ONE HOUR ENGLISH LESSON - English Vocabulary and Grammar for Daily Life

In this one hour English lesson, you're going to learn a lot of a bass vocabulary to help

در این درس زبان انگلیسی یک ساعته، واژگان باس زیادی را یاد خواهید گرفت تا به

you sound fluent. And at the end, you're going to complete a quiz to test your English level.

شما کمک کند روان به نظر برسید. و در پایان، یک مسابقه برای تست سطح زبان انگلیسی خود تکمیل می کنید.

So make sure you watch right till the end. Let's get started. First, you're going to

پس حتما تا آخر ببینید. بیا شروع کنیم. ابتدا،

learn all the air core vocabulary that you need to sound fluent and natural. The next

تمام واژگان اصلی هوا را که برای روان و طبیعی به نظر می‌رسد، یاد می‌گیرید.

time you travel, what when you're going on vacation, you know exactly where you want

دفعه بعد که سفر می کنید، وقتی به تعطیلات می روید ، دقیقاً می دانید کجا می خواهید

to go. So let me give you the airport vocabulary that you need. The very first thing you should

بروید. بنابراین اجازه دهید واژگان فرودگاهی را که نیاز دارید به شما ارائه دهم. البته اولین کاری که باید

do is of course pick a more airline. Your airline is the company that you're going to

انجام دهید این است که خط هوایی بیشتری را انتخاب کنید. ایرلاین شما شرکتی است که قرار است

use to travel with. So the most popular airline in the world as far as I know is Qatar, Qatar

با آن سفر کنید. بنابراین تا آنجا که من می دانم محبوب ترین ایرلاین در جهان قطر، قطر

Airways. Delta is a really popular airline as well. British Airways is pretty common

ایرویز است. دلتا یک شرکت هواپیمایی واقعاً محبوب است . بریتیش ایرویز بسیار رایج است

and United is a very popular one as well. So the very first thing you do is you pick

و یونایتد نیز بسیار محبوب است. بنابراین اولین کاری که انجام می دهید این است که

your airline the company that you use to travel with no airfare is just the cost of your ticket.

شرکت هواپیمایی خود را انتخاب می کنید که از آن برای سفر بدون بلیط هواپیما استفاده می کنید فقط هزینه بلیط شماست.

So the word fair fair is generally used to talk about costs of travel and transportation.

بنابراین کلمه نمایشگاه نمایشگاه عموماً برای صحبت در مورد هزینه های سفر و حمل و نقل استفاده می شود.

So here we're just adding the word air in front of it. So you know, it's for an airline

بنابراین در اینجا ما فقط کلمه هوا را در مقابل آن اضافه می کنیم. بنابراین می دانید، این برای

airfare. And when you're deciding on your airfare, you have to pay attention if it's

بلیط هواپیما است. و هنگامی که در مورد بلیط هواپیما خود تصمیم می گیرید، باید توجه داشته باشید که

a one way or a round trip, because let's say it tells you your airfare is $300 but that's

یک طرفه یا رفت و برگشت است، زیرا فرض کنید به شما می گوید که بلیط هواپیما شما 300 دلار است اما این

just for a one way ticket. Which means it's only going to get you to your destination

فقط برای یک بلیط یک طرفه است. این بدان معناست که فقط شما را به مقصدتان می‌رساند، دیگر

is not going to get you back again. So that's called a round trip round like a circle. You

شما را باز نمی‌گرداند. بنابراین به آن یک دور رفت و برگشت مانند یک دایره می گویند. میری

go there and you come back. So you can have a one way ticket or a one way airfare or a

اونجا و برمیگردی بنابراین می توانید بلیط یک طرفه یا بلیط هواپیما یک طرفه یا رفت و برگشت داشته باشید

round trip. And then once you book to book your airfare with your preferred airline,

. و بعد از اینکه برای رزرو بلیط هواپیما با ایرلاین دلخواه خود رزرو کردید،

they're going to give you your ticket. So your ticket most people just get an electronic

بلیط شما را به شما می دهند. بنابراین بیشتر مردم بلیط شما را فقط یک بلیط الکترونیکی می گیرند

ticket. That's also called your boarding pass your boarding pass. Remember the word boarding

. به آن کارت پرواز شما کارت پرواز نیز می گویند . کلمه سوار شدن را به خاطر بسپارید

because I'm going to talk about it again later. So your boarding pass that has all your flight

زیرا بعداً دوباره در مورد آن صحبت خواهم کرد. بنابراین کارت پرواز شما که تمام اطلاعات پرواز شما را دارد

information. It has your name and has the name of the airline and has the flight number

. نام شما را دارد و نام شرکت هواپیمایی را دارد و شماره پرواز را دارد و

it has the time the departure and the arrival as well. It has all that information on your

زمان حرکت و ورود را نیز دارد. همه آن اطلاعات در کارت پرواز شما وجود دارد

boarding pass and most people just get electronic boarding passes now your E boarding pass.

و اکثر مردم کارت پرواز الکترونیکی را اکنون کارت پرواز E شما دریافت می کنند.

So you booked your one way or your round trip. You have your ticket your boarding pass you

بنابراین شما یک طرفه یا رفت و برگشت خود را رزرو کرده اید. شما بلیط خود را دارید کارت پرواز خود را که

get to the airport. Now the first thing you're going to do is check a bag if you are checking

به فرودگاه می رسید. حالا اولین کاری که می‌خواهید انجام دهید این است که اگر کیف را چک می‌کنید،

a bag. So what does it mean to check a bag? When you check a bag? It's when you have a

یک کیف را چک کنید. پس چک کردن کیف به چه معناست؟ وقتی کیف را چک می کنید؟ زمانی است که یک

larger suitcase a larger bag and you put the bag under the plane. So you leave it at the

چمدان بزرگتر و یک کیف بزرگتر دارید و کیف را زیر هواپیما می گذارید. بنابراین شما آن را در

conveyor belt and they take care of your bag you just drop it off. But keep in mind that

تسمه نقاله می گذارید و آنها از کیف شما مراقبت می کنند و فقط آن را رها می کنید. اما به خاطر داشته باشید که

now a lot of airlines will limit how many bags you get some of them don't even allow

اکنون بسیاری از خطوط هوایی تعداد چمدان‌هایی را که می‌گیرید محدود می‌کنند، برخی از آنها حتی به او اجازه نمی‌دهند که

him to bring any bags on the plane unless you pay extra for it. So you need to check

هر چمدانی را در هواپیما بیاورد مگر اینکه برای آن هزینه اضافی بپردازید. بنابراین باید

with the airline or check your ticket because it will tell you how many check bags you're

با شرکت هواپیمایی چک کنید یا بلیط خود را چک کنید زیرا به شما می گوید که چه تعداد چمدان

allowed. So if you're checking a bag, that's the very first thing you would do at the airport,

مجاز هستید. بنابراین اگر در حال چک کردن چمدان هستید، این اولین کاری است که در فرودگاه انجام می دهید،

you would check your bag. Now, if you're not checking your bag, you have a carry on a carrying

کیف خود را چک می کنید. حالا، اگر کیفتان را چک نمی‌کنید، یک دستمال دارید

on. So that's the name of the suitcase, the bag a backpack that you carry on to the plane,

. بنابراین این نام چمدان است، کیف یک کوله پشتی که به سمت هواپیما حمل می کنید،

you bring that bag with you onto the plane so you do not check that bag. If somebody

آن کیف را با خود به هواپیما می آورید تا آن کیف را چک نکنید. اگر کسی

sees you and they say Oh, would you like to check that bag? You say no, this is a carry

شما را ببیند و بگوید اوه، آیا می خواهید آن کیف را چک کنید؟ شما می گویید نه، این یک ادامه است

on. You don't check it. Okay, so that's really important. So you either check your bag or

. شما آن را بررسی نمی کنید. خوب، پس این واقعاً مهم است. بنابراین شما یا کیف خود را چک می کنید یا

you have your carry on bags or carry on suitcase and then you go through security or you go

کیف خود را در دست دارید یا چمدان را حمل می کنید و سپس از امنیت عبور می کنید یا از

through customs. Now security is when you're going to put your carry on your purse, any

گمرک می روید. اکنون امنیت زمانی است که می‌خواهید حمل و نقل خود را روی کیفتان بگذارید، هر یک

of your belongings into the little bin and it goes through the camera so they can see

از وسایلتان را در سطل زباله کوچک قرار دهید و از دوربین عبور می‌کند تا بتوانند

what's in your bag. And then they're going to check you as well to make sure you're not

آنچه را در کیف شماست ببینند. و سپس آنها شما را نیز بررسی می کنند تا مطمئن شوند که

bringing anything prohibited onto the plane. So you go through security. Now if you have

هیچ چیز ممنوعه ای را به هواپیما نمی آورید. بنابراین از امنیت عبور می کنید. حالا اگر

a domestic flight, a domestic flight means you're flying within your country. If you

پرواز داخلی دارید، پرواز داخلی به این معنی است که شما در داخل کشور خود پرواز می کنید. اگر

have a domestic flight then you don't need to go through customs. However, if you have

پرواز داخلی دارید، نیازی به گذر از گمرک ندارید. با این حال، اگر

an international flight, which means you're flying to a different country, you also need

یک پرواز بین‌المللی دارید، به این معنی که به کشور دیگری پرواز می‌کنید، باید

to go through customs when you go through customs that is security to make sure that

هنگام عبور از گمرکی که امنیتی است، از گمرک نیز عبور کنید تا مطمئن شوید که

you are allowed to enter the country that you're traveling to. So they might check your

اجازه ورود به کشوری را دارید که در آن هستید. سفر به. بنابراین

visa if you are required to have a visa to enter that country. You might have to fill

اگر برای ورود به آن کشور نیاز به داشتن ویزا دارید، ممکن است ویزای شما را بررسی کنند . ممکن است مجبور شوید

out some additional forms as well. So after you go through security and you go through

چند فرم اضافی را نیز پر کنید. بنابراین بعد از اینکه از امنیت عبور کردید و از گمرک عبور کردید،

customs if you need to go through customs now you're officially in an airport, and this

اگر نیاز به انجام گمرک داشتید، اکنون به طور رسمی در یک فرودگاه هستید، و اینجا

is where you're going to board your plane. So notice I said to board remember before

جایی است که قرار است سوار هواپیمای خود شوید. پس توجه کنید که گفتم سوار شوید، قبل از اینکه

I said you have a boarding pass. Well that word boarding comes from the verb to board

بگویم کارت پرواز دارید، یادتان باشد. خوب این کلمه boarding از فعل to board می آید،

the verb to board to board a plane simply means you get on a plane, but that's the word

فعل to board to board a plane به سادگی به این معنی است که شما سوار هواپیما می شوید، اما این کلمه ای است که

we use to board the plane and your ticket is going to have your boarding time. The boarding

ما برای سوار شدن به هواپیما استفاده می کنیم و بلیط شما زمان سوار شدن شما را خواهد داشت. زمان سوار شدن به هواپیما،

time is the time you get on the plane. And then the departure time is the time the plane

زمانی است که وارد هواپیما می شوید. و سپس زمان حرکت، زمانی است که هواپیما در

actually takes off. So when the plane takes off, it leaves the ground and it goes into

واقع بلند می شود. بنابراین وقتی هواپیما بلند می شود، زمین را ترک می کند و به

the air. So of course you have to board the plane first because everybody needs to get

هوا می رود. بنابراین مطمئناً ابتدا باید سوار هواپیما شوید زیرا همه باید

settled into their seats. They need to get their bags put in the proper place. They have

در صندلی خود مستقر شوند. آنها باید کیف های خود را در جای مناسب قرار دهند. آنها باید

to do all the pre flight security and all of that as well. So generally you board half

