10 Advanced Phrasal Verbs for IELTS Speaking

- Today I've got 10 advanced phrasal verbs

- امروز 10 فعل عبارتی پیشرفته

for IELTS speaking that will make you stand out

برای سخنرانی آیلتس دارم که شما را

from the crowd.

از بقیه متمایز می کند.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Hello my friend, this is Keith from English Speaking Success

سلام دوست من، این کیث از English Speaking Success

and the website, the Keith Speaking Academy.

و وب سایت، Keith Speaking Academy است.

Now, phrasal verbs are important in English,

اکنون، افعال عبارتی در انگلیسی مهم هستند،

in spoken English,

در زبان انگلیسی گفتاری

they make you sound natural and they are fun to use.

، شما را طبیعی می کنند و استفاده از آنها سرگرم کننده است.

If you want to learn more about phrasal verbs,

اگر می خواهید در مورد افعال عبارتی،

what they are and how to learn them,

چیستی آنها و نحوه یادگیری آنها بیشتر بدانید،

go and watch this video.

بروید و این ویدیو را تماشا کنید.

But today, I'm gonna share with you

اما امروز،

10 advanced phrasal verbs

10 فعل عبارتی پیشرفته

for different situations in IELTS speaking,

برای موقعیت های مختلف در صحبت کردن،

work and study people, places, events, and activities.

کار و مطالعه افراد، مکان ها ، رویدادها و فعالیت های آیلتس را با شما به اشتراک می گذارم.

And what's more, at the end of the video,

و علاوه بر این، در پایان ویدیو،

I will give you a link to the PDF

لینک پی دی اف

so you can download all of these advanced phrasal verbs.

را به شما می دهم تا بتوانید تمام این افعال عبارتی پیشرفته را دانلود کنید.

Oh, and there's a bonus, at the very end,

اوه، و یک امتیاز هم وجود دارد، در پایان،

I'm also going to tell you my favorite phrasal verb

فعل عبارتی مورد علاقه ام را

of all time.

در تمام دوران به شما می گویم.

Let's begin.

شروع کنیم.

Right, let's look first at the topic of work and study

درست است، اجازه دهید ابتدا به مبحث کار و مطالعه

and some different phrasal verbs, right?

و چند فعل عبارتی مختلف نگاه کنیم، درست است؟

First of all, "To knock off."

اول از همه، "برای ضربه زدن."

Now, this actually has many different meanings, right?

حالا، این در واقع معانی مختلفی دارد، درست است؟

For example, if the sales assistant in the shop

به عنوان مثال، اگر دستیار فروش در مغازه

knocks $5 off a product,

5 دلار از یک محصول

that means they reduce the price by $5, hurry.

را کاهش داد، به این معنی است که آنها قیمت را 5 دلار کاهش می دهند، عجله کنید.

Or if I or you knock off your boss (laughs)

یا اگر من یا شما رئیستان را به‌طور غیررسمی به زمین بزنیم (می‌خندد)

informally, that means that you murder or kill them.

، به این معنی است که شما آنها را می‌کشید یا می‌کشید.

Don't do that, well, not today, no, never, right?

این کار را نکن، خوب، امروز نه، نه، هرگز، درست است؟

But the meaning here that I want to show you

اما معنایی که در اینجا می‌خواهم به شما نشان دهم

is, "I knock off at seven o'clock."

این است: «ساعت هفت می‌زنم».

And that means I finish work at seven o'clock.

و این یعنی من ساعت هفت کارم را تمام می کنم .

On Fridays, I knock off early, right?

جمعه ها زود میزنم، درسته؟

Now, here's a useful tip for you, pronunciation tip.

در حال حاضر، در اینجا یک نکته مفید برای شما، نکته تلفظ است.

If a word like knock ends in a constant sound, K or a K

اگر کلمه ای مانند knock به یک صدای ثابت ختم شود، K یا K

and the following word begins with a vowel

و کلمه زیر با یک مصوت

like off, O, we often link the K and the O,

مانند O شروع شود، ما اغلب K و O،

KO, knock off, knock off, right?

