IELTS Speaking: Improve your fluency with the LASAGNA METHOD

Hi.

سلام.

Welcome to www.engvid.com.

به www.engvid.com خوش آمدید.

I'm Adam.

من آدام هستم.

In today's video I'm going to talk about IELTS speaking.

در ویدیوی امروز من قصد دارم در مورد سخنرانی آیلتس صحبت کنم.

So, as normal, I'll speak a little bit faster.

بنابراین، طبق معمول، کمی سریعتر صحبت خواهم کرد.

For those of you taking the test, you get a little bit of listening practice as well.

برای کسانی از شما که در آزمون شرکت می کنید، کمی تمرین گوش دادن نیز خواهید داشت.

Even if you're not taking the test, this is also very useful for you if you want to practice

حتی اگر در آزمون شرکت نمی‌کنید، اگر می‌خواهید

your speaking skills in English.

مهارت‌های گفتاری خود را به زبان انگلیسی تمرین کنید، این برای شما بسیار مفید است.

Okay?

باشه؟

So, we're going to talk about IELTS speaking generally.

بنابراین، ما به طور کلی در مورد آیلتس صحبت خواهیم کرد.

Okay?

باشه؟

I'm not going to talk about any of the three parts in specific.

من قصد ندارم در مورد هیچ یک از سه بخش به طور خاص صحبت کنم.

I want to talk about fluency in specific.

من می خواهم در مورد تسلط به طور خاص صحبت کنم.

Fluency is one of the categories that you will be graded on.

تسلط یکی از مقوله هایی است که به شما نمره می دهند.

The interviewer is listening for your fluency skills when deciding to give you the band

وقتی تصمیم می گیرد که از 9 گروه را به شما بدهد، مصاحبه کننده به مهارت های روانی شما گوش می دهد

out of nine.

.

Okay?

باشه؟

Now, first of all, what does it mean...?

حالا اولا یعنی چی...؟

What does "fluency" mean?

"روشن بودن" به چه معناست؟

Okay?

باشه؟

Fluency has a few things to consider within it.

تسلط چند نکته را در درون خود دارد.

First, how quick you respond; a fast response.

اول، چقدر سریع پاسخ می دهید. یک پاسخ سریع

So when the question is asked to you, when the interviewer asks you a question in part

بنابراین وقتی سوال از شما پرسیده می شود، وقتی مصاحبه کننده در قسمت اول یا قسمت سوم از شما سوالی می پرسد

one or part three, they're looking to find out...

، به دنبال یافتن این موضوع هستند...

They're paying attention to how quickly you answer back.

آنها به سرعت پاسخ شما توجه می کنند.

If you receive the question and you need to think about the question, try to translate

اگر سؤال را دریافت کردید و باید در مورد سؤال فکر کنید، سعی کنید

the question in your mind, then you need to try to build up an answer before you start

سؤال را در ذهن خود ترجمه کنید، سپس باید سعی کنید قبل از شروع به صحبت کردن، یک پاسخ ایجاد کنید

speaking - the more time you take to do this, the less fluent you are in English.

- هر چه زمان بیشتری برای این کار صرف کنید، روان کمتری خواهید داشت. شما به زبان انگلیسی هستید

Okay?

باشه؟

The graders want to make sure you understood the question quickly, you're ready to start

دانش‌آموزان می‌خواهند مطمئن شوند که سؤال را به سرعت درک کرده‌اید، شما آماده هستید

speaking quickly; that's part of fluency.

که سریع صحبت کنید. این بخشی از روانی است.

Another thing: Connected sentences.

چیز دیگر: جملات متصل.

They want to make sure that your sentences flow from one to the next; you're not just

آنها می خواهند مطمئن شوند که جملات شما از یکی به جملات بعدی منتقل می شود. شما فقط

throwing out ideas.

ایده ها را بیرون نمی اندازید.

"I like it.

"من آن را دوست دارم.

It's good.

خوب است.

I did it five times."

من آن را پنج بار انجام دادم."

Like, all of these sentences individually are not part of fluency.

مانند همه این جملات به صورت جداگانه بخشی از روان نیست.

That means you're just throwing out ideas, but fluency is also how...

