HURRY UP & Get your skates on! - 🔴LIVE English words and phrases for FASTER and SLOWER - (new 2024)

We are back together again.

ما دوباره با هم برگشتیم.

Not only that, it is also a brand new year.

نه تنها این، بلکه یک سال جدید است.

Hi, everybody.

سلام به همه.

We are here once more.

ما یک بار دیگر اینجا هستیم.

It is another English addict Extra.

این یکی دیگر از معتاد انگلیسی Extra است.

Coming to you live from the birthplace of the English language, which just happens to be.

آمدن به شما زندگی می کنند از زادگاه زبان انگلیسی، که اتفاقا می باشد.

Well, you know where it is.

خوب میدونی کجاست

It is England.

انگلستان است.

Okay, let's go.

باشه، بزن بریم.

We are well, all we own.

ما خوب هستیم، همه مال ماست.

my goodness. Hi, everybody.

خدای من. سلام به همه.

This is Mr. Duncan in England. How are you today?

این آقای دانکن در انگلیس است. امروز چطوری؟

Are you okay?

حالت خوبه؟

I hope so.

امیدوارم. آیا

Are you happy?

I hope you are feeling good today because we are here.

شما خوشحال هستید؟

امیدوارم امروز احساس خوبی داشته باشید چون ما اینجا هستیم.

And we are here live.

و ما به صورت زنده اینجا هستیم.

For those who doubt that I am life,

برای کسانی که شک دارند که من زندگی هستم،

I am life right now just to prove how alive I am.

من در حال حاضر زندگی هستم فقط برای اینکه ثابت کنم چقدر زنده هستم. می

I'm going to pinch the skin on my hand.

روم پوست دستم را نیشگون بگیرم.

Ooh. That's definitely live.

اوه که قطعا زنده است.

Well, as you may have noticed, I have once again be being overlooked

خب، همانطور که ممکن است متوجه شده باشید، من یک بار دیگر

for the New Year's honours.

برای افتخارات سال نو نادیده گرفته شده ام.

Every year here in the UK, lots of people are given

هر ساله در بریتانیا، به افراد زیادی

special rewards and awards

for doing service for other people

برای انجام خدمات به افراد دیگر

in various areas of society.

در بخش‌های مختلف جامعه جوایز و جوایز ویژه‌ای داده می‌شود.

And I once again have been overlooked.

و من یک بار دیگر نادیده گرفته شده ام.

Maybe next year.

شاید سال آینده.

Maybe never.

شاید هیچوقت.

Who knows? I certainly do not.

چه کسی می داند؟ من مطمئنا نیستم.

My name is Duncan.

اسم من دانکن است.

I talk about English.

من در مورد انگلیسی صحبت می کنم.

I like the English language.

من زبان انگلیسی را دوست دارم.

You might say that I am an English addict.

شاید بگویید من یک معتاد انگلیسی هستم.

And I have a feeling maybe.

و من یه حسی دارم شاید

Perhaps you are one of those as well.

شاید شما هم یکی از آن دسته باشید.

The introductions are done.

معرفی انجام شده است. آیا می

Can I, first of all, say,

توانم اول از همه بگویم که

as we welcome in 2024.

در سال 2024 استقبال می کنیم. آیا

Can I say Happy New Year?

می توانم سال نو را تبریک بگویم؟

Happy 2024 to all of you.

سال 2024 بر همه شما مبارک.

I hope you have a brilliant New Year so far for me.

امیدوارم سال نوی درخشانی را تا کنون برای من داشته باشید.

The New Year has been quiet.

سال نو آرام بوده است. چیز

Not much going on, even though actually, on the 1st of January, we went to see Mr.

زیادی در جریان نیست، حتی اگر در واقع، در 1 ژانویه، ما به دیدن

Steve's sister for her birthday.

خواهر آقای استیو برای تولد او رفتیم.

Now there is something I did not realise and Mr.

حالا چیزی هست که من متوجه نشدم و آقای

Steve didn't know either. We

استیو هم نمی دانست.

have is myself and Mr.

من و آقای

Steve.

استیو داریم.

We were part of a very extravagant

ما بخشی از یک سورپرایز تولد بسیار عجیب و غریب بودیم

birthday surprise because we were the special guests.

زیرا مهمانان ویژه بودیم.

We were the surprise guests at the party.

ما مهمان غافلگیر کننده مهمانی بودیم.

So Mr. Steve's sister didn't really.

پس خواهر آقای استیو واقعاً این کار را نکرد. در

We were actually coming along. So we were there waiting.

واقع داشتیم می آمدیم. پس ما آنجا منتظر بودیم.

They arrived, and Mr.

آنها رسیدند و

Steve's sister was so shocked to see us.

خواهر آقای استیو از دیدن ما بسیار شوکه شد.

I couldn't work out why at first,

در ابتدا نتوانستم دلیل آن را بفهمم،

but then I realised they had arranged

اما بعد متوجه شدم که آنها

a surprise.

یک سورپرایز ترتیب داده اند.

And the surprise was Mr.

و شگفتی این بود که آقای

Steve and myself being there.

استیو و من آنجا بودیم.

So it was rather strange.

بنابراین نسبتاً عجیب بود.

I don't think I've ever been.

فکر نمی کنم تا به حال بوده باشم. فکر

I don't think I've ever been part of a surprise ever in my life, especially

نمی‌کنم هرگز در زندگی‌ام بخشی از یک سورپرایز نبوده‌ام، مخصوصاً

involving a birthday party or something like that.

مربوط به جشن تولد یا چیزی شبیه به آن.

We are back together again.

ما دوباره با هم برگشتیم.

It's lovely to see you. We are in the new Year.

دیدنت لذت بخشه ما در سال جدید هستیم.

2024 is now fresh and new.

2024 اکنون تازه و جدید است.

How has the New Year been for you?

سال نو برای شما چگونه بوده است؟

Did you do anything special on New Year's Eve?

در شب سال نو کار خاصی انجام دادید؟

Because I know some people don't around here where I live,

از آنجا که می دانم برخی از مردم در این اطراف جایی که من زندگی می کنم نیستند،

a lot of people don't bother

بسیاری از مردم

with the new year.

با سال جدید خود را خسته نمی کنند.

They just go to bed and then wake up the next morning

آنها فقط به رختخواب می روند و صبح روز بعد از خواب بیدار می شوند

and it's next year.

و سال بعد است.

They don't even bother.

آنها حتی به خود زحمت نمی دهند.

So a lot of people around here, they just don't really care

بنابراین بسیاری از مردم این اطراف، فقط برایشان مهم نیست

that it's a new year or a new year is approaching.

که سال جدید است یا سال جدید نزدیک است.

They just go to bed and then wake up the next morning and

آنها فقط به رختخواب می روند و صبح روز بعد از خواب بیدار می شوند و

it's next year.

سال بعد است.

It's quite simple, really.

خیلی ساده است، واقعا.

Hello to the live chat.

سلام به چت زنده

I suppose I should say hello to the live chat.

فکر می کنم باید به چت زنده سلام کنم. آیا

Can I also say a big thank you?

می توانم یک تشکر بزرگ هم بگویم؟

And this is a very, very big thank you.

و این یک تشکر بسیار بسیار بزرگ است. آیا می

Can I say thank you

توانم

to Federico Komenda Mendiola

از فدریکو کومندا مندیولا

for your lovely donation that I received?

به خاطر کمک مالی دوست داشتنی شما که دریافت کردم تشکر کنم؟

I think it was on the 1st of January.

فکر کنم اول ژانویه بود.

I think it was the first or second already.

فکر کنم اولی یا دومی بود.

I am confused by what day it is.

من گیج شدم چه روزی است.

Thank you very much once again.

یک بار دیگر از شما بسیار سپاسگزارم.

Federico God.

فدریکو خدا

Amanda Mendiola for your lovely donation.

آماندا مندیولا برای اهدای دوست داشتنی شما.

And of course, that will help me to continue

و البته، این به من کمک می کند که

doing this for as long as I can,

تا زمانی که بتوانم این کار را ادامه دهم،

because as you know, I do it for free.

زیرا همانطور که می دانید، من این کار را رایگان انجام می دهم.

I don't ask you for anything.

من از شما چیزی نمی خواهم.

I don't charge for my lessons.

من برای درس هایم هزینه ای نمی گیرم.

Everything I do, I do it for you.

هر کاری می کنم برای تو انجام می دهم.

That's almost like a song.

این تقریباً شبیه یک آهنگ است.

And I do it for free.

و من این کار را رایگان انجام می دهم.

So thank you very much, Federico, once again, for your lovely donation.

بنابراین، یک بار دیگر، فدریکو، برای اهدای زیبای شما بسیار سپاسگزارم.

And if you would like to make a donation as well,

و اگر مایلید کمک مالی نیز بکنید،

there is the address right there on the screen.

آدرس همانجا روی صفحه نمایش وجود دارد.

Back to the live chat.

بازگشت به چت زنده

Of course, we have everyone waiting patiently.

البته ما همه را صبورانه منتظریم.

that's interesting.

جالبه.

Very interesting. Today.

بسیار جالب. امروز.

