Talk About Sports in English - Improve Spoken English Conversation

Hi, I’m Liam.

سلام من لیام هستم

Welcome to Oxford Online English!

به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

In this lesson, you can learn how to talk about sport in English.

در این درس می توانید یاد بگیرید که چگونه در مورد ورزش به زبان انگلیسی صحبت کنید.

Are you a sport fan?

آیا شما طرفدار ورزش هستید؟

What sports do you like playing?

چه ورزش هایی را دوست دارید؟

Sport is a common topic in English conversation, so whether you like sport or not, it’s good

ورزش یک موضوع رایج در مکالمه انگلیسی است، بنابراین چه ورزش را دوست داشته باشید یا نه، خوب

to have something to say and be able to ask some questions about sport.

است که چیزی برای گفتن داشته باشید و بتوانید سوالاتی در مورد ورزش بپرسید.

Before we start, a question: do you find it difficult to listen to English for long periods?

قبل از شروع، یک سوال: آیا برای شما دشوار است که به مدت طولانی به زبان انگلیسی گوش دهید؟

No problem – use the English subtitles to help yourself understand!

مشکلی نیست - از زیرنویس انگلیسی برای کمک به درک خود استفاده کنید!

Turn them on now; just click the ‘CC’ button in the bottom right of your video player.

اکنون آنها را روشن کنید. فقط روی دکمه "CC" در سمت راست پایین پخش کننده ویدیو کلیک کنید.

On a smartphone, tap the settings button.

در گوشی هوشمند، روی دکمه تنظیمات ضربه بزنید.

Do you like sport?

آیا شما ورزش را دوست دارید؟

Yeah, I’ve always been really sporty.

بله، من همیشه واقعاً ورزشکار بوده ام.

I played basketball and tennis at school and university, and recently I’ve got into cycling.

من در مدرسه و دانشگاه بسکتبال و تنیس بازی می کردم و اخیراً به دوچرخه سواری روی آورده ام.

What about you?

تو چطور؟

I’m not that into sport, to be honest.

راستش من آنقدر اهل ورزش نیستم.

I’m not that athletic, and I find most sports boring to watch.

من آنقدرها ورزشکار نیستم و تماشا کردن بیشتر ورزش ها برایم کسل کننده است.

I go to the gym occasionally.

من گهگاه به باشگاه می روم.

It’s hard to motivate yourself if you don’t enjoy it.

اگر از آن لذت نبرید، ایجاد انگیزه در خودتان سخت است .

Do you like watching sport, too?

آیا شما هم تماشای ورزش را دوست دارید؟

Sometimes, though I’m not a fanatic.

گاهی اوقات، اگرچه من متعصب نیستم. فکر می

Football or tennis can be fun to watch, I think, but it’s not a big part of my life.

کنم تماشای فوتبال یا تنیس می تواند سرگرم کننده باشد، اما بخش مهمی از زندگی من نیست.

I like watching tennis, too!

من هم دوست دارم تنیس تماشا کنم!

It’s one of the only sports I’ll make an effort to see.

این یکی از تنها ورزش هایی است که برای دیدن آن تلاش خواهم کرد.

Do you like sport?

آیا شما ورزش را دوست دارید؟

Think about how you could answer.

به این فکر کنید که چگونه می توانید پاسخ دهید.

You could say something like: ‘I’ve always been really sporty.’

شما می توانید چیزی شبیه این بگویید: "من همیشه واقعاً ورزشکار بوده ام." "

‘I enjoy watching sport sometimes, but I’m not a fanatic.’

من گاهی از تماشای ورزش لذت می برم، اما متعصب نیستم." "راست

‘I’m not that into sport, to be honest.’

بگویم من آنقدرها به ورزش علاقه ای ندارم."

Do you know what the words ‘sporty’ and ‘fanatic’ mean?

آیا می دانید چیست؟ کلمات "ورزشی" و " متعصب" یعنی؟

‘Sporty’ describes someone who’s really interested in sport, and who plays sport often.

"Sporty" کسی را توصیف می کند که واقعاً به ورزش علاقه دارد و اغلب ورزش می کند.

A ‘fanatic’ literally means someone who only cares about one thing.

"متعصب" در لغت به معنای کسی است که فقط به یک چیز اهمیت می دهد.

You can use it with an indirect meaning to describe someone who’s really interested

شما می توانید آن را با معنای غیر مستقیم برای توصیف شخصی که واقعاً به چیزی علاقه مند است استفاده

in something.

