to guess what the well-known English phrase or idiom is so there are

باید حدس بزنید که عبارت یا اصطلاح معروف انگلیسی چیست، بنابراین

two of them to look at and here they are now so here is the first one the first

دو تا از آنها وجود دارد که باید به آنها نگاه کنید و اکنون آنها اینجا هستند بنابراین اولین راز اینجاست.

mystery idiom but what is it it is a well-known phrase in English and it has

اصطلاح اما چیست این یک عبارت شناخته شده در زبان انگلیسی است و

a special meaning so please get your thinking caps on and if you can guess

معنای خاصی دارد، بنابراین لطفاً کلاه های فکری خود را بنویسید و اگر می توانید حدس

what the answer is let me know and here is the second one I think this one might

بزنید پاسخ چیست به من بگویید و اینجا دومین مورد است که فکر می کنم این یکی ممکن است

be easy for some people so today's mystery idioms and there is the first

برای برخی از افراد آسان باشد، بنابراین اصطلاحات رمز و راز امروزی اولین مورد وجود دارد

one and the second one they are well known English phrases they are used

یکی و دومی آنها عبارات انگلیسی شناخته شده ای هستند که در زبان انگلیسی بسیار مورد استفاده قرار می گیرند

quite a lot in the English language but what are they what are they indeed if

، اما

you think you know the answers let me know and I will read out the answers

اگر فکر می کنید پاسخ ها را می دانید به من بگویید و من

later on the correct answers coming towards the end of today's live stream

بعداً پاسخ های صحیح را خواهم خواند واقعاً چه هستند. پاسخ ها نزدیک به پایان پخش زنده امروز

two days ago I had to go to the dentist ah talking of teeth because those teeth

دو روز پیش من مجبور شدم به دندانپزشک بروم آهان در مورد دندان ها صحبت می کنم زیرا آن دندان

that you just saw reminded me that I went to the dentist on Friday

هایی که تازه دیدید به من یادآوری کردند که من جمعه به دندانپزشک رفتم

Oh Deary me I do not like going to the dentist and the strange thing is

عزیزم من دوست ندارم بروم دندانپزشک و نکته عجیب این است که

every time I go to the dentist normally before I leave the house to go to the

هر بار که به طور معمول به دندانپزشک می روم قبل از اینکه از خانه بیرون بیایم تا به

dentist I normally clean my teeth for about 20 minutes it's a very strange

دندانپزشک بروم، معمولاً دندان هایم را حدود 20 دقیقه تمیز می کنم، این کار بسیار عجیبی

thing to do I know but I normally stand there for about 20 minutes cleaning my

است، می دانم، اما من معمولاً حدود 20 دقیقه آنجا می ایستم. چند دقیقه تمیز کردن

teeth for ages I don't know why I always feel that if I spend a long time

دندان هایم برای چندین سال نمی دانم چرا همیشه احساس می کنم که اگر

cleaning my teeth before I go to the dentist that they won't have to do so

قبل از رفتن به دندانپزشک مدت زیادی را صرف تمیز کردن دندان هایم کنم، آنها مجبور نخواهند شد

much work in my mouth that's what I actually think I really do believe that

کار زیادی در دهان من انجام دهند، این همان چیزی است که من واقعا فکر می کنم. من واقعاً معتقدم

to be a fact so I clean my teeth i scrub them I rinse

که این یک واقعیت است، بنابراین تمیز می کنم دندان‌هایم را تمیز می‌کنم، آنها را آبکشی می‌کنم،

them then I scrub them again and brushing and scraping and poking and

سپس دوباره آنها را می‌مالم و مسواک می‌زنم، سوهان

then I get to the dentists and of course they still have lots of work to do they

می‌زنم و به دندانپزشکی می‌زنم و البته آنها هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن دارند

have lots of things to do they have to get the big machine and scrape and gouge

، آنها کارهای زیادی برای انجام دادن دارند. ماشین و خراش دادن و سوراخ کردن

and poke and pull I really don't like the dentist at all you could say that I

و نوک زدن و کشیدن من واقعاً از دندانپزشک خوشم نمی‌آید می‌توانید بگویید من

have a fear of the dentist in fact do you have any strange phobias do you have

از دندانپزشک می‌ترسم در واقع آیا شما فوبیای عجیبی دارید آیا ترس عجیبی دارید

any strange fears oh hello we we have something here come

آه سلام ما چیزی داریم

through on the live chat let's have a look

بیایید در چت زنده بیایید نگاهی بیندازیم

Mahmood says a friend of mine has a very strange phobia as he has a fear of

محمود می گوید یکی از دوستانم فوبیای بسیار عجیبی دارد زیرا از

cheese I've never heard of that yes cheese apparently if he smells or if he

پنیر می ترسد من هرگز در مورد پنیر نشنیده ام که ظاهراً اگر بو کند یا

sees any type of cheese he will start to become irritated nervous and sometimes

هر نوع پنیری ببیند. او شروع به تحریک عصبی می کند و گاهی اوقات

do strange things so there it is just to prove it the message from Mahmood

کارهای عجیب و غریب انجام می دهد ، بنابراین فقط برای اثبات آن است که پیام محمود

apparently my moods friend has a phobia of cheese I must admit I've never heard

ظاهراً دوست روحی من فوبیای پنیر دارد ، باید اعتراف کنم که قبلاً چنین چیزی

of that before but it is a very strange phobia so that is one of the questions

نشنیده ام اما بسیار عجیب است. فوبیا به طوری که یکی از سوالات

today do you have a strange phobia mr. steve has a phobia that makes

امروز شما را انجام می دهید آقای فوبیای عجیبی دارم استیو فوبیایی دارد که باعث می

him behave in a very strange way sometimes the other question today -

شود گاهی اوقات رفتار بسیار عجیبی از خود نشان دهد. سوال دیگر امروز -

beard or not true beard that is the question

ریش یا ریش درست نیست این سوال است

do you like beards some men don't like beards some women don't like to see men

که آیا ریش دوست دارید برخی از مردان ریش را دوست ندارند برخی از زنان دوست ندارند مردان

with beards and of course there are lots of men at the moment especially here in

با ریش را ببینند. و البته در حال حاضر تعداد زیادی مرد وجود دارد، به خصوص اینجا

the UK it's become very very very trendy very fashionable to have a beard

در بریتانیا، داشتن ریش بسیار مد روز شده است،

so what do you think do you like be it or do you not Patricia says I am very

بنابراین فکر می کنید چه چیزی را دوست دارید یا نه، پاتریشیا می گوید من

afraid of stupid people I have a fear of stupid people that might not be uncommon

از احمق خیلی می ترسم مردم من ترسی از افراد احمق دارم که ممکن است غیرمعمول نباشد.

I think maybe a lot of people suffer with that one they are afraid of people

من فکر می کنم شاید بسیاری از مردم با آن یکی رنج می برند، آنها از

who are a little stupid or ignorant zenyk or zenyk says you've just reminded

افرادی که کمی احمق یا نادان هستند می ترسند.

me that I need to have a shave oh thank you very much I'm glad I can be of some

اصلاح کنید آه خیلی متشکرم خوشحالم که می توانم در

service to you new shared says purge oh I see yes the word purge that I used

خدمت شما

early earlier to purge to push something away of course it was mr. Steve's flash

باشم. کلمه ی فلش استیو

word earlier seikar says how can I be happy every

پیش از این، سیکار می گوید چگونه می توانم هر

time mr. Duncan how can I be happy all the time that's a very interesting

بار که آقای. دانکن چگونه می توانم همیشه خوشحال باشم، این یک سوال بسیار جالب است،

question now I think from my point of view being

اکنون فکر می کنم از دیدگاه من

happy is all about your own attitude to weather things maybe your attitude

شاد بودن به نگرش شما نسبت به آب و هوا بستگی دارد، شاید نگرش شما

towards life or maybe other people or of course the thing that I think is the

نسبت به زندگی یا شاید دیگران یا البته چیزی که من فکر می کنم.

most important of all your attitude towards yourself the way you see

از همه نگرش شما نسبت به خودتان مهمتر است به گونه ای که خودتان را به گونه ای می

yourself the way you value yourself and the way you see yourself

بینید که برای خود ارزش قائل هستید و به طور کلی خود را چگونه می بینید،

generally so I think yes I think I think being happy

بنابراین فکر می کنم بله، فکر می کنم شاد

is more than one thing it isn't as simple as having a smile on your face it

بودن بیش از یک چیز است، به سادگی داشتن نیست. یک لبخند روی صورت شما

is all about your attitude the way you view things but most importantly of all

همه چیز مربوط به نگرش شما است که به چیزها نگاه می کنید، اما مهمتر از

the way you view yourself I think so I think it's very important cab doula

همه نگاه شما به خود من فکر می کنم بنابراین فکر می کنم خیلی مهم است تاکسی doula

cab doula says I must go now but I will be here after one hour okay then don't

cab doula می گوید من باید الان بروم اما بعد از یک روز اینجا خواهم بود یک ساعت باشه پس نگران نباش

worry I'll still be here in an hour don't

من هنوز تا یک ساعت دیگر اینجا خواهم بود

worry and waiting for you to return palmira says I don't see many men

نگران نباش و منتظر بازگشت تو هستم پالمیرا می گوید من

wearing beards last week in the UK I was wondering why pupils don't wear scarfs

هفته گذشته در بریتانیا مردان زیادی را ندیدم که ریش دارند. روسری بپوشید

caps coats and coats the weather was pretty cold yes you might find that some

کلاه کت و کت آب و هوا زیبا بود ج قدیمی بله ممکن است متوجه شوید که برخی از

people tend not to wear a lot of clothing even when it's cold you

افراد تمایل دارند حتی زمانی که هوا سرد است لباس

sometimes see young girls when they go out if they're going to a party is

something they want to look lovely for their friends and quite often they'll go

های زیادی نپوشند. بیرون خواهند رفت

out and they won't they won't wear thick claw coats or scarfs or hats and

و نخواهند پوشیدند، کت های پنجه ای ضخیم یا شال گردن یا کلاه نخواهند پوشید و

sometimes men is well men are just as bad they go outside in their t-shirts

گاهی اوقات مردها حالشان خوب است.

because they think it looks very macho you see so I think maybe especially with

من فکر می‌کنم شاید مخصوصاً در مورد

men it might be a Mac Show thing because you know you don't want to look weak so

مردان، این ممکن است یک مک شو باشد، زیرا می‌دانید که نمی‌خواهید ضعیف به

if you go outside on a cold day you look very mature so that's the reason why but

نظر برسید، بنابراین اگر در یک روز سرد بیرون بروید، بسیار بالغ به نظر می‌رسید، به همین دلیل است، اما

yes wearing beards or sporting a beard you can sport something if you sport

بله، ریش گذاشتن یا ریش زدن شما می توانید چیزی را ورزش کنید اگر چیزی را ورزش

something it means you are wearing it or it is part of your appearance so you are

می کنید به این معنی است که آن را می پوشید یا بخشی از ظاهر شماست،

sporting a beard so a lot of people have beards especially on television you see

بنابراین ریش دارید بنابراین بسیاری از مردم ریش دارند به خصوص در تلویزیون، شما می بینید

a lot of people on TV now have beards young and old we have some guesses

که بسیاری از افراد در تلویزیون اکنون ریش دارند و جوان هستند. قدیمی ما حدس

coming through now for the mystery idioms theory boom thank you very much

هایی در مورد اصطلاحات اسرارآمیز داریم رونق تئوری بسیار متشکرم از

for your guests I have a fear of may King presentations and also going for

مهمانانتان. من از سخنرانی های مه کینگ و همچنین رفتن به

interviews that comes from Frost oh well there are many stressful moments in life

مصاحبه هایی که از فراست می آید می ترسم، اوه خوب لحظات پر استرس زیادی در زندگی وجود دارد

and I think two of the most stressful must be standing up in front of people

و من فکر می کنم دو تا از استرس زاترین آنها باید ایستادن در مقابل آنها باشد. افرادی

giving a speech or of course going to a job interview so if you are going to a

که سخنرانی می کنند یا البته به یک مصاحبه شغلی می روند، بنابراین اگر به

job interview you were normally asked lots of questions

مصاحبه شغلی می روید معمولاً از شما سؤالات زیادی پرسیده می شود،

so you will be asked to answer lots of questions normally about yourself and

بنابراین از شما خواسته می شود به سؤالات زیادی در مورد خودتان و

also about your experience long Geron is here mr. Duncan I love Christmas I love

همچنین در مورد تجربه طولانی مدت خود پاسخ دهید Geron اینجا است. آقای. دانکن من عاشق کریسمس هستم من عاشق

white Christmases I'm me too I love it when it snows it Christmas ah

کریسمس های سفید هستم من هم من آن را دوست دارم وقتی برف می آید کریسمس آه

absolutely amazing fam who says I have a fear of running out of money I don't

کاملاً شگفت انگیز است که می گوید من از تمام شدن پول می ترسم. فکر نمی

think you are alone there I think a lot of people suffer suffer from that fear a

کنم آنجا تنها باشید. مردم از این ترس رنج می برند،

lot of people indeed Oh talking of money can I say a big thank you to to eat ute

واقعاً اوه که صحبت از پول می شود، می توانم تشکر بزرگی کنم از خوردن ute

and Kuzma for your kind donations on paypal so

و کوزما برای کمک های مهربانانه شما در پی پال، بنابراین

thank you very much to you and Prisma for your lovely kind donations during

از شما و پریسما برای کمک های مهربانانه دوست داشتنی شما در طول

the week and of course if you want to make a direct donation to help my work

دوره هفته و البته اگر می‌خواهید مستقیماً کمک مالی کنید تا به ادامه کار من کمک

continue PayPal me at mr. Duncan and there is the address there it's very

کنید، من در mr. دانکن و آدرس آنجا وجود دارد، بسیار

simple and don't forget you don't have to give your credit card details or

ساده است و فراموش نکنید که لازم نیست جزئیات کارت اعتباری خود یا

anything like that you do it securely through PayPal so thanks once again to

هر چیز دیگری را ارائه دهید، این کار را به طور ایمن از طریق PayPal انجام می دهید، بنابراین یک بار دیگر از

you and also Kuzma as well for your kind donations I'm dreaming of a white

شما و همچنین کوزما به خاطر محبت شما سپاسگزاریم. کمک های مالی من رویای یک کریسمس سفید را در سر می

Christmas Maria thank you for your guesses you've got one of them wrong and

پرورانم ماریا از شما به خاطر حدس های شما متشکرم که شما یکی از آنها را اشتباه می کنید و

one of them right Alejandro says I think I prefer a mustache

یکی از آنها درست است.

to a beard oh I see a lot of men of course do grow mustaches so a mustache

سبیل پس

is just hair on your top lip and of course a beard is when the hair covers

سبیل فقط مو روی لب بالایی شماست و البته ریش زمانی است که مو

the whole of your face of course you can have a very small beard in the front a

تمام صورت شما را بپوشاند البته می توانید یک ریش خیلی کوچک در جلو داشته باشید و یک

very small beard at the front of your face I think it's called a Van Dyke am i

ریش خیلی کوچک در جلوی صورت خود فکر کنم اسمش ون دایک است،

right if I think if you have the beard at the front just at the front I think

درست است اگر فکر می‌کنم اگر ریش در جلو دارید، فکر

it's called a Van Dyke I might be wrong there forgive me if I'm wrong french leo

می‌کنم اسمش ون دایک است، ممکن است اشتباه کرده باشم، اگر اشتباه می‌کنم، من را ببخشید، لئو فرانسوی

is here Oh mr. Duncan I am afraid of having bad breath bad breath yes it's a

اینجاست اوه آقای. دانکن من از بوی بد دهان می ترسم بله این

bit like me on Friday when I went to the dentist when I went to the dentist I was

کمی شبیه من است روز جمعه وقتی به دندانپزشک رفتم وقتی به دندانپزشک رفتم

very afraid that my breath would be very stinky but having the fear or having a

خیلی می ترسیدم که نفسم خیلی بدبو باشد اما ترس یا

fear of bad breath so yes some people do worry a lot about their breath maybe

ترس از بوی بد دهان، بنابراین بله، برخی از مردم نگران تنفس خود هستند، شاید

they've had something very smelly to eat maybe some garlic or something very

چیزی بسیار بدبو برای خوردن داشته اند، شاید مقداری سیر یا چیز بسیار

spicy so the French Leo says I am very worried that my breath will be smelly

تند، بنابراین لئو فرانسوی می گوید من بسیار نگران هستم که نفسم بدبو شود

and especially out of eating cheese with some nice French wine oh oh I see oh

و به خصوص در هنگام غذا خوردن. پنیر با مقداری شراب فرانسوی خوب اوه اوه می بینم اوه

okay then thank you mr. Duncan for answering my question you are very

خوب است پس از شما متشکرم آقای. دانکن برای پاسخ به سوال من خیلی

welcome Sarika thank you very much Antonio has a fear of things and

خوش آمدید ساریکا بسیار متشکرم آنتونیو از چیزها و

situations that they can't control so losing control of your life or maybe

موقعیت هایی می ترسد که نمی توانند کنترل کنند بنابراین از دست دادن کنترل زندگی شما یا شاید قرار

being in a situation that you have no control over can I let you in on a

گرفتن در موقعیتی که کنترلی روی آن ندارید می توانم به شما اجازه دهم در یک

secret no I'm not a big fan of going to parties I don't like going to parties if

راز نه من طرفدار زیاد رفتن به مهمانی نیستم من دوست ندارم به مهمانی

I don't know many of the people there so I always feel very anxious when I go to

بروم اگر بسیاری از مردم آنجا را نمی شناسم بنابراین همیشه وقتی به مهمانی می روم احساس اضطراب می کنم به

parties especially if I don't know the people there

خصوص اگر مهمانی ها را نشناسم. اگر با آنها ناآشنا هستم، افراد آنجا را بشناسم،

if I'm unfamiliar with them so so yes III have a little fear as well so I'm

بنابراین بله، III کمی ترس نیز داشته باشم، بنابراین من

not very keen on situations that I can't control

خیلی مشتاق موقعیت هایی نیستم که نمی توانم کنترل کنم

Leticia Leticia says I don't like beards or mustaches so you don't like mustaches

Leticia Leticia می گوید من ریش یا سبیل را دوست ندارم. شما نه سبیل

and you don't like beards either Thank You Leticia for that we have another

را دوست دارید و نه ریش را دوست دارید، متشکرم لتیسیا که

competition coming up soon as well so this this particular contest is one that

به زودی مسابقه دیگری نیز در پیش داریم، بنابراین این مسابقه خاص یکی از مسابقاتی است که

involves nature now as you know I love nature so much I am a big fan of nature

اکنون طبیعت را در بر می گیرد، زیرا می دانید که من طبیعت را بسیار دوست دارم. طرفدار بزرگ طبیعت

so so fond of nature so I thought today we would have another little contest

خیلی عاشق طبیعت است، بنابراین فکر کردم امروز یک مسابقه کوچک دیگر

just for fun and this is something that I call guess the baby bird you have to

برگزار کنیم یا سرگرمی و این چیزی است که من اسمش را می گذارم حدس بزنید بچه پرنده شما باید

guess what this baby bird is would you like to have a look at it now so here it

حدس بزنید این بچه پرنده چیست آیا دوست دارید اکنون به آن نگاهی بیندازید بنابراین

is here is a little bird this is a tiny chick in my garden and what I want you

اینجا اینجا است یک پرنده کوچک این یک جوجه کوچک در باغ من است و کاری که

to do is to tell me what the bird is here it comes now so what is this bird

می‌خواهم انجام دهید این است که به من بگویید این پرنده چیست، حالا می‌آید، پس این پرنده

I'm asking you to guess what the baby bird is it's a lovely little chick in my

چیست، از شما می‌خواهم حدس بزنید بچه پرنده چیست، این یک جوجه کوچک دوست‌داشتنی

garden look at that isn't that cute ah so adorable but what is it it is a

در باغ من است. آه خیلی دوست داشتنی است

particular bird but which bird is it if you think you know the answer let me

اما چه پرنده ای خاص است اما اگر فکر می کنید جواب را می دانید کدام پرنده است به

know I will show you this again later on but what is it what is this particular

من بگویید که بعداً دوباره به شما نشان خواهم داد اما

bird if you think you know the answer let me know lots of things to keep you

اگر فکر می کنید می دانید این پرنده چیست؟ پاسخ به من اجازه می دهد چیزهای زیادی را بدانم تا شما را

guessing today where nagas says can you speak Vietnamese I can't I don't know

حدس بزنید امروز جایی که ناگاس می گوید آیا می توانی ویتنامی صحبت کنی من نمی توانم

many Vietnamese words I do know one I think it's cooked

بسیاری از کلمات ویتنامی را نمی دانم یکی را می دانم که فکر می کنم

to twitch is the new year so when the new year comes around in Vietnam they

برای تکان دادن آماده شده است، سال جدید است، بنابراین وقتی جدید سالی که در ویتنام می آید،

said toot chicken is it chicken no it's not a baby

گفتند جوجه توت مرغ است نه بچه

chicken no I'm afraid not it is not a chicken Tamar definitely not

جوجه نیست نه می ترسم جوجه نیست n تامار قطعاً

shall we have a look at another one of my lessons this is one that I made about

نباید نگاهی به یکی دیگر از درس‌های من بیندازیم، این درس‌هایی است که حدوداً

three maybe four years ago in fact I think I made it about five years ago but

سه، شاید چهار سال پیش ساخته‌ام، در واقع فکر می‌کنم آن را حدود پنج سال پیش ساختم، اما

it is a very interesting lesson and it is all about the history of the English

این یک درس بسیار جالب است و همه چیز در مورد آن است. تاریخچه زبان انگلیسی

language because many people ask me they ask mr. Duncan what is the history of

چون بسیاری از مردم از من می پرسند از آقای. دانکن چه تاریخچه

the English language well here it is right now hi everybody this is mr.

