English Addict - LIVE Lesson 009 - Learn Information Words/Phrases - SUNDAY 24th November 2019

hello Internet it's nice to see you again Internet how is the World Wide Web

سلام اینترنت، خوشحالم که دوباره شما را می بینم اینترنت چگونه شبکه جهانی وب

doing well as you can see outside the window it is very misty at the moment

خوب کار می کند، همانطور که می توانید بیرون از پنجره را ببینید، در حال حاضر

very misty outside things are looking a little murky outside the window right

بیرون بسیار مه آلود است، همه چیز بیرون از پنجره کمی تیره به نظر می رسد

now here in England yes we are all together again

همین الان اینجا در انگلستان بله ما دوباره همه با هم هستند

it's another English Addict live.

این یک زنده دیگر انگلیسی معتاد است.

oh hi everybody

آه سلام به

there you are I wasn't sure if you were there to be honest with you I was very

همه، شما هستید، مطمئن نبودم که آنجا بودید تا با شما صادق باشم، من خیلی

busy doing some maintenance because one of my lightbulbs there it is there is

مشغول تعمیر و نگهداری بودم زیرا یکی از لامپ های من

the culprit the thing responsible for my panic about 10 minutes ago one of my

آنجاست مقصر همان چیزی است که باعث وحشت من در حدود 10 دقیقه پیش است.

light bulbs decided to stop working so I had to change it but the problem is

لامپ های من تصمیم گرفتند کار را متوقف کنند، بنابراین مجبور شدم آن را عوض کنم، اما مشکل این است که

these bulbs get very hot so I had to wait for it to cool down before I could

این لامپ ها بسیار داغ می شوند، بنابراین باید صبر کنم تا خنک شود تا بتوانم

change it so 10 minutes ago I was doing this I was changing this bulb so a lot

آن را عوض کنم، بنابراین 10 دقیقه پیش داشتم این کار را انجام می دادم، داشتم این را عوض می کردم. لامپ، بنابراین بسیاری

of maintenance emergency maintenance taking place in the studio today oh my

از تعمیر و نگهداری اضطراری امروز در استودیو انجام می شود، خدای من،

goodness it's never a dull moment around here I

این اطراف هرگز لحظه ای کسل کننده نیست.

must be honest with you there are always things happening here in the studio

outside the studio and quite likely around the world which takes me to

من به

today's subject we are talking about one important thing today

موضوع امروزی که امروز در مورد یک چیز مهم صحبت می کنیم

in fact it's so important I've made the piece of paper really big so there it is

در واقع آنقدر مهم است که من کاغذ را واقعاً بزرگ کرده ام بنابراین اطلاعاتی وجود دارد که

information we are talking about information and it's something that many

ما در مورد اطلاعات صحبت می کنیم و این چیزی است که بسیاری از

people are interested in especially at the moment some people believe that

مردم به آن علاقه مند هستند. به خصوص در حال حاضر برخی از مردم بر این باورند که

information is often misleading or incorrect so today we are talking about

اطلاعات اغلب گمراه کننده یا نادرست است، بنابراین امروز ما در مورد اطلاعاتی صحبت می کنیم

information how do you get your information how do you receive your

که چگونه اطلاعات خود را به دست می آورید چگونه اطلاعات خود را دریافت می کنید

information is it from people other people when you are having conversations

، آیا این اطلاعات از افراد دیگر زمانی که در حال گفتگو هستید

and talking about things generally or do you receive your information about the

و در مورد چیزهایی به طور کلی صحبت می کنید یا صحبت می کنید. آیا اطلاعات خود را در مورد

world around you from newspapers or maybe the television or perhaps the

دنیای اطراف خود از روزنامه ها دریافت می کنید یا شاید تلویزیون یا شاید

radio or maybe as many people do nowadays they get their information from

رادیو یا شاید همانطور که امروزه بسیاری از مردم اطلاعات خود را از اینترنت دریافت می کنند

the internet so that's what we're talking about later on and all

، بنابراین این همان چیزی است که ما بعداً در مورد آن صحبت می کنیم و همه

so do you think there is too much information around at the moment do you

شما فکر می کنید. در حال حاضر اطلاعات زیادی در اطراف وجود دارد، آیا

think we are given too much information are we now suffering from information

فکر می‌کنید اطلاعات زیادی به ما داده می‌شود، آیا ما اکنون از اضافه بار اطلاعات رنج می‌بریم،

overload so when you have overload it means you are trying to handle or absorb

بنابراین زمانی که شما بیش از حد بار دارید، به این معنی است که سعی می‌کنید

too much in one go or at one time so when we say information overload we are

یکباره یا در یک زمان بیش از حد را مدیریت یا جذب کنید، بنابراین وقتی ما می گوییم اضافه بار اطلاعات می گوییم اطلاعات

saying that too much information is going into your brain during a certain

زیادی در طول یک دوره زمانی خاص وارد مغز شما می شود

period of time and even the human brain has its limits it does seem like an

و حتی مغز انسان نیز محدودیت هایی دارد. به نظر

amazing thing that little piece of clay in your head but even your brain with

چیز شگفت انگیزی است که تکه کوچکی از خاک در سر شما وجود دارد، اما حتی مغز شما با

its amazing abilities as its limits so do you ever suffer from information

توانایی های شگفت انگیزش به عنوان محدودیت های آن، آیا تا به حال از بار اطلاعاتی رنج می برید

overload do you ever get too much information do you feel as if we have

آیا تا به حال اطلاعات زیادی به دست می آورید آیا احساس می کنید که

too much information given to us at the moment

اطلاعات زیادی داریم. در حال حاضر به

we may be we are fed too much information I love that idea I love the

ما داده می شود که ممکن است اطلاعات زیادی به ما داده شود. من این ایده را دوست دارم.

concept of information being like food so when you eat food you can eat too

much food and then afterwards you feel unwell and I think the same thing

applies to your brain if too much information goes into your brain at once

اگر اطلاعات بیش از حد به یکباره به مغز شما برود، چیزی در مورد مغز شما صدق می کند

or maybe over a certain period of time you might feel as if your brain is going

یا شاید در یک بازه زمانی مشخص احساس کنید که مغز شما

to explode with all the information so what do you think we'll be talking about

با تمام اطلاعات منفجر می شود، بنابراین فکر می کنید ما در مورد

that later on also have yes we have the mystery idiom today now I know I made a

آن صحبت کنیم. بعداً بله، امروز اصطلاح اسرارآمیز را داریم، اکنون می‌دانم که

big mistake last week which I cleared up by the way I did clear up the mistake

هفته گذشته اشتباه بزرگی مرتکب شدم که اشتباهی را که مرتکب شدم برطرف

that I made so we have the mystery idiom we have lots of things to talk about and

کردم، بنابراین ما اصطلاح اسرارآمیز را داریم، چیزهای زیادی برای صحبت کردن داریم. در مورد

of course we have you I hope you are enjoying the second half of your weekend

و البته ما h ave you امیدوارم از نیمه دوم آخر هفته خود لذت برده باشید

yes it's Sunday

بله

it is Sunday and we are having a good day I hope you are having a good weekend

یکشنبه است، یکشنبه است و ما روز خوبی را سپری می کنیم امیدوارم آخر هفته خوبی را سپری

I went to see my mum yesterday I had a lovely time with my

کرده باشید من دیروز به دیدن مامانم رفتم لحظات خوبی را با

mummy I had my bottle filled and lots of lovely hugs so today I'm back here

مامانم گذراندم. بطری‌ام پر شده بود و آغوش‌های دوست‌داشتنی زیادی داشتم، بنابراین امروز برگشتم اینجا با

feeling very loved I had lots of lovely hugs for my mum yesterday and I'm

احساس دوست داشتنی، دیروز آغوش‌های دوست‌داشتنی زیادی برای مادرم داشتم و از این

feeling quite happy about that I hope you are feeling well - I really do here

بابت بسیار خوشحالم، امیدوارم حال شما خوب باشد - من واقعاً اینجا هستم

is an interesting word in fact it is a phrase that you might hear used

یک کلمه جالب در واقع عبارتی است که ممکن است بشنوید به

especially when we are talking about human behaviour the way people behave

خصوص وقتی در مورد رفتار انسانی صحبت می کنیم، رفتار مردم

towards each other do you know someone who is two-faced so - as in the number 2

با یکدیگر را می شناسید.

and faced as in their appearance so when we say two-faced we are talking about a

ظاهر، بنابراین وقتی می گوییم دو رو، در مورد شخصی صحبت می

person who literally behaves in different ways depending on who they are

کنیم که به معنای واقعی کلمه رفتارهای متفاوتی دارد بسته به اینکه با چه کسی

talking to so a person who is two-faced is a person who might have more than one

صحبت می کند، بنابراین فردی که دو چهره است، فردی است که ممکن است بیش از یک

way of communicating or dealing with people or having a different attitude

راه برای برقراری ارتباط یا برخورد با او داشته باشد. افراد یا داشتن نگرش

with different people so depending on who they are talking to their attitude

متفاوت با افراد مختلف بنابراین، بسته به اینکه با چه کسی صحبت می کنند، نگرش

and character might be different we'll be talking about that a little bit later

و شخصیت آنها ممکن است متفاوت باشد، کمی بعد

on also we'll be looking at one of my lessons where I talk all about news so

در مورد آن صحبت خواهیم کرد، همچنین به یکی از درس های من نگاه خواهیم کرد که در آن همه چیز درباره اخبار و چیزهای زیادی صحبت می کنم.

lots of things to talk about if you love the beautiful language that is English

در مورد اینکه اگر عاشق زبان زیبای انگلیسی

then you are in the right place you can catch me every Sunday Wednesday and

هستید صحبت کنید، پس در جای مناسبی هستید، می توانید هر یکشنبه چهارشنبه و

Friday from 2 p.m. UK time I am here on YouTube live it is interesting how lots

جمعه از ساعت 2 بعد از ظهر به من مراجعه کنید. زمانی که در بریتانیا اینجا در YouTube زنده هستم، جالب است که چگونه بسیاری

of people who follow my lessons have a certain view of my work and the

از افرادی که درس های من را دنبال می کنند ، دیدگاه خاصی نسبت به کار من و

things I do however in real life and this is something I'm going to share

کارهایی که من در زندگی واقعی انجام می دهم دارند، و این چیزی است که من اکنون می خواهم به صورت واقعی با شما به اشتراک بگذارم.

with you now in real life not many people really understand what it is I do

بسیاری از مردم واقعاً نمی‌دانند که من چه کار می‌کنم،

so when I explain that I do something on the internet they normally become very

بنابراین وقتی توضیح می‌دهم که کاری را در اینترنت انجام می‌دهم، معمولاً از این کار بسیار

confused by it they don't really understand what it is

گیج می‌شوند، آنها واقعاً نمی‌فهمند این کار چیست،

I do even people in my own family still don't really understand what it is I do

حتی افراد خانواده‌ام هنوز هم نمی‌دانند. واقعاً

when I'm standing here in front of the camera doing this so I'm often asked by

می‌دانم وقتی اینجا جلوی دوربین می‌ایستم و این کار را انجام می‌دهم، چه کار می‌کنم، بنابراین اغلب

people I know in my life in my real life not this internet life do you still do

افرادی که در زندگی واقعی‌ام می‌شناسم از من می‌پرسند، نه این زندگی اینترنتی، آیا شما هنوز هم

that thing that's it do you still do that thing and I always

آن کار را انجام می‌دهید. شما هنوز هم آن کار را انجام می‌دهید و من همیشه

wonder what it is they mean so I say oh oh which thing you know the thing with

تعجب می‌کنم که منظورشان چیست، بنابراین می‌گویم آه، آه، چه چیزی را با انگلیسی‌ها می‌دانید،

the English do you still do the videos with the English that's it really so

آیا هنوز ویدیوها را با انگلیسی انجام می‌دهید ، واقعاً اینطور است، بنابراین

that's how people who I know in my real life

افرادی که من می‌شناسم اینطور هستند. زندگی

view my my work however when you watch me you understand what I'm doing you

به کارهای من نگاه کن اما وقتی من را تماشا می کنی می فهمی که دارم چه کار می

know what what it is I'm doing exactly I don't have to explain it to you I love

کنم دقیقاً در مورد کاری که دارم انجام می دهم، مجبور نیستم آن را برای شما توضیح دهم، دوستش

it that's why I love being here with you because I don't have to explain myself I

