LEVEL UP Your Vocabulary with THESE Advanced Alternatives To Common Words

16,298 views ・ 2024-12-18

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
I'm tired.
0
120
1200
من خسته ام
00:01
You're fast.
1
1320
1520
شما سریع هستید.
00:02
It's hot.
2
2840
1320
گرم است.
00:04
It's cold.
3
4160
1480
سرد است.
00:05
Today you're going to level up your vocabulary  with advanced alternatives to these common words.
4
5640
6560
امروز می‌خواهید دایره واژگان خود را با جایگزین‌های پیشرفته برای این کلمات رایج ارتقا دهید.
00:12
Welcome back to JForrest English.
5
12200
1680
به JForrest English خوش آمدید.
00:13
Of course, I'm Jennifer.
6
13880
1160
البته من جنیفر هستم.
00:15
Now let's get started.
7
15040
1440
حالا بیایید شروع کنیم.
00:16
Our first common word.
8
16480
1760
اولین کلمه مشترک ما
00:18
Let's review these in examples.
9
18240
2720
بیایید اینها را در مثال‌هایی مرور کنیم.
00:20
Your car is fast compared to mine.
10
20960
4120
ماشین شما در مقایسه با ماشین من سریع است.
00:25
Instead of fast, you can say  rapid, the service was rapid.
11
25080
6840
به جای سریع، می‌توانید بگویید سریع، سرویس سریع بود.
00:31
During lunch hour the service was fast, or  the response from customer support was speedy.
12
31920
8520
در طول ساعت ناهار، سرویس سریع بود، یا پاسخ پشتیبانی مشتری سریع بود.
00:40
Speedy.
13
40440
1480
سریع
00:41
You can also say he took a brisk walk.
14
41920
4040
همچنین می توان گفت که او یک پیاده روی سریع انجام داده است.
00:45
Brisk, brisk.
15
45960
1920
تند، تند.
00:47
He took a brisk walk to clear his mind.
16
47880
3520
قدمی تند زد تا ذهنش پاک شود.
00:51
Now, brisk is used for actions  involving energy and speed,  
17
51400
5120
اکنون، تند برای اقداماتی که شامل انرژی و سرعت هستند،
00:56
such as walking or weather, but  not objects like cars or processes.
18
56520
5720
مانند پیاده‌روی یا آب و هوا استفاده می‌شود، اما از اشیایی مانند ماشین‌ها یا فرآیندها استفاده نمی‌شود.
01:02
Here's a sentence hopefully you'll agree with.
19
62240
2400
در اینجا یک جمله است که امیدوارم شما با آن موافق باشید.
01:04
I'm making rapid progress or speedy  progress with my English fluency.
20
64640
7160
من با تسلط به زبان انگلیسی به سرعت پیشرفت می کنم یا به سرعت پیشرفت می کنم.
01:11
Do you agree?
21
71800
1440
موافقید؟
01:13
Put let's go, let's go, Put  let's go in the comments.
22
73240
4200
بگذارید بریم، بیایید برویم، در نظرات قرار دهید.
01:17
The rapid change in pressure and  temperature produces huge amounts of steam.
23
77440
4920
تغییر سریع فشار و دما، مقدار زیادی بخار تولید می‌کند.
01:22
Visitors can ride one of Europe's  fastest elevators and take a speedy  
24
82360
3520
بازدیدکنندگان می‌توانند سوار یکی از سریع‌ترین آسانسورهای اروپا شوند و
01:25
climb to some of the best views in Berlin.
25
85880
2240
به برخی از بهترین مناظر برلین صعود کنند.
01:28
Interactions that could be  seen as pleasantly brisk.
26
88120
2240
فعل و انفعالاتی که می‌توان آن‌ها را به‌طور دلپذیری تند دید.
01:30
And convenient in.
27
90360
1040
و راحت در
01:31
Some cultures could be.
28
91400
1360
برخی از فرهنگ ها می تواند.
01:32
Seen as horribly rude in others.
29
92760
1880
در دیگران به طرز وحشتناکی بی ادبی دیده می شود.
01:34
And don't worry about taking notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.
30
94640
4720
و نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می کنم.
01:39
You can find the link in the description.
31
99360
2200
می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.
01:41
Our next common word?
32
101560
1280
کلمه مشترک بعدی ما؟
01:42
The Internet is too slow to load videos.
33
102840
5320
اینترنت برای بارگیری ویدیوها بسیار کند است.
01:48
Instead of slow, you could  say the traffic was sluggish.
34
108160
5280
به جای کندی، می‌توان گفت که ترافیک کم است.
01:53
Sluggish.
35
113440
1240
تنبل.
01:54
How fast does a slug move?
36
114680
2560
اسلگ با چه سرعتی حرکت می کند؟
01:57
Not fast at all.
37
117240
1560
اصلا سریع نیست
01:58
Sluggish.
38
118800
1320
تنبل.
02:00
Traffic was sluggish during rush hour.
39
120120
2960
ترافیک در ساعات شلوغی کم بود.
