AVOID Repeating 'Said' - 100 Alternative Words - Increase Your English Vocabulary Uk

از تکرار "Said" جلوگیری کنید - 100 کلمه جایگزین - واژگان انگلیسی خود را افزایش دهید UK

30,683 views

2021-04-04 ・ English Like A Native


New videos

AVOID Repeating 'Said' - 100 Alternative Words - Increase Your English Vocabulary Uk

از تکرار "Said" جلوگیری کنید - 100 کلمه جایگزین - واژگان انگلیسی خود را افزایش دهید UK

30,683 views ・ 2021-04-04

English Like A Native


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

00:00
And then he said he was waiting to speak to Louisa  and I said but Louisa’s not here right now so  
0
400
5840
و سپس او گفت که منتظر صحبت با لوئیزا است و من گفتم اما لوئیزا در اینجا نیست ، بنابراین
00:06
he said well when will she be back and I said  not until after lunch but then the receptionist  
1
6240
5680
او گفت که چه زمانی او برمی گردد و من گفتم نه بعد از ناهار اما پس از آن پذیرنده
00:11
said Louisa was actually in her office which  made me look silly because I had already said  
2
11920
5200
گفت لوییزا در واقع در دفتر کار خود بود که باعث شد من احمقانه به نظر برسد زیرا من قبلاً گفته بودم
00:17
that she wasn’t. (Yawns) what? 
3
17120
3920
که او نیست. (خمیازه) چی؟
00:22
‘Said’… it’s such a boring word. To ‘say’  something means to speak, to convey information  
4
22080
11600
"گفت" ... این کلمه ای بسیار کسل کننده است. گفتن چیزی به معنای صحبت کردن ، انتقال اطلاعات است
00:34
but we don’t just speak to convey information.  We speak to convey emotion and to tell stories  
5
34240
7520
اما ما فقط برای انتقال اطلاعات صحبت نمی کنیم. ما برای انتقال احساسات و قصه گویی
00:41
and to connect with others. So sometimes,  the word ‘said’ doesn’t quite cut it. 
6
41760
16080
و ارتباط با دیگران صحبت می کنیم. بنابراین گاهی اوقات ، کلمه "گفت" آن را کاملا قطع نمی کند.
00:58
Hi guys, Anna here from Englishlikeanative.com
7
58333
3899
سلام بچه ها ، آنا اینجا از سایت Englishlikeanative.com
01:02
In this video, I’m going to give you 100 examples  of verbs in the past tense that you can use instead  
8
62320
7520
در این ویدئو ، من می خواهم 100 مثال از افعال در زمان گذشته برای شما بیاورم که می توانید به جای
01:09
of the word ‘said’. These words will help your  writing or speaking to be more interesting, more  
9
69840
7360
کلمه "گفت" استفاده کنید. این کلمات به جالب ، دقیق تر و هیجان انگیزتر
01:17
accurate, and more exciting. So let’s get started. 1. Added
. To ‘add’ means to give additional  
10
77200
9520
نوشتن یا صحبت کردن کمک می کنند . پس بیایید شروع کنیم 1. اضافه شده است. افزودن به معنای دادن اطلاعات اضافی است
01:26
information.
 For example ‘“And we’ve run  out of bananas”, Susan added.’ 
11
86720
5760
. سوزان اضافه کرد به عنوان مثال "و ما موز را تمام کردیم".
01:33
2. Admitted
. To ‘admit’ something  means to confess it to be true.  
12
93558
9751
2. پذیرفته شده پذیرفتن چیزی به معنای اقرار به درست بودن آن است.
01:44

“He admitted to eating the last biscuit.” 
13
104560
3319
"او به خوردن آخرین بیسکویت اعتراف کرد."
01:49
That's usually me.
14
109146
2258
این معمولاً من هستم.
01:51
3. Ok next we have advised, advised. 
To ‘advise’ someone is to give them  advice or to recommend something to them.

15
111901
9539
3. خوب بعدی ما توصیه کرده ایم ، توصیه کرده ایم. "نصیحت کردن" کسی است که به او توصیه می کند یا چیزی را به او توصیه می کند.
02:01
For example “The  doctor advised me to take the  rest of the week off work.” 
16
121798
6042
به عنوان مثال "دکتر به من توصیه کرد که بقیه هفته را از کار خارج کنم."
02:10
4. Next we have agreed, agreed
. To ‘agree’ means  to share an opinion.
  