KO، knock off، knock off را به هم مرتبط می کنیم، درست است؟

Knock off, knock off.

بکوب، بکوب.

Now, because most prepositions begin with a vowel,

اکنون، چون بیشتر حروف اضافه با یک مصوت،

in, on, at, up, over, most phrasal verbs,

در، در، در، بالا، بیش از اکثر افعال عبارتی شروع می شوند،

you can actually link them, right?

در واقع می توانید آنها را به هم پیوند دهید، درست است؟

So for example, I knock off, can you say it?

به عنوان مثال، من ضربه می زنم ، می توانید آن را بگویید؟

Great, in the past, I knocked off,

عالی، در گذشته، من زدم،

knock edoff, knocked off, can you say it?

ناک ادوف، ناک آف، می توانید بگویید؟

I knocked off early.

زود زدم

That's it, great, good.

همین، عالی، خوب.

Let's push on.

بیایید ادامه دهیم.

Right, another fun phrasal verb is to chip in.

درست است، یکی دیگر از فعل‌های عبارتی سرگرم‌کننده این

Now, you may know chips, right?

است که وارد شوید. حالا، ممکن است چیپس‌ها را بشناسید، درست است؟

Chips like these in England

چیپس هایی مثل اینها در انگلیس

or in America, these are chips.

یا آمریکا، اینها چیپس هستند.

But to chip in?

اما برای چیپ؟

Ha ha, well, imagine the scene,

هه ها، خوب، صحنه را تصور کنید،

you are in a meeting and people are talking,

شما در یک جلسه هستید و مردم در حال صحبت هستند،

they're rabbiting on and rabbiting on

آنها در حال صحبت کردن هستند

and you want to interrupt and say something.

و شما می خواهید حرف را قطع کنید و چیزی بگویید.

What do you do?

چه کار میکنی؟

"Excuse me, can I just chip in?"

"ببخشید، آیا می توانم وارد شوم؟"

To chip in is to interrupt by adding a comment.

وارد کردن به معنای قطع کردن با افزودن یک نظر است.

"Can I just chip in?"

"آیا می توانم فقط وارد شوم؟"

Or, "He chipped in with some good ideas."

یا "او با چند ایده خوب وارد عمل شد."

Notice the pronunciation?

به تلفظ دقت کنید؟

Can I chi-pin?

آیا می توانم چی پین کنم؟

Can I chip in?

آیا می توانم وارد شوم؟

Great.

عالی.

Or, "He chipped in, he chipped in with some ideas."

یا، "او با برخی ایده ها وارد شد."

That's it, lovely.

همین، دوست داشتنی

Interestingly, there is another verb

جالب اینجاست که فعل دیگری هم وجود

you can use similarly to he chipped in, chime in.

دارد که می‌توانید از آن استفاده کنید

"He chimed in with some good ideas."

.

To chime is the sound of a clock or a bell going,

زنگ زدن صدای ساعت یا زنگی است که می رود،

bing, bing.

بینگ، بینگ.

So I chime in, or I chimed in

بنابراین من زنگ می زنم، یا

with some good ideas is I interrupted and gave my ideas.

با برخی از ایده های خوب صدا می زنم، اگر حرفم را قطع کردم و ایده هایم را ارائه دادم.

Lovely, let's move on.

دوست داشتنی، بیایید ادامه دهیم.

So the next phrase of verb is to hash out something.

بنابراین عبارت بعدی فعل، هش کردن چیزی است.

Now, hash, it's an interesting word.

حالا هش، کلمه جالبی است.

You may know hash browns, which look like this, right?

ممکن است هش براون ها را بشناسید که شبیه این هستند، درست است؟

A crispy potato you can have for breakfast,

یک سیب‌زمینی ترد که می‌توانید برای صبحانه میل کنید

very popular in America more than in the UK.

، در آمریکا بیشتر از بریتانیا محبوبیت دارد.