First on today's live chat, we have

اول در چت زنده امروز، ما

Beatrice.

Beatrice را داریم.

Congratulations, Beatrice.

تبریک می گویم، بئاتریس.

You were first on today's live chat

شما اول در چت زنده امروز

and in second place, his finger.

و در وهله دوم انگشت او بودید.

Not so fast.

نه خیلی سریع.

Today we have Vitesse as well.

امروز ویتسه را هم داریم.

Also, my roots is here.

همچنین، ریشه های من اینجاست.

Hello, my roots.

سلام ریشه های من

Nice to see you back.

خوشحالم می بینم برگشتی.

Also, we have Florence Sash.

همچنین ما فلورانس ساش را داریم.

Sash.

ارسی.

Or as I like to call you, double sash.

یا آنطور که دوست دارم به شما بگویم ارسی دوبل.

Palmira is here.

پالمیرا اینجاست.

Learn Ify.

Ify را یاد بگیرید.

Hello to you. Learn Ify.

درود بر تو. Ify را یاد بگیرید.

I don't recognise your name.

من اسم شما را نمی شناسم

Is it your first time here?

آیا اولین بار است که اینجا هستید؟

Also we have. Who else is here?

همچنین ما داریم. کی دیگه اینجاست؟

We have

ما

Andre or Andre.

آندره یا آندره را داریم.

Nick.

بریدگی کوچک.

Happy 2024 from Czech Republic.

مبارک 2024 از جمهوری چک.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

That's very kind of you to say.

این خیلی لطف شماست که می گویید.

I hope you all have a great year.

امیدوارم همگی سال خوبی داشته باشید.

I know for some people,

من می دانم که برای برخی افراد،

this year has already been quite dramatic.

امسال بسیار دراماتیک بوده است.

I don't know if you saw the dramatic pictures yesterday from Japan,

نمی دانم عکس های دراماتیک دیروز از ژاپن را دیدید،

that amazing moment.

آن لحظه شگفت انگیز.

When I say amazing, I don't mean great, but it was an amazing moment

وقتی می‌گویم شگفت‌انگیز، منظورم عالی نیست، اما لحظه‌ای شگفت‌انگیز بود

when you saw all of those people escaping from that burning playing.

که دیدی همه آن‌ها از آن بازی سوزان فرار می‌کنند.

And I have to say, it was rather dramatic.

و باید بگویم که نسبتاً دراماتیک بود.

And everyone on board, of course, were saved.

و همه سرنشینان، البته، نجات یافتند.

Sadly, I think it was for people on the other plane did not survive.

متاسفانه، من فکر می کنم آن را برای مردم در هواپیما دیگر زنده نمی ماند.

And fortunately. But I suppose

و خوشبختانه اما گمان می‌کنم که

it is common for these types of events to have a happy side

این نوع رویدادها جنبه شاد

and a sad side, especially when people survive.

و غم‌انگیز داشته باشند، مخصوصاً زمانی که مردم زنده می‌مانند.

And of course, it is sad when people don't survive.

و البته غم انگیز است وقتی مردم زنده نمی مانند.

So I think it was I would say that most of the credit

بنابراین فکر می‌کنم این بود که می‌توانم بگویم که بیشتر اعتبار

must go to the people working on the plane.

باید به افرادی برسد که در هواپیما کار می‌کنند.

You never think of that.

شما هرگز به آن فکر نمی کنید.

I have to say, when I go up in an aeroplane, I don't think that my life is now

باید بگویم وقتی با هواپیما می‌روم، فکر نمی‌کنم الان زندگی‌ام

in other people's hands.

در دست دیگران باشد.

So even the people who are serving you the drinks, they are on standby.

بنابراین حتی افرادی که برای شما نوشیدنی سرو می کنند، در حالت آماده باش هستند.

They are ready to step in and save your life.

آنها آماده اند تا وارد عمل شوند و جان شما را نجات دهند.

So the next time you're being mean

بنابراین دفعه بعد که

or unfriendly to the air steward or stewardess

با مهماندار یا مهماندار

or the cabin crew,

یا خدمه کابین بد یا غیر دوستانه رفتار کردید،

remember, they are also there to save your life.

به یاد داشته باشید که آنها نیز برای نجات جان شما حاضرند.

If anything goes wrong.

اگر مشکلی پیش بیاید.

We also have.

ما همچنین داریم.

Black cat.

گربه سیاه.

Hello? Black cat.

سلام؟ گربه سیاه.

Yes, It was very sad.

بله خیلی ناراحت کننده بود

And the worst part of that story of course, that whole event was connected

و البته بدترین قسمت آن ماجرا این بود که کل آن رویداد

to the earthquake that took place the day before.

به زلزله ای که روز قبل رخ داد مرتبط بود.

So the rescue plane was actually sending aid.

بنابراین هواپیمای نجات در واقع در حال ارسال کمک بود.

I think those two events,

من فکر می کنم آن دو رویداد، هر دو

both of them very tragic.

بسیار غم انگیز است.

And I suppose we can always say it could have been worse.

و من فکر می کنم همیشه می توانیم بگوییم که می توانست بدتر باشد.

And I know that sounds very,

و من می دانم که به نظر می رسد بسیار بسیار

very simple,

ساده است،

a simple way of putting it, but it could have been worse.

روشی ساده برای بیان آن، اما می توانست بدتر باشد. می

It could have been much, much worse.

توانست خیلی خیلی بدتر باشد.

Who else is here?

کی دیگه اینجاست؟

we have a lot of people joining in now.

ما در حال حاضر افراد زیادی داریم که به آن می پیوندند.

Nice to see so many people coming on to the live chat.

خوشحالم که می بینم افراد زیادی به چت زنده می آیند.

Zee care is here as well.

زی مراقبت اینجا هم هست.

Nice to see you back with me.

خوشحالم که با من برگشتی

Thank you very much for all of your comments about the video that I posted

از نظرات شما در مورد ویدیویی که روز

on Monday whilst I was on my way with Mr.

دوشنبه در حالی که با آقای

Steve to his sister's birthday party.

استیو برای جشن تولد خواهرش در راه بودم، پست کردم بسیار سپاسگزارم.

And we were the surprise. I can't believe it.

و ما غافلگیر کننده بودیم. من نمی توانم آن را باور کنم.

I've never been a surprise before in my life.

من قبلاً در زندگی ام غافلگیر نشده بودم.

It's the first time it's ever happened.

این اولین بار است که این اتفاق می افتد. اتفاقا

If I was honest with you

اگر در راه با شما صادق بودم

on the way, by the way.

.

On the way, by the way.

اتفاقا در راه.

By the way, on the way.

اتفاقاً در راه است.

I did record that message,

من آن پیام را ضبط کردم،

although there was some things that I didn't notice

اگرچه مواردی وجود داشت که

during the recording of that message, I didn't notice that Mr.

در حین ضبط آن پیام متوجه آنها نشدم، اما متوجه نشدم که آقای

Steve did something very rude

استیو کار بسیار بی ادبانه ای انجام داده است

and I was upset by it, and so were some of you.

و من از این کار ناراحت شدم، و همچنین برخی از شما. .

I had some complaints about Mr.

من شکایت هایی در مورد

Steve's behaviour,

رفتار آقای استیو داشتم،

but now if you watch the video that I did on Monday,

اما اکنون اگر ویدیویی را که روز دوشنبه انجام دادم تماشا کنید،

you will notice now that I have censored the actual video.

اکنون متوجه خواهید شد که من ویدیوی واقعی را سانسور کرده ام.

So now you can't see the rude gesture that Mr.

بنابراین اکنون نمی توانید ژست بی ادبانه ای که آقای

Steve did.

استیو انجام داد را ببینید.

I still can't believe you did it.

من هنوز باورم نمیشه که اینکارو کردی

But that's what happens sometimes.

اما این چیزی است که گاهی اوقات اتفاق می افتد.

Sometimes we do things.

گاهی اوقات ما کارهایی انجام می دهیم.

We say things or do things that that are

ما چیزهایی می گوییم یا کارهایی انجام می دهیم که

completely out of character.

کاملاً خارج از شخصیت است.

It's a great phrase, by the way.

اتفاقاً عبارت بسیار خوبی است.

If you do something that is out of character,

اگر کاری را انجام می دهید که خارج از شخصیت است،

you do something that is unusual for you,

کاری را انجام می دهید که برای شما غیرعادی است،

something that other people did not expect.

کاری که دیگران انتظارش را نداشتند.

I did not expect Mr.

من انتظار نداشتم آقای

Steve to give us the bird on Monday in that video.

استیو در آن ویدئو پرنده را روز دوشنبه به ما بدهد.

I didn't expect it, but there it was.

انتظارش را نداشتم، اما همینطور بود.

So sometimes a person can do something that might be described

بنابراین گاهی اوقات یک فرد می تواند کاری را انجام دهد که ممکن است

as out of character,

به عنوان نامشخص توصیف شود،

something that a person does that is unusual for them.

کاری که شخص انجام می دهد که برای او غیرعادی است.

Their behaviour seems very, very different.

رفتار آنها بسیار بسیار متفاوت به نظر می رسد.

