IELTS & TOEFL Vocabulary: Talking about Food

Hello. My name is Emma, and in today's video, I am going to teach you some great expressions

سلام. اسم من اِما است و در ویدیوی امروز قصد دارم چند تا عبارات عالی

and some great things you can say about food.

و چند چیز عالی که می توانید در مورد غذا بگویید را به شما آموزش دهم.

Now, this video will be very, very helpful

حالا، اگر آیلتس می‌گیرید، این ویدیو بسیار بسیار مفید خواهد بود

if you are taking the IELTS, because they often ask you about food in the speaking section,

، زیرا اغلب در بخش اسپیکینگ از شما در مورد غذا می‌پرسند،

and same with if you're doing the TOEFL, because oftentimes there is a question on food; not

و به همین ترتیب اگر در حال انجام تافل هستید، زیرا اغلب اوقات یک سؤال در مورد غذا وجود دارد. نه

always, but often. Also, just this video can benefit everybody, because food is something

همیشه، بلکه اغلب همچنین، فقط این ویدیو می تواند برای همه مفید باشد، زیرا غذا چیزی است که

a lot of people talk about, and so these expressions are very good to use in everyday situations.

افراد زیادی در مورد آن صحبت می کنند، و بنابراین استفاده از این عبارات در موقعیت های روزمره بسیار خوب است.

All right, so let's get started.

بسیار خوب، پس بیایید شروع کنیم.

I have, here, a question. This question comes up a lot on IELTS, sometimes on TOEFL, and

من اینجا یک سوال دارم این سوال در آیلتس، گاهی اوقات در تافل و

in everyday life. The question is:

در زندگی روزمره زیاد پیش می آید. سوال این است:

"What kind of food do you like?

"چه نوع غذایی را دوست دارید؟

And what kind of food do you dislike or not like?"

و چه نوع غذایی را دوست ندارید یا ندارید؟"

So I've written here some key expressions you can use to...

بنابراین من در اینجا چند عبارت کلیدی نوشته ام که می توانید از آنها استفاده کنید...

Which mean "like" and "dislike". Now, for IELTS and TOEFL people, you really want to

که به معنای "پسندیدن" و "نپسندیدن" است. اکنون، برای افراد آیلتس و تافل، شما واقعاً می خواهید

show off your vocabulary, so these are some great ways to do that. All right, so let's

دایره لغات خود را به رخ بکشید، بنابراین این چند راه عالی برای انجام این کار است. بسیار خوب، پس بیایید به

look at some of these.

برخی از این موارد نگاه کنیم.

The first one:

اولی:

"I really like..." This is better than just saying: "I like", because

"من واقعاً دوست دارم..." این بهتر از این است که فقط بگویید: "دوست دارم"، زیرا

you're actually, you know, giving an amount. "I really like something."

در واقع، می دانید، مقداری را می دهید. "من واقعاً چیزی را دوست دارم."

So, for me: What kind of food do you like? I like Korean food,

بنابراین، برای من: چه نوع غذایی دوست داری؟ من غذاهای کره ای را دوست دارم،

so I can say: "I really like bibimbap.",

بنابراین می توانم بگویم: "من واقعا بی بی باپ را دوست دارم."،

"I enjoy bibimbap.",

"من از بی بی باپ لذت می برم."،

"My favourite dish is bibimbap."

"غذای مورد علاقه من بی بی باپ است."

"Dish" is similar to food, but it's not...

"دیش" شبیه غذاست، اما اینطور نیست...

We wouldn't use it for talking about apples or oranges. We use it for talking about a

ما از آن برای صحبت در مورد سیب یا پرتقال استفاده نمی کنیم . ما از آن برای صحبت در مورد یک

cooked meal. Okay? So a "dish" means something that is a meal.

غذای پخته استفاده می کنیم. باشه؟ پس «ظروف» به معنای چیزی است که غذا است.

So: "My favourite dish is spaghetti.",

بنابراین: "غذای مورد علاقه من اسپاگتی است."،

"I'm keen on pizza."

"من مشتاق پیتزا هستم."

And here, be careful with this part: "on".

و در اینجا، مراقب این قسمت باشید: "روشن".

"I'm keen on pizza."

"من مشتاق پیتزا هستم."

Okay, for these two, if you're comparing two foods,

خوب، برای این دو، اگر دو غذا را با هم مقایسه

you can use these two expressions.

