English VOCABULARY Lesson: AI

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Let's look next at vocabulary.

بیایید نگاهی به واژگان بیندازیم.

Hmm. Vocabulary, artificial intelligence.

هوم واژگان، هوش مصنوعی.

So, we're gonna look at vocabulary here next.

بنابراین، ما در ادامه به واژگان نگاه خواهیم کرد .

Artificial intelligence is the keyword.

هوش مصنوعی کلمه کلیدی است.

What I've done is I've marked the stress,

کاری که من انجام داده‌ام این است که استرس،

the word stress in a different color.

کلمه استرس را با رنگ دیگری علامت‌گذاری کرده‌ام.

So, it's artificial.

بنابراین، مصنوعی است. به

Notice the sh, although it looks like a sa,

sh توجه کنید، اگرچه شبیه یک sa به نظر می رسد، اما

you can see it's a sh, a sh sound.

می توانید ببینید که صدای sh است.

And it's a r, artificial.

و این یک r مصنوعی است.

When you practice this, I suggest you know that

وقتی این را تمرین می‌کنید، به شما پیشنهاد می‌کنم که بدانید

what you do when you practice slow down.

وقتی تمرین انجام می‌دهید سرعتتان کم می‌شود.

Artificial.

ساختگی.

Artificial.

ساختگی.

Artificial.

ساختگی.

The stress is on the ar-

استرس بر روی مصنوعی است

Artificial.

.

Intelligence.

هوش.

Can you see that? The intelligence.

میتونی اونو ببینی؟ هوش

The th-

هفتم -

Intelligence.

هوش.

Artificial intelligence.

هوش مصنوعی.

And then speed up, artificial intelligence.

و سپس سرعت، هوش مصنوعی.

Good. And you'll feel the rhythm.

خوب و شما ریتم را احساس خواهید کرد.

Artificial intelligence.

هوش مصنوعی.

DDD, DD. Artificial intelligence.

DDD، DD. هوش مصنوعی.

That's it. Slow down, speed up, and practice.

خودشه. سرعت خود را کم کنید، سرعت دهید و تمرین کنید.

Artificial intelligence.

هوش مصنوعی.

This is from the dictionary.

این از فرهنگ لغت است.

It's the simulation of human intelligence by machines.

این شبیه سازی هوش انسان توسط ماشین ها است.

So, it's getting human intelligence,

بنابراین، هوش انسانی به دست می آید،

but not from humans, but from a machine.

اما نه از انسان، بلکه از یک ماشین.

For example, artificial intelligence can help us...

مثلا هوش مصنوعی میتونه کمکمون کنه...

Well, for example, what,

خب مثلا چی

can you give me an ending to this sentence?

میشه این جمله رو به من پایان بدی؟

What would you say? Artificial intelligence.

تو چی میگفتی؟ هوش مصنوعی.

Artificial intelligence can help us...

هوش مصنوعی می تواند به ما کمک کند ...

What do you say?

شما چه می گویید؟ به

Give me some answer and we can have a look.

من جواب بده و ما می توانیم نگاهی بیندازیم.

Let's see.

اجازه بدید ببینم.

♪ Bababa, baba ♪

♪ بابا، بابا ♪

Artificial can help us.

مصنوعی می تواند به ما کمک کند.

Let's see, let's see, let's see, let's see.

ببینیم، ببینیم، ببینیم، ببینیم.

Have a better life.

زندگی بهتری داشته باشید.

Yeah. Pouria, very, very good.

آره پوریا خیلی خیلی خوبه

I'm gonna help you just a little bit here

من فقط کمی اینجا به شما کمک می کنم

because have...

زیرا ...

I'm gonna help you put in the a,

من به شما کمک خواهم کرد که

have a better life, right?

یک زندگی بهتر داشته باشید، درست است؟

Working. Good, yes.

کار کردن. خوب، بله.

Learn new languages.

زبان های جدید یاد بگیرید.

Very good, Faith, yes.

