Learn English Phrasal Verbs - Most Common Phrasal Verbs in English

Today you're going to add the top 10 phrasal  verbs to your vocabulary. Now first I'll explain  

امروز قرار است 10 فعل عبارتی را به واژگان خود اضافه کنید. حالا ابتدا توضیح می‌دهم

what the phrasal verb is how you can use it and  I'll give you some example sentences. And at the  

فعل عبارتی چگونه است که می‌توانید از آن استفاده کنید و چند جمله مثال برای شما می‌آورم. و در

end of the lesson, you're going to complete a  quiz to make sure you really know how to use  

پایان درس، یک مسابقه امتحانی کامل می‌کنید تا مطمئن شوید که واقعاً می‌دانید چگونه از

these phrasal verbs. Of course, I'm Jennifer from  JForrestEnglish.com And this channel is dedicated  

این افعال عبارتی استفاده کنید. البته، من جنیفر از JForrestEnglish.com هستم و این کانال اختصاص داده شده است   به

to helping you feel confident speaking English in  public so you can take your career and your life  

شما کمک کند در جمع عمومی صحبت کنید و به زبان انگلیسی صحبت کنید تا بتوانید حرفه و زندگی خود را

to the next level. Now before we go any further  make sure you subscribe and hit that bell icon  

به سطحی بالاتر ببرید. اکنون قبل از اینکه بیشتر پیش برویم، حتماً مشترک شوید و نماد زنگ   را بزنید

so you're notified every time I post a new  lesson. Now let's get started with this lesson.  

تا هر بار که یک درس جدید پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود . حالا بیایید با این درس شروع کنیم.

Are you ready to add the top 10 phrasal verbs to  your vocabulary? Number one, to tune out. This  

آیا آماده‌اید 10 فعل عبارتی برتر را به واژگان خود اضافه کنید؟ شماره یک، برای تنظیم کردن. این

is a very useful phrasal verb because it's  used to say you stop listening to someone. You  

یک فعل عبارتی بسیار مفید است زیرا برای گفتن اینکه به کسی گوش نمی‌دهید استفاده می‌شود.

stop paying attention to them, because you don't  like what they're saying, basically. So you tune  

توجه به آنها را متوقف می کنید، زیرا اساساً از آنچه آنها می گویند خوشتان نمی آید. بنابراین شما

someone out. This is something that kids do all  the time with their parents, right? If your parent  

یک نفر را تنظیم می کنید. این کاری است که بچه‌ها همیشه با والدین خود انجام می‌دهند، درست است؟ اگر والدینتان به

is giving you advice, and you don't want to hear  it, you just tune them out. So your parent is  

شما نصیحت می‌کنند، و شما نمی‌خواهید آن را بشنوید، فقط آن‌ها را تنظیم کنید. بنابراین والدینتان در حال

talking but you're just not really listening. So  you might say, I always tune out my mom when she  

صحبت کردن هستند، اما شما واقعاً گوش نمی‌دهید. بنابراین، ممکن است بگویید، من همیشه وقتی مادرم را به

gives me relationship advice. Now this can  also happen a lot in a workplace situation.  

من توصیه‌های رابطه می‌کند، گوش می‌دهم. اکنون این ممکن است در یک موقعیت محل کار نیز زیاد اتفاق بیفتد.

Let's say the coworker that sits beside you is  just a very negative person and complains a lot.  

فرض کنید همکار که کنار شما می نشیند، فقط یک فرد بسیار منفی است و بسیار شکایت می کند.