این بدان معناست که شما فقط ایده‌ها را بیرون می‌ریزید، اما تسلط نیز چگونه

The flow.

... جریان است.

The flow of your speech.

جریان گفتار شما

And, again, especially in parts one and three when they're asking a question, but also in

و دوباره، به خصوص در قسمت های یک و سه وقتی سوالی می پرسند، اما همچنین در

parts two where you need to construct the answer completely.

قسمت دوم که باید پاسخ را به طور کامل بسازید.

They're listening for your thinking sounds, so: "Um...

آنها به صداهای فکری شما گوش می دهند، بنابراین: "اوم...

Well, uh...

خب، اوه...

Um...

اوم...

If I...

اگر من...

Um...

اوم...

Mm...

مم...

" All of these thinking sounds means you're having trouble with the language, means: Your

" همه این صداهای فکری به این معنی است که شما دارید مشکل با زبان، یعنی:

fluency is not very high, your score is going down.

تسلط شما زیاد نیست، نمره شما پایین می آید.

Okay?

باشه؟

Try to minimize or even completely eliminate thinking sounds from your speech; they don't

سعی کنید صداهای فکری را از گفتار خود به حداقل برسانید یا حتی به طور کامل حذف کنید. آنها

help you.

به شما کمک نمی کنند

Now, if you need some time to think about what to say, you could say: "Well, when I

حالا، اگر برای فکر کردن در مورد اینکه چه بگویید نیاز به زمان دارید، می‌توانید بگویید: «خب، وقتی به

think about this situation, what I usually think about is..." and then get into your

این موقعیت فکر می‌کنم، چیزی که معمولاً به آن فکر می‌کنم این است...» و سپس وارد پاسخ خود شوید

answer.

.

You say: "Well, um...

شما می گویید: "خب، اوم...

Well, usually it's like this..."

خب، معمولاً اینطور است..."

Well, that doesn't work.

خوب، این کار نمی کند.

That's not fluency.

این روانی نیست

That means you're having problems with the language.

یعنی شما با زبان مشکل دارید.

Okay?

باشه؟

So cut out the thinking sounds: "Ah, erm, er", etc.

بنابراین صداهای فکری را قطع کنید : "آه، اِرم، اِر"، و غیره.

Now, extend - this is probably the most important part of fluency.

حالا، گسترش دهید - این احتمالاً مهمترین بخش تسلط است.

Do not give one-word answers to any question.

به هیچ سوالی پاسخ تک کلمه ای ندهید .

-"Do you like swimming?"

-"شنا دوست داری؟"

-"Yes."

-"آره."

-"Okay.

-باشه

Why do you like swimming?"

چرا شنا دوست داری؟

-"It's wet."

-"خیس است."

That doesn't work.

این کار نمی کند.

That's not an answer, even, right?

حتی این یک پاسخ نیست ، درست است؟

They want full sentences, they want a few sentences, and they want to have a few ideas

آن‌ها جملات کامل می‌خواهند، چند جمله می‌خواهند، و می‌خواهند چند ایده داشته

all strung together coherently and with nice flow.

باشند که همه به‌طور منسجم و با جریانی خوب در کنار هم قرار بگیرند .

Now, with all these things in mind, what do most students have the most problems with

حال، با در نظر گرفتن همه این موارد، بیشتر دانش آموزان در مورد آزمون واقعی اسپیکینگ آیلتس با چه چیزی بیشترین

when it comes to the actual speaking test of the IELTS?

مشکل را دارند ؟

The most common problem is what to talk about; they just don't have ideas.

رایج ترین مشکل این است که در مورد چه چیزی صحبت کنیم . آنها فقط ایده ای ندارند

Right?

درست؟

So here is my major tip, my major piece of advice to you when it comes to preparing for

بنابراین در اینجا نکته اصلی من است، توصیه اصلی من به شما در هنگام آماده شدن برای

the speaking section of the IELTS test: Create an idea bank.

بخش اسپیکینگ آزمون آیلتس : ایجاد یک بانک ایده.

Okay?

باشه؟

This is what I call this exercise.

این چیزی است که من به این تمرین می گویم.

In...

در ...

Essentially, what this means is: Do your thinking before the test.

اساساً معنی این است: قبل از امتحان فکر خود را انجام دهید.

Don't be in the test room, don't be sitting in front of the interviewer and trying to

در اتاق آزمون نباشید، جلوی مصاحبه کننده ننشینید و سعی

think about all these ideas that they're asking you about, because sometimes they're going

نکنید به همه این ایده هایی که از شما می پرسند فکر کنید، زیرا گاهی اوقات آنها

to ask you about things that you have...

از شما در مورد چیزهایی که دارید می پرسند. ..

You just don't think about; you don't really care about.

شما فقط به این فکر نمی کنید. شما واقعا اهمیتی نمی دهید

If they ask you about music and you're just not a music fan, you don't...

اگر از شما در مورد موسیقی بپرسند و شما فقط طرفدار موسیقی نیستید، نمی‌کنید...

You don't listen to music, you don't have an iPod; you listen to the music when you're

شما موسیقی گوش نمی‌دهید، آی‌پاد ندارید. وقتی با دوستانتان هستید به موسیقی گوش می

with your friends, but generally you don't really know much, you don't know who the famous

دهید، اما به طور کلی چیز زیادی نمی دانید، نمی دانید گروه های معروف چه کسانی

bands are, who the famous singers are - you don't care about music.

هستند، خواننده های معروف چه کسانی هستند - به موسیقی اهمیت نمی دهید.

How are you going to answer questions about music?

چگونه می خواهید به سوالات در مورد موسیقی پاسخ دهید؟

Now, keep in mind: You don't really have a choice in terms of what they're going to ask

اکنون، به خاطر داشته باشید: شما واقعاً انتخابی ندارید که در مورد چه چیزی از

you about.

شما بپرسند.

If they ask you about music, you have to speak about music.

اگر از شما در مورد موسیقی می پرسند ، باید در مورد موسیقی صحبت کنید.

Okay?

باشه؟

So, make sure that you have some ideas about music before test day.

بنابراین، مطمئن شوید که قبل از روز امتحان، ایده هایی در مورد موسیقی دارید.

Here's what you can do.

در اینجا کاری است که می توانید انجام دهید.

I want you to make a list.

من از شما می خواهم یک لیست تهیه کنید.

Grab a note...

یک یادداشت بردارید...

Take a notebook and make a...

یک دفترچه بردارید و یک...

Start making a list.

شروع به تهیه لیست کنید.

I want you to write favourites.

از شما می خواهم موارد دلخواه را بنویسید.

Favourite anything.

هر چیزی مورد علاقه

Favourite food, favourite restaurant, favourite book, movie, band, music.

غذای مورد علاقه، رستوران مورد علاقه، کتاب مورد علاقه، فیلم، گروه موسیقی، موسیقی.

Okay?

باشه؟

Make a whole bunch of these lists.

یک دسته کامل از این لیست ها را تهیه کنید.

And then make another list.

و سپس لیست دیگری تهیه کنید.

Talk...

صحبت کنید... به

Think about people; friend, relative, famous person.

مردم فکر کنید. دوست، خویشاوند، فرد مشهور.

Okay?

باشه؟

Or a hero, or somebody...

یا یک قهرمان یا

A bad person.

یک نفر... یک آدم بد.

Make a list of people.

لیستی از افراد تهیه کنید.

And then think: Hobby, activity, game, sport.

و سپس فکر کنید: سرگرمی، فعالیت، بازی، ورزش.

I can make a whole huge list here; I'm not going to do that now.

من می توانم یک لیست بزرگ در اینجا تهیه کنم. من الان این کار را نمی کنم.

You can use your imagination.

می توانید از تخیل خود استفاده کنید.

Think of all the different topics they can ask you about.

به تمام موضوعات مختلفی که می توانند از شما بپرسند فکر کنید.

Then once you find out...

سپس هنگامی که متوجه شدید...

Once you have your list, start thinking about ideas.

هنگامی که لیست خود را تهیه کردید، شروع به فکر کردن در مورد ایده ها کنید.

Food: What's your favourite food?

غذا: غذای مورد علاقه شما چیست؟

Now, you have to think about favourite food to eat; favourite food to prepare; and then

اکنون، باید به غذای مورد علاقه برای خوردن فکر کنید. غذای مورد علاقه برای تهیه؛ و سپس

favourite food in terms of, like, ethnicity.

