GET - 7 Most Common Uses of the Verb GET - Learn How to Use GET Correctly - English Vocabulary

Hello and welcome.

درود و خوش آمد.

In this lesson, I will teach you

در این درس،

the seven most common uses of the verb ‘get’.

هفت مورد از رایج ترین کاربردهای فعل «get» را به شما آموزش می دهم.

So let’s start.

پس بیایید شروع کنیم.

Before we get into the lesson, as always, if you

قبل از اینکه وارد درس شویم، مثل همیشه،

have any questions, just let me know in the comments

اگر سوالی دارید، فقط در قسمت نظرات زیر به من بگویید

section below, and I will talk to you there.

و من در آنجا با شما صحبت خواهم کرد.

Also, there is a quiz at the end

همچنین ، یک مسابقه در

of hits lesson to test your understanding.

پایان درس بازدیدها وجود دارد تا درک شما را محک بزند .

Now, the most common meaning of ‘get’ is to mean

در حال حاضر، رایج ترین معنای "به دست آوردن" به معنای

receive, obtain, or buy something.

دریافت، به دست آوردن یا خریدن چیزی است.

For example, “I got some old books from my

به عنوان مثال، " من چند کتاب قدیمی از پدربزرگم گرفتم

grandfather.”

."

It means “I received some old books”.

این به معنای "من چند کتاب قدیمی دریافت کردم".

In the next example, “We’ve gotten 50 emails in the

در مثال بعدی، "ما 50 ایمیل در

past three days.”

سه روز گذشته دریافت کردیم."

It means “We have received 50

این به این معنی است که "ما 50 ایمیل دریافت کرده ایم

emails.”

."

Notice that the first sentence is in the past

توجه کنید که جمله اول در زمان

simple tense and the second sentence is in the present

گذشته ساده و جمله دوم در زمان حال

perfect tense.

کامل است.

So in sentence number two, we are

بنابراین در جمله شماره دو، ما

using the third form of ‘get’ – the past participle

از شکل سوم "get" استفاده می کنیم -

form.

شکل ماضی.

The verb ‘get ’ is irregular – that is, we

فعل "دریافت" نامنظم است - یعنی ما

don’t say ‘getted’ to make the past simple or past

نمی گوییم "به دست آمده" برای ساختن ماضی ساده یا ماضی

participle forms.

.

The correct forms are ‘get’,

شکل‌های صحیح عبارتند از «

‘got’, and ‘gotten’.

دریافت»، «گرفت» و «به دست آمده».

In American English, ‘gotten’

در انگلیسی آمریکایی "gotten"

is more common, and in British English, ‘got’ is

رایج تر است و در انگلیسی بریتانیایی "got" شکل

the preferred past participle form.

فعل ماضی ترجیحی است .

So in number two, you could say

بنابراین در شماره دو، می توانید بگویید

“We’ve got 50 emails”.

"ما 50 ایمیل داریم".

That would be the British

این فرم انگلیسی بریتانیایی خواهد بود

English form.

.

Here are two more examples: “Harry just got a job at

در اینجا دو مثال دیگر وجود دارد: "هری به تازگی در فرودگاه کار پیدا کرده است

the airport.”

."

It means he obtained a job, or that he

یعنی شغلی پیدا کرده یا

was hired for a job at the airport.

برای کاری در فرودگاه استخدام شده است .

And finally, “What are you getting me for my

و در نهایت، " برای تولدم چه چیزی برای من می گیری

birthday?”

؟"

It means “What present are you going to

یعنی "برای تولدم چه هدیه ای

buy for me for my birthday?”

میخوای برام بخری ؟"

OK, let’s move on to the second use.

خوب، بیایید به استفاده دوم برویم.

In British English, the expression ‘have got’ is

در انگلیسی بریتانیایی، عبارت "داره"

used a lot to mean ‘have’.

به معنای "داشتن" زیاد استفاده می شود.

It’s used in American English as well but it’s

در انگلیسی آمریکایی نیز استفاده می شود اما

more common in British English.

در انگلیسی بریتانیایی رایج تر است .