02:03
Or you can say I felt  sluggish after a heavy lunch.
40
123080
5880
یا می توانید بگویید بعد از یک ناهار سنگین احساس سستی کردم.
02:08
Now sluggish is used to mean  less power or less energy.
41
128960
5200
اکنون تنبل به معنای قدرت کمتر یا انرژی کمتر استفاده می‌شود.
02:14
You could also say they took a  leisurely stroll by the lake.
42
134160
4880
همچنین می‌توان گفت آن‌ها در کنار دریاچه قدم زدن آرامی داشتند.
02:19
Now stroll is another word for walk leisurely.
43
139040
4320
حالا قدم زدن کلمه دیگری برای پیاده روی آرام است.
02:23
This sounds positive, so traffic is slow.
44
143360
3520
این مثبت به نظر می رسد، بنابراین ترافیک کند است.
02:26
That's negative.
45
146880
1360
این منفی است.
02:28
But we took a leisurely walk.
46
148240
2800
اما ما آرام قدم زدیم.
02:31
This sounds positive because it  means slow and relaxed on purpose.
47
151040
5560
این مثبت به نظر می‌رسد، زیرا به معنای کند و آرام بودن عمدی است.
02:36
You can say progress on the  project was gradual but steady.
48
156600
6560
می توان گفت پیشرفت در پروژه تدریجی اما ثابت بود.
02:43
Gradual also sounds positive  whereas slow sounds negative.
49
163160
4800
صدای تدریجی نیز مثبت به نظر می رسد در حالی که صدای آهسته منفی است.
02:47
So gradual means slow but steady gradual.
50
167960
4680
بنابراین تدریجی یعنی آهسته اما پیوسته تدریجی.
02:52
Get sluggish.
51
172640
1440
سست شدن
02:54
Let your body just eat the fat that  you've stored up, just the way you should.
52
174080
3280
بگذارید بدنتان همان طور که باید چربی ذخیره شده را بخورد.
02:57
Hibernate a little bit.
53
177360
1160
کمی خواب زمستانی کنید.
02:58
Around 500 million years ago, an ancient  fish was out for a leisurely swim.
54
178520
4360
حدود 500 میلیون سال پیش، یک ماهی باستانی برای شنای آرام بیرون آمده بود.
03:02
Our next word?
55
182880
1000
حرف بعدی ما؟
03:03
It was quiet.
56
183880
2360
ساکت بود.
03:06
Quiet in the library.
57
186240
2400
سکوت در کتابخانه
03:08
You can say the room was silent  after the shocking announcement.
58
188640
6760
می توان گفت پس از اعلام تکان دهنده، اتاق ساکت بود.
03:15
You could say this spa has a serene atmosphere.
59
195400
4000
می توان گفت این آبگرم فضایی آرام دارد.
03:19
Serene sounds positive.
60
199400
2400
آرام به نظر مثبت می رسد.
03:21
It means peaceful and calm.
61
201800
2800
به معنای صلح و آرامش است.
03:24
Oh, that spa is so serene.
62
204600
2880
اوه، آن اسپا خیلی آرام است.
03:27
You can say the baby's room was hushed.
63
207480
3040
می توان گفت اتاق کودک ساکت بود.
03:30
SHH.
64
210520
960
SHH.
03:31
Hushed so she could sleep.
65
211480
2600
ساکت شد تا بتواند بخوابد.
03:34
Now if something is hushed, just like when  you say SHH, it means deliberately muted.
66
214080
6560
حالا اگر چیزی خاموش باشد، درست مانند زمانی که می گویید SHH، به معنای بی صدا بودن عمدی است.
03:40
So any noise from people, music  outside so you close the window.
67
220640
5720
بنابراین هر صدایی از مردم، موسیقی بیرون، بنابراین پنجره را ببندید.
03:46
The room was hushed.
68
226360
1760
اتاق خاموش بود.
03:48
We must be participants of  change, not silent observers.
69
228120
3960
ما باید مشارکت کننده تغییر باشیم، نه ناظران خاموش.
03:52
This exhibit features playful river  otters in a serene environment that  
70
232080
3160
این نمایشگاه سمورهای رودخانه‌ای بازیگوش را در محیطی آرام نشان می‌دهد که
03:55
is a combination of land and water habitats.
71
235240
2600
ترکیبی از زیستگاه‌های خشکی و آبی است.
03:57
Even toddlers will love this hands on  museum where they are never hushed.
72
237840
5440
حتی کودکان نوپا هم عاشق این موزه دستی هستند که در آن هرگز ساکت نمی‌شوند.
04:03
What's the opposite of silent?
73
243280
2640
نقطه مقابل سکوت چیست؟
04:05
Our next word?
74
245920
1200
حرف بعدی ما؟
04:07
The traffic is too loud for a meeting.
75
247120
4760
ترافیک برای یک جلسه خیلی زیاد است.
04:11
Instead you can say the Thunder was deafening.
