Let's Learn English! Topic: Describing Things You Buy! ⛽⌚💎 (Lesson Only)

Well hello and welcome to this English lesson about describing

خوب سلام و به این درس انگلیسی در مورد توصیف

things you buy. You can't really go through life without

چیزهایی که می خرید خوش آمدید. شما واقعاً نمی توانید بدون

buying things. So there's probably things that you've

خریدن چیزهایی از زندگی عبور کنید. بنابراین احتمالاً چیزهایی وجود دارد که شما

bought that you already own. Or things that you want to buy or

خریداری کرده اید و قبلاً آنها را دارید. یا چیزهایی که می خواهید بخرید یا می

are going to buy. And it's nice to be able to describe those

خواهید بخرید. و خوب است که بتوانیم آن چیزها را توصیف کنیم

things. There's a variety of words in English that we use to

. کلمات مختلفی در انگلیسی وجود دارد که ما از آنها برای

describe the things we buy. Um sometimes used to express what

توصیف چیزهایی که می خریم استفاده می کنیم. اوم گاهی اوقات برای بیان آنچه

we think about it. Before we buy it the reason we want to

در مورد آن فکر می کنیم استفاده می شود. قبل از اینکه آن را بخریم دلیلی است که می خواهیم

buy it or to describe it after we bought it. Some of these

آن را بخریم یا بعد از خرید آن را توصیف کنیم. برخی از این

words will be very positive. Some will be a little bit

کلمات بسیار مثبت خواهد بود. برخی از آنها کمی منفی خواهند بود

negative. But once again welcome to this English lesson

. اما یک بار دیگر به این درس انگلیسی خوش آمدید،

where we're going to learn to describe the things that we've

جایی که می‌خواهیم یاد بگیریم چیزهایی را که

bought or the things that we're going to buy. Premium. So when

خریده‌ایم یا چیزهایی را که می‌خریم توصیف کنیم. حق بیمه. بنابراین وقتی

I buy gas I buy regular gas. So if you look here there are

بنزین می خرم گاز معمولی می خرم. بنابراین اگر به اینجا نگاه کنید

three different types of gas. There's regular and there's and

سه نوع مختلف گاز وجود دارد. به طور منظم وجود دارد و وجود دارد و

there's premium. Premium is a word we use to describe

حق بیمه وجود دارد. Premium کلمه ای است که ما برای توصیف

something that we buy that's of very high quality. If you buy

چیزی که می خریم با کیفیت بسیار بالا استفاده می کنیم. اگر

cheese you can buy buy premium cheese. It's the best cheese.

پنیر می‌خرید، می‌توانید پنیر درجه یک بخرید . این بهترین پنیر است.

Maybe it's been aged for three years instead of one year. When

شاید به جای یک سال، سه سال پیر شده باشد. وقتی

you buy gas in Canada you can buy premium. There's other

در کانادا بنزین می‌خرید، می‌توانید حق بیمه بخرید.

words too. When you buy gas you can buy plus and super and

کلمات دیگری هم هست هنگام خرید بنزین می توانید پلاس و سوپر و

super plus. We have a lot of different words. Um Bob

سوپر پلاس بخرید. ما کلمات متفاوت زیادی داریم. ام باب

generally buys regular because he just drives normal vans. I

عموماً معمولی خرید می کند زیرا فقط ون های معمولی را رانندگی می کند. من

don't drive a sports car. Um and by the way the prices there

ماشین اسپرت نمی‌رانم. اوم و به هر حال قیمت های آنجا با

are not the Canadian prices. Unless you put a one in front.

قیمت های کانادا نیست. مگر اینکه یکی جلوش قرار بدی

Like a dollar fifty-four a litre would be right. I think

مثل یک دلار در لیتر پنجاه و چهار درست است. من فکر می کنم

this might be American pricing. I'm not sure. But premium. A

این ممکن است قیمت آمریکایی باشد. مطمئن نیستم. اما حق بیمه.

way to describe something that is very high quality. Which is

راهی برای توصیف چیزی که کیفیت بسیار بالایی دارد. که

the next word. When you buy something that's high quality

کلمه بعدی است. وقتی چیزی با کیفیت می‌خرید،

it's made really well. They view Used the best materials

واقعاً خوب ساخته شده است. آنها وقتی آن را ساخته اند از بهترین مواد استفاده می کنند

when they've made it. And they've really made sure when

. و آنها واقعاً مطمئن شده اند که وقتی

they make it that they take their time and do it properly.

آن را درست می کنند، وقت خود را صرف کرده و آن را به درستی انجام دهند.

If you've ever bought in a high quality belt it lasts for

اگر تا به حال تسمه ای با کیفیت بالا خریداری کرده باشید،

years. When you buy a high quality belt the buckle on the

سال ها دوام می آورد. هنگام خرید یک کمربند با کیفیت بالا، سگک روی

belt is very very well made. When you buy a high quality

کمربند بسیار بسیار خوب ساخته شده است. وقتی

belt they use the best materials. The best leather or

کمربند باکیفیت می‌خرید، از بهترین مواد استفاده می‌کنند. بهترین چرم یا

any other material that they're using. So high quality means

هر ماده دیگری که استفاده می کنند. بنابراین کیفیت بالا به معنای

the best material and they were very careful and worked

بهترین مواد است و آنها بسیار مراقب بودند و با

cautiously no not cautiously. They worked carefully and with

احتیاط کار می کردند نه نه با احتیاط. آن ها هنگام چیدن آن با دقت و با دقت زیادی کار می کردند

a lot of care when they put it together. Which is the opposite

. که برعکس

of low quality. I'm sure you've bought something before that's

کیفیت پایین است. مطمئنم قبلا چیزی خریده اید که

low quality. If you buy low quality jewelry sometimes it

کیفیت پایینی داشته باشد. اگر جواهرات بی کیفیت بخرید، گاهی اوقات به

breaks really easily. Sometimes the clasp on the necklace will

راحتی می شکنند. گاهی اوقات قلاب گردنبند از

stop working. The clasp is where it connects together on

کار می افتد. گیره محل اتصال آن در

the back. If you buy a low quality belt sometimes the

پشت است. اگر کمربند بی کیفیتی بخرید، گاهی

buckle breaks or maybe some of the thread starts to come out.

سگک آن می شکند یا شاید مقداری از نخ شروع به بیرون آمدن کند.

So high quality well made good materials. Low quality. Just

بنابراین با کیفیت بالا مواد خوب ساخته شده است . کیفیت پایین. فقط

not made well at all and very low quality materials as well.

