Improve your Vocabulary: 17 Advanced Verbs

I've got 17 excellent verbs for you today that you are going to get the meaning of,

من امروز 17 فعل عالی برای شما دارم که می خواهید معنی

and you're going to be able to start using these verbs.

آنها را بفهمید و می توانید شروع به استفاده از این افعال کنید.

You know, they're very useful, and by using more advanced verbs, your writing and your

می دانید، آنها بسیار مفید هستند و با استفاده از افعال پیشرفته تر، نوشتار و

speech will improve.

گفتار شما بهبود می یابد.

We're going to learn how to use these verbs here by applying them to this noun, "relations".

ما در اینجا با استفاده از این افعال در اسم "رابط" یاد می گیریم که چگونه از آنها استفاده کنیم.

Before we start doing that, I need you to understand the difference between "relations"

قبل از شروع این کار، به شما نیاز دارم که تفاوت بین "روابط"

and "relationships".

و "روابط" را درک کنید.

We use the word "relations" in a formal context.

ما از کلمه "روابط" در یک زمینه رسمی استفاده می کنیم.

For example, the "relations between two countries", whereas "relationships" describes the connection

به عنوان مثال، "روابط بین دو کشور"، در حالی که "روابط" ارتباط

between different people and is more informal.

بین افراد مختلف را توصیف می کند و بیشتر غیر رسمی است.

So, what I want you to do is have a look at this list of verbs here and decide whether

بنابراین، کاری که از شما می‌خواهم این است که نگاهی به این فهرست افعال در اینجا بیاندازید و تصمیم بگیرید که آیا

when applied to the word "relations", whether it's saying it's going well or it's going

وقتی برای کلمه "رابطه" به کار می‌رود، می‌گوید خوب پیش می‌رود یا

badly.

بد.

Yeah?

آره؟

Does this...

آیا این...

If we cement "relations", are they getting worse or better?

اگر «روابط» را محکم کنیم، بدتر می شوند یا بهتر؟

I'll demonstrate with the first one, and then I want you guys to have a go at doing this

من با اولین مورد نشان خواهم داد، و سپس از شما بچه ها می خواهم که این کار را

at home.

در خانه انجام دهید.

Okay?

باشه؟

With your grumpy face and your smiley faces, you're actually going to write this down on

با چهره عبوس و خندانتان ، در واقع این را روی

a piece of paper.

یک تکه کاغذ یادداشت خواهید کرد.

You're going to be active learners today.

امروز یادگیرندگان فعالی خواهید بود.

Okay.

باشه.

So, "cement".

بنابراین، "سیمان".

What is "cement"?

"سیمان" چیست؟

Well, "cement" is that, you know, you get those trucks and it does all that sort of

خب، «سیمان» این است که، می‌دانید، شما آن کامیون‌ها را دریافت می‌کنید و همه‌چیز را

mixing with that grey, like, strong stuff that then comes out, and it makes things stick

با آن خاکستری مخلوط می‌کند، مانند مواد قوی که بعد بیرون می‌آیند، و باعث می‌شود همه چیز به

together.

هم بچسبد.

So, if I'm cementing "relations", yep, I'm making them stronger.

بنابراین، اگر من "روابط" را تقویت کنم، بله، آنها را قوی تر می کنم.

So, this one, we're going to have a smiley face.

بنابراین، این یکی، ما یک چهره خندان خواهیم داشت.

"Cut off", what do you think?

"قطع"، نظر شما چیست؟

Does that sound positive or negative?

به نظر مثبت میاد یا منفی؟

The "cut off relations".

"قطع روابط".

Here we've got China, here we've got USA, "cutting off the relations", yep.

اینجا ما چین را داریم، اینجا آمریکا را داریم که "روابط را قطع می کند" بله.

You might think that's a good thing, but actually it's, generally speaking, negative.

ممکن است فکر کنید که این چیز خوبی است، اما در واقع، به طور کلی، منفی است.

Okay?

باشه؟

"To cut something off".

"برای قطع کردن چیزی".

"Damage relations", what does "damage" mean?

«رابطه خسارت»، «ضرر» به چه معناست؟

I'm staying in my friend's flat and I damage his fridge, yep.

من در آپارتمان دوستم می مانم و به یخچال او آسیب می زنم، بله.

If I damage his fridge, yep.

اگر به یخچالش آسیب بزنم، بله.

Let's think about this.

بیایید در مورد این فکر کنیم.

"Damaging relations", is it going to be negative or positive?

"روابط آسیب رسان " منفی است یا مثبت؟

Yep.

بله

Good.

خوب

It's negative.

منفی است.

If I damage something, I'm causing harm, I'm making a problem to it.

اگر به چیزی آسیب بزنم، باعث آسیب می شوم، آن را مشکل می کنم.

If you damage relations, then here they are, and then it gets worse.

اگر به روابط آسیب می رسانید، آنها اینجا هستند، و سپس بدتر می شود.

"To develop", meaning to build, yep, to build upon, to grow, to progress.

«توسعه» به معنای ساختن، آری ، ساختن، رشد کردن، پیشرفت کردن.

What do you reckon?

چه فکری تو سرته؟

Yep.

بله

Good.

خوب

Okay, so "to develop relations", meaning you're kind of encouraging them and they're blossoming.

بسیار خوب، بنابراین "برای توسعه روابط"، یعنی شما به نوعی آنها را تشویق می کنید و آنها در حال شکوفا شدن هستند.

"Disrupt".

"اختلال".

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

Yeah.

آره

Good.

خوب

It's a negative one.

یک منفی است.

So here are our relations, and we're going, "No, no, no, no, no, no, no, no, no, no, no.

بنابراین روابط ما اینجاست، و ما می‌گوییم: "نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه.

You can't talk with them, like, enough of that, yep, I'm disrupting it, I'm stopping

، من آن را به هم می ریزم ، مدتی آن را متوقف می کنم

it for a while."

."

"Encourage", good, positive.

"تشویق"، خوب، مثبت.

I'm like, "Yes, you speak with them, you can do this, you can do that, I'm showing my support,

من می گویم، "بله، شما با آنها صحبت می کنید، می توانید این کار را انجام دهید، شما می توانید آن را انجام دهید، من حمایت خود را

I'm showing my positive approval, and I'm helping it to, you know, come to fruition."

نشان می دهم، تایید مثبت خود را نشان می دهم، و به آن کمک می کنم، می دانید، بیاید. به ثمر نشستن."

"Establish relations".

"ایجاد روابط".

What does "establish" mean?

«تاسیس کردن» به چه معناست؟

"Establish" really means to start, yep, to find a foundation, yep.

"تاسیس" در واقع به معنای شروع کردن است، بله، برای یافتن یک پایه، بله.

So again, it's positive.

پس باز هم مثبت است.

It's a positive action.

این یک اقدام مثبت است.

"Foster", that's a difficult word.

"فاستر"، این کلمه سختی است.

Any idea what it means?

هیچ ایده ای به معنای چیست؟

We talk about fostering going together with adoption.

ما در مورد پرورش همراه با فرزندخواندگی صحبت می کنیم.

So we have two children that haven't been able to be cared for by their birth parents,

بنابراین ما دو فرزند داریم که نتوانسته‌اند والدینشان از آنها مراقبت کنند،

and they go and join another family, and they foster those children, so they're helping

و آنها می‌روند و به خانواده دیگری می‌پیوندند و آن بچه‌ها را پرورش می‌دهند، بنابراین به آنها کمک

them to grow up.

می‌کنند بزرگ شوند.

It's positive.

مثبت است.

If we foster relations between two countries, then a little...

اگر ما روابط بین دو کشور را تقویت کنیم، پس کمی...

It's very similar to "encourage", we're helping them to grow.

این بسیار شبیه "تشویق" است، ما به آنها کمک می کنیم تا رشد کنند.

Over here, okay?

اینجا، باشه؟

Keep concentrating.

به تمرکز ادامه دهید.

I know these words are...

من می دانم که این کلمات هستند...

Some of them are difficult, but you learn by, you know, expanding your vocab, not just

برخی از آنها دشوار هستند، اما می دانید، با گسترش دایره لغات خود یاد می گیرید، نه فقط

by using the same words all the time.

با استفاده از کلمات یکسان همیشه.

"Improve relations".

"بهبود روابط".

Positive, improve, yep.

مثبت، بهبود، بله.

Not the hardest one to help it go better, but this is difficult.

سخت ترین راه کمک به بهتر شدن آن نیست، اما این سخت است.

"Jeopardize".

"به خطر اندازد".

So we have... the noun is "jeopardy".

پس داریم... اسم «خطر» است.

So "jeopardy" means danger.

پس «خطر» به معنای خطر است.

So if you jeopardize, you are putting into danger.

بنابراین اگر شما به خطر بیاندازید، در معرض خطر قرار می گیرید.

To jeopardize relations, it's negative, yep, you know, they're in a dodgy place, like can

برای به خطر انداختن روابط، منفی است، بله، می دانید، آنها در یک مکان مبهم هستند، مثل

they survive?

اینکه آیا می توانند زنده بمانند؟

"Maintain", to maintain, positive, negative, sounds more positive, yep.

"حفظ"، برای حفظ، مثبت، منفی، مثبت تر به نظر می رسد، بله.

If you maintain something, then you keep it going.

اگر چیزی را حفظ می کنید، پس آن را ادامه می دهید.

In the UK, we talk about "maintained schools".

در انگلستان، ما در مورد "مدارس نگهداری" صحبت می کنیم.

Those are schools that receive government funding as their main economic source.

اینها مدارسی هستند که بودجه دولتی را به عنوان منبع اصلی اقتصادی خود دریافت می کنند.

So, to maintain, it means, like, you keep it, you sustain it.

بنابراین، برای حفظ، به این معنی است، مانند، شما آن را نگه دارید، آن را حفظ کنید.

"Promote".

"ترویج".

Thinking about, like, a boxing promoter.

فکر کردن به یک مروج بوکس.

The promoter is saying, "This is going to be an amazing fight, we've got this guy, we've

مروج می گوید: "این یک مبارزه شگفت انگیز خواهد بود، ما این مرد را داریم،

got this guy, it's going to be, like, the greatest fight in the world."

ما این مرد را داریم، این بزرگترین مبارزه در جهان خواهد بود."

Yep, it's talking, it's kind of advertising, it's marketing.

بله، این صحبت است، این یک نوع تبلیغات است، این بازاریابی است.

If you promote relations, you know, encouraging, yep.

اگر روابط را ترویج می کنید، می دانید، تشویق کننده، بله.

Saying why it's going to be a good thing to have relations between these two countries.

گفتن اینکه چرا داشتن روابط بین این دو کشور خوب است.

"Restore".

"بازگرداندن".

This is a very widely used verb, can be used for all sorts of things, computers, relationship

این یک فعل بسیار پرکاربرد است، می تواند برای انواع چیزها، رایانه، رابطه

with God, relations with countries, relationships with people.

با خدا، روابط با کشورها، روابط با مردم استفاده شود.

Okay, so what does it mean?

باشه پس یعنی چی؟

It means to kind of, to reset.

به معنای نوعی، تنظیم مجدد است.

If we restore something, maybe we've got an old piece of furniture and it's looking awful

اگر چیزی را بازسازی کنیم، شاید یک قطعه مبلمان قدیمی داشته باشیم و به نظر افتضاح

because it's been, like, thrown around and it's got chips everywhere.

به نظر می رسد، زیرا این اطراف پرت شده و همه جا تراشه دارد.

If you restore it, you put love into it and you make it look like it used to look.

اگر آن را بازیابی کنید، عشق را در آن قرار می دهید و آن را مانند قبل می کنید.

To restore relations means they were here, they went bad, but now you're helping them

برای بازگرداندن روابط به این معنی است که آنها اینجا بودند، آنها بد شدند، اما اکنون شما دوباره به آنها کمک می

again.

کنید.

"Resume".

"از سرگیری".

This is not a resume, yep, this is a verb, okay?

این یک رزومه نیست، بله، این یک فعل است، خوب؟

If I was talking about a curriculum vitae, it should really have an accent, but...

اگر من در مورد رزومه صحبت می کردم، واقعاً باید لهجه داشته باشد، اما ...

To resume.

برای از سرگیری.

I think Jill has made a video all about cricket, so in cricket it's sometimes played in England

فکر می‌کنم جیل کلیپی درباره کریکت ساخته است، بنابراین در کریکت گاهی اوقات در انگلستان

where it rains.

که باران می‌بارد پخش می‌شود.

The rain is not red, it's meant to be blue.

باران قرمز نیست، قرار است آبی باشد.

Now, if we're playing a game of cricket and everyone has to sort of stop because of the

حالا، اگر ما در حال بازی کریکت هستیم و همه مجبور به توقف به دلیل

rain, we're talking about the game resuming at 3 o'clock, so it means to start again.

باران هستند، ما در مورد از سرگیری بازی در ساعت 3 صحبت می کنیم، بنابراین به معنای شروع دوباره است.

To resume relations with, yep, rather than going bad, it just means they stopped.

از سرگیری روابط با، بله، به جای بد شدن، فقط به این معنی است که آنها متوقف شده اند.

Yep, we're doing this, we stop, we carry on again.

بله، ما این کار را انجام می دهیم، متوقف می شویم، دوباره ادامه می دهیم.

"Sever", that's quite a sort of violent sounding verb with the sort of "s" and the "v", isn't

"Sever"، این یک نوع فعل خشونت آمیز با نوع "s" و "v" است، اینطور نیست

it?

؟

Sever.

جداسازی.

If you sever your kind of artery in your arm, then blood's going...

اگر نوع سرخرگ بازوی خود را قطع کنید ، خون می رود...

To sever means, like, to tear apart, you've got the ax, and...

قطع کردن یعنی پاره کردن، مثل پاره کردن، تبر دارید، و...

So probably more on this side, right?

پس احتمالاً بیشتر از این طرف، درست است؟

To sever relations means to destroy them, to force them apart.

قطع روابط به معنای از بین بردن آنها، به زور جدا کردن آنهاست.

Sour, positive or negative?

ترش، مثبت یا منفی؟

Yep, more on this side.

بله، بیشتر از این طرف.

We talk about lemons being sour, it's that sort of very bitter taste, but if you sour,

ما در مورد ترش بودن لیمو صحبت می کنیم، این طعم بسیار تلخی است، اما اگر ترش کنید،

it's an active verb, you're doing something to make the relations worse.

این یک فعل فعال است، کاری می کنید که روابط را بدتر کنید.

Okay, quite the opposite of this word, "strengthen", to make strong.

بسیار خوب، کاملاً برعکس این کلمه، "تقویت کردن" برای قوی کردن.

Right, let's test you on these.

درست است، بیایید شما را روی اینها آزمایش کنیم.

I'm going to write all of these verbs up here, and you're going to try and put them into

من تمام این افعال را اینجا می نویسم، و شما سعی می کنید آنها

the correct sentence.

را در جمله صحیح قرار دهید.

So in the box up here, we have the verbs that we have been working on.

بنابراین در کادر بالا، افعالی را داریم که روی آنها کار کرده ایم.

What I want you to do is I want you to spend 30 seconds looking at them, and you're going

کاری که من از شما می‌خواهم این است که می‌خواهم 30 ثانیه به آنها نگاه کنید،

to try and remember as many as you can, and then you're going to pause the video and you're

و سعی می‌کنید تا جایی که می‌توانید به خاطر بسپارید، و سپس ویدیو را مکث می‌کنید و

going to write them all down, the ones that you can remember.

می‌خواهید بنویسید. همه آنها پایین ، آنهایی که می توانید به خاطر بسپارید.

Okay?

باشه؟

So, 30 seconds starts now on my imaginary watch.

بنابراین، 30 ثانیه اکنون در ساعت خیالی من شروع می شود.

Right, write them down.

درست است، آنها را بنویسید.

Write them down.

بنویسشون روی برگه.

You've got 10 seconds, 10, 9, 8, 7, 6, 5, 4, 3, 2, 1.

شما 10 ثانیه، 10، 9، 8، 7، 6، 5، 4، 3، 2، 1

How many did you get?

دارید. چند ثانیه گرفتید؟

Have a look.

نگاهی بینداز

Look at the ones that are least familiar.

به آنهایی که کمتر آشنا هستند نگاه کنید.

The ones you probably could write down, you probably use already.

آنهایی که احتمالاً می‌توانید بنویسید ، احتمالاً قبلاً استفاده کرده‌اید.

Did you have "jeopardize" in your list?

آیا در لیست خود «خطر کردن» داشتید؟

Did you have "sever"?

آیا شما "Sever" داشتید؟

Did you have "sour"?

"ترش" داشتی؟

Did you have "disrupt"?

آیا "اختلال" داشتید؟

Did you have "cement"?

"سیمان" داشتی؟

These are the higher level words that if you're doing something like an IELTS test and you

اینها کلمات سطح بالاتری هستند که اگر در حال انجام کاری مانند آزمون آیلتس هستید و

use them, you'll get credited for using better vocabulary.

از آنها استفاده می کنید، اعتبار استفاده از واژگان بهتر را دریافت خواهید کرد.

Okay.

باشه.

Here, we've got six sentences, and together we're going to work out one of these verbs

در اینجا، ما شش جمله داریم، و با هم یکی از این افعال را

that could fit in here.

که می تواند در اینجا جا بیفتد، کار می کنیم.

First sentence, "We had no option but to _____ relations with."

جمله اول، "ما چاره ای جز رابطه با _____ نداشتیم."

We had no option, we had no choice, so that's not a good thing, having no choice, so it's

ما هیچ گزینه ای نداشتیم، ما هیچ انتخابی نداشتیم، بنابراین این چیز خوبی نیست، بدون انتخاب، بنابراین

got to be some sort of negative verb.

باید نوعی فعل منفی باشد.

We had no option but to something relations, something we don't really want to do, a negative

ما چاره‌ای جز رابطه‌ای نداشتیم، چیزی که واقعاً نمی‌خواهیم انجام دهیم، منفی

that we don't want to do, so let's just remind ourselves.

که نمی‌خواهیم انجام دهیم، پس بیایید فقط به خود یادآوری کنیم.

That is positive, to cut off, negative, damage, negative, develop, positive, disrupt, negative,

که مثبت است، قطع کردن، منفی، آسیب، منفی، توسعه، مثبت، برهم زدن، منفی،

encourage, positive, establish, positive, foster, positive, improve, positive, jeopardize,

تشویق، مثبت، ایجاد، مثبت، پرورش، مثبت، بهبود، مثبت، به خطر انداختن،

maintain, promote is positive, restore, positive, resume, positive, sever, negative, sour, negative,

حفظ، ترویج مثبت است، بازگرداندن، مثبت است، رزومه، مثبت، قطع کننده، منفی، ترش، منفی،

so we're looking for a negative one.

بنابراین ما به دنبال یک منفی هستیم.

"We had no option but to _____ relations with", damage doesn't really work here, because why

"ما چاره ای جز روابط _____ نداشتیم"، آسیب واقعاً در اینجا کار نمی کند، زیرا چرا

would you sort of damage something?

به چیزی آسیب می رسانید؟

You wouldn't decide to damage it, but you might decide to stop it, so cut off could

شما تصمیم نخواهید گرفت که به آن آسیب برسانید، اما ممکن است تصمیم بگیرید که آن را متوقف کنید، بنابراین قطع می تواند

work there.

در آنجا کار کند.

Again, this is a bit like damage, you wouldn't choose to disrupt, but you might choose to

باز هم، این کمی شبیه آسیب است، شما نمی‌توانید مختل کردن را انتخاب کنید، اما ممکن است انتخاب کنید که

sever, again, meaning to stop, so I would say sever or cut off could work here.

دوباره به معنای توقف باشد، بنابراین من می‌گویم قطع یا قطع می‌تواند در اینجا کار کند.

The leaked memo, now what does this mean?

یادداشت فاش شده، حالا این به چه معناست؟

If there is a water pipe that has a leak, it goes drip, drip, drip, drip, drip, drip.

اگر لوله آب نشتی داشته باشد، می رود قطره چکه، چکه، چکه، چکه، چکه.

A memo is like short for memorandum, it means some information.

یادداشت مانند مختصر یادداشت است، به معنای برخی اطلاعات است.

Now, if some information is leaked, it means the public, the press, find out some information

حالا اگر اطلاعاتی به بیرون درز کرد، به این معنی است که مردم، مطبوعات، اطلاعاتی را

they shouldn't know about.

