ONE HOUR ENGLISH LESSON - English Vocabulary and Grammar To Sound Fluent!

In this one hour English lesson, you're going to correct common grammar mistakes and learn

در این درس انگلیسی یک ساعته، شما اشتباهات رایج دستور زبان را تصحیح می‌کنید و

advanced vocabulary so you can sell fluid in your daily life. And to make this lesson

واژگان پیشرفته را یاد می‌گیرید تا بتوانید در زندگی روزمره خود به فروش برسانید. و برای اینکه این درس

more interactive and fun, you'll complete quizzes along the way. Let's get started.

تعاملی‌تر و سرگرم‌کننده‌تر شود، در طول مسیر، آزمون‌ها را کامل خواهید کرد. بیا شروع کنیم.

First, let's talk about how to correctly use the verbs recommend suggest and advise because

ابتدا بیایید در مورد نحوه استفاده صحیح از افعال پیشنهاد پیشنهاد و نصیحت کردن صحبت کنیم زیرا

I hear mistakes with these three verbs every single day. Now make sure you watch right

من هر روز اشتباهاتی در این سه فعل می شنوم . اکنون مطمئن شوید که دقیقاً

to the end because I'm also going to share how to use experience because it's a little

تا آخر تماشا کنید زیرا من همچنین نحوه استفاده از تجربه را به اشتراک می‌گذارم زیرا

bit different. But it's very important that you learn that too because I hear that mistake

کمی متفاوت است. اما بسیار مهم است که شما هم آن را یاد بگیرید زیرا من

every day with my students. So let's say you're at a restaurant, you're looking through the

هر روز این اشتباه را با دانش آموزانم می شنوم. بنابراین فرض کنید در یک رستوران هستید،

menu and then you ask your server, what would you recommend me? Or you're discussing a problem

منو را بررسی می‌کنید و سپس از سرور خود می‌پرسید که چه چیزی را به من توصیه می‌کنید؟ یا در حال بحث کردن مشکلی

with your boss and you ask, what would you suggest me? What do you think about these

با رئیس خود هستید و می‌پرسید چه پیشنهادی به من می‌دهید؟ نظر شما در مورد این

sentences? Are these sentences grammatically correct or incorrect? What do you think? Well

جملات چیست؟ آیا این جملات از نظر گرامری صحیح هستند یا نادرست؟ شما چی فکر میکنید؟ خوب

being sentences you can't say what would you recommend me for just me yet? I hear it every

جملاتی که هنوز نمی توانید بگویید برای من چه چیزی را به من توصیه می کنید ؟ هر

single day. In fact, I hear this so much from students that it's starting to sound normal

روز میشنوم در واقع، من این را آنقدر از دانش آموزان می شنوم که به نظر عادی می رسد

just because I hear it every single day and I have to remember, that's not correct. And

فقط به این دلیل که هر روز آن را می شنوم و باید به خاطر داشته باشم، این درست نیست. و

the reason why this is incorrect is because the sentence structure is incorrect. Following

دلیل نادرست بودن آن به دلیل نادرست بودن ساختار جمله است. به دنبال

the verb recommend suggest we do not want an object pronoun me. It is an object pronoun.

فعل پیشنهاد پیشنهاد می کنیم که ضمیر مفعولی با من نمی خواهیم. ضمیر مفعولی است.

The good news is there's a very easy way to fix this. Don't see me if you're at a restaurant

خبر خوب این است که یک راه بسیار آسان برای رفع این مشکل وجود دارد. اگر در رستوران هستید و

saying what would you recommend? If you're talking to your boss say, what do you suggest

بگویید چه چیزی را توصیه می کنید، مرا نمی بینید؟ اگر با رئیس خود صحبت می کنید، بگویید، چه چیزی را پیشنهاد می کنید

that all you need to do because grammatically from a sentence structure, we don't want the

که تنها کاری که باید انجام دهید، زیرا از نظر دستوری از ساختار جمله، ما ضمیر مفعول را نمی خواهیم

object pronoun. Now let's take a look at this example I saw on you blush. The example is

. حالا بیایید به این مثالی که روی رژگونه شما دیدم نگاهی بیندازیم. به عنوان مثال

I recommend you find 150 books. Now this is where students get confused because they see

توصیه می کنم 150 کتاب پیدا کنید. اکنون اینجاست که دانش‌آموزان گیج می‌شوند چون

you i recommend you So why can I say what would you recommend me? Because this new is

شما را می‌بینند، من شما را توصیه می‌کنم، پس چرا می‌توانم بگویم چه چیزی به من توصیه می‌کنید؟ زیرا این جدید ضمیر

the not an object pronoun. It's tricky because you is both the subject pronoun I, you he

نه مفعولی است. مشکل است زیرا شما هم ضمیر فاعل من هستید، هم you he she it

she it we they and you is also the object pronoun. Me you him her but in this sentence

ما آنها و هم you نیز ضمیر مفعول است . من تو او او اما در این جمله

of being you is a subject pronoun. Now you'll notice here we have our verb recommend, and

هستی تو ضمیر فاعل است. اکنون متوجه خواهید شد که در اینجا ما فعل توصیه می کنیم، و

then following the verb recommend we have a clause a clause is a subject, a verb, and

بعد از فعل توصیه می کنیم یک بند داریم که یک بند فاعل، فعل و

then object. I recommend you is the subject. Find is the verb 150 books is the object.

سپس مفعول است. من توصیه می کنم شما موضوع است. یافتن فعل است 150 کتاب مفعول است.

Now, in written English you can use that to connect record recommend and book cause. I

اکنون، در زبان انگلیسی نوشتاری می‌توانید از آن برای اتصال رکورد پیشنهاد و کتاب علت استفاده کنید. من

recommend that I suggest that it's optional. And in written English, it's most commonly

توصیه می کنم که پیشنهاد می کنم اختیاری است. و در انگلیسی نوشتاری، معمولاً

included but in spoken English is most commonly left out. So based on what I just said, What

شامل می‌شود، اما در انگلیسی گفتاری معمولاً کنار گذاشته می‌شود. بنابراین با توجه به آنچه که من گفتم،

do you think about this sentence and then doctor suggested me to lose weight. Is this

نظر شما در مورد این جمله چیست و سپس دکتر به من پیشنهاد کاهش وزن داد. آیا این

sentence correct? or incorrect? What do you think? The doctor suggested me to lose weight?

جمله صحیح است؟ یا نادرست؟ شما چی فکر میکنید؟ دکتر به من پیشنهاد کاهش وزن داد؟

It's long. You can't say this. Because me is an object pronoun. And we do have a verb

طولانی است. شما نمی توانید این را بگویید. چون من ضمیر مفعولی است. و ما یک فعل داریم

but the verb isn't even conjugated with anything is just in the infinitive form. So remember,

اما فعل حتی با هیچ چیز مزدوج نیست فقط به صورت مصدر است. بنابراین به یاد داشته باشید،

we need recommand suggests plus Applause Applause is a subject, a verb and an object. So how

ما به پیشنهادات پیشنهادی نیاز داریم به علاوه کف زدن کف زدن یک فاعل، یک فعل و یک مفعول است. پس چگونه

can we fix this sentence? We can say the doctor recommended that I lose weight I ever subject

می توانیم این جمله را اصلاح کنیم؟ می توانیم بگوییم که دکتر توصیه کرده است که من وزن کم کنم، موضوعی که همیشه

lose is our verb. Notice the verb is conjugated with the subject, and our object is weight.

از دست می دهم فعل ماست. توجه کنید که فعل با فاعل مضاف است و مفعول ما وزن است.

Remember that is optional. Most likely I'll keep it in with written English and I'll leave

به یاد داشته باشید که اختیاری است. به احتمال زیاد آن را با انگلیسی نوشتاری حفظ می کنم و

it out with spoken English. The doctor recommended I lose weight. Another quiz for you. What

با انگلیسی گفتاری آن را کنار می گذارم. دکتر توصیه کرد وزن کم کنم. یک مسابقه دیگر برای شما

do you think about this sentence? Would you recommend me for the promotion? Why do you

نظر شما در مورد این جمله چیست؟ آیا برای ارتقاء به من توصیه می کنید؟ چرا

recommend me for the promotion? What do you think? Is this good or bad? This is good.

من را برای تبلیغ توصیه می کنید؟ شما چی فکر میکنید؟ آیا این خوب است یا بد؟ این خوبه.

Don't be confused. I'm going to make this very clear for you. Would you recommend me

گیج نشو من این را برای شما کاملاً روشن خواهم کرد. آیا برای ارتقاء به من توصیه می کنید

for the promotion? In this sentence? I am not receiving the recommendation. I am the

؟ در این جمله؟ من توصیه را دریافت نمی کنم. من

recommendation because you can recommend something. For example, I recommend the duck. If you're

توصیه می کنم زیرا شما می توانید چیزی را توصیه کنید. به عنوان مثال من اردک را توصیه می کنم. اگر

at a restaurant and you're looking for different items, there's chicken, fish and duck. I recommend

در رستوران هستید و به دنبال اقلام مختلف هستید، مرغ، ماهی و اردک وجود دارد. من اردک را توصیه می کنم

the duck. That's a something. So in this case, I am the recommendation I'm the recommendation

. این یک چیزی است. بنابراین در این مورد، من توصیه من هستم توصیه

for the promotion. Think of it like this. Your boss asks you Oh should we recommend

برای ارتقاء. اینجوری فکر کن رئیس شما از شما می پرسد اوه باید

for the promotion? Who should we recommend? We should recommend Jennifer? Of course, why

برای ارتقاء پیشنهاد کنیم؟ چه کسی را توصیه کنیم؟ آیا باید جنیفر را توصیه کنیم؟ البته، چرا این کار را

wouldn't you? We should recommend Jennifer, I am the recommendation. So in my question,

نمی کنید؟ ما باید جنیفر را توصیه کنیم، من توصیه می کنم. بنابراین، در سؤال من،

remember I asked my colleague would you recommend me for the promotion? This is not the same

به یاد داشته باشید که از همکارم پرسیدم که آیا من را برای ارتقاء پیشنهاد می کنید؟ این مثل این نیست که

as saying what would you recommend me? Because that is incorrect. In that case, I'm receiving

بگویم چه چیزی به من توصیه می کنی؟ زیرا این نادرست است. در آن صورت، من

the recommendation. I am not the recommendation. I'm receiving it. And then you don't want

توصیه را دریافت می کنم. من توصیه کننده نیستم من آن را دریافت می کنم. و سپس شما یک ضمیر مفعول نمی خواهید

an object pronoun and you simply say what would you recommend? I recommend the duck.