تمام امنیت قبل از پرواز و همه اینها را نیز انجام دهند. بنابراین به طور کلی شما نیم

an hour before departure before takeoff before you move. And you're going to board your plane

ساعت قبل از حرکت قبل از پرواز قبل از حرکت سوار می شوید. و شما قرار است

at a specific terminal and gate. So a terminal and a gate. That's just the names that they

در یک ترمینال و دروازه خاص سوار هواپیمای خود شوید. بنابراین یک ترمینال و یک دروازه. این فقط نام هایی است که آنها

use to organize the airport because airports can be really, really large. So they need

برای سازماندهی فرودگاه استفاده می کنند زیرا فرودگاه ها می توانند واقعاً بسیار بزرگ باشند. بنابراین آنها باید

to divide the airport into different sections. And those sections are called terminals. Generally

فرودگاه را به بخش های مختلف تقسیم کنند. و به آن بخش ها ترمینال می گویند. به طور کلی

they're A B C, but it's possible they could be 123 terminal a terminal B terminal C and

آنها A B C هستند، اما ممکن است آنها 123 ترمینال یک ترمینال B ترمینال C باشند و

then within each terminal, there are different gates. The gate is specific to the flight

سپس در هر ترمینال، دروازه های مختلفی وجود دارد. گیت مخصوص پروازی است

that you are boarding. So if you're boarding flight 304 That's going to leave at Terminal

که سوار می شوید. بنابراین اگر سوار پرواز 304 هستید که در ترمینال

A gate 24 So first you get to Terminal A then you'll see all the different gates and you

A گیت 24 حرکت می کند، بنابراین ابتدا به ترمینال A می رسید و سپس تمام دروازه های مختلف را می بینید و

have to find the right gate, the right waiting room. You can think of the gate just as the

باید گیت مناسب، اتاق انتظار مناسب را پیدا کنید . می توانید دروازه را دقیقاً مانند

office number, the waiting room to board the flight and then you're just gonna sit at your

شماره دفتر، اتاق انتظار برای سوار شدن به پرواز در نظر بگیرید و سپس شما فقط می خواهید در دروازه خود بنشینید

gate and you're going to wait for the boarding call the boarding call is when they're going

و منتظر تماس پرواز خواهید بود.

to invite the passengers to board the plane. Now the worst thing that can happen is that

برای دعوت از مسافران برای سوار شدن به هواپیما. حال بدترین اتفاقی که می تواند بیفتد این است که

your flight is delayed to be delayed. This is an expression you should absolutely add

پرواز شما با تاخیر مواجه شود. این عبارتی است که شما باید کاملاً

to your vocabulary because there is a 50% chance or higher that your flight is going

به دایره لغات خود اضافه کنید زیرا احتمال تاخیر در پرواز 50٪ یا بیشتر وجود دارد

to be delayed. And when your flight is delayed it just means it's late. It's late. It's not

. و زمانی که پرواز شما به تعویق افتاده است به این معنی است که دیر شده است. دیره.

leaving on time. So if your flight was supposed to leave at three o'clock and there's a half

به موقع نمی رود. بنابراین اگر قرار بود پرواز شما ساعت سه حرکت کند و نیم

an hour delay, that means it's not leaving until 330 So you don't want that to happen

ساعت تاخیر داشته باشد، به این معنی است که تا 330 حرکت نمی‌کند، بنابراین نمی‌خواهید این اتفاق بیفتد،

but most likely it will lay will be delayed. Now another possibility is that you have a

اما به احتمال زیاد به تاخیر می‌افتد. در حال حاضر یک احتمال دیگر این است که شما یک

layover where a stopover there are the exact same thing. They're just two different words

layover دارید که در آن توقفگاهی دقیقاً همان چیزی است. آنها فقط دو کلمه متفاوت

to describe them. layover stopover. This is when you're going from destination a to destination

برای توصیف آنها هستند. توقف توقف این زمانی است که از مقصد a به مقصد

b this is your final destination but you need to go to somewhere else before you arrive

ب می‌روید، این مقصد نهایی شماست، اما باید قبل از رسیدن به مقصد نهایی، به جای دیگری بروید

at your final destination. It could be to pick up other passengers to drop off other

. ممکن است مسافران دیگری را سوار کنید تا

passengers to refuel. There could be many different reasons why you need to go to another

مسافران دیگر را برای سوخت‌گیری رها کنید. دلایل مختلفی می تواند وجود داشته باشد که چرا باید ابتدا به مقصد دیگری بروید

destination first. If you do that, it's called a layover or a stopover. If you don't do that

. اگر این کار را انجام دهید، به آن توقف یا توقف می گویند. اگر این کار را نکنید به

it's called a direct flight. When you go from point A to point B without stopping is called

آن پرواز مستقیم می گویند. هنگامی که از نقطه A به نقطه B بدون توقف می روید،

a direct flight. So your best scenario is that you have a direct flight without any

پرواز مستقیم نامیده می شود. بنابراین بهترین سناریوی شما این است که پرواز مستقیم و بدون

delays. Wouldn't that just be awesome? It doesn't happen very often. But when it does,

تاخیر داشته باشید. آیا این فقط عالی نخواهد بود؟ خیلی اوقات اتفاق نمی افتد. اما وقتی این کار را می کند،

it's perfect. A direct flight without any delays and you have a carry on bag, not a

عالی است. پرواز مستقیم و بدون تاخیر و چمدان در دست دارید، نه

checked bag so you can easily get on and off the flight. That is the ideal scenario. One

چمدان چک شده تا بتوانید به راحتی از پرواز سوار و پیاده شوید . این سناریوی ایده آل است. یک

more thing I want to share with you before you go and this is where you sit on the plane.

چیز دیگر می خواهم قبل از رفتن با شما در میان بگذارم و این جایی است که در هواپیما می نشینید.

So when you get on the plane, you're going to see an aisle an aisle don't let the spelling

بنابراین وقتی سوار هواپیما می‌شوید، یک راهرو و یک راهرو می‌بینید اجازه ندهید املا

confuse you. The spelling and the pronunciation are very different. It's pronounced aisle,

شما را گیج کند. املا و تلفظش خیلی متفاوته. این راهرو تلفظ می شود،

aisle. I'll I'll okay. Now if you sit closest to the aisle that is the aisle seat the aisle

راهرو. من میرم خوب میشم حالا اگر نزدیک ترین راهرو که صندلی راهرو است بنشینید،

seat. Now if you sit closest to the window that the window seats, the window seats, aisle

صندلی راهرو. حالا اگر نزدیک‌ترین نقطه به پنجره‌ای بنشینید که صندلی‌های پنجره، صندلی‌های پنجره،

seat window seat, and if you're unlucky, you might be stuck in the dreaded middle seat.

صندلی پنجره صندلی راهرو، و اگر بدشانس باشید، ممکن است در صندلی وسط مخوف گیر کرده باشید.

And I think it's pretty obvious where the middle seat is. It's between the aisle and

و من فکر می کنم کاملاً واضح است که صندلی وسط کجاست. بین راهرو و

the window. So what about you? Where's your favorite seat? Do you prefer the aisle seat

پنجره است. درمورد شما چطور؟ صندلی مورد علاقه شما کجاست؟ صندلی راهرو را ترجیح می دهید

or the window seat? As for me, I prefer the aisle seat because if I'm in a window I feel

یا صندلی پنجره؟ در مورد من، من صندلی راهرو را ترجیح می دهم زیرا اگر در پنجره باشم

a little claustrophobic. To be honest. I like the ability of the aisle seat to just get

کمی احساس کلاستروفوبیک می کنم. صادقانه بگویم. من توانایی صندلی راهرو را دوست دارم که در

up if I need to without having to disturb anyone else. So I always request an aisle

صورت نیاز، بدون ایجاد مزاحمت برای کسی دیگر، فقط بلند شوم. بنابراین من همیشه درخواست یک صندلی در راهرو را دارم

seat. So now you have lots and lots and lots of vocabulary that you need airport vocabulary

. بنابراین اکنون تعداد زیادی واژگان بسیار زیادی دارید که به واژگان فرودگاهی نیاز دارید

that will help you the next time you're traveling. So why don't you take some of your favorite

که دفعه بعد که در سفر هستید به شما کمک کند. پس چرا برخی از عبارات جدید مورد علاقه خود را انتخاب نمی کنید

new expressions, practice them and put some example sentences in the comment. Now you're

، آنها را تمرین نمی کنید و چند جمله نمونه را در کامنت قرار نمی دهید. اکنون می خواهید

going to learn how to record a professional voicemail message. You'll first see an example

یاد بگیرید که چگونه یک پیام صوتی حرفه ای را ضبط کنید . ابتدا یک پیام نمونه را می بینید

message and then you can write your own scripts and record your own. So here we have Sophia.

و سپس می توانید اسکریپت های خود را بنویسید و خود را ضبط کنید. بنابراین اینجا ما سوفیا را داریم.

Let's take a look at her voicemail message to see what information we should include.

بیایید نگاهی به پیام پست صوتی او بیندازیم تا ببینیم چه اطلاعاتی را باید درج کنیم.

So here's her message. Hello, you've reached Sofia Sanchez, Senior Project Manager at Google.

بنابراین پیام او اینجاست. سلام، شما با سوفیا سانچز، مدیر ارشد پروژه در Google تماس گرفتید.

I'm sorry, I missed your call. Please leave me a message and I'll get back to you as soon

متاسفم، تماس شما را از دست دادم. لطفا برای من پیام بگذارید و در اسرع وقت با شما تماس خواهم گرفت

as possible. Thank you. Now let's look at this message line. By line to see what kind

. متشکرم. حالا بیایید به این خط پیام نگاه کنیم. با خط تا ببینیم چه نوع

of information we should provide. Okay, so our first line hello, you freak Sofia Sanchez,

اطلاعاتی باید ارائه کنیم. بسیار خوب، پس خط اول ما سلام، شما سوفیا سانچز،

Senior Project Manager at Google. Now notice I started with Hello. You can of course start

مدیر ارشد پروژه در Google، عجیب هستید. حالا توجه کنید که با سلام شروع کردم. البته می توانید

with Hi We definitely are not going to start with Hey, no that is too informal for this

با سلام شروع کنید، ما قطعاً با هی شروع نمی کنیم، نه برای این وضعیت خیلی غیر رسمی است

situation. Now both of these are acceptable. Keep in mind hello is slightly more professional

. حالا هر دوی اینها قابل قبول است. به خاطر داشته باشید که hello کمی حرفه ای تر است،

however Hi is slightly more friendly and welcoming. So the choice is yours depending on what tone

اما سلام کمی دوستانه تر و استقبال کننده تر است. بنابراین بسته به لحنی که

you want to convey, but both of them are professional. Okay, and then we have you've reached so this

می خواهید منتقل کنید، انتخاب با شماست، اما هر دوی آنها حرفه ای هستند. خوب، و پس از آن ما به شما رسیده ایم، بنابراین این

is the standard it will always be in the present perfect body now you're well aware of the

استانداردی است که همیشه در بدن کامل فعلی وجود خواهد داشت، اکنون شما به خوبی از

present perfect you've reached. This is the standard verb as well, to reach someone you've

حال کاملی که به آن رسیده اید آگاه هستید. این فعل استاندارد نیز هست، برای رسیدن به کسی که به او

reached. So this doesn't change. Now you have the option if you want to say you have reached

رسیده اید. پس این تغییر نمی کند. حالا شما این گزینه را دارید اگر بخواهید بگویید به آن رسیده اید

and like I said, you may notice that English speakers in their voicemail message will choose

و همانطور که گفتم، ممکن است متوجه شوید که انگلیسی زبانان در پیام پست صوتی خود از

to not use contractions. So whether you want to use you have or you either is fine, but

انقباض استفاده نمی کنند. بنابراین چه بخواهید از you have یا you any استفاده کنید خوب است، اما

it's going to be with the verb reach. So you've reached and then I recommend giving both your

