Learn NUMBER Idioms - 🔴 LIVE LESSON - English Addict - Wednesday 3rd APRIL 2024

Welcome to a windy day in England.

به یک روز بادی در انگلستان خوش آمدید.

It is rather blustery, to say the least.

حداقل بگوییم تا حدی مبهم است.

We are back here again.

ما دوباره به اینجا برگشتیم.

We are live from the birthplace of the English language.

ما از زادگاه زبان انگلیسی زندگی می کنیم.

You know where that is?

میدونی اونجا کجاست؟

I know where that is.

من می دانم که آن کجاست.

We'll know where it is.

می دانیم کجاست

Of course it is.

البته که هست.

England

انگلستان

We are back together again.

ما دوباره با هم برگشتیم.

And it's ever so nice to be with you once more.

و خیلی خوب است که یک بار دیگر با شما باشم.

Hi, everybody.

سلام به همه.

This is Mr.

این آقای

Duncan in England. How are you today?

دانکن در انگلیس است. امروز چطوری؟ حالت

Are you okay?

خوبه؟

I hope so. Are you feeling happy today?

امیدوارم. آیا امروز احساس خوشبختی می کنید؟

I hope so.

امیدوارم.

The weather here in England at the moment is not very good.

هوای اینجا در انگلیس در حال حاضر خیلی خوب نیست.

It's very wet, windy.

خیلی مرطوب است، باد می وزد.

It's dull.

کسل کننده است.

It's not too cold.

خیلی سرد نیست.

We have around 12 Celsius,

ما حدود 12 درجه سانتیگراد داریم

which I suppose is about average for this time of year.

که فکر می کنم برای این زمان از سال تقریباً میانگین باشد.

April is here.

آوریل اینجاست.

Happy April, everyone.

آوریل بر همه مبارک

I wonder, did you get caught out by any.

تعجب می کنم، آیا شما توسط کسی گرفتار شده اید؟

April Fool's jokes?

شوخی های اول آوریل؟

Traditionally, on the 1st of April, a lot of people like to play tricks

به طور سنتی، در اول آوریل، بسیاری از مردم دوست دارند حقه بازی کنند

or pretend that something has happened when it hasn't.

یا وانمود کنند که اتفاقی افتاده است، در حالی که این اتفاق نیفتاده است.

We like to fool other people to fool someone.

ما دوست داریم دیگران را گول بزنیم تا کسی را گول بزنیم.

The word fool is

کلمه احمق

a verb.

یک فعل است.

It can also be a noun.

همچنین می تواند یک اسم باشد.

So the person is the fool

بنابراین شخص احمق است

or you can fool another person.

یا می توانید شخص دیگری را فریب دهید.

You can play a trick on them.

شما می توانید با آنها حقه بازی کنید.

You can do something to deceive them

شما می توانید کاری کنید که آنها را فریب دهید

and make them look very silly.

و آنها را بسیار احمقانه نشان دهید.

I hope you are okay today.

امیدوارم امروز حالتون خوب باشه

It's nice to see you here on the live chat.

خوشحالم که شما را اینجا در چت زنده می بینم.

Even though things seem to be a little bit slow today.

اگرچه امروز به نظر می رسد که اوضاع کمی کند است.

What is happening is something happening that I don't know about.

اتفاقی که می افتد اتفاقی است که من از آن بی خبرم.

I wonder.

من تعجب میکنم.

I was expecting a few more people joining me.

انتظار داشتم چند نفر دیگر به من بپیوندند.

I have a feeling it is connected to the fact that last weekend

من احساس می کنم که به این واقعیت مرتبط است که آخر هفته گذشته

we did put the clocks forward by one hour.

ما ساعت ها را یک ساعت جلو انداختیم.

So for some of you, maybe the time is a little bit different.

بنابراین برای برخی از شما، شاید زمان کمی متفاوت باشد.

So that might be the reason I would not be surprised

شاید این دلیلی باشد که

if one or two people join me later on and they say, Mr.

اگر یکی دو نفر بعداً به من ملحق شوند و بگویند، آقای

Duncan,

دانکن،

why are you on so early?

چرا اینقدر زود آمدی، تعجب نخواهم کرد؟

And I will say, no, we have changed the clocks here in the UK.

و من می گویم، نه، ما ساعت ها را اینجا در بریتانیا تغییر داده ایم.

So my name is Duncan. I talk about English.

پس اسم من دانکن است. من در مورد انگلیسی صحبت می کنم.

You might say that I am one of these right here,

ممکن است بگویید من یکی از این افراد در اینجا هستم،

an English addict,

یک معتاد انگلیسی،

and I have a feeling maybe you are one of those as well.

و احساس می کنم شاید شما هم یکی از این افراد باشید.

If you like this.

اگر این را دوست دارید.

I know I haven't started yet.

میدونم هنوز شروع نکردم

This might be a load of rubbish.

این ممکن است یک بار زباله باشد.

Who knows?

چه کسی می داند؟

But if you like this already you are thinking,

اما اگر از قبل این را دوست دارید، به این فکر می کنید که

who is that handsome young man on my screen?

آن مرد جوان خوش تیپ روی صفحه من کیست؟

I will give him one of these, please.

یکی از اینا رو بهش میدم لطفا آیا

Could you do that?

می توانید این کار را انجام دهید؟

It would be ever so nice.

همیشه خیلی خوب می شد اتفاقا

We have a busy month coming up, by the way.

ماه پرکاری در پیش داریم .

Many things happening during April.

اتفاقات زیادی در ماه آوریل رخ می دهد.

Happy April, by the way.

به هر حال آوریل مبارک.

Is it okay?

So far we are only three days into the new month, so I hope it's going well.

خوبه؟

تا الان فقط سه روز به ماه جدید رسیده ایم، پس امیدوارم که خوب پیش برود.

We have a lot of things coming up.

ما چیزهای زیادی در پیش داریم.

We have my new YouTube channel.

ما کانال جدید یوتیوب خود را داریم.

You might not believe this, but I was working on some of the information,

ممکن است این را باور نکنید، اما من در ساعات اولیه صبح روی برخی از اطلاعات کار می کردم،

some of the things connected to my new YouTube channel

برخی از چیزهایی که به کانال جدید یوتیوب من متصل بودند

way into the early hours of this morning.

.

I couldn't sleep last night.

دیشب نتونستم بخوابم

I will tell you why.

من به تو خواهم گفت چرا.

We went out for a meal yesterday. Mr.

دیروز برای صرف غذا بیرون رفتیم. آقای

Steve and myself, we had a nice meal.

استیو و من، غذای خوبی خوردیم.

The only problem was, I think I may have eaten too much food.

تنها مشکل این بود که فکر می کنم ممکن است زیاد غذا خورده باشم.

We had the most delicious food.

خوشمزه ترین غذاها را داشتیم.

I had a very large potato

من یک ظرف سیب زمینی بسیار بزرگ داشتم

toe and casserole dish.

.

It was absolutely gorgeous.

کاملا زرق و برق دار بود

The only problem was there was a lot of garlic in the meal

تنها مشکل این بود که مقدار زیادی سیر در وعده غذایی وجود داشت

and during the night I could not get to sleep.

و در طول شب نمی توانستم بخوابم.

I don't know about you, but if I eat too much garlic,

من در مورد شما نمی دانم، اما اگر من زیاد سیر بخورم،

what happens is my stomach becomes quite bad.

چیزی که اتفاق می افتد این است که معده من بسیار بد می شود.

Very.

It's quite sensitive sometimes.

خیلی

گاهی اوقات کاملا حساس است.

My little tummy.

شکم کوچولوی من

So I was awake.

پس بیدار بودم

So I came down here into my studio.

بنابراین من اینجا به استودیوی خود آمدم.

I did it around about 2:00 this morning and I stayed here for 2 hours

حدود ساعت 2:00 امروز صبح این کار را انجام دادم و 2 ساعت

during the night doing some things to my new YouTube channel.

در طول شب اینجا ماندم و کارهایی را در کانال جدید YouTube خود انجام دادم.

So I am putting a lot of effort into my new channel,

بنابراین من برای کانال جدیدم تلاش زیادی می کنم

which will be

که تا

available in a few days from now.

چند روز دیگر در دسترس خواهد بود. فکر می

I suppose I can give you some clues about my new channel.

کنم بتوانم سرنخ هایی در مورد کانال جدیدم به شما بدهم.

First of all, it is all about learning English,

اول از همه، همه چیز در مورد یادگیری زبان انگلیسی است،

of course, because that is what I do

البته، زیرا این کاری است که من انجام می‌دهم

and I've been doing it for many, many, many years on YouTube.

و سال‌های زیادی است که آن را در YouTube انجام می‌دهم.

And my new channel will have lessons for those

و کانال جدید من برای کسانی

who are learning English as a second language and maybe some people

که در حال یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم هستند و شاید برخی از افرادی

who are starting their journey into the world of English.

که سفر خود را به دنیای انگلیسی آغاز می کنند، درس خواهد داشت.

Also, there will be the opportunity to have translations of each lesson

همچنین، این امکان وجود خواهد داشت که ترجمه هر درس

in your individual language as well.

به زبان شخصی شما نیز وجود داشته باشد.

So you can have my lesson, you can watch the lesson,

بنابراین شما می توانید درس من را داشته باشید، می توانید درس را تماشا کنید،

you can read the lovely big captions

می توانید زیرنویس های بزرگ و دوست داشتنی را

on the screen because there will be captions

روی صفحه بخوانید زیرا زیرنویس ها وجود دارد

and underneath the video there will be translations

و زیر ویدیو ترجمه هایی

in your local language,

به زبان محلی شما وجود دارد،

whatever your native language is.

هر زبان مادری شما باشد.

So all of that coming up.

بنابراین همه اینها در راه است.

I am very excited about it,

من در مورد آن بسیار هیجان زده هستم،

so I am hoping there will be lots of new subscribers

بنابراین امیدوارم تعداد زیادی مشترک جدید به

joining my new YouTube channel, maybe lots of people

کانال جدید یوتیوب من بپیوندند، شاید افراد زیادی

who want to follow a different type of English lesson.

که بخواهند نوع دیگری از درس انگلیسی را دنبال کنند.

So I think sometimes doing this it might be too fast.

بنابراین من فکر می کنم گاهی اوقات انجام این کار ممکن است خیلی سریع باشد.

Maybe sometimes my my speech is too quick.

شاید گاهی صحبتم خیلی سریع باشد.

So I thought, I will make lessons for those who are learning

بنابراین فکر کردم، برای کسانی که در حال یادگیری

English as a second language, but they have just started.

زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم هستند، درس خواهم ساخت، اما آنها تازه شروع کرده اند.

So that is what my new channel will be all about.

بنابراین کانال جدید من درباره این موضوع خواهد بود .

We will talk a little bit more

about that next weekend, next Sunday when we are back.

آخر هفته آینده، یکشنبه آینده که برگشتیم، کمی بیشتر در مورد آن صحبت خواهیم کرد .

So that's what we will do.

پس این کاری است که ما انجام خواهیم داد.

Hello to the live chat.