و به سادگی می گویید چه چیزی را توصیه می کنید؟ من اردک را توصیه می کنم.

Who would you recommend? I recommend Jennifer. There's another sense of structure you need

چه کسی را توصیه می کنید؟ من جنیفر را توصیه می کنم. حس دیگری از ساختار وجود دارد که باید

to know and not recommend suggest plus Jaron? Jaron is your verb and ing. For example, I

بدانید و توصیه نکنید به علاوه Jaron را پیشنهاد کنید؟ Jaron فعل و ing شماست. به عنوان مثال،

recommend drinking eight glasses of water a day. I recommend ordering the duck. Now

نوشیدن هشت لیوان آب در روز را توصیه می کنم . توصیه می کنم اردک را سفارش دهید. حالا

let's talk about advice. You can say he advised signing the contract. So what do you notice

بیایید در مورد مشاوره صحبت کنیم. می توان گفت او به امضای قرارداد توصیه کرده است. پس در اینجا به چه چیزی توجه می کنید

here? What's the sentence structure? What do we have right here? Well, of course we

؟ ساختار جمله چیست؟ ما اینجا چی داریم؟ خوب، البته ما

have advise plus Geron so this is the same thing we can do with recommend or suggest.

توصیه به علاوه Geron داریم، بنابراین این همان کاری است که می توانیم با توصیه یا پیشنهاد انجام دهیم.

You can also say your mind, I signed the contract. So what do you notice about this sentence

شما هم می توانید نظر خود را بگویید، من قرارداد را امضا کردم. بنابراین چه چیزی در مورد این ساختار جمله توجه می کنید

structure? Well, it's five plus dot, which is optional. And then we have our clause,

؟ خوب، آن پنج نقطه به علاوه، که اختیاری است. و سپس بند،

subject, verb and then are all jet. So when is also the exact same sentence structure

فاعل، فعل خود را داریم و سپس همه جت هستند. بنابراین چه زمانی دقیقاً همان ساختار جمله است که می

you can use with recommend or suggest. Now, what about this sentence? He advised me to

توانید با توصیه یا پیشنهاد استفاده کنید. حالا این جمله چطور؟ او به من توصیه کرد که

sign the contract, advise me. He advised me. What do you think? Is this correct or incorrect?

قرارداد را امضا کنم، من را نصیحت کنید. او به من توصیه کرد. شما چی فکر میکنید؟ آیا این درست است یا نادرست؟

Well, this is so with this specific verb advice, you can have a pronoun you can advise someone,

خوب، با این فعل خاص توصیه می‌شود، شما می‌توانید ضمیری داشته باشید که می‌توانید کسی را نصیحت کنید،

but notice what met we have our infinitive to these birds. He advised me. He advised

اما توجه کنید که چه چیزی مصدر ما را به این پرندگان داریم. او به من توصیه کرد. او او را نصیحت کرد او

him he advised for he advise you to sign to go to eat to drink, any infinitive, and then

نصیحت کرد که او به تو توصیه می کند که امضا کن تا بروی غذا بخوریم، هر مصدری، و سپس

our object, the contract. So when bind is more flexible, you can use it with the Jaren

مفعول ما، قرارداد. بنابراین وقتی bind انعطاف‌پذیرتر است، می‌توانید آن را با بند Jaren استفاده کنید

the clause and you can even say advise me. So now let's talk about explain. Because I

و حتی می‌توانید به من توصیه کنید. خب حالا بیایید در مورد توضیح صحبت کنیم. از آنجایی که من

hear this every single day Teacher, can you explain me how to use the present perfect.

هر روز این را می شنوم استاد، می توانید به من توضیح دهید که چگونه از present perfect استفاده کنم.

What do you think about that? Can you explain me? Is that correct or incorrect? Well, you

شما در مورد آن چه فکر میکنید؟ میشه برای من توضیح بدهید ؟ درست است یا نادرست؟ خوب، شما

should know this by now. It's wrong. You don't explain someone you explain to someone. Here's

باید این را تا الان بدانید. این اشتباه است. شما به کسی توضیح نمی دهید که برای کسی توضیح می دهید. به همین

why I saved explain for the end, but I really wanted you to learn it because it's the same

دلیل توضیح را برای آخر ذخیره کردم، اما واقعاً می‌خواستم آن را یاد بگیرید، زیرا همان

thing we don't want an object pronoun. Explain me. No. Explain explained to me. That's all

چیزی است که ما ضمیر مفعولی نمی‌خواهیم. برام توضیح بده نه برای من توضیح دهید. این تمام چیزی است که

you need to do. You need to add that preposition to because you explain to someone. Now most

باید انجام دهید. شما باید آن حرف اضافه را اضافه کنید زیرا به کسی توضیح می دهید. اکنون

commonly we use the structure explain something to someone. Can you explain the present perfect

معمولاً از ساختار توضیح دادن چیزی به کسی استفاده می کنیم. آیا می توانید حال کامل را

to me. Now if it's obvious that you're the one receiving the explanation, you don't even

برای من توضیح دهید. حالا اگر واضح است که شما کسی هستید که توضیح را دریافت می کنید، حتی

have to say it. You don't need to say to me, to him, to us to them. If it's obvious, you

لازم نیست آن را بگویید. لازم نیست به من، به او، به ما به آنها بگویید. اگر واضح است، شما

didn't just say can you explain the present perfect, that's fine. But you don't want to

فقط نگفتید می‌توانید حال کامل را توضیح دهید ، خوب است. ولی نمیخوای

say can you explain me? So please take the time to study and learn what I've taught you

بگی میتونی برام توضیح بدی؟ پس لطفاً برای مطالعه وقت بگذارید و آنچه را که در این ویدیو به شما یاد داده ام بیاموزید

in this video because you will not sound fluent really will not sound natural. You will not

زیرا روان به نظر نمی رسید واقعاً طبیعی به نظر نمی رسد. شما

pass your IELTS or in your language exam. If you say recommend me, explain me that's

در آزمون آیلتس یا زبان خود موفق نخواهید شد. اگر می گویید به من توصیه کنید، برای من توضیح دهید که این

a beginner mistake, but I hear all my students in Bound students from every background, use

یک اشتباه مبتدی است، اما من می شنوم که همه دانش آموزان من در Bound از هر پس زمینه ای از

that sense of structure. So take the time watch this video multiple times to really

این حس ساختار استفاده می کنند. پس وقت بگذارید و چندین بار این ویدیو را تماشا کنید تا

understand the sentence structure and then leave some examples in the comments below

ساختار جمله را کاملاً درک کنید و سپس چند نمونه را در نظرات زیر بگذارید

because you really need to practice it the correct way and get lots of repetitions with

زیرا واقعاً باید آن را به روش صحیح تمرین کنید و با فرم صحیح تکرارهای زیادی کنید

the correct form. Now I'm also going to recommend, I'm going to recommend two other videos. I'm

. حالا من هم توصیه می کنم، دو ویدیوی دیگر را توصیه می کنم. من به شما

going to recommend that you watch two other videos. I'm going to recommend watching two

توصیه می کنم دو ویدیو دیگر را تماشا کنید . من تماشای دو

other videos. Notice I just use our three sentence structures. I'm also going to recommend

ویدیوی دیگر را توصیه می کنم. توجه کنید که من فقط از ساختار سه جمله خود استفاده می کنم . همچنین به

that you want to other videos because they're related and they'll really help you understand

شما توصیه می‌کنم که ویدیوهای دیگر را تماشا کنید، زیرا آنها مرتبط هستند و واقعاً به شما کمک می‌کنند

these phones better. The first one is on how to use recommendation, suggestion and advice.

این گوشی‌ها را بهتر درک کنید. اولین مورد در مورد نحوه استفاده از توصیه، پیشنهاد و توصیه است.

Those are the now forms of the verb. The second video is on the difference between a bias

اینها اشکال فعلی فعل هستند. ویدیوی دوم در مورد تفاوت بین سوگیری

and advise the noun and the verb because I hear in the States with both of these all

و نصیحت اسم و فعل است زیرا من همیشه در ایالات متحده با هر دوی اینها می شنوم

the time. So I'll leave the links to those videos in the description below. Now let's

. بنابراین پیوندهای آن ویدیوها را در توضیحات زیر می‌گذارم. حالا بیایید

talk about how to use anyway any wave anyhow and any who? And there'll be a quiz at the

در مورد نحوه استفاده از هر موج به هر حال و هر کسی صحبت کنیم؟ و در پایان یک مسابقه برگزار خواهد شد

end. First let's talk about any way and any ways. What's the difference? Between these

. ابتدا اجازه دهید در مورد هر راه و روشی صحبت کنیم. تفاوت در چیست؟ بین این

two? Well is very simple. One of these words is semantically correct. And the other is

دوتا؟ خوب خیلی ساده است یکی از این کلمات از نظر معنایی صحیح است. و دیگری

slang. Do you know which one is slang? Well, any ways women is slang. It doesn't exist

زبان عامیانه است. آیا می دانید کدام یک عامیانه است؟ خوب، هر راه زنان عامیانه است.

in English as a word. This may surprise you because native speakers use any ways all the

در انگلیسی به عنوان یک کلمه وجود ندارد. این ممکن است شما را متعجب کند زیرا افراد بومی همیشه از هر راهی استفاده می کنند

time. In fact, I would say that any ways within us is just as common as any way even though

. در واقع، من می گویم که هر راه در ما به همان اندازه رایج است، حتی اگر از نظر

technically any wave with an AAF is not a word in English. It fled. Regardless, you

فنی هر موجی با AAF یک کلمه در انگلیسی نیست. فرار کرد. صرف نظر از این،

will hear anyways, in formal situations like TED talks or oral presentations, even from

به هر حال، در موقعیت‌های رسمی مانند سخنرانی‌های TED یا سخنرانی‌های شفاهی، حتی از

politicians and doctors. You will hear any ways being used all the time. Or remember

سیاستمداران و پزشکان، خواهید شنید. شما همیشه از هر روشی استفاده می کنید. یا

any way without the ads any way is the grammatically correct choice in any situation. Now let's

هر راهی را بدون تبلیغات به خاطر بسپارید . حالا بیایید

talk about how we use any way and any how they have the exact same meaning. They're

در مورد اینکه چگونه از هر روشی استفاده می کنیم و چگونه آنها دقیقاً معنای مشابهی دارند صحبت کنیم. آنها

interchangeable which means you can use any way or you can use anyhow it doesn't matter.

