Losing your mind + other things / English Addict - eXtra / LIVE Learning and Chat / 10th Nov 2021

oh now look at that

اوه حالا ببین

there it is

که اینجا

autumn

پاییز است،

england right now it's a beautiful day it really  does feel like autumn is in the air yes we are  

انگلستان همین الان، روز زیبایی است، واقعاً احساس می‌کنم پاییز در هوا است، بله،

back once again for our special midweek edition  of english addict and as usual it is coming to  

ما دوباره برای نسخه ویژه اواسط هفته معتاد انگلیسی خود بازگشته‌ایم و طبق معمول به

you live from the birthplace of the english  language which just happens to be england

شما می‌رسد زادگاه انگلیسی زبان که اتفاقاً انگلیس است

here we go again hi everybody this is mr duncan  in england how are you today are you okay  

اینجا دوباره می‌رویم سلام به همه این آقای دانکن است در انگلیس امروز چطوری

i hope so are you happy i hope you are feeling  happy today i hope all those blues have  

خوب هستید   امیدوارم خوشحال باشید امیدوارم امروز احساس شادی کنید امیدوارم همه آن بلوزها داشته باشند

flown away there is no need to feel blue  or down because we are here together again  

فرار کردم، نیازی نیست احساس آبی بودن یا ناراحتی داشته باشی ، زیرا ما دوباره اینجا با هم هستیم

live on youtube yes we are back i hope  your week has been good it's been okay  

زنده در یوتیوب بله، ما برگشتیم، امیدوارم هفته شما خوب بوده باشد، خوب بوده است

here uh all i will say is i have had the  most incredibly busy week i'm doing lots of  

اینجا اوه تنها چیزی که می خواهم بگویم این است که  فوق العاده شلوغ ترین هفته را داشته ام. من کارهای زیادی

things at the moment behind the scenes i won't  give too much away but i will give you a clue  

را در حال حاضر پشت صحنه انجام می دهم، خیلی چیزها را تقدیم نمی کنم، اما به شما سرنخی

my studio has had some changes even though i  know you can't see the changes because i've  

خواهم داد   استودیوی من تغییراتی داشته است، حتی اگر می دانم که نمی توانید تغییرات را ببینید زیرا

hidden them very carefully they are hidden away  but there are some changes and the reason why  

آنها را پنهان کرده ام. با احتیاط زیاد پنهان می شوند ب برخی تغییرات وجود دارد و دلیل اینکه

i've made some changes in my studio is because  i'm doing some filming that's all i'm saying  

من تغییراتی را در استودیوی خود ایجاد کرده‌ام این است که دارم فیلمبرداری می‌کنم و این تمام چیزی است که می‌گویم

i've been doing a lot of filming in this studio  that's all i'm saying i'm saying nothing else but

من در این استودیو فیلم‌برداری زیادی انجام می‌دهم  این همه چیزی است که می‌گویم من هیچ چیز دیگری نمی گویم اما

no no nothing else i'm giving nothing else away  you'll have to wait and see what is going on  

نه هیچ چیز دیگری من چیزی نمی دهم. شما باید منتظر بمانید و ببینید

in this room so my name is mr duncan  you can call me duncan if you want  

در این اتاق چه خبر است تا اسم من آقای دانکن است. اگر می خواهید می توانید من را دانکن صدا

you don't you don't have to call me anything  you can just point at me and make strange noises

کنید. مجبور نیستی با من تماسی بگیری، فقط می‌توانی به من اشاره کنی و صداهای عجیبی در بیاوری

who's that who is it who is  that strange man looking at me  

، آن مرد غریبه کیست که

through my internet device well my  name is duncan i talk about english  

از طریق دستگاه اینترنتی من به من نگاه می‌کند، خوب نام من دانکن است، من انگلیسی صحبت

i like english very much you might say that  i am one of these or maybe one of those  

می‌کنم. من انگلیسی را خیلی دوست دارم خیلی ممکن است بگویید که من یکی از اینها یا شاید یکی از آن

english addict i am one of those definitely and  i have a feeling that you might as well so there  

معتادان انگلیسی هستم، قطعاً یکی از آن‌ها هستم و احساس می‌کنم که شما نیز ممکن است، بنابراین

are the introductions yes we have made it all the  way to the middle of another week because it is

مقدمه‌هایی وجود دارد، بله، ما تا میانه راه را طی کردیم. یک هفته دیگر چون

wednesday

چهارشنبه است،

we have made it to wednesday and i hope your  week is going as well as it possibly can i really  

ما آن را به چهارشنبه رساندیم و امیدوارم هفته شما پیش برود خوب و احتمالاً می‌توانم واقعاً

really hope it is a good one so we have the live  chat yes it would not be english addict without  

واقعاً امیدوارم که خوب باشد، بنابراین ما چت زنده را داریم، بله، بدون

you on the live chat so welcome everyone it's nice  to have you back can i first of all say thank you  

شما در چت زنده معتاد انگلیسی نمی‌شود، بنابراین به همه خوش آمدید، خوشحالم  می‌توانم اول از همه تشکر کنم شما

very much for your messages concerning mr steve  he wasn't very well hit the weekend despite that  

خیلی به خاطر پیام‌هایتان در مورد آقای استیو، او آخر هفته خیلی خوب نبود، با وجود این،

he did actually appear on my live chat on sunday  but he wasn't very well so he went to have a  

او در واقع یکشنبه در چت زنده من ظاهر شد، اما حالش خیلی خوب نبود، بنابراین

lie down on sunday afternoon that is where he  disappeared to he wasn't in a very good mood  

بعدازظهر یکشنبه رفت تا دراز بکشد. جایی که او ناپدید شد، حال و هوای خوبی نداشت.

i will be honest with you he was not feeling  great on sunday that is all i'm saying  

من با شما صادق خواهم بود، او در یکشنبه احساس خوبی نداشت، این تنها چیزی است که

i'm not saying anything else  but no steve was not happy  

می‌گویم   من هیچ چیز دیگری نمی‌گویم، اما نه استیو خوشحال نبود.

he was not feeling very well you know what  it's like when you feel ill when you feel  

او احساسی نداشت خیلی خوب می‌دانی وقتی احساس بیماری می‌کنی چه حالی می‌کنی وقتی احساس می‌کنی

under the weather when you feel off colour  oh i like that one if you feel off colour  

زیر آب و هوا هستی وقتی احساس رنگی می‌کنی. آه من آن یکی را دوست دارم اگر احساس

maybe you feel unwell a little sick maybe  you have a fever maybe you have a pain  

بی‌رنگی می‌کنی، شاید کمی احساس ناخوشی می‌کنی، شاید تب می‌کنی، شاید هم درد می‌کشی

in your tummy maybe you have a headache maybe  you are feeling dizzy maybe you have all of those  

. شکم شما شاید سردرد دارید شاید احساس می کنید سرگیجه شاید شما همه این

things in which case i would go to the doctors  as quickly as you can if you don't mind me saying  

چیزها را دارید که در این صورت من می‌توانم در سریع‌ترین زمان ممکن به پزشک مراجعه کنم، اگر بدتان نمی‌آید که بگویم وقتی کمی احساس ناخوشی می‌کنید

it's not nice being under the weather off  colour when you feel a little sick unwell

خوب نیست که زیر آب و هوا

you are feeling under the weather you are not  feeling well it can make you quite miserable and  

باشید. آب و هوا که احساس خوبی ندارید می تواند شما را بسیار بدبخت کند و

that is what was happening to mr steve on sunday  when he went to have a lie down on the bed but  

این همان چیزی است که برای آقای استیو در روز یکشنبه اتفاق افتاد وقتی که او رفت تا روی تخت دراز بکشد اما

he is okay he's okay now he's upstairs at the  moment working busily he's working very hard  

او خوب است حالا خوب است او در طبقه بالاست در حالی که مشغول کار است. خیلی سخت در

upstairs just like mr steve often does  i wonder who was first on today's live  

طبقه بالا کار می‌کنم، درست مثل آقای استیو. نمی‌دانم چه کسی در چت زنده امروز اولین نفر بود.

chat oh very interesting the champion has returned

اوه خیلی جالب است که قهرمان بازگشته

is it good enough to deserve a fancy  pants i'm not sure we will see but  

است، آیا به اندازه کافی خوب است که سزاوار یک شلوار شیک باشد، مطمئن نیستم که ببینیم، اما

a round of applause is coming your way vitesse  guess what you are first on today's live chat

یک دور تشویق در راه است. شما در چت زنده امروز اولین نفر را حدس بزنید. خیلی

well done vtes you are first on the live chat  today nice to see so many people here during  

خوب است. شما اولین نفر در چت زنده هستید امروز خوشحالم که افراد زیادی را اینجا در

the week i know lots of you have other things to  do because you are busy bees out there in youtube  

طول هفته می‌بینم. که در یوتیوب

land but it's nice to see you here anyway  it's good to have you back where you belong  

فرود آمد اما به هر حال خوشحالم که شما را اینجا می بینم خوشحالم که به جایی که تعلق دارید برگشته اید

hello also to mohsen mohsen you were pipped  to the post if you are pipped to the post  

سلام به محسن محسن هم شما به این پست پیپ زده اید اگر به پست پیپ زده

it means you have been beaten by a very  short distance just pipped to the post  

اید   این بدان معناست که شما با فاصله بسیار کوتاهی کتک خورده اید. به پست

so unfortunately vytas first and then we have  mohsen in second place pipped to the post just  