It is English addict

این یک معتاد انگلیسی در ساعت

at 60 minutes past two on a Wednesday.

دو و 60 دقیقه چهارشنبه است.

We are now three days into 2024.

اکنون سه روز به سال 2024 رسیده ایم.

Daniel.

دانیل.

Daniel Pestana says, I am watching Mr.

دانیل پستانا می گوید من

Duncan again after ten years.

بعد از ده سال دوباره آقای دانکن را تماشا می کنم.

So you haven't watched me for ten years.

پس ده سال است که مرا نگاه نکرده ای.

Well, guess what? I'm still here.

خوب حدس بزن چی؟ من هنوز اینجام.

I think a lot of people are surprised to find that I'm still doing this

فکر می‌کنم بسیاری از مردم از اینکه متوجه می‌شوند که من هنوز هم

after 17 years.

پس از 17 سال این کار را انجام می‌دهم شگفت‌زده می‌شوند.

And of course, this year it will be my 18th year on YouTube.

و البته امسال هجدهمین سال حضور من در یوتیوب خواهد بود.

Can you believe it?

می تونی باور کنی؟

So in 2024, it will be 18 years.

بنابراین در سال 2024، 18 سال خواهد بود.

So two years from now, I will actually be celebrating

بنابراین دو سال بعد، من در واقع

20 years on YouTube

20 سالگی را در یوتیوب

two years from now, in 2026.

دو سال بعد، در سال 2026 جشن خواهم گرفت.

My goodness.

خدای من.

we also have who else is here?

ما همچنین داریم چه کسی دیگر اینجاست؟

Pyongyang is here as well.

پیونگ یانگ هم اینجاست.

Ping pong cheat.

تقلب پینگ پنگ.

Now, I hope I pronounce your name right.

حالا امیدوارم اسمت رو درست تلفظ کنم

I have a feeling maybe you are in

من احساس می کنم شاید شما در

maybe Vietnam.

ویتنام هستید.

Please forgive me if I'm wrong.

لطفا اگر اشتباه می کنم مرا ببخشید.

You might also be in perhaps in Korea.

شما همچنین ممکن است در کره باشید. می

I know I have a lot of people in Vietnam watching.

دانم که افراد زیادی در ویتنام دارم تماشا می کنند.

So hello, everyone.

پس سلام به همه

And yes, I have received your messages.

و بله، من پیام های شما را دریافت کرده ام. در چند هفته گذشته

I've had a lot of new subscribers watching in

تعداد زیادی مشترک جدید در

Vietnam over the past couple of weeks.

ویتنام داشتم.

So thank you very much.

خوب، خیلی ممنون.

If you are watching right now in Vietnam, please say hello, Mr.

اگر همین الان در ویتنام تماشا می کنید، لطفاً سلام کنید، آقای

Duncan.

I am watching in Vietnam and I will spend

دانکن.

من در ویتنام تماشا می کنم و

send you a special hello.

یک سلام ویژه به شما خواهم فرستاد.

Thank you.

متشکرم.

Daniel, Daniel says, and I like this.

دانیل، دانیل می گوید، و من این را دوست دارم.

Thank you very much, Mr. Duncan.

خیلی ممنون آقای دانکن.

You have not aged.

تو پیر نشدی

You don't look any older.

تو پیرتر به نظر نمیرسی

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

I'm I mean, I'm quite pleased to hear that, to be honest.

منظورم این است که صادقانه بگویم، از شنیدن آن بسیار خوشحالم.

So I would imagine the last time you watched me

بنابراین تصور می‌کنم آخرین باری که من را تماشا کردید

would have been in around 2013.

در حدود سال 2013 بود

So I would have been on around seven years.

.

So maybe you were watching me when I started way back in 2006.

پس شاید وقتی در سال 2006 شروع کردم به من نگاه می کردید.

Can you remember 2006?

آیا می توانید سال 2006 را به خاطر بیاورید؟

There are many people who cannot remember 2006 at all.

افراد زیادی هستند که اصلا نمی توانند سال 2006 را به خاطر بسپارند.

They have no idea what was going on in 2006.

آنها هیچ ایده ای ندارند که در سال 2006 چه خبر است.

Some people weren't even born in 2006.

برخی از مردم حتی در سال 2006 به دنیا نیامده اند.

It's not incredible.

این باور نکردنی نیست.

So it is lovely to see you here, Daniel.

پس خوشحالم که تو را اینجا می بینم، دنیل.

Thank you very much for joining me.

از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.

If you are wondering what we are talking about today,

اگر نمی‌دانید که امروز در مورد چه چیزی صحبت می‌کنیم،

we are talking all about words and phrases that can be used

ما همه چیز در مورد کلمات و عباراتی صحبت می‌کنیم که می‌توان

when you want someone to go faster or

زمانی استفاده کرد که می‌خواهید شخصی سریع‌تر پیش رود یا

go quicker to increase

سریع‌تر حرکت کند تا

the speed of what they are doing.

سرعت کاری که انجام می‌دهد افزایش دهد.

So today we are looking at hurry up

بنابراین امروز ما به دنبال عجله کردن

and slowed down.

و کاهش سرعت هستیم.

They are opposites.

آنها متضاد هستند.

Maybe you want a person to do something quicker with more speed

شاید بخواهید شخصی کاری را سریعتر با سرعت بیشتری انجام دهد

or you want them to reduce the speed of what they are doing.

یا می خواهید سرعت کاری را که انجام می دهد کاهش دهد.

Maybe you want them to slow down.

شاید بخواهید سرعت آنها کاهش یابد.

That is what we are looking at today.

این چیزی است که ما امروز به آن نگاه می کنیم.

A quick break

یک استراحت سریع

whilst we all settle down and get ready because this is English addict

در حالی که همه ما آرام می گیریم و آماده می شویم زیرا این یک معتاد انگلیسی است

and yes, I will continue doing this

و بله، من این کار را

all the way through 2024.

تا سال 2024 ادامه خواهم داد.

I'm not going anywhere.

من هیچ جا نمی روم.

English addict.

معتاد انگلیسی

That is what it is.

این همان چیزی است که هست.

That is what we do.

این کاریه که ما می کنیم.

We take care of everyone who can't get enough

ما از همه کسانی که نمی توانند

of the English language.

زبان انگلیسی را سیر کنند مراقبت می کنیم.

And maybe you are one of those people.

و شاید شما هم یکی از این افراد باشید.

I don't know. I'm not sure. Perhaps you are.

من نمی دانم. مطمئن نیستم. شاید شما هستید.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

Christina is here as well.

کریستینا هم اینجاست.

Thank you, Christina, for joining me today.

ممنون کریستینا که امروز به من ملحق شدی.

Thank you very much. It's very kind of you.

بسیار از شما متشکرم. این از شما بسیار مهربان است.

I know a lot of people are now going back to work.

من می دانم که بسیاری از مردم اکنون به سر کار باز می گردند.

Poor Mr. Steve.

بیچاره آقای استیو.

He had to go back to work yesterday,

او باید دیروز به سر کار برمی گشت،

so he didn't have any chance

بنابراین فرصتی

to enjoy the beginning of 2024

برای لذت بردن از آغاز سال 2024 نداشت

because yesterday he went back to work and today he is working as well.

زیرا دیروز به سر کار بازگشت و امروز نیز کار می کند.

So for many people it is back to work.

بنابراین برای بسیاری از مردم دوباره به کار بازگشته است.

I have to be honest with you.

من باید با شما صادق باشم.

I think this year, I think last year,

فکر می کنم امسال، فکر می کنم پارسال،

should I say Christmas went very fast.

باید بگویم کریسمس خیلی سریع گذشت. به

It seemed to come and then go so quickly.

نظر می رسید خیلی سریع می آید و بعد می رود.

Why? How how does that happen?

چرا؟ چگونه این اتفاق می افتد؟

Why does it come and go so fast?

چرا اینقدر سریع می آید و می رود؟

I just do not know how that is possible.

من فقط نمی دانم چگونه ممکن است.

Who else is here?

I have to say hello to everyone or else I will get in trouble.

کی دیگه اینجاست؟

باید به همه سلام کنم وگرنه دچار مشکل می شوم.

Make again.

دوباره درست کن

Meghan. Alan, hello to you.

مگان. آلن، سلام به شما.

Thank you very much for your lovely message as well.

از پیام زیبای شما نیز بسیار متشکرم.

I don't know why at the moment in the studio the air is very dry,

نمی دانم چرا در حال حاضر در استودیو هوا خیلی خشک است،

which means that from time to time

یعنی هر از گاهی

my throat will become very sore and dry as well.

گلوی من هم خیلی درد می کند و هم خشک می شود.

But this is one of the reasons

اما این یکی از دلایلی است

for anyone doing a live stream.

که هر کسی یک استریم زنده انجام می دهد.

Always make sure you have some water nearby.

همیشه مطمئن شوید که مقداری آب در این نزدیکی دارید.