با فعل رسیده است. بنابراین شما رسیدید و سپس توصیه می کنم

first and last name. If it was your personal voicemail. You might only give your first

نام و نام خانوادگی خود را بدهید. اگر این پست صوتی شخصی شما بود . شما ممکن است فقط نام خود را ذکر کنید،

name but in a professional context, I would include your first and last name, but not

اما در زمینه حرفه ای، نام و نام خانوادگی شما را ذکر می کنم، اما

your middle name. So only first and last, not your middle name. Okay, and then notice

نام میانی شما را نه. بنابراین فقط اول و آخر، نه نام میانی شما. خوب، و سپس توجه کنید که

we have our job title now. I separate it here with a comma, because a comma tells me to

ما اکنون عنوان شغلی خود را داریم. اینجا را با کاما جدا می‌کنم، زیرا کاما به من می‌گوید که

take a pause, which I'm going to do so notice how I would read this. You've reached Sofia

مکث کنم، که این کار را انجام می‌دهم تا متوجه شوم چگونه این را می‌خوانم. شما با سوفیا

Sanchez, Senior Project Manager at Google. So I take a brief pause between my name and

سانچز، مدیر ارشد پروژه در Google تماس گرفتید. بنابراین بین نام و

my job title. So here, whatever your job title may be graphic designer, software developer,

عنوان شغلی خود مکث کوتاهی می کنم. بنابراین، در اینجا، هر عنوان شغلی شما ممکن است طراح گرافیک، توسعه‌دهنده نرم‌افزار،

receptionist, whatever your job title is, it would go after your name separated by a

مسئول پذیرش باشد، هر عنوان شغلی شما باشد، پس از نام شما با

brief pause, and then ads with your company. So here at Google, but whatever your company

مکث کوتاهی جدا می‌شود و سپس با شرکت شما آگهی می‌دهد. بنابراین اینجا در گوگل، اما شرکت شما هر چه

is, you would just put your name. Okay, I'll read this one more time. Hello, you've reached

باشد، فقط نام خود را قرار دهید. باشه، یه بار دیگه اینو میخونم سلام، شما با

Sofia Sanchez, Senior Project Manager at Google. So that's how I would say that's what I mean

سوفیا سانچز، مدیر ارشد پروژه در Google تماس گرفتید. بنابراین من می گویم که منظور من

by a warm but professional tone. Now in everyday English, if I'm speaking with my friends,

از لحن گرم اما حرفه ای همین است. حالا در زبان انگلیسی روزمره، اگر با دوستانم صحبت کنم،

I would be a little more enthusiastic, which I'm not going to do so give me an example

کمی مشتاق تر می شوم، که قرار نیست این کار را انجام دهم، پس مثالی

of being very enthusiastic, which I don't want you to do. If I said, Hello, you've reached

از خیلی مشتاق بودن به من بدهید، که نمی خواهم شما انجام دهید. اگر گفتم، سلام، شما به

Sofia Sanchez, Senior Project Manager at Google. That's too enthusiastic. We want warm and

سوفیا سانچز، مدیر ارشد پروژه در Google رسیده اید. این خیلی مشتاق است. ما گرم و

professional and our tone. Okay. Now let's look at the next slide. I'm sorry, I missed

حرفه ای و لحن خود را می خواهیم. باشه. حالا بیایید اسلاید بعدی را بررسی کنیم. متاسفم، تماس شما را از دست دادم

your call. Now here the verb to be we generally always put it in a contraction. So it sounds

. اکنون در اینجا فعل to be معمولاً همیشه آن را در یک انقباض قرار می دهیم. بنابراین

a little awkward to say I am sorry. I am sorry, simply because native English speakers always

گفتن متاسفم کمی ناخوشایند به نظر می رسد. متاسفم، صرفاً به این دلیل که انگلیسی زبانان بومی همیشه

had the verb to be in a contraction. So here I would stick to the contraction. I'm sorry,

فعل to be را در انقباض داشتند. بنابراین در اینجا من به انقباض پایبند هستم. متاسفم،

I missed your call. So this is a pleasantry that we include. There's alternatives you

تماس شما را از دست دادم. بنابراین این یک لذت است که ما در آن گنجانده ایم. گزینه‌های دیگری وجود دارد که

could say I can't take your call at the moment. I can't take your call at the moment. So this

می‌توانید بگویید در حال حاضر نمی‌توانم تماس شما را قبول کنم. در حال حاضر نمی توانم تماس شما را قبول کنم. بنابراین این

is an alternative. So this could be you know, Option A, option B, but you can also include

یک جایگزین است. بنابراین این می تواند شما بدانید، گزینه A، گزینه B، اما می توانید این را نیز وارد کنید

this, I'm sorry for this one as well. So you could say I'm sorry, I can't take your call

، برای این یکی نیز متاسفم. بنابراین می توانید بگویید متاسفم، در حال حاضر نمی توانم تماس شما را قبول کنم

at the moment. That's another one. And notice here just at the moment, so that means at

. اون یکی دیگه و در لحظه به اینجا توجه کنید، به این معنی که در

the present time, an expression of time, or we can have a option. C. And again, you can

زمان حال، بیانی از زمان است، یا می توانیم گزینه ای داشته باشیم. ج. و باز هم می‌توانید

include I'm sorry, in front, I can't answer your call at the moment. So here what's the

ببخشید متأسفم، در مقابل، فعلاً نمی‌توانم به تماس شما پاسخ دهم. بنابراین در اینجا

difference between these two? Yeah, just the verb. So take or answer. Either one of them.

تفاوت بین این دو چیست؟ آره فقط فعل پس بگیر یا جواب بده هر کدام از آنها.

is acceptable. Or we can have an option D. I can't come to the phone right now. I can't

قابل قبول است. یا می توانیم گزینه D را داشته باشیم. فعلا نمی توانم به تلفن بیایم.

come to the phone right now. And this right now, these two could be interchangeable. So

فعلا نمیتونم بیام پشت تلفن و این در حال حاضر، این دو می توانند قابل تعویض باشند. بنابراین می‌توانم

I could say I can't come to the phone at the moment, or I can't answer your call right

بگویم در حال حاضر نمی‌توانم به تلفن بیایم ، یا در حال حاضر نمی‌توانم به تماس شما پاسخ دهم

now. So those can be exchanged. And then you can put I'm sorry, in front of all of them.

. بنابراین می توان آنها را مبادله کرد. و سپس می توانید من متاسفم را در مقابل همه آنها قرار دهید.

Now why do we put on story it's just a pleasantry. It's to express that you wish you're there

حالا چرا داستان می گذاریم این فقط یک لذت است. این برای بیان این است که آرزو می کنید برای

to talk to the person so it's just a polite thing that we generally include in our message.

صحبت با آن شخص آنجا باشید، بنابراین این فقط یک چیز مودبانه است که ما به طور کلی در پیام خود لحاظ می کنیم.

Okay, the next time please leave me a message and I'll get back to as soon as possible.

بسیار خوب، دفعه بعد لطفا برای من پیام بگذارید و در اسرع وقت به آن پاسخ خواهم داد.

So here's our standard information, please leave me a message. That's just a polite thing

بنابراین اطلاعات استاندارد ما اینجاست، لطفاً برای من پیام بگذارید. این فقط یک حرف مودبانه است

to say. And all. So here I'm using a contraction. Of course this is I will and why am I using

. و همه. بنابراین در اینجا من از انقباض استفاده می کنم. البته من این کار را می کنم و چرا از

the Future Simple here? Yeah, because I'm making a commitment. That's why I have it

Future Simple در اینجا استفاده می کنم؟ آره چون دارم تعهد میدم به همین دلیل است که من آن را

in the future simple for a commitment and all get back to you as soon as possible to

در آینده ساده برای یک تعهد دارم و همه در اسرع وقت با شما تماس می‌گیرند تا

hear this as soon as possible. This is an expression of time reference. And there could

در اسرع وقت این را بشنوند. این بیانی از مرجع زمانی است. و ممکن است

be alternatives you could include here. Okay. But this get back to you. That's a pretty

جایگزین هایی وجود داشته باشد که می توانید در اینجا بگنجانید. باشه. اما این به شما برمی گردد. این یک

standard expression. Now let's look at some alternatives. So notice it starts for saying

عبارت کاملاً استاندارد است. حالا بیایید به برخی از جایگزین ها نگاه کنیم. بنابراین توجه داشته باشید که با گفتن

please leave me a message and I'll return your call as soon as possible. So here and

لطفاً به من پیام بدهید و من در اسرع وقت به تماس شما پاسخ خواهم داد شروع می شود. بنابراین اینجا و

saying instead of saying get back to you, it says return your call. Now I wouldn't say

به جای گفتن برگشت به شما، می گوید تماس خود را برگردانید. حالا من نمی گویم

that one is more formal than the other. You might be thinking of return is a more formal

که یکی رسمی تر از دیگری است. ممکن است به این فکر کنید که بازگشت یک فعل رسمی تر

verb than get back to you. But I wouldn't say that because get back to you is just a

از بازگشت به شماست. اما من این را نمی گویم زیرا بازگشت به تو فقط یک

very common expression in English. Okay, so we can have our option in our option B. And

عبارت بسیار رایج در انگلیسی است. خوب، پس ما می توانیم گزینه خود را در گزینه B داشته باشیم. و

let's see. Okay, so and set up as soon as possible. You can say as soon as I can, for

بیایید ببینیم. خوب، پس و در اسرع وقت راه اندازی کنید . شما می توانید به عنوان مثال در اسرع وقت بگویید

example. So you have this different option here that you could change and another time

. بنابراین شما این گزینه متفاوت را در اینجا دارید که می توانید آن را تغییر دهید و یک مرجع زمانی دیگر

reference within 24 hours. So within it's giving the final deadline. So this is 24 hours

در عرض 24 ساعت انجام دهید. بنابراین در آن مهلت نهایی را می دهد. پس این 24 ساعت

later, later. So it's from the moment you call and then you count 24 hours and with

بعد، بعد است. بنابراین از لحظه‌ای که تماس می‌گیرید و سپس 24 ساعت را می‌شمارید و

then, is any time from now until 24 hours later. So that's within and why am I say within

پس از آن، هر زمانی از هم‌اکنون تا 24 ساعت بعد است. پس این در عرض است و چرا من می گویم در عرض

24 hours? Well, you're giving the expectation that the person can hear from you shortly.

24 ساعت؟ خوب، شما این انتظار را دارید که آن شخص بتواند به زودی از شما بشنود.

And certain industries might have standards for how quickly they respond to client requests,

و برخی از صنایع ممکن است استانداردهایی برای سرعت پاسخگویی به درخواست های مشتری

or how quickly they respond to customers. And because of that, you might want to give

یا سرعت پاسخگویی به مشتریان داشته باشند. و به همین دلیل، ممکن است بخواهید به

the person calling the idea that they can expect to hear from you within a certain timeframe.

فردی که تماس می گیرد این ایده را بدهید که می تواند انتظار داشته باشد در یک بازه زمانی خاص از شما بشنود.

Okay, so different alternatives here, and the next line so notice what I end with just

بسیار خوب، گزینه های بسیار متفاوت در اینجا، و خط بعدی، بنابراین توجه کنید که من با چه چیزی به پایان می رسم فقط از

thank you. I don't say goodbye. It is not common in voicemail messages to end with goodbye.

شما تشکر می کنم. خداحافظی نمی کنم در پیام های پست صوتی پایان دادن به خداحافظی معمول نیست.

