Learn English Faster Through Engaging Stories

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

I'm Jennifer.

من جنیفر هستم

And today we're going to read a very interesting article from

و امروز یک مقاله بسیار جالب از

the BBC.

بی بی سی را می خوانیم.

And we're going to learn lots of advanced vocabulary, Advanced grammar, natural expressions,

و ما تعداد زیادی واژگان پیشرفته، گرامر پیشرفته، عبارات طبیعی را یاد می گیریم

and improve your pronunciation.

و تلفظ شما را بهبود می بخشیم.

All at the same time, let's get started.

همه در همان زمان، بیایید شروع کنیم.

Our headline, the young workers dressing to stand out.

تیتر ما، کارگران جوان لباس پوشیدن برای برجسته شدن.

As you can see.

همانطور که می بینید.

Her outfit really stands out.

لباس او واقعاً برجسته است.

I imagine there are all these other workers and they're wearing a plain white shirt and

تصور می کنم همه این کارگران دیگر هستند و یک پیراهن سفید ساده و

black pants.

شلوار مشکی پوشیده اند.

And she is wearing this very bright

و او این لباس رنگارنگ و بسیار روشن را پوشیده است

colorful

and vintage outfit.

.

She would stand out.

او برجسته خواهد شد.

The phrasal verb stand out.

فعل عبارتی برجسته است.

This means to be noticeable to be noticeable in a group.

این به معنای قابل توجه بودن برای قابل توجه بودن در یک گروه است.

So you have a group of different objects and one of them is more noticeable than the others

بنابراین شما گروهی از اشیاء مختلف دارید و یکی از آنها بیشتر از بقیه اشیاء قابل توجه است

that objects.

.

Stands out and it could stand out because of its size.

متمایز است و به دلیل اندازه آن می تواند برجسته شود .

It's bigger than the others or smaller, its color or other reasons as well.

بزرگتر از بقیه یا کوچکتر است، رنگ آن یا دلایل دیگر نیز وجود دارد.

So to sand out to be very noticeable and especially compared to other things or even people

بنابراین برای شن و ماسه کردن بسیار قابل توجه است و به خصوص در مقایسه با چیزهای دیگر یا حتی افراد

So she stands out because of her outfit, her outfit.

بنابراین او به دلیل لباس و لباسش متمایز می شود.

What she's wearing, let's continue on.

آنچه او پوشیده است، بیایید ادامه دهیم.

Traditional thinking has generally been to dress to fit into the workplace.

تفکر سنتی عموماً این بوده است که لباس بپوشید تا متناسب با محل کار باشد.

Here is another phrasal verb to fit in so the phrasal verb is to fit in, but when you

در اینجا یک فعل عبارتی دیگر برای فیت کردن وجود دارد، بنابراین فعل عبارتی، فیت کردن است، اما وقتی

specify the noun in this case, the workplace then we add into to fit into the workplace

اسم را در این مورد مشخص می‌کنید، محل کار را اضافه می‌کنیم تا در محل کار قرار گیرد،

so I'll highlight all of this.

بنابراین همه اینها را برجسته می‌کنم.

So, the phrasal verb to fit in is when you have a feeling

بنابراین، فعل عبارتی to fit in زمانی است که شما احساس می کنید

Knowing that you belong or are accepted.

که متعلق به شما هستید یا پذیرفته شده اید.

When you're a new employee, you might not feel like you fit in, or if you're new to

وقتی یک کارمند جدید هستید، ممکن است احساس نکنید که در

a neighborhood or a sports team or any group of people a new school, that's a great example.

یک محله یا یک تیم ورزشی یا هر گروهی از افراد تازه وارد مدرسه جدیدی هستید، این یک مثال عالی است.

You might not feel like you fit in.

ممکن است احساس نکنید که مناسب هستید.

You might not feel like you belong or are accepted and unfortunately, a lot of my students

ممکن است احساس نکنید متعلق به شما هستید یا پذیرفته شده اید و متأسفانه، بسیاری از دانش آموزان من به

don't feel like

Fit in because of their English skills.

دلیل مهارت های انگلیسی خود احساس مناسبی ندارند.

So, of course, to not fit in isn't a good feeling.

بنابراین، البته، تناسب نداشتن احساس خوبی نیست .

You want to feel like you belong and are accepted, you want to feel like you fit in, so to fit

شما می خواهید احساس کنید که متعلق هستید و پذیرفته شده اید، می خواهید احساس کنید که مناسب هستید، بنابراین برای جا افتادن

into the workplace, a feeling of belonging or being accepted by a group.

در محل کار، احساس تعلق یا پذیرفته شدن توسط یک گروه.