I know some people like to be brave and not have anything nearby,

من می دانم که برخی از مردم دوست دارند شجاع باشند و چیزی در این نزدیکی نداشته باشند،

but please, if you are thinking of starting your own

اما لطفاً، اگر به فکر شروع

live broadcast and please make sure

پخش زنده خود هستید و لطفاً مطمئن شوید

that you have plenty of water nearby because what will happen

که آب زیادی در نزدیکی دارید زیرا

as you speak, Your voice will become very dry, especially in here

وقتی صحبت می کنید، صدای شما تبدیل می شود. بسیار خشک است، مخصوصاً در اینجا

because it's so hot as well.

زیرا بسیار گرم است.

No, we haven't had any snow yet for those asking.

نه، ما هنوز برای کسانی که می پرسند برف نخورده ایم.

We've had no snow.

برف نخورده ایم

We were supposed to get some and then they said, no, you're not getting any.

قرار شد مقداری بگیریم و بعد گفتند نه، چیزی نمی گیری.

Although we have had a lot of rain.

هرچند بارندگی زیادی داشته ایم.

I have to be honest with you, we've had far too much rain over the past few days.

من باید با شما صادق باشم، ما در چند روز گذشته باران بسیار زیادی داشتیم.

Many areas around here are now underwater.

بسیاری از مناطق اطراف اینجا در حال حاضر زیر آب هستند.

So that has been a very big problem indeed.

پس این واقعاً یک مشکل بسیار بزرگ بوده است.

Thank you very much for joining me today.

از اینکه امروز به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.

Yes, I am with you. Don't worry. I'm not going just yet.

بله من با شما هستم. نگران نباشید. من هنوز نمی روم

But I think it is nice to say hello

اما من فکر می کنم خوب است که

to all those who have helped during 2023,

به همه کسانی که در طول سال 2023 کمک کرده اند سلام کنم،

all those who have helped my work to continue.

همه کسانی که به ادامه کار من کمک کرده اند.

So can I say thank you very much to all those

بنابراین می توانم از همه کسانی

who did help during 2023,

که در طول سال 2023 کمک کردند بسیار تشکر کنم

and I look forward to helping you with your English

و من مشتاقانه منتظر هستم که در 12 ماه آینده به شما در مورد زبان انگلیسی خود کمک کنم

during the forthcoming 12 months.

.

We will see what happens with that.

خواهیم دید که با آن چه اتفاقی می افتد.

Some people want to see the cows.

بعضی ها می خواهند گاوها را ببینند.

I'm trying to find the cows.

دارم سعی میکنم گاوها رو پیدا کنم

I don't know what's happened to the cows. They seem to have vanished.

نمی دانم چه بلایی سر گاوها آمده است. انگار ناپدید شده اند.

there they are.

آنجا هستند.

I found them. I found the cows. Everyone.

آنها را پیدا کردم. گاوها را پیدا کردم. هر کس.

A lot of people keep asking Mr.

بسیاری از مردم مدام از آقای دانکن می پرسند آیا

Duncan, can we see the cows? Okay, then.

می توانیم گاوها را ببینیم؟ باشه پس

Here they are.

آن ها اینجا هستند.

And then after this, we are going to take a look at words and phrases

و سپس پس از این، ما قصد داریم نگاهی به کلمات و عباراتی بیندازیم

that can be used to encourage a person to hurry up

که می توانند برای تشویق فرد به عجله کردن

to do something faster or slower.

برای انجام کاری سریعتر یا آهسته تر استفاده شوند.

I am really taking a big risk today.

امروز واقعا ریسک بزرگی می کنم.

Do you know why?

میدونی چرا؟

Because today I am broadcasting in ten 8tpo

چون امروز در ده 8tpo با

high definition baby.

کیفیت بالا پخش میکنم عزیزم.

It's true.

درسته.

Yes. You can watch Mr.

آره. شما می توانید آقای

Steve and myself every Sunday.

استیو و من را هر یکشنبه تماشا کنید.

Don't forget every Sunday we are with you live from 2 p.m.

فراموش نکنید که هر یکشنبه از ساعت 14 با شما هستیم. به

UK time and quite often we will be on for 2 hours.

وقت انگلستان و اغلب ما 2 ساعت روشن خواهیم بود. با

However today I will not be with you for 2 hours because I have some other things to do.

این حال امروز 2 ساعت با شما نخواهم بود زیرا کارهای دیگری برای انجام دادن دارم.

I have to go out into the garden to be honest, to take care of the birds.

من باید به باغ بروم تا صادقانه بگویم، تا از پرندگان مراقبت کنم.

Because this morning I was greeted by the most amazing sight.

زیرا امروز صبح با شگفت انگیزترین منظره به استقبالم آمد.

My whole garden was full of female pheasants.

تمام باغ من پر از قرقاول ماده بود.

There were so many I couldn't count them.

آنقدر زیاد بودند که نمی توانستم آنها را بشمارم.

And nearby there was a male pheasant,

و در همان نزدیکی یک قرقاول نر بود که

keeping a very close eye on all of his wives.

همه همسرانش را زیر نظر داشت.

That is one thing I've noticed about pheasants.

این چیزی است که من در مورد قرقاول ها متوجه شده ام.

They do have lots and lots of partners at the same time.

آنها به طور همزمان شرکای زیادی دارند.

Some people might say that is disgusting.

برخی افراد ممکن است بگویند که منزجر کننده است.

Some people might say Lucky pheasant.

برخی افراد ممکن است بگویند قرقاول خوش شانس.

It depends on your point of view.

بستگی به دیدگاه شما دارد. گمان میکنم

I suppose.

.

Here we go.

Then we are looking at words and phrases that can be used when we are encouraging the person

در اینجا ما می رویم.

سپس به کلمات و عباراتی نگاه می کنیم که می توان از آنها برای تشویق فرد

to hurry up or slow down.

به عجله یا کاهش سرعت استفاده کرد.

I don't know about you, but I've noticed that life, especially these days,

شما را نمی دانم، اما متوجه شده ام که زندگی، مخصوصاً این روزها،

life is very hectic.

زندگی بسیار شلوغ است.

Some people think that life is far too hectic.

برخی از مردم فکر می کنند که زندگی بسیار پر هیجان است.

We spend too much time rushing around

ما زمان زیادی را صرف عجله می کنیم و

trying to do too many things,

سعی می کنیم کارهای زیادی انجام دهیم،

and I would say that maybe that is true.

و من می گویم شاید این درست باشد.

So here are some phrases that we can use

بنابراین در اینجا عباراتی وجود دارد که می‌توانیم

when we want a person to either

زمانی که می‌خواهیم شخصی

hurry up or do something faster, or maybe slow down

عجله کند یا کاری را سریع‌تر انجام دهد یا شاید

and reduce your speed.

سرعت شما را کاهش داده و از سرعت شما کم کند، استفاده کنیم. می

I know a lot of people these days do complain.

دانم که این روزها بسیاری از مردم شکایت دارند.

They say the world we live in, Mr.

آنها می گویند دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، آقای

Duncan is too hectic.

دانکن خیلی شلوغ است.

There is too much going on in the world,

در دنیا چیزهای زیادی در حال وقوع است،

too much information for us to absorb.

اطلاعات زیادی برای جذب ما وجود دارد.

So here we go with our first phrase that we can use.

بنابراین در اینجا به اولین عبارت خود می پردازیم که می توانیم استفاده کنیم.

If you want a person to move faster

اگر می خواهید شخصی سریعتر حرکت کند

or to do something with more speed, you might say

یا کاری را با سرعت بیشتری انجام دهد، ممکن است بگویید

get a move on, get a move on.

یک حرکت کن، حرکت کن.

Maybe a person is walking with you and they are behind you

شاید شخصی با شما راه می‌رود و پشت سر شماست

and they are walking slowly and perhaps you want them to move a little faster.

و آهسته راه می‌رود و شاید بخواهید کمی سریع‌تر حرکت کند.

You might say to them, Get a move on, Hurry up,

ممکن است به آنها بگویید، حرکت کن، عجله کن،

come on, don't be so slow.

بیا، اینقدر آهسته نباش.

Why are you going so slow?

چرا اینقدر آهسته پیش میری؟

Get a move on.

حرکت کن

It is a phrase that we can use when a person wants another

این عبارتی است که می‌توانیم از آن استفاده کنیم وقتی شخصی می‌خواهد دیگری

to go faster, to do something a little quicker.

سریع‌تر حرکت کند، تا کاری را کمی سریع‌تر انجام دهد.

You want them to get a move on.

شما می خواهید آنها حرکتی را انجام دهند.

Maybe in your job, perhaps there is a certain task

شاید در شغل شما، شاید کار خاصی وجود داشته باشد

that you have to do at a certain speed

که باید با سرعت خاصی انجام دهید

and maybe you are doing it too slow and your boss or your manager comes along.

و شاید خیلی آهسته آن را انجام می دهید و رئیس یا مدیرتان به سراغ شما می آید.

He might say,

او ممکن است بگوید،

Get a move on, hurry up, you're taking too much time.

حرکت کن، عجله کن، خیلی وقت می‌گیری.

You're going too slowly.

خیلی آهسته پیش میری

Another phrase we can use is Hurry up, hurry up.

عبارت دیگری که می توانیم استفاده کنیم عجله کن، عجله کن.

Quite often we will show annoyance,

اغلب اوقات

anger or impatience

when we want to encourage someone to go faster.