76
251880
3920
در عوض می توانید بگویید که تندر کر کننده بود.
04:15
So loud I cannot hear deafening during the storm.
77
255800
4640
آنقدر بلند است که نمی توانم صدای کر را در طول طوفان بشنوم.
04:20
Or how about the applause was  booming after the performance.
78
260440
5000
یا در مورد تشویق ها بعد از اجرا چطور بود.
04:25
Now deafening and booming  both mean extremely loud.
79
265440
5440
در حال حاضر کر و بوم هر دو به معنای بسیار بلند است.
04:30
Sometimes this can be positive, like an applause.
80
270880
2600
گاهی اوقات این می تواند مثبت باشد، مانند تشویق.
04:33
You want applause to be extremely loud?
81
273480
3840
آیا می خواهید تشویق بسیار بلند باشد؟
04:37
How about this one?
82
277320
960
این یکی چطور؟
04:38
Her piercing scream.
83
278280
2720
فریاد نافذ او.
04:41
Her piercing scream startled everyone.
84
281000
4160
فریاد نافذ او همه را مبهوت کرد.
04:45
Now.
85
285160
520
04:45
Piercing is used for very high pitched or  sharp sounds and they get your attention.
86
285680
6920
در حال حاضر.
پیرسینگ برای صداهای بسیار بلند یا تیز استفاده می شود و توجه شما را به خود جلب می کند.
04:52
Right now, students around the world are screaming  for change in the piercing voice of despair.
87
292600
5640
در حال حاضر، دانش‌آموزان در سراسر جهان در صدای نافذ ناامیدی برای تغییر فریاد می‌زنند.
04:58
Ah, crickets.
88
298240
1160
آه، جیرجیرک.
04:59
The deafening silence that occurs when  someone doesn't respond to our e-mail,  
89
299400
3600
سکوت کر کننده‌ای که زمانی رخ می‌دهد که فردی به ایمیل،
05:03
phone call or text, or in some way  fails to acknowledge that we exist.
90
303000
5160
تماس تلفنی یا پیامک ما پاسخ نمی‌دهد یا به نحوی وجود ما را تأیید نمی‌کند.
05:08
Our next common word.
91
308160
1120
کلمه مشترک بعدی ما هوا
05:09
It's too hot to sit outside.
92
309280
3960
برای نشستن بیرون خیلی گرم است.
05:13
Instead of hot, you can  say the sand was scorching.
93
313240
5480
به جای داغ، می‌توان گفت شن‌ها سوزان بودند.
05:18
Do you know this one?
94
318720
1160
آیا این یکی را می شناسید؟
05:19
Scorching.
95
319880
1280
سوزاننده.
05:21
Or the sun was blazing at midday.
96
321160
4640
یا خورشید در ظهر می درخشید.
05:25
You can say she finished the race  despite the sweltering, sweltering heat.
97
325800
8320
می توان گفت که او مسابقه را با وجود گرمای شدید و طوفانی تمام کرد.
05:34
Now, all of these mean extremely hot, but  sweltering specifically means uncomfortably hot.
98
334120
8560
در حال حاضر، همه اینها به معنای بسیار گرم است، اما غلبه به طور خاص به معنای گرمای ناخوشایند است.
05:42
It is an extreme temperature.
99
342680
2600
این یک درجه حرارت شدید است.
05:45
Now, India is a country infamous  for its scorching heat and humidity.
100
345280
4100
اکنون، هند کشوری است که به دلیل گرما و رطوبت سوزانش بدنام است.
05:49
And everything smoking, blazing, quickly  moving, steam is going in your face.
101
349380
3700
و هر چیزی که سیگار می کشد، شعله ور می شود، به سرعت حرکت می کند، بخار به صورت شما می رود.
05:53
Everything's smelling super good.
102
353080
1560
همه چیز بوی فوق العاده خوبی دارد
05:54
And that's the beauty of wok cooking.
103
354640
1840
و این زیبایی آشپزی ووک است.
05:56
It's another sweltering night  here in the swamps of Texas.
104
356480
4160
اینجا در باتلاق‌های تگزاس، یک شب داغ دیگر است.
06:00
And the opposite of hot,  it's too cold in this room.
105
360640
5120
و برعکس گرما، در این اتاق خیلی سرد است.
06:05
You can say the wind was  chilly during the evening walk,  
106
365760
5520
می‌توانید بگویید که باد در طول پیاده‌روی عصرگاهی سرد بود،
06:11
the leisurely evening walk or stroll,  or the lake felt icy or freezing when  
107
371280
9280
پیاده‌روی یا پیاده‌روی عصرگاهی آرام، یا وقتی که
06:20
I dipped my hand in the frigid for  rigid air froze the pipes overnight.
108
380560
9000
دستم را در هوای منجمد فرو بردم، در طول شب، لوله‌ها را یخ زد یا یخ زد.
06:30
Now these adjectives are listed from least  extreme so least cold to most extreme most cold.
109
390360
7960
اکنون این صفت‌ها از کم‌ترین فرام، کمترین سرد تا بیشترین شدیدترین سرد فهرست شده‌اند.
