12 BEST Ways to Give Advice in English | How to speak better English

Hi there, this is Harry and welcome back to  advanced English classes with Harry. Yep, that's  

سلام، این هری است و به کلاس های پیشرفته انگلیسی با هری خوش آمدید. بله، این

me. And before we start, I just like to ask you,  if you wouldn't mind to subscribe to our channel,  

من هستم. و قبل از شروع، من فقط می‌خواهم از شما بپرسم، اگر برایتان مهم نیست که در کانال ما مشترک شوید،

it would make a big difference to me. And I'd  be really appreciative if you can do it. Okay.

برای من تفاوت زیادی ایجاد می‌کند. و اگر بتوانید آن را انجام دهید واقعاً سپاسگزار خواهم بود. باشه.

And of course, if any of you out there  want to have one-to-one lessons to prepare  

و البته، اگر هر یک از شما می‌خواهید درس‌های تک به تک داشته باشید تا

for that all-important job interview. Or  indeed, if you just want to improve your  

برای آن مصاحبه شغلی بسیار مهم آماده شوید. یا در واقع، اگر فقط می‌خواهید

general conversational English or your business  English, well, why don't you come along. We'll  

انگلیسی مکالمه عمومی یا انگلیسی کسب‌وکارتان را بهبود ببخشید، خوب، چرا نمی‌آیید. ما

assess you. We can have a free trial lesson.  I'll give you the free trial lesson myself.  

شما را ارزیابی خواهیم کرد. ما می توانیم یک درس آزمایشی رایگان داشته باشیم. من خودم به شما درس آزمایشی رایگان می دهم.

And then we'll try and match you up with the most  appropriate teacher to help you with your goals.

و سپس سعی می‌کنیم شما را با مناسب‌ترین معلم هماهنگ کنیم تا به شما در اهدافتان کمک کند.

Okay, enough of that. So what do we got for you  today? Well, in the advanced class today, we're  

باشه دیگه بسه پس امروز چه چیزی برای شما داریم ؟ خوب، امروز در کلاس پیشرفته، ما

looking at English speaking. And in particular,  we're going to look at useful phrases that you  

به انگلیسی صحبت کردن نگاه می کنیم. و به‌ویژه، عبارات مفیدی را بررسی می‌کنیم که

can use for giving advice. Okay, so we have 12  of them. 12 useful phrases for giving advice.  

می‌توانید برای مشاوره استفاده کنید. خوب، پس ما 12 از آنها داریم. 12 عبارت مفید برای مشاوره

Whether you want to, or you insist on giving the  particular advice, these are some phrases that  

چه بخواهید، چه اصرار به دادن توصیه خاصی داشته باشید، اینها عباراتی هستند که

you can use. I'll go through them. And then I'll  give you some examples. And then we can pick up  

می توانید از آنها استفاده کنید. من از آنها عبور خواهم کرد. و سپس چند مثال برای شما می‌آورم. و سپس می‌توانیم

on them again. And at the end, I'll give you our  contact details, if you wish to get in contact  

دوباره آنها را انتخاب کنیم. و در پایان، اگر می‌خواهید با ما تماس بگیرید، جزئیات تماس خود را به شما می‌دهم

with us. So all useful phrases, and how you can  offer or give advice to somebody. So let's give  

. بنابراین، همه عبارات مفید، و اینکه چگونه می‌توانید به کسی پیشنهاد یا توصیه کنید. پس بیایید

you a few examples. They are not so difficult.  Problem will be trying to remember them all. And  

چند مثال برای شما بیاوریم. آنها چندان دشوار نیستند. مشکل تلاش برای به خاطر سپردن همه آنها خواهد بود. و

as I always say, it's going to be impossible to  remember them all. And the only way to remember  

همانطور که همیشه می گویم، به خاطر سپردن همه آنها غیرممکن خواهد بود. و تنها راه برای به خاطر سپردن

any of them is to practise. So why don't you  try practising them with a friend next time.  

هر یک از آنها، تمرین است. پس چرا دفعه بعد سعی نمی‌کنید آنها را با یک دوست تمرین کنید.

He or she asks for a view or you want to offer  advice, try and use some of these expressions.

او نظر می‌خواهد یا شما می‌خواهید راهنمایی کنید، سعی کنید از برخی از این عبارات استفاده کنید.

So let's look at the first  one. Isn't it about time...?  

بنابراین بیایید به اولین مورد نگاه کنیم. وقتش نرسیده...؟

Well, famous one for parents. Isn't  it about time you got a haircut?  

خوب، معروف برای پدر و مادر. آیا وقت آن نرسیده که موهایتان را کوتاه کنید؟

Isn't it about time you got into some study? Those  exams are only a few weeks away. It's almost the  

آیا زمان آن نرسیده که وارد مطالعه ای شوید؟ فقط چند هفته دیگر به آن امتحانات باقی مانده است. تقریباً

end of term, you have a lot of work to catch up  on. Isn't it about time you did something? Isn't  

پایان ترم است، شما کارهای زیادی برای جبران دارید . آیا وقت آن نرسیده که کاری انجام دهید؟ آیا

it about time you went to bed? You've been up half  the night and you've been playing those computer  

وقت آن نیست که به رختخواب بروید؟ نصف شب را بیدار بودی و آن بازی‌های رایانه‌ای را انجام می‌دادی

games, and you've got school tomorrow. So classic  expression for parents, isn't it about time?