اصلا خوب ساخته نشده و همچنین مواد بسیار کم کیفیت.

We also use the phrase well made. In Canada it's well known

ما همچنین از عبارت well made استفاده می کنیم. در کانادا به خوبی شناخته شده است

that Japanese cars are well made. A lot of the cars in

که خودروهای ژاپنی به خوبی ساخته می شوند. بسیاری از خودروها در

Canada that are imports. The cars that come from other

کانادا وارداتی هستند. خودروهایی که از کشورهای دیگر می آیند

countries are very well made. American cars are well made as

بسیار خوش ساخت هستند. خودروهای آمریکایی نیز به خوبی ساخته شده اند

well. But there was a time when people really like to buy Honda

. اما زمانی بود که مردم واقعاً دوست داشتند ماشین‌های هوندا بخرند،

cars in particular they still do by the way. Or Toyota cars

به‌خصوص که هنوز هم خرید می‌کنند . یا ماشین های تویوتا

because they're very well made. At the factory the people who

چون خیلی خوب ساخته شده اند. در کارخانه افرادی که در

are building the car have very high standards. They always do

حال ساخت خودرو هستند استانداردهای بسیار بالایی دارند. آنها همیشه

a good job when they're building the car. And so when

هنگام ساخت ماشین کار خوبی انجام می دهند. و بنابراین هنگامی که

the car is finished it's considered to be well made.

ماشین تمام شد به خوبی ساخته شده است.

When people buy a car like that it lasts a very long time and

وقتی مردم چنین خودرویی را می خرند، مدت زمان زیادی دوام می آورد و

doesn't need to be fixed very often. So a well made car is

نیازی به تعمیر زیاد ندارد . بنابراین یک ماشین خوش ساخت

just put together with care. When the people are building it

فقط با احتیاط کنار هم قرار می گیرد. وقتی مردم آن را

at the factory they do a really good job and they always use

در کارخانه می‌سازند، واقعاً کارشان را خوب انجام می‌دهند و همیشه

parts when they build a car that are well as well. Poorly

هنگام ساخت خودرو از قطعاتی استفاده می‌کنند که خوب هم هستند. بد

made. So I apologize to anyone who is from America. This is an

ساخته شده بنابراین من از هر کسی که اهل آمریکا است عذرخواهی می کنم. این یک

American car. This is a poorly made car or was known to be

ماشین آمریکایی است. این یک ماشین ضعیف است یا شناخته شده بود که

poorly made. It had some design flaws. One of the problems with

ضعیف ساخته شده است. ایراداتی در طراحی داشت یکی از مشکلات

this car is that it very easily if it got in an accident bad

این خودرو این است که خیلی راحت اگر تصادف کند

things could happen. It wasn't very well made. So we would say

ممکن است اتفاقات بدی بیفتد. خیلی خوب ساخته نشده بود بنابراین ما می گوییم

it was poorly made. I believe this is a pinto but I'm not

ضعیف ساخته شده است. من معتقدم که این یک پینتو است اما

100% sure. So a poorly made car the design itself is bad.

100٪ مطمئن نیستم. بنابراین یک ماشین ضعیف طراحی خود بد است.

Perhaps the way it was put together is bad and the

شاید نحوه چیدمان آن بد باشد و

materials that were used were bad as well. Poorly made. And

موادی که استفاده شده نیز بد بوده است. بد ساخته شده و

then sometimes we just in English say something is junk.

گاهی اوقات ما فقط به انگلیسی می گوییم چیزی آشغال است.

So junk is usually used to refer to things you don't want

بنابراین معمولاً از آشغال برای اشاره به چیزهایی استفاده می شود که دیگر نمی خواهید

anymore. Um so you throw so trash garbage junk. We use

. اوم پس زباله های آشغال را پرت می کنید . ما از

those words somewhat interchangeably. But we also

این کلمات تا حدودی به جای هم استفاده می کنیم. اما

some Sometimes we'll just say oh I bought a new purse and the

گاهی اوقات فقط می گوییم اوه من یک کیف جدید خریدم و بند آن در حال

strap is already getting frayed. You see how it's

فرسوده شدن است. میبینی چجوری داره

getting frayed. Someone might say ah it's just junk or they

خراب میشه ممکن است کسی بگوید آه این فقط آشغال است یا

might say it's a piece of junk. So it's another way to describe

ممکن است بگوید این یک تکه آشغال است. بنابراین این روش دیگری برای توصیف

something that's poorly made. You might just call it junk. Or

چیزی است که ضعیف ساخته شده است. ممکن است فقط آن را آشغال بنامید. یا

you might call it a piece of junk. I in the past have bought

ممکن است آن را یک تکه آشغال بنامید. من در گذشته

many things where I'm like ah this bike is just junk. Or I

چیزهای زیادی خریده ام که در آن من فکر می کنم آه این دوچرخه فقط آشغال است. یا من

did have a belt once that was just junk. A piece of junk.

یک بار کمربند داشتم که فقط آشغال بود. یک تکه آشغال.

Work of art. So art is something beautiful that people

اثر هنری. پس هنر چیز زیبایی است که مردم می

make. A painting or a sculpture. A work of art can be

سازند. یک نقاشی یا یک مجسمه. یک اثر هنری می تواند

a painting or sculpture as well. But sometimes you will

یک نقاشی یا مجسمه نیز باشد. اما گاهی اوقات می

want to buy something like an iMac. Uh which is just so well

خواهید چیزی مانند iMac بخرید. اوه که خیلی خوب

designed. And looks so nice that you would say it's a work

طراحی شده و آنقدر زیبا به نظر می رسد که می گویید یک اثر

of art. Have you seen the new iMac? Oh it's a work of art. It

هنری است. آیا آی مک جدید را دیده اید ؟ اوه این یک اثر هنری است. این

means that you like the way it's designed. You like the

بدان معنی است که شما از نحوه طراحی آن خوشتان می آید.

curves and the edges and how it looks and the metal and plastic

منحنی ها و لبه ها و ظاهر آن و فلز و پلاستیکی

that they use to build it. So if you ever buy something

که برای ساخت آن استفاده می کنند را دوست دارید. بنابراین اگر روزی چیزی بخرید

that's just beautiful as well as functional you would maybe

که هم زیبا و هم کاربردی باشد، شاید

describe it as a work of art. Flawless. So flawless is often

آن را به عنوان یک اثر هنری توصیف کنید. بی عیب و نقص بنابراین flawless اغلب

used to describe something like a pearl or a diamond but it can

برای توصیف چیزی مانند مروارید یا الماس استفاده می شود، اما می توان از آن

be used to describe many things. It means that it has no

برای توصیف بسیاری از چیزها استفاده کرد. یعنی هیچ

flaws. So there's no imperfections. So a flawless

ایرادی ندارد. بنابراین هیچ نقصی وجود ندارد. بنابراین یک مروارید بی عیب و نقص

pearl. There's no like it's perfect round. It doesn't have

. هیچ شبیه دور کاملی وجود ندارد.

