Used To vs. Be Used To vs. Get Used To | English Grammar Lesson

I used to do yoga three times a week.

هفته ای سه بار یوگا انجام می دادم.

I am used to doing yoga three times a week.

من عادت دارم هفته ای سه بار یوگا انجام دهم.

I was used to doing yoga three times a week.

عادت داشتم هفته ای سه بار یوگا انجام دهم.

I'm getting used to doing yoga three times a week.

من عادت کرده ام سه بار در هفته یوگا انجام دهم.

I got used to doing yoga three times a week.

من عادت کردم هفته ای سه بار یوگا انجام دهم.

What exactly is the difference with all of those sentences?

دقیقاً چه تفاوتی با همه آن جملات وجود دارد؟

They look and sound quite similar.

ظاهر و صدا کاملا شبیه هم هستند.

So are they not quite?

پس آیا آنها کاملاً نیستند؟

With this Confident English lesson today, we are going to explore, used to,

با این درس انگلیسی با اعتماد به نفس امروز، ما قصد داریم به بررسی، عادت کردن، عادت کردن و عادت کردن بپردازیم

be used to, and get used to.

.

You are going to understand exactly what each of those means and how

شما دقیقاً متوجه خواهید شد که هر یک از آنها به چه معنا هستند و

to use them with grammatical accuracy.

چگونه از آنها با دقت گرامری استفاده کنید.

If you don't already know, I'm Annemarie with Speak Confident English.

اگر از قبل نمی‌دانید، من آنماری هستم که انگلیسی را با اطمینان صحبت کنید.

Everything I do is designed to help you get the confidence you want for your

هر کاری که من انجام می‌دهم برای کمک به شما در به دست آوردن اعتماد به نفسی که برای

life and work in English.

زندگی و کارتان به زبان انگلیسی می‌خواهید طراحی شده است.

One way I do that is by sharing my weekly Confident English lessons where I

یکی از راه‌هایی که من این کار را انجام می‌دهم این است که درس‌های هفتگی انگلیسی خود را با اعتماد به نفس به اشتراک بگذارم، جایی که

share some of my top fluency-building strategies, advanced-level vocabulary,

برخی از بهترین استراتژی‌های تسلط‌سازی، واژگان سطح پیشرفته

and targeted grammar just as in this lesson today.

و دستور زبان هدفمند خود را مانند این درس امروز به اشتراک می‌گذارم.

So while you're here,

بنابراین تا زمانی که اینجا هستید،

make sure you subscribe to my Speak Confident English channel here on YouTube.

مطمئن شوید که در کانال انگلیسی Speak Confident من در اینجا در YouTube مشترک شوید.

When you do that,

وقتی این کار را انجام می‌دهید،

you'll be notified every time I share one of my weekly lessons.

هر بار که یکی از درس‌های هفتگی‌ام را به اشتراک می‌گذارم به شما اطلاع داده می‌شود.

And now let's get right into the differences between used to

و حالا بیایید مستقیماً به تفاوت‌های بین

be used to and get used to.

عادت به عادت کردن و عادت کردن بپردازیم.

We're going to start with a focus on used to its meaning and

ما قصد داریم با تمرکز بر روی استفاده از معنا و

structure because it's rather different from be and get used to.

ساختار آن شروع کنیم، زیرا با بودن و عادت کردن متفاوت است.

So let's take a look at three example sentences.

پس بیایید نگاهی به سه جمله مثال بیندازیم.

I want you to see if you can determine its meaning and grammatical pattern.

می‌خواهم ببینی آیا می‌توانی معنی و الگوی دستوری آن را تعیین کنی.

I used to drink coffee but now I only drink green tea.

قبلا قهوه میخوردم ولی الان فقط چای سبز میخورم.

She used to live in Los Angeles but now she lives in Chicago.

او قبلا در لس آنجلس زندگی می کرد اما اکنون در شیکاگو زندگی می کند.