غذای مورد علاقه از نظر قومیت.

Whoops.

اوف

Ethnicity.

قومیت.

Like, do you like Chinese food?

آیا غذاهای چینی را دوست دارید؟

Do you like Italian food?

آیا غذاهای ایتالیایی دوست دارید؟

Do you like Greek food?

آیا غذاهای یونانی دوست دارید؟

Etc.

و غیره

Think about all the different types of food.

در مورد انواع مختلف غذا فکر کنید.

Now, when you think about food...

حالا وقتی به غذا فکر می کنید ...

When you come to the test and they ask you any question about food, you're going to think

وقتی به امتحان می آیید و هر سوالی در مورد غذا از شما می پرسند، فکر می کنید

and you're going to talk about this particular dish that you've already thought about at

و در مورد این غذای خاص که قبلاً در مورد آن فکر کرده اید صحبت خواهید کرد.

home.

خانه

So, let's take a lasagna.

بنابراین، بیایید یک لازانیا بگیریم.

Your favourite food to eat is lasagna.

غذای مورد علاقه شما لازانیا است.

Great.

عالی.

Guess what?

حدس بزن چی شده؟

Your favourite food to prepare: Also lasagna.

غذای مورد علاقه شما برای تهیه: همچنین لازانیا.

Your favourite ethnicity of food: Italian.

قومیت غذای مورد علاقه شما : ایتالیایی.

Lasagna.

لازانیا.

Don't think about all kinds of different foods.

به انواع غذاهای مختلف فکر نکنید.

One food.

یک غذا

Any question that comes up about food, you're going to talk about lasagna.

هر سوالی در مورد غذا پیش بیاید، در مورد لازانیا صحبت خواهید کرد.

Okay?

باشه؟

Because why start confusing yourself by thinking about different types of food?

چرا که چرا با فکر کردن در مورد انواع مختلف غذا، خودتان را گیج کنید؟

Have one ready to go for any question about food.

یک نفر را آماده داشته باشید که برای هر سوالی در مورد غذا پاسخ دهد.

Now, if the question is about restaurant: -"What is your favourite restaurant?"

حال اگر سوال در مورد رستوران باشد: -"رستوران مورد علاقه شما چیست؟"

-"Oh, my favourite restaurant is Italian.

-"اوه، رستوران مورد علاقه من ایتالیایی است.

They make a...

آنها درست می کنند ...

I love the one near my house; makes the best lasagna.

من آن را در نزدیکی خانه ام دوست دارم ؛ بهترین لازانیا را درست می کنم

The reason I like lasagna is..."

. دلیل اینکه من لازانیا را دوست دارم ..."

Again, food, restaurant: Lasagna.

باز هم غذا، رستوران: لازانیا.

It doesn't matter what the question is up, bring it back to lasagna because you already

مهم نیست سوال چیست، آن را به لازانیا برگردانید زیرا قبلاً

thought about the ideas.

به ایده ها فکر کرده اید.

Now, once you have your topic, once you have your specific example of the topic, make sure

اکنون، هنگامی که موضوع خود را دارید، هنگامی که مثال خاص خود را از موضوع دارید،

you make yourself a vocabulary list; a bit higher-end words so you're not stuck using

مطمئن شوید که فهرست واژگانی برای خود تهیه کرده اید. لغات کمی بالاتر، بنابراین در استفاده از کلمات ساده گیر نمی کنید

simple words.

.

Think: "culinary".

فکر کنید: "آشپزی".

"I'm a culinary adventurist; I like to try all kinds of different foods.

"من یک ماجراجوی آشپزی هستم؛ دوست دارم انواع غذاهای مختلف را امتحان کنم.

My favourite, of course, is lasagna, because I love Italian cuisine.

البته مورد علاقه من لازانیا است، زیرا من غذاهای ایتالیایی را دوست دارم.

Now, I've had some gourmet lasagnas, but my lasagna, I think, is the best.

اکنون، من لازانیاهای لذیذ خورده ام، اما فکر می کنم لازانیا من، بهترین است

The ingredients I use are...

. موادی که استفاده می

I like to prepare it..."

کنم این است... من دوست دارم آن را تهیه کنم..."