any marks on it. There's no small holes. It's not

هیچ علامتی روی آن نیست هیچ سوراخ کوچکی وجود ندارد

misshapen. It's a perfect sphere. So you would say it's

بد شکل نیست. این یک کره کامل است. بنابراین شما می گویید

flawless. I used a lot of words there. You might have to rewind

بی عیب و نقص است. من در آنجا از کلمات زیادی استفاده کردم . ممکن است مجبور شوید

and listen to that part again. But when something is flawless

آن قسمت را به عقب برگردانید و دوباره گوش کنید. اما وقتی چیزی بی عیب و نقص است به این

it means there's no mistakes. There's no flaws. Um there's no

معنی است که هیچ اشتباهی وجود ندارد. هیچ ایرادی نداره اوم هیچ

blemishes. There's another word for you. And often used to

ایرادی نداره یک کلمه دیگر برای شما وجود دارد. و اغلب برای

describe something like you know if a diamond is cut

توصیف چیزی مانند اینکه می دانید یک الماس کاملاً تراشیده شده است استفاده می شود

perfectly. It's a flawless diamond. Or if you buy a

. این یک الماس بی عیب و نقص است . یا اگر یک

perfectly spherical pearl. You might say that it is flawless.

مروارید کاملا کروی بخرید. شاید بگویید بی عیب و نقص است.

And then we have handcrafted. So handcrafted is used to refer

و پس از آن ما کار دستی انجام دادیم. بنابراین handcrafted برای اشاره

to anything that is made by hand that is made with

به هر چیزی که با دست ساخته می شود و به جای ماشین با دست کسی ساخته می شود استفاده می شود

someone's hands instead of a machine. So when something is

. بنابراین وقتی چیزی

handcrafted someone took the time to make it with their

دست ساز است، شخصی وقت گذاشت تا آن را با دستان خود درست کند

hands. Jen sells bouquets and we call them handcrafted

. جن دسته گل می فروشد و ما به آنها دسته گل های دست ساز می گوییم

bouquets. She puts them together one stem at a time.

. او آنها را در یک زمان یک ساقه کنار هم قرار می دهد.

She doesn't put all the flowers in a machine and a bouquet

او همه گل ها را در دستگاه نمی گذارد و یک دسته گل از

comes out the other end. Every bouquet is handcrafted. So it

آن طرف بیرون می آید. هر دسته گل دست ساز است. بنابراین

also communicates to someone that each one is unique. A

همچنین به کسی اطلاع می دهد که هر یک منحصر به فرد است. یک

machine makes perfect copies when it makes something. But

ماشین وقتی چیزی را می سازد کپی های کاملی می کند . اما

when something is handcrafted each item the person makes

وقتی چیزی دست ساز می شود، هر کالایی که فرد می سازد

usually is a little different than the one before. So it's

معمولاً کمی متفاوت از قبل است. بنابراین

handcrafted. Perfect. So perfect is used to describe

دست ساز است. کامل. بنابراین کامل برای توصیف

again something that has no flaws. Or even that looks

دوباره چیزی که هیچ نقصی ندارد استفاده می شود. یا حتی زیبا به نظر می رسد

beautiful. Often a bride will describe their wedding dress by

. اغلب یک عروس لباس عروسی خود را با

saying it's perfect. Or someone will say did see her dress it

گفتن کامل بودن آن توصیف می کند. یا کسی خواهد گفت که لباس او را دیدم که

was perfect. So it just means something that's really well

عالی بود. بنابراین فقط به معنای چیزی است که واقعاً خوب

made. Something that was made with great care. Um something

ساخته شده است. چیزی که با دقت زیادی ساخته شد. امم چیزی

that's good for the situation as well. So if I bought a bike

که برای شرایط هم خوب است . بنابراین اگر من یک دوچرخه بخرم به این

because I was going on a long bike ride someone could say how

دلیل که یک دوچرخه سواری طولانی می روم، یکی می تواند بگوید

was the bike? And I could say oh it was perfect. It was

دوچرخه چطور بود؟ و می توانم بگویم اوه عالی بود.

exactly the right bike for the trip that I went on. So when

دقیقاً دوچرخه مناسب برای سفری بود که من رفتم. بنابراین وقتی

something's perfect it's just awesome in every way. So

چیزی عالی است، از هر نظر عالی است. بنابراین

there's three words I'm going to teach together here,

سه کلمه وجود دارد که من در اینجا با هم آموزش خواهم داد،

inferior, superior and extraordinary. And I'm going to

پست تر، برتر و فوق العاده. و من می خواهم از

use my the three kinds of ice cream we buy. You'll notice

سه نوع بستنی که می خریم استفاده کنم. متوجه خواهید شد که

there's French on some of these. Because in Canada

روی برخی از این موارد فرانسوی وجود دارد. زیرا در کانادا

sometimes both languages or both languages are always on

گاهی اوقات هر دو زبان یا هر دو زبان همیشه روی

everything. But when I buy this brand of ice cream hopefully

همه چیز هستند. اما وقتی من این مارک بستنی را می خرم امیدوارم

the company that makes it doesn't doesn't watch this

شرکت سازنده آن این

video. I feel like it's inferior. I'm comparing it to

ویدیو را نبیند. احساس می کنم حقارت است. من دارم با

this kind of ice cream which is better. It's superior. And this

این نوع بستنی مقایسه می کنم که بهتر است. برتر است. و این

kind of ice cream which is extraordinary. So inferior

نوع بستنی که فوق العاده است. پس پست

means low quality. The ingredients aren't the best

یعنی کیفیت پایین. مواد تشکیل دهنده بهترین

ingredients. It in fact this ice cream has fewer

مواد نیستند. در واقع این بستنی مواد کمتری دارد

ingredients. The extraordinary. Um it just has cream and sugar

. فوق العاده. اوم فقط خامه و شکر

and a couple other things in it. But this one has a lot of

و چند چیز دیگر در آن است. اما این یکی مواد زیادی دارد

ingredients. It tastes okay. It's not amazing. Um in English

. طعمش خوبه این شگفت انگیز نیست. اوم، در انگلیسی،

we might say it hits the spot like if it's a hot day and you

ممکن است بگوییم که مثل اینکه یک روز گرم است و شما

want ice cream. I will eat this kind with some chocolate sauce

بستنی می‌خواهید، اتفاق می‌افتد. من این نوع را با مقداری سس شکلات می خورم

on it. But it's not as good as the other two. It's an inferior

. اما به خوبی دو تای دیگر نیست. این یک

product. This is a superior product to this definitely.

