10 More Smart Words to Use at Work Right Now [Part 2]

Hey, it's Annemarie with Speak Confident English.

سلام، آنه ماری است با انگلیسی مطمئن صحبت کنید.

Back in July I did a lesson on 10 smart words to use at work and it immediately

در ماه ژوئیه، من یک درس در مورد 10 کلمه هوشمند برای استفاده در محل کار انجام دادم و بلافاصله

became the most popular lesson that we have here on YouTube.

به محبوب ترین درسی که در اینجا در YouTube داریم تبدیل شد.

So because I know that you love that kind of lesson and I know that you want to

بنابراین چون می‌دانم که شما این نوع درس را دوست دارید و می‌دانم که می‌خواهید

have a variety of language that will allow you to communicate professionally,

زبان متنوعی داشته باشید که به شما امکان می‌دهد به طور حرفه‌ای،

sound confident and clear in your English and be able to respond to any

با اعتماد به نفس و واضح در زبان انگلیسی خود صحبت کنید و بتوانید به هر

situation with the right vocabulary.

موقعیتی با واژگان مناسب پاسخ دهید. .

I want to give you 10 more smart words that you can be using at work today.

من می خواهم 10 کلمه هوشمند دیگر را به شما بگویم که می توانید امروز در محل کار از آنها استفاده کنید.

And at the very end, I'm going to share with you my favorite word on this list.

و در پایان، من قصد دارم کلمه مورد علاقه خود را در این لیست با شما به اشتراک بگذارم.

The reason I love it is it takes this really complex idea,

دلیل اینکه من آن را دوست دارم این است که این ایده واقعا پیچیده را می طلبد،

this complex feeling that we all have,

این احساس پیچیده ای که همه ما داریم،

and it makes it super simple. So be sure to stick with me to the end.

و آن را بسیار ساده می کند. پس حتما تا آخر با من همراه باشید.

All right. Before we start with our list for today, I want to clarify one thing:

خیلی خوب. قبل از اینکه لیست امروز خود را شروع کنیم ، می‌خواهم یک چیز را روشن کنم:

When I did the last lesson,

وقتی آخرین درس را انجام

I noticed that a lot of people tried to use all of the different words that I

دادم، متوجه شدم که افراد زیادی سعی می‌کنند از همه کلمات مختلفی که من

shared in one example sentence or in a couple of sentences,

به اشتراک گذاشته‌ام در یک جمله مثال یا در چند جمله استفاده کنند. جملات،

and I want to caution you,

و من می خواهم به شما احتیاط کنم،

these words are best used sparingly.

این کلمات بهتر است کم استفاده شوند.

What that means is to only use them occasionally.

منظور این است که فقط گاهی از آنها استفاده کنید.

If you listen carefully to native speakers, including myself,

اگر به سخنرانان بومی، از جمله من، با دقت گوش دهید،

you'll notice that in spoken communication,

متوجه خواهید شد که در ارتباطات گفتاری،

we actually keep our language very simple.

ما در واقع زبان خود را بسیار ساده نگه می داریم.

When someone uses too many idioms or too many high level words,

وقتی کسی از اصطلاحات بیش از حد یا کلمات سطح بالا،

too much advanced vocabulary,

واژگان بسیار پیشرفته استفاده

it doesn't sound natural and sometimes they even sound a little bit arrogant and

می کند، طبیعی به نظر نمی رسد و گاهی اوقات حتی کمی مغرور به نظر می رسد و

I don't want you to do that.

من نمی خواهم شما این کار را انجام دهید.

So the words that I'm going to share with you today are fantastic for growing

بنابراین، کلماتی که امروز با شما به اشتراک می‌گذارم برای افزایش

your vocabulary and giving you a variety of words that you can use:

دایره لغات شما و ارائه کلمات متنوعی که می‌توانید استفاده کنید فوق‌العاده است:

Both a combination of simple everyday language and these more high-level complex

هم ترکیبی از زبان ساده روزمره و هم این کلمات پیچیده سطح بالا

words. But again, I want you to just use them sometimes,

. اما باز هم از شما می خواهم که فقط گاهی از آنها استفاده کنید،

not all the time and not in every sentence.

نه همیشه و نه در هر جمله.

And that is the perfect introduction for our first word today,

و این مقدمه عالی برای اولین کلمه امروز ما

which is the word adept.

است که کلمه adept است.

Adept means that someone is highly skilled,

ماهر به این معنی است که فردی بسیار ماهر است

they're an expert or they're well trained in something very specific and for an

، متخصص است یا در موردی بسیار خاص به خوبی آموزش دیده است و به

example I want to help you become more adept in your English speaking skills.