17
130240
7200
4. بعد توافق کردیم ، توافق کردیم. توافق به معنای اشتراک نظر است.
02:19
“We agreed to meet at 10am.” Because that's a reasonable time to meet, isn't it?
18
139200
6521
"ما توافق کردیم که ساعت 10 صبح دیدار کنیم." از آنجا که زمان مناسبی برای ملاقات است ، درست نیست؟
02:25
5. Next argued
. To ‘argue’ means to give reasons in support of an idea,
19
145721
7422
5. بعدی بحث کرد. "استدلال کردن" به معنای آوردن دلیل در حمایت از ایده است ،
02:33

sometimes in contrast with another person’s idea.
20
153889
2959
گاهی اوقات در تضاد با ایده شخص دیگر.
02:38
"We argued about what to have for dinner. I  wanted pizza but Kate wanted fajitas.” 
21
158320
5680
"ما درمورد اینکه چه چیزی برای شام بخوریم بحث کردیم. من پیتزا می خواستم اما کیت فجیتا می خواست."
02:44
I do like a fajita.
22
164000
4054
من یک فاجیتا دوست دارم.
02:48
6. Asked
. To ‘ask’ means to say something in  order to receive an answer or some information.

23
168301
9754
6. پرسیده شده. "پرسیدن" به معنای گفتن چیزی برای دریافت پاسخ یا برخی اطلاعات است.
02:58
Or a favour, even.
24
178055
2824
یا حتی یک لطف.
03:01
“I asked the taxi driver what time he would be here.”   
25
181286
5275
"من از راننده تاکسی پرسیدم چه ساعتی اینجا خواهد بود."
03:06
7. Assured. 
To ‘assure’ means to promise.
“Can you assure me that everything will be fine?”
26
186561
9077
7. مطمئن. اطمینان "به معنای وعده دادن است." آیا می توانید به من اطمینان دهید که همه چیز خوب خواهد شد؟ "
03:16
8. Avowed
. To ‘avow’ means to confess.

27
196400
10560
8. موافقت کردن. منظور از "آوو" یعنی اعتراف کردن.
03:28
“She  avowed that she had lost the keys.” I lost them.  
28
208800
6462
"او اظهار داشت که کلیدها را گم کرده است." من آنها را از دست دادم.
03:35
9. Babbled
. To ‘babble’ means to talk quickly in an excited or foolish way.

29
215438
10520
9. باببل کردن. "بابل" به معنای سریع صحبت کردن به روشی هیجان زده یا احمقانه است.
03:45
“She babbled (on) about her new boyfriend. It was very sweet.” 
30
225958
4957
"او در مورد دوست پسر جدیدش حرف زد. خیلی شیرین بود."
03:52
10. Barked. Back is what a dog does. 
The bark in this respect is to speak  aggressively or angrily.
 
31
232160
11363
10. پارس کردن. کاری است که سگ انجام می دهد. پوست از این نظر گفتن پرخاشگرانه یا عصبانی است.
04:03
“Shut up!”, she barked."
32
243523
3246
"پارس کرد!" ، او پارس کرد. "
04:06
Ok that's the first ten words, because we're going to 100, that's a lot of words to remember from one lesson,
33
246769
7726
خوب این ده کلمه اول است ، زیرا ما به 100 می رویم ، این کلمات زیادی است که باید از یک درس بخاطر بسپارید ،
04:14
I highly recommend you make a table. So you write out a table with three columns.
34
254495
5003
من به شما توصیه می کنم یک جدول درست کنید. بنابراین شما یک جدول با سه ستون می نویسید.
04:19
In the first column, you write the word that we're covering.
35
259498
3317
در ستون اول ، کلمه ای را که ما در حال پوشش دادن آن هستیم می نویسید.
04:22
In the second column, you can write the meaning.
36
262815
3091
در ستون دوم می توانید معنی آن را بنویسید.
04:25
And in the third column, I want you to come up with your own example. OK? Let's carry on.
37
265906
6943
و در ستون سوم ، من می خواهم شما مثال خود را بیاورید. خوب؟ بیایید ادامه دهیم.
04:33
11. Bargained. 
To ‘bargain’ means to negotiate  the terms and conditions of an agreement.
  
38
273088
7632
11. چانه زنی. "چانه زدن" به معنای مذاکره در مورد شرایط و توافق نامه است.
04:41
"You do the cooking and I’ll do the  cleaning”, Kevin bargained.
39
281418
4502
کوین چانه زنی کرد
04:46
12. Bawled. 
To ‘bawl’ means to  shout loudly and unrestrainedly.

40
286880
8960
: "تو پخت و پز را انجام می دهی و من تمیزکاری را انجام می دهم
04:56
“He bawled at me to move out of  the way. It was so rude.” 
41
296720
3920
."
05:02
13. Began
. To ‘begin’ means to start  speaking. This verb is usually used  
42
302720
7520
13. آغاز شد. "شروع" به معنای شروع به صحبت است. این فعل معمولاً هنگامی استفاده می شود
05:10
when that speech is cut off or ended early, or  if it is just the beginning of a much longer speech.