محصول ضعیف است. این قطعاً یک محصول برتر از این است.

This is really good ice cream. In fact yesterday at the market

این واقعا بستنی خوبی است. در واقع دیروز در بازار

there's a shop an ice cream shop that sells this ice cream

یک مغازه بستنی فروشی وجود دارد که این بستنی را می فروشد

and I had two scoops of mint chocolate chip. It was tasty.

و من دو پیمانه چیپس شکلات نعناع داشتم. خوشمزه بود.

This ice cream though amazing. It's the best ice cream that I

این بستنی اگرچه شگفت انگیز است. این بهترین بستنی است که

can buy. Um it's also a little bit expensive. But it is made

می توانم بخرم. اوم آن هم کمی گران است. اما

with the best ingredients. It's made with high quality cream.

با بهترین مواد تشکیل شده است. با کرم مرغوب درست شده است.

Um it's made with a recipe from 50 years ago where it's just a

اوم با دستور پخت 50 سال پیش درست شده که فقط یک

simple awesome ice cream. So three different words inferior

بستنی ساده و عالی است. بنابراین سه کلمه مختلف پایین تر

not as good superior better and extraordinary like the best.

نه به خوبی خوب برتر بهتر و فوق العاده مانند بهترین.

This is an extraordinary ice cream. You know some in English

این یک بستنی فوق العاده است . می‌دانید که برخی در انگلیسی

we will over pronounce this word we'll say something like

ما این کلمه را بیش از حد تلفظ می‌کنیم و چیزی شبیه

ah it's extraordinary. But the fast way to say it is

آه فوق‌العاده‌ای می‌گوییم. اما روش سریع بیان آن

extraordinary. It's extraordinary. But sometimes

فوق العاده است. فوق العاده است اما گاهی اوقات

just to be fun we will say extraordinary. Maybe just Bob

فقط برای سرگرم شدن می گوییم خارق العاده است. شاید فقط باب

says that. Run of the mill. So when something is run of the

این را می گوید. اجرای آسیاب. بنابراین وقتی چیزی در

mill it's just normal. Maybe you went to a restaurant and

کارخانه اجرا می شود، طبیعی است. شاید به رستوران رفتی و

you had green beans and someone says oh did you have those new

لوبیا سبز خوردی و یکی بگوید اوه آن

green beans? Those new amazing ones. The new variety. You can

لوبیا سبز جدید را داشتی؟ آن شگفت انگیزهای جدید تنوع جدید. شما می توانید

say no it's just a run of the mill green bean. So it just

بگویید نه، این فقط یک سری از لوبیا سبز آسیاب است. بنابراین فقط به این

means you had an ordinary bean. There was nothing special about

معنی است که شما یک لوبیا معمولی داشته اید. هیچ چیز خاصی در مورد

it. Um when we buy strawberries we just buy run of the mill

آن وجود نداشت. اوم وقتی توت فرنگی می خریم، فقط

strawberries. When I buy let me see I'm trying to think of

توت فرنگی آسیاب می خریم. هنگام خرید اجازه دهید ببینم سعی می کنم به

another example. I'll leave it with those. But basically run

مثال دیگری فکر کنم. من آن را با آن ها می گذارم. اما اساسا run

of the mill simply means ordinary. Nothing special about

of the mill به معنای معمولی است. هیچ چیز خاصی در مورد

it. And then we just have the word ordinary. So when you buy

آن نیست. و سپس ما فقط کلمه معمولی را داریم. بنابراین وقتی

a car if you buy you know just a simple four door car with

ماشین می‌خرید، اگر می‌خرید، فقط یک ماشین چهار در ساده را می‌شناسید که

nothing extra. It doesn't have a bigger engine. It doesn't

هیچ چیز اضافی ندارد. موتور بزرگتر نداره

have big 17 inch wheels. Like there are a lot of extra things

چرخ های بزرگ 17 اینچی ندارد. مانند بسیاری از چیزهای اضافی وجود دارد که

you can put on a car. But sometimes you just need an

می توانید روی یک ماشین قرار دهید. اما گاهی اوقات شما فقط به یک

ordinary car. A normal car. An average car. So to me this is

ماشین معمولی نیاز دارید. یه ماشین معمولی یک ماشین متوسط بنابراین برای من این

just an ordinary car right now. It's a little newer than what I

فقط یک ماشین معمولی در حال حاضر است. این کمی جدیدتر از چیزی است که من

would own. But when I go for a walk there's a lot of very

دارم. اما وقتی برای پیاده روی می روم،

ordinary cars on the road. Just simple four door car used to

ماشین های بسیار معمولی زیادی در جاده هستند. فقط یک ماشین چهار در ساده برای

get people where they need to go to get them to work or get

رساندن افراد به جایی که باید بروند تا سر کار یا

them to school. Commonplace. So I just realized this is a

مدرسه بروند استفاده می‌شد. عادی. بنابراین من تازه متوجه شدم که این

lesson where I'm trying to talk about things you buy and nobody

درسی است که در آن سعی می کنم در مورد چیزهایی صحبت کنم که شما می خرید و هیچ کس

buys dandelion. So this is a bad picture but it is good for

قاصدک نمی خرد. بنابراین این تصویر بدی است اما برای

the word commonplace. If someone said do you have

کلمه معمولی خوب است. اگر کسی بگوید

dandelions? That's what this type of flower or it's actually

قاصدک داری؟ این چیزی است که این نوع گل یا در واقع

a weed. If someone said do you have dandelions in Canada? I

یک علف هرز است. اگر کسی بگوید آیا در کانادا قاصدک دارید؟ من

would say oh they're commonplace. This simply means

می گویم اوه آنها عادی هستند. این به سادگی به این معنی است که

they're everywhere. When I look out the window I can see

آنها همه جا هستند. وقتی از پنجره به بیرون نگاه می کنم می توانم

dandelions. When I drive to work I see dandelions. When I

قاصدک ها را ببینم. وقتی به سمت محل کار می روم، قاصدک ها را می بینم. وقتی به سر

get to work the lawn has dandelions and So they are

کار می‌رسم، چمن‌ها قاصدک‌هایی دارند و بنابراین آنها

commonplace. If you were to ask something I'm trying to think

عادی هستند. اگر بخواهید چیزی بپرسید، سعی می کنم به

of something you buy. Oh if someone said are do people eat

چیزی فکر کنم که شما بخرید. اگر کسی بگوید آیا مردم

breakfast cereal in Canada? You would say oh yeah breakfast

در کانادا غلات صبحانه می خورند؟ شما می گویید اوه بله

cereals are commonplace. There's a whole aisle of

غلات صبحانه رایج است. یک راهرو کامل از

breakfast cereal in the grocery store in my grocery store. So

غلات صبحانه در فروشگاه مواد غذایی در فروشگاه مواد غذایی من وجود دارد. بنابراین

when something is commonplace it means it is everywhere.