و فردا مدرسه خواهی بود. بیان کلاسیک برای والدین، آیا زمانش فرا نرسیده است؟ آیا

Have you thought about the possibility of...  going away to university away from the city?  

به احتمال... رفتن به دانشگاه دور از شهر فکر کرده اید؟

Start again, go somewhere new and new beginning.  Have you thought about the possibility of working  

دوباره شروع کن، برو به جایی جدید و شروعی جدید. آیا به امکان کار

during the summer? Getting some money together so  that you can support yourself in the next term.  

در تابستان فکر کرده اید؟ جمع آوری مقداری پول برای اینکه بتوانید در دوره بعدی از خود حمایت کنید. آیا

Have you thought about the possibility of changing  your course? Perhaps this one doesn't really suit  

به امکان تغییر مسیر خود فکر کرده اید؟ شاید این یکی واقعاً برای شما مناسب نباشد

you. You've failed a couple of exams and it seems  to be a little bit of a struggle. And you know,  

. شما در چند امتحان مردود شده‌اید و به نظر می‌رسد کمی مشکل دارید. و می دانید،

it's no harm and changing. You're young, you can  start again, you'll be 23- 24 when you finish  

ضرری ندارد و تغییر می کند. شما جوان هستید، می توانید دوباره شروع کنید، وقتی دوره را تمام کردید 23 تا 24 ساله می شوید

the course. So what whether you're 23 or 24, is  not going to make a big difference. So have you  

. بنابراین چه 23 یا 24 ساله باشید، تفاوت زیادی ایجاد نخواهد کرد. پس آیا

thought about the possibility of changing  something, of doing this, of going here.

به امکان تغییر چیزی، انجام این کار، رفتن به اینجا فکر کرده‌اید.

The sooner you do something, the better.  The sooner you get down to doing some work,  

هر چه زودتر کاری را انجام دهید، بهتر است. هر چه زودتر دست به کار شوید،

the better. The sooner you contact those people,  the better. There... It's not going to fix itself.  

بهتر است. هرچه زودتر با آن افراد تماس بگیرید، بهتر است. اونجا... قرار نیست خودش درست بشه.

So this might be a situation in work, when you're  trying to give some advice to a younger member of  

بنابراین ممکن است این موقعیتی در کار باشد، زمانی که می‌خواهید به یکی از اعضای جوان‌تر کارمندان توصیه کنید

staff. The sooner you call the client, the better.  Explain to him what happened. He'll understand  

. هر چه زودتر با مشتری تماس بگیرید، بهتر است. برای او توضیح دهید که چه اتفاقی افتاده است. او می‌فهمد

things happen, mistakes happen, problems happen,  we can get it sorted. It's not the end of the  

اتفاقات رخ می‌دهند، اشتباهات اتفاق می‌افتند، مشکلات پیش می‌آیند، ما می‌توانیم آن‌ها را مرتب کنیم. این آخر دنیا نیست

world. So the sooner you call him, the better. So  you know, when you do your to-do list. I do one,  

. پس هر چه زودتر با او تماس بگیرید، بهتر است. بنابراین وقتی فهرست کارهایتان را انجام می‌دهید، می‌دانید. من هر روز یکی را انجام می دهم

every day. I have my little list of five or six or  10, whatever they happen to be. And the sooner you  

. من فهرست کوچک پنج، شش یا 10 تایی خود را دارم ، هر چه که باشد. و هر چه زودتر

do the more difficult jobs on your to-do list, the  better. You'll feel much better. The sooner you  

کارهای سخت تری را در فهرست کارهایتان انجام دهید، بهتر است. شما احساس بسیار بهتری خواهید داشت. هرچه زودتر

get those done, then it's easier to do the rest.  So the sooner you start, the better you will feel.  

آن ها را انجام دهید، انجام بقیه کارها آسان تر است. بنابراین هر چه زودتر شروع کنید، احساس بهتری خواهید داشت.

The sooner you start on the diet, the better you  will feel longterm. The sooner you start that new  

هر چه زودتر رژیم را شروع کنید، احساس بهتری خواهید داشت. هرچه زودتر آن

course of exercises, the better your back will  feel. So you go to the doctor and he tells you,  

دوره جدید ورزش را شروع کنید، کمرتان احساس بهتری خواهد داشت . بنابراین شما به دکتر مراجعه می‌کنید و او به شما می‌گوید،

you really need to get those muscles in shape. So  you go to the gym, and you get their workout from  

شما واقعاً باید آن ماهیچه‌ها را در حالت طبیعی قرار دهید. بنابراین، به باشگاه می‌روید و تمرینات آن‌ها را از

the personal trainer. And like everybody he will  tell you, the sooner you start, the better. So  

مربی شخصی دریافت می‌کنید. و مثل همه او به شما خواهد گفت، هر چه زودتر شروع کنید، بهتر است. پس

let's start today. Let's not waste any more time  do it today. Yeah, tomorrow, the next day, you're  

بیایید از امروز شروع کنیم. بیایید دیگر وقت خود را تلف نکنیم همین امروز این کار را انجام دهید. بله، فردا، روز بعد،

going to feel a little bit stiff. That always  happens. But you know, when you get used to it,  

کمی احساس سفت خواهید کرد. همیشه این اتفاق می افتد. اما می دانید، وقتی به آن عادت کنید،

you will feel better. So the sooner you start, the  better. Now the sooner you do this, the better.

