BOX SET: English In A Minute 19 – TEN English lessons in 10 minutes!

30,563 views

2024-12-29 ・ BBC Learning English


New videos

BOX SET: English In A Minute 19 – TEN English lessons in 10 minutes!

30,563 views ・ 2024-12-29

BBC Learning English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Let's learn stick. As a noun. It means something  that's long, thin and often made of wood like  
0
120
7560
چوب را یاد بگیریم به عنوان یک اسم. این به معنای چیزی بلند، نازک و اغلب از چوب مانند
00:07
this. As a verb, it often means to attach  something to something else so that it can't move.  
1
7680
7280
این است. به عنوان یک فعل، اغلب به معنای وصل کردن چیزی به چیز دیگری است تا نتواند حرکت کند.
00:14
You need some glue to stick that on. Get some tape  to stick them together. Now, it's not just things;  
2
14960
6640
برای چسباندن آن به مقداری چسب نیاز دارید. برای چسباندن آن‌ها به هم، مقداری چسب بگیرید. اکنون، این فقط چیزها نیست.
00:21
an idea or a piece of information can stick  in your head. I'm going to keep studying this  
3
21600
5320
یک ایده یا یک اطلاعات می تواند در ذهن شما بماند. من به مطالعه این   ادامه می‌دهم
00:26
until it sticks. Catchy songs always stick in  my head. We can use it figuratively to mean  
4
26920
7200
تا زمانی که بچسبد. آهنگ های جذاب همیشه در ذهنم می ماند . می‌توانیم از آن به معنای
00:34
to not change. We've made a decision and  we're going to stick with it. It's hard,  
5
34120
6320
تغییر نکردن استفاده کنیم. ما تصمیمی گرفته‌ایم و به آن ادامه می‌دهیم. سخت است،
00:40
but I'm going to stick with this diet. We can also  use it as an informal alternative to put. Look,  
6
40440
6240
اما من به این رژیم ادامه خواهم داد. همچنین می‌توانیم از آن به عنوان جایگزینی غیررسمی برای قرار دادن استفاده کنیم. نگاه کنید،
00:46
it's in the way. Can you stick it somewhere else.  So, stick can be a piece of wood be a bit like  
7
46680
6360
در راه است. میشه جای دیگه بچسبونش بنابراین، چوب می‌تواند یک تکه چوب باشد که کمی شبیه به
00:53
put, mean to stop something moving, or to not  change. Stick with us. And you'll keep learning.
8
53040
6880
آن باشد، به معنای متوقف کردن حرکت چیزی یا تغییر نکردن آن باشد. با ما همراه باشید و شما به یادگیری ادامه خواهید داد.
01:01
Let's take a minute to look at some of the many  meanings 'while' can have. As a conjunction,  
9
61040
6920
بیایید یک دقیقه به برخی از معانی متعددی که «در حالی که» می تواند داشته باشد نگاه کنیم. به عنوان یک ترکیب،
01:07
'while' can mean 'at the same  time as'. While we were sleeping,  
10
67960
5720
«در حالی که» می‌تواند به معنای « همزمان با» باشد. وقتی خواب بودیم،
01:13
it snowed! We can swap the two clauses around,  but notice the comma goes away. It snowed while  
11
73680
8600
برف بارید! می‌توانیم دو عبارت را با هم عوض کنیم، اما متوجه شوید که کاما از بین می‌رود. وقتی
01:22
we were sleeping! 'While' can have the same  meaning as 'but'. One of the twins is shy,  
12
82280
7720
خواب بودیم برف بارید! «در حالی که» می‌تواند همان معنای «اما» را داشته باشد. یکی از دوقلوها خجالتی است،
01:30
while the other is outgoing. And 'while', or  'whilst' in more formal contexts, can also  
13
90000
7160
در حالی که دیگری برون گرا است. و «در حالی که»، یا «در حالی که» در زمینه‌های رسمی‌تر، می‌تواند
01:37
be used in the same way as 'although'.  While I know that sugar is bad for me,  
14
97160
6520
به همان شیوه «اگرچه» استفاده شود. در حالی که می دانم شکر برای من مضر است،
01:43
I can never say no to dessert! As a noun, 'while'  can mean 'a length of time' and, in the expression  
15
103680
8000
هرگز نمی توانم به دسر نه بگویم! به عنوان یک اسم، «while» می‌تواند به معنای «طول زمان» باشد و در عبارت
01:51
'worth your while', it can mean 'worth the  time and effort used'. So, finally... Even  
16
111680
8320
«ارزش وقت شما»، می‌تواند به معنای «ارزش زمان و تلاشی باشد که استفاده می‌کنید». بنابراین، در نهایت... حتی
02:00
though we only had a short while together,  we hope this lesson was worth your while.