So there are saying, traditionally you would wear

بنابراین گفته می شود، به طور سنتی شما

Wear the same clothes that your co-workers.

همان لباس هایی را بپوشید که همکارانتان.

We're so you fit in, you have this sense of belonging but this person here is doing something

ما خیلی خوب هستیم، شما این حس تعلق را دارید، اما این شخص در اینجا کار

different, she's dressing to stand out to be more noticeable, which could have

متفاوتی انجام می دهد، او لباس می پوشد تا بیشتر به چشم بیاید، که می تواند

the

impact that she doesn't fit in.

تأثیری بر عدم تناسب او داشته باشد.

Let's find out, but in the pandemic era, these rules are going by the wayside.

بیایید بفهمیم، اما در دوران همه‌گیری، این قوانین کنار می‌روند.

When something goes by the wayside, it means it's it's gone.

وقتی چیزی کنار می رود، به این معنی است که از بین رفته است.

It's no longer followed its outdated.

این دیگر منسوخ شده خود را دنبال نمی کند.

And in this case, they're talking about a rule.

و در این مورد، آنها در مورد یک قانون صحبت می کنند.

So by saying the rule has gone by the wayside.

پس با گفتن قاعده کنار رفته است.

It means nobody is following that rule anymore.

یعنی هیچ کس دیگر از آن قانون پیروی نمی کند.

So here's the definition here.

بنابراین در اینجا تعریف اینجاست.

Now, of course, in our modern era of Technology, we could say that

حالا، البته، در عصر مدرن ما از فناوری، می‌توان گفت که

That landlines phones that are connected in your house, landlines have gone by the wayside,

تلفن‌های ثابتی که در خانه شما وصل هستند، تلفن‌های ثابت کنار رفته‌اند،

no one really uses them anymore, right?

واقعاً هیچ‌کس دیگر از آنها استفاده نمی‌کند، درست است؟

So in this case, you can use it when you use something, you stop using it or you stop following

بنابراین در این حالت، می‌توانید زمانی که از چیزی استفاده می‌کنید، استفاده از آن را متوقف می‌کنید یا از

a certain rule or practice.

یک قانون یا تمرین خاص پیروی نمی‌کنید، از آن استفاده کنید.

Monica seles.

مونیکا سلز

That's the woman here.

اون زن اینجاست

Who dresses to stand out.

چه کسی برای برجسته شدن لباس می پوشد.

Monica Sally, doesn't wear your average business, casual clothing at the office.

مونیکا سالی، لباس های معمولی و غیر رسمی شما را در دفتر نمی پوشد.

In style the 31 year old software marketing manager has become well known for her love

به سبک این مدیر بازاریابی نرم افزار 31 ساله به دلیل علاقه اش

of a rare vintage fashion at a large Tech firm where she works in Indianapolis u.s.

به یک مد قدیمی قدیمی در یک شرکت بزرگ فناوری که در ایندیاناپولیس ایالات متحده کار می کند، به خوبی شناخته شده است.

okay.

باشه.

Vintage vintage clothing is clothing from

لباس‌های قدیمی، لباس‌هایی از

older

decades or Oils older Generations.

دهه‌های قدیمی‌تر یا نسل‌های قدیمی‌تر Oils هستند.

So from the 50s or 60s or

بنابراین از دهه 50 یا 60 یا

7d's.

7d.

So, not from this modern time, it's from a past time, or a past generation, and we can

بنابراین، نه از این دوران مدرن، بلکه مربوط به زمان گذشته یا نسل گذشته است، و ما می‌توانیم

see an example of vintage clothing here.

نمونه‌ای از لباس‌های قدیمی را در اینجا ببینیم.

So, this pattern, this color combination was very popular in.

بنابراین، این الگو، این ترکیب رنگ بسیار محبوب بود.

I don't know, maybe the 60s, or the 70s, and this sure was made in the 60s or 70s.

نمی‌دانم، شاید دهه 60 یا 70، و مطمئناً در دهه 60 یا 70 ساخته شده است.

And this represents

و این نشان دهنده

And they also had this adjectives here rare.

و آنها نیز این صفت در اینجا نادر است.

So a rare, of course, means not common difficult to find, so it's not easy to find clothing

بنابراین نادر، البته، به این معنی است که یافتن آن دشوار نیست ، بنابراین یافتن لباس هایی

that was made from the 60s or 70s vintage clothing.

که از لباس های قدیمی دهه 60 یا 70 ساخته شده اند، آسان نیست .

You have to go to very special stores.

شما باید به فروشگاه های بسیار خاص بروید.

So, not common, not common.

بنابراین، نه رایج، نه رایج.