زبان انگلیسی است خوب اینجاست همین الان سلام به همه این آقای است.

Duncan in England how are you today are you ok I hope so are you happy I

دانکن در انگلیس حال شما امروز خوب است امیدوارم خوشحال باشید

hope so I have a question for you when is an English word not an English word

امیدوارم پس من از شما سوال دارم که چه زمانی یک کلمه انگلیسی یک کلمه انگلیسی نیست

when it's a foreign word used both inside and outside the language in

وقتی یک کلمه خارجی است که در داخل و خارج از زبان در

today's lesson we are going to look at those words that may sound foreign to

درس امروز ما استفاده می شود. قصد دارم به آن کلماتی نگاه کنم که ممکن است برای

non English speakers but are commonly used by many native speakers everyday in

غیر انگلیسی زبانان خارجی به نظر برسند، اما معمولاً توسط بسیاری از افراد بومی هر روز در

some cases without them even realizing it confused not for much longer

برخی موارد استفاده می شود بدون اینکه آنها حتی متوجه شوند که برای مدت طولانی تری گیج نشده اند،

I hope as we take a look at what I like to call for English

امیدوارم همانطور که ما به آنچه که من دوست دارم آن را نامگذاری کنم نگاهی بیندازیم. برای انگلیسی

the English language has become one of the most spoken in the world it has been

، زبان انگلیسی به یکی از پرتکلم‌ترین زبان‌ها در جهان تبدیل

described by some as a global language over the years it has been viewed as a

شده است و برخی آن را زبانی جهانی توصیف کرده‌اند که در طول سال‌ها به عنوان

language of freedom and a symbol of oppression its uses still on the

زبان آزادی و نماد ظلم

increase and remains an ever dominating medium on the world stage

تلقی شده است. رسانه‌ای همیشه مسلط در صحنه جهانی

having said that to describe English as a unique language would be a misnomer as

که گفته است توصیف انگلیسی به‌عنوان یک زبان منحصربه‌فرد، نام اشتباهی است، زیرا

we will be finding out today even modern spoken English regularly contains words

امروز خواهیم فهمید که حتی انگلیسی گفتاری مدرن نیز به طور منظم حاوی کلماتی است

taken straight from other languages some examples of which we will take a close

که مستقیماً از زبان‌های دیگر گرفته شده است. چند نمونه از آنها را در ادامه بررسی خواهیم کرد

look at later but first let's take a close look at how it all started with a

، اما ابتدا اجازه دهید نگاهی دقیق به چگونگی شروع همه چیز با

brief history of the English language

تاریخچه مختصری از زبان انگلیسی

the English language was formed in four distinctive stages in its original form

we usually refer to it as Old English this is the earliest form of the

بیندازیم. به عنوان انگلیسی قدیم این اولین شکل

language which was created between 500 and 1100 AD by the invaders of ancient

زبان است که بین سالهای 500 تا 1100 پس از میلاد توسط مهاجمان

Britain from Southern Denmark and jet land who were known as the angles the

بریتانیای باستان از جنوب دانمارک و زمین جت ایجاد شد که به

angles along with the Saxons and Jutes spoke a language which in modern times

همراه ساکسون ها و جوت ها به زوایای زاویه معروف بودند به زبانی صحبت می کردند که در دوران مدرن

became known as Old English the word English comes from angles the land of

به انگلیسی باستان معروف شد، کلمه انگلیسی از زوایای سرزمین

angles which is where we get England you could also see this influence in the

زاویه ها می آید، جایی که ما انگلستان را می گیریم، شما همچنین می توانید این تأثیر را در

French word illunga latere there were four distinctive dialects of Old English

کلمه فرانسوی illunga latere مشاهده کنید.

Northumbrian Mercian West Saxon and Kentish all of which were related to the

که مربوط به

different regions of early England which still exists today as Northumbria Mercia

نواحی مختلف انگلستان اولیه بود که امروزه به عنوان Northumbria Mercia

Wessex and Kent

Wessex و

the next big change came with the Norman Conquest led by William the Conqueror

Kent وجود دارد. تغییر بزرگ بعدی با فتح نورمن رخ داد. d توسط ویلیام فاتح

who invaded England in 1066 ad with this invasion came a new language

که در سال 1066 به انگلستان حمله کرد و با این تهاجم، زبان جدیدی به وجود آمد،

this time the integration of the French language occurred which formed into what

این بار ادغام زبان فرانسوی رخ داد که

we now call middle English through the changes caused by the realignment of

از طریق تغییرات ناشی از تنظیم مجدد

power the language of Latin was also integrated into English the romancing of

قدرت، زبان لاتین به آنچه که ما اکنون انگلیسی میانه می نامیم، شکل گرفت. همچنین با ادغام در زبان انگلیسی، عاشقانه

the English language was by then well underway in fact the Roman influence had

زبان انگلیسی تا آن زمان به خوبی در جریان بود، در واقع نفوذ روم

occurred earlier albeit in a small way after the introduction of Christianity

قبل از آن رخ داده بود، البته به مقدار کمی پس از ورود مسیحیت

to England during the 7th century it is worth noting that even at this time the

به انگلستان در طول قرن هفتم، شایان ذکر است که حتی در این زمان

English spoken bore very little resemblance to the language we use today

انگلیسی ها گفتار شباهت بسیار کمی به زبانی که امروزه استفاده می کنیم دارد،

but its influence on modern English cannot be ignored a large portion of

اما تأثیر آن بر زبان انگلیسی مدرن را نمی توان نادیده گرفت، بخش بزرگی از

modern English words are in essence foreign words which came into being

کلمات مدرن انگلیسی در اصل کلمات خارجی هستند که در

during the early invasions by the anglo-saxons and the Vikings

طول تهاجمات اولیه آنگلوساکسون ها و وایکینگ ها

from 1204 ad a division formed this was due to the fall of Normandy and King

از سال 1204 به وجود آمدند. پس از اینکه یک تقسیم بندی ایجاد شد به دلیل سقوط نرماندی و شاه

John to the King of France this caused a division between France and the English

جان به دست پادشاه فرانسه بود که باعث ایجاد شکاف بین فرانسه و فرانسه شد.

Normans the ruling class by this time were known as the nobles the next big

نورمن های انگلیسی طبقه حاکم در آن زمان به عنوان اشراف شناخته می شدند. تغییر بزرگ بعدی

change occurred after the Great Plague which wiped out a huge portion of the

پس از طاعون بزرگ رخ داد که بخش عظیمی از جمعیت را از بین برد

population and led to a surge in the so called laboring class these events led

و منجر به افزایش در طبقه کارگر شد. این رویدادها منجر

to another surge in the use of English as a common language middle English had

به موج دیگری در استفاده از انگلیسی به عنوان یک زبان مشترک

taken hold of the country and would go on to develop yet again into what we now

انگلیسی میانی کشور را فراگرفته بود و دوباره به چیزی تبدیل شد که ما اکنون

refer to as early modern English with this came the period known as the

به عنوان انگلیسی مدرن اولیه از آن یاد می کنیم، در این دوره که به عنوان رنسانس شناخته می شود،

Renaissance it signaled the birth of modern literature philosophy and science

نشان دهنده تولد فلسفه ادبیات مدرن بود. و علمی

which would go on to shape not only this country but also many parts of the world

که نه تنها این کشور بلکه بسیاری از بخش‌های جهان

from this would come what we now refer to as modern English people often ask me

را نیز شکل می‌دهد، همان چیزی است که ما اکنون از آن به عنوان انگلیسی‌های مدرن یاد می‌کنیم، اغلب از من می‌پرسند

why I'm so fascinated by a language I have spoken all my life and used daily

که چرا اینقدر مجذوب زبانی هستم که در تمام عمرم صحبت می‌کنم. و روزانه از آن استفاده می

why am I not bored of hearing English spoken all the time this would be a fair

کنم چرا از شنیدن مدام انگلیسی حوصله ام سر نمی رود

question my love of English comes from not just

how it is used but from how it came into being used English is more than a

language it is an essence of all which came before it carries with it

. جوهره همه چیزهایی است که پیش از آن به وجود آمده اند،

traditions thoughts and ways of living from over the past nine hundred years

اندیشه ها و شیوه های زندگی در طول نهصد سال گذشته را با خود

the changes that have occurred indelibly left their marks on this language as

به همراه داشته باشد، تغییراتی که رخ داده است به طور پاک نشدنی در این زبان با انجام

Wars and invasions were carried out and attitudes altered so the language

جنگ ها و تهاجم ها و تغییر نگرش ها، آثار خود را به جای گذاشته است.

changed to the marks left by the Romans anglo-saxons

زبان به نشانه‌هایی که رومی‌ها آنگلوساکسون‌های

Vikings and the many rulers of this country ever since have shaped the way

وایکینگ‌ها و بسیاری از حاکمان این کشور از آن زمان به‌جای گذاشتند، شیوه‌ی

in which English is used right up to this very day

استفاده از زبان انگلیسی را تا به امروز

the historical impact of English remains with us new countries were formed

شکل داده‌اند. تأثیر تاریخی انگلیسی با ما باقی

through this language sometimes by choice and sometimes not the modern use

مانده است. این زبان گاهی به انتخاب و گاهی اوقات نه استفاده مدرن

of English does more than merely allowed dial-up to take place it

از انگلیسی، چیزی بیش از صرفاً مجاز به انجام شماره گیری انجام

gives us a common ground it serves as a means for us to understand each other as

می دهد، و به ما یک زمینه مشترک می دهد و به عنوان وسیله ای برای درک یکدیگر عمل می کند همانطور

I have said before whether we agree or disagree with each other is irrelevant

که قبلاً گفته ام که آیا موافقیم یا اختلاف نظر با یکدیگر بی ربط است

the important thing is that we are all talking

مهم این است که ما همه داریم صحبت می کنیم

oh why is it dark in here can someone switch the lights on please

آه چرا اینجا تاریک است آیا کسی می تواند چراغ ها را روشن کند لطفاً

can we have the lights on that's better thank you very much did you enjoy that

آیا می توانیم چراغ ها را روشن کنیم که بهتر از k شما بسیار لذت بردید

the history of the English language for those who were asking me to talk about

که تاریخچه زبان انگلیسی برای کسانی که از من می خواستند در مورد

it there is a lesson on my YouTube channel don't forget my YouTube channel

آن صحبت کنم در کانال یوتیوب من درسی وجود دارد کانال یوتیوب من را فراموش نکنید

and also all of my videos are available on YouTube and of course under this

و همچنین تمام ویدیوهای من در یوتیوب موجود است و البته در زیر این

video under the video you are watching now all my lesson playlists and there

ویدیو در زیر ویدیو که اکنون در حال تماشای تمام لیست های پخش درس من هستید و

are over 500 videos that I've made over the past 11 years over 500 can you

بیش از 500 ویدیو وجود دارد که در 11 سال گذشته بیش از 500 ویدیو ساخته ام.

believe it I think that will keep you busy for a very long time I think so

فکر می‌کنم پس از

back to the live chat I have a fear of what's that I can't read what that says

بازگشت به چت زنده، ترس از این دارم که نمی‌توانم آنچه را که آقا می‌گوید، بخوانم

mr. Duncan do you shave your beard every day asks Francisco yes III I sometimes

. دانکن آیا شما هر روز ریش خود را اصلاح می کنید از فرانسیسکو می پرسد بله III من گاهی اوقات

shave every day but to be honest sometimes I find that if I shave every

هر روز اصلاح می کنم، اما صادقانه بگویم گاهی اوقات متوجه می شوم که اگر هر روز ریش خود را اصلاح

day my face becomes very sore and very sensitive so sometimes I don't shave

کنم، صورتم بسیار دردناک و بسیار حساس می شود، بنابراین گاهی اوقات من هر روز اصلاح نمی

every day sometimes I have a little break and then I shave again and then I

کنم. کمی استراحت می کنم و بعد دوباره اصلاح می کنم و بعد

have a little break but but of course on Sundays I have to have a shave so I look

کمی استراحت دارم، اما البته یکشنبه ها باید اصلاح کنم تا

lovely and smooth for my livestream mr. Steve is on the way very soon he will be

برای آقای استریم زنده ام زیبا و نرم به نظر برسم. استیو به زودی در راه است او

here with us live as live can be Patricia says I am Agra phobic and I

اینجا با ما خواهد بود به عنوان زنده می توان گفت پاتریشیا می گوید من آگرا فوبیا هستم و

never go out of my house I know the world only through the television and

هرگز از خانه ام بیرون نمی روم من دنیا را فقط از طریق تلویزیون و

also on the Internet I'm very sorry to hear that but I hope

همچنین از طریق اینترنت می شناسم بسیار متاسفم برای شنیدن آن، اما

my lessons will keep you company every Sunday don't forget every Sunday I

امیدوارم دروس من هر یکشنبه با شما همراه باشد، فراموش نکنید هر یکشنبه من

am here from 2 p.m. UK time live on YouTube

از ساعت 2 بعد از ظهر اینجا هستم. زمان بریتانیا به صورت زنده در یوتیوب،

so here he is this is the man who is now famous everywhere well okay he's famous

بنابراین او اینجاست، این مردی است که اکنون در همه جا مشهور است، خوب او معروف است، به

no way would that be more accurate I'm not sure early it's mr. Steve is on this

هیچ وجه دقیق تر نیست، مطمئن نیستم که اوایل آقای. آقای استیو در این

way mr. Steve is coming mr. Steve will be here very very soon

راه است. آقای استیو می آید استیو خیلی زود اینجا خواهد آمد

that's it mr. Steve take a deep breath is taking a deep breath there here he is

. استیو یک نفس عمیق می کشد در اینجا یک نفس عمیق می کشد او

everyone oh my goodness do you know what I I think I get I get more emails and

همه هستند وای خدای من می دانید من چه چیزی را دریافت می کنم فکر می کنم اکنون ایمیل های بیشتری دریافت می کنم و

more messages now about mr. Steve than I do about myself and here he is it's mr.

پیام های بیشتری در مورد آقای. استیو بیشتر از من در مورد خودم انجام می دهم و او اینجاست که آقای.