بنابراین متاسفانه ابتدا vytas و سپس ما محسن را در جایگاه دوم قرار دادیم و به پست رسیدیم

beaten just slightly ahead vitas was just in front  we also have oh beatriz is here hello beatrice  

فقط کمی جلوتر بودیم ویتا دقیقاً جلوتر بود ما همچنین داریم اوه بیت‌ریز اینجاست سلام بئاتریس

nice to see you back where you belong here on  the live chat we also have maria we also have oh

خوشحالم که تو را به جایی که به آن تعلق داری می‌بینم در پخش زنده ما همچنین ماریا داریم ما هم داریم اوه

here it comes luis mendes is here today very  nice to see you back as well we also have monisa  

اینجا می آید لویس مندز امروز اینجاست خیلی خوشحالم که برگشتم و همچنین ما مونیسا

zuzika sandra mary hello mary moon mary moon  says hello from italy can i say a big special  

داریم   zuzika sandra mary hello mary moon mary moon می گوید سلام از ایتالیا می توانم یک سلام ویژه بزرگ

hello to italy nice to see you back or here if it  is your first time we also have oh we have claudia  

به ایتالیا بگویم   خوشحالم که دوباره شما را می بینم یا اینجا را می بینم اگر اولین بار است که ما هم داریم اوه ما کلودیا

it is claudia they call her claudia in argentina  nice to see you back as well where you belong

داریم   این کلودیا است که او را کلودیا در آرژانتین صدا می زنند خوشحالم که شما را می بینم به جایی که به آن تعلق دارید،

who else is here today let's have  a look oh very interesting we have

چه کسی امروز اینجاست. خیلی جالب است ما

marwah or should i say marwah marwah

مروه داریم یا باید بگویم مروه مروه

i think you enjoyed that i did  anyway and we also have oh there's

فکر می کنم شما از کاری که من انجام دادم لذت بردید  به هر حال ما هم داریم اوه،

i don't know what that was hello oyem oim  mr oim oim nice to see you back as well  

نمی دانم چه بود سلام اویم اویم آقای اویم اویم خوشحالم که دوباره شما را می بینم

we also have who else is here mega hello  mega car who says hello so if you are pipped  

ما همچنین کسانی را داریم که other here اینجا مگا سلام مگا ماشینی است که سلام می‌گوید، بنابراین اگر شما تندرو

yes you can be pipped pipped just in  front so when you think of something small  

هستید   بله، می‌توانید درست از جلو پیپ بزنید، بنابراین وقتی به چیزی کوچک

something very small a very short distance you  have been picked to the post or pipped at the post  

چیز بسیار کوچکی در فاصله بسیار کوتاه فکر می‌کنید  به پست انتخاب شده‌اید یا در پست مورد نظر قرار گرفته‌اید.

as well you can say it like that as well so there  is a lot of speculation as to what i've been doing  

همچنین می توانید آن را همینطور بگویید، بنابراین حدس و گمان های زیادی در مورد کاری که من انجام

this week i've been busy in this studio i seem to  have spent so much time this week in the studio

داده ام وجود دارد.

for various reasons and guess what i'm going to  be i'm going to be spending a lot more time today  

دلایل و حدس بزنید که قرار است چه کار کنم.

tomorrow and also on friday as well in this studio  

امروز و همچنین جمعه وقت بیشتری را در این استودیو

doing lots of things hello  avani watching in brazil  

می گذرانم.

hello brazil how are you today are you feeling  okay i really hope you are luca also we have

بسیار خوب، من واقعا امیدوارم که شما لوکا باشید، همچنین ما این

evani did i say hello to ivany i don't think i did  

کار را انجام دادیم من به ایوانی سلام می‌کنم، فکر نمی‌کنم انجام دادم

hello to you as well nice to see you here today  we are talking about the subject of loss losing  

به شما هم سلام کردم خوشحالم که امروز شما را اینجا می‌بینم ما در مورد موضوع از دست دادن صحبت می‌کنیم

things you might lose something this morning  i was looking for something in my studio  

چیزهایی که ممکن است امروز صبح چیزی را از دست بدهید من در استودیوی خود به دنبال چیزی می‌گشتم

something i really needed a very simple object  but something that i really needed to to set up

چیزی که واقعاً من به یک شی بسیار ساده نیاز داشتم اما چیزی که واقعاً به آن نیاز داشتم تا

in this studio one of my cameras very  simple little piece of metal nothing too  

یکی از دوربین‌هایم را در این استودیو تنظیم کنم، یک قطعه فلزی بسیار ساده، هیچ چیز

complicated but i could not find it anywhere  i was looking in my cupboards in my storage  

پیچیده‌ای نیست، اما من آن را در جایی پیدا نکردم فکر می‌کردم در کمدهایم در قسمت‌های ذخیره‌سازی‌ام جستجو

areas i thought i might have to go into the  attic to have a look fortunately i didn't but i  

می‌کردم. شاید مجبور شوم به اتاق زیر شیروانی بروم تا نگاهی بیندازم، خوشبختانه این کار را نکردم، اما

looked everywhere isn't it annoying when  you lose something and you can't find it  

همه جا را نگاه کردم، آیا وقتی چیزی را گم می‌کنید و نمی‌توانید آن را پیدا کنید آزاردهنده نیست

and quite often it is at a moment when you really  need it maybe you are about to leave the house  

و اغلب اوقات در لحظه‌ای است که واقعاً به آن نیاز دارید. شاید می‌خواهید از خانه خارج شوید

maybe you are about to go to work and suddenly  you realize you haven't got your house keys or  

شاید می‌خواهید به سر کار بروید و ناگهان متوجه می‌شوید که کلید خانه

the keys to your car and then suddenly you can't  find them anywhere so you are looking around the  

یا  کلید ماشین خود را ندارید و سپس ناگهان نمی‌توانید آنها را در جایی پیدا کنید، بنابراین به اطراف نگاه می‌کنید.

house you look in the cupboard you look in all  of the places where you normally leave your keys  

خانه ای که در آن نگاه می کنید به تمام مکان‌هایی که معمولاً کلیدهایتان را

and they are not there you go upstairs you  look in the toilet not not in the toilet  

می‌گذارید نگاه می‌کنید و آن‌ها آنجا نیستند، به طبقه بالا می‌روید ، به توالت نگاه می‌کنید نه در توالت

not actually inside the toilet but in the area  where the toilet is or maybe the bathroom it can  

نه در واقع داخل توالت، بلکه در قسمتی که توالت یا شاید حمام است. این ممکن است

happen so sometimes when you lose an item or you  mislay something that you can't find sometimes  

اتفاق بیفتد، بنابراین گاهی اوقات وقتی یک مورد را گم می‌کنید یا چیزی را که نمی‌توانید پیدا کنید به اشتباه می‌فرستید، گاهی

it turns up in a very unusual place so i lost  something this morning i couldn't find it anywhere  

اوقات در یک مکان بسیار غیرعادی ظاهر می‌شود، بنابراین من چیزی را امروز صبح گم کرده‌ام، نمی‌توانم آن را در جایی پیدا کنم

and after hunting all around the studio and  then i started to open boxes that i haven't  

و بعد از شکار در اطراف استودیو و سپس شروع به باز کردن جعبه‌هایی کردم که مدت‌هاست

opened for ages and then i look in my drawers  where there is lots of junk and then i start  

باز نکرده‌ام و سپس به کشوهایم نگاه می‌کنم، جایی که آشغال‌های زیادی وجود دارد و سپس شروع می‌کنم

moving all of the junk out of the drawers and as  time goes by i begin to become more irritated and  

همه آشغال‌ها را از کشوها بیرون می‌آورم و با گذشت زمان، بیشتر می‌شوم. عصبانی و

annoyed by the fact that i can't find the thing  i'm looking for it drives me absolutely crazy  

آزار از این واقعیت که نمی‌توانم چیزی را که دنبالش می‌کنم پیدا کنم، من را کاملا دیوانه می‌کند

eventually so this particular story does  have a happy ending eventually i did find it  

در نهایت بنابراین این داستان خاص پایان خوشی دارد، در نهایت آن را پیدا کردم

but i was looking all over the place i  was searching right through this room  

اما همه جا را که جستجو می‌کردم جستجو می‌کردم راست thr اوه این اتاق

i had every drawer every cupboard every space  i was at one point i was on my hands and knees  

من همه کشوها را داشتم، هر کمد در هر فضایی  در یک نقطه بودم، روی دست و

not for the first time today i can tell  you so it is very annoying when you  

زانو بودم   امروز برای اولین بار نیست که می‌توانم به شما بگویم، بنابراین بسیار آزاردهنده است وقتی

lose something something just vanishes it  seems to disappear into thin air by the way  

چیزی را گم می‌کنید، چیزی فقط ناپدید می‌شود. به نظر می‌رسد در آن ناپدید می‌شود. به هر حال،

that particular phrase was created by shakespeare  shakespeare william shakespeare created the phrase  

آن عبارت خاص توسط شکسپیر ایجاد شد.

the phrase when something disappears all of a  sudden it vanishes into thin air oh very nice  

oh we have some questions coming through  very nice oh by the way hello udom udom  

udom   خوشحالم که برگشتید

nice to see you back watching in  bangkok nice to see you back as well

و در بانکوک تماشا می‌کنید خوشحالم که برگشتید و همچنین

mega asks mr duncan are you on any other social  media platform other than youtube like instagram  

مگا از آقای دانکن می‌پرسد آیا در پلتفرم رسانه اجتماعی دیگری غیر از یوتیوب مانند اینستاگرام

or facebook yes i do have a facebook page with  lots and lots of people following me on there  