وقتی چیزی عادی است به این معنی است که همه جا هست.

Grade A. So there's a number of different ways to specify

درجه A. بنابراین روش های مختلفی برای تعیین

quality. Sometimes things are rated grade A sometimes they're

کیفیت وجود دارد. گاهی اوقات به چیزها درجه A درجه بندی می شود گاهی اوقات آنها دارای

graded triple A when you buy things like vegetables you can

درجه سه A هستند وقتی چیزهایی مانند سبزیجات می خرید می توانید

buy grade A vegetables. That means when they harvested the

سبزیجات درجه A بخرید. یعنی زمانی که

vegetables. They took the best vegetables and said these are

سبزیجات را برداشت کردند. بهترین سبزی ها را برداشتند و گفتند این

the best and they put them in one spot. And then there's less

بهترین هاست و یک جا گذاشتند. و سپس

good vegetables that in other spots. So grade A simply means

سبزیجات خوب کمتری نسبت به سایر نقاط وجود دارد. بنابراین درجه A به سادگی به معنای

the best. So in any kind of sorting process we often use

بهترین است. بنابراین در هر نوع فرآیند مرتب سازی، ما اغلب از

this for meat as well. Grade A or triple A grade meat. So

آن برای گوشت نیز استفاده می کنیم. گوشت درجه A یا سه گانه A. خیلی

lackluster. So this is now more negative. When something is

کم رنگ بنابراین این در حال حاضر منفی تر است . وقتی چیزی

lackluster it's it's less than ordinary. Um it there's nothing

کم رنگ است، کمتر از معمولی است. اوم واقعاً هیچ چیز

really that exciting about it. So you might buy a watch and

هیجان انگیزی در آن وجود ندارد. بنابراین ممکن است یک ساعت بخرید و

this watch has a simple black band a simple white face and it

این ساعت یک نوار مشکی ساده و یک صفحه سفید ساده دارد و

tells the time but it doesn't tell you the month. It doesn't

زمان را نشان می دهد اما ماه را به شما نمی گوید.

tell you anything else. It's a very Trying to think of another

چیز دیگری به شما نمی گوید. این بسیار تلاش برای فکر کردن

word for it. Like it's a the base model. There's nothing

کلمه دیگری برای آن است. مثل اینکه مدل پایه است. هیچ چیز

exceptional about it. So we would say it's lackluster. So

استثنایی در مورد آن وجود ندارد. بنابراین ما می گوییم که کم رنگ است. پس

my son bought a watch. I'll show you what watch he bought

پسرم ساعت خرید. من به شما نشان خواهم داد که او چه ساعتی خریده است

in a little bit. And it's kind of fancier. So this would be

. و به نوعی خیال انگیزتر است. بنابراین این

just a plain watch. Um a normal watch. And then not nothing

فقط یک ساعت ساده خواهد بود. یه ساعت معمولی و سپس هیچ چیز

exciting about it. You wouldn't see someone wearing this watch

هیجان انگیزی در مورد آن نیست. شما نمی توانید کسی را ببینید که این ساعت را می پوشد

and then go home and tell someone oh you should have seen

و سپس به خانه می روید و به کسی می گویید اوه باید

my boss's new watch. If your boss this watch, you probably

ساعت جدید رئیس من را می دیدید. اگر رئیس شما این ساعت را داشته باشد، احتمالاً

wouldn't even notice it. Garden variety. So this is another

متوجه آن نمی‌شوید. تنوع باغ. بنابراین این عبارت دیگری است که

phrase we use to describe something that's ordinary or

ما برای توصیف چیزی که معمولی یا

normal. So if you get the flu or if you get COVID if you have

عادی است استفاده می کنیم. بنابراین اگر آنفولانزا گرفتید یا اگر آنفولانزا گرفتید اگر به کووید مبتلا شدید، به

the flu let me back up. If you were sick and someone said oh

من کمک کنید. اگر مریض بودید و کسی گفت اوه

you have the flu. Do you have COVID? You might say no I just

آنفولانزا دارید. آیا کووید دارید؟ ممکن است بگویید نه من فقط

have a garden variety flu. Garden variety means like just

آنفولانزای باغی دارم. تنوع باغی به معنای

the normal flu. Oh do you have pneumonia I just have a garden

آنفولانزای معمولی است. اوه آیا شما ذات الریه دارید من فقط سرماخوردگی باغی دارم

variety cold. So I have the normal cold. So it just refers

. بنابراین من سرماخوردگی معمولی دارم. بنابراین فقط

to something that is ordinary or normal. Was kind of funny

به چیزی عادی یا عادی اشاره دارد. یه جورایی خنده دار بود

because I made this lesson and then last night at market I was

چون این درس رو درست کردم و بعد دیشب تو بازار داشتم

talking to the vendor beside me and he said well you know you

با فروشنده کنارم صحبت میکردم و اون گفت خوب میدونی که پولت رو

get what you pay for and I thought oh I I should go home

میگیری و فکر کردم باید برم خونه

and put that phrase in this lesson. In English when someone

و این عبارت رو تو این درس بزارم . به زبان انگلیسی وقتی کسی

says you get what you pay for. They usually mean that you have

می‌گوید آنچه را که برایش پرداخت می‌کنید، دریافت می‌کنید. آنها معمولاً به این معنی هستند که شما

something that isn't working right. But you bought something

چیزی دارید که درست کار نمی کند . اما شما چیزی

cheap. So if I was to buy a really cheap car and it a day

ارزان خریدید. بنابراین اگر قرار بود یک ماشین واقعا ارزان بخرم و یک روز

later. My brother might say well you get what you pay for.

بعد آن را بخرم. برادر من ممکن است بگوید خوب شما آنچه را که برای آن پرداخت می کنید دریافت می کنید.