43
310240
7280
که سخنرانی قطع شود یا زود پایان یابد ، یا اگر فقط آغاز یک سخنرانی طولانی تر باشد.
05:19
“Actually, I’m  very angry”, Robert began.” 
44
319840
4000
"در واقع ، من بسیار عصبانی هستم" ، رابرت شروع کرد. "
05:24
14. Bellowed. 
To ‘bellow’ means  to create a deep roaring shout or sound.

45
324960
14480
14. زیر: "زیر" به معنای ایجاد فریاد یا صدای خروشان عمیق است.
05:40
“He let out a bellow of rage.” 
46
340240
4720
"او زیر خشم را بیرون می کشد."
05:47
15. Blurted
. To ‘blurt’ means to say something  suddenly and without thinking it through  
47
347920
8960
15. مبهم. "تار" به معنای گفتن ناگهانی و بدون فکر کردن در مورد چیزی است
05:56
first.
“I’m so sorry - I blurted out your secret.” 16. Boasted. 
To ‘boast’ means to speak with  
48
356880
24240
. "بسیار متاسفم - راز شما را روشن کردم." 16. افتخار کردن. "فخرفروشی " به معنای گفتن با
06:21
excessive pride and self-satisfaction. 
“Robert  won’t stop boasting about his promotion.” 
49
381120
12720
غرور بیش از حد و رضایت از خود است. "رابرت از افتخار در مورد ارتقا خود دست نخواهد کشید."
06:34
17. Boomed. 
To ‘boom’ means to make a  loud, deep, resonant sound. 
"The winner  
50
394800
22640
17. بوم. "رونق" به معنای ایجاد صدای بلند ، عمیق و طنین انداز است. "برنده
06:57
of this year’s best teacher competition  is… Anna English!”, the presenter boomed.
51
417440
8160
بهترین مسابقه معلم امسال" آنا انگلیسی "است ، مجری برنامه رونق گرفت.
07:07
18. Bragged
. To ‘brag’ means to say something boastfully.
 “She bragged about her excellent exam  
52
427760
17840
18. لاف زدن لاف زدن به معنای فخرفروشی گفتن است. "او در مورد امتحان عالی خود
07:25
“She bragged about her excellent exam results all week.”  
53
445600
2800
لاف زد" او در تمام هفته در مورد نتایج عالی امتحان خود لاف می زد. "
07:35
19. Chatted
. I am sure you're all familiar with the word chat. To ‘chat’ means to talk without a deep meaning or consequence.

54
455600
8240
19. چت شده من مطمئن هستم که همه شما با کلمه چت آشنا هستید. گفتگو کردن به معنای گفتگو کردن بدون معنی یا پیامد عمیق است.
07:45
"We didn’t do much, we just chatted all evening.”
55
465440
11168
"ما کار زیادی انجام ندادیم ، فقط تمام شب چت کردیم."
07:56
20. Cheered. 
To ‘cheer’ means to shout for joy or in praise  
56
476803
6237
20. تشویق. تشویق یعنی فریاد زدن از شادی یا تعریف و تمجید
08:03
or encouragement.
“Chloe was nervous when she  walked on stage so we all cheered her on.” 
57
483040
6800
. "کلوئی وقتی روی صحنه می رفت عصبی بود بنابراین همه او را تشویق می کردیم."
08:17
21. Chortled
. This is a funny word. To ‘chortle’ means to  laugh in a noisy, gleeful way.