یا فیس‌بوک هستید بله، من یک صفحه فیس بوک دارم که افراد زیادی مرا دنبال می‌کنند در آنجا

so yes i do have that let's have a  look i might actually if i am careful  

پس بله من دارم که بیایید نگاهی بیندازیم، ممکن است اگر دقت کنم

let's have a look can i find it

بیایید نگاهی بیندازیم آیا می‌توانم آن را پیدا کنم

where you can find my email address first of  all i will put my email address on the screen  

جایی که می‌توانید آدرس ایمیل من را پیدا کنید قبل از هر چیز  من خواهم گذاشت آدرس ایمیل من روی صفحه نمایش

first of all for those who are  interested so there is my email address

اول از همه برای کسانی که علاقه مند هستند، آدرس ایمیل من وجود دارد

and for those who missed it  

و برای کسانی که آن را از دست داده اند

here is my facebook page as well for  those who did not see it earlier or now

اینجا صفحه فیس بوک من است و همچنین برای کسانی که قبلاً یا اکنون آن را ندیده اند

and there it was so now you know so  i do have a facebook page i also have

و آنجا بود که اکنون شما بنابراین می دانم  من یک صفحه فیس بوک دارم، من همچنین

i do have instagram however i will be  honest i don't use it very often and  

اینستاگرام دارم، اما صادقانه می گویم که اغلب از آن استفاده نمی کنم و

you know what i'm going to say next i don't  use it because i'm not an attractive young girl  

شما می دانید که بعداً چه می خواهم بگویم، من از آن استفاده نمی کنم زیرا از آن استفاده نمی کنم یک دختر جوان جذاب

or a teenager or a millionaire  showing off their private jet

یا یک نوجوان یا یک میلیونر که جت شخصی خود را نشان می‌دهد که

rolling around on a bed covered with  hundred dollar bills unfortunately i'm not  

روی تختی پوشیده از اسکناس‌های صد دلاری غلت می‌زند، متأسفانه من

one of those people i'm not that glamorous a lot  of people think oh mr duncan being on youtube  

از آن دسته افرادی نیستم که آنقدرها هم جذاب نیستم، بسیاری از مردم فکر می‌کنند آقای دانکن در حال سوار شدن است. یوتیوب

and you you are you are so big on youtube you  must have you must have such a glamorous life  

و شما هستید، آنقدر در یوتیوب هستید که باید داشته باشید، باید چنین زندگی پر زرق و برقی داشته باشید

can i just say my life is not glamorous this  morning i was i was checking to make sure that  

آیا می توانم بگویم زندگی من پر زرق و برق نیست امروز صبح داشتم بررسی می کردم تا مطمئن شوم که

all of the refuse was put into my refuse  bin and i had to wrap everything up all  

همه زباله ها در زباله های من ریخته شده است. سطل و من مجبور شدیم همه چیز را

of the stinky rubbish had to be wrapped  up and then i put it into my refuse bin  

از زباله های بدبو جمع کنیم باید بسته می‌شد و سپس آن را در سطل زباله‌ام می‌گذاشتم

so there is my glamorous life i don't have anyone  doing that for me sometimes i have to do really  

تا زندگی پر زرق و برق من وجود داشته باشد.

awful things things that are not glamorous  like washing mr steve's underpants oh dear  

it's terrible the things i have to go through so  no i am not a regular contributor on instagram  

چیزهایی که باید پشت سر بگذارم وحشتناک است، بنابراین نه، من یک مشارکت‌کننده معمولی در اینستاگرام

i don't post my instas oh mr duncan very nice oh  very trendy very very very up-to-date so i don't  

نیستم   من اینستاهای خود را پست نمی‌کنم، اوه آقای دانکن، خیلی خوب، اوه بسیار شیک، بسیار بسیار به‌روز، بنابراین

i i have an instagram but i don't insta very  often i don't do it very often so now you know

من ندارم   من یک اینستاگرام اما من خیلی زیاد اینستا نمی‌کنم، اغلب این کار را انجام نمی‌دهم، بنابراین حالا می‌دانید که

vitoria says i am always losing lots of  things because i am very distracted but  

ویتوریا می‌گوید من همیشه چیزهای زیادی را از دست می‌دهم، زیرا حواسم بسیار پرت است، اما

fortunately they are normally things of little  importance oh i like that phrase by the way  

خوشبختانه آنها معمولاً چیزهای کمی اهمیت دارند، اوه من این عبارت را دوست دارم روش

something of little importance something that is  not crucial something that is trivial it is not  

چیزی کم اهمیت چیزی که حیاتی نیست چیزی که پیش پا افتاده است

important it is trivial it is of no importance so  maybe you lose something i am always losing spoons

مهم نیست، بی اهمیت است، اهمیتی ندارد بنابراین شاید شما چیزی را از دست می دهید که من همیشه قاشق را از دست می دهم، می

i know what you're going to say mr  duncan that uh that sounds a bit weird  

دانم چه می خواهید بگویید آقای دانکن که اوه کمی عجیب به نظر می رسد

you're weirdo you're weird man well when  i say spoons i mean the small spoons  

تو عجیبی تو مرد عجیبی وقتی می‌گویم قاشق‌ها منظورم قاشق‌های کوچکی است

that i use for stirring my tea but quite  often i lose them i can't find them anywhere  

که برای هم زدن چایم استفاده می‌کنم، اما اغلب گم می‌کنم آنها را جایی پیدا نمی‌کنم

and sometimes they are hiding at the back of the  drawer so when you are opening and closing the  

و گاهی اوقات پشت در کشو پنهان می‌شوند. بنابراین وقتی در کشو را باز و بسته می‌کنید،

drawer sometimes the small spoons the teaspoons  will move around and they will become hidden  

گاهی قاشق‌های کوچک، قاشق‌های چای‌خوری حرکت می‌کنند و پنهان می‌شوند،

so quite often i will lose the teaspoons and i can  never find one i can never find a clean teaspoon  

بنابراین اغلب قاشق‌های چای‌خوری را گم می‌کنم و هرگز نمی‌توانم یکی را پیدا کنم، هرگز نمی‌توانم یک قاشق چای‌خوری تمیز پیدا

it's one of those strange mysteries in life  

کنم. این یکی از آن اسرار عجیب است. در زندگی

so i am often losing things i will put  something down and then a few moments later

بنابراین من اغلب چیزهایی را از دست می‌دهم، چیزی را زمین می‌گذارم و چند لحظه بعد نمی‌دانم

i will have no idea where it is the other night  you might not believe this but the other night i  

آن شب کجاست  شاید باور نکنی، اما شب دیگر

lost a cup of tea i lost it i couldn't find it mr  steve gave me a cup of tea and then i was walking  

یک فنجان چای را گم کردم، آن را از دست دادم، نتوانستم پیداش کن آقای استیو یک فنجان چای به من داد و بعد

around with it in my hand i put it down somewhere  and then a few minutes later i i suddenly realized  

با آن در دستم راه می رفتم، آن را در جایی گذاشتم و چند دقیقه بعد ناگهان

i didn't have my cup of tea and i couldn't find  it how do you lose a cup of tea mr duncan that  

متوجه شدم   فنجان چایم را نداشتم و نمی توانستم. پیدا کنید چگونه یک فنجان چای را از دست می دهید آقای دانکن

seems very strange that seems like a very strange  thing to do there there might be something wrong  

خیلی عجیب به نظر می رسد، کاری بسیار عجیب به نظر می رسد ، ممکن است

with you you might want to go and see the doctor  thank you very much for that advice very nice

مشکلی برای شما پیش آمده باشد، ممکن است بخواهید بروید و به پزشک مراجعه کنید

some lovely jokes coming through as  well on the live chat i don't know why  

.

i don't know why suddenly we are telling jokes  but i will read them later i'm not quite sure  

نمی‌دانم چرا   نمی‌دانم چرا ناگهان جوک می‌گوییم، اما بعداً آنها را می‌خوانم، کاملاً مطمئن نیستم

oh that's interesting claudia says small spoons  usually go in the dustbin with my pot of yogurt  

اوه جالب است کلودیا می‌گوید قاشق‌های کوچک معمولاً با ظرف ماست من در سطل زباله می‌روند

that is brilliant because that i've  done that in the past i have actually  

عالی است زیرا من این کار را در گذشته انجام داده‌ام، در واقع

don't tell mr steve this because if mr steve  finds out he will be so angry i have thrown  

این را به آقای استیو نگو، زیرا اگر آقای استیو بفهمد خیلی عصبانی است، قاشق‌های

teaspoons away as well so yes i've done it so i've  also thrown small teaspoons they're very small you  

چای‌خوری را دور انداخته‌ام، بنابراین بله، این کار را انجام داده‌ام، بنابراین کوچک هم انداخته‌ام. قاشق‌های چای‌خوری خیلی کوچک هستند که

see and sometimes when you're eating yogurt or  maybe if you have a teaspoon on a large plate  

می‌بینید و گاهی وقتی در حال خوردن ماست هستید یا شاید اگر یک قاشق چای‌خوری در یک بشقاب بزرگ

but you have some some tissue paper and then you  throw it all away into the bin and sometimes you  

دارید اما مقداری دستمال کاغذی دارید و سپس همه آن را داخل سطل می‌اندازید و گاهی اوقات

will throw away your lovely spoons as well so it  has happened to me i think that is something that  

دور می‌اندازید. قاشق‌های دوست‌داشتنی شما را نیز دارد، بنابراین h من فکر می‌کنم این چیزی است که

happens a lot somewhere in the world there  is there is a huge mountain of teaspoons  

