FULL ENGLISH LESSON - ENGLISH WORDS AND EXPRESSIONS YOU MUST KNOW ABOUT PRODUCTIVITY

94,622 views ・ 2024-07-28

Speak English With Tiffani


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Your goal is to speak English fluently, but One of the challenges you experience
0
310
5370
هدف شما این است که به زبان انگلیسی روان صحبت کنید، اما یکی از چالش هایی که تجربه می کنید،
00:05
is not knowing the right words and expressions to use when a specific
1
5700
4030
ندانستن کلمات و عبارات مناسب برای استفاده در هنگام
00:09
topic is brought up, don't worry.
2
9730
2679
مطرح شدن موضوعی خاص است، نگران نباشید.
00:12
In this full English lesson, I'm going to teach you the English vocabulary
3
12569
4511
در این درس کامل انگلیسی، من قصد دارم
00:17
words and English expressions.
4
17080
2460
لغات و اصطلاحات انگلیسی را به شما آموزش دهم.
00:19
You need to speak English competently and fluently about productivity.
5
19550
4820
شما باید انگلیسی را با مهارت و روان در مورد بهره وری صحبت کنید.
00:24
Are you ready?
6
24855
580
اماده ای؟
00:25
Well, then I'm teacher Tiffani.
7
25845
2169
خب، پس من معلم تیفانی هستم.
00:28
Let's jump right in the very first word that I want to teach you is abundance.
8
28035
7130
بیایید در همان اولین کلمه ای که می خواهم به شما یاد بدهم فراوانی است.
00:36
Excellent.
9
36845
690
عالی
00:37
Again, after me abundance, great job.
10
37594
6111
باز هم، بعد از من فراوانی، کار عالی.
00:43
Now this word abundance just means a very large quantity of something.
11
43714
7010
اکنون این کلمه فراوانی فقط به معنای مقدار بسیار زیادی از چیزی است.
00:51
Once again, a very large quantity of something.
12
51329
4490
یک بار دیگر، مقدار بسیار زیادی از چیزی.
00:56
He has an abundance of books.
13
56249
2801
او کتاب های فراوانی دارد.
00:59
She has an abundance of dot, dot, dot.
14
59359
3470
او به وفور نقطه، نقطه، نقطه دارد.
01:03
It literally just means again, a very large quantity of something.
15
63319
5580
این در لغت به معنای دوباره، مقدار بسیار زیادی از چیزی است.
01:09
Now check out this first example sentence.
16
69129
2550
اکنون این جمله مثال اول را بررسی کنید.
01:12
The farmer was delighted to see an abundance of crops ready for harvest.
17
72100
7390
کشاورز از دیدن انبوهی از محصولات آماده برای برداشت بسیار خوشحال شد.
01:19
He was looking out over his crops and he said, wow, I have
18
79719
4240
او به محصولات خود نگاه می کرد و می گفت: وای من
01:23
a lot, I have a large quantity.
19
83970
2439
زیاد دارم، مقدار زیادی دارم.
01:26
Once again, the farmer was delighted to see an abundance
20
86855
5260
کشاورز بار دیگر از دیدن انبوهی
01:32
of crops ready for harvest.
21
92345
2940
از محصولات آماده برای برداشت خوشحال شد.
01:35
What about this second example sentence?
22
95765
3250
در مورد این جمله مثال دوم چطور؟
01:39
She found herself in an abundance of free time and After retiring, she had so
23
99554
7961
او خود را در فراوانی اوقات فراغت یافت و پس از بازنشستگی،
01:47
much more time than when she was working.
24
107555
2430
زمان بسیار بیشتری نسبت به زمانی که کار می کرد داشت.
01:50
Now she could do what she wanted.
25
110155
2550
حالا او می توانست کاری را که می خواست انجام دهد.
01:52
Again, she found herself in an abundance of free time after retiring.
26
112745
7290
او دوباره پس از بازنشستگی خود را در وقت آزاد فراوان یافت.
02:00
What about this example, sentence using the word abundance, the library.
27
120785
5939
در مورد این مثال، جمله ای که از کلمه abundance, the library استفاده می کند.
02:07
Offered an abundance of resources for his research.
28
127580
5040
منابع فراوانی را برای تحقیقات خود ارائه کرد.
02:12
I remember growing up before we had cell phones and the computers that we know.
29
132980
5900
یادم می آید که قبل از اینکه تلفن های همراه و کامپیوترهایی که می شناسیم داشته باشیم، بزرگ شدم.
02:18
Now we had to go to the library to physically look at books in
30
138880
5240
حالا باید برای نوشتن مقالات تحقیقاتی خود به کتابخانه می رفتیم تا کتاب ها را به صورت فیزیکی نگاه کنیم
02:24
order to write our research papers.
31
144170
2810
.
02:27
And this young man in the video, if you're watching this video.
32
147450
2810
و این مرد جوان در ویدیو، اگر در حال تماشای این ویدیو هستید.
02:30
He's at the library.
33
150665
1400
او در کتابخانه است.
02:32
Why?
34
152274
460
02:32
Because the library offered an abundance of resources for his research.
35
152774
6630
چرا؟
زیرا کتابخانه منابع فراوانی را برای تحقیق او ارائه کرده است.
02:39
Makes sense.
36
159844
691
منطقی است.
02:40
Right?
37
160535
500
درست؟
02:41
So again, abundance, a very large quantity of something.
38
161125
5710
بنابراین دوباره، فراوانی، مقدار بسیار زیادی از چیزی.
02:47
Let's move on now to word number two, vocabulary word.
39
167404
4020
بیایید اکنون به واژه شماره دو، واژه واژگان برویم.
02:51
Number two is after me.
40
171424
1490
شماره دو به دنبال من است.
02:53
Prolific excellent again, prolific.
41
173855
6379
پربار عالی دوباره، پربار.
03:00
Great job.
42
180314
2390
کارت عالی بود.
03:02
Now this word prolific just means producing a great number or amount
43
182725
7250
اکنون این کلمه پربار فقط به معنای تولید تعداد یا مقدار زیادی
03:10
of something producing a great number or amount of something.
44
190035
6244
از چیزی است که تعداد یا مقدار زیادی از چیزی را تولید می کند.
03:16
He is a prolific writer, meaning he has written a lot of poems or a lot of essays
45
196530
6770
او نویسنده ای پرکار است، به این معنی که او شعرهای زیادی نوشته است یا مقاله های زیادی
03:23
or a lot of books, again, producing a great number or amount of something.
46
203330
7199
یا کتاب های زیادی نوشته است، باز هم تعداد یا مقدار زیادی از چیزی را تولید کرده است.
03:30
Check out this first example, sentence, the prolific writer had
47
210709
5991
این اولین مثال، جمله را ببینید، نویسنده پرکار
03:36
published over a hundred stories.
48
216740
3900
بیش از صد داستان منتشر کرده بود.
03:41
She wrote tons of stories.
49
221680
3000
او هزاران داستان نوشت.
03:44
She was a prolific writer.
50
224954
3211
او نویسنده ای پرکار بود.
03:48
And what about this second example sentence?
51
228874
3421
و در مورد این جمله مثال دوم چطور؟
03:52
This region is known for its prolific olive trees.