Not easy to find.

پیدا کردن آسان نیست.

Now let's take a look at her job title.

حالا بیایید نگاهی به عنوان شغلی او بیندازیم.

She's a software marketing manager.

او یک مدیر بازاریابی نرم افزاری است.

Now, a lot of times I hear mistakes when students, say their job title because they don't use

الان خیلی وقت ها اشتباهاتی می شنوم که دانش آموزان عنوان شغل خود را می گویند چون از مقاله استفاده نمی کنند

an article, you have to use an article.

، شما باید از مقاله استفاده کنید.

I'm a software manager, I'm an accountant.

من یک مدیر نرم افزار هستم، من یک حسابدار هستم.

So n, if you have a vowel sound and then I if you have a consonant sound, don't forget

بنابراین، اگر شما صدای مصوت دارید و من اگر صدای همخوان دارید،

that article, it sounds very beginner English and you might not fit in and you would stand

آن مقاله را فراموش نکنید، به نظر می رسد بسیار انگلیسی مبتدی است و ممکن است در آن جا نشوید و به صورت

out in a negative way you would stand out because it's obvious that English isn't your

منفی متمایز شوید و متمایز شوید. زیرا واضح است که انگلیسی

first language.

زبان اول شما نیست.

If you make such a basic mistake like forgetting to put an article in front of your job title.

اگر مرتکب چنین اشتباه اساسی می شوید مانند فراموش کردن مقاله ای در جلوی عنوان شغلی خود.

So

پس

Make that mistake.

این اشتباه را بکن

And if you do want to stand out in the workplace, be noticeable for your good qualities.

و اگر می خواهید در محل کار متمایز شوید، به دلیل ویژگی های خوب خود قابل توجه باشید.

Then I want you to download this free speaking guide where I share six tips on how to speak

سپس می‌خواهم این راهنمای مکالمه رایگان را دانلود کنید، جایی که من شش نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به

English, fluently and confidently.

انگلیسی روان، روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم.

This is absolutely free, it's available on my website so you can just look in the description

این کاملا رایگان است، آن را در وب سایت من در دسترس است، بنابراین شما فقط می توانید در توضیحات

for the link to download it absolutely free.

برای لینک دانلود آن کاملا رایگان نگاه کنید.

And you can also find the link to download all the

و همچنین می توانید لینک دانلود تمام

The notes from the lesson in the description below.

یادداشت های درس را در توضیحات زیر بیابید.

Let's continue on her outfits.

بیایید به لباس های او ادامه دهیم.

So and outfit is a complete set of clothing that you wear.

بنابراین و لباس مجموعه کاملی از لباس است که می پوشید.

So it includes your shirt, your pants, your shoes.

بنابراین شامل پیراهن، شلوار، کفش شما می شود.

So it's everything that you're wearing is considered your outfit.

بنابراین هر چیزی که می پوشید لباس شما محسوب می شود.

So not just your shirt, you can only see my shirt now.

پس نه فقط پیراهن تو، الان فقط می‌توانی پیراهن من را ببینی .

No, but it would be my shirt and my pants and even if I had shoes or a purse, all of

نه، اما این پیراهن و شلوار من است و حتی اگر کفش یا کیف داشته باشم، همه

that together would be considered an outfit.

اینها با هم یک لباس محسوب می شود.

So her outfit

بنابراین لباس او

The

مجموع

total

of all the clothes she's wearing.

تمام لباس هایی که پوشیده است.

So in her case, the outfit would include her shirt, her pants, you can't really see it,

بنابراین در مورد او، لباس شامل پیراهن، شلوارش می شود، واقعاً نمی توانید آن را ببینید،

but it looks like she has some colorful socks, her shoes.

اما به نظر می رسد که او چند جوراب رنگارنگ، کفش هایش دارد.

And let's say she was wearing a belt as well.

و بیایید بگوییم که او یک کمربند نیز بسته بود.

That would be part of her outfit.

این بخشی از لباس او خواهد بود.

Her outfits are a far cry from the average plain T-shirt and jeans if something is all

لباس های او با تی شرت ساده و شلوار جین معمولی فاصله دارد، اگر چیزی کاملاً

Far Cry from something else.

از چیز دیگری دور باشد.

It means it's very different from very different from.

یعنی خیلی با خیلی فرق داره .

Very different from.

بسیار متفاوت از.

So it's seeing that her colleagues just where, you know, your plain white gray or blue t-shirt

بنابراین می بیند که همکاران او دقیقاً جایی که می دانید، تی شرت و شلوار جین سفید خاکستری یا آبی ساده شماست

and jeans.

.

That's your casual business, attire, your outfit, but she wears something very different.