سلام به چت زنده

Hello v tense.

سلام v زمانه.

You are first on today's live chat.

شما اولین نفر در چت زنده امروز هستید.

We also have sash sash

ما همچنین Sash sash داریم

who came in to the live chat

که

at around about the same time as V tense.

تقریباً همزمان با زمان V به چت زنده وارد شدند.

So congratulations to basic both of you.

بنابراین به هر دوی شما پایه تبریک می گویم.

Yesterday

we went to Ironbridge, a lovely place not very far away from where I live.

دیروز

به Ironbridge رفتیم، یک مکان دوست داشتنی نه چندان دور از محل زندگی من. آیا

Can you believe that?

می توانید آن را باور کنید؟

We went there yesterday and there is something I did not do

ما دیروز به آنجا رفتیم و کاری است که من انجام ندادم

that I always do.

و همیشه انجام می دهم.

Where we go somewhere.

جایی که ما به جایی می رویم.

Can you guess what it was?

می توانید حدس بزنید چه بود؟

The thing that I didn't do yesterday that I normally do,

کاری که من دیروز انجام ندادم که معمولاً انجام می دهم،

and that is

و آن

take pictures or take photographs

عکس گرفتن یا

film using my mobile phone.

فیلم گرفتن با تلفن همراه است.

So I didn't take any photographs yesterday.

پس دیروز هیچ عکسی نگرفتم .

I didn't take any video clips.

من هیچ ویدیویی نگرفتم

I didn't do any recording yesterday.

دیروز هیچ ضبطی انجام ندادم

So we had a lovely walk.

بنابراین پیاده روی زیبایی داشتیم.

My back, by the way, is feeling okay.

اتفاقاً کمرم خوب است.

It's not too bad.

خیلی هم بد نیست.

The pain is slowly going away.

درد کم کم از بین می رود.

But I have to say I am looking forward to the time

اما باید بگویم من مشتاقانه منتظر زمانی هستم

when my back is not hurting because it is literally

که کمرم درد نکند زیرا به معنای واقعی کلمه

a pain in the back.

کمر درد است.

I have to say it is very annoying, especially if you stand up for many,

باید بگویم که بسیار آزاردهنده است، به خصوص اگر

many hours like I do when I'm preparing my live streams.

ساعت های زیادی مانند من در هنگام آماده کردن استریم های زنده خود ایستاده باشید.

Today we are here talking about a very interesting subject.

امروز در اینجا در مورد یک موضوع بسیار جالب صحبت می کنیم.

Of course, we have you on the live chat.

البته ما شما را در چت زنده داریم.

We also have me here in the studio in much Wenlock

ما همچنین من را اینجا در استودیو در بسیاری از Wenlock داریم

and hopefully we have an interesting subject

و امیدوارم موضوع جالبی

to talk about as well.

برای صحبت در مورد آن نیز داشته باشیم.

Hello also to Palmira.

سلام به پالمیرا.

Hello, Palmira.

سلام پالمیرا

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Mohsen, hello to you.

محسن سلام بر تو

Thank you very much for joining me today.

از اینکه امروز به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.

A lot of people now have found me.

الان خیلی ها مرا پیدا کرده اند. فکر می‌کنم تعداد زیادی از

I think quite a few people still don't realise that

مردم هنوز نمی‌دانند که

last Sunday the clocks went forward by one hour.

یکشنبه گذشته ساعت‌ها یک ساعت جلو رفت.

So maybe that is the reason why there are some people missing today.

بنابراین شاید به همین دلیل است که برخی از افراد امروز مفقود شده اند.

Quite Labour is here. Hello to you.

کاملاً کارگر اینجاست. درود بر تو.

Also we have Patrick.

همچنین ما پاتریک را داریم.

Hello, Patrick.

سلام پاتریک

Nice to see you here today. I hope you are.

خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم. امیدوارم که باشی

k, who else is?

k، دیگر کیست؟

Claudia. Hello, Claudia.

کلودیا سلام، کلودیا.

Apparently we have a live weather forecast

ظاهرا پیش بینی و گزارش زنده آب و هوا

and report from Argentina.

از آرژانتین داریم.

Apparently it's just coming through that it is

ظاهراً در حال

raining at the moment in Buenos Aires.

حاضر در بوئنوس آیرس باران می بارد.

Thank you for letting me know.

ممنون میشم به من اطلاع بدید

There, Claudia.

آنجا، کلودیا.

Who else is here?

کی دیگه اینجاست؟

of course.

البته.

I can't forget you.

نمیتونم فراموشت کنم

I will never forget you.

من هیچ وقت فراموشت نمی کنم.

In fact, Louis, Mendy

در واقع، لوئیس، مندی

is here today.

امروز اینجاست.

Hello, Louis.

سلام، لویی.

Nice to see you back with us on the live stream as well.

خوشحالم که دوباره شما را با ما در پخش زنده می بینم.

So many people now, now they are checking in.

خیلی‌ها الان دارند چک می‌کنند. می‌گویند،

They are saying, hello, Mr. Duncan,

سلام آقای دانکن،

you are on.

شما فعال هستید.

Thank goodness for that.

خدا را شکر که

Udom.

اودوم.

Hello, Don.

سلام، دان.

Nice to see you as well.

از دیدن شما هم خوشحالم

Watching in Bangkok, Thailand.

تماشا در بانکوک، تایلند.

Hello to you, Don.

سلام بر تو، دان.

Nice to see you here on the live chat as well.

خوشحالم که شما را اینجا در چت زنده می بینم .

We are talking about numbers today.

ما امروز در مورد اعداد صحبت می کنیم.

Numbers. We use them all the time.

شماره. ما همیشه از آنها استفاده می کنیم.

When we are counting, when we are listing,

وقتی در حال شمارش هستیم، زمانی که لیست می‌کنیم،

when we are signing in or logging

زمانی که وارد سیستم می‌شویم یا وارد می‌شویم،

in, maybe to one of our online accounts or maybe your bank account,

شاید به یکی از حساب‌های آنلاین ما یا شاید حساب بانکی شما،

or maybe you are buying something with your

یا شاید شما در حال خرید چیزی با

debit card.

کارت نقدی خود هستید.

You see, I have one here.

ببینید، من یکی اینجا دارم.

I can't show you the number, but that is my

من نمی توانم شماره را به شما نشان دهم، اما

my little debit card

whenever I use it.

هر زمان که از آن استفاده می کنم، این کارت کوچک من است.

Quite often I have to put my PIN number.

اغلب اوقات باید شماره پین ​​خود را وارد کنم.

My personal identity number

شماره هویت شخصی من همان

is what that stands for.

چیزی است که مخفف آن است.

So your PIN number is a type of number.

بنابراین شماره پین ​​شما یک نوع شماره است.

There might also be an identity number.

ممکن است یک شماره شناسایی نیز وجود داشته باشد.

So quite often many of us will carry some sort of information

بنابراین اغلب بسیاری از ما اطلاعاتی

about ourselves, be it a driving license perhaps,

در مورد خود داریم، خواه گواهینامه رانندگی باشد،

or maybe your passport if you are travelling to another country.

یا گذرنامه شما اگر به کشور دیگری سفر می کنید.

Of course, in some countries they also have identity cards.

البته در برخی کشورها شناسنامه هم دارند.

Here in England, we don't have identity cards,

اینجا در انگلیس، ما هنوز شناسنامه نداریم، به

not yet anyway.

هر حال.

Some people at the moment are talking about bringing in identity cards,

برخی از افراد در حال حاضر در مورد آوردن شناسنامه صحبت می کنند،

so there are a lot of people at the moment discussing

بنابراین افراد زیادی در حال حاضر در مورد

certain subjects and topics.

موضوعات و موضوعات خاصی بحث می کنند.

One of them, of course, being immigration,

یکی از آنها، البته، مهاجرت است،

a very controversial, a very big topic here in the UK.

یک موضوع بسیار بحث برانگیز، یک موضوع بسیار بزرگ در اینجا در بریتانیا.

And once in a while this

و هر چند وقت یکبار این

particular topic comes up again and again

موضوع خاص بارها و بارها مطرح می شود

and that subject is identity cards.

و آن موضوع شناسنامه است.

So you might have your own number

بنابراین ممکن است شماره شخصی خود را داشته باشید

that relates to your identity.

که به هویت شما مربوط می شود.

So maybe one day I will have to carry an identity card around with me.

پس شاید روزی مجبور شوم با خودم کارت شناسایی داشته باشم.

Although technically I will be honest with you.

اگرچه از نظر فنی با شما صادق خواهم بود.

We do have identity cards here,

ما اینجا شناسنامه داریم،

except they are called driving licences.

جز اینکه به آنها گواهینامه رانندگی می گویند.

So many people have a car, many people have a driving licence

خیلی ها ماشین دارند، خیلی ها گواهینامه رانندگی دارند

and it is very easy to find out who that person is in the car.

و خیلی راحت می توان فهمید که آن شخص در ماشین کیست.

Or maybe you can ask someone to show their driving licence.

یا شاید می توانید از کسی بخواهید که گواهینامه رانندگی خود را نشان دهد.

So you might say that even though we don't officially

بنابراین ممکن است بگویید که اگرچه ما

have identity cards here in England,

در انگلیس به طور رسمی شناسنامه نداریم، اما به این

we kind of do

because we have driving licences, we have passports,

دلیل که گواهینامه رانندگی داریم، پاسپورت داریم و

we normally have some form of identification.

معمولاً نوعی شناسنامه داریم.

So there is always something, a birth certificate.

بنابراین همیشه چیزی وجود دارد، یک شناسنامه.

Everyone has one of those

همه یکی از آن‌ها را دارند،

because we were all at some point

زیرا همه ما در مقطعی

born,

به دنیا آمده‌ایم،

Even though I'm still not too sure about myself,

حتی اگر هنوز در مورد خودم مطمئن نیستم،

I still think sometimes I was made in a laboratory.

هنوز هم فکر می‌کنم گاهی اوقات در آزمایشگاه ساخته شده‌ام.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

Beatrice Hello, Beatrice.

بئاتریس سلام، بئاتریس. از

Nice to see you here, Beatrice.

دیدنت خوشحالم، بئاتریس.

It is good to see you.

دیدن شما خوب است.

Where are you today?

امروز کجایی؟

Are you at home?

شما در خانه هستید؟

Are you on the low ground or are you up in the mountains?

آیا در زمین پست هستید یا در بالای کوه هستید؟

Where are you today?

امروز کجایی؟

I wonder who else is here today. Florence.

من تعجب می کنم که چه کسی امروز اینجاست. فلورانس.

Thank you, Florence, for joining me.

مرسی فلورانس که به من ملحق شدی.

It's very nice to see you here today.

خیلی خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم.

Sometimes you have to have proof of your identity

گاهی اوقات

if you want to buy a certain thing.

اگر می خواهید کالای خاصی را بخرید، باید مدرک هویت خود را داشته باشید.

So now you can't buy guns here in the UK.

بنابراین در حال حاضر شما نمی توانید در اینجا در بریتانیا اسلحه بخرید.