52
232965
5800
این منطقه به خاطر درختان پر زیتون معروف است.
03:59
They have tons and tons of olive trees in this region.
53
239195
5619
آنها هزاران تن درخت زیتون در این منطقه دارند.
04:04
Once again, this region is known for its prolific olive trees.
54
244815
6810
بار دیگر این منطقه به خاطر درختان زیتون پربارش شناخته می شود.
04:12
And what about this third example sentence?
55
252285
3010
و در مورد این جمله مثال سوم چطور؟
04:15
This The prolific bird species has significantly
56
255295
5400
این گونه پرندگان در
04:20
increased in number this year.
57
260964
2991
سال جاری به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.
04:24
Last year, there were a lot, but this year there are even more.
58
264505
4239
سال گذشته، تعداد زیادی بود، اما امسال تعداد آنها بسیار بیشتر است.
04:29
Once again, the prolific bird species has significantly increased in number.
59
269085
8194
بار دیگر، تعداد گونه های پرکار به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
04:37
This year, once again, this word prolific, it means producing a
60
277490
6530
امسال، بار دیگر، این کلمه پربار، به معنای تولید
04:44
great number or amount of something.
61
284030
3640
مقدار یا مقدار زیادی چیزی است.
04:48
You got it.
62
288090
760
فهمیدی.
04:49
Excellent.
63
289440
390
04:49
All right, let's move on to number three.
64
289870
1990
عالی
بسیار خوب، بیایید به شماره سه برویم.
04:51
I do want to remind you if you are not already receiving it, remember you can
65
291860
5509
می‌خواهم به شما یادآوری کنم که اگر قبلاً آن را دریافت نکرده‌اید، به یاد داشته باشید که می‌توانید
04:57
sign up for my free email newsletter where every day from Sunday to Friday,
66
297369
5131
در خبرنامه ایمیل رایگان من ثبت‌نام کنید، جایی که هر روز از یکشنبه تا جمعه،
05:02
I'll send you brand new vocabulary words.
67
302540
2420
لغات جدید واژگانی را برای شما ارسال می‌کنم.
05:05
To help you improve your English vocabulary.
68
305229
3430
برای کمک به بهبود واژگان انگلیسی خود.
05:08
All you have to do is go to www.
69
308869
3495
تنها کاری که باید انجام دهید این است که به www. واژگان
05:12
dailyenglishvocabulary.
70
312364
2225
روزانه انگلیسی com
05:14
com.
71
314590
389
05:15
Totally free.
72
315159
840
کاملا رایگان.
05:16
Sign up today.
73
316009
980
امروز ثبت نام کنید.
05:17
All right, here's the third vocabulary word.
74
317109
2270
بسیار خوب، اینجا سومین کلمه واژگانی است.
05:20
Efficiency.
75
320079
1460
بهره وری.
05:23
Excellent.
76
323989
750
عالی
05:24
Again, efficiency.
77
324849
2690
باز هم کارایی
05:29
Great job.
78
329349
760
کارت عالی بود.
05:30
Now this word just means the state.
79
330119
2500
حالا این کلمه فقط به معنای دولت است.
05:33
Or quality of being efficient or able to accomplish something with
80
333300
7360
یا کیفیت کارآمد بودن یا توانایی انجام کاری با
05:40
the least waste of time and effort.
81
340670
4150
کمترین اتلاف وقت و تلاش.
05:45
Once again, that last part able to accomplish something
82
345109
5080
یک بار دیگر، آن قسمت آخر می تواند کاری را
05:50
with the least waste of time.
83
350390
2989
با کمترین اتلاف وقت انجام دهد.
05:53
Of time and effort.
84
353520
1660
از زمان و تلاش.
05:55
In other words, you use your time wisely.
85
355350
3850
به عبارت دیگر، شما از زمان خود عاقلانه استفاده می کنید.
05:59
That's something our teachers said all the time when I was growing up.
86
359290
3600
این چیزی است که معلمان ما همیشه وقتی من بزرگ می شدم می گفتند.
06:03
So the word again is efficiency.
87
363290
2060
پس کلمه دوباره کارایی است. در
06:05
Here's the first example sentence.
88
365600
1970
اینجا اولین جمله مثال است.
06:08
The new software greatly improved the efficiency of the data analysts process.
89
368275
7330
نرم افزار جدید کارایی فرآیند تحلیلگر داده ها را تا حد زیادی بهبود بخشید.
06:16
This is again, referring to being able to get something done and not waste time.
90
376505
7330
این باز هم به این اشاره دارد که بتوانید کاری را انجام دهید و زمان را تلف نکنید.
06:24
So once again, the new software greatly improved the efficiency
91
384225
3900
بنابراین یک بار دیگر، نرم افزار جدید کارایی
06:28
of the data analysis process.
92
388125
2270
فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها را تا حد زیادی بهبود بخشید.
06:32
What about sentence number two, her efficiency at worked, earned at work,
93
392090
6990
در مورد جمله شماره دو، کارآیی او در محل کار، کسب درآمد در محل کار،
06:39
earned her a promotion within a year, her ability to get things done in a good
94
399380
6199
ارتقای رتبه او در عرض یک سال، توانایی او برای انجام کارها در
06:45
amount of time, helped her get promoted.
95
405580
3289
زمان مناسب، به او کمک کرد تا ارتقا یابد.
06:48
Once again, her efficiency at work earned her a promotion within a year.
96
408909
6911
بار دیگر، کارآیی او در محل کار باعث شد در عرض یک سال ارتقا یابد.
06:56
What about sentence number three, the company focused on energy
97
416745
7460
در مورد جمله شماره سه، این شرکت
07:04
efficiency to reduce operating costs, they wanted to save money.
98
424235
5749
برای کاهش هزینه های عملیاتی بر روی بهره وری انرژی متمرکز شده است ، آنها می خواستند در پول خود صرفه جویی کنند.
07:09
They wanted to make sure they were using their resources properly.
99
429994
3341
آنها می خواستند مطمئن شوند که از منابع خود به درستی استفاده می کنند.
07:13
So again, the company focused on energy efficiency to reduce.
100
433545
6070
بنابراین دوباره، شرکت بر روی بهره وری انرژی برای کاهش تمرکز کرد.
07:19
Operating costs.
101
439975
1809
هزینه های عملیاتی.
07:22
Once again, our word number three efficiency.
102
442245
3080
یک بار دیگر، کلمه شماره سه ما کارایی.
07:25
It just means to state the state or quality of being efficient or able to
103
445415
6929
این فقط به معنای بیان وضعیت یا کیفیت کارآمد بودن یا توانایی
07:32
accomplish something with the least waste of time and effort word number four.
104
452385
8690
انجام کاری با کمترین اتلاف وقت و تلاش کلمه شماره چهار است. دوباره
07:41
Fruitful
105
461949
1331
مثمر ثمر
07:45
excellent again, fruitful, great job.
106
465310
5539
عالی، پربار، کار عالی.
07:50
Now this just means producing good or helpful results.
107
470859
5150
اکنون این فقط به معنای تولید نتایج خوب یا مفید است.
07:56
Or productive again, fruitful means producing good or
108
476465
5820
یا بار دیگر، مثمر ثمر به معنای تولید نتایج خوب یا
08:02
helpful results or productive.