احساس بهتری خواهید داشت. بنابراین هر چه زودتر شروع کنید، بهتر است. حالا هر چه زودتر این کار را انجام دهید، بهتر است.

Next you might as well. And as said with a little  bit of an exclamation, you might as well. What's  

بعد شما نیز ممکن است. و همانطور که با کمی تعجب گفته شد، شما نیز ممکن است.

the alternative? If you don't, if this doesn't  work, but you just have to do something else. You  

جایگزین چیست؟ اگر این کار را نکنید، اگر این کار نمی‌کند، اما فقط باید کار دیگری انجام دهید.

might as well get the bus because it looks  as if the car isn't going to start today.  

ممکن است اتوبوس را هم بگیرید زیرا به نظر می‌رسد که ماشین امروز روشن نمی‌شود. می‌توانید

You might as well walk because it's  only 20 minutes. It's a bit of exercise.  

پیاده‌روی کنید زیرا فقط ۲۰ دقیقه راه است. کمی ورزش است.

You might as well come home now because  you know it looks as if your friends  

ممکن است اکنون به خانه بیایید، زیرا می‌دانید که به نظر می‌رسد دوستانتان قرار

aren't going to turn up. So you're giving  somebody that advice. So you might as well,  

نخواهند داشت. بنابراین شما به کسی این توصیه را می‌کنید. پس ممکن است شما نیز،

okay. We might as well go to bed because there  doesn't seem to be anything interesting on TV.  

باشه. همچنین ممکن است به رختخواب برویم زیرا به نظر می‌رسد در تلویزیون چیز جالبی وجود ندارد.

That movie doesn't look so good. And I'm not  really so keen on watching it to one o'clock  

اون فیلم خیلی خوب به نظر نمیرسه و من واقعاً آنقدر مشتاق نیستم که آن را تا ساعت یک بعد از ظهر تماشا کنم

and finding out that it's actually rubbish. So we  might as well. We might as well go to bed. We you  

و بفهمم که واقعاً آشغال است. بنابراین ما نیز ممکن است. ما هم ممکن است به رختخواب برویم. ما شما

might as well do this. So you're telling somebody  that they really don't have or doesn't look as if  

هم ممکن است این کار را انجام دهیم. بنابراین شما به کسی می‌گویید که واقعاً ندارد یا به نظر نمی‌رسد که

they have any other choice, you might as well.  So we're deciding what to do for holidays,  

انتخاب دیگری دارد، شما نیز ممکن است. بنابراین ما در حال تصمیم گیری هستیم که برای تعطیلات چه کاری انجام دهیم،

we might as well just go down the country for a  few days. You know, the airport these days really,  

ممکن است فقط برای چند روز به کشور برویم. می دانید، فرودگاه این روزها واقعاً

really busy. It seems to be huge, huge queues,  since this COVID ended. We might as well just  

شلوغ است. به نظر می‌رسد صف‌های عظیم و بزرگی از زمانی که این کووید به پایان رسیده است. همچنین ممکن است فقط

stay local. The weather seems to be really,  really good. We'll drive down to the country  

محلی بمانیم. به نظر می رسد هوا واقعاً، واقعاً خوب است. ما با ماشین به سمت کشور حرکت خواهیم کرد

get a chance to walk in the countryside. We  haven't done it for ages. So we might as well.

فرصتی برای قدم زدن در حومه شهر خواهیم داشت. ما مدت‌هاست این کار را انجام نداده‌ایم. بنابراین ما نیز ممکن است.

Your only option is to... Well, when you give  this sort of advice, it appears as as if there's  

تنها گزینه شما این است که... خوب، وقتی این نوع توصیه ها را می کنید، به نظر می رسد که

no alternative. Your only option is to go to the  boss and tell him that you made a mistake. What's  

جایگزینی وجود ندارد. تنها گزینه شما این است که به سراغ رئیس بروید و به او بگویید که اشتباه کرده اید.

he going to do? He's not going to fire you. You  know, it's not that serious. But your only option  

او قرار است چه کار کند؟ او شما را اخراج نمی کند. می دانید، آنقدرها هم جدی نیست. اما تنها گزینه شما،

because if he finds out later on, and you didn't  tell him well, of course, then the problem is  