So here you can't just go into a shop and buy a gun

بنابراین در اینجا شما نمی توانید فقط به یک مغازه بروید و یک اسلحه بخرید

because they are basically illegal.

زیرا اساساً آنها غیرقانونی هستند. با

However, in other countries you can.

این حال، در کشورهای دیگر شما می توانید.

So I suppose a good example would be the United States

بنابراین فکر می‌کنم یک مثال خوب ایالات متحده باشد

where you can go into a shop and show your identity,

که در آن می‌توانید به یک مغازه بروید و هویت خود را نشان دهید،

maybe prove that that you are the person you say you are,

شاید ثابت کنید که شما همان کسی هستید که می‌گویید،

and then you can buy maybe a shotgun or a rifle

و سپس می‌توانید یک تفنگ ساچمه‌ای یا تفنگ

and some ammunition, and then you can go home

و مقداری مهمات بخرید. ، و سپس می توانید به خانه بروید

and think

و

of all the wonderful things you can do with it.

به تمام کارهای شگفت انگیزی که می توانید با آن انجام دهید فکر کنید.

However, here in England, we don't.

با این حال، اینجا در انگلیس، ما این کار را نمی کنیم.

We can't.

You see, guns are illegal.

ما نمی توانیم.

ببینید، اسلحه غیرقانونی است.

You can't buy them.

شما نمی توانید آنها را بخرید.

However, there are special licenses here in the UK

با این حال، مجوزهای خاصی در اینجا در بریتانیا وجود دارد

that people can buy

که افراد می توانند

with a gun.

با تفنگ خریداری کنند.

So there is a licence, you will buy the licence.

بنابراین یک مجوز وجود دارد، شما مجوز را خواهید خرید.

It will allow you to own normally just one shotgun

این به شما این امکان را می دهد که به طور معمول فقط یک تفنگ ساچمه ای داشته باشید

and quite often that particular licence is given to farmers,

و اغلب این مجوز خاص به کشاورزان،

people who have livestock, people

افرادی که دام دارند، افرادی

who have to protect their property in some way.

که باید به نحوی از دارایی خود محافظت کنند، داده می شود .

So you can buy guns I suppose.

بنابراین فکر می کنم می توانید اسلحه بخرید.

And quite often you have to prove some identity, you have to show who you are.

و اغلب اوقات باید هویت خود را ثابت کنید، باید نشان دهید که چه کسی هستید.

Quite often there will be a photograph or maybe something showing where you live,

اغلب اوقات یک عکس یا شاید چیزی وجود دارد که نشان می دهد کجا زندگی می کنید،

how old you are, and quite often there will be

چند سال دارید، و اغلب اوقات

an identity number as well.

یک شماره هویت نیز وجود دارد.

Guns are not

اسلحه در

easily available here in the UK.

اینجا در بریتانیا به راحتی در دسترس نیست.

That's probably the reason why you rarely hear

احتمالاً به همین دلیل است که شما به ندرت

of any of any serious shootings.

از تیراندازی های جدی می شنوید.

Fortunately, we don't have them very often.

خوشبختانه، ما اغلب آنها را نداریم.

They don't happen very often, unlike

آنها بر خلاف

other places where they do happen very often.

جاهای دیگر که اغلب در آنها اتفاق می افتد، زیاد اتفاق نمی افتد . آیا

Can I say a big hello to my viewers in Taiwan?

می توانم یک سلام بزرگ به بینندگان خود در تایوان بگویم؟

And at the moment during the night, two

و در این لحظه در طول شب دو

serious earthquakes occurred.

زمین لرزه شدید رخ داد.

And I don't know if you've seen the images on the Internet, but

و نمی‌دانم این تصاویر را در اینترنت دیده‌اید یا نه، اما باید بگویم

some of the images are quite harrowing, I have to say.

برخی از تصاویر بسیار دلخراش هستند .

Although there is one that did make me smile.

اگرچه یکی وجود دارد که باعث شد من لبخند بزنم. نمی‌دانم

I don't know if you saw it, but there was a television presenter, a young lady,

دیدید یا نه، اما یک مجری تلویزیون، یک خانم جوان بود

and she was presenting live on TV in Taiwan.

و او در تایوان به طور زنده از تلویزیون پخش می‌کرد.

And then suddenly the studio started shaking and moving around.

و ناگهان استودیو شروع به لرزیدن و حرکت در اطراف کرد.

But the young lady just carried on.

اما خانم جوان فقط ادامه داد.

She carried on presenting.

او به ارائه ادامه داد.

She didn't seem very upset by the fact that all of the lights in the studio

او از این واقعیت که همه چراغ‌های استودیو در حال

were swinging around and everything was going from side to side.

چرخش بودند و همه چیز از این سو به آن سو می‌رفت، چندان ناراحت به نظر نمی‌رسید.

So can I say, Wow, whoever that lady is,

پس می توانم بگویم، وای، آن خانم هر کسی که باشد،

she will never have to worry about finding another job anywhere.

هرگز نگران پیدا کردن شغل دیگری در هیچ کجا نخواهد بود.

If she wanted to move to another TV station.

اگر می خواست به ایستگاه تلویزیونی دیگری برود.

All she has to do is show that video clip of her during an earthquake

تنها کاری که او باید انجام دهد این است که کلیپ ویدیویی خود را در هنگام وقوع زلزله نشان دهد که در حال

carrying on, presenting, staying calm.

ادامه دادن، ارائه و حفظ آرامش است.

How amazing is that?

چقدر شگفت انگیز است؟

I'm not sure what I would do.

من مطمئن نیستم که چه کاری انجام دهم.

I think I would run away.

فکر کنم فرار کنم فکر می کنم

I think I would hide somewhere and I think I would scream like a girl.

جایی پنهان می شوم و فکر می کنم مثل یک دختر جیغ می زنم.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

But I hope if you are watching in

اما امیدوارم اگر

Taiwan at the moment, I hope everything is okay where you are.

در حال حاضر در تایوان تماشا می کنید، امیدوارم جایی که هستید همه چیز خوب باشد.

Fortunately, there was no su nami, even though a lot of people

خوشبختانه سو نامی وجود نداشت، حتی با وجود اینکه افراد زیادی

on the internet said there was or there was going to be, but there wasn't.

در اینترنت گفتند وجود داشت یا قرار بود وجود داشته باشد، اما وجود نداشت.

So fortunately, the latest news that I saw

بنابراین خوشبختانه آخرین خبری که دیدم هیچ

there was no serious aftershock, which surprised me

پس لرزه جدی نداشت که من را شگفت زده کرد

but very dramatic pictures indeed.

اما در واقع تصاویر بسیار دراماتیکی بود.

So I hope you are okay if you are watching in that particular

بنابراین امیدوارم اگر در آن

part of the world.

نقطه خاص از جهان تماشا می کنید، حال شما خوب باشد.

Hello. Also, who else is here today?

سلام. همچنین، چه کسی دیگر امروز اینجاست؟

I don't want to miss anyone out.

من نمی خواهم کسی را از دست بدهم.

Hello, Andrei.

سلام، آندری.

Andrei.

آندری

6819.

6819.

What is fact? Is it anything in particular?

حقیقت چیست؟ آیا چیز خاصی است؟

It is a very interesting number that I am drawn towards.

رقم بسیار جالبی است که من به سمت آن کشیده شده ام.

And the reason for that is because today I am talking about numbers,

و دلیل آن این است که امروز در مورد اعداد،

idioms, phrases connected to numbers.

اصطلاحات، عبارات مرتبط با اعداد صحبت می کنم.

And it is amazing how often we use numbers in our day to day life.

و شگفت انگیز است که چقدر در زندگی روزمره خود از اعداد استفاده می کنیم.

Even computers

حتی کامپیوترها نیز

rely on numbers,

به اعداد متکی هستند،

although they are of course a different type of number.

اگرچه آنها البته نوع متفاوتی از اعداد هستند.

They are ones and zeros

آنها یک و صفر هستند

and we often refer to that as binary

و ما اغلب از آن به عنوان

binary numbers or binary system.

اعداد باینری یا سیستم باینری یاد می کنیم.

So all of the calculations, all of the things

بنابراین همه محاسبات، همه چیزهایی

that happen involve zero and

که اتفاق می‌افتد شامل صفر و

one and that's it.

یک است و تمام.

It's just lots of them all

فقط تعداد زیادی از آنها

moving around at the same time.

در یک زمان در حال حرکت هستند.

Hello to the live chat.

سلام به چت زنده

It's nice to see you today.

خوشحالم که امروز شما را می بینم.

Welcome to the live chat.

به چت زنده خوش آمدید.

I hope you are going to stay.

امیدوارم بمونی

So we didn't take any photographs yesterday in Ironbridge.

بنابراین دیروز در آیرونبریج هیچ عکسی نگرفتیم.

However, I did buy

با این حال، من

a little souvenir of our trip.

یک سوغاتی کوچک از سفرمان خریدم.

Can you see it?

میتونی ببینیش؟

It is just over there behind me.

درست آن طرف پشت من است.

Can you see? There it is.

می توانی ببینی؟ ایناهاش.

So I bought that yesterday

بنابراین من آن را دیروز خریدم در حالی که

whilst out and about it is a little woodpecker.

بیرون از آن یک دارکوب کوچک است.

In fact it is a great spotted woodpecker

در واقع یک دارکوب خالدار عالی است

and it is something I saw in a shop and I could not resist buying it.

و چیزی است که در یک مغازه دیدم و نتوانستم در برابر خرید آن مقاومت کنم.

And I thought that would make

و من فکر می کردم که این می تواند

a wonderful new character for my studio.

یک شخصیت جدید فوق العاده برای استودیوی من باشد.

So there it is, a new a new addition to my studio, a little

بنابراین این است، یک افزودنی جدید به استودیوی من، یک

great spotted woodpecker

دارکوب کوچک خالدار که

I might show you.

ممکن است به شما نشان دهم.

I might show you all of the detail on Sunday.

من ممکن است تمام جزئیات را یکشنبه به شما نشان دهم.

We don't have time for today.

ما برای امروز وقت نداریم

Unfortunately, it is a problem

متأسفانه،

sometimes when there isn't enough time to do everything.

گاهی اوقات زمانی که زمان کافی برای انجام همه کارها وجود ندارد، مشکل ایجاد می شود.

Please give me a light.

لطفا به من نور بدهید.

If you like this, please give me a like.

اگر این را دوست دارید لطفا به من لایک کنید.

Would you like to see a photograph of myself and Mr.

آیا دوست دارید عکسی از من و آقای

Steve?

استیو ببینید؟

Here it is.

ایناهاش.

So there is Mr. and myself.

پس من و آقا هستيم.

You might not be able to see it very well, but we are actually having a curry.

ممکن است نتوانید آن را به خوبی ببینید، اما ما در واقع یک کاری می خوریم.

And this was taken a few weeks ago.

و این چند هفته پیش گرفته شده است.

And you can see that I am having a lot of fun there, biting

و می‌توانید ببینید که من در آنجا خیلی خوش می‌گذرانم.

into a very large Poppadoms

you often have poppadoms with a curry.

