31 Days of Learning English - DAY 18 - improve your English - LIES / BODY GESTURES - 18th October

there it is a live view right now looking out the window and I have some

اینجا یک نمای زنده است که در حال حاضر به بیرون از پنجره نگاه می کنم و من

good news it isn't raining is not nice welcome today eighteen of 31 days of

خبرهای خوبی دارم که باران نمی بارد، خوش آمدید امروز هجده از 31 روز

learning English during October 2019

یادگیری زبان انگلیسی در اکتبر 2019

what's up YouTube I can't believe I just said that in the 13 years that I've been

چه خبر YouTube من نمی توانم باور کنم که همین الان این را گفتم در 13 سالی

doing this on YouTube I have never started any of my videos or

که این کار را در یوتیوب انجام می‌دهم، هیچ‌کدام از ویدیوهایم یا

any of my live streams with what's up YouTube I do apologise for that I am

پخش زنده‌ام را با آنچه در یوتیوب است شروع نکرده‌ام، از این بابت عذرخواهی می‌کنم که

very sorry after this live stream has finished I

پس از اتمام این پخش زنده، بسیار متاسفم و وارد

will go into the garden and I will beat myself over the head with a piece of

آن خواهم شد. باغ و من با یک تکه چوب بر سر خودم خواهم زد. من از این

wood I do apologize for that hi everybody

بابت عذرخواهی می کنم سلام به همه

yes that's what I should be saying hi everybody this is mr. Duncan in England

بله این چیزی است که باید بگویم سلام به همه این آقای است. دانکن در انگلیس

how are you today are you okay I hope so are you happy

امروز چطوری خوب هستی امیدوارم پس خوشحالی

well are you happy I think actually you should be very happy today why I will

خوب خوشحالی من فکر می کنم در واقع امروز باید خیلی خوشحال باشی چرا بهت می

tell you why because it's Friday

گویم چرا چون

it is Friday yes the weekend is just around a corner I know many people get

جمعه است جمعه است بله آخر هفته همین نزدیکی است. بدانید که بسیاری از مردم

very excited when Friday arrives for some people it is a sacred day for the

وقتی جمعه فرا می رسد برای برخی افراد بسیار هیجان زده می شوند، این روز برای مردم یک روز مقدس

people it is a day when the weekend approaches in fact we often think of

است، روزی است که آخر هفته نزدیک می شود، در واقع ما اغلب به

Friday we often think of this particular day as being the weekend so it is

جمعه فکر می کنیم، اغلب این روز خاص را به عنوان آخر هفته تصور می کنیم، بنابراین از نظر فنی این روز است.

technically the end of the week so when you think about it this actually is the

پایان هفته پس وقتی به آن فکر می کنید این در واقع

weekend it is the end of the week so I hope you're okay yes we have made it

آخر هفته است، آخر هفته است، بنابراین امیدوارم که شما خوب باشید بله،

through another week on planet Earth without blowing it up

ما یک هفته دیگر را در سیاره زمین بدون منفجر کردن آن پشت سر گذاشتیم

isn't that amazing I'm really happy about that I don't know about you so

، آنقدرها هم شگفت انگیز نیست. من واقعاً خوشحالم که شما را نمی‌شناسم،

here we go it's mr. duncan by the way that's my name for those wondering what

بنابراین ما می‌رویم آقای. دانکن به هر حال این نام من برای کسانی است که نمی‌دانند چه

I'm doing well I'm here every day during October doing a series of live lessons

کاری را خوب انجام می‌دهم، من هر روز در ماه اکتبر اینجا هستم و یک سری درس زنده انجام می‌دهم

yes the thing you are watching at the moment is live and I will be with you

بله چیزی که در حال حاضر تماشا می‌کنید زنده است و من هر روز با شما

every day I can't believe I am here every day during October so that's the

خواهم بود. نمی توانم باور کنم که من در ماه اکتبر هر روز اینجا هستم، بنابراین به

reason why my beautiful face is now on your screen right here's an interesting

همین دلیل است که چهره زیبای من اکنون روی صفحه شما است، این یک

word I want to kick things off with an interesting word how about this word now

کلمه جالب است که می خواهم کارها را با یک کلمه جالب شروع کنم چگونه این کلمه اکنون

this doesn't look like a real word but in fact it is a real word and can I tell

به نظر نمی رسد یک کلمه واقعی است اما در واقع یک کلمه واقعی است و می توانم

you something this is a word that I love for various reasons because it doesn't

چیزی به شما بگویم این کلمه ای است که به دلایل مختلف آن را دوست دارم

look like a word it looks like a mixture of letters that have just been written

زیرا شبیه یک کلمه نیست بلکه به نظر می رسد مخلوطی از حروفی است که

out randomly but it isn't it's a real word and the word is Pyrrhic so this

به طور تصادفی نوشته شده اند. اما این یک کلمه واقعی نیست و کلمه Pyrrhic است، بنابراین این

particular word is Pyrrhic and it is an adjective so it describes something so

کلمه خاص Pyrrhic است و یک صفت است، بنابراین چیزی را توصیف می کند، بنابراین

we use the word Pyrrhic a battle that was won but at a great

ما از کلمه Pyrrhic استفاده می کنیم نبردی که برنده شد، اما با هزینه زیادی

cost to have been worthwhile for the victor so when we talk about Pyrrhic we

که برای آن ارزشمند بوده است. پیروز، بنابراین وقتی در مورد پیرهیک صحبت می کنیم،

are saying that a battle took place it was a battle that was won

می گوییم که a ba نبردی بود که برنده شد

unfortunately the price that was paid maybe there were many casualties or

متأسفانه بهایی که پرداخت شد شاید تلفات یا

deaths made the whole war and also the victory earn worthwhile or not

کشته های زیاد باعث شد کل جنگ و همچنین پیروزی ارزش داشته باشد یا

worthwhile I like this word by the way worthwhile so there is an interesting

ارزش نداشته

word as well so not only this word is interesting but this word is well

باشد. بنابراین نه تنها این کلمه جالب است، بلکه این کلمه خوب

something that is worthwhile something that is valuable something that is

چیزی است که ارزش دارد چیزی است که ارزش دارد چیزی است که

useful if you do it it is a good use of your time it is worthwhile but in this

مفید است اگر آن را انجام دهید استفاده خوب از وقت شما ارزشمند است، اما در این

case Pyrrhic if something is Pyrrhic it means it is a victory that you have

مورد اگر چیزی پیرو باشد، Pyrrhic این به این معنی است که این یک پیروزی است که شما به

gained or something you have won unfortunately the cost was so high it

دست آورده اید یا چیزی که به دست آورده اید متأسفانه هزینه آن به قدری بالا

was not worthwhile so I always like to show interesting and different words at

بود که ارزش نداشت بنابراین من همیشه دوست دارم کلمات جالب و متفاوتی را

the start of my live streams I have been asked to explain this phrase here is a

در شروع پخش زنده خود نشان دهم از من خواسته شده است که این عبارت را توضیح دهم. اینجا یک

phrase and we use it quite often where we are talking about things we are going

عبارت است و ما اغلب از آن استفاده می کنیم، جایی که در مورد کارهایی که قرار است در آینده انجام دهیم صحبت می کنیم، از

to do in the future I have been asked to explain all in good time apparently it

من خواسته شده است که همه چیز را به موقع توضیح دهم،

was in a song apparently there is a song with this in the lyrics so I will

ظاهراً در یک آهنگ ظاهراً آهنگ wi وجود دارد. این را در متن ترانه‌ها

explain it right now shall I because after all that is my job so all in good

توضیح می‌دهم، پس همین الان توضیح می‌دهم، زیرا بعد از همه اینها کار من است، بنابراین همه چیز به

time means the thing will happen all you have to do is wait for it so something

موقع اتفاق می‌افتد، تنها کاری که باید انجام دهید این است که منتظر آن باشید تا

that will happen in the future sometimes you might be very impatient perhaps you

در آینده اتفاقی بیفتد گاهی اوقات شما ممکن است خیلی بی حوصله باشید، شاید

can't wait for the thing to happen or arrive

نتوانید منتظر بمانید تا اتفاق بیفتد یا برسد،

so as a way of helping you to relax and to be patient you can say all good

بنابراین به عنوان راهی برای کمک به شما برای آرامش و صبور بودن می توانید بگویید

things will come they will come all in good time so it is an expression that we

همه چیزهای خوب خواهند آمد، آنها به موقع خواهند آمد، بنابراین این یک بیان است که ما

use quite a lot especially when we are trying to reassure someone when they are

بسیار از آن استفاده می کنیم، به خصوص زمانی که سعی می کنیم به کسی اطمینان دهیم که در

feeling anxious about a future event or maybe something that is going to happen

مورد یک رویداد آینده یا شاید چیزی که قرار است اتفاق بیفتد، احساس نگرانی می کند

and they are very excited about it so something will happen all in good time

و آنها در مورد آن بسیار هیجان زده هستند، بنابراین چیزی به موقع و به موقع اتفاق می افتد.