06:38
Well, it's.
110
398320
160
06:38
Chilly out here, isn't it?
111
398480
1200
خوب، این است.
اینجا سرد است، اینطور نیست؟ یا
06:39
Or.
112
399680
360
06:40
At night.
113
400040
1080
در شب. آلکاتراز که
06:41
Surrounded by the swirling currents and  freezing water of San Francisco Bay,  
114
401120
3240
توسط جریان‌های چرخان و آب یخ‌زده خلیج سانفرانسیسکو احاطه شده بود،
06:44
Alcatraz was believed to be inescapable,  holding his breath under dark, frigid water.
115
404360
6680
غیرقابل اجتناب است و نفس خود را زیر آب تاریک و سرد حبس می‌کرد.
06:51
Our next common word?
116
411040
1320
کلمه مشترک بعدی ما؟
06:52
She was angry about the mistake.
117
412360
4000
او از این اشتباه عصبانی بود.
06:56
The boss seemed irritated.
118
416360
2480
رئیس عصبانی به نظر می رسید.
06:58
Irritated during the meeting.
119
418840
2160
در طول جلسه عصبانی شد.
07:01
You don't want that.
120
421000
1320
شما این را نمی خواهید.
07:02
He was furious when his flight was cancelled.
121
422320
4760
وقتی پروازش لغو شد عصبانی شد.
07:07
Maybe you've experienced that.
122
427080
2040
شاید شما آن را تجربه کرده باشید.
07:09
Or she became enraged.
123
429120
2840
یا عصبانی شد
07:11
Enraged when her suitcase was lost.
124
431960
4600
وقتی چمدانش گم شد عصبانی شد.
07:16
Again, these are listed from least extreme.
125
436560
2560
باز هم، اینها از کم ترین حد فهرست شده اند.
07:19
So least angry to most extreme.
126
439120
3040
بنابراین کمتر عصبانی تا شدیدترین.
07:22
Enraged means extremely angry.
127
442160
3200
خشمگین یعنی به شدت عصبانی. می‌دانی
07:25
You know, sometimes I get irritated,  annoyed and wonder what the heck,  
128
445360
3120
، گاهی اوقات عصبانی می‌شوم، عصبانی می‌شوم و به این فکر می‌کنم که
07:28
what are you doing, why are you driving like that?
129
448480
1540
چیکار می‌کنی، چرا این‌طور رانندگی می‌کنی؟
07:30
Or he was really furious at Hostiter,  as he was by the way, at Minsky.
130
450020
3580
یا او واقعاً از Hostiter خشمگین بود، همان طور که اتفاقاً در مینسکی بود.
07:33
Torvald finally reads the letter  from Krogstad, and he is enraged.
131
453600
4880
توروالد سرانجام نامه کروگستاد را می خواند و خشمگین می شود.
07:38
Let's talk about hungry.
132
458480
1960
بیایید در مورد گرسنگی صحبت کنیم.
07:40
Of course you can say I'm hungry.
133
460440
2760
البته می توان گفت من گرسنه هستم.
07:43
Let's get lunch.
134
463200
2080
بیا ناهار بخوریم
07:45
Now you can say I'm a little  peckish or just I'm peckish.
135
465280
4880
حالا می‌توانید بگویید من کمی بداخلاق هستم یا فقط بداخلاق هستم.
07:50
Let's have a snack.
136
470160
2440
بیا یه میان وعده بخوریم
07:52
You can say after hiking all day I was  famished, damaged, or he felt ravenous.
137
472600
8280
می توان گفت بعد از پیاده روی تمام روز من گرسنه بودم، آسیب دیدم یا او احساس گرسنگی می کرد.
08:00
Ravenous after skipping breakfast again.
138
480880
3920
بعد از نخوردن دوباره صبحانه پرخاشگر.
08:04
Least extreme peckish only means slightly hungry  to most extreme ravenous means extremely hungry.
139
484800
9920
کمترین افراط در گرسنگی فقط به معنای کمی گرسنگی است تا شدیدترین گرسنگی به معنای بسیار گرسنه است.
08:14
We can whip up a sandwich if we're feeling  peckish, but we have to consume proteins and.
140
494720
4360
اگر احساس خشم داریم می‌توانیم یک ساندویچ درست کنیم ، اما باید پروتئین و.
08:19
Sugars and other.
141
499080
840
08:19
Essential molecules made by  something out the ravenous  
142
499920
3560
شکر و غیره
مولکول‌های ضروری که توسط چیزی از
08:23
swarm stretches as far as the eye can see.
143
503480
3200
دسته‌ی درنده ساخته می‌شوند تا جایی که چشم می‌تواند امتداد پیدا کند.
08:26
Let's talk about so tired.
144
506680
1920
بیایید در مورد خیلی خسته صحبت کنیم.
08:28
I was so tired after the long flight.
145
508600
4080
بعد از پرواز طولانی خیلی خسته بودم.