قابل تعویض هستند به این معنی که شما می توانید از هر راهی استفاده کنید یا می توانید به هر حال استفاده کنید مهم نیست.

They're both adverbs, and they have three common meanings. So let's review each meaning

آنها هر دو قید هستند و سه معنی مشترک دارند. پس بیایید هر معنی را مرور کنیم

and we'll look at example sentences. The first meaning we use any way and anyhow to mean

و جملات نمونه را بررسی کنیم. معنای اول را به هر نحوی و به هر نحوی به معنای

in any case without regard to other considerations. For example, let's say you're planning of

در هر موردی بدون توجه به ملاحظات دیگر به کار می بریم. برای مثال، فرض کنید در حال برنامه ریزی برای

family dinner at a new restaurant you want to try but you're not sure if this restaurant

شام خانوادگی در رستوران جدیدی هستید که می خواهید امتحان کنید، اما مطمئن نیستید که آیا این رستوران

takes reservations. You might say to your family member. I'm not sure if the restaurant

رزرو می کند یا خیر. ممکن است به یکی از اعضای خانواده خود بگویید. من مطمئن نیستم که آیا رستوران به

takes reservations any way all call tonight. So this means without regard to other consideration

هر طریقی رزرو می‌کند یا خیر. پس این به معنای بدون توجه به ملاحظات دیگر

in any case. So it doesn't matter if the restaurant takes reservations or doesn't take reservations,

در هر مورد است. بنابراین فرقی نمی‌کند که رستوران رزرو کند یا رزرو نکند،

you're going to call remember you can use anyhow and they have the exact same meaning

شما تماس می‌گیرید به خاطر داشته باشید که می‌توانید از هر طریقی استفاده کنید و دقیقاً همان معنی را دارند،

so I could say I'm not sure if the restaurant takes reservations all call tonight anyhow.

بنابراین می‌توانم بگویم مطمئن نیستم که رستوران رزرو می‌کند یا خیر. به هر حال همه امشب تماس می گیرند.

Notice I changed the placement of the adverb. The placement can come at the beginning of

توجه کنید که من جای قید را تغییر دادم. قرار دادن می تواند در ابتدای

the sentence or at the end of the sentence. There's no difference between these two anyway

جمله یا در انتهای جمله باشد. به هر حال هیچ تفاوتی بین این دو وجود ندارد

and anyhow are also used when you provide a more important reason or consideration.

و به هر حال هنگامی که دلیل یا ملاحظات مهمتری ارائه می دهید از آنها استفاده می شود.

Let's say you find out about a work conference, but you decide you're not going to go. You

فرض کنید در مورد یک کنفرانس کاری باخبر شدید، اما تصمیم گرفتید که نروید.

can say the conference is out of town. That's one reason you're not going to go is out of

می توان گفت کنفرانس خارج از شهر است. این یکی از دلایلی است که شما قصد ندارید خارج از

town, which means it's not in your city or your location is in a different city are different

شهر بروید، به این معنی که در شهر شما نیست یا مکان شما در شهر دیگری است و

locations. So that's one reason but you want to provide a more important reason why you're

مکان های متفاوتی است. بنابراین این یکی از دلایل است، اما شما می خواهید دلیل مهم تری برای

not going to the conference. You can say the conference is out of town and I have another

عدم شرکت در کنفرانس ارائه دهید. می توان گفت کنفرانس خارج از شهر است و

meeting that day anyway. So the fact that you have another meeting is more important

به هر حال آن روز جلسه دیگری دارم. بنابراین این واقعیت که شما یک جلسه دیگر دارید مهمتر

than the fact that the conference is out of town. And we use the adverb any way to show

از این است که کنفرانس خارج از شهر باشد. و از قید به هر شکلی استفاده می کنیم تا نشان دهیم

that with this meaning the placement of the adverb is also flexible. And it can come at

که با این معنی قرارگیری قید نیز انعطاف پذیر است. و می تواند در

the beginning of the sentence or the end of the sentence. So I could also say the conference

ابتدای جمله یا انتهای جمله بیاید. بنابراین می توانم بگویم که کنفرانس

is out of town. And anyhow, I have another meeting that day. Notice it came at the beginning

خارج از شهر است. و به هر حال، آن روز جلسه دیگری دارم. توجه کنید که در ابتدای جمله آمده است

of the sentence, but I put the adverb and to act as a transition word and anyhow, so

، اما من قید and to act به عنوان یک کلمه انتقالی و anyhow را قرار دادم، بنابراین

you will commonly see anyhow or any way with a small adverb like and BOD so in front of

شما معمولا هر طور یا هر راهی را با یک قید کوچک like و BOD در مقابل

it, that doesn't change the meaning in any way, in any way. And you can just get rid

آن می بینید، که اینطور نیست. معنی را به هر شکلی، به هر شکلی تغییر دهید. و شما فقط می توانید

of it and the sentence will be the same. The conference is out of town. Anyhow, I have

از شر آن خلاص شوید و حکم همان خواهد بود. کنفرانس خارج از شهر است. به هر حال من

another meeting that day. The final way we use anyway and anyhow is as a transition word,

آن روز جلسه دیگری دارم. راه نهایی ما به هر حال و به هر حال به عنوان یک کلمه انتقالی

to transition from one conversation topic to another conversation topic. And this might

برای انتقال از یک موضوع گفتگو به موضوع گفتگوی دیگر است. و این ممکن است

be the most common way it's used and this might be the way you're most comfortable using

رایج ترین روشی باشد که از آن استفاده می شود و ممکن است راحت ترین روشی باشد که شما از

it. And you can use any way or anyhow it doesn't matter. And of course, you can use any ways

آن استفاده می کنید. و شما می توانید از هر راهی استفاده کنید یا هر طور که مهم نیست. و البته، شما می توانید از هر راهی استفاده کنید،

but remember that slang, so let's say you're having a conversation with your friend and

اما آن عامیانه را به خاطر بسپارید، بنابراین فرض کنید که در حال گفتگو با دوست خود هستید و

you're talking about one subject work, you're talking about work, work. Work is really busy

در مورد یک موضوع صحبت می کنید، در مورد کار، کار صحبت می کنید.

at work right now, and we need to hire another accountant. But now you don't want to talk

در حال حاضر کار واقعاً در محل کار شلوغ است و ما باید یک حسابدار دیگر استخدام کنیم . اما حالا دیگر نمی خواهید

about work anymore with your friend. You want to change the topic. You can say. Anyway,

با دوستتان در مورد کار صحبت کنید. شما می خواهید موضوع را تغییر دهید. می توانی بگویی. به هر حال

how was Italy? So your friend just got back from this vacation, and you want to now change

ایتالیا چطور بود؟ بنابراین دوست شما به تازگی از این تعطیلات برگشته است، و شما می خواهید اکنون

the topic from work to your friend's vacation, where it's really busy now we need to hire

موضوع را از محل کار به تعطیلات دوست خود تغییر دهید، جایی که واقعاً شلوغ است،

another accountant anyhow, how was Italy tell me about Italy. Again, you can use any way

به هر حال باید یک حسابدار دیگر استخدام کنیم، ایتالیا چطور بود در مورد ایتالیا به من بگویید. باز هم می‌توانید از هر راهی

or anyhow but with this meaning to change conversation topics. We most commonly put

یا به هر نحوی به جز به این معنا برای تغییر موضوعات گفتگو استفاده کنید. ما معمولاً

the adverb at the beginning of the second sentence. So we don't commonly put it at the

قید را در ابتدای جمله دوم قرار می دهیم. بنابراین معمولاً آن را در انتهای جمله قرار نمی دهیم

end of the sentence. And you can still use another transition word like and so but you're

. و شما هنوز هم می توانید از کلمه انتقال دیگری مانند و غیره استفاده کنید، اما شما

talking about work, we need to hire another accountant. So anyway, and anyway, but anyway,

در مورد کار صحبت می کنید، ما باید یک حسابدار دیگر استخدام کنیم . بنابراین به هر حال، و به هر حال، اما به هر حال،

how was Italy? Now finally, let's talk about the difference between any how and any who

ایتالیا چگونه بود؟ حالا در نهایت، بیایید در مورد تفاوت بین هر how و هر کسی صحبت کنیم

and then go is a slang replacement to anyhow, you can use it the exact same way you use

و سپس go جایگزین عامیانه به هر حال است، شما می‌توانید دقیقاً به همان روشی که در هر حال استفاده می‌کنید از آن استفاده کنید

anyhow Remember though, it's slang. Now notice the spelling because most commonly when we

به یاد داشته باشید که عامیانه است. حالا به املای آن توجه کنید، زیرا معمولاً وقتی از

use this in a text message, for example, it spelled any who age Oh, that's because we're

آن در پیامک استفاده می‌کنیم، برای مثال، هر کسی که سن می‌دهد Oh، به این دلیل است که ما

boring from the word how and we're just changing it slightly to who? So you may see it written

از کلمه how خسته شده‌ایم و فقط آن را کمی به who تغییر می‌دهیم؟ بنابراین ممکن است آن را به

as any who, but it's more commonly written as any who in pronunciation, there is no difference

صورت any who نوشته شود، اما معمولاً به صورت any who در تلفظ نوشته می شود، اصلاً تفاوتی وجود ندارد

at all. Any who is a fun, light hearted casual way to say anyhow, but keep in mind that it

. هر کسی که به هر حال یک راه ساده و سرگرم کننده برای گفتن است، اما به خاطر داشته باشید که

isn't commonly used. Remember I said that any ways even though in slang it's used 50%

معمولاً استفاده نمی شود. به یاد داشته باشید که من گفتم که هر روشی حتی اگر در زبان عامیانه 50٪

of the time. That's not the same with any who anyone who isn't very common, and then

مواقع استفاده می شود. این در مورد هر کسی که خیلی معمولی نیست، و سپس

found some native speakers depending on the region they're from. They might not even know

بسته به منطقه ای که اهل آن هستند، چند زبان بومی پیدا کرده است، یکسان نیست . آنها حتی ممکن است ندانند

what it is and they may think you just made a mistake and you meant to say anyhow so because

که چیست و ممکن است فکر کنند که شما فقط اشتباه کرده اید و به هر حال قصد دارید این را بگویید، زیرا

it isn't very commonly use and because it's slang, I don't recommend using it. Now you