all in good time it is a brilliant phrase and it is one that is used quite

این یک عبارت درخشان است و بسیار مورد استفاده قرار

a lot shall we have a look at the live chat or shall we have a look out the

می گیرد، آیا ما نگاهی به چت زنده بیندازیم یا باید نگاهی به بیرون از پنجره بیندازیم،

window let's have a look outside first of all shall we oh yes it's looking very

بیایید اول از همه به بیرون نگاه کنیم، اوه بله، آنجا خیلی

nice there it is that is actually a view from my studio window right now looking

خوب به نظر می رسد این در واقع نمایی از پنجره استودیوی من است در حال حاضر

across towards one of the villages very close to where I live isn't it a lovely

به سمت یکی از روستاهای بسیار نزدیک به محل زندگی من نگاه می کنم، آیا این روز دوست داشتنی نیست

day everything is looking rather nice and bright here in England on a Friday

، اینجا در انگلستان در یک

afternoon at 12 minutes past 2:00 I don't know what time it is where you are

بعد از ظهر جمعه در ساعت 2:00 ساعت 12 دقیقه به بعد همه چیز نسبتاً زیبا و روشن به نظر می رسد، نمی دانم ساعت چند است. اینجا جایی است که شما هستید،

because I'm not there so this is live just to prove it hello hello I'm live

زیرا من آنجا نیستم، بنابراین این زنده است فقط برای اثبات آن سلام سلام من زنده هستم

and that is the view right now at the window you can also see some of the

و این منظره ای است که در حال حاضر در پنجره وجود دارد، همچنین می توانید برخی از

autumn leaves appearing on the trees as well and here is another view that you

برگ های پاییزی را که روی درختان ظاهر می شوند نیز ببینید. و این منظره دیگری است که

saw at the start of today's livestream oh hello there yes you can see also

در شروع پخش زنده امروز دیدید، سلام، بله می توانید ببینید همچنین

everything is looking bright and sunny we have blue sky today there are blue

همه چیز روشن و آفتابی به نظر می رسد ما آسمان آبی داریم امروز آسمان آبی

skies above our heads here in England I hope you are having a nice day where you

بالای سر ما اینجا در انگلیس است، امیدوارم که حال خوبی داشته باشید روزی که

are right let's have a look shall we at the live chat oh very interesting hello

شما درست می گویید بیایید نگاهی به چت زنده بیندازیم آه بسیار جالب سلام

to nasiha nasiha Mulla guess what hmm you are first

به ناسیها ناصیها ملا حدس بزن چی هستی اول

on today's live chat

در چت زنده امروز

what can I say except well done you must have a very fast finger your finger is

چه می توانم بگویم جز آفرین شما باید انگشت خیلی سریع داشته باشید.

very quick to click on the mouse I think so Joe is here you are second today I'm

خیلی سریع روی ماوس کلیک می کنم من فکر می کنم جو h است قبل از اینکه امروز دومین نفر باشید

sorry about that Guadalupe also here on Friday and also

متاسفم که گوادالوپ نیز جمعه اینجاست و همچنین

grace chin welcome to Friday welcome to the weekend

گریس چان به جمعه خوش آمدید به آخر هفته خوش آمدید

Luis is here Luis Mendez hello to you as well thanks a lot for joining me

لوئیز اینجاست لوئیز مندز سلام به شما نیز بسیار متشکرم که به من ملحق شدید

belarusian who is one of the moderators and also luis as well tanya is here

و همچنین لوئیس و همچنین تانیا اینجا هستند

Patrick Meeker also a moderator I have a lot of

پاتریک میکر همچنین یک ناظر من افراد زیادی

people taking care of my live chat can I say a big thank you to Cathy cat who

دارم که از چت زنده من مراقبت می کنند.

sent a lovely donation two days ago and I forgot all about it I what I wanted to

چیزی که دیروز می خواستم به

mention it yesterday but I forgot about it so I do apologize but can I say thank

آن اشاره کنم اما آن را فراموش کردم، بنابراین عذرخواهی می کنم، اما می توانم

you to Cathy cat who made a lovely donation on the live chat right here on

از کتی گربه تشکر کنم که در چت زنده همین جا

the live chat using super chat also if you don't want to use it or maybe you

در چت زنده با استفاده از سوپر چت کمک مالی خوبی کرد، همچنین اگر نمی خواهید برای استفاده از آن یا شاید

can't use it because super chat is not available everywhere you can send a

نتوانید از آن استفاده کنید زیرا سوپر چت در همه جا در دسترس نیست، می توانید

donation to help my work continue yes everything I do I do for free it doesn't

کمک مالی بفرستید تا به ادامه کار من کمک کنید بله هر کاری که من انجام می دهم رایگان انجام می دهم هیچ

cost you anything so all donations will be gladly received

هزینه ای برای شما ندارد بنابراین همه کمک ها با کمال میل دریافت می شوند

and of course I am working very hard during October because I am with you

و البته من در ماه اکتبر بسیار سخت کار می کنم زیرا من

every day and here we are at day 18 hello Eric nice to see you here Sergio

هر روز با شما هستم و در روز 18 هستیم سلام اریک خوشحالم که شما را اینجا می بینم سرجیو

Sergio watching in Belarus nice to see you as well anna is here also a man

سرجیو در حال تماشای شما در بلاروس خوشحالم که شما را می بینم همچنین آنا اینجاست همچنین یک مرد

hello a man or a men or maybe Oh a men says idiot music I don't know what

سلام یک مرد یا یک مرد یا شاید اوه یک مرد می گوید احمق موسیقی من نمی

you mean by that what do you mean idiot muse

دانم منظور شما از آن چیست منظور شما از این کار چیست

it's a great piece of music you can have a little Samba a little salsa around

your living room or your garden or wherever you are

salad hello salad hello Patrick hello Luis hello Haneen nice to see you

؟ سلام حنین خوشحالم که شما را

watching in Algeria is I do I have a lot of people watching in Algeria mr. Duncan

در حال تماشای الجزایر می بینم. من افراد زیادی در الجزایر دارم آقای. دانکن

I love to listen to you whilst I'm preparing to go to work

من دوست دارم در حالی که دارم برای رفتن به سر کار آماده می شوم به شما گوش دهم می

says Guadalupe thank you very much and I'm glad I brighten your day a little

گوید گوادالوپ بسیار متشکرم و خوشحالم که روز شما را کمی روشن کردم

bit Rolfie is here hello to the Dominican Republic oh nice to see that

you're joining us here today as well I suppose I should mention I suppose I

. امروز نیز به ما ملحق می‌شوید، فکر می‌کنم باید ذکر کنم، فکر می‌کنم

should mention the word even though I've lost it

باید کلمه را ذکر کنم، حتی اگر آن را گم کرده‌ام،

where's it gone wait there excuse me I've lost my word I suppose I should

کجا رفته است، منتظر بمانید، من حرفم را گم کرده‌ام.

mention this it would appear that we have reached an agreement with Europe

با اروپا به توافق رسیدیم،

however there are still some people who don't like the new agreement for this

اما هنوز هم عده‌ای هستند که از توافق جدید برای این موضوع

I'm not even going to say the word it's a little little bit like Harry Potter

خوششان نمی‌آید، من حتی نمی‌خواهم این کلمه را بگویم که کمی شبیه هری پاتر است،

do you know in Harry Potter you can never say that guy's name I can't read I

آیا می‌دانید در هری پاتر هرگز نمی‌توانید این را بگویید. اسم پسره من نمیتونم بخونم

can't remember what his name is by the way but his name must never be mentioned

یادم نمیاد اسمش چیه ولی اسمش هیچوقت نباید ذکر بشه

and nor must this so we will never say this word ever again however yesterday

و نباید این حرفو بزنیم پس دیگه هیچوقت این کلمه رو نخواهیم گفت ولی

it would appear that an agreement has been reached in Europe and also across

دیروز به نظر میاد توافقی حاصل شده در اروپا و همچنین در

the UK however there is still the final vote which will be taking place this

سراسر بریتانیا، با این حال هنوز رای نهایی وجود دارد که این

weekend so we will see what happens is this ever going to happen will we have

آخر هفته برگزار می شود تا ببینیم چه اتفاقی می افتد آیا این اتفاق می افتد آیا باید

to wait for another year or maybe it won't happen at all stay tuned

یک سال دیگر صبر کنیم یا شاید اصلاً این اتفاق نیفتد

to this channel to find out all the latest dear dear me what an age to be

برای اطلاع از جدیدترین ها با این کانال همراه باشید عزیز من چه سنی برای

alive what a time to be alive he was an interesting word oh look at that now

زنده بودن چه زمانی برای زنده بودن او کلمه جالبی بود اوه نگاه کنید که حالا

this is a word I always think about when whenever I consider anything that is

این کلمه ای است که من همیشه به آن فکر می کنم وقتی هر زمان که چیزی را که

topical or popular I always think of this word hype hype now yesterday we

موضوعی یا محبوب است فکر می کنم همیشه به این کلمه هیپ هیپ فکر می کنم الان دیروز ما

talked about hyperbole which is very similar but this is another word hype so

در مورد هایپربولی صحبت کردیم که بسیار شبیه است، اما این یک کلمه دیگر hype است،

this actually can be used as a noun or a verb so it can be hype or you can hype

بنابراین در واقع می توان از آن به عنوان یک اسم یا فعل استفاده کرد، بنابراین می تواند تبلیغاتی باشد یا می توانید

something so if you promote something if you want lots of people to watch your

چیزی را تبلیغات کنید، بنابراین اگر چیزی را تبلیغ می کنید اگر می خواهید افراد زیادی شما را تماشا کنند.

movie or listen to your radio program or buy your magazine quite often you will

فیلم یا به برنامه رادیویی خود گوش دهید یا مجله خود را اغلب بخرید،

have to hype that particular thing you need to get people really excited by the

مجبور خواهید بود چیز خاصی را که به آن نیاز دارید تبلیغ کنید تا مردم واقعاً از

thing you are doing some people said mr. Duncan you should hype your English

کاری که انجام می دهید هیجان زده شوند. دانکن شما باید دروس انگلیسی خود را تبلیغات کنید،

lessons you should tell lots of people maybe you need to take out some

باید به افراد زیادی بگویید شاید لازم باشد

advertisements who knows so here's another word you might describe this as

تبلیغاتی را منتشر کنید که می دانند، بنابراین در اینجا کلمه دیگری وجود دارد که ممکن است آن را به عنوان

a buzz word so this is a word that is often used so when you hype something it

یک کلمه وزوز توصیف کنید، بنابراین این کلمه ای است که اغلب استفاده می شود، بنابراین وقتی چیزی را تبلیغ می کنید

means you push it you force it into the public domain or into the public eye by

یعنی شما آن را تحت فشار قرار می دهید و با

advertising it or creating some sort of news story you want to get publicity you

تبلیغات آن یا ایجاد نوعی از اخبار که می خواهید تبلیغاتی داشته باشید، آن را به حوزه عمومی یا در

want people to see your thing so you must hype the thing you must make it

معرض دید عموم قرار

everywhere hype it's a great word and it does happen a lot nowadays people do

می دهید. این یک کلمه عالی است و این روزها خیلی اتفاق می افتد که مردم

like to hype things let's go to the live that oh hello you know who Harry Potter

دوست دارند چیزهای تبلیغاتی را تبلیغ کنند، بیایید به لایو برویم که اوه سلام شما می دانید هری پاتر

you know who oh yes of course he who must not be named is what what

کیست، اوه بله، البته او که نباید نامش برود همان چیزی است که

they said I think Fernando is here

آنها گفتند. فرناندو اینجاست

oh hello Fernando nice to see you here today oh and I can see your photograph

آه سلام فرناندو خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم، اوه و من می توانم عکس شما را ببینم

as well you have a lovely smile on your faces mr. Duncan you are a friendly

و شما لبخندی زیبا بر لب دارید آقای. دانکن تو یک آدم صمیمی هستی که

person every day in front of me thank you very much I always try to be happy I

هر روز جلوی من هستی خیلی ممنون من همیشه سعی می کنم خوشحال باشم

always try to be happy and positive of course being alive is really great and

همیشه سعی می کنم شاد و مثبت باشم البته زنده بودن واقعا عالی است

the reason why I mentioned that today is because mr. Steve this afternoon mr.