109
482285
3819
مفید یا سازنده است.
08:06
Now I want you to check out the first example sentence.
110
486325
3499
اکنون می خواهم اولین جمله مثال را بررسی کنید.
08:10
The brainstorming session was very fruitful, generating
111
490625
5119
جلسه طوفان فکری بسیار مثمر ثمر بود و
08:15
many viable solutions.
112
495854
2380
راه‌حل‌های عملی زیادی را ارائه داد. هی
08:18
Hey, it was worth it.
113
498824
1340
ارزشش رو داشت
08:20
We all were able to benefit from that meeting because we were able
114
500234
4150
همه ما توانستیم از آن جلسه بهره ببریم زیرا توانستیم
08:24
to come up with good solutions.
115
504384
2310
راه حل های خوبی ارائه دهیم.
08:26
This was a great session.
116
506724
1690
این یک جلسه عالی بود.
08:28
Once again, the brainstorming session was very fruitful,
117
508964
4631
بار دیگر، جلسه طوفان فکری بسیار مثمر ثمر بود و
08:33
generating many viable solutions.
118
513944
3150
راه‌حل‌های عملی بسیاری را ایجاد کرد.
08:37
What about sentence number two, sentence number two, his efforts to learn a
119
517819
6431
در مورد جمله شماره دو، جمله شماره دو، تلاش های او برای یادگیری یک
08:44
new language were fruitful, allowing him to communicate during his travels.
120
524250
6589
زبان جدید مثمر ثمر بود و به او اجازه می داد در طول سفر با هم ارتباط برقرار کند.
08:51
He put the hard work in, he studied for hours and it enabled him to
121
531159
5330
او سخت کار کرد، ساعت ها مطالعه کرد و این باعث شد که
08:56
really learn the language well.
122
536489
2060
واقعا زبان را به خوبی یاد بگیرد.
08:59
So once again, his efforts to learn a new language were fruitful, allowing
123
539245
7079
بنابراین بار دیگر، تلاش های او برای یادگیری یک زبان جدید مثمر ثمر بود و به
09:06
him to communicate during his travels.
124
546324
4181
او اجازه داد در طول سفرهایش ارتباط برقرار کند.
09:11
Now, what about sentence number three?
125
551155
2139
حالا جمله شماره سه چطوره؟
09:13
Let's see how it's used in this sentence.
126
553514
3140
بیایید ببینیم که چگونه در این جمله استفاده می شود.
09:16
The word effort.
127
556655
479
کلمه تلاش.
09:17
Fruitful the collaboration between the two departments proved to be fruitful.
128
557464
6961
همکاری بین دو بخش مثمر ثمر بود.
09:25
The collaboration proved to be helpful, proved to be productive.
129
565425
5250
این همکاری مفید و سازنده بود.
09:30
It was a good decision.
130
570875
1830
این تصمیم خوبی بود.
09:33
Once again, the collaboration between the two departments proved to be fruitful.
131
573444
6620
بار دیگر، همکاری بین دو بخش مثمر ثمر بود.
09:40
Fruitful, this word is very useful.
132
580225
3400
مثمر ثمر، این کلمه بسیار مفید است.
09:43
It means once again, producing good or helpful results or productive.
133
583635
6220
این به معنای بار دیگر، تولید نتایج خوب یا مفید یا سازنده است.
09:49
In English, we say fruitful.
134
589884
2801
در انگلیسی می گوییم ثمربخش.
09:53
You got it.
135
593345
590
09:53
I love it.
136
593935
509
فهمیدی.
عاشقشم.
09:54
All right, let's move on to our next vocabulary word.
137
594484
3960
بسیار خوب، بیایید به واژه واژگان بعدی خود برویم.
09:58
Number five, optimize.
138
598764
3651
شماره پنج، بهینه سازی
10:04
Excellent.
139
604375
680
عالی
10:05
Again, optimize.
140
605125
2740
باز هم بهینه سازی کنید.
10:09
Great job.
141
609415
750
کارت عالی بود.
10:10
Now optimize just means to make the best or most effective use of a
142
610175
7329
اکنون بهینه سازی فقط به معنای بهترین یا مؤثرترین استفاده از یک
10:17
situation, opportunity, or resource.
143
617505
4680
موقعیت، فرصت یا منبع است. یک
10:22
Once again, to make the best or most effective use of a situation.
144
622584
4815
بار دیگر، برای بهترین یا مؤثرترین استفاده از یک موقعیت.
10:27
Of a situation, opportunity, or resource in English, we say optimize, check
145
627829
6901
در مورد یک موقعیت، فرصت یا منبع در انگلیسی، ما می گوییم بهینه سازی،
10:34
out the first example sentence here.
146
634730
2330
اولین جمله مثال را در اینجا بررسی کنید.
10:37
The first example sentence using this word, optimize the team is working
147
637060
6250
اولین جمله مثال با استفاده از این کلمه، بهینه سازی تیم
10:43
hard to optimize the website for.
148
643319
3205
سخت کار می کند تا وب سایت را برای بهینه سازی کند.
10:46
For a better user experience.
149
646625
2760
برای تجربه کاربری بهتر
10:49
Now, prior to becoming an English teacher, your English teacher,
150
649515
4610
در حال حاضر، قبل از تبدیل شدن به یک معلم انگلیسی، معلم انگلیسی شما، در
10:54
I actually was a web designer.
151
654334
2281
واقع یک طراح وب بودم.
10:56
I worked at NASA when I was in Huntsville, Alabama.
152
656714
3151
زمانی که در هانتسویل، آلاباما بودم، در ناسا کار می کردم.
11:00
So I always tried to figure out how to make the websites
153
660235
3420
بنابراین من همیشه سعی می کردم بفهمم که چگونه وب سایت ها را
11:03
better, better user experience.
154
663874
2330
بهتر و تجربه کاربری بهتری کنم.
11:06
I wanted them to actually load quickly.
155
666204
2081
من می خواستم آنها در واقع به سرعت بارگذاری شوند.
11:08
Why?
156
668485
589
چرا؟
11:09
Once again, the example sentence.
157
669214
2431
یک بار دیگر، جمله مثال.
11:12
The team is working hard to optimize the website for a better user experience.
158
672125
7560
این تیم سخت در تلاش است تا وب سایت را برای تجربه کاربری بهتر بهینه کند.
11:19
Makes sense.
159
679934
691
منطقی است.
11:20
Right here's sentence.
160
680625
1670
جمله اینجاست
11:22
Number two, they hired a consultant to help optimize their business processes.
161
682334
8400
شماره دو، آنها یک مشاور را برای کمک به بهینه سازی فرآیندهای تجاری خود استخدام کردند.
11:31
They wanted to make sure their business processes were the best
162
691165
3760
آنها می خواستند مطمئن شوند که فرآیندهای تجاری آنها بهترین
11:34
and also the most effective.
163
694955
2280
و همچنین مؤثرترین است.
11:37
So what did they do?
164
697545
1550
پس آنها چه کردند؟
11:39
They hired a consultant to help optimize their business processes.
165
699665
7040
آنها مشاوری را برای کمک به بهینه سازی فرآیندهای تجاری خود استخدام کردند.