وقتی می خواهیم کسی را تشویق کنیم که سریعتر حرکت کند، عصبانیت، عصبانیت یا بی حوصلگی نشان می دهیم.

And a very common phrase that we use is hurry up, be quick.

و یک عبارت بسیار رایجی که استفاده می کنیم عجله کن، سریع باش.

Come on, stop going so slow.

بیا، اینقدر آهسته حرکت کن

Speed up, hurry up.

زود باش عجله کن

Maybe a person is just being very lazy and they're not moving very quickly.

شاید یک نفر خیلی تنبل است و خیلی سریع حرکت نمی کند.

Generally, maybe they are getting dressed or getting ready

به طور کلی، شاید آنها در حال لباس پوشیدن یا آماده شدن

to go out with you to a party

برای بیرون رفتن با شما به یک مهمانی هستند

and they are taking a very long time to do it.

و زمان زیادی برای انجام این کار صرف می کنند.

You might say Hurry up.

شاید بگویید عجله کنید.

You might also say, Move it, move it.

همچنین ممکن است بگویید، آن را حرکت دهید، حرکت دهید.

So this can be related

بنابراین این می تواند مربوط

to the action of moving an object.

به عمل حرکت یک جسم باشد.

You might tell someone to move one thing

ممکن است به کسی بگویید که یک چیز را

from one place to another, move it.

از جایی به مکان دیگر منتقل کند، آن را منتقل کند.

But in this particular phrase,

اما در این عبارت خاص،

we are telling someone to go faster

ما به کسی می گوییم که سریع تر حرکت کند

to not be so slow.

تا اینقدر کند نباشد.

Move it.

آن را حرکت دهید.

Come on, hurry up.

بیا، عجله کن

Get a move on.

حرکت کن

Move it.

آن را حرکت دهید.

And by move it, you normally mean your body.

و معمولاً منظور شما از حرکت دادن آن بدن شماست.

Please move it.

لطفا آن را جابجا کنید.

Go faster.

سریعتر برو.

Don't be so slow.

اینقدر آهسته نباش

Here's another one.

اینم یکی دیگه

Now, this might be rude to some people.

حالا، این ممکن است برای برخی افراد بی ادبانه باشد.

Some people might not like it if you say this.

اگر این را بگویید ممکن است برخی از مردم خوششان نیاید.

I have used this in the past with Steve

من در گذشته از این با استیو استفاده کرده ام

and he always gets quite annoyed when I do it to be honest.

و صادقانه بگویم که او همیشه وقتی این کار را انجام می دهم بسیار اذیت می شود.

Chop chop.

خرد کن.

Maybe you are saying hurry up.

شاید می گویی عجله کن.

Come on, chop chop.

بیا، ریز خرد کن.

You are encouraging a person to move faster.

شما فردی را تشویق می کنید که سریعتر حرکت کند.

You want them to go quicker.

شما می خواهید آنها سریعتر پیش بروند.

You want them to increase their speed.

شما می خواهید آنها سرعت خود را افزایش دهند.

Chop, chop.

خرد کن، خرد کن

You are saying that you want that person to move faster

شما می گویید که می خواهید آن شخص سریعتر حرکت کند

or maybe to do something quicker

یا شاید کاری را سریعتر

with more speed and effort.

با سرعت و تلاش بیشتر انجام دهد.

Now there is a good word effort.

اکنون تلاش کلمه خوبی وجود دارد.

So maybe if a person isn't trying very hard, you might encourage them

بنابراین شاید اگر فردی خیلی تلاش نمی کند، ممکن است او را تشویق کنید

to do something better with more speed or skill.

تا کاری را با سرعت یا مهارت بیشتری انجام دهد.

You might say chop chop, or you might also say,

ممکن است بگویید chop chop یا ممکن است بگویید،

Come on, slow coach,

بیا مربی آهسته،

a person who is going at a very slow pace.

شخصی که با سرعت بسیار آهسته پیش می رود.

You want them to move fast.

شما می خواهید آنها سریع حرکت کنند.

You might say to them, Come on, slow, coach,

ممکن است به آنها بگویید، بیا، آهسته مربی،

why are you going so slowly?

چرا اینقدر آهسته می روی؟

Christina says, Chop chop.

کریستینا می گوید: خرد کن.

I think that's funny to say. Yes, I think so.

فکر می کنم گفتن این حرف خنده دار است. بله، من اینطور فکر می کنم.

It just means go faster.

فقط به این معنی است که سریعتر بروید.

Hurry up. Chop chop.

عجله کن. خرد کن.

You don't have to do that, though.

با این حال لازم نیست این کار را انجام دهید.

When you say it.

وقتی میگی

You don't have to do that. I'm doing that.

شما مجبور نیستید این کار را انجام دهید. من این کار را می کنم.

But you don't have to.

اما شما مجبور نیستید.

Come on slow, coach.

آروم بیا مربی

Quite often this is said

معمولاً زمانی گفته می‌شود که

when a person is lagging behind

شخصی عقب مانده است

and maybe that person is walking with you, but they're going so slow.

و شاید آن شخص با شما راه می‌رود، اما خیلی کند پیش می‌رود.

Come on, come on, slow.

بیا، بیا، آهسته.

Coach.

مربی ورزشی.

It is a way of encouraging a person to go faster,

این روشی است برای تشویق یک فرد برای رفتن سریعتر،

to increase their speed.

برای افزایش سرعت.

Quite often when they are walking.

اغلب زمانی که در حال راه رفتن هستند.

You might also say, I haven't got all day.

شما همچنین ممکن است بگویید، من تمام روز را ندارم.

I haven't got all day.

من تمام روز را ندارم.

Hurry up, I haven't got all day.

عجله کن، من تمام روز را ندارم.

I've been waiting here for 20 minutes for you to arrive.

من 20 دقیقه اینجا منتظرم تا بیای.

I haven't got all day.

من تمام روز را ندارم.

Get a move on.

حرکت کن

Come on, hurry up.

بیا، عجله کن

Move it.

آن را حرکت دهید.

Here's another one.

اینم یکی دیگه

We can simply say quickly.

ما به سادگی می توانیم به سرعت بگوییم.

You are encouraging a person to move faster.

شما یک فرد را تشویق می کنید که سریعتر حرکت کند.

Quickly.

به سرعت.

So maybe they are coming towards you.

پس شاید آنها به سمت شما می آیند.

But they're walking very slowly.

اما آنها خیلی آهسته راه می روند.

They're taking their time and you don't have time because you are a busy person.

آنها وقت خود را می گیرند و شما وقت ندارید زیرا فردی پر مشغله هستید.

You might say to that person

ممکن است سریع به آن شخص بگویید

quickly.

.

It is another way of saying,

این یک راه دیگر برای گفتن است،

get a move on, hurry up, move it.

حرکت کن، عجله کن، حرکت کن.

Chop chop.

خرد کن.

Come on, slow Coach,

بیا، مربی آهسته،

I haven't got all day.

من تمام روز را ندارم.

Quickly,

سریع،

here's another one.

اینم یکی دیگه

You need to go faster.

باید سریعتر بروی

You need to increase your speed.

شما باید سرعت خود را افزایش دهید.

If you want to work for my company, if you want to be a member of my team,

اگر می خواهید برای شرکت من کار کنید، اگر می خواهید عضو تیم من باشید،

you have to work quickly.

باید سریع کار کنید.

You have to go faster.

باید سریعتر بروی

You need to go faster.

باید سریعتر بروی

If you want to work for me, if you want to be a member of my team

اگر می‌خواهید برای من کار کنید، اگر می‌خواهید عضو تیم من

in my company, I don't like people who go slow.

در شرکت من باشید، من افرادی را که آهسته پیش می‌روند دوست ندارم.

I need people to work fast and efficiently.

من به افرادی نیاز دارم که سریع و کارآمد کار کنند.

You need to go faster.

باید سریعتر بروی

Here's another one,

در اینجا یکی دیگر است،

and this also relates to today's thumbnail.

و این نیز به تصویر کوچک امروز مربوط می شود.

Of course, get your skates on.

البته، اسکیت خود را سوار کنید.

Get your skates on.

اسکیت هایت را سوار کن

Come on, hurry up.

بیا، عجله کن

You're not ready.

شما آماده نیستید.

You're not ready yet.

هنوز آماده نیستی

I've been waiting here for 10 minutes and you're still getting ready to go out.

من 10 دقیقه اینجا منتظرم و تو هنوز برای بیرون رفتن آماده میشی.

Come on, get your skates on.

بیا، اسکیت هایت را بپوش.

How are you

چگونه می خواهید

going to move?

I'll move it.

حرکت کنید؟

من آن را منتقل می کنم.

Chop chop.

خرد کن.

Come on, slow.

بیا آهسته

Coach,

مربی،

I haven't got all day.

من تمام روز را ندارم.

Quickly

به سرعت

get your skates on.

اسکیت های خود را سوار کنید.

Of course, when we talk about skates, we are talking about roller skates.

البته وقتی در مورد اسکیت صحبت می کنیم، در مورد اسکیت غلتکی صحبت می کنیم.