زیرا اگر بعداً متوجه شود، و شما به او خوب نگفتید، البته، مشکل

going to be that much worse. Your only option is  go to the teacher and and tell her you lost the  

خیلی بدتر خواهد شد. تنها گزینه شما این است که به معلم بروید و به او بگویید کتاب را گم کرده‌اید

book. Yeah, she lent you the book, you can't find  it, you must have left it on the park bench. Or  

. آره، او کتاب را به تو قرض داد، نمی‌توانی آن را پیدا کنی، حتماً آن را روی نیمکت پارک گذاشته‌ای. یا

you must have left it on the table at school and  somebody's taken it. So your only option is to  

حتماً آن را روی میز مدرسه گذاشته‌اید و کسی آن را گرفته است. بنابراین تنها گزینه شما این است که

hold up your hands, apologise, say, Yep,  it was my fault. That's your only option.  

دستان خود را بالا بگیرید، عذرخواهی کنید، بگویید، بله، تقصیر من بود. این تنها گزینه شماست

Well, if you ask me, your only option is to  go to the doctor tell him you haven't been  

خوب، اگر از من بپرسید، تنها گزینه شما این است که به دکتر بروید و به او بگویید که

feeling. Well, tell him the symptoms. Don't be  worried about it. I mean, it could be nothing.  

احساسی نداشته‌اید. خب علائمشو بهش بگو نگران آن نباشید. یعنی ممکنه چیزی نباشه

But you might just need a bit of rest. Or  you might need a little bit of medication,  

اما ممکن است فقط به کمی استراحت نیاز داشته باشید. یا ممکن است به مقدار کمی دارو

or something like that. So I think your only  option to understand what's happening is to go  

یا چیزی شبیه به آن نیاز داشته باشید. بنابراین فکر می‌کنم تنها گزینه شما برای درک آنچه اتفاق می‌افتد این است که بروید

and see the doctor. Otherwise, you're just going  to drive yourself and myself mad. Is it this? Is  

و به پزشک مراجعه کنید. در غیر این صورت، شما فقط خودتان و خودم را دیوانه خواهید کرد. آیا این است؟ آیا

it that? Looking up Google, you know, it's no  way to... to self medicate. Okay, so your only  

همین است؟ می‌دانید که با جستجوی Google، راهی برای... خوددرمانی نیست. بسیار خوب، پس تنها

option is to go make an appointment with the  doctor. It'd be fine. Everything would be okay.

گزینه شما این است که با پزشک وقت ملاقات بگیرید . خوب میشه همه چیز درست می شد

When you have no alternative, well, you have no  choice but... Okay. So you're wanting to know  

وقتی جایگزینی ندارید، خب، چاره‌ای ندارید جز... باشه. بنابراین می خواهید بدانید

what you do. You've been looking at the window,  and you see somebody behaving a bit strangely.  

چه کار می کنید. به پنجره نگاه کرده‌اید، و می‌بینید که فردی کمی عجیب رفتار می‌کند.

But I think you have no choice but to call the  police. You know, that's, that's not normal.  

اما من فکر می کنم شما چاره ای ندارید جز اینکه با پلیس تماس بگیرید . می دانید، این طبیعی نیست.

That's not natural. Why would somebody be climbing  over the wall when they can knock on the door.  

این طبیعی نیست. چرا وقتی کسی می تواند در را بزند، از دیوار بالا می رود.

So your only option is to call the police.  You have no choice, but to call the police.

بنابراین تنها گزینه شما تماس با پلیس است. شما چاره ای ندارید جز اینکه با پلیس تماس بگیرید.

It might be in your interests to... Well, when can  we use this when we're giving advice to somebody,  

ممکن است به نفع شما باشد که... خوب، چه زمانی می‌توانیم وقتی به کسی مشاوره می‌دهیم از این استفاده کنیم،

it might be in your interest to do a pre-course  before you start the new course. It seems to me  

ممکن است به نفع شما باشد که قبل از شروع دوره جدید، یک دوره مقدماتی انجام دهید. به نظر من

to be a lot involved. So if you spend a couple  of weeks doing a little bit of pre-study,  

خیلی درگیر است. بنابراین، اگر چند هفته را صرف انجام کمی پیش مطالعه کنید،

it might make things a little bit more interesting  or a little... a little bit easier for you.  

ممکن است کارها را کمی جالب‌تر یا کمی... کمی برای شما آسان‌تر کند.