این کار معمولی، لباس، لباس شماست، اما او چیزی بسیار متفاوت می پوشد.

So, her outfits, what?

بنابراین، لباس های او، چه؟

She wears the total of what she wears is very different from other outfit.

او مجموع لباس هایی که می پوشد بسیار متفاوت از لباس های دیگر است.

Is of Far Cry from.

از Far Cry است.

Now one thing that my students find is that studying English is a far cry from using English

اکنون یکی از چیزهایی که دانش‌آموزان من متوجه می‌شوند این است که مطالعه انگلیسی با استفاده از زبان انگلیسی

in the real world so they get comfortable studying English in the classroom.

در دنیای واقعی بسیار فاصله دارد، بنابراین آنها با مطالعه انگلیسی در کلاس درس راحت می‌شوند.

But then they get

اما سپس آنها به

out there.

آنجا می روند.

They go to a party with native English speakers, or they go to a meeting, or a networking event,

آنها به یک مهمانی با انگلیسی زبانان بومی می روند، یا به یک جلسه، یا یک رویداد شبکه ای می روند،

or just to work and being in the real world and using your English communicating, when

یا فقط برای کار و حضور در دنیای واقعی و استفاده از مکالمه انگلیسی شما، در حالی که

native speakers is a far cry from communicating with your teacher in the classroom.

افراد بومی از برقراری ارتباط با معلم شما فاصله زیادی دارند. در کلاس.

And that's why a lot of students feel like they don't fit in and

و به همین دلیل است که بسیاری از دانش‌آموزان احساس می‌کنند که مناسب نیستند و از

They stand out in a negative way, they stand out because their accent is too strong or

نظر منفی برجسته می‌شوند، به دلیل اینکه لهجه‌شان خیلی قوی است یا از

they use very unnatural Expressions, right?

عبارات بسیار غیر طبیعی استفاده می‌کنند، متمایز می‌شوند، درست است؟

So this is how you can use this expression.

بنابراین اینگونه می توانید از این عبارت استفاده کنید.

All Far Cry from.

همه دور از.

Now if you want to stand out positively because you have such excellent communication skills.

حالا اگر می خواهید به طور مثبت متمایز شوید زیرا چنین مهارت های ارتباطی عالی دارید.

And you want to fit into your workplace, then I want to tell you about the finally fluent

و شما می خواهید در محل کار خود جا بیفتید، سپس می خواهم در مورد آکادمی در نهایت روان به شما بگویم

Academy.

.

This is my premium

این برنامه آموزشی برتر من است که در آن به

I'm training program where we study native English speakers in the real world on YouTube,

زبان انگلیسی زبان مادری در دنیای واقعی در YouTube،

TV movies, and the news.

فیلم های تلویزیونی و اخبار مطالعه می کنیم.

So you can improve your listening skills.

بنابراین می توانید مهارت شنیداری خود را بهبود ببخشید.

Learn natural expressions and become fluent.

عبارات طبیعی را یاد بگیرید و روان شوید.

So you can fit into your workplace and stand out in a positive way.

بنابراین می توانید در محل کار خود جا بیفتید و به روشی مثبت متمایز شوید.

Plus, you'll have me as your personal teacher.

به علاوه، شما من را به عنوان معلم شخصی خود خواهید داشت.

So if you want more information on how to become a member, you can look in the description,

بنابراین اگر اطلاعات بیشتری در مورد نحوه عضو شدن می‌خواهید، می‌توانید در توضیحات،

For the link on how to join.

لینک نحوه عضویت را مشاهده کنید.

All right, let's continue her outfits are a far cry from the average plain T-shirt and

بسیار خوب، بیایید ادامه دهیم لباس های او با تی شرت و

jeans.

شلوار جین معمولی فاصله زیادی دارد.

She sees among her colleagues and she says her bold style has become a great talking

او در میان همکارانش می بیند و می گوید استایل جسورانه اش به یک نقطه صحبت عالی

point with them.

با آنها تبدیل شده است.

When something is a talking point is just a conversational topic, it's something you

وقتی چیزی به عنوان یک موضوع صحبت است، فقط یک موضوع مکالمه است، چیزی است که شما

talk about.

در مورد آن صحبت می کنید.

That's all that means.

معنیش همینه

So her outfits are a talking point.

بنابراین لباس‌های او محل بحث است.

It's something when she sees her colleagues they say oh wow.

این چیزی است که وقتی او همکارانش را می بیند می گویند اوه وای.

Where did you get that shirt?

آن پیراهن را از کجا آوردی؟

Tell me more about it.

بیشتر در مورد آن بگویید.

What generation is it from?