Steve everyone hello hello everyone nice to be back

استیو به همه سلام سلام به همه خوشحالم که برگشتم

hello mr. Duncan I always like you're very sort of reserved hello it's always

سلام آقای. دانکن من همیشه دوست دارم که شما خیلی محفوظ هستید سلام همیشه

hello all right shall I start I start again

سلام خیلی خب شروع کنم دوباره شروع کنم

hello mr. Duncan some jello to everyone out there and jazz hands would be nice

سلام آقای. دانکن کمی ژله برای همه آن‌جا و دست‌های جاز خوب

that's it that's what we want a bit of that's more like showbiz I'm more

است، این همان چیزی است که ما می‌خواهیم ، ​​بیشتر شبیه به نمایش‌بیز است

exciting upbeat show it's show business baby so can you just stand very still at

the moment mr. C I want to try something you see so stand very still very still

. C من می خواهم چیزی را امتحان کنم که شما می بینید، بنابراین خیلی ساکن بایستید، خیلی ثابت

don't move stand very still so I want to see what mr. Steve looks like with a

، حرکت نکنید، خیلی ساکن بایستید، بنابراین می خواهم ببینم آقای. استیو با ریش به نظر می رسد

beard there we go so don't move so there is mr. Steve there there's mr. Steve

که ما به آنجا می رویم پس تکان نخورید پس آقای وجود دارد. استیو آنجا آقای استیو

with a B oh don't move I'm telling you not to move in he keeps moving that's it

با یک B اوه تکان نخور من به شما می

Kate be very still so there is mr. Steve with a beard what do you think do you

گویم که حرکت نکنید. استیو با ریش چی فکر می کنی

think it looks okay I think I think you look quite good with

فکر می کنی خوب به نظر می رسد من فکر می کنم

a beard to be honest I think you do yes look at that Wow

با ریش خوب به نظر می آیی صادقانه بگویم فکر می کنم که آره به آن نگاه کن وای

I don't know what you're doing but I I've just put a bead onto you that's

من نمی دانم داری چه کار می کنی اما من "فقط یک مهره روی تو

right put a beard over your face to see what you look like with a can't wait to

گذاشتم درست است یک ریش روی صورتت بگذار تا ببینی چه شکلی هستی، بی صبرانه منتظر بمانم تا

see that later well let's do it again let's do it again okay that's it stay

بعدا ببینم خوب بیا دوباره انجامش بدهیم دوباره انجامش بدهیم خوب است که بی حرکت بمان

stay still that's it oh there is mr. Steve with a

همین است اوه آقای وجود دارد استیو با

beard oh yes I think it suits you I must admit I think you look quite good with a

ریش اوه بله، فکر می کنم به شما می آید، باید اعتراف کنم، فکر می کنم با ریش کاملاً خوب به نظر می رسید

beard and it's gone okay you can move now oh that's a relief

و مشکلی نیست، اکنون می توانید حرکت کنید، اوه این یک آرامش است،

so mr. Steve you will you you seem very happy today happy well actually I'm

پس آقای. استیو به نظر میرسی که امروز خیلی خوشحال به نظر میرسی خوشحالم در واقع من

feeling a little tired haha get it tired tired

کمی خسته ام

because there's a tire behind me yes we've we have noticed I was going to ask

you about the tire behind you what mr. Steve why is there a tire behind you

ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه . استیو چرا یک لاستیک پشت شما وجود دارد

well that's explains why I'm so excited today because as you know I get very

و این توضیح می دهد که چرا من امروز بسیار هیجان زده هستم زیرا همانطور که می دانید من

excited about tires mr. Duncan mr. this is between you and me mr. Duncan knows

در مورد لاستیک ها بسیار هیجان زده هستم. آقای دانکن این بین من و شماست آقای دانکن

about my my obsession with tires on my car sir I have bought a new set of tires

از وسواس من در مورد لاستیک های ماشینم می داند قربان، من این هفته یک سری لاستیک جدید

for my car this week well I bought two for the rear

برای ماشینم خریدم، خوب، دو تا لاستیک برای عقب خریدم،

tires because they were getting a bit worn a bit thin now when you say when

زیرا الان وقتی می گویید کمی نازک شده بودند.

you say the rear tires you mean the back tire back tires or the rear tires so

منظورتان از لاستیک‌های عقب، لاستیک‌های عقب یا لاستیک‌های عقب است، بنابراین

they were getting a bit worn a bit thin not quite illegal but I thought they

آنها کمی نازک می‌شدند نه کاملاً غیرقانونی، اما من فکر کردم که آنها

need replacing so I'll buy some new ones I've wanted to buy these new set of

نیاز به تعویض دارند، بنابراین من می‌خواهم لاستیک‌های جدیدی بخرم که می‌خواستم این مجموعه جدید را بخرم. از

Michelin tyres this new tire that's just come out but unfortunately they hadn't

لاستیک های میشلن این لاستیک جدید که به تازگی بیرون آمده است اما متأسفانه

got the size I wanted so I ended up getting two others instead they were

اندازه مورد نظر من را نداشتند بنابراین در نهایت دو تایر دیگر گرفتم در عوض آنها

considerably cheaper but that's one of the worn ones at the back there let's

بسیار ارزان تر بودند اما این یکی از لاستیک های فرسوده در پشت

have a look let's open the oh yeah look at that so that's one of your old tires

است. اوه بله به آن نگاه کنید تا یکی از لاستیک های قدیمی شما

one of my old tires and I can see I can feel the excitement coming through now

یکی از لاستیک های قدیمی من است و می توانم ببینم که اکنون می توانم هیجانی را که

from all your viewers that there there is there is I can feel it as well there

از همه بینندگان شما وارد می شود احساس کنم که وجود دارد وجود دارد، من می توانم آن را احساس کنم و همچنین

is a warmth coming through today from everyone really really excited to see to

گرما وجود دارد امروز از طریق همه کسانی که واقعاً برای دیدن آن هیجان زده هستند

see one of your tires so that one is at the back is that that one's a bit worn

یکی از لاستیک های خود را ببینید تا یکی در عقب باشد این است که آن لاستیک کمی فرسوده

that's a bit worn so I've replaced it so that's why there's a car - well it was

است و کمی فرسوده است بنابراین آن را تعویض کرده ام به همین دلیل یک ماشین وجود دارد - خوب این

your idea you said why don't we put the tire behind you mr. Steve and it'll make

ایده شما بود که گفتید چرا ما آن را نمی گذاریم لاستیک پشت سرت آقا استیو و آن

a nice visual I must say it's quite I think it was quite nice there yes we

تصویری زیبا خواهند داشت، باید بگویم که کاملاً خوب است، فکر می‌کنم آنجا خیلی خوب بود، بله،

might put it around your neck later oh and then set fire to it they to do that

ممکن است بعداً آن را دور گردنت بگذاریم و سپس آن را آتش بزنیم، آنها برای انجام این کار

in a certain country didn't they did to torture people know what's wrong with

در کشور خاصی این کار را نکردند برای شکنجه کردن مردم بدانید چه مشکلی

you they tell you that in South Africa they to put tires around people's necks

دارید به شما می گویند که در آفریقای جنوبی لاستیک ها را دور گردن مردم می گذارند

and set fire to to the tire and burn them to death okay

و لاستیک ها را آتش

so that further what what what why every week do you end up talking about

می زنند و تا حد مرگ می سوزانند.

something really gruesome last week last week it was Hitler we ended it we ended

چیزی واقعا وحشتناک هفته گذشته هیتلر بود، ما آن را به پایان بردیم

the show we were trying to end last week's live stream on a lovely note and

، نمایشی را که در تلاش بودیم پخش زنده هفته گذشته را با یک یادداشت زیبا به پایان برسانیم و

you started going on about Hitler wasn't that sure that was Robert Mugabe's wife

شما شروع به ادامه دادن درباره هیتلر کردید، مطمئن نیستید که همسر رابرت موگابه

wasn't it in one of these African countries I can't think which one off

اینطور نبود. در یکی از این کشورهای آفریقایی من نمی توانم فکر کنم که کدام یک

the top of my head now I'm sure you can tell me mr. Duncan but yes she used to

از بالای سر من اکنون مطمئن هستم که می توانید به من بگویید آقای. دانکن اما بله، او

torture people by putting at us anyway let's not go on about that how did we

با سرکوب ما مردم را شکنجه می‌داد، اجازه دهید به این موضوع ادامه ندهیم که

get from talking about mr. Steve's new tires to to African dictators I I don't

چگونه از صحبت کردن در مورد آقا نتیجه گرفتیم. لاستیک‌های جدید استیو برای دیکتاتورهای آفریقایی من

know what you did you did say let's put it around your neck later and all I

نمی‌دانم چه کردی گفتی بیا بعداً آن را دور گردنت بگذاریم و تمام چیزی که

remember it's seeing images on the television from the 1990s with with in

یادم می‌آید دیدن تصاویر تلویزیون از دهه 1990 با در

this African country with though with tires around their necks being set on

این کشور آفریقایی با لاستیک‌های دور آن است. آتش زدن گردن ها

fire it was horrible yes yes you've said I know there's change of subject

وحشتناک بود بله بله شما گفتید می دانم موضوع تغییر می کند

even I'm gonna chewed away in a moment let's just say I like rubber

حتی من در یک لحظه جویده می شوم ، فقط بگوییم که من از لاستیک خوشم

shall we can leave it at that that sounds even worse Oh red the car tires

می آید. لاستیک‌های ماشین

are made of rubber yes I don't mean that kind of rubber

از لاستیک ساخته شده‌اند بله منظورم آن نوع

what kind of rubber well there's a fetish isn't the way people like to

dress up in rubber is there not me not me I just like putting car tires round

لاستیک نیست.

my neck I've got friends who think I'm very strange that I get a bit obsessed

گردن من دوستانی دارم که فکر می کنند من خیلی عجیب هستم که یک مقدار وسواس

about what type of car tire to put on shall I go for a summer tire a winter

دارم که چه نوع لاستیک ماشینی بپوشم آیا بروم تا لاستیک تابستانی

tire or an all season tire because it's difficult to this country gives we get

یا زمستانی یا لاستیک تمام فصل بخرم زیرا برای این کشور سخت است ما

extremes of temperature to know what that's the best tire to put on your car

دمای بسیار بالایی را دریافت می کنیم تا بدانیم بهترین لاستیک برای پوشیدن کدام است ماشین شما،

so I spent ages looking it up on the Internet just just calm down because I

پس من عمری را صرف جستجوی آن در اینترنت کردم، فقط آرام باشید، زیرا

can see you're getting very excited here by these tires just take a deep breath

می توانم ببینم که اینجا با این لاستیک ها بسیار هیجان زده می شوید، فقط یک نفس عمیق بکشید،

now what what why why is it so important whoa you seem quite obsessed almost too

چه دلیلی دارد چرا اینقدر مهم است که شما کاملاً وسواس به نظر می رسید بیش از حد به

obsessed with car tires so just just buy some new tires and stick them on the car

لاستیک ماشین وسواس دارید، بنابراین فقط کافی است چند لاستیک نو بخرید و آنها را روی ماشین بچسبانید

and of course you don't have to worry anymore because we don't have winter

و البته دیگر نگران نباشید زیرا ما دیگر زمستان

anymore UK I mean so that is true stop we don't

نداریم انگلستان.

we don't get snow anymore we have we haven't had snow for about four years

دیگر برف نبارید ما تقریباً چهار سال است که برف نباریده

you haven't not barely a flake so don't worry about it that's what I say

ایم، شما به سختی یک پوسته نبارید، بنابراین نگران نباشید، این چیزی است که من می گویم

I'm just interested okay now one or two people have noticed the

من فقط علاقه مند هستم خوب حالا یکی دو نفر متوجه شده اند من در

next to me I have okay I have a little cake here this is a particular type of

کنار من هستم خوب من یک کیک کوچک اینجا دارم این یک نوع

cake now this is something I mentioned a few well maybe three weeks ago I

کیک خاص است حالا این چیزی است که چند بار به آن اشاره کردم شاید سه هفته پیش

mentioned this mm-hmm and this is a particular type of cake

به این موضوع اشاره کردم و این نوع خاصی از

look at that it is called a scone scone is that how you pronounce it mr. Duncan

کیک است. به آن اسکون اسکون می گویند که چگونه آن را mr تلفظ می کنید. دانکن

scone yes that is how I pronounce it so how

اسکون بله من اینطوری تلفظش می کنم، پس

would you pronounce it mr. Steve there you taste gone I would say scone

شما چطور آن را mr تلفظ می کنید. استیو وجود دارد، شما طعم رفته، من می توانم بگویم scone

so mr. steve says scone and I say it's gone so there are two ways of

بنابراین آقای. استیو می گوید scone و من می گویم که از بین رفته است، بنابراین دو راه برای

pronouncing the name of this particular type of it's it's like a sort of savory

تلفظ نام این نوع خاص وجود دارد، این مانند یک نوع غذای خوش طعم

occurrence and and quite quite high in fat as well so that is something that

است و همچنین چربی بسیار بالایی دارد، بنابراین چیزی است که

butter lots of butter so it's a wheat wheat wheat and flour and sultanas

کره زیادی کره است. یک گندم گندم گندم و آرد و سلطانی

yes lots of lots of things inside very popular if you go to an English tea room

بله خیلی چیزها در داخل بسیار محبوب هستند اگر اغلب به یک چایخانه انگلیسی بروید

quite often they will serve scones or scones or as mr. Steve would say scones

آنها اسکون یا اسکون یا به عنوان آقای. استیو می‌گوید

coz so you're if you're posh you will say go Marsh you say scone can I have a

اسکون‌ها راحت هستید، پس اگر شیک هستید، می‌گویید برو مارش، می‌گویید اسکون می‌توانم

scone with a cup of tea please jam and and cream put on that don't you

با یک فنجان چای یک اسکون بخورم، لطفا مربا و خامه بمالید که آیا

jamming Lulu you see I don't quite that there is a bit of snobbishness around

لولو را مربا نکنید. درست است که در

the way to pronounce certain English words and that's what that comes high up

نحوه تلفظ برخی از کلمات انگلیسی کمی بداخلاقی وجود دارد و این همان چیزی است که در لیست بالا آمده است

on the list I would say how you pronounce the word scone whether you say

، من می گویم چگونه کلمه scone را تلفظ می کنید، خواه شما بگویید

scone or scone it tends to show people I don't know

scone یا scone، این به افرادی نشان می دهد که من دوست ندارم. نمی‌دانم

what it it's ridiculous really because you get people literally correcting

واقعاً چه مسخره‌ای است، زیرا مردم را وادار می‌کنید که به معنای واقعی کلمه

you and saying it's not school it's not scorn its scone yes we've talked about

شما را تصحیح کنند و بگویند مدرسه نیست، تحقیر آن نیست، بله، ما در این مورد صحبت کرده‌ایم، در

this actually a couple of weeks ago we talked about the way in which accents

واقع چند هفته پیش در مورد روشی صحبت کردیم که لهجه‌ها

can define a person's class and I think scone or scone is is a very good example

می‌توانند شخصیت یک فرد را تعریف کنند. class and من فکر می کنم scone یا scone is نمونه بسیار خوبی

of that snobbery it is but to me I mean it's SC o-n-e I think is the

از آن اسنوبیسم است، اما برای من منظورم این است که SC o-n-e است، فکر می کنم

correct spelling there and to me o n E is pronounced own like in a bone Bo any

املای صحیح در آنجا وجود دارد و برای من o n E مانند خود در یک استخوان تلفظ می شود Bo any will

would be bone so to me it's scone hmm doctor what that would make logical

be bone بنابراین به نظر من، آقای دکتر چه چیزی منطقی به

sense but I don't think when it comes to certain words there is isn't really any

نظر می رسد، اما من d فکر نکن وقتی صحبت از کلمات خاصی می شود، واقعا

logic there it is that's the word some people are asking to see the word scone

منطقی وجود ندارد، بلکه این کلمه ای است که برخی افراد از آنها درخواست می کنند کلمه scone یا scone را ببینند،

or scone but as I've said already it just depends some accents will pronounce

اما همانطور که قبلاً گفتم این فقط بستگی دارد که برخی لهجه ها برخی را تلفظ کنند.

certain words in certain ways he wouldn't pronounce one of your bones you

کلمات را به روش های خاصی او یکی از استخوان های شما را تلفظ نمی کرد

wouldn't say it was a bomb would you he'll say with a bone it would not say

شما نمی گویید بمب بود اگر با استخوان می گفت نه نمی گفت

no you would say it was a bone I would say scone but then but then we have many

شما می گفتید استخوان بود من می گویم scone اما سپس ما

other things like like tomb and womb and then you have comb yes but they all have

چیزهای دیگری مانند tomb and womb داریم و سپس شما باید comb yes را داشته باشید اما همه آنها

the same letters except for the first letter but the pronunciation is

به جز حرف اول حروف یکسانی دارند اما تلفظ

different so don't use the English language can be very very confusing

متفاوت است بنابراین از زبان انگلیسی استفاده نکنید می تواند بسیار گیج کننده باشد

indeed so mr. Steve I went to the dentist on

بنابراین mr . استیو من

Friday I don't know why I always get very nervous before I go to the dentist

جمعه رفتم دندانپزشک نمی دانم چرا همیشه قبل از رفتن به دندانپزشک خیلی عصبی می شوم

you might say that I have a fear a fear dentist

ممکن است بگویید من ترس دارم ترس دندانپزشک

fear or phobia I have been asking today do you have a strange phobia or fear an

یا فوبیا من امروز می پرسیدم آیا فوبیای عجیبی دارید؟ یا از

odd or unusual fear in your life now I think it's it would be fair to say that

ترسی عجیب یا غیرعادی در زندگی خود می ترسید اکنون فکر می کنم منصفانه است که

we all have phobias we all have something that we are afraid of I I

بگوییم همه ما فوبیا داریم، همه ما چیزی داریم که از آن می ترسیم.

think that would be fair to say absolutely on the live chat because we

mustn't forget we have lots of people today on the live chat thank you very

فراموش نکنید که ما امروز افراد زیادی در چت زنده داریم از شما بسیار متشکرم،

much by the way too francisco for your donation today thank

در ضمن، فرانسیسکو برای کمک مالی امروز

you very much francisco on the live chat with a

شما بسیار متشکرم فرانسیسکو در چت زنده با یک

donation thank you very much a super chat donation do I get half mr. Duncan

کمک مالی بسیار سپاسگزارم. آقای. دانکن

for a theory you can if you want if it makes you happy we're gonna eat that

برای یک تئوری می توانید اگر می خواهید اگر شما را خوشحال می کند ما

scone at the end we are going to have the scone later on we will eat the

در پایان آن اسکون را می خوریم ما بعداً اسکون را خواهیم داشت ما اسکون ها را خواهیم خورد

scones Onis con scone scone scone Eugene is

here that's brilliant we like the joke with the tire oh I'm

شوخی با لاستیک آه

not sure mr. C I'm not sure if he was joking or not I'm not quite sure I'm

مطمئن نیستم آقای. C من مطمئن نیستم که او شوخی می کرد یا نه من کاملاً مطمئن نیستم

feeling very lively today I should be tired after this of course enough to go

که امروز خیلی سرحال هستم. بعد از این باید خسته باشم البته به اندازه ای که بروم

and lie down as I usually do apparently I'm not sure who it's from because I

و دراز بکشم همانطور که معمولاً انجام می دهم ظاهراً مطمئن نیستم چه کسی این به این دلیل است که من

can't read the actual writing but the message is hello mr. Duncan and mr.