Again: "I like to saut� the onions just so, so I can put them on the top layer of

باز هم: "من دوست دارم پیازها را درست تفت دهم تا بتوانم آنها را روی لایه بالایی

my lasagna."

لازانیا بریزم."

And, again, it's all about lasagna because your question is about food.

و دوباره، همه چیز در مورد لازانیا است زیرا سوال شما در مورد غذا است.

So when you come to the test and your interviewer asks you about: -"What's your favourite food

بنابراین وقتی به آزمون می آیید و مصاحبه کننده از شما می پرسد: -"غذای مورد علاقه

to eat that you don't eat very often?"

شما برای خوردن چیست که اغلب نمی خورید؟"

-"Oh, I don't eat very often...

-اوه من زیاد نمیخورم...

Hmm.

Well, I don't eat curry very often.

هوم.خب من زیاد

Or I don't..."

کاری نمیخورم یا نه...

Why?

چرا؟

Lasagna.

لازانیا.

You eat lasagna every day, you eat lasagna once a year - it doesn't matter.

شما هر روز لازانیا می خورید ، سالی یک بار لازانیا می خورید - مهم نیست.

Talk about lasagna because you already have the ideas.

در مورد لازانیا صحبت کنید زیرا از قبل ایده های آن را دارید.

So, again, remember: The whole point is not to think.

بنابراین، مجدداً به یاد داشته باشید: تمام هدف این است که فکر نکنید.

You want to answer fast.

میخوای سریع جواب بدی

You want to have connected sentences, which means you have to have information.

شما می خواهید جملات متصل داشته باشید، یعنی باید اطلاعات داشته باشید.

You don't want thinking sounds, but you don't need to think; you already thought about this

شما صداهای فکری نمی خواهید، اما نیازی به فکر کردن ندارید. قبلاً

at home.

در خانه به این موضوع فکر کرده اید.

And you want to extend your answer; you want to speak more, so...

و شما می خواهید پاسخ خود را بسط دهید. شما می خواهید بیشتر صحبت کنید، بنابراین...

Another thing about the extension, remember: The more you speak, the less the interviewer

یک چیز دیگر در مورد تمدید، به یاد داشته باشید : هر چه بیشتر صحبت کنید، مصاحبه کننده کمتر

speaks.

صحبت می کند.

If you speak...

اگر صحبت کنید...

If you give long, good answers, they will have less time to ask you more questions.

اگر پاسخ های طولانی و خوب بدهید، زمان کمتری برای پرسیدن سوالات بیشتر از شما خواهند داشت.

Okay?

باشه؟

So speak at length.

پس طولانی صحبت کنید.

Don't go off topic, but make sure you have full answers.

از موضوع خارج نشوید، اما مطمئن شوید که پاسخ های کامل دارید.

Okay?

باشه؟

Now, same thing for book and movie.

حالا برای کتاب و فیلم هم همینطور.

Why would you think about one book and one movie?

چرا به یک کتاب و یک فیلم فکر می کنید؟

Think about a book that's been made into a movie.

به کتابی فکر کنید که به فیلم تبدیل شده است.

Any question about book, you're going to talk about this one book you thought about at home.

هر سوالی در مورد کتاب دارید، در مورد این کتابی که در خانه فکر کرده اید صحبت خواهید کرد.

Any questions about movies, you're going to think about this one movie that's also the

هر سوالی در مورد فیلم دارید، می‌خواهید درباره این فیلم فکر کنید که

same as the book that you thought about at home.

همان کتابی است که در خانه به آن فکر می‌کردید.

So, for example: Shawshank Redemption, I think everybody has heard of this movie at least;

بنابراین، به عنوان مثال: رستگاری در شاوشنک، من فکر می کنم همه حداقل درباره این فیلم شنیده اند.

it's a great movie.

این یک فیلم عالی است

It's also a book.

این هم یک کتاب است.

It was written by Stephen King.

توسط استیون کینگ نوشته شده است.

Read the book at home, make sure you know the story; be able to talk about it.

کتاب را در خانه بخوانید، مطمئن شوید که داستان را می دانید. بتواند در مورد آن صحبت کند.

But any question about books: Shawshank Redemption; any question about movies: Shawshank Redemption.