و دلیل اینکه امروز به آن اشاره کردم این است که آقای. استیو امروز بعد از ظهر آقای

Steve is going to a funeral one of his friends from his choir passed away a few

استیو به مراسم تشییع جنازه می رود یکی از دوستانش از گروه کرش چند

days ago so today he is going to a funeral now I did wonder this morning

روز پیش درگذشت، بنابراین امروز او به مراسم تشییع جنازه می رود، من امروز صبح تعجب کردم

because Steve was dressed in black he had his black tie and he looked a bit

زیرا استیو لباس مشکی پوشیده بود و کراوات مشکی اش را داشت و کمی غمگین به نظر می رسید.

somber so I knew he was going to a funeral but quite often when you go to a

بنابراین می‌دانستم که او به مراسم خاکسپاری می‌رود، اما اغلب وقتی به

funeral you will often you will often wear dark clothing to look sad and

مراسم تشییع جنازه می‌روید، اغلب لباس‌های تیره می‌پوشید تا غمگین و غمگین به نظر

mournful it is also a sign of respect for the person who has passed away

so unfortunately Steve is going to a funeral this afternoon what a way to

برسید. امروز بعدازظهر به تشییع جنازه رفتن چه راهی برای

spend your Friday afternoon I don't like funerals there is no way I am ever going

گذراندن بعدازظهر جمعه ات

to a funeral you would have to carry me there you

really would a funeral I would never go to a funeral if it was the last thing I

اگر این آخرین کاری

ever did hmm just variation there is a Chinese curse which says may he live in

بود که انجام دادم، فقط تغییر می‌دهم، یک نفرین چینی وجود دارد که می‌گوید ممکن است او در

interesting times oh well I think it's safe to say that at the moment we are

زمان‌های جالبی زندگی کند، خب، فکر می‌کنم به جرات می‌توان گفت که در حال حاضر ما

living in interesting times there are some very strange things taking place

در زمان‌های جالبی زندگی می‌کنیم، چیزهای بسیار عجیبی وجود دارد. در

around the world lots of countries having political

سراسر جهان بسیاری از کشور در حال وقوع تحولات سیاسی است،

upheaval so when we say upheaval so we mean chaos or confusion or maybe there

بنابراین وقتی می گوییم آشوب به معنای هرج و مرج یا سردرگمی است یا

is a situation where maybe there is an argument taking place up evil chaos so

شاید شرایطی وجود دارد که ممکن است بحثی در حال وقوع هرج و مرج شیطانی باشد، بنابراین

many countries at the moment are going through periods of transition as far as

بسیاری از کشورها در حال حاضر دوره های گذار را سپری می کنند تا جایی که

their politics is concerned including here in the UK as I mentioned a few

سیاستشان است. نگرانم از جمله اینجا در بریتانیا همانطور که چند دقیقه پیش اشاره کردم

minutes ago Cristina says I have been hyping your

کریستینا می گوید من درس های انگلیسی شما را

English lessons to my friends I'm pleased to hear that do you know the

برای دوستانم تبلیغ کرده ام. خوشحالم که می شنوم که آیا می دانید

best type of publicity the best publicity in the world is with this word

بهترین نوع تبلیغات بهترین تبلیغات در جهان با این کلمه است.

of mouth if you like something tell a friend spread the word spread the news

از دهان اگر چیزی را دوست دارید به یک دوست بگویید این خبر را پخش کند

Rolfie says the world is upside down at the moment I think that would be very

رولفی می گوید دنیا در حال حاضر وارونه است من فکر می کنم بسیار

fair to say very fair to say that is a pretty accurate statement I think so

منصفانه است که بگویم بسیار منصفانه است که بگویم این یک جمله کاملاً دقیق است من فکر می کنم پس

Hassam good afternoon mr. Duncan and all the group nice to see you here as well

حسام ظهر بخیر آقای. دانکن و همه گروه خوشحالم که شما را در اینجا می بینم،

so the person who can't be named in Harry Potter yes that's right Ana has

بنابراین شخصی که نامش در هری پاتر نمی گنجد، بله درست است

got it right although I'm not going to say it just in case just in case because

آنا درست متوجه شده است، اگرچه من نمی خواهم آن را فقط برای هر موردی

let's face it he who must not be named is pretty scary you are really a good

بگویم، زیرا اجازه دهید رودررو باشیم. او که نباید نامش برده شود بسیار ترسناک است شما واقعا معلم خوبی هستید

teacher mr. Duncan thank you Emmet thank you also to one or two people using

آقای. دانکن از شما متشکرم امت همچنین از یکی دو نفری که

Arabic today I can't read your names because I don't actually read Arabic I

امروز از عربی استفاده می کنند تشکر می کنم من نمی توانم نام شما را بخوانم زیرا من واقعاً عربی

can't read it unfortunately but maybe you could type your name in English

نمی خوانم متأسفانه نمی توانم آن را بخوانم اما شاید شما بتوانید نام خود را به انگلیسی تایپ کنید

fantastic I am very intrigued by many things

فوق العاده است. ما که شیفته چیزهای زیادی

sometimes in life we have to try new things and here is a great expression

در زندگی هستیم، گاهی اوقات باید چیزهای جدیدی را امتحان کنیم و در اینجا یک عبارت عالی است

that defines that very thing so maybe in life you want to try something new maybe

که دقیقاً آن چیز را تعریف می کند، بنابراین شاید در زندگی می خواهید چیز جدیدی را امتحان کنید،

there is a business opportunity that is offered to you maybe you get the feeling

شاید یک فرصت تجاری وجود داشته باشد که به شما پیشنهاد می شود، شاید این احساس را داشته باشید.

that you want to make some changes in your life maybe you want a change of

که می‌خواهید در زندگی‌تان تغییراتی ایجاد کنید، شاید می‌خواهید شغلتان را تغییر دهید،

career maybe you want to do something else something new perhaps nothing

شاید می‌خواهید کار دیگری انجام دهید، چیز جدیدی، شاید هیچ چیزی

ventured nothing gained so sometimes if you don't try something new you will

جرأت نکرده باشید، چیزی به دست نیاوردید، بنابراین گاهی اوقات اگر چیز جدیدی را امتحان نکنید،

never find out how it turns out so maybe you want to learn a new language maybe

هرگز متوجه نمی‌شوید که چگونه می‌شود. بنابراین شاید بخواهید یک زبان جدید یاد بگیرید، شاید

you want to learn English well you will have to give a lot of your time and

بخواهید انگلیسی را به خوبی یاد بگیرید، باید زمان و تلاش زیادی را صرف کنید،

effort so you might have to put some work into it and spend some of your time

بنابراین ممکن است مجبور شوید کمی برای آن کار کنید و بخشی از زمان خود

doing it nothing ventured nothing gained if you don't try if you don't pursue the

را صرف انجام آن کنید. اگر اگر چیزی را دنبال نکنید، تلاش نمی کنید،

thing in question then maybe you won't gain anything

ممکن است چیزی به دست نیاورید،

so nothing ventured nothing gained sometimes it is good to try something

بنابراین هیچ چیز جرأت نکردید، چیزی به دست نیاوردید گاهی اوقات خوب است چیز جدیدی را امتحان کنید،

new try something new maybe a new food so maybe something you've never eaten

چیز جدیدی را امتحان کنید، شاید یک غذای جدید را امتحان کنید، بنابراین شاید چیزی را که هرگز نداشته اید

before or maybe a new type of job maybe you are bored in your current job and

قبلا خورده شده یا شاید نوع جدیدی از شغل ممکن است در شغل فعلی خود حوصله داشته باشید و

you want a change of scenery so I like this I like this expression very much

می خواهید منظره خود را تغییر دهید بنابراین من این را دوست دارم این عبارت

nothing ventured nothing gained if you don't try something if you don't take

را خیلی دوست دارم از

that opportunity if you don't venture in that direction you will gain nothing

این فرصت استفاده کن، اگر در آن مسیر جسارت نکنی، چیزی به

sometimes you have to take the risk I know in my life I have taken one or two

risks especially when I've been changing the direction of my life so I've been

دست نمی‌آوری. من

doing this but instead I try that sometimes it

این کار را انجام می‌دهم، اما در عوض سعی می‌کنم گاهی اوقات

works sometimes it doesn't but as they say nothing ventured nothing gained if

کار می‌کند، گاهی اوقات این کار را نمی‌کند، اما همانطور که می‌گویند هیچ چیزی جرأت نمی‌کند، اگر

you don't try you don't find out I think that's a pretty good expression today we