نمی توانم نوشته واقعی را بخوانم اما پیام سلام آقای. دانکن و آقای

Steve my husband has a beard for most of the time for most of the time that we

استیو شوهر من در بیشتر اوقاتی که ما

are together and I think it suits him very much yes some people do I think I

با هم هستیم ریش دارد و فکر می‌کنم خیلی به او می‌آید، بله، بعضی‌ها، فکر می‌کنم من

think beards beards suit certain people yes as other people they don't look very

فکر می‌کنم ریش‌ها به افراد خاصی می‌آیند، بله همانطور که دیگران به نظر نمی‌رسند. خیلی

good they day they look a bit untidy or it makes the person look much older than

خوب است که آنها روزی کمی نامرتب به نظر می رسند یا این باعث می شود که فرد خیلی مسن تر

they really are what's it like to kiss someone with a

از آنچه هست به نظر برسد، بوسیدن یک نفر با

beard I wonder that must be yeah I can't I wouldn't didn't think I'd like that

ریش چگونه است. دوست دارم هوم

hmm no you're not gonna take up on that

، نه

that's the ties if anyone was wondering that tyre the size is a 205 a 55 16-inch

، اگر کسی فکر می کرد که اندازه لاستیک 205 تا 55 16 اینچی با

what rated tyre just in case anyone was wondering why do keep shouting just by

درجه بندی 205 است، نمی خواهید این موضوع را قبول کنید، اگر کسی فکر می کند که چرا به طور

normal way of talking so there was a there is a very sensitive microphone

معمولی به فریاد زدن ادامه دهید. از صحبت کردن، یک میکروفون بسیار حساس وجود دارد

placed just seven or eight inches from your mouth and it you are shouting do

که فقط هفت یا هشت اینچ از دهان شما فاصله دارد و شما فریاد می

you don't have to shout mr. Steven if he can't cope with my orations

زنید آیا لازم نیست آقا فریاد بزنید. اگر استیون نتواند با سخنرانی های من کنار بیاید،

then maybe you should get a new one I don't think I don't think anyone I don't

شاید شما باید یک سخنرانی جدید بخرید. فکر نمی کنم کسی باشد.

think anyone can cope with your Asians to the idea I mean I'm

quite a happy mood today you've told me to liven it up so that's what I'm doing

روحیه شاد امروز شما به من گفتید که آن را زنده کنم پس این کاری است که من انجام می دهم

mr. Duncan your new tires have made you very chirpy

آقای. دانکن لاستیک‌های جدیدت تو را بسیار ژولیده کرده است،

because I know when I go out now I'll have super grip on every road surface

زیرا می‌دانم که وقتی بیرون می‌روم، در هر سطح جاده

and on any weather condition I'm not sure that if you've got a complete grip

و در هر شرایط آب‌وهوایی چسبندگی فوق‌العاده‌ای خواهم داشت، مطمئن نیستم که اگر چسبندگی کامل

so be honest I might not have a grip on reality I think so I think there are

داشته باشی، پس صادقانه بگویم. من فکر می‌کنم ممکن است واقعیت را درک نکند، بنابراین فکر می‌کنم

some things you definitely don't have a grip on yes definitely apparently

چیزهایی وجود دارد که شما قطعاً به آن‌ها دسترسی ندارید بله، قطعاً

Jamelia thinks you look very handsome with a beard let that put the beard on

جمیلیا فکر می‌کند که شما با ریش بسیار خوش‌تیپ به نظر

mr. Steve again because a lot of people want to stay still again they still

می‌رسید. استیو دوباره چون بسیاری از مردم می خواهند دوباره

don't move so there it is there is mr. Steve with a beard oh yes

بی حرکت بمانند، آنها هنوز حرکت نمی کنند، بنابراین آنجاست که آقای. استیو با ریش آه بله

it doesn't look too bad yes I think it does it just kind of suit

خیلی بد به نظر نمی رسد بله فکر می کنم این کار را انجام می دهد فقط به نوعی به

him yes you look like you look like a Bond villain ok it's gone now ok you can

او می آید بله شما شبیه یک شرور باند هستید خوب اکنون رفته است خوب می توانید

relax now actually you still look like a Bond villain thanks a lot I'll get it

اکنون استراحت کنید در واقع هنوز شبیه یک باند هستید شرور بسیار متشکرم من آن

I'll get a cat and Stroke it shall I

را دریافت خواهم کرد من یک گربه می گیرم و آن را سکته می کنم

so we're talking about fears and phobias now I happen to know that you have a

بنابراین ما در مورد ترس ها و فوبیا صحبت می کنیم.

very strange phobia a very strange fear that causes you to do something very

چیزی بسیار

unusual at certain times please tell us all about it sure I want to talk about

غیرعادی در زمان‌های خاص لطفاً همه چیز را به ما بگویید مطمئن باشید می‌خواهم در مورد آن صحبت کنم

that I've prepared a lot of cards here you

که کارت‌های زیادی را در اینجا آماده کرده‌ام که

asked me asked me to mr. Duncan to prepare a little session on phobias yes

از من خواسته‌اید که آقای. دانکن برای آماده کردن یک جلسه کوچک در مورد فوبیا بله

and have you already explained anything about it because I I've missed the first

و آیا قبلاً چیزی در مورد آن توضیح داده اید زیرا من

hour of your show I was in makeup you see for the first hour so I can't listen

ساعت اول برنامه شما را

to it they haven't finished by the way but whoever was doing the makeup they

از دست داده ام. اتفاقاً تمام شد، اما هر کسی که آرایش را انجام می داد

haven't finished they've ended in the top part Thanks

، تمام نشده است، آنها در قسمت بالایی به پایان رسیده اند، با تشکر،

so these cards here yes we are talking about folk it's all right we've got 45

بنابراین این کارت ها در اینجا بله، ما در مورد مردم صحبت می کنیم، اشکالی ندارد، ما 45

minutes we've got 45 minutes there is no rush just take your time do you want me

دقیقه داریم، ما 45 دقیقه داریم. عجله ای وجود ندارد فقط وقت خود را بگذرانید آیا می خواهید

to explain about to the world my strange quirks this this is one particular thing

در مورد ویژگی های عجیب و غریب خود به دنیا توضیح دهم این یک چیز خاص است

that always makes me laugh whenever you talk about this it makes me laugh

که همیشه باعث می شود هر وقت در این مورد صحبت می کنید من را می خندید

and whenever we go to places maybe a restaurant or a pub and then you

و هر زمان که به مکان هایی می رویم شاید یک رستوران باشد. یا یک میخانه و سپس

disappear to the toilet I know that I know that something very unusual is

به توالت ناپدید می شوی، می دانم که می دانم یک اتفاق بسیار غیرعادی در

about to happen so you oh yes I know what you mean you know what I'm talking

شرف وقوع است، پس تو اوه، بله، می دانم منظورت چیست، می دانم درباره چه چیزی صحبت می کنم،

about yes I I don't like to touch any handles around the area of public

بله، من دوست ندارم به هیچ دستگیره ای دست بزنم در اطراف منطقه

toilets so that means like door handles door handles because I've read studies

توالت های عمومی به این معنی است که مانند دستگیره در دستگیره درب به این دلیل که من مطالعاتی را

that have been done on the door handles to toilets and let's just say they are

که روی دستگیره‌های در توالت‌ها انجام شده است خوانده‌ام و فقط بگوییم که این دستگیره‌ها با

covered covered in germs because a lot of people don't wash their hands when

میکروب‌ها پوشانده شده‌اند، زیرا بسیاری از مردم وقتی

they go to public lose so I've because I work for a pharmaceutical company we as

به بازدید عمومی می‌روند دست‌های خود را نمی‌شویند. ما هم برای یک شرکت داروسازی کار می‌کنیم،

well so I sort of know too much about this sort of thing germs and things like

بنابراین من در مورد این نوع میکروب‌ها و چیزهایی مانند

that bacteria so I when I go to use a public loo I will not touch any handles

آن باکتری‌ها اطلاعات زیادی دارم، بنابراین وقتی می‌روم از یک سالن عمومی استفاده کنم، به هیچ دسته‌ای دست نمی‌زنم

I will when I go out I put toilet paper or paper towel over my hand and I go out

، وقتی بیرون می‌روم، می‌گذارم. دستمال توالت یا دستمال کاغذی روی دستم است و بیرون می روم،

I wash my hands so that's it they're all nice and clean then I'll have some saved

دست هایم را می شوم تا همه خوب و تمیز باشند، سپس مقداری

paper and then I'll put that on my hand and go out like that and then drop the

کاغذ ذخیره شده دارم و سپس آن را روی دستم می گذارم و همینطور بیرون می روم و سپس

paper towel on the floorr yes so this is so what you're actually doing you are

حوله کاغذی را روی زمین بیندازید بله، بنابراین این همان کاری است که در واقع انجام می‌دهید و

avoiding you are avoiding contact with any surface any surface that another

از تماس با هر سطحی که

person may have touched with their dirty stinky hands because some people let's

ممکن است شخص دیگری با دست‌های کثیف خود لمس کرده باشد اجتناب می‌کنید، زیرا برخی افراد اجازه

not beat around the bush here some people that's a very interesting going

نمی‌دهند به اطراف کتک بزنند. بوش در اینجا برخی از مردم که یک عبارت بسیار جالب است

to phrase to use there let's not beat around the bush but some people do not

برای استفاده در آنجا اجازه دهید در اطراف بوته کتک نمی زنند، اما برخی از مردم

wash their hands now after they've been to the toilet and that that appears to

اکنون پس از رفتن به توالت دست های خود را نمی شویند و به نظر می

be the root of your fear well I it's a little irrational but at the same time

رسد که ریشه ترس شما همین است، خوب من کمی غیرمنطقی است، اما در عین حال

you can pick up nasty stomach bugs from door handles toilets definitely so I

می توانی ناخوشایند کنی حشرات معده دستگیره‌های در توالت قطعاً بنابراین

don't touch them particularly if I'm eating at a restaurant or somewhere like

اگر در رستوران یا جایی مانند آن غذا می‌خورم به آن‌ها دست نمی‌زنم،

that yes definitely not so so you go in and then you do you do what you have to

بله قطعاً اینطور نیست، بنابراین شما وارد شوید و سپس هر کاری را که

do whatever I have to do whatever you have to do and then you wash your hands

باید انجام دهید، انجام می‌دهید. هر کاری را که باید انجام دهید انجام دهید و سپس دستان خود را بشویید

because I want to be clear on this you wash your hands okay

زیرا من می خواهم در این مورد واضح باشم شما دست های خود را بشویید خوب

so how do you turn the tap off ah well that's well yes the tap I normally

پس چگونه شیر را باز می کنید آه خوب این خوب است بله شیر من معمولاً

sprinkled some water on top of the tap this gets worse because that cleans the

مقداری آب روی شیر می پاشید این بدتر می شود زیرا

the tap as well because of it but then the taps not so bad so you can wash that

به همین دلیل شیر آب را نیز تمیز می کند، اما بعد از آن شیرها آنقدر بد نیستند تا بتوانید بشویید که

you know you can put some water over the tap and you've got lots of water on your

بدانید می توانید مقداری آب روی شیر آب بریزید و آب زیادی روی

hand so you're gonna get your not gonna get rid of all the bugs but you're gonna

دست دارید. از شر همه ایرادات خلاص نمی شوی اما

get rid of most off most of them and the work let's face it the worst part then

بیشتر از همه از شر آن خلاص می شوی از بین آنها و کار، بیایید با آن روبرو شویم، بدترین بخش آن

is you wash your hands and then you've got to go out of the toilet so what do

این است که دست های خود را بشویید و سپس باید از توالت بیرون بروید، پس چه

you have to put your hand on the door handle that is covered in bacteria those

چیزی باید دست خود را روی دستگیره در قرار دهید که پر از باکتری است.

so you've washed your hands yes I'm trying to take you through the phases

دستانت را شستم بله، سعی می کنم تو را طی مراحل

and the step people understand I think we've spending a lot of time on just

و مرحله ای که مردم می فهمند ببرم، فکر می کنم ما زمان زیادی را صرف آن کرده ایم، فقط

don't worry about it I don't know why you get so worried it's all right we'll

نگران آن نباش، نمی دانم چرا اینقدر نگران می شوی که این خیلی خب ما

just took up 40 minutes don't worry about it

فقط 40 دقیقه وقت می گذاریم نگران نباش

why do you keep worrying about the time well I just feel uncomfortable talking

چرا نگران زمان هستی خوب من فقط از صحبت کردن در مورد آن احساس ناراحتی می کنم.

about it miss Tok a lot of people are agreeing with you

really yes that's what I just said Amanda says I I also do the same thing

می گوید من هم همین کار را انجام می دهم

ah a fellow germaphobe I I use the napkin

آه یک همکار ژرمافوب، من از دستمال

to open the door and also flush the water but I don't but I don't drop the

برای باز کردن در و همچنین شستشوی آب استفاده می کنم، اما نمی کنم اما

napkin on the floor not like you you use you dirty litter bug well you see if

دستمال را روی زمین نمی اندازم نه مثل شما که شما به خوبی از زباله های کثیف استفاده می کنید. میبینی

they prove up well I just I've got a funny waved do you know what the worst

که خوب ثابت میشن من فقط یه دست تکون دادم میدونی بدترین

fear the worst fear is that you go in you go in

ترس بدترین ترس اینه که بری اگر

to a public loo the door shuts behind you sailu because lots of people don't

به سالن عمومی بروید، در پشت سر شما بسته می شود، زیرا بسیاری از مردم نمی

know what new is new it's another word for toilet it sounds like the Museum in

دانند چه چیز جدیدی است.

France public loo yeah that's not the Louvre

it's lavatory l oo yeah I'm talking I'm talking when I'm talking don't talk at

دارم حرف میزنم دارم حرف میزنم وقتی دارم حرف میزنم همزمان حرف نزن

the same time I try to explain things you make it so difficult for me so I'm

سعی میکنم چیزایی رو توضیح بدم که خیلی برام سختی

just trying to do this now so we're there just just while you're

در حالی که شما این

doing that I'll carry on explaining oh it's a three-letter word I haven't got

کار را انجام می دهید، به توضیح ادامه می دهم اوه این یک کلمه سه حرفی است، من مجبور نیستم

to go away and translate it loo so mr. Steve is saying loo loo toilet

بروم و آن را ترجمه کنم، بنابراین آقای. استیو می‌گوید

laboratory loo some big ones the worst thing is for me is that you go in the

لابراتوار توالت لوو لوو چند آزمایشگاه بزرگ، بدترین چیز برای من این است که

door shuts behind you and then there's no toilet paper or or paper towels

می‌روی در پشت سرت بسته می‌شود و بعد هیچ دستمال توالت یا دستمال کاغذی وجود ندارد،

so yeah I'm trapped in there and this this this bacteria-infested room and how

بنابراین بله، من در آنجا گیر افتاده‌ام و این این باکتری است. -اتاق آلوده و چگونه

am I gonna get out without right you know I've got to touch the door handle

می توانم بدون حق بیرون بیایم، می دانی که باید دستگیره در را لمس

I've got there's no paper in there that is the worst fear for me that sounds

کنم، هیچ کاغذی در آنجا نیست که بدترین ترس برای من است که به نظر

like you haven't prepared though that sounds like you've gone in there

می رسد آماده نکرده ای، هرچند به نظر می رسد. مثل اینکه

unprepared yeah I've gone into the toilet cubicle you've closed the door

ناآماده به داخل اتاق رفتی، بله، من به داخل اتاق توالت رفتم، تو در را بستی،

you've started doing whatever you're doing and then and then then and only

شروع کردی به انجام هر کاری که داری انجام می‌دهی و بعد و بعد و فقط

then do you look to see if there's any toilet yes I always make sure I'll I

بعد نگاه می‌کنی ببینی آیا توالتی هست یا نه. بله، من همیشه مطمئن هستم، می

know I always make sure but sometimes the door slams behind you isn't it says

دانم که همیشه مطمئن هستم، اما گاهی اوقات در پشت سر شما به صدا در می آید، این نیست که می

there's no way you're going to you can't open the door proper don't have a look

گوید راهی نیست که به سمت شما بروید، نمی توانید در را درست باز کنید، نگاه نکنید

and comment about the cubicle itself I know but I'm on about the last door when

و نظر نداشته باشید در مورد خود اطاقک من می دانم اما من در مورد آخرین در هستم وقتی

you come out always see that's the one I'm talking about the last thing that

بیرون می آیی همیشه ببین که من در مورد آن صحبت می کنم آخرین چیزی که

you touch is the door that the main door to the toilet I think there are too many

لمس می‌کنید درب اصلی توالت است. فکر می‌کنم

doors in toilets it so I would take tissue with me always make sure I've got

درهای زیادی در توالت وجود دارد، بنابراین من همیشه دستمال کاغذی با خودم می‌برم و مطمئن می‌شوم که

something but last last resort is I'll hook it open with my elbow your last

چیزی دارم اما آخرین راه این است که می‌خواهم با آرنجم بازش کن.

resort what do you mean last resort last resort so if I've got no toilet paper to

آخرین راه حلت منظورت

put on the don the door handle there's nothing so I don't want to touch it with

my hand I've washed my hands so I'll hook the hook my elbow into the door

چیه؟ دستانم را شسته ام تا آرنجم را به

handle push it down and get out that way and use my knees and

دستگیره در بچسبانم، آن را فشار بدهم و به آن سمت بیرون بیایم و از زانوها و

feet to push the door open this sounds like a nightmare it isn't I remember you

پاهایم برای فشار دادن در استفاده کنم، این به نظر یک کابوس است.

you soon get into the swing of it you soon get used to it you can get a a

وارد چرخش آن شوید، به زودی به آن عادت می کنید، می توانید

technique going so just to get into the toilet itself not not the actual cubicle

تکنیکی را به کار ببرید، بنابراین فقط برای وارد شدن به داخل توالت، نه اتاقک واقعی،

because of course you might be using the upright stall if you are having a

زیرا البته ممکن است از استال عمودی استفاده کنید اگر در حال

wee-wee but but I just find this so so amazing that you have to go through all

خوابیدن هستید، اما اما به نظر من این خیلی شگفت انگیز است که شما باید

of this just just to spend a penny just to go to the toilet I just I just don't

همه اینها را بگذرانید فقط برای اینکه یک پنی خرج کنید فقط برای رفتن به T روغنی من فقط

want to touch that door handle and I think I'm not the only one there's a few

نمی‌خواهم دستگیره در را لمس کنم و فکر می‌کنم تنها کسی نیستم، چند

people already out there saying they do the same thing but that is literally

نفر قبلاً آنجا هستند که می‌گویند همین کار را می‌کنند، اما این به معنای واقعی کلمه

it's not a it's a sort of a fear but it's not wholly irrational because you

یک نوع ترس نیست. اما این کاملاً غیرمنطقی نیست زیرا اگر

can get stomach bugs from bacteria if people have been you know for a number

افرادی که بوده اند می دانید که تعدادی

to have been for a poo and they don't wash their hands it's on the door

از آنها برای مدفوع بوده اند و دست های خود را نمی

handler and then you go and eat a sandwich or something you could get a

شویید، می توانید از باکتری ها حشرات معده بگیرید و بعد شما بروید و یک ساندویچ بخورید یا چیزی که ممکن است از آن دچار یک

nasty stomach bug from that yes and worse still is you go to a restaurant

حشره بد معده شوید، بله و بدتر از آن این است که به رستورانی

you don't know if the people preparing the food

بروید که نمی‌دانید آیا افرادی که غذا را آماده

Oh have have gone to the toilet and not wash their hands on that it's a very

می‌کنند به توالت رفته‌اند و دست‌هایشان را نشویید، این یک روش بسیار

common way of getting stomach bugs in restaurants hotels particularly a you

رایج است. ابتلا به حشرات معده در رستوران هتل ها به خصوص

know in foreign countries because they don't wash their hands when they go to

در کشورهای خارجی که می شناسید چون وقتی به توالت می روند دست های خود را نمی

the toilet so it sounds it sounds like quite an ordeal you know you know what I

شویند بنابراین به نظر می رسد بسیار سخت است

have a solution mr. Steve you could wear one of those adult nappies you could

. استیو، می‌توانی یکی از آن پوشک‌های بزرگسالان را

wear one of those adult diapers so you just put one of these diapers on and

بپوشی، می‌توانی یکی از آن پوشک‌های بزرگسال را بپوشی، پس فقط یکی از این پوشک‌ها را بپوشی و

then you can you can poop in pee all you want you could just sit and enjoy your

سپس می‌توانی مدفوع کنی هر چه می‌خواهی، می‌توانی بنشینی و از غذای خود لذت

meal and while you're eating you can that's better and then just carry on

ببری و در حالی که دوباره خوردن شما می توانید بهتر است و سپس فقط به

with your meal I don't like the sound of that I think people around would would

وعده غذایی خود ادامه دهید. من از صدای آن خوشم نمی آید که فکر می کنم اطرافیان

pick up on the fact that I'd you know to the loo while I was sitting there okay

این واقعیت را متوجه می شوند که من در حالی که من آنجا نشسته بودم

you think there might be some odour might be a bit of odor

شما را به توالت می شناسید. فکر می کنم ممکن است مقداری بو وجود داشته باشد ممکن است کمی بو باشد