دارم به همین دلیل است که من اینجا با شما بودن را دوست دارم زیرا مجبور نیستم خودم را توضیح دهم،

can just do this and be myself I love it oh we have the live chat by the way I

فقط می توانم این کار را انجام دهم و خودم باشم، دوستش دارم اوه، ما چت زنده را داریم، من

can't forget the live chat sometimes I almost forget the live chat but I can't

نمی توانم گپ زنده را فراموش کنم گاهی اوقات تقریباً چت زنده را فراموش می کنم، اما

really forget you can i hello - grace grace chin guess what grace you are

واقعاً نمی توانم شما را فراموش کنم می توانم سلام کنم - grace grace chin حدس بزنید

first on today's live chat

اولین بار در چت زنده امروز

as you can see I'm very excited really excited because I'm here today with you

چه لطفی دارید. می توانید ببینید که من بسیار هیجان زده هستم واقعاً هیجان زده هستم زیرا من امروز اینجا هستم دوباره با شما

again hello - also - Jimmy hello Jimmy from Hong Kong who says hello hello to

سلام - همچنین - جیمی سلام جیمی از هنگ کنگ که به شما سلام سلام

you as well also Tanya now on Friday I asked Tanya if she could draw a

می دهد همچنین تانیا اکنون جمعه از تانیا پرسیدم که آیا می تواند نقاشی بکشد

picture of me because I thought Tanya was doing art but apparently it turns

عکس من چون فکر می کردم تانیا هنر می کند اما ظاهراً معلوم می

out that art is part of her name so Tanya art doesn't do art well Faye hello

شود که هنر بخشی از نام اوست بنابراین هنر تانیا هنر را خوب انجام نمی دهد فی سلام فای فای

FA also flower Espoir they love your name by the way

همچنین گل اسپویر آنها نام شما را دوست دارند به این شکل که

flower Espoir it sounds French it probably is Julie hello everyone

گل اسپور به نظر فرانسوی می رسد. احتمالا جولی سلام به همه

Hiroko tani hello to you as well watching in Japan do you like that I

هیروکو تانی سلام به شما و همچنین در حال تماشای ژاپن آیا دوست دارید که

actually remembered something for once in my life

واقعاً به یاد دارم کتی آنی سوزا برای یک بار هم که شده در زندگی من چیزی را

Kathi Ani Souza says hello mr. Duncan Isabella also Martha hello Martha in

خطاب کرده است. دانکن ایزابلا همچنین مارتا سلام مارتا در

Poland nice to see you here today it is a very gloomy day outside very gloomy

لهستان خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم، یک روز بسیار تاریک است بیرون بسیار غم انگیز است،

you can see that many of the leaves have fallen from the trees in the garden and

می توانید ببینید که بسیاری از برگ ها از درختان باغ افتاده اند و

in the distance look at that it's looking really misty and murky today so

از دور به این نگاه کنید که واقعا مه آلود به نظر می رسد. و امروز تیره و تار است، بنابراین

there it is now the view out of the window right now so there it is as you

در حال حاضر منظره بیرون از پنجره وجود دارد، بنابراین آنجاست، همانطور که

can see everything is looking rather or terminal and misty so it's a very

می بینید همه چیز به نظر می رسد یا پایانی و مه آلود است، بنابراین امروز یک

strange day today incredibly damp very humid that's the word humid

روز بسیار عجیب است، بسیار مرطوب، بسیار مرطوب، این کلمه مرطوب است،

so today it's a humid day here in the UK hello Nora hello Chris hello Ralphy

بنابراین امروز این روز است یک روز مرطوب اینجا در انگلستان سلام نورا سلام کریس سلام رالفی

hello also to Amin hello to you Isabel Isabel is watching in a very sunny but

سلام به امین سلام به تو ایزابل ایزابل در حال تماشای در یک

cold Spain it is strange sometimes that you can have sunshine but it can also be

اسپانیا بسیار آفتابی اما

cold at the same time so quite often during the autumn here in the UK and

سرد است. بنابراین اغلب در طول پاییز اینجا در بریتانیا و

even sometimes during the winter you can have very bright sunny days however it's

حتی گاهی اوقات در طول زمستان می توانید روزهای آفتابی بسیار روشن داشته باشید،

still really cold because the Sun is low in the sky and during the winter months

اما هنوز واقعا سرد است زیرا خورشید در آسمان پایین است و در طول ماه های زمستان

the Sun is much further away the angle of the Sun is lower so unfortunately we

خورشید بسیار دورتر است. زاویه خورشید کمتر است، بنابراین متأسفانه ما

don't get so much of the heat from the Sun but I do like winter days I like

آنقدر از خورشید گرما دریافت نمی کنیم، اما من روزهای زمستانی را دوست دارم، روزهای زمستانی را دوست دارم

winter days when the Sun is out and everything is crisp and bright I really

وقتی خورشید بیرون است و همه چیز واضح و روشن است

love it did mr. Steve contract autumn madness

. استیو

like last year Jimmy can I just say you have an incredible memory yes I remember

مثل سال گذشته با دیوانگی پاییز قرارداد، جیمی فقط می‌توانم بگویم شما یک حافظه باورنکردنی دارید، بله، من

that mr. Steve last year went crazy he suffered from something called autumn

آن آقای را به خاطر دارم. استیو سال گذشته دیوانه شد، او از چیزی به نام دیوانگی پاییزی رنج می برد،

madness he was rolling around in the leaves and doing some very strange

او در برگ ها غلت می زد و کارهای بسیار عجیبی

things I must try and find that video clip of Steve losing his mind at autumn

yes I must try and find that well done Jimmy once again for your amazing memory

انجام می داد. یک بار دیگر به خاطر خاطره شگفت انگیز شما

it would appear that you can remember everything that I've ever done here on

به نظر می رسد که می توانید تمام کارهایی را که من تا به حال اینجا در یوتیوب انجام داده ام به یاد بیاورید

YouTube which is also kind of incredible and slightly worrying to be honest

که البته واقعاً باورنکردنی و کمی نگران کننده است صادقانه بگویم

Vinh Raj says hello from Pakistan nice to see you

وین راج از پاکستان سلام می گوید خوشحالم که

Lena or Lena is here is here today also Pedro hi Pedro nice to see you back also

لنا یا لنا اینجاست. امروز نیز اینجاست پدرو سلام پدرو خوشحالم که دوباره شما را می بینم

we have Luis Luis Mendez yes it is a very dull misty day here in the

همچنین لوئیس لوئیس مندز را داریم بله، یک روز مه آلود بسیار کسل کننده است اینجا در

countryside and of course one of the things that happens around here

حومه شهر و البته یکی از چیزهایی که در اطراف اینجا اتفاق می افتد

because there are so many trees and plants in the countryside so we often

زیرا درختان و گیاهان زیادی در اینجا وجود دارد. حومه شهر بنابراین ما اغلب

get a lot of mist that comes off the actual plants and the trees as they

غبار زیادی دریافت می کنیم که از گیاهان و درختان واقعی

breathe out sue GA is here as well also

بیرون می آید شکایت GA اینجاست همچنین زیاد

ziad hello zyyd zyyd has retracted the comment I wonder what he said how are

سلام زید زید نظر را پس گرفته است من تعجب می کنم که او چه می گوید حالت چطور است

you doing dear mr. Duncan thanks again for this wonderful lives tream Thank You

عزیزم r دانکن مجدداً برای این زندگی های فوق العاده متشکرم ممنون عزیزم،

sweetness you are welcome thank you also to Belarus er can I say a big thank you

شما خوش آمدید، از بلاروس نیز سپاسگزارم، می توانم از بلاروس تشکر کنم که

to Belarusea you sent some lovely photographs I haven't had time to

چند عکس دوست داشتنی ارسال کردید،

transfer them in into this unfortunately but I will show them on Wednesday so on

متأسفانه وقت نکردم آنها را به این قسمت منتقل کنم، اما این کار را خواهم کرد. آنها را چهارشنبه نشان دهید، بنابراین

Wednesday when I'm back with you I will show the photos that Belarusian sent and

چهارشنبه وقتی با شما برگشتم ، عکس هایی را که بلاروس فرستاده است نشان خواهم داد و

also once again congratulations on your award for your anniversary of graduating

همچنین یک بار دیگر جایزه شما را برای سالگرد فارغ التحصیلی شما

from dentist college or is it dentist University of which I really must make

از دانشکده دندانپزشکی تبریک می گویم یا اینکه آیا این دانشگاه دندانپزشکی است که من واقعاً باید در مورد آن

an appointment to go to the dentist I really should I keep putting it off

اقدام کنم. قرار ملاقات برای رفتن به دندانپزشک من واقعاً باید آن را به

I really do hello Cristina snowstorms are on the mountains and pouring rain is

تعویق بیندازم من واقعاً سلام کریستینا طوفان های برف در کوه ها هستند و باران سیل آسا

occurring in Italy we have had a lot of serious damage here it would appear that

در ایتالیا رخ می دهد ما در اینجا آسیب های جدی زیادی داشته ایم به نظر می رسد که

Italy has received or has had a lot of bad weather over the past few weeks

ایتالیا دریافت کرده یا داشته است. هوای بسیار بد در چند هفته گذشته

certainly in certain parts of Italy the weather has been awful accent hello

مطمئناً در مناطق خاصی از ایتالیا هوا افتضاح بوده است سلام

accent I haven't seen you for a while hello mr. Duncan I hope you are okay

لهجه من مدتی است که شما را ندیده ام سلام آقای. دانکن امیدوارم حالت خوب باشه

bye-bye oh okay that was a very short visit palmyra sometimes i have a mess in

خداحافظ اوه باشه این یک بازدید خیلی کوتاه بود از پالمیرا گاهی اوقات

my head because of the overload of information yes so this is a certain

به دلیل حجم زیاد اطلاعات ذهنم به هم می ریزد بله، بنابراین این وضعیت خاصی

situation that you might find yourself in from time to

است که ممکن است هر از گاهی در آن قرار بگیرید

I'm where you have too much information going into your brain especially these

. جایی که اطلاعات زیادی به مغزتان وارد می شود مخصوصاً این

days because it would appear that there there is always something new that we

روزها زیرا به نظر می رسد همیشه چیز جدیدی وجود دارد

have to learn something new that we have to remember even in our jobs so maybe

که ما باید چیز جدیدی یاد بگیریم که باید آن را حتی در شغل خود به خاطر بسپاریم، بنابراین شاید

things are always changing in fact I've noticed over the past few years how

همه چیز در واقع همیشه در حال تغییر است. در چند سال گذشته متوجه شده‌ام که چگونه

things do change more often when we talk about technology things are always

وقتی در مورد فناوری صحبت می‌کنیم، همه چیز بیشتر

changing when we talk about world events things also seem to be constantly

تغییر می‌کند، وقتی در مورد رویدادهای جهانی صحبت می‌کنیم، به نظر می‌رسد همه چیز دائماً در

changing so sometimes it is possible to suffer from something we call

حال تغییر است، بنابراین گاهی اوقات ممکن است از چیزی رنج ببریم که ما

information overload it's when your brain cannot take anymore

آن را بار اطلاعاتی می‌نامیم. وقتی مغز شما نمی تواند

information inside so that is what we are talking about today information what

اطلاعات بیشتری را به درون خود ببرد، این همان چیزی است که ما امروز در مورد آن صحبت

about youth where do you get your information from so we all have to get

information at some point in our lives whether you are at school whether you

می کنیم. به زندگی ما اشاره کنید، آیا در مدرسه هستید، چه

are in your job maybe things change maybe there is some update or some news

در شغل خود هستید، شاید همه چیز تغییر کند، شاید برخی به روز رسانی ها یا اخباری

concerning your work and your job so information where do you get your

در مورد کار و شغل شما وجود داشته باشد، بنابراین اطلاعاتی که

information from a lot of people these days get it from the internet however

این روزها اطلاعات خود را از بسیاری از افراد دریافت می کنید از کجا می گیرید. اینترنت با

there are people who don't trust it they say beware of news on the Internet

این حال افرادی هستند که به آن اعتماد ندارند می گویند مراقب اخبار در اینترنت باشید

so some people don't believe always Anna what about fake news well this is one of