You might just simply tune them out. So you stop  listening to them because you don't want to hear  

شما ممکن است به سادگی آنها را تنظیم کنید. بنابراین، گوش دادن به آنها را متوقف می‌کنید، زیرا نمی‌خواهید آن

all that negativity and complaining. So you  just tune them out. They're talking but you're  

همه منفی‌گری و شکایت را بشنوید. بنابراین شما فقط آنها را تنظیم کنید. آنها دارند صحبت می کنند اما شما

not listening. Number two, tick off. This is a  useful one because it means to annoy to anger or  

گوش نمی دهید. شماره دو، علامت بزنید. این یک  مفید است زیرا به معنای آزار دادن به خشم یا

to irritate. Now we use this in two very specific  sentence structures. It ticks someone off,  

آزار دادن است. اکنون ما از آن در دو ساختار جمله بسیار خاص استفاده می‌کنیم .

it takes me off when my coworker doesn't help. So  'it ticks someone off' and then you explain the  

وقتی همکارم کمکی نمی‌کند، این موضوع باعث می‌شود کسی از کار بیفتد. بنابراین، «کسی را از بین می‌برد» و سپس

situation that causes the anger or the frustration  or the irritation. Now the other sentence  

موقعیتی را که باعث عصبانیت یا ناامیدی یا عصبانیت می‌شود توضیح می‌دهید. اکنون ساختار جمله دیگر

structure is just to say that someone or something  ticks me off. John really ticks me off. He's so  

فقط این است که بگوییم کسی یا چیزی مرا دلسرد می کند. جان واقعاً من را خسته می کند. او خیلی

negative. John really irritates me, frustrates  me, annoys me. John really ticks me off. He's so  

منفی است. جان واقعاً مرا عصبانی می‌کند، من را ناامید می‌کند ، آزارم می‌دهد. جان واقعاً من را خسته می کند. او خیلی

negative, but I just tune him out. Number three,  to talk up. And you talk someone or something up.  

منفی است، اما من فقط او را تنظیم می کنم. شماره سه، برای صحبت کردن. و شما با کسی یا چیزی صحبت می کنید.

And then that means you speak in a way that makes  that someone or something sound really beneficial,  

و سپس این بدان معناست که شما به گونه‌ای صحبت می‌کنید که باعث می‌شود فرد یا چیزی واقعاً مفید،

really positive, really amazing, maybe even more  so than the reality. So let's say you're in sales  

واقعاً مثبت، واقعا شگفت‌انگیز، شاید حتی بیشتر از واقعیت به نظر برسد. بنابراین فرض کنید شما در حال فروش هستید

and you're trying to sell this piece of software  to a company. Well, you're going to talk up that  

و سعی می کنید این نرم افزار را به یک شرکت بفروشید. خوب، شما قصد دارید درباره آن

software, you're going to talk about that software  in a way that really highlights all of its  

نرم افزار صحبت کنید، در مورد آن نرم افزار به گونه ای صحبت خواهید کرد که واقعاً همه

positive features and you probably won't mention  any negative features. You're going to talk it up.  

ویژگی های مثبت آن را برجسته کند و احتمالاً هیچ ویژگی منفی را ذکر نخواهید کرد. قراره در موردش حرف بزنی

Or let's say that your really close friend applied  for a job in your company. Well, you're probably  

یا فرض کنید دوست واقعاً صمیمی شما برای شغلی در شرکت شما درخواست داده است. خب، احتمالاً می‌خواهید با

going to talk up your friend. You're going to  speak about your friend very enthusiastically,  

دوستتان صحبت کنید. شما با اشتیاق در مورد دوستتان صحبت خواهید کرد،

very positively because you want your friend to  get the job. You're going to talk up your friend.  

بسیار مثبت، زیرا می‌خواهید دوستتان شغل را پیدا کند. قراره با دوستت حرف بزنی

Number four, to pile up. This means simply to  increase in amount and we generally use this  

شماره چهار، برای انباشتن. این به معنای افزایش مقدار است و ما معمولاً از آن

with work. So in general, you can say work is  really piling up. Work is increasing in amount.  

در کار استفاده می‌کنیم. بنابراین به طور کلی، می‌توانید بگویید که کار واقعاً در حال انباشته شدن است. مقدار کار در حال افزایش است.

You can use this with specific work. So you might  say, my expense reports are piling up. Or even  

شما می توانید از این با کار خاص استفاده کنید. بنابراین ممکن است بگویید، گزارش‌های هزینه‌های من در حال انباشته شدن است. یا حتی

with household chores. You might say, the laundry  is piling up. The dirty dishes are piling up.  