This expression is used in two ways – the

این عبارت به دو صورت استفاده می شود -

first is to talk about ownership or relationship.

اولی صحبت در مورد مالکیت یا رابطه است.

For example, “I’ve got two sisters.”, “Sara has got

به عنوان مثال، "من دو خواهر دارم."، "سارا

Wi-Fi at home.”, “Have you got time for a coffee?”

در خانه وای فای دارد."، "آیا برای یک قهوه وقت داری؟"

The second function is to express obligation or

کارکرد دوم بیان الزام یا

necessity (that is, by using ‘have got to’ in the

ضرورت است (یعنی با استفاده از «باید به» به

place of ‘have to’).

جای «باید»).

Like in these examples: “You’ve

مانند این مثالها: "فردا

got to get up early tomorrow.”

باید زود بیدار شوید ."

or “He has got to learn German to live in

یا "او برای زندگی در اتریش باید آلمانی یاد بگیرد

Austria.”

."

In all of these sentences, you can use

در تمام این جملات، می‌توانید از

‘have’ or ‘has’ instead of ‘have got’ or ‘has got’ and

«دار» یا «دارا» به جای «داشته» یا «دارد» استفاده کنید

the meaning would be the same.

و معنی یکسان خواهد بود .

But there is an important point here.

اما در اینجا یک نکته مهم وجود دارد .

When we use ‘have got’ in these two

وقتی به این دو صورت از "have" استفاده می کنیم

ways, it does not have a past tense.

، زمان گذشته ندارد.

To change these sentences to the past, just

برای تغییر این جملات به گذشته، فقط

use ‘had’.

از " had" استفاده کنید.

For example, say “Sara had Wi-Fi at home.”

به عنوان مثال، بگویید "Sara Wi-Fi در خانه داشت."

which means she doesn’t have it now.

به این معنی که او اکنون آن را ندارد.

Or “He had to learn German to live in

یا "او برای زندگی در اتریش باید آلمانی یاد می گرفت

Austria.”

."

Don’t use ‘had got’ to mean ‘had’ – it’s

از " داشت" به معنای "داشت" استفاده نکنید -

wrong.

اشتباه است.

Remember that.

به یاد داشته باشید که.

Alright, the third use of ‘get’ is to make offers and

بسیار خوب، سومین کاربرد «دریافت» ارائه پیشنهادات و

requests.

درخواست‌ها است.

Take this question for example:

به عنوان مثال این سوال را در نظر بگیرید:

“Could you get me the menu, please?”

"لطفاً می توانید منو را به من بدهید؟"

You might say this at a restaurant.

ممکن است این را در یک رستوران بگویید.

Here, ‘get’ means ‘bring’.

در اینجا «به دست آوردن» به معنای «آوردن» است. مثل

It’s like asking “Could you

این است که بپرسید "می توانید

bring me the menu?”

منو را برای من بیاورید؟"

Instead of ‘the menu’, you can say

به جای «منو»، می‌توانید بگویید

‘get me a cup of coffee’, ‘get me a sandwich’,

«یک فنجان قهوه برایم بیاور»، «یک ساندویچ برایم بیاور» و

anything.

هر چیزی.

The next example, “Can I get you something to

مثال بعدی، "آیا می توانم برای شما چیزی

drink?” is an offer.

بنوشم؟" یک پیشنهاد است

Here, I’m offering to bring you

در اینجا، من به شما پیشنهاد می

something to drink.

کنم چیزی برای نوشیدن بیاورم.

It’s very common to say this to

گفتن این جمله به مهمان بسیار رایج است

a guest, so the next time you have a friend over at

، بنابراین دفعه بعد که دوستی در

your place, ask your friend, “Hey, can I get you

محل خود داشتید، از دوست خود بپرسید : «هی، می‌توانم برایت

something to drink?

چیزی بنوشم؟

Or something to eat, maybe?”

یا چیزی برای خوردن، شاید؟»

OK, let’s move on to the next use.

خوب، بیایید به استفاده بعدی برویم.

The verb ‘get ’ is often used when we want

فعل "به دست آوردن " اغلب زمانی استفاده می شود که

to talk about traveling to mean to arrive or to reach

می خواهیم در مورد سفر به معنای رسیدن یا رسیدن

a place.