می کنید، می توانید از این دو عبارت استفاده کنید.

So, for example:

به عنوان مثال:

"I prefer bibimbap to sushi.

"من بیبی باپ را به سوشی

I prefer lasagna to pizza."

ترجیح می دهم. لازانیا را به پیتزا ترجیح می دهم."

So it means I'm saying: "I like pizza better than sushi." Okay?

پس یعنی من می گویم: "من پیتزا را بهتر از سوشی دوست دارم." باشه؟

So, key here, preposition "to".

بنابراین، در اینجا، حرف اضافه "to" را کلید بزنید.

"I prefer __________ to __________."

"ترجیح میدهم __________."

Similar-I'll jump on this side-

مشابه - من از این طرف می پرم -

"I'd rather", "I'd rather eat".

"ترجیح می دهم"، "ترجیح می دهم بخورم".

This means the same thing as "I prefer". The "d" here stands for "would".

این به معنای همان "من ترجیح می دهم" است. "d" در اینجا مخفف "wild" است.

"I'd rather eat bibimbap than sushi.

من ترجیح می‌دهم بی‌بی‌باپ بخورم تا سوشی

I'd rather eat Chinese dumplings than McDonalds." Okay?

. باشه؟

So you can use these expressions, too. Very helpful for TOEFL and IELTS.

بنابراین می توانید از این عبارات نیز استفاده کنید. برای تافل و آیلتس بسیار مفید است.

Okay, what about for dislike, things we don't like? Here are some examples.

خوب، برای دوست نداشتن، چیزهایی که دوست نداریم چطور؟ در اینجا چند نمونه آورده شده است.

"I really don't like..."

"من واقعاً دوست ندارم..."

For me: "I really don't like McDonalds. I really don't like hamburgers.

برای من: "من واقعاً مک دونالد را دوست ندارم. من واقعاً همبرگر را دوست ندارم.

I really don't like hotdogs."

من واقعاً هات داگ را دوست ندارم."

This has the exact same meaning: "I can't stand hamburgers. I can't stand anchovies.",

این دقیقاً به همین معنی است: "من نمی توانم همبرگر را تحمل کنم. من نمی توانم آنچوی را تحمل کنم."،

"I'm not keen on tuna. I'm not keen on oysters."

"من مشتاق ماهی تن نیستم. من مشتاق صدف نیستم."

Okay? And finally: "I really dislike...

باشه؟ و در آخر: "

I really dislike sardines."

من واقعاً از ساردین بدم می آید."

Okay? So these all mean "don't like", and these all mean "like".

باشه؟ پس اینها همه به معنای «دوست ندارم » و اینها همه به معنای «پسندیدن» است.

These are great expressions to use when you're talking about food on the TOEFL or the IELTS,

اینها عبارات عالی برای استفاده زمانی هستند که در مورد غذا در تافل یا آیلتس

or everyday life.

یا زندگی روزمره صحبت می کنید.

So now let's look at some new vocabulary we can use when describing food.

بنابراین اکنون اجازه دهید به واژگان جدیدی که می توانیم هنگام توصیف غذا استفاده کنیم نگاه کنیم.

Okay, so another question they might ask you on the IELTS or the TOEFL, or maybe one of

خوب، پس سوال دیگری که ممکن است در مورد آیلتس یا تافل از شما بپرسند، یا شاید یکی از

your friends might ask you this, is to:

دوستان شما ممکن است این را از شما بپرسد:

"Describe your favourite dish."

"غذای مورد علاقه خود را توصیف کنید."

Okay, I'm just going to say this very quickly:

خوب، من فقط می خواهم این را خیلی سریع بگویم

The pronunciation of this word: "favourite", "favourite". Okay?

: تلفظ این کلمه: "مورد علاقه"، "مورد علاقه". باشه؟

Not "fav-our-ite". And "dish", what's a dish again? A dish is like a meal. Okay? So:

"مورد علاقه ما" نیست. و «ظروف» باز هم ظرف چیست؟ یک ظرف مانند یک وعده غذایی است. باشه؟ بنابراین:

"Describe your favourite meal." This is a very common IELTS question and TOEFL.

"غذای مورد علاقه خود را توصیف کنید." این یک سوال بسیار رایج آیلتس و تافل است.

So, when you describe

بنابراین، وقتی

your favourite dish, you might want to talk about how good it is. Okay?