And of course, when you are on roller skates, it means you can go

و البته، وقتی روی اسکیت‌های غلتکی هستید، به این معنی است که می‌توانید

fast, you can move quickly,

سریع بروید، می‌توانید سریع حرکت کنید،

you can move along at a much quicker pace

می‌توانید با سرعت بسیار سریع‌تر

or higher speed.

یا سرعت بالاتر حرکت کنید.

Hello to red blood.

سلام به خون سرخ.

Hello, Red alert.

سلام هشدار قرمز.

It's nice to see you here.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم. به

You are looking for Indians?

دنبال هندی ها هستید؟

I have a lot of people watching in India,

من افراد زیادی در هند دارم که تماشا می‌کنند،

so you might find some people watching.

بنابراین ممکن است افرادی را در حال تماشا پیدا کنید.

Now in India, it is always a good idea

اکنون در هند، همیشه ایده خوبی است

to ask on the chat, so you never know.

که در چت بپرسید، بنابراین هرگز نمی دانید.

Hello, Joseph Josep Soler.

سلام جوزف جوزپ سولر.

I am in a hurry to wish you a happy New Year, especially to our teacher, Mr.

من عجله دارم سال نو را به شما تبریک بگویم، مخصوصاً برای معلممان آقای

Duncan. Thank you very much.

دانکن. بسیار از شما متشکرم.

I hope you will have a great 2024 as well.

امیدوارم سال 2024 خوبی داشته باشید.

We are talking about words and phrases we can use to show

ما در مورد کلمات و عباراتی صحبت می کنیم که می توانیم از آنها برای نشان دادن

hurry up or slow down.

عجله یا کاهش سرعت استفاده کنیم.

He is a phrase

او عبارتی است که

we sometimes use when we are trying to encourage a person

ما گاهی اوقات از آن استفاده می کنیم که سعی می کنیم یک فرد را تشویق کنیم که

to take care when they are doing something.

هنگام انجام کاری مراقب باشد.

So do it fast, but also do it

بنابراین آن را سریع انجام دهید، اما آن را

without stopping, without any hesitation.

بدون توقف، بدون هیچ تردیدی انجام دهید.

Less haste, more speed.

عجله کمتر، سرعت بیشتر.

It is an expression we often use when we want a person

این عبارتی است که ما اغلب زمانی از آن استفاده می کنیم که می خواهیم شخصی

to increase their speed whilst doing something.

در حین انجام کاری سرعت خود را افزایش دهد.

So that is a very common expression.

بنابراین این یک عبارت بسیار رایج است.

Less haste, more speed.

عجله کمتر، سرعت بیشتر.

So if you haste and it means

بنابراین اگر عجله دارید و به این معنی است که

you are hesitating or you are stopping or you are not sure,

مردد هستید یا در حال توقف هستید یا مطمئن نیستید،

less haste, more speed, you need to go faster.

عجله کمتر، سرعت بیشتر، باید سریعتر بروید.

You need to get your skates on.

شما باید اسکیت های خود را سوار کنید.

Generally speaking, we can say speed up.

به طور کلی می توان گفت سرعت را افزایش دهید.

So when a person goes faster

بنابراین وقتی فردی تندتر می‌رود

or if something increases its speed,

یا اگر چیزی سرعتش را افزایش می‌دهد، می‌توانیم

we can see speed up,

سرعت را ببینیم،

it will speed up, it goes faster.

سرعت می‌گیرد، سریع‌تر می‌رود.

Some people say that as the year comes to an end,

برخی از مردم می گویند که با پایان یافتن سال،

it always feels as if the year is speeding up.

همیشه احساس می شود که سال در حال افزایش است.

It always feels as if, as we come towards the end of the year,

همیشه اینطور به نظر می‌رسد که وقتی به پایان سال می‌رسیم،

time seems to go faster,

به نظر می‌رسد زمان سریع‌تر می‌رود،

which is the second way of expressing speed.

که دومین روش برای بیان سرعت است. می

You can speed up or you can go faster.

توانید سرعت خود را افزایش دهید یا می توانید سریعتر بروید.

This normally can be used when you are doing something

این به طور معمول می تواند زمانی که شما در حال انجام کاری هستید

and this also when you are doing something or travelling.

و همچنین زمانی که در حال انجام کاری یا مسافرت هستید استفاده می شود.

So you can speed up in your car,

بنابراین شما می توانید در ماشین خود سرعت بگیرید، می

you can go faster in your car, you are increasing

توانید در ماشین خود سریعتر بروید،

the speed, you speed up, you go faster.

سرعت را افزایش می دهید، سرعت می دهید، سریعتر می روید.

And then of course we

و البته ما

have the opposite, we have the opposite.

برعکس داریم، برعکس داریم.

Slow down.

آهسته تر.

This is advice that a lot of people are receiving,

این توصیه‌ای است که بسیاری از مردم دریافت می‌کنند،

especially during these hectic times, because a lot of people do seem

به‌ویژه در این زمان‌های شلوغ، زیرا به نظر می‌رسد بسیاری از مردم

to have a lot on their plate,

چیزهای زیادی در ظرف خود دارند، به این

which means that you have a lot of things to do.

معنی که شما کارهای زیادی برای انجام دادن دارید.

Maybe you tried to do many things in a very short period of time.

شاید شما سعی کرده اید کارهای زیادی را در مدت زمان بسیار کوتاهی انجام دهید.

We will often say, you have a lot on your plate,

ما اغلب خواهیم گفت، شما چیزهای زیادی در ظرف خود دارید،

you have many things to do.

کارهای زیادی برای انجام دادن دارید.

And sometimes that means

و گاهی اوقات این بدان معناست که

you will try to do those things faster.

شما سعی خواهید کرد آن کارها را سریعتر انجام دهید.

But the problem with doing things

اما مشکل انجام

fast is quite often you will make mistakes.

سریع کارها این است که اغلب اشتباه می کنید.

So there might be times when we will say to someone, Please

بنابراین ممکن است زمان‌هایی پیش بیاید که به کسی بگوییم، لطفاً

slow down, slow down,

سرعت خود را کم کنید، سرعت را کم کنید،

not so fast, you don't have to break your neck.

نه آنقدر سریع، لازم نیست گردن خود را بشکنید.

That is another expression we use in English

این عبارت دیگری است که در انگلیسی استفاده می‌کنیم

when we want a person to slow down, to take more care

وقتی می‌خواهیم شخصی سرعتش را کم کند،

when they are doing things, you don't have to break your neck.

هنگام انجام کارها بیشتر مراقب باشد، لازم نیست گردن خود را بشکنید.

A person breaks their neck is a person who works too hard.

آدمی که گردنش می شکند آدمی است که خیلی کار می کند.

They do too much work.

آنها بیش از حد کار می کنند.

They try to do too many things in a short space time,

آنها سعی می کنند کارهای زیادی را در یک زمان کوتاه انجام دهند،

we can say that that person breaks their neck to do something.

می توان گفت که آن شخص برای انجام کاری گردن خود را می شکند.

So if you want to tell a person to slow down, you can say the opposite.

بنابراین اگر می خواهید به فردی بگویید سرعتش را کم کند، می توانید برعکس آن را بگویید.

You can say it's okay.

می توان گفت اشکالی ندارد.

You don't have to break your neck.

لازم نیست گردنت را بشکنی

Just take your time.

فقط وقت بگذارید

Slow down.

آهسته تر.

Not so fast.

نه خیلی سریع.

Take it easy.

سخت نگیر.

That's a good one.

این یکی خوب است.

And guess what?

و حدس بزنید چه؟

It is the next one on the list.

این نفر بعدی در لیست است.

Take it easy.

سخت نگیر.

Take it easy.

سخت نگیر.

Slow down.

آهسته تر.

Sometimes in life you have to look around you.

گاهی در زندگی باید به اطراف خود نگاه کرد.

You have to take in the world that is around you.

شما باید دنیایی را که در اطراف شماست تصاحب کنید.

You have to be talking about. Last Sunday, Mr.

باید در موردش حرف بزنی یکشنبه گذشته، آقای

Steve and myself, we were talking about this last Sunday,

استیو و من، ما در مورد این یکشنبه گذشته صحبت می کردیم،

about sometimes it's very hard to live in the moment where you exist

درباره اینکه گاهی اوقات زندگی در لحظه ای که

at a certain point of time, and that point of time is the present.

در یک نقطه زمانی خاص وجود دارد، بسیار سخت است و آن نقطه از زمان، زمان حال است.

Now, this very moment.

حالا، همین لحظه

And for some people it is hard to slow down

و برای برخی از افراد کاهش سرعت

or take it easy because they have a lot of things to do.

یا آسان گرفتن آن سخت است زیرا کارهای زیادی برای انجام دادن دارند.

But I think it would be fair to say that these days

اما فکر می‌کنم منصفانه است که بگوییم این روزها

we do live in world where things are more hectic

در دنیایی زندگی می‌کنیم که همه چیز در آن شلوغ‌تر است

and they move much faster.

و خیلی سریع‌تر پیش می‌روند.

So if you want a person to slow down, you might say,

بنابراین اگر می خواهید شخصی سرعتش را کاهش دهد، ممکن است بگویید،

take it easy, take it easy.