a bit of Odell we I thought I thought we'd you know another week and last week

کمی از Odell ما فکر کردم فکر کردم یک هفته دیگر می دانیم و هفته گذشته

we didn't talk about poo at all and it we've done quite well the last couple of

اصلاً در مورد پو صحبت نکردیم و در گذشته خیلی خوب کار کردیم چند

weeks where we haven't mentioned poo poo or wee-wee

هفته ای که قبلاً به پو پو یا وی-وی اشاره نکرده

already well I you know what I'm amazed by so many people on here or agreeing

بودیم، می دانید چه چیزی از تعداد زیادی از مردم در اینجا شگفت زده شده ام یا با شما موافق هستم،

with you thank you so many people are saying that everywhere is dirty it is

متشکرم بسیاری از مردم می گویند که همه جا کثیف است،

yes well I I just I just find this incredible yes oh the other thing can I

بله خوب است من فقط این را باورنکردنی می دانم بله اوه چیز دیگر می توانم

tell you mine now now on the one thing I hate doing I hate going to an ATM ah I

اکنون به شما بگویم در مورد یک کاری که از انجام آن متنفرم از رفتن به دستگاه خودپرداز متنفرم آه من

hate using ATMs because they're they're normally out in the street and of course

از استفاده از دستگاه های خودپرداز متنفرم زیرا آنها معمولاً در خیابان هستند و البته

you don't know who is used the ATM before you you have to press the the

شما نمی دانید چه کسی از دستگاه خودپرداز استفاده می کند قبل از اینکه مجبور شوید

little keys to enter your number your special pin number and then of course

کلیدهای کوچک را فشار دهید تا شماره خود را وارد کنید. شماره پین ​​مخصوص و

you have to press other things as well so I don't like pressing the buttons on

البته باید چیزهای دیگر را هم فشار دهید، بنابراین من دوست ندارم دکمه های

ATMs I always think that someone really dirty and disgusting and smelly and

خودپرداز را فشار دهم، همیشه فکر می کنم که یک نفر واقعاً کثیف و منزجر کننده و بدبو و

stinky has used has used the keys just before so I oh I always use a different

بدبو از کلیدها استفاده کرده است، بنابراین من اوه. من همیشه از

finger I don't use I don't use my forefinger I used I use this one this

انگشت دیگری استفاده می کنم از انگشت اشاره خود استفاده نمی کنم از این

finger too that the finger that that I think people call it the ring finger so

انگشت نیز استفاده می کنم که انگشتی را که فکر می کنم مردم به آن انگشت حلقه می گویند بنابراین

and then afterwards I always frantically wipe it wipe my finger on myself to try

و بعد از آن همیشه دیوانه وار پاکش می کنم. انگشتم روی خودم است

and get get the dirt and the bacteria off so I always think that ATM machines

تا خاک و باکتری ها را از بین ببرم، بنابراین همیشه فکر می کنم دستگاه های خودپرداز

are very dirty they are I use my knuckle sometimes and knuckle so I I'll do it

بسیار کثیف

with my knuckles and of course what are the worst things is money money and

هستند. بدترین چیز پول پول است و

sorry to button there mr. Duncan as you said about ATM machines but whenever you

متاسفم که دکمه آنجا را می زنم. دانکن همانطور که در مورد دستگاه های خودپرداز گفتید، اما هر زمان که

purchase anything now from a shop you if you pay by card you have to put your you

اکنون چیزی را از مغازه خریداری می کنید، اگر با کارت پرداخت می کنید، باید

also have to put put your PIN in don't you on the old buttons as well yes you

پین خود را نیز قرار دهید، نه روی دکمه های قدیمی و همچنین بله

have to touch button I'm not a big fan I don't think I have a problem with it

باید انجام دهید. دکمه لمسی من طرفدار زیادی نیستم فکر نمی‌کنم با آن مشکلی داشته باشم

it's just that actually when I use ATMs I never think about it with money

، فقط وقتی از دستگاه‌های خودپرداز استفاده می‌کنم، هرگز با پول به آن فکر نمی‌کنم،

because of course money is passed from from people to people from person to

زیرا مطمئناً پول از مردم به افراد مختلف منتقل می‌شود.

person and of course people put their money in

و البته مردم پول‌هایشان را در

all sorts of horrible places they put them in there

انواع مکان‌های وحشتناک می‌گذارند، آن‌ها را آنجا

they put money in their pockets right next to you know all the stinky smelly

می‌گذارند، پول را در جیب‌هایشان می‌گذارند، دقیقاً در کنار شما، همه مکان‌های بدبو را

places so you know you can get a bit too obsessed with it I think the key thing

می‌شناسید، بنابراین می‌دانید که می‌توانید کمی بیش از حد به آن وسواس داشته باشید، فکر می‌کنم کلید آن است.

is not to worry about it because as long as you don't put your fingers in your

نگران نباشید زیرا تا زمانی

mouth as long as you haven't got the habit of maybe biting your nails or

که عادت به جویدن ناخن یا

something like that then you you can't be really harmed by it and some people

چیزی شبیه آن را نداشته باشید، تا زمانی که انگشتان خود را در دهان خود قرار ندهید، نمی توانید واقعاً آسیبی به شما وارد کند. آن و برخی از

carried little bottles of gel sterilizing gel that you can wipe your

افراد بطری های کوچک ژل استریل کننده ژل را حمل می کردند که می توانید آن را پاک کنید

hands in I'm amazed bitter words I can't believe how many people are getting

nds در شگفت زده شده ام کلمات تلخ من نمی توانم باور کنم که چند نفر

involved with this conversation it's just incredible apparently for men it is

درگیر این مکالمه هستند این فقط باورنکردنی است ظاهرا برای مردان

easier ah here we go here we go battle of the sexes is coming now Amanda says

آسان تر است آه اینجا می رویم ما اینجا می رویم جنگ جنسیت در راه است اکنون آماندا می گوید

for men it's easier to go to public toilets women have to do the eagle the

برای مردان این است رفتن به توالت های عمومی زنان باید

eagle I don't know what that means I think it means that you you stand over

عقاب را انجام دهند. من نمی دانم این به چه معناست، فکر می کنم به این معنی است که شما

the toilet you sit over the top oh yes but you you you hover so your your your

بالای توالت می ایستید و بالای آن می نشینید اوه بله اما شما معلق می گیرید تا پایین خود را

bottom doesn't touch the toilet I do I've never come across this before I

به توالت دست نمی زنم من تا به حال با این مورد برخورد نکرده ام.

this is a new one you see I'm learning something today so apparently quite a

few women when they go to the toilet they don't want to put they don't want

نمی‌خواهم

to rest on the toilet yes so they hover and apparently it is

روی توالت استراحت کنم بله، بنابراین شناور می‌شوند و ظاهراً به

called the 'eagle' I didn't know that learnt something today

آن عقاب می‌گویند.

I can I can understand that because that has got to be disgusting having to sit

on a on it on the on the toilet seat in a public loo I've had what if I've been

آن را روی صندلی توالت در یک توالت عمومی چه می‌کردم اگر ناامید بودم که بگویم

desperate for word to go for a poo then I I had to do that he can't hover for a

برای رفتن پس من مجبور شدم این کار را انجام دهم که او نتواند برای شماره دو شناور بماند،

number two I don't think so I literally will put toilet paper all over the seat

فکر نمی‌کنم، بنابراین من به معنای واقعی کلمه دستمال توالت را روی صندلی

to protect so that I'm not sitting directly on I'm sure women do that as

می‌گذارم تا از آن محافظت کنم تا من مستقیماً روی آن ننشینم، مطمئن هستم که زنان این کار را می‌کنند.

well right yes shall I just shall I just stop the stream and then start again we

همینطور درست است، من فقط باید جریان را متوقف کنم و دوباره شروع کنیم،

really have gotten to a hot topic today this is incredible I want I wanted to

امروز واقعاً به یک موضوع داغ رسیده ایم، این باور نکردنی است، من می خواهم

talk about other things but but show oh I know what we'll do just to lighten the

در مورد چیزهای دیگری صحبت کنم، اما نشان می دهم اوه می دانم که ما فقط چه خواهیم کرد برای کم کردن

mood here we have the mystery chick we have to guess guess the chick

حال و هوای اینجا ما جوجه مرموز را داریم باید جوجه را حدس بزنیم

so here it comes and there it is there is the mystery chick we have to guess

پس اینجا می آید و آنجا جوجه مرموز است که باید

the baby bird so do you know what this bird is if you think you know the answer

بچه پرنده را حدس بزنیم پس آیا می دانید این پرنده چیست اگر فکر می کنید می دانید پاسخ

let me know I do I will give it yes I know you know for goodness sake no you

به من اطلاع دهید انجام می دهم من آن را می دهم بله می دانم که شما می دانید به خاطر خدا خیر شما

can't enter mr. Steve surprise no there isn't a prize stop mentioning prizes

نمی توانید وارد Mr. سورپرایز استیو نه جایزه ای وجود ندارد که از ذکر جوایز

maybe I could give this old car tire away as a prize how the hell am I going

خودداری کنید شاید بتوانم این لاستیک ماشین قدیمی را به عنوان جایزه بدم.

to post a tire to someone well we're just we'll just if they're down here

در اینجا

we'll just wheel it downhill yes we'll push it down hill towards them sounds

ما فقط آن را در سراشیبی چرخ می کنیم بله، آن را به سمت پایین تپه به سمت آنها هل می دهیم

very dangerous to me I think I think we'll have a lawsuit on our hands so

برای من بسیار خطرناک به نظر می رسد، فکر می کنم فکر می کنم یک دعوی قضایی در دستانمان باشد،

there it is today's mystery chick mystery bird so if you think you know

بنابراین این مرغ مرموز امروزی است، بنابراین اگر فکر می کنید شما فکر می کنید بدانید

what that bird is please let me know apparently in Finland in Finland there

که آن پرنده چیست لطفاً به من اطلاع دهید ظاهراً در فنلاند در فنلاند

are water showers that you can use to wash your Burma well a yes interest

دوش های آبی وجود دارد که می توانید از آنها برای شستن

anybody I've been to Malaysia and on holiday and when you go to public lose

برمه خود استفاده

there you've got yes you've got it like a water pipe to clean yourself with

کنید. بله شما آن را مانند یک لوله آب برای تمیز کردن خود دارید

which i think is very yes and of course in France you have the bday bday yes

که فکر می کنم خیلی بله است و البته در فرانسه شما روز bday بله

bday which I think I I think the bday is brilliant I think everyone should have a

bday را دارید که فکر می کنم من فکر می کنم bday عالی است من فکر می کنم همه باید روز

bday in their in their house but yes in Malaysia well in Malaysia also they have

روزانه داشته باشند. در خانه خود هستند، اما بله در مالزی و در مالزی، آنها

the very low toilets that are on the floor yes so you have to sort of squat

توالت های بسیار کم دارند در روی زمین هستند بله، بنابراین شما باید

in a very awkward and uncomfortable way but yes they have a little hose pipe as

به روشی بسیار ناخوشایند و ناراحت کننده چمباتمه بزنید، اما بله، آنها یک لوله شلنگ کوچک

well next to the toilet and you can turn the tap on and then you can clean

نیز در کنار توالت دارند و می توانید شیر آب را باز کنید و سپس می توانید

yourself all down you can get disposable toilet seat covers so I would imagine

خودتان را تمیز کنید. می توانم روکش صندلی توالت یکبار مصرف تهیه کنم، بنابراین تصور می

that that women sometimes carry those in their handbags would I be wrong there

کنم که زنان گاهی اوقات آن را در کیف دستی خود حمل می کنند، آیا من در آنجا اشتباه می کنم

because you can buy them you sometimes actually see them as well in very posh

زیرا می توانید آنها را بخرید، گاهی اوقات آنها را در مکان های عمومی بسیار شیک

public lose you sometimes see disposable plastic

می بینید.

toilet seat covers oh yes that's quite clever but but so so what do you do mr.

بله این کاملا هوشمندانه است، اما خب پس شما چه کار می کنید آقای.

Steve do you do you put anything on on the toilet seat yes I think

استیو آیا چیزی روی صندلی توالت می‌پوشی بله، فکر

I mentioned that earlier you're not listening mr. Duncan oh yeah I was

می‌کنم قبلاً اشاره کردم که شما به آقا گوش نمی‌دهید. دانکن، اوه، آره، داشتم در

talking about the toilet seat I was talking about all about your hands I

مورد صندلی توالت صحبت می‌کردم، داشتم در مورد همه چیز در مورد دست‌های تو صحبت می‌کردم،

know but I don't think you're putting your hands on the toilet seat oh you're

می‌دانم، اما فکر نمی‌کنم که تو دستت را روی صندلی توالت می‌گذاری

not doing hands down oh I did I did mention are you standing on your head

، اوه، دستت را پایین نمی‌آوری، اوه گفتم، اشاره کردم آیا روی سر خود ایستاده

are you trying to stand on their head on the toilet because a lady mentioned

اید آیا سعی می کنید روی سر آنها روی توالت بایستید زیرا خانمی در

about doing the eagle I said yes I've had to go for a poo then I will put

مورد انجام عقاب صحبت کرده است من گفتم بله باید بروم یک استفراغ و سپس

toilet paper all over the seat so that I don't have to apparently Luciano says RI

تمام صندلی را دستمال توالت خواهم گذاشت تا من لازم نیست ظاهراً لوسیانو می‌گوید RI

I always press the buttons on the elevator or lift using my knuckles

من همیشه دکمه‌های آسانسور را فشار می‌دهم یا با استفاده از بند انگشتم بالابر را بالا می‌برم،

knuckles so you press you press the buttons with with your your knuckles you

بنابراین شما دکمه‌ها را با بند انگشت خود فشار

don't use your fingertips I I do that on an ATM machine oh I see you use your

می‌دهید و از نوک انگشتان خود استفاده نمی‌کنید، من این کار را در دستگاه خودپرداز انجام می‌دهم. من می بینم که از بند انگشتان خود استفاده می کنید

knuckles yes I suppose so I always use a different finger you see when I press

بله فکر می کنم بنابراین من همیشه از انگشت دیگری استفاده می کنم که وقتی دکمه را فشار می دهم می بینید

the button but but apparently Luciano uses knuckles yes good idea okay can you

اما ظاهراً لوسیانو از بند انگشت استفاده می کند بله ایده خوبی است.

see my knuckles there they are you're what my Oh your knuckles I said nipples

گفت نوک سینه

I have lovely knuckles very nice is it a quail no it isn't a quail is it

من بند انگشت های دوست داشتنی دارم خیلی خوب است بلدرچین است نه این نیست

a baby sparrow no it isn't a baby sparrow I've got all these bits of paper

بلدرچین بچه گنجشک است نه بچه گنجشک نیست من این همه تکه کاغذ

here mr. Duncan I'm not anxious to use them I've written them all out yes

اینجا دارم آقای. دانکن من مشتاق استفاده از آنها نیستم همه آنها را نوشته ام بله،

because we are talking about phobias lots of people work we're talking

زیرا ما در مورد فوبیا صحبت می کنیم بسیاری از افراد کار می کنند که

earlier about their phobias we are now going to talk about particular types of

قبلاً در مورد فوبیای آنها صحبت کردیم، اکنون در مورد انواع خاصی از

phobia so when you get scared of something if you have a fear of

فوبیا صحبت خواهیم کرد، بنابراین وقتی متوجه شدید از چیزی می ترسید اگر از چیزی می ترسید

something just like mr. Steve mr. Steve has a fear of toilet seats and also

درست مثل آقای. آقای استیو استیو از صندلی توالت می ترسد و همچنین

toilet handle really not a fear it's not a fear it just makes him do very strange

دستگیره توالت واقعاً نمی ترسد ترس نیست فقط باعث می شود وقتی وارد توالت می شود کارهای بسیار عجیبی انجام دهد

things when he goes into the toilet and

و

you have some words that relate to certain types of fears can I use one of

شما کلماتی دارید که به انواع خاصی از ترس ها مربوط می شود می توانم از یکی از آنها استفاده کنم.

my pre-prepared pieces of paper with words

کاغذهای از پیش آماده شده من با

nom them of course you can Thank You mr. Duncan

کلماتی که آنها را نامگذاری می کنم البته می توانید متشکرم آقای. دانکن

so this is the you've probably already done have you explained what a phobia

پس این همان کاری است که احتمالا قبلاً انجام داده‌اید، آیا توضیح داده‌اید که فوبیا

means well folk well I think I just did didn't know seconds ago you're not this

به چه معناست خوب مردم خوب فکر می‌کنم چند ثانیه پیش نمی‌دانستم که شما برای من این

thing to me now you see I'm gonna put you I've prepared it so it's going up

چیزی نیستید، حالا می‌بینی که می‌خواهم تو را بگذارم. آن را آماده

there yes sir I've got one as well damn I've also got one here we go

کرده‌ام، تا آنجا بالا می‌رود، بله قربان، من هم یکی دارم، لعنتی، یکی هم دارم اینجا،

phobia saying stream or a rational fear or aversion to something I got it in

فوبیا داریم می‌گوییم جریان یا ترس منطقی یا بیزاری از چیزی که من

first I got it in that you got your piece of

اول متوجه شدم. تکه

paper just clear close to the camera do you close keep going back that's it so a

کاغذ خود را کاملاً به دوربین نزدیک کردید آیا می بندید به عقب برگردید، این است، بنابراین

phobia is normally used in a noun so we use phobia also to describe an extreme

فوبیا معمولاً در اسم استفاده می شود، بنابراین ما از فوبیا نیز برای توصیف یک

or irrational fear or I just said that an aversion to something I said that I

ترس شدید یا غیرمنطقی استفاده می کنیم یا من فقط گفتم بیزاری از چیزی که من گفت که من

said that mr. Duncan what's the opposite of a phobia then what's the opposite of

گفتم که آقای. دانکن نقطه مقابل فوبیا چیست، پس برعکس فوبیا چیست،

phobia well tell us it's here it's sillier feeli only see that actually yes

خوب به ما بگویید که اینجاست، احساس احمقانه‌تری است، فقط ببینید که واقعاً بله

philia philia or of course which stays file as well at the end of nouns

فیلیا فیلیا یا البته که در انتهای اسم‌های

fondness or love especially abnormal love of something abnormal love I say

علاقه یا عشق به خصوص عشق غیرعادی به چیزی غیرعادی باقی می‌ماند. من می

it's it usually when you talk well we'll explain this in a bit more detail as we

گویم که معمولاً وقتی خوب صحبت می کنید، این را با جزئیات بیشتری توضیح می دهیم،

go along okay no problem so we've got phobias and

مشکلی نیست، بنابراین ما فوبیا و

philias yes so a phobia is a fear of something and Ophelia

فیلیاس داریم، بله، بنابراین فوبیا ترس از چیزی است و افلیا

philia is sometimes unusual liking for something something maybe you like too

فیلیا گاهی غیرعادی است. دوست داشتن چیزی شاید خیلی دوست

much okay should I show the first example miss okay mr. Steve go on here

داشته باشی خوب آیا باید مثال اول را نشان دهم. استیو به اینجا ادامه داد

we go now here's the first one a very common one a lot of people relate to

ما اکنون می‌رویم اینجا اولین موردی است که بسیار رایج است، بسیاری از مردم با

this one its arachnophobia arachnophobia so Iraq no apparently is the ancient

این یکی ارتباط دارند

Greek word force come on what is it mr. Duncan arachnophobia

. دانکن عنکبوت هراسی

well Iraq No is is the old word for for spider spider

خوب عراق No is کلمه قدیمی عنکبوت عنکبوت است

ancient Greek word for spider so we've got a rack no phobia irrational fear of

کلمه یونانی باستان به معنای عنکبوت است، بنابراین ما یک قفسه داریم بدون فوبیا ترس غیرمنطقی از

spiders some people would say it's not irrational but magically it is but

عنکبوت برخی افراد می گویند غیرمنطقی نیست اما به طور جادویی اینطور است،

there's all these phobias in fact they're their medical conditions really

اما در واقع همه این فوبیا وجود دارد. آنها واقعاً شرایط پزشکی آنها هستند،

so there we go arachnophobia right we've got a lot of

بنابراین ما به سمت عنکبوت هراسی می رویم، ما افراد زیادی در

people out there who are frightened of spiders

آنجا داریم که از عنکبوت ها می ترسند،

well apparently Nicole Nicole Jeffery is not afraid of spiders and I don't I

ظاهرا نیکول نیکول جفری از عنکبوت نمی ترسد و من

don't fear spiders if you're not frightened of them perhaps you love them

از عنکبوت نمی ترسم اگر شما از آنها نمی ترسید شاید شما آنها را دوست دارید

yes in which case you would be anorak no that would be described as a rack no

بله در این صورت شما آنوراک خواهید بود نه که به عنوان یک قفسه نو فیلیا توصیف می شود.