08:32
You can use weary.
146
512680
1720
می توانید از خستگی استفاده کنید.
08:34
We were weary, weary After the 10 hour flight.
147
514400
6720
ما خسته و خسته بودیم بعد از 10 ساعت پرواز.
08:41
He felt drained from back-to-back meetings.
148
521120
4960
او احساس می کرد از جلسات پشت سر هم خسته شده است.
08:46
Drained.
149
526080
1280
تخلیه شده.
08:47
Or you can say she was exhausted.
150
527360
2480
یا می توان گفت او خسته شده بود.
08:49
I'm sure you know this one, but  how frequently do you use it?
151
529840
4080
مطمئنم که این یکی را می‌شناسید، اما چند بار از آن استفاده می‌کنید؟
08:53
She was exhausted after the marathon.
152
533920
3880
او پس از ماراتن خسته شده بود.
08:57
I really believe.
153
537800
1400
من واقعا معتقدم.
08:59
But it is a weary game.
154
539200
2120
اما این یک بازی خسته کننده است.
09:01
And then, as Kyle's strength drained  away, he sensed the end was coming.
155
541320
4680
و سپس، وقتی قدرت کایل کم شد ، احساس کرد که پایان در حال نزدیک شدن است.
09:06
On the one hand, if they do  so, they'll be exhausted.
156
546000
2440
از یک طرف، اگر این کار را انجام دهند، خسته خواهند شد.
09:08
They'll suffer from burnout.
157
548440
1240
آنها از فرسودگی رنج خواهند برد.
09:09
Let's talk about stupid.
158
549680
2280
بیایید در مورد احمق صحبت کنیم.
09:11
Of course, you can describe someone as  stupid, which is quite a rude thing to say.
159
551960
5000
البته، می‌توانید فردی را احمق توصیف کنید، که گفتن آن بسیار بی‌ادب است.
09:16
Not very polite, but we often use  this adjective with ourselves.
160
556960
4960
خیلی مؤدبانه نیست، اما اغلب از این صفت برای خودمان استفاده می کنیم.
09:21
I made a stupid mistake.
161
561920
2320
اشتباه احمقانه ای کردم
09:24
Have you ever said that I made a  stupid mistake in front of my boss?
162
564240
5160
آیا تا به حال گفته اید که من یک اشتباه احمقانه در مقابل رئیسم مرتکب شدم؟
09:29
Oh no.
163
569400
1160
اوه نه.
09:30
Well, instead of stupid, you can say dumb.
164
570560
2520
خوب، به جای احمق، می توان گفت خنگ.
09:33
Oh, that was dumb of me.
165
573080
1800
اوه، این از من احمق بود.
09:34
That was stupid of me.
166
574880
1440
این از من احمقانه بود.
09:36
You probably know that one.
167
576320
1600
احتمالاً آن یکی را می شناسید.
09:37
How about foolish?
168
577920
1600
احمق چطور؟
09:39
It's foolish.
169
579520
1680
این احمقانه است.
09:41
Not very smart.
170
581200
1680
خیلی باهوش نیست
09:42
So stupid or dumb?
171
582880
2120
خیلی احمق یا خنگ؟
09:45
Not very smart.
172
585000
1240
خیلی باهوش نیست
09:46
It's foolish to leave your car unlocked.
173
586240
3160
این احمقانه است که ماشین خود را باز بگذارید.
09:49
Would you agree with that?
174
589400
1400
آیا شما با آن موافق هستید؟
09:50
So saying something is foolish  sounds slightly less rude than  
175
590800
4800
بنابراین گفتن چیزی احمقانه به نظر می رسد کمی بی ادبانه تر از این است
09:55
saying that's dumb when you're  saying it to another person.
176
595600
3880
که وقتی آن را به شخص دیگری می گویید احمقانه است.
09:59
Or if you even want to sound more polite,  
177
599480
2360
یا حتی اگر می‌خواهید مودبانه‌تر به نظر برسید،
10:01
you can say he made a silly a silly  mistake by wearing mismatched socks.
178
601840
7280
می‌توانید بگویید که او با پوشیدن جوراب‌های نامتناسب مرتکب اشتباه احمقانه‌ای شد.
10:09
So we use silly when something is  more lighthearted, not very serious,  
179
609120
4800
بنابراین زمانی که چیزی ساده‌تر، خیلی جدی‌تر نیست
10:13
and is not as harsh of the others.
180
613920
2920
و به‌اندازه دیگران خشن‌تر نیست، از احمقانه استفاده می‌کنیم.
10:16
So if you want to say this to someone,  if you say that was dumb of you,  
181
616840
4680
بنابراین، اگر می‌خواهید این را به کسی بگویید، اگر بگویید این حرف
10:21
that was stupid of you, that  sounds quite harsh, quite rude.
182
621520
3680
شما احمقانه بود، خیلی خشن به نظر می‌رسد، بسیار بی‌ادب.
10:25
But if you say that was foolish of you or  that was silly of you, that sounds less harsh.