به مکانی صحبت کنیم.

For example, “I got home late yesterday

به عنوان مثال، "دیروز

evening because of the traffic.”

عصر به دلیل ترافیک دیر به خانه رسیدم."

That means I reached home late.

یعنی دیر رسیدم خونه.

A common question that is asked on

یک سوال رایج که از

the phone is “What time will you get here?”

طریق تلفن پرسیده می شود این است که "ساعت چند به اینجا می آیی؟"

That means, what time are you

یعنی چه ساعتی

going to reach this place?

قرار است به این مکان برسید؟

Here’s another common example: “I don’t think

در اینجا یک مثال رایج دیگر وجود دارد : "من فکر نمی کنم

we’ll get to the movie theater on time.”

ما به موقع به سالن سینما برسیم."

That means, we’re running late –

این بدان معناست که ما دیر می‌گذریم -

we’re going to miss the start of the movie.

شروع فیلم را از دست می‌دهیم.

And here’s one last example –

و این آخرین مثال است -

“Call me as soon as you get to the office.”

"به محض اینکه به دفتر رسیدید با من تماس بگیرید ."

Notice that in the first two examples, after ‘get’

توجه داشته باشید که در دو مثال اول، پس از "get"

we have adverbs – ‘home’ and ‘here’.

قیدهایی داریم - "home" و "here".

Because they are adverbs, we don’t use

از آنجا که آنها قید هستند، ما از

‘to’.

"to" استفاده نمی کنیم.

But in the last two examples, we use ‘to’

اما در دو مثال آخر، ما از «to» استفاده

because we have nouns – ‘the movie theater’ and

می‌کنیم زیرا اسم‌هایی داریم - «سینما» و

‘the office.’

«دفتر». این را

Remember that.

به خاطر بسپارید .

Alright, the fifth use of ‘get ’ is to mean to become

بسیار خوب، پنجمین کاربرد «به دست آوردن» به معنای تبدیل شدن

or to change.

یا تغییر است.

For example, “The kids got really scared

به عنوان مثال، "بچه ها با

when they saw the spider.”

دیدن عنکبوت واقعا ترسیدند."

That means they became scared.

یعنی ترسیدند.

In this type of sentence, you have ‘get’

در این نوع جمله،

followed by an adjective.

یک صفت به دنبال آن "get" دارید.

In the next example, “I’ve made sandwiches in case we

در مثال بعدی، " من ساندویچ درست کرده ام تا اگر

get hungry.”

گرسنه شویم."

Similarly, “I keep forgetting things.

به طور مشابه، "من همیشه چیزها را فراموش می کنم.

I think I’m getting old!”

فکر می کنم دارم پیر می شوم!»

This is a common expression and it’s said humorously

این یک عبارت رایج است و به صورت طنز

(that is, in a funny way).

(یعنی به شکلی خنده دار) گفته می شود.

In the final example – “Arnold and Erika got

در مثال آخر - "آرنولد و اریکا

married in 2011.”

در سال 2011 ازدواج کردند."

The phrase ‘get married’ is

عبارت "ازدواج"

very popular.

بسیار محبوب است.

You will hear it a lot.

آن را زیاد خواهید شنید.

Other common ones are ‘get ready’, ‘get

سایر موارد رایج عبارتند از: «آماده شو»، «

dressed’, ‘get cleaned up’ etc.

لباس بپوش»، «تمیز شو» و غیره. بسیار

OK, use number six is to talk about bad experiences

خوب، استفاده از شماره شش برای صحبت در مورد تجربیات

or events.

یا رویدادهای بد است.

For example, “I got fired for being late to

به عنوان مثال، "من به دلیل دیر رسیدن به محل کار اخراج شدم

work.”

."

That means, I went late to work and my boss

یعنی من دیر سر کار رفتم و رئیسم

fired me (that is, I lost my job).

مرا اخراج کرد (یعنی کارم را از دست دادم).

The next example is similar – “Vijay’s

مثال بعدی مشابه است - "

wallet got stolen when he was walking in the park.”