It might be in your interest to let them know  that you want this job. You know, there's a  

ممکن است به نفع شما باشد که به آنها اطلاع دهید که این شغل را می خواهید. می دانید، یک

vacancy in your department, and you're wanting  to know whether they will offer it to you. But  

جای خالی در بخش شما وجود دارد، و می خواهید بدانید که آیا آنها آن را به شما پیشنهاد خواهند کرد یا خیر. اما

if you don't let them know that you're interested,  how are they supposed to know. So it might be in  

اگر به آنها اجازه ندهید بدانند که شما علاقه مند هستید، آنها چگونه باید بدانند. بنابراین ممکن است به

your interests, it might be to your advantage  to let them know that you would really like to  

نفع شما باشد، ممکن است به نفع شما باشد که به آنها اطلاع دهید که واقعاً دوست دارید

be considered for that particular position. Okay.  So when you say it might be in your interests to  

برای آن موقعیت خاص در نظر گرفته شوید. باشه. بنابراین وقتی می گویید ممکن است به نفع شما باشد که

there's an advantage, there's a definite advantage  for you. And letting somebody know that, Yeah, you  

مزیتی وجود داشته باشد، یک مزیت قطعی برای شما وجود دارد. و اجازه دادن به کسی که بداند، بله، شما

really would like to be considered. So it might be  in your interests to do this. It might be in your  

واقعاً دوست دارید در نظر گرفته شوید. بنابراین ممکن است انجام این کار به نفع شما باشد. ممکن است به

interest to take a few days off. Why don't you  relax a little bit? You've been working very hard  

نفع شما باشد که چند روز مرخصی بگیرید. چرا کمی آرام نمی گیرید؟ شما اخیراً خیلی سخت کار کرده اید

recently. That work you did it over the winter was  really, really difficult. So you know, take a few  

. کاری که در زمستان انجام دادید واقعاً بسیار دشوار بود. بنابراین می دانید، چند

days off, take a break, and you feel a lot better.  So it might be in your interest just to chill out.

روز مرخصی بگیرید، استراحت کنید و احساس بسیار بهتری خواهید داشت. بنابراین ممکن است فقط به نفع شما باشد که آرام باشید.

You might want to call him. You might want  to do something else. So say when you give  

شاید بخواهید با او تماس بگیرید. ممکن است بخواهید کار دیگری انجام دهید. بنابراین بگویید وقتی

advice you might want to it means you think  that the person might like to do... take a  

توصیه ای می کنید که ممکن است بخواهید، به این معنی است که فکر می کنید آن شخص ممکن است دوست داشته باشد ...

certain action. You might want to call him  and tell him you're going to be late. I think  

اقدام خاصی انجام دهد. ممکن است بخواهید با او تماس بگیرید و به او بگویید که دیر می‌آیید. فکر می کنم

the traffic is really really heavy. So if you if  you don't call him, he might leave. So you know,  

ترافیک واقعاً سنگین است. بنابراین اگر با او تماس نگیرید، ممکن است او را ترک کند. بنابراین می دانید،

you don't want him to leave before you get there.  So you might want to call him. You might want to  

نمی خواهید که قبل از رسیدن به آنجا، او را ترک کند. پس شاید بخواهید با او تماس بگیرید. ممکن است بخواهید

call on the... to the supermarket on the way home  and pick up a few pieces of food because there's  

به سوپرمارکت در راه خانه  تماس بگیرید و چند تکه غذا بردارید زیرا

nothing really in the fridge. And if we're going  to stay in tonight, then we'll need to eat. So  

واقعاً چیزی در یخچال نیست. و اگر قرار است امشب در آنجا بمانیم، باید غذا بخوریم. بنابراین

we need to cook something. So you might want to  call into the supermarket. Okay, yeah, good. What  

باید چیزی بپزیم. بنابراین ممکن است بخواهید با سوپرمارکت تماس بگیرید. باشه آره خوبه چه چیزی

will I get? So they give you the list and you  to call in to the supermarket on the way home.

دریافت خواهم کرد؟ بنابراین آنها لیست را به شما می دهند و شما در راه خانه به سوپرمارکت زنگ بزنید.

You might want to consider taking a holiday in  July. That new project is going to start in August  

ممکن است بخواهید در ژوئیه تعطیلات را در نظر بگیرید . آن پروژه جدید قرار است در اوت   شروع شود

and you won't have any time to take holidays then.  So you might want to consider taking your annual  

و شما دیگر زمانی برای تعطیلات نخواهید داشت. بنابراین ممکن است بخواهید تعطیلات سالانه   خود را

holidays in July. And that way you'll be really  refreshed when it comes down to this new project,  

در ماه جولای در نظر بگیرید. و به این ترتیب وقتی نوبت به این پروژه جدید می‌رسد،

this new assignment that you're going to have.  You might want to consider taking an extra year  

این تکلیف جدیدی که قرار است داشته باشید، واقعاً  سرحال می‌شوید. ممکن است بخواهید یک سال اضافی

and... in university. This is really getting on  top of you. You've failed a couple of exams. And  

و... را در دانشگاه بگذرانید. این واقعاً سر شماست. شما در یکی دو امتحان مردود شده اید. و

you might want to consider repeating year  two or year three, just so you get really  

ممکن است بخواهید تکرار سال دو یا سال سوم را در نظر بگیرید، فقط برای اینکه واقعاً

on top of it. And you're not putting yourself  under undue pressure to complete the course,  

در بالای آن باشید. و شما خودتان را تحت فشار بی مورد برای تکمیل دوره قرار نمی دهید،

in the four years, four or five years,  it doesn't really make any difference.  

در چهار سال، چهار یا پنج سال، واقعاً هیچ تفاوتی نمی کند.