Mr. Steve doesn't look too sure.

آقای استیو چندان مطمئن به نظر نمی رسد.

He doesn't look very happy, does he?

او خیلی خوشحال به نظر نمی رسد، نه؟

Looks very unsure.

خیلی نامطمئن به نظر می رسد

So there it is, a photograph taken a few weeks ago.

پس اینجاست، عکسی که چند هفته پیش گرفته شده است.

That was the night we went out

همان شبی بود که بیرون رفتیم

and we got stuck in town because we could not get a taxi back home.

و در شهر گیر افتادیم زیرا نتوانستیم تاکسی به خانه برگردیم.

And that's the same night that it happened.

و همان شبی است که این اتفاق افتاد.

But it was still a very nice meal.

اما باز هم غذای بسیار خوبی بود.

Yesterday we went out. Mr.

دیروز رفتیم بیرون

Steve is off, by the way.

اتفاقاً آقای استیو خاموش است.

He is taking a break from his job,

او در حال استراحت از کار خود است،

but at the moment

اما در حال حاضر احساس می کنم که

I get the feeling he didn't want to come on today's live stream.

او نمی خواست در پخش زنده امروز بیاید.

So instead he's gone for a big walk at the top of the hill.

بنابراین در عوض او برای یک پیاده روی بزرگ در بالای تپه رفته است.

Hello.

Also to who else is quite cool to tie, but hello to you

سلام.

همچنین به چه کسی دیگر خیلی خوب است که گره بزند، اما سلام به شما

and it's very nice to see you here today.

و خیلی خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم.

Yes, it is true.

بله این درست است.

I do like birds very much, even right now in the garden.

من پرنده ها را خیلی دوست دارم، حتی همین الان در باغ.

If you look in the garden at the moment, you

اگر در حال حاضر به باغ نگاه کنید ،

simply

به سادگی

move in the room

در اتاق حرکت می کنید

and then

و سپس

as I was saying, if you look in the garden at the moment,

همانطور که گفتم، اگر در حال حاضر به باغ نگاه کنید،

you will see there are many birds feeding because the weather is not very good.

می بینید که پرندگان زیادی در حال تغذیه هستند زیرا هوا خیلی خوب نیست. بیایید بگوییم که

The weather is a little bit unsettled, let's just say, and things

هوا کمی ناآرام است و در

are not very nice actually outside, even though it's very warm.

واقع بیرون خیلی خوب نیست، حتی اگر هوا بسیار گرم است.

But you can see there are lots of birds feeding on the bird feeders.

اما می توانید ببینید که تعداد زیادی پرنده از دانخوری پرندگان تغذیه می کنند.

We have lots of goldfinches.

ما تعداد زیادی فنچ داریم.

So those birds you can see on the left are actually

بنابراین آن پرندگانی که در سمت چپ می بینید در واقع

old finches.

فنچ های پیر هستند.

They like to come into the garden

آنها دوست دارند به باغ بیایند

and have some food

و کمی غذا بخورند

and that's what they are doing.

و این کاری است که انجام می دهند.

So that is the scene outside

پس این صحنه بیرونی است که

proving that I do like birds very much.

ثابت می کند من پرندگان را بسیار دوست دارم.

Hello, Mohsin.

سلام محسن.

Hi to Mohsin.

سلام به محسن.

It's so good to see you here today.

خیلی خوب است که امروز شما را اینجا می بینم.

Quick timer says I could hear the sound

تایمر سریع می‌گوید من می‌توانم صدای

where I lived of the earthquake that took place this morning.

زلزله‌ای که امروز صبح رخ داد را در جایی که زندگی می‌کردم بشنوم.

So I was actually up I was up during the night

بنابراین من در واقع بیدار بودم، در طول شب بیدار بودم و

working on my new YouTube channel

در کانال جدید یوتیوب خود کار می کردم

and I suddenly got an alert on my phone and on my computer telling me

و ناگهان یک هشدار در تلفن و رایانه ام دریافت کردم که به من می گفت

that this earthquake had just occurred.

این زلزله به تازگی رخ داده است.

But I didn't feel anything.

اما من چیزی حس نکردم.

I think I am a little bit too far away from Taiwan

فکر می‌کنم کمی از تایوان دور هستم و نمی‌توانم

to feel the earth move like that, so I didn't feel anything.

احساس کنم زمین اینطور حرکت می‌کند، بنابراین چیزی حس نکردم.

English addict is here today.

معتاد انگلیسی امروز اینجاست.

I hope you are okay.

امیدوارم حالتون خوب باشه

We are going to talk about a subject, an interesting subject.

ما در مورد یک موضوع، یک موضوع جالب صحبت می کنیم.

I hope you will find it interesting.

امیدوارم برای شما جالب باشد.

Anyway, we are looking at numbers in a few moments, words

به هر حال، ما به اعداد در چند لحظه نگاه می کنیم، کلمات

and phrases in the English language connected to

و عبارات در زبان انگلیسی مرتبط با

counting numbers,

شمارش اعداد،

numerals, figures

اعداد، ارقام

and all that jazz.

و تمام آن موسیقی جاز. روز پیش

I had a complaint the other day saying, Mr.

شکایتی داشتم که می‌گفتم ، آقای

Duncan, we haven't seen your.

دانکن، ما شما را ندیده‌ایم.

I'm a big boy now video for a while.

من یک پسر بزرگ هستم اکنون مدتی است که ویدیو می کنم.

Okay.

باشه.

This is just for you.

این فقط برای شماست.

I'm a big boy now.

من الان پسر بزرگی هستم.

Welcome to the nice part of the internet.

به بخش خوب اینترنت خوش آمدید.

Quite often we are lovely, nice, kind and ever

اغلب اوقات ما با هم دوست داشتنی، خوب، مهربان و همیشه

so sweet to each other.

آنقدر شیرین هستیم.

Me And here we are.

من و اینجا هستیم.

My name is Mr. Duncan.

اسم من آقای دانکن است.

I am in England and I am here to help you with your English.

من در انگلستان هستم و اینجا هستم تا در مورد انگلیسی شما به شما کمک کنم.

I hope you are having a good day to day.

امیدوارم روزهای خوبی را سپری کرده باشید.

I really do.

من حتما انجام میدم.

The birds do sing.

پرندگان آواز می خوانند

The other morning I got up very early

صبح روز دیگر خیلی زود از خواب بیدار شدم،

because I needed a wee wee and I went into the bathroom.

زیرا به یک شبانه روز نیاز داشتم و به حمام رفتم.

I opened the window and I could hear all the birds

پنجره را باز کردم و صدای آواز همه پرندگان را

singing with that dawn chorus.

با آن آواز سپیده دم شنیدم.

So you can really feel that spring is here

بنابراین واقعاً می توانید احساس کنید که بهار آمده است

and summer is not very far away at all.

و تابستان اصلاً خیلی دور نیست.

Excuse me, I. Can I just have a drink? I need a drink.

ببخشید، من. آیا می توانم فقط یک نوشیدنی بخورم؟ من به یک نوشیدنی نیاز دارم.

What's this?

این چیه؟

This here, this.

این اینجا، این

You want to know what this is? Well, guess what?

میخوای بدونی این چیه؟ خوب حدس بزن چی؟

This is my new superduper mug that you can also have if you want one.

این لیوان سوپردوپر جدید من است که در صورت تمایل می توانید آن را نیز داشته باشید.

This will be available soon on my YouTube channel.

این به زودی در کانال یوتیوب من در دسترس خواهد بود.

So if you want your own English addict mug

بنابراین اگر لیوان معتاد انگلیسی خود را می خواهید

with my lovely, cute, smiling face on the front,

با چهره دوست داشتنی، بامزه و خندان من در جلو

and of course, on the other side, it has the address as well of my YouTube channel.

و البته در طرف دیگر، آدرس کانال یوتیوب من را نیز دارد.

You can buy one of these very soon.

خیلی زود می توانید یکی از اینها را بخرید.

This is merchandise. Look at me.

این کالاست به من نگاه کن.

I'm becoming very modern and sophisticated at the moment.

من در حال حاضر بسیار مدرن و پیچیده می شوم.

Have you noticed also you can buy one of these if you want soon.

آیا متوجه شده اید که در صورت تمایل می توانید به زودی یکی از این موارد را خریداری کنید.

If you want your own English addict T-shirt

اگر تی شرت معتاد انگلیسی

and your English addict mug, then guess what?

و لیوان معتاد انگلیسی خود را می خواهید، حدس بزنید چه؟

You can have fun.

می توانید لذت ببرید.

You can have your own to wear wherever you go.

شما می توانید لباس خود را داشته باشید تا هر کجا که می روید بپوشید.

You can visit your relations, you can take your mug and wear your t shirt

شما می توانید به روابط خود مراجعه کنید، می توانید لیوان خود را بردارید و تی شرت خود را بپوشید

and you can knock on your neighbour's door and say, Hello,

و می توانید در خانه همسایه خود را بکوبید و بگویید: سلام،

I've come round for a cup of tea.

من برای یک فنجان چای آمده ام.

Would you like to hear about how I learn English?

آیا دوست دارید در مورد نحوه یادگیری زبان انگلیسی بشنوید؟

Well, this is how I do it.

خوب، من این کار را انجام می دهم.

I do it like this using this guy.

من این کار را با استفاده از این مرد انجام می دهم.

So if you would like to buy a lovely mug, then guess what

بنابراین اگر می خواهید یک لیوان دوست داشتنی بخرید، حدس بزنید چه

you have the chance to do it.

فرصتی برای انجام آن دارید.

Lots of merchandise will be available on my YouTube

channel very soon as we introduce the new channel.

به زودی با معرفی کانال جدید، کالاهای زیادی در کانال یوتیوب من در دسترس خواهد بود.

But also, I suppose I should tell you

اما همچنین، من فکر می کنم باید به شما بگویم که

what is happening with this channel.

در این کانال چه اتفاقی می افتد.

What does it mean, Mr. Duncan?

یعنی چه آقای دانکن؟

Does it mean that you are going to stop doing this

آیا به این معنی است که شما این کار را

on your English addict channel?

در کانال معتاد انگلیسی خود متوقف خواهید کرد؟

Does it mean the end of your English addict YouTube channel?

آیا این به معنای پایان کانال YouTube معتاد انگلیسی شماست؟

Well, I can tell you now the answer is

خوب، می توانم به شما بگویم که پاسخ

no. This will carry on

منفی است. این امر

English addict as a channel will carry on.

معتاد انگلیسی را مانند یک کانال ادامه خواهد داد. پخش

There will be live streams, continue viewing on this channel.

زنده وجود خواهد داشت ، مشاهده را در این کانال ادامه دهید.

However, you might find that there will be fewer and fewer

با این حال، ممکن است متوجه شوید که درس های کمتر و کمتری

lessons recorded lessons on here.

در اینجا ثبت می شود.

So most of my recorded lessons will be on my new channel,

بنابراین بیشتر دروس ضبط شده من در کانال جدید من خواهد بود،

but my live streams will continue on here on English Addict.

اما پخش زنده من در اینجا در English Addict ادامه خواهد داشت.