philia a rack no philia is the love of spiders so you like them a lot you like

them a lot and I insert there are people out there you and sounds very strange to

درج می کنم افرادی وجود دارند که شما وجود دارند و

believe that people would actually love spiders but I've got a friend who loves

باور اینکه مردم واقعا عاشق عنکبوت هستند بسیار عجیب به نظر می رسد، اما من دوستی دارم که عاشق

spiders and he goes to all these conventions and exhibitions where

عنکبوت است و او به همه این کنوانسیون ها و نمایشگاه ها می رود که

they've all got all these spiders sorry they have they have a spider convention

در آن همه آنها همه این عنکبوت ها را دارند متاسفم. دارند یک کنوانسیون عنکبوت

what is that all these spiders they may be conventions not the right word but

چیه که ممکنه همه این عنکبوت ها کنوانسیون نباشن

they have exhibitions and you can go and buy them but spider exhibition yes you

ولی نمایشگاه دارن و می تونی بری و بخری اما نمایشگاه عنکبوت بله

can go along there and buy giant tarantulas and things like that

می تونی بری اونجا و رتیل های غول پیکر و اینجور چیزا بخری

so it's just a big a big room full of jars of spiders I've got a friend who

پس این فقط یه نمایشگاه بزرگه یک اتاق بزرگ پر از شیشه های عنکبوت دوستی دارم

has in his living room about 20 little boxes full of all different types of

که در اتاق نشیمنش حدود 20 جعبه کوچک پر از انواع مختلف

spiders is this the same weirdo you were talking about last week perhaps I

عنکبوت دارد، این همان عجیب و غریبی است که هفته گذشته درباره آن صحبت می کردید،

wouldn't use the word weirdo he's just a no rat he's eat he likes spiders and

شاید من از این کلمه استفاده نکنم. عجیب و غریب او فقط یک موش صحرایی است که می خورد او عنکبوت را دوست دارد و

that was the word that would describe that condition okay this is it servi is

این کلمه ای بود که آن شرایط را توصیف می کرد خوب این است که سرویس

a condition but there are there are different ways of in your the English

یک شرط است اما راه های مختلفی برای

teacher here so I'm going to defer to you on this I'm going to put something

معلم انگلیسی وجود دارد بنابراین من می خواهم آن را به تعویق بیندازم در این مورد من قصد دارم چیزی

up here so that you can explain the different ways of of explaining photo

را در اینجا قرار دهم تا بتوانید روش های مختلف توضیح عکس را توضیح دهید

because we've got the adjectives the adjective form of them in the noun form

زیرا ما صفت ها را به شکل صفت آنها به شکل اسمی

that's it well apparently on live-chat - Yong Chan says what about

داریم که ظاهراً در گفتگوی زنده همینطور است - یونگ چان در مورد دانکا چه می گوید

Duncan philia haha or Duncan phobia yes there are lots of

n فیلیا هاها یا فوبیای دانکن بله تعداد زیادی از

those there are lots of probably more people have Duncan phobia than our

آن ها وجود دارد که احتمالاً افراد زیادی نسبت به

Duncan philia we all love you mr. Duncan so we're all dunker phobes files

فیلیای دانکن ما مبتلا به دانکن فوبیا هستند، ما همه شما را دوست داریم آقای. دانکن پس ما همه فایل‌های دانکر فوب‌ها

don't go far Elvis yes how did you get that right I'm gonna put this one up now

دور نمی‌رویم الویس بله چطور درست متوجه شدی من این یکی را الان قرار می‌دهم

because it explains what they're all the different versions I server and it maybe

زیرا توضیح می‌دهد که همه نسخه‌های مختلف آن‌ها چه هستند و شاید

you would like as the as the English expert to explain

شما بخواهید به عنوان کارشناس انگلیسی برای توضیح دادن،

so using Iraq no using spider to explain the different ways we can describe this

بنابراین با استفاده از عراق بدون استفاده از عنکبوت برای توضیح روش‌های مختلفی که می‌توانیم این را توضیح دهیم،

you've got arachnophobia that's the condition is that am i right

شما مبتلا به عارضه هراسی هستید ، شرط این است که آیا من

there mr. Duncan so arachnophobia yes that would be they can dish that's the

همانجا هستم آقای. دانکن خیلی عنکبوت هراسی بله که می شود آنها می توانند غذا را

condition phobia so an arachnophobia

بخورند این وضعیت فوبیا است بنابراین یک عنکبوتیه هراسی

if they didn't like spiders you would say they were an Iraq no phone that said

اگر عنکبوت ها را دوست نداشتند شما می گفتید که آنها عراقی هستند نه تلفنی که می گفت

that's still the known I still the noun and then you've got Iraq no phobic

این هنوز هم شناخته شده است من هنوز اسمش است و سپس شما عراق را دارید بدون عارضه هراسی

arachnophobia that describes the character or the way the person behaves

هراسی که شخصیت یا نحوه رفتار فرد را توصیف

so that would be an adjective adjective arachnophobia so the arachnophobia there

می کند، این یک صفت صفت آراکنوفوبیا خواهد بود، بنابراین

is a condition where people are afraid of spiders and that person that is just

عارضه هراسی شرایطی وجود دارد که مردم از عنکبوت می ترسند و آن شخصی که

has that fear is an Iraq no phobe and the condition is Iraq no they are

فقط این ترس را دارد عراقی است بدون فوب و شرایط عراق است، نه، آنها عارضه

arachnophobia am i right there mr. Duncan that's fine yes so far so good no

هراسی هستند، من همانجا هستم آقای. دانکن خوب است بله تا اینجا خیلی خوب است نه

nobody's nobody's come into the room to drag you away that's good - that's the

هیچ کس هیچکس وارد اتاق نشده است تا شما را دور کند خوب است - این

various ways you can use that word around adjectives ways but I don't think

روش های مختلفی است که می توانید از آن کلمه در مورد صفت ها استفاده کنید اما من فکر نمی کنم

everyone is afraid of spiders it does appear to be here that many people have

همه از عنکبوت ها می ترسند. در اینجا که بسیاری از مردم دارند

but a lot of people don't actually feel afraid of spiders they like them they in

اما بسیاری از مردم در واقع احساس ترس از عنکبوت ها ندارند، آنها را دوست دارند، در

that case they they are arachnophobia they are Iraq no files so they are Iraq

این

no file so as we said earlier file normally means a

صورت آنها عنکبوت هراسی

person who likes something very much yes so they are fond of it if you've got a

هستند. چه کسی چیزی را خیلی دوست دارد، بله، بنابراین آنها آن را دوست دارند،

look at the bottom there I put that one in it doesn't relate to all the phobias

اگر به پایین آن نگاهی بیندازید، من این مورد را در آن قرار دادم که به همه فوبیاها مربوط نمی شود،

but if you had a group of people together who all liked spiders they

اما اگر گروهی از افراد را با هم داشته باشید که همه عنکبوت ها را دوست دارند. آنها

would be Iraq no Phileas okay you would have a such a group of people so that's

عراق خواهند بود نه فیلیاس، خوب، شما چنین گروهی از افراد خواهید داشت، بنابراین این

a little extra one but that wouldn't you wouldn't necessarily have that for every

یک گروه کمی اضافی است، اما اینطور نیست که شما لزوماً برای هر

condition every phobia or philia there we go I think the other ones on that

شرایطی که هر فوبیا یا فیلیایی آنجا می رویم، فکر می کنم دیگران در مورد آن هستند.

list show me that list again because I'm quite intrigued okay so the top one is

آن لیست دوباره آن لیست را به من نشان می دهد زیرا من کاملاً من هستم ntrigued بسیار خوب پس یکی از بالا

Iraq no philia so that's the desire that the the like the liking condition the

عراق است نه فیلیا بنابراین این تمایل است که مانند مورد پسند شرط

condition okay that's good then a Iraq no file is the person then an Iraq no

شرط خوب که خوب است پس عراق بدون فایل شخص است سپس عراق بدون

philic is that's the adjective adjective and yes the the Iraq no Philly acts Iraq

فیلیک است که صفت صفت است و بله عراق نه فیلی عمل می کند عراق

no Philly acts yes that's it Iraq no Philly acts so what's that one mean that

نه فیلی عمل می کند بله همین است عراق نه فیلی عمل می کند پس این چه معنی دارد

is a group of people who all like spiders so if you which you would get if

که گروهی از مردم هستند که همگی عنکبوت دوست دارند، بنابراین اگر شما می توانید

you had a group of people all going to a spider convention for example or a group

اگر یک گروه از مردم داشته باشید که همه به یک کنوانسیون عنکبوت می روند. یا گروهی

of people all together who likes spiders are they talking about

از مردم که همه با هم از عنکبوت‌ها خوششان می‌آید در مورد عنکبوت‌هایی صحبت می‌کنند

spiders that might go somewhere where you can buy spiders maybe the pet shop

که ممکن است به جایی بروند که بتوانید عنکبوت بخرید، شاید پت‌شاپ

and you would call them Iraq no Philly acts okay then I think we've I think

و شما آنها را بنام عراق هیچ فیلی خوب نیست، پس من فکر می‌کنم که فکر

we've ascertained that you I'm not sure about your friend being crazy about

می‌کنم ما مطمئن شده‌ایم. که شما مطمئن نیستم دوستتان دیوانه

spiders I think you're quite crazy about them as well

عنکبوت است، فکر می کنم شما هم کاملاً دیوانه آنها هستید

no I don't I'm either way let's have a look at the live chat my mother-in-law

، نه من اینطور نیستم، بیایید به چت زنده مادر شوهرم نگاهی بیندازیم

has a Bluto phobia a blue - phobia that I'm not sure what that is a ballute

فوبیای بلوتو یک فوبیای آبی - فوبیایی که من مطمئن نیستم که چه چیزی است

ablution is that going to the toilet don't I go into the toilet

وضو رفتن به توالت این است که من به توالت نمی روم

oh yes that might be is it is it a fear of going to the toilet

اوه بله ممکن است این باشد این ترس از توالت رفتن است

I haven't seen that particular one before a blue - phobia it doesn't see it

من آن خاص را قبل از آبی ندیده ام - فوبیا که نمی بیند

just sound like that maybe a person with a fear of going to the toilet public

فقط به نظر می رسد که شاید فردی با ترس از رفتن به توالت توالت های عمومی

toilets that's what I got then I'm a looter foe behavior so maybe that's what

این چیزی است که من گرفتم، پس من یک رفتار دشمن غارتگر هستم، بنابراین شاید این چیزی

you got if that person who sent that in could explain what that one is

باشد که اگر آن شخصی که آن را فرستاده می تواند توضیح دهد که قطعاً چیست؟

definitely tell us what that is that would be very helpful

به ما بگویید این چه چیزی است که بسیار مفید خواهد بود

oh here we go yes a blue - phobia just as you said that

اوه ما می رویم بله آبی - فوبیا همانطور که شما گفتید

Amanda says a blue - phobia the fear of washing or bathing ah ablutions yes your

آماندا آبی می گوید - فوبیا ترس از شستن یا حمام کردن آه وضو بله وضو شما را

ablutions caching so that they're cleaning the hygiene there were a

نگه می دارد تا آنها بهداشت را تمیز کنند یک

washing of your body so some people are afraid of that there are some coming

شستن بدن شما وجود دارد، بنابراین برخی از مردم می ترسند که برخی از آنها

through now Nicole has a fear of dogs ah yes that might be that might be canine

در حال حاضر هستند.

phobia that there is that I have seen this one but I didn't write it down but

آن را یادداشت کنید،

that is a definite you can you can have a phobia about it about anything so

اما قطعاً می توانید نسبت به آن فوبیا داشته باشید

failure about anything you might even have a fear of fear imagine that imagine

هیچ چیز آنقدر شکست در مورد هر چیزی ممکن است حتی ترس از ترس داشته باشید تصور کنید

if you were afraid you had a you had a phobia of being afraid of things zero

اگر می ترسیدید دارید یک فوبیا از ترسیدن از چیزها

phobia fear a phobia imagine if you were what about what about if you were

دارید

frightened of people who who loved spiders you could be frightened to be

. افرادی که عاشق عنکبوت بودند شما می توانستید از

river so you you were frightened so you'd have a water what what would you

رودخانه بودن بترسید پس شما می ترسیدید تا یک آب داشته باشید

call that a anorak no filio phobic or something i it could be frightened of

چه می گویید آنوراک بدون فیلیو فوبیا یا چیزی که من می توانم از

someone who loves spiders couldn't you you know something you love spiders as

کسی که عنکبوت را دوست دارد بترسد. شما چیزی می دانید که عنکبوت ها را دوست دارید به عنوان

arackliffe i'll say you be an iraq no philo phobic okay we're getting

آراکلیف، من می گویم که شما یک عراقی هستید، نه فیلو فوبی، خوب، ما داریم

complicated this with this this seemed like a good idea at the time I've got

این موضوع را پیچیده می کنیم، این ایده خوبی به نظر می رسید در آن زمان من

some other examples here that I've written down please right here we go

چند مثال دیگر در اینجا دارم که من دارم یادداشت کنید لطفاً همینجا ما برویم

agar o phobia oh I did mention this one earlier

آگار یا فوبیا اوه من این یکی را قبلاً ذکر کردم،

alright you done that one already no I haven't done it I mentioned this you

خوب شما آن یکی را قبلاً انجام

mentioned it fear of so what what is a agoraphobia fear of open spaces or

crowded places I a phobia so maybe yes because this is a

نداده‌ام. جاهایی که من فوبیا دارم پس شاید بله زیرا این

condition that might cause the person to stay indoors or in the house and not go

وضعیتی است که ممکن است باعث شود فرد در داخل خانه یا در خانه بماند و

out exactly so maybe it may be also the fear of just social situations even so

دقیقاً بیرون نرود، بنابراین ممکن است ترس از موقعیت‌های اجتماعی نیز باشد، اما

yes it's not just open spaces but social situations as well hmm

بله، این فقط فضاهای باز نیست، بلکه موقعیت‌های اجتماعی نیز هست

so the opposite of that mr. Duncan would be what well I'm gonna go Agora philia

. برعکس آن آقای دانکن می‌خواهد بروم آگورا فیلیا

you are correct Agora Vidya but I mean there aren't you can't always swap them

شما درست می‌گویی Agora Vidya، اما منظورم این است که وجود ندارد، شما همیشه نمی‌توانید آنها را

around there isn't always a failure for the phobia or vice versa but in this

عوض کنید، همیشه شکستی برای فوبیا یا برعکس وجود ندارد، اما در این

case Agora philia you would think would mean that you loved open spaces but in

مورد Agora فیلیا فکر می کنید به این معنی است که شما فضاهای باز را دوست داشتید، اما در

fact it means that you get sexually aroused in open spaces so there's a

واقع به این معنی است که در فضاهای باز از نظر جنسی تحریک می شوید، بنابراین یک تغییر

slight twist to that one oh my goodness say okay then yes so you get very very

جزئی در آن یک وجود دارد، خدای من، خوب بگو پس بله، بنابراین وقتی در آنجا هستید بسیار بسیار

very excited when you are in open spaces that's yes because I suppose really

بسیار هیجان زده می شوید. فضاهای باز بله، چون

you're not going to get just excited for being in an open space so you you

فکر می‌کنم واقعاً برای حضور در یک فضای باز هیجان‌زده

wouldn't you it's not the exact opposite of agoraphobic so it's a yeah it has a

نمی‌شوید، بنابراین این دقیقاً برعکس آگورافوبیک نیست، بنابراین بله،

very specific meaning so they specific meaning for example I like going for a

معنای بسیار خاصی دارد، بنابراین آنها خاص هستند. یعنی برای مثال من دوست دارم

walk in the countryside I enjoy the open spaces but but that particular

در حومه شهر قدم بزنم، از فضاهای باز لذت می برم، اما تعریف خاصی

definition you've just mentioned is more like a sort of Harvey Weinstein's sort

که قبلاً ذکر کردید بیشتر شبیه

of going for a walk in the open spaces you get slightly too too excited by it I

به نوعی پیاده روی هاروی واینستین در فضاهای باز است که شما نیز کمی احساس می کنید. از آن هیجان زده

think so okay then here we go you have another one I have this is a very common

فکر می کنم خیلی خوب است پس h قبل از اینکه برویم شما یکی دیگر دارید من دارم این

one colostrum phobia closer to be a boss Truffaut Beale claustrophobia that's it

یک فوبیای آغوز بسیار رایج است که به رئیس بودن نزدیکتر است تروفو بیل

fear of which is the opposite of what we've just had Agra phobia it's the fear

ترس از آن است که برعکس چیزی است که ما اخیراً دچار فوبیا آگرا شدیم. ترس

of confined spaces so small enclosed spaces maybe your you are trapped in a

از فضاهای محدود بسیار کوچک است. فضاهای بسته ممکن است شما در یک اتاق بسیار کوچک محبوس شده باشید