We generally end with just thank you but it would be possible to say Have a nice day or

ما به طور کلی فقط با تشکر از شما پایان می دهیم، اما می توان گفت که روز خوبی داشته باشید یا

have a great day. For example, just a pleasantry if you'd like. Now you're going to learn all

روز خوبی داشته باشید. به عنوان مثال، اگر مایلید، فقط یک لذت ببرید . اکنون می‌خواهید تمام

the social media vocabulary that you need and you're going to do it in a listening exercise

واژگان رسانه‌های اجتماعی مورد نیاز خود را یاد بگیرید و آن را در تمرین گوش دادن نیز انجام دهید

as well. We're going to watch a very brief clip of a millennial attending a job interview

. ما قصد داریم یک کلیپ بسیار کوتاه از حضور یک هزاره در یک مصاحبه شغلی

with a baby boomer. If you don't know what a millennial and a baby boomer are just other

با یک کودک بومر را تماشا کنیم. اگر نمی دانید چه یک هزاره و یک بچه بومر فقط

people from different generations. So there are very different ages. Okay. And just imagine

افراد دیگری از نسل های مختلف هستند. بنابراین سنین بسیار متفاوتی وجود دارد. باشه. و فقط تصور کنید که

just imagine what it would be like to have an interview with someone who just graduated

مصاحبه با کسی که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده

from university and someone who's about ready to retire very different world. They're coming

و کسی که آماده بازنشستگی در دنیای بسیار متفاوت است، چگونه خواهد بود.

from right. So this is a clip that I use with my students in the finally fluent Academy

از سمت راست می آیند بنابراین این کلیپی است که من با دانش‌آموزانم در آکادمی در نهایت روان استفاده می‌کنم

to teach them a lot of natural expressions, phrasal verbs and help them feel really competent

تا بسیاری از عبارات طبیعی، افعال عبارتی را به آنها بیاموزم و به آن‌ها کمک کنم که

sounding like a native English speaker. So here's what we'll do. I'm going to play a

مانند یک انگلیسی زبان مادری کاملاً شایسته احساس کنند. بنابراین در اینجا کاری است که ما انجام خواهیم داد. من قصد دارم

very brief portion of this clip. Okay. And in this clip, Amy the young lady Amy is explaining

قسمت بسیار مختصری از این کلیپ را پخش کنم. باشه. و در این کلیپ امی بانوی جوان امی توضیح می دهد که

why she cannot start work at eight o'clock in the morning. Okay, so listening exercise.

چرا نمی تواند از ساعت هشت صبح کار خود را شروع کند . خوب، پس تمرین گوش دادن.

Here. It's part of the clip, and I want you to fill in the blank. All Play three time

اینجا. این قسمتی از کلیپ است و از شما می خواهم که جای خالی را پر کنید. همه اخطار سه زمان پخش

warning. Amy like most millennials, and many native English speakers, Amy speaks very fast.

. امی مانند بسیاری از هزاره ها و بسیاری از زبان مادری انگلیسی، امی بسیار سریع صحبت می کند.

Okay, so this is going to come at you very quickly. So get ready. I'll play it three

خوب، پس این خیلی سریع به سراغ شما می آید . پس آماده باش سه

times and put your answer in the comment. Okay, here we go. I Skyped with my French

بار میزارم و جوابتو تو کامنت میذارم خوب، ما می رویم. من تا ساعت سه بامداد با دوست پسر فرانسوی ام در پاریس اسکایپ می کردم

boyfriend in Paris until like three in the morning. I Skyped with my French boyfriend

. من با دوست پسر فرانسوی ام

and Paris until like three in the morning. I escaped with my French boyfriend and Paris

و پاریس تا ساعت سه صبح اسکایپ می زدم. من با دوست پسر فرانسوی ام و پاریس

until like three in the morning. So did you get it that was fast? Wasn't it really fast,

تا ساعت سه صبح فرار کردم. پس سریع گرفتی؟ واقعا سریع نبود،

but I'll be honest with you. That is how many native English speakers talk and that's why

اما من با شما صادق خواهم بود. این همان چیزی است که بسیاری از انگلیسی زبانان بومی صحبت می کنند و به همین دلیل است که

it's so important to study native English speakers and get comfortable with this natural

بسیار مهم است که انگلیسی زبانان مادری را مطالعه کنید و با این سرعت طبیعی راحت شوید، بسیار

pace, okay, because that's what it's going to be like when you're having conversations

خوب، زیرا زمانی که در دنیای واقعی مکالمه می کنید اینگونه خواهد بود

in the real world. So here's what he means set. Did you get some of this at least maybe

. بنابراین در اینجا منظور او مجموعه است. آیا مقداری از این را دریافت کردید، حداقل شاید

you got our key word, which was Skype. Skype is a method of communication. I don't know

کلمه کلیدی ما را که Skype بود، دریافت کردید. اسکایپ یک روش ارتباطی است. من

about you, but I use Skype all the time. I skype with my friend play Skype with my students

شما را نمی دانم، اما من همیشه از اسکایپ استفاده می کنم. من با دوستم اسکایپ می کنم

by Skype with my family. One of the methods of communication I use a lot now you may not

. یکی از روش‌های ارتباطی که من در حال حاضر زیاد استفاده می‌کنم شاید

have noticed that I just used Skype as both a noun and a verb. Maybe even go back at last

متوجه نشده باشید که من فقط از Skype به عنوان اسم و فعل استفاده کردم. شاید حتی در 20 ثانیه گذشته به عقب برگردید

20 seconds and listen to that again. So that's what we're going to talk about. Now we're

و دوباره به آن گوش دهید. بنابراین این چیزی است که ما در مورد آن صحبت خواهیم کرد. اکنون می خواهیم

going to talk about the most common methods of communication and how you can use them

در مورد رایج ترین روش های ارتباطی و نحوه استفاده از آنها

in both noun form and verb form. So let's jump onto my computer and I'll use the explanation

در هر دو شکل اسم و فعل صحبت کنیم. پس بیایید به رایانه من بپریم و من از توضیحی

that I prepared for my students in the finally fluent Academy. Here we go. I Skyped with

که برای دانش آموزانم در آکادمی در نهایت روان آماده کردم استفاده خواهم کرد . در اینجا ما می رویم. من

my French boyfriend in Paris until like three in the morning. I stayed with my friend's

تا ساعت سه بامداد با دوست پسر فرانسوی ام در پاریس اسکایپ می کردم .

boyfriend in Paris until like three in the morning. So here notice she's specifying in

تا ساعت سه بامداد با دوست پسر دوستم در پاریس ماندم . بنابراین در اینجا توجه کنید که او در صبح مشخص می کند

the morning. Now would this be am or pm am right so she could have said until like 3am.

. حالا صبح یا بعد از ظهر درست است، بنابراین او می توانست تا ساعت 3 صبح بگوید.

Now here it makes sense that she provides the in the morning or the Ayane because it

حالا اینجا منطقی است که او صبح یا آیانه را ارائه کند، زیرا

wouldn't be obvious based on the context, right? So it makes sense that she specified

بر اساس زمینه واضح نیست، درست است؟ بنابراین منطقی است که او این را مشخص کرده است

this. And here we have a word filler, we can just get rid of that. Now I want you to notice

. و در اینجا ما یک کلمه پرکننده داریم، ما فقط می توانیم از شر آن خلاص شویم. حالا می خواهم به این موضوع توجه کنید

this. I Skyped with my French boyfriend. What is this here? Is this a noun? A verb? What

. من با دوست پسر فرانسوی ام اسکایپ کردم. این اینجا چیست؟ آیا این یک اسم است؟ یک فعل؟

do you think? So this is a verb, we're using Skype as a verb okay? Now What verb tense

شما چی فکر میکنید؟ پس این یک فعل است، ما از اسکایپ به عنوان فعل استفاده می کنیم، خوب است؟ حالا او از چه زمان فعل

is she using? All verbs are in a verb tense. So What verb tense is using? You see it? Present

استفاده می کند؟ همه افعال در زمان فعل هستند. بنابراین چه زمان فعل استفاده می شود؟ شما آن را ببینید؟ حال

Simple. And why why is this in the present simple? Because she's letting the baby boomer

ساده. و چرا این در زمان حال ساده است؟ زیرا او به بچه‌های بزرگ‌تر می‌داند

know that she Skypes with her boyfriend as a routine action. Now this is something we

که با دوست پسرش به عنوان یک اقدام معمولی اسکایپ می‌کند. اکنون این کاری است که ما

do in English a lot. And that's very natural is to use our methods of communication as

در زبان انگلیسی زیاد انجام می دهیم. و این بسیار طبیعی است که از روش های ارتباطی خود به عنوان

verbs. Okay, instead of now. So let's take a look at some of the common forms of communication

فعل استفاده کنیم. باشه به جای الان بنابراین بیایید نگاهی به برخی از اشکال رایج ارتباط بیندازیم

and how you can use them naturally incentives so here notice these are all verbs. All of

و اینکه چگونه می توانید از آنها به طور طبیعی از مشوق ها استفاده کنید، بنابراین در اینجا توجه کنید که اینها همه افعال هستند. همه

these can be a subject, verb, I texted I messaged I am this sounds for is instant messenger.

اینها می توانند فاعل باشند، فعل، من پیامک فرستادم پیام دادم من این صداها برای پیام رسان فوری است.

I am I Skyped. Email, FaceTime last night, so all of these are in the past right and

من اسکایپ هستم. ایمیل، FaceTime دیشب، بنابراین همه اینها در گذشته هستند و بر اساس

texted, texted message I am Skypes emailed based on so you'll have to take some time

پیام متنی I am Skypes ایمیل شده است، بنابراین باید مدتی

for the pronunciation of these because they all end in end. Now if you want to use the

برای تلفظ آنها وقت بگذارید زیرا همه آنها به پایان می رسند. حالا اگر می خواهید از

noun you could say I sent him a text or are I sent him a message? Now here because it's

اسم استفاده کنید می توانید بگویید من برایش پیامک فرستادم یا برایش پیام فرستادم؟ حالا اینجا چون

a noun we have an article but when we get to I am or email it's a vowel, right? So we

اسم است ما یک مقاله داریم اما وقتی به I am یا ایمیل می رسیم یک مصوت است، درست است؟ بنابراین ما به

need an as an as our article. I sent them a text I sent them an email I mean, honestly,

عنوان مقاله خود نیاز داریم. من برای آنها یک متن فرستادم و یک ایمیل برای آنها فرستادم، منظورم این است که صادقانه بگویم،

this one is way more common for native English speakers, but you can definitely see this

این یکی برای انگلیسی زبانان بومی رایج تر است ، اما شما قطعاً می توانید این

one too. It doesn't sound awkward or anything like that, but just is very common to use

یکی را نیز ببینید. به نظر ناخوشایند یا چیزی شبیه به آن نیست، اما استفاده از

it as your verb. Now depending on the mode of communication, you could also use chatted

آن به عنوان فعل بسیار رایج است. اکنون بسته به نحوه ارتباط، می توانید از چت نیز استفاده کنید

and here notice you chat with someone. I chatted with him on Messenger on Messenger on Facebook

و در اینجا متوجه شوید که با کسی چت می کنید. من با او در مسنجر در مسنجر در فیس بوک

on Skype. So when you chat with someone, it implies more of a direct two way communication

در اسکایپ چت کردم. بنابراین وقتی با کسی چت می کنید، بیشتر به معنای ارتباط مستقیم دو طرفه به

back and forth. You know at the same time, whereas an email, you send an email, you know,

جلو و عقب است. شما می دانید در همان زمان، در حالی که یک ایمیل، شما یک ایمیل ارسال می کنید، می دانید،

30 minutes later or even 24 hours later you get an email back so it's not as instant it's

30 دقیقه بعد یا حتی 24 ساعت بعد یک ایمیل دریافت می کنید تا آنقدر فوری نباشد

instant. You can use chat with someone on okay. You could also say we talked on Facebook.

. می‌توانید از چت با کسی در OK استفاده کنید. شما همچنین می توانید بگویید که ما در فیس بوک صحبت کردیم.