عنوان مثال می‌خواهم به شما کمک کنم در مهارت‌های مکالمه انگلیسی خود ماهرتر شوید.

Number two is the word ambivalent and this is a word I actually use a lot

شماره دو کلمه دوسوگرا است و این کلمه ای است که من در واقع زیاد استفاده می کنم

because it's often true for me. When you are ambivalent,

زیرا اغلب برای من صادق است . وقتی دوسوگرا هستید، معمولاً

you are uncertain between two options usually because you have conflicting or

بین دو گزینه نامطمئن هستید زیرا

contradictory emotions about something or you really just don't care.

احساسات متضاد یا متناقضی در مورد چیزی دارید یا واقعاً برایتان اهمیتی ندارد.

Here's a super common example in my house. My husband might ask me,

در اینجا یک مثال فوق العاده رایج در خانه من است. شوهرم ممکن است از من بپرسد

what do you want for dinner, Italian or Korean? And I'll say, hmm,

برای شام چه می خواهید، ایتالیایی یا کره ای؟ و من می گویم، هوم

either one. I'm pretty ambivalent. In other words, I don't really care.

، یکی. من کاملاً دوسوگرا هستم. به عبارت دیگر، من واقعاً اهمیتی نمی دهم.

They both sound good.

هر دو صدای خوبی دارند.

Number three is to deviate,

شماره سه انحراف است، به

which means to stray or go off course you're going away from the plan.

این معنی که از برنامه خارج می شوید یا از مسیر خارج می شوید.

In a business meeting you might hear someone say,

در یک جلسه کاری ممکن است بشنوید که کسی می گوید

the deadline for this is tomorrow,

، مهلت این کار فردا است،

so now is really not the time to deviate from our strategy.

بنابراین اکنون واقعاً زمان انحراف از استراتژی ما نیست.

Let's stick with the plan and then we can reevaluate once we meet the deadline.

بیایید به برنامه پایبند باشیم و بعد از رسیدن به مهلت می توانیم دوباره ارزیابی کنیم.

Number four fiasco. I love the way that this word sounds.

شکست شماره چهار من عاشق صدای این کلمه هستم.

If something is a total fiasco, it's a complete,

اگر چیزی یک شکست کامل باشد، یک شکست کامل و

utter failure. It's chaos, it's messy,

مطلق است. این هرج و مرج است، به هم ریخته است، همه چیز خراب شد

everything went wrong.

.

This is definitely something you probably want to avoid at work.

این قطعاً چیزی است که احتمالاً می خواهید در محل کار از آن اجتناب کنید.

You don't want things to become a fiasco,

شما نمی خواهید همه چیز به یک شکست تبدیل شود،

but sometimes they happen. For example, you might say,

اما گاهی اوقات اتفاق می افتد. به عنوان مثال، ممکن است بگویید،

this partnership has become an absolute fiasco. It's time to give it up.

این مشارکت به یک شکست مطلق تبدیل شده است . وقت آن است که آن را رها کنید.

Number five is another really fun one. Flabbergasted.

شماره پنج یکی دیگر از موارد بسیار سرگرم کننده است. مبهوت.

Have you heard that one before? Flabbergasted.

آیا قبلاً آن را شنیده اید؟ مبهوت.

If you walk into work tomorrow and your boss asks you to come into the office

اگر فردا وارد محل کار شوید و رئیستان از شما بخواهد که به دفتر بیایید

and immediately gives you a promotion that you can't believe and a great pay

و فوراً به شما ارتقای شغلی بدهد که باورتان نمی‌شود و دستمزدتان را

raise, you probably would feel a little bit flabbergasted.

بالا ببرد، احتمالاً کمی متحیر خواهید شد.

You would be surprised, astonished,

شما متعجب، متحیر

and even a little bit speechless. Another example,

و حتی کمی لال خواهید شد. مثال دیگر،

I was flabbergasted watching him explode at the meeting yesterday.

من از تماشای انفجار او در جلسه دیروز متحیر شدم.

That was absolutely inappropriate. Number six,

این کاملاً نامناسب بود. شماره شش،

impeccable. Impeccable is flawless.

بی عیب و نقص بی عیب و نقص بی عیب و نقص است.

There are no errors, no mistakes.

هیچ خطایی وجود ندارد، هیچ اشتباهی وجود ندارد.