So if you are wondering about that,

بنابراین اگر در مورد آن متعجب هستید،

then that is

پس این

what is happening.

چیزی است که اتفاق می افتد.

Lots of information to give you.

اطلاعات زیادی برای دادن به شما.

I will be talking about this on Sunday because there are a lot of things

من یکشنبه در مورد این موضوع صحبت خواهم کرد زیرا اتفاقات زیادی

happening in April, including my new YouTube channel.

در ماه آوریل رخ می دهد، از جمله کانال جدید YouTube من.

I might even reveal the name of the new channel on Sunday.

حتی ممکن است نام کانال جدید را یکشنبه اعلام کنم.

I might reveal the new name,

من ممکن است نام جدید را فاش کنم،

and it's taken me a very long time to find a new name.

و مدت زیادی طول کشید تا نام جدیدی پیدا کنم. وقتی یک کانال YouTube جدید ایجاد می کنید،

It must be one of the hardest things to do when you create a new YouTube channel.

باید یکی از سخت ترین کارها باشد .

I think it's very hard to come up with a very good title

من فکر می‌کنم پیدا کردن یک عنوان خیلی خوب بسیار سخت است،

because most of them have gotten

زیرا اکثر آنها

most of the really good titles for your

عناوین واقعاً خوب را برای

YouTube channel have actually gone.

کانال YouTube شما به دست آورده‌اند.

So we will see what happens.

پس خواهیم دید که چه اتفاقی می افتد.

So there are mugs available soon.

بنابراین به زودی لیوان ها در دسترس هستند.

You can have your own English addict mug.

شما می توانید لیوان معتاد انگلیسی خود را داشته باشید.

They are also available in black

آنها همچنین در رنگ های مشکی

and dark blue as well.

و آبی تیره نیز موجود هستند.

So if you don't like the colour red then you can have another colour instead.

بنابراین اگر رنگ قرمز را دوست ندارید، می توانید به جای آن رنگ دیگری داشته باشید.

But all that is happening.

اما تمام این اتفاقات در حال رخ دادن است.

I can't tell you how excited I am at the moment

نمی توانم به شما بگویم که در حال حاضر تا امروز چقدر هیجان زده هستم.

to today.

We are looking at numbers, words and phrases

ما به اعداد، کلمات و عبارات

connected to numbers and we do use numbers quite often in English.

مرتبط با اعداد نگاه می کنیم و اغلب از اعداد در انگلیسی استفاده می کنیم.

You may have noticed when we are counting, when we are recording the amount

ممکن است متوجه شده باشید زمانی که ما در حال شمارش هستیم، زمانی که مقدار چیزی را ثبت می کنیم، اغلب

of something, the number quite often

when we are talking about quantity,

زمانی که در مورد کمیت صحبت می کنیم،

we will often use numbers.

اغلب از اعداد استفاده می کنیم.

So numbers are used very often.

بنابراین اعداد اغلب استفاده می شوند.

So let's take a look, shall we?

پس بیایید نگاهی بیندازیم، درست است؟

Let's dive into today's

بیایید به موضوع امروز بپردازیم

subject and see what happens.

و ببینیم چه اتفاقی می افتد.

there we go. Very nice.

ما میرویم آنجا. بسیار خوب.

That may be jump that did.

این ممکن است پرش باشد که انجام داد.

Where did that come from?

از کجا آمده است؟

How did I get that?

چگونه به آن رسیدم؟

Through the door.

از طریق درب.

It looks too big to go through the door.

برای عبور از درب خیلی بزرگ به نظر می رسد.

Anyway, we are looking at numbers, words and phrases connected to numbers.

به هر حال، ما به دنبال اعداد، کلمات و عبارات مرتبط با اعداد هستیم.

I wonder what your favourite number is.

من تعجب می کنم که شماره مورد علاقه شما چیست؟

A lot of people have a favourite.

بسیاری از مردم مورد علاقه دارند.

Some people feel as if they have a lucky number.

برخی افراد احساس می کنند که یک شماره خوش شانس دارند.

What about you? Do you have a lucky number?

تو چطور؟ آیا شماره شانس دارید؟ قبلاً

I used to believe that my lucky number was four,

معتقد بودم که عدد شانس من چهار است،

but not anymore.

اما دیگر نه.

I don't think I have one anymore.

فکر نمی کنم دیگر یکی داشته باشم. پس

Here we go then.

ما اینجا می رویم.

When we talk about numbers, we are describing or naming

وقتی در مورد اعداد صحبت می کنیم، در حال توصیف یا نامگذاری

or looking at a character representing

یا نگاه کردن به یک کاراکتر هستیم که نشان دهنده

a quantity or an amount.

یک مقدار یا مقدار است.

So you can see here I have some lovely numbers here that I've put on the screen.

بنابراین می توانید در اینجا ببینید که من تعدادی اعداد دوست داشتنی در اینجا دارم که روی صفحه نمایش قرار داده ام.

You might be thinking, Mr.

ممکن است فکر کنید، آقای

Duncan, what do these numbers mean?

دانکن، این اعداد یعنی چه؟

Do they represent anything?

آیا آنها نماینده چیزی هستند؟

They don't know that I represent anything.

آنها نمی دانند که من نماینده چیزی هستم.

So we have one, two, three, four, five,

بنابراین ما یک، دو، سه، چهار، پنج،

six, 27,

شش، 27،

42, 68

42، 68

136 Wow.

136 وای داریم.

And 2024

و 2024

or 2024.

یا 2024.

Well, I suppose the final figure there is one that we can all relate to,

خب، من فرض می‌کنم رقم نهایی رقمی است که همه ما می‌توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم،

because that is this year I feel as if I am reading the lottery numbers out.

زیرا امسال احساس می‌کنم که دارم اعداد قرعه‌کشی را می‌خوانم.

I would be a very good voice.

من صدای خیلی خوبی خواهم بود.

If anyone needs a voice

اگر کسی برای

to to to read out the lottery numbers in their country,

خواندن اعداد قرعه کشی در کشورش نیاز به صدایی دارد،

then I think I could do a very good job of it.

پس فکر می کنم می توانم کار بسیار خوبی را انجام دهم .

Number one.

شماره یک.

Number two,

شماره دو،

Number three.

شماره سه.

Number four,

شماره چهار،

27, 42,

27، 42،

68, 136.

68، 136.

Yeah, I think I could do that very easily.

آره، فکر می کنم خیلی راحت می توانستم این کار را انجام دهم.

So when we look at numbers, we are looking at numbers that are

بنابراین وقتی به اعداد نگاه می‌کنیم، به اعدادی نگاه می‌کنیم که

specific or relating to

خاص یا مربوط به

quantity, maybe something you are

کمیت هستند، شاید چیزی که شما می‌شمارید

counting.

.

Maybe I will be counting the number of mugs that I

شاید تعداد لیوان هایی که

have sold on my YouTube channel.

در کانال یوتیوبم فروخته ام را بشمارم.

Maybe, perhaps.

شاید، شاید.

Who knows?

چه کسی می داند؟

So there are many ways of using numbers

بنابراین راه های زیادی برای استفاده از اعداد وجود دارد

and they do exist in many areas of our life.

و آنها در بسیاری از زمینه های زندگی ما وجود دارند.

I think it's safe to say

من فکر می کنم می توان گفت که

numbers can be described

اعداد را می توان

as a numeral numeral,

به عنوان یک عدد عددی توصیف کرد،

so each individual number can be a numeral

بنابراین هر عدد جداگانه می تواند یک عدد باشد

or of course, numbers together can also be a numeral.

یا البته، اعداد در کنار هم می توانند یک عدد باشند.

But normally we we will describe one single number

اما به طور معمول ما یک عدد واحد را

as a numeral.

به عنوان یک عدد توصیف می کنیم.

We can also say figure as well.

می توانیم رقم را نیز بگوییم.

So a number can be a figure, an amount.

بنابراین یک عدد می تواند یک رقم، یک مقدار باشد.

The amount of something, the number, the figure,

مقدار چیزی، عدد، رقم،

the numeral each numeral

عدد هر عدد

in the amount will make up that particular figure.

در مقدار آن رقم خاص را تشکیل می دهد. مقدار

A considerable

قابل توجهی

amount is very large.

بسیار زیاد است.

So maybe a person who is wealthy,

بنابراین شاید فردی که ثروتمند است،

maybe they are one of those very successful YouTubers.

شاید یکی از آن یوتیوبرهای بسیار موفق باشد.

Not like me, I'm afraid.

مثل من نیست، می ترسم.

I am not one of those.

من از آن دسته نیستم.

I am the opposite of that.

من برعکس آن هستم.

So unfortunately I don't have any branded

بنابراین متأسفانه من هیچ گونه

soft drinks available in the supermarket with my face on it, unfortunately.

نوشابه مارک دار در سوپرمارکت موجود ندارم که صورتم روی آن باشد، متأسفانه.

But I do have mugs and they will be coming very soon.

اما من لیوان دارم و خیلی زود می آیند.

Okay, I'm going to stop mentioning that now because I've done it too often.

بسیار خوب، من از ذکر آن صرف نظر می کنم، زیرا این کار را اغلب انجام داده ام.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

Something considerable is big is very big.

چیز قابل توجهی بزرگ است بسیار بزرگ است. خیلی

It is huge.

بزرگه.

Maybe a person who has a very good job,

ممکن است فردی که شغل بسیار خوبی دارد،

they earn a considerable figure,

رقم قابل توجهی درآمد داشته باشد،

a large amount,

مبلغ زیادی،

or maybe they work on YouTube like me

یا شاید مثل من در یوتیوب کار کند

and they earn a small amount.

و درآمد کمی داشته باشد.

They earn very little,

آنها درآمد بسیار کمی دارند،

so they have to instead sell mugs

بنابراین مجبورند در عوض لیوان بفروشند

or of course they might be a very terrible YouTuber.

یا البته ممکن است یوتیوبر بسیار وحشتناکی باشند .

They might be someone who has no viewers ever,

آنها ممکن است کسی باشند که هرگز بیننده ای نداشته باشد

and they might have an insignificant amount.

و ممکن است تعداد ناچیزی داشته باشند.

So when we describe something as insignificant, it is very, very small,

بنابراین وقتی چیزی را بی اهمیت توصیف می کنیم، بسیار بسیار کوچک و

very tiny.

بسیار کوچک است.

It is almost invisible.

تقریباً نامرئی است.

It is so small.

خیلی کوچک است.

So some people don't earn a lot of money doing YouTube.

بنابراین برخی از افراد با انجام YouTube پول زیادی به دست نمی آورند .

Some people earn a lot of money and some people don't.

برخی افراد درآمد زیادی کسب می کنند و برخی نه.

Yeah, it's true.

بله این حقیقت دارد.

We might talk about the number of something

ما ممکن است در مورد تعداد چیزی به

a considerable amount, as I just said,

مقدار قابل توجهی صحبت کنیم، همانطور که قبلاً گفتم،

a large amount or small amount

مقدار زیاد یا مقدار کمی

or an insignificant amount.