کنید.

So if you say, ‘I enjoy some sports, though I’m not a fanatic’, you mean that you

بنابراین اگر می گویید "من از برخی ورزش ها لذت می برم، اگرچه متعصب نیستم"، به این معنی است که

like sport, but it’s not the most important thing for you.

ورزش را دوست دارید، اما این مهمترین چیز برای شما نیست.

Okay, you have three sentences.

خوب، شما سه جمله دارید.

Which is closest to your opinion?

کدامیک به نظر شما نزدیکتر است؟

These are good sentences to start talking, but remember that you should always add more

اینها جملات خوبی برای شروع صحبت هستند، اما به یاد داشته باشید که در صورت امکان همیشه باید جزئیات بیشتری را اضافه کنید

detail if possible!

!

Let’s add some reasons or details to the three sentences you saw: ‘I’ve always

بیایید دلایل یا جزئیاتی را به سه جمله ای که دیدید اضافه کنیم: «من

been really sporty.

همیشه واقعاً ورزشکار بوده ام.

I played basketball and tennis at school and university, and recently I’ve got into cycling.’

من در مدرسه و دانشگاه بسکتبال و تنیس بازی می‌کردم ، و اخیراً به دوچرخه‌سواری روی آورده‌ام.»

‘I enjoy some sports, though I’m not a fanatic.

«من از برخی ورزش‌ها لذت می‌برم، اگرچه متعصب نیستم.

Playing football or something like that can be fun, but I don’t want to take it too

بازی کردن فوتبال یا چیزی شبیه به آن می تواند سرگرم کننده باشد، اما من نمی خواهم آن را خیلی

seriously.’

جدی بگیرم.»

‘I’m not that into sport, to be honest.

صادقانه بگویم: «من آنقدر اهل ورزش نیستم.

I’m not very athletic and I find watching sport quite boring.’

من خیلی ورزشکار نیستم و تماشای ورزش را بسیار خسته کننده می دانم.»

These are already much better.

اینها در حال حاضر بسیار بهتر هستند.

If you can add reasons or details when you speak, your speaking will sound better, too!

اگر بتوانید هنگام صحبت کردن دلایل یا جزئیات اضافه کنید، صحبت کردن شما نیز بهتر به نظر می رسد!

Let’s look at some useful words here:

بیایید به برخی از کلمات مفید در اینجا نگاه کنیم:

‘Athletic’ describes someone who’s in good shape and who enjoys exercise and sport.

"اتلتیک" فردی را توصیف می کند که در وضعیت خوبی قرار دارد و از ورزش و ورزش لذت می برد.

If you say ‘I’m not very athletic’ you mean that you aren’t very good at sport,

اگر می گویید "من خیلی ورزشکار نیستم" به این معنی است که در ورزش خیلی

and probably you don’t really enjoy it, either.

خوب نیستید و احتمالاً واقعاً از آن لذت نمی برید.

Another very useful phrase is ‘I find…’, as in ‘I find watching sport quite boring’.

یکی دیگر از عبارت بسیار مفید "من می یابم..." است، مانند "من تماشای ورزش را بسیار خسته کننده می دانم".

This is a very good way to give your opinion about something.

این یک راه بسیار خوب برای بیان نظر شما در مورد چیزی است.

For example:

به عنوان مثال:

‘I find watching snooker weirdly fascinating.’

"به نظر من تماشای اسنوکر به طرز عجیبی جذاب است."

‘I find swimming very relaxing.’

"من شنا را بسیار آرامش بخش

‘I found volleyball much more difficult to play than I was expecting.’

می دانم." "بازی کردن والیبال برای من بسیار دشوارتر از آن چیزی بود که انتظار داشتم."

So, what about you?

خب، شما چطور؟

Do you like sport?

آیا شما ورزش را دوست دارید؟

Pause the video and make at least two sentences.

ویدیو را مکث کنید و حداقل دو جمله بسازید.

Remember to add reasons and details.

به یاد داشته باشید که دلایل و جزئیات را اضافه کنید.

Okay?

باشه؟

Next, we’re going to look at how to talk in more detail about different kinds of sport

در مرحله بعد، ما به نحوه صحبت با جزئیات بیشتر در مورد انواع مختلف ورزشی

that you do.

که انجام می دهید نگاه می کنیم.