غذای مورد علاقه خود را توصیف می کنید، ممکن است بخواهید در مورد خوب بودن آن صحبت کنید. باشه؟

"It's incredible, it's amazing."

این باورنکردنی است، شگفت‌انگیز است.»

So here are some words we can use that can help you maybe get a higher score

بنابراین در اینجا چند کلمه وجود دارد که می‌توانیم از آنها استفاده کنیم که می‌تواند به شما کمک کند شاید نمره بالاتری

on your vocabulary. The first one... And these all mean pretty much "delicious".

در واژگان خود بگیرید. اولی... و همه اینها به معنای "خوشمزه" هستند.

The first one: "tasty". Ice cream is tasty. Chocolate is tasty.

اولی: "خوشمزه". بستنی خوشمزه است. شکلات خوشمزه است.

We can say "flavourful". This means it has a lot of different flavours to it, it has a lot of different taste. So,

می توانیم بگوییم "خوشمزه". این بدان معنی است که طعم های مختلف زیادی دارد، طعم های مختلفی دارد. بنابراین،

bibimbap is flavourful. Mexican food is flavour-, flavourful.

bibimbap خوش طعم است. غذای مکزیکی با طعم و مزه است.

You can also use the word "divine".

شما همچنین می توانید از کلمه "الهی" استفاده کنید.

"Divine" means it's incredible, it's amazing.

"الهی" به معنای باورنکردنی است، شگفت انگیز است.

"Oh, the pizza was divine.

"اوه، پیتزا الهی بود

The tacos were divine." Okay? So it means really, really good.

. تاکوها الهی بودند." باشه؟ بنابراین به معنای واقعاً، واقعاً خوب است.

And then we also have this one, you can be rich in money,

و سپس ما این یکی را نیز داریم، شما می توانید از نظر پول غنی

you can also, for food, be "rich in flavour". So I could say:

باشید، همچنین می توانید برای غذا، "غنی از طعم" باشید. بنابراین می‌توانم بگویم:

"The... The food from last night, dinner last night was rich in flavour. The cake is rich in flavour."

"غذای دیشب، شام دیشب طعم و مزه زیادی داشت. کیک از نظر طعم غنی است."

Okay? So these are all great expressions you can use.

باشه؟ بنابراین همه اینها عبارات عالی هستند که می توانید استفاده کنید.

Now, we have the different types of taste or the different types of flavour. Okay? So

در حال حاضر، ما انواع مختلف طعم یا انواع مختلف طعم را داریم. باشه؟ بنابراین

I'm going to tell you about each one, and I'm going to give you an example of each.

من قصد دارم در مورد هر یک به شما بگویم و یک مثال از هر یک را برای شما بیان می کنم.

So the first one: "sour", "sour". Okay? So I know the spelling looks like "sou" or something,

پس اولی: «ترش»، «ترش». باشه؟ بنابراین می دانم که املای آن شبیه "سو" یا چیزی شبیه به آن است،

but it actually is pronounced: "sow-er". So, "sour" is a taste, and it's like the taste

اما در واقع تلفظ می شود: "sow-er". پس «ترش» یک مزه است و مانند

of a lemon. Okay? You know that taste, it's very strong, and it causes you to go like...?

طعم لیمو است. باشه؟ میدونی این مزه خیلی قویه و باعث میشه مثل ... بری؟

That's sour. So lemons are sour, limes are sour. There are certain types of candy, when

این ترش است. بنابراین لیمو ترش است، لیمو ترش است. انواع خاصی از آب نبات وجود دارد،

you put it in your mouth, it's very sour. So it's like tasting like a lemon.

وقتی آن را در دهان خود می گذارید، بسیار ترش می شود. بنابراین مانند طعم لیمو است.

We also have the word "sweet". Chocolate is sweet, candy is sweet.

کلمه شیرین را هم داریم. شکلات شیرین است، آب نبات شیرین است.

We have the word "bitter", "bitter", "bitter". You'll notice with the "t",

ما کلمه "تلخ"، "تلخ"، "تلخ" را داریم. متوجه خواهید شد که با "t"،

in North American English, we pronounce

در انگلیسی آمریکای شمالی ، ما

this like a "d", so I'm not saying: "bitter", I'm saying "bidder", but you can do it either

این را مانند "d" تلفظ می کنیم، بنابراین من نمی گویم: "تلخ"، من می گویم "مناقصه"، اما شما می توانید این کار را به هر

way. If something is bitter, it has... It's not sweet, it's not sour, and it's not salty.