17
120000
6320
اگر مدت کوتاهی با هم بودیم، امیدواریم این درس ارزش وقت شما را داشته باشد.
02:06
Accept is a regular verb. Now let's look at  five different meanings it can have. Number one:  
18
126320
7360
قبول یک فعل منظم است. اکنون بیایید به پنج معنای مختلف آن نگاه کنیم. شماره یک:
02:13
'accept' can mean 'to agree to take something  or receive something willingly'. This can be  
19
133680
7080
«پذیرفتن» می‌تواند به معنای «موافقت با گرفتن چیزی یا دریافت چیزی از روی میل باشد». این می تواند
02:20
anything from a gift, an award, an apology,  responsibility for something or even a form of  
20
140760
8280
هر چیزی از هدیه، جایزه، عذرخواهی، مسئولیت چیزی یا حتی نوعی
02:29
payment. Many shops don't accept cash anymore.  Number two: 'to say yes to an invitation or an  
21
149040
8400
پرداخت باشد. بسیاری از مغازه ها دیگر پول نقد نمی پذیرند. شماره دو: "بله گفتن به یک دعوت یا
02:37
offer'. She accepted the job straight away! Number  three: 'to believe or recognise that something is  
22
157440
7320
پیشنهاد". او بلافاصله کار را پذیرفت! شماره سه: «باور کردن یا تشخیص این که چیزی
02:44
true'. The relationship has been over for weeks,  but he still refuses to accept it. Number four:  
23
164760
7960
درست است». این رابطه هفته هاست که به پایان رسیده است، اما او هنوز آن را نمی پذیرد. شماره چهار:
02:52
'to consider satisfactory or to give  approval'. Tommy was immediately accepted  
24
172720
6360
«در نظر گرفتن رضایت بخش یا تأیید کردن ». تامی بلافاصله
02:59
by the other children at his new school. And  number five: 'to endure something without  
25
179080
6840
توسط بچه های دیگر مدرسه جدیدش پذیرفته شد. و شماره پنج: «بدون شکایت چیزی را تحمل کنی
03:05
complaint'. Even though it makes me sad, I  accept that my one minute with you is up.
26
185920
7800
». با وجود اینکه ناراحتم می کند، قبول می کنم که یک دقیقه با شما تمام شده است.
03:13
Let's learn 'thought'. It's not just the past form  of the verb 'think', it's also a noun, and this is  
27
193720
6560
بیایید "فکر" را بیاموزیم. این فقط شکل گذشته فعل "اندیشیدن" نیست، بلکه یک اسم نیز هست، و اینجاست
03:20
where it gets interesting. Unsurprisingly, it's  all to do with things in our head. As a countable  
28
200280
6880
که جالب می شود. جای تعجب نیست که همه چیز مربوط به چیزهایی است که در ذهن ما وجود دارد. به عنوان یک اسم قابل شمارش
03:27
noun, a thought can be an idea or a plan. I've  just had a thought! We should go to the beach.  
29
207160
6960
، یک فکر می تواند یک ایده یا یک طرح باشد. من فقط یک فکر کرده ام! باید بریم ساحل
03:34
There's a thought! Let's order pizza. As a plural  noun, it can refer to our opinions or beliefs.  
30
214120
7440
یه فکری هست! بیا پیتزا سفارش بدیم به عنوان یک اسم جمع، می‌تواند به عقاید یا باورهای ما اشاره کند.
03:41
Here are my thoughts on how to run a business.  What are your thoughts on the right age to give  
31
221560
5640
در اینجا نظرات من در مورد چگونگی راه اندازی یک تجارت وجود دارد. نظر شما در مورد سن مناسب برای دادن
03:47
a child a phone? As an uncountable noun, it can  refer to considering something carefully. This  
32
227200
6920
تلفن به یک کودک چیست؟ به عنوان یک اسم غیرقابل شمارش، می‌تواند به بررسی دقیق چیزی اشاره داشته باشد. این
03:54
is a difficult problem we need to give it some  thought. Sorry, this just doesn't work it needs  
33
234120
7000
مشکل دشواری است که باید کمی به آن فکر کنیم. متأسفیم، این فقط کار نمی کند، نیاز به
04:01
more thought. Thoughts happen in your brain. They  can be ideas, opinions or beliefs. We also use it  
34
241120
8240
تفکر بیشتر دارد. افکار در مغز شما اتفاق می افتد. آنها می‌توانند ایده‌ها، نظرات یا باورها باشند. ما همچنین از آن
04:09
to refer to considering a problem. It's easy to  remember. You just have to give it some thought.