تلاش نکنی، چیزی به دست نمی‌آید، متوجه نمی‌شوی، فکر می‌کنم این یک عبارت بسیار خوب است که امروز درباره

are talking about one or two things we are talking about body movements the way

آن صحبت می‌کنیم. یا دو چیز در مورد حرکات بدن صحبت می

we express certain body movements the way you move your body or maybe an

کنیم برخی از حرکات بدن را به روشی که بدن خود را حرکت می دهید یا شاید

action that involves the movement of your body so that is one of the things

کاری که شامل حرکت بدن شما می شود را فشار دهید، بنابراین یکی از مواردی است

we're going to talk about in the next half an hour also some think we all do

که در نیم ساعت آینده در مورد آن صحبت خواهیم کرد، همچنین برخی فکر می کنند همه ما کاری را انجام می

something I'm pretty sure every person watching at the moment has done lie yes

دهیم. مطمئنم هر کسی که در حال حاضر تماشا می کند دروغ گفته است، بله

when you lie how do we describe that action we are going to look at that a

وقتی شما دروغ می گویید چگونه آن عمل را توصیف می کنیم، کمی بعداً به آن نگاه خواهیم کرد،

little bit later on as well but first of all we are going to go back

اما اول از همه

in time way back in time six years back to this day in 2013 to take a look at

به زمان به عقب برمی گردیم. در زمان شش سال قبل به امروز در سال 2013 برای نگاهی به

what was going on in my back garden

آنچه در باغچه پشتی من می گذرد

hello and good morning welcome to day 18 of 31 days of dunked over the weekend is

سلام و صبح بخیر به روز 18 از 31 روز غوطه ور شدن آخر هفته خوش آمدید

almost here are you excited I hope so as you can see I'm in my garden today I

تقریباً اینجاست آیا هیجان زده اید امیدوارم همانطور که شما هم هستید. می توانم ببینم امروز در باغ خود هستم

thought I would take the opportunity to enjoy this fine weather while it lasts

فکر کردم از فرصت استفاده کنم و از این هوای خوب تا زمانی که ادامه دارد لذت ببرم

because apparently the weather forecast for this area is pretty bad for the next

زیرا ظاهراً پیش بینی آب و هوا برای این منطقه برای

few days it's going to rain so I thought why not come outside and have one last

چند روز آینده بسیار بد است و باران خواهد بارید بنابراین فکر کردم چرا نیایم. بیرون و برای آخرین بار

blast of sunshine

hmm would you like a damson yeah I think they've gone a little bad now I have had

آفتابی داشته باشید mson بله، فکر می‌کنم کمی بد شده‌اند،

a number of comments sent to me regarding day 13 of dunk Toba that is

در مورد روز سیزدهم دانک توبا نظرات زیادی برایم ارسال شده است،

the one where I'm in the car yes you are correct we do drive on the left-hand

این همان جایی است که من در ماشین هستم، بله شما درست می‌گویید، ما در سمت چپ رانندگی می‌کنیم- در

side of the road here in England there are some other countries that do this -

کنار جاده اینجا در انگلستان ، کشورهای دیگری هم هستند که این کار را انجام می دهند -

such as Australia and India it must look very strange to see someone driving the

مانند استرالیا و هند، دیدن شخصی

opposite way to everyone else right hand driving is normal in most other

که برخلاف بقیه رانندگی می کند، رانندگی با دست راست در اکثر کشورهای دیگر طبیعی

countries I remember when I was living in China that it took me a long time to

است که به یاد می آورم. من در چین زندگی می کردم که مدت زیادی طول کشید

get used to cycling the opposite way round to England it was at its most

تا به دوچرخه سواری برعکس انگلیس عادت کنم، در

awkward when making turns after returning to the UK I had exactly the

هنگام پیچیدن پس از بازگشت به بریتانیا در بدترین حالت خود بود، من دقیقاً با

same problem adjusting to left hand driving of course these days I do not

همین مشکل در تنظیم رانندگی با دست چپ روبرو بودم، البته اینها روزها اصلاً

use the road at all so it is no longer an issue I prefer to walk or to be a

از جاده استفاده نمی‌کنم، بنابراین دیگر مشکلی نیست ترجیح می‌دهم پیاده‌روی کنم یا

passenger and let the driver worry about the road can you see all of the damsons

مسافر باشم و اجازه بدهم راننده نگران جاده باشد، آیا می‌توانی همه دمزن‌هایی را

that have fallen onto the ground now there are hundreds of them of course

که روی زمین افتاده‌اند ببینی اکنون صدها نفر هستند. از آنها البته

they can't be eaten now they are inedible

اکنون نمی توان آنها را خورد غیر قابل خوردن

I have received some messages asking me to show some of the surroundings where I

من پیام هایی دریافت کرده ام که از من خواسته شده است تا برخی از محیط های اطراف را که در آن

live especially the town well you can see

زندگی می کنم به ویژه شهر را به خوبی نشان دهم.

lots of shots of Much Wenlock in my Olympics lesson which is lesson 73 in

that lesson I talk about the town and its connection for the Olympic Games

بازی های المپیک

Shropshire is a lovely place to live with great scenery and Shropshire is the

Shropshire مکانی دوست داشتنی برای زندگی با مناظر عالی است و

least densely populated county in Great Britain the largest town in Shropshire

Shropshire کم تراکم ترین شهرستان در بریتانیای کبیر است. بزرگترین شهر در

is Shrewsbury the old name for Shropshire is Salib Shropshire is a

Shropshire شروسبری است.

landlocked County this means that its whole boundary connects with other

با سایر

counties Shropshire is the largest landlocked County in England what I love

شهرستان‌ها، Shropshire بزرگترین شهرستان محصور در خشکی در انگلستان است، چیزی که من

about living here is that you are very close to Wales in fact on a clear day

از زندگی در اینجا دوست دارم این است که شما به ولز بسیار نزدیک هستید، در واقع در یک روز صاف

you can see the Welsh Hills from my house many people were getting all

می‌توانید تپه‌های ولز را از خانه من ببینید، بسیاری از مردم قبلاً

excited about football earlier this week so I thought I would

در مورد فوتبال هیجان زده شده بودند. هفته، بنابراین فکر کردم

look at an idiom to do with balls the idiom is to take your eye off the

برای انجام دادن توپ به یک اصطلاح نگاه کنم ، اصطلاح این است که

ball if you have been distracted by something or you have lost concentration

اگر چیزی حواس شما را پرت کرد یا از دست دادید، چشم خود را از توپ بردارید. تمرکز

for a few moments then we can say that you took your eye off the ball you were

برای چند لحظه سپس می توان گفت که شما چشم خود را از روی توپ

not paying full attention you became distracted for a brief moment if you

برداشتید و توجه کامل نداشتید، اگر

take your eye off the ball in a soccer match then the other team may take

در یک مسابقه فوتبال چشم خود را از توپ بردارید، برای یک لحظه حواس شما پرت شد، سپس تیم دیگر ممکن است از

advantage of this and score a goal so the weekend is about to arrive what do

مزایای آن استفاده کند. این و یک گل

you plan to do this weekend anything special lined up going

بزنید تا آخر هفته فرا

somewhere maybe for some reason Friday seems to be most people's favourite day

برسد، می‌خواهید در

of the week I wonder which day is the least favourite can you guess

این آخر هفته چه کاری انجام دهید. حدس

mmm there we were going back in time six years ago can you believe it was six

می‌زنی که ما شش سال پیش به گذشته برمی‌گشتیم، باورت می‌شود شش

years ago I certainly can't believe it but I have to believe it because it's

سال پیش بود، من مطمئناً نمی‌توانم آن را باور کنم، اما باید آن را باور کنم، زیرا این

true so that was an excerpt from day 18 of October way back in 2013 but now we

درست است، بنابراین گزیده‌ای از روز 18 اکتبر بود که در گذشته 2013 اما اکنون ما

are back live yes it's live and it is English on a Friday hello to you lots of

به صورت زنده برگشتیم بله پخش زنده است و در روز جمعه انگلیسی است سلام به شما بسیاری از

people talking about football because many football matches are taking place

مردم که در مورد فوتبال صحبت می کنند زیرا مسابقات فوتبال زیادی در حال برگزاری است

you may have noticed during the week quite a few football matches have been

شما ممکن است در طول هفته متوجه شده باشید که مسابقات فوتبال زیادی برگزار می شود.

taking place in fact would you like to see mr. Steve and myself playing

در واقع دوست داری آقا را ببینی. من و استیو در حال بازی

football in the garden really okay

فوتبال در باغ واقعاً خوب است،

we are talking all about the subject of lying later on do you ever tell lies

ما در مورد موضوع دروغ گفتن بعداً صحبت می کنیم آیا تا به حال به

have you ever told a lie to someone has anyone ever lied to you

کسی دروغ گفته اید آیا تا به حال کسی به شما دروغ گفته است که

telling lies is often seen as a negative thing however sometimes lies can

دروغ گفتن اغلب به عنوان یک چیز منفی تلقی می شود. گاهی اوقات دروغ

actually be good find out what that's all about later on right now we are

واقعا می تواند خوب باشد بعداً در مورد آنچه که در مورد چیست صحبت می کنیم.

talking about body movements ways in which your body can move types of

movement that have descriptions quite often body movements can be described as

an action so maybe something you are actually doing with your body or a part

در واقع انجام دادن با بدن یا بخشی

of your body steady so body movements we are going to look at some words and of

از بدن شما ثابت است، بنابراین حرکات بدن را بررسی می کنیم ، ما به برخی از کلمات نگاه می کنیم و

course the actions also have other uses as well let's have a look at the first

البته اعمال نیز کاربردهای دیگری دارند، همچنین بیایید همین

one right now the first one is oh very nice

الان اولی را بررسی کنیم.

