Improve Your Vocabulary: Stop Saying ‘BIG’ & ‘SMALL’

Hello. My name is Emma; and in today's video, I am going to teach you some

سلام. اسم من اما است؛ و در ویدیوی امروز چند

synonyms of the word: "big" and "small". So, what's a "synonym"? We use

مترادف کلمه "بزرگ" و "کوچک" را به شما آموزش میدهم. بنابراین، "مترادف" چیست؟ ما

"synonyms" a lot in English. A "synonym" is another word that means the same

در زبان انگلیسی از "مترادف" زیاد استفاده می کنیم. «مترادف » کلمه دیگری است که به همین معنی

thing. So, for example, you might know the word: "smart". A "synonym" of

است. بنابراین، برای مثال، ممکن است کلمه "هوشمند" را بدانید. مترادف کلمه

"smart" is: "intelligent". They have the same meaning, but they're different

"هوشمند" این است: "هوشمند". معنی یکسانی دارند، اما کلمات متفاوتی هستند

words. "Synonyms" are important to know, because in English, if you are writing

. دانستن "مترادف" مهم است، زیرا در زبان انگلیسی، اگر در حال نوشتن

or you're in conversation, you want to use different words. It's really boring

هستید یا در حال مکالمه هستید، می خواهید از کلمات متفاوتی استفاده کنید. واقعا کسل کننده

when someone uses the same word over, and over, and over again; especially in

است وقتی کسی یک کلمه را بارها و بارها و بارها به کار می برد. به خصوص در

writing. So, it's good to know some other words that mean the same thing.

نوشتن بنابراین، خوب است که کلمات دیگری را بدانید که همین معنی را دارند.

So, let's look at some words that mean the same thing as "big". So, I have here

بنابراین، بیایید به چند کلمه نگاه کنیم که همان معنای "بزرگ" است. بنابراین، من اینجا

a big circle. What's another word for "big"? Well, we have: "huge". This

یک دایره بزرگ دارم. کلمه دیگری برای "بزرگ" چیست؟ خوب، ما داریم: "بزرگ". این

circle is "huge". And notice my pronunciation; it's really important to

دایره "بزرگ" است. و به تلفظ من توجه کن . این واقعا مهم است که

know how to pronounce a word, how to spell a word, and how to use a word in a

بدانید چگونه یک کلمه را تلفظ کنید، چگونه یک کلمه را املا کنید و چگونه یک کلمه را در یک

sentence. So, for each of these, keep that in mind. We have: "huge",

جمله استفاده کنید. بنابراین، برای هر یک از این موارد، آن را در نظر داشته باشید. ما داریم: "بزرگ"،

"enormous". And notice the stress is on the "nor" part. So, I say "nor" louder

"بسیار عظیم". و توجه کنید که استرس در بخش «نه» است. بنابراین، من "نه" را بلندتر

and longer: "enormous". "Massive". This circle is "massive". So, that means very

و طولانی تر می گویم: "بزرگ". "عظیم". این دایره "عظیم" است. بنابراین، این به معنای بسیار

big. It's "large". The circle is "large". It's a "large" circle. I like

بزرگ است. "بزرگ" است. دایره "بزرگ" است. این یک دایره "بزرگ" است. من

this word: "humungous". It's "humongous". That means: It's very

این کلمه را دوست دارم: "هومنگ". "خیلی بزرگ" است. یعنی: خیلی

large. "Humungous". Then we have the word: "giant". The circle... it's a

بزرگ است. "هومنگوس". سپس کلمه "غول" را داریم. دایره ... یک

"giant" circle. We can also say: It's a "gigantic" circle. And, again, notice

دایره "غول" است. همچنین می توان گفت: این یک دایره "غول پیکر" است. و دوباره

the stress or the part we say louder and longer is on the "gan". So: "gigantic".

متوجه استرس یا قسمتی که بلندتر و طولانی تر می گوییم روی "گان" است. بنابراین: "غول پیکر".

And I also have one other word, here: "macro". We don't usually use "macro",

و یک کلمه دیگر هم دارم، اینجا: "ماکرو". ما معمولاً از "کلان"

like we use these other words. But "macro" means big. So, when you're

استفاده نمی کنیم، مانند این کلمات دیگر. اما "ماکرو" به معنای بزرگ است. بنابراین، هنگامی که در حال

reading, and you see the word "macro"... a lot of the times we use "macro" in

مطالعه هستید، و کلمه "کلان" را می بینید ... بسیاری از مواقع در دانشگاه از "کلان" استفاده می کنیم

academics; it means "large" or "big". So, you might read something about the

. به معنای "بزرگ" یا "بزرگ" است. بنابراین، ممکن است چیزی در مورد

"macro economy". This means the "large-scale economy". Okay? So, "macro"

"اقتصاد کلان" بخوانید. این به معنای "اقتصاد در مقیاس بزرگ" است. باشه؟ بنابراین، "ماکرو"

just is another way to say "big", but we don't usually use it in conversation.

فقط راه دیگری برای گفتن "بزرگ" است، اما ما معمولاً از آن در مکالمه استفاده نمی کنیم.