خیلی رایج نیست و چون عامیانه است، استفاده از آن را توصیه نمی کنم. اکنون می‌دانید که

know how to use anyway any ways anyhow and anywho Are you ready for your quiz? Here are

چگونه از هر روشی در هر حال و هر کسی استفاده کنید آیا برای مسابقه خود آماده هستید؟ در اینجا

your questions, hit pause take as much time as you need and when you're ready, hit play

سؤالات شما وجود دارد، ضربه مکث به همان اندازه که نیاز دارید زمان می برد و زمانی که آماده شدید،

for the answers. Let's see how well you did on that quiz. Here are your answers. So hit

برای پاسخ به بازی، ضربه بزنید. بیایید ببینیم در آن مسابقه چقدر خوب عمل کردید . در اینجا پاسخ های شما آمده است. بنابراین،

pause, review these answers compare them to your own and when you're done, hit play. So

مکث را بزنید، این پاسخ‌ها را با پاسخ‌های خود مقایسه کنید و پس از اتمام، بازی را بزنید. پس

how did you do with that quiz? Share your score in the comments below. And remember,

چگونه با آن مسابقه کار کردید؟ امتیاز خود را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید. و به یاد داشته باشید،

you can download the PDF that summarizes everything from this lesson so you can practice it and

شما می توانید PDF را که همه چیز را از این درس خلاصه می کند دانلود کنید تا بتوانید آن را تمرین کرده و

review it so the link to download the PDF is right there. You can go there and download

مرور کنید تا لینک دانلود PDF در همانجا باشد. هر زمان که بخواهید می توانید به آنجا بروید و

it anytime. Now you're going to learn 10 Very common phrasal verbs that you can use in your

آن را دانلود کنید. اکنون می خواهید 10 فعل عبارتی بسیار رایج را یاد بگیرید که می توانید در

daily speech. And there'll be a quiz at the end of this section. Our first phrasal verb

گفتار روزانه خود از آنها استفاده کنید. و در پایان این بخش یک مسابقه برگزار خواهد شد . اولین فعل عبارتی ما

ask around when you ask around it means you ask a number of different people for advice,

ask around هنگامی که شما در اطراف آن سوال می کنید به این معنی است که از تعدادی افراد مختلف مشاوره،

information or help. Now notice what I said on number of different people. If you just

اطلاعات یا کمک می خواهید. حالا به چیزی که در مورد افراد مختلف گفتم توجه کنید. اگر فقط از

ask one person you're not asking around, you have to ask many different people. So I would

یک نفر بپرسید که از اطرافیانش سوال نمی کنید، باید از افراد مختلف بپرسید. بنابراین من می

say 345 or more people but not one or two people. So let's say your friend is in the

گویم 345 نفر یا بیشتر اما نه یک یا دو نفر. بنابراین فرض کنید دوست شما در

same industry as you and your friend wants to know if anyone in your company is hiring

همان صنعت شما است و دوست شما می‌خواهد بداند آیا کسی در شرکت شما استخدام می‌کند

because we need the job. Now you could say I don't know but I'll ask around. I'll ask

زیرا ما به این شغل نیاز داریم. حالا می تونی بگی نمی دونم ولی از اطراف می پرسم. از اطراف می پرسم

around. So what are you doing? You're committing to asking three four or more people if they're

خب، چکار میکنی؟ شما متعهد می شوید که از سه نفر، چهار نفر یا بیشتر بپرسید که آیا

hiring, right? Imagine if you work in a large organization and there are 510 15 or 20 different

استخدام می کنند، درست است؟ تصور کنید اگر در یک سازمان بزرگ کار می کنید و 510 15 یا 20

departments, different sections within that organization. Well then you could go to every

بخش مختلف، بخش های مختلف در آن سازمان وجود دارد. خوب پس می توانید به هر

one of those sections and ask Hey, are you hiring? Are you hiring? Are you hiring? Are

یک از آن بخش ها بروید و بپرسید هی، آیا استخدام می کنید؟ استخدام می کنید؟ استخدام می کنید؟

you hiring? And then after you ask around, you can come back and let your friend know

استخدام می کنید؟ و بعد از اینکه از اطراف پرسیدید، می توانید برگردید و نتیجه را به دوست خود اطلاع دهید

the result. Oh, actually, this person is hiring or sorry, I asked around, but nobody's hiring.

. اوه، در واقع، این شخص در حال استخدام است یا متاسفم، من از اطراف پرسیدم، اما کسی استخدام نمی شود.

So when you use ask around, your friend knows at least that you ask many different people.

بنابراین وقتی از ask about استفاده می کنید، دوست شما حداقل می داند که شما از افراد مختلف سوال می کنید.

You didn't just ask one person because that wouldn't be very helpful unless you worked

شما فقط از یک نفر نپرسیدید زیرا این خیلی مفید نخواهد بود مگر اینکه

for a small organization and there's only one person who does the hiring right. Now

برای یک سازمان کوچک کار کرده باشید و فقط یک نفر باشد که استخدام را به درستی انجام دهد. اکنون

you can ask around for any information or any advice or any help that you need. Our

می توانید هر گونه اطلاعات یا مشاوره یا هر کمکی را که نیاز دارید از اطراف بپرسید.

next phrasal verb to come across something. When you come across something it means you

فعل عبارت بعدی ما برای برخورد با چیزی. وقتی به چیزی برخورد می کنید به این معنی است که

find it by chance. So by account that means accidentally you weren't looking for it specifically

به طور تصادفی آن را پیدا می کنید. بنابراین با حساب، به این معنی است که به طور تصادفی شما به طور خاص به دنبال آن نبودید،

so you found it accidentally by chat. You came across it. Now the it is always a something.

بنابراین به طور تصادفی آن را با چت پیدا کردید. با آن برخورد کردید. حالا آن همیشه یک چیزی است.

It can be an object. So for example, you can say I came across this antique vase when I

می تواند یک شی باشد. به عنوان مثال، می توانید بگویید که وقتی داشتم کمد خود را تمیز می کردم با این گلدان عتیقه روبرو شدم

was cleaning out my closet. So of course when you were cleaning out your closet, you weren't

. بنابراین مطمئناً وقتی کمد خود را تمیز می کردید، به

looking for an empty vase. Right? You just moved all these boxes and all of a sudden

دنبال یک گلدان خالی نبودید. درست؟ شما فقط همه این جعبه ها را جابجا کردید و یکدفعه

Wow, this anti Bayes you found it by accident. You came across it, so you can use it for

وای، این ضد بیز را تصادفی پیدا کردید. شما با آن برخورد کردید، بنابراین می توانید از آن برای

any object. Now we commonly use this for information. So you might say, Oh, I came across this interesting

هر شیئی استفاده کنید. اکنون ما معمولاً از این برای اطلاعات استفاده می کنیم. بنابراین ممکن است بگویید، اوه، امروز با این مطالعه جالب روبرو شدم

study today. So you can imagine you weren't looking for that particular study. Let's say

. بنابراین می توانید تصور کنید که به دنبال آن مطالعه خاص نبودید. فرض کنید

you were just browsing on social media or you were browsing on Google or you're browsing

شما فقط در شبکه های اجتماعی مرور می کردید یا در گوگل مرور می کردید یا در حال مرور

the headlines. of the day, and all of a sudden you see a headline for this interesting study.

تیترها هستید. روز، و ناگهان تیتری برای این مطالعه جالب می بینید.

You weren't looking for it on purpose. You came across it. Our next phrasal verb to blurt

تو عمدا دنبالش نبودی با آن برخورد کردید. فعل عبارت بعدی ما برای محو

out when you blurt something out it means you see something without really thinking

کردن وقتی چیزی را تار می کنید به این معنی است که چیزی را بدون اینکه واقعاً به آن فکر کنید می بینید

about it. So often the things that you blurt out you instantly think oh, I shouldn't have

. خیلی وقت‌ها چیزهایی که به زبان می‌آوری فوراً فکر می‌کنی اوه، من نباید

said that. Why did I blurt that out? So often people will blurt things out when they're

این را می‌گفتم. چرا من آن را آشکار کردم؟ بنابراین اغلب مردم وقتی عصبی هستند، همه چیز را واضح می کنند

nervous. Right? Or even when they're angry, and they're not really thinking and then they

. درست؟ یا حتی وقتی عصبانی هستند و واقعاً فکر نمی کنند و

just do something. They might say something mean like you've never helped me around the

فقط کاری انجام می دهند. آنها ممکن است چیزی بگویند که تو هرگز در خانه به من کمک نکرده ای

house. And then the second you say it you, you regret it because you don't actually feel

. و بعد دومی که آن را به زبان می آورید، پشیمان می شوید زیرا در واقع چنین احساسی ندارید

that way. It just came out. You blurted it out. You said it without really thinking about

. تازه اومد بیرون. تو آن را تار کردی تو بدون فکر کردن

it. So we've all been there. We've all done that. We've all regretted it as well. So this

بهش گفتی بنابراین همه ما آنجا بوده ایم. همه ما این کار را کرده ایم . همه ما هم پشیمان شده ایم. بنابراین این

is something you probably don't want to do. You don't want to work things out. Our next

چیزی است که شما احتمالاً نمی خواهید انجام دهید. شما نمی خواهید کارها را حل کنید.

phrasal verb to check something or to check someone out. Now I'm sure you know this phrasal

فعل عبارت بعدی ما برای بررسی چیزی یا بررسی کسی. اکنون مطمئن هستم که این

verb in the context of a hotel. You check in and out of a hotel you check in when you

فعل عبارتی را در زمینه هتل می شناسید. وقتی وارد می‌شوید، هتل را تحویل می‌گیرید و از آن خارج می‌شوید، وقتی وارد می‌شوید، تحویل می‌گیرید و

arrive and you check out when you leave right oh, I'm checking out at five what time is

وقتی درست می‌روید، چک می‌کنید، اوه، من ساعت پنج ساعت

checkout. But there's another way we're going to use this phrasal verb don't get me wrong

تسویه‌حساب را بررسی می‌کنم. اما راه دیگری وجود دارد که ما می‌خواهیم از این فعل عبارتی استفاده نکنیم،

check out of a hotel is very useful, but I'm assuming you already know how to use MT one.

چک کردن از هتل بسیار مفید است، اما من فرض می‌کنم که شما از قبل نحوه استفاده از MT one را می‌دانید.