We used to go see a movie every Friday night, but now we prefer to stay home.

هر جمعه شب می رفتیم فیلم می دیدیم اما الان ترجیح می دهیم در خانه بمانیم.

What do those sentences tell you by using used to

این جملات با استفاده از used to به

plus an infinitive verb form for example, used to drink,

اضافه یک فعل مصدر برای مثال، used to drink،

used to go and so on.

used to go و غیره به شما چه می گویند.

We highlight a past repeated action

یک عمل تکرار شده در گذشته را برجسته می کنیم

or state something that was true in the past but is no longer

یا چیزی را بیان می کنیم که در گذشته درست بود اما دیگر

true. For example, in the sentence I used to drink coffee,

درست نیست. به عنوان مثال، در جمله ای که من قهوه نوشیدم،

I'm indicating that that was a past repeated or habitual

نشان می دهم که این یک عمل تکراری یا عادتی گذشته

action that is no longer true. Similarly,

بود که دیگر درست نیست. به همین ترتیب

used to go,

، عادت به رفتن

used to go to the movies again was an action that happened consistently in the

، دوباره رفتن به سینما اکشنی بود که به طور مداوم در گذشته اتفاق می افتاد

past but no longer happens now. And lastly,

اما اکنون دیگر اتفاق نمی افتد. و در نهایت

used to live isn't a repeated action,

، عادت به زندگی کردن یک عمل تکراری نیست،

it's a state you either are or aren't living in a location.

این حالتی است که یا هستید یا در مکانی زندگی نمی کنید.

But in that example she used to live in LA we're indicating that something

اما در آن مثال که او در لس آنجلس زندگی می کرد، نشان می دهیم که چیزی

was true in the past and is no longer true. Now,

در گذشته درست بود و دیگر درست نیست. اکنون،

before we talk about the grammatical structure being used,

قبل از اینکه در مورد ساختار گرامری مورد استفاده صحبت کنیم،

I want to answer two questions you might be thinking right now.

می‌خواهم به دو سؤالی که ممکن است در حال حاضر به فکر شما باشد پاسخ دهم.

The first one is a pronunciation question.

مورد اول یک سوال تلفظی است.

When I say I used to drink coffee, she used to live,

وقتی می‌گویم من قهوه می‌نوشیدم، او زندگی می‌کرد،

Am I using used to or used to?

آیا عادت داشتم یا عادت داشتم؟

Can I use both and what's the difference?

آیا می توانم از هر دو استفاده کنم و تفاوت آنها چیست؟

And the second question you might be thinking is why can't I say

و سوال دومی که ممکن است فکر کنید این است که چرا نمی توانم بگویم

she lived in LA and now she lives in Chicago?

او در لس آنجلس زندگی می کرد و اکنون در شیکاگو زندگی می کند؟

Why can't I just use the past? Simple. These are great questions.

چرا نمی توانم از گذشته استفاده کنم؟ ساده. اینها سوالات عالی هستند.

Let's start with the first one.

بیایید با اولی شروع کنیم.

Is it used to or used to?

عادت کرده یا عادت کرده؟

This isn't a grammatical question, it's a pronunciation question.

این یک سوال گرامری نیست، یک سوال تلفظی است.

The truth is it is used to,

حقیقت این است که عادت دارد،

it is always used to. That is the only one we can use.

همیشه عادت دارد. این تنها چیزی است که می توانیم استفاده کنیم.

However,

با این حال،

what you likely hear sounds like use

آنچه شما احتمالا می شنوید به نظر می رسد مانند استفاده از

to, and let me explain why.

آن است، و اجازه دهید من توضیح دهم که چرا.

With the verb use in English when we use it in the

با استفاده از فعل در زبان انگلیسی وقتی از آن به

past simple form we have used with that strong D

شکل ساده گذشته استفاده می کنیم با آن صدای D قوی

sound at the end. So you have a Z + D used.