صورت انجام دهید. . اگر چیزی تلخ است، دارد... نه شیرین است، نه ترش و نه شور.

It almost... It has a strong taste, and the taste is like coffee. If you've ever had a

تقریبا... طعم قوی داره و طعمش مثل قهوه هست. اگر تا به حال یک

cup of coffee with no milk and no sugar, just the coffee, that taste is very bitter.

فنجان قهوه بدون شیر و شکر، فقط قهوه خورده باشید، این طعم بسیار تلخ است.

We have the word "salty". Okay? So this is when you put a lot of salt on something.

ما کلمه شور را داریم. باشه؟ پس این زمانی است که روی چیزی نمک زیادی می ریزید.

Fish is very salty. If you've ever eaten tuna from a can, it can be very, very salty.

ماهی خیلی شوره اگر تا به حال تن ماهی را از قوطی خورده باشید، می تواند بسیار بسیار شور باشد.

Same with french fries. Okay? People put salt on french fries, it makes the french fries salty.

همینطور با سیب زمینی سرخ کرده. باشه؟ مردم روی سیب زمینی سرخ کرده نمک می ریزند، سیب زمینی سرخ کرده را شور می کند.

Okay, now we have the word "oily", "oily", "oily", and "greasy".

خوب، حالا ما کلمه "روغنی"، "روغنی"، "روغنی" و "چرب" را داریم.

Be careful with the pronunciation of these two; I hear a lot of students make mistakes. So: "oily" and "greasy".

در تلفظ این دو دقت کنید; من می شنوم که بسیاری از دانش آموزان اشتباه می کنند. پس: «روغن» و «چرب».

For this one, you actually have to smile when you say it. So, just like "cheese", "grease",

برای این یکی، در واقع باید وقتی آن را می گویید لبخند بزنید. بنابراین، درست مانند "پنیر"، "چربی"،

"greasy". An example of something that's oily or greasy (they mean the same thing) is a

"چرب". نمونه ای از چیزی که روغنی یا چرب است (منظور آنها یکسان است)

cheese pizza. If you look at a cheese pizza, the top of it is, like, almost wet, and it's

پیتزا پنیر است. اگر به یک پیتزا پنیر نگاه کنید، قسمت بالایی آن تقریباً مرطوب است و

filled with pretty much fat, so we call that oily or greasy. Okay? French fries can also

تقریباً پر از چربی است، بنابراین ما آن را روغنی یا چرب می نامیم. باشه؟ سیب زمینی سرخ کرده نیز می

be oily or greasy. Usually unhealthy food, not healthy food is usually oily and greasy.

تواند روغنی یا چرب باشد. معمولا غذای ناسالم، غذای سالم نیست، معمولاً چرب و چرب است.

Fast food is usually oily and greasy. McDonalds, Burger King, all of these fast food chains

فست فود معمولاً روغنی و چرب است. مک دونالد، برگر کینگ، همه این فست فودهای زنجیره ای

usually have quite greasy and oily food.

معمولاً غذاهای کاملاً چرب و روغنی دارند.

Okay, the next word: "ripe", "ripe". If something is ripe, it means it's ready to be eaten.

خوب، کلمه بعدی: "رسیده"، "رسیده". اگر چیزی رسیده باشد، به این معنی است که برای خوردن آماده است.

So, we usually use this with fruit and sometimes vegetables, but a lot the times with fruit.

بنابراین، ما معمولا این را با میوه و گاهی اوقات سبزیجات استفاده می کنیم، اما بیشتر اوقات با میوه.

If you think about an apple, when an apple is ready to be eaten, it's ripe.

اگر به یک سیب فکر کنید، وقتی سیب آماده خوردن است، رسیده است.

"Oh, this apple tastes so good. It's ripe."

"اوه، این سیب مزه خیلی خوبی دارد. رسیده است."

Or mango, if you've ever eaten a mango, you can't eat

یا انبه، اگر تا به حال انبه خورده باشید،

it when it's green; you wait for it to turn a different colour. When it turns into a red

وقتی سبز است نمی توانید آن را بخورید. شما صبر کنید تا رنگ دیگری به خود بگیرد . وقتی به رنگ قرمز

colour or a different colour, we say it's ready to be eaten, it's ripe.