با کارهای خانه. ممکن است بگویید، لباس‌های شسته‌شده در حال انباشته شدن هستند. ظرف های کثیف در حال انباشته شدن هستند.

They're increasing in amount. Number five, to mope  around. To mope around. This is when someone moves  

مقدار آنها در حال افزایش است. شماره پنج، به دور زدن. برای موپینگ در اطراف. این زمانی است که شخصی

from one location to another, but they do it in a  very unhappy way, a lazy way, a disappointed way.  

از یک مکان به مکان دیگر نقل مکان می کند، اما این کار را به شیوه ای بسیار ناراضی، تنبل، و ناامید انجام می دهد.

And it's generally because something is wrong.  Something specific is wrong. So maybe they  

و به طور کلی به این دلیل است که چیزی اشتباه است. چیز خاصی اشتباه است. بنابراین شاید آنها

just lost their job, or they just broke up with  their girlfriend, so they mope around the house  

کار خود را از دست داده اند، یا به تازگی از دوست دخترشان جدا شده اند، به طوری که تمام روز در خانه چروک می شوند

all day. They go from the couch to the kitchen  back to the couch, but they look really upset  

. آنها از کاناپه به آشپزخانه برمی‌گردند، اما واقعاً ناراحت

and lazy and no energy. So this isn't  really a positive thing. We generally  

و تنبل به نظر می‌رسند و انرژی ندارند. بنابراین این واقعاً چیز مثبتی نیست. ما معمولاً

say, stop moping around! You need to stop moping  around and start looking for a job, if that's the  

می‌گوییم، دست از غوغا نزنید! اگر این

reason why you're moping around, because you lost  your job. Stop moping around and look for a job.  

دلیلی است که شما در اطراف غواصی می کنید، زیرا شغل خود را از دست داده اید، باید دست از پاک کردن اطراف خود بردارید و به دنبال شغل بگردید . دست از غواصی بردارید و به دنبال کار بگردید.

Number six, to loosen up. This is a  great one. It means to be more relaxed,  

شماره شش، برای شل شدن. این یکی عالی است. این به معنای آرامش بیشتر،

more comfortable or less serious. So you might  say, she was very shy at first, but then she  

راحت تر یا کمتر جدی بودن است. بنابراین ممکن است بگویید، او ابتدا خیلی خجالتی بود، اما بعد شل شد

loosened up. So she became more relaxed,  more comfortable. Now we often use this as  

. بنابراین او آرام‌تر و راحت‌تر شد. اکنون ما اغلب از این به عنوان

advice to someone, if someone is just being too  serious. You might say, loosen up. It's similar  

توصیه به کسی استفاده می کنیم، اگر کسی خیلی جدی باشد. ممکن است بگویید، شل کنید. شبیه

to saying relax a little, relax a little. Loose  up. You need to loosen up. Oh, just loosen up.  

به این است که بگوییم کمی آرام باش، کمی آرام باش. شل کنید . باید شل کنی اوه، فقط شل کن

Number seven, to kick off. This is a great  one. Because when you kick something off,  

شماره هفت، برای شروع. این یکی عالی است . زیرا وقتی کاری را شروع می‌کنید،

it means you start. But we use this in the context  of a sports event, a meeting, a conference or even  

یعنی شروع می‌کنید. اما ما از این در زمینه یک رویداد ورزشی، یک جلسه، یک کنفرانس یا حتی

a party. So some form of events with people. So  in sports it's very common to say, the game, the  

یک مهمانی استفاده می‌کنیم. بنابراین نوعی رویداد با مردم. بنابراین، در ورزش بسیار رایج است که می گویند، بازی،

match kicks off at...and then you say the time.  The match kicks off at three. The game kicks off  

مسابقه شروع می شود... و سپس زمان را می گویید. بازی ساعت سه آغاز می شود. بازی ساعت هفت شروع می‌شود

at seven. And that's just when the game starts.  Now you could also say, let's kick off the meeting  

. و این درست زمانی است که بازی شروع می شود. اکنون همچنین می توانید بگویید، بیایید جلسه را

by...and then you can explain how you're going to  start the meeting. Let's kick off the meeting by  