آرام بگیرید، آرام بگیرید.

Don't rush, take your time.

عجله نکنید، وقت بگذارید. می

I know a lot of people ask me about learning English.

دانم که افراد زیادی از من در مورد یادگیری زبان انگلیسی می پرسند.

They say, Mr.

می گویند آقای

Duncan, is it possible to learn English quickly?

دانکن آیا می توان زبان انگلیسی را سریع یاد گرفت؟

My answer is always no.

پاسخ من همیشه منفی است.

No, it isn't.

You can't learn English quickly.

نه، اینطور نیست.

شما نمی توانید انگلیسی را به سرعت یاد بگیرید.

You have to take your time.

باید وقت بذاری

You have to do it stage by stage.

باید مرحله به مرحله این کار را انجام دهید.

You can't rush learning English.

شما نمی توانید در یادگیری زبان انگلیسی عجله کنید.

You might encourage someone

شما ممکن است

to slow down by saying, Not so fast,

با گفتن «نه خیلی سریع،

not so fast, slow down.

نه خیلی سریع، کم کردن سرعت»، کسی را تشویق کنید که سرعتش را کم کند.

Take it easy.

سخت نگیر.

Not so fast.

نه خیلی سریع.

Maybe if a person is too excited

شاید اگر فردی برای انجام کاری خیلی هیجان زده

or too eager to do something,

یا خیلی مشتاق باشد،

you might say, Wait, wait, not so fast.

ممکن است بگویید صبر کنید، صبر کنید، نه آنقدر سریع.

Maybe you have some more information to give that person

شاید شما اطلاعات بیشتری داشته باشید تا به آن شخص

some important information that they need to know so you will stop them.

اطلاعات مهمی بدهید که او باید بداند تا جلوی او را بگیرید.

You will say, Wait, not so fast.

شما خواهید گفت، صبر کنید، نه به این سرعت.

I have something else to tell you.

من چیز دیگری برای گفتن به شما دارم.

To speed up to speed up is to go faster.

تسریع برای افزایش سرعت، سریعتر رفتن است.

So we are using the word up in this sense

بنابراین ما از کلمه up به این معنا

to mean faster, to mean

به معنای سریعتر استفاده می کنیم، به معنای

something that is going at a quicker or faster

چیزی است که با سرعت بیشتر یا سریعتر پیش می رود،

pace, speed up.

سرعت دادن.

And of course we have the opposite slow down.

و البته ما برعکس کاهش سرعت داریم.

So up means faster.

پس بالا یعنی سریعتر.

Down is referring to going slower.

پایین به پایین رفتن اشاره دارد.

You want to decrease your speed,

شما می خواهید سرعت خود را کاهش دهید، می

you want to slow your speed to speed up.

خواهید سرعت خود را کاهش دهید تا سرعت خود را افزایش دهید.

There are many ways of using speed up.

راه های زیادی برای استفاده از سرعت وجود دارد.

Of course, if you are watching this video on the replay,

البته اگر در حال تماشای این ویدیو در پخش مجدد هستید،

you can speed this video up.

می توانید سرعت این ویدیو را افزایش دهید.

You can play it faster.

می توانید آن را سریعتر بازی کنید.

So maybe you want to practice your listening.

بنابراین شاید بخواهید گوش دادن خود را تمرین کنید.

You can actually play the video at twice the speed,

در واقع می توانید ویدیو را با سرعت دو برابر پخش کنید،

so it will go twice as fast.

بنابراین سرعت آن دو برابر خواهد شد.

And it is a very good way of practising your listening skills.

و این روش بسیار خوبی برای تمرین مهارت های شنیداری شماست.

The faster you listen to something,

هر چه سریعتر به چیزی گوش دهید،

the more you will become used to actually hearing it.

بیشتر به شنیدن آن عادت خواهید کرد.

So I think it is a very good exercise to listen to someone

بنابراین فکر می‌کنم این تمرین بسیار خوبی است که به صحبت‌های کسی که

speaking maybe in a video or on a podcast,

شاید در یک ویدیو یا در یک پادکست،

some sort of podcast situation,

نوعی موقعیت پادکست، صحبت می‌کند، گوش دهید،

and you can make the speed increase,

و می‌توانید سرعت را افزایش دهید،

you can increase the speed of the video

می‌توانید سرعت ویدیو

or the audio, you can make it go faster.

یا صدا را افزایش دهید. می تواند آن را سریعتر کند.

Sometimes people speak

گاهی اوقات مردم

too fast, and I think this is a common problem

خیلی سریع صحبت می‌کنند، و من فکر می‌کنم این یک مشکل رایج

with people not only English learners, but everyone,

در بین افرادی است که نه تنها زبان‌آموزان انگلیسی، بلکه برای همه افراد،

especially people who are in a hurry.

به خصوص افرادی که عجله دارند.

Maybe they are excited.

شاید آنها هیجان زده هستند.

Sometimes you have to slow down when you are speaking.

گاهی اوقات هنگام صحبت کردن باید سرعت خود را کم کنید.

You have to make sure the other person can understand what you are saying

شما باید مطمئن شوید که طرف مقابل می تواند حرف شما را بفهمد

or else it is pointless.

وگرنه بی معنی است.

If a person can't understand

اگر کسی نتواند

what you are saying, then you are wasting your time.

حرف شما را بفهمد، یعنی وقت خود را تلف می کنید.

That is the problem.

مشکل همین است.

So maybe you need a person

بنابراین ممکن است به شخصی نیاز داشته باشید که

to slow down when they are speaking.

هنگام صحبت کردن سرعت خود را کاهش دهد.

You don't have to speak fast.

لازم نیست سریع صحبت کنید.

All the time because that can cause confusion.

همیشه، زیرا ممکن است باعث سردرگمی شود.

It really can.

واقعا می تواند.

I've just noticed.

من تازه متوجه شدم

he's here.

او اینجاست.

We have missed you.

دلمون برات تنگ شده

I have to say,

باید بگویم،

newest member and this is here today.

جدیدترین عضو و این امروز اینجاست. از

Thank you, Louis, for joining us.

شما، لوئیس، برای پیوستن به ما متشکرم.

I hope you are okay.

امیدوارم حالتون خوب باشه

Who else is here?

کی دیگه اینجاست؟

How have I missed anyone out?

چگونه دلم برای کسی تنگ شده است؟

If I've missed your name, please don't be angry.

اگر نام شما را فراموش کرده ام، لطفا عصبانی نشوید.

Christina says I tend to break my neck.

کریستینا می گوید من تمایل دارم گردنم را بشکنم.

Yes. So we're not talking physically?

آره. پس ما از لحاظ فیزیکی صحبت نمی کنیم؟

Not physically.

نه از نظر فیزیکی

You don't actually break your neck.

شما در واقع گردن خود را نمی شکنید. به

It is being used figuratively as an idiom.

صورت مجازی به عنوان یک اصطلاح استفاده می شود.

So a person breaks their neck.

پس یک نفر گردنش را می شکند.

It means they are working too hard.

یعنی خیلی سخت کار می کنند.

They are putting too much effort into something.

آنها برای چیزی تلاش زیادی می کنند.

Maybe they are tiring themselves out.

شاید دارند خودشان را خسته می کنند.

They are making themselves feel exhausted because they are doing too much.

آنها به دلیل انجام کارهای بیش از حد خود احساس خستگی می کنند. بئاتریس می گوید

They break their neck,

آنها گردنشان را می شکنند

Beatrice says.

.

Louis, the live stream is not the same without you being here.

لویی، پخش زنده بدون حضور شما یکسان نیست.

Well, I have to say I do agree it would not be English etiquette

خوب، باید بگویم که موافقم، بدون لوئیس مندز، آداب معاشرت انگلیسی نخواهد بود،

without Louis Mendez, I have to say

باید بگویم

so. If you speed up something, you make it go faster.

. اگر به چیزی سرعت دهید، باعث می‌شوید سریع‌تر پیش برود.

If you slow down something,

اگر سرعت چیزی را کم کنید، باعث

you'll make it go slower.

می‌شوید کندتر پیش برود.

Finally,

در نهایت،

you fast forward.

شما سریع به جلو.

You can fast forward something.

می توانید چیزی را سریع جلو ببرید.

Maybe if you are watching your favourite TV programme

شاید اگر در حال تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود هستید

and unfortunately there are adverts,

و متاسفانه تبلیغات وجود دارد،

there are advertisements, there are TV commercials

تبلیغات وجود دارد، تبلیغات تلویزیونی

during your favourite show.

در طول برنامه مورد علاقه شما وجود دارد.

Sometimes you can give it a bit, a bid to fast forward.

گاهی اوقات می توانید کمی به آن بدهید، یک پیشنهاد برای سریع جلو بردن.

You can go forward quickly, you can skip

شما می توانید به سرعت جلو بروید، می توانید از

the adverts, you can get past them very quickly

تبلیغات رد شوید، می توانید خیلی سریع از آنها عبور کنید

like that.

.

Maybe if you want to go back and watch something from earlier,

شاید اگر بخواهید برگردید و چیزی را از قبل تماشا کنید،

maybe something you missed, maybe my live stream.