از چه نسلی است؟

Who designed it?

چه کسی آن را طراحی کرد؟

That's how it's a talking point.

این یک بحث است.

So here is a quote.

بنابراین در اینجا یک نقل قول است.

So this, because we have these quotation marks here, it means that this woman.

پس این، چون ما در اینجا این گیومه ها را داریم ، یعنی این زن.

What's her name?

اسمش چیه؟

Again, Monica this woman Monica is now saying these words.

دوباره مونیکا این زن مونیکا الان این حرف ها را می زند.

So she said having that opportunity to break down walls.

بنابراین او گفت که از این فرصت برای شکستن دیوارها برخوردار است.

When you break down walls, it just means to eliminate them.

وقتی دیوارها را خراب می کنید، فقط به معنای از بین بردن آنهاست.

So it's a metaphorical wall.

بنابراین این یک دیوار استعاری است. می

It's saying here I am and here my

گوید اینجا من هستم و

Colleague is, and there's a wall between us so we don't communicate easily.

همکار من اینجاست، و بین ما دیواری وجود دارد تا راحت با هم ارتباط برقرار نکنیم.

But if we eliminate that wall, if we break down that wall, then now I can hide.

اما اگر آن دیوار را از بین ببریم، اگر آن دیوار را خراب کنیم، اکنون می توانم پنهان شوم.

I can easily communicate with my colleague having that opportunity to break down walls

من به راحتی می توانم با همکارم ارتباط برقرار کنم که این فرصت را دارد تا

with people across different teams by talking about my outfits.

با صحبت در مورد لباس هایم دیوارها را با افراد مختلف در تیم های مختلف خراب کنم .

This is how she breaks down the walls.

اینطوری دیوارها را خراب می کند.

So how she initiates conversation with her colleagues about her outfit?

بنابراین چگونه او شروع به گفتگو با همکارانش در مورد لباس خود می کند؟

It's is pretty awesome.

خیلی عالیه

She says, the company I work for is pretty large and ever since I've been here my notoriety

او می‌گوید، شرکتی که من در آن کار می‌کنم بسیار بزرگ است و از زمانی که اینجا بوده‌ام، شهرت

has been extended through my fashion and what I wear being around people who might not know

من از طریق مد و لباس‌هایی که در اطراف افرادی که ممکن است

as much about these designers and catching their eye has always been an icebreaker.

درباره این طراحان چیز زیادی نمی‌دانند و جلب توجه آنها را به خود جلب کنم، بیشتر شده است. یک یخ شکن

So an icebreaker is a way to initiate a conversation with someone so

بنابراین، یخ شکن راهی برای شروع مکالمه با کسی است،

So if you're at a party or a networking event or even a meeting, and there are a lot of

بنابراین اگر در یک مهمانی یا رویداد شبکه ای یا حتی یک جلسه هستید، و

new people and you've never met those people.

افراد جدید زیادی وجود دارند و هرگز آن افراد را ندیده اید.

You want an icebreaker, you want a way to initiate a conversation with someone.

شما یک یخ شکن می خواهید، می خواهید راهی برای شروع گفتگو با کسی.

So at a party, an icebreaker could be a simple question.

بنابراین در یک مهمانی، یک یخ شکن می تواند یک سوال ساده باشد .

Oh, so how do you know Jane if it's Jane's?

اوه، پس از کجا می‌دانی که جین مال جین است؟

B, and you could go up to each person and that's your Icebreaker.

ب، و شما می توانید به سمت هر نفر بروید و آن یخ شکن شما است.

That's how you initiate conversation.

اینطوری مکالمه را آغاز می کنید.

How do you know, Jane, how long have you known Jane?

از کجا میدونی جین، چند وقته جین رو میشناسی؟

And you can talk about the host because both of, you know, Jane.

و شما می توانید در مورد میزبان صحبت کنید زیرا هر دو، می دانید، جین.

So an ice breaker is a way to initiate, which is a way of saying, start to initiate conversation

بنابراین یخ شکن راهی برای شروع است، که راهی برای گفتن است،

for the first time.

برای اولین بار شروع به مکالمه کنید.

So

so after you initiate that conversation, then the Icebreaker is complete.

بنابراین پس از شروع آن مکالمه، یخ شکن کامل می شود.

All right, let's move on.

بسیار خوب، بیایید ادامه دهیم.

Saleh is not the only person pushing back against traditional office where

صالح تنها کسی نیست که در برابر دفتر سنتی که در آن

conventions.

کنوانسیون ها وجود دارد عقب نشینی می کند.

Okay.

باشه.

When you push back against

وقتی

something it means you

چیزی را پس می زنید یعنی در مقابل

resist

it.