در جایی از دنیا زیاد اتفاق می‌افتد، کوه عظیمی از قاشق‌های چای‌خوری وجود دارد

from all the teaspoons that people have  thrown away around the world i think so

از همه قاشق‌های چای‌خوری که مردم دور دنیا دور ریخته‌اند، فکر می‌کنم بنابراین

ricardo says sometimes some things i only lose  once but then nothing is the same for example  

ریکاردو گاهی بعضی چیزها را می‌گوید که من فقط یک بار از دست می‌دهم. پس هیچ چیز مثل هم نیست مثلاً

innocence ah you lose your innocence we  often think of childhood as being a time  

معصومیت آه، معصومیت خود را از دست می‌دهی، ما اغلب دوران کودکی

when you don't know the reality of life or the  the realities of of living in this modern world  

را زمانی می‌دانیم که واقعیت زندگی یا واقعیت‌های زندگی در این دنیای مدرن را

whenever it is because whenever you are alive  it is always modern have you noticed that  

نمی‌دانی. زنده همیشه مدرن است آیا متوجه شده‌اید که

so maybe people living in the dark ages or  the middle ages they must have been really  

پس شاید افرادی که در قرون تاریک یا  در میانسالی زندگی می‌کنند، واقعاً

satisfied with themselves they were  probably walking around having a poop  

از خودشان راضی بوده‌اند، احتمالاً

in the street and they were probably thinking well  what a what a great time to be alive here we are  

در خیابان با مدفوع راه می‌رفتند و احتمالاً خوب فکر می‌کردند که چه چیزی زمان بسیار خوبی برای زنده بودن اینجا

of course they didn't know it was the middle  ages they didn't decide that oh this period of  

هستیم   البته آنها نمی دانستند که در دوران میانسالی آنها تصمیم نداشتند که آه، این دوره

time that we're living in now will be called  the middle ages they didn't know that you see  

زمانی که اکنون در آن زندگی می کنیم ، mi نامیده شود. قرون وسطی نمی دانستند که شما می بینید

and i don't know if it was dark or how dark  it was but the middle ages or the dark ages  

و من نمی دانم که آیا تاریک بود یا چقدر تاریک بود، اما قرون وسطی یا قرون تاریک

would have appeared to be modern to the people  living in that time so just like now you see  

برای مردمی که در آن زمان زندگی می کردند مدرن به نظر می رسید، درست مثل الان. می بینید

so now we think the world we live in is amazing  isn't this amazing but a hundred years from now  

بنابراین اکنون ما فکر می کنیم دنیایی که در آن زندگی می کنیم شگفت انگیز است  اینقدر شگفت انگیز نیست، اما صد سال بعد

people will be looking back at this time that  we are living in now and they will say oh those  

مردم به این زمان که ما اکنون در آن زندگی می کنیم به گذشته نگاه می کنند و می گویند آهای آن

poor people oh what a shame oh do you remember  a hundred years ago in 2021 oh everyone was so  

بیچاره ها وای چه شرم آور اوه یادت هست صد سال پیش در سال 2021 آه همه خیلی

miserable oh i'm so glad that i'm living in the  22nd century i'm so glad i don't i don't like the  

بدبخت بودند آه من خیلی خوشحالم که در قرن بیست و دوم زندگی می کنم خیلی خوشحالم که دوست ندارم

21st century no no i i think i prefer living in  the 22nd century apparently people in the early  

قرن بیست و یکم را دوست ندارم نه نه من فکر می کنم ترجیح می دهم در قرن 22 زندگی کنم، ظاهراً مردم در اوایل

2000s they had a terrible life they did their  computers were so slow and everything was so bad

دهه 2000 زندگی وحشتناکی داشتند که انجام می دادند، رایانه هایشان بسیار کند بود و همه چیز بسیار بد بود،

so i think that's what happened you see so we are  alive now we are enjoying the world and we think  

بنابراین فکر می کنم این همان چیزی است که می بینید، بنابراین ما اکنون زنده هستیم و از دنیا لذت می بریم و ما فکر می‌کنیم

everything is so modern and fantastic and it  is when you compare it to a hundred years ago  

همه چیز بسیار مدرن و خارق‌العاده است و وقتی آن را با صد مورد مقایسه می‌کنیم سال‌ها پیش

but a hundred years from now wow i think i  think it's going to be amazing sadly i won't  

اما صد سال بعد وای، فکر می‌کنم فکر می‌کنم شگفت‌انگیز خواهد بود، متأسفانه

be here to see it but i'm sure it will  be super duper i'm pretty sure it will  

اینجا نخواهم بود تا آن را ببینم، اما مطمئن هستم که فوق‌العاده احمقانه خواهد بود، کاملاً مطمئن هستم که خواهد شد

so our subject today is losing things you might  lose your keys have you ever lost money oh

بنابراین موضوع امروز ما این است از دست دادن چیزهایی که ممکن است کلیدهای خود را گم کنید آیا تا به حال پول از دست داده اید آه

of all the things of all the things in the world  that you could lose money have you ever lost money  

از همه چیزهای همه چیز در جهان که ممکن است پول را از دست بدهید آیا تا به حال پول از دست

it is the worst feeling in the world i've done  it a couple of times not big amounts just small  

داده اید   این بدترین احساس در جهان است که من این کار را انجام داده ام. مقدار

amounts of money but i've dropped money on the  floor and then realized later that i've dropped it  

زیادی پول نیست، فقط مقدار کمی پول، اما من پول را روی زمین انداخته ام و بعداً متوجه شده ام که آن

it was gone it's gone it disappeared forever one  thing i've done in the past is i've i've gone to  

را رها کرده ام، رفته است، برای همیشه ناپدید شده است. من

an atm machine an automatic telling machine and  i've put my number in and then the money comes out  

به یک دستگاه خودپرداز یک دستگاه اعلام خودکار رفتم و شماره خود را گذاشتم و سپس پول بیرون می‌آید

and i take the card but i don't take the money  and i walk away and the money is still in the  

و کارت را برمی‌دارم اما پول را نمی‌گیرم و راه می‌روم و پول هنوز در

machine however i've never actually walked  completely away i've always remembered at  

دستگاه است. با این حال من در واقع هرگز به طور کامل دور نشده ام، همیشه

the last moment i've always managed to remember  ah the money the money is still in the machine  

آخرین لحظه ای را که همیشه مدیریت کرده ام به یاد داشته ام به یاد داشته باشم آه پول هنوز در دستگاه است

so i turn back and grab the money but yes it can  happen ivany says i have to leave bye bye why  

بنابراین برمی‌گردم و پول را می‌گیرم اما بله ممکن است اتفاق بیفتد ایوانی می‌گوید باید بروم خداحافظ چرا   چگونه می‌توانی من را

how can you leave me i hope whatever it is i hope  whatever you are doing it is really important i  

رها کنی، امیدوارم هر چه که هست، امیدوارم هر چه هستی انجام آن واقعاً مهم است،

hope so very nice well you can always join me on  sunday because i will be back with you on sunday  

امیدوارم خیلی خوب است که همیشه بتوانید یکشنبه به من بپیوندید زیرا من یکشنبه با شما باز خواهم گشت

as well so have you ever lost any  money i found money i once found

همچنین آیا تا به حال پولی را گم کرده اید که من پول پیدا کردم من یک بار

a lot of money in the street so i have on maybe  two or three occasions i've actually found  

پول زیادی در خیابان پیدا کردم. من شاید دو یا سه بار واقعاً

notes rolled up or folded i found them

یادداشت‌هایی را پیدا کرده‌ام که روی هم یا تا شده‌اند، آنها را پیدا

what did i do with the money i hear you ask

کرده‌ام با پولی که می‌پرسید چه

did i keep it or did i take  it to the police station

what do you think

when i was in pakistan me and my cousin used  to love your teaching classes hello nazar  

کردم من در پاکستان بودم من و پسر عمویم کلاس های تدریس شما را دوست داشتیم سلام نظر نظر

nazar hussain who says we used to watch your  

حسین که می گوید ما

teaching classes many years ago thank you  very much well i am still here doing this  

سال ها پیش کلاس های تدریس شما را تماشا می کردیم خیلی خوب من هنوز اینجا هستم و این کار را انجام می دهم

15 years ago i started doing this and i'm  still here now still here doing this 15 years  

15 سال پیش این کار را شروع کردم و من من هنوز اینجا هستم، اکنون هنوز اینجا هستم و 15 سال آنجا

there are people watching at the moment  who have probably been alive for less time  

هستم افرادی هستند که در حال حاضر تماشا می‌کنند  و احتمالاً برای مدت کمتری زنده

than i've been doing this on youtube isn't  that amazing and also slightly depressing  

بوده‌اند   این کار را که من در یوتیوب انجام داده‌ام، شگفت‌انگیز نیست و در عین حال کمی افسرده‌کننده نیست

at the same time so in a few moments  we are talking about loss losing things  

، بنابراین در چند لحظه ما در مورد از دست دادن چیزهایی صحبت می‌کنیم

there are many songs that have been written  over the years about losing things feeling lost  

آهنگ‌های زیادی در طول سال‌ها درباره از دست دادن چیزهایی نوشته شده‌اند که احساس از دست دادن

and alone maybe you are feeling loss because your  lover has left you maybe you are feeling alone  