یا مقدار ناچیز.

If it is very, very small, we might ask

اگر خیلی خیلی کوچک است، ممکن است بپرسیم

how many there are of something,

چند نفر از چیزی هستند،

how many people are coming to the party?

چند نفر به مهمانی می آیند؟

How many hats does Mr.

آقای دانکن چند کلاه

Duncan own?

دارد؟

How many mugs do you want to buy for Mr.

چند لیوان می خواهید برای آقای

Duncan? Something like that.

دانکن بخرید؟ یه چیزی شبیه اون.

Or maybe how much? How much?

یا شاید چقدر؟ چقدر؟

If you are asking about the quantity, maybe you want to know

اگر مقدار آن را می‌پرسید، شاید بخواهید بدانید که

how much, how much money

does the top YouTuber

YouTuber برتر

on this site, how much do they earn?

در این سایت چقدر پول می‌گیرد، چقدر درآمد دارد؟

How much do you love me?

چقدر من را دوست داری؟

that's a good question.

این سوال خوبی است

How much do you love me?

چقدر من را دوست داری؟

Do you love me a lot or do you not love me at all?

خیلی دوستم داری یا اصلا دوستم نداری؟

Maybe.

شاید.

But quite often when we say how much we often refer

اما معمولاً وقتی می گوییم چقدر

to quantity and quite often

به کمیت اشاره می کنیم و اغلب

that will be referred to using a number,

به استفاده از یک عدد،

some sort of number, what is the total?

نوعی عدد اشاره می شود، مجموع چقدر است؟

So maybe if you are buying lots of things

بنابراین شاید اگر چیزهای زیادی

in the supermarket, quite often there will be a total.

در سوپرمارکت می‌خرید، معمولاً کالاهای زیادی وجود دارد.

The final number is the total.

عدد نهایی کل است.

After you add everything else up.

بعد از اینکه همه چیز را اضافه کردید.

In business, we often talk about the bottom line.

در تجارت، ما اغلب در مورد نتیجه صحبت می کنیم.

So when we talk about the bottom line in business,

بنابراین زمانی که ما در مورد قیمت نهایی در تجارت صحبت می کنیم،

we are talking about the final figure,

در مورد رقم نهایی صحبت می کنیم،

the final number at the bottom.

عدد نهایی در پایین.

Continuing

ادامه

the number of something can also be a code.

تعداد چیزی هم می تواند یک کد باشد.

So we can talk about amount of something,

بنابراین می‌توانیم در مورد مقدار چیزی صحبت کنیم،

how much there is of something,

مقدار چیزی وجود دارد،

or we can talk about a certain number, a certain number

یا می‌توانیم در مورد یک عدد خاص صحبت کنیم، یک عدد مشخص

that might appear in a particular place,

که ممکن است در یک مکان خاص ظاهر شود،

maybe a type of code.

شاید یک نوع کد.

Perhaps you have to enter a code,

شاید باید یک کد وارد کنید،

maybe you work at an office where the door is always locked.

شاید در دفتری کار می کنید که در آن همیشه قفل است.

So you have to beep, beep, beep, beep, beep, beep, beep.

پس باید بیپ، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ.

Enter the code so you can get in.

کد را وارد کنید تا بتوانید وارد شوید.

You can use a set of numbers as a key,

می‌توانید از مجموعه‌ای از اعداد به‌عنوان کلید،

a type of key to get in to a certain place,

نوعی کلید برای ورود به یک مکان خاص،

or maybe on your computer or perhaps on your smart phone.

یا شاید در رایانه یا شاید تلفن هوشمند خود استفاده کنید.

You have a code that you have to enter.

شما یک کد دارید که باید وارد کنید.

A phone number is also a type of number.

شماره تلفن نیز نوعی شماره است.

We are using that particular phone number so you can contact me.

ما از آن شماره تلفن خاص استفاده می کنیم، بنابراین شما می توانید با من تماس بگیرید. آیا

Can you imagine that?

می توانید آن را تصور کنید؟

Can you imagine what would happen if I gave everyone

می توانید تصور کنید اگر

my phone number?

شماره تلفنم را به همه بدهم چه اتفاقی می افتد؟

I think my phone would be ringing all the time.

فکر می کنم تلفنم همیشه زنگ می خورد.

I rarely do.

من به ندرت انجام می دهم.

So there might be a press number where we talk about press number.

بنابراین ممکن است یک شماره مطبوعاتی وجود داشته باشد که در آن ما در مورد شماره مطبوعات صحبت کنیم.

We mean a password using numbers.

منظور ما رمز عبور با استفاده از اعداد است.

Or maybe if you have locked all of your money

یا شاید اگر تمام پول خود

and all of your lovely expensive jewellery in a safe,

و تمام جواهرات گران قیمت دوست داشتنی خود را در یک گاوصندوق قفل کرده اید،

a place that is safe to keep something in,

مکانی که برای نگهداری چیزی در آن امن است،

you might have to enter some numbers

ممکن است مجبور شوید تعدادی اعداد را وارد کنید

to get in.

تا وارد شوید.

So there might be a combination which is a great word

بنابراین ممکن است ترکیبی وجود داشته باشد که یک کلمه عالی

when you think about it.

وقتی به آن فکر می کنید

Combination just means things that are together.

ترکیب فقط به معنای چیزهایی است که با هم هستند.

In this particular situation, we are talking about a set of numbers

در این موقعیت خاص، ما در مورد مجموعه‌ای از اعداد صحبت می‌کنیم

that are used to get in to something

که برای ورود به چیزی

either a safe or a locked door, perhaps.

یا گاوصندوق یا در قفل شده استفاده می‌شوند.

Also, you could have a serial number.

همچنین، شما می توانید یک شماره سریال داشته باشید. در حین

We will talk about that in a moment as we journey on.

سفر در یک لحظه در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

A number can also relate to

یک عدد همچنین می تواند به

one thing, a particular thing, an identity number.

یک چیز، یک چیز خاص، یک شماره هویت مربوط باشد.

Now we talked about this earlier on.

حالا قبلاً در این مورد صحبت کردیم.

Everyone has some sort of identity number.

هر کس نوعی شماره هویت دارد.

Even if you work for a company, maybe you will be given a number

حتی اگر برای یک شرکت کار می کنید، ممکن است یک شماره به شما داده شود،

So the number that you have that goes with your name

بنابراین شماره ای که دارید که با نام شما

and also your employment in a certain company,

و همچنین شغل شما در یک شرکت خاص مطابقت دارد،

maybe you have an identity number in your country,

شاید شما یک شماره هویت در کشور خود داشته باشید، بنابراین

so maybe you have to carry around a card

شاید مجبور شوید یک کارت همراه داشته باشید

to show who you are.

تا نشان دهید که کی هستید.

It is used as proof

به عنوان مدرکی استفاده می شود

that you are the person you say you are.

که شما همان فردی هستید که می گویید.

The house number often uses a number, but of course,

شماره خانه اغلب از یک شماره استفاده می کند، اما البته،

if you live in a very posh area,

اگر در یک منطقه بسیار شیک زندگی می کنید،

people don't use numbers, they use names.

مردم از اعداد استفاده نمی کنند، بلکه از نام استفاده می کنند.

So instead of their house having a number,

بنابراین به جای اینکه خانه آنها شماره داشته باشد،

it will sometimes have a lovely name like,

گاهی اوقات نامی دوست داشتنی مانند، نمی

I don't know, Rose Villa,

دانم، رز ویلا،

Swallow Fields,

پرستو فیلدز،

Meadowbrook.

میدوبروک دارد.

So if you live in a posh

بنابراین اگر در یک منطقه شیک بریتانیا زندگی می کنید

part of the UK, in England, especially,

، به خصوص در انگلستان،

quite often the houses will have a name instead of a number,

اغلب خانه ها به جای شماره دارای یک نام هستند

which is very confusing for the postman, because if you live in an area

که برای پستچی بسیار گیج کننده است، زیرا اگر در منطقه ای زندگی می کنید

where all of the houses have no numbers, they only have names

که همه خانه ها شماره ندارند، فقط اسم دارند

and your postman is new

و پستچی شما تازه کار است

or post lady of course.

یا خانم پست البته.

Yeah, because you have to be careful nowadays.

بله، چون این روزها باید مراقب باشید.

I don't want to get arrested for hate speech.

من نمی خواهم به خاطر سخنان نفرت انگیز دستگیر شوم.

A location on a map can also be shown

یک مکان روی نقشه نیز می تواند با استفاده از اعداد نشان داده شود

using numbers as well.

.

Perhaps an account number, maybe your bank account,

شاید یک شماره حساب، شاید حساب بانکی شما،

maybe your insurance account, even your YouTube channel.

شاید حساب بیمه شما، حتی کانال YouTube شما.

So my YouTube channel has a set of numbers

بنابراین کانال یوتیوب من مجموعه ای از اعداد دارد

so they have nothing to do with the name of the channel.

بنابراین آنها هیچ ربطی به نام کانال ندارند.

It is a special number that YouTube will use

این یک شماره ویژه است که YouTube از آن

to identify this channel that I own.

برای شناسایی این کانال که متعلق به من است استفاده می کند.

Maybe also the

شاید هم

serial number of a certain item.

شماره سریال یک آیتم خاص.

So maybe if you own something normally

بنابراین، شاید اگر شما صاحب چیزی هستید که معمولاً

something expensive or something that

چیزی گران‌قیمت است یا چیزی که

the manufacturer or the maker does not want you to copy,

سازنده یا سازنده نمی‌خواهد آن را کپی کنید،

that will often be a serial number and identity number.

این اغلب یک شماره سریال و شماره هویت باشد.

That is unique to that one item.

که منحصر به آن یک مورد است.

Quite often we will give it a serial number.

اغلب اوقات ما به آن شماره سریال می دهیم.

You might count the quantity of something using numbers.

شما ممکن است مقدار چیزی را با استفاده از اعداد بشمارید.

Of course we all do it.

البته همه ما این کار را انجام می دهیم.

How many people are coming to the party?

چند نفر به مهمانی می آیند؟

How many children are here today?

امروز چند کودک اینجا هستند؟

Maybe in the classroom.

شاید در کلاس درس

Sometimes the teacher will count

گاهی معلم

the pupils in the classroom

دانش‌آموزان را در کلاس می‌شمارد

to see how many there are attending.

تا ببیند چه تعداد شرکت می‌کنند.

Maybe me.

شاید من.

Maybe I am going to count and see how many people are here.

شاید قرار است بشمارم و ببینم چند نفر اینجا هستند.

How many people are here today.

چند نفر امروز اینجا هستند.

Let me just stay still. Don't move.

بگذار بی حرکت بمانم حرکت نکن

One, two, three, four, five, six, seven. I'm so.

یک دو سه چهار پنج شش هفت. من اینطور هستم.

nice.

خوب.

Thank you. Thank you for attending my class.

متشکرم. ممنون از حضور شما در کلاس من

It was very kind of you.

خیلی لطف کردی

So there are many ways

بنابراین راه های زیادی

of recording the amount of something using numbers you count.