یا رنگ دیگری در آمد، می گوییم آماده است، رسیده است.

So, "ripe" means ready to be eaten, for fruit.

پس رسیده به معنای آماده خوردن، برای میوه است.

Finally, we have the word "spicy". It has the same meaning as "hot".

در نهایت کلمه "ادویه" را داریم. همان معنای "گرم" است.

And so, spicy food

و بنابراین، غذای

or hot food, if you imagine a red pepper... A red pepper is very spicy, it's very hot.

تند یا غذای تند، اگر فلفل قرمز را تصور کنید ... فلفل قرمز خیلی تند است، خیلی تند است.

Indian food is very spicy, it's very hot. So, "spicy" means there's a lot of flavour

غذای هندی بسیار تند است، بسیار گرم است. بنابراین، "ادویه" به این معنی است که طعم زیادی

in it, and usually it makes your mouth feel like it's on fire if it's too spicy. Okay?

در آن وجود دارد، و معمولاً اگر بیش از حد تند باشد، احساس می‌کند که در دهان شما آتش گرفته است. باشه؟

So that's the word "spicy" and "hot". Again, they mean the same thing.

پس این کلمه "ادویه" و "تند" است. باز هم منظورشان همین است.

All right, we also have some other words that are very important when describing food.

بسیار خوب، ما کلمات دیگری نیز داریم که در توصیف غذا بسیار مهم هستند.

The first one is "raw", "raw". Okay? And notice how my mouth, it really opens up wide: "raw".

اولی "خام"، "خام" است. باشه؟ و توجه کنید که چگونه دهان من، آن را واقعاً باز می شود: "خام".

If something is raw, it means it is not cooked. Okay? So it's not cooked.

اگر چیزی خام باشد یعنی پخته نشده است. باشه؟ پس پخته نشده است.

If you think about sushi, sushi is fish that is raw. It is not cooked fish; it is raw fish.

اگر به سوشی فکر می کنید، سوشی ماهی خام است. این ماهی پخته نیست. ماهی خام است

Another example is if you eat, you know, maybe you don't cook something

مثال دیگر این است که اگر می خورید، می دانید، شاید چیزی را

in your refrigerator, you eat it

در یخچال خود نمی پزید، آن را خام می خورید

raw. It hasn't been cooked. Broccoli, you can eat broccoli raw.

. پخته نشده است کلم بروکلی، می توانید کلم بروکلی را خام بخورید.

It means it hasn't been cooked yet.

یعنی هنوز پخته نشده.

Oh, and finally... Sorry, there's a mistake, here. This should be an "l", great.

اوه، و در نهایت... ببخشید، اینجا یک اشتباهی وجود دارد . این باید یک "l" باشد، عالی است.

"Bland",

"Bland"،

so it rhymes with "and", "bland". "Bland" is when something is very boring,

بنابراین با "و"، "Bland" هم قافیه است. "بی مزه " زمانی است که چیزی بسیار خسته کننده است،

there's no flavour. Okay? So, for example, imagine eating soup

هیچ طعمی ندارد. باشه؟ بنابراین، برای مثال، تصور کنید سوپ می خورید

and there's no salt, no pepper,

و نمک، فلفل

no spices, it's just pretty much boiled water, that would be very bland. Okay? There's no

و ادویه در آن وجود ندارد، فقط تقریباً آب جوشیده است، که بسیار ملایم خواهد بود. باشه؟ هیچ

flavour. A lot of students tell me Canadian food is a little bit bland. I don't know if

طعمی وجود ندارد بسیاری از دانش آموزان به من می گویند غذاهای کانادایی کمی ملایم است. نمی‌دانم موافق باشم یا نه

I'd agree, but I've heard a lot of students say that, so it means it's boring and without

، اما از بسیاری از دانش‌آموزان شنیده‌ام که این را می‌گویند، بنابراین به این معنی است که خسته‌کننده و بدون

flavour. All right, so let's come back here and let's do some pronunciation together next.

طعم است. بسیار خوب، پس بیایید به اینجا برگردیم و بعداً با هم تلفظ کنیم.

Okay, so another question that's very common if you're talking about food is:

بسیار خوب، پس اگر در مورد غذا صحبت می کنید، سؤال دیگری که بسیار رایج است این است:

"Do you like to cook? Do you like to cook?" This comes up a lot on the IELTS test, the speaking test,

"آیا آشپزی دوست داری؟ آیا دوست داری آشپزی کنی؟" این موضوع در آزمون آیلتس، آزمون اسپیکینگ

as well as sometimes the TOEFL. So, we have two answers here.