و تنهایی می‌کنی، شاید احساس از دست دادن می‌کنی چون معشوقت تو را ترک کرده، شاید احساس تنهایی می‌کنی،

because your lover has run off with someone else

چون معشوقت با شخص دیگری فرار کرده است،

i wasn't good enough

من به اندازه کافی خوب نبودم

i am lost

. گمشده

claudia something similar happened to me someone  phoned me one day and said i have your card  

کلودیا اتفاق مشابهی برای من افتاد، یکی یک روز با من تماس گرفت و گفت کارتت را دارم

you left it in the atm machine yes well that  can happen as well i think nowadays i think  

تو آن را در دستگاه خودپرداز گذاشتی، بله، همین اتفاق می‌افتد، فکر می‌کنم امروزه فکر می‌کنم

nowadays the machine will make a sound

امروزه دستگاه صدایی در

i think it will make a noise so if you  leave your money or your card in the machine  

می‌آورد، فکر می‌کنم یک صدا می‌دهد. سر و صدا، بنابراین اگر پول یا کارتتان را در دستگاه بگذارید،

well the ones here anyway the ones here do it  

به هر حال آنهایی که اینجا هستند این کار را انجام می

so if you leave your money or your card in  the atm machine it will make a little sound

دهند.

like that

i hope you enjoyed that impression

بله، این برداشت

ricardo says mr duncan sometimes evolution  goes back and it might be that any past time  

ریکاردو می‌گوید که آقای دانکن گاهی تکامل به عقب برمی‌گردد و ممکن است هر زمان گذشته

was better than the future who knows yes  well i suppose that's one way of looking at  

بهتر از آینده بوده باشد.

it as long as there is always evolution as long  as mankind or humankind is always moving forward  

همیشه در حال حرکت به جلو

and maybe learning more about the world around  us or maybe learning more about the universe  

است   و شاید در مورد دنیای اطراف ما بیشتر بیاموزیم یا شاید در مورد جهان  اطرافمان بیشتر بیاموزیم،

around us then things will get better so who  knows but yes i like to think i like to look on  

آن وقت همه چیز بهتر می شود، بنابراین چه کسی می داند، اما بله، من دوست دارم فکر کنم که دوست دارم به

the bright side of that to be honest i like to  think that things will be better in the future

جنبه روشن آن نگاه کنم. دوست دارم فکر کنم در آینده اوضاع بهتر خواهد شد

anna rita says mr duncan did you use  the money that you found on the floor  

آنا ریتا می‌گوید آقای دانکن آیا از پولی که روی زمین

did you use it for your live stream well this  was many years ago before i started doing this  

پیدا کردی استفاده کردی؟

so unfortunately no it wasn't it was  no help whatsoever i can't remember  

اینطور نبود، هیچ کمکی نمی‌کردم، یادم نمی‌آید

what i did actually with the money isn't it  strange i actually can't remember what i did  

که واقعاً با پول چه کار کردم، عجیب نیست، واقعاً نمی‌توانم به یاد بیاورم که

what did i do with the money i remember finding  it mega says mr duncan you are looking cute  

چه کار کردم   با پول چه کار کردم، یادم می‌آید پیدا کردم  آن را مگا می‌گوید آقای دانکن ای تو زیبا به نظر می‌رسی

like a red cherry i do look a bit red today it's  because i'm wearing my red hat and my red shirt  

مثل یک گیلاس قرمز من امروز کمی قرمز به نظر می‌رسم به این دلیل است که کلاه قرمزی و پیراهن قرمزم را پوشیده‌ام

in fact it's been a very long  time since i've worn this shirt  

در واقع خیلی وقت است که این پیراهن را پوشیده‌ام

very long time so i hope you enjoy the difference  today the different appearance that i have today

خیلی طولانی است، بنابراین امیدوارم که شما از تفاوت لذت ببرید امروز از ظاهر متفاوتی که امروز دارم

christina says among the things lost in life  or the worst thing was when my company closed  

کریستینا می گوید در میان چیزهای از دست رفته در زندگی یا بدترین چیز زمانی بود که شرکت من بسته شد

i lost my job yes well i suppose something  equal to money is your means of earning money  

من شغلم را از دست دادم بله خوب، فکر می کنم چیزی معادل پول وسیله کسب درآمد شما باشد

which in most cases is your job in my  case in your case in all of our lives  

که در بیشتر موارد آیا شغل شما در مورد من است، در مورد شما در زندگی همه ما،

having a job means you have an income i suppose  yes i think so i hope you found another job  

داشتن شغل به این معنی است که شما درآمد دارید، فکر می‌کنم بله، فکر می‌کنم پس امیدوارم شغل دیگری پیدا کرده

i hope something else came along and you  didn't have too much difficulty i really do

باشید   امیدوارم چیز دیگری پیش آمده باشد و مشکل زیادی نداشته باشید. واقعاً

hello anna rita i don't know what chef means  but i'm absolutely sure you are a gentleman so  

سلام آنا ریتا من نمی دانم سرآشپز به چه معناست اما من کاملاً مطمئن هستم که شما یک جنتلمن هستید بنابراین

thank you if a person is chuffed it means they  are happy or pleased with something you feel  

اگر شخصی خفه شود از شما متشکرم به این معنی است که از چیزی که شما احساس می کنید خوشحال یا خشنود

chuffed you feel happy because something has  happened you feel chuffed oh i'm so chuffed that  

است. تو احساس خفگی می کنی اوه من خیلی خوشحالم که

you remembered my birthday i'm so chuffed that  you gave me a phone call tonight i'm so chuffed  

تولدم را به یاد آوردی، آنقدر خوشحالم که امشب با من تماس تلفنی گرفتی، خیلی خوشحالم

to see you here today on the live stream so if you  are feeling chuffed you are feeling happy you are  

از اینکه امروز شما را اینجا در پخش زنده می بینم، بنابراین اگر احساس خنده دارید،

feeling pleased about something so i hope that  helps you mary says i always lose keys my phone  

احساس خوشحالی می کنید که  از این موضوع خوشحال می شوید  چیزی بنابراین امیدوارم به شما کمک کند مریم می گوید من همیشه کلیدهای تلفن

and documents in my chamber but five minutes later  i will find all of those things it does happen i  

و اسناد را در اتاقم گم می کنم، اما پنج دقیقه بعد  همه آن چیزهایی را پیدا می کنم که اتفاق می افتد

think sometimes when you are trying to do too many  things at the same time if you are doing one thing  

گاهی فکر می کنم وقتی می خواهید کارهای زیادی را همزمان انجام دهید اگر یک کار را انجام می‌دهید،

but you are also doing something else at the  same time that is when you make mistakes you  

اما همزمان کار دیگری را هم انجام می‌دهید ، زمانی که اشتباه می‌کنید،

start to lose things maybe you put something  down in the corner of the room but then you  

شروع به از دست دادن چیزهایی می‌کنید، شاید چیزی را در گوشه اتاق بگذارید، اما بعد

forget and then you go to do something else and  then a few moments later you think where is that  

فراموش می‌کنید و سپس می‌روید برای انجام کاری. و بعد چند لحظه بعد فکر می‌کنی آن

thing that i had where is it where has it gone  i've lost it and then you start looking for it  

چیزی که داشتم کجاست کجا گم شده و بعد شروع می‌کنی به دنبالش

eventually you find it yes eventually  you find it that's good it's great

sometimes i don't remember whether i took my pills  

. نکن به خاطر نداشته باشید که آیا قرص‌هایم را مصرف کردم

or not they say that is because we are thinking  of other subjects when we are taking the pill  

یا نه، آنها می‌گویند به این دلیل است که هنگام مصرف قرص به موضوعات دیگری فکر می‌کنیم.

yes that is true i sometimes take medicine or  vitamin pills for my new healthy life that i have  

or i'm trying to get i haven't quite succeeded  yet but i'm on my way towards it well of course  

برای بدست آوردن من هنوز کاملاً موفق نشده‌ام، اما به خوبی در راه آن هستم

if you have to take lots of medicine if you have  to take lots of pills quite often if you are  

اگر مجبورید مقدار زیادی دارو مصرف کنید، اگر مجبور هستید اغلب قرص‌های زیادی مصرف کنید،

maybe elderly or maybe you are suffering  ill health quite often you will have a  

شاید مسن هستید یا شاید از بیماری رنج می‌برید. سلامتی اغلب شما یک

little container that has compartments and all of  those compartments each one has a day of the week  

ظرف کوچک خواهید داشت که دارای محفظه‌هایی است و همه آن محفظه‌ها هر کدام یک روز از هفته دارند

monday tuesday wednesday thursday friday saturday  sunday and then you put all of your pills  

دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنجشنبه جمعه شنبه یکشنبه و سپس همه قرص‌های خود را

into those little boxes into those compartments  to make sure that you don't forget to take your  

در آن جعبه‌های کوچک در آن محفظه‌ها می‌ریزید تا مطمئن شوید. فراموش نکنید که داروی خود را مصرف کنید

medicine so you know that if it is tuesday  you know you have to take your tuesday pills  

تا بدانید که اگر سه شنبه است، می دانید که باید قرص های سه شنبه خود را بخورید،

so if you go to tuesday and it's empty  that means that you've already taken them  

بنابراین اگر به سه شنبه می روید و خالی است، به این معنی است که قبلاً آنها را مصرف کرده اید

or of course it might also mean that  you forgot to put the pills in there  

یا البته من مصرف کرده اید. درست است همچنین به این معنی است که فراموش کرده‌اید که قرص‌ها را در آنجا قرار دهید

so i suppose you could still make mistakes i think  so so let's have a look shall we at some of the  

