Phrasal Verbs about the Grocery Store - Grocery Shopping Phrasal Verbs

Hello everyone! Welcome to the next video  in our phrasal verb challenge series.  

سلام به همه! به ویدیوی بعدی در سری چالش فعل عبارتی ما خوش آمدید.

In today's video we are going to learn phrasal  verbs about the grocery store. Let's get started!  

در ویدیوی امروز می‌خواهیم افعال عبارتی را درباره فروشگاه مواد غذایی بیاموزیم. بیایید شروع کنیم!

The five phrasal verbs we will learn about today  are: pop into, run out, sell out, look around,  

پنج فعل عبارتی که امروز با آنها آشنا خواهیم شد عبارتند از: وارد شدن، تمام شدن، فروختن، نگاه کردن به اطراف،

and shop around. These are all very useful  phrasal verbs for talking about the grocery store  

و خرید در اطراف. همه اینها افعال عبارتی بسیار مفید برای صحبت در مورد فروشگاه مواد غذایی

and for talking about grocery shopping in  general. So, let's start with number one.  

و به طور کلی برای صحبت درباره خرید مواد غذایی هستند . بنابراین، اجازه دهید با شماره یک شروع کنیم.

The first phrasal verb today is: pop into.  To pop into means to go into a place briefly.  

اولین فعل عبارتی امروز این است: pop into. پاپ به معنای کوتاه رفتن به مکانی است.

Which means for a short time. For example, I  need to pop into the grocery store for some eggs.  

یعنی برای مدت کوتاهی. برای مثال، باید برای چند تخم مرغ به خواربارفروشی بروم.

This means we just go in quickly and then  

این بدان معناست که ما فقط سریع وارد می‌شویم و سپس

go right back out. So when we just stop for  one thing or two things, we pop into the store.

بلافاصله بیرون می‌رویم. بنابراین وقتی فقط برای یک یا دو چیز توقف می‌کنیم، وارد فروشگاه می‌شویم.

Our second phrasal verb today is: run out. To run  out of something means to be used up or to be all  

دومین فعل عبارتی ما امروز این است: اجرا کردن. تمام شدن چیزی به معنای تمام شدن یا تمام شدن

gone. There's no more left. We have run out of  something. For example, I need to go shopping  

است. دیگر چیزی باقی نمانده است چیزی از ما تمام شده است. به عنوان مثال، من باید زود بروم خرید

soon, I've run out of milk. So, to run out of  means you have no more left. You've run out.

، شیرم تمام شده است. بنابراین، تمام شدن به این معنی است که دیگر چیزی ندارید. تمام شده ای

Our third grocery store phrasal verb  today is: sell out. To sell out means  

سومین فعل عبارتی فروشگاه مواد غذایی امروز ما این است: فروختن. فروختن به معنای

to sell all of something. So, maybe you have  a product or something you really want to buy,  

فروش همه چیز است. بنابراین، شاید شما یک محصول یا چیزی دارید که واقعاً می‌خواهید بخرید،

but you go to the store and they say sorry we're  sold out. It means we sold all of that thing that  

اما به فروشگاه می‌روید و آن‌ها می‌گویند متأسفیم که تمام شدیم. این بدان معناست که ما همه چیزهایی را

you're looking for. So, in a sentence we could  say: I'm sorry but the thanksgiving turkeys are  

که به دنبال آن هستید فروختیم. بنابراین، در یک جمله می‌توان گفت: متاسفم، اما بوقلمون‌های شکرگزاری

sold out. You'll have to look somewhere else.  This means that there are no more turkeys.  

فروخته شده‌اند. باید یه جای دیگه بگردی این بدان معنی است که دیگر بوقلمون وجود ندارد.

We have sold them out, you  have to go somewhere else.  

ما آنها را فروختیم، شما باید به جای دیگری بروید.

We can use sold out to talk about anything  that runs out after selling all of it.  

می‌توانیم برای صحبت در مورد هر چیزی که پس از فروش تمام می‌شود، استفاده کنیم.

So for example, here we see someone at a music  venue maybe going to see a concert and the tickets  

به عنوان مثال، در اینجا می‌بینیم که فردی در یک مکان موسیقی ممکن است قصد دیدن کنسرتی را داشته باشد و

are sold out. So we can use this phrasal verb  to talk about any time when a product or an item  

بلیت‌ها فروخته شده است. بنابراین می‌توانیم از این فعل عبارتی برای صحبت در مورد هر زمانی که یک محصول یا یک

is all gone. All of it sells. There  are no more left, it is sold out.

مورد تمام شده است استفاده کنیم. همه اش می فروشد دیگر چیزی باقی نمانده است، فروخته شده است.