183
625200
5840
اما اگر بگویید که از شما احمقانه بود یا از شما احمقانه بود، کمتر خشن به نظر می رسد.
10:31
How can you be smart and have  this dumb idea at the same time?
184
631040
2240
چگونه می‌توانید باهوش باشید و همزمان این ایده احمقانه را داشته باشید؟
10:33
This was nuts without fear.
185
633280
1600
این بی ترس بود.
10:34
We'll do foolish things.
186
634880
1640
ما کارهای احمقانه انجام خواهیم داد
10:36
I also do silly things like  I have a reggae air horn.
187
636520
3720
من همچنین کارهای احمقانه‌ای انجام می‌دهم، مثلاً یک شاخ هوایی رگی دارم.
10:40
Let's talk about rich.
188
640240
1680
بیایید در مورد ثروتمند صحبت کنیم.
10:41
He's rich enough to afford a yacht.
189
641920
3080
او آنقدر ثروتمند است که می تواند یک قایق تفریحی بخرد. به
10:45
Notice that pronunciation?
190
645000
2280
این تلفظ دقت کنید؟
10:47
Yacht.
191
647280
1120
قایق بادبانی
10:48
Yacht you can use wealthy.
192
648400
4240
قایق بادبانی شما می توانید از ثروتمند استفاده کنید.
10:52
Warren Buffett is extremely wealthy, so you  can still modify this to make it stronger.
193
652640
6880
وارن بافت بسیار ثروتمند است، بنابراین هنوز هم می‌توانید آن را تغییر دهید تا قوی‌تر شود.
10:59
Extremely wealthy.
194
659520
2480
فوق العاده ثروتمند.
11:02
You can say his wife's family is loaded.
195
662000
4480
می توان گفت خانواده همسرش بار دارند.
11:06
Loaded.
196
666480
1040
بارگیری شد.
11:07
This is a casual way of saying extremely  wealthy, but native speakers use this a lot.
197
667520
6840
این یک روش معمولی برای گفتن بسیار ثروتمند است، اما بومی‌ها از این روش استفاده زیادی می‌کنند.
11:14
He's loaded, she's loaded, they're loaded.
198
674360
3040
او بار شده است، او بارگیری می کند، آنها بارگیری می کنند.
11:17
To sound more formal or professional  you can use affluent are prosperous.
199
677400
6960
برای اینکه رسمی‌تر یا حرفه‌ای‌تر به نظر برسد، می‌توانید از افراد مرفه استفاده کنید.
11:24
They live in an affluent  or prosperous neighborhood.
200
684360
3880
آنها در محله‌ای مرفه یا مرفه زندگی می‌کنند.
11:28
You can use these to describe people, but they  
201
688240
3040
می‌توانید از اینها برای توصیف افراد استفاده کنید، اما
11:31
are more commonly used to describe  communities, countries, businesses.
202
691280
6080
بیشتر برای توصیف جوامع، کشورها، کسب‌وکارها استفاده می‌شوند.
11:37
Many wealthy countries have adopted a carbon tax  that makes consuming carbon fuels more costly,  
203
697360
5720
بسیاری از کشورهای ثروتمند مالیات کربن را اتخاذ کرده‌اند که مصرف سوخت‌های کربنی را پرهزینه‌تر می‌کند و
11:43
encouraging households to  adopt carbon neutral energies.
204
703080
3320
خانواده‌ها را تشویق می‌کند تا انرژی‌های خنثی کربن را اتخاذ کنند.
11:46
Many neighborhoods will be redeveloped as  affluent housing, while thousands of residents  
205
706400
3760
بسیاری از محله‌ها به‌عنوان مسکن مرفه بازسازی می‌شوند، در حالی که هزاران نفر از ساکنان
11:50
will be forcibly pushed out of their homes  and into affordable housing outside the city.
206
710160
4520
به زور از خانه‌های خود بیرون رانده می‌شوند و به خانه‌های ارزان قیمت خارج از شهر می‌روند.
11:54
The city dates back to medieval times and  was already prosperous by the 13th century,  
207
714680
4320
قدمت این شهر به قرون وسطی باز می گردد و تا قرن سیزدهم،
11:59
when a dam was built to separate  the rot from the new Hamas.
208
719000
3240
زمانی که سدی برای جدا کردن پوسیدگی از حماس جدید ساخته شد، رونق داشت.
12:02
And the opposite of rich.
209
722240
2000
و نقطه مقابل ثروتمند.
12:04
Hopefully you don't need to use this.
210
724240
2560
امیدوارم نیازی به استفاده از این نباشد.
12:06
He's too poor to afford a yacht.
211
726800
4920
او آنقدر فقیر است که نمی تواند یک قایق تفریحی بخرد.
12:11
You can say we're raising money  for disadvantaged children.
212
731720
5040
می‌توانید بگویید ما برای کودکان محروم پول جمع‌آوری می‌کنیم.
12:16
Notice that pronunciation disadvantaged.
213
736760
3240
توجه داشته باشید که تلفظ مضر است.