در پایان استفاده کرده ایم. بنابراین شما باید از یک Z + D استفاده کنید.

For example,

به عنوان مثال،

I used a red pen to mark the exam or

من از یک خودکار قرمز برای علامت گذاری امتحان

I used all the milk this morning,

استفاده کردم یا امروز صبح از تمام شیر استفاده کردم،

but when we follow 'used' with 'to'

اما وقتی از "استفاده" با "to"

we're following that hard D in the past form with a

پیروی می کنیم، آن D سخت در شکل گذشته را با یک

hard T at the beginning of to. Used + to.

T سخت در ابتدا دنبال می کنیم. از به. استفاده می شود + به.

And that is really tough to say clearly every time

و این واقعاً سخت است که هر بار

I used to live in Washington DC.

که در واشنگتن دی سی زندگی می کردم به وضوح بگویم.

So instead we soften that D sound.

بنابراین به جای آن صدای D را نرم می کنیم.

In fact it almost disappears.

در واقع تقریباً ناپدید می شود.

So what you hear sounds exactly like use to.

بنابراین چیزی که می شنوید دقیقاً شبیه به نظر می رسد.

You have that soft S,

شما آن S نرم را دارید،

she used to live in LA but now she lives in Chicago.

او قبلاً در لس آنجلس زندگی می کرد اما اکنون در شیکاگو زندگی می کند.

We are using used to, if you see it in writing,

ما از عادت استفاده می کنیم، اگر آن را به صورت نوشتاری ببینید،

that's what it is, but you're going to hear use to.

همین است، اما استفاده از آن را خواهید شنید.

Now let's talk about why we use this form.

حالا بیایید در مورد اینکه چرا از این فرم استفاده می کنیم صحبت کنیم.

She used to live in LA as opposed to she lived in

او قبلاً در لس‌آنجلس زندگی می‌کرد، برخلاف زندگی‌اش در

la. Well let's talk about this scenario.

لا. خوب بیایید در مورد این سناریو صحبت کنیم.

Let's say a friend reaches out to you on social media.

فرض کنید دوستی در شبکه های اجتماعی با شما تماس گرفته است.

It's a friend you knew in high school,

این دوستی است که در دبیرستان می شناختید، سال هاست

you haven't talked to each other in years.

با هم صحبت نکرده اید.

She reaches out to you, you reconnect and she says, Oh my gosh,

او به سمت شما دراز می کند، شما دوباره وصل می شوید و او می گوید، اوه خدای من،

I thought you lived in la. What happened? Oh,

فکر می کردم در لا زندگی می کنید . چی شد؟ اوه،

I used to live in LA but now I live in Chicago.

من قبلا در لس آنجلس زندگی می کردم اما اکنون در شیکاگو زندگی می کنم.

In stating that, you're confirming that that was true in the past,

با بیان آن، شما تأیید می کنید که در گذشته

it's no longer true now. Now that we have those two questions cleared up,

درست بود، اکنون دیگر درست نیست. اکنون که این دو سؤال را روشن کردیم،

let's talk about the grammatical structure.

بیایید در مورد ساختار گرامری صحبت کنیم .

Look again at those first sentences we used, used to drink,

دوباره به اولین جملاتی که استفاده می کردیم، عادت می کردیم،

used to live, used to go. When we use this form,

زندگی می کردیم، می رفتیم نگاه کنید. وقتی از این شکل استفاده می کنیم،

it is always used to with that infinitive verb.

همیشه با آن فعل مصدر استفاده می شود.

And now let's take a look at,

و حالا بیایید نگاهی بیندازیم،

be used to and get used to make sure that you stick with me all the way to the

عادت کنیم و عادت کنیم تا مطمئن شویم که تا آخر با من همراهی می‌کنی،

end because I do have a quiz for you.

زیرا من یک مسابقه برای شما دارم.

I want to make sure that you understand this perfectly well when it comes to

من می خواهم مطمئن شوم که شما این را به خوبی درک می کنید و عادت

be and get used to, they have a lot in common.