با ... شروع کنیم و سپس می توانید توضیح دهید که چگونه می خواهید جلسه را شروع کنید. بیایید جلسه را با

introducing the new CFO. Or let's kick off the  meeting by sharing the good news. Number eight,  

معرفی مدیر مالی جدید آغاز کنیم. یا بیایید جلسه را با به اشتراک گذاشتن خبرهای خوب آغاز کنیم. شماره هشت،

this is a fun one, to horse around. When  you horse around, you behave in a silly or  

این یک سرگرمی برای اسب سواری است. وقتی اسب سواری می‌کنید، رفتاری احمقانه یا پر

noisy way. So basically what children do all  the time. They horse around. But you might say,  

سر و صدا دارید. بنابراین اساساً کاری که بچه‌ها همیشه انجام می‌دهند . آنها به اطراف اسب سواری می کنند. اما ممکن است بگویید،

the kids were horsing around and they broke my  favorite vase. Now although this is commonly  

بچه‌ها اسب سواری می‌کردند و گلدان مورد علاقه‌ام را شکستند. اکنون اگرچه این معمولاً

used with children, it can of course be used  for adults as well. Because adults act in  

برای کودکان استفاده می‌شود، البته می‌توان از آن برای بزرگسالان نیز استفاده کرد. زیرا بزرگسالان

silly and noisy ways all the time, right, even  in workplace contexts. So you might be talking  

همیشه به شیوه‌های احمقانه و پر سر و صدا عمل می‌کنند، درست، حتی در محیط کار. بنابراین ممکن است

about how your team is constantly horsing  around. And as a bonus, you can also say  

در مورد اینکه چگونه تیم شما دائماً در حال حرکت است صحبت می کنید. و به‌عنوان امتیاز، می‌توانید

goof around. It's an alternative, but they're  both very commonly used. So horse around  

مسخره بگویید. این یک جایگزین است، اما هر دو بسیار رایج هستند. بنابراین اسب در اطراف

or goof around. Number nine, to get by. This  is when you have just enough money to live on,  

یا احمق در اطراف. شماره نه، برای گذراندن این زمانی است که شما فقط پول کافی برای زندگی دارید،

but not very much extra. So you can basically  pay all your bills, and that's about it.  

اما نه خیلی اضافی. بنابراین می‌توانید اساساً تمام صورت‌حساب‌هایتان را بپردازید، و بس.

So you might say, since our twins were born, it's  been more difficult to get by. You have two new  

بنابراین ممکن است بگویید، از زمانی که دوقلوهای ما به دنیا آمدند، گذراندن آن دشوارتر است. شما دو

babies in the house. Well first congratulations.  But of course that's very expensive. So now you  

نوزاد جدید در خانه دارید. خب اول تبریک میگم اما البته این بسیار گران است. بنابراین اکنون شما

only have enough money to pay your bills, to buy  the food, buy the diapers, buy the groceries,  

فقط پول کافی برای پرداخت قبوض خود، خرید غذا، خرید پوشک، خرید مواد غذایی،

pay your mortgage, things like that. We're getting  by. We're getting by. You're just surviving.  

پرداخت وام مسکن و مواردی از این دست دارید. داریم می‌گذریم . داریم میگذریم تو فقط داری زنده میمونی

So if someone knows you're going through a  tough time financially, maybe you lost your job,  

بنابراین، اگر کسی بداند که از نظر مالی دوران سختی را پشت سر می‌گذارید، شاید شغل خود را از دست داده‌اید،

and they asked you, how's it going? Is everything  okay? You could say, well, I'm getting by. I'm  

و از شما پرسیده است که چطور پیش می‌رود؟ همه چیز خوب است؟ شما می توانید بگویید، خوب، من در حال عبور. دارم می

getting by. Which lets them know you're surviving.  You have enough to pay all your core expenses.  

گذرم. که به آنها اجازه می دهد بدانند که شما در حال زنده ماندن هستید. شما به اندازه کافی برای پرداخت تمام هزینه های اصلی خود دارید.