و همچنین گاهی اوقات تافل بسیار زیاد است. بنابراین، ما در اینجا دو پاسخ داریم.

"Yeah, I can cook. I like it."

"آره، من می توانم آشپزی کنم. آن را دوست دارم."

I've also written: "I can't cook."

من همچنین نوشته ام: "من نمی توانم آشپزی کنم."

So the reason I bring this up is for pronunciation.

بنابراین دلیلی که من این را مطرح می کنم برای تلفظ است.

A lot of students don't know the difference in pronunciation between "can" and "can't".

بسیاری از دانش آموزان تفاوت تلفظ بین "can" و "can't" را نمی دانند.

Because on the TOEFL and IELTS you are marked on pronunciation, that's one thing they look

از آنجا که در تافل و آیلتس شما در تلفظ علامت گذاری شده اید ، این چیزی است که آنها به دنبال آن هستند

for, this is a way to improve your pronunciation mark. Okay: "I can cook."

، این راهی برای بهبود علامت تلفظ شما است. خوب: "من می توانم آشپزی کنم."

"Can" is pronounced...

"Can" تلفظ می شود ...

If you know who Barbie is, her boyfriend was named Ken. So I can put that here, Ken.

اگر می دانید باربی کیست دوست پسر او کن نام داشت. بنابراین می توانم آن را اینجا بگذارم، کن.

It's pronounced the same way: "I can cook." This is very different from "can't". My mouth,

به همین صورت تلفظ می شود: "من می توانم آشپزی کنم." این با "نمی توانم" بسیار متفاوت است. دهان من،

for this, gets very big and wide, it's almost like somebody's pulling my mouth apart when

برای این، خیلی بزرگ و گشاد می شود، تقریباً مثل این است که وقتی

I say: "can't", "I can't cook."

می گویم: "نمی توانم"، "نمی توانم آشپزی کنم" یکی دهانم را از هم باز می کند.

Which one is louder? I want you to listen.

صدای کدومش بیشتره؟ من می خواهم شما گوش کنید.

"I can cook.",

"من می توانم آشپزی کنم."،

"I can't cook."

"من نمی توانم آشپزی کنم."

This one is the loud one. Okay? So if they ask you a question about:

این یکی صدای بلند است. باشه؟ بنابراین اگر از شما سوالی بپرسند:

-"Oh, do you like to cook?"

-"اوه، دوست داری آشپزی کنی؟"

-"Oh yeah, I love cooking. I can cook really well."

-"اوه آره، من عاشق آشپزی هستم. می توانم خیلی خوب آشپزی کنم."

or "No, I hate cooking. I can't cook." Okay.

یا "نه، من از آشپزی متنفرم. نمی توانم آشپزی کنم." باشه.

Another thing you can say if you get asked this question, is you can talk about your

نکته دیگری که در صورت پرسیدن این سوال می توانید بگویید این است که می توانید در مورد تخصص خود صحبت کنید

specialty. Your speciality is the thing you're good at cooking. Okay? So for me, my specialty

. تخصص شما چیزی است که در آشپزی مهارت دارید. باشه؟ بنابراین، برای من، تخصص

when it comes to cooking is gingerbread cookies.

من در آشپزی ، شیرینی‌های زنجبیلی است.

I make very, very good gingerbread cookies.

من شیرینی زنجبیلی خیلی خیلی خوب درست میکنم .

I'm famous for my gingerbread cookies, so I would say:

من به خاطر شیرینی های زنجبیلی معروف هستم ، بنابراین می گویم:

"Oh, my speciality is gingerbread cookies. What's your speciality?"

"اوه، تخصص من شیرینی زنجبیلی است. تخصص شما چیست؟"

Okay? Some of you might say: "Pizza", some of you might

باشه؟ برخی از شما ممکن است بگویید: "پیتزا"، برخی از شما ممکن

say something totally different. So the specialty... And it's pronounced "spec-ial-tee", is the

است چیزی کاملا متفاوت بگویید. بنابراین تخصص... و تلفظ آن "spec-ial-tee" است،

thing you cook the best. So it's a good word to use.