خیلی خوب، ایمان، بله.

Can help us developing knowledge.

می تواند به ما در توسعه دانش کمک کند.

Can help us develop knowledge,

می تواند به ما در توسعه دانش کمک کند،

can help us developing knowledge.

می تواند به ما در توسعه دانش کمک کند.

Both developing or develop.

هر دو در حال توسعه یا توسعه. در اینجا

You can have infinitive or gerund here, right?

می توانید مصدر یا جروند داشته باشید، درست است؟ با

Connect together. Yes.

هم وصل شوید. آره.

Do homework. Yep.

انجام تکالیف بله

Sayeh, let me also just help you a bit

سایه، اجازه بده من هم کمی کمکت کنم

because homework is one of those strange words.

چون تکلیف یکی از آن کلمات عجیب است. قابل

It's not countable, it's uncountable.

شمارش نیست، غیرقابل شمارش است.

So, you cannot say homeworks.

بنابراین، شما نمی توانید تکالیف را بگویید.

You have to say homework.

باید تکلیف بگی.

Generally, it's not countable, right?

به طور کلی، قابل شمارش نیست، درست است؟

In research, can help us in research.

در تحقیق، می تواند در تحقیق به ما کمک کند.

Saima, very good. Absolutely.

سایما خیلی خوبه کاملا.

It can help us chat when we're alone.

این می تواند به ما کمک کند وقتی تنها هستیم چت کنیم.

Yuwei, that's true actually. Yes.

یووی، این در واقع درست است. آره.

Annarita says, "Artificial intelligence,

آناریتا می گوید: "هوش مصنوعی،

artificial intelligence can help us

هوش مصنوعی می تواند به ما کمک کند

to reduce time for working."

تا زمان کار را کاهش دهیم."

Can reduce time for working.

می تواند زمان کار را کاهش دهد. به

That sounds like you have more time for working.

نظر می رسد که شما زمان بیشتری برای کار دارید.

It can help us to reduce, I would say,

این می تواند به ما کمک کند تا

to reduce working time.

زمان کار را کاهش دهیم.

'Cause otherwise, it sounds like you reduce time

چون در غیر این صورت، به نظر می رسد که شما زمان را کاهش می دهید

so we can work more, right?

تا بتوانیم بیشتر کار کنیم، درست است؟

Which I think is not what you're saying.

که من فکر می کنم این چیزی نیست که شما می گویید.

I would change that, Annarita, to

من آناریتا را تغییر می‌دهم که

it can help us to reduce working time.

می‌تواند به ما در کاهش زمان کار کمک کند.

To reduce our working time, maybe. Okay?

برای کاهش زمان کار ما، شاید. باشه؟

Can help us boost productivity. Absolutely, yes.

می تواند به ما در افزایش بهره وری کمک کند. کاملا بله.

It can help us learn on our own.

می تواند به ما کمک کند تا خودمان یاد بگیریم.

Yes, Min Soe, especially with personalized learning.

بله، مین سو، به خصوص با یادگیری شخصی.

To learn English, of course. Yes, exactly.

البته برای یادگیری زبان انگلیسی. بله دقیقا.

Can help us in education.

می تواند در آموزش به ما کمک کند.

Very, very true. Yes.

خیلی خیلی درسته آره.

Can help us to memorize.

می تواند به ما در حفظ کردن کمک کند.

Maybe, Stefano, maybe.

شاید، استفانو، شاید.

Can help us in making things easier.

می تواند به ما در آسان کردن کارها کمک کند.

Somebody talked about driving a car, which is true.

یک نفر در مورد رانندگی با ماشین صحبت کرد که درست است.

Can help us drive our car. Yes.

می تواند به ما در رانندگی ماشین کمک کند. آره.

It's gone. I can't find it now.

آن رفته. الان نمیتونم پیداش کنم

Can help to generate ideas.

می تواند به ایده پردازی کمک کند.

Excellent. Lots of very, very good ideas.

عالی بسیاری از ایده های بسیار بسیار خوب.