If I was to buy cookies and those cookies were half the

اگر بخواهم کلوچه بخرم و آن کلوچه ها نصف

price of all the other cookies in the store and if I took a

قیمت تمام کلوچه های دیگر در فروشگاه بود و اگر

bite and I was like oh this does not taste good. Jen could

گاز می گرفتم و می خواستم که اوه، این طعم خوبی ندارد. جن می تواند

say well you get what you pay for. Basically it's kind of a

بگوید که شما چیزی را که برای آن پول می پردازید دریافت می کنید . اساساً این یک

saying saying well you didn't pay enough for that so why are

ضرب‌المثل است که می‌گوید خوب شما برای آن پول کافی نپرداخته‌اید، پس چرا

you surprised that it broke or doesn't taste good or whatever.

تعجب می‌کنید که شکسته شده یا طعم خوبی ندارد یا هر چیز دیگری.

So you get what you pay for. So we have a couple phrases to

بنابراین آنچه را که برای آن پرداخت می کنید دریافت می کنید. بنابراین ما چند عبارت برای

talk about things that are kind of ordinary. I've gone over a

صحبت در مورد چیزهایی داریم که به نوعی عادی هستند. من قبلاً چند مورد را مرور کرده ام

few already. But one would be plain vanilla. Or even just

. اما یکی از آنها وانیل ساده است. یا حتی فقط

vanilla. Vanilla is a flavour. But we also use it to describe

وانیل. وانیل یک طعم دهنده است. اما ما همچنین از آن برای توصیف

the ordinary version of something. If I bought a new

نسخه معمولی چیزی استفاده می کنیم. اگر یک

minivan there are three different options. The bottom

مینی ون جدید بخرم سه گزینه مختلف وجود دارد.

option the cheapest option. I might just call it plain

گزینه پایین ارزان ترین گزینه. شاید اسمش را بگذارم

vanilla. It doesn't mean the van is white. All it means is

وانیل ساده. این به این معنی نیست که ون سفید است. منظورم این است که

that if I was to buy the $30, 000 van or the $40, 000 van or

اگر بخواهم وانت 30000 دلاری یا ون 40000 دلاری یا ون

the $50, 000 van I would describe the cheapest option as

50000 دلاری بخرم ارزان ترین گزینه را

plain vanilla. It doesn't have any of the extras. It's just

وانیل ساده توصیف می کنم. هیچ یک از موارد اضافی را ندارد. این فقط

the normal version. I bought a new phone there are three

نسخه معمولی است. من یه گوشی جدید خریدم

versions of this phone. A Pixel 7 A, a Pixel 7, and a Pixel 7

این گوشی سه نسخه هست. یک پیکسل 7 A، یک پیکسل 7 و یک پیکسل 7

Pro. I just bought the plain Vanilla Pixel 7 A. I didn't

پرو. من به تازگی Vanilla Pixel 7 A ساده را خریدم.

spend extra money for the Pixel or the Pixel 7 pro. Okay so

پول اضافی برای Pixel یا Pixel 7 pro خرج نکردم. بسیار خوب، پس

it's just another way to describe usually if there's

این فقط راه دیگری برای توصیف است که معمولاً اگر

more than one option the lowest option available to you. Top

بیش از یک گزینه وجود دارد، پایین ترین گزینه در دسترس شماست. درجه یک

notch. So I think I've taught this word before in another

. بنابراین فکر می کنم این کلمه را قبلا در

lesson. When something is top notch it is the best or at

درس دیگری آموزش داده ام. وقتی چیزی درجه یک است، بهترین یا

least one of the best. Um my mother-in-law makes really good

حداقل یکی از بهترین ها است. اوم مادرشوهرم پای خیلی خوبی درست میکنه

pie. It's top notch. That means that when I think about all of

این درجه یک است. این بدان معناست که وقتی به تمام

the different pie I've eaten in my life. Hers is really really

پای های مختلفی که در زندگیم خورده ام فکر می کنم . مال او واقعاً

well made. I really like it. It is top notch. When I talked

خوب ساخته شده است. من واقعا دوستش دارم. درجه یک است. وقتی

about ice cream the ice cream that I described as

در مورد بستنی صحبت کردم، بستنی ای که آن را

extraordinary. I could also say is top notch. Oh that ice cream

فوق العاده توصیف کردم. همچنین می توانم بگویم درجه یک است. آه که بستنی

is top notch. I love it. It is some of the best ice cream.

درجه یک است. عاشقشم. این یکی از بهترین بستنی هاست.

Professional. So sometimes we say professional grade.

حرفه ای. بنابراین گاهی می گوییم درجه حرفه ای.

Sometimes we say it's the professional series. When they

گاهی می گوییم سریال حرفه ای است. وقتی

make certain things they make it they make certain things for

چیزهای خاصی می سازند، چیزهای خاصی را برای

normal people. And then for people who do that as a job. So

افراد عادی درست می کنند. و سپس برای افرادی که این کار را به عنوان شغل انجام می دهند. بنابراین

something like tools. This is a great example. You can go and

چیزی شبیه ابزار. این یک مثال عالی است. می توانید بروید و

buy ordinary tools. But you can also Buy professional grade

ابزار معمولی بخرید. اما می توانید ابزارهای درجه حرفه ای را نیز خریداری کنید

tools. They're more expensive. But they they just last longer.

. آنها گران تر هستند. اما آنها فقط بیشتر دوام می آورند.

They do a better job. So if you and you don't have to be a a

آنها کار بهتری انجام می دهند. بنابراین اگر شما و شما مجبور نیستید

professional to buy professional grade tools. It's

حرفه ای باشید تا ابزارهای درجه حرفه ای بخرید. این

just a way to describe them. So when I buy tools I usually

فقط راهی برای توصیف آنهاست. بنابراین وقتی ابزار می‌خرم، معمولاً

spend a little more money to buy professional grade tools or

مقداری پول بیشتر برای خرید ابزارهای حرفه‌ای یا

professional tools because they last longer on the farm. They

ابزارهای حرفه‌ای خرج می‌کنم، زیرا عمر طولانی‌تری در مزرعه دارند. آنها

work better. Cream of the crop. So cream of the crop is used to

بهتر کار می کنند. کرم محصول. بنابراین کرم از محصول برای

describe the best of anything. It doesn't have to be fruit. It

توصیف بهترین هر چیزی استفاده می شود. لازم نیست میوه باشد.

can be almost anything. But when you buy apples if you buy

تقریباً هر چیزی می تواند باشد. اما وقتی سیب می‌خرید، اگر

the cream of the crop it means you're buying the best apples.

خامه محصول را می‌خرید، به این معنی است که بهترین سیب‌ها را می‌خرید.