بنابراین فکر می‌کنم هنوز هم می‌توانید اشتباهاتی انجام دهید، فکر می‌کنم پس بیایید نگاهی بیندازیم به برخی از

words and phrases but first of all look at that  

کلمات و عبارات، اما اول از همه به این نگاه

i couldn't resist showing you the view  at the moment outside look at that isn't  

کنید   نتوانستم در برابر نشان دادن مقاومت کنم منظره شما در حال حاضر به بیرون نگاه کنید

that absolutely lovely it really does feel as if  autumn is in the air i have to be honest with you  

که کاملاً دوست داشتنی نیست واقعاً احساس می کند که پاییز در هوا است، باید با شما صادق باشم

i am really enjoying the weather at the moment  it makes me feel rather nice to say the least

من واقعاً در حال حاضر از آب و هوا لذت می برم  این باعث می شود احساس خوبی داشته باشم بگو حداقل

autumn is definitely in the air very nice so here  we go then let's have a look shall we we have  

هوای پاییز خیلی خوب است، پس اینجا میریم پس بیایید نگاهی بیندازیم که آیا

the subject of loss now this  might sound like a depressing  

داریم   موضوع از دست دادن اکنون ممکن است موضوعی افسرده‌کننده به

subject not all of this is depressing  not all of it is sad so stick with me  

نظر برسد، نه همه اینها افسرده‌کننده است نه همه آنها غم انگیز است، پس بچسب با من

here we go then loss words and phrases there are  many ways of looking at this particular word many  

اینجا می‌رویم، سپس کلمات و عبارات را از دست می‌دهیم، راه‌های زیادی برای نگاه کردن به این کلمه خاص وجود دارد،

ways of using this word as well so we are going  to have a look at some words and phrases that  

روش‌های زیادی برای استفاده از این کلمه وجود دارد، بنابراین ما می‌خواهیم نگاهی به برخی از کلمات و عباراتی داشته

we can use connected to the subject of loss  the word loss is a noun that means the fact  

باشیم که   می‌توانیم در ارتباط با موضوع استفاده کنیم. ضرر کلمه ضرر یک اسم t است کلاه به معنای واقعیت

or process of losing something or someone so the  word loss can relate to a thing or a person so  

یا روند از دست دادن چیزی یا شخصی است، بنابراین کلمه از دست دادن می تواند به یک چیز یا شخصی مربوط شود، بنابراین

something that was there and now is not can leave  you with that feeling and the feeling is loss

چیزی که آنجا بوده و اکنون نیست می تواند شما را با آن احساس رها کند و احساس از دست

the amount of money lost by a  business or organization is a loss  

دادن مقدار پولی است که توسط یک فرد از دست داده است. کسب و کار یا سازمان یک ضرر است

we often describe money that has been  lost as part of the profit of a company  

ما اغلب پولی را توصیف می‌کنیم که به عنوان بخشی از سود یک شرکت

the loss is the amount lost during a certain  period of time so we often think of loss as  

از دست رفته   زیان مقداری است که در طی یک دوره زمانی معین از دست رفته است، بنابراین ما اغلب به ضرر به عنوان   فکر می‌کنم

i suppose another word you could use is  deficit deficit so the loss is the amount  

کلمه دیگری که می‌توانید استفاده کنید کسری است. کسری، بنابراین ضرر

of money that you've spent extra but you  have not made that money back it is loss

مقدار   پولی است که بیشتر خرج کرده‌اید، اما آن پول

the deep feeling of grief experienced  after losing someone or something of value  

را پس نگرفته‌اید، از دست دادن احساس عمیق غم و اندوه است که بعد از از دست دادن کسی یا چیزی با ارزش تجربه می‌شود

so the feeling of loss we might describe it as  an emotion and i think that would be fair to say  

بنابراین احساس از دست دادن ممکن است آن را به عنوان  توصیف کنیم. احساسات و من فکر می کنم منصفانه است که بگوییم

that loss is an emotion it is the feeling  of grief and maybe you have lost something  

از دست دادن یک احساس است، احساس غم و اندوه است و شاید شما چیزی را از دست داده اید

maybe a possession maybe something that belongs to  you that is treasured or valuable or maybe it has  

شاید دارایی، شاید چیزی متعلق به شما که ارزشمند یا ارزشمند است یا شاید دارد

some sentimental value so perhaps it isn't  worth much money maybe it isn't valuable  

مقداری ارزش احساسی پس شاید ارزش پول زیادی ندارد شاید با ارزش

but to you it is it has sentimental value  so the deep feeling of grief experienced  

نیست اما برای شما ارزش عاطفی دارد بنابراین احساس عمیق غم و اندوهی که

after losing someone or something of value  i will never get over the loss of my mother

بعد از از دست دادن کسی یا چیزی با ارزش تجربه می شود هرگز از دست دادن خودم غلبه نمی کنم.

it is hard to forget the loss of my pet something  that means a lot to you something that has value  

مادر سخت است که از دست دادن حیوان خانگی ام را فراموش کنم، چیزی که برای شما اهمیت زیادی دارد، چیزی که ارزش

in terms of money or in terms of emotional  connection can be described as loss  

دارد از نظر پول یا از نظر ارتباط عاطفی، می تواند به عنوان از دست دادن به صورت مفرد توصیف شود.

in singular form a person or thing  that is badly missed when lost  

so when something goes before it goes or at the  same time as losing it we can say that it is  

بنابراین وقتی چیزی قبل از رفتن پیش می‌رود یا همزمان با از دست دادن آن، می‌توانیم بگوییم

loss he will be a great loss to this company  when something goes when something disappears  

که ضرر بزرگی برای این شرکت خواهد بود، وقتی چیزی پیش می‌رود وقتی چیزی ناپدید می‌شود،

maybe a person leaves the company  

شاید شخصی شرکتی را ترک می‌کند

that you work for everyone will miss  that person they will be a great loss

که برای همه کار می‌کنی آن شخص ضرر بزرگی خواهد بود که

to be puzzled by something to be puzzled

to be puzzled by something might leave a  person yes a loss you might be left at a loss

با چیزی متحیر می‌شود، ممکن است یک فرد را متحیر کند، بله ضرری که ممکن است

to lose more money than is being spent  on running something is to run at a loss  

برای از دست دادن پول بیشتر از هزینه‌ای که برای دویدن صرف می‌شود، از دست بدهید. کار این است که با زیان اجرا کنید

so if you run at a loss it means you are running  a company you are spending money on that company  

بنابراین اگر با ضرر اداره می‌شوید به این معنی است که شرکتی را اداره می‌کنید که در آن شرکت پول خرج

but you are not making any money from the  company so you keep putting more and more money  

می‌کنید   اما هیچ درآمدی از شرکت به دست نمی‌آورید، بنابراین همچنان پول بیشتر و بیشتری را

into the business but unfortunately you are not  making it back you are not making the money back

وارد تجارت می‌کنید. متأسفانه شما پول را پس نمی‌گیرید، پول را پس

to lose out on something is to be deprived  of an opportunity if you are deprived  

نمی‌گیرید تا چیزی را از دست بدهید، یعنی از فرصتی محروم می‌شوید، اگر

of an opportunity then you can say  that that thing is a loss to lose out  

فرصتی را از شما گرفته شود، می‌توانید بگویید که آن چیز ضرری است برای از دست

on something if you lose out on something it means  you have lost that chance or that opportunity

دادن چیزی. از دست دادن چیزی به این معنی است که شما آن شانس یا آن فرصت را

to have a sudden loss of earnings so in that  respect in that sentence we are saying that  

برای از دست دادن ناگهانی درآمد از دست داده اید، بنابراین در آن جمله می گوییم که

you have lost something that you should  have maybe you have lost some of your salary  

شما چیزی را از دست داده اید که باید داشته باشید، شاید بخشی از حقوق خود را از دست

because you were off work maybe you  were off work but you weren't sick

داده اید. شاید مرخصی کار داشتید، اما مریض نبودید،

so you lose part of your salary  you have a sudden loss of earnings

بنابراین بخشی از حقوق خود را از دست می‌دهید، به طور ناگهانی درآمدتان را

then there is the word lose  lose we often use the word lose

از دست می‌دهید، پس از آن کلمه از دست دادن وجود دارد، ما اغلب از کلمه از دست دادن استفاده می‌کنیم، این

to lose is to suddenly be without something  so you lose something it is there one moment  

است که ناگهان بدون چیزی بمانیم. بنابراین چیزی را از دست می‌دهی یک لحظه آنجاست

and the next moment it vanishes  it is gone you've lost it  

و لحظه‌ی بعد ناپدید می‌شود  رفته است آن

to lose is to suddenly be without  something an item you own disappears

را از دست داده‌ای   از دست دادن این است که ناگهان چیزی را بدون چیزی که مال خودت هستی ناپدید می‌شود،

lose is the action lost is the past tense

از دست دادن عمل از دست رفته، زمان گذشته است

you will lose your phone if you are not careful  you will lose your phone if you are not careful

که خودت را از دست می‌دهی اگر مراقب نباشید تلفن را گم می‌کنید اگر مراقب نباشید تلفنتان را

and later that day i lost my phone  during the train journey from  

گم می‌کنید و بعداً همان روز تلفنم را در حین سفر قطار

work i was on my way home from work i  lost my phone during the train journey  

از   محل کار گم کردم، در مسیر برگشت از محل کار به خانه بودم، تلفنم را در طول سفر با قطار

i lost my phone you had your phone and then  you lost your phone it vanished it disappeared