11:47
Makes sense.
166
707245
659
11:47
Right here we go.
167
707904
1151
منطقی است.
همین جا می رویم.
11:49
Sentence number three, to optimize plant growth, the farmer
168
709245
7090
جمله شماره سه، برای بهینه سازی رشد گیاه، کشاورز
11:56
adjusted the irrigation schedule.
169
716384
3151
برنامه آبیاری را تنظیم کرد.
12:00
He wanted to make sure the plants were able to grow as large as
170
720014
4641
او می خواست مطمئن شود که گیاهان می توانند تا حد
12:04
possible, but in the proper way.
171
724655
2020
امکان بزرگ شوند، اما به روشی مناسب.
12:06
So what did he do to optimize plant growth?
172
726675
3410
پس او برای بهینه سازی رشد گیاه چه کرد؟
12:10
The farmer adjusted the irrigation schedule.
173
730570
4320
کشاورز برنامه آبیاری را تنظیم کرد.
12:14
So once again, vocabulary word, number five, optimize.
174
734920
4220
بنابراین یک بار دیگر، کلمه واژگان، شماره پنج، بهینه سازی.
12:19
It means to make the best or most effective use.
175
739170
4450
این به معنای بهترین یا مؤثرترین استفاده است.
12:24
Of a situation, opportunity, or resource.
176
744305
3860
از یک موقعیت، فرصت یا منبع.
12:28
All right.
177
748415
339
12:28
So we have these five English vocabulary words, and now it's time for us to
178
748895
3609
خیلی خوب.
بنابراین ما این پنج لغت واژگان انگلیسی را داریم ، و اکنون زمان آن است که به سمت
12:32
move to our English expressions.
179
752504
2311
عبارات انگلیسی خود برویم.
12:34
We had abundance, prolific, efficiency, fruitful, and optimized.
180
754984
6530
ما فراوانی، پربار، کارآمدی، پربار و بهینه شده داشتیم.
12:41
Now our first English expression is burn the midnight oil.
181
761534
5580
اکنون اولین عبارت انگلیسی ما burn the midnight oil است.
12:49
Good again.
182
769004
1130
بازم خوبه
12:50
Burn the midnight oil.
183
770535
2300
روغن نیمه شب را بسوزانید.
12:54
Excellent.
184
774565
440
عالی
12:55
Remember we're speaking about productivity, right?
185
775045
2540
به یاد داشته باشید که ما در مورد بهره وری صحبت می کنیم، درست است؟
12:58
This expression just means work late into the night, alluding to
186
778035
5849
این عبارت فقط به معنای کار تا اواخر شب است که اشاره به
13:03
the time before electric lighting.
187
783884
2761
زمان قبل از روشنایی الکتریکی دارد. در
13:07
Right now we have electric, I have lights on me in the studio, right?
188
787075
3719
حال حاضر ما برق داریم، من در استودیو چراغ ها را روشن کرده ام، درست است؟
13:10
We all have lights that we use, but there was a time when electricity was not.
189
790794
4341
همه ما چراغ هایی داریم که از آنها استفاده می کنیم، اما زمانی بود که برق نبود.
13:15
Even available.
190
795694
1290
حتی در دسترس است.
13:17
So you had to burn the midnight oil, right?
191
797285
3029
پس باید روغن نیمه شب را بسوزانید، درست است؟
13:20
Using oil to light the candles.
192
800314
1641
استفاده از روغن برای روشن کردن شمع ها
13:22
So, or to light, have a light source in your home, burn the midnight oil.
193
802145
5830
بنابراین، یا برای روشن شدن، یک منبع نور در خانه خود داشته باشید، روغن نیمه شب را بسوزانید.
13:28
All right.
194
808125
289
13:28
Check out this first example, sentence.
195
808594
2421
خیلی خوب.
این اولین مثال، جمله را بررسی کنید.
13:31
To finish the project on time, the team had to burn the midnight oil for several
196
811995
7530
برای اتمام پروژه به موقع، تیم مجبور شد چند هفته روغن نیمه شب را بسوزاند
13:39
weeks, they wanted to finish the project.
197
819535
2850
، آنها می خواستند پروژه را به پایان برسانند.
13:42
They had a goal in mind, but if they only worked during the day, they
198
822395
3580
آنها هدفی در سر داشتند، اما اگر فقط در طول روز کار می کردند، به
13:45
weren't going to achieve the goal.
199
825975
1580
هدف نمی رسیدند.
13:47
So they had to work late into the night.
200
827555
2569
بنابراین مجبور شدند تا پاسی از شب کار کنند.
13:50
They had to, once again, burn the midnight oil for several weeks.
201
830755
5090
آنها مجبور شدند یک بار دیگر روغن نیمه شب را برای چند هفته بسوزانند.
13:56
To finish the project on time.
202
836120
2530
تا پروژه به موقع تمام شود.
13:59
What about sentence number two, this example, he found himself
203
839260
4270
چه در مورد جمله شماره دو، این مثال، او خود را
14:03
burning the midnight oil again, studying for his final exams.
204
843540
5559
دوباره در حال سوختن روغن نیمه شب، برای امتحانات نهایی خود می خواند.
14:09
I remember doing this.
205
849249
1100
یادم می آید این کار را کردم.
14:10
Um, when I was in, yeah, when I was getting my master's degree,
206
850390
5909
اوم، وقتی وارد بودم، آره، وقتی داشتم فوق لیسانس می گرفتم،
14:16
there were times that I had to stay up late and wake up early, right.
207
856299
4191
مواقعی بود که باید تا دیر وقت بیدار می شدم و زود بیدار می شدم، درست است.
14:20
I'm an early bird, so I like to go to bed early and then wake up early.
208
860490
3779
من یک پرنده زودرس هستم، بنابراین دوست دارم زود بخوابم و سپس زود بیدار شوم.
14:24
But.
209
864280
170
14:24
When you have a lot to do, sometimes you have to burn the
210
864815
2500
ولی.
وقتی کار زیادی دارید، گاهی باید
14:27
midnight oil and get up early.
211
867325
2180
روغن نیمه شب را بسوزانید و زود بیدار شوید.
14:29
So once again, he found himself burning the midnight oil again,
212
869885
5540
بنابراین یک بار دیگر متوجه شد که دوباره روغن نیمه شب را می سوزاند و
14:36
studying for his final exams.
213
876085
2449
برای امتحانات پایان ترم درس می خواند.
14:39
What about sentence number three, burning the midnight oil became a habit during
214
879124
6521
در مورد جمله شماره سه، سوزاندن روغن نیمه شب در
14:45
her years in architectural school.
215
885645
2180
سالهای تحصیل در دانشکده معماری به یک عادت تبدیل شد.
14:49
Architecture school requires a lot of studying.
216
889115
2870
دانشکده معماری نیاز به مطالعه زیاد دارد.
14:52
You have to understand math.
217
892194
1770
شما باید ریاضی را بفهمید.
14:53
You have to understand art to make sure you're drawing things properly.
218
893974
3720
شما باید هنر را درک کنید تا مطمئن شوید که چیزها را به درستی ترسیم می کنید.
14:57
She had a lot to study for.
219
897704
1781
او چیزهای زیادی برای مطالعه داشت.
14:59
So she couldn't go to bed early again, burning the midnight oil became a habit
220
899485
5880
بنابراین او نتوانست دوباره زود به رختخواب برود، سوزاندن روغن نیمه شب
15:05
during her years in architecture school.
221
905374
2421
در سالهای تحصیل در دانشکده معماری به یک عادت تبدیل شد.
15:08
Makes sense, right?
222
908540
1060
منطقی است، درست است؟
15:09
So again, burn the midnight oil just refers to work late into the night
223
909610
6120
بنابراین باز هم روغن نیمه شب را بسوزانید فقط به کار تا دیروقت شب
15:15
or working or studying late into the night, alluding to the time before
224
915750
3980
یا کار یا مطالعه تا دیروقت اشاره دارد، با اشاره به زمان قبل از
15:19
electric lighting, what about expression number two to put something on ice?
225
919740
8740
روشنایی الکتریکی، در مورد عبارت شماره دو برای گذاشتن چیزی روی یخ چطور؟
15:30
Excellent again, to put something on ice.
226
930780
4340
باز هم عالی، گذاشتن چیزی روی یخ.
15:36
Great job.
227
936959
771
کارت عالی بود.
15:38
This literally just means to postpone or shelve something or to stop
228
938100
7249
این در لغت به معنای به تعویق انداختن یا به تعویق انداختن کاری یا توقف
15:45
an activity or plan temporarily.
229
945410
3409
موقت یک فعالیت یا برنامه ریزی است.
15:49
We're going to stop.
230
949059
821
15:49
We're going to halt.
231
949889
830
ما می ایستیم
ما توقف می کنیم.
15:50
We're not going to move forward anymore.
232
950760
1819
ما دیگر جلو نمی رویم.
15:52
We're going to stop moving and stop acting.
233
952760
2420
ما از حرکت دست می کشیم و دیگر عمل نمی کنیم.
15:55
Again, to put something on ice, check out this first example sentence.
234
955630
5180
دوباره، برای قرار دادن چیزی روی یخ، این جمله اول را بررسی کنید.
16:01
This again, is going to help you understand how to use this expression in
235
961050
4980
این دوباره به شما کمک می کند تا متوجه شوید که چگونه از این عبارت در
16:06
real life, like a native English speaker.
236
966070
2869
زندگی واقعی مانند یک انگلیسی زبان مادری استفاده کنید.
16:09
Here we go.
237
969190
560
در اینجا ما می رویم.
16:10
The budget cuts forced us to put the expansion plans on ice.
238
970309
6321
کاهش بودجه ما را مجبور کرد که برنامه های توسعه را روی یخ بگذاریم.
16:16
Again, something happened.
239
976670
1550
باز هم اتفاقی افتاد.
16:18
And it stopped us from being able to move forward with our original plan.
240
978665
4370
و باعث شد نتوانیم با برنامه اولیه خود پیش برویم.
16:23
Again, the budget cuts forced us to put the expansion plans on ice.
241
983455
7800
باز هم کاهش بودجه ما را مجبور کرد که برنامه های توسعه را روی یخ بگذاریم.
16:31
We had to stop them.
242
991395
1390
مجبور شدیم جلوی آنها را بگیریم.
16:33
Sentence number two, due to unforeseen circumstances, the trip was put on ice.
243
993415
7200
حکم شماره دو، به دلیل شرایط پیش بینی نشده، سفر روی یخ گذاشته شد.
16:40
Listen, we had planned to go out together on vacation, but something
244
1000785
3590
گوش کن، ما برنامه ریزی کرده بودیم که با هم در تعطیلات بیرون برویم، اما اتفاقی
16:44
happened, so we had to stop our plans are no longer in place.
245
1004375
4019
افتاد، بنابراین مجبور شدیم جلوی برنامه هایمان را بگیریم.
16:49
Once again, due to unforeseen circumstances, the trip was put on ice.
246
1009100
7230
بار دیگر به دلیل شرایط غیرمترقبه این سفر روی یخ گذاشته شد.
16:57
Example sentence, number three, she decided to put her job search
247
1017405
5810
جمله مثال شماره سه، او تصمیم گرفت که جستجوی شغلی خود را
17:03
on ice until after her vacation.
248
1023275
4590
تا پایان تعطیلاتش روی یخ بگذارد.
17:08
Yes.
249
1028615
780
آره.
17:10
Sometimes you have to take a break.
250
1030184
2520
گاهی اوقات باید استراحت کرد.
17:12
She said, I'm going on vacation.
251
1032905
1959
او گفت، من به تعطیلات می روم.
17:14
I'll come back and look for a job.
252
1034895
2109
برمی گردم و دنبال کار می گردم.
17:17
Then once again, break.
253
1037224
1605
سپس یک بار دیگر، شکستن.
17:19
She decided to put her job search on ice until after her vacation.
254
1039050
6660
او تصمیم گرفت که جستجوی شغلی خود را تا پایان تعطیلاتش روی یخ بگذارد.
17:25
So once again, this English expression to put something on ice just means
255
1045710
5350
بنابراین یک بار دیگر، این عبارت انگلیسی to put something on ice فقط به معنای به
17:31
to postpone or shelve something or to stop an activity or plan temporarily.
256
1051060
7419
تعویق انداختن یا نگه داشتن چیزی یا توقف موقت یک فعالیت یا برنامه ریزی است.
17:38
You got it.
257
1058949
690
فهمیدی.
17:40
Excellent.
258
1060129
430
17:40
All right.
259
1060559
380
عالی
خیلی خوب.
17:41
English expression number three.
260
1061369
2580
عبارت انگلیسی شماره سه.
17:44
To pull an all nighter
261
1064685
3150
برای کشیدن یک کالای تمام شبانه
17:50
good again to pull an all nighter very good.
262
1070034
6321
دوباره برای کشیدن یک کل شب بسیار خوب.
17:56
This just means to stay awake all night to study.
263
1076595
3550
این فقط به معنای بیدار ماندن تمام شب برای مطالعه است.
18:00
Work or complete a task.
264
1080705
2730
کار کنید یا یک کار را کامل کنید.
18:03
It's very similar to burn the midnight oil, right?
265
1083565
3060
خیلی شبیه سوزاندن روغن نیمه شب است، درست است؟
18:06
Remember we're talking about productivity.
266
1086625
2390
به یاد داشته باشید که ما در مورد بهره وری صحبت می کنیم.
18:09
So this is very similar to burning the midnight oil.
267
1089314
2720
بنابراین این بسیار شبیه به سوزاندن روغن نیمه شب است.
18:12
Once again, to pull an all nighter, you're staying awake to
268
1092055
4440
یک بار دیگر، برای تمام شب، شما بیدار می مانید تا
18:16
study, work, or complete a task.
269
1096495
2680
مطالعه کنید، کار کنید، یا یک کار را تکمیل کنید. در
18:19
Here's the first example sentence.
270
1099575
2430
اینجا اولین جمله مثال است.
18:22
He had to pull an all nighter.
271
1102455
2400
او مجبور شد تمام شب را بکشد.
18:25
To meet the deadline for his essay.
272
1105030
2910
برای رعایت مهلت برای مقاله خود.