So, now, let's look at the opposite of "big", which is "small". What are some

بنابراین، اکنون به نقطه مقابل "بزرگ" که "کوچک" است نگاه می کنیم.

synonyms that mean "small"? Well, we have: "little". "Little". This is a

مترادف هایی که به معنای "کوچک" هستند چیست؟ خوب، ما داریم: "کم". "مقدار کمی". این یک

"little" circle. We have: "mini", "tiny", "micro". "Micro" is the opposite

دایره "کوچک" است. ما داریم: "مینی"، "ریز"، "میکرو". "Micro"

of "macro" — it means a very small scale. If something is so small, you

برعکس "macro" است - به معنای مقیاس بسیار کوچک است. اگر چیزی خیلی کوچک است،

can't see it, we say: It's "microscopic". It's too small to see.

نمی توانی آن را ببینی، می گوییم: «میکروسکوپی» است. برای دیدن خیلی کوچک است.

And then we have: "miniature". And notice the pronunciation of the "tu" —

و سپس داریم: "مینیاتور". و به تلفظ "tu" توجه کنید -

it's: "miniature", "ch". It has a "ch" sound: "miniature". Okay. So, these

این عبارت است: "مینیاتور"، "ch". صدای «چ» دارد : «مینیاتور». باشه. بنابراین، این

words all mean "small".

کلمات همه به معنای "کوچک" هستند.

So, I'm going to show you some funny objects from my house, and I want you to

بنابراین، من قصد دارم چند چیز خنده دار از خانه خود را به شما نشان دهم و می خواهم

use one of these words to describe what I'm showing you. Okay? So, you can say:

از یکی از این کلمات برای توصیف آنچه به شما نشان می دهم استفاده کنید. باشه؟ بنابراین، می توانید بگویید

It's huge, it's microscopic, it's tiny — whatever word fits. So, the first thing

: بزرگ است، میکروسکوپی است، کوچک است - هر کلمه ای که مناسب باشد. بنابراین، اولین چیزی

I'm going to show you is... I'm really sorry; it's a little bit disgusting.

که می خواهم به شما نشان دهم این است که ... واقعا متاسفم. کمی منزجر کننده است

It's a giant cockroach. If I saw this on my wall at home, I think I would have a

این یک سوسک غول پیکر است. اگر این را روی دیوار خانه ام می دیدم، فکر می کنم

heart attack. This is my nightmare: Having something like this on a wall.

سکته قلبی می کردم. این کابوس من است: داشتن چنین چیزی روی دیوار.

So, what word can you use to describe this? You can say: "It's a huge

بنابراین، از چه کلمه ای می توانید برای توصیف این موضوع استفاده کنید؟ می توانید بگویید: "این یک سوسک بزرگ است

cockroach", "it's a massive cockroach", "it's a large cockroach". And, again,

"، "این یک سوسک بزرگ است"، "این یک سوسک بزرگ است". و باز

I'm sorry if you're afraid of cockroaches; but if you ever see one,

هم متاسفم اگر از سوسک ها می ترسید. اما اگر روزی یکی را

this is how you can describe it. I have, here, a blue diamond. Unfortunately,

دیدید، اینگونه می توانید آن را توصیف کنید. من اینجا یک الماس آبی دارم. متأسفانه،

it's not real; because if this were real, I would be a millionaire. But how

واقعی نیست. زیرا اگر این واقعی بود، من یک میلیونر بودم. اما چگونه

can we describe this blue diamond? Well, you can say: "It's enormous", "it's

می توانیم این الماس آبی را توصیف کنیم؟ خوب، می توانید بگویید: "بسیار عظیم است"، "این بسیار بزرگ است

humongous". Okay? So, you can use any of these words to describe this diamond. I

". باشه؟ بنابراین، می توانید از هر یک از این کلمات برای توصیف این الماس استفاده کنید.

have, here, this book: "The Unabridged Edgar Allan Poe". Do you think this book

من در اینجا این کتاب را دارم: " ادگار آلن پو خلاصه نشده". به نظر شما این

is "small" or "big"? I would say: This book is "big". I'd say it's "huge". It's

کتاب «کوچک» است یا «بزرگ»؟ من می گویم: این کتاب "بزرگ" است. می توانم بگویم "بزرگ" است.

"enormous". I have not read this book before. Next, I have my goggles. When I

"بسیار عظیم" است. من قبلا این کتاب را نخوانده بودم. بعد، من عینک خود را دارم.

put them on my face, they're "massive" on me. They're "humongous". They're

وقتی آنها را روی صورتم می گذارم، روی من "انبوه" هستند . آنها "هومگونگی" هستند. آنها

"quite large". So, these are "goggles". Okay. Now, let's look at some things

"بسیار بزرگ" هستند. بنابراین، اینها "عینک" هستند. باشه. حال بیایید به مواردی

that are "small". And, again, I want you to use any of the words on the board to

که «کوچک» هستند نگاه کنیم. و باز هم از شما می خواهم از هر یک از کلمات روی تابلو برای

talk about these "small" objects. So, I have this. Can you guess what this is?

