6 Simple Phrasal Verbs

Hey, guys. I'm Alex. Thanks for clicking and welcome to this lesson on simple phrasal verbs.

سلام بچه ها. من الکس هستم از اینکه کلیک کردید متشکریم و به این درس در مورد افعال ساده عبارتی خوش آمدید.

This is a beginner lesson for those of you who are just starting to learn English and

این یک درس مبتدی برای کسانی از شماست که تازه شروع به یادگیری زبان انگلیسی کرده اند و

use some basic expressions. So, a phrasal verb is a verb plus a preposition that come

از برخی عبارات اولیه استفاده می کنند. بنابراین، یک فعل عبارتی یک فعل به اضافه یک حرف اضافه است

together to create a phrase, a small unit of meaning, a verb expression. So, today,

که برای ایجاد یک عبارت، یک واحد کوچک از معنی، یک عبارت فعل جمع می شوند. بنابراین، امروز،

we will look at some very basic phrasal verbs to help you speak confidently and clearly

ما به برخی از افعال عبارتی بسیار ابتدایی نگاه خواهیم کرد تا به شما کمک کند با اطمینان و واضح

in English. The first verb I have, first phrasal verb

به زبان انگلیسی صحبت کنید. اولین فعل من، اولین فعل عبارتی

I have is "wake up, wake up." So, in the morning, you know, you're sleeping, you are in bed,

که دارم «بیدار شو، بیدار شو». بنابراین، صبح، می دانید، خواب هستید، در رختخواب هستید

and then you wake up. Okay? You wake up when you open your eyes in the morning. So, for

و سپس از خواب بیدار می شوید. باشه؟ صبح با باز کردن چشمانتان از خواب بیدار می شوید. بنابراین، برای

example, "I wake up at 6 a.m. every day." What time do you wake up? Now, the past tense

مثال، "من هر روز ساعت 6 صبح از خواب بیدار می شوم." چه ساعتی بیدار میشی؟ حال، زمان

of "wake up." So, for example, "I wake up at 6 a.m. every day, but this morning, I woke

گذشته «بیدار شو». بنابراین، برای مثال، "من هر روز ساعت 6 صبح از خواب بیدار می شوم ، اما امروز صبح، ساعت 6.30 صبح از خواب بیدار می شوم

up at 6.30 a.m." So, the past of "wake up" is "woke up, woke up." Okay, so we have "wake

." پس گذشته «بیدار » «بیدار، بیدار» است. خوب، پس «بیدار

up," then we have "get up." Okay, they're very close, but not the same. So, for example,

شو» داریم، سپس «برخاست». خوب، آنها بسیار نزدیک هستند، اما یکسان نیستند. به عنوان مثال،

"I wake up at 6 a.m., but maybe I'm tired and I look at the alarm clock and I say, 'No,

"من ساعت 6 صبح از خواب بیدار می شوم، اما شاید خسته هستم و به ساعت زنگ دار نگاه می کنم و می گویم: "نه،

no, no, not yet, not yet.'" Okay, so after 15 minutes, maybe 30, maybe one hour, you

نه، نه، هنوز نه، هنوز نه." خوب، پس از 15 دقیقه، شاید 30، شاید یک ساعت،

decide, "Okay, it's time to get up." So, when you get up, you get out of your bed. Okay?

تصمیم می گیرید، "خوب، وقت بلند شدن است." بنابراین، وقتی بلند می شوید، از رختخواب خود خارج می شوید. باشه؟

So, for example, "I get up at 6.15 every day." So, maybe I wake up at 6 a.m., but I get up

بنابراین، برای مثال، "من هر روز ساعت 6.15 بیدار می شوم." بنابراین، شاید من ساعت 6 صبح از خواب بیدار می شوم، اما ساعت 6.15 بیدار می شوم

at 6.15. Okay, the past of "get up" -- so, again, "I get up at 6.15 every day, but today,

. بسیار خوب، گذشته "برخاستن" -- بنابراین، دوباره، "من هر روز ساعت 6.15 بیدار می شوم، اما امروز،

I got up at 6.40." So, the past of "get up" is "got up." Okay, the next two, "turn on/turn

در 6.40 بیدار شدم." پس گذشته «برخاستن » «برخاست». بسیار خوب، دو مورد بعدی، "روشن/

off." Very simple. So, you can turn on, usually, a machine, some kind of electrical device.