So, what are you up to this weekend?

خب، این آخر هفته چه کاره هستید؟

We have a match on Saturday; no plans for Sunday yet.

ما یک مسابقه در روز شنبه داریم. هنوز برای یکشنبه برنامه ای نداریم

A match?

یک بازی؟

You mean you’re playing?

یعنی داری بازی میکنی؟

Yeah, have I not told you before?

آره قبلا بهت نگفتم؟

I play 5-a-side football in a local league.

من در یک لیگ محلی فوتبال 5 نفره بازی می کنم.

We play most Saturdays.

ما بیشتر شنبه ها بازی می کنیم.

Where do you play?

کجا بازی میکنی؟

Indoors, actually, in a sports hall.

در داخل خانه، در واقع، در یک سالن ورزشی.

That sounds fun.

به نظر سرگرم کننده است.

How did you get into that?

چگونه وارد آن شدید؟

I do it with some old friends from university.

من این کار را با چند دوست قدیمی از دانشگاه انجام می دهم.

We played when we were students, and we’ve kept it going since then.

ما در دوران دانشجویی بازی می‌کردیم و از آن زمان تا کنون این بازی را ادامه داده‌ایم.

Anyway, what about you?

به هر حال شما چطور؟

Any plans?

هر برنامه ای؟

I also have a big sporting weekend!

من همچنین یک آخر هفته ورزشی بزرگ دارم!

It’s the marathon.

ماراتن است

You’re doing the marathon?!

داری ماراتن رو انجام میدی؟!

Not exactly – I’m doing a half.

دقیقاً نه - من نیمی از کار را انجام می دهم.

That’s what, 21 kilometres?

یعنی 21 کیلومتر؟

Yup.

آره.

I didn’t know you were so into running.

نمیدونستم اینقدر اهل دویدن هستی

I wasn’t.

من نبودم

I used to go jogging once a week or so, just around the park or whatever.

من قبلاً هفته ای یک بار به دویدن می رفتم، فقط در اطراف پارک یا هر چیز دیگری.

Then, I decided I needed a challenge, so on impulse I signed up for the half marathon.

سپس، به این نتیجه رسیدم که به یک چالش نیاز دارم، بنابراین با انگیزه برای نیمه ماراتن ثبت نام کردم.

So, you must have been training a lot?

پس حتما زیاد تمرین کرده اید؟

Quite a lot, yes.

خیلی زیاد، بله.

I’ve been running three or four times a week for the last two months.

من در دو ماه گذشته سه یا چهار بار در هفته می دویدم.

Are you confident?

آیا شما اعتماد به نفس دارید؟

Yeah, I think it’ll be fine.

آره فکر کنم خوب میشه

I’ve done training runs that are around 20K, so I don’t think finishing will be

من دویدن های آموزشی را انجام داده ام که حدود 20 هزار نفر هستند ، بنابراین فکر نمی کنم اتمام کار

a problem.

مشکلی باشد.

Look at three sentences: Which two did you hear in the dialogue?

به سه جمله نگاه کنید: کدام دو را در دیالوگ شنیدید؟

You heard these two.

این دوتا رو شنیدی

Another question: here you have different sports with the verbs ‘play’, ‘go’,

سوال دیگر: در اینجا ورزش های مختلفی با فعل های «بازی»، «رفتن»

and ‘do’.

و «انجام دادن» وجود دارد.

Can you think of three more sports you can use with each

آیا می توانید به سه ورزش دیگر فکر کنید که بتوانید با هر فعل استفاده کنید

verb?

؟

Pause the video and think about your answers!

ویدیو را مکث کنید و در مورد پاسخ های خود فکر کنید!

You use ‘play’ with most ball sports.

شما با اکثر ورزش های توپی از «بازی» استفاده می کنید.

That means you play tennis, play cricket, play golf, play basketball, and play volleyball;

این بدان معناست که شما تنیس بازی می کنید، کریکت بازی می کنید، گلف بازی می کنید، بسکتبال بازی می کنید و والیبال بازی می کنید.

you can also play badminton, which is not a ball sport.

شما همچنین می توانید بدمینتون بازی کنید که ورزش توپی نیست.

Use ‘go’ with activities ending in -ing.

با فعالیت هایی که به -ing ختم می شوند از «go» استفاده کنید.