Everything is perfect and in line,

همه چیز عالی و در یک راستا است،

it's a great word to use in compliments. For example,

این یک کلمه عالی برای استفاده در تعارف است. به عنوان مثال

you might know someone who is an impeccable dresser,

، ممکن است شخصی را بشناسید که یک کمد بی عیب و نقص است، به

which means they always look perfectly put together.

این معنی که آنها همیشه کاملاً در کنار هم به نظر می رسند.

Their clothing is smart,

لباس آنها هوشمند است،

it looks great and it fits them really well.

به نظر عالی می رسد و واقعاً به آنها می آید.

You might know someone who's an impeccable presenter,

ممکن است فردی را بشناسید که مجری،

lecturer or public speaker, they speak flawlessly.

سخنران یا سخنران عمومی بی عیب و نقص باشد، او بی عیب و نقص صحبت می کند.

Seven is another great one. Honestly, this list today is so much fun.

Seven یکی دیگر از موارد عالی است. راستش را بخواهید، این لیست امروز بسیار سرگرم کننده است.

Number seven is the word kibosh.

شماره هفت کلمه کیبوش است.

To put the kibosh on something means to put a stop to it immediately.

گذاشتن کیبوش روی چیزی به معنای توقف فوری آن است.

For example,

به عنوان مثال،

if you have a strategic plan and you start to deviate from that strategic plan

اگر شما یک برنامه استراتژیک دارید و شروع به انحراف از آن برنامه استراتژیک می کنید

and as a result it creates a fiasco.

و در نتیجه باعث ایجاد یک شکست می شود.

You might need to put the kibosh on it. Number eight: egalitarian

شاید لازم باشد کیبوش را روی آن قرار دهید. شماره هشت: برابری طلب

have you heard this one before? What do you think it means? Egalitarian.

آیا این یکی را قبلا شنیده اید؟ به نظر شما یعنی چه؟ برابری طلب.

It means that everything is equal or there is equality for all people.

یعنی همه چیز برابر است یا برای همه مردم برابر است.

I recently heard someone describe their workplace as an egalitarian workplace

اخیراً شنیدم که شخصی محل کار خود را به عنوان یک محل کار برابری طلب توصیف می کند

and I asked them, why is your workplace egalitarian? And they said, well,

و از آنها پرسیدم چرا محل کار شما برابری طلب است؟ و آنها گفتند، خوب،

we're all on a first name basis.

همه ما بر اساس نام کوچک هستیم.

It's hard to know who the boss really is. We all have the same office.

سخت است که بدانیم رئیس واقعا کیست . همه ما دفتر یکسانی داریم.

There isn't any status in our office.

هیچ وضعیتی در دفتر ما وجود ندارد.

What do you think about that?

شما در مورد آن چه فکر میکنید؟

Would you want to work in an office place like that?

آیا می خواهید در چنین مکان اداری کار کنید؟

Share your thoughts in the comments below,

نظرات خود را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید،

but now let's move on to the next one.

اما اکنون بیایید به کامنت بعدی برویم.

Number nine is zealous.

شماره نه غیرت است.

Zealous means to be enthusiastic about something.

غیرت به معنای مشتاق بودن به چیزی است.

Sometimes even so enthusiastic that it becomes fanatical.

حتی گاهی آنقدر مشتاق است که متعصب می شود.

You become a fanatic about something.

در مورد چیزی متعصب می شوید.

Do you know anybody who is a zealous public speaker?

آیا کسی را می شناسید که سخنران عمومی غیور باشد؟

They're the kind of speaker that gets everyone excited and energizes the

آنها از آن دسته سخنرانانی هستند که همه را هیجان زده می کند و به مخاطب انرژی می بخشد

audience or do you know anyone who's really zealous about following the rules?

یا کسی را می شناسید که واقعاً به دنبال قوانین غیرت داشته باشد؟

They want to do everything exactly right. And finally,

آنها می خواهند همه چیز را دقیقاً درست انجام دهند. و در نهایت،

we're at number 10 my favorite on today's list because it takes this really

ما در رتبه 10 مورد علاقه من در لیست امروز هستیم زیرا این

complex idea and it expresses it perfectly in a small expression that combines

ایده واقعا پیچیده را می گیرد و آن را کاملاً در یک عبارت کوچک که ترکیبی از

one word and one number.

یک کلمه و یک عدد است بیان می کند.

It is actually the title of a book that was written in 1961 by Joseph Heller.

این در واقع عنوان کتابی است که در سال 1961 توسط جوزف هلر نوشته شده است.

The book is Catch-22.