So you might want to consider doing this.  Or you might want to consider doing that.

بنابراین ممکن است بخواهید این کار را انجام دهید. یا ممکن است بخواهید این کار را انجام دهید.

Make sure you do or make sure you don't. Make sure  you turn off the lights when you leave the house.  

مطمئن شوید که انجام می دهید یا مطمئن شوید که انجام نمی دهید. مطمئن شوید که هنگام خروج از خانه، چراغ‌ها را خاموش کرده‌اید.

Make sure you don't leave on the  lights before you leave the house.  

مطمئن شوید که قبل از خروج از خانه، چراغ‌ها را روشن نکنید.

Make sure you let the dog out in the morning.  Make sure you don't leave the dog in the house  

مطمئن شوید که سگ را صبح بیرون می دهید. مطمئن شوید که سگ را در

all day without taking him for a walk. So, bit of  advice. Make sure you feed the goldfish only but  

تمام طول روز بدون پیاده‌روی در خانه رها نکنید. بنابراین، اندکی توصیه. مطمئن شوید که فقط

only once a week. Make sure you don't forget  to feed the goldfish while I'm away. Okay,  

یک بار در هفته به ماهی قرمز غذا می دهید. مطمئن شوید که فراموش نکنید تا زمانی که من دور هستم به ماهی قرمز غذا بدهید. بسیار خوب،

so to make sure you do and make sure you don't,  it's the same meaning but just in a slightly  

بنابراین برای اطمینان از انجام دادن و مطمئن شدن از انجام این کار، معنای یکسانی دارد، اما فقط به

different way one in the positive one in the  negative giving somebody advice. Make sure you  

روشی کمی متفاوت یکی از جنبه مثبت در منفی به کسی توصیه می‌کند. مطمئن شوید که

take those tablets. It says in the packet two a  day with meals. Make sure you don't take too many,  

آن قرص‌ها را مصرف می‌کنید. در بسته نوشته شده است دو روز در روز همراه با غذا. مطمئن شوید که خیلی زیاد مصرف نکنید،

or make sure you don't forget to take them  again, the same instruction, the same advice.

یا مطمئن شوید که فراموش نکنید آنها را دوباره مصرف کنید، همان دستورالعمل، همان توصیه.

Something is worth a try. But we use this  expression about advice. When... well,  

چیزی ارزش امتحان کردن را دارد. اما ما از این عبارت درباره توصیه استفاده می‌کنیم. وقتی... خب،

what harm can it do? So it's worth a try. It might  not work, it might not succeed. But you know what?  

چه آسیبی می تواند داشته باشد؟ پس ارزش امتحان کردن را دارد. ممکن است کار نکند، ممکن است موفق نشود. اما میدونی چیه؟

If you don't try, you won't know. So anything and  everything is worth a try. Do you think they still  

اگر تلاش نکنید، نمی دانید. بنابراین هر چیزی و هر چیزی ارزش امتحان کردن را دارد. آیا فکر می‌کنید آنها هنوز

have some of those jackets that I was looking at  it? I looked at one last week. Sure go in and see,  

برخی از آن ژاکت‌هایی را دارند که من به آن‌ها نگاه می‌کردم؟ هفته پیش یکی را نگاه کردم. حتماً وارد شوید و ببینید،

it's worth a try. But why don't you check it  on the internet first of all. You might see  

ارزش امتحان کردن را دارد. اما چرا اول از همه آن را در اینترنت بررسی نمی‌کنید. ممکن است

it. Or they might tell you, it's sold out. So  it's worth a try. So when you want something,  

آن را ببینید. یا ممکن است به شما بگویند، تمام شده است. بنابراین ارزش امتحان کردن را دارد. بنابراین وقتی چیزی را می‌خواهید،

and you're not quite sure what the advice you  can give somebody, Yeah, it's worth a try. If you  

و کاملاً مطمئن نیستید که چه توصیه‌ای می‌توانید به کسی بدهید، بله، ارزش امتحان کردن را دارد. اگر

don't succeed, what have you lost? If you don't  try, you'll never never know. It's worth a try.

موفق نشوید، چه چیزی را از دست داده اید؟ اگر تلاش نکنید، هرگز نخواهید فهمید. ارزش تلاش را دارد.

It might be a good idea to... Well, it might be  a good idea to think about it before you do it.  

ممکن است ایده خوبی باشد که... خب، ممکن است ایده خوبی باشد که قبل از انجام آن به آن فکر کنید.

Okay, so sit back, remember the last time you...  you did something without really thinking about  

خوب، پس بنشینید، آخرین باری را به یاد بیاورید که... کاری را بدون اینکه واقعاً به آن فکر کنید انجام دادید

it, and you made a big mistake. So it might be  a good idea to think this over before you... you  

، و اشتباه بزرگی مرتکب شدید. بنابراین ممکن است ایده خوبی باشد که قبل از

apply. You've got a few days left, I don't think  the closing date for applications is until next  

درخواست فکر کنید. چند روز دیگر فرصت دارید، فکر نمی‌کنم تاریخ پایان درخواست‌ها تا هفته آینده باشد

week. So don't rush into it and do it immediately.  It might be good idea, maybe to talk to your  

. بنابراین عجله نکنید و بلافاصله آن را انجام دهید. شاید ایده خوبی باشد، شاید با استاد خود صحبت کنید

professor, to talk to your teacher. So it would  be a good idea to check things out. It would be a  

، با معلم خود صحبت کنید. بنابراین بهتر است موارد را بررسی کنید. این

good idea to do a little bit of investigation. It  would be good idea to do a little bit of research.  