Now you can also check something out. Or you can check someone out when you check something

اکنون می توانید چیزی را نیز بررسی کنید. یا می‌توانید وقتی چیزی را چک می‌کنید،

or someone out if when you want to draw someone's attention to something specific. So let's

شخصی را بررسی کنید یا اگر می‌خواهید توجه کسی را به چیزی خاص جلب کنید، می‌توانید کسی را بررسی کنید. بنابراین

say you're walking down the street and there's this amazing car a Lamborghini and then you

فرض کنید در خیابان راه می روید و این ماشین شگفت انگیز یک لامبورگینی وجود دارد و سپس

ever seen a Lamborghini in your city before? You would say to your friend, check it out.

قبلاً یک لامبورگینی را در شهر خود دیده اید؟ شما به دوست خود می گویید، آن را بررسی کنید.

Check out that Lamborghini, check that Lamborghini out and then you would probably make some

آن لامبورگینی را بررسی کنید، آن لامبورگینی را بررسی کنید و سپس احتمالاً

sort of motion like a pointing in the direction of the car. As you say, check it out. Check

نوعی حرکت مانند اشاره به سمت ماشین انجام خواهید داد. همانطور که می گویید، آن را بررسی کنید. بررسی

out that Lamborghini and what you're doing is you're drawing your friends attention to

کنید که لامبورگینی و کاری که شما انجام می دهید این است که توجه دوستان خود را به

something specific. Now remember, You can also check someone out. So let's say a woman

چیزی خاص جلب می کنید. اکنون به یاد داشته باشید، شما همچنین می توانید کسی را چک کنید. بنابراین فرض کنید زنی در

is walking down the street and she's wearing the exact same sweater as the friend your

خیابان راه می‌رود و دقیقاً همان پلیور دوست

web. You might say, check her out. Check her out. She's wearing the same sweater as you.

وب شما را پوشیده است. ممکن است بگویید، او را بررسی کنید. او را بررسی کنید . اون هم همون ژاکت تو رو پوشیده

And again, you would probably point because you want your friends attention to go to a

و دوباره، احتمالاً به این دلیل اشاره می‌کنید که می‌خواهید توجه دوستانتان به یک

specific point right? So it's useful to use your body language to let your friend know

نقطه خاص برود درست است؟ بنابراین مفید است که از زبان بدن خود استفاده کنید تا به دوست خود بگویید که

where you want them to put their attention. So this is an extremely common phrasal verb.

می خواهید توجه خود را به کجا جلب کند. بنابراین این یک فعل عبارتی بسیار رایج است.

native speakers use it as a regular part of our vocabulary and I highly recommend you

افراد بومی از آن به عنوان بخشی منظم از واژگان ما استفاده می کنند و من به شما توصیه می کنم از

use it as well. Our next one to figure out when you figured something out, it means that

آن نیز استفاده کنید. نفر بعدی ما که بفهمد وقتی چیزی را فهمیدید، به این معنی است که

you solve a problem, you find a solution to a problem. So this is a very common phrasal

شما یک مشکل را حل می کنید، شما راه حلی برای یک مشکل پیدا می کنید. بنابراین این یک فعل عبارتی بسیار رایج است

verb. We use this a lot when we're looking for the solution. So I will say, I can't figure

. هنگامی که به دنبال راه حل هستیم، از این بسیار استفاده می کنیم . بنابراین من می گویم، نمی توانم

out how to update this app. Or I can't figure out why this app isn't working. I can't figure

بفهمم چگونه این برنامه را به روز کنم. یا نمی توانم بفهمم چرا این برنامه کار نمی کند. نمی توانم

out what to do next. So we commonly use this with the W H word and we commonly use figure

بفهمم که بعداً چه کار کنم. بنابراین ما معمولاً از این با کلمه W H استفاده می کنیم و معمولاً از figure

out in the negative as well, but you can definitely use figure out in the positive to talk about

out به صورت منفی نیز استفاده می کنیم، اما شما قطعاً می توانید از figure out به صورت مثبت برای صحبت در مورد

arriving at a solution I figured out so when the past simple I figured out how to update

رسیدن به راه حلی که من فهمیدم استفاده کنید، بنابراین وقتی گذشته ساده فهمیدم که چگونه برای به روز رسانی

this app, I finally figured out how to update this app, I finally figured out why this app

این برنامه، بالاخره متوجه شدم که چگونه این برنامه را به روز کنم، در نهایت متوجه شدم که چرا این برنامه

wasn't working. So you can use it in the positive as is commonly used in the negative. Our next

کار نمی کند. بنابراین شما می توانید آن را در حالت مثبت همانطور که معمولا در حالت منفی استفاده می شود استفاده کنید. نفر بعدی ما

one Calm down, calm down, calm down, everything. Everything's all right. You need to calm down.

آرام، آرام، آرام، همه چیز. همه چیز رو به راه است. شما باید آرام باشید.

This is a very common one, and we use it to tell someone to relax. So that's exactly what

این یک مورد بسیار رایج است و ما از آن استفاده می کنیم تا به کسی بگوییم استراحت کند. بنابراین این دقیقاً همان چیزی است که به

it means relax and relax is very common as well. So you can say to someone, relax, relax,

معنای استراحت و استراحت نیز بسیار رایج است . بنابراین می توانید به کسی بگویید، آرام باش، آرام باش،

or you can say Calm down, calm down. So if a friend or family member or anyone is really

یا می توانی به آرامی، آرام باش. بنابراین اگر یکی از دوستان یا اعضای خانواده یا کسی واقعاً

stressed out, then you can just say, calm down. I'm down. Now thinking about our last

استرس دارد، می توانید فقط بگویید، آرام باشید . من پایین هستم. اکنون در حال فکر کردن به آخرین

one to figure out remember, we use that when you're trying to solve a problem or find a

موردی که باید به خاطر بسپاریم، زمانی که در تلاش برای حل یک مشکل یا یافتن

solution. So you could commonly tell someone to calm down when they're stressed out because

راه حل هستید، از آن استفاده می کنیم. بنابراین معمولاً می توانید به کسی بگویید که وقتی استرس دارد آرام شود زیرا

they can't figure something out. Right? I just use three phrasal verbs Calm down, stressed

نمی تواند چیزی را بفهمد. درست؟ من فقط از سه فعل عبارتی Calm down, stressed

out and figure out so there you go. You can definitely combine these all together and

out and figure استفاده می کنم تا آنجا بروی. شما قطعاً می توانید همه اینها را با هم ترکیب کنید و

native speakers commonly do it's very common that a native speaker will say one sentence

معمولاً متکلمان بومی بسیار رایج است که یک سخنران بومی یک جمله

with three or more phrasal verbs in it and that's why it's really important for you to

با سه یا چند فعل عبارتی در آن می گوید و به همین دلیل برای شما بسیار مهم است که

get comfortable with them and add them to your vocabulary. Our next phrasal verb to

با آنها راحت باشید و آنها را به دایره لغات خود اضافه کنید. . فعل عبارتی بعدی ما to

dress up. When you dress up. It means you were nicer than normal women. Now notice I

dress up. وقتی لباس می پوشی یعنی تو از زن های معمولی خوشتیپ تر بودی. حالا توجه کنید که

think nicer than normal. Because there is no one definition of dress up somebody's idea

فکر می کنم زیباتر از حد معمولی هستم. از آنجایی که هیچ تعریف واحدی از لباس پوشیدن وجود ندارد، ایده یک نفر در مورد اینکه

of what nicer than normal clothing is could be very different from someone else's idea,

چه چیزی زیباتر از لباس معمولی است، می تواند با ایده دیگران بسیار متفاوت باشد،

right? So if you normally wear ripped jeans and a T shirt, and then you wear the khaki

درست است؟ بنابراین اگر به طور معمول شلوار جین پاره و تی شرت می پوشید، و سپس

pants, and a button down shirt, you are dressed up because you're wearing nicer than normal

شلوار خاکی و پیراهن دکمه دار می پوشید، به این دلیل که لباس های زیباتر از لباس های معمولی می پوشید، آراسته هستید

clothing. And your friends would probably say hey man, why are you dressed up today?

. و دوستانت احتمالاً می گویند هی مرد، چرا امروز لباس پوشیده ای؟

Because they know you always wear ripped jeans and a T shirt. So for them to see you in other

زیرا آنها می دانند که شما همیشه شلوار جین پاره و تی شرت می پوشید. بنابراین برای آنها که شما را در نظرسنجی های دیگر ببینند

polls, it would be quite surprising, right? So they want to know Hey, why are you dressed

، بسیار تعجب آور خواهد بود، درست است؟ بنابراین آنها می خواهند بدانند هی، چرا لباس پوشیده ای

up? And of course there are many times when you dress up for example, job interviews,

؟ و البته خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که مثلاً در مصاحبه‌های شغلی،

wedding anniversary, specially then anything like that you're going to wear nicer than

سالگرد ازدواج، لباس‌های زیباتر از

normal clothes. Our next one to fill up. When you fill something out. It just means to fulfill

لباس‌های معمولی بپوشید. نفر بعدی ما پر می شود. وقتی چیزی را پر می کنید. این فقط به معنای انجام

something completely. So the off you can just think of it as 100% it is filled up 100% Remember

کامل چیزی است. بنابراین اگر خاموش باشد می توانید فکر کنید که 100% آن 100% پر شده است به یاد داشته باشید آن

back in the day when you would go to a gas station and they would actually pump your

روزی که به پمپ بنزین می رفتید و آنها در واقع

gas for you. I mean maybe in the country you're in they still pump or gas for you but in North

بنزین شما را برای شما پمپ می کردند. منظورم این است که شاید در کشوری که در آن هستید هنوز برای شما گاز یا پمپ می کنند، اما در

America they don't pump your gas for you anymore. You do it yourself. But back in the day, you

آمریکای شمالی دیگر بنزین شما را برای شما پمپ نمی کنند. خودت انجامش میدی اما آن روزها

would go to a gas station you would roll down your window and they would ask you how much

به پمپ بنزین می رفتید و پنجره را پایین می انداختید و از شما می پرسیدند

how much gas do you want? Now one of the most common replies was lit up. Fill it out. What

چقدر بنزین می خواهید؟ اکنون یکی از رایج ترین پاسخ ها روشن شد. آن را پر کنید.

does that mean? Fill it 100% So give me as much gas as the car can handle. Fill it up.