No bruises. No blemishes. Um perfectly ripe. The cream of

بدون کبودی بدون لک. امم کاملا رسیده خامه یک

the crop. So if they harvest a hundred apples and ten apples

محصول. پس اگر صد سیب و ده سیب برداشت کنند

are perfect. We would call those ten apples the cream of

کامل است. ما آن ده سیب را کرم

the crop. Best seller. Sometimes you go and you buy a

محصول می نامیم. کتاب پرفروش. گاهی می روی و

book and you buy a bestseller. Sometimes an author is referred

کتابی می خرید و کتابی پرفروش می خرید. گاهی از یک نویسنده

to as a best-selling author. So if you buy a new book and

به عنوان نویسنده پرفروش یاد می شود. بنابراین اگر کتاب جدیدی بخرید و

someone says hey is it a good book? You could say yeah did

کسی بگوید سلام آیا کتاب خوبی است ؟ می توانید بگویید بله آیا می

you know it's a best seller? Um which basically means they sold

دانستید که این یک پرفروش است؟ ام که اساساً به این معنی است که آنها

a lot of copies of that book. Award winning. So in Canada I'm

نسخه های زیادی از آن کتاب را فروختند. برنده جایزه. بنابراین در کانادا من

sure in many other places in the world there are cooking

مطمئن هستم که در بسیاری از جاهای دیگر جهان

competitions. Two that come to mind are sometimes there's a

مسابقات آشپزی برگزار می شود. دو موردی که به ذهن می رسد این است که گاهی اوقات یک

chili cook off where people go and make chili. Chili is

فلفل چیلی درست می کند که مردم می روند و فلفل درست می کنند. فلفل قرمز

something that's made with beans and hamburger and

چیزی است که با لوبیا و همبرگر و

vegetables. If it's vegetarian chili it obviously doesn't have

سبزیجات درست می شود. اگر فلفل گیاهی است، بدیهی است که

hamburger in it. But sometimes you go to a restaurant and they

همبرگر در آن نیست. اما گاهی اوقات شما به یک رستوران می روید و

serve an award winning chili. Or an award winning soup or an

فلفل قرمز برنده جایزه سرو می کنند. یا یک سوپ برنده جایزه یا یک

award-winning bread. It means that they won an award

نان برنده جایزه. یعنی

somewhere. It means that you can buy award-winning wine in

در جایی جایزه گرفتند. این بدان معنی است که شما می توانید شراب برنده جایزه را در

my area. Wine that's really good and it won an award from

منطقه من خریداری کنید. شرابی که واقعاً خوب است و جایزه‌ای را از

some sort of award-giving organization but if something

نوعی سازمان اهداکننده جوایز دریافت کرده است، اما اگر چیزی

is award winning, it means that at some point in time, they won

برنده جایزه باشد، به این معنی است که در مقطعی از زمان، آن‌ها

an award, a medal or a trophy because it was so good. Top of

جایزه، مدال یا جامی را به دست آورده‌اند، زیرا خیلی خوب بوده است. بالای

the line I don't always buy top of the line computers my

خط من همیشه کامپیوترهای درجه یک

computer over there where do I click here my computer right

کامپیوترم را آنجا نمیخرم کجا میتوانم اینجا را کلیک کنم کامپیوترم همینجا

here oh it's kind of hard to see it's it was a top of the

اوه خیلی سخت است که ببینم این یک

line computer four years ago and I probably should replace

کامپیوتر پیشرفته چهار سال پیش بوده است و من احتمالا باید

it next year but top of the line means the best so if there

سال آینده آن را جایگزین کنید، اما بالای خط به معنای بهترین است، بنابراین اگر

were 10 different computers that I could buy if you buy the

10 رایانه مختلف وجود داشت که می توانستم آنها را بخرم اگر

one that's the most expensive you would say it's top of the

گران ترین رایانه را بخرید، می گفتید که این بهترین است،

line I didn't actually buy the most expensive computer though.

من در واقع گران ترین را نخریدم. هر چند کامپیوتر

But anyways it still was a really good computer. In my

اما به هر حال کامپیوتر واقعاً خوبی بود. در

mind it was top of the line. It was the best computer. It's

ذهن من بالاترین سطح بود. بهترین کامپیوتر بود هرچند

getting a little old now though. Lit. So this is a newer

الان کمی پیر شده است . روشن شد پس این یک کلمه جدیدتر است

word. Uh this is the watch that my son bought. Um which is

. اوه این ساعتی است که پسرم خرید. اوم که

definitely not ordinary. It's pretty cool looking. It's

قطعا معمولی نیست. ظاهرش خیلی باحاله

white. It has a really cool face. It has a neat name. G

سفید است. واقعا چهره باحالی داره اسم قشنگی داره جی

Shock. And a word that has begun I think I started hearing

شوک. و کلمه ای که شروع شده فکر می کنم

it three years ago is lit. Younger people use this word

سه سال پیش شروع به شنیدن آن کردم روشن شد. جوان ترها از این کلمه

like oh that watch is lit. It means cool. It means awesome.

مانند آه که ساعت روشن است استفاده می کنند. یعنی باحال یعنی عالیه

It means amazing. Um let's get the official definition of lit.

یعنی شگفت انگیز اوم بیایید تعریف رسمی روشن را دریافت کنیم.

Meaning of lit. I wonder if it's even in the dictionary

معنی روشن. من نمی دانم که آیا هنوز در فرهنگ لغت وجود دارد یا خیر

yet. We'll find out in a sec. Meaning of lit. Is my internet

. در یک ثانیه متوجه خواهیم شد. معنی روشن. آیا اینترنت من

not working? Hm I should check to make sure the live stream

کار نمی کند؟ هوم، باید بررسی کنم تا مطمئن شوم پخش زنده

still working.

همچنان کار می کند.

I think everything's working. We'll see you in a moment.

من فکر می کنم همه چیز کار می کند. یه لحظه می بینمت

Meaning of lit. Let's see. I don't even know if this

معنی روشن. اجازه بدید ببینم. من حتی نمی دانم که آیا این

definition is here. Very good impressive or exciting. Yes the

تعریف در اینجا وجود دارد یا خیر. خیلی خوب تاثیرگذار یا هیجان انگیز. بله

party was lit. So there you go. Lit. Amazing. Exciting. Cool.

جشن روشن شد. بنابراین شما بروید. روشن شد حیرت آور. هیجان انگیز. سرد.

Awesome. Really nice. Durable. In my in my video a couple

عالی. واقعا قشنگه بادوام چند هفته پیش در ویدیوی خود من

weeks ago I was wearing jeans and I said I like wearing jeans

شلوار جین پوشیده بودم و گفتم که دوست دارم شلوار جین بپوشم

because they're tough. They're durable. They don't rip easily.