شاید چیزی را که از دست داده اید، شاید پخش زنده من. شاید

Perhaps you didn't arrive on time.

به موقع نرسیدی

So you can watch this again.

بنابراین می توانید دوباره این را تماشا کنید. می

You can rewind, you can go back

توانید به عقب برگردید، می توانید

to an earlier point,

به نقطه قبلی برگردید،

which, to be honest with you, is very useful.

که صادقانه بگویم، بسیار مفید است.

It is a very useful thing to do.

کار بسیار مفیدی است.

So those are the common ways

بنابراین این روش‌های رایج

of asking or encouraging a person

برای درخواست یا تشویق یک فرد

to hurry up or

برای عجله کردن یا

slow down.

کاهش سرعت هستند. می

You can go faster or you can go slower.

توانید سریعتر بروید یا می توانید آهسته تر بروید.

What about you?

تو چطور؟

Do you often rush one person

آیا شما اغلب با یک نفر

who I know in my life personally,

که من شخصاً در زندگی خود می شناسم عجله می کنید،

I know someone who often rushes

من کسی را می شناسم که اغلب عجله می کند

they are quite often in a hurry.

آنها اغلب عجله دارند. نمی

I wonder if you can guess who that person is.

دانم آیا می توانید حدس بزنید که آن شخص کیست؟

I wonder if you know who it is.

من تعجب می کنم که آیا می دانید آن کیست؟

I wonder.

من تعجب میکنم.

by the way, I haven't mentioned if you like this.

ضمناً من نگفتم که آیا این را دوست دارید یا خیر.

If you like my livestreams, please

اگر پخش زنده من را دوست دارید، لطفاً

give me a lovely thumb on the screen.

یک انگشت شست دوست داشتنی روی صفحه به من بدهید.

There it is.

ایناهاش.

So if you like this, please give me a lovely

بنابراین اگر این را دوست دارید، لطفاً یک اتاق دوست داشتنی به من بدهید

room to show you care.

تا به شما اهمیت بدهم.

Thank you very much. I am going in a few moments.

بسیار از شما متشکرم. چند لحظه دیگه میرم آیا

Can I say a big thank you once again?

می توانم یک بار دیگر از شما تشکر کنم؟

Because I was quite touched,

از آنجایی که بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم،

I have to say I was very, very moved

باید بگویم که

by the generous donation

از کمک مالی سخاوتمندانه

from Federico God, Mindy Mendiola.

فدریکو خدا، میندی مندیولا بسیار بسیار متاثر شدم.

I hope I pronounce your name right, watching in Italy,

امیدوارم نام شما را درست تلفظ کنم، در حال تماشای ایتالیا،

a place that we might actually one day go to.

جایی که ممکن است روزی به آنجا برویم.

That would be amazing, wouldn't it?

این شگفت انگیز خواهد بود، اینطور نیست؟

In fact, the other day

در واقع، روز دیگر

at the at the birthday party of Mr.

در جشن تولد آقای

Steve Sister,

استیو خواهر،

there was a young lady there from Italy.

یک خانم جوان از ایتالیا آنجا بود.

Well, when I say from Italy,

خوب، وقتی از ایتالیا می گویم،

her I think her mother is

فکر می کنم مادرش

Italian and her father is British,

ایتالیایی و پدرش بریتانیایی است،

but she goes back to Italy quite often.

اما او اغلب به ایتالیا برمی گردد.

So needless to say, we did ask quite a few questions

بنابراین نیازی به گفتن نیست، ما سوالات زیادی

about Italy,

در مورد ایتالیا،

good places to travel to, and also

مکان های خوب برای سفر و همچنین

Italian food.

غذاهای ایتالیایی پرسیدیم.

We are never very far away from the

ما هرگز از موضوع غذا خیلی دور نیستیم

subject of food.

.

Christina often rushes.

کریستینا اغلب عجله می کند.

Yes, I think so.

بله، من اینطور فکر می کنم.

I think it is a time, especially when you are preparing

فکر می کنم زمانی است، به خصوص زمانی که شما

for a certain event Christmas.

برای یک رویداد خاص کریسمس آماده می شوید.

A lot of people, I will be honest with you, I think a lot of people last year

بسیاری از مردم، من با شما صادق خواهم بود، فکر می کنم بسیاری از مردم سال گذشته

they did not celebrate Christmas in the same way that they normally do.

کریسمس را به همان روشی که معمولاً انجام می دهند جشن نمی گرفتند.

I think they've reduced the amount of effort

من فکر می کنم آنها

that they put into it for various reasons.

به دلایل مختلف میزان تلاش خود را کاهش داده اند.

I suppose one of them is economic reasons.

فکر می کنم یکی از آنها دلایل اقتصادی باشد.

I suppose one of the reasons is it's very expensive if you have to buy

فکر می کنم یکی از دلایلش این است که اگر مجبور باشید

presents and food and you have to entertain people.

هدایا و غذا بخرید و مردم را سرگرم کنید بسیار گران است.

So sometimes you need to reduce

بنابراین گاهی اوقات لازم است

the amount of of money you spend.

مقدار پولی که خرج می کنید کاهش دهید.

And of course it's much easier as well.

و البته خیلی راحت تر هم هست.

I have to say, if there is one thing I love about Christmas Day,

باید بگویم، اگر چیزی در مورد روز کریسمس دوست داشته باشم،

quite often I will have it just myself and Steve

اغلب آن را فقط خودم و استیو خواهم داشت

and we will spend Christmas Day together.

و روز کریسمس را با هم می گذرانیم.

We don't go anywhere.

ما هیچ جا نمیرویم

We don't have lots of people around.

ما افراد زیادی در اطراف نداریم.

We don't do lots of things.

ما خیلی کارها را انجام نمی دهیم

We just take it easy.

ما فقط آن را راحت می کنیم.

Sometimes you have to, sometimes you have to take it easy in life.

گاهی اوقات مجبوری، گاهی اوقات باید آن را در زندگی آسان بگیری.

And I think it is very true.

و من فکر می کنم بسیار درست است.

I am back with you on Sunday.

من یکشنبه با شما برگشتم

Let me just see if this works. Yes.

بگذارید ببینم آیا این کار می کند یا خیر. آره.

English addict will be live on Sunday 2 p.m.

معتاد انگلیسی یکشنبه ساعت 14 به صورت زنده پخش می شود.

UK. Time is when we are back with you and you can join us on Sunday.

انگلستان. زمان زمانی است که ما با شما برگشتیم و شما می توانید یکشنبه به ما بپیوندید.

Steve will be here as well in the studio chatting away.

استیو اینجا نیز در استودیو خواهد بود و در حال چت کردن است.

We have a lot of things to talk about.

ما چیزهای زیادی برای صحبت داریم.

Many subjects.

بسیاری از موضوعات.

Thank you very much for your company.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.

I believe we have Morocco watching today.

من معتقدم که امروز مراکش را تماشا می کنیم.

Hello, Morocco.

سلام مراکش.

El Khoury, we watching in Morocco.

الخوری، ما در مراکش تماشا می کنیم.

Thank you very much for joining us and I hope to see you on Sunday.

از اینکه به ما پیوستید بسیار سپاسگزارم و امیدوارم یکشنبه شما را ببینم.

Sunday 2 p.m.

یکشنبه ساعت 2 بعد از ظهر

UK. Time

انگلستان. زمان

Check the time difference in your country and then you will know when to join us.

تفاوت ساعت را در کشور خود بررسی کنید و سپس خواهید فهمید که چه زمانی به ما بپیوندید.

Thank you very much for your company today.

از شرکت امروز شما بسیار سپاسگزارم.

I hope you've today's list, so

امیدوارم لیست امروز را داشته باشید، بنابراین

if you want to subscribe, please do so.

اگر می خواهید مشترک شوید، لطفاً این کار را انجام دهید.

You are more than welcome to do it.

شما بیش از این از انجام آن خوش آمدید.

Thank you very much. See you very soon.

بسیار از شما متشکرم. خیلی زود میبینمت

And of course, until the next time we meet here, thanks for your company.

و البته، تا دفعه بعد که در اینجا ملاقات خواهیم کرد، از همراهی شما متشکرم.

Happy New Year.

سال نو مبارک.

If I haven't said it to you already, I am saying it right now.

اگر قبلاً به شما نگفته‌ام، همین الان می‌گویم.

Happy New Year.

سال نو مبارک.

I hope 2024 will be very nice for you.

امیدوارم سال 2024 برای شما بسیار خوب باشد.

And of

course, until the next time we meet, you know what's coming next.

و

البته، تا دفعه بعد که ما ملاقات می کنیم، شما می دانید که در آینده چه خواهد شد.

Yes, you do.

بله، شما انجام می دهید. شاد بمان

Stay happy.

.

Stay safe.

ایمن بمان.

Keep that smile upon your face as you walk amongst the human race.

هنگامی که در میان نسل بشر قدم می زنید، آن لبخند را بر لبان خود نگه دارید.

And I will see you on Sunday.

و یکشنبه میبینمت

And of course,

و البته

ta ta for now.

فعلا تا تا.

Happy New Year...again.

سال نو مبارک ... دوباره.