ایده خوبی است که کمی تحقیق کنید. بهتر است کمی تحقیق کنید.

Check it out, see what other people think. It  might be a good idea to check out the reviews on  

آن را بررسی کنید، ببینید دیگران چه فکر می کنند. شاید ایده خوبی باشد که نظرات را در اینترنت بررسی کنید

the Internet. It might be a good idea to check out  whether this place is as good as they say it is,  

. شاید ایده خوبی باشد که بررسی کنید آیا این مکان به همان خوبی که می‌گویند خوب است

as good as the advertisement. So it looks  wonderful in the pictures, but you know  

یا خیر. بنابراین در تصاویر فوق‌العاده به نظر می‌رسد، اما می‌دانید که

what pictures can do? They can airbrush them. So  why don't we check it out online? See what the  

عکس‌ها چه کاری می‌توانند انجام دهند؟ آنها می توانند آنها را ایربراش کنند. پس چرا آن را به صورت آنلاین بررسی نمی کنیم؟

reviews are like before we book the hotel, before  we book the holiday because we don't want to get  

قبل از رزرو هتل، قبل از اینکه تعطیلات را رزرو کنیم،   نظرات را ببینید، زیرا نمی‌خواهیم به

there and find out it's not what we had expected.  Okay, so it might be a good idea to do something.

آنجا برویم و بفهمیم که آن چیزی نیست که انتظارش را داشتیم. خوب، پس ممکن است ایده خوبی باشد که کاری انجام دهید.

And then finally, just simply how about. That's  a great way to start a bit of advice. How about  

و سپس در نهایت، به سادگی چگونه در مورد. این یک راه عالی برای شروع کمی مشاوره است.

going out for a meal tonight? How about going  away for a few days? Just the two of us, the  

امشب برای صرف غذا بیرون رفتن چطور؟ برای چند روز رفتن چطور؟ فقط ما دو نفر،

kids are away. How about getting those bicycles  out of the garage, cleaning them off and going  

بچه ها دور هستیم. در مورد بیرون آوردن آن دوچرخه‌ها از گاراژ، تمیز کردن آن‌ها و رفتن

for a cycle? How about joining the gym? We keep  promising we're going to do. So whatever it is,  

به دوچرخه‌سواری چطور؟ در مورد پیوستن به ورزشگاه چطور؟ ما همچنان قول می دهیم که انجام خواهیم داد. بنابراین هر چه که باشد،

we can give advice by just simply saying How  about? Okay. And it introduces you to everything  

ما می‌توانیم فقط با گفتن «چطور» توصیه کنیم ؟ باشه. و شما را با همه چیز آشنا می‌کند

very, very open. Very gentle. Very easy. Very  informal way for you to offer advice to somebody.  

بسیار بسیار باز. خیلی ملایم بسیار آسان. روشی بسیار غیررسمی برای ارائه مشاوره به کسی.

How about improving your English? Why don't you  join one of those courses? How about joining a  

در مورد بهبود زبان انگلیسی خود چطور؟ چرا به یکی از آن دوره‌ها نمی‌پیوندید؟ در مورد پیوستن به یک

book club? Yeah, we can... we love reading,  and it'd be nice idea good way to meet some  

باشگاه کتاب چطور؟ بله، می‌توانیم... ما عاشق خواندن هستیم، و این ایده خوبی است که با

new neighbours, some new friends. It might be  interesting to see a few new faces. How about?

همسایه‌های جدید، دوستان جدید آشنا شویم. شاید دیدن چند چهره جدید جالب باشد. چطور؟

Okay, so all interesting ways in which you can  give some nice advice, whole hearted advice,  

بسیار خوب، بنابراین همه راه‌های جالبی هستند که از طریق آنها می‌توانید توصیه‌های خوب، توصیه‌های صمیمانه،

friendly advice, personal advice to somebody  that you know and hold dear to your heart.

توصیه‌های دوستانه، توصیه‌های شخصی به کسی که می‌شناسید و برای قلبتان عزیز هستید ارائه دهید.

So let me give them to you again.  Isn't it about time you did something?  

پس بگذارید دوباره آنها را به شما بدهم. آیا وقت آن نرسیده که کاری انجام دهید؟ آیا به

Have you thought about the possibility of going  away? The sooner you do it, the better it will be.  

احتمال رفتن فکر کرده اید ؟ هر چه زودتر این کار را انجام دهید، بهتر خواهد بود.

You might as well because it looks as if  there's no other alternative. You might as well.  