Or you probably know hashtag, right?

یا احتمالاً هشتگ را می شناسید، درست است؟

Hashtag, #IknowlotsofEnglish, hey.

هشتگ، #IknowlotsofEnglish، هی.

But to hash out something is to talk about something

اما هش کردن چیزی به معنای صحبت کردن در مورد چیزی

with another person in order to reach an agreement.

با شخص دیگری برای رسیدن به توافق است.

So let's imagine you

پس بیایید تصور کنیم

and I are doing a presentation tomorrow.

من و شما فردا در حال انجام یک ارائه هستیم.

Well, right now we need to hash out the details

خوب، در حال حاضر باید

of our presentation.

جزئیات ارائه خود را هش کنیم.

Or last night, my wife and I spent hours hashing

یا دیشب، من و همسرم ساعت ها وقت

out our holiday plans for next year.

گذاشتیم تا برنامه های تعطیلات خود را برای سال آینده هش کنیم.

Great.

عالی.

What do you need to hash out with your family?

چه چیزی را باید با خانواده هش کنید؟

Great, let's move on to the next topic of people.

عالیه، بریم سراغ موضوع بعدی مردم.

And a couple of phrasal verbs for you here.

و چند فعل عبارتی برای شما در اینجا.

First of all, to wind somebody up.

اول از همه، به باد دادن کسی.

Now wind up has many different meanings, right?

حالا باد کردن معانی مختلفی دارد، درست است؟

For example, at the end of my videos,

به عنوان مثال، در پایان ویدیوهایم

I often say, "Let's wind up here."

اغلب می گویم "بیا اینجا باد کنیم."

So let's wind up means, let's finish.

پس بیایید به پایان برسیم یعنی بیایید تمام کنیم.

However, to wind somebody up

با این حال، از بین بردن کسی

means that you annoy somebody, right?

به این معنی است که شما کسی را آزار می دهید، درست است؟

For example, so I have this friend, right?

به عنوان مثال، پس من این دوست را دارم، درست است؟

And she thinks that teaching is a waste of time,

و او فکر می کند که تدریس اتلاف وقت است،

so I disagree, right?

بنابراین من مخالفم، درست است؟

And that makes me angry.

و این باعث عصبانیت من می شود.

Whenever we speak about teaching, she winds me up.

هر وقت در مورد تدریس صحبت می کنیم ، او مرا به هم می ریزد.

I don't like talking to her

من دوست ندارم با او

about teaching because she always winds me up.

در مورد تدریس صحبت کنم زیرا او همیشه مرا به خود مشغول می کند.

Next phrasal verb, to make someone out.

فعل عبارتی بعدی، to make someone out.

Now, you can also make something out,

حالا، شما همچنین می توانید چیزی را تشخیص دهید،

and maybe that's more common, where we make something out,

و شاید این رایج تر باشد، جایی که ما چیزی را مشخص می کنیم

is to see or hear clearly something, right?

، دیدن یا شنیدن واضح چیزی است، درست است؟

So for example, if I'm looking at your writing, and I go,

به عنوان مثال، اگر من به نوشته شما نگاه می کنم و می گویم:

"Is that a letter E or an A?

"این حرف E است یا A؟

I can't make it out."

من نمی توانم آن را تشخیص دهم."

I can't make it out.

من نمی توانم آن را تشخیص دهم.

I can't make out your handwriting, right?

من نمی توانم دست خط شما را تشخیص دهم، درست است؟

Or, "Oh what did you say?

یا "اوه چی گفتی؟

I can't make it out."

من نمیتونم بفهمم."

So if you can't hear or see something clearly,

بنابراین اگر نمی‌توانید چیزی را به وضوح بشنوید یا ببینید،

that's to make something out.

باید چیزی را مشخص کنید.

Make someone out is when you don't understand somebody,

کسی را بیرون کن وقتی کسی را نمی فهمی،

"Oh, this colleague at work, right?