آن مقاومت می کنید.

You

شما

say I don't

می گویید من

agree with that, I don't want to do that.

با آن موافق نیستم، من نمی خواهم این کار را انجام دهم.

So you resist something to resist.

بنابراین شما در برابر چیزی مقاومت می کنید تا مقاومت کنید.

Something.

یه چیزی

So let's say, your office has a new policy that says everyone must wear a suit and a

بنابراین فرض کنید، دفتر شما یک خط مشی جدید دارد که می گوید همه باید برای سر کار کت و شلوار و

tie to work but before you wore jeans and a t-shirt.

کراوات بپوشند، اما قبل از پوشیدن شلوار جین و تی شرت.

So a lot of people could be upset

بنابراین بسیاری از مردم ممکن است

about

از

the change and they could push back against because against is part of the expression.

این تغییر ناراحت باشند و می توانند مخالفت کنند زیرا مخالفت بخشی از بیان است.

You push back against something which

شما به چیزی فشار می آورید که

CH means you say no I don't want to do that.

CH به این معنی است که می گویید نه من نمی خواهم این کار را انجام دهم.

I don't agree with that.

من با آن موافق نیستم.

I don't think that's a good idea.

فکر نمی کنم این ایده خوبی باشد.

That's how you push back against something.

اینگونه است که شما به چیزی فشار می آورید.

So she's pushing back against your traditional t-shirt and jeans by wearing this

بنابراین او با پوشیدن این

very

vintage rare clothing that makes her stand out.

لباس کمیاب بسیار قدیمی که او را متمایز می کند، با تی شرت و شلوار جین سنتی شما مخالفت می کند.

Be very noticeable.

بسیار قابل توجه باشد.

So she's not the only person

بنابراین او تنها کسی نیست که

pushing

back

Against traditional office where conventions with many showing off their unconventional

در برابر دفتر سنتی که در آن همایش‌ها با بسیاری از

office attire.

لباس‌های اداری نامتعارف خود را به رخ می‌کشند، مخالفت می‌کند.

A tire

لاستیک

is another word for

کلمه دیگری برای

outfit.

لباس است.

So you can say office

بنابراین می توان گفت

attire or office

لباس اداری یا

outfits.

لباس های اداری.

Notice here.

در اینجا توجه کنید.

If you have outfit you need it with an S because they are because there's more than one their

اگر لباس دارید، باید آن را با یک S داشته باشید، زیرا آنها به این دلیل هستند که بیش از یک

outfits.

لباس آنها وجود دارد.

But a tire does not

اما یک لاستیک به

Not take a possess a plural form.

صورت جمع نیست.

Sorry, so you just keep it without the as

متاسفم، بنابراین شما فقط آن را بدون لاستیک نگه دارید، زیرا

there a tire is inappropriate.

لاستیک وجود ندارد.

But you would have to say their outfits are inappropriate.

اما شما باید بگویید که لباس های آنها نامناسب است.

Remember you have to conjugate your verb, with whatever the subject is?

به یاد داشته باشید که باید فعل خود را با هر موضوعی که باشد، به هم متصل کنید؟

So here, their attire, but because it's singular, it represents it, it is inappropriate their

بنابراین اینجا، لباس آنها، اما به دلیل اینکه مفرد است، آن را نشان می دهد، لباس های آنها نامناسب است

outfits, because it's plural.

، زیرا جمع است.

It's, they, they are inappropriate, okay, but it means the exact same thing.

درست است، آنها نامناسب هستند، خوب، اما دقیقاً به همان معنی است.

It's just a different word for it.

این فقط یک کلمه متفاوت برای آن است.

And remember, an outfit is the totality of your clothing of what you're wearing.

و به یاد داشته باشید، یک لباس مجموع لباس شما از آنچه می پوشید است.

So many are showing off when you show off, it means that you just make it known to other

وقتی شما خودنمایی می کنید خیلی ها خودنمایی می کنند، به این معنی که شما فقط آن را به دیگران می شناسید

people.

.

So to show off their attire on social media.

بنابراین برای نشان دادن لباس خود در شبکه های اجتماعی.

Well, how would you show off your attire?

خوب، چگونه لباس خود را نشان می دهید؟

You would take a picture of it and you would post it on social media with a headline and

از آن عکس می گرفتید و در شبکه های اجتماعی با عنوان و

a hashtag in an attempt to have it.

هشتگ برای داشتن آن پست می کردید.

Seen by a large number of people, so that's how you would show it off.

توسط تعداد زیادی از مردم دیده می شود، بنابراین شما آن را نشان می دهید.

It being your attire.