برای ثبت مقدار چیزی با استفاده از اعدادی که می شمارید وجود دارد.

You tally.

شما محاسبه می کنید.

Tally just means to make a record of the quantity

Tally فقط به معنای ثبت مقدار است

and quite often later you will look at what the amount is.

و اغلب بعداً مقدار آن را خواهید دید.

And I will show you how that works in a few moments.

و من به شما نشان خواهم داد که چگونه در چند لحظه کار می کند.

You might also record the quantity of something.

شما همچنین ممکن است مقدار چیزی را ثبت کنید.

So I suppose at this time of year, many farmers in this area

بنابراین من فکر می کنم در این زمان از سال، بسیاری از کشاورزان در این منطقه

have lots of new lambs that are being born

تعداد زیادی بره جدید دارند که در حال تولد هستند

and they have to make sure that they know how many lambs there are.

و آنها باید مطمئن شوند که تعداد بره ها را می دانند.

So they will have to count them.

بنابراین آنها باید آنها را بشمارند.

They count the lambs and of course they count the sheep,

آنها بره‌ها را می‌شمارند و البته گوسفندها را می‌شمارند،

which is not

که کار

easy because quite often people will fall asleep.

آسانی نیست، زیرا اغلب مردم به خواب می‌روند.

So when you tally something,

بنابراین وقتی چیزی را حساب می‌کنید،

it is an old way of counting

یک روش قدیمی برای شمارش است

and quite often it is used still as a way of counting things.

و اغلب از آن به عنوان روشی برای شمارش چیزها استفاده می‌شود.

It is a very easy way, a very quick way of counting things,

این یک راه بسیار آسان است، یک روش بسیار سریع برای شمارش چیزها،

and then afterwards you can work out how many of those things there are.

و سپس می توانید تعداد زیادی از آن چیزها را محاسبه کنید.

So you can see there on the screen

بنابراین شما می توانید در آنجا بر روی صفحه نمایش مشاهده کنید که

a tally can be marked using lines.

می توان با استفاده از خطوط یک عدد را مشخص کرد.

Lines are drawn with one line

خطوط با یک خط کشیده می شوند

drawn through to signify five.

تا به معنای پنج باشند.

So you can see there on that piece of paper,

بنابراین می توانید ببینید که در آن تکه کاغذ،

someone is tallying.

کسی در حال محاسبه است.

And I will show you quickly here if I can find my piece of paper.

و اگر بتوانم تکه کاغذم را پیدا کنم سریعاً به شما نشان خواهم داد.

Where where has it gone?

کجا رفته؟

Where is my piece of paper?

تکه کاغذ من کجاست؟

I had a piece of paper a few minutes ago and now it's disappeared.

چند دقیقه پیش یک تکه کاغذ داشتم و الان ناپدید شده است.

Now I'm going to get angry.

الان دارم عصبانی میشم

So maybe if I am counting something, perhaps I will tally.

بنابراین شاید اگر چیزی را حساب کنم، شاید حساب کنم.

So I will count.

پس حساب خواهم کرد.

I will count.

من حساب خواهم کرد.

And every time I get

و هر بار که

to four,

به چهار برسم،

I will draw a line through it.

خطی از آن می کشم.

So every time I reach five, that is what I will do.

بنابراین هر بار که به پنج رسید، این کاری است که انجام خواهم داد.

And then afterwards I can add up all of those tallies

و سپس من می توانم همه آن آمارها را جمع کنم

and come to

و به

a total or result.

یک کل یا نتیجه برسم.

So there are many ways of doing that.

بنابراین راه های زیادی برای انجام آن وجود دارد.

I hope I show that clearly.

امیدوارم این را به وضوح نشان دهم.

I will show it again just to make sure.

فقط برای اطمینان دوباره آن را نشان خواهم داد.

So that is what it looks like when you tally something.

بنابراین وقتی چیزی را محاسبه می کنید به نظر می رسد.

If you are counting something,

اگر در حال شمارش چیزی هستید،

maybe lots of things that are the same, you will often use

شاید چیزهای زیادی یکسان باشند، اغلب از

tally

محاسبه

what is.

چیزی که هست استفاده می کنید.

Yes, the tally can also be a verb as well.

بله، شمارش می تواند یک فعل نیز باشد.

So tally is also to work out

بنابراین آمارگیری نیز برای کار کردن

the result or the answer you tally.

نتیجه یا پاسخی است که شما می نویسید.

You add up the amount,

شما مقدار،

the number of things you are looking at.

تعداد چیزهایی را که به آنها نگاه می کنید جمع کنید.

You can count on me.

می توانی روی من حساب کنی.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

This is what you've been waiting for.

این همان چیزی است که شما منتظر آن بودید.

Some idioms relating to numbers

برخی از اصطلاحات مربوط به اعداد

and also counting as well you can count on me.

و همچنین شمارش می توانید روی من حساب کنید.

This is often used to show that a person

این اغلب برای نشان دادن اینکه

can be trusted or relied on.

می توان به یک فرد اعتماد کرد یا به او تکیه کرد استفاده می شود.

To count on someone is to rely on

حساب کردن روی یک نفر یعنی تکیه کردن

or trust someone to be there for them.

یا اعتماد کردن به کسی که در کنارش باشد.

You can count on me to be here

می توانید روی من حساب کنید که هر هفته اینجا باشم و در

every week talking about the English language.

مورد زبان انگلیسی صحبت کنم.

So if you count on someone, or maybe of course

بنابراین اگر روی کسی حساب کنید، یا شاید

you can count on something happening, it means, you know it will happen.

بتوانید روی اتفاقی حساب کنید، به این معنی است که می دانید آن اتفاق خواهد افتاد.

You can count on it, you can trust it, you know it will happen.

می توانید روی آن حساب کنید، می توانید به آن اعتماد کنید، می دانید که این اتفاق خواهد افتاد.

You can count on it.

می توانید روی آن حساب کنید.

You can rely on that thing happening.

شما می توانید به اتفاق آن چیزی اعتماد کنید.

Here's another idiom

این یک اصطلاح دیگر است که

connected to numbers.

به اعداد متصل است.

Figure out if you figure out something, it means you are trying

بفهمید که اگر چیزی را کشف کردید، به این معنی است که سعی می کنید به این

to come to a conclusion why something happened.

نتیجه برسید که چرا اتفاقی افتاده است.

Or maybe you are working out some sort of equation using numbers.

یا شاید شما در حال کار کردن نوعی معادله با استفاده از اعداد هستید.

You figure

figure something out.

یه چیزی رو میفهمی

You are trying to come to a conclusion.

شما سعی می کنید به نتیجه برسید.

You are trying to find out why something happened.

شما سعی می کنید بفهمید چرا اتفاقی افتاده است.

Maybe your wife.

شاید همسرت

One day

یک روز

she packed her bags and left you and you don't know why.

چمدان هایش را بست و تو را ترک کرد و تو نمی دانی چرا.

So now you will have to figure out

بنابراین اکنون باید

the reason why she left you.

دلیل ترک شما را بیابید.

Maybe it was your bad cooking.

شاید بد آشپزی شما بوده

Maybe you didn't know how to cook and she decided to leave you.

شاید شما آشپزی بلد نبودید و او تصمیم گرفت شما را ترک کند.

Maybe you were lazy

شاید تنبلی کرده اید

and you never helped with the housework or something like that anyway,

و هرگز در کارهای خانه یا چیزی شبیه به آن کمک نکرده اید،

so if you figure out something, it means you are trying

بنابراین اگر چیزی را کشف کردید، به این معنی است که سعی می کنید

to work out why something happened,

علت وقوع اتفاقی را بررسی کنید،

to investigate something, to study something

چیزی را بررسی کنید، چیزی را مطالعه کنید که

you will often need to figure out.

اغلب باید بفهمید. .

It is a very common idiom used in English.

این یک اصطلاح بسیار رایج است که در انگلیسی استفاده می شود.

Here's another one as

we come towards the end of today's live stream,

در پایان پخش زنده امروز، یکی دیگر از این موارد وجود دارد،

your number is up

شماره شما برای

to be called in

تماس

or to reach the end of something.

یا رسیدن به پایان چیزی آماده است.

So in a few moments my number will be up

بنابراین چند لحظه دیگر شماره من تمام می شود

because it will be time to go.

زیرا زمان رفتن فرا رسیده است.

Also, if a person is about to die,

همچنین، اگر فردی در شرف مرگ است،

or maybe if they do die, you can say that their number was up.

یا شاید اگر بمیرد، می توان گفت که تعداد آنها افزایش یافته است.

He's gone.

او رفته است.

She's gone.

او رفته.

She's no more.

اون دیگه نیست

Her number was up

شماره او قرار بود

to be caught.

دستگیر شود.

Maybe the police catch you.

شاید پلیس شما را بگیرد.

Maybe you are trying to run away from the law and they catch you.

شاید شما سعی می کنید از قانون فرار کنید و آنها شما را بگیرند.

You can say that your number is up.

می توان گفت که شماره شما بالا رفته است.

They've got you. You.

آنها شما را گرفته اند. شما.

You must now face your punishment

اکنون باید با مجازات خود روبرو شوید

to be chosen for a certain job or a task.

تا برای شغل یا کار خاصی انتخاب شوید.

You can say that your number is up.

می توان گفت که شماره شما بالا رفته است.

It is your turn.

نوبت تو است.

Your number is up.

شماره شما بالاست

So quite often we can use

بنابراین اغلب ما می‌توانیم از

this particular phrase in many ways,

این عبارت خاص به روش‌های مختلفی استفاده کنیم،

but quite often we use it when we talk about coming to the end of something.

اما اغلب زمانی که در مورد پایان چیزی صحبت می‌کنیم از آن استفاده می‌کنیم .

Your number is up

تعداد شما تا

to be at sixes and sevens.

شش و هفت است.

If you are often at sixes and sevens,

اگر اغلب در شش و هفت سالگی هستید، به این

it means you are in a chaotic or confused state.

معنی است که در وضعیت آشفته یا گیج هستید.

Maybe you are rushing around in the morning

شاید صبح ها عجله دارید

and you have lots of things to do.

و کارهای زیادی برای انجام دادن دارید.

You are all sixes and sevens.

شما همه شش و هفت هستید.

I'm all six seasons sevens today.

من امروز هر شش فصل هفتم هستم.

I'm all

من همه

in a state of chaos or confusion.

در یک وضعیت آشفتگی یا سردرگمی هستم.

I have lots of things to do.

من کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.

Everything is happening. Me.

همه چیز در حال وقوع است. من

I am at six in sevens.

من شش در هفت هستم.

It's a very interesting phrase.

جمله بسیار جالبی است.

Another one for you.

یکی دیگر برای شما

This is something that we might use when we are buying

این چیزی است که ممکن است هنگام خرید

a large quantity of something.

مقدار زیادی از چیزی استفاده کنیم.

Bakers dozen.

نانوایان ده.

So this is normally done in a very humorous way or a funny way.

بنابراین این کار معمولاً به روشی بسیار طنز یا خنده دار انجام می شود.