تا بعضی ها همیشه باور نمی کنند آنا چه خبرهای جعلی خوب این یکی

the things that is talked about quite a lot these days sometimes it's hard to

از مواردی است که این روزها گاهی اوقات در مورد آن بسیار صحبت می شود

tell what is real and what is fake but what I always say and this is

تشخیص اینکه چه چیزی واقعی است و چه چیزی جعلی دشوار است، اما آنچه من همیشه می گویم و این

something that I try to do in my own life I like to watch different news

چیزی است که سعی می کنم در زندگی خودم انجام دهم، دوست دارم کانال های خبری مختلف را

channels on television and I like to look at different websites on the

در تلویزیون تماشا کنم و دوست دارم به وب سایت های مختلف در

internet so I tend to look around I look at different news sources so the source

اینترنت نگاه کنم. من تمایل دارم به اطراف نگاه کنم، به منابع خبری مختلف نگاه می کنم، بنابراین منبع

is where that news comes from so I will often watch BBC news and

این است که اخبار از کجا آمده است، بنابراین اغلب اخبار بی بی سی

then maybe I will watch Russia today there is a TV channel a news channel

را تماشا می کنم و سپس شاید امروز روسیه را تماشا کنم، یک کانال تلویزیونی وجود دارد، یک کانال خبری

called Russia today so I will watch that there is also aljazeera which we get

به نام روسیه امروز، بنابراین من آن را تماشا خواهم کرد. که وجود دارد همچنین aljazeera که ما

here in the UK so I watch that sometimes so you get different angles different

اینجا در انگلستان دریافت می کنیم، بنابراین من تماشا می کنم که گاهی اوقات شما زوایای مختلفی از جهان دریافت می کنید

views of the world different stories sometimes one channel will talk about

داستان های مختلف گاهی اوقات یک کانال در مورد

one particular issue that the other channels aren't talking about so I find

یک موضوع خاص صحبت می کند که کانال های دیگر در مورد آن صحبت نمی کنند، بنابراین به نظر من

it interesting sometimes to get my news from different places different sources

گاهی اوقات جالب است. برای دریافت اخبارم از جاهای مختلف منابع مختلف،

so I don't just watch one news channel I don't just read one internet news site I

بنابراین فقط یک کانال خبری را تماشا نکنم، فقط یک سایت خبری اینترنتی نمی خوانم،

like to get my news from all over the place Christelle asks how is your mother

دوست دارم اخبارم را از همه جا دریافت کنم کریستل می پرسد مادرت

did you have a nice day yesterday we had a lovely day my mum was in good spirits

چطور است؟ روز خوبی بود دیروز روز خوبی داشتیم مادرم روحیه خوبی

she was very happy to see me but then how can you blame her early also Chris

داشت از دیدن من خیلی خوشحال شد اما چطور می توانی او را زود سرزنش کنی همچنین کریس

is here when attending lectures usually there is a lot of information to absorb

اینجاست وقتی در سخنرانی ها شرکت می کند معمولاً اطلاعات زیادی برای جذب وجود دارد

I know I said this a few days ago but I don't miss going to school I don't miss

می دانم که این را گفتم چند روز پیش اما دلم برای رفتن به مدرسه تنگ نمی‌شود، دلم برای مدرسه تنگ

it there is nothing at all that I miss about my school days nothing I used to

نمی‌شود، اصلاً چیزی نیست

hate sitting in class and sometimes the lesson would go on for a long time it

که در دوران مدرسه‌ام حسرت بخورم. این

would be it would be so boring especially if I had no interest in the

می تواند آن را بسیار خسته کننده است به خصوص اگر علاقه ای به درس

subject maths I couldn't stand maths I thought

ریاضی نداشتم، نمی توانستم ریاضیات را تحمل کنم، فکر می کردم

mathematics was so boring I used to spend most of my time looking out the

ریاضیات خیلی کسل کننده است، بیشتر وقتم را صرف

window watching the birds hello Kathy Arne have a nice Sunday guys yes my

تماشای پرندگان از پنجره بیرون می کردم سلام کتی آرن یکشنبه خوبی داشته باشید بچه ها بله

Sunday isn't too bad even though I'm very busy here at the moment talking to

یکشنبه من نیست خیلی بد نیست، حتی با وجود اینکه من در حال حاضر اینجا خیلی مشغول صحبت کردن با

you live Dorian hello Doron sorry door ran woo nice to

شما

see you back again Guadeloupe says sometimes it is

difficult to choose the proper information to do something due to the

هستم.

overlay overloading of information yes you can have too much information and

بارگذاری بیش از حد اطلاعات بله شما می توانید اطلاعات زیادی داشته باشید و

especially if you are a person like me who likes looking at the news on the

به خصوص اگر فردی مانند من هستید که دوست دارید اخبار را در

internet but quite often nowadays a lot of the news is just pointless or

اینترنت تماشا کنید اما امروزه اغلب بسیاری از اخبار بیهوده یا

frivolous or trivial it has no real meaning so sometimes I don't really like

بیهوده یا پیش پا افتاده هستند و معنای واقعی ندارند. گاهی اوقات من واقعاً دوست ندارم

watching too much news or getting too much information especially from

زیاد اخبار تماشا کنم یا اطلاعات زیادی از

television I think television news sometimes is a bit of a waste of time to

تلویزیون دریافت کنم. فکر می کنم گاهی اوقات اخبار تلویزیون کمی وقت تلف کردن

be honest Pedro I get my information from a weekly magazine called Vasia the

است صادقانه بگویم پدرو من اطلاعاتم را از یک مجله هفتگی می گیرم. به نام

the magazine speaks about politics economics cultural affairs and also the

واسیا مجله در مورد سیاست، اقتصاد، امور فرهنگی و همچنین

arts and other subjects so Thank You Pedro yes

هنر و موضوعات دیگر صحبت می کند، بنابراین متشکرم پدرو بله

so magazines newspapers here in the UK have become very unpopular so not many

، مجلات روزنامه های اینجا در بریتانیا بسیار نامحبوب شده اند، بنابراین افراد زیادی

people now go to the news agent or the supermarket very few people go to buy a

در حال حاضر به آژانس خبری یا سوپرمارکت مراجعه نمی کنند. برو

newspaper so in this country the circulation of the newspaper has dropped

روزنامه بخر، بنابراین در این کشور تیراژ روزنامه در

quite a lot over the past few years and I think it's because many people now go

چند سال گذشته بسیار کاهش یافته است و فکر می کنم به این دلیل است که اکنون بسیاری از مردم

on the internet to get their news hello Tania again there is so much information

برای دریافت اخبار خود به اینترنت مراجعه می کنند سلام دوباره تانیا، اطلاعات زیادی

around and I started to think that I don't know anything that is something

در اطراف وجود دارد و شروع کردم به فکر کردن که من چیزی نمی دانم که چیزی است

that I find very fascinating that's a very good point

که به نظر من بسیار جذاب است و این نکته بسیار خوبی است

because I sometimes think maybe the human race is becoming dumber because we

زیرا گاهی اوقات فکر می کنم شاید نژاد بشر در حال احمق شدن است زیرا ما

have so much information so because we can't absorb all of the information

اطلاعات زیادی داریم بنابراین زیرا نمی توانیم همه چیز را جذب کنیم. اطلاعاتی

maybe some of the things that we do absorb or remember is useless and

که ممکن است برخی از چیزهایی که ما جذب می‌کنیم یا به خاطر می‌سپاریم بی‌فایده و

pointless and the things that are important

بی‌معنی باشند و چیزهای مهم

can't get into your head so yes I sometimes think that maybe too much

نتوانند به ذهن شما وارد شوند، بنابراین بله، من گاهی اوقات فکر می‌کنم که شاید اطلاعات زیادی وجود داشته باشد. من فکر می‌کنم

information can be just as bad as not enough information I think so

شکل‌گیری می‌تواند به همان اندازه بد باشد که اطلاعات کافی وجود ندارد، بنابراین

Noemi I've decided not to listen to the radio news every day because there is a

Noemi من تصمیم گرفتم هر روز به اخبار رادیو گوش ندهم، زیرا

lot of wrong information here in Argentina we have to be careful about it

اطلاعات اشتباه زیادی در اینجا در آرژانتین وجود دارد، ما باید

well in certain countries I'm not going to mention any country but in some

در برخی از کشورها مراقب آن باشیم. من قصد ندارم به هیچ کشوری اشاره کنم، اما در برخی

countries of course the news and that includes the newspapers the TV radio so

کشورها البته اخبار و شامل روزنامه های رادیو تلویزیونی می شود،

a lot of countries or some countries not everyone they have their news channels

بنابراین بسیاری از کشورها یا برخی کشورها نه همه آنها کانال های خبری خود را

controlled by the government or the newspapers are published by the

تحت کنترل دولت دارند یا روزنامه ها توسط دولت منتشر می شوند.

government I suppose a good example of that would be China and I can talk about

دولت فکر می کنم نمونه خوبی از آن چین باشد و من می توانم در مورد

China because I lived there so yes China so most of the media in China is owned

چین صحبت کنم زیرا من در آنجا زندگی می کردم، بنابراین بله، چین، بنابراین اکثر رسانه ها در چین تحت مالکیت،

and run and controlled by the government so yes here in the UK we have a fairly

اداره و کنترل دولت هستند، بنابراین بله، اینجا در بریتانیا، ما نسبتاً یک رسانه داریم.

not a hundred percent and I think this is fair to say even here in the UK our

صد در صد نیست و من فکر می کنم این منصفانه است که بگوییم حتی اینجا در انگلیس

media is not a hundred percent free if I was honest I would say it's about 70

رسانه های ما صد در صد آزاد نیستند اگر صادق باشم می گویم حدود 70 یا

maybe 80 percent free so even here I think sometimes the government will

80 درصد رایگان است بنابراین حتی در اینجا فکر می کنم گاهی اوقات دولت

interfere with how news is reported especially in recent weeks that's all

مداخله می کند این که چگونه اخبار گزارش می شود به خصوص در هفته های اخیر این تنها

I'm saying I'm sure you know what I'm talking about I'm sure you know

چیزی است که من می گویم من مطمئن هستم که شما می دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنم.