که نباید بدانند، پیدا کنند.

The leaked memo, is this a good thing or a bad thing happening?

یادداشت فاش شده، آیا این اتفاق خوب است یا بد؟

It's a bad, yeah?

بد است، آره؟

The leaked memo, _____ relations with, so this isn't something we decide to do, therefore

یادداشت فاش شده، رابطه _____ با، بنابراین این چیزی نیست که ما تصمیم به انجام آن داریم، بنابراین

damage could work.

آسیب ممکن است کارساز باشد.

We're looking for a negative, I think this one is probably the best, because it's something

ما به دنبال یک منفی هستیم، من فکر می‌کنم این یکی احتمالاً بهترین است، زیرا چیزی

passive happening, damaged, past participle.

غیرفعال است، آسیب‌دیده، فعل ماضی.

Breakfast club, sounds good, what are we having?

کلوپ صبحانه، به نظر خوب می رسد، چه می خوریم؟

Breakfast club, relations amongst the staff.

باشگاه صبحانه، روابط بین کارکنان.

I'm sensing something happy happening here, so we're looking for a happy word, developed,

من احساس می‌کنم اتفاق خوشحال کننده‌ای در اینجا رخ می‌دهد، بنابراین ما به دنبال یک کلمه شاد هستیم، توسعه یافته،

not really, it's not a sort of happy thing, it's just a good thing, improved maybe, strengthened

نه واقعا، این یک چیز خوشحال کننده نیست، این فقط یک چیز خوب است، شاید بهبود یافته، شاید تقویت شده

maybe, restored maybe, because they're doing something together, they're having their coffee

، شاید بازسازی شده است، زیرا آنها با هم کاری انجام می‌دهند، قهوه

and their croissants, whatever they are having for breakfast together, and it's making that

و کروسان‌هایشان را می‌خورند، هر چیزی که برای صبحانه با هم می‌خورند، و این باعث

unit stronger.

قوی‌تر شدن آن واحد می‌شود.

Or maybe encouraged, I think this could work quite well there, encouraging relations, normally

یا شاید تشویق شوند، فکر می‌کنم این کار می‌تواند به خوبی در آنجا کار کند، روابط را تشویق می‌کند، معمولاً

these people don't talk to each other, they just sit there doing their jobs, but because

این افراد با هم صحبت نمی‌کنند، آنها فقط می‌نشینند و کارشان را انجام می‌دهند، اما

they have to go and have breakfast together, they're encouraged to talk to each other,

چون باید با هم بروند و صبحانه بخورند، تشویق می‌شوند. برای صحبت کردن با یکدیگر

to form relationships or relations, so I'm going to put encouraged, again, past simple.

، ایجاد روابط یا روابط، بنابراین من می‌خواهم آن را دوباره به سادگی گذشته‌ام.

The stupidity and insensitivity of has something relations with.

حماقت و بی احساسی با چیزی رابطه دارد.

The stupidity and stupidity, this is something negative, something bad happening, so we need

حماقت و حماقت، این یک چیز منفی است، اتفاق بدی رخ می دهد، بنابراین باید

to look for a negative word.

به دنبال یک کلمه منفی باشیم.

What have we already used?

ما قبلا از چه چیزی استفاده کرده ایم؟

We've already used sever, we've already used damaged, and we've used encouraged.

قبلاً از سرور استفاده کرده ایم، قبلاً از آسیب دیده استفاده کرده ایم و از تشویق استفاده کرده ایم.

Let's find another negative.

بیایید منفی دیگری پیدا کنیم.

Insensitivity has cut off, no, because again, it's something passive, they haven't decided

بی احساسی قطع شده است، نه، چون باز هم چیزی منفعل است، آنها تصمیم نگرفته اند که

to do it, jeopardized, to be put in danger.

این کار را انجام دهند، به خطر افتاده، تا در معرض خطر قرار گیرند.

The stupidity and insensitivity has jeopardized, to put at risk, my pen has gone multicolored.

حماقت و بی احساسی به خطر انداخته است، برای به خطر انداختن قلم من رنگارنگ شده است.

Right, next sentence.