Most of these are individual sports; you can go swimming, go cycling, go surfing, go climbing,

بیشتر اینها ورزشهای انفرادی هستند. می توانید شنا کنید، دوچرخه سواری کنید، موج سواری کنید، کوهنوردی کنید

or go hiking.

یا پیاده روی کنید.

You might be thinking: “what about ‘boxing’?”

ممکن است فکر کنید: "بوکس" چطور؟"

Even though it ends with -ing, you say ‘do boxing’ – it’s an exception.

حتی اگر با -ing به پایان می رسد، شما می گویید "بوکس انجام دهید " - این یک استثنا است.

Use ‘do’ with other activities, mostly individual sports.

از «انجام» با سایر فعالیت‌ها، عمدتاً ورزش‌های فردی استفاده کنید.

You do yoga, do gymnastics, do judo, or do Pilates.

شما یوگا، ژیمناستیک، جودو یا پیلاتس انجام می دهید .

There’s one more question you heard in the dialogue: ‘how did you get into that?’

یک سوال دیگر هم در دیالوگ شنیدید: «چگونه وارد آن شدید؟»

What does this mean?

این به چه معناست؟

This question is asking how or why you started something.

این سوال این است که چگونه یا چرا کاری را شروع کردید .

Now, think about some questions: what sports do you do?

حالا به چند سوال فکر کنید: چه ورزشی انجام می دهید؟

How did you get into it?

چگونه به آن رسیدید؟

Where and how often do you do them?

کجا و هر چند وقت یکبار آنها را انجام می دهید؟

Think about how you could answer these questions.

به این فکر کنید که چگونه می توانید به این سوالات پاسخ دهید.

Before you try, let’s look at three examples.

قبل از اینکه امتحان کنید، بیایید به سه مثال نگاه کنیم.

‘I really enjoy playing cricket.

من واقعا از بازی کریکت لذت می برم.

I joined an online group and we meet in the park once a week for a game.’

من به یک گروه آنلاین ملحق شدم و هفته ای یک بار برای یک بازی در پارک همدیگر را ملاقات می کنیم.»

‘I started doing judo about a year ago.

«حدود یک سال پیش جودو را شروع کردم.

I go to classes twice a week at a sport centre near my office.

هفته ای دو بار در یک مرکز ورزشی نزدیک دفترم به کلاس می روم .

At first, I just wanted a new hobby, but I really like it and I think I’ll start training

در ابتدا، فقط یک سرگرمی جدید می‌خواستم، اما واقعاً آن را دوست دارم و فکر می‌کنم تمرینات منظم‌تری را شروع کنم

more regularly.’

.»

‘I like playing basketball.

«من بازی بسکتبال را دوست دارم.

I’ve been playing since I was a kid, and now I play for a local team.

من از کودکی بازی می کردم و اکنون برای یک تیم محلی بازی می کنم.

We train three times a week and have matches once or twice a week, sometimes in our town,

ما هفته‌ای سه بار تمرین می‌کنیم و هفته‌ای یک یا دو بار مسابقات داریم، گاهی در شهرمان

and sometimes in other cities.’

و گاهی در شهرهای دیگر.»

OK, now it’s your turn!

خوب، حالا نوبت شماست!

Think about a sport or physical activity you do.

به ورزش یا فعالیت بدنی که انجام می دهید فکر کنید.

Try to make a few sentences talking about it; say where you do it, how often, and how

سعی کنید چند جمله در مورد آن صحبت کنید. بگویید کجا این کار را انجام می دهید، هر چند وقت یکبار و چگونه

you started.

شروع کردید.

Pause the video and do it now!

ویدیو را مکث کنید و همین الان این کار را انجام دهید!

How was that?

چطور بود؟

Remember that you can always review a dialogue or a section if you need to.

به یاد داشته باشید که در صورت نیاز، همیشه می توانید یک گفتگو یا یک بخش را مرور کنید.

Let’s move on to our next point.

بیایید به نکته بعدی خود برویم.

How was the game?

بازی چطوربود؟

Amazing!

شگفت انگيز!

We crushed them!

ما آنها را خرد کردیم!

‘Crushed them’?

آنها را خرد کرد؟

That sounds dramatic!

دراماتیک به نظر می رسد!

It was great.

عالی بود.

There’s no better feeling than winning.

هیچ حسی بهتر از بردن نیست

Wow…

وای...

You’re so competitive.

شما خیلی رقابتی هستید.