pinch pinch now this is an action this is a violent action so if you punch

نیشگون گرفتن خوب حالا این یک عمل است، این یک اقدام خشونت آمیز است، بنابراین اگر

quite often you will move in that way so a punch when we talk about punch we

اغلب مشت بزنید، به همین شکل حرکت خواهید کرد، بنابراین وقتی در مورد مشت زدن صحبت می کنیم،

often use our fist to hit something or someone you might punch the wall you

اغلب از مشت خود برای ضربه زدن به چیزی یا شخصی استفاده می کنیم که ممکن است با مشت به او ضربه بزنید.

might punch a pillow or you might punch your next-door neighbor when he plays

ممکن است به بالش مشت بزنید یا ممکن است وقتی همسایه همسایه‌تان

his music too loud punch also punch can mean to make a hole in something so if

را با صدای بلند آهنگش را پخش می‌کند

you punch a hole it means you use force to create a hole

you punch a hole and also punch is a type of drink which is made of different

مشت بزنید. سوراخ و همچنین پانچ نوعی نوشیدنی است که از انواع مختلفی از الکل ساخته شده است که

types of alcohol all mixed together quite often also you will put fruit

همه آنها با هم مخلوط شده اند و اغلب

juice something sweet into the drink as well so punch is also a type of drink so

آب میوه شیرینی را در نوشیدنی می ریزید بنابراین پانچ نیز نوعی نوشیدنی است بنابراین

punch make a hole punch or a drink that is served

پانچ یک سوراخ ایجاد کنید. یا نوشیدنی که به

normally alcoholic drinks another word very similar to the previous one strike

طور معمول نوشیدنی های الکلی سرو می شود کلمه دیگری که بسیار شبیه به ضربه زدن قبلی

strike is also a movement movement with your body so if you strike something

است نیز یک حرکت حرکتی با بدن شما است، بنابراین اگر مرتباً به چیزی ضربه

quite often you will use part of your body to hit or to punch so strike is the

بزنید از بخشی از بدن خود برای ضربه زدن یا مشت زدن استفاده می کنید.

action of one thing hitting another quite often a person will strike another

ضربه زدن به چیز دیگری اغلب یک فرد به شخص دیگری ضربه می زند،

person so you might describe punch as strike as well so if you punch someone

بنابراین می توانید مشت را به عنوان ضربه نیز توصیف کنید، بنابراین اگر کسی را مشت کنید

we can say that you strike them you strike them on the nose or you've

می توانیم بگوییم که به او ضربه می زنی به بینی او می زنی یا به بینی او

punched them on the nose so strike can mean hit

مشت می زنی. بنابراین اعتصاب می تواند معنی ضربه

also the word strike can mean to take industrial action if you stop working in

همچنین کلمه اعتصاب می تواند به معنای اقدام صنعتی باشد اگر در اعتراض دست از کار

protest so you go on strike so this word has more than one use so to hit someone

بکشید بنابراین اعتصاب کنید بنابراین این کلمه بیش از یک کاربرد دارد بنابراین برای ضربه زدن به کسی

or maybe if a bolt of lightning hits the ground it will strike so maybe something

یا شاید اگر صاعقه ای به زمین برخورد کند ممکن است برخورد کند. چیزی

that is hit it has been struck which is the past tense of strike strike struck

که ضربه خورده است ضربه خورده است که زمان گذشته ضربه زده است

my next-door neighbor was struck by lightning

همسایه همسایه من مورد اصابت صاعقه

strike struck is the past tense you can also hold your body in a certain

قرار گرفته است زمان گذشته است شما همچنین می توانید بدن خود را در یک موقعیت خاص نگه دارید

position you can strike a pose so when you strike a pose it means you hold your

تا زمانی که شما می توانید به یک حالت برخورد کنید. ژست بگیرید یعنی

body in a certain way quite often in a attractive way or something that is

اغلب اوقات بدن خود را به روشی جذاب می گیرید یا چیزی که

seductive you strike a pose pose you position your body in a certain way

اغوا کننده است شما ژست می گیرید و بدن خود را به شکل خاصی قرار می دهید

here's another one slap ooh especially the ladies this is for the women by the

اینجا یک سیلی دیگر است اوه مخصوصا خانم ها این برای خانم ها است

way because ladies when they get offended or upset will often slap

اتفاقاً چون خانم‌ها وقتی ناراحت یا ناراحت می‌شوند معمولاً

someone in the face so if you slap someone it means your hand there it is

به صورت کسی سیلی می‌زنند، بنابراین اگر به کسی سیلی بزنید به این معنی است که دست شما همانجا است

how our hand will strike someone however normally the hand is open so not a fist

که چگونه دست ما به کسی ضربه می‌زند، اما معمولاً دست باز است، بنابراین نه یک مشت،

but hand so you use your open hand to hit someone you slap them one thing

بلکه دست شما باز است. از یو استفاده کن دست شما برای ضربه زدن به کسی است که به او سیلی می زنید ضربه زدن به

hitting another thing can also be called slap so maybe two things slap together

چیزی دیگر را می توان سیلی نامید، بنابراین شاید دو چیز به هم

slap here's a great word and it really does sound like the action because when

سیلی بزنند این یک کلمه عالی است و واقعاً شبیه عمل به نظر می رسد زیرا وقتی به

you slap someone the sound is slap slap I like it although I don't like getting

کسی سیلی می زنی صدا سیلی است من دوست دارم اگر چه من دوست ندارم سیلی بخورم،

slapped to be honest oh he's another one if you are feeling

راستش آه او یکی دیگر است اگر شما

angry maybe you want to use your fingernails you will scratch someone so

عصبانی هستید، شاید می خواهید از ناخن هایتان استفاده کنید ، کسی

you will use your fingernails to leave marks on a person or maybe on an object

را می خراشید تا از ناخن هایتان برای گذاشتن رد روی یک شخص یا شاید روی یک شی استفاده

you can scratch something with your fingernails or maybe you use something

کنید. می تواند چیزی را با ناخن خراش دهد یا شاید از چیز

sharp like a knife something that you scratch you scratch something you leave

تیز مانند چاقو استفاده می کنید چیزی که می خراشید چیزی را می خراشید

a deep mark and of course the action of scratching someone with your fingers

که رد عمیقی به جا می گذارید و البته عمل خاراندن یک نفر با انگشتانتان

especially ladies once again when a woman gets angry

به خصوص خانم ها یک بار دیگر که یک زن عصبانی می شود

especially nowadays because many women have very long fingernails if you upset

مخصوصاً این روزها چون بسیاری از خانم ها ناخن های بسیار بلندی دارند اگر شما

a lady she might scratch your face or scratch your eyes out not literally that

خانمی را ناراحت کنید که ممکن است صورت شما را بخراشد یا چشمان شما را بخراشد به معنای واقعی کلمه

is an expression so if you scratch someone's eyes out

این یک عبارت نیست، بنابراین اگر چشمان کسی را بخراشید آن را بیرون بیاورید.

it means you react in a very angry way quite often physically scratch mica says

یعنی شما خیلی عصبانی واکنش نشان می‌دهید اغلب از نظر فیزیکی میکا را خراش می‌دهید می‌گوید

I have never slapped anyone I'm very glad to hear that

من هرگز به کسی سیلی نزده‌ام. خیلی خوشحالم که می‌شنوم

here's another one point point so quite often if a person points you point so

این یک نکته دیگر است که اغلب اوقات اگر شخصی به شما اشاره می‌کند،

you use your finger to indicate direction or the position of something

بنابراین از انگشت خود برای نشان دادن جهت یا استفاده می‌کنید. موقعیت چیزی

where something is so you point you use your finger to point of course it's

که در آن چیزی است، به طوری که شما با اشاره انگشت خود را برای نشان دادن استفاده کنید البته لازم

worth mentioning that in some countries and in some cultures pointing is

به ذکر است که در برخی کشورها و در برخی از فرهنگ ها اشاره کردن

considered very rude I remember when I was in Malaysia and one of the first

بسیار بی ادبانه تلقی می شود. به یاد دارم زمانی که در مالزی بودم و یکی از اولین

things I was told was never point with your finger never point anywhere because

چیزهایی که به من گفتند هرگز با انگشت خود اشاره نکردید هرگز به جایی اشاره

it's considered rude however if you do want to point it some

نکنید زیرا بی ادبی محسوب می شود، اما

more thing if you want to point it something or someone you can use your

اگر می خواهید چیز دیگری به آن نشان دهید یا به کسی اشاره کنید، می توانید از ترمو خود استفاده کنید،

thermo so apparently in Malaysia if you want to point it something you can use

بنابراین اگر می خواهید آن را به سمتی ببرید ظاهراً در مالزی می توانید از

your thumb not your finger point of course something that is sharp something

انگشت شست خود استفاده کنید نه از انگشت خود، البته چیزی که تیز است، چیزی

that has a sharp edge or end normally something that comes to a sharp end is

که لبه تیز دارد یا به طور معمول به پایان می رسد چیزی که به انتهای تیز می رسد،

point point also in conversation if you are trying to get a certain thing across

در مکالمه نیز نقطه نقطه است. اگر

in a sentence you are trying to make your point so the point is the thing

می‌خواهید چیزی را در جمله بیان کنید، بنابراین هدف، چیزی است

that you are trying to express we might ask a person what is your point

که می‌خواهید بیان کنید، ممکن است از شخصی بپرسیم که منظور شما چیست

and then you will express or explain the thing you are trying to say so point can