می کنید، آنها اشتراکات زیادی دارند.

So let's start with the similarities unlike used to,

بنابراین بیایید با شباهت‌هایی شروع کنیم که برخلاف used to،

which can only be used in the past form,

که فقط در شکل گذشته

be used to and get used to can be used in the present,

قابل استفاده هستند، استفاده می‌شوند و عادت می‌کنند می‌توانند در حال،

past and future. For example, take a look at these six sentences.

گذشته و آینده استفاده شوند. برای مثال به این شش جمله نگاهی بیندازید.

I am used to doing yoga early in the morning. I was used to doing yoga.

من عادت دارم صبح زود یوگا انجام دهم . من به انجام یوگا عادت کرده بودم.

I will be used to doing yoga and then I'm getting used to doing

من به انجام یوگا عادت خواهم کرد و سپس به انجام

yoga early in the morning.

یوگا در صبح زود عادت خواهم کرد.

I got used to doing yoga and I will get used to not only

من به انجام یوگا عادت کردم و عادت خواهم کرد که نه تنها

can both be used in the present past and future verb forms,

می توان هر دو را در فعل های گذشته و آینده استفاده کرد،

but they also have a similar grammatical structure.

بلکه ساختار دستوری مشابهی نیز دارند .

We use be or get in the appropriate time tense plus

از be یا get در زمان مناسب به اضافه

to followed by a noun phrase,

به همراه یک عبارت اسمی،

a pronoun or the -ing form of a verb. Again,

یک ضمیر یا شکل -ing یک فعل استفاده می کنیم.

let's take a look at a few example sentences.

بیایید دوباره به چند جمله مثال نگاهی بیندازیم.

At first it was difficult but now she is used to the constant noise

اولش سخت بود اما حالا به سر و صدای مداوم

at night.

شب عادت کرده است.

Here we're using be used to followed by a noun phrase.

در اینجا ما از استفاده استفاده می کنیم تا با یک عبارت اسمی دنبال شود.

Number two, when her husband started a new job,

شماره دو، وقتی شوهرش کار جدیدی را شروع کرد،

he had to get up much earlier than before.

مجبور شد خیلی زودتر از قبل بیدار شود.

It took her a while but she got used to him waking

مدتی طول کشید اما عادت کرد که او زود بیدار شود

early.

.

Here we've got got used to followed by the pronoun him.

در اینجا ما عادت کرده ایم که ضمیر او را دنبال کنیم.

And number three, I will get used to doing yoga early in the morning.

و شماره سه، من به انجام یوگا در صبح زود عادت خواهم کرد.

Soon I just need to keep building up my habit. Of course,

به زودی فقط نیاز دارم که عادتم را ایجاد کنم. البته

here we have the future form followed by an -ing form of the verb.

در اینجا شکل آینده و به دنبال آن یک -ing فعل را داریم.

Now as we've reviewed the structure of be and get used

اکنون که ساختار be را بررسی کرده‌ایم و به آن

to,

عادت

we've also looked at several example sentences now and I'm curious if you've

کرده‌ایم، اکنون به چندین جمله مثال نگاه کرده‌ایم و کنجکاو هستم که آیا شما

started to distinguish the difference in meaning.

شروع به تشخیص تفاوت در معنا کرده‌اید.

When we use be used to we're indicating that we are

وقتی از عادت استفاده می کنیم، نشان می دهیم که

familiar with or accustomed to something we either are

با چیزی که هستیم

or we're not. We're familiar with it or we're not.

یا نیستیم آشنا هستیم یا به آن عادت داریم. ما با آن آشنا هستیم یا نه.

There's no middle ground here. For example,

اینجا هیچ حد وسطی وجود ندارد. مثلاً

I am used to waking early every morning or I'm not used to waking early

من عادت دارم هر روز صبح زود بیدار شوم یا عادت ندارم

every morning.