گم کردم   تلفنم را گم کردم شما تلفن خود را داشتید و سپس تلفن خود را گم کردید، ناپدید شد،

to lose something or we can say that you lost  something you have lost something to lose  

برای از دست دادن چیزی ناپدید شد یا می توانیم بگوییم که چیزی را از دست داده اید، چیزی را از

something you have lost something it has gone  quite often forever we can also say miss lay to  

دست داده اید   چیزی را که چیزی را از دست داده اید، اغلب برای همیشه از دست داده اید، همچنین می توانیم بگوییم miss lay به

mislay something if you mislay something it means  you have lost it maybe you put something down  

mislay اگر چیزی را به اشتباه بیاندازید، به این معنی است که آن را گم کرده‌اید، شاید چیزی را زمین

maybe you have hidden something away and now  you can't remember where you've put it you have  

گذاشته‌اید، شاید چیزی را پنهان کرده‌اید و حالا نمی‌توانید به یاد بیاورید که آن را کجا گذاشته‌اید، به

mislaid that thing it has vanished it has  disappeared you have lost it you mislay something

اشتباه گم کرده‌اید که ناپدید شده، ناپدید شده است. اگر آن را گم کرده‌اید، چیزی را گم کرده‌اید تا چیزی را

to misplace something if you misplace  something it means you put it somewhere  

به اشتباه بیاندازید، اگر چیزی را جابجا کنید، به این معنی است که آن را در جایی قرار داده‌اید

and now you can't find it you can't remember  where you put it you have misplaced the thing  

و حالا نمی‌توانید آن را پیدا کنید، نمی‌توانید به یاد بیاورید که آن را کجا گذاشته‌اید، آن چیز را اشتباه قرار داده‌اید   که

to be unable to find something when something  has been lost when you lose something  

نتوانید چیزی را پیدا کنید وقتی وقتی چیزی را گم می‌کنید، چیزی گم شده است   به

it means you are now unable to find it you  are unable to find the thing you have lost  

این معنی است که شما اکنون نمی‌توانید آن را پیدا کنید، نمی‌توانید

a thing has gone missing something  is there and then suddenly it isn't  

چیزی را که گم کرده‌اید پیدا کنید   چیزی گم شده است، چیزی وجود دارد و سپس ناگهان نیست

it has gone missing a thing can  go missing a person can go missing  

گم شده است، چیزی می‌تواند برود گم شدن یک نفر ممکن است ناپدید شود

when you think about it so anything can  go missing maybe your dog goes missing  

وقتی به آن فکر می کنید، بنابراین هر چیزی ممکن است  گم شود، شاید سگ شما گم شود

maybe one day you open the door at the front  of your house and then suddenly your dog

شاید یک روز در جلوی خانه خود را باز کنید و ناگهان سگ شما

runs off

فرار کند

and you never see it again it has  gone missing you have lost your dog  

و دیگر هرگز آن را نبینید که رفته است  از دست دادن تو، سگت را گم کرده ای

like i did i lost my dog when i was in china

مثل من وقتی سگم را گم کردم وقتی در چین بودم،

the opposite of lose is find so if you lose  something and then later you discover where it is  

برعکس گم کردن، پیدا کردن است، بنابراین اگر چیزی را گم کردی و بعداً کشف کردی کجاست

you find it you lose you find you lose you find  i found it i lost my keys but now i have found  

پیداش کردی، گمش کردی، پیدا کردی، از دست دادی، پیدا کردم . من ke خود را از دست دادم بله، اما اکنون من پیدا

my keys the opposite of lose is find you find  the missing item you have found the missing item  

کردم   کلیدهای من برعکس از دست دادن این است که پیدا کنید  مورد گمشده را پیدا کنید  مورد گمشده را پیدا کرده

so you find it that is the actual moment you have  found the missing item that is after the event

اید   بنابراین آن را پیدا می کنید که همان لحظه واقعی است  مورد گمشده را پیدا کرده اید که بعد از رویداد است

the phrase finders keepers means  whoever found the item is now the owner

که عبارت Finders keepers به ​​معنای آن است. هر کس موردی را پیدا کرد اکنون

the phrase finders keepers we used to say this  at school quite often if you lost some money  

صاحب آن عبارت Finders keepers است که ما اغلب در مدرسه این را می‌گفتیم اگر مقداری پول را

in the playground and then later one of your  friends comes to you and says oh i found some  

در زمین بازی گم می‌کردید و بعداً یکی از دوستانتان نزد شما می‌آید و می‌گوید آه، مقداری

money in the playground and then you realize that  that money is your money and you say oh no that  

پول در زمین بازی پیدا کردم و سپس متوجه می‌شوید که آن پول پول شماست و می‌گویید اوه

that's not your money that's my money and then  your friend says finders keepers losers weepers

نه که این پول شما نیست، پول من است و سپس دوست شما می‌گوید یابنده‌ها نگهبانان بازنده‌ها گریه

it's not very nice is it so we often say  finders keepers when we find something  

می‌کنند خیلی خوب نیست، بنابراین وقتی چیزی را پیدا می‌کنیم

that belongs to someone else although i would  say in law i don't think that would stand up  

که متعلق به آن است اغلب می‌گوییم: نگهبانان یاب‌ها. شخص دیگری، هرچند من می‌گویم در قانون، فکر نمی‌کنم که در قانون بایستد.

in law the search for something lust might cause  you to hunt high and low if you hunt high and low  

در قانون، جستجو برای چیزی شهوتی ممکن است باعث شود که اگر بالا و پایین شکار کنید، بالا و پایین شکار کنید.

it means you are looking everywhere like i  was this morning when i couldn't find my thing  

امروز صبح بودم که نتوانستم چیزم را پیدا کنم

i had a little thing in my studio and i couldn't  find it anywhere and i was hunting everywhere  

یک چیز کوچک در استودیوی خود داشتم و نمی‌توانستم آن را پیدا کنم و همه جا را شکار

i was looking over there i was  looking over there i was searching  

می‌کردم   آنجا را نگاه می‌کردم، آن طرف را نگاه می‌کردم، آنجا را جستجو می‌کردم

over there everywhere i was hunting high and  low i think that was also a song from the 1980s

was hunting high and low من فکر می کنم آن هم آهنگی از دهه 1980 بود

i think it was a swedish group was it was it aha

، فکر می کنم یک گروه سوئدی بود، آها بود و فکر می کنم در

and i guess i'll be hunting high

something like that anyway something like that so  if you are searching everywhere it means you are  

هر صورت چیزی شبیه به آن را شکار خواهم کرد، بنابراین اگر همه جا آن را جستجو می کنید به این معنی است که                                                                             به

looking you are searching high and low you are  looking everywhere we also have some phrases  

دنبال همه‌جا می‌گردی، ما همچنین عباراتی داریم

using lose for example you might lose your mind  to lose your mind means you lose control of your  

با استفاده از از دست دادن به عنوان مثال ممکن است ذهن خود را از دست بدهی از دست دادن ذهن به این معنی است که کنترل

thinking or your actions you lose your mind you  lose control of your behavior you lose your mind  

تفکر خود را از دست می‌دهی یا اعمال خود را از دست می‌دهی، کنترل خود را از دست می‌دهی. رفتارت عقلت را از دست می دهی

maybe you become so angry about something maybe  you become so upset you completely lose your mind  

شاید به خاطر چیزی آنقدر عصبانی می شوی شاید  آنقدر ناراحت می شوی که کاملاً عقلت را از دست می دهی

maybe you think you are going crazy maybe  you think everything around me makes no sense  

شاید فکر می کنی دیوانه می شوی شاید  فکر می کنی همه چیز در اطراف من معنی ندارد

but maybe i'm losing my mind oh that was also  a song as well or am i losing losing my mind

اما شاید من هستم از دست دادن ذهنم، اوه، آن هم یک آهنگ بود یا دارم ذهنم را از دست می‌دهم

liza minnelli and the pet shop boys yes i  remember that one good song a very a good song

لیزا مینلی و پسران پت‌شاپ بله، یادم می‌آید که یک آهنگ خوب یک آهنگ بسیار خوب

valentin says there is another song you  don't know what you've got till it's gone  

ولنتاین می‌گوید آهنگ دیگری وجود دارد که شما نمی‌دانید چه هستید "تا زمانی

that is a very old song that is a really old song  

که تمام شد" یک آهنگ بسیار قدیمی است که یک آهنگ واقعا قدیمی است.

you don't know what you've got till  it's gone i think it was big yellow taxi

شما نمی دانید چه دارید تا زمانی که تمام شود، فکر می کنم تاکسی زرد بزرگ بود

big yellow taxi and it always seemed to go that  you don't know what you've got to you till it's  

تاکسی زرد بزرگ و همیشه به نظر می رسید که می رود نمی‌دانی تا زمانی که از

gone is that it is that the one you don't know  what you've got till it's gone the pink paradise  

بین نرود چه چیزی به تو داری   این است که آن کسی که نمی‌دانی  چه داری تا زمانی که نرود، بهشت ​​صورتی

put up a parking lot something like that  ah so many songs many songs are connected  

پارکینگی گذاشته است، چیزی شبیه به آن آه بسیاری از آهنگ‌ها بسیاری از آهنگ‌ها مرتبط هستند

to the moment where you lose something here's  another phrase we can use maybe you lose your  

به لحظه ای که چیزی را از دست می دهید در اینجا عبارت دیگری است که می توانیم استفاده کنیم شاید اگر اعصاب خود را از دست بدهید

nerve if you lose your nerve it means you  lose your courage you suddenly become afraid  