12:20
So children who don't have the advantages that  wealthy families have disadvantaged children.
214
740000
9200
بنابراین کودکانی که از مزایای خانواده‌های ثروتمند برخوردار نیستند.
12:29
The community became impoverished  impoverished after the hurricane.
215
749200
6920
پس از طوفان، جامعه فقیر شد.
12:36
The organization helps destitute  destitute individuals find housing,  
216
756120
7080
این سازمان به افراد بی بضاعت کمک می کند مسکن پیدا کنند،
12:43
so these are people in the most need destitute.
217
763200
4280
بنابراین این افراد نیازمندترین افراد فقیر هستند.
12:47
There's disparities.
218
767480
1440
نابرابری وجود دارد
12:48
It exposes, you know, that they're  not taking care of certain, you know,  
219
768920
3320
می دانید، نشان می دهد که آنها از برخی
12:52
minority groups or disadvantaged groups.
220
772240
1640
گروه های اقلیت یا گروه های محروم مراقبت نمی کنند.
12:53
So there's a lot of political impediments, but  there's spectacular examples of the opposite.
221
773880
4600
بنابراین موانع سیاسی زیادی وجود دارد، اما نمونه‌های دیدنی برعکس وجود دارد.
12:58
They want to impoverish all of humanity today  to solve a putative problem in the future.
222
778480
6080
آنها می خواهند امروز تمام بشریت را فقیر کنند تا یک مشکل فرضی را در آینده حل کنند.
13:04
There's some desperate poverty out  there and it's not just an anomaly,  
223
784560
2840
فقر مذبوحانه ای وجود دارد و این فقط یک ناهنجاری نیست،
13:07
it's half of humanity struggling to make it work.
224
787400
3960
نیمی از بشریت است که در تلاش برای به کار انداختن آن است.
13:11
Let's move on to clean.
225
791360
1840
بیایید به سمت تمیز کردن حرکت کنیم.
13:13
Your kitchen is so clean you can  say the hotel room was spotless.
226
793200
6960
آشپزخانه شما آنقدر تمیز است که می‌توان گفت اتاق هتل بی‌نظیر بود.
13:20
Spotless.
227
800160
1200
بی لکه. فوق
13:21
Extremely clean.
228
801360
2280
العاده تمیز.
13:23
You can say the lab must remain pristine.
229
803640
4560
می توان گفت که آزمایشگاه باید بکر بماند.
13:28
Pristine.
230
808200
920
بکر.
13:29
Or your white countertops look Immaculate.
231
809680
4680
یا میزهای سفید شما بی عیب و نقص به نظر می رسند.
13:34
Immaculate.
232
814360
1120
بی آلایش
13:35
Not an imperfection or a spot or a mark.
233
815480
3920
نه نقص یا نقطه یا علامت.
13:39
Immaculate.
234
819400
1160
بی آلایش
13:40
There's no spotless.
235
820560
800
بدون لک وجود ندارد
13:41
Leaders, I mean.
236
821360
600
13:41
None of us in here are morally.
237
821960
1360
منظورم رهبران است.
هیچ کدوم از ما اینجا اخلاقا نیستیم
13:43
Unstained characters.
238
823320
1400
شخصیت های بی رنگ
13:44
In life's.
239
824720
520
در زندگی
13:45
Grand story.
240
825240
920
داستان بزرگ
13:46
Even so, given this risk, it is a pristine.
241
826160
3000
با این حال، با توجه به این خطر، یک بکر است.
13:50
He's also committed to the  idea of an Immaculate empire.
242
830000
3760
او همچنین به ایده یک امپراتوری بی‌نقص متعهد است.
13:53
And the opposite.
243
833760
1560
و برعکس.
13:55
My kitchen is so dirty.
244
835320
2680
آشپزخانه من خیلی کثیف است.
13:58
The hotel room was filthy when we arrived.
245
838000
4240
وقتی رسیدیم اتاق هتل کثیف بود.
14:02
Extremely dirty, filthy.
246
842240
2960
بسیار کثیف، کثیف.
14:05
The windows became grimy after the  storm, His unkempt repeat after me.
247
845200
8520
پنجره‌ها بعد از طوفان کثیف شدند و نامرتبی او بعد از من تکرار می‌شود.
14:13
Unkempt, unkempt, disheveled, disheveled.
248
853720
6960
نامرتب، نامرتب، ژولیده، ژولیده. ظاهر
14:20
His unkempt or disheveled  appearance surprised everyone.
249
860680
5840
نامرتب یا ژولیده او همه را شگفت زده کرد.
14:26
So if I started this video and my hair was super  messy and my shirt had stains on it and maybe my  
250
866520
7640
بنابراین اگر من این ویدیو را شروع کردم و موهایم فوق‌العاده نامرتب بود و روی پیراهنم لکه‌هایی داشت و شاید
14:34
lipstick was smeared, you might say Jennifer you  look unkempt or Jennifer you look disheveled.