This would also imply an instant back and forth. We talked on Skype. We talked on Messenger.

این همچنین به معنای یک رفت و برگشت فوری است. با اسکایپ صحبت کردیم. ما در مسنجر صحبت کردیم.

We talked on IRM. Either one is fine, and perhaps the least common. I called him. So

ما در IRM صحبت کردیم. هر کدام خوب است و شاید کمترین رایج باشد. بهش زنگ زدم بنابراین

notice you call someone you phone someone. You don't call to someone. Sometimes I hear

توجه کنید که با کسی تماس می گیرید و با کسی تماس می گیرید. به کسی زنگ نمیزنی گاهی اوقات

that but it's not correct. I called him past tense, right? I called him I phoned him. So

این را می شنوم اما درست نیست. من او را زمان گذشته صدا کردم ، درست است؟ زنگ زدم بهش زنگ زدم بنابراین از

we use phone as a verb. Even though phone is a noun. Do you have a phone? Yes, of course.

phone به عنوان فعل استفاده می کنیم. حتی اگر تلفن یک اسم باشد. گوشی داری؟ بله حتما.

I have a phone. But here we're using it as a verb. Okay, very common. Both of these are

من یک گوشی دارم. اما در اینجا ما از آن به عنوان یک فعل استفاده می کنیم. خوب، بسیار رایج است. اگرچه هر دوی اینها

common though. I called him I phoned him. And if he doesn't pick up you can say I left

مشترک هستند. زنگ زدم بهش زنگ زدم و اگر او را انتخاب نکرد، می توانید بگویید من برای

him a message. I left him a voicemail. So, so many different ways to communicate with

او پیام گذاشتم. برایش پست صوتی گذاشتم. بنابراین، این روزها راه های بسیار متفاوتی برای برقراری ارتباط با

people these days with modern technology. And there are different ways we form these

مردم با فناوری مدرن وجود دارد. و روش های مختلفی وجود دارد که ما این

sentences dramatically. So make sure you spend some time in the practice exercises getting

جملات را به طور چشمگیری شکل می دهیم. بنابراین مطمئن شوید که مدتی را در تمرینات تمرینی صرف می کنید تا

comfortable with the most common ways that you communicate. I skype with my friend's

با رایج ترین راه های ارتباطی راحت شوید. تا ساعت سه بامداد با دوست پسر دوستم در پاریس اسکایپ می زنم

boyfriend in Paris until like three in the morning. All right, so nothing you can feel

. بسیار خوب، پس با

really confident talking about the different methods of communication in both noun and

صحبت کردن در مورد روش‌های مختلف ارتباط هم به شکل اسم و هم به صورت

verb form. But of course, you need to practice. So I want you to form three sentences using

فعل، هیچ چیز مطمئن نیست. اما مطمئناً باید تمرین کنید. بنابراین من از شما می خواهم که با استفاده از

three different methods of communication and put them in both the noun form and the verb

سه روش مختلف ارتباطی سه جمله بسازید و آنها را هم به صورت اسمی و هم به صورت فعل قرار دهید

form. Okay, do that in the comments below. Now, let's talk about an important grammar

. خوب، این کار را در نظرات زیر انجام دهید. اکنون، بیایید در مورد یک مفهوم مهم گرامر صحبت کنیم

concept to help you sound more fluent when you're using your advanced vocabulary. And

تا به شما کمک کند هنگام استفاده از واژگان پیشرفته خود روان تر به نظر برسید. و

that's how to use the structure having plus past participle, the past participle is your

این نحوه استفاده از ساختار دارای مضارع بعلاوه گذشته است، فعل ماضی

third form of the verb. Now we use this structure when the action is complete. So whenever the

شکل سوم شما از فعل است. حالا وقتی عمل کامل شد از این ساختار استفاده می کنیم. بنابراین هر زمان که

action is if the structure having plus past participle is used, you know that the person

عمل اگر از ساختار دارای مضارع بعلاوه استفاده شود، می دانید که شخص

has done that action. Now as for sentence structure, this is commonly used to start

آن عمل را انجام داده است. اکنون در مورد ساختار جمله، این معمولاً برای شروع

a sentence. So in that case, notice your sentence starts with the verb haven't, it doesn't start

یک جمله استفاده می شود. بنابراین در آن صورت، توجه داشته باشید که جمله شما با فعل haven't شروع می شود،

with the subject. It starts with having and it's just implied that whoever is talking

با فاعل شروع نمی شود. با داشتن شروع می شود و فقط به این معناست که هرکسی که صحبت می کند

is the subject. So for example, one of the most common ways to use this is having said

موضوع است. به عنوان مثال، یکی از رایج‌ترین روش‌های استفاده از این، این است که گفتیم که، گفتیم

that, having said that, so said of course is the third form of the verb say, having

که، پس گفتن البته شکل سوم فعل say، دارای

said that. Now, when somebody uses this expression, they're letting you know that they're going

گفتن است. حالا، وقتی کسی از این عبارت استفاده می‌کند، به شما اطلاع می‌دهد که به

to reference something that they've previously said in this expression. Having said that,

چیزی اشاره می‌کند که قبلاً در این عبارت گفته است. با این حال،

the that is the words that the person previously set. Normally they just set it it was the

این کلماتی است که شخص قبلاً تنظیم کرده است. به طور معمول آنها فقط آن را تنظیم کردند، این همان

what they just set. It is possible that it could be something they said a while ago,

چیزی بود که آنها تنظیم کردند. ممکن است این چیزی باشد که آنها مدتی پیش گفته اند،

but generally it's they just set it so for example, you could be in a meeting and your

اما به طور کلی آنها فقط آن را تنظیم کرده اند، به عنوان مثال، شما می توانید در یک جلسه باشید و

boss is praising everyone saying Awesome job, guys. We really did a great job this week.

رئیس شما از همه تعریف کند که بچه ها کار عالی هستند. ما واقعاً این هفته کار بزرگی انجام دادیم.

Our sales are up our performances up, and those are the words now he wants to transition.

فروش ما عملکرد ما را افزایش می دهد و اینها کلماتی هستند که اکنون او می خواهد تغییر کند.

And he could say having said that, so he's referencing the words he just said, Remember

و او می تواند با گفتن این جمله بگوید، بنابراین به کلماتی که گفت اشاره می کند، به یاد داشته باشید که

the words he just said were positive. Okay. So you say having said that, we still have

کلماتی که او گفت مثبت بودند. باشه. پس شما می گویید با گفتن این حرف، ما هنوز

a lot of work to do. So he's giving you all this praise, but he wants you to keep in mind

کار زیادی برای انجام دادن داریم. بنابراین او از شما این همه تعریف و تمجید می کند، اما از شما می خواهد که به خاطر داشته باشید

that there's still work to do. So he's balancing it out. Having said that, we still have a

که هنوز کار برای انجام دادن وجود دارد. بنابراین او در حال متعادل کردن آن است. با این حال، ما هنوز

lot of work to do. So that's a very common way to use this expression. But you don't

کار زیادی برای انجام دادن داریم. بنابراین این یک روش بسیار رایج برای استفاده از این عبارت است. اما

have to only use it with the verb say you can use this with pretty much any verb but

لازم نیست آن را فقط با فعل گفتن استفاده کنید، می‌توانید تقریباً با هر فعل از آن استفاده کنید، اما به

remember is to show that the action is complete. Let's say my friends and I are talking about

یاد داشته باشید که نشان دهید این عمل کامل است. فرض کنید من و دوستانم در مورد

marathons, and my friend wants to run a marathon and is talking about training for this marathon.

ماراتن صحبت می کنیم و دوستم می خواهد ماراتن بدود و در مورد تمرین برای این ماراتن صحبت می کند.

Now I could say having run a marathon, having run a marathon, I can give you some tips.

حالا می‌توانم بگویم با دویدن ماراتن، دویدن ماراتن، می‌توانم نکاتی را به شما ارائه دهم.

So I'm letting my friend know that this action of running a marathon is complete for me.

بنابراین به دوستم اطلاع می دهم که این اقدام دوی ماراتن برای من کامل است.

I've done it. I've run a marathon, having run a marathon, I can give you some tips.

من انجامش داده ام. من یک ماراتن دویده ام، پس از دویدن ماراتن، می توانم نکاتی را به شما ارائه دهم.

So we commonly use this just to show the experiences that we've had that are complete for us in

بنابراین ما معمولاً از این فقط برای نشان دادن تجربیاتی استفاده می کنیم که برای ما کامل است

order to educate or in order to inform or maybe even in order to show sympathy or empathy

تا آموزش دهیم یا به منظور اطلاع رسانی یا شاید حتی برای نشان دادن همدردی یا همدلی

for someone to show that you understand their situation because you've experienced that

با کسی تا نشان دهیم که وضعیت او را درک می کنید زیرا شما آن را نیز تجربه کرده ام

as well. Now I talked about how most commonly it's used to start a sentence. This isn't

حالا من در مورد این صحبت کردم که بیشتر از همه برای شروع یک جمله استفاده می شود. این

the only location you can use it as the second part of a sentence, and it's going to follow

تنها مکانی نیست که می‌توانید از آن به‌عنوان بخش دوم جمله استفاده کنید و به دنبال

a comma. So for example, I can say New York City is known for its busy street and having

کاما قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، می توانم بگویم شهر نیویورک به دلیل خیابان شلوغش شناخته شده است و با

lived there, I can confirm that this is true. So notice it starts the next part of a sentence

زندگی در آنجا، می توانم تأیید کنم که این درست است. بنابراین توجه کنید که قسمت بعدی جمله

after a comma. And I'm just using and to show that connection between the two ideas. Of

بعد از کاما شروع می شود. و من فقط از این ارتباط بین این دو ایده استفاده می کنم و نشان می دهم.

course, I can divide these into two separate sentences and say New York City is known for

البته می‌توانم اینها را به دو جمله جداگانه تقسیم کنم و بگویم شهر نیویورک به خاطر

its busy streets period. Having lived there, I can confirm that it's true. So the choice

دوره شلوغ خیابان‌هایش معروف است. با زندگی در آنجا، می توانم تأیید کنم که درست است. بنابراین انتخاب با

is yours. It doesn't really matter. It probably just depends on the sentence. But you will

شما است. این واقعا مهم نیست. احتمالا فقط به جمله بستگی دارد. اما

see this most commonly at the start of a sentence and the important thing to remember is that

این را بیشتر در ابتدای جمله خواهید دید و نکته مهمی که باید به خاطر بسپارید این است که

the action is complete. So now you know how to use this advanced sentence structure. Of

عمل کامل است. بنابراین اکنون می دانید که چگونه از این ساختار جملات پیشرفته استفاده کنید.

course, it's your turn to practice. So I want you to leave three different examples using

البته نوبت شماست که تمرین کنید. بنابراین می خواهم سه مثال مختلف با استفاده از

three different verbs. So you also really get comfortable with the past participle because

سه فعل مختلف بگذارید. بنابراین شما نیز واقعاً با فعل ماضی راحت می شوید زیرا به

you need the third form of the verb which is the least common verb use. So I want you

شکل سوم فعل که کمترین استفاده از فعل است نیاز دارید. بنابراین من از شما می خواهم

to get comfortable with that as well. So leave three different examples in the comments below.

که با آن نیز راحت باشید. بنابراین سه مثال مختلف را در نظرات زیر بگذارید.