So when we referred to a baker's dozen,

بنابراین وقتی به یک دوجین نانوا اشاره می کنیم، می

we are saying that we want something

گوییم که ما چیزی می خواهیم

that is a quantity of 13,

که یک مقدار 13 باشد،

not 12.

نه 12.

So quite often we look at one person as being 12.

بنابراین اغلب ما به یک نفر به عنوان 12 نگاه می کنیم.

So 12 of something can be described as a dozen.

بنابراین 12 از چیزی را می توان به عنوان یک دوجین توصیف کرد.

However, a baker's dozen is 13.

با این حال، یک دوجین نانوایی 13 است.

It is one extra.

یک عدد اضافی است.

So that is what we refer to when we talk about a baker's dozen.

بنابراین وقتی در مورد یک دوجین نانوا صحبت می کنیم به این اشاره می کنیم.

The quantity of 13.

تعداد 13.

I'll have a baker's dozen of cream cakes today

من امروز یک دوجین کیک خامه ای نانوایی خواهم داشت،

because I am feeling quite greedy.

زیرا من کاملاً حریص هستم.

We have three more, including this one

ما سه عدد دیگر داریم، از جمله این یک

numbers you see number two.

شماره که شماره دو را مشاهده می کنید.

dear.

عزیز

Number 202.

شماره 202.

Am I really doing this?

آیا من واقعاً این کار را انجام می دهم؟

I'm not really going to do this.

من واقعاً این کار را نمی کنم.

Well, I need some help from Mr.

خب، من به کمک آقای استیو نیاز دارم

Steve.

You see, if I do, if I do it, I need some help from Mr.

.

ببینید، اگر انجام دهم، اگر این کار را انجام دهم، به کمک آقای استیو نیاز دارم

Steve. If I can find if I can find it.

. اگر بتوانم پیدا کنم اگر بتوانم آن را پیدا کنم.

Where is it?

کجاست؟

Where is Mr.

Steve? On the toilet.

آقای

استیو کجاست؟ روی توالت.

I can't find it.

من نمی توانم آن را پیدا کنم.

Where is Mr. Steve? On the toilet. Gone.

آقای استیو کجاست؟ روی توالت. رفته.

It used to be here,

قبلا اینجا بود

but is it gone?

اما رفته؟

that's not very nice.

این خیلی خوب نیست.

I wanted to show you Mr.

من می خواستم به شما نشان دهم که آقای

Steve sitting on the toilet when we talk about number two,

استیو روی توالت نشسته است، زمانی که ما در مورد شماره دو صحبت می کنیم،

we are talking about going to the toilet

ما در مورد رفتن به توالت

for a poo.

برای استخر صحبت می کنیم.

Where is the nearest toilet?

نزدیکترین توالت کجاست؟

I really need a number two

من واقعاً به شماره دو نیاز دارم

when we say that, you mean

وقتی این را می گوییم، منظورت این است که

we need to go for a poopy time?

باید برای مدت زمان مدفوع برویم؟

Poo poo poo poo poo poo poo poo time.

وقت پو پو پو

I'm trying to find. Mr.. Where is it?

دارم سعی میکنم پیدا کنم آقا کجاست؟

Where is it?

کجاست؟

there it is. I found it.

ایناهاش. آن را پیدا کردم.

This is.

This is what I wanted to show earlier, and I couldn't find it.

این هست.

این همان چیزی است که قبلاً می خواستم نشان دهم، و نتوانستم آن را پیدا کنم.

This is what I wanted to show you.

این چیزی است که می خواستم به شما نشان دهم.

Yeah,

آره،

that is disgusting.

این منزجر کننده است.

I'm sorry about that.

درباره ی آن قضیه متاسفم.

I feel so guilty showing that, but

من خیلی احساس گناه می کنم که این را نشان می دهم، اما

I hope you're not too offended by it.

امیدوارم که شما خیلی از آن آزرده نشوید.

But there it is.

اما آنجاست.

If you go for a number two, it means you go for a puppy time.

اگر به دنبال شماره دو هستید، به این معنی است که برای یک توله سگ می روید.

Count me in.

Maybe a friend has invited you to a party or a meeting.

شاید یکی از دوستان شما را به مهمانی یا جلسه ای دعوت کرده باشد.

Or maybe some sort of gathering.

یا شاید نوعی گردهمایی.

You might say that you can count me in.

ممکن است بگویید که می توانید من را حساب کنید.

I want to do it.

من می خواهم این کار را انجام دهم.

I want to go there.

من میخواهم به آنجا بروم.

I want to be there with you.

من می خواهم آنجا با شما باشم.

You can count me in to express

شما می توانید برای ابراز

an interest in being involved in an activity,

علاقه به شرکت در یک فعالیت،

a certain type of activity.

نوع خاصی از فعالیت، من را حساب کنید.

Do you want to come to the party?

آیا می خواهید به مهمانی بیایید؟

Count me in.

من را حساب کنید.

And that is the reply.

و این پاسخ است.

That is the response.

این پاسخ است.

Do you want to come to my party?

آیا می خواهید به مهمانی من بیایید؟

Count me in.

من را حساب کن.

Yes, I want to go to your party.

بله، می خواهم به مهمانی شما بروم.

I want to go there and eat lots of lots of food.

من می خواهم به آنجا بروم و مقدار زیادی غذا بخورم.

Dance to the songs

رقص به آهنگ های

to go tend to the dozen.

رفتن به دوجین.

If you are doing something very fast, if you are doing something faster

اگر کاری را خیلی سریع انجام می دهید، اگر کاری را سریعتر

than it usually happens, maybe you are walking

از آنچه معمولاً اتفاق می افتد انجام می دهید، شاید

very quickly.

خیلی سریع راه می روید.

You can say that

می توان گفت که

your legs were going ten to the dozen.

پاهای شما ده به ده می شد.

They were going very fast because you were walking quickly.

آنها خیلی سریع می رفتند زیرا شما به سرعت راه می رفتید.

So if something goes ten to the dozen, it means it is going very quick,

بنابراین اگر چیزی به ده تا ده برسد، به این معنی است که بسیار سریع،

very fast, faster than it normally does.

بسیار سریع، سریعتر از حالت عادی پیش می رود. پس

So that's what it is.

همین است.

Tony asks about Roman numbers.

تونی در مورد اعداد رومی می پرسد.

Yes, well, that I will be honest with you.

بله، خوب، من با شما صادق خواهم بود.

That is a whole different story.

این یک داستان کاملا متفاوت است.

That is a whole new subject.

این یک موضوع کاملاً جدید است.

But we might talk about that another time.

اما ممکن است زمانی دیگر در مورد آن صحبت کنیم.

But you are right.

اما حق با شماست.

There are Roman numerals.

اعداد رومی وجود دارد.

They are old way of showing numbers,

آنها روشی قدیمی برای نشان دادن اعداد هستند،

quite often on very old clocks.

اغلب در ساعت های بسیار قدیمی.

You will see Roman numeral rolls

شما رول های اعداد رومی را

as a way of showing what time it is

به عنوان راهی برای نشان دادن زمان

with each hour and minute.

با هر ساعت و دقیقه خواهید دید.

Talking of time, it is almost time for me to say goodbye.

صحبت از زمان، نزدیک به زمان خداحافظی من است.

I have run out of time.

وقتم تمام شده

My number is up because it's time to go.

شماره من بالاست چون وقت رفتن است.

I hope you've enjoyed today's live stream.

امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید.

I hope you have enjoyed everything today,

امیدوارم امروز از همه چیز لذت برده باشید،

including my lovely red t shirt.

از جمله تی شرت قرمز دوست داشتنی من. اگر بخواهید

You will be able to buy this soon if you want one.

به زودی می توانید آن را بخرید .

You don't have to have one, but if you want one

لازم نیست یکی داشته باشید، اما اگر یکی را می خواهید

and maybe you can show off to your friends and neighbours, or even better,

و شاید بتوانید به دوستان و همسایگان خود نشان دهید، یا حتی بهتر از آن،

you can go around to their house and show your nice new English attic mug

می توانید به خانه آنها بروید و لیوان جدید انگلیسی اتاق زیر شیروانی خود را نشان دهید

and you can say that you are truly an English addict.

و می توانید این را بگویید. شما واقعا یک معتاد انگلیسی هستید

You will have an opportunity to get them very soon.

شما فرصتی خواهید داشت که خیلی زود آنها را دریافت کنید.

It is time to go, unfortunately.

وقت رفتن است متاسفانه

I know it's not very nice.

میدونم خیلی قشنگ نیست

I don't like leaving you.

من دوست ندارم تو را ترک کنم

I really wish I could stay here all day.

من واقعاً آرزو می کنم که می توانستم تمام روز را اینجا بمانم.

I wish I could stay here for the rest of the day till tomorrow.

کاش می توانستم بقیه روز را تا فردا اینجا بمانم.

Even I wish I could just stay all night.

حتی ای کاش می توانستم تمام شب را بمانم.

I wish I could stand here and talk to you for many, many hours.

کاش می توانستم اینجا بایستم و ساعت های بسیار زیادی با تو صحبت کنم.

But I don't think I can for two reasons my age.

اما به دو دلیل سنم فکر نمی کنم بتوانم.

And also I have a bad back.

و همچنین کمرم بد است.

Thank you for your company.

ممنون از همراهی شما

See you later.

بعدا میبینمت.

If you've like this and if it has been useful,

اگر این را دوست دارید و اگر مفید بوده است،

please give me a lovely light.

لطفاً یک نور دوست داشتنی به من بدهید.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

I will see you on Sunday.

یکشنبه میبینمت

I'm back with you on Sunday. For goodness sake.

من یکشنبه با شما برگشتم به خاطر خدا

You can't keep me off the internet.

شما نمی توانید من را از اینترنت دور نگه دارید.

I'm back on Sunday. Mr.

من یکشنبه برگشتم آقای

Steve will be with us on Sunday.

استیو یکشنبه با ما خواهد بود.

Hopefully he will not be having a number two,

امیدوارم او شماره دو نداشته باشد،

I hope and I will see you as well on Sunday.

امیدوارم و یکشنبه شما را نیز می بینم .

Don't forget the time 2 p.m.

ساعت 2 بعد از ظهر را فراموش نکنید.

UK time is when I'm back with you.

زمان انگلستان زمانی است که من با شما برگشتم.

And of course, until the next time we meet here, you know what's coming next.

و البته، تا دفعه بعد که در اینجا ملاقات می کنیم، می دانید که چه اتفاقی می افتد. از

Enjoy the rest of your Wednesday.

بقیه روزهای چهارشنبه خود لذت ببرید.

Have a super duper day.

روز فوق العاده ای داشته باشید

Whatever it is you are doing, go out, enjoy the day.

هر کاری که انجام می دهید، بیرون بروید، از روز لذت ببرید. هنگامی که در میان نسل بشر قدم می زنید،

Keep that smile upon your face as you walk amongst the human race.

آن لبخند را بر لبان خود نگه دارید .

And of course,

و البته

the final word is always the same

حرف آخر همیشه همین است

buy my mug.

لیوان من را بخر. تا

Ta ta for now.

تا فعلا