Yes, true!

بله درسته!

I love it.

عاشقشم.

Some people say that sport’s about taking part, not winning, but I don’t agree.

بعضی ها می گویند ورزش شرکت کردن است نه برنده شدن، اما من موافق نیستم.

That sounds a bit intense.

که کمی شدید به نظر می رسد.

I play a lot of tennis and badminton, but for me, it’s more about the social side.

من تنیس و بدمینتون زیادی بازی می کنم، اما برای من، بیشتر جنبه اجتماعی دارد.

Also, I just like the feeling of getting some physical activity after sitting in an office

همچنین، من فقط احساس انجام فعالیت بدنی بعد از تمام روز نشستن در دفتر را دوست دارم

all day.

.

Fair enough.

به اندازه کافی منصفانه

Personally, I can’t motivate myself to do any sport unless it’s competitive.

من شخصاً نمی‌توانم به خودم انگیزه بدهم تا هیچ ورزشی انجام دهم مگر اینکه رقابتی باشد.

That’s why I mostly just do team sports.

به همین دلیل است که من بیشتر ورزش های گروهی انجام می دهم.

I can’t go jogging, or go to the gym, or anything like that.

من نمی توانم دویدن بروم، یا به باشگاه بروم، یا هر چیز دیگری.

I just don’t see the point.

من فقط نکته ای را نمی بینم.

I don’t know…

نمی‌دانم...

I think if it gets too competitive, then it stops being fun.

فکر می‌کنم اگر خیلی رقابتی شود، دیگر سرگرم کننده نیست.

Personally, I play sport to hang out with my friends and relax.

من به شخصه ورزش می کنم تا با دوستانم بنشینم و استراحت کنم.

It’s nice to win, but I don’t care that much.

برنده شدن خوب است، اما من آنقدر اهمیتی نمی دهم .

Why do people do sport?

چرا مردم ورزش می کنند؟

How many different reasons can you think of?

به چند دلیل مختلف می توانید فکر کنید؟

Some people do sport to socialize.

برخی افراد برای اجتماعی شدن ورزش می کنند.

Others love to compete.

دیگران عاشق رقابت هستند.

For some people, sport is just a way to get fit and stay healthy.

برای برخی افراد، ورزش فقط راهی برای تناسب اندام و سالم ماندن است.

What about you?

تو چطور؟

Why do you do sport?

چرا ورزش می کنی؟

In the dialogue, you heard some possible answers to this question.

در دیالوگ، پاسخ های احتمالی برای این سوال را شنیدید.

You can see some useful language here for giving your opinion about things.

می‌توانید برخی از زبان‌های مفید را در اینجا ببینید تا نظر خود را درباره چیزها بیان کنید.

You can use these phrases to give your opinion about many different things.

می توانید از این عبارات برای بیان نظر خود در مورد بسیاری از موارد مختلف استفاده کنید.

For example: ‘There’s no better feeling than when you’re tired after a good game.’

به عنوان مثال: "هیچ احساسی بهتر از زمانی نیست که بعد از یک بازی خوب خسته می شوی." "

‘For me, the most important thing is just spending time outdoors in the fresh air.’

برای من، مهمترین چیز صرف وقت بیرون از منزل در هوای تازه است." "

‘I just like the feeling of pushing myself to the limit.’

من فقط این احساس را دوست دارم که خودم را تحت فشار قرار دهم . محدود کردن.» «

‘Personally, I’ve always loved being in the water.’

شخصا، من همیشه عاشق بودن در آب بودم.

What about you?

» در مورد شما چطور؟

Can you describe why you do sport, and why you like the sports you like?

می توانید توضیح دهید که چرا ورزش می کنید و چرا ورزش هایی را که دوست دارید دوست دارید؟

Pause the video, and try to make two or three sentences.

ویدیو را مکث کنید و سعی کنید دو یا سه جمله بسازید.

Use the language from this section if you can.

اگر می توانید از زبان این بخش استفاده کنید .

Alright, so now you can say quite a lot about sport.

بسیار خوب، پس اکنون می توانید چیزهای زیادی در مورد ورزش بگویید.

Let’s put everything together.

بیایید همه چیز را کنار هم بگذاریم.