کیف پول ویجی هنگامی که در پارک قدم می زد به سرقت رفت."

So maybe he got pickpocketed.

پس شاید او جیب بری کرده است.

Notice that both of these sentences are

توجه داشته باشید که هر دوی این جملات

in the passive voice.

با صدای مفعول هستند.

“I got fired” means “My boss

"من اخراج شدم" یعنی "رئیس

fired me.”

من مرا اخراج کرد."

“His wallet got stolen” means “Somebody

«کیف پولش دزدیده شد» یعنی «کسی

stole his wallet.”

کیف پولش را دزدید».

The words ‘fired’ and ‘stolen’

واژه‌های «اخراج» و «دزدیده»

are verbs in the past participle or the third

افعالی هستند که در حالت گذشته یا شکل سوم

form.

هستند.

But you can also talk about bad experiences with

اما می توانید در مورد تجربیات بد با

adjectives.

صفت ها نیز صحبت کنید.

For example, “Don’t eat too much candy

به عنوان مثال، "آب نبات زیاد نخورید

or you might get sick.”

وگرنه ممکن است بیمار شوید."

(‘sick’ is an adjective).

(«بیمار» یک صفت است).

Or nouns such as “I got a cold from one of my

یا اسم هایی مانند « از یکی از دوستانم سرما خوردم

friends.”

».

(‘a cold’ is a noun).

(«سرماخوردگی» یک اسم است).

Alright, and the final use of the verb ‘get ’ is to

بسیار خوب، و استفاده نهایی از فعل "دریافت" به

mean ‘understand’.

معنای "درک" است.

Probably the most common expression

احتمالاً رایج ترین عبارت

in this meaning is “I don’t get it”.

در این معنی "من متوجه نمی شوم" است.

This is an informal way of saying “I

این یک روش غیررسمی برای گفتن "من

don’t understand it.”

متوجه نمی شوم" است.

Another popular expression is the opposite – “I get

یکی دیگر از اصطلاحات رایج برعکس است - "من

it.”

متوجه شدم".

It means “I understand it.”

این به معنای "من آن را می فهمم" است.

Or if someone (like your boss) gives you an

یا اگر کسی ( مثل رئیستان) به شما

instruction like “Send me the report by tomorrow” you

دستوری مانند " گزارش را تا فردا برای من بفرست" می‌دهد،

might say “Got it!”.

ممکن است بگویید "فهمیدم!".

It’s short for “I’ve got it”

مخفف "I've got it"

meaning “I have understood it.”

به معنی "من آن را فهمیدم " است.

A related expression is “Do you get what I’m

یک عبارت مرتبط این است: "آیا متوجه می شوید که من چه می

saying?” – this is also informal, and it’s just a

گویم؟" - این نیز غیررسمی است، و فقط

way of asking, “Do you understand what I’m

راهی برای پرسیدن است، "آیا متوجه می‌شوید که من چه

saying?”

می‌گویم؟"

These are all useful expressions that you

اینها همه عبارات مفیدی هستند که می

can use in conversation.

توانید در مکالمه استفاده کنید.

Alright, if you’re ready, now it’s time for the quiz.

بسیار خوب، اگر آماده هستید، اکنون زمان مسابقه است.

There are ten sentences on the screen, but you see that

ده جمله روی صفحه نمایش وجود دارد، اما می بینید که

they’re all jumbled up.

همه آنها به هم ریخته اند.

Stop the video, rearrange them

ویدیو را متوقف کنید، آنها را

into correct sentences, then play the video again and

به جملات صحیح مرتب کنید، سپس دوباره ویدیو را پخش کنید و

check.

بررسی کنید.

Alright, number one is “I got a new laptop for Christmas

خوب، شماره یک این است که "من یک لپ تاپ جدید برای کریسمس

from my dad.”

از پدرم گرفتم."

You can also say “I got a new laptop from

همچنین می توانید بگویید "من برای کریسمس یک لپ تاپ جدید از

my dad for Christmas.”

پدرم گرفتم."

Here, ‘got’ means ‘received’.

در اینجا، "got" به معنای "دریافت" است.

Number two – “Grace has got a great family.”