کتاب Catch-22 است.

Have you ever heard this expression before?

آیا قبلاً این عبارت را شنیده اید؟

It's a Catch-22 or I'm in a Catch-22 situation.

این یک Catch-22 است یا من در وضعیت Catch-22 هستم.

What this expression means or what it describes are those situations when there

معنای این عبارت یا توصیف آن شرایطی است که

is no good option, there's no escape.

گزینه خوبی وجود ندارد، هیچ راه گریزی وجود ندارد.

You have to make a choice, but none of the choices are good choices.

شما باید انتخاب کنید، اما هیچ کدام از انتخاب ها انتخاب خوبی نیستند.

There is no winning here.

اینجا هیچ برنده ای وجود ندارد.

In English,

در زبان انگلیسی

we have an idiom that means the same thing to be between a rock and a hard

اصطلاحی داریم که به همان معنی بین یک سنگ و یک

place. Or you'll also hear people say something like,

مکان سخت است. یا همچنین می‌شنوید که مردم چیزی می‌گویند،

damned if you do, damned if you don't. Again,

لعنت اگر چنین کنی، لعنت اگر نکنی. باز هم

there's no good option. Here's a really simple example.

گزینه خوبی وجود ندارد. در اینجا یک مثال واقعا ساده است.

I'm in a bit of a Catch-22.

من کمی در Catch-22 هستم.

I can't find anyone to cover my shift at work,

من کسی را پیدا نمی کنم که شیفت کاری ام را پوشش دهد،

but if I cancel my doctor's appointment,

اما اگر نوبت دکترم را لغو کنم

I can't get another one for two months. I don't know what to do.

تا دو ماه دیگر نمی توانم نوبت بگیرم . نمی دانم چه کنم.

I'm totally stuck. As you can see in that situation,

من کلا گیر کردم همانطور که می بینید در آن شرایط،

there's no escape. There's two bad choices,

هیچ راه گریزی وجود ندارد. دو انتخاب بد وجود دارد،

and at the end of the day you've got to make, it's a Catch-22

و در پایان روز شما باید انتخاب کنید، این یک Catch-22 است،

now you've got 10 more smart words to use at work,

اکنون 10 کلمه هوشمند دیگر برای استفاده در محل کار دارید،

so it's time to put them into practice. Of course,

بنابراین وقت آن است که آنها را عملی کنید.

my two favorite words on this list are Catch-22 in flabbergasted.

البته دو کلمه مورد علاقه من در این لیست Catch-22 in flabbergasted هستند.

So my first question is,

بنابراین اولین سوال من این است

have you ever been in a Catch-22 situation?

که آیا تا به حال در موقعیت Catch-22 بوده اید؟

What was it and what did you do?

چی بود و چیکار کردی؟

Tell me about it in the comments and be sure to use Catch-22.

در نظرات به من بگویید و حتما از Catch-22 استفاده کنید.

The second thing I want you to do is choose your favorite new word from this

دومین کاری که از شما می خواهم این است که کلمه جدید مورد علاقه خود را از این

list and use it in your own example.

لیست انتخاب کرده و در مثال خود استفاده کنید.

Doing that will help you immediately add it to your vocabulary so that you can

انجام این کار به شما کمک می کند فوراً آن را به دایره لغات خود اضافه کنید

start to use it in daily conversation. With that,

تا بتوانید از آن در مکالمه روزانه استفاده کنید. با آن،

thank you so much for joining me. If you loved this lesson,

از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم . اگر این درس را دوست داشتید،

be sure to give it a thumbs up on YouTube and subscribe to this channel so you

حتماً آن را در یوتیوب به اشتراک بگذارید و در این کانال مشترک شوید تا

never miss a future lesson.

هرگز درس آینده را از دست ندهید.

You can also share it with friends or colleagues on Facebook or by email.

همچنین می توانید آن را با دوستان یا همکاران خود در فیس بوک یا از طریق ایمیل به اشتراک بگذارید.

And finally, if you missed it,

و در آخر، اگر آن را از دست دادید،

be sure to check out the first video I had on this topic,

حتماً اولین ویدیویی که در این زمینه

which I shared in July, and I'll give you a link to it in the notes below.

داشتم را که در ماه جولای به اشتراک گذاشتم، ببینید و لینک آن را در یادداشت های زیر به شما می دهم.

Have a fantastic week and I'll see you next time for your Confident English

هفته فوق العاده ای داشته باشید و دفعه بعد برای درس انگلیسی مطمئن شما را می بینم

lesson.

.