To make a longer answer, you need to talk about your general attitude towards sport,

برای پاسخ طولانی تر، باید در مورد نگرش کلی خود نسبت به ورزش

talk about which sports you like, say where and how often you do sport, and who you do

صحبت کنید، در مورد ورزش هایی که دوست دارید صحبت کنید، بگویید کجا و چند وقت یکبار ورزش می کنید و با چه کسانی انجام می دهید

them with, and talk about why you do sport.

و در مورد اینکه چرا ورزش می کنید صحبت کنید.

Here’s one example: ‘I enjoy some sports, though I’m not a fanatic.

در اینجا یک مثال وجود دارد: "من از برخی ورزش ها لذت می برم، اگرچه من متعصب نیستم."

Playing football or something like that can be fun, but I don’t want to take it too

بازی کردن فوتبال یا چیزی شبیه به آن می تواند سرگرم کننده باشد، اما من نمی خواهم آن را خیلی

seriously.

جدی بگیرم.

I play 5-a-side football with some friends every Sunday.

من هر یکشنبه با چند نفر از دوستانم فوتبال 5 نفره بازی می کنم .

We rent a sports hall and play a 60-minute match.

ما یک سالن ورزشی اجاره می کنیم و یک مسابقه 60 دقیقه ای انجام می دهیم.

For me, the most important thing is the social side.

برای من مهمترین چیز جنبه اجتماعی است.

I don’t really care about the game, or who wins.

من واقعاً به بازی اهمیت نمی دهم یا اینکه چه کسی برنده می شود.

I just like having a laugh with some good friends and getting a beer afterwards.’

من فقط دوست دارم با چند دوست خوب بخندم و بعد از آن آبجو بخورم.»

This example only uses language from the lesson.

این مثال فقط از زبان درس استفاده می کند.

You can see how you can build an interesting, detailed answer using simple ideas.

می توانید ببینید که چگونه می توانید با استفاده از ایده های ساده، پاسخی جالب و مفصل بسازید.

Let’s do one more example, using original language and ideas: ‘I don’t really like

بیایید یک مثال دیگر، با استفاده از زبان و ایده های اصلی انجام دهیم: «من واقعاً

sport that much, but fitness and staying healthy are important to me.

ورزش را چندان دوست ندارم، اما تناسب اندام و سالم ماندن برای من مهم است.

That’s why I go swimming and do some weight training regularly.

به همین دلیل است که شنا می کنم و به طور منظم تمرینات وزنه برداری انجام می دهم .

I mostly just exercise by myself at the sports centre.

من بیشتر فقط خودم در مرکز ورزشی ورزش می کنم .

Personally, I just do it because I feel I have to.

من شخصاً این کار را انجام می دهم زیرا احساس می کنم باید انجام دهم.

I don’t really enjoy it, although I don’t mind it, either.

من واقعاً از آن لذت نمی‌برم، اگرچه برایم مهم نیست.

I do like feeling healthy and fit, but exercising always feels more like work than something

من احساس تندرستی و تناسب اندام را دوست دارم، اما ورزش همیشه بیشتر شبیه کار است تا

fun.’

سرگرمی.»

Okay, now it’s your turn.

بسیار خوب، حالا نوبت شماست.

Make a longer answer like the two you’ve just seen.

مانند دو موردی که اخیراً دیدید، پاسخ طولانی‌تری بدهید.

Follow the same structure, and use the language from the lesson if you can.

همین ساختار را دنبال کنید و اگر می توانید از زبان درس استفاده کنید.

Don’t forget that you can write your answer down if you want extra practice.

فراموش نکنید که اگر تمرین بیشتری می خواهید می توانید پاسخ خود را یادداشت کنید .

Also, it’s a good idea to practise your answer several times, until it’s really

همچنین، ایده خوبی است که پاسخ خود را چندین بار تمرین کنید، تا زمانی که واقعاً

fluent and comfortable.

روان و راحت باشد.

Then, if you’re really serious, don’t just make one answer!

سپس، اگر واقعاً جدی هستید، فقط یک پاسخ ندهید!

Make several answers, talking about different sports.

با صحبت در مورد ورزش های مختلف، چندین پاسخ بدهید .

Even better, make an answer from someone else’s point of view.

حتی بهتر از آن، از دیدگاه شخص دیگری پاسخ دهید .

If you practise like this, your English will get better very fast!

اگر اینطور تمرین کنید، انگلیسی شما خیلی سریع بهتر می شود!

Thanks for watching!

ممنون از ملاحظه تان!

See you next time!

بعدا می بینمت!