"اوه، این همکار سر کار، درست است؟

I just don't understand what she's thinking,

من فقط نمی فهمم او به چه فکر می کند،

I can't make her out."

نمی توانم او را بیرون بیاورم."

I can't make her out.

من نمی توانم او را بیرون بیاورم.

Notice if we have a pronoun instead of the name,

توجه کنید اگر به جای نام

pronoun always goes between the verb and the preposition.

ضمیر داریم، ضمیر همیشه بین فعل و حرف اضافه قرار می گیرد.

I can't make her out, I can't make it out.

من نمی توانم او را بیرون بیاورم، نمی توانم آن را بیرون بیاورم.

Okay, great.

باشه عالیه.

Is there anybody that you just can't make out?

آیا کسی هست که نتوانید تشخیص دهید؟

Okey, dokey.

باشه رفیق.

Now a quick learning tip for you, okay?

اکنون یک نکته یادگیری سریع برای شما، خوب؟

When you are learning vocabulary like phrasal verbs,

هنگامی که واژگانی مانند افعال عبارتی را یاد می گیرید،

try and use a picture, something visual,

سعی کنید از یک تصویر، چیزی بصری، استفاده کنید

to help you remember.

تا به شما کمک کند به خاطر بسپارید.

Do you remember to hash out something, right?

یادت هست چیزی را هش کنی، درست است؟

To discuss, to try and agree,

برای بحث، تلاش و توافق،

you could there think of a hash brown, remember?

می‌توانید به یک هش براون فکر کنید، یادتان هست؟

And you've got a hash brown,

و شما یک هش براون دارید،

imagine talking to somebody about the hash brown,

تصور کنید با کسی در مورد هش براون صحبت می کنید، این رنگ

it's very interesting or very nice color, yes,

بسیار جالب یا بسیار زیبا است، بله،

"Would you like half?"

"دوست دارید نصف شود؟"

"Yes."

"Half for you, we agree?

"آره."

"نصف برای شما، ما موافقیم؟

Good."

خوب است."

We've hashed out the hash brown.

ما هش قهوه ای را هش کرده ایم.

So you know, just take some kind of a picture

بنابراین می دانید، فقط یک نوع

to try and connect it to the phrasal verb,

عکس بگیرید و سعی کنید آن را به فعل عبارتی متصل کنید،

it's really a useful way to help you remember.

این واقعاً یک راه مفید برای کمک به یادآوری شما است.

Okay, next, let's talk about places.

خوب، بعد، بیایید در مورد مکان ها صحبت کنیم.

First of all, "To do up."

اول از همه، "برای انجام."

Now, to do up can mean different things,

حالا انجام کردن می‌تواند به معنای چیزهای مختلفی باشد،

For example, you do up your buttons,

برای مثال، شما دکمه‌های خود را بالا می‌برید،

or I never do up my top button.

یا من هرگز دکمه بالای خود را انجام نمی‌دهم.

But talking about places, to do up a room is to decorate,

اما صحبت در مورد مکان ها، انجام دادن یک اتاق، تزئین

to decorate, to paint, change the floor,

، تزئین، رنگ آمیزی، تغییر زمین،

change the light, things like that, to decorate.

تغییر نور، چیزهایی از این قبیل، تزئین است.

So you could say,

بنابراین می‌توانید بگویید:

"I've just done up the bathroom

"من به تازگی حمام

and it looks as good as new."

را تمام کرده‌ام و به‌اندازه نو به نظر می‌رسد."

Nice.

خوب.

Now, when we talk about places,

اکنون، وقتی در مورد مکان‌ها صحبت می‌کنیم،

and especially in IELS speaking part two,

و مخصوصاً در بخش دوم IELS

we often talk about visiting people or visiting places,

، اغلب در مورد بازدید از افراد یا بازدید از مکان‌ها صحبت می‌کنیم

there's quite a few nice phrasal verbs we can use.

، چند افعال عبارتی زیبا وجود دارد که می‌توانیم استفاده کنیم.

"Drop in" is the first one, right?