Our fourth phrasal verb today is: look around.  

چهارمین فعل عبارتی امروز ما این است: به اطراف نگاه کن.

To look around means to shop without a plan.  So, you just walk into a store and look around.  

نگاه کردن به اطراف به معنای خرید بدون برنامه است. بنابراین، شما فقط وارد یک فروشگاه می شوید و به اطراف نگاه می کنید.

You don't have a list. You're not  looking for anything in particular.  

شما لیستی ندارید شما به دنبال چیز خاصی نیستید.

You're just browsing or looking around. For  example, someone might ask you in a grocery store:  

شما فقط در حال مرور یا نگاه کردن به اطراف هستید. برای مثال، ممکن است شخصی در یک فروشگاه مواد غذایی از شما بپرسد:

Can I help you find anything? And you might  say: no thanks, I'm just looking around.  

آیا می‌توانم به شما کمک کنم چیزی پیدا کنید؟ و ممکن است بگویید: نه متشکرم، من فقط به اطراف نگاه می کنم.

I might buy some things that I suddenly  decide that I want. I'm just looking around.

ممکن است چیزهایی بخرم که ناگهان تصمیم بگیرم می خواهم. من فقط به اطراف نگاه می کنم.

Our last phrasal verb today is: shop around.  

آخرین فعل عبارتی ما امروز این است: خرید در اطراف.

To shop around means to shop at different  places. To find the best price so you don't  

خرید در اطراف به معنای خرید از مکان‌های مختلف است . برای یافتن بهترین قیمت تا

do all your shopping at one store. You go to  many places to try and find the best price.  

همه خریدهای خود را از یک فروشگاه انجام ندهید. شما به مکان‌های زیادی می‌روید تا بهترین قیمت را بیابید.

For example, I like to shop around and find  the best prices. I save so much money that way.  

برای مثال، من دوست دارم در اطراف خرید کنم و بهترین قیمت‌ها را پیدا کنم. من از این طریق پول زیادی پس انداز می کنم.

For example, prices of food are going up often.  So, you might go to a few different stores to find  

به عنوان مثال، قیمت مواد غذایی اغلب در حال افزایش است. بنابراین، ممکن است برای

the cheapest vegetables or the cheapest  milk. This means that you shop around.

یافتن ارزان‌ترین سبزیجات یا ارزان‌ترین شیر به چند فروشگاه مختلف بروید. این به این معنی است که شما در اطراف خرید می کنید.

Okay let's review our five phrasal verbs  about shopping at the grocery store. First,  

خوب، بیایید پنج فعل عبارتی خود را درباره خرید از خواربارفروشی مرور کنیم. اول،

we have: pop into. Which means to just stop  and go in quickly for maybe one or two things  

ما داریم: وارد شوید. این بدان معناست که فقط توقف کنید و به سرعت برای شاید یک یا دو مورد وارد شوید

and then leave you. Pop into the store.

و سپس شما را ترک کنید. وارد فروشگاه شوید

Run out means you have no more  of something. For example,  

تمام شدن یعنی دیگر چیزی ندارید . برای مثال

I have run out of coffee. I have no more coffee.  I need to go buy some more because I ran out.  

،   قهوه‌ام تمام شده است. من دیگه قهوه ندارم باید برم بیشتر بخرم چون تمام شد.

Sellout: this means that the store has sold all of  some items. They have sold out. They have no more.

Sellout: به این معنی است که فروشگاه همه اقلام را فروخته است . فروخته اند. آنها دیگر ندارند.

Next is: look around. Which means to  shop without a plan. You just go in  

بعدی این است: به اطراف نگاه کنید. این به معنای خرید بدون برنامه است. شما فقط وارد شوید

and look around. Maybe you will buy something,  maybe you won't. You're just looking around.  

و به اطراف نگاه کنید. شاید چیزی بخرید، شاید نخرید. شما فقط به اطراف نگاه می کنید.

And finally shop around: which means to go to  different stores to try to find the best price.

و در نهایت خرید کنید: به این معنی که به فروشگاه‌های مختلف بروید تا بهترین قیمت را پیدا کنید.

Okay everyone that's it for today's phrasal verb  challenge video about grocery stores. See you in  

خوب همه، برای ویدیوی چالشی امروز فعل عبارتی درباره خواربارفروشی‌ها. شما را در

the next video for more interesting phrasal verbs  in our phrasal verb challenge. See you next time!

ویدیوی بعدی برای افعال عبارتی جالب‌تر در چالش فعل عبارتی ما می‌بینیم. بعدا می بینمت!