35
249360
6520
برای اشاره به بررسی یک مشکل استفاده می‌کنیم. به خاطر سپردن آن آسان است. شما فقط باید کمی فکر کنید.
04:15
Let's learn 'current'. As an adjective,  'current' relates to time. It means 'related  
36
255880
6480
بیایید "جریان" را یاد بگیریم. به عنوان یک صفت، «جاری» به زمان مربوط می شود. این به معنای «مربوط
04:22
to the present', 'relevant now' or 'up to date'.  We need to reflect current trends. This is our  
37
262360
7520
به حال»، «هم اکنون مرتبط» یا «به‌روز» است. ما باید روندهای فعلی را منعکس کنیم. این
04:29
current plan, but it might change. As a  noun, 'current' describes steady continual  
38
269880
6400
طرح فعلی ما است، اما ممکن است تغییر کند. به عنوان یک اسم، «جریان» حرکت مداوم مداوم را توصیف می‌کند
04:36
movement. We often use it with water,  air and electricity. Don't swim there.  
39
276280
5400
. ما اغلب از آن با آب، هوا و برق استفاده می کنیم. اونجا شنا نکن
04:41
The current is too strong. Pilots have to  learn about air currents. The electrical  
40
281680
6440
جریان خیلی قوی است. خلبانان باید درباره جریان هوا بیاموزند.
04:48
current flows around the circuit. Another way  that current is used as a noun is to refer to  
41
288120
5840
جریان الکتریکی در اطراف مدار جریان دارد. روش دیگری که از جریان به عنوان اسم استفاده می‌شود، اشاره به
04:53
feelings and opinion when they're held by a lot  of people together. These writers all reflect the  
42
293960
5920
احساسات و عقاید زمانی است که افراد زیادی در کنار هم هستند. همه این نویسندگان منعکس کننده
04:59
same current of thought. As the band stepped  onto the stage, a current of excitement went  
43
299880
5720
جریان فکری یکسانی هستند. وقتی گروه به روی صحنه رفت، جریانی از هیجان
05:05
through the crowd. So current is all  about movement - whether that's time  
44
305600
5600
در میان جمعیت گذشت. بنابراین جریان تماماً مربوط به حرکت است - چه در آن زمان
05:11
water air electricity or feelings. Stay with  us we'll make sure your English stays current.
45
311200
8480
برق هوای آب باشد یا احساسات. با ما بمانید، مطمئن می شویم که انگلیسی شما به روز می ماند.
05:19
The word 'career' is most commonly used as a  noun to mean the job or jobs you do in your  
46
319680
6120
کلمه "کار" بیشتر به عنوان اسم به معنای شغل یا مشاغلی است که در
05:25
working life, especially if you progress and earn  more money. I'm studying medicine because I want  
47
325800
7640
زندگی کاری خود انجام می دهید، به خصوص اگر پیشرفت کنید و درآمد بیشتری کسب کنید. من پزشکی می‌خوانم زیرا می‌خواهم
05:33
a career as a doctor. She's had a very successful  career – she deserves an enjoyable retirement! We  
48
333440
8680
شغلی به عنوان پزشک داشته باشم. او شغل بسیار موفقی داشته است - او سزاوار یک بازنشستگی لذت بخش است! ما
05:42
can also use 'career' as an adjective before some  nouns, like 'development' and 'advice'. You must  
49
342120
7720
همچنین می‌توانیم قبل از برخی اسم‌ها، مانند «توسعه» و «مشاوره» از «حرفه» به عنوان صفت استفاده کنیم. شما باید
05:49
take this training course as part of your career  development. I went to the HR department for  
50
349840
6120
این دوره آموزشی را به عنوان بخشی از پیشرفت شغلی خود بگذرانید . برای مشاوره شغلی به بخش منابع انسانی رفتم
05:55
career advice. We can also use 'career' as a verb  to describe something on wheels, like transport,  
51
355960
7840
. همچنین می‌توانیم از «کار» به‌عنوان فعل برای توصیف چیزی روی چرخ‌ها استفاده کنیم، مانند حمل‌ونقل،
06:03
that moves fast and in an uncontrolled way.  The car careered off the road but, luckily,  
52
363800
7040
که سریع و به‌صورت کنترل‌نشده حرکت می‌کند. ماشین از جاده خارج شد، اما، خوشبختانه،
06:10
the driver wasn't hurt. That bus is careering  towards that tree! It's lost control! So,  
53
370840
7600
راننده آسیبی ندید. آن اتوبوس به سمت آن درخت می‌چرخد! کنترلش از دست رفته! بنابراین،
06:18
you can have a 'career' in something, like,  medicine, get some help with your 'career'  
54
378440
4880
می‌توانید در چیزی مانند پزشکی «حرفه‌ای» داشته باشید، در مورد «حرفه» خود
06:23
with career development or advice, and  transport can career out of control.