و سپس شما چیزی را که می‌خواهید بیان کنید یا توضیح دهید. برای گفتن این نقطه

actually be used in many ways location can also be pointed

در واقع می توان از بسیاری جهات استفاده کرد مکان را نیز می توان اشاره کرد

says yes mr. Duncan it's true it's Malaysian culture I know well I've been

می گوید بله mr. دانکن درست است فرهنگ مالزیایی است من خوب می دانم که بارها

to Malaysia many times I've spent a lot of time in Malaysia so Point has many

به مالزی رفته ام زمان زیادی را در مالزی گذرانده ام، بنابراین Point کاربردهای زیادی دارد

uses another one now oh yes here's another one another word and also

یکی دیگر حالا اوه بله اینجا یک کلمه دیگر و همچنین

another expression this shows movement tap so you

عبارت دیگری است که ضربه حرکت را نشان می دهد بنابراین شما

tap something tap quite often with your finger so you will tap when you type we

اغلب با انگشت خود به چیزی ضربه می زنید، بنابراین هنگام تایپ ضربه می زنید،

can say that you tap on the keyboards so you use your fingers your fingers are

می توانیم بگوییم که روی صفحه کلید ضربه می زنید تا از انگشتان خود استفاده کنید انگشتانتان در

tapping they are striking the keys on the keyboard tap so this is an

حال ضربه زدن هستند و به کلیدهای روی صفحه کلید ضربه بزنید، بنابراین این

expression that shows body movement you might tap someone on the shoulder to get

عبارتی است که حرکت بدن را نشان می دهد شما ممکن است برای جلب توجه کسی روی شانه

their attention so you tap someone tap so here is another word that has a lot

ضربه بزنید، بنابراین شما به کسی ضربه بزنید، بنابراین این کلمه دیگری است که کاربردهای زیادی دارد

of uses also if you want to get some water from a tap you will turn on the

همچنین اگر می خواهید مقداری آب از شیر آب بگیرید،

tap so a thing that is used as an outlet for water is also tap to break into

شیر آب را باز می کنید تا یک چیز که به عنوان خروجی آب نیز استفاده می شود، شیر برای شکستن

something like a circuit or maybe if you want to listen in on a phone call you

چیزی شبیه مدار است یا شاید اگر می خواهید به یک تماس تلفنی گوش دهید

will connect a device to the wires we can say that you tap the phone line so

، دستگاهی را به سیم ها وصل کنید، می توانیم بگوییم که به خط تلفن ضربه بزنید تا

you can listen to the conversations well here's an interesting one I like this

بتوانید به مکالمات اینجا خوب گوش کنید' یکی جالب است من این

one clench that is a real expressive word clench to clench you close you do

یک قلاب را دوست دارم که یک کلمه بیانگر واقعی است برای بستن به

something with force quite often you will clench your fist especially if

you're angry so maybe you're feeling angry or annoyed about something you

شما.

will clench your fist you can also clench your teeth so maybe

مشت خود را گره می‌کند، می‌توانید دندان‌هایتان را هم فشار دهید تا شاید

you are in pain or maybe you are trying to hold back your anger you will clench

درد دارید یا شاید می‌خواهید خشم خود را مهار

your teeth it means to hold something closed or together with force quite

کنید، دندان‌هایتان را به هم فشار

often we clench things a way of easing pain or stress clench

می‌دهید. درد یا استرس یکی دیگر را فشار می‌دهد،

another one you might not realize that this is a body movement but it is block

ممکن است متوجه نشوید که این یک حرکت بدن است، اما این یک

you can block someone quite often with your hand so maybe you block a person if

بلوک است که می‌توانید اغلب با دست خود کسی را مسدود کنید، بنابراین اگر شخصی به سمت شما می‌آید ممکن است شما را بلاک

they are coming towards you maybe they are about to hit you so you put your

کنید، شاید قصد دارد به شما ضربه بزند. دست خود

hand in front of you to block their punch or to stop them from getting near

را جلوی خود قرار دهید تا مانع از ضربه زدن آنها شوید یا از نزدیک شدن آنها

you so if you block something you stop a person from doing something block you

به شما جلوگیری کنید، بنابراین اگر کاری را مسدود کردید که شخصی را از انجام کاری منع کردید،

block them of course block can be used in other ways as well maybe a person on

آنها را بلاک کنید البته بلاک می تواند به روش های دیگری نیز استفاده شود.

the Internet is bothering you so you block them you stop them from

اینترنت شما را اذیت می کند، بنابراین آنها را مسدود می کنید و

contacting you by making them invisible and also making you invisible you block

با نامرئی کردن آنها از تماس آنها با شما جلوگیری می کنید و همچنین شما را نامرئی می

them here's another one oh this is a nice one I like this one

کنید آنها را مسدود می کنید این یکی دیگر است اوه این خیلی خوب است من این را دوست دارم

this is one that you do when you agree with someone if you agree with a person

این یکی است که در صورت موافقت انجام می دهید با یک نفر اگر با یک نفر موافق

you nod nod so the movement with your head is nod if you agree with someone we

هستید سر تکان می دهید بنابراین حرکت با سر به صورت تکان دادن سر است اگر با کسی موافق هستید ما

can not yes I agree you nod your head of course the opposite is shake so if you

نمی توانیم بله موافقم شما سر خود را تکان دهید البته برعکس این حالت تکان دادن است بنابراین اگر

shake your head that means you disagree shake nod you nod your head in agreement

سر خود را تکان دهید به این معنی است که شما مخالف هستید با تکان دادن سر، سرت را به نشانه موافقت تکان می‌دهی،

oh here's another one this is the joint in your arm so here is

اوه اینم یکی دیگر ، این مفصل بازوی توست، پس آرنجت اینجاست

your elbow your elbow this can also be a movement so you might hmm elbow someone

آرنجت، این هم می‌تواند یک حرکت باشد، بنابراین ممکن است به کسی آرنج بزنی، آرنج را به او

you hmm give them the elbow so if you elbow

بده، اگر به کسی آرنج زدی

someone it means you push them out of the

یعنی شما آنها را از سر

way or you exclude them you push them away so elbow you push someone away

راه خود رانده می‌کنید یا آنها را کنار می‌زنید، آنها را دور می‌زنید، بنابراین آرنج، کسی را

using your elbow and of course the expression you give someone the elbow so

با استفاده از آرنج خود هل می‌دهید و البته عبارتی که به کسی آرنج

if you give someone the elbow it means you exclude them you push them away

را می‌دهید، بنابراین اگر به کسی آرنج را بدهید، به این معنی است که او را حذف می‌کنید، او را هل می‌دهید.

you ignore them you give them the elbow knee now this is a joint in your leg so

شما آنها را نادیده می گیرید شما زانوی آرنج را به آنها بدهید حالا این یک مفصل در پای شما است، بنابراین در

halfway up your leg there is a joint that allows you to walk me of course

نیمه راه، مفصلی وجود دارد که به شما اجازه می دهد مرا راه بروید، البته

this can also be a movement so maybe you use your knee to hit someone you need a

این هم می تواند یک حرکت باشد، بنابراین شاید از زانوی خود برای ضربه زدن به کسی استفاده کنید که به یک نفر نیاز دارید.

person you use your knee to hit a person quite often you will need someone in the

شما اغلب از زانوی خود برای ضربه زدن به شخصی استفاده می کنید، به کسی در شکم نیاز خواهید داشت

stomach or maybe if you are a lady and maybe a man is getting too close to you

یا شاید اگر خانم هستید و شاید مردی خیلی به شما نزدیک

you might need him in the balls it does happen and it's very effective kick he's

می شود ممکن است به او در توپ ها نیاز داشته باشید، این اتفاق می افتد و ضربه زدن او بسیار مؤثر است.

the final one kick if you kick someone you use your foot to

لگد آخر اگر به کسی لگد بزنید از پای خود برای

strike a person so if you kick someone you might kick them in the stomach you

ضربه زدن به یک نفر استفاده می کنید، بنابراین اگر کسی را لگد بزنید ممکن است به شکمش

might kick them in the knee you might kick them in the head kick of course you

لگد بزنید ممکن است لگد به زانو بزنید ممکن است لگد به سرش بزنید البته می

can also kick a ball so kick is a body movement and also something that gives

توانید لگد هم بزنید. توپ بنابراین ضربه یک حرکت بدن است و همچنین چیزی که به

you excitement something that gives you pleasure can also be a kick so you might

شما هیجان می‌دهد چیزی که به شما لذت می‌دهد نیز می‌تواند یک ضربه باشد بنابراین ممکن

get a kick out of something something that gives you pleasure I really get a

است از چیزی که به

kick out of receiving your messages so to get a thrill or pleasure from

شما لذت می‌دهد ضربه بخورید. از چیزی که داریم هیجان یا لذت

something we can also say kick you get a kick out of something

می بریم همچنین می‌توانم بگویم لگد می‌کنم از چیزی که می‌خواهم ضربه بخوری،

I hope that has been helpful don't forget I'm back tomorrow I'm here I'm

امیدوارم مفید بوده باشد، فراموش نکن فردا برمی‌گردم، اینجا هستم،

actually here every day I'm here every day during October

در واقع هر روز اینجا هستم، هر روز در ماه اکتبر

here are the times again oh my goodness 31 days of live English in October to

اینجا هستم، این زمان‌ها دوباره هستند خدای من 31 روز زنده انگلیسی در ماه اکتبر برای

celebrate my 13th year on YouTube so I have been here now doing this on YouTube

جشن گرفتن سیزدهمین سال زندگی ام در یوتیوب، بنابراین من اکنون 13 سال است که این کار را در

for 13 years don't forget if you want to follow my lessons you can subscribe

YouTube انجام می دهم فراموش نکنید اگر می خواهید درس های من را دنبال کنید می توانید مشترک

don't forget there is I think it's over here underneath the video there is a

شوید فراموش نکنید که وجود دارد من فکر می کنم اینجا در زیر ویدیو یک دکمه اشتراک وجود دارد،