اما هر سوالی در مورد کتاب: رستگاری در شاوشنک. هر گونه سوال در مورد فیلم ها: رستگاری در شاوشنک.

You've killed two birds with one stone, essentially.

تو اساساً با یک سنگ دو پرنده را کشته ای .

Band, music, all of these things.

گروه موسیقی، همه این چیزها.

As much as you can...

تا می توانی...

Who...?

کی...؟

A friend or a relative.

یک دوست یا یکی از اقوام.

Who says that your best friend can't be your cousin?

چه کسی می گوید که بهترین دوست شما نمی تواند پسر عموی شما باشد؟

Right?

درست؟

Why not?

چرا که نه؟

One person for two topics.

یک نفر برای دو موضوع.

And do as much of this as you can for all kinds of different topics, so you think less,

و تا جایی که می توانید این کار را برای انواع موضوعات مختلف انجام دهید، تا کمتر فکر کنید،

speak more.

بیشتر صحبت کنید.

Now, very, very important and I know this is very hard for a lot of students, and I've

اکنون، بسیار بسیار مهم است و می دانم که این برای بسیاری از دانش آموزان بسیار سخت است، و من در

had experience with this with a lot of students: Do not be afraid to say: "I don't know."

این مورد با بسیاری از دانش آموزان تجربه داشته ام : از گفتن نترسید: "نمی دانم."

It's okay not to know.

اشکالی ندارد که ندانیم.

This is not a test of your knowledge of music; this is a test of your knowledge of English.

این آزمون دانش شما از موسیقی نیست. این تست دانش شما در زبان انگلیسی است.

If somebody asks you a question about a topic that you just don't know anything about, say:

اگر کسی در مورد موضوعی از شما سوالی می پرسد که شما در مورد آن چیزی نمی دانید، بگویید:

"To be honest with you, I don't really..."

"با شما صادقانه بگویم، من واقعاً ..."

Like, okay: -"What's your favourite...?

مانند، خوب: -" مورد علاقه شما چیست ...؟

Who's your favourite musician?"

نوازنده مورد علاقه شما کیست؟"

-"Well, to tell the truth, I don't really listen to music very much so I don't really

-"خب، راستش را بگویم، من واقعاً خیلی موسیقی گوش نمی‌دهم، بنابراین

have a favourite musician, but I like to listen to, you know, whoever's popular on the radio

واقعاً یک نوازنده مورد علاقه ندارم، اما دوست دارم به هر کسی که این روزها در رادیو محبوب است گوش دهم

these days."

."

Say you don't know, but make sure that the interviewer understands that you understood

بگویید نمی دانید، اما مطمئن شوید که مصاحبه کننده متوجه شده است که شما

the question.

سؤال را فهمیده اید.

Say...

بگو... به

Show them you understood the question, you just don't really know about this topic so

آنها نشان دهید که سؤال را فهمیده اید، فقط در مورد این موضوع واقعاً نمی دانید بنابراین

you don't have much to say.

چیز زیادی برای گفتن ندارید.

It's not an English problem; it's a topic problem.

این یک مشکل انگلیسی نیست. این یک مشکل موضوعی است

Some interviewers will adjust their questions to make it easier for you to actually speak;

برخی از مصاحبه‌کنندگان سؤالات خود را تنظیم می‌کنند تا صحبت کردن را برای شما آسان‌تر کنند.

some won't, in which case, again, just say: "Well, you know, I don't really think about

بعضی‌ها نمی‌خواهند، در این صورت، دوباره فقط می‌گویند: «خب، می‌دانی، من واقعاً زیاد به

this stuff very much, but if I had to imagine, I would say this, that, or the other."

این چیزها فکر نمی‌کنم، اما اگر مجبور بودم تصور کنم، این، آن یا آن را می‌گفتم. "

The key is: Speak.

کلید این است: صحبت کنید.

Don't panic, don't overthink it.

نترسید، زیاد به آن فکر نکنید.

Speak.

صحبت.

Have all your ideas ready.

تمام ایده های خود را آماده کنید.

Now, another thing you can do: Once you have all of these things ready-you have your general

حالا، کار دیگری که می‌توانید انجام دهید: وقتی همه این موارد را آماده

topic, you have your specific examples and your specific situations about this topic,

کردید، موضوع کلی خود را دارید، مثال‌های خاص و موقعیت‌های خاص خود را در مورد این موضوع

you have your vocabulary-practice part two of the speaking.