And finally, number 10, to flip out. Now this can  mean to become very excited. But it can also mean  

و در نهایت، شماره 10، برای تلنگر. اکنون این می‌تواند به معنای بسیار هیجان‌انگیز شدن باشد. اما همچنین می‌تواند به معنای

to become very angry or agitated. So it's when you  have a very strong emotion, but that emotion can  

عصبانی شدن یا عصبانی شدن باشد. بنابراین زمانی است که شما یک احساس بسیار قوی دارید، اما این احساس می

be positive, excitement, or it can be negative,  anger. And it will be obvious based on context.  

تواند مثبت، هیجان، یا می تواند منفی، خشم باشد. و بر اساس زمینه آشکار خواهد شد.

So if you just won a competition or a prize or the  lottery, you might flip out and become very, very  

بنابراین، اگر فقط در یک مسابقه یا جایزه یا قرعه‌کشی برنده شوید ، ممکن است آن را تلنگر کنید و بسیار، بسیار

excited, right? The sports team flipped out when  they won the gold medal. Or the team flipped out  

هیجان‌زده شوید، درست است؟ تیم ورزشی وقتی مدال طلا را به دست آوردند از میدان خارج شدند. یا تیم

when they lost the game. The team became very  angry. So you can use it in both situations.  

وقتی بازی را باخت. تیم بسیار خشمگین شد. بنابراین می توانید در هر دو حالت از آن استفاده کنید.

And for this expression. You can also say, freak  out. Freak out or flip out, they mean the same.  

و برای این بیان. شما همچنین می توانید بگویید، عصبانی شوید. غرغر یا تلنگر، آنها به همان معنا هستند.

Again, the positive, excitement, or negative  anger. And now you have 10 new phrasal verbs  

باز هم خشم مثبت، هیجانی یا منفی . و اکنون 10 فعل عبارتی جدید

added to your vocabulary to help you sound fluent  and natural. And now it's time for your quiz.  

به واژگان خود اضافه کرده‌اید تا به شما کمک کند روان و طبیعی به نظر برسید. و اکنون زمان مسابقه شما است.

So here are the questions. Of course, hit  pause. Take as much time as you need and  

بنابراین سؤالات اینجا هستند. البته، مکث را بزنید. به اندازه‌ای که نیاز دارید وقت بگذارید و

when you're ready, hit play and I'll share the  answers. So you can go ahead and hit pause now.  

وقتی آماده شدید، روی play ضربه بزنید و من پاسخ‌ها را به اشتراک می‌گذارم . بنابراین می توانید ادامه دهید و اکنون مکث را فشار دهید.

How'd you do on that quiz? Well, let's find out.  Here are the answers. Go ahead and hit pause  

در آن مسابقه چگونه عمل کردید؟ خب بیایید بفهمیم در اینجا پاسخ ها آمده است. ادامه دهید و مکث را فشار دهید

and figure out how you did. So how did you do  with the quiz? Make sure you share your score  

و بفهمید که چگونه این کار را انجام دادید. پس چگونه با آزمون کار کردید؟ مطمئن شوید که نمره خود را

in the comments below. And if  you got any wrong, don't worry,  

در نظرات زیر به اشتراک می گذارید. و اگر اشتباهی مرتکب شدید، نگران نباشید،

that just means you need to practice those. So  do some example sentences in the comments below  

این بدان معناست که باید آن‌ها را تمرین کنید. بنابراین جملات نمونه را در نظرات زیر نیز انجام دهید

as well. And if you found this video helpful,  please hit the like button, share it with your  

. و اگر این ویدیو را مفید دیدید، لطفا دکمه لایک را بزنید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

friends and of course subscribe. And before  you go make sure you head on over to my website  

و البته مشترک شوید. و قبل از رفتن مطمئن شوید که به وب‌سایت من

JForrestEnglish.com and download your free  speaking Guide. In this guide I share six  

JForrestEnglish.com سر زده‌اید و راهنمای سخنرانی رایگان خود را دانلود کنید . در این راهنما، من شش

tips on how to speak English fluently and  confidently. And until next time, happy studying!

نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و با اطمینان به اشتراک می‌گذارم. و تا دفعه بعد، خوش به حال درس خواندن!