اعصاب خود را از دست می دهید به این معنی است که شجاعت خود را از دست می دهید ناگهان می ترسید

to do something you lose your nerve so maybe  you are about to do something that is dangerous  

کاری انجام دهید که اعصاب خود را از دست می دهید بنابراین شاید می خواهید کاری انجام دهید این خطرناک است

or maybe something that might cause you  harm but then suddenly you lose your nerve  

یا شاید چیزی که ممکن است به شما آسیب برساند اما en ناگهان شما اعصاب خود را از دست

you suddenly become afraid you lose  your courage you lose your nerve

می دهید   ناگهان می ترسید شجاعت خود را از دست بدهید و اعصاب خود را از دست می دهید

here is one sometimes this one will apply to me  i think this is a good one for me and also maybe  

اینجا یکی از مواردی است که گاهی اوقات این یکی برای من صدق می کند فکر می کنم برای من و همچنین شاید

for mr steve as well if you lose your marbles i  love this by the way it's not the elgin marbles  

برای آقای استیو نیز اگر تیله های خود را از دست بدهید این یکی خوب است. من این را دوست دارم

it's actually the marbles inside your head so if  you lose your marbles it means you are starting to  

، در واقع تیله‌های الژین نیستند، بلکه در واقع تیله‌های درون سر شما هستند، بنابراین اگر تیله‌هایتان را گم کنید، به این معنی است که شروع به

suffer from memory loss or maybe you are just  becoming a little bit senile you are getting older  

از دست دادن حافظه کرده‌اید یا شاید کمی پیر می‌شوید، پیرتر می‌شوید.

and maybe you forget things maybe you  start doing things that make no sense  

چیزهایی را فراموش می‌کنی شاید شروع به انجام کارهایی می‌کنی که بی‌معنی است.

maybe you are doing strange things perhaps you  are losing your marbles to lose your marbles  

شاید کارهای عجیب و غریب انجام می‌دهی شاید تیله‌هایت را گم می‌کنی تا تیله‌هایت را گم

finally you might lose your shirt if you  lose your shirt it means you lose your money  

کنی. در نهایت ممکن است پیراهنت را گم کنی اگر پیراهنت را گم کنی، به این معنی است که پولت را

if you lose your shirt it means you have lost  a lot of money quite often if you are gambling  

از دست می‌دهی. این بدان معناست که شما اغلب پول زیادی از دست داده اید اگر قمار می کنید

maybe you gamble a very large amount of money  and you lose all of the money you lose it all

ممکن است مقدار زیادی پول قمار کنید و همه پول را از دست بدهید و همه آن را از دست بدهید، می

we can say that you have lost your shirt  

توانیم بگوییم که پیراهن خود را از دست داده اید

you lose your shirt you have lost your  shirt vittoria says that might be my problem

تو پیراهنت را گم کردی پیراهنت را گم کردی ویتوریا می‌گوید این ممکن است مشکل من باشد

i am losing my marbles yes  

من دارم تیله‌هایم را گم می‌کنم بله

i think i think we all are i think over the past  two years i think we are all slowly losing our  

فکر می‌کنم همه ما هستیم فکر می‌کنم در دو سال گذشته فکر می‌کنم همه ما کم کم تیله‌هایمان را از دست می‌دهیم،

marbles so there it was today's subject i hope  it was useful to you we were talking about loss  

بنابراین امروز بود موضوع امیدوارم  برای شما مفید بوده باشد که در مورد از دست دادن صحبت می‌کردیم

maybe there is something in your life you  have lost maybe something you have mislaid  

شاید چیزی در زندگی شما وجود داشته باشد که از دست داده‌اید، شاید چیزی را که اشتباه کرده‌اید   شاید چیزی را که زمین گذاشته‌اید،

maybe something you have put down maybe you  left something on the train or on the bus or  

شاید چیزی را در قطار یا اتوبوس

maybe you dropped something in the street whilst  walking along perhaps you've had something stolen  

رها کرده‌اید یا  شاید چیزی را رها کرده‌اید. در خیابان در حالی که در امتداد قدم می‌زنی شاید چیزی دزدیده

ah a big subject sadly we don't have time for  that because it's almost time to disappear i  

شده‌ای، آه، موضوع بزرگی است، متأسفانه ما برای آن وقت نداریم، زیرا تقریباً زمان ناپدید شدن

have a busy day today because i have a lot  of work still to do so after i finish this  

است، امروز روز شلوغی دارم، زیرا هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن دارم. من این را تمام کردم

i will be here but not here live i will be here  recording some things some things new things  

من اینجا خواهم بود اما اینجا زنده نیستم اینجا خواهم بود  در حال ضبط بعضی چیزها برخی چیزهای جدید

new mr duncan did you just  say the the n... for new

جدید آقای دانکن آیا شما فقط ن را گفتید... برای جدید

yes i did i said it new  

بله من آن را جدید گفتم

thank you very much for your company i hope you've  enjoyed this it's coming up to three o'clock it's  

خیلی ممنون از شما شرکت امیدوارم شما از این لذت بردم که تا ساعت سه می‌رسد، وقت آن است که

time for me to say goodbye but don't worry because  i will be back with you on sunday back together  

من خداحافظی کنم، اما نگران نباشید زیرا من یکشنبه با شما برمی‌گردم دوباره با هم

again on sunday from 2 p.m uk time mr steve  will also be with us as well so lots of fun

دوباره یکشنبه از ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان، آقای استیو نیز با ما خواهد بود. خب خیلی سرگرم کننده است

i hope it will be fun and lots of chat as well  beatrice says often i lose my glasses or my  

، امیدوارم سرگرم کننده باشد و همچنین گپ زیاد بئاتریس می گوید اغلب عینک یا عینکم را گم می کنم

spectacles well of course the problem with losing  your glasses is when you lose them you can't see

، البته مشکل از دست دادن عینک این است که وقتی آن را گم می کنید، نمی توانید ببینید،

so not only do you have the problem of finding  them after forgetting where you put them you  

بنابراین نه تنها این کار را انجام دهید. شما مشکل پیدا کردن آنها را دارید بعد از اینکه فراموش کردید کجا آنها را گذاشته اید،

also have the problem of not being able to see  anything around you so if i put my glasses down  

همچنین مشکل این را دارید که نمی توانید چیزی در اطراف خود ببینید، بنابراین اگر عینکم را پایین بگذارم

and then walk away i won't be able to find my  glasses because i haven't got my glasses on  

و سپس دور شوم، نمی توانم عینک خود را پیدا کنم زیرا من عینکم را

it's one of those paradox situations  that is what i will leave you with today

نگرفته‌ام   یکی از آن موقعیت‌های متناقض است  که امروز شما را با آن رها می‌کنم از همراهی

thank you very much for your company i am going  to read your jokes a little bit later on i've  

شما بسیار سپاسگزارم، می‌خواهم جوک‌های شما را کمی بعد بخوانم.

noticed there are some jokes that have been left  on the live chat so i will have a look at those  

متوجه شدم شوخی‌هایی وجود دارد که در چت زنده رها شده‌اند، بنابراین من نگاهی به آن‌ها خواهم داشت

later on also don't forget you can watch  this again as many times as you want yes  

بعداً همچنین فراموش نکنید که می‌توانید هر چند بار که می‌خواهید دوباره این را تماشا کنید بله

there will be captions later so you can watch  this again and yes there will be captions  

، بعداً زیرنویس‌هایی وجود خواهد داشت، بنابراین می‌توانید دوباره آن را تماشا کنید و بله زیرنویس‌هایی وجود خواهد داشت

i have to get on with some more work now  unfortunately i have to carry on doing  

اکنون باید کار بیشتری انجام دهم متأسفانه مجبور هستم به انجام دادن ادامه دهید

my top secret project all will  be revealed in about 10 days time  

پروژه فوق محرمانه من تقریباً 10 روز دیگر فاش می شود

this is mr duncan in the birthplace of english  saying thanks for watching i hope you've enjoyed  

این آقای دانکن در زادگاه انگلیسی است  می گوید از تماشای شما تشکر می کنم، امیدوارم از

today's live stream wherever you are in the world  whatever you do you do today please keep that  

پخش زنده امروز در هر کجای دنیا که هستید لذت برده باشید  هر کاری که امروز انجام می دهید لطفاً همین

smile on your face as you walk around amongst the  human race thank you very much thank you beatriz  

لبخند را روی صورت خود نگه دارید در حالی که در بین نسل بشر راه می روید. بسیار متشکرم از

thank you also louis thank you rung sack oh hello  rungsack i didn't see you here today nice to see  

شما متشکرم بیاتریز.

you on the live chat as well thanks a lot see  you later i'm off now i'm going to do some work

خوب خیلی ممنون می‌بینم بعداً من می‌روم، حالا می‌خواهم کارهای دیگری انجام دهم

or should i say i'm i'm going to do more work  because this this is work of course it's work  

یا باید بگویم که کار بیشتری انجام خواهم داد، زیرا این کار است البته کار است

it doesn't look like work but it is honestly it's  very hard work it's very tiring see you on sunday  

به نظر نمی‌رسد کار می کند اما صادقانه بگویم کار بسیار سختی است زنگ می زنم شما را یکشنبه

2 p.m uk time and of course until the next time we  meet here you know what's coming next yes you do

ساعت 2 بعدازظهر به وقت بریتانیا می بینیم و البته تا دفعه بعدی که اینجا قرار می گیریم، می دانید که بعداً چه چیزی در راه است، بله فعلاً این کار را انجام می دهید

ta ta for now