very tiny room or if I'd a lift an elevator huh yes lifts and elevators are

یا اگر من می خواهم آسانسور را بالا ببرم بله آسانسورها و آسانسورها آسانسور هستند،

elevators quite times people get get this condition as well if they're

بسیار مواقعی که مردم به این شرایط دچار می شوند و همچنین اگر

wearing if they get hot and they're wearing high collars or the t-shirt I

لباس می پوشند اگر گرم می شوند و گرم می شوند. با پوشیدن یقه‌های بلند یا تی‌شرت

colored necks you know where the clothes covering their neck you can feel

رنگی یقه‌ها، می‌دانید که لباس‌ها کجای گردن‌شان را می‌پوشانند، می‌توانید در

claustrophobic there but normally it's referred to well if you've got tight

آنجا احساس کلاستروفوبیک کنید، اما معمولاً اگر لباس‌های تنگی داشته باشید،

clothing on yeah around your neck oscy around your neck area so it feels like

آره دور گردنتان، اطراف گردن‌تان است، بنابراین احساس می‌کنید که احساس کنید. مثل

you're being strangled yes in a way that can be described as claustrophobia as

اینکه شما را خفه می کنند، بله، به گونه ای که می توان آن را به عنوان کلاستروفوبیا توصیف کرد،

well you just want to tear it off but normally it's small rooms windowless

شما فقط می خواهید آن را از بین ببرید، اما معمولاً این اتاق های کوچک است که اتاق های بدون

rooms lifts that sort of thing so hang in closed spaces there isn't really an

پنجره چنین چیزهایی را بالا می برند، بنابراین در فضاهای بسته آویزان می شوند و واقعاً

opposite to that so where there isn't really a claustro philia people that

مخالفی با آن وجود ندارد. که پس چه زمانی واقعاً هیچ یک از مردم کلاسرو فیلیا وجود ندارند که

would be you never although having said that there are people that like to be

هرگز شما نباشید، اگرچه گفته ام که افرادی هستند که دوست دارند

wrapped up very tightly in things they they find that that's something they

خیلی محکم در چیزهایی بپیچند که آنها متوجه می شوند که این چیزی است که آنها

quite like okay no not me personally and I'm not talking from experience I know

کاملاً دوست دارند، نه من شخصاً و من هستم از تجربه صحبت نمی کنم می دانم

that mr. Jenkin you have to be so careful what's happened to us all we are

که آقای. جنکین باید خیلی مواظب باشی که چه اتفاقی برای ما افتاده است،

we are also afraid now to say things because because at the moment is you

ما هم اکنون از گفتن چیزهایی می ترسیم زیرا در حال حاضر

might know there is an element of fear at the moment everyone is afraid to say

ممکن است بدانید که در آن لحظه یک عنصر ترس وجود دارد که همه از

things or to do things or to look at a person in a certain way or to walk up to

گفتن یا انجام کارها می ترسند. یا اینکه به یک شکل خاص به یک نفر نگاه کنی یا به سمت

someone or walk behind someone it's it's it's so difficult nowadays so

کسی بروی یا پشت سر کسی راه بروی این خیلی سخت است این روزها خیلی

difficulties I'm afraid of earthquakes says Francisco there's there's bound to

سخت است من از زلزله می ترسم می گوید فرانسیسکو

be a word for that I think I think that might be a very reasonable fear though

حتماً کلمه ای برای آن وجود دارد که فکر می کنم فکر می کنم که ممکن است ترس بسیار منطقی باشد، اما

if you live in a place where earthquakes occur I think I think you might be very

اگر در مکانی زندگی می کنید که در آن زلزله رخ می دهد، فکر می کنم ممکن است

very justified what what if you were frightened had a fear of flying what

بسیار موجه باشید، چه می شود اگر می ترسیدید ترس از پرواز

would that be called do you think mister I want to say arrow phobia correct oh

داشته باشید. فلش فوبیا درست است اوه

okay then that's quite good I didn't say that I arrow phobia I haven't seen these

خوب پس خیلی خوب است من نگفتم که فلش فوبیا دارم اینها را ندیده ام

so aerophobia fear of flying there is also arrow file Oh an error

بنابراین هوافوبیا ترس از پرواز وجود دارد فایل arrow فایل

file error file is a person who likes flying so they don't get sexually

خطای فایل خطا شخصی است که پرواز را دوست دارد بنابراین آنها را دوست ندارد. وقتی آنها از نظر جنسی

excited when they're in a plane no that that is just somebody who likes

هیجان زده نمی شوند در هواپیما نه، این فقط کسی است که دوست دارد

flying that might be very awkward you see on along the hall if you are on a

پرواز کند که ممکن است بسیار ناخوشایند باشد که در طول سالن می بینید اگر در

long-haul a very long plane journey and you get very very excited sexually by

یک سفر طولانی با هواپیما هستید و با هواپیما از نظر جنسی بسیار هیجان زده می شوید

plane no that isn't what that means that one that one has no sexual connotations

نه اینطور نیست. این به این معنی است که کسی که هیچ معنای جنسی ندارد،

they just because their files it doesn't mean sex is involved at all with all the

آنها فقط به دلیل پرونده های آنها به این معنی نیست که رابطه جنسی با تمام

files it does with the next one but I think we know what's coming next coming

پرونده هایی که با پرونده بعدی انجام می دهد درگیر است، اما من فکر می کنم ما می دانیم که در آینده چه اتفاقی می افتد،

there we know what's coming but let's start with I think everyone everyone

ما می دانیم که چه چیزی وجود دارد. می آییم اما بیایید با شروع کنیم، فکر می کنم همه می

knows what's coming next everyone oh we've got to say this word

دانند که چه اتفاقی می افتد، همه اوه ما باید این کلمه را بگوییم

because it's all over the medium has been peace if you are on your own but

first of all I'm gonna just you wouldn't imagine this but there is a there is

زیرا همه چیز در میان است. این را تصور نکنید، اما

actually a fear of children or babies pedo phobia strange as it may seem but

در واقع ترس از کودکان یا نوزادان، فوبیای پدو وجود دارد، هر چند ممکن است عجیب به نظر برسد،

there is a fear of children or babies that often describes picking up babies

اما ترس از کودکان یا نوزادان وجود دارد که اغلب توصیف می کند که نوزادان را بلند کنید

or babies crying so that is a word you know what's coming next we've got to

یا نوزادان را در حال گریه کردن توصیف می کند، به طوری که شما می دانید چه چیزی در راه است. در مرحله بعد باید در

talk about it but we'd have to talk about it we will just mention it there

مورد آن صحبت کنیم، اما باید آن را انجام دهیم o در مورد آن صحبت کنیم، ما فقط به آن اشاره می کنیم،

we go pedophilia a pedophile is somebody who

ما به پدوفیلیا می رویم.

has an unnatural attraction to people who were too young children so look come

on I know this is very awkward to talk about it yeah yeah Peter file is a

person who gets sexually aroused by young children there we go we've done it

کسانی که از نظر جنسی توسط کودکان خردسال تحریک می شوند ، ما به آنجا می رویم، ما این کار را درست انجام داده ایم

right and there's been a lot of famous people caught out doing that right right

و افراد مشهور زیادی دستگیر شده اند که این کار را درست انجام می دهند

okay a lot well I think it's all over the news how many that's actually that

، بسیار خوب، خیلی خوب، فکر می کنم همه چیز در مورد اخبار است که چند نفر در واقع

that's right let's not talk about that anymore

درست هستند، اجازه ندهیم این کار را انجام دهیم. دیگر در مورد آن

is it a thousand well it's it's it's one of these taboo areas isn't it so if

صحبت کنید آیا هزار چاه است، این یکی از این مناطق تابو است، اینطور نیست، پس اگر

someone of course is Court Court is the wrong word let's think Court is not is

کسی البته دادگاه است کلمه اشتباه است، بیایید فکر کنیم دادگاه

the right word you know you're doing it anyway

کلمه درستی نیست، می دانید که به هر حال دارید آن را انجام می دهید

I'm graphic I don't know why I'm laughing because it's just an

من گرافیکی هستم نمی دانم چرا می خندم زیرا فقط یک

embarrassing subject to talk about we talked about the word we're putting it

موضوع شرم آور است که در مورد آن صحبت کنیم، ما در مورد کلمه ای صحبت کردیم

away that's it we all know what it is what about something related to what we

که آن را کنار می گذاریم، این همان چیزی است که همه ما می دانیم در مورد چیزی که به چیزی که

talked about earlier germophobia huh this is now this is the one that I think

با آن صحبت می کنیم چیست در مورد میکروب هراسی قبلی خخخخ این الان اینه همان چیزی است که من فکر می

maybe that Steve has and maybe I have but I think maybe lots of people suffer

کنم شاید استیو داشته باشد و شاید من داشته باشم، اما فکر می کنم شاید بسیاری از مردم از میکروب هراسی رنج می برند.

from germophobia I think many people actually have that they are a bit

sensitive too to places where other people have been

before also I don't like being around sick people

مثل بودن در کنار افراد مریض

I cannot stand being near people who are unwell I hate going to places where you

نمی توانم کنار افرادی که حالشان خوب است تحمل کنم از رفتن به جاهایی که

are with lots of people and there's always one person who is sneezing and

تو با افراد زیادی هستی متنفرم و همیشه یک نفر هست که عطسه و

coughing and sometimes they don't they don't put their hand in front of their

سرفه می کند و گاهی اوقات دستش را نمی گیرد. جلوی

mouth they just cough everywhere so are you a germaphobe I'm not sure if I'm a

دهان آنها فقط همه جا سرفه می کنند، پس آیا شما یک ژرمافوز هستید من مطمئن نیستم که من یک

germaphobe I don't think so but but I I'm just sometimes sensitive to certain

ژرموفوب هستم یا نه، فکر نمی کنم اینطور باشد، اما من فقط گاهی اوقات به

situations where I might get some contamination let's say mm-hmm right are

موقعیت های خاصی حساس هستم که ممکن است مثلاً به برخی از آلودگی ها مبتلا شوم.

we gonna say something then but I won't cuz it'll make you sick right here's

here's another one that is I think I've got a bit of this I think everyone's got

a bit of this but fear of what's that one then grow phobia fear of what refer

مممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم آن چه است که یکی پس از آن رشد ترس از آنچه ارجاع

BIA acrophobia acrophobia that's an interesting one a

BIA acrophobia acrophob این یک مورد جالب است،

fear of a fear of anything coming in from your viewers well a crow sounds

ترس از ترس از هر چیزی که بینندگان شما وارد می کنند، خوب یک کلاغ

like heart high up yes acrobats so maybe being high up fear of heights you are

مانند صدای قلب بلند است، بله آکروبات ها، بنابراین شاید از ترس از ارتفاع به

well deduced mr. Duncan I am like Sherlock

خوبی فهمیده باشید آقای. دانکن.

exactly well done the secret you can often work out what it is fry I hung the

Sherlock Holmes of English it's all elementary so as somebody who who likes

highwire acts works in the circus would likes Heights so they would be an AK

Refaeli dd tip TT DD people like bungee jumping so there we go that's the

Refaeli dd tip TT DD مردم بانجی جامپینگ را دوست دارند، بنابراین ما می‌رویم این

explanation for that oh right yes it's not an actual word

توضیحی است برای این که اوه، بله، ظاهراً یک کلمه واقعی

apparently that but if you look it up in the dictionary he's not actually there

نیست، اما اگر آن را در فرهنگ لغت جستجو کنید، او در واقع آنجا نیست،

but I think it should be so what the hell is it doing here because because I

اما فکر می‌کنم باید اینطور باشد که جهنم این کار اینجا انجام می شود زیرا چون

think you can make them up I think you can actually make them up yourself so if

فکر می کنم شما می توانید آنها را بسازید، فکر می کنم در واقع می توانید آنها را خودتان بسازید، بنابراین

you say I had a fear of cameras okay there could be a camera phob couldn't

اگر بگویید من از دوربین می ترسم خوب است که ممکن است فوبی از دوربین وجود داشته باشد،

you can make them up this is one I like there are there are a couple of what an

نمی توانید آنها را بسازید. یکی از آنها را دوست دارم وجود دارد چند مورد از

audio file audio file is that something you is that computer related is nothing

فایل های صوتی یک فایل صوتی وجود دارد که چیزی که شما مربوط به کامپیوتر است هیچ ربطی

to do with nothing to do with nothing to do with that not yeah it sounds like

به آن ندارد و هیچ ربطی به آن ندارد که نه بله، به نظر می رسد

somebody you liked music or yes it's actually more specific it's actually

کسی که موسیقی را دوست داشتید یا بله این است. در واقع دقیق تر i در واقع

people who are very much into hi-fi's and playing music through HiFi systems

افرادی هستند که علاقه زیادی به Hi-Fi و پخش موسیقی از طریق سیستم های HiFi دارند،

so they are they are very keen on the way that music is reproduced using Wi-Fi

بنابراین آنها بسیار مشتاق هستند که موسیقی را با استفاده از Wi-Fi

using maybe the stereo or a record player or maybe a compact disc player so

با استفاده از استریو یا پخش کننده ضبط یا شاید پخش کننده دیسک فشرده پخش کنند.

everything has to be in a certain way they are they are an audiophile so they

همه

are very very keen on the sound has to be very particular it has to be perfect

so everything that they use to listen to music has to be a very high quality so

چیز باید به روش خاصی باشد.

you could say that they are an audiophile audiophile I've got one for

شما می توانید بگویید که آنها یک صدا دوست هستند. من یکی برای

you mr. Duncan which is very relevant okay

شما دارم. دانکن که بسیار مرتبط

to what you do and getting worried now how about that

با کاری است که شما انجام می‌دهید و نگران می‌شوم که در مورد آن

one ah okay then now I want to say log of

یکی آه خوب پس حالا می‌خواهم بگویم log of

log Affiliate I think that's how it's pronounced

log Affiliate من فکر می‌کنم اینطور تلفظ می‌شود

yeah logo philia I'm going to guess it's it's someone who has a they are keen on

بله logo philia من حدس می‌زنم که این کسی است که دارد آنها مشتاق

word yes mr. Joe okay yeah he sent mr.

کلمه هستند بله آقای. جو باشه آره آقا رو فرستاد.

Juncker very clever is that why you're an English teacher it might have

یونکر بسیار باهوش است که چرا شما یک معلم زبان انگلیسی هستید ممکن است

something to do yes logo philia yes a person who enjoys were love of words or

کاری برای انجام دادن داشته باشد بله logo philia بله شخصی که از عشق به کلمات لذت می برد یا

if you don't like words and this is a real word you're a log of folk lager

اگر کلمات را دوست ندارید و این یک کلمه واقعی است شما وارد آن هستید فوبیای عامیانه لاگر

beer lager phobia it might be an odd Joe I don't know I think it's I think it's

آبجوی لاگر ممکن است عجیب باشد جو من نمی دانم فکر می کنم این است فکر می

talking I can't imagine anyone be being afraid of words some people are that's

کنم صحبت می کند نمی توانم تصور کنم کسی از کلمات می ترسد برخی افراد

interesting you can be there are something that there's if you're there

جالب هستند شما می توانید چیزی وجود داشته باشد که وجود دارد اگر شما وجود دارد

is a condition where some people are afraid or have an aversion to English

شرایطی وجود دارد که برخی از مردم می ترسند یا نسبت به انگلیسی ها

people yes Anglo phob yes the family and there's

بیزار هستند بله آنگلوفوب بله خانواده و

Anglophile if you like anything to do with English people or the country you

اگر دوست دارید کاری با انگلیسی ها یا کشور داشته باشید

can be an Anglophile so an Anglo file is a person who really likes English people

می توانید آنگلوفیل باشید بنابراین یک پرونده انگلیسی یک شخص است. چه کسی واقعاً انگلیسی ها را دوست دارد

I think I have a lot of Anglo files here today watching this I think so

فکر می کنم من امروز اینجا فایل های Anglo زیادی دارم که این را تماشا می کنم، فکر می کنم پس

one more okay one more what about this one then pan phobia pan phobia pan

یکی دیگر خوب یکی دیگر چه در مورد این یکی پس پان فوبیا پان فوبیا پان

phobia you don't want this condition I'll tell you pan phobia and phobia

فوبیا شما این حالت را نمی خواهید به شما می گویم پان فوبیا و فوبیا

yes it's very hard to to work out what that is because the word must derive

بله، خیلی سخت است که بفهمیم چه چیزی چیست این به این دلیل است که کلمه باید

from from some old form of the word so I'm not quite sure pan phobia yes pan

از شکل قدیمی کلمه گرفته شده باشد، بنابراین من کاملاً مطمئن نیستم پان فوبیا بله پان

foe are you sure you've got it right I have indeed I have got it right I've

دشمن آیا مطمئن هستید که آن را درست فهمیده اید من واقعاً آن را درست فهمیدم

checked every one of them if you've got it wrong I'll there's no the first time

همه را بررسی کردم اگر اشتباه متوجه شده باشید، اولین باری

you've tasked me with such a technical sort of thing to do so

نیست که به من وظیفه فنی انجام دادید، بنابراین

wanted to make sure I got it right ham phobia think of panorama oh it's silly

می‌خواستم مطمئن شوم که درست متوجه شدم فوبیا از ژامبون به پانوراما فکر کنید، اوه احمقانه است،

so maybe is it similar to wide open spaces it's it just means fear of

پس شاید آیا این شبیه به فضاهای باز است فقط به معنای ترس از

everything oh I see so most if you if you so pan is kind of like looking at

همه چیز است، اوه من می بینم، بنابراین اگر شما آنقدر حرکت می کنید، به نوعی مانند نگاه کردن به

everything like like if you're if you move something you pan yeah so or a

همه چیز است، مانند اگر چیزی را جابجا می کنید، بله یا یک

panoramic view so me as you are seeing everything seeing everything so it means

نمای پانوراما بنابراین من همانطور که شما همه چیز را می بینید همه چیز را می بینم بنابراین به معنای

fear of everything so to be afraid of everything yes some people are

ترس از همه چیز است بنابراین ترس از همه چیز بله برخی از افراد

apparently that must be quite rare it must be a horrible condition in a house

ظاهراً باید کاملاً نادر باشد این وضعیت وحشتناکی در یک خانه است

and I think I'm having a bad day yes there are people around that are are

و فکر می کنم روز بدی را سپری می کنم. بله ، افرادی در اطراف هستند که به

literally afraid of everything in existence

معنای واقعی کلمه از هر چیزی

they must have they must have a a medical sort of good psychiatric

که باید داشته باشند می ترسند یک نوع پزشکی از شرایط روانپزشکی خوب

condition that's incredible mm-hmm I'm all out of these I've got no more I've

که باورنکردنی است mm-hmm من تمام اینها را ندارم، دیگر ندارم

got no other toe there was one there was one I haven't written it down which made

، انگشت دیگری ندارم، یکی بود که یکی بود که آن را یادداشت نکردم و باعث

me laugh there was a ballista phobia ballista foe ballast Oh phobia blame a

خنده ام شد ترس از بالیستا بود بالیستا دشمن بالاست اوه فوبیا سرزنش

ll is ballista phobia is that is that a person who's fond of phobia Oh a fear of

همه اینهاست فوبیای بالیستا این است که فردی که به فوبیا علاقه دارد آه ترس از

coffee it was f me can you believe this there is a it's it's a fear of bullets

قهوه این بود که من میتوانی باور کنی این ترس از گلوله است

Oh miss iris word I'm not making it I mean yes I wouldn't be afraid of bullet

اوه خانم عنبیه کلمه من درست نمی‌کنم یعنی بله از گلوله نمی‌ترسم

yes I think I think bullets yes I think I think I think that's a reasonable fear

بله فکر می‌کنم گلوله‌ها بله فکر می‌کنم فکر می‌کنم این ترس منطقی است.

to have I I think I probably have that I think everyone is ballista phobic yes I

have your ballista philic I mean you're gonna like bullets what you like being

من بالیستا فیلیک شما را دارم منظورم این است که شما مانند گلوله خواهید بود که دوست دارید از

shot through the head or some this that what that means hope you just like sort

طریق سر شلیک شود یا این که به این معنی است که امیدوارم شما دقیقاً

of handling bullets send some bullets my way I love them bullets on the missiles

مانند دست زدن به گلوله ها گلوله هایی را به سمت من بفرستید من آنها را دوست دارم گلوله هایی روی موشک ها.