subscribe button so don't don't forget you can also subscribe to my lessons as

بنابراین فراموش نکنید که می توانید در درس های من نیز مشترک شوید

well hello mr. Duncan how are you doing hi

سلام آقای. دانکن حالت چطوره سلام

Ibrahim I'm okay thank you very much yes when you take a knee if you take a knee

ابراهیم من خوبم خیلی ممنون بله وقتی زانو میگیری اگه زانو بگیری به

it means you kneel down you rest your body on one knee you take a knee often

این معنیه که زانو میزنی و بدنت رو روی یک زانو تکیه میدهی زانو میگیری که

used as a sign of respect or remembrance

اغلب به نشانه احترام یا احترام استفاده میشه به یاد داشته باشید

this is like self-defense vocabulary you're right Rolfie so when we say

این مانند واژگان دفاع شخصی است، شما درست می گویید رولفی، بنابراین وقتی می گوییم

self-defense it means you protect yourself from

دفاع از خود به این معنی است که از خودت در برابر حمله محافظت می کنی،

attack maybe a person is trying to attack you maybe you have to use your

شاید شخصی سعی دارد به شما حمله کند، شاید شما مجبور باشید از

body to defend yourself we call that self-defense self-defense

بدن خود برای دفاع از خود استفاده کنید، ما به آن می گوییم خود- دفاع از خود

hello - Luis I have some people from my village who live in the same state and

سلام - لوئیس من چند نفر از روستای خود دارم که در همان ایالت زندگی می کنند و

they left 50 years ago do they live in Portugal I didn't know you came from

آنها 50 سال پیش رفتند آیا در پرتغال زندگی می کنند نمی دانستم شما از

Portugal Luis I did not know that isn't that strange I've only just realised

پرتغال آمده اید لوئیس من نمی دانستم که اینطور نیست عجیب است من تازه متوجه

that that you come from or originally you were in Portugal ok I'm ok today we

شدم که شما از کشور پرتغال آمده اید یا در اصل در پرتغال بوده اید، بسیار خوب، امروز خوبم

are now going to talk about something we all do and

، اکنون می خواهیم در مورد کاری که همه انجام می دهیم صحبت کنیم و

then I will be going do you ever tell a lie lie something that we all do

سپس می روم آیا شما هرگز یک دروغ دروغ بگویید. همه

sometimes we have to do it we have no choice sometimes we lie to protect

ما گاهی اوقات مجبوریم انجامش دهیم، چاره ای نداریم گاهی برای محافظت از خودمان دروغ می

ourselves sometimes we lie to protect other people sometimes we lie because we

گوییم گاهی برای محافظت از دیگران دروغ می گوییم گاهی به خاطر اینکه

don't want to be punished and sometimes we lie because we can't help ourselves

نمی خواهیم مجازات شویم و گاهی دروغ می گوییم چون نمی توانیم به خودمان کمک کنیم

there are people who lie all the time maybe their whole life is a lie they

افرادی هستند که مدام دروغ می گویند شاید تمام زندگیشان دروغ باشد

have a life that isn't real they lie about everything they live in a fantasy

آنها یک زندگی دارند که آیا آنها در مورد همه چیزهایی که در یک دنیای فانتزی زندگی می کنند دروغ می

world they are a Fanta cyst rather like the world of walter mitty so have you

گویند آنها یک کیست فانتا هستند و بیشتر شبیه دنیای والتر میتی هستند، بنابراین آیا

ever heard of walter mitty he is a well-known liar

تا به حال نام والتر میتی را شنیده اید که او یک دروغگوی معروف

here's another one now so if you lie what do you do you cheat

است، حالا یکی دیگر از آنها وجود دارد، پس اگر دروغ می گویید چیست؟ آیا شما خیانت می کنید

so you cheat you lie if you lie you cheat it means you do something to

پس خیانت می کنید دروغ می گویید اگر دروغ می گویید خیانت می کنید به این معنی است که کاری انجام می دهید که

mislead a person cheat of course cheat can also mean to go behind another

یک فرد را گمراه کنید خیانت می کنید البته خیانت می تواند به معنای پشت سر دیگران رفتن نیز باشد.

person's back you do something without them knowing

maybe you cheat on your wife or your husband you do something with another

شوهرت با

person you cheat oh dear and of course you can cheat when you're

شخص دیگری خیانت میکنی عزیزم و البته میتوانی در

playing a game so if you cheat when you are playing a game

بازی خیانت کنی پس اگر در بازی خیانت کنی به

it means you break the rules of the game you cheat oh I like this one

این معنی است که قوانین بازی را زیر پا میگذاری خیانت میکنی آه من این را دوست دارم یک

OOP so this is a strange word to pronounce because you have the letter D

OOP بنابراین تلفظ این کلمه عجیب است چون شما حرف D را

and you and P all together do doop doop so the sound is almost like J so it's

دارید و شما و P همه با هم doop doop انجام می‌دهید، بنابراین صدا تقریباً شبیه J است، بنابراین

almost like you and in British English that's the way we

تقریباً شبیه شما است و در انگلیسی بریتانیایی این روشی است که ما

pronounce it however in American English they will pronounce this as dupe so if

آن را تلفظ می‌کنیم، اما در انگلیسی آمریکایی آنها این را به عنوان dupe تلفظ می‌کنند، بنابراین اگر

you dupe someone it means you trick them you lie to them you mislead them you get

شما فریب کسی را می‌دهی، به این معناست که او را فریب می‌دهی، به او دروغ می‌گویی، او را گمراه می‌کنی، او

them to do something that they didn't want to do you trick them

را وادار به انجام کاری می‌کنی که او نمی‌خواست انجامش دهد، او را فریب

so you dupe a person in British English and in American English you will dupe

می‌دهی، بنابراین فردی را به انگلیسی بریتانیایی و در انگلیسی آمریکایی، کسی را فریب

someone dupe another one deceive if you deceive someone again you trick them you

می‌دهی. اگر دوباره کسی را فریب دادی فریبش می‌دهی،

lie to them you tell them something that isn't true

به او دروغ می‌گویی، چیزی به او می‌گویی که درست نیست،

maybe you give them a story about something that is not true you deceive

شاید به او داستانی می‌دهی که درست نیست، او را فریب می‌دهی.

them the action is called deception so deception is how we class the action of

trying to deceive someone that's how we describe it it is deception you deceive

تلاش برای فریب دادن کسی که

someone pachu asks why do some people lie well as I said a few minutes ago

اینطوری توصیفش می کنیم

there are many reasons why a person might lie to someone here's another one

swindle swindle you will often hear this in British English you might find that

فریب است. و شما اغلب این را در انگلیسی بریتانیایی می شنوید، ممکن است متوجه شوید که

this is more often used in British English if you swindle someone you trick

این بیشتر در انگلیسی بریتانیایی استفاده می شود، اگر کسی را فریب دهید و او را فریب

them you do something behind their back you say something or do something to

دهید، کاری را پشت سر او انجام دهید، چیزی بگویید یا کاری انجام دهید تا او چیزی

make them believe a thing that isn't true you trick them into doing something

را باور کند که اینطور نیست. درست است که شما آنها را فریب می دهید تا کاری انجام دهند که از آنها کلاهبرداری کرده اید

you swindled them quite often we use this when we are talking about money so

اغلب اوقات ما از این مورد استفاده می کنیم وقتی در مورد پول صحبت می کنیم، بنابراین

if a person tricks you into giving them money we can say that they have swindled

اگر شخصی شما را فریب داد تا به آنها پول بدهید، می توانیم بگوییم که آنها از شما کلاهبرداری کرده اند،

you they swindle a person can Swingle

آنها کلاهبرداری

swindle their employer maybe they steal money from the company

می کنند. از شرکتی که برای آن کار می کنند پول می دزدند،

they work for they swindle someone ah here's a good

آنها از کسی کلاهبرداری می کنند آه این یک

one a good old biblical word betray you betray someone oh I like this word it's

کلمه خوب است یک کلمه خوب قدیمی در کتاب مقدس خیانت به کسی خیانت می کند اوه من این کلمه را دوست دارم

very strong this word so when you betray something it means you give a false or

این کلمه بسیار قوی است بنابراین وقتی به چیزی خیانت می کنید به این معنی است که ظاهری دروغین یا

fake appearance so you appear like one thing but really you are like another

جعلی می دهید. شما شبیه یک چیز به نظر می رسید اما واقعاً مانند

person or you do something behind a person's back you do something to cheat

شخص دیگری هستید یا پشت سر یک نفر کاری انجام می دهید برای فریب

them you do something against them you betray them I like that word that is a

دادن او کاری انجام می دهید در برابر او کاری می کنید به او خیانت می کنید من آن کلمه را دوست دارم که یک حرف است

good one misson form here is a word that a lot of people are using at the moment

در اینجا یک شکل اشتباه کلمه ای است که بسیاری از مردم در لحظه

when they are talking about certain things certain political things we might

ای که در مورد چیزهای خاصی

say that one person will miss inform another person they will tell them

صحبت می کنند از آن استفاده می کنند.

something that is not true so missing form to give false information if you

فرم برای دادن اطلاعات نادرست اگر شما

give false information or maybe you publish false news mm-hmm you miss

اطلاعات نادرست می دهید یا شاید اخبار نادرست منتشر می کنید mm-hmm شما از دست داده اید

inform miss inform another one can't a very simple word there con if you con

اطلاع دهید یکی دیگر نمی تواند یک کلمه خیلی ساده وجود ندارد اگر

someone again you trick them you deceive them you get them to do something that

دوباره کسی را فریب دهید او را فریب دهید و فریبش دهید. کاری را انجام دهید که

they don't realize will do them harm or maybe something that is not real or true

آنها متوجه نمی شوند به آنها آسیب می رساند یا شاید کاری که واقعی یا واقعی نیست

you con another person a person who does this can be described as a con artist so