Yeah. So, that's artificial intelligence.

آره بنابراین، این همان هوش مصنوعی است.

We can talk about things being AI-driven,

ما می توانیم در مورد چیزهایی که مبتنی بر هوش مصنوعی،

AI-powered,

مبتنی بر هوش مصنوعی،

AI-controlled.

کنترل شده با هوش مصنوعی هستند صحبت کنیم.

All these are the same.

همه اینها یکی است.

So it means it's operated by AI.

بنابراین به این معنی است که توسط هوش مصنوعی اداره می شود.

If something is operated by AI,

اگر چیزی توسط هوش مصنوعی اداره می‌شود،

it is AI driven, AI powered,

آن را مبتنی بر هوش مصنوعی، با هوش مصنوعی،

AI controlled, all of those are good,

کنترل شده با هوش مصنوعی، همه اینها

good ways of saying it, whoops.

راه‌های خوب و خوبی برای گفتن آن هستند، اوه.

Okay.

باشه.

AI driven tools, for example,

ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی، به عنوان مثال،

AI driven tools are becoming more and more popular.

ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی روز به روز محبوب تر می شوند.

Very, very true. Right?

خیلی خیلی درسته درست؟

We can talk about the algorithm.

می توانیم در مورد الگوریتم صحبت کنیم.

So, again, notice the stress on the Al-

بنابراین، دوباره، به استرس روی الگوریتم و... توجه کنید.

Algorithm and the...

This is a ga, ga, not go

but ga, algorithm.

Slow down, algorithm.

آهسته، الگوریتم.

Algorithm.

الگوریتم.

Speed up, algorithm,

سرعت، الگوریتم،

Dum, da, dum, dum da, dum algorithm.

Dum، Da، Dum، Dum da، Dum الگوریتم.

That's it. The algorithm.

خودشه. الگوریتم.

This is a set of instructions given to an AI system

این مجموعه دستورالعمل هایی است که به یک سیستم هوش مصنوعی داده می شود

to help it learn from data.

تا به آن کمک کند از داده ها یاد بگیرد.

Algorithms are used widely in, (chuckles)

از الگوریتم ها به طور گسترده استفاده می شود، (خنده می زند)

well, guys, you tell me.

خوب، بچه ها، شما به من بگویید.

What's your answer to this question?

پاسخ شما به این سوال چیست؟

Algorithms are used widely in? In what?

الگوریتم ها به طور گسترده ای در؟ در چه؟

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Good.

خوب است.

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Hmm. Can be.

هوم. می تواند باشد.

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Yeah.

بله.

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

(Keith chuckles)

(کیث می خندد)

Good.

خوب است.

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Ah, yes.

آه، بله.

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Yes.

بله.

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Possibly.

احتمالا.

Games. Yes.

بازی ها. آره.

Websites. Yes, yes.

وب سایت ها بله بله.

Yep.

بله

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Yes, true. Yes.

بله، درست است. آره.

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Generative art.

هنر مولد.

I love your accents on the E. (chuckles)

من عاشق لهجه شما در E. (خنده می زند)

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Yeah. Marketing.

بله. بازار یابی.

- Mm, mm, mm. - No.

- میلی متر، میلی متر، میلی متر - خیر

- Yes.

بله.

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Informatic, I think you mean IT, right? In IT.

انفورماتیک، فکر می کنم منظور شما IT است، درست است؟ در IT.

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

(chuckles) In our life.

(می خندد) در زندگی ما.

Well, yes.

خب بله.

Yeah, APT. Hmm.

آره، APT. هوم

(bright music)

(موسیقی روشن)

Recipes.

دستور العمل ها.

Ah, interesting, Daniela.

آه، جالب است، دانیلا.

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)

Um. Mm, mm, mm-hmm.

ام. مم، میلی متر، میلی متر-هم.

Mm-hmm. (bright upbeat music)

مممم (موسیقی شاد و روشن)

Yeah. Absolutely.