هر روز صبح زود بیدار شوم.

It's one or the other and that's where get used to

این یکی یا دیگری است و اینجاست که عادت کردن به میان

comes in, get used to,

می آید، عادت می کند

describes the process of becoming familiar or accustomed to

، روند آشنا شدن یا عادت کردن به

something.

چیزی را توصیف می کند.

It's focus is on all those steps you take to

تمرکز بر روی تمام مراحلی است که برای

build up that habit, that routine, that familiarity.

ایجاد آن عادت، آن روال، آن آشنایی انجام می دهید.

In other words,

به عبارت دیگر،

you're not a hundred percent familiar with it yet or accustomed to it yet,

شما هنوز صد در صد با آن آشنا نیستید یا هنوز به آن عادت نکرده اید،

but you're on your way. For example,

اما در راه هستید. برای مثال،

if I say I'm getting used to waking up early in the morning,

اگر بگویم عادت کرده‌ام صبح زود بیدار

I'm indicating that it's not always easy.

شوم، نشان می‌دهم که همیشه آسان نیست.

There are some days maybe when I sleep in, but I'm trying.

شاید روزهایی باشد که در آن بخوابم، اما تلاش می کنم.

I'm in the process of developing that habit and if I

من در حال ایجاد آن عادت هستم و اگر بگویم

say I got used to waking up early after a few months,

بعد از چند ماه به زود بیدار شدن عادت کردم،

I am highlighting the fact that it took me a few months

این واقعیت را برجسته می کنم که چند ماه طول

to develop that habit, that familiarity.

کشید تا آن عادت، آن آشنایی را ایجاد کنم.

I'm focusing on the length of time that process took.

من روی مدت زمانی که این فرآیند طول کشید تمرکز می کنم.

Now that you have a full picture of, used to,

اکنون که تصویر کاملی از،

be used to and get used to, I have a quiz for you,

عادت کرده اید، عادت کرده اید و به آن عادت کرده اید، یک مسابقه برای شما دارم،

but before I share that quiz, I want to also challenge you.

اما قبل از اینکه آن مسابقه را به اشتراک بگذارم، می خواهم شما را نیز به چالش بکشم.

Try using used to in a few different sentences,

سعی کنید از used to در چند جمله مختلف استفاده کنید

tell me a little bit about something that used to be true for you but is

، کمی در مورد چیزی که قبلا برای شما صادق بود اما

no longer true. You can share your example sentences below.

دیگر درست نیست به من بگویید. می توانید جملات نمونه خود را در زیر به اشتراک بگذارید.

Similarly,

I want you to try using be and get used to with the correct

به همین ترتیب،

من از شما می‌خواهم که از be and used to با زمان درست

time tense and with the correct meaning.

و با معنای صحیح استفاده کنید.

You can always share your examples down below and

شما همیشه می توانید نمونه های خود را در زیر به اشتراک بگذارید و

now I've got a quiz.

اکنون من یک مسابقه دارم.

I have five sentences where I want you to fill in the correct choice

من پنج جمله دارم که می‌خواهم در صورت استفاده، عادت، عادت یا عادت کردن، انتخاب صحیح را پر

should you use, used to, be used to, or get used to.

کنید.

And I also want you to pay attention to the time tense.

و همچنین از شما می خواهم که به زمان زمان توجه کنید.

I'm going to share the sentence with you. You'll be able to see it as well.

من جمله را با شما به اشتراک می گذارم . شما هم می توانید آن را ببینید.

I'll pause briefly so you have time to think and then I'll share the answer

من یک مکث کوتاه می کنم تا فرصت فکر کردن داشته باشید و سپس پاسخ را

with you. Number one, when we first adopted our puppy,

با شما در میان می گذارم. شماره یک، زمانی که ما برای اولین بار توله سگ خود را به فرزندی پذیرفتیم،

it was quite an adjustment, but now we ____

کاملاً یک تنظیم بود، اما اکنون ____

walking him several times a day. What do you think?