Christelle as we say in France too much information kills the information well

this is one of the things that some commentators have talked about when it

چیزهایی که برخی از مفسران در مورد چگونگی دریافت اخبار خود در مورد آنها صحبت کرده اند،

comes to the subject of how we get our news so some people believe that the

بنابراین برخی از مردم معتقدند که

information is thrown at us we we actually become overloaded in our brains

اطلاعات به سمت ما پرتاب می شود، ما در واقع در مغز خود بیش از حد بار می شویم،

so we can't think of anything so yes I think sometimes too much information can

بنابراین نمی توانیم به چیزی فکر کنیم، بله من فکر می کنم گاهی اوقات اطلاعات بیش از حد می

be as bad as not enough information I think so hello Theo hello Theo who talks

تواند به همان اندازه بد باشد که اطلاعات کافی وجود ندارد. من فکر می کنم پس سلام تئو سلام تئو که در

about two-faced people if a person is two-faced then we can often described

مورد افراد دو چهره صحبت می کند اگر فردی دو چهره است، اغلب می توانیم

them as disingenuous so a person who is disingenuous is a person who isn't

آنها را ناصادق توصیف کنیم، بنابراین فردی که بی اصیل است کسی که

particularly honest with you they might say something to your face

با شما صادق نیست ممکن است چیزی به چهره شما

but they are only saying it to make you happy they are only saying that thing

بگوید اما فقط برای خوشحال کردن

because they want you to be happy or maybe they want to get some information

from you so they might pretend to agree with you because they want to find out

شما این حرف را می زند. آنها ممکن است وانمود کنند با شما موافق باشند زیرا آنها می خواهند بفهمند

what you really think about something so a person can be disingenuous they can

که شما واقعاً در مورد چیزی چه فکر می کنید تا یک نفر بتواند بی انصاف باشد و بتواند

talk about things to your face but when they go away when they go to

در مورد چیزهایی با چهره شما صحبت کند اما وقتی کنار می رود وقتی به سراغ

someone else and talk to them they will say the opposite thing so it is possible

شخص دیگری می رود و با او صحبت می کند برعکس خواهد گفت. بنابراین ممکن

to be two-faced two-faced it's almost as if you have two faces one agreeing with

است که دو رو باشید، تقریباً به این صورت است که شما دو چهره دارید که یکی با

you and one disagreeing with you so it really depends on who you are talking to

شما موافق است و دیگری مخالف شما، بنابراین بستگی به این دارد که

at the time we might describe a two-faced person as insincere so a

در آن زمان با چه کسی صحبت می کنید، ما ممکن است یک چهره دو چهره را توصیف کنیم. فردی که صادق نیست، بنابراین

person who is insincere is someone who is not really honest they might say

فردی که صادق نیست، کسی است که واقعاً صادق نیست، آنها ممکن است

something to your face but quite often they don't mean it

چیزی به چهره شما بگویند، اما اغلب آنها به این معنی

they are not being honest with you they are being insincere they are pretending

نیستند که با شما صادق نیستند ، آنها غیرصادق هستند و وانمود می کنند

to agree with what you say they are being two-faced they have a

که با چیزی موافق هستند. شما می گویید آنها دو رو هستند، آنها یک

double-dealing so if a person is double-dealing we can describe this as

رفتار دوگانه دارند، بنابراین اگر فردی دوطرفه است، می توانیم این را به

the action of saying one thing and doing another thing or the opposite

عنوان عمل گفتن یک چیز و انجام یک کار دیگر یا برعکس توصیف کنیم،

so if a person is double-dealing it means they are saying something positive

بنابراین اگر یک نفر دوبرابر باشد به این معنی است که آنها چیز مثبتی می گویند

but when they go away they say something negative about the same subject and

اما وقتی آنها کنار می‌روند، در مورد یک موضوع یک چیز منفی می‌گویند و

sometimes double-dealing is done to give someone an advantage over other people

گاهی اوقات برخورد دوگانه برای برتری دادن به کسی نسبت به دیگران انجام می‌شود،

especially when it it comes to things like money or investments hmm

به‌خصوص وقتی صحبت از چیزهایی مانند پول یا سرمایه‌گذاری

here's a word I love do duplicitous duplicitous a person who is duplicitous

به میان می‌آید. کسی که دو گانه

is a person who has two ways of looking at things so maybe they say one thing to

است، کسی است که دو راه برای نگاه کردن به چیزها دارد، بنابراین ممکن است یک چیز را به

a person but then they say something else to another you never really know

یک نفر بگویند، اما بعد به دیگری چیز دیگری بگویند، شما واقعاً نمی دانید

what they are really actually thinking you never find out what their real

واقعاً در واقع به چه چیزی فکر می کند، هرگز متوجه نمی شوید که نظر واقعی آنها چیست.

opinion is because they have almost two ways of expressing their opinions so you

به این دلیل است که آنها تقریباً دو راه برای بیان نظرات خود دارند، بنابراین شما

never really know what they really think you never find out what they actually

هرگز واقعاً نمی دانید آنها واقعاً چه فکر می کنند و هرگز متوجه نمی شوید که آنها واقعاً

believe they have duplicitous duplicity is the action or the situation or the

معتقدند که آنها دوگانه دوگانه دارند عمل یا موقعیت یا

way of appearing to have two minds almost it's almost as if you have two

روشی که به نظر می رسد دو ذهن است تقریباً انگار شما دو

brains in your head so duplicity is a person who appears one way and then

مغز در سر دارید، پس دوگانگی فردی است که به یک شکل ظاهر می شود و سپس

another way to someone else duplicitous 'its so if a person is honest with you

به شکلی دیگر برای دیگری دوگانه است، پس اگر یک نفر با شما صادق باشد.

genuine and can be trusted we can say that they are sincere a sincere person

ساده است و می توان به آنها اعتماد کرد، می توانیم بگوییم که آنها یک فرد صمیمی هستند،

so if you are sincere it means you say what you think you are

بنابراین اگر شما صادق باشید به این معنی است که آنچه را که فکر می کنید

being honest you are being truthful so the things you think are the things you

صادق هستید می گویید، شما صادق هستید، بنابراین چیزهایی که فکر می کنید همان چیزهایی

say you are being since EF I like that here's a word that

هستند که می گویید از زمان EF. من دوست دارم این کلمه ای است که

we don't hear very often but I love this word because it was actually my

ما اغلب آن را نمی شنویم اما من این کلمه را دوست دارم زیرا در واقع

granddad's name it's true I'm not joking so this is my granddad's name sadly no

نام پدربزرگم بود.

longer around but I whenever I hear this word I always think of my lovely

من همیشه به پدربزرگ دوست داشتنی ام

granddad Ernest Ernest yes it's true my granddad's name was Ernest so Ernest

ارنست ارنست فکر می کنم بله درست است که نام پدربزرگ من ارنست بود بنابراین ارنست

means a person who is honest can be trusted they have deep feelings and they

یعنی فردی که صادق است می توان اعتماد کرد او احساسات عمیقی دارد و

always express them so the things they feel are the things they express they

همیشه آنها را ابراز می کند بنابراین چیزهایی که احساس می کنند همان چیزهایی است که بیان

are Being Earnest and that also is my grandfather's name finally here is a

می کنند. Earnest و این نیز نام پدربزرگ من است در نهایت اینجا

word that can be used in many ways straight you can be straight with

کلمه ای است که می تواند به طرق مختلف استفاده شود.

someone so if you are straight it means you are saying what you really think you

are giving your honest opinion you are saying what you think from your heart so

آنچه را که از صمیم قلب فکر می کنید،

you are not just saying it you are not just using the words but really you

بنابراین نه فقط آن را می گویید، بلکه فقط از کلمات استفاده نمی کنید، بلکه واقعاً

don't mean it you are being straight with someone

منظورتان این نیست که با یک نفر روراست هستید

quite often it's very hard to be straight with another person because you

اغلب، خیلی سخت است که با شخص دیگری روراست باشید، زیرا

worry about hurting their feelings you worry about letting them down or making

نگران هستید آسیب رساندن به احساسات آنها نگران ناامید کردن آنها یا

them angry but to be honest with you I love people who are straight thinkers

عصبانی کردن آنها هستید، اما صادقانه بگویم، من عاشق افرادی هستم که مستقیم فکر می کنند

and also straight talkers they say what they think and they think what they say

و همچنین مستقیم صحبت می کنند، آنها آنچه را که فکر می کنند می گویند و آنچه را که می گویند فکر می کنند،

so I hope you enjoyed that hello to everyone else

بنابراین امیدوارم از آن سلام به همه لذت برده باشید.

Belarus er well someone told me I have two faces oh really oh dear yes I am

بلاروس یا یکی به من گفت من دو چهره دارم اوه واقعا آه عزیزم بله من

lovely but sometimes I can be severe as well but not always they say that cancer

دوست داشتنی هستم اما گاهی اوقات می توانم شدید هم باشم اما همیشه نمی گویند سرطانی

people I think you mean the star sign so if your astrology sign is cancer

ها فکر می کنم منظور شما علامت ستاره است پس اگر علامت طالع بینی شما افراد سرطانی است

people have many phases I think we can all be two-faced I think we all have the

فازهای زیادی دارد من فکر می کنم همه ما می توانیم دو رو باشیم من فکر می کنم همه ما

ability to be two-faced so we might say something to a person to make them feel

توانایی دو رو بودن را داریم بنابراین ممکن است به یک نفر چیزی بگوییم تا احساس

better or maybe we say something because we don't want to hurt their feelings

بهتری داشته باشد یا شاید چیزی بگوییم چون نمی خواهیم صدمه ببینیم احساسات آنها به

however I think when you are two-faced normally it's when the behavior causes

هر حال من فکر کنید زمانی که شما معمولاً دو رو هستید، این زمانی است که این رفتار باعث

harm to other people so maybe you are two-faced maybe you are getting

آسیب به افراد دیگر می شود، بنابراین شاید شما دو رو هستید، شاید

information from one person and then you use that information to get back or to

از یک نفر اطلاعات می گیرید و سپس از آن اطلاعات برای بازگرداندن یا

hurt that person so yes being two-faced can be seen as something that is not

آسیب رساندن به آن شخص استفاده می کنید، بنابراین بله دو نفره بودن چهره را می توان به عنوان چیزی که خوب نیست دیده می شود

nice Sebastian hello Sebastian mr. Duncan it's my first time in the live

سباستین سلام آقای سباستین. دانکن این اولین بار است که در چت زنده حضور

chat but I have seen you two years ago yes now I do live streams can you

دارم، اما دو سال پیش شما را دیدم، بله، اکنون پخش زنده انجام می دهم،

believe it thanks to the wonderful world of technology we can do all sorts of

باورتان می شود به لطف دنیای شگفت انگیز فناوری، ما می توانیم انواع

things so Sebastian well done congratulations and welcome to my live

کارها را انجام دهیم، بنابراین سباستین به خوبی انجام داده است، تبریک می گویم و به من خوش آمدید چت زنده به آن

chat

look at that Wow I bet when you woke up this morning you

نگاه کنید وای من شرط می بندم وقتی امروز صبح از خواب بیدار شدید

didn't think you were going to get a round of applause on the Internet I'm

فکر نمی کردید که در اینترنت یک دور تشویق

pretty sure hello true HD just like me because I'm coming to you today in true

شوید من مطمئنم که سلام HD واقعی درست مثل من چون امروز می آیم پیش شما در

HD isn't that nice Christelle thank you for being yourself mr. Duncan

HD واقعی آنقدرها خوب نیست کریستل متشکرم که خودتان هستید. دانکن

yes mr. Steeves mum always says do you know why I like talking to you Duncan

بله آقای مامان استیوز همیشه می‌گوید آیا می‌دانی چرا من دوست دارم با تو حرف بزنم دانکن،

because you always say what you think you never hide your feelings sometimes

زیرا همیشه چیزی را می‌گویی که فکر می‌کنی، هرگز احساسات خود را پنهان نمی‌کنی، گاهی اوقات

if you disagree with something or if you like something or don't like something

اگر با چیزی مخالفت کنی یا چیزی را دوست داشته باشی یا چیزی را دوست نداشته باشی،

then you will say it and this is true so if for example Steve's mother is showing

آن را می‌گویی و این درست است، بنابراین اگر به عنوان مثال مادر استیو

me maybe a new item of clothing or maybe we are in a shop and she is buying

لباس جدیدی را به من نشان می دهد یا شاید ما در یک مغازه هستیم و او در حال خرید

something and she might say Duncan what do you think does this look nice and if

چیزی است و ممکن است بگوید دانکن به نظر شما این چه چیزی خوب است و اگر

I don't like it if I don't think it looks good I will say so I will say now

من آن را دوست ندارم اگر فکر نمی کنم خوب به نظر می رسد می گویم پس اکنون می گویم

now that that doesn't suit you no I don't think so I know that's not a good

که به شما نمی آید نه فکر نمی کنم بنابراین می دانم که رنگ خوبی نیست

colour know that design it doesn't suit you so I will say it I won't just be

بدانید که این طرح به شما نمی آید بنابراین من این را می گویم من فقط

nice to make the other person feel happy sometimes you have to be straight with a

برای ایجاد احساس خوشحالی به طرف مقابل خوب نیستم گاهی اوقات باید با

person you really do I receive a lot of my information from the internet and

شخصی روراست باشید که واقعاً دارید من بسیاری از اطلاعاتم را از اینترنت و

from special channels or newspapers that aren't manipulated by politicians that

از کانال ها یا روزنامه های ویژه ای دریافت می کنم که دستکاری نشده اند. توسط سیاستمدارانی

is from Christina thank you very much for that

که از کریستینا هستند بسیار متشکرم از اینکه

Hiroko is of course Hiroko is in Malaysia that's the mistake I knew I was

هیروکو البته H iroko در مالزی است این اشتباهی است که می‌دانستم دارم

making a mistake when I said that I knew it was a mistake shall we have a look at

اشتباه می‌کنم وقتی گفتم که می‌دانم اشتباه است، باید نگاهی

today's mystery idiom here it is today's mystery idiom something for you to think

به اصطلاح اسرارآمیز امروز بیندازیم، این اصطلاح رمز و راز امروز است، چیزی که می‌توانید

about during today's live stream and here it is right now

در جریان پخش زنده امروز به آن فکر کنید. همین الان اینجاست

so there it is today's mystery idiom what do you think the mystery idiom is

پس اصطلاح اسرارآمیز امروز آنجاست به نظر شما اصطلاح اسرارآمیز چیست

if you think you know what it is let me know and I will if I remember if I

اگر فکر می کنید می دانید چیست به من اطلاع دهید و اگر یادم آمد اگر

remember I will give you the answer to today's mystery idiom so there it is a

یادم آمد جواب این اصطلاح رازآلود امروز را به شما خواهم داد بنابراین یک

well-known phrase or expression that we use in English but what is it

عبارت یا عبارت معروفی وجود دارد که ما در انگلیسی از آن استفاده می کنیم، اما

do you know find out later what the answer is it is time now to take a look

می دانید که بعداً پاسخ آن چیست، اکنون وقت آن است که

at one of my English lessons of course I love teaching you English I make video

به یکی از درس های انگلیسی من نگاهی بیندازید، البته من دوست دارم به شما آموزش دهم. انگلیسی من درس های ویدیویی می سازم

lessons and also I do my live streams for many years I've been making my

و همچنین سال ها است که پخش زنده ام را انجام می دهم. من درس های انگلیسی خود را می سازم

English lessons and just to prove how long I've been doing this for here is an

و فقط برای اینکه ثابت کنم چقدر این کار را انجام داده ام، در اینجا

excerpt from a lesson that I made in 2008 all about the subject of news in

گزیده ای از درسی است که در سال 2008 درباره آن ساخته ام. موضوع

today's news famous actress gives birth after sneezing Manning leaves misses his

خبر امروز بازیگر زن مشهور پس از زایمان وقتی عطسه می‌کند، منینگ، اتوبوس خود را از دست می‌دهد

bus and is 20 minutes late for work online English teacher mr. Duncan buys

و 20 دقیقه دیر به سر کار می‌آید، معلم آنلاین انگلیسی آقای. دانکن برای

himself a new pair of socks we have exclusive pictures all those

خودش یک جفت جوراب جدید می‌خرد، ما عکس‌های اختصاصی داریم همه آن

stories plus board with trevor has done much much more right here on dear the

داستان‌ها به علاوه تخته با ترور خیلی بیشتر از

news don't go away

hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are you ok I

اینها انجام داده است. دانکن در انگلیس امروز چطوری خوب هستی

hope so are you happy I hope so

امیدوارم پس خوشحالی امیدوارم

in this lesson we will look at words and situations related to the world of news

در این درس به کلمات و موقعیت های مرتبط با دنیای اخبار نگاهی بیندازیم

this news is news the word news relates to any event or information that is

این خبر یک خبر است کلمه خبر به هر رویداد یا اطلاعاتی مربوط می شود

reported within a short time of it happening or information that was

در مدت زمان کوتاهی از وقوع آن گزارش شده یا اطلاعاتی که

previously unknown the word itself originates from Middle English and is

قبلاً ناشناخته بوده است، خود کلمه از انگلیسی میانه سرچشمه می گیرد

the plural of the word new there are many words related to news such as

و جمع کلمه جدید است، کلمات زیادی در ارتباط با اخبار وجود دارد مانند

announcement bulletin communique dispatch notice report ratash and

اطلاعیه بولتن اطلاعیه ارسال اطلاعیه گزارش راتاش و

statement that's interesting there are many ways of receiving or finding out

بیانیه که در آنجا جالب است. راه‌های زیادی برای دریافت یا پیدا کردن

news we can read it in a newspaper we can hear it on the radio we can watch it

اخبار وجود دارد که می‌توانیم آن‌ها را در روزنامه بخوانیم، می‌توانیم آن‌ها را از رادیو بشنویم، می‌توانیم آن‌ها را

on the television we can search for it on the Internet we can receive it on our

در تلویزیون تماشا کنیم، می‌توانیم آن‌ها را در اینترنت جستجو کنیم، می‌توانیم آن‌ها را با تلفن همراه خود دریافت کنیم،

mobile phones sometimes another person may tell us it when this happens we

گاهی اوقات ممکن است شخص دیگری به ما بگویید وقتی این اتفاق می افتد

describe it as word-of-mouth sometimes we hear news that may be inaccurate or

ما آن را به عنوان شفاهی توصیف

not true in this situation we call it gossip rumor speculation oh

tittle-tattle

coming up next on DNN entertainment news we have an exclusive interview without

می کنیم. xt در اخبار سرگرمی DNN ما یک مصاحبه اختصاصی بدون

incoming rap star t-bag

تی بگ ستاره رپ ورودی

that's unbelievable when we read a newspaper the most important or newest

داریم که باور نکردنی است وقتی روزنامه می خوانیم مهم ترین یا جدیدترین

stories will appear on the front page when we watch the television news the

داستان ها در صفحه اول ظاهر می شوند وقتی اخبار تلویزیون را تماشا می کنیم

most important stories will be the first to be read out these are called the

مهم ترین داستان ها اولین خواهند بود.

headlines or the top stories when a television or radio news report is given

زمانی که یک گزارش خبری تلویزیونی یا رادیویی ارائه می‌شود، اینها را سرفصل‌ها یا خبرهای برتر می‌نامند

we normally call this a news bulletin the information about each story is

که معمولاً آن را بولتن خبری می‌نامیم.

given in short and easy-to-follow sentences over a period of a few minutes

چند

the average news bulletin takes around 15 minutes to be given a person who

دقیقه به طور متوسط ​​بولتن خبری حدود 15 دقیقه طول می کشد تا به شخصی که

reads the news on TV or radio is called a news anchor news caster news host or

اخبار را در تلویزیون یا رادیو می خواند ، مجری خبر یا

news reader

خواننده

needless to say news covers many subjects including economics politics

خبر می گویند.

social issues technology entertainment and sport it would be true to say that

ورزش درست است که

not all the new events that occur can be reported and because of this they are

بگوییم همه رویدادهای جدیدی که رخ می دهند قابل گزارش نیستند و به همین دلیل

usually chosen depending on their importance and overall effect come on

معمولاً بسته به اهمیت و تأثیر کلی آنها انتخاب می شوند.

over here give us a smile for our readers okay one more yeah thanks a lot

بیا اینجا به ما لبخندی برای خوانندگانمان بده، خوب یک بار دیگر، بله، بسیار متشکرم

the industry that collects and distributes all the news stories around

صنعتی که همه اخبار را در سراسر جهان جمع آوری و توزیع می

the world is called the media this word relates to the fact that the person

کند رسانه نامیده می شود.

given the news is in the middle of the process it is also worth noting that the

در اواسط فرآیند همچنین شایان ذکر است که

word media can be used both as a singular and plural noun people who

کلمه رسانه را می توان هم به عنوان اسم مفرد و هم به عنوان اسم جمع به کار برد افرادی که اخبار

collect newse are called journalists and if they

جمع آوری می کنند روزنامه نگار نامیده می شوند و اگر

work for a newspaper they can also be called a Press reporter thanks to new

برای روزنامه کار می کنند به لطف فناوری جدید می توان آنها را گزارشگر مطبوعات نیز نامید.

technology we can now get all the news we need 24 hours a day via satellite and

اکنون می‌توانیم تمام اخبار مورد نیاز خود را در 24 ساعت شبانه‌روز از طریق

cable TV stations this type of service is called rolling news the current

ایستگاه‌های

events being reported our show is text moving along the bottom of the screen

like this hello mr. cameraman I need my cameraman where is he I need to make it

تلویزیونی کابلی و ماهواره‌ای دریافت کنیم. فیلمبردار من به فیلمبردارم نیاز دارم او کجاست من باید آن را

higher he's gone for a supper oh that's no good ok I'll do it myself

بالاتر ببرم او برای یک شام رفته است اوه خوب نیست من خودم این کار را انجام می دهم

this new way of receiving news means that the different channels must compete

این روش جدید دریافت اخبار به این معنی است که کانال های مختلف باید

with each other for viewers some people believe that this has caused a change in

برای بینندگان با یکدیگر رقابت کنند. بر این باورند که این امر باعث تغییر

the way news is reported they accuse news channels of worrying more about

در نحوه گزارش‌دهی اخبار شده است. آنها کانال‌های خبری را متهم می‌کنند که بیشتر

their ratings than the actual news they are reporting despite this feeling it

از اخبار واقعی که گزارش می‌کنند نگران رتبه‌بندی خود هستند، علی‌رغم این احساس،

seems now more than ever before there is a real need to be kept up-to-date and

به نظر می‌رسد اکنون بیش از هر زمان دیگری نیاز واقعی به نگه‌داشتن وجود دارد. به امروز و

informed on what is happening in this ever-changing world vas really you don't

مطلع از آنچه در این دنیای همیشه در حال تغییر اتفاق می افتد واقعاً شما نمی

say really did she oh my goodness I can't believe that how many 6 at the

گویید او واقعاً انجام داد خدای من نمی توانم باور کنم که تعداد 6 در

same time I don't believe really is that what she did is that what

همان زمان واقعاً این چیزی است که او این کار را انجام داد این بود که

they told you oh my goodness I can't believe it

آنها به شما گفتند وای خدای من، من نمی توانم آن را باور کنم

and she always seems such a nice lady really every weekend it happens every

و او همیشه یک خانم خوب به نظر می رسد، واقعاً هر آخر هفته هر آخر هفته اتفاق می افتد،

weekend six every time it's always six I wonder why it's always six very strange

هر بار که همیشه شش است، تعجب می کنم که چرا همیشه شش بسیار عجیب است،

but thanks for letting me know oh thank you yes I really need that

اما ممنون که اجازه دادید من می دانم آه متشکرم بله من واقعا به آن

information I need that gossip thank you very much for letting me know if I find

اطلاعات

out anything don't worry I will tell you okay bye bye and bye bye bye bye Wow I

can't believe what I've just heard my goodness so where do you get your

نیاز دارم. بنابراین، اطلاعات خود را از کجا به دست می آورید

information from information is what we are talking about right now where do you

، چیزی است که ما در حال حاضر درباره آن صحبت می کنیم،

get your news from there are many ways of describing information many ways of

اخبار خود را از کجا دریافت می کنید، راه های زیادی برای توصیف اطلاعات وجود دارد.

talking about it information you can have too much information you can get

too much information going into your brain in a certain period of time

در یک بازه زمانی معین وارد مغزتان

especially if you often watch the news or read the newspapers or even go on the

می‌شوید، به‌خصوص اگر اغلب اخبار تماشا می‌کنید یا روزنامه‌ها می‌خوانید یا حتی به

internet there seems to be always something new to absorb and quite often

اینترنت سر می‌زنید، به نظر می‌رسد همیشه چیز جدیدی برای جذب وجود دارد و اغلب اوقات

we can end up with information overload you have too much going into your brain

ما می‌توانیم با اضافه‌بار اطلاعات مواجه شویم. وارد مغز شما می‌شود،

so when we have information we normally inform someone so we might have

بنابراین وقتی اطلاعاتی داریم معمولاً به کسی اطلاع می‌دهیم، بنابراین ممکن است

information that we want to tell someone else about so we will inform that person

اطلاعاتی داشته باشیم که می‌خواهیم به شخص دیگری در مورد آن بگوییم، بنابراین به آن شخص اطلاع می‌دهیم که

hence the word information so the information is the thing that you are

کلمه اطلاعات است، بنابراین اطلاعات چیزی است که شما

using to inform that person so inform as a verb is to tell someone something

از آن برای اطلاع دادن به آن شخص استفاده می کنید، بنابراین اطلاع دادن به عنوان فعل این است که به کسی چیزی

about a situation an event something that's happened some news some gossip

در مورد یک موقعیت بگویید ، اتفاقی که رخ داده است، برخی اخبار برخی شایعات

that you've heard maybe on the telephone or

که شاید از طریق تلفن یا

or from one of the neighbors that you've spoken to whilst in the street inform so

یا از یکی از همسایه هایی که صحبت کرده اید شنیده اید. در حالی که در خیابان اطلاع رسانی کنید

you might be informed about something you are informed now here is an

تا ممکن است از چیزی مطلع شوید که اکنون مطلع شده اید اینجا یک

interesting word that has been used in many different ways over the years and

کلمه جالب است که در طول سال ها به روش های مختلف استفاده شده است و قرار است

are going to show it to you I'm sure as soon as you see this word you will know

به محض دیدن آن را به شما نشان دهم. این کلمه شما دقیقاً متوجه خواهید شد

exactly what I'm on about so when you see this word you will look at it and

که من در مورد چه چیزی هستم، بنابراین وقتی این کلمه را می بینید به آن نگاه می کنید و

you will say oh yes mr. Duncan oh yes we know that word the word is propaganda

می گویید اوه بله آقای. دانکن اوه بله، ما می دانیم که کلمه این کلمه یک تبلیغات

propaganda now here's an interesting word that has been used over the years

تبلیغاتی است، اکنون اینجا یک کلمه جالب است که در طول سال ها

in different ways quite often we will think about propaganda when we are

به روش های مختلف استفاده شده است، اغلب وقتی

talking about news that is supposed to make us think in a certain way or

در مورد اخباری صحبت می کنیم که قرار است ما را به فکر فرو ببرند، به تبلیغات فکر می کنیم.

sometimes the news might be misleading or untrue so propaganda is often

ممکن است اخبار گمراه کننده یا نادرست باشد، بنابراین تبلیغات اغلب

something that's published and it gives information as a way of telling you

چیزی است که منتشر می شود و اطلاعاتی را به عنوان راهی برای گفتن

something that other people want you to believe and it comes from the word

چیزی به شما می دهد که دیگران می خواهند شما آن را باور کنید و از کلمه

propagate which means to cultivate to encourage growth so something that you

تبلیغ به معنای پرورش دادن برای تشویق به رشد آمده است. چیزی که شما

plant and then it slowly grows in fact in its original term it used to be used

کاشته اید و سپس به آرامی رشد می کند در واقع در اصطلاح اصلی خود زمانی استفاده می شد

when people were trying to convert people were people to their religion so

که مردم سعی می کردند مردم را به دین خود تبدیل کنند، بنابراین

to propagate was to grow faith among your followers so to give propaganda is

تبلیغ برای رشد ایمان در بین پیروان شما بود، بنابراین تبلیغ کردن

news that is given to create belief in something so that's why this word is

خبری است که برای ایجاد باور به چیزی داده شده است، به همین دلیل است که این کلمه

often used when we talk about during wartime

اغلب زمانی که در زمان جنگ صحبت می کنیم استفاده می شود،

for example quite often you will hear propaganda used as a way of describing

به عنوان مثال اغلب شما می شنوید که از تبلیغات به عنوان راهی برای توصیف استفاده می شود. با

the information that is passed around so quite often I suppose

توجه به اطلاعاتی که اغلب در سراسر جهان منتشر می شود، فکر می کنم

a good example would be during the Second World War when propaganda was

یک مثال خوب در طول جنگ جهانی دوم باشد، زمانی که تبلیغات

published in many parts of the world to make people believe that the war or what

در بسیاری از نقاط جهان منتشر شد تا مردم باور کنند که جنگ یا

was happening was going in a certain way quite often we are winning the war we

آنچه در حال وقوع است به روشی کاملاً خاص پیش می رود. غالباً ما در جنگ

are winning and quite often it would be published in the form of propaganda so

پیروز می شویم و غالباً به شکل تبلیغاتی منتشر می شود ، بنابراین

something that is trying to get people or a person to believe something quite

چیزی که سعی دارد مردم یا شخصی را به چیزی باور کند

often something that is untrue or misleading yes so that is actually a

که اغلب چیزی غیرواقعی یا گمراه کننده است ، بله ، بنابراین در واقع یک موضوع

very strong word Satur Eno says in my life I have learned

بسیار است. کلمه قوی Satur Eno می گوید در زندگی من یاد گرفتم

oh this one is very interesting don't go away

اوه این یکی بسیار جالب است

Satur Eno says in my life I have learned never to be insincere never to be in

نرو ساتور اینو می گوید در زندگی من یاد گرفتم هرگز بی اخلاص نباشم هرگز در نباشم

never to be sincere with the women about their look or their outfit do you like

هرگز با زنان در مورد ظاهر آنها صادق نباشم یا لباس آنها آیا

my new shirt yes I love it you are perfect dolly but I lied

پیراهن جدید من را دوست داری بله من آن را دوست دارم تو عروسکی عالی هستی اما فکر می کنم دروغ

I suppose so I suppose it depends on what the situation is especially if it's

گفتم بنابراین فکر می کنم بستگی به شرایط دارد به خصوص اگر

in a relationship maybe the husband might say that the wife looks amazing

در یک رابطه باشد ممکن است شوهر بگوید که زن به نظر می رسد شگفت انگیز است.

but maybe he's not sure maybe he wants to say the opposite so instead he will

اما شاید مطمئن نیست که شاید بخواهد برعکسش را بگوید، بنابراین در عوض

pretend he will say something that will make her feel good and happy about

وانمود می‌کند که چیزی می‌گوید که باعث می‌شود او احساس خوبی و خوشحالی در مورد

herself so yes I do know what you mean though especially I suppose if you are

خودش داشته باشد، بنابراین بله، من می‌دانم منظور شما چیست، اگرچه به‌خصوص فکر می‌کنم اگر

talking to a woman about certain things maybe her appearance or maybe the

با یک نفر صحبت می‌کنید. زن در مورد برخی چیزها، شاید ظاهرش یا شاید

clothes she is wearing or even her appearance as far as her shape is

لباسی که پوشیده است یا حتی ظاهرش تا آنجا که به شکل او

concerned you have to be very careful and that isn't offensive before anyone

مربوط می شود، باید بسیار مراقب باشید و این توهین آمیز نیست قبل از اینکه کسی

starts writing to me accusing me of being offensive I'm not

شروع به نوشتن برای من کند و من را به توهین آمیز بودن متهم کند. من نه

I'm just saying sometimes you have to be careful what you say men can be just as

من فقط می گویم گاهی باید مراقب حرف های خود باشید مردها می توانند به همان اندازه

frail we also have feelings don't forget don't forget men also have feelings

ضعیف باشند ما همچنین احساسات داریم فراموش نکنید فراموش نکنید مردان نیز احساسات دارند

sometimes you could be so cruel to us men we have feelings we have emotions as

گاهی اوقات شما می توانید آنقدر با ما ظلم کنید مردان ما احساسات داریم ما احساساتی

well so please be gentle with us sometimes how to express the act of

نیز داریم، پس لطفاً گاهی اوقات با ما ملایم باشید که چگونه می‌توان

raising awareness for people about climate change or global warming mr.

آگاهی مردم را در مورد تغییرات آب و هوا یا گرم شدن کره زمین بیان کرد.

Duncan in Vietnam it is popular to use this word well if you raise awareness I

دانکن در ویتنام استفاده از این کلمه به خوبی در صورت افزایش آگاهی رایج است، من

think that's a good word actually so raise and awareness you are allowing

فکر می کنم این کلمه خوبی است، بنابراین افزایش و آگاهی دادن

people to find out about that particular thing so there is always something that

به مردم اجازه می دهید در مورد آن چیز خاص بدانند بنابراین همیشه چیزی وجود دارد که

we are talking about that is important or crucial something that we feel other

ما در مورد آن صحبت می کنیم که مهم است. یا چیزی حیاتی است که ما احساس می کنیم

people should know about and also understand so yes I suppose climate

دیگران باید در مورد آن بدانند و همچنین درک کنند، بنابراین بله، من فکر می کنم آگاهی از آب و هوا

awareness or raising awareness of a certain thing or a certain subject I

یا افزایش آگاهی در مورد یک چیز خاص یا یک موضوع خاص،

think that is very true yes so quite often activism so if you are an activist

فکر می کنم که بسیار درست است بله، اغلب اوقات فعالیت، بنابراین اگر شما یک فعال هستید

quite often you are a person who is involved in raising awareness so we

اغلب اوقات شما فردی هستید که درگیر افزایش آگاهی هستید، بنابراین ما

often describe a person as an activist if they belong to a certain group that

اغلب فردی را به عنوان یک فعال توصیف می کنیم اگر به گروه خاصی تعلق دارد که

is trying to raise awareness of a certain situation or something that is

در تلاش برای افزایش آگاهی در مورد یک موقعیت خاص یا چیزی است که در حال

happening climate change a very good example because a lot of people are

وقوع است تغییرات آب و هوایی مثال بسیار خوبی است زیرا بسیاری از موارد بسیاری از مردم در

talking about that so there are many activists you will often hear about

مورد آن صحبت می کنند، بنابراین بسیاری از فعالان وجود دارند که شما اغلب در مورد

political activists so people involved in raising awareness of a certain

فعالان سیاسی خواهید شنید، بنابراین افرادی که در افزایش آگاهی از یک

political situation or something that is happening in their society I really

موقعیت یا شرایط سیاسی خاص نقش دارند. اتفاقی که در جامعه آنها می افتد من واقعاً

don't like people who have two faces I always try

از افرادی که دو چهره دارند خوشم نمی آید من همیشه سعی

to be straight with a person but at the same time I don't want to hurt people's

می کنم با یک نفر روراست باشم اما در عین حال نمی خواهم احساسات مردم را

feelings this is it so sometimes we do mislead people but quite often because

جریحه دار کنم همین است بنابراین گاهی اوقات ما مردم را گمراه می کنیم اما اغلب به دلیل

we want to protect them or to save their emotion or distress we don't want them

اینکه می‌خواهیم از آنها محافظت کنیم یا احساسات یا ناراحتی‌شان را حفظ کنیم، نمی‌خواهیم آنها

to become too unhappy about the thing we've said however sometimes being

از چیزی که گفتیم خیلی ناراضی باشند، اما گاهی اوقات

two-faced can be used to gain advantage or to get something from another person

می‌توان از دو رویی بودن برای به دست آوردن مزیت یا به دست آوردن چیزی استفاده کرد. شخص دیگری

so I think when you are doing it for a bad reason I think it's harmful so yes I

بنابراین من فکر می کنم زمانی که شما این کار را به دلیل بدی انجام می دهید، فکر می کنم مضر است، بنابراین بله،

think it would be certainly it's very fair to say that I think Guadeloupe I

فکر می کنم مطمئناً منصفانه است که بگویم من فکر می کنم گوادلوپ

ignore two-faced people and their goal is to annoy other people I always try to

افراد دو چهره را نادیده می گیرد و هدف آنها آزار دادن دیگران است. همیشه سعی کنید

say kind words bad opinions only if the person is asking me greetings to you

کلمات محبت آمیز بگویید نظرات بد فقط در صورتی که آن شخص از من درخواست سلام و احوالپرسی برای شما داشته باشد.

Thank You Guadeloupe yes sometimes I think it's fair to give an honest answer

متشکرم گوادلوپ بله گاهی اوقات فکر می کنم منصفانه است که به یک سوال پاسخ صادقانه

to a question and I will say that it has got me into trouble over the years I

بدهم و می گویم که در طول سال ها من را به دردسر انداخته است.

have got into a lot of trouble from being honest with other people even

از ب به دردسر زیادی افتاده اند صادق بودن با افراد دیگر حتی

though we often say that honesty is the best policy guidance so information can

اگر ما اغلب می گوییم که صداقت بهترین راهنمای خط مشی است، بنابراین اطلاعات

also be guidance maybe you are asking a person for advice so advice is a sort of

نیز می تواند راهنما باشد، شاید شما از شخصی برای مشاوره می خواهید، بنابراین مشاوره نوعی

information so guidance you might look for information to help you to achieve

اطلاعات است، بنابراین ممکن است به دنبال اطلاعاتی باشید که به شما کمک کند تا به آن دست یابید.

something or to do something or maybe you want to become a better person you

چیزی یا برای انجام کاری یا شاید می‌خواهید فرد بهتری

get some guidance so guidance is often a form of information that is there to

شوید، راهنمایی دریافت می‌کنید، بنابراین راهنمایی اغلب نوعی اطلاعات است که برای

help you learn something maybe you want to change the way you live your life so

کمک به شما در یادگیری چیزی وجود دارد، شاید بخواهید شیوه زندگی خود را تغییر دهید،

guidance so maybe a person who is having trouble with their relationship

بنابراین راهنمایی فردی که در رابطه خود مشکل دارد

might get guidance they will get help and quite often they will get

ممکن است راهنمایی دریافت کند، او کمک دریافت خواهد کرد و اغلب

information on how they can make their relationship work better guidance if you

اطلاعاتی در مورد اینکه چگونه می تواند رابطه خود را بهتر کار کند، راهنمایی می کند اگر

give someone notice then it means that you are giving them some information you

به کسی اطلاع دهید، به این معنی است که شما اطلاعاتی را که به آنها می

are telling them about something you inform them you give them notice so you

گویید ارائه می دهید. آنها را در مورد چیزی که به آنها اطلاع می دهید به آنها اطلاع می دهید، بنابراین

are telling them something that is very useful to them so quite often you will

شما به آنها چیزی می گویید که برای آنها بسیار مفید است، بنابراین اغلب می

see a notice hanging on the wall so maybe a piece of paper that has useful

بینید که یک اعلان روی دیوار آویزان است. o شاید یک تکه کاغذی که

information on it is a notice they are giving you infamy information something

اطلاعات مفیدی روی آن وجود دارد، یک اعلان است که آنها اطلاعات بدنامی را به شما می دهند، چیزی

that is useful to you it is giving you notice it is telling you about it it is

که برای شما مفید است، به شما اطلاع می دهد که در مورد آن به شما می گوید.

a notice here's another one especially if you use a computer you might have to

ممکن است مجبور شوید

install an update so in this sense it isn't necessarily information that you

یک به‌روزرسانی را در رایانه نصب کنید، بنابراین از این نظر لزوماً اطلاعاتی نیست که

are getting it might be something that can just make your life easier for

دریافت می‌کنید ممکن است چیزی باشد که زندگی شما را آسان‌تر کند، به

instance if you have a computer you might have an update in your software so

عنوان مثال اگر رایانه‌ای دارید، ممکن است نرم‌افزار خود را به‌روزرسانی کنید.

it is making your computer work better and of course if you update someone you

باعث می شود رایانه شما بهتر کار کند و البته اگر شخصی را به روز

give them the latest information so if you install an update on your computer

کنید، آخرین اطلاعات را به او می دهید، بنابراین اگر یک به روز رسانی را روی رایانه خود نصب

you are getting the latest program or the latest fix however an update can

کنید، آخرین برنامه یا آخرین تعمیر را دریافت می کنید، اما به روز رسانی

also be just new information we will update you on the news as soon as we get

نیز می تواند فقط اطلاعات جدیدی باشد که ما به روز خواهیم کرد. شما در اخبار به محض اینکه ما

it so you give new information you pass on something you've just learned about

آن را دریافت می کنیم، بنابراین شما اطلاعات جدیدی را ارائه می دهید و چیزی را که به تازگی در مورد شما آموخته

you update a person leader is going see you later Lena don't forget you can

اید به اشتراک

watch this again so don't worry don't worry about it

می گذارید. نگران نباش

quite a few people have been guessing on the mystery idiom here it is again I

، افراد زیادی در مورد این اصطلاح رمز و راز حدس می زنند، این دوباره است

will give you the answer shortly please remind me if I forget please shout open

، به زودی به شما پاسخ خواهم داد، لطفاً اگر فراموش کردم به من یادآوری کنید، لطفاً

your window and shout mr. Duncan you haven't given us the answer to the

پنجره خود را باز کنید و فریاد بزنید آقای. دانکن تو جواب این

mystery idiom you stupid man that's not very nice hello also to Tomic speaking

اصطلاح مرموز را به ما ندادی ای مرد احمق که خیلی خوب نیست سلام به تومیک هم که

of being straight do you play for the other team if it's too personal just

از مستقیم بودن صحبت می کند آیا اگر خیلی شخصی است برای تیم دیگر بازی می کنی فقط

ignore it I don't know which team I play for sometimes sometimes I think I'm

نادیده بگیرش من نمی دانم کدام تیم هستم گاهی اوقات فکر می‌کنم

Manchester United and sometimes I'm think I'm Luton sometimes I like to play

منچستریونایتد هستم و گاهی فکر می‌کنم لوتون هستم، گاهی اوقات دوست دارم در

it both ends of the field so sometimes I will kick the ball into their goal and

هر دو طرف زمین بازی کنم، بنابراین گاهی اوقات توپ را به دروازه آنها

sometimes I will hold the ball in my hand and I will balance it on my head

می‌زنم و گاهی توپ را در داخل نگه می‌دارم. دستم و من آن را روی سرم متعادل

and then I will run around the field naked so it really depends depends on

می کنم و سپس برهنه دور زمین می دوم، بنابراین بستگی به این دارد

what mood I mean really Alexander mr. Duncan you are the best of

که منظورم از چه روحی باشد واقعاً آقای الکساندر. دانکن شما بهترین

the English teachers on the Internet thank you very much Alexandra its kind

معلم زبان انگلیسی در اینترنت هستید از شما بسیار سپاسگزارم الکساندرا این لطف

of you to say so I wish someone would tell YouTube can someone please tell

شما را بیان می کند، بنابراین ای کاش کسی به یوتیوب می گفت می تواند لطفاً به

YouTube that I'm here Vitas makes a guess on the mystery idiom I will give

یوتیوب بگوید که من اینجا هستم Vitas در مورد اصطلاح اسرارآمیز من حدس می زند.

you the answer soon so for those who are wondering what it is don't worry all

زود جوابتو بده تا برای اونایی که فکر میکنن چیه نگران نباش

will be revealed hello to Belarus year about clothes or taste we are all

همه لو میشن سلام به بلاروس سال در مورد لباس یا سلیقه ما همه با هم

different and we choose different things I think we should be polite and accept

فرق داریم و چیزهای مختلفی انتخاب میکنیم فکر میکنم باید مودب باشیم و قبول

that we don't think the same I agree unless the person asks you to be honest

کنیم که این کار را نمیکنیم همین را فکر کنید من موافقم مگر اینکه آن شخص از شما بخواهد که صادق باشید،

so if someone says what do you think of this shirt be honest so they will often

بنابراین اگر کسی گفت نظر شما در مورد این پیراهن چیست صادق باشید، بنابراین اغلب

ask you they will encourage you to give your honest opinion

از شما می پرسند که شما را تشویق می کنند تا نظر صادقانه خود را بگویید،

so if someone says that to me I will give my honest opinion I will tell you

بنابراین اگر کسی این را به من گفت من نظر صادقانه ام را می گویم و به شما می گویم که

what I think and I think that is always the right thing to do hello to get a

چه فکری می کنم و فکر می کنم همیشه درست است که سلام کنید تا دوباره یک حلقه دریافت کنم این

loop again is that Lena who is going oh yes Lena is going that's a shame

است که لنا که می رود اوه بله لنا می رود حیف است

okay I will see you later Lena don't worry I will see you a little bit later

بعداً شما را ببینم لنا نگران نباش یه کم میبینمت

on I will be going soon but we do have some more words and phrases to talk

من به زودی می روم اما ما چند کلمه و عبارات دیگر برای

about when we are giving information you might put them in the picture now this

صحبت در هنگام ارائه اطلاعات داریم که می توانید آنها را در تصویر قرار دهید اکنون این

is a very interesting phrase if you put them in the picture it means you give

عبارت بسیار جالبی است اگر آنها را در تصویر قرار دهید به این معنی است که به

them all the information that they want or need maybe you give them an update on

آنها می دهید. تمام اطلاعاتی که آنها می خواهند یا نیاز دارند، شاید شما به آنها به روز رسانی در

the latest news or something that is just happened you keep them in the

مورد آخرین اخبار یا اتفاقی که به تازگی رخ داده است، آنها را در تصویر نگه می

picture or you put them in the picture so if you tell someone about what is

دارید یا آنها را در تصویر قرار می دهید، بنابراین اگر به کسی در مورد آنچه

happening if you update them with new information you you keep informing them

اتفاق می افتد بگویید اگر آنها را به روز کنید. با اطلاعات جدید شما به آنها اطلاع می دهید

every time something changes you tell them you put them in the picture or also

هر بار که چیزی تغییر می کند به آنها می گویید که آنها را در عکس قرار داده اید یا همچنین

we can say you keep them in the picture you keep a person in the picture you

می توانیم بگوییم که آنها را در تصویر نگه می دارید شما شخصی را در تصویر

keep them up to date you don't leave them out of the picture so if you leave

نگه می دارید و او را به روز نگه می دارید و نمی گذارید آنها را خارج از تصویر قرار دهید، بنابراین اگر

someone out of the picture it means you don't tell them it is the opposite we

کسی را از تصویر کنار بگذارید، به این معنی است که به او نگویید این برعکس است،

can also say be kept in the loop if you are kept in the loop it means again you

همچنین می توانیم بگوییم در جریان باشید اگر در جریان هستید، به این معنی است که دوباره

are being informed every time something happens so in this situation you might

هر روز به شما اطلاع داده می شود. زمانی اتفاقی می افتد که در این موقعیت ممکن است

find this happening at work maybe there is some new information that is going

متوجه شوید که این اتفاق در محل کار می افتد، شاید اطلاعات جدیدی

around amongst the managers in a company but maybe one of the managers doesn't

در بین مدیران یک شرکت وجود داشته باشد، اما شاید یکی از مدیران

know what is happening he hasn't heard about the latest information so he might

نداند چه اتفاقی می افتد و درباره آخرین اطلاعات نشنیده باشد، بنابراین ممکن است

ask the other managers if he can be kept in the loop please can I be kept in the

بپرسد. سایر مدیران اگر می توان او را در جریان نگه داشت لطفاً آیا می توانم در حلقه نگه داشته باشم

loop please inform me about what is happening so when we say loop it just

لطفاً به من اطلاع دهید که چه اتفاقی می افتد، بنابراین وقتی می گوییم حلقه فقط

means the circle of information so as the information goes around quite often

به معنای دایره اطلاعات است، بنابراین از آنجایی که اطلاعات اغلب در اطراف می چرخد،

we call it a loop or circle so please can you allow me to be kept in the loop

آن را یک می نامیم. حلقه یا دایره، پس لطفاً می‌توانید اجازه دهید من در جریان

please let me know when things change the opposite is to be out of the loop if

باشم، لطفاً به من اطلاع دهید وقتی همه چیز تغییر می‌کند ، برعکس این است که خارج از حلقه

you are out of the loop it means that people are not telling you about what is

باشید اگر خارج از حلقه هستید، به این معنی است که مردم به شما درباره آنچه اتفاق می‌افتد نمی‌گویند

happening you are out of the loop you are not being informed no one is telling

شما خارج از چرخه هستید شما مطلع نمی شوید هیچ کس به

you about what is happening they are keeping you out of the loop they are not

شما درباره اتفاقاتی که می افتد به شما نمی گوید آنها شما را از جریان دور نگه می دارند آنها به شما نمی

telling you you might ask a person to keep you posted or if you are asking it

گویند ممکن است از شخصی بخواهید که شما را در جریان بگذارد یا اگر از شما بپرسید

you might say keep me posted can you please keep me posted on what is

ممکن است بگو من را در جریان بگذار لطفا من را در جریان آنچه در حال

happening so if you ask a person keep me posted

رخ دادن است در جریان قرار دهید، بنابراین اگر از شخصی بخواهید که

you are saying please keep me in the loop please give me the information

من را در جریان بگذارد، می گویید لطفاً من را در جریان نگه دارید لطفاً اطلاعات را به من بدهید،

please keep me posted maybe you can send someone an email to

لطفاً من را در جریان بگذارید، شاید بتوانید به کسی ایمیلی بفرستید

give them the latest information so you might say oh can you please send me an

تا آخرین اطلاعات را به او ارائه دهید. بگو آه، می‌توانی لطفاً برای من یک ایمیل بفرست،

email can you please keep me posted on any new information anything you learn

می‌توانی لطفاً هر اطلاعات جدیدی را که یاد

so keep me posted that means you need the new information

می‌گیری در جریان قرار بده، پس من را در جریان بگذار، این بدان معناست که وقتی به اطلاعات جدید نیاز دارید،

when it comes around we might ask people for advice again advice is a kind of

ممکن است از مردم راهنمایی بخواهیم دوباره مشاوره نوعی

information so when you give information quite often it is in the form of advice

اطلاعات است. بنابراین وقتی اطلاعاتی را اغلب به صورت مشاوره می دهید

or maybe something that is there to help you so you consult with someone if you

یا شاید چیزی است که به شما کمک می کند، بنابراین اگر با کسی مشورت می

consult it means you talk to someone quite often you need

کنید، به این معنی است که اغلب با کسی صحبت می کنید که نیاز به

advice or maybe you need information about a specialist subject or maybe

مشاوره دارید یا شاید به اطلاعاتی در مورد یک متخصص نیاز دارید. موضوع یا شاید

something you are about to do maybe you are about to buy a house maybe you have

کاری که می خواهید انجام دهید شاید در حال خرید خانه هستید، شاید باید

to consult with someone who will tell you how to do it

با کسی مشورت کنید که به شما بگوید چگونه این کار را انجام دهید.