معنی آن چیست؟ آن را 100% پر کن پس هر چقدر ماشین توان تحملش را دارد به من بنزین بده. پرش کن.

Our next one to show up. This is extremely common. It has a simple meaning it just means

نمایش بعدی ما این بسیار رایج است. معنی ساده ای دارد و فقط به معنای

a line or to appear. So isn't really that common to say, oh, what time do John arrive

یک خط یا ظاهر شدن است. پس آیا واقعاً معمول نیست که بگوییم، اوه، جان چه ساعتی

to the party? It sounds a little formal to be honest. I would say oh, it's like a John

به مهمانی می‌آید؟ راستش کمی رسمی به نظر می رسد . من می گویم آه، مثل این است که یک جان

show up. What time did John show up? What time did John show up to the party which is

ظاهر شود. جان چه ساعتی حاضر شد؟ چه ساعتی جان در مهمانی حاضر شد که

just the exact same thing as saying arrive is just a more natural conversational ways

دقیقاً همان چیزی است که گفتن «رسیدن» فقط یک روش گفت‌وگوی طبیعی‌تر

to say it. And our final phrasal verb to leave something out when you need something else.

برای گفتن آن است. و آخرین فعل عبارتی ما برای کنار گذاشتن چیزی وقتی که به چیز دیگری نیاز دارید. به این

It means you omit it, you exclude it you don't include it. So of course in this video on

معنی است که آن را حذف می کنید، آن را حذف می کنید و آن را درج نمی کنید. بنابراین مطمئناً در این ویدیو در مورد

the Top 10 phrasal verbs there are many many many many many morani phrasal verbs that I

10 افعال عبارتی برتر، افعال عبارتی مورانی بسیار زیاد و بسیار زیاد وجود دارد که صادقانه بگویم آنها را کنار

left out to be honest, it should be the top 1000 phrasal verbs because that is probably

گذاشتم.

how many are commonly used by native speakers on a day to day basis. But of course I can't

به صورت روزانه اما مطمئناً نمی‌توانم

make a video on the Top 1000 phrasal verbs because that would be a 10 hour video and

ویدیویی بر روی 1000 افعال عبارتی برتر بسازم، زیرا این یک ویدیو 10 ساعته خواهد بود و

that's just crazy. So I had to leave out many phrasal verbs. So there are times when you

این دیوانه‌کننده است. بنابراین مجبور شدم بسیاری از افعال عبارتی را کنار بگذارم. بنابراین مواقعی وجود دارد که شما

purposely leave out information. You purposely leave something out but it's also possible

عمداً اطلاعات را کنار می گذارید. شما عمداً چیزی را کنار گذاشته اید، اما ممکن است به

that you left it out accidentally. So your boss could ask you Oh, why did you leave out

طور تصادفی آن را کنار گذاشته باشید. بنابراین رئیس شما می تواند از شما بپرسد که چرا نمودار را کنار گذاشتید

the chart? Why did you leave out the chart? So you didn't include the chart in the report?

؟ چرا نمودار را کنار گذاشتید؟ پس نمودار را در گزارش وارد نکردید؟

Oh, why did you leave out the chart? Oops, I didn't mean to. I forgot to include it.

آه، چرا نمودار را کنار گذاشتی؟ اوه، من قصد نداشتم. یادم رفت اضافه کنم

So you accidentally left it out. And then you might be in trouble because it should

بنابراین شما به طور تصادفی آن را کنار گذاشتید. و سپس ممکن است به مشکل بخورید زیرا باید

be in the report. So you can use this both when you purposely leave something out, or

در گزارش باشد. بنابراین می توانید از این هم زمانی استفاده کنید که عمداً چیزی را کنار بگذارید، یا

it could be accidental as well. So now you have the top 10 phrasal verbs added to your

ممکن است تصادفی باشد. بنابراین اکنون شما 10 فعل عبارتی برتر را به دایره لغات خود اضافه کرده اید

vocabulary to help you sound fluent and natural and professional in English. So are you ready

تا به شما کمک کند در زبان انگلیسی روان و طبیعی و حرفه ای به نظر برسید. پس آیا

for your quiz? Here's how it's going to work. I want to show you the questions and you just

برای مسابقه خود آماده هستید؟ در اینجا نحوه عملکرد آن آمده است. من می خواهم سوالات را به شما نشان دهم و شما فقط

need to fill in the blank. I'll only show you the questions for 10 seconds. Obviously

باید جای خالی را پر کنید. من فقط 10 ثانیه سوالات را به شما نشان می دهم. بدیهی است که

that's not enough time. So hit pause and complete the questions and when you're ready, just

این زمان کافی نیست. بنابراین مکث را فشار دهید و سوالات را کامل کنید و وقتی آماده شدید، فقط

hit play so here we go with your quiz. So how would you do with how many did you get

play را بزنید تا در اینجا به امتحان شما بپردازیم. پس با چند موردی که درست انجام دادید، چگونه رفتار می کنید

right? Let us know in the comments and also leave some example sentences practicing your

؟ در نظرات به ما اطلاع دهید و همچنین چند جمله مثال برای تمرین

three favorite phrasal verbs from this lesson. Of course you can practice all 10 as well,

سه فعل عبارتی مورد علاقه خود از این درس بگذارید. البته شما می توانید هر 10 را نیز تمرین کنید،

but that's a lot. So I'm just recommending three, practice as many as you want in the

اما این مقدار زیادی است. بنابراین من فقط سه مورد را توصیه می کنم ، هر تعداد که می خواهید در

comments below. Now let's talk about something that I get a lot of questions on and that's

نظرات زیر تمرین کنید. حالا بیایید در مورد چیزی صحبت کنیم که سؤالات زیادی در مورد آن وجود دارد و آن

the difference between each every and each and every so each booth refers to an individual

تفاوت بین هر یک و هر کدام است، بنابراین هر غرفه به یک

object or person, okay? And that's the important part and individual object or person. So when

شی یا شخص خاص اشاره دارد، خوب؟ و این بخش مهم و شی یا شخص فردی است. بنابراین وقتی می‌گویم

I say each student wrote the test, I'm looking at Goby as a student, Alexander as a student

هر دانش‌آموز امتحان را نوشت، به گوبی به عنوان یک دانش‌آموز، الکساندر به‌عنوان

ally as a student, and I'm viewing them as individuals. Each student wrote the test.

متحد دانش‌آموزی به عنوان یک دانش‌آموز نگاه می‌کنم، و به آنها به عنوان فردی نگاه می‌کنم. هر دانش آموز آزمون را نوشت.

Now every it refers to a group, a group of objects or people but important to know that

اکنون هر کدام به یک گروه، گروهی از اشیاء یا افراد اشاره دارد، اما مهم است بدانید که

that group is viewed as one Okay, so when I say every student wrote the test, I'm imagining

آن گروه به عنوان یک نفر در نظر گرفته می شود، بسیار خوب، بنابراین وقتی می گویم هر دانش آموزی امتحان را نوشت، تصور می کنم

that go we Alexandre and Ali are just one group that's made up of three individuals.

که ما الکساندر و علی فقط یکی هستیم. گروهی که از سه نفر تشکیل شده است.

So each, we're referring to an individual, every it's a group Okay? Notice, with every

بنابراین هر یک، ما به یک فرد اشاره می کنیم، هر یک گروه است خوب؟ توجه کنید، با هر

hear, because it's viewed as one. It's a group, then it's a compound noun. And that's important

شنیدن، زیرا به عنوان یکی در نظر گرفته می شود. گروه است، سپس اسم مرکب است. و این مهم است

because notice, are now is singular, because even though my group has three students, and

زیرا توجه کنید، are now مفرد است، زیرا با وجود اینکه گروه من دارای سه دانش آموز و

students plural, but I'm viewing it as one so as a compound now, you want a singular

دانش آموزان جمع هستند، اما من آن را به عنوان یک می بینم، بنابراین اکنون به عنوان یک ترکیب، شما اکنون یک مفرد می خواهید

now, every student wrote the test. So this is incorrect. As you can see, my spell checker

، هر دانش آموز تست را نوشت. پس این نادرست است. همانطور که می بینید، غلط گیر املای من

doesn't like it. It wants me to change it to student he has with us that it cracked

آن را دوست ندارد. از من می‌خواهد آن را به دانشجویی که با ما دارد تغییر دهم که کرک شده است،

you can't see that. Now, if you only have two objects or two people, then you have to

نمی‌توانید آن را ببینید. حالا اگر فقط دو شی یا دو نفر دارید، باید از

use H. You can't use a brain. Okay, so here I have two hands, right? So we can use objects

H استفاده کنید. شما نمی توانید از مغز استفاده کنید. خوب، پس من دو دست دارم، درست است؟ بنابراین می توانیم از اشیا

or people. So I have two hands and I can say I have a rag on each hand. I can't say I have

یا افراد استفاده کنیم. بنابراین من دو دست دارم و می توانم بگویم که در هر دست یک پارچه دارم. نمی توانم بگویم که

a ring on every hand because I only have two hands, and we don't use every with two. So

در هر دست یک حلقه دارم، زیرا من فقط دو دست دارم و ما از هر دو دست استفاده نمی کنیم. بنابراین

just remember that each it has to be two objects. Now you could also, you know, I have a ring

فقط به یاد داشته باشید که هر یک باید دو شی باشد. حالا شما هم می‌توانید، می‌دانید، من

on each hands, you can say that, but I could also say I have a ring on both hands. Now

در هر دست یک حلقه دارم، می‌توانید آن را بگویید، اما می‌توانم بگویم که در هر دو دستم یک حلقه دارم. حالا به

notice here when I use both you are putting an S on the now. So with both you have a plural

اینجا توجه کنید وقتی من از هر دو استفاده می کنم شما در حال قرار دادن S در حال حاضر هستید. بنابراین با هر دو شما یک اسم جمع دارید

noun that follows. And with both, I'm just looking at this and this together. Okay? But

که در زیر آمده است. و با هر دو، من فقط به این و این با هم نگاه می کنم. باشه؟ اما

with each remember if that individual so my left hand and my right hand but I'm still

با هر یک به یاد داشته باشید که اگر آن فرد، دست چپ و دست راست من باشد، اما من هنوز

seeing my hands as individual here. I'm seeing my hands just together as two but remember,

دستانم را در اینجا فردی می بینم. من دست‌هایم را با هم به‌عنوان دو می‌بینم، اما به یاد داشته باشید،

we can't use every with two so how about this one? She has a ring on every finger. Now notice