این لباس شماست

Some workers, especially younger ones are swapping out mundane white shirt, black trouser

برخی از کارگران، به‌ویژه افراد جوان‌تر، پیراهن سفید معمولی،

combos, with Luxe Lounge, where sets, all right, lost to review here.

ترکیب‌های شلوار مشکی را با سالن لوکس تعویض می‌کنند .

So first, let's talk about our adjectives.

بنابراین ابتدا اجازه دهید در مورد صفت های خود صحبت کنیم.

We have mundane, this is very ordinary, not interesting.

ما دنیوی داریم، این خیلی معمولی است، جالب نیست.

Could be a little bit boring, right?

ممکن است کمی خسته کننده باشد، درست است؟

Because if it's very ordinary,

چون اگر خیلی معمولی است،

Very ordinary, not interesting so that really probably represents boring.

خیلی معمولی است، جالب نیست، بنابراین احتمالاً نشان دهنده کسل کننده است.

So a white shirt, black trousers.

بنابراین یک پیراهن سفید، یک شلوار مشکی.

That's pretty mundane everybody wears that.

این خیلی عادی است که همه آن را می پوشند.

So it's a little bit boring, it doesn't stand out but you probably fit in pretty easily

بنابراین کمی کسل کننده است، برجسته نیست، اما احتمالاً به راحتی

wearing that.

آن را می پوشید.

Okay?

باشه؟

So that's mundane now.

پس این الان پیش پا افتاده است.

Combos is short for combination combination.

Combos مخفف ترکیب ترکیبی است.

Nation.

ملت

So you can shorten it to combo.

بنابراین می توانید آن را به صورت ترکیبی کوتاه کنید.

You see this?

اینو میبینی؟

A lot in fast.

خیلی سریع

Food restaurants, McDonald's.

رستوران های غذا، مک دونالد.

You can have a burger with fries and a drink.

می توانید یک همبرگر با سیب زمینی سرخ کرده و یک نوشیدنی میل کنید.

That's a combo.

این یک ترکیب است.

It's a combination of three different items into one meal a combo, okay?

این ترکیبی از سه ماده مختلف در یک وعده غذایی ترکیبی است، خوب؟

And then logs is short form for luxury.

و سپس سیاهههای مربوط به صورت کوتاه برای تجمل است.

But in this case, we're using it as an adjective

اما در این مورد، ما از آن به عنوان یک صفت فعال استفاده می کنیم

active.

.

So what do we need luxurious?

پس ما به چه چیزهای لوکس نیاز داریم؟ به

Notice the pronunciation luxurious luxurious.

تلفظ luxurious luxurious توجه کنید.

So this, as you can see, we have our Luck's and we just take the short form.

بنابراین، همانطور که می بینید، ما شانس خود را داریم و فقط شکل کوتاه را می گیریم.

It's not the most common to be honest, I would personally say luxurious or luxury.

این رایج ترین نیست که صادق باشد، من شخصاً می گویم لوکس یا لوکس.

I wouldn't shorten it to Luxe but that's what they did here.

من آن را به Luxe کوتاه نمی‌کنم، اما این کاری است که آنها در اینجا انجام دادند.

Okay, now our phrasal verb to swap out.

خوب، حالا فعل عبارتی ما برای تعویض کردن.

Now, you swap out one thing for another thing, which means you just replace one thing for

حالا، شما یک چیز را با چیز دیگری عوض می کنید، به این معنی که فقط یک چیز را با

another thing.

چیز دیگری جایگزین می کنید.

So first, I had my mundane white T-shirt, but I swapped it out for this flower shirt

بنابراین اول، من تی شرت سفید معمولی ام را داشتم، اما آن را با این پیراهن گل عوض کردم

so I stand out.

تا متمایز شوم.

Okay.

باشه.

So you replace one thing with another thing.

بنابراین شما یک چیز را با چیز دیگری جایگزین می کنید.

Are swapping out replace.

در حال تعویض جایگزین

I'll just say, replace a with B. So, white T-shirt is a and then these luxurious Lounge

من فقط می گویم، a را با B جایگزین کنید. بنابراین، تی شرت سفید یک لباس است و پس از آن، این

wear sets, that's be.

ست های لوکس لباس سالن، همین است.

So you swap it out and that's the end of the article.

بنابراین شما آن را عوض می کنید و این پایان مقاله است.

So, perhaps, if you want to stand out at work, you can consider wearing vintage clothing.

بنابراین، شاید اگر می خواهید در محل کار متمایز باشید، می توانید لباس های قدیمی بپوشید.

That's the moral of the story here.

اخلاقیات داستان اینجاست.