"Drop in" اولین مورد است، درست است؟

To drop in is to visit somebody,

ورود به منزل به معنای دیدار با کسی است،

usually without a planned invitation, right?

معمولاً بدون دعوتنامه برنامه ریزی شده ، درست است؟

"I will drop in tomorrow to see you."

"فردا میام تو تا ببینمت."

To drop in.

Often we say drop in on, drop in on somebody.

اغلب ما می گوییم drop in, drop in on one.

For example, I am visiting New Delhi next week,

به عنوان مثال، من هفته آینده به دهلی نو می

I might drop in on you, so get the tea ready.

روم، ممکن است به شما مراجعه کنم، پس چای را آماده کنید.

Or we could drop in on the pub on the way home after work.

یا می‌توانیم در راه خانه بعد از کار به میخانه برویم.

Drop in on the pub, visit the pub, right?

وارد میخانه شوید، از میخانه دیدن کنید، درست است؟

Again, it can link, dro-pi-non, can you say?

باز هم می تواند لینک کند، dro-pi-non، می توانید بگویید؟

drop in on.

رها کردن در

Can I drop in on you tomorrow?

آیا می توانم فردا به شما مراجعه کنم؟

Nice.

خوب.

Now, similar to drop in on somebody

در حال حاضر، مشابه در مورد کسی

we have the following examples,

، مثال‌های زیر را داریم،

"I dropped in on Jacob, my friend."

"من به یعقوب، دوست من وارد شدم."

"I went round to Jacob's."

رفتم سراغ جاکوب.

Jacob's meaning Jacob's house,

Jacob به معنای خانه یعقوب است،

but we usually drop 'house', right?

اما ما معمولا "خانه" را رها می کنیم، درست است؟

"I went round to Jacob's."

رفتم سراغ جاکوب.

"I went over to Jacob's."

"من به سمت جیکوب رفتم."

In the UK we often say, "I popped round to Jacob's"

در بریتانیا اغلب می گوییم، "من به جیکوبز

Or, "I popped over to Jacob's."

رفتم" یا "به جیکوب رفتم".

All of these nice phrasal verbs

همه این افعال عبارتی زیبا

to talk about visiting people.

برای صحبت در مورد بازدید از مردم.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Right, let's talk about events.

درست است، بیایید در مورد رویدادها صحبت کنیم.

Often, IELTS speaking part two,

اغلب، در بخش دوم سخنرانی آیلتس، از

you are asked to describe an event,

شما خواسته می شود که یک رویداد،

maybe a party or a meeting or a presentation, right?

شاید یک مهمانی، یک جلسه یا یک سخنرانی را توصیف کنید، درست است؟

When we talk about the result,

وقتی در مورد نتیجه صحبت می‌کنیم

there's a nice phrasal verb that is basically

، یک فعل عبارتی زیبا وجود دارد که اساساً

to happen in a certain way and it's, 'To turn out.'

باید به روشی خاص اتفاق بیفتد و آن این است: «به‌نظر می‌رسد».

To turn out.

به نوبه خود.

For example, "The presentation,

به عنوان مثال، "ارائه،

my presentation turned out badly, I forgot everything."

ارائه من بد شد، همه چیز را فراموش کردم."

Or, "The recipe, the new recipe I tried

یا "دستور پخت، دستور جدیدی که

turned out fantastically."

امتحان کردم فوق العاده بود."

It turned out really well, right?

خیلی خوب معلوم شد، درست است؟

So it can be to happen in a good way or in a bad way.

بنابراین ممکن است در جهت خوب یا بد اتفاق بیفتد.

To turn out.

به نوبه خود.

You cannot say, "I turn out my presentation well."

شما نمی توانید بگویید، " من ارائه خود را خوب انجام دادم."

No, it's the thing turns out well or badly.

نه، این اتفاق خوب یا بد است.