شما شخص دیگری را فریب می دهید فردی که این کار را انجام می دهد می تواند به عنوان یک کلاهبردار توصیف شود، بنابراین

a con artist is a person who tricks people into buying things that are

یک کلاهبردار شخصی است که مردم را فریب می دهد تا چیزهایی بخرند. که

useless or maybe they a ask a person to pay too much money for a

بی فایده هستند یا ممکن است از شخصی بخواهند برای خدماتی پول زیادی

service they con you con here's another good one I like this word hoodwink

بپردازد که شما را فریب می دهد این یک کلمه خوب دیگر است من این کلمه را دوست دارم

ooh hoodwink again a very interesting word we are using some very interesting

اوه دوباره کلاهبرداری کلمه بسیار جالبی است که ما از آن استفاده می کنیم بسیار جالب

and intriguing words today if you had wink someone again it's very similar you

و جذاب کلمات امروز اگر دوباره به کسی چشمک زده باشید خیلی شبیه است او را

mislead them you lie you get them to believe something that isn't true

گمراه می کنید دروغ می گویید او را وادار می کنید چیزی را باور کند که درست نیست

you had wink someone you were hoodwinked by the salesman that came to your door

شما به کسی چشمک زده اید که توسط فروشنده ای که به در خانه

he got you to pay some money for something that was useless

شما آمده بود شما را مجبور به پرداخت مقداری پول کرد. چیزی که فایده ای نداشت،

they hoodwinked you when you lie quite often you will hide hide something when

وقتی اغلب دروغ می گویی، سرت را سر می زدند، وقتی چیزی را پنهان می کنی، چیزی را

you hide something you do something that you don't want other people to see like

پنهان می کنی، کاری انجام می دهی که نمی خواهی دیگران مثل الان ببینند،

now so if you hide you lie you do something behind another person's back

بنابراین اگر پنهان کنی که دروغ می گویی، کاری را پشت سر شخص دیگری انجام

you try to keep something secret maybe some information that might hurt another

می دهی. سعی کنید چیزی را مخفی نگه دارید شاید اطلاعاتی که ممکن است به احساسات شخص دیگری آسیب برساند

person's feelings you hide the facts you hide the truth you lie something that is

حقایق را پنهان می کنید حقیقت را پنهان می کنید دروغ می گویید چیزی

a lie can be described as untrue so something untrue is a lie it is

که دروغ است را می توان نادرست توصیف کرد بنابراین چیزی غیرواقعی یک دروغ است

something that is not true not real not fact it is untrue a person might tell

چیزی است که درست نیست واقعی نیست. واقعیت این است که ممکن است شخصی به

you something that is untrue he told me that he was going to the pub with his

شما چیزی بگوید که نادرست است، او به من گفت که با دوستانش به میخانه می رفت

friends but it all turned out to be untrue

اما معلوم شد که همه چیز

mm-hmm and finally something that is fictitious fictitious a fictitious thing

نادرست است و در نهایت چیزی که ساختگی است ساختگی است. چیز غیرواقعی

is something that is not real so quite often in literature we will often use

چیزی است که واقعی نیست، بنابراین اغلب در ادبیات

the word fiction so when we use the word fiction it means fictitious not real it

از کلمه تخیلی استفاده می کنیم، بنابراین وقتی از کلمه تخیلی استفاده می کنیم به معنای ساختگی است نه واقعی

has been made up it has been created it is something that has been created in

، ساخته شده است، ایجاد شده است، چیزی است که در کسی ایجاد شده

someone's mind something is fictitious fictitious not true not real it is

است. فکر کن چیزی ساختگی است ساختگی نیست درست نیست واقعی نیست

fiction the thing you have told me isn't real it's not true its fictitious you

تخیلی است چیزی که به من گفتی واقعی نیست درست نیست خیالی است تو

reside to me of course lying is not always a bad thing sometimes lying can

برای من زندگی می کنی البته دروغ همیشه چیز بدی نیست گاهی دروغ می

be very useful maybe you are going to hold a surprise birthday party maybe you

تواند بسیار مفید باشد شاید می روی برای برگزاری یک جشن تولد غافلگیرکننده، شاید

are going to surprise your mother or father with a surprise birthday party

می خواهید مادر یا پدرتان را با یک جشن تولد غافلگیرکننده غافلگیر کنید،

but you want to keep it a secret maybe you will have to lie so maybe you will

اما می خواهید آن را مخفی نگه دارید، شاید مجبور شوید دروغ

have to tell them lies to get them in a certain place or maybe you have to tell

بگویید، بنابراین شاید مجبور شوید به آنها دروغ بگویید تا آنها را در یک جشن خاص قرار دهید. جایی یا شاید مجبور باشید به

them lies to hide the fact that you are about to throw a surprise birthday party

آنها دروغ بگویید تا این واقعیت را پنهان کنید که می خواهید یک جشن تولد غافلگیرکننده

for them so quite often we will lie for good reasons and we will call that a

برای آنها برگزار کنید، بنابراین اغلب ما به دلایل خوبی دروغ می گوییم و می گوییم

white lie white lie so white lie is a good lie so sometimes we lie because we

دروغ سفید دروغ سفید پس دروغ سفید خوب است. دروغ بگو گاهی اوقات ما دروغ می گوییم زیرا می

want to protect other people or maybe we have something that we want to give them

خواهیم از دیگران محافظت کنیم یا شاید چیزی داریم که می خواهیم به آنها

or Surprise them with so sometimes you have to lie to hide something that is

بدهیم یا آنها را غافلگیر کنیم، بنابراین گاهی اوقات مجبور می شوید برای پنهان کردن چیزی که

good or nice or maybe if you want to protect someone's feelings maybe if you

خوب یا خوب است دروغ بگویید یا شاید اگر می خواهید از احساسات کسی محافظت کنید.

don't want to hurt them maybe your neighbor comes round and says

نمیخوای بهشون صدمه بزنی شاید همسایه ات بیاد و

oh do you like my new dress isn't it nice but you don't really like

بگو

it you don't think it's really suitable so

you might pretend to like it you will lie however if you ask me I will tell

دروغ خواهی گفت اگر از من بپرسی من

the truth I will tell you that that dress looks dreadful take that dress

حقیقت را می گویم به شما می گویم که آن لباس وحشتناک به نظر می رسد آن لباس

back to the shop it looks dreadful it looks awful it's

را به مغازه برگردانید وحشتناک به نظر می رسد افتضاح به نظر می رسد

not a good dress it does not suit you hello - sir aya Isabel Connell pachu

لباس خوبی نیست به شما نمی آید سلام - آقا ایزابل Connell pachu

hello Ali hello Ali I could not be online to watch the streams however I

سلام علی سلام علی من نمی توانم برای تماشای استریم ها آنلاین باشم اما

have watched all the videos since the first of October I just wanted to say

از اول اکتبر همه ویدیوها را تماشا کرده ام فقط می خواستم

hello yes if you have missed any of my live streams during October you can find

سلام کنم اگر هر یک از پخش زنده من را در ماه اکتبر از دست دادید می توانید لیست پخش را پیدا کنید.

the playlist under this video so there is actually a playlist in the

در زیر این ویدئو بنابراین در واقع یک وجود دارد لیست پخش در

description so underneath the video there is normally some writing that

توضیحات، بنابراین در زیر ویدیو معمولاً نوشته‌ای وجود دارد که

tells you all about the video there is also a playlist so the playlist is under

همه چیز را در مورد ویدیو به شما می‌گوید، یک لیست پخش نیز وجود دارد، بنابراین لیست پخش زیر

this video

این وصله ویدیو است

patch who asks why do politicians tell a lie or they tell lies at the time of the

که می‌پرسد چرا سیاستمداران دروغ می‌گویند یا در زمان پخش دروغ می‌گویند.

election by giving false promises well I think it happens all the time I don't

انتخابات با دادن وعده‌های دروغین خوب فکر می‌کنم همیشه اتفاق می‌افتد.

think in the history of politics there is ever being a politician who has told

فکر نمی‌کنم در تاریخ سیاست هرگز سیاستمداری وجود داشته باشد که همیشه

the truth all the time I think it's very rare Thank You Louis

حقیقت را گفته باشد، فکر می‌کنم بسیار نادر است.

Thank You wider or wieder thank you also Louis Louie thank you ha ba I love your

همچنین از شما ممنونم لویی لویی ممنون من خیلی دوست دارم

lessons so much yes well don't forget guess what I'm back tomorrow and one of

درس های شما را خوب فراموش نکنید حدس بزنید فردا برمی گردم و یکی

the topics we are talking about tomorrow is handwriting

از موضوعاتی که فردا در مورد آن صحبت می کنیم دست خط است

so I am going to show you some of my handwriting and there you can see that

بنابراین من می خواهم برخی از مطالب خود را به شما نشان دهم دستخط و در آنجا می توانید ببینید که

is actually how I write some people say that my handwriting is terrible what do

در واقع من اینگونه می نویسم بعضی ها می گویند دست خط من وحشتناک است

you think so we are talking about handwriting tomorrow do you still write

شما فکر می کنید پس فردا در مورد دست خط صحبت می کنیم آیا شما هنوز

with your hand a lot of people don't anymore

با دست خود می نویسید بسیاری از مردم دیگر نمی نویسند

so that is something we are talking about tomorrow I will be with you don't

پس این چیزی است ما تی هستیم صحبت در مورد فردا با شما خواهم بود

forget on Saturday it is different tomorrow it is actually 12:00 midday on

فراموش نکنید شنبه فردا متفاوت است در واقع ساعت 12 ظهر

Saturday so don't forget I will show you the times again Saturday 12 midday just

شنبه است پس فراموش نکنید من ساعت ها را دوباره شنبه 12 ظهر درست

after lunchtime UK time tomorrow that is when I'm back I hope you've had a good

بعد از ناهار فردا به وقت انگلستان به شما نشان خواهم داد. وقتی برگشتم امیدوارم روز خوبی را

day I hope you've enjoyed this lesson and I will say goodbye for now because

سپری کرده باشید امیدوارم از این درس لذت برده باشید و فعلا خداحافظی می

it's time to go I know as William Shakespeare once said I don't want to

کنم چون وقت رفتن است می دانم همانطور که ویلیام شکسپیر یک بار گفت نمی خواهم

leave you it's really fun and of course until tomorrow you know what's coming

تو را ترک کنم واقعاً سرگرم کننده است و البته تا فردا می دانید که بعداً چه اتفاقی می افتد

next yes you do until tomorrow when we meet

بله تا فردا که

right here on YouTube...

در اینجا در یوتیوب ملاقات خواهیم کرد انجام می دهید ...

ta ta for now 8-)

تا در حال حاضر 8-)