صحبت در مورد این اشیاء "کوچک" استفاده کنید. بنابراین، من این را دارم. می توانید حدس بزنید این چیه؟

It's actually a very small boat or canoe. So, which word can we say for

در واقع یک قایق یا قایق بسیار کوچک است . بنابراین، کدام کلمه را می توانیم برای

this? We can say: It's "miniature". It's a "miniature" canoe. It's a "mini"

این بگوییم؟ می توان گفت: «مینیاتوری» است. این یک قایق رانی "مینیاتوری" است. این یک قایق رانی "مینی" است

canoe. It's a "tiny" canoe. I have, here... it's very small; you might not

. این یک قایق رانی "کوچک" است. من دارم، اینجا... خیلی کوچک است. ممکن

be able to see it that well, but this is the Empire State Building. It's

است نتوانید آن را به خوبی ببینید، اما این ساختمان امپایر استیت است.

"miniature". It's "very tiny". This is one of my trophies. It's a "very small"

"مینیاتوری" است. "بسیار کوچک" است. این یکی از جام های من است. این یک جام "بسیار کوچک" است

trophy. It's a "tiny" Oscar. It's not for acting; I'm a horrible actress. This

. این یک اسکار "کوچک" است. برای بازیگری نیست. من بازیگر وحشتناکی هستم. این

actually says: "Best cat sitter". I'm very good at babysitting cats, so

در واقع می گوید: "بهترین پرستار گربه". من در نگهداری از گربه ها بسیار خوب هستم، بنابراین

somebody gave me this little trophy. And, here, is the last object... object,

یک نفر این جایزه کوچک را به من داد. و، اینجا، آخرین شی است... شی،

sorry. Do you know what this is? It's a hat. Let me put it on my head. Ta-da.

متأسفم. آیا میدانید این چیست؟ کلاه است. بگذار روی سرم بگذارم. تادا.

So, this is a "very small" hat. It's a "little" hat, or it's a "tiny" hat.

بنابراین، این یک کلاه "بسیار کوچک" است. این یک کلاه "کوچک" یا یک کلاه "کوچک" است.

So, again, we've covered a lot of words today that mean "big" and "small". When

بنابراین، دوباره، ما امروز به بسیاری از کلمات به معنای "بزرگ" و "کوچک" پرداختیم. هنگامی

you are using English, it's good to know some synonyms of words you use a lot. We

که از انگلیسی استفاده می کنید، خوب است که مترادف کلماتی را که زیاد استفاده می کنید، بدانید. ما

often talk about "big" things and "little" things when we're describing.

اغلب در مورد چیزهای "بزرگ" و چیزهای "کوچک" در هنگام توصیف صحبت می کنیم.

So, learn these words; they're very useful. And remember: Whenever you learn

بنابراین، این کلمات را یاد بگیرید؛ آنها بسیار مفید هستند و به یاد داشته باشید: هر زمان که

a new word, it's good to learn how to spell it, pronounce it, use it in a

یک کلمه جدید یاد می گیرید، خوب است که یاد بگیرید چگونه آن را املا کنید، تلفظ کنید، آن را در یک جمله استفاده کنید

sentence, and know what it means. Okay? If you do these four things, it will

و معنی آن را بدانید. باشه؟ اگر این چهار کار را انجام دهید،

really help you to remember the word. So, thank you so much for watching this

واقعاً به شما کمک می کند تا کلمه را به خاطر بسپارید. بنابراین، از شما برای تماشای این ویدیو بسیار سپاسگزارم

video. You can practice what you learned today by checking out our website at

. شما می توانید با بررسی وب سایت ما در www.engvid.com آنچه را که امروز آموخته اید تمرین کنید

www.engvid.com. There, you can actually take a quiz to practice everything you

. در آنجا، می‌توانید در آزمونی شرکت کنید تا هر آنچه را که

learned here. You can also subscribe to my channel; don't forget to ring the

در اینجا آموخته‌اید، تمرین کنید. شما همچنین می توانید در کانال من عضو شوید؛ فراموش نکنید که

bell. If you ring the bell, you'll be able to get many videos of different

زنگ را بزنید اگر زنگ را بزنید، می‌توانید ویدیوهای زیادی از

English topics, and just all sorts of different English topics, like grammar,

موضوعات مختلف انگلیسی و انواع موضوعات مختلف انگلیسی مانند دستور زبان،

writing, reading, and pronunciation. You can also check out my website at

نوشتن، خواندن و تلفظ را دریافت کنید. شما همچنین می توانید وب سایت من را در www.teacheremma.com بررسی کنید، در

www.teacheremma.com There, you will find a lot more English resources. So,

آنجا منابع انگلیسی بسیار بیشتری خواهید یافت. بنابراین،

there's a lot of help out there for you. So, until next time, thank you for

کمک های زیادی برای شما وجود دارد. بنابراین، تا دفعه بعد، از

watching and take care.

تماشا و مراقبت شما سپاسگزارم.