Now, here's another little tip for you,

اکنون، در اینجا یک نکته کوچک دیگر برای شما وجود دارد،

when you're practicing verbs, like phrasal verbs,

هنگامی که در حال تمرین افعال هستید، مانند افعال عبارتی

make a phrase in the present and another in the past,

، یک عبارت را در زمان حال و دیگری را در گذشته بسازید،

it'll really help you develop your grammar,

این واقعا به شما کمک می کند گرامر، تلفظ و روان خود را توسعه دهید

pronunciation and fluency.

.

And here is a simple template.

و در اینجا یک قالب ساده است.

Usually ba, ba, ba, ba, but yesterday ba, ba ba ba.

معمولا با، با، با، با، اما دیروز با، با بابا.

For example, right?

مثلا درسته؟

"Usually my presentations turn out well

"معمولا ارائه های من خوب از آب در می آید

but yesterday it turned out badly."

اما دیروز بد بود."

Can you see what's happening?

می توانید ببینید چه اتفاقی می افتد؟

With the present and the past, the pronunciation changes,

با حال و گذشته ، تلفظ تغییر می کند

the end of the verb changes,

، پایان فعل تغییر می کند،

it's a really nice technique, right?

واقعاً تکنیک خوبی است، درست است؟

Can you give me an example for you?

میشه یه مثال برات بزنی؟

"Usually ba, ba, ba, but yesterday, ba, ba ba."

"معمولا با، با، با، اما دیروز، با، بابا."

For me, "Usually my cooking turns out really well,

برای من "معمولاً آشپزی من واقعاً خوب می شود ،

but yesterday it turned out terribly, I burnt everything."

اما دیروز به طرز وحشتناکی معلوم شد ، همه چیز را سوزاندم."

Now there's another phrasal verb

اکنون یک فعل عبارتی دیگر وجود دارد

which means to happen in a certain way,

که به معنای اتفاق افتادن به روشی خاص است

and it is 'To go off.'

و آن "خاموش شدن" است.

Usually this is a positive thing,

معمولاً این یک چیز مثبت است

it goes off well, usually, right?

، معمولاً خوب از بین می رود، درست است؟

We could say, "The meeting went off really well."

می‌توانیم بگوییم، " جلسه واقعاً خوب پیش رفت."

Or, "My presentation went off really well."

یا، "ارائه من خیلی خوب انجام شد."

Now, finally, let's move on and talk about activities.

حالا، در نهایت، اجازه دهید حرکت کنیم و در مورد فعالیت ها صحبت کنیم.

Commonly in IELTS speaking you have to talk about activities

معمولاً در سخنرانی آیلتس باید در مورد فعالیت

like maybe hobbies for example.

هایی مانند شاید سرگرمی ها صحبت کنید.

Now, you probably know to take up a hobby

اکنون، احتمالاً می دانید که شروع به یک سرگرمی

is to begin or start a hobby.

، شروع یا شروع یک سرگرمی است.

I took up painting last year.

من سال گذشته نقاشی را شروع کردم.

but what about to take to a hobby?

اما در مورد چه چیزی را به یک سرگرمی؟

What does that mean?

معنی آن چیست؟

To take to means that you enjoy it and usually do it well.

گرفتن به به این معنی است که از آن لذت می برید و معمولاً آن را به خوبی انجام می دهید.

For example, "Recently my daughter started aikido."

به عنوان مثال، "اخیراً دخترم آیکیدو را شروع کرد."

Aikido is a martial art.

آیکیدو یک هنر رزمی است.

"She took to it really well."

"او خیلی خوب این کار را کرد."

Right?

درست؟

"When I was younger, I took up rock climbing

وقتی جوانتر بودم، صخره نوردی را شروع

and I took to it really quickly."

کردم و خیلی سریع به آن پرداختم.»

And our final phrasal verb is 'To show off.'

و آخرین فعل عبارتی ما "نمایش دادن" است.