I I think I'd be pretty afraid of a missile yes

من از موشک بسیار می ترسم، بله

rational is it sorry it's not irrational to be no I think that's I would

منطقی است، متاسفم که بی نسبت نیست نه من فکر می

understand anyone who who had a fear of bullets especially if they were

کنم هرکسی که از گلوله می ترسد را درک می کنم، به خصوص اگر آن را با

buying it 150 miles an hour mmm French leo

سرعت 150 مایل در ساعت بخرد mmm لئو

yes French Leo says it is a fear of bullets thank you very much oh thank you

فرانسوی بله لئو فرانسوی می گوید ترس از گلوله است.

Ahmed says mr. Steve adds wonderful things to your show well done mr. Steve

آقای. استیو چیزهای شگفت انگیزی به برنامه شما اضافه می کند. استیو

thank you oh I see you've got a fan a fan there it is better it's better to be

متشکرم اوه، می بینم که شما یک طرفدار دارید، یک طرفدار در آنجا دارید، بهتر است

Pan philia app an affiliate so painfully ack yeah a person who loves them nothing

برنامه Pan philia یک شرکت وابسته باشید، خیلی دردناک است، بله، فردی که آنها را دوست دارد هیچ

everything love everything around yes I think so

چیز همه چیز اطراف را دوست دارد، بله فکر می کنم

so let's get on with the answers to today's mystery idioms because it's

پس بیایید ادامه دهیم پاسخ به اصطلاحات اسرارآمیز امروزی چون

almost time to go I've only seen them yet so here are the mystery idioms and

تقریباً زمان رفتن است من فقط آنها را دیده ام، بنابراین در اینجا اصطلاحات اسرارآمیز وجود دارد و

I'm going to give the answers right now because we are running out of time it's

من هم اکنون پاسخ ها را می دهم زیرا زمان ما در حال اتمام است

gone very fast today it has very quick so here we go here is the answer to the

، امروز خیلی سریع تمام شده است. خیلی سریع، بنابراین ما به اینجا می‌رویم پاسخ

first one quite a few people got this right well done drop the ball if you

اولین مورد است که چند نفر این را درست فهمیدند، خوب انجام دادند اگر توپ را رها کردید، توپ را

drop the ball this expression means to make a mistake or get something wrong to

رها کنید، این عبارت به معنای اشتباه کردن یا اشتباه گرفتن از کار

mishandle something is to drop the ball a foolish mistake can be described as

اشتباه است، یعنی انداختن توپ یک اشتباه احمقانه را می توان به عنوان

dropping the ball so if you drop the ball you make a big mistake and here is

انداختن توپ توصیف کرد، بنابراین اگر توپ را رها کنید اشتباه بزرگی مرتکب می شوید و این اشتباه

the second one a lot of people got this right well done this particular idiom is

دوم است که بسیاری از مردم این کار را به خوبی انجام داده اند.

bite the bullet talking of bullets ah if you bite the bullet

گلوله به

it means you finally do something unpleasant after a period of hesitation

این معنی است که شما بالاخره انجام می دهید چیزی ناخوشایند بعد از مدتی تردید

to do something you don't want to after building up the courage to do it can be

برای انجام کاری که نمی خواهید پس از ایجاد جرات انجام آن را می توان

described as biting the bullet you do something that you don't want to do you

به عنوان گاز گرفتن گلوله توصیف کرد که شما کاری را انجام می دهید که نمی خواهید انجام دهید

bite the bullet I think sometimes there are things that I want to put off but

، فکر می کنم گاهی اوقات گلوله را گاز می گیرید. چیزهایی هستند که می‌خواهم آن‌ها را به تعویق بیندازم، اما

sometimes you have to just bite the bullet

گاهی اوقات باید گلوله را گاز بگیری،

very true it's almost time to go oh and also we have the answer to the MS

بسیار درست است، تقریباً زمان رفتن فرا رسیده است، اوه، و همچنین ما پاسخی برای ام اس

to rebored as well here it is so here is the mystery bird anybody get it I I

داریم که دوباره خسته شود، بنابراین اینجاست که پرنده مرموز است. من

think one person one person got it right I can't find the answer I can't find the

فکر می کنم یک نفر یک نفر آن را درست فهمیده است من نمی توانم پاسخی را پیدا کنم من نمی توانم پاسخ صحیح را پیدا کنم

correct answer but someone one person got it right well done to them the baby

اما یک نفر به درستی متوجه شد که به آنها خوش آمد، بچه

bird that you can see there is isn't that just so cute it's lovely it's very

پرنده ای که می توانید ببینید وجود دارد اینطور نیست ناز، دوست داشتنی است، خیلی

cute it is a baby a baby

بامزه است، یک بچه

pheasant baby pheasant and there you can see the mother the mother with her baby

قرقاول است، بچه قرقاول و در آنجا می توانی مادر مادر را با بچه

pheasants oh isn't that so lovely look there she

قرقاول هایش ببینی، اوه اینقدر دوست داشتنی نیست که دارد

is leading her pheasants across the garden

قرقاول هایش را به آن طرف باغ می برد

and this was actually filmed in my garden I'm sure there's a word for

و این در واقع فیلمبرداری شده است. در باغ من مطمئنم کلمه ای هست برای

people who who like birds love birds there must be a word for that or an

افرادی که مانند پرندگان عاشق پرندگان باید کلمه ای برای آن وجود داشته باشد یا یک

author file it could be yes it could robbery an owner file and of course you

فایل نویسنده ممکن است بله می تواند یک فایل مالک را سرقت کند و البته شما

could have an owner phob as well all a phobia

می توانید فوبیای مالک داشته باشید و همچنین همه فوبیا

oh yeah the fear of birds was a famous Alfred Hitchcock film called the birds

اوه بله ترس از پرندگان آلفرد هیچکاک معروف بود. فیلمی به نام پرندگان

and if you weren't frightened the birds before you saw that you would be

و اگر پرنده ها را نمی ترساندید قبل از اینکه می دیدید که

afterwards correct yes it comes and pecks your eyes out all these all these

بعداً درست می شوید بله می آید و چشمان شما را نوک می زند این همه

birds chasing people not very nice horrific film horrible film you're

پرنده که مردم را تعقیب می کنند فیلم نه خیلی خوب فیلم وحشتناک فیلم وحشتناک شما دارید

bringing up a lot of horrific things today mr. Steve do you remember can I

یک بسیاری از چیزهای وحشتناک امروز آقای. استیو یادت هست

get back to tyres again can I say something else about tires before we go

می‌توانم دوباره به لاستیک‌ها برگردم، می‌توانم قبل از رفتن، چیز دیگری در مورد لاستیک‌ها

oh I see so we have one last word from mr. Steve about tires come on then well

بگویم، اوه، می‌دانم، بنابراین آخرین کلمه‌ای را از آقای آقا داشته باشیم. استیو در مورد لاستیک ها بیا پس خوب

I just suddenly came to my mind do you remember you don't see very many

من ناگهان به ذهنم آمد، یادت می آید که

advertisements do you for tires because they're not very sexy things to to to to

تبلیغات زیادی برای لاستیک ها نمی بینی، زیرا آنها چیزهای جذابی نیستند که

really advertise but I remember we used to be a specific advert for tires on the

واقعاً تبلیغ کنند، اما یادم می آید ما قبلاً بودیم یک تبلیغ خاص برای لاستیک در

television years ago where the you got these this muscle man

تلویزیون سالها پیش که در آن شما این مرد عضلانی را

with a tire on each our do sort of naked from the waist upwards and that's how

با یک لاستیک روی هر کدام از ما به نوعی برهنه از کمر به بالا انجام می دهید و به این ترتیب

they used to advertise this particular brand of tire I don't know which make it

آنها این مارک خاص لاستیک را تبلیغ می کردند، نمی دانم کدام است. درست

was but used to be they should walk around with a tire on each hooked around

بود اما قبلاً آنها باید با یک لاستیک در اطراف هر بازو قلاب شده راه بروند و

each arm showing their biceps I don't remember that yeah it's a sure reason I

عضله دوسر بازویشان را نشان دهد.

remember that and it wasn't it wasn't it wasn't the same guy that played Darth

همان مردی

Vader in the in the early Star Wars films I'm not sure it wasn't David

که در فیلم های اولیه جنگ ستارگان نقش دارث ویدر را بازی کرد، مطمئن نیستم که این نقش دیوید نبود.

prowls I don't think it was but of course there is of course the Michelin

Man as well yeah baby watch his heart which is a character made out of tires

که شخصیتی است که از لاستیک ساخته شده است

but you might be getting confused there you see no there was definitely advert

اما ممکن است در آنجا گیج شوید و آن را نبینید مطمئناً تبلیغ بود،

very you know it gets tires a bit of a macho thing so there was some some chap

خیلی می‌دانید که لاستیک‌ها یک چیز ماچو است، بنابراین بعضی از بچه‌ها

had spent too much time down in the gym you walking around with with it with a

زمان زیادی را در باشگاه گذرانده بودند که شما با آن راه می‌رفتید و با یک

tire under each arm yes we've got a famous poster as well there's a focus

لاستیک زیر هر بازو، بله، ما یک لاستیک معروف داریم. پوستر همچنین یک

robbery is there's a famous poster of a man lifting up two big tires I don't

سرقت فوکوس وجود دارد این است که یک پوستر معروف از یک مرد در حال بلند کردن دو لاستیک بزرگ وجود دارد. من نمی

what's the point of advertising tires because you can't you can't tell when a

دانم هدف از تبلیغات لاستیک چیست زیرا شما نمی توانید تشخیص دهید که ماشینی که در

cars going by what make of tyre it's got you know cars going by oh oh oh that it

حال حرکت است با ساخت لاستیک آن چیست. می‌دانی ماشین‌هایی که می‌روند، اوه اوه

wasn't that the mixture Lenore was that was that the the red steam but what was

، این ترکیبی نبود که لنور همان بخار قرمز بود، اما

it was at the Dunlop you can't you could never tell could you so what's the point

آنچه در دانلوپ بود، هرگز نمی‌توانی بفهمی، پس هدف تبلیغات چیست؟

of advertising and you can't go peering at people's tires sue in a car park I

و نمی‌توانی به لاستیک‌های مردم در پارکینگ شکایت

think I think mr. Steve has been sniffing tires if you haven't been to a

کنی، فکر می‌کنم آقای. استیو لاستیک‌ها را بو می‌کشد، اگر به

tire factory have you Oh tyres I love tires what the hell is going on

کارخانه لاستیک‌سازی نرفته‌اید، اوه لاستیک‌ها من عاشق لاستیک‌ها هستم چه اتفاقی می‌افتد، خوب است، مشکلی

it's all right it's all right mr. Duggan I'm just on a high from being on your

نیست آقای. Duggan من از حضور در

show I think I think you're an uma file rubber file no numa file is you know I

برنامه شما در اوج هستم فکر می کنم فکر می کنم شما یک فایل لاستیکی فایل uma هستید بدون فایل numa می دانید من

think maybe that's that's a you you have a fascination for tires so we've

فکر می کنم شاید این همان چیزی است که شما به لاستیک ها علاقه دارید بنابراین ما اختراع کرده ایم

invented and you've just invented a new word mr. Duncan is that when the OE d

و شما به تازگی یک کلمه جدید اختراع کرده اید . دانکن این است که وقتی OE d

ugly is that otherwise a hairy D yes sorry

زشت است که در غیر این صورت یک مودار D بله

what are you okay Oxford English Dictionary that follow

متاسفم شما خوب هستید فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد که دنبال می کنید

yeah is that what you tried to say this I'm spitting this the OED I did get it

بله این است که شما سعی کردید این را بگویید من این OED را تف می دهم من درست متوجه شدم

right apparently you're a tight attire file i am i think it's numr file i think

ظاهراً شما دارید یک فایل لباس تنگ من هستم، فکر می کنم فایل numr است، فکر می

i think a person who liked tires is an uma file I'll look that up later and see

کنم فردی که لاستیک ها را دوست دارد، یک فایل uma است، بعداً آن را بررسی خواهم کرد و

if my right but you are very excitable today hurry I think you definitely need

ببینم آیا حق با من است، اما شما امروز بسیار هیجان انگیز هستید ، عجله کنید، فکر می کنم حتماً به درمان نیاز دارید

treatment for that people are already leaving they're already saying bye

که مردم قبلاً می‌روند، آنها قبلاً با تعجب خداحافظی می‌کنند،

surprised we don't know what's happening now is this this is like performance art

ما نمی‌دانیم الان چه اتفاقی می‌افتد، این مانند هنر پرفورمنس است.

should I put the tire on my head no maybe not no we've done that already

Oh let's end on a high yes I think I think you already are it's the smell of

بالا بله من فکر می کنم شما قبلاً هستید بوی

rubber yes what very interesting so thank you for joining us today we've had

لاستیک بله بسیار جالب است پس از اینکه امروز به ما ملحق شدید متشکرم.

a good show it's been a long one we've gone over of course as usual so we will

see you next week mr. Steve thank you very much thank you for having me again

شما هفته آینده آقای استیو خیلی ممنونم از اینکه دوباره به من سر زدی

mr. Duncan and something we didn't mention today we're going to talk about

آقای. دانکن و چیزی که ما به آن اشاره نکردیم امروز در مورد

holidays and the best places to take your holiday if you want to show off to

تعطیلات و بهترین مکان‌ها برای گذراندن تعطیلات صحبت خواهیم کرد اگر می‌خواهید به

your friends so this is something for next week so we're going to talk about

دوستان خود نشان دهید، بنابراین این چیزی برای هفته آینده است، بنابراین ما در مورد مقصد صحبت خواهیم کرد

destinations or holidays that you can take that you can show off to your

. یا تعطیلاتی که می‌توانید با آن‌ها به

neighbors or your friends with so that's something coming next maybe maybe we can

همسایگان یا دوستانتان نشان دهید، شاید

have some pictures from your viewers about nice holidays there being on nice

بتوانیم عکس‌هایی از بینندگانتان در مورد تعطیلات خوب در آنجا در عکس‌های خوب داشته باشیم،

photographs yes maybe maybe we can get people to show off about their holidays

بله، شاید بتوانیم مردم را وادار کنیم که نشان دهند. در مورد تعطیلاتشان

where they've been anyway we will see you next week and of course we are

که به هر حال در آنجا بوده اند، هفته آینده شما را خواهیم دید و البته

coming towards the end of November next week which of course means that

به پایان نوامبر هفته آینده می رسیم که البته به این معنی است که

Christmas is on the way because December will be just around the corner so I

کریسمس در راه است زیرا دسامبر نزدیک است.

don't talk about Christmas mr. Duncan it's too early I'm sorry we're going to

در مورد کریسمس صحبت نکن آقای. دانکن خیلی زود است، متاسفم که

have to talk about it the Christmas TV commercials are on now so announced

باید در مورد آن صحبت کنیم. تبلیغات تلویزیونی کریسمس در حال حاضر در حال پخش است، بنابراین اعلام شد

that's it it's officially the run-up to Christmas

که این رسما در آستانه کریسمس است

I'm sorry mr. Stein Oh Deary me anyway we're going now I

. متاسفم آقای. Stein Oh Deary من به هر حال ما داریم می رویم

don't want to overstay my welcome and orders mr. Steve are we going together

. استیو با هم می

or am I going first and then you're gonna wrap up I'll wrap up shall I okay

رویم یا من اول می روم و بعد تو می خواهی حرف را تمام کنی من تمام می کنم خوبم

Steve bye bye see you later I have to see you all and

استیو خداحافظ بعداً می بینمت، باید همه شما را ببینم و

see you next week bye mr. Steve mr. Steve has gone thanks

هفته آینده شما را ببینم خداحافظ آقای. آقای استیو استیو رفت

a lot for joining me today it's been a good one a very busy one and thanks

خیلی ممنون که امروز به من ملحق شد، این یکی خوب بود و خیلی شلوغ بود و

staying with me for the whole two hours of course you can watch this later on it

ممنونم که دو ساعت با من ماندید البته می توانید بعداً این را تماشا کنید

will be replayed it will be available for you to watch as many times as you

، پخش مجدد خواهد شد و برای تماشای شما در دسترس خواهد بود. هر چند بار که می

want and don't forget hopefully there will be subtitles later subtitles will

خواهید و فراموش نکنید امیدوارم بعداً زیرنویس هایی وجود داشته باشد، بعداً زیرنویس ها

be available later on if you are watching this on the replay you can get

بعداً در دسترس خواهند بود اگر در حال تماشای آن در پخش مجدد هستید، می

the subtitles you have to press this little icon this little symbol

توانید زیرنویس هایی را دریافت کنید که باید این نماد کوچک این نماد کوچک را

underneath the video so there it is you can watch this later if you have missed

در زیر ویدیو فشار دهید تا آنجا این است که می توانید بعداً این را تماشا کنید اگر

any of it I will see you next Sunday I will be back here as live as live can be

هر کدام از آن ها را از دست دادید، یکشنبه آینده شما را

this is mr. Duncan he in the birthplace of English saying thank you very much to

می بینم. دانکن او در زادگاه انگلیسی می گوید از

everyone who has joined in today thank you to Julie my man rose smells long the

همه کسانی که امروز به آن ملحق شده اند متشکرم از

doin my man Simona Eshan and also one more before I go one more person we will

say goodbye to who will it be who will be the last person I say

جولی تشکر می کنم. آیا این آخرین کسی خواهد بود که من

goodbye to TS Tia and Tatiana I'm now going to say goodbye

با تی اس تیا و تاتیانا خداحافظی می کنم. اکنون می خواهم

this is mr. Duncan in the birthplace of English saying thanks for following me

خداحافظی کنم. دانکن در زادگاه انگلیسی می گوید متشکرم که امروز مرا دنبال کردید

today thanks for watching me and of course until the next time we meet here

، ممنون که من را تماشا کردید و البته تا دفعه بعد که اینجا در یوتیوب همدیگر را ملاقات می کنیم،

on YouTube you know what's coming next

می دانید فعلاً چه اتفاقی می افتد

ta ta for now. 8-)

. 8-)