ما نمی‌توانیم از هر یک با دو استفاده کنیم، پس این یکی چطور؟ او در هر انگشت یک حلقه دارد. اکنون توجه کنید که

here we can see this because we have more than two fingers right so finger is simpler

در اینجا می توانیم این را ببینیم زیرا ما بیش از دو انگشت سمت راست داریم، بنابراین انگشت ساده تر است

because we're using every even though it represents 10. Or if you want to be a stickler for the

زیرا ما از هر یک استفاده می کنیم حتی اگر نشان دهنده 10 باشد. یا اگر می خواهید برای قانون چسبیده باشید،

rule then it would be eight because technically your thumbs or fingers so you can think of

آن وقت می تواند هشت باشد زیرا از نظر فنی شما انگشتان شست یا انگشتان دست، تا بتوانید

it as eight or 10 whichever you'd like. So in this case, if you have more than two objects

آن را به عنوان هشت یا 10 هر کدام که می خواهید در نظر بگیرید. بنابراین در این مورد، اگر صادقانه بیش از دو شی

or people honestly you can use each or every so here I could also say she has a ring on

یا شخص دارید، می توانید از هر یک یا هر کدام استفاده کنید، بنابراین می توانم بگویم که او در هر انگشت یک حلقه دارد

each finger because I have more than two fingers. So in that case you can use each you can use

زیرا من بیش از دو انگشت دارم. بنابراین در آن صورت می توانید از هر کدام استفاده کنید، می توانید از

every. So if there are 20 students in my class, I could say each student pass the test. Every

هر استفاده کنید. بنابراین اگر در کلاس من 20 دانش آموز وجود داشته باشد، می توانم بگویم که هر دانش آموز در آزمون موفق می شود. هر

student pass the test. And there's really no difference in these sentences. The choice

دانش آموز در این آزمون موفق می شود. و واقعاً هیچ تفاوتی در این جملات وجود ندارد. انتخاب

is yours. Just remember to make it singular. Now each and every This is commonly done where

باشماست. فقط به یاد داشته باشید که آن را مفرد کنید. اکنون هر یک از اینها معمولاً در جایی انجام می شود که

we just put them together each and every student pass the test. So notice it's still singular.

ما آنها را با هم قرار می دهیم و هر دانش آموزی در آزمون موفق می شود. بنابراین توجه کنید که هنوز هم مفرد است.

And why would we do this? Why would we put it together? Similar to our last one. It's

و چرا این کار را انجام دهیم؟ چرا آن را کنار هم بگذاریم؟ مشابه آخرین مورد ما. این

just us to add emphasis. That's it. So if I say each student has the test, compared

فقط ما هستیم که تاکید کنیم. خودشه. بنابراین، اگر بگویم هر دانش آموزی این آزمون را دارد، در مقایسه

to each and every student passed the test, this one it just sounds way more emphatic.

با هر دانش آموزی که در این آزمون گذرانده شده است، این یکی بسیار مؤکدتر به نظر می رسد.

And that's the only difference. Now let's talk about the difference between a regarded

و این تنها تفاوت است. حالا بیایید ابتدا در مورد تفاوت بین در نظر گرفته شده

as and considered first, let's take a look at these two examples. She is regarded as

و در نظر گرفته شده صحبت کنیم، اجازه دهید نگاهی به این دو مثال بیندازیم. او به عنوان یک متخصص در نظر گرفته می شود

an expert. She's considered an expert. Both of these examples have the exact same meaning

. او یک متخصص در نظر گرفته شده است. هر دوی این مثال ها دقیقاً به همین معنی هستند و

there's no difference at all. And both of them are just used to say you have an opinion

اصلاً تفاوتی وجود ندارد. و هر دوی آنها فقط برای گفتن اینکه شما نظری

on a topic or there's a general consensus on a topic. So when we say she's regarded

در مورد یک موضوع دارید یا یک اجماع کلی در مورد یک موضوع وجود دارد استفاده می شود. بنابراین وقتی می گوییم او

as an expert, she's considered an expert. We're saying the general consensus is she's

به عنوان یک متخصص در نظر گرفته می شود، او یک متخصص در نظر گرفته می شود. ما می گوییم اجماع عمومی این است که او

an expert. Most people have the opinion that she's an expert. That's what it means. So

یک متخصص است. اکثر مردم عقیده دارند که او یک متخصص است. معنی آن همین است. بنابراین

a very simple meaning. It's a ninth advanced expression that you can use to sound more

یک معنی بسیار ساده. این نهمین عبارت پیشرفته است که می توانید از آن برای به نظر رسیدن

advanced in your speech. Well, what do you notice about the sentence structure Well,

پیشرفته تر در گفتار خود استفاده کنید. خوب، در مورد ساختار جمله چه توجهی دارید خب،

you might notice that in the first one we have regarded, we're using as she's regarded

ممکن است متوجه شوید که در مورد اولی که در نظر گرفتیم، ما از آن استفاده می‌کنیم که او

as an expert, but then with considered we don't have she's considered an expert. So

به عنوان یک متخصص در نظر گرفته می‌شود، اما با در نظر گرفتن، او را متخصص در نظر نمی‌گیریم. بنابراین

there's not a difference in sentence structure. Now this is actually a mistake that many native

تفاوتی در ساختار جمله وجود ندارد. اکنون این در واقع اشتباهی است که بسیاری از

speakers make many new native speakers will say she's considered as an expert, but you

افراد بومی زبان مرتکب می شوند که بسیاری از افراد بومی جدید می گویند که او به عنوان یک متخصص در نظر گرفته شده است، اما شما

don't need to do that because considered is not a verb that requires us so there's no

نیازی به انجام این کار ندارید زیرا consider یک فعل نیست که ما را ملزم کند، بنابراین هیچ

reason to include it at all. But remember, you will hear native speakers use it from

دلیلی برای گنجاندن آن وجود ندارد. . اما به یاد داشته باشید، شما می شنوید که افراد بومی از آن استفاده می کنند

time to time. My recommendation to you is don't use it because it's not required and

. توصیه من به شما این است که از آن استفاده نکنید زیرا نیازی به آن نیست و

it sounds more awkward to have it but you need to use it with regarded as you cannot

داشتن آن ناخوشایندتر به نظر می رسد، اما باید با رعایت آن از آن استفاده کنید زیرا نمی توانید

say she's regarded an expert. That sounds very awkward. It's mandatory to have she is

بگویید که او یک متخصص محسوب می شود. این خیلی ناجور به نظر می رسد. اجباری است که او

regarded as an expert. Now one thing you can do with considered is you can use the verb

به عنوان یک متخصص در نظر گرفته شود. حالا یکی از کارهایی که می توانید با توجه انجام دهید این است که می توانید از فعل

to be she is considered to be an expert. Now this is grammatically correct, but it isn't

to be she is considered to be a expert استفاده کنید. حالا این از نظر گرامری درست است، اما

necessary. You don't need to use the verb to be you can just use considered and then

لازم نیست. شما نیازی به استفاده از فعل to be نیستید، فقط می توانید از در نظر گرفته شده استفاده کنید و سپس

the opinion you think the opinion of an expert he's considered an expert so that would be

نظری که فکر می کنید نظر یک متخصص او یک متخصص در نظر گرفته شده است، بنابراین

my recommendation to you. So let's look at an example I saw on you blush using regarded

توصیه من به شما خواهد بود. بنابراین بیایید به مثالی نگاه کنیم که من روی رژگونه شما با استفاده از شایعات مشهور

but gossip celebrity gossip is regarded as a distraction. So we're gonna hear we have

اما شایعه پراکنی به عنوان یک حواس پرتی در نظر گرفته شده نگاه کنیم. بنابراین می شنویم که

our opinion, celebrity gossip is a distraction. So you can simply make a statement like that

نظر خود را داریم، شایعه پراکنی افراد مشهور باعث حواس پرتی است. بنابراین شما می توانید به سادگی چنین جمله ای را بیان کنید که

it sounds more affirmative. Like you're stating a fact. So if you want to make it sound like

مثبت تر به نظر می رسد. مثل اینکه شما یک واقعیت را بیان می کنید. بنابراین، اگر می‌خواهید اینطور به نظر برسد که

it's not a fact is an opinion held by many people is the general consensus, then you

این یک واقعیت نیست، عقیده‌ای است که بسیاری از افراد آن را مورد توافق عمومی قرار می‌دهند،

can use regarded as celebrity gossip is regarded as a distraction. Many people think that many

می‌توانید از این موضوع استفاده کنید که شایعات افراد مشهور به عنوان حواس پرتی تلقی می‌شوند. بسیاری از مردم فکر می کنند که بسیاری از

people have the opinion. Now let's look at an example on you bullish using considered.

مردم نظر دارند. حالا بیایید به یک مثال در مورد شما صعودی با استفاده از در نظر گرفته نگاه کنیم.

node.js is considered fast thanks mostly to Chrome's VA engine. So notice here we don't

node.js بیشتر به لطف موتور VA کروم سریع در نظر گرفته می شود . بنابراین توجه داشته باشید که در اینجا نمی گوییم

say considered as fast although remember I said probably about 10 to 20% of native speakers

سریع در نظر گرفته می شود، اگرچه به یاد داشته باشید که گفتم احتمالاً حدود 10 تا 20 درصد از زبان مادری

will just use as because they probably are thinking about regarded as and they just use

فقط از آن استفاده می کنند زیرا آنها احتمالاً به عنوان در نظر گرفته شده فکر می کنند و فقط از

the same pattern, but you don't need it and it sounds better without it because the verb

همان الگوی استفاده می کنند، اما شما نیازی ندارید آن را و بدون آن بهتر به نظر می رسد زیرا فعل

does not require as grammatically. So there's no point using node.js which I have no idea

از نظر دستوری نیازی ندارد. بنابراین استفاده از node.js که من نمی دانم

what that is some sort of programming language. I'm going to assume. Do you know what Node

چه نوعی از زبان برنامه نویسی است، فایده ای ندارد. من قصد دارم فرض کنم. آیا می دانید Node

js is? You can let me know in the comments. I don't even know if I'm saying it correctly.

js چیست؟ می توانید در نظرات به من اطلاع دهید. حتی نمی دانم درست می گویم یا نه.

node.js is considered that. So remember, I can make a statement and just say node.js

node.js در نظر گرفته می شود که. بنابراین به یاد داشته باشید، من می‌توانم بیانیه‌ای بدهم و فقط بگویم node.js

is fast, but then it sounds like it's a fact it says 100% of the time, but if I just want

سریع است، اما به نظر می‌رسد که این یک واقعیت است، ۱۰۰٪ مواقع می‌گوید، اما اگر من فقط بخواهم

to make it sound like it's an opinion is what most people think it's the general consensus.