بله. کاملا.

Excellent loads of very, very good ideas. Right?

بارهای عالی از ایده های بسیار بسیار خوب. درست؟

I'm just gonna put a few marketing,

من فقط می خواهم چند بازاریابی،

social media,

رسانه های اجتماعی،

Netflix,

نتفلیکس،

designing websites maybe.

شاید طراحی وب سایت بگذارم.

Yep. All of those sound correct to me.

بله همه اینها به نظر من درست است.

I am by no means an expert, (chuckles)

من به هیچ وجه متخصص نیستم، (خنده می زند)

but I think it's true.

اما فکر می کنم این درست است.

Good.

خوب

Now another important word here is automate.

اکنون کلمه مهم دیگر در اینجا خودکار است.

Again, notice the ah, the stress on the oh.

دوباره، به آه، استرس روی آه توجه کنید.

and it's not ah or ow.

و آه یا اوو نیست.

It's oh, oh.

این اوه، اوه.

As in more, MORE.

همانطور که در بیشتر، بیشتر.

It's or, and again, notice the two.

این یا، و دوباره، به این دو توجه کنید.

It's not tomato, tomato. It's th, th.

گوجه فرنگی نیست، گوجه فرنگی. این هفتم است.

So, it becomes automate.

بنابراین، خودکار می شود.

Automate.

خودکار.

Slow down.

آهسته تر.

If you want to improve your pronunciation, slow down.

اگر می خواهید تلفظ خود را بهتر کنید ، سرعت خود را کم کنید.

Automate.

خودکار.

Then speed up.

سپس سرعت خود را افزایش دهید.

Automate.

خودکار.

Automate.

خودکار.

D, d, d.

د، د، د

Automate.

خودکار.

Automate, automate, automate, automate. That's it.

خودکار، خودکار، خودکار، خودکار. خودشه. به

That way, you are really controlling your pronunciation.

این ترتیب، شما واقعاً تلفظ خود را کنترل می کنید.

If you go too too quickly or too fast,

اگر خیلی سریع یا خیلی سریع پیش بروید،

you are not in control.

کنترل ندارید.

Get control of your pronunciation.

کنترل تلفظ خود را بدست آورید.

It's really important. Automate. (chuckles)

واقعاً مهم است. خودکار. (خنده می زند)

Automate, and this is to make a process automatic

خودکار کردن، و این برای خودکار کردن یک فرآیند

by having machines do it.

با داشتن ماشین هاست.

For example, AI can help us automate a lot of jobs

به عنوان مثال، هوش مصنوعی می تواند به ما کمک کند تا بسیاری از مشاغل

such as analyzing big data.

مانند تجزیه و تحلیل داده های بزرگ را خودکار کنیم.

Absolutely true. Right?

کاملا درست است. درست؟

Another word obviously, which is closely connected

واضح است که کلمه دیگری که ارتباط نزدیکی

to automate is automatic.

با خودکار دارد، خودکار است.

But notice the stress changes.

اما به تغییرات استرس توجه کنید.

So, for the adjective it becomes ma, automatic.

بنابراین، برای صفت به ma، خودکار تبدیل می شود.

The verb, automate.

فعل، خودکار.

The adjective automatic.

صفت خودکار.

And again, control it.

و باز هم کنترلش کن

Slow down. Automatic.

آهسته تر. خودکار.

Automatic.

خودکار.

Good, automatic.

خوب، اتوماتیک

We also have the adjective,

صفت مستقل هم داریم

autonomous, which means independent.

که به معنای مستقل است.

I'm gonna put that on the next page.

من آن را در صفحه بعدی قرار می دهم.

Put them all together.

همه آنها را کنار هم بگذارید.

So, it's a different meaning.

بنابراین، معنای دیگری دارد. پس

So, autonomous means independent.

مختار یعنی مستقل.

Again, notice the stress has changed.

دوباره، توجه کنید که استرس تغییر کرده است.

Ton, ton, oh ton uh mas.