consult and the action is a consultation so you can go along to an office maybe a

ممکن است یک

lawyer or a solicitor you might have to get some consultation you might have to

وکیل یا یک وکیل نیاز به مشاوره داشته باشید، ممکن است

get some advice or information on how to do something you get consultation you

لازم باشد مشاوره یا اطلاعاتی در مورد نحوه انجام کاری دریافت کنید.

consult with someone hello Helena Helena nice to see you here today I spend a lot

of my time on my own to face all the information we get constantly it gives

به تنهایی برای مواجهه با تمام اطلاعاتی که دائماً دریافت می‌کنیم،

me the balance that I need yes I think it is human nature for everyone to want

این تعادل را به من می‌دهد که به آن نیاز دارم بله، فکر می‌کنم این طبیعت بشری است که همه

information so that's why I think the news is always very popular however

اطلاعات بخواهند، به همین دلیل فکر می‌کنم اخبار همیشه بسیار محبوب هستند، اما

sometimes the news that is reported is not news that is useful so I think

گاهی اوقات اخباری که گزارش می‌شود خبری نیست که مفید باشد، بنابراین فکر

that's where the problem arises but yes I think it is normal it is human nature

می‌کنم مشکل از همین جا به وجود می‌آید، اما بله، فکر می‌کنم طبیعی است که طبیعت انسان این است

to be kept up to date with what is happening in the world even if many of

که از آنچه در جهان رخ می‌دهد به‌روز نگه داشته شود، حتی اگر بسیاری از

those things don't involve you so maybe politics in another country

آن چیزها به شما مربوط نباشد، بنابراین شاید سیاست در کشور

they might not affect you personally but you might still be interested in finding

دیگری ممکن است شخصاً بر شما تأثیر نگذارد، اما ممکن است شما همچنان علاقه مند به

out about it so I always like to find out information about what is happening

دانستن در مورد آن باشید، بنابراین من همیشه دوست دارم اطلاعاتی در مورد آنچه در چین اتفاق می افتد پیدا کنم،

in China even though these days it's not easy to do to be honest with you we are

حتی اگر این روزها انجام آن آسان نیست. با

coming towards the end of today's live stream it's gone so fast however I will

شما به پایان پخش زنده امروز نزدیک می شویم، خیلی سریع گذشت، اما من

be back with you on Sunday Sunday Wednesday and Friday I'm with you so on

یکشنبه یکشنبه چهارشنبه و جمعه با شما خواهم بود، بنابراین

Sunday I am here that's now by the way and the next time and with you is on

یکشنبه من اینجا هستم، اتفاقاً اکنون و دفعه بعد و با شما

Wednesday so I will see you next time Wednesday 2:00 p.m. UK time that's when

چهارشنبه است بنابراین دفعه بعد چهارشنبه ساعت 2 بعد از ظهر شما را می بینم. زمان انگلستان همان موقع است که

I will be here and if you want to get in touch with me or maybe you want to

من اینجا خواهم بود و اگر می خواهید با من در تماس باشید یا شاید می خواهید

follow me on Facebook or perhaps you want to send a lovely donation these are

من را در فیس بوک دنبال کنید یا شاید می خواهید یک کمک مالی دوست داشتنی بفرستید،

the addresses

این آدرس

they often say that all good things must come to an end yes very very soon I will

هایی است که آنها اغلب می گویند که همه چیزهای خوب باید به آنها برسد. یک پایان بله خیلی زود به

be going hello - can I say hello to chlo-chlo okay

شما سلام خواهم داد - آیا می توانم به کلو-کلو

hello Clos or Chloe can I call you Chloe is it okay mr. Duncan I've just come

سلام کنم سلام کلوس یا کلوئه می توانم شما را کلو صدا کنم آیا مشکلی نیست آقای. دانکن من به تازگی با

across your video and I searched your channel on YouTube I love your work

ویدیوی شما روبرو شدم و کانال شما را در یوتیوب جستجو کردم من عاشق کار

thank you very much I've been doing this for a very long time I I sometimes say

شما هستم بسیار متشکرم من مدت زیادی است که این کار را انجام می دهم و گاهی اوقات می گویم

that I am the best kept secret on YouTube really so people are always

که من بهترین راز در YouTube هستم. همیشه

pleasantly surprised when they find me they say oh I didn't know you were on

وقتی مرا پیدا می کنند شگفت زده می شوند و می گویند اوه من نمی دانستم تو در

YouTube I've never seen you before well I've been here for 13 years on

یوتیوب بودی من قبلاً تو را ندیده بودم خوب من 13 سال است که اینجا هستم در

YouTube so it's nice to see you Chloe and I hope you will become a regular

یوتیوب پس خوشحالم که تو را می بینم کلویی و امیدوارم که تو را ببینی به یک بیننده معمولی تبدیل شوید

viewer why not like and subscribe go on like and subscribe click that subscribe

چرا لایک نکنید و مشترک شوید ادامه دهید لایک کنید و مشترک شوید روی

button and follow me on youtube and then you will never miss another one of these

دکمه اشتراک کلیک کنید و من را در یوتیوب دنبال کنید و سپس هرگز یکی از این پخش زنده را از دست نخواهید داد،

live streams unless of course you want to if you want to then there may be you

مگر اینکه البته اگر بخواهید، ممکن است شما باشید.

you might not want to do that so we have the mystery idiom we have the answer

ممکن است نخواهید این کار را انجام دهید، بنابراین ما اصطلاح رمز و راز را داریم،

coming up right now here is the question that I posed the mystery idiom it is a

پاسخ آن در حال حاضر این است که من اصطلاح رمز و راز را مطرح کردم، این یک

well-known phrase from the English language all you have to do is tell me

عبارت شناخته شده از زبان انگلیسی است، تنها کاری که باید انجام دهید این است که به من بگویید.

what it is and the answer is about to appear on your screens so hold your

چیست و پاسخ در حال ظاهر شدن در صفحه شماست پس نفس خود را

breath pull up your pants sit there cross your legs

حبس کنید شلوارتان را بالا بکشید همانجا بنشینید پاهایتان را

cross your fingers whatever else you want to do because here it is right now

روی هم بزنید هر کاری که می خواهید انجام دهید با انگشتانتان روی هم بزنید زیرا همین الان است

the answer to today's mystery idiom is

که پاسخ به اصطلاح مرموز امروزی این است

put the cart before the horse congratulations to all those who got it

که گاری را جلوی اسب

right because lots of people did get it right

قرار دهید. چون خیلی‌ها درست متوجه شدند،

congratulations to you I suppose I should give you a round of applause so

به شما تبریک می‌گویم، فکر می‌کنم باید یک دور تشویقتان کنم،

the answer to today's mystery idiom is put the cart before the horse the

بنابراین پاسخ به اصطلاح مرموز امروزی این است که گاری را جلوتر از اسب قرار دهید.

meaning is to get your priorities wrong to address the wrong thing first if you

put things in the wrong order we can say that you have put the cart before the

شما چیزها را به ترتیب اشتباهی قرار می دهید، می توانیم بگوییم که گاری را قبل از اسب قرار داده اید،

horse maybe you have the wrong priorities you think that one thing is

شاید اولویت های اشتباهی دارید که فکر می کنید یک چیز

more important than the other but in fact it's the other way around

مهم تر از دیگری است، اما در واقع برعکس است که

you are literally putting the cart before the horse so there it is today's

شما به معنای واقعی کلمه گاری را می گذارید. قبل از اسب پس این

mystery idiom yes I gave it to you today I didn't forget isn't that lovely Olga

اصطلاح معمای امروزی است بله امروز آن را به شما دادم فراموش نکردم این دوست داشتنی نیست اولگا

Olga says I got it right because I googled the answer

اولگا می گوید درست متوجه شدم چون جواب

hello Palmyra by two an by two Belarus year by two everyone sorry to those who

سلام پالمیرا دو و دو سال بلاروس را در گوگل جستجو کردم دو نفر از همه متاسفم برای کسانی که

I didn't mention oh that's nice so Palmyra is already getting ready to

به آنها اشاره نکردم اوه خیلی خوب است، بنابراین پالمیرا در حال آماده شدن برای

go and I will be going very soon thank you very much for your company we've had

رفتن است و من خیلی زود می روم از شما بسیار متشکرم از همراهی شما ما

a very busy one today one or two people are already late I'm sorry I'm going

امروز یک یا دو نفر بسیار شلوغ بودیم در حال حاضر دیر است، متاسفم که به زودی می روم،

soon but don't worry you could watch this again later it will be replayed on

اما نگران نباشید، می توانید این را بعداً دوباره تماشا کنید، در یوتیوب دوباره پخش

YouTube and there will be captions as well later on so you can watch this live

می شود و بعداً زیرنویس هایی نیز وجود خواهد داشت، بنابراین می توانید این پخش زنده را

stream when it is recorded later on this is mr. Duncan saying thank you very

وقتی بعداً ضبط شد تماشا کنید این آقای است دانکن می‌گوید از اینکه

much for watching today it is lovely to see you here

امروز شما را تماشا کردم بسیار متشکرم، دیدن شما در اینجا

Christelle thank you also highly kwang TS

بسیار دوست

oh hello TS nice to see you as well today watching in Indonesia

hello also to Rosa Thank You mr. Duncan have a wonderful weekend

داشتنی است. دانکن یک آخر هفته فوق‌العاده داشته باشد

yes enjoy the rest of your weekend for some people Monday is just around the

بله از بقیه آخر هفته خود برای برخی افراد لذت ببرید

corner for me I still have the rest of Sunday to enjoy in a moment I will be

دوشنبه برای من نزدیک است

having a cup of tea and a tea cake with mr. Steve thank you so much thank you

. استیو خیلی ممنونم از شما سپاسگزارم

yes in thank you la Moreno Irene sweetness Olga thank you very much for

بله در تشکر از شما لا مورنو ایرن شیرینی اولگا خیلی ممنون از همراهی

your company today it's time for me to go away

شما امروز وقت آن است که من بروم

this is mr. Duncan in England saying thanks for watching see you on Wednesday

این آقای است. دانکن در انگلیس می‌گوید از تماشای شما متشکرم که شما را در چهارشنبه

2:00 p.m. UK time and of course until next time when we all meet together here on the internet...

ساعت 2 بعد از ظهر می‌بینم. به وقت انگلستان و البته تا دفعه بعد که همه با هم در اینجا در اینترنت ملاقات می کنیم ...

ta ta for now 8-)

تا الان 8-)