شماره دو - "گریس خانواده بزرگی دارد."

In this sentence, ‘has got’ means

در این جمله "has got" به معنای

‘have’, so it’s like saying “Grace has a great family.”

"داشتن" است، بنابراین مانند این است که بگویید "گریس خانواده بزرگی دارد".

Number three – “You have got to eat a good breakfast every

شماره سه - "شما باید هر روز صبح یک صبحانه خوب بخورید

morning.”

."

‘You’ve got to’ means ‘you have to.’

«باید» یعنی «باید.»

Number four – “Could you get me a

شماره چهار - «می‌توانی یک

glass of water?”

لیوان آب برای من بیاوری؟»

Here, ‘get’ means ‘bring’.

در اینجا «به دست آوردن» به معنای «آوردن» است.

Number five – “Make sure you get to the

شماره پنج - "مطمئن شوید که به موقع به

airport on time.”

فرودگاه می رسید."

‘Get’ means ‘reach.’

"دریافت" به معنای "رسیدن" است.

Number six – “What time do the kids get home

شماره شش - " بچه ها چه ساعتی از مدرسه به خانه می آیند

from school?”

؟"

Again ‘get’ means reach here but we don’t

باز هم "get" به معنای رسیدن به اینجاست، اما ما

use ‘to’ because ‘home’ is an adverb.

از "to" استفاده نمی کنیم زیرا "home" یک قید است.

Number seven is “My brother got engaged last

شماره هفت "برادرم

week.”

هفته گذشته نامزد کرد."

You could also say, “Last week, my brother got

همچنین می توانید بگویید: "هفته گذشته، برادرم

engaged.”

نامزد کرد."

This means he became engaged, that is, he

یعنی نامزد کرده، یعنی حاضر شده

has agreed to get married to a woman sometime in the

در آینده با زنی ازدواج

future.

کند.

Number eight – “Javier got arrested for drunk driving

شماره هشت - "خاویر دیروز به دلیل رانندگی در حالت مستی دستگیر شد

yesterday.”

."

You could also say “Yesterday, Javier got

همچنین می توانید بگویید "دیروز، خاویر به

arrested for drunk driving.”

دلیل رانندگی در حالت مستی دستگیر شد."

We use ‘get’ or ‘got’ here to show that something bad

ما در اینجا از «get» یا «got» استفاده می کنیم تا نشان دهیم که

happened to Javier – he was arrested.

اتفاق بدی برای خاویر رخ داده است - او دستگیر شد.

Number nine – “I don’t get why horror movies

شماره نه - "من نمی فهمم چرا فیلم های ترسناک

are so popular.”

اینقدر محبوب هستند."

‘Get’ means understand in this sentence.

«دریافت» در این جمله به معنای فهمیدن است.

So it’s like saying “I don’t understand why horror movies

بنابراین مثل این است که بگویید « نمی‌دانم چرا فیلم‌های ترسناک

are so popular.

اینقدر محبوب هستند.

Why do people like them so much?”

چرا مردم اینقدر آنها را دوست دارند؟»

And finally number ten is “It was

و در نهایت عدد ده این است که "

confusing at first but I get it now.”

اولش گیج کننده بود اما الان متوجه شدم."

Again, ‘get’ means ‘understand’.

باز هم «دریافت» به معنای «فهمیدن» است.

OK, how many answers did you get right?

باشه چند تا جواب درست گرفتی؟

Let me know in the comments.

در نظرات به من اطلاع دهید .

This lesson came from a request by four

این درس از درخواست چهار

viewers – Akbar Deen, Irwin Cornejo Retiz, Seema, and

بیننده - اکبر دین، ایروین کورنیخو رتیز، سیما و

Rakesh from Andhra Pradesh, India.

راکش از آندرا پرادش، هند بدست آمد.

Alright, subscribe to this channel by clicking the

بسیار خوب، برای آموزش رایگان بیشتر انگلیسی، با کلیک روی دکمه اشتراک در این کانال

subscribe button for more free English lessons.

عضو شوید.

And I will see you in another

و به زودی شما را در یک درس دیگر خواهم دید

lesson soon.

.