خاموش". بسیار ساده. بنابراین، معمولاً می توانید یک ماشین، نوعی دستگاه الکتریکی را روشن کنید.

So, in this situation, we have, "Could you turn on the light, please? Turn on the light."

بنابراین، در این وضعیت، ما داریم، "می توانید چراغ را روشن کنید، لطفا؟ چراغ را روشن کنید." اساساً

You can turn on a computer, or turn on a car, or turn on a machine, basically. Okay? Now,

می توانید رایانه را روشن کنید یا ماشین را روشن کنید یا ماشینی را روشن کنید. باشه؟

we have "turn off," which is the opposite. "Turn on" -- "on." It's working. "Turn on

حالا «خاموش کردن» داریم که برعکس است. "روشن" -- "روشن". آن کار می کند. "

the TV." "Turn off" -- "turn off the TV." So, for example, "Don't forget to turn off

تلویزیون را روشن کن." "خاموش" -- "تلویزیون را خاموش کن." بنابراین، به عنوان مثال، "فراموش نکنید

your laptop." Okay? Now, these are regular verbs, so "turn" is a regular verb. So, the

لپ تاپ خود را خاموش کنید." باشه؟ حالا اینها افعال با قاعده هستند، پس «turn» یک فعل منظم است. بنابراین،

past of "turn on" and "turn off" is "turned on" -- "turned off" -- plus "ed." And finally,

گذشته «روشن» و «خاموش» « روشن» - «خاموش» - به اضافه «اد» است. و در نهایت،

two very simple phrasal verbs, "sit down" and "stand up." So, everyone understands "sit"

دو فعل عبارتی بسیار ساده، «نشستن» و «ایستادن». بنابراین، همه "نشستن"

-- "sit." "Stand" -- "stand." We can also say, "sit down." Right? "Sit down." "Stand

-- "نشستن" را می فهمند. "ایستادن" -- "ایستادن". همچنین می توانیم بگوییم "بنشین". درست؟ "بنشین." "

up." Okay? So, "Please sit down in the class." The past of "sit down" is "She -- hmm -- beside

بایستید." باشه؟ بنابراین، "لطفا در کلاس بنشینید." گذشته "بنشین" "او - هوم - کنار

me." Okay. "She sat down." "She sat down beside me." Okay. Oh, sorry about my writing, guys.

من" است. باشه. "او نشست." "او کنار من نشست." باشه. اوه، ببخشید بابت نوشتنم، بچه ها.

It's S-A-T -- "She sat down beside me." And "stand" -- the past of "stand" is "stood."

S-A-T است -- "او کنار من نشست." و "ایستادن" -- گذشته "ایستاده" "ایستاده" است.

So, we say, "Everyone stood up when he entered -- when he came into the room." So, maybe

بنابراین، ما می گوییم: "همه وقتی که او وارد شد ایستادند - وقتی او وارد اتاق شد." بنابراین، شاید

when the judge or the president entered the room, everybody stood up. Okay? Okay, guys.

وقتی قاضی یا رئیس‌جمهور وارد اتاق می‌شدند، همه بلند می‌شدند. باشه؟ باشه بچه ها

So, please, if you want to check out more information and practice these phrasal verbs,

بنابراین، لطفا، اگر می خواهید اطلاعات بیشتری را بررسی کنید و این افعال عبارتی را تمرین

check out the quiz on www.engvid.com. Good luck, and take care.

کنید، مسابقه را در www.engvid.com بررسی کنید. موفق باشی و مراقب خودت باش.