زیرا آنها سخت هستند. آنها بادوام هستند به راحتی پاره نمی شوند.

It's a good thing to wear on a farm. I don't roll up my pant

پوشیدن آن در مزرعه چیز خوبی است . من پاهای شلوارم را اینطور بالا نمی زنم

legs like that though and I don't have nice shoes like

و چنین کفش خوبی ندارم

that. This guy is stylish. Anyways, jeans are very

. این پسر شیک است. به هر حال شلوار جین بسیار

durable. It's a very tough material. It doesn't get

بادوام است. این یک ماده بسیار سخت است .

wrecked easily. It doesn't rip easily. So, jeans, very, very

به راحتی خراب نمی شود. راحت پاره نمیشه بنابراین، شلوار جین، بسیار، بسیار

nice. High end. I cannot afford this but this is high-end sound

زیبا. پایان بالا. من نمی توانم این هزینه را بپردازم، اما این تجهیزات صوتی سطح بالایی است

equipment. So, high-end refers to very expensive, very well

. بنابراین، سطح بالا به بسیار گران قیمت، بسیار خوش

made. All the best materials and components. Some people

ساخت اشاره دارد. بهترین مواد و اجزای سازنده. برخی از مردم

love sound equipment and they buy high end speakers.

تجهیزات صوتی را دوست دارند و بلندگوهای سطح بالا می خرند.

Loudspeakers. They buy high end sound equipment. So it means of

بلندگوها. آنها تجهیزات صوتی بالا را می خرند . بنابراین به معنای

the best quality. Like super super high quality. High end. I

بهترین کیفیت است. مانند کیفیت فوق العاده بالا. پایان بالا. من

would love to own sound equipment like this. When I

دوست دارم تجهیزات صوتی مانند این داشته باشم. وقتی

listen to music it would sound amazing. So definitely high

به موسیقی گوش می دهم، صدای شگفت انگیزی به نظر می رسد. بنابراین قطعا

end. So I'm going to at four things to end. Brand new like

پایان بالا. بنابراین برای پایان دادن به چهار چیز می روم . کاملا نو مثل

new used and refurbished. So this is how we describe things

نو استفاده شده و بازسازی شده. بنابراین ما چیزهایی را

that we buy. I bought a brand new phone. It simply means that

که می خریم اینگونه توصیف می کنیم. من یک گوشی کاملا نو خریدم. این به سادگی به این معنی است که

noone owned this phone before me. They made this phone at the

کسی قبل از من صاحب این تلفن نبود . آنها این گوشی را در

phone factory and they put it in a box and then eventually I

کارخانه تولید گوشی ساختند و در جعبه گذاشتند و در نهایت من

bought it and they sent it to me. It is brand new. No

آن را خریدم و برایم فرستادند . کاملا نو است. بدون

previous owner. No one owned this before me. Like new means

مالک قبلی قبل از من کسی صاحب این نبود. مانند جدید به این معنی است

that someone owned it before you but they took really good

که شخصی قبل از شما آن را داشته است اما واقعاً

care of it and you're buying it used but there's no scratches

از آن مراقبت کرده است و شما آن را دست دوم می‌خرید اما هیچ خط و خشی وجود ندارد و

you wouldn't even know it was used it was so well taken care

حتی نمی‌دانید استفاده شده است. خیلی خوب از آن مراقبت شده است

of so it's like new sometimes when you buy a phone you don't

بنابراین گاهی اوقات مانند نو می‌شود. شما یک گوشی می‌خرید که نمی‌خواهید

want to buy a brand new phone so you go to a store and you

یک گوشی کاملاً جدید بخرید، بنابراین به فروشگاهی می‌روید و

buy one that's like new so it is used but it's so it was well

یکی از آن‌ها را می‌خرید که مثل نو است، بنابراین استفاده شده است، اما خوب

taken care of you think it's new still. And used is just

مراقبت شده است، فکر می‌کنید هنوز نو است. و استفاده شده

simply a general term for anything that was owned before.

فقط یک اصطلاح کلی برای هر چیزی است که قبلاً متعلق به آن بوده است.

You can buy used clothing. You can buy a used car. Uh you can

می توانید لباس دست دوم بخرید. می توانید یک ماشین دست دوم بخرید. اوه شما می توانید

buy a used bike. Um if someone was to buy a motorcycle you can

یک دوچرخه دست دوم بخرید. اوم اگر کسی قرار بود موتورسیکلت بخرد می توانید

say oh did you buy it new or used? Oh I bought it used. I

بگویید نو خریدی یا دست دوم؟ اوه من کارکرده خریدم من

can't afford a new one. So used simply means that someone owned

نمی توانم یک جدید را بخرم. بنابراین استفاده به سادگی به این معنی است که شخصی

it before you. Refurbished refers to something that was

قبل از شما مالک آن بوده است. Refurbished به چیزی اطلاق می شود که

previously owned. And it's you Used but someone made sure it's

قبلاً متعلق به آن بوده است. و شما از آن استفاده کردید اما شخصی مطمئن شد که به

working well. We usually use this to talk about computers

خوبی کار می کند. ما معمولاً از این برای صحبت در مورد رایانه

and phones or printers. Usually electronics. Like oh did you

و تلفن یا چاپگر استفاده می کنیم. معمولا الکترونیک. مثل اوه آیا

buy a new printer? Uh no I bought a refurbished printer.

چاپگر جدیدی خریدید؟ اوه نه من یک چاپگر بازسازی شده خریدم.

That means it was used but someone who is an expert at

این بدان معناست که از آن استفاده شده است اما کسی که در

printer maintenance. Hello Fly. Made sure that it's working

تعمیر و نگهداری چاپگر متخصص است. سلام فلای. مطمئن شوید که

well. They cleaned it. They replaced the toner. Um it looks

خوب کار می کند. آن را تمیز کردند. تونر را عوض کردند. اوم تقریباً به نظر می رسد

almost. Um a refurbished computer is a computer where

. اوم یک کامپیوتر بازسازی شده کامپیوتری است که

maybe they clean the screen, replace the battery. They made

شاید صفحه نمایش را تمیز کنند، باتری را تعویض کنند. آنها

sure it's working and in proper order. So it is refurbished. So

مطمئن شدند که کار می کند و در نظم مناسب است. بنابراین بازسازی شده است. بنابراین

it's used but an expert has made sure that it's working

استفاده می شود اما یک متخصص مطمئن شده است که

properly again.

دوباره به درستی کار می کند.