18:28
He had a long essay to write, so he couldn't go to sleep.
273
1108120
4040
او یک انشای طولانی برای نوشتن داشت، بنابراین نمی توانست بخوابد.
18:32
He had to study.
274
1112160
1100
باید درس می خواند.
18:33
He had to write all through the night.
275
1113290
2729
او مجبور بود تمام شب بنویسد.
18:36
Once again, he had to pull an all nighter to meet the deadline for his essay.
276
1116400
6559
یک بار دیگر، او مجبور شد برای رسیدن به ضرب الاجل برای مقاله خود، تمام شبانه روز را انجام دهد.
18:43
What about sentence number two?
277
1123590
2639
جمله شماره دو چطور؟
18:46
Here's the second sentence.
278
1126239
1321
اینم جمله دوم
18:48
The team pulled an all nighter to fix the bug before the software launch.
279
1128270
6810
این تیم قبل از راه‌اندازی نرم‌افزار، برای رفع باگ اقدام کرد.
18:55
They needed to get this fixed before the software launch.
280
1135280
3700
آنها باید قبل از راه اندازی نرم افزار این مشکل را برطرف می کردند.
18:59
This bug was taking more time than they expected to fix.
281
1139169
3600
این باگ بیش از آنچه که انتظار داشتند رفع شود زمان می برد.
19:02
So they had to do what?
282
1142940
1419
پس باید چکار می کردند؟
19:05
Pull.
283
1145319
440
کشیدن.
19:06
An all nighter again, the team pulled an all nighter to fix the
284
1146100
5680
یک بار دیگر، تیم تمام نایتر را برای رفع
19:11
bug before the software launch.
285
1151780
3130
اشکال قبل از راه اندازی نرم افزار کشید.
19:15
What about this example, sentence example, sentence number three, college
286
1155470
5680
در مورد این مثال، مثال جمله، جمله شماره سه،
19:21
students often pull all nighters.
287
1161150
3379
دانشجویان اغلب تمام شب ها را می کشند.
19:24
During finals week, very true.
288
1164815
3240
در هفته فینال، بسیار درست است.
19:28
Right during finals week, towards the end of the year, you're trying
289
1168095
4310
درست در هفته پایانی، در اواخر سال، شما سعی می کنید
19:32
to pass your exam so you can either graduate or move to the next level.
290
1172405
4680
امتحان خود را با موفقیت پشت سر بگذارید تا بتوانید فارغ التحصیل شوید یا به سطح بعدی بروید.
19:37
Right?
291
1177085
550
درست؟
19:38
So a lot of times students have to pull all nighters.
292
1178175
2780
بنابراین بسیاری از اوقات دانش آموزان مجبورند تمام شب ها را بکشند.
19:41
Once again, college students often pull all nighters during finals week.
293
1181429
6230
یک بار دیگر، دانشجویان کالج اغلب در طول هفته پایانی تمام شب ها را می کشند.
19:48
You got it.
294
1188350
630
فهمیدی.
19:49
Excellent.
295
1189490
400
19:49
Again, number three, our third English expression to pull an all nighter.
296
1189920
6650
عالی
باز هم، شماره سه، سومین عبارت انگلیسی ما که تمام شبانه را می کشد.
19:57
Let's move on to expression number four.
297
1197199
2850
بیایید به بیان شماره چهار برویم.
20:00
The fourth English expression is burnout.
298
1200300
3169
چهارمین عبارت انگلیسی فرسودگی است.
20:05
Good.
299
1205110
240
20:05
Very simple, right?
300
1205350
850
خوب
خیلی ساده، درسته؟
20:06
Again, burnout.
301
1206210
1490
باز هم فرسودگی شغلی
20:08
Excellent.
302
1208999
571
عالی
20:09
This just refers to physical or mental collapse caused by overwork or stress.
303
1209899
8710
این فقط به فروپاشی فیزیکی یا روانی ناشی از کار بیش از حد یا استرس اشاره دارد.
20:18
Again, physical or mental collapse caused by overwork or stress.
304
1218679
5580
باز هم، فروپاشی فیزیکی یا روانی ناشی از کار بیش از حد یا استرس.
20:24
Now I want you to stay till the end for story time.
305
1224290
4109
حالا من از شما می خواهم که برای زمان داستان تا آخر بمانید.
20:28
Why I tell you a little bit about this burnout.
306
1228610
2710
چرا من کمی در مورد این فرسودگی به شما می گویم.
20:31
All right.
307
1231399
421
20:31
So let's check out some examples sentences.
308
1231950
1959
خیلی خوب.
پس بیایید چند نمونه جملات را بررسی کنیم.
20:33
Here we go.
309
1233909
441
در اینجا ما می رویم.
20:34
The first one.
310
1234350
680
اولی.
20:35
After months of nonstop work, he finally reached the point of burnout.
311
1235915
7090
پس از ماه ها کار بی وقفه، سرانجام به نقطه فرسودگی رسید.
20:43
He was done.
312
1243245
670
او تمام شد.
20:44
He had no more energy.
313
1244225
1380
دیگر انرژی نداشت.
20:45
He had worked hard, but he had reached his limit again.
314
1245645
4789
سخت کار کرده بود، اما دوباره به حد خود رسیده بود.
20:51
After months of nonstop work, he finally reached the point of burnout.
315
1251174
5801
پس از ماه ها کار بی وقفه، سرانجام به نقطه فرسودگی رسید.
20:57
Maybe you've experienced that sentence number two.
316
1257435
3410
شاید شما آن جمله شماره دو را تجربه کرده باشید.
21:01
She took a year off to recover from burnout and re evaluate her career goals.
317
1261884
6661
او یک سال مرخصی گرفت تا از فرسودگی شغلی بهبود یابد و اهداف شغلی خود را دوباره ارزیابی کند.
21:09
She had to step back a bit.
318
1269325
1490
مجبور شد کمی عقب بنشیند.
21:11
She had worked so hard, but she felt like she was physically overwhelmed, mentally
319
1271125
3960
او خیلی سخت کار کرده بود، اما احساس می کرد که از نظر جسمی تحت فشار است، از نظر روحی
21:15
overwhelmed, and it was time to step back.
320
1275105
2730
تحت فشار است و زمان آن رسیده است که عقب نشینی کند.
21:18
She took a year off to recover from burnout.
321
1278754
2970
او یک سال مرخصی گرفت تا از فرسودگی خارج شود.
21:22
And re evaluate her career goals.
322
1282035
2380
و اهداف شغلی او را دوباره ارزیابی کنید.
21:25
And what about sentence number three, preventing burnout is crucial for
323
1285115
6190
و در مورد جمله شماره سه، جلوگیری از فرسودگی شغلی برای
21:31
maintaining long term productivity.
324
1291315
3120
حفظ بهره وری طولانی مدت بسیار مهم است.
21:34
This is so true.
325
1294945
1500
این خیلی درست است.
21:37
Again, if you want to work hard, you want to get a lot done.
326
1297055
3489
باز هم، اگر می خواهید سخت کار کنید، می خواهید کارهای زیادی انجام دهید.
21:40
You want to be productive.
327
1300545
1270
شما می خواهید سازنده باشید.
21:42
You have to make sure that you don't burn out.