دارید، واژگان خود را تمرین می‌کنید، بخش دوم سخنرانی را دارید.

Create a one-and-a-half-minute speech...

ایجاد یک سخنرانی یک و نیم دقیقه ای ... برای هر موضوع سخنرانی های

Create one-and-a-half-minute speeches for each topic.

یک و نیم دقیقه ای ایجاد کنید.

Just practice saying it for a minute and a half.

فقط یک دقیقه و نیم گفتن آن را تمرین کنید.

A) You'll work on your timing, because you're supposed to speak for one to two minutes.

الف) روی زمان بندی خود کار خواهید کرد، زیرا قرار است یک تا دو دقیقه صحبت کنید.

If you speak for one minute, they will make you speak more or they will ask you more questions.

اگر یک دقیقه صحبت کنید، باعث می شوند بیشتر صحبت کنید یا سوالات بیشتری از شما خواهند پرسید.

Practice speaking for about one and a half minutes.

حدود یک و نیم دقیقه صحبت کردن را تمرین کنید .

Maybe they'll ask you one more question; maybe they won't.

شاید یک سوال دیگر از شما بپرسند . شاید نخواهند

Plus, when you come to the actual test, it's just like you practiced.

به علاوه، وقتی به آزمون واقعی می آیید ، دقیقاً مثل تمرین است.

You've already practiced it, and you have all these ideas.

شما قبلاً آن را تمرین کرده اید، و همه این ایده ها را دارید.

Practice making, like, very organized, structured answers, so again, you get your connected

درست کردن پاسخ‌های بسیار سازمان‌یافته و ساختاریافته را تمرین کنید، بنابراین دوباره، ایده‌های مرتبط خود را

ideas and you get your extensions, and you eliminate your thinking sounds, and you get

دریافت می‌کنید و برنامه‌های افزودنی خود را دریافت می‌کنید، و اصوات فکری خود را حذف می‌کنید و

a high fluency score.

نمره روانی بالایی کسب می‌کنید.

Okay?

باشه؟

That is the key to the speaking section.

این کلید بخش اسپیکینگ است.

Now, there are also other videos here on engVid by Emma, and I think Benjamin has a very good

در حال حاضر، ویدیوهای دیگری نیز در اینجا در engVid توسط Emma وجود دارد، و من فکر می کنم بنجامین یک

video as well about the speaking section - go watch those.

ویدیوی بسیار خوب نیز در مورد بخش صحبت کردن دارد - بروید آنها را تماشا کنید.

But, again: Speak, don't think, get your fluency score.

اما، دوباره: صحبت کن، فکر نکن ، نمره تسلط خود را بگیر.

Don't forget to work on the pronunciation of these words before the test day, that way

یادت نره قبل از روز امتحان روی تلفظ این کلمات کار

you're relaxed, you don't panic, you get a good score, you pass your test, you go on

کنی، اینطوری راحت میشی، وحشت نمیکنی، نمره خوبی میگیری، امتحانت رو قبول میکنی،

with your life and not think about it again.

به زندگیت ادامه میدی و فکر نمیکنی. دوباره در مورد آن

Okay?

باشه؟

If you have any questions about any of this, please go to www.engvid.com in the forum section

اگر در مورد هر یک از اینها سؤالی دارید، لطفاً به www.engvid.com در بخش انجمن

there; you can ask me questions and I'll be happy to help you out.

آنجا بروید. می توانید از من سؤال بپرسید و من خوشحال خواهم شد که به شما کمک کنم.

There's also going to be a quiz just to review all this information.

همچنین یک مسابقه فقط برای بررسی همه این اطلاعات وجود دارد.

If you like the video, please give me a like, and don't forget to subscribe to my YouTube

اگر ویدیو را دوست داشتید، لطفاً به من لایک کنید، و فراموش نکنید که در کانال یوتیوب من مشترک شوید

channel, and come back for more great tips on how to pass the IELTS test.

، و برای راهنمایی های عالی بیشتر در مورد نحوه قبولی در آزمون آیلتس بازگردید.

See you again.

دوباره می بینمت.