So now what I'll do,

بنابراین اکنون کاری که من انجام خواهم داد،

Is I'll read the article from start to finish and this time, you can focus on my pronunciation,

این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم و این بار، می توانید بر تلفظ من تمرکز کنید،

the young workers dressing to stand out.

کارگران جوانی که لباس می پوشند تا برجسته شوند.

Traditional thinking has generally been to dress to fit into the workplace but in the

تفکر سنتی عموماً لباس پوشیدن متناسب با محیط کار بوده است، اما در

pandemic era, these rules are going by the wayside for some employees Monica's.

دوران همه‌گیری، این قوانین برای برخی از کارمندان مونیکا کنار گذاشته شده است.

Sell a doesn't wear, your average business, casual clothing at the office.

لباس های معمولی و معمولی خود را در دفتر بفروشید.

Instead the 31 year old software.

در عوض نرم افزار 31 ساله.

Our marketing manager has become well known for her love of rare, vintage fashion at the

مدیر بازاریابی ما به دلیل عشقش به مدهای کمیاب و قدیمی در

large Tech firm where she works in Indianapolis us.

شرکت بزرگ فناوری که در ایندیاناپولیس ما کار می کند، به خوبی شناخته شده است .

Her outfits are a far cry from the average plain T-shirt and jeans.

لباس های او با تی شرت و شلوار جین معمولی بسیار متفاوت است.

She sees among her colleagues and she says her bold style has become a great talking

او در میان همکارانش می بیند و می گوید که سبک جسورانه اش به یک نقطه صحبت عالی تبدیل شده است

point with them having that opportunity to break down walls with people across different

و آنها این فرصت را دارند که

teams by talking about my

با صحبت کردن در مورد من

It is pretty awesome.

بسیار عالی، دیوارها را با افراد مختلف در تیم های مختلف بشکنند.

She says the company I work for is pretty large and ever since I've been here my notoriety

او می‌گوید شرکتی که من در آن کار می‌کنم بسیار بزرگ است و از زمانی که من اینجا هستم بدنامی

has been extended through my fashion and what I wear being around people who might not know

من به مد و لباس‌هایم گسترش یافته است که در اطراف افرادی که ممکن است اطلاعات

as much about these designers and catching their eye has always been an icebreaker.

زیادی در مورد این طراحان نداشته باشند و جلب توجه آن‌ها را به خود جلب کرده‌ام، همیشه یک موضوع بوده است. یخ شکن

Sally is not the only person pushing back against traditional office where conventions

سالی تنها کسی نیست که در برابر دفتر سنتی که در آن کنوانسیون‌ها

with many showing off their unconventional.

غیرمتعارف خود را به رخ می‌کشند، مخالفت می‌کند.

All office, attire on social and media.

همه دفتر، لباس در شبکه های اجتماعی و رسانه ها.

Some workers, especially younger ones are swapping out mundane white shirt and black

برخی از کارگران، به‌ویژه افراد جوان‌تر، پیراهن سفید معمولی و

trouser combos for Luxe Lounge.

شلوار مشکی را با Luxe Lounge تعویض می‌کنند.

Where sets.

جایی که تنظیم می شود.

So what about you, how would you describe your outfits?

پس شما چطور، لباس هایتان را چگونه توصیف می کنید ؟

Do you just to stand out or do you dress to fit in?

آیا شما فقط برای برجسته شدن هستید یا لباس می پوشید تا متناسب باشید؟

I stand out sometimes because I like really bright clothing.

من گاهی اوقات متمایز می شوم زیرا لباس های بسیار روشن را دوست دارم.

A lot of flowers as well.

گل های زیادی هم دارد.

But that's a pretty

اما این یک

Common fashion trend.

روند مد بسیار رایج است. فکر

I don't think I'm the only one who dresses like this, but I always like to wear a lot

نمی‌کنم تنها کسی باشم که اینطور لباس می‌پوشم، اما همیشه دوست دارم

of bright clothing so maybe I stand out a little bit.

لباس‌های روشن زیادی بپوشم، بنابراین شاید کمی متمایز شوم .

What about you?

تو چطور؟

Let us know in the comments and don't forget to download your free speaking guide where

در نظرات به ما اطلاع دهید و فراموش نکنید که راهنمای مکالمه رایگان خود را دانلود کنید، جایی که

I share six tips on how to speak English, fluently and confidently, you can download

من شش نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به زبان انگلیسی، روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم، می‌توانید

it from my website right here and how about you guys started with your next lesson right

آن را از وب‌سایت من همین‌جا دانلود کنید و چگونه است که شما بچه‌ها با بعدی خود شروع کردید. درس در حال

now?

حاضر؟