328
1302004
4261
باید مطمئن شوید که نسوخته اید.
21:46
So once again, preventing burnout is crucial for maintaining long
329
1306695
5000
بنابراین یک بار دیگر، جلوگیری از فرسودگی شغلی برای حفظ بهره وری بلند مدت در بلندمدت بسیار مهم است
21:51
term Long term productivity.
330
1311695
2410
.
21:54
So expression number four, burnout good expression.
331
1314564
6041
بنابراین عبارت شماره چهار، عبارت خوب فرسودگی.
22:00
Number five, another good one.
332
1320615
1490
شماره پنج، یکی دیگر خوب.
22:02
We use an English nip something in the bud.
333
1322105
4769
ما از یک انگلیسی nip چیزی در جوانه استفاده می کنیم.
22:08
Yes, again, nip something in the bud.
334
1328705
3779
بله، دوباره، چیزی در جوانه خرد کنید.
22:14
Excellent.
335
1334345
430
22:14
Now, this expression is very commonly used in America.
336
1334805
3940
عالی
اکنون این عبارت در آمریکا بسیار رایج است.
22:19
It just means to stop something at an early stage.
337
1339115
5600
این فقط به معنای متوقف کردن چیزی در مراحل اولیه است.
22:25
I'm going to catch it before it gets worse.
338
1345154
2081
قبل از اینکه بدتر بشه میگیرمش
22:27
You have a screaming child.
339
1347454
1480
بچه ای داری که جیغ میکشه
22:28
You have kids arguing with each other.
340
1348934
1551
شما بچه هایی دارید که با هم دعوا می کنند.
22:31
Stop.
341
1351005
580
متوقف کردن.
22:32
I'm going to nip this in the bud right now.
342
1352094
2870
من می خواهم این را در جوانه در حال حاضر خفه کنم. دست از
22:35
Stop screaming, stop arguing, go sit down, stopping it.
343
1355105
4980
جیغ زدن بردارید، بحث را متوقف کنید، بنشینید و آن را متوقف کنید.
22:40
At an early stage, nipping something in the bud makes sense.
344
1360420
5550
در مراحل اولیه، نیش زدن چیزی در جوانه منطقی است.
22:46
I love it.
345
1366570
370
22:46
All right.
346
1366940
310
عاشقشم.
خیلی خوب.
22:47
Check out these examples sentences.
347
1367520
1849
این جملات نمونه را بررسی کنید.
22:49
Here we go.
348
1369369
510
در اینجا ما می رویم.
22:50
The manager nipped the conflict in the bud by mediating the argument immediately.
349
1370770
7389
مدیر درگیری را در جوانی با میانجیگری بحث بلافاصله خنثی کرد.
22:58
Hey, Hey, Hey, stop.
350
1378290
1889
هی، هی، هی، بس کن جواب منفی
23:00
Nope.
351
1380190
290
23:00
We're not going to do this.
352
1380490
1210
.
ما این کار را نمی کنیم. قرار
23:01
We're not going to argue.
353
1381710
1220
نیست بحث کنیم
23:03
The manager did what nipped the conflict in the bud by mediating the argument
354
1383580
6000
مدیر کاری را انجام داد که درگیری را در جوانه با میانجیگری استدلال خنثی کرد.
23:10
Immediately sentence number two, by fixing the leak right away, they
355
1390345
7080
بلافاصله جمله شماره دو، با رفع نشت فوراً، آنها
23:17
nipped a potential disaster in the bud.
356
1397425
2879
یک فاجعه بالقوه در جوانه را خنثی کردند.
23:20
Hey, it could have been worse, but we were able to stop it at an early stage.
357
1400314
4941
هی، می توانست بدتر هم باشد، اما ما توانستیم در مراحل اولیه آن را متوقف کنیم.
23:26
Once again, by fixing the leak right away, they nipped a
358
1406034
4651
یک بار دیگر، با رفع نشت فورا، آنها یک
23:30
potential disaster in the bud.
359
1410685
2710
فاجعه بالقوه در جوانه را مهار کردند.
23:34
And what about example, sentence number three, spotting the error early in the
360
1414264
5270
و برای مثال، جمله شماره سه، تشخیص خطا در اوایل
23:39
project allowed us to nip it in the bud before it became a bigger issue.
361
1419534
5860
پروژه به ما این امکان را می‌دهد تا قبل از تبدیل شدن به یک مسئله بزرگتر، آن را در ابتدا حذف کنیم.
23:45
Hey, before things got out of hand, before it got worse, we were able to stop it.
362
1425494
6150
هی، قبل از اینکه اوضاع از کنترل خارج شود، قبل از اینکه بدتر شود، ما توانستیم جلوی آن را بگیریم.
23:52
Again, spotting the error early in the project allowed us to nip it in the
363
1432340
5360
باز هم، تشخیص خطا در اوایل پروژه به ما این امکان را داد که
23:57
bud before it became a bigger issue.
364
1437700
3390
قبل از تبدیل شدن به یک مشکل بزرگتر، آن را در جوانی برطرف کنیم.
24:01
Once again, this English expression is extremely useful.
365
1441249
3691
یک بار دیگر، این عبارت انگلیسی بسیار مفید است.
24:04
It is nip something in the bud.
366
1444990
3630
این چیزی است که در غنچه است.
24:08
This is an English expression.
367
1448970
1000
این یک عبارت انگلیسی است.
24:10
I want you to start using today.
368
1450880
1580
من می خواهم از امروز شروع به استفاده کنید.
24:12
I hope you enjoyed this full English lesson.
369
1452740
2330
امیدوارم از این درس کامل انگلیسی لذت برده باشید.
24:15
I will talk to you in the next one.
370
1455310
2300
در قسمت بعدی با شما صحبت خواهم کرد.
24:25
You still there, you know, what time it is it's story time.
371
1465149
6371
شما هنوز آنجا هستید، می دانید، ساعت چند است، زمان داستان است.
24:31
Hey, I said it's story time.
372
1471659
2691
هی گفتم وقت داستانه
24:34
Now for today, I mentioned earlier when I was teaching you the expressions
373
1474760
3610
حالا برای امروز، قبلاً زمانی که به شما عبارات
24:38
and the vocabulary words that.
374
1478370
1584
و لغات واژگانی را آموزش می دادم اشاره کردم.
24:40
Our story time would be connected to what I taught you earlier.
375
1480355
3550
زمان داستان ما با آنچه قبلاً به شما یاد دادم مرتبط است.
24:44
There was a word, an expression.
376
1484405
1590
یک کلمه بود، یک بیان.
24:45
I taught you burnout, right?
377
1485995
2190
من به شما فرسودگی را یاد دادم، درست است؟
24:48
So several months ago on YouTube, there were many different creators that
378
1488844
4980
بنابراین چندین ماه پیش در یوتیوب، سازندگان مختلف زیادی وجود داشتند که
24:53
produced videos, either saying that they felt burnout So they were stepping
379
1493824
5101
ویدیو تولید می کردند، یا می گفتند که احساس فرسودگی می کنند، بنابراین
24:58
back from YouTube for a while, or they were actually just commenting on other
380
1498925
5390
برای مدتی از یوتیوب عقب نشینی می کردند، یا در واقع فقط درباره
25:04
individuals who had experienced burnout.