Now you're going to learn 10 different ways that you can greet someone Hello naturally

اکنون می خواهید 10 روش مختلف را بیاموزید که می توانید به طور طبیعی

in English. So the first one, we can take our very textbook. Hello, how are you? And

به انگلیسی سلام کنید. بنابراین اولین مورد، ما می توانیم کتاب درسی خود را برداریم. سلام حال شما چطور؟ و

we can actually just take this simple expression and make it sound way more natural. With two

ما در واقع می توانیم این عبارت ساده را در نظر بگیریم و آن را طبیعی تر به نظر برسانیم. با دو

very easy changes. We can simply say hey, how are ya? Hey, how are ya? Already? It sounds

تغییر بسیار آسان می توانیم به سادگی بگوییم سلام، چطوری؟ هی، چطوری؟ قبلا، پیش از این؟

so much more natural. So how could you answer this in our textbook expression? Hello, how

خیلی طبیعی تر به نظر می رسد. بنابراین چگونه می توانید به این در بیان کتاب درسی ما پاسخ دهید؟ سلام حال

are you? Most students would reply with I am fine. I think you right? We don't want

شما چطور؟ اکثر دانش آموزان پاسخ می دهند که من خوب هستم. فکر کنم درست میگی؟ ما این را نمی خواهیم

that. So you can say hey, how are ya? And you can reply with good things and you good

. پس می تونی بگی سلام، چطوری؟ و شما می توانید با چیزهای خوب و شما

things and you. Again, we can take our textbook expression and make it really natural by turning

چیزهای خوب و شما پاسخ دهید. باز هم می‌توانیم بیان کتاب درسی خود را با تبدیل کردن

it into the present continuous and we can simply say how are you doing? How are you

آن به حال استمراری واقعاً طبیعی کنیم و به سادگی بگوییم حالت چطور است؟ حال شما چطور است

doing? And then you can answer. I'm doing great. This one is my favorite. I use it 90%

؟ و سپس می توانید پاسخ دهید. من اوضاع ام خوبه. این یکی محبوب منه. من 90 درصد از آن استفاده می کنم

of the time. How's it going? How's it going? All my students know this one because of course

. اوضاع چطوره؟ اوضاع چطوره؟ همه دانش‌آموزان من این را می‌دانند، زیرا مطمئناً

I'm going to teach them the way I agree people. How's it going? And so reply is going great.

من به روشی که با افراد موافق هستم به آنها آموزش خواهم داد. اوضاع چطوره؟ و بنابراین پاسخ عالی است.

It's going great. Very important to notice that it's going great. What's up? What's up.

عالی پیش میره بسیار مهم است که توجه داشته باشید که عالی پیش می رود. چه خبر؟ چه خبر.

That's a fun expression. What's up and to reply, not too much. Not too much. This one's

این یک بیان سرگرم کننده است. چه خبر است و برای پاسخ دادن، نه خیلی زیاد. نه خیلی زیاد. این

a little more of a complicated structure, but native English speakers use it a lot.

ساختار کمی پیچیده تر است، اما انگلیسی زبانان بومی از آن بسیار استفاده می کنند.

So I recommend that you become familiar with it. How have you been? How have you been?

بنابراین توصیه می کنم با آن آشنا شوید . چطور بودی؟ چطور بودی؟

sort of try to match my pronunciation? How have you been? And to answer been great, thanks.

سعی می‌کنی با تلفظ من مطابقت داشته باشد؟ چطور بودی؟ و جواب دادن عالی بود، ممنون

We can keep our answer nice and short by cutting out the auxiliary verb and just using the

ما می‌توانیم با قطع کردن فعل کمکی و استفاده از

main verb been great things this one's fun. Long time no see, long time no see. Forward

فعل اصلی، پاسخ خود را زیبا و کوتاه نگه داریم. خیلی وقته که نمی بینم، خیلی وقته که نمی بینم.

long time. No see Long time no see. And to answer. I know too long. I know too long.

مدت طولانی به جلو. نه دیدن مدتهاست که نمی بینم. و برای جواب دادن. من خیلی طولانی می دانم. من خیلی طولانی می دانم.

So we're agreeing with the person statement that yeah, it has been a long time since I've

بنابراین ما با این جمله شخص موافقیم که بله، مدت زیادی است که

seen you. That's really what we're saying. If we were to say it in a full sentence. Well,

شما را ندیده ام. این واقعاً همان چیزی است که ما می گوییم. اگر بخواهیم در یک جمله کامل بگوییم. خب،

we don't need all that complicated grammar. We can just say Long time no see, I know too

ما به این همه دستور زبان پیچیده نیاز نداریم. فقط می‌توانیم بگوییم خیلی وقت است که نمی‌بینم، می‌دانم خیلی

long. So by adding not too long, you're making a statement you're making a personal statement

طولانی است. بنابراین با اضافه کردن نه چندان طولانی، بیانیه ای می دهید که بیانیه شخصی می دهید

that you would like to see that person more often. what's new, what's new. Now here instead

که دوست دارید آن شخص را بیشتر ببینید . تازه چه خبر حالا اینجا

of just using it, not too much, which would be the standard reply. You can actually tell

به جای استفاده از آن، نه خیلی زیاد، که پاسخ استاندارد خواهد بود. شما در واقع می توانید به

them what's new. What's new. I just started a new job. Oh, cool. Slightly different. What's

آنها بگویید چه چیزی جدید است. چه خبر. من تازه کار جدیدی را شروع کردم. اوه چقدر باحال. کمی متفاوت. چه

new and exciting. We'd like to add this add on the exciting chills to put pressure on

جدید و هیجان انگیز است. ما می‌خواهیم این را به لرزه‌های هیجان‌انگیز اضافه کنیم تا به شما فشار بیاوریم

you. That's something exciting shouldn't be happening in your life right now. Right? What's

. این چیزی هیجان انگیز است که نباید در حال حاضر در زندگی شما اتفاق بیفتد. درست؟ چه چیزی

new and exciting? Well, if someone says this, you better think of something exciting to

جدید و هیجان انگیز است؟ خوب، اگر کسی این را می گوید، بهتر است به چیز جالبی فکر کنید تا

reply back with. I'm going to China next week. What's new and exciting. I'm going to chime

با آن پاسخ دهید. من هفته آینده به چین می روم. چه جدید و هیجان انگیز است. من قرار است

in next week. Oh, super cool. And then the conversation will develop naturally. What's

در هفته آینده زنگ بزنم. اوه، فوق العاده باحال و سپس گفتگو به طور طبیعی توسعه می یابد. چه

going on? What's going on? Not much. So here just changing the not too much, which would

خبر است؟ چه خبر است؟ زیاد نیست. بنابراین در اینجا فقط مقدار نه خیلی زیاد را تغییر می‌دهیم، که

be the natural reply with not much. What's going on? Not much. Boring. I know. It's pretty

پاسخی طبیعی با نه زیاد خواهد بود. چه خبر است؟ زیاد نیست. حوصله سر بر. میدانم. این

boring answer doesn't give you a lot to go on in the conversation. But it's a common

پاسخ بسیار خسته کننده است که چیز زیادی برای ادامه مکالمه به شما نمی دهد . اما این یک

way to reply. What's happening? What's happening. Same old symbol. So here I'm actually saying

روش معمول برای پاسخ دادن است. چه اتفاقی می افتد؟ چه اتفاقی می افتد. همان نماد قدیمی بنابراین در اینجا من در واقع

same old same old, but notice for pronunciation I really just dropping those DS same old same

همان قدیمی همان قدیمی را می گویم، اما برای تلفظ توجه کنید که من واقعاً فقط آن DS را همان قدیمی همان

old, same old same will. So a lot easier to say. What's happening same on the mall, which

قدیمی، همان اراده قدیمی را حذف می کنم. بنابراین گفتن خیلی راحت تر است . همان چیزی که در مرکز خرید اتفاق می افتد، که

means nothing. Basically just the same thing happening either again, same old, same old

معنی ندارد. اساساً فقط همان اتفاق دوباره رخ می دهد، همان قدیمی، همان قدیمی بسیار

Alright, so now you have 10 Very natural greeting and 10 ways you can answer these greetings.

خوب، بنابراین اکنون شما 10 سلام بسیار طبیعی و 10 راه دارید که می توانید به این سلام ها پاسخ دهید.

So let me know in the comments which one of these was new for you? Which one do you like

بنابراین در نظرات به من بگویید که کدام یک از اینها برای شما جدید بود؟ کدام یک را

the most? And which one do you plan to use? I can't wait to hear your reply in the comments.

بیشتر از همه دوست دارید؟ و قصد دارید از کدام یک استفاده کنید؟ من بی صبرانه منتظر شنیدن پاسخ شما در نظرات هستم.

Now you're going to learn all the different ways to sound really natural when you say

اکنون می خواهید همه راه های مختلف را یاد بگیرید که وقتی تشکر می کنید واقعاً طبیعی به نظر برسید

thank you. So let's have a situation where you could say thank you. Hmm, well, I have

. پس بیایید موقعیتی داشته باشید که بتوانید تشکر کنید. هوم، خوب، من

this free speaking guide that I give to my students. So if you haven't downloaded this

این راهنمای سخنرانی رایگان را دارم که به دانش آموزانم می دهم. بنابراین اگر هنوز این را دانلود نکرده اید، می

yet, I want you to download this for free. Just go to my website Jay fluent english.com

خواهم این را به صورت رایگان دانلود کنید. فقط به وب سایت من Jay fluent english.com بروید

and you can download your free guide how to speak English fluently and confidently in

و می توانید راهنمای رایگان خود را برای صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی در

six easy steps. So this is the reason why I get the most thank yous from students. They

شش مرحله آسان دانلود کنید. بنابراین این دلیلی است که من بیشترین تشکر را از دانش آموزان دریافت می کنم.

download the guide and then they reply to the message and they want to thank me. So

راهنما را دانلود می کنند و سپس به پیام پاسخ می دهند و می خواهند از من تشکر کنند. پس

why don't you try that go download this guy. And then you can send me a message using one

چرا آن را امتحان نمی کنید، این مرد را دانلود کنید. و سپس می توانید با استفاده از یکی

of these other expressions. How fun will that be? Okay, so of course you could say thank

از این عبارات دیگر برای من پیام ارسال کنید. چقدر سرگرم کننده خواهد بود؟ خوب، پس مطمئناً می توانید تشکر کنید

you. Now there's one really easy way that you can just turn this simple thank you into

. اکنون یک راه بسیار آسان وجود دارد که می توانید این تشکر ساده را به

our really natural expression. And I'm sure you know it, you can simply say thanks. Thanks

بیان واقعاً طبیعی ما تبدیل کنید. و من مطمئن هستم که شما آن را می دانید، می توانید به سادگی تشکر کنید.

so one word. Right. Thanks. And of course we're adding that s on things. The S is not

خیلی ممنون یک کلمه درست. با تشکر. و البته ما به چیزهایی اضافه می کنیم. S

optional. We don't have the s on Thank you. It's not there. It's never there. But we have

اختیاری نیست. ما s را نداریم با تشکر. آنجا نیست. هرگز آنجا نیست. اما ما

the s on things. So thanks. And then if you want to be really friendly, you can add an

چیزهایی را داریم. پس ممنون و سپس اگر می‌خواهید واقعاً دوستانه باشید، می‌توانید بعد از آن یک

exclamation point or an emoji smiley face afterwards. Thanks. Okay, so that's a really

علامت تعجب یا یک شکلک شکلک اضافه کنید . با تشکر. بسیار خوب، پس این واقعاً

simple but definitely the most natural way that absolutely how the majority of native

ساده است، اما قطعاً طبیعی ترین روشی است که اکثریت

English speakers are going to thank you. Thanks. Okay, another one. This is taking our things

انگلیسی زبانان بومی از شما کاملاً تشکر می کنند. با تشکر. باشه یکی دیگه این یعنی گرفتن چیزهای ما

and just adding two simple words to it saves so much. Thanks so much. So this one just

و فقط اضافه کردن دو کلمه ساده به آن باعث صرفه جویی زیادی می شود. خیلی ممنون. بنابراین این یکی

really adds emphasis to the things and you can still add your smiley face emoji or exclamation

واقعاً به چیزها تأکید می کند و شما همچنان می توانید شکلک صورتک یا علامت تعجب خود را

point afterwards as well. Thanks so much. All right. Next, you could use the expression.