آن را طوری بیان کنم که این یک نظر است، چیزی که اکثر مردم دارند. فکر کنید این یک اجماع عمومی است.

Then I can use considered node.js is considered fat. Remember, you can add that optional to

سپس من می توانم استفاده کنم node.js در نظر گرفته چربی است. به یاد داشته باشید، می توانید اضافه کنید که اختیاری است که

be it's considered to be fast, but again, it isn't required. So it's cleaner. It's simpler.

سریع در نظر گرفته شود، اما باز هم لازم نیست. پس تمیزتره ساده تر است.

It's best to just say considered and then the something is considered fast. But remember

بهتر است فقط بگویید در نظر گرفته شده و سپس چیزی سریع در نظر گرفته شود. اما به یاد داشته باشید که

regarded as and considered have the exact same meaning. So you can definitely use them

در نظر گرفته شده و در نظر گرفته شده دقیقاً به همین معنی است. بنابراین شما قطعا می توانید آنها را

interchangeably, but you just have to make sure you have the sentence structure correct.

به جای یکدیگر استفاده کنید، اما فقط باید مطمئن شوید که ساختار جمله درست است.

So I could say celebrity gossip is considered distraction. Or I could say no.js is regarded

بنابراین می توانم بگویم شایعات افراد مشهور حواس پرتی محسوب می شود. یا می توانم بگویم no.js به این صورت در نظر گرفته می شود

as that. It doesn't matter which one you use, but just make sure you get the sentence structure

. مهم نیست که از کدام یک استفاده می کنید، اما فقط مطمئن شوید که ساختار جمله را

when you use each one. So now it's your turn to practice. I want you to lead to Example

هنگام استفاده از هر یک به دست می آورید. پس حالا نوبت شماست که تمرین کنید. از شما می‌خواهم به مثالی که در

one with regarded as and one with considered in the comments below. Finally, let's talk

نظر گرفته شده و یکی در نظر گرفته شده است در نظرات زیر هدایت کنید. در نهایت، بیایید

about how to use regardless and regarding. So of course they both start with the word

در مورد نحوه استفاده بدون توجه و با توجه به آن صحبت کنیم. پس البته هر دو با کلمه ی

regard, but they don't have the same meaning and they're not used in the same way at all.

احترام شروع می شوند، اما معنی یکسانی ندارند و اصلاً به یک شکل استفاده نمی شوند.

So let's start with regardless. The structure is regardless all and then something. Now

پس بیایید با بدون توجه شروع کنیم. ساختار بدون توجه به همه و سپس چیزی است. حالا

when we use this weird thing that says something does not matter. We're not going to take it

وقتی از این چیز عجیب و غریب استفاده می کنیم که چیزی می گوید مهم نیست. ما

into account at all we're going to ignore it. For example, you might see an advertisement

به هیچ وجه آن را در نظر نخواهیم گرفت، ما آن را نادیده خواهیم گرفت . برای مثال، ممکن است تبلیغی ببینید

that says our club accepts everyone regardless of age, sex. race, gender, and then they list

که می گوید باشگاه ما همه را بدون در نظر گرفتن سن و جنس می پذیرد. نژاد، جنسیت، و سپس

other qualities as well. So remember, those are the something regardless of something

ویژگی های دیگر را نیز فهرست می کنند. بنابراین به یاد داشته باشید، آنها چیزی هستند بدون توجه به چیزی،

so one of them was age. What we're saying here is age does not matter in the decision

بنابراین یکی از آنها سن بود. آنچه ما در اینجا می گوییم این است که سن در تصمیم گیری در مورد اینکه

of who we accept. Into the club. So you could be 18 or 80. It does not matter. We accept

چه کسی را می پذیریم مهم نیست. وارد باشگاه شد. بنابراین شما می توانید 18 یا 80 ساله باشید. این مهم نیست. ما

everyone into our club regardless of age. Another way we use this is when we want to

همه را بدون توجه به سن و سال خود در باشگاه خود می پذیریم. راه دیگری که ما از این استفاده می کنیم این است که می خواهیم

say that there's a negative, then we use regardless, and then we see something positive. So let

بگوییم یک نکته منفی وجود دارد، سپس بدون توجه به آن استفاده می کنیم و بعد یک چیز مثبت می بینیم. پس اجازه دهید

me explain what I mean by this. I would say I don't have all the skills on this job posting.

منظورم را از این توضیح دهم. می‌توانم بگویم همه مهارت‌ها را در این آگهی شغلی ندارم.

So let's say there's a job posting I'm interested in applying for it and I'm reading the job

بنابراین فرض کنید یک آگهی شغلی وجود دارد که من علاقه مند به درخواست آن هستم و در حال خواندن آگهی کار هستم

posting and I realized I don't have that I don't have that I don't have that. So that's

و متوجه شدم که ندارم که ندارم و آن را ندارم. پس این

a negative right. I don't have all the skills on this job posting. Regardless, I'm going

یک حق منفی است. من همه مهارت ها را در این آگهی شغلی ندارم. صرف نظر از این، من

to apply anyway so that's the positive negative I don't have the skills regardless, and then

به هر حال درخواست خواهم کرد، بنابراین این منفی مثبت است که بدون در نظر گرفتن مهارت ها، و سپس

my positive action I'm going to apply anyway. Now notice here I just use the word regardless,

اقدام مثبت خود را به هر حال اعمال خواهم کرد. اکنون توجه کنید که من فقط از کلمه بدون توجه استفاده می‌کنم، بدون

I didn't say regardless of something because in this case, the something has been already

توجه به چیزی نگفتم زیرا در این مورد، چیزی قبلاً شناسایی شده است

identified, and it's obvious so to say it again, would be quite repetitive. It would

و بدیهی است که اگر دوباره آن را بگویم ، کاملاً تکراری است.

be like saying, regardless of the fact that I don't have all the skills, I'm going to

مثل این است که بگویم، صرف نظر از این که همه مهارت ها را ندارم،

apply anyway. That would be very long, very complex and not necessary at all. So when

به هر حال قصد دارم درخواست بدهم. این بسیار طولانی، بسیار پیچیده و اصلا ضروری نیست. بنابراین وقتی

the something has been already identified, we can use regardless as a transition word

چیزی قبلاً شناسایی شده است، می‌توانیم بدون توجه به عنوان یک کلمه انتقالی

to connect a negative idea and then a positive idea. So a contrasting idea. Now let's talk

برای ارتباط یک ایده منفی و سپس یک ایده مثبت استفاده کنیم. بنابراین یک ایده متضاد. حالا بیایید در مورد

about regarding regarding something that's our sentence structure, nouns This means with

چیزی صحبت کنیم که ساختار جمله ما است، اسم ها این یعنی در

respect to something or concerning something. So we're identifying the context of what were

رابطه با چیزی یا در مورد چیزی. بنابراین،

talking about when we say regarding something. Now remember, my previous example was our

وقتی در مورد چیزی می گوییم، ما در حال شناسایی زمینه چیزی هستیم که درباره آن صحبت می شود. حالا به یاد داشته باشید، مثال قبلی من این بود که

club accepts everyone regardless of age, gender, race background. Now imagine that before that

باشگاه ما همه را بدون در نظر گرفتن سن، جنسیت، پیشینه نژادی می پذیرد. حالا تصور کنید قبل از این

information was given someone asked a question, and they said regarding your application,

اطلاعات از شخصی سوال پرسیده شود و در مورد درخواست شما بگویند

who does the club accept? So now I'm identifying what the topic is regarding your application

باشگاه چه کسانی را قبول می کند؟ بنابراین اکنون در حال شناسایی موضوع در مورد فرآیند درخواست شما

process regarding your selection decision regarding your requirements regarding your

در مورد تصمیم انتخاب شما در مورد الزامات شما در مورد

rules and regulations. So I'm identifying it because you can imagine I could be in a

قوانین و مقررات شما هستم. بنابراین من آن را شناسایی می کنم زیرا می توانید تصور کنید که من می توانم در یک

meeting and we can be talking about many different things. Regarding the marketing plan regarding

جلسه باشم و می توانیم در مورد چیزهای مختلف صحبت کنیم . با توجه به برنامه بازاریابی در مورد

the financial report regarding the vacation request. So I use regarding before I identify

گزارش مالی در مورد درخواست مرخصی. بنابراین من قبل از اینکه موضوع را شناسایی کنم از about استفاده می کنم

the subject so everyone knows the context we commonly use regarding at the very beginning

تا همه بدانند زمینه ای که معمولاً در ابتدا در

regarding x and then you state your information or you ask the question, well, we don't have

مورد x در مورد آن استفاده می کنیم را بدانند و سپس شما اطلاعات خود را بیان کنید یا سؤال را بپرسید، خوب، ما مجبور نیستیم که

to we can use regarding in the sentence. So I might say I have a question regarding your

بتوانیم در رابطه با آن استفاده کنیم. جمله. بنابراین ممکن است بگویم در مورد

clubs policies, or I have a question regarding the marketing reports. So notice how I'm using

سیاست های باشگاه شما سوالی دارم یا در مورد گزارش های بازاریابی سوالی دارم. بنابراین توجه کنید که چگونه

it toward the end of the sentence. So now you know the difference between regardless

در انتهای جمله از آن استفاده می کنم. بنابراین اکنون شما تفاوت بین بدون توجه به اینکه

and regarding it's your turn to practice. I want you to leave two examples in the comments

نوبت شما به تمرین است را می دانید. از شما می خواهم دو نمونه را در نظرات

below. Now you can keep improving your vocabulary and grammar with this lesson here. And you

زیر بگذارید. اکنون می توانید با این درس در اینجا به بهبود واژگان و گرامر خود ادامه دهید. و

can get your free speaking guide to learn how to speak English fluently and confidently

می توانید راهنمای مکالمه رایگان خود را برای یادگیری نحوه صحبت کردن به زبان انگلیسی روان و مطمئن

in six easy steps. And you can get that from my website here. So get started with your

در شش مرحله آسان دریافت کنید. و شما می توانید آن را از وب سایت من در اینجا دریافت کنید. پس

next lesson now.

همین الان با درس بعدی خود شروع کنید.