55
383320
6720
با توسعه یا مشاوره شغلی کمک بگیرید، و حمل‌ونقل می‌تواند شغلی خارج از کنترل داشته باشد.
06:30
As an adjective, we use 'content' to mean  feeling happy and at peace with a situation.  
56
390040
6840
به عنوان یک صفت، از «محتوا» به معنای احساس شادی و آرامش در یک موقعیت استفاده می‌کنیم.   از
06:36
I felt content sitting by the fire, watching  the rain outside. It can also mean you accept  
57
396880
6480
نشستن کنار آتش و تماشای باران بیرون احساس رضایت کردم . همچنین می‌تواند به این معنی باشد که شما
06:43
something that is out of your control. She was  content with coming third in the race. As a noun,  
58
403360
8040
چیزی را می‌پذیرید که خارج از کنترل شماست. او از سوم شدن در مسابقه راضی بود. به عنوان یک اسم،
06:51
'content' means the ideas or information  contained in something. I'm subscribed to  
59
411400
6440
«محتوا» به معنای ایده‌ها یا اطلاعات موجود در چیزی است. من مشترک
06:57
her money-saving channel because the content  is so interesting. Your writing is enjoyable  
60
417840
6440
کانال پس انداز پول او هستم زیرا محتوا بسیار جالب است. نوشته شما لذت بخش است
07:04
but it lacks content – add more detail please.  We can also use 'content' to talk about the high  
61
424280
7560
اما فاقد محتوا است - لطفاً جزئیات بیشتری اضافه کنید. همچنین می‌توانیم از «محتوا» برای صحبت در مورد
07:11
or low amount of something contained in food  and drink. Soya milk has a low fat content.  
62
431840
8520
مقدار زیاد یا کم چیزی که در غذا و نوشیدنی وجود دارد استفاده کنیم. شیر سویا مقدار کمی چربی دارد.
07:20
This chocolate bar has a high sugar content.  We hope the content of this video makes you  
63
440360
6640
این شکلات تخته ای دارای محتوای قند بالایی است. امیدواریم محتوای این ویدیو باعث شود که
07:27
feel more content with your English! And  if you enjoy our content, like this video!
64
447000
6800
از انگلیسی خود احساس رضایت بیشتری کنید! و اگر از محتوای ما لذت می برید، این ویدیو را لایک کنید!
07:33
Let's learn 'individual'. It can be a noun or an  adjective. As a noun it means a person. We used  
65
453800
8000
بیایید "فردی" را یاد بگیریم. این می تواند یک اسم یا صفت باشد. به عنوان اسم به معنای شخص است. ما از
07:41
the word 'individual' because we want to compare  a person to a group, while the person is a bit  
66
461800
5880
کلمه «فرد» استفاده کردیم زیرا می‌خواهیم یک فرد را با یک گروه مقایسه کنیم، در حالی که آن فرد کمی
07:47
different to everyone else. 'Almost everyone  passed. There's just one individual who let  
67
467680
6000
متفاوت از افراد دیگر است. تقریباً همه گذشتند. فقط یک نفر وجود دارد که
07:53
us down.' 'She's quite an individual. She has her  own style.' 'Individual' used as an adjective can  
68
473680
7800
ما را ناامید کرده است. او کاملاً فردی است. او سبک خودش را دارد. «فرد» که به عنوان صفت استفاده می‌شود، می‌تواند
08:01
mean 'distinctive' or 'different'. 'Your taste is  very individual. I never know what you're like.'  
69
481480
7880
به معنای «متمایز» یا «متفاوت» باشد. «سلیقه شما بسیار فردی است. من هرگز نمی دانم شما چگونه هستید.
08:09
'Individual' as an adjective can also describe  things that relate to each person within a group.  
70
489360
6800
«فرد» به عنوان یک صفت همچنین می‌تواند مواردی را توصیف کند که به هر فرد در یک گروه مربوط می‌شود.
08:16
'We make sure that we deal with your individual  needs.' So, the word 'individual' is all about  
71
496160
7520
"ما مطمئن می شویم که با نیازهای فردی شما سروکار داریم ." بنابراین، کلمه "فرد" همه چیز در مورد
08:23
things that relate to a single person and maybe  they're different or maybe we just want to look  
72
503680
6160
چیزهایی است که به یک فرد مربوط می شود و شاید آنها متفاوت باشند یا شاید ما فقط می خواهیم
08:29
at them differently. Whatever your interest as  an individual, we can help you learn English.