251
874160
8240
رژ لبم لک شده بود، ممکن است بگویید جنیفر نامرتب به نظر می‌رسد یا جنیفر که ژولیده به نظر می‌رسد.
14:42
So this is used with personal appearance  and it means poorly maintained or neglected.
252
882400
5760
بنابراین از این برای ظاهر شخصی استفاده می‌شود و به معنای نگهداری ضعیف یا نادیده گرفته شده است. قبل از ضبط این ویدیو
14:48
I neglected to brush my hair and fix  my shirt before recording this video.
253
888160
6840
از برس زدن موهایم و اصلاح پیراهنم غافل شدم . طبق بایگانی Living City،
14:55
Crowded tenements, filthy streets and  unsanitary conditions all around contributed  
254
895000
5200
خانه‌های شلوغ، خیابان‌های کثیف و شرایط غیربهداشتی اطراف باعث
15:00
to an annual death rate of one out of every 36  residents, according to the Living City archive.
255
900200
6320
مرگ سالانه یک نفر از هر ۳۶ نفر شده است.
15:06
The kitchen area is dirty and grimy.
256
906520
2160
فضای آشپزخانه کثیف و کثیف است.
15:08
Why was he unshaved with unkempt hair and  torn jeans and paint all over as close?
257
908680
4360
چرا او با موهای ژولیده و شلوار جین پاره و رنگ آمیزی نشده بود؟
15:13
Should.
258
913040
200
15:13
Someone call the.
259
913240
760
باید.
یکی زنگ بزنه
15:14
Police.
260
914000
520
15:14
Our next word?
261
914520
1120
پلیس
حرف بعدی ما؟
15:15
Boring.
262
915640
1080
خسته کننده
15:16
I'm sure you've used this one.
263
916720
1920
مطمئنم از این یکی استفاده کردی
15:18
The lecture was boring.
264
918640
2680
سخنرانی خسته کننده بود.
15:21
Hopefully you're not thinking  that right now with this lesson.
265
921320
3840
امیدواریم که در حال حاضر با این درس به این فکر نمی کنید.
15:25
Or you can say the movie was dull, dry, or slow.
266
925160
7080
یا می توانید بگویید فیلم کسل کننده، خشک یا کند بود.
15:32
All of these are synonyms to boring.
267
932240
3640
همه اینها مترادف با خسته کننده هستند.
15:35
You can say filling out forms is always tedious.
268
935880
4960
می توان گفت پر کردن فرم ها همیشه خسته کننده است.
15:40
We use this with tasks that are boring.
269
940840
3480
ما از آن برای کارهایی که خسته کننده هستند استفاده می کنیم.
15:44
Or you can say this job is so mundane, monotonous.
270
944320
4840
یا می توان گفت این شغل بسیار پیش پا افتاده و یکنواخت است.
15:49
So these mean routine not changing.
271
949160
3440
بنابراین اینها به معنای تغییر نکردن روال است.
15:52
So the same task over and  over again every single day.
272
952600
5520
بنابراین هر روز یک کار تکراری تکرار می شود.
15:58
And because it's routine and not  changing, it's therefore boring.
273
958120
4920
و چون روتین است و تغییر نمی کند، در نتیجه کسل کننده است.
16:03
I know all of this may seem tedious or boring.
274
963040
2360
من می دانم که همه اینها ممکن است خسته کننده یا خسته کننده به نظر برسد.
16:05
I.
275
965400
160
16:05
Was finding ways to motivate myself when  things kind of got a little bored or mundane.
276
965560
4800
I.
داشتم راه‌هایی برای ایجاد انگیزه در خودم پیدا می‌کردم که همه چیز کمی خسته‌کننده یا پیش پا افتاده شد.
16:10
And audio book.
277
970360
1640
و کتاب صوتی به
16:12
It gets astoundingly monotonous.
278
972000
2960
طرز شگفت انگیزی یکنواخت می شود.
16:14
Now you have so many advanced  alternatives to add to your vocabulary.
279
974960
4800
اکنون گزینه‌های پیشرفته بسیار زیادی برای اضافه کردن به دایره لغات خود دارید.
16:19
Do you want me to keep teaching you more?
280
979760
2080
میخوای بیشتر بهت یاد بدم؟
16:21
Put, let's go, let's go put,  let's go in the comments.
281
981840
3720
قرار دهید، بیایید برویم، بیایید برویم، در نظرات برویم.
16:25
And of course, make sure you like this lesson,  
282
985560
2000
و البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید،
16:27
share it with your friends and subscribe so  you're notified every time I post a new lesson.
283
987560
4880
آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید تا هر بار که یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود.
16:32
And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  
284
992440
3000
و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه
16:35
to speak English fluently and confidently.
285
995440
2400
صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.
16:37
You can click here to download it or  look for the link in the description.
286
997840
3560
می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.
16:41
And you can keep expanding your  vocabulary with this lesson right now.
287
1001400
8320
و می‌توانید همین حالا دایره لغات خود را با این درس گسترش دهید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7