شما نیز ممکن است زیرا به نظر می رسد که گزینه دیگری وجود ندارد. شما نیز ممکن است.

Your only option is to put your hands up and admit  to it, you made a mistake. Your only option is...  

تنها گزینه شما این است که دستان خود را بالا ببرید و به آن اعتراف کنید، اشتباه کردید. تنها گزینه شما این است...

You have no choice but to go with it.  

چاره ای ندارید جز اینکه با آن بروید. انجام این کار

It might be in your interests, or indeed it  might be in your best interests to do this.  

ممکن است به نفع شما باشد، یا در واقع ممکن است به نفع شما باشد.

You might want to consider reapplying. You might  want to consider doing your driving test sooner  

شاید بخواهید درخواست مجدد را در نظر بگیرید. ممکن است بخواهید امتحان رانندگی خود را زودتر انجام دهید

rather than later. You might want to make  sure you do or make sure you don't. Make  

. ممکن است بخواهید مطمئن شوید که انجام می‌دهید یا مطمئن شوید که انجام نمی‌دهید.

sure you switch off the lights. Make sure  you don't forget to switch off the lights.  

مطمئن شوید که چراغ‌ها را خاموش کرده‌اید. مطمئن شوید که فراموش نکنید چراغ‌ها را خاموش کنید.

The sooner you start, the better. The sooner  you do something, the better you will feel.  

هر چه زودتر شروع کنید بهتر است. هر چه زودتر کاری را انجام دهید، احساس بهتری خواهید داشت.

It's worth a try. Now, everything is worth  a try. Who knows you might be successful,  

ارزش تلاش را دارد. اکنون، همه چیز ارزش امتحان کردن را دارد. کسی که می‌داند ممکن است موفق باشید،

it's worth a try. It might be... it might  be a good idea to reconsider. It might be  

ارزش امتحان کردن را دارد. ممکن است... شاید ایده خوبی باشد که تجدید نظر کنید. شاید

a good idea to think carefully. It might  be a good idea to do some research. It  

ایده خوبی باشد که با دقت فکر کنید. ممکن است ایده خوبی باشد که کمی تحقیق کنید.

might be a good idea to... And then finally,  just simply How about? How about this? How  

شاید ایده خوبی باشد که... و در نهایت، به سادگی چطور؟ در مورد این چطور؟

about this? Or that? How about going here?  How about going there? Okay, so how about?

در مورد این چطور ؟ یا آن؟ اینجا رفتن چطور؟ در مورد رفتن به آنجا چطور؟ خوب، پس چطور؟

So all ways of using expressions to give  advice. So this is all about English speaking  

بنابراین، همه راه‌های استفاده از عبارات برای ارائه مشاوره. بنابراین همه چیز در مورد انگلیسی صحبت کردن است

all about useful ways that you can offer advice  to friend or family or whoever it might be. Okay,  

همه چیز در مورد روش‌های مفیدی است که می‌توانید به دوستان یا خانواده یا هر کسی که ممکن است توصیه کنید. خوب،

so, as I said before, and then  all the other classes we've had,  

پس، همانطور که قبلاً گفتم، و سپس همه کلاس‌های دیگری که داشتیم،

practise a few of them. Try and use a few  of them today tomorrow with your friends.  

تعدادی از آنها را تمرین کنید. امروز فردا با دوستانتان از چند مورد از آنها استفاده کنید.

You don't have to remember them all. Some of  them can be a little bit confusing at first,  

لازم نیست همه آنها را به خاطر بسپارید. برخی از آنها در ابتدا ممکن است کمی گیج کننده باشند،

but just keep practising. And anytime you're  asked for advice, try and use one or two of them.

اما فقط به تمرین ادامه دهید. و هر زمان که از شما راهنمایی خواسته شد، سعی کنید از یکی دو مورد از آنها استفاده کنید.

And if you have any problems, well, then you can  contact me at www.englishlessonviaskype.com. If  

و اگر مشکلی دارید، خوب، می‌توانید با من در www.englishlessonviaskype.com تماس بگیرید. اگر به

you need some more examples, I'll gladly  give them to you. If you have some ideas  

نمونه‌های بیشتری نیاز دارید، با کمال میل آن‌ها را در اختیار شما قرار می‌دهم. اگر ایده‌ای

or something that you want me to include in  future advanced classes, then let me know.

یا چیزی دارید که می‌خواهید در کلاس‌های پیشرفته آینده لحاظ کنم، به من اطلاع دهید.

As always, I really appreciate your  listening. I really appreciate your watching,  

مثل همیشه، من واقعاً از گوش دادن شما سپاسگزارم. من واقعاً از تماشای شما سپاسگزارم،

and I really really would appreciate it  if you can like us and we can get to do  

و واقعاً قدردان خواهم بود اگر بتوانید ما را دوست داشته باشید و ما بتوانیم

more and more of these classes for  you. As always. Join me again soon.

بیشتر و بیشتر از این کلاس ها را برای شما انجام دهیم. مثل همیشه. به زودی دوباره به من بپیوندید.