73
509840
7400
به آنها متفاوت نگاه کنیم. هر علاقه ای که به عنوان یک فرد دارید، ما می توانیم به شما در یادگیری زبان انگلیسی کمک کنیم.
08:37
Let's learn course. A course, often has a  beginning and an end. If you set or follow a  
74
517240
7360
دوره بیاموزیم یک دوره، اغلب یک شروع و یک پایان دارد. اگر دوره‌ای را تنظیم کرده یا دنبال می‌کنید
08:44
course, it's about where you're going. Let's set  a course for home. If you're studying something,  
75
524600
7040
، این مربوط به جایی است که می‌روید. بیایید یک دوره برای خانه تنظیم کنیم. اگر در حال مطالعه چیزی هستید،
08:51
the journey that you're on is a course. 'I've  just started my English course.' 'My course in  
76
531640
7120
سفری که در آن هستید یک دوره است. "من به تازگی دوره انگلیسی خود را شروع کرده ام." دوره من در
08:58
next year. If you're in a car race or a horse  race or playing golf, then you're going round  
77
538760
7560
سال آینده. اگر در مسابقه اتومبیل رانی یا مسابقه اسب دوانی هستید یا گلف بازی می‌کنید، پس در حال رفتن به دور
09:06
the course. 'She got to the end of the course  really quickly.' If you're having a meal,  
78
546320
6560
زمین هستید. "او خیلی سریع به پایان دوره رسید ." اگر در حال خوردن یک وعده غذایی هستید،
09:12
you might eat different courses between the  beginning and the end. 'My favourite course  
79
552880
4880
ممکن است دوره‌های مختلفی را بین ابتدا و انتها بخورید. غذای مورد علاقه من
09:17
is always dessert.' Another way that we use  'course' is in the expression 'of course', which  
80
557760
6680
همیشه دسر است. روش دیگری که از «کورس» استفاده می‌کنیم عبارت «البته» است که به
09:24
means either 'obviously' or 'yes'. 'Of course,  I'll need your help. Can you do it? Of course!'  
81
564440
7560
معنای «بدیهی» یا «بله» است. "البته، به کمک شما نیاز دارم." آیا می توانید آن را انجام دهید؟ البته!
09:32
So we can think of 'course' as a journey, whether  it's physical, study-related or just a nice meal.
82
572000
8600
بنابراین می‌توانیم «کورس» را به عنوان یک سفر در نظر بگیریم، چه فیزیکی باشد، چه مربوط به مطالعه یا صرفاً یک وعده غذایی خوب.
09:40
As a verb, 'complete' means to finish something  or make something whole. Complete this form to  
83
580600
8000
به عنوان یک فعل، "کامل" به معنای تمام کردن چیزی یا کامل کردن چیزی است.
09:48
apply for a new library card. This last piece  completes the jigsaw puzzle. 'Complete' as an  
84
588600
9040
برای درخواست کارت کتابخانه جدید، این فرم را تکمیل کنید. این آخرین قطعه پازل را کامل می‌کند. "کامل" به عنوان یک
09:57
adjective means that something has all  the necessary parts to make it finished  
85
597640
5360
صفت به این معنی است که چیزی همه اجزای لازم برای تکمیل
10:03
or whole. The mechanic said the work on  the car will be complete in a couple of  
86
603000
5880
یا کامل کردن آن را دارد. مکانیک گفت که کار روی خودرو تا چند ساعت دیگر کامل خواهد شد
10:08
hours. I own the complete works of William  Shakespeare. The adjective 'complete' can  
87
608880
8680
. من صاحب آثار کامل ویلیام شکسپیر هستم. از صفت "کامل" می‌توان
10:17
also be used to describe the feeling of having  everything you need. When our daughter was born  
88
617560
6920
برای توصیف احساس داشتن هر چیزی که نیاز دارید استفاده کرد. وقتی دخترمان به دنیا آمد،
10:24
our family felt complete. Finally, it can  also also be used to describe something to  
89
624480
7040
خانواده ما احساس کامل بودن می‌کردند. در نهایت، همچنین می‌توان از آن برای توصیف چیزی به
10:31
a very large degree. The children have made  a complete mess. There's paint everywhere.
90
631520
14120
میزان بسیار زیاد استفاده کرد. بچه‌ها یک آشفتگی کامل ایجاد کرده‌اند. همه جا رنگ است
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7