تن، تن، اوه تن اوه ماس.

Yeah. Slow down.

آره آهسته تر.

Autonomous.

خود مختار.

Autonomous.

خود مختار.

Ti, ti, ti, ti.

تی، تی، تی، تی.

Autonomous.

خود مختار.

Yeah, autonomous.

آره خودمختار

For example, autonomous vehicles may become more popular

به عنوان مثال، وسایل نقلیه خودران ممکن است در آینده محبوب تر شوند

in the future.

.

I think they will for sure. Right?

من فکر می کنم آنها به طور قطع. درست؟

I'm absolutely sure they will. Autonomous.

من کاملا مطمئن هستم که آنها خواهند شد. خود مختار.

So, all of these words, very important connected

بنابراین، همه این کلمات، بسیار مهم مرتبط

to this topic of AI, right?

با این موضوع از AI، درست است؟

Good.

خوب

We've got automatic system help risky, restricted areas.

ما کمک سیستم خودکار به مناطق خطرناک و محدود داریم.

True. True.

درست است، واقعی. درست است، واقعی.

Automatic, automatic.

اتوماتیک، اتوماتیک.

Algorithms are widely used in computer science.

الگوریتم ها به طور گسترده در علوم کامپیوتر استفاده می شوند.

Yeah.

آره

Good. Automate a verb.

خوب خودکار کردن یک فعل

Yes, exactly.

بله دقیقا.

Saima, yeah, it's one way to remember, right? Automate.

سایما، آره، این یکی از راه های یادآوری است، درست است؟ خودکار.

And actually, if it were me, I would put the R

و در واقع، اگر من بودم، R را قرار می دادم،

'cause it sounds like an R, automate, automate.

زیرا به نظر می رسد مانند R، خودکار، خودکار.

Yeah. It's an interesting way of doing it.

آره این یک راه جالب برای انجام آن است.

And absolutely, that can work as well.

و قطعا، این نیز می تواند کار کند.

Whatever helps you remember pronunciation is good.

هر چیزی که به شما کمک کند تلفظ را به خاطر بسپارید خوب است. باشه

Okay, cool.

باحال

All of this, this pronunciation and this automating,

همه اینها، این تلفظ و این خودکارسازی،

I'm gonna mention it

من به آن اشاره خواهم کرد،

'cause I think it might be useful for some of you.

زیرا فکر می کنم ممکن است برای برخی از شما مفید باشد.

One of the courses I have automates grammar

یکی از دوره هایی که من دارم گرامر را خودکار می کند

and works on pronunciation in this way,

و بر روی تلفظ به این شکل کار می کند،

exactly this way.

دقیقاً به این شکل.

And it's basically this one.

و اساسا این یکی است.

It's the Fluent Grammar Course.

این دوره گرامر روان است.

The Fluent Grammar for IELTS Speaking.

گرامر روان برای مکالمه آیلتس.

Just to let you know, if you are interested,

فقط برای اطلاع دادن به شما، اگر علاقه مند هستید،

it's about automating your grammar,

این در مورد خودکار کردن دستور زبان شما است،

but to use it with the right intonation, okay?

اما استفاده از آن با لحن درست، خوب است؟

Using it with the right intonation

استفاده از آن با لحن درست،

so you get the right stress,

بنابراین استرس درست را دریافت می‌کنید،

you get the right pronunciation,

تلفظ درست را دریافت می‌کنید،

but working on grammar, right, not vocabulary.

اما روی گرامر کار کنید، درست است، نه واژگان.

It's on the website.

در وب سایت موجود است. در صورت علاقه

You can go and check it out

می توانید

on the Keith Speaking Academy website if you are interested.

به وب سایت کیت اسپیکینگ آکادمی مراجعه کنید و آن را بررسی کنید .

Okay. Just to let you know.

باشه. تنها برای اینکه بدانید.

Good. Lots of vocabulary.

خوب واژگان بسیار.

(bright upbeat music)

(موسیقی شاد و روشن)