چیزی است که شما بهترین پخته می کنید. بنابراین استفاده از آن کلمه خوبی است.

Okay, finally, last thing I want to talk about, these are some common foods that students

خوب، در نهایت، آخرین چیزی که می خواهم در مورد آن صحبت کنم، اینها برخی از غذاهای رایج هستند که دانش آموزان

mispronounce. Okay? Again, you're getting marked on pronunciation, so let's just look

اشتباه تلفظ می کنند. باشه؟ باز هم، شما در تلفظ علامت گذاری می شوید، بنابراین بیایید فقط

at these words and how to pronounce them correctly. The first one:

به این کلمات و نحوه تلفظ صحیح آنها نگاه کنیم. اولی:

"chocolate".

"شکلات".

A lot of students say: "choc-o-late", that's incorrect.

بسیاری از دانش‌آموزان می‌گویند: "دیر"، این نادرست است.

It's like this "o" doesn't exist: "choc-late".

مثل اینکه این "o" وجود ندارد: "choc-late".

We have this word, many students say: "veg-e-table". Sorry, four: "veg-e-ta-ble".

ما این کلمه را داریم، بسیاری از دانش آموزان می گویند: "گیاهی سفره". با عرض پوزش، چهار: "گیاهی تابله".

We don't pronounce it this way. First off, make sure your "v" is good: "veg".

ما آن را اینگونه تلفظ نمی کنیم. اول از همه، مطمئن شوید که "v" شما خوب است: "گیاهی".

We say: "vegtable", "vegetable",

ما می گوییم: "سبزیجات"، "سبزیجات"،

"I like vegetables."

"من سبزیجات را دوست دارم."

Okay, a lot of students make... Make mistakes with this word, too. The pronunciation of

باشه خیلی از دانش آموزا... با این کلمه هم اشتباه کنن. تلفظ

this: "fruit", "fruit". Okay? So not "frete",

این: «میوه»، «میوه». باشه؟ بنابراین نه "frete"

a lot of students pronounce the "i" as a "e"

، بسیاری از دانش آموزان "i" را به عنوان صدای "e"

sound. It's not "frete", it's "fruit".

تلفظ می کنند. این "فرت" نیست، "میوه" است.

And finally, similar to "chocolate", many students

و در نهایت مانند شکلات بسیاری از دانش آموزان

mispronounce the word "broccoli".

کلمه کلم بروکلی را اشتباه تلفظ می کنند.

They say: "broc-co-li", but it's actually just: "brocc-li".

آنها می گویند: "broc-co-li"، اما در واقع فقط: "brocc-li" است.

The "o", here, it's quiet; it's a silent "o", so: "broccoli".

"o"، اینجا ساکت است. این یک "o" خاموش است، بنابراین: "کلم بروکلی".

Okay, I hope you've enjoyed this video.

بسیار خوب، امیدوارم از این ویدیو لذت برده باشید.

We've learned a lot of new words about food,

ما کلمات جدید زیادی در مورد غذا یاد گرفته ایم،

a lot of ways to talk about it. If you're doing the TOEFL or IELTS,

راه های زیادی برای صحبت کردن در مورد آن. اگر در حال انجام تافل یا آیلتس هستید،

I hope you use some of these words, because they can help you in terms of your vocabulary mark,

امیدوارم از برخی از این کلمات استفاده کنید، زیرا می توانند از نظر نمره واژگان

as well as they can help you with your grammar and pronunciation.

به شما کمک کنند و همچنین می توانند در گرامر و تلفظ به شما کمک کنند.

I also want to invite you to come visit our website at www.engvid.com.

من همچنین می خواهم از شما دعوت کنم که از وب سایت ما به آدرس www.engvid.com دیدن کنید.

There, you can actually do a quiz to practice all of these words,

در آنجا، می توانید در واقع یک مسابقه برای تمرین همه این کلمات انجام دهید

and to make sure that you understand them and that you can use them.

و مطمئن شوید که آنها را درک کرده اید و می توانید از آنها استفاده کنید.

I wish you luck if you're doing the IELTS or if you're doing the TOEFL,

برای شما آرزوی موفقیت دارم اگر در حال انجام آیلتس هستید یا اگر در حال انجام تافل

or if you're simply learning English.

هستید یا اگر به سادگی انگلیسی یاد می گیرید.

Until next time, take care.

تا دفعه بعد، مراقب خودت باش.