بعد از آن اضافه کنید. خیلی ممنون. خیلی خوب. بعد، می توانید از عبارت استفاده کنید.

Thanks our time. Thanks a ton. Okay, so a ton in English. Is like a slang way awesome

با تشکر از وقت ما یک تن ممنون خوب، یک تن در انگلیسی. مانند یک زبان عامیانه بسیار دیدنی است

seeing a lot. For example, you can say, Oh, I have a ton of work to do. I have a ton of

. به عنوان مثال، می توانید بگویید، اوه، من خیلی کار دارم. من تعداد زیادی

emails to reply to. I have a high on a report to read. I need a ton of money. So I were

ایمیل برای پاسخ دادن دارم. من گزارش بالایی برای خواندن دارم. من یک تن پول نیاز دارم. بنابراین من

just using a time to mean all why. And this is something that native English speakers

فقط از یک زمان استفاده می‌کردم تا همه چرا را بدانم. و این کاری است که انگلیسی زبانان بومی

do all the time. So there's a bonus expression for you that you learned today. So we're taking

همیشه انجام می دهند. بنابراین یک عبارت جایزه برای شما وجود دارد که امروز یاد گرفتید. بنابراین ما از

the same concept. And of course you can say thanks a lot. That could be one of these expressions

همان مفهوم استفاده می کنیم. و البته می توانید خیلی تشکر کنید. این می تواند یکی از این عبارات باشد

right? Thanks a lot. But just to sound that much more natural that much more like a native

درست است؟ خیلی ممنون. اما فقط برای اینکه خیلی طبیعی تر به نظر برسید که خیلی بیشتر شبیه یک

English speaker, you can say thanks a ton. Thanks a ton, which simply means thanks a

انگلیسی زبان مادری باشد، می توانید تشکر کنید. یک تن متشکرم، که به سادگی به معنای سپاس

lot. The next one, this is a really fun expression is really cute, but definitely it's not slang

فراوان است. مورد بعدی، این یک عبارت واقعا سرگرم کننده است، واقعاً زیبا است، اما قطعاً

in any way. It's a you can use that in any situation. Thanks. A bunch things a bunch.

به هیچ وجه عامیانه نیست. این چیزی است که می توانید در هر شرایطی از آن استفاده کنید . با تشکر. یک دسته چیزهای یک دسته.

Okay, now a bunch can be used in just the same way as a ton. So they both mean a lot

خوب، حالا یک دسته را می توان به همان روشی که یک تن استفاده کرد. بنابراین هر دو

in slang natural English. So you can say I have a bunch of work to do. I have a bunch

در زبان عامیانه انگلیسی طبیعی معنی زیادی دارند. بنابراین می توانید بگویید من یکسری کار دارم. من یک سری

of emails to reply to. This laptop costs me a bunch. I wish I had a bunch of money. So

ایمیل برای پاسخ دادن دارم. این لپ تاپ برای من هزینه زیادی دارد. کاش یه مشت پول داشتم پس

again, it means a lot. So you can say Thanks a bunch, which means thanks a lot, but I like

باز هم معنی زیادی دارد. بنابراین شما می توانید بگویید Thanks a bunch، که به معنای بسیار متشکرم است، اما من

this one because it's cute. Thanks a bunch. Okay. Another one. This is a really great

این یکی را دوست دارم زیرا زیبا است. بسیار ممنون. باشه. یکی دیگه. این یک بیان واقعا عالی است

expression. And I'm sure you'll kind of understand the meaning if I said, thanks. A million things.

. و مطمئنم اگر بگویم متشکرم معنای آن را متوجه خواهید شد. یک میلیون چیز

A million. Well, a million is a lot, right. If you had a million emails in your inbox,

یک میلیون. خوب، یک میلیون خیلی است، درست است. اگر یک میلیون ایمیل در صندوق ورودی خود داشتید،

you would have a lot of emails. If you had a million reports to write you would have

ایمیل های زیادی خواهید داشت. اگر یک میلیون گزارش برای نوشتن داشتید،

a lot of reports to write. Right. So by saying things are million, we're really just saying

گزارش های زیادی برای نوشتن داشتید. درست. بنابراین با گفتن اینکه چیزها میلیونی هستند، ما واقعاً فقط

things. Oh, why? Because a million is a lot, right. So really, these are three different

چیزهایی را می گوییم. آه، چرا؟ چون یک میلیون زیاد است، درست است. بنابراین واقعاً، اینها سه راه متفاوت هستند

ways. of simply saying things a lot. But just notice it's all a time a bunch million. So

. به سادگی خیلی چیزها را گفتن اما فقط توجه کنید که همه اینها یک دسته میلیون است. بنابراین

they all mean the article. And of course they're all thinks thinks with an axe. Okay. So there's

منظور همه آنها مقاله است. و البته همه آنها با تبر فکر می کنند. باشه. بنابراین

three different ways to simply say things a lot. And the last one, this one, it doesn't

سه راه مختلف برای گفتن خیلی چیزها وجود دارد. و آخرین مورد، این یکی،

even use thank you or things and because of that, it might be one of my favorites, just

حتی از تشکر یا چیزهایی استفاده نمی کند و به همین دلیل، ممکن است یکی از موارد مورد علاقه من باشد، فقط به این

because it's a little bit unique. It's a little bit on expected, but definitely still very

دلیل که کمی منحصر به فرد است. کمی مطابق انتظار است، اما قطعا هنوز هم بسیار

popular. Very common, very natural. And it You're the best, you're the best. So for example,

محبوب است. بسیار رایج، بسیار طبیعی. و تو بهترینی، تو بهترینی. برای مثال،

let's say my friend surprised me and came over to my house and brought me my favorite

فرض کنید دوستم مرا غافلگیر کرد و به خانه من آمد و شیرینی های شکلاتی مورد علاقه ام را برایم آورد

chocolate chip cookies. Of course I could say thanks so much. Things are million things

. البته میتونم بگم خیلی ممنون اشیا میلیون ها چیز در

a ton. I can absolutely think her but I could also say you're the best. You're the best.

هر تن هستند. من کاملاً می توانم او را فکر کنم، اما می توانم بگویم که شما بهترین هستید. تو بهترینی.

And at the same time this implies the thank you and in why's that I'm really happy, right?

و در عین حال این به معنای تشکر است و اینکه چرا من واقعا خوشحالم، درست است؟

So because I'm it's a little bit unique. I feel like it has a stronger meaning to it.

بنابراین چون من هستم، کمی منحصر به فرد است. احساس می کنم معنای قوی تری برای آن دارد.

So again, when you go download this speaking guy, this free guide, you could write back

پس دوباره، وقتی می‌روید این مرد سخنگو، این راهنمای رایگان را دانلود کنید، می‌توانید

in your email and you can say, teacher you're the best Jennifer, you're the best. Or of

در ایمیل خود بنویسید و می‌توانید بگویید، معلم، شما بهترین جنیفر هستید، شما بهترین هستید. یا

course you can use one of the other things expressions that I taught you. So there you

البته می توانید از یکی از عباراتی که به شما یاد دادم استفاده کنید. بنابراین شما

go. Now you have a list of all these other ways to say thank you. So again, make sure

بروید. اکنون فهرستی از تمام این راه های دیگر برای تشکر دارید. بنابراین دوباره، مطمئن شوید که

you go download your free guide and then practice one on these expressions. And why don't you

راهنمای رایگان خود را دانلود کرده و سپس یکی را روی این عبارات تمرین کنید. و چرا

just leave it in the comments as well. Get that extra practice. Let me know which one

آن را فقط در نظرات نگذارید. آن تمرین اضافی را انجام دهید. به من بگویید کدام یک

of these expressions are new to you. Or do you know any other ways to say thank you?

از این عبارات برای شما جدید است. یا راه های دیگری برای تشکر می دانید؟

Because let me tell you, this is not an exhaustive list. There are definitely other ways, but

زیرا اجازه دهید به شما بگویم، این یک لیست جامع نیست . قطعا راه های دیگری نیز وجود دارد، اما

these are my personal favorites. Finally, let's complete a test and you're going to

این ها موارد مورد علاقه شخصی من هستند. در نهایت، بیایید یک تست را کامل کنیم و شما

test yourself on 15 confusing words to see how advanced your English level is. Let's

خود را بر روی 15 کلمه گیج کننده آزمایش می کنید تا ببینید سطح انگلیسی شما چقدر پیشرفته است. بیایید

start the test now. So here's how this video is going to work. I'm going to show you a

تست را از الان شروع کنیم. بنابراین در اینجا نحوه عملکرد این ویدیو آمده است . من یک جمله را به شما نشان می دهم

sentence and you're going to have two options and you have to define which option correctly

و شما دو گزینه خواهید داشت و باید تعریف کنید که کدام گزینه به درستی

complete the sentence. Now I'll only show the sentence for a couple seconds. So make

جمله را کامل می کند. حالا فقط چند ثانیه جمله را نشان می دهم. بنابراین

sure you hit pause, take your time to read it to answer it and then hit play and I'll

مطمئن شوید که مکث را بزنید، وقت خود را صرف خواندن آن کنید تا به آن پاسخ دهید و سپس پخش را بزنید و من

show you the answer and I'll explain why the answer is correct. Are you ready to go? Number

پاسخ را به شما نشان خواهم داد و توضیح خواهم داد که چرا پاسخ درست است. آماده ای که بروی؟ شماره

one, there were people at the party than I had expected. The answer is fewer. There were

یک، افرادی در مهمانی حضور داشتند که من انتظار داشتم. پاسخ کمتر است.

fewer people at the party than I had expected. And the reason is we use fewer with countable

افراد کمتری در مهمانی از آنچه انتظار داشتم حضور داشتند. و دلیل آن این است که ما کمتر از اسامی قابل شمارش استفاده می کنیم

nouns. You can count how many people there are, but we use less with uncountable nouns.

. شما می توانید تعداد افراد را بشمارید ، اما ما کمتر از اسم های غیرقابل شمارش استفاده می کنیم.

So I could say there was less rain. You can't count rain. There was less rain this year

بنابراین می توانم بگویم که باران کمتر بود. نمی توانی باران را بشماری بارش باران امسال

compared to last year. Number two, I'm just in the have a big project and the answer is

نسبت به سال گذشته کمتر بود. شماره دو، من فقط در یک پروژه بزرگ هستم و پاسخ

mixed. Mixed. This is a tricky one simply because of pronunciation when you hear those

متفاوت است. مختلط. این فقط به دلیل تلفظ آن هنگام شنیدن آن ها

in spoken English. I'm in the midst of a big project. It's easy to confuse this with mist

به زبان انگلیسی گفتاری مشکل است. من در میان یک پروژه بزرگ هستم . به راحتی می توان این را با مه اشتباه گرفت

and to be in the midst of something is simply to be in the middle of something. So I'm in

و در میان چیزی بودن به سادگی در وسط چیزی بودن است. بنابراین من در

the middle of a big project number three, wow that shirt really your hair. And the answer

وسط یک پروژه بزرگ شماره سه هستم، وای آن پیراهن واقعا موهای شماست. و پاسخ

is complements within IE. These two words sound exactly the same in pronunciation. It's

مکمل های درون IE است. این دو کلمه دقیقاً در تلفظ یکسان هستند.

spelling that is different, but they have different meanings complement in this example

املای آن متفاوت است، اما آنها معانی مختلفی دارند مکمل در این مثال

is when one thing your shirt combined really well with another thing your hair. Compliment

زمانی است که یک چیز پیراهن شما به خوبی با چیز دیگری ترکیب می شود موهای شما. تعریف و تمجید

with an eye is when you say something nice to someone. I love your shirt. Thanks for

با چشم زمانی است که به کسی چیز خوبی می گویید . من عاشق پیراهنت هستم

the compliment if you want to learn more about compliment and compliment you can look in

اگر می‌خواهید درباره تعریف و تمجید بیشتر بدانید، می‌توانید

the description for a link on a video on that topic. Number four, that movie had quite an

لینک ویدیویی در مورد آن موضوع را در توضیحات جستجو کنید. شماره چهار، آن فیلم کاملاً به

eye on me. The answer is effect. It had quite an effect on me. The pronunciation is very

من توجه داشت. پاسخ اثر است. خیلی روی من تاثیر داشت تلفظ اثر

similar effect effect. There's a slight difference. But the spelling is important because effect

اثر بسیار مشابه است. یه تفاوت جزئی هست اما املا مهم است زیرا افکت

is a verb and effect is a noun and we need a now you know that because there was an article

یک فعل است و افکت یک اسم است و ما به یک نیاز داریم که می‌دانید چون مقاله‌ای

in the sentence with the verb I could say that movie affected me. If you want to learn

در جمله با فعل وجود داشت می‌توانم بگویم فیلم روی من تأثیر گذاشت. اگر می‌خواهید

more about effect and effect you can look in the description for a link on that number

در مورد افکت و افکت بیشتر بدانید، می‌توانید در توضیحات به دنبال پیوندی در آن بگردید که

five quizzes are a great way to your skills to hone your skills again similar and pronunciation

آزمون‌های شماره پنج راهی عالی برای مهارت‌های شما برای تقویت دوباره مهارت‌های مشابه و تلفظ هستند،

but the correct choice is home. This is an expression to hone one skills. This is simply

اما انتخاب صحیح خانه است. این بیانی برای تقویت مهارت های فرد است. این صرفاً

to improve one's skills. Number six, I didn't know at the party. I didn't know anybody at

برای بهبود مهارت های فرد است. شماره شش، من در مهمانی نمی دانستم. من کسی را در مهمانی نمی شناختم

the party. Didn't is negative. In the English language. We do not like double negatives.

. نکرد منفی است در زبان انگلیسی. ما منفی های دوگانه را دوست نداریم.

You can only use one negative in a clause and since I already have a didn't, I can't

شما فقط می توانید از یک منفی در یک بند استفاده کنید و از آنجایی که من قبلاً یک نفر را نداشتم، نمی توانم از

use the negative nobody. I have to use anybody. Number seven. I don't like carrot. I don't

منفی nobody استفاده کنم. من باید از هر کسی استفاده کنم شماره هفت. من هویج دوست ندارم

like carrots either. Now this is the same as number six because I don't don't is a negative

هویج هم دوست ندارم حالا این همان عدد شش است چون من نمی کنم منفی است و

neither is also a negative so we can't use it. We want either. I don't like carrots either.

همچنین منفی است بنابراین نمی توانیم از آن استفاده کنیم. ما هر دو را می خواهیم. هویج هم دوست ندارم

To use neither I could say you don't like carrots. Neither do I neither do on. If you

برای استفاده از این دو، می توانم بگویم که هویج دوست ندارید. نه من و نه انجام می دهم. اگر می‌خواهید

want to learn more about either and nIESR you can look in the description for a video

در مورد هر دو و nIESR بیشتر بدانید، می‌توانید ویدیویی را که

I created on this. And number eight. She has more she means she has more than she needs

من در این مورد ایجاد کرده‌ام در توضیحات نگاه کنید. و عدد هشت او بیشتر دارد یعنی بیشتر از آن چیزی که

similar and pronunciation than then. But they're two totally different words than we use in

شبیه و تلفظ نیاز دارد. اما آنها دو کلمه کاملاً متفاوت با آنچه ما در

comparisons. More than less than fewer than comparisons. Then is an adverb. It's used

مقایسه استفاده می کنیم هستند. بیش از کمتر از کمتر از مقایسه. سپس یک قید است.

in time references, first all eat lunch, then I'll go for a walk. Number nine adjoining

در مراجع زمان استفاده می شود، اول همه ناهار می خورند، بعد می روم پیاده روی. شماره نه

social clubs is for all purposes. The solution to loneliness. For all intents and her opposites,

باشگاه اجتماعی مجاور برای همه اهداف است. راه حل تنهایی برای همه مقاصد و مخالفانش،

this is an expression in English for all intents and purposes. This simply means in almost

این یک عبارت در انگلیسی برای همه مقاصد و مقاصد است. این به سادگی تقریباً در

every situation in virtually every situation. But when you say this at a natural pace for

هر موقعیتی تقریباً در هر موقعیتی است. اما وقتی این را با سرعت طبیعی برای

all intents and purposes, for all intents and purposes, it sounds like intensive. Intensive

همه مقاصد و برای همه مقاصد می گویید، به نظر فشرده می رسد. فشرده

is a word that people are very familiar with intense and is not something that people are

کلمه ای است که مردم با آن بسیار آشنا هستند و چیزی نیست که مردم

familiar with. But the correct expression is intents and purposes. This is a very useful

با آن آشنا باشند. اما بیان صحیح مقاصد و مقاصد است. این یک

business or academic expression. It isn't really used in casual conversation too much.

بیان تجاری یا دانشگاهی بسیار مفید است. واقعاً در مکالمات معمولی زیاد استفاده نمی شود.

Number 10. We can discuss this after the meeting. We can discuss this further after the meeting

شماره 10. می توانیم بعد از جلسه در این مورد بحث کنیم. ما می‌توانیم در این مورد بعد از جلسه بیشتر بحث کنیم

further and farther both mean more. We can discuss this more in more detail after the

و دورتر هر دو معنای بیشتری دارند. بعد از جلسه می‌توانیم درباره این موضوع با جزئیات بیشتری صحبت کنیم

meeting. We use further when we're talking about figurative and we use farther when we're

. هنگامی که در مورد مجازی صحبت می کنیم از بیشتر استفاده می کنیم و زمانی که در

talking about literal. For example, we need to walk farther we literally need to walk

مورد تحت اللفظی صحبت می کنیم از دورتر استفاده می کنیم. به عنوان مثال، ما باید بیشتر راه برویم، به معنای واقعی کلمه باید بیشتر

more, we need to walk farther to see the waterfall if you want to learn more about this, look

راه برویم، برای دیدن آبشار باید بیشتر راه برویم ، اگر می‌خواهید در این مورد بیشتر بدانید،

in the description for a link on a separate video number 11. You can down here you can

در توضیحات برای پیوند یک ویدیوی جداگانه شماره 11 نگاه کنید. اینجا می‌توانید به

fly down here, lay and lie they have the same meaning but lay is transitive it needs an

پایین پرواز کنید، دراز بکشید و دراز بکشید، معنی یکسانی دارند، اما lay متعدی است و به یک شی نیاز دارد

object. For example, lay the baby down here, lay the blanket down here you lay something

. مثلاً بچه را اینجا دراز بکشید، پتو را در اینجا بخوابانید، چیزی را دراز بکشید،

but lie is intransitive. So there's no object lying down here. Lie yourself down here. Lie

اما دروغ غیر قابل انتقال است. بنابراین هیچ شیئی در اینجا وجود ندارد. خودت اینجا دراز بکش

down here. Number 12. That sweater is too for you. That sweater is too loose for you.

اینجا دراز بکش شماره 12. آن ژاکت برای شما هم مناسب است. اون ژاکت برای تو خیلی گشاد است.

This one is confusing because of the spelling. Do I need one oh or two? It's easy to forget.

این یکی به دلیل املایی گیج کننده است. آیا به یک آه یا دو نیاز دارم؟ فراموش کردن آن آسان است.

Lose with one oh is the opposite of When did you lose the game? Did you win the game? Did

باخت با یک آه برعکس کی بازی رو باختی؟ بازی رو بردی؟

you lose the game? Lose with two O's when we're talking about oh the thing is when a

بازی رو باختی؟ وقتی در مورد او صحبت می کنیم با دو O ببازید، نکته این است که a

doesn't fit closely to your body. So this shirt I'm wearing is not loose. It fits closely

به بدن شما نزدیک نیست. بنابراین این پیراهنی که من می پوشم گشاد نیست.

to my body. But this sweater for example is loose number 13. We should worked harder.

به بدن من نزدیک می شود. اما این ژاکت برای مثال گشاد شماره 13 است. ما باید بیشتر کار کنیم.

We should have worked harder. Now this is a mistake that many native speakers make because

باید بیشتر کار می کردیم. اکنون این اشتباهی است که بسیاری از زبان مادری مرتکب می شوند زیرا

in spoken English we take have which is the grammatically correct choice. But we reduce

در زبان انگلیسی گفتاری که ما می گیریم، انتخاب گرامری صحیح است. اما ما آن را کاهش می دهیم و

it we say it quickly and it sounds like oh, you should have you should have you should

سریع می گوییم و به نظر می رسد آه، شما باید داشته باشید باید

have worked harder. So sometimes native speakers forget that it's actually have and not have

بیشتر کار می کردید. بنابراین، گاهی اوقات افراد بومی فراموش می‌کنند که در واقع دارند و ندارند،

because that's what it sounds like in spoken English. So in spoken English you can absolutely

زیرا در زبان انگلیسی گفتاری اینگونه به نظر می‌رسد. بنابراین در زبان انگلیسی گفتاری کاملاً می‌توانید

say you should have you should have worked harder but in written English just remember

بگویید که باید بیشتر کار می‌کردید، اما در انگلیسی نوشتاری فقط به یاد داشته باشید

that the correct choice is have number 14 I shouldn't have to the party.

که انتخاب صحیح این است که شماره 14 را داشته باشید.

I shouldn't have gone to the party. Our verb here is go. The past simple is went and the

من نباید به مهمانی می رفتم. فعل ما در اینجا رفتن است. ماضی ساده رفته و

past participle is gone. This structure requires the past participle the third form of the

ماضی از بین رفته است. این ساختار مستلزم فاعل ماضی شکل سوم

verb yesterday I went to the party. I've gone to three parties this month. And finally number

فعل دیروز من رفتم به مهمانی است. من این ماه به سه مهمانی رفته ام. و در نهایت شماره

15 Do you trust the most. Do you trust the most? Who and home it can be very tricky for

15 آیا بیشترین اعتماد را دارید؟ آیا شما بیشترین اعتماد را دارید ؟ چه کسی و چه خانه می تواند برای

students and native speakers to know the difference. Just ask yourself, do you need she or her?

دانش آموزان و زبان مادری بسیار دشوار باشد که تفاوت را بدانند. فقط از خود بپرسید آیا به او نیاز دارید یا او؟

Do you need a subject or an object she or her? He or Him? I trust her the most we need

آیا شما به یک موضوع یا یک شی نیاز دارید ؟ او یا او؟ من بیشتر از همه به او اعتماد دارم که به

an object not a subject. So you use home who is your friend? She is my friend. In this

یک شی نیاز داریم نه سوژه. بنابراین از خانه استفاده می کنید که دوست شما کیست؟ او دوست من است. در این

case we need a subject so we use who. Now I want you to keep expanding your vocabulary.

مورد ما به یک موضوع نیاز داریم بنابراین از who استفاده می کنیم. اکنون از شما می خواهم که دایره لغات خود را گسترش دهید.

So I recommend watching this lesson right now. And if you haven't already, you can get

بنابراین توصیه می کنم همین الان این درس را تماشا کنید . و اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید، می‌توانید

your free speaking guide where I share six tips on how to speak English fluently and

راهنمای مکالمه رایگان خود را دریافت کنید، جایی که من شش نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و

confidently. You can go to my website right here. And when you're ready, watch that next

مطمئن به اشتراک می‌گذارم. شما می توانید از اینجا به وب سایت من بروید . و وقتی آماده شدید،

vocabulary lesson right now.

همین الان درس بعدی واژگان را تماشا کنید.