درست، جمله بعدی

The latest scandal has, so scandal is something kind of shocking happening, again, it's something

رسوایی اخیر رخ داده است، بنابراین رسوایی چیزی تکان دهنده است که دوباره اتفاق می افتد، این یک چیز

bad.

بد است.

Right, so we're looking for a bad one, sour.

درست است، پس ما به دنبال یک بد هستیم، ترش.

The latest scandal has soured, yep, made everything taste bad.

رسوایی اخیر تلخ شده است، بله، طعم همه چیز را بد کرده است.

This thing happened and now, oh, just this whole relation between this and this just

این اتفاق افتاد و حالا، اوه، فقط این رابطه بین این و این

doesn't taste good anymore, soured.

دیگر طعم خوبی ندارد، ترش شده است .

The black has soured my red pen, look, it's feeling all sort of bitter that it's got black

سیاهی قلم قرمزم را ترش کرده است، ببین، این همه احساس تلخی دارد که در آن سیاه

in it.

شده است.

We are confident, I'm doing some strange bends around there, are you doing any strange bends

ما مطمئن هستیم، من در اطراف آنجا پیچ های عجیبی انجام می دهم، آیا شما در خانه خمیدگی های عجیبی انجام می دهید

back there at home?

؟

Should we do some bends together?

آیا باید چند خم با هم انجام دهیم؟

Good to kind of keep moving, keep concentrating, okay, good, we're nearly there, guys.

خوب است که به نوعی به حرکت ادامه دهید، به تمرکز ادامه دهید، خوب، خوب، بچه ها تقریباً به آنجا رسیده ایم.

We are confident, yes we are, that this trade deal, yeah, positive sounds like, yeah, let's

ما مطمئن هستیم، بله، این معامله تجاری ، بله، مثبت به نظر می رسد، بله، بیایید این

do this.

کار را انجام دهیم.

We're confident that this trade deal will, will what?

ما مطمئن هستیم که این معامله تجاری انجام خواهد شد، چه خواهد شد؟

Well, it's going to do something good, strengthen, maintain kind of means keep the same, it's

خوب، کار خوبی انجام می دهد، تقویت می کند، حفظ می کند، یک جورهایی وسایل را حفظ می کند،

doing more than that, it's getting better, so no, not this one, maybe, develop, possibly,

بیشتر از آن را انجام می دهد، بهتر می شود، بنابراین نه، این یکی نیست، شاید، توسعه، احتمالاً،

cement, yeah, that sounds quite nice and strong, what do you prefer, strengthen or cement?

سیمان، بله، خیلی خوب به نظر می رسد و قوی، چه چیزی را ترجیح می دهید، تقویت یا سیمان؟

Yeah, yeah, so we've got like a million people going blah, blah, blah, blah, blah, let's

آره، آره، پس ما حدود یک میلیون نفر داریم که می‌روند، بله، بله، بلا، بله، بلا، بیا تو را

pick you, yeah, cement, okay.

انتخاب کنیم، آره، سیمان، باشه.

I'd like you to cement your learning to see what I'm doing there, yeah, pun, by doing

می‌خواهم یادگیری خود را تقویت کنید تا ببینید من در آنجا چه می‌کنم، آره، جناس، با

a little bit more of a quiz on your own at home, see if you can get full marks.

انجام کمی بیشتر یک مسابقه در خانه خودتان، ببینید آیا می‌توانید نمره کامل بگیرید.

If you do, keep yourself a pass on the back, if you don't, try harder next time.

اگر این کار را کردید، برای خود یک پاس در پشت نگه دارید ، اگر این کار را نکردید، دفعه بعد بیشتر تلاش کنید.

And if you want a little bit more help with your English, my website is called honeyourenglish.com

و اگر کمی بیشتر در مورد انگلیسی خود کمک می خواهید ، وب سایت من به نام honeyourenglish.com

or honey, our English, we need help, talk to me, I might be able to help you, otherwise

یا honey، انگلیسی ما، به کمک نیاز داریم، با من صحبت کنید، شاید بتوانم به شما کمک کنم، در غیر این صورت

I'll see you in the next video, until then, adios.

شما را در سایت می بینم. ویدیوی بعدی، تا آن زمان، adios.