381
1504325
2550
افراد دیگری که فرسودگی شغلی را تجربه کرده بودند، نظر می دادند.
25:07
And I watched some of these videos and I was like, man, I'm glad that they
382
1507374
3710
و من برخی از این ویدیوها را تماشا کردم و احساس کردم، مرد، خوشحالم که آنها
25:11
took the time to think about their physical and mental health, right.
383
1511084
4161
وقت گذاشتند و به سلامت جسمی و روانی خود فکر کردند، درست است.
25:15
And recognized, Hey, I'm getting overwhelmed.
384
1515295
2820
و متوجه شدم، هی، من در حال غرق شدن هستم.
25:18
Let me step back for a moment.
385
1518115
1620
بگذار یک لحظه عقب بنشینم.
25:20
But there was also another thought that popped into my head.
386
1520455
3170
اما فکر دیگری هم به ذهنم خطور کرد.
25:24
This is also about you.
387
1524485
1730
این هم مربوط به شماست.
25:27
I've been an English teacher online for.
388
1527055
3580
من معلم انگلیسی آنلاین بوده ام.
25:31
A while now, I think I've been officially running the business since 2018, 2019.
389
1531510
5770
مدتی است، فکر می‌کنم از سال 2019، 2019، این کسب‌وکار را به‌طور رسمی راه‌اندازی کرده‌ام. هر یکشنبه
25:37
I post a video here on YouTube every Sunday.
390
1537960
3900
یک ویدیو در اینجا در یوتیوب منتشر می‌کنم.
25:42
And in the beginning it was even more often, right?
391
1542039
2420
و در ابتدا حتی بیشتر بود، درست است؟
25:44
I have the podcast and as I was watching the videos and then thinking about my
392
1544770
6280
من پادکست را دارم و در حالی که داشتم ویدیوها را تماشا می‌کردم و بعد به وضعیتم فکر می‌کردم، از
25:51
situation, I asked myself, huh, I haven't experienced this burnout recently at all.
393
1551050
7310
خودم پرسیدم خخ، اخیراً اصلاً این فرسودگی را تجربه نکرده‌ام.
25:58
And I don't foresee me experiencing it moving forward.
394
1558970
3710
و پیش‌بینی نمی‌کنم که آن را تجربه کنم.
26:03
What is it?
395
1563735
770
چیست؟
26:05
And you popped into my mind.
396
1565875
1640
و تو به ذهنم سر زدی
26:08
You see any job you have, any work you do, if you work hard at it, there is
397
1568135
7810
شما هر شغلی را که دارید، هر کاری را که انجام می دهید، می بینید، اگر در آن سخت کار کنید،
26:15
going to come a time when you feel a bit overwhelmed, but when you keep a
398
1575975
5719
زمانی فرا می رسد که احساس می کنید کمی غرق شده اید، اما وقتی
26:21
bigger purpose in mind, all of a sudden you get an extra level of energy.
399
1581705
5270
هدف بزرگ تری را در ذهن داشته باشید، ناگهان متوجه می شوید سطح انرژی اضافی
26:27
And that's what happened to me when I thought about you, when I
400
1587535
4549
و این همان چیزی بود که برای من اتفاق افتاد وقتی به تو فکر کردم، وقتی
26:32
realized that every video I record.
401
1592084
2821
فهمیدم که هر ویدیویی که ضبط می کنم.
26:35
Every audio clip that I record has the potential to help you achieve your
402
1595690
6010
هر کلیپ صوتی که ضبط می کنم این پتانسیل را دارد که به شما در رسیدن به
26:41
English goal, all of a sudden, I got more energy and this happens each and
403
1601720
6239
هدف انگلیسی خود کمک کند، ناگهان انرژی بیشتری گرفتم و این اتفاق می افتد
26:47
every time I record a video or an audio clip, I think about you on the other end.
404
1607990
5790
هر بار که یک ویدیو یا یک کلیپ صوتی ضبط می کنم ، از طرف دیگر به شما فکر می کنم. .
26:54
I've had students tell me that they were able to move to America or move to Canada
405
1614430
5590
من از دانش‌آموزان داشته‌ام که به من گفته‌اند که فقط به خاطر یک درس انگلیسی توانسته‌اند به آمریکا مهاجرت کنند یا به کانادا مهاجرت کنند
27:00
or take their family or get a better job simply because of an English lesson.
406
1620020
5250
یا خانواده‌شان را بگیرند یا شغل بهتری پیدا کنند .
27:05
Now, there are many other amazing English teachers on YouTube and online.
407
1625620
3829
اکنون بسیاری از معلمان انگلیسی شگفت انگیز دیگر در یوتیوب و آنلاین وجود دارند.
27:09
And I know that those teachers also had a hand in many of your journeys, but the
408
1629659
6301
و من می دانم که آن معلمان نیز در بسیاری از سفرهای شما نقش داشتند، اما این
27:15
fact that a lesson, a lesson online that I've uploaded could change your life.
409
1635990
7940
واقعیت که یک درس، یک درس آنلاین که من آپلود کرده ام می تواند زندگی شما را تغییر دهد.
27:24
That right there gives me enough energy to keep moving
410
1644304
4131
همین جا به من انرژی کافی می دهد تا به
27:28
forward and not to be burnt out.
411
1648435
1990
جلو حرکت کنم و فرسوده نشوم.
27:31
So why am I saying this?
412
1651064
1381
پس چرا این را می گویم؟
27:32
I just want to say, thank you.
413
1652885
1320
من فقط می خواهم از شما تشکر کنم. از
27:34
Thank you for being the reason why I do what I do.
414
1654914
3590
شما متشکرم که دلیلی برای انجام کاری که انجام می دهم هستید.
27:38
I can be so honest with you.
415
1658554
1610
من می توانم آنقدر با شما صادق باشم.
27:40
I imagined myself doing this.
416
1660355
1829
خودم را در حال انجام این کار تصور کردم. به
27:42
For literally decades, I'll do this when I'm 70, when I'm 80, if I have enough
417
1662554
7251
معنای واقعی کلمه برای چندین دهه، من این کار را در 70 سالگی انجام خواهم داد، در 80 سالگی، اگر
27:49
energy to be on camera, I'll be on camera.
418
1669855
2470
انرژی کافی برای حضور در مقابل دوربین داشته باشم، در مقابل دوربین خواهم بود.
27:52
Why?
419
1672325
300
27:52
Because I love, I absolutely love helping you achieve your English goals.
420
1672635
5909
چرا؟
از آنجایی که دوست دارم، کاملاً دوست دارم به شما کمک کنم تا به اهداف انگلیسی خود برسید.
27:59
So my friend, I believe in you and I just want you to believe in yourself.
421
1679055
4440
پس دوست من، من به تو ایمان دارم و فقط می خواهم خودت را باور کنی.
28:04
And finally, again, I want to say thank you for giving me the honor
422
1684035
4750
و در آخر باز هم می‌خواهم از شما تشکر کنم که این افتخار را به من دادید که
28:08
of being your English teacher.
423
1688995
1440
معلم زبان انگلیسی شما باشم.
28:10
I'll talk to you in the next lesson.
424
1690865
1870
در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7