او را چندین بار در روز راه می‌اندازیم. شما چی فکر میکنید؟

If you selected,

اگر شما انتخاب کردید،

we are used to walking him several times a day.

ما عادت کرده ایم چندین بار در روز او را پیاده روی کنیم.

You're absolutely correct.

شما کاملا درست می گویید

This is something you've become accustomed to or you are now

این چیزی است که شما به آن عادت کرده اید یا اکنون

accustomed to. Number two, I _________

به آن عادت کرده اید. شماره دو، من

have a strong accent in my second language,

_________ در زبان دومم لهجه قوی دارم،

but with time and practice I made a lot of improvement.

اما با گذشت زمان و تمرین ، پیشرفت زیادی کردم.

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

Number two is used to something that was true.

شماره دو به چیزی که درست بود عادت دارد.

I used to have a strong accent in my second language,

من قبلاً در زبان دومم لهجه قوی داشتم،

but with time and practice I made a lot of improvement. Number three,

اما با گذشت زمان و تمرین پیشرفت زیادی کردم. شماره سه،

I need to lower my caffeine intake, which means drinking less coffee.

من باید مصرف کافئین خود را کاهش دهم، که به معنای نوشیدن قهوه کمتر است.

It hasn't been easy. I'm still

آسان نبوده است. من هنوز

___________drinking tea instead.

___________ در عوض چای می نوشم.

If you selected getting used to drinking tea instead,

اگر عادت به نوشیدن چای را انتخاب کرده

you're exactly right. We're focused on the process.

اید، کاملا درست می گویید. ما روی فرآیند تمرکز کرده ایم.

I haven't completed that transition yet. I'm working toward it.

من هنوز آن انتقال را کامل نکرده ام. من برای آن کار می کنم.

Number four,

شماره چهار،

he _______ workout every day of the week,

او _______ هر روز هفته تمرین می کرد،

but after his injury he had to reduce it to three or four times a week.

اما پس از مصدومیت مجبور شد آن را به سه یا چهار بار در هفته کاهش دهد.

What's the correct choice here if you selected used to,

اگر قبلا انتخاب کرده بودید، اینجا چه انتخابی درست است،

you're exactly right. And now number five,

دقیقاً حق با شماست. و حالا شماره پنج،

it took several months,

چندین ماه طول کشید،

but she ____________ her new role at work now,

اما او اکنون نقش جدیدش را در محل کار ____________ کرد،

what do you think? This one's a bit tricky.

نظر شما چیست؟ این یکی کمی مشکل است.

The answer is she is used to her new role at

پاسخ این است که او به نقش جدید خود در محل کار عادت کرده است

work.

Now the reason I say it's tricky is at the beginning we highlight that it

.

حالا دلیل اینکه می‌گویم مشکل است این است که در ابتدا تأکید می‌کنیم

took several months, so it sounds like we're focused on the process,

که چندین ماه طول کشیده است، بنابراین به نظر می‌رسد که ما روی فرآیند تمرکز کرده‌ایم،

but the very last word in that sentence is now indicating that something

اما آخرین کلمه در آن جمله اکنون نشان می‌دهد که

is now true. She is used to her role.

چیزی اکنون درست است. او به نقش خود عادت کرده است.

Now, if you found today's lesson helpful to you, I would love to know.

حالا، اگر درس امروز برای شما مفید بود، دوست دارم بدانم.

Drop a comment down below or simply give this lesson a thumbs up here on

نظر خود را در زیر بنویسید یا به سادگی به این درس در اینجا در

YouTube and again,

یوتیوب پاسخ دهید و دوباره،

don't forget to subscribe so that you always get my Confident English lessons.

فراموش نکنید که مشترک شوید تا همیشه درس های انگلیسی مطمئن من را دریافت کنید.

Thank you so much for joining me and I look forward to seeing you next time.

از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم و مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم.