English Vocabulary - How to use PLAY, GO, DO for sports

Hi there, my name is Ronnie, I'm going to teach you English.

سلام، اسم من رونی است، من قصد دارم به شما انگلیسی یاد بدهم.

The other weekend I went skiing.

آخر هفته دیگر رفتم اسکی.

How many of you have ever gone skiing or snowboarding?

چند نفر از شما تا به حال اسکی یا اسنوبورد رفته اید؟

Does anyone out there like to ski or snowboard?

آیا کسی آنجا دوست دارد اسکی یا اسنوبرد داشته باشد؟

I do.

انجام میدهم.

I tried to go snowboarding once, not too successful, but skiing I can do really well.

من یک بار سعی کردم اسنوبورد بروم، اما خیلی موفق نبودم، اما اسکی را می توانم خیلی خوب انجام دهم.

So today I'm going to teach you about sports.

بنابراین امروز قصد دارم در مورد ورزش به شما آموزش دهم.

Now I can't teach you how to play the sports, but I will teach you how to talk about the

حالا من نمی توانم به شما یاد بدهم که چگونه ورزش کنید، اما به شما یاد می دهم که چگونه در مورد ورزش صحبت کنید

sports.

.

And we usually use three words when we talk about the sports.

و معمولاً وقتی در مورد ورزش صحبت می کنیم از سه کلمه استفاده می کنیم.

And it's difficult to know which sports we play, which sports we do, and which sports

و دشوار است که بدانیم کدام ورزش را انجام می دهیم، کدام ورزش را انجام می دهیم و از کدام

we use the verb "go".

ورزش از فعل «رفتن» استفاده می کنیم.

So I'll teach you.

پس بهت یاد میدم

First of all, the most common verb we use with sports is "play".

اول از همه، رایج ترین فعل ما با ورزش استفاده می شود "بازی".

For example, "I can play tennis".

به عنوان مثال، "من می توانم تنیس بازی کنم".

Another example of this is "baseball".

نمونه دیگری از این موضوع «بیس بال» است.

I can play baseball.

من می توانم بیسبال بازی کنم.

I'm not very good at a lot of sports, so I'm going to be honest and I'm going to say that

من در خیلی از ورزش ها خوب نیستم، بنابراین صادقانه می گویم که

I can't play football.

نمی توانم فوتبال بازی کنم.

Alright, so the rule is, if we use a ball when we play the sport, we're going to do

خوب، پس قانون این است که اگر هنگام ورزش از توپ استفاده کنیم،

"play".

«بازی» را انجام خواهیم داد.

We're going to use the verb "play".

ما از فعل "بازی" استفاده می کنیم.

So for example, "tennis", we use "tennis ball", and "baseball" has it in the name, "football",

به عنوان مثال، "تنیس"، ما از "توپ تنیس" استفاده می کنیم، و "بیس بال" آن را در نام "فوتبال" دارد،

again it's in the name.

دوباره در نام است.

So any sport that has the word "ball" in it, automatically we're going to say "play".

بنابراین هر ورزشی که کلمه "توپ" را در خود داشته باشد، به طور خودکار می گوییم "بازی".

Some sports you might have to think about, "Do I use a ball or not?"

برخی از ورزش‌هایی که ممکن است لازم باشد در مورد آنها فکر کنید: «آیا از توپ استفاده می‌کنم یا نه؟»

If you do, you're going to say "play".

اگر این کار را بکنید، می گویید "بازی".

Now, like in every rule in English, there are exceptions to this, and I'm here to teach

در حال حاضر، مانند هر قانون در زبان انگلیسی، استثناهایی در این مورد وجود دارد، و من اینجا هستم تا به

you what they are.

شما آموزش دهم که آنها چیست.

The next one is the verb "go".

مورد بعدی فعل «رفتن» است.

I told you that I "went skiing" on the weekend.

به شما گفتم که آخر هفته «اسکی رفتم».

Now "go" is the past, sorry, "went" is the past of "go".

حالا «برو» گذشته است، ببخشید «رفت» گذشته «برو» است.

So for example, "I go skiing."

به عنوان مثال، "من به اسکی می روم."

Another really popular winter sport is "snowboarding".

یکی دیگر از ورزش های زمستانی بسیار محبوب "اسنوبورد" است.

I can say "I go skiing" or "I go snowboarding".

می توانم بگویم "من به اسکی می روم" یا "من به اسنوبورد می روم".

Sports that we can play in the springtime or in the summertime, maybe you guys like

ورزش هایی که می توانیم در بهار یا تابستان انجام دهیم، شاید شما بچه ها دوست

to play "golf".

دارید "گلف" بازی کنید.

We have to say "I go golfing".

باید بگوییم "من به گلف می روم".

Does anyone know the rule when to use the verb "go"?

آیا کسی قانون زمان استفاده از فعل "رفتن" را می داند؟

Now remember I told you that "play" we use if a sport has a ball, and I also told you

حالا به یاد داشته باشید که به شما گفتم اگر یک ورزش توپ داشته باشد از "بازی" استفاده می کنیم و همچنین به شما گفتم

there's an exception.

که یک استثنا وجود دارد.

This one, "golf".

این یکی، "گلف".

We do use a golf ball, hopefully, when we play golf, but we don't say "play golfing".

ما از توپ گلف استفاده می کنیم، امیدوارم وقتی گلف بازی می کنیم، اما نمی گوییم "گلف بازی کن".

The reason is because of the "ing".

دلیلش هم به خاطر "ینگ" است.

So any of the sports that we put an "ing" after, we're going to use "go".

بنابراین هر یک از ورزش هایی که بعد از آن یک "ing" قرار می دهیم، از "go" استفاده می کنیم.

So "I go skiing", "I go snowboarding", "I go golfing".

بنابراین "من به اسکی می روم"، "من اسنوبرد می روم"، "من به گلف می روم".

What about "swimming"?

در مورد "شنا" چطور؟

S-W-I-M-M-I-N-G.

شنا كردن.

So, when we swim, we don't use a ball, and there is an "ing".

بنابراین، زمانی که ما شنا می کنیم، از توپ استفاده نمی کنیم و یک "ing" وجود دارد.

So we're going to say "go swimming".

بنابراین ما می خواهیم بگوییم "شنا برو".

Now the other one that we use is for individual sports, or you can think of like exercises

حالا یکی دیگر که ما استفاده می کنیم برای ورزش های انفرادی است، یا می توانید مانند تمرینات

or martial arts, like Kung Fu, Judo, Karate.

یا هنرهای رزمی مانند کونگ فو، جودو، کاراته فکر کنید.

With that one, we don't use a ball, and we don't have an "ing".

با آن یکی، ما از توپ استفاده نمی کنیم و "ing" نداریم.

So what do we use?

پس از چه چیزی استفاده کنیم؟

I'll tell you.

من به شما می گویم.

We use "do".

ما از "do" استفاده می کنیم.

The next verb is "do".

فعل بعدی "انجام" است.

So I can say "I do yoga".

بنابراین می توانم بگویم "من یوگا انجام می دهم".

Do you do yoga?

آیا شما یوگا انجام می دهید؟

If you could think of more activities or individual sports that you do at a gym.

اگر می‌توانید به فعالیت‌ها یا ورزش‌های فردی بیشتری فکر کنید که در باشگاه انجام می‌دهید.

For example, aerobics.

مثلاً ایروبیک.

Aerobics is an individual sport.

ایروبیک یک ورزش انفرادی است.

We do it in a gym.

ما این کار را در باشگاه انجام می دهیم.

It does not have an "ing", and we do not use a ball.

این "ing" ندارد و ما از توپ استفاده نمی کنیم.

So we're going to use the verb "do".

بنابراین ما از فعل "do" استفاده می کنیم.

Maybe not a sport, but more something that we would do at a gym before we were going

شاید ورزش نباشد، اما بیشتر کاری که قبل از انجام ایروبیک در باشگاه انجام می دادیم،

to do aerobics would be stretches.

حرکات کششی است.

We don't play stretches, there's no ball, and we don't go stretching.

ما حرکات کششی بازی نمی کنیم، توپی وجود ندارد و حرکات کششی انجام نمی دهیم.

We do stretches.

ما حرکات کششی انجام می دهیم.

Okay so we can do yoga, do aerobics, do stretches, and as I said before, we can do martial arts.

خوب پس می توانیم یوگا انجام دهیم، ایروبیک انجام دهیم، حرکات کششی انجام دهیم و همانطور که قبلاً گفتم، می توانیم هنرهای رزمی انجام دهیم.

Now, as I said before, martial arts include Kung Fu, Judo, Karate, and many, many more.

در حال حاضر، همانطور که قبلاً گفتم، هنرهای رزمی شامل کونگ فو، جودو، کاراته و بسیاری از موارد دیگر است.

Alright, so now, when you want to tell your friends about what you did on the weekend

بسیار خوب، پس اکنون، وقتی می خواهید به دوستان خود در مورد کارهایی که در آخر هفته انجام داده اید

and some sports you might have played, or did, or went skiing, you can be confident

و برخی از ورزش هایی که ممکن است انجام داده اید، انجام داده باشید، یا اسکی رفته اید، بگویید، می توانید مطمئن

that you are going to use the right verb.

باشید که از فعل درستی استفاده می کنید.

So you're going to play if you use a ball, you're going to go if there's an "ing",

بنابراین، اگر از توپ استفاده می‌کنید، بازی می‌کنید، اگر یک "ing" وجود داشته باشد، می‌روید،

and you're going to do it if it's an individual sport or something you would do as an exercise

و اگر یک ورزش انفرادی یا چیزی است که به عنوان تمرین در باشگاه انجام می‌دهید، این کار را انجام خواهید داد

in a gym.

. .

Alright, be safe, don't hurt yourself while skiing or snowboarding, and I'll talk to

خوب، ایمن باشید، هنگام اسکی یا اسنوبورد به خودتان آسیب نرسانید، بعداً با شما صحبت خواهم کرد

you later.

.

Thanks for watching.

ممنون از ملاحظه تان.