To show off is interesting and it means to do something,

خودنمایی جالب است و به معنای انجام کاری است،

when you are good at something,

وقتی در کاری مهارت

you do it and you try to show other people

دارید، آن کار را انجام می دهید و سعی می کنید به دیگران نشان

how good you are at it,

دهید چقدر در آن

but you usually rub them up the wrong way,

مهارت دارید، اما معمولاً آنها را به اشتباه می مالید

I mean, you usually annoy them, right?

، یعنی شما معمولا آنها را آزار می دهد، درست است؟

For example, I remember at school

به عنوان مثال، من در مدرسه به یاد دارم

the teacher's pet, the teacher's favorite, right?

حیوان خانگی معلم، مورد علاقه معلم، درست است؟

Was always showing off.

همیشه خودنمایی می کرد

"Ooh, look at me, I'm the best teacher likes me."

"اوه، به من نگاه کن، من بهترین معلم هستم که مرا دوست دارد."

Right?

درست؟

And that used to rub us up the wrong way.

و این عادت داشت که ما را از راه اشتباهی درگیر کند.

So annoying.

بسیار آزاردهنده.

Great, that is our last phrasal verb,

عالی، این آخرین فعل عبارتی ماست،

I think I've given you more than 10,

فکر می‌کنم بیش از 10 به شما داده‌ام،

but hey who's counting?

اما هی چه کسی در حال شمارش است؟

Now, what about, I promised you a bonus,

حالا، من به شما قول پاداش

my favorite phrasal verb of all time.

دادم، فعل عبارتی مورد علاقه من در تمام دوران.

Let me tell you.

اجازه دهید به شما بگویم.

'To nod off', right?

"برای تکان دادن سر"، درست است؟

To nod your head, to shake,

تکان دادن سر، تکان دادن، تکان دادن

to nod and to nod off, (laughs)

سر و تکان دادن سر، (می خندد)

is to sleep, to fall asleep, right?

خوابیدن است، به خواب رفتن، درست است؟

Oh, to nod off.

اوه، برای تکان دادن سر.

Great in meetings if they're really boring, right?

اگر واقعاً خسته کننده باشند، در جلسات عالی هستند، درست است؟

"Oh, oh, I'm sorry, I just nodded off."

"اوه، اوه، متاسفم، من فقط سرم را تکان دادم."

I love it, I love the sound, "To nod off."

من آن را دوست دارم، من عاشق صدای "برای تکان دادن سر" هستم.

Nod off, great sound, lovely phrasal verb.

تکان دادن، صدای عالی، فعل عبارتی دوست داشتنی.

Listen, that's it for today,

گوش کن، همین امروز است،

I hope that you didn't nod off in this video,

امیدوارم در این ویدیو سری تکان نداده باشید،

I hope you enjoyed it.

امیدوارم از آن لذت برده باشید.

If you liked it, please do subscribe

اگر آن را دوست داشتید، لطفاً

to the channel, English Speaking Success,

در کانال English Speaking Success مشترک شوید،

turn on the notifications so you can find out

اعلان ها را روشن کنید تا بتوانید

about upcoming videos to help you

از ویدیوهای آینده برای کمک به شما

with your IELTS speaking.

در صحبت کردن آیلتس مطلع شوید.

Remember, the secret is in the practice.

به یاد داشته باشید، راز در تمرین است.

And if you want the PDF of all of these phrasal verbs

و اگر پی‌دی‌اف تمام این افعال عبارتی

so you can practice, just go to the description,

را می‌خواهید تا بتوانید تمرین کنید، فقط به توضیحات بروید،

click on the link, you can download it for free,

روی لینک کلیک کنید، می‌توانید آن را به صورت رایگان دانلود کنید،

start practicing and become a confident speaker of English.

شروع به تمرین کنید و به یک سخنران مطمئن انگلیسی تبدیل شوید.

That's it for today.

برای امروز همین است.

I think it's time to wind up

فکر می‌کنم وقت آن است که به پایان برسم،

because I knock off in a few minutes.

زیرا در عرض چند دقیقه از کار می‌افتم.

Take care my friend.

مراقب خودت باش دوست من.

Bye bye.

خداحافظ.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)