58
497204
8636
21. Chortled. این یک کلمه خنده دار است. "chortle" به معنای خندیدن با روشی پر سر و صدا و
08:31
“He chortled at his own joke.” 22. Clicked
. To ‘click’ means to make a short,  
59
511280
15280
با نشاط است . "او از شوخی خودش حرف زد." 22. کلیک کنید. "کلیک" به معنای ایجاد صدای کوتاه و
08:46
sharp sound. 
‘“No”, she clicked.’ 23. Commented. 
To ‘comment’ means to express  
60
526560
11840
تیز است. "" نه "، او کلیک کرد." 23. اظهار نظر كردن: "اظهار نظر" به معنای ابراز
08:58
an opinion or reaction.
“The parents commented  that the children had too much homework.” 
61
538400
9440
عقیده یا واكنش است. "والدین اظهار داشتند كه بچه ها بیش از حد مشق شب دارند."
09:08
24. Complained. 
To ‘complain’ means to express  disappointment or dissatisfaction. 
“We complained  
62
548560
9360
24. شکایت: شکایت به معنی ابراز ناامیدی یا نارضایتی است. "ما
09:17
to the manager about the faulty product.” 25. Confessed. 
To ‘confess’ means to admit  
63
557920
12400
از مدیر در مورد محصول معیوب شکایت کردیم ." 25. اعتراف كردن «اعتراف كردن» يعني پذيرفتن
09:30
that one has done something wrong.
“I  need to confess a big mistake.” 
64
570320
8400
اينكه شخصي مرتكب اشتباهي شده است. «لازم است يك اشتباه بزرگ را اعتراف كنم.
09:39
26. Considered
. To ‘consider’ means to take  something into account when making a judgement or  
65
579760
8720
26. در نظر گرفته شده است. "در نظر گرفتن" به معنای در نظر گرفتن چیزی هنگام تصمیم گیری یا
09:48
decision.
‘“If we go now, we’ll be back  on time for dinner”, she considered.’ 
66
588480
5600
تصمیم گیری است. "او فکر کرد" اگر اکنون برویم ، به موقع برای شام برمی گردیم. "
09:55
27. Convinced
. To ‘convince’ someone means  to cause someone to believe something.
“She  
67
595120
6480
27. متقاعد شده. "متقاعد کردن" کسی به معنی این است که کسی چیزی را باور کند. "او
10:02
convinced me to take a risk.” 28. Coughed
.  
68
602400
4960
مرا متقاعد کرد که ریسک کنم." 28.
10:09
To ‘cough’ means to expel air from your  lungs with a sudden, sharp sound.
‘“I’m  
69
609680
5080
سرفه: "سرفه" یعنی بیرون آوردن هوا از ریه ها با صدای ناگهانی و تیز
10:26
allergic to peanuts!”, she coughed.’ 29. Cried. 
To ‘cry’ means to shout or scream,  
70
626320
8880
. "او سرفه کرد". "من به بادام زمینی حساسیت دارم !" 29. گریه کردن: گریه كردن به معنای فریاد زدن یا فریاد زدن است ، كه
10:35
usually to express fear, pain or grief.
‘“I  think I’ve broken my wrist!”, Georgia cried.’ 
71
635200
8240
معمولاً برای ابراز ترس ، درد یا اندوه است. "جورجیا گریه كرد:" من فكر می كنم مچ دستم را شکسته ام! "
10:44
30. Croaked
To  
72
644080
1760
30. Croaked به معنی " کروک کردن
10:51
‘croak’ means to make a deep, hoarse sound.
‘“I  
73
651920
3120
" به معنای ایجاد صدای عمیق و ناخوشایند است. "او
10:58
have a sore throat”, she croaked.’ 31. Crowed
. To ‘crow’ means to express  
74
658560
10640
گلودرد دارم". 31. کلاغ. "کلاغ" به معنای ابراز
11:09
great pride or triumph.
“She crowed  about her children’s achievements.” 
75
669200
12400
غرور یا پیروزی بزرگ است. "او در مورد دستاوردهای فرزندان خود قار قار کرد."
11:22
32. Demanded
. To ‘demand’ means  to make a forceful request.
“The  
76
682800
19040
32. خواسته شده. "خواستن" به معنای درخواست شدید است. "
11:43
teacher demanded that she go  to the headmaster’s office.” 
77
703200
2800
معلم خواستار آن شد كه به دفتر مدیر مدرسه برود."
11:46
33. Denied
. To ‘deny’ something means to  refuse to admit the truth or existence of  
78
706000
7760
33. انکار شده است. "انکار" چیزی به معنای امتناع از اعتراف به حقیقت یا وجود
11:54
it.
“The teenage girl denied  being asked to clean her room.” 
79
714640
3920
آن است. "دختر نوجوان از درخواست تمیز کردن اتاق خود انکار کرد."
11:58
34. Exclaimed. 
To ‘exclaim’ means to cry out  suddenly in surprise, pain or strong emotion.
‘“I  
80
718560
17840
34. فریاد زد. "فریاد زدن" به معنای فریاد ناگهانی از تعجب ، درد یا احساس شدید است. "او گفت: " من
12:18
think I’ve broken my leg!”, she exclaimed.” 35. Explained
. To ‘explain’  
81
738480
6800
فکر می کنم پایم را شکسته ام! " 35. توضیح داده شده: "توضیح"
12:26
means to make something clearer by describing it  in detail.
“The lawyer explained my rights to me.” 
82
746320
8480
به معنای روشن تر کردن چیزی با شرح کامل آن است. "وکیل حقوق من را درباره من توضیح داد."
12:35
36. Fretted
. To ‘fret’ means  to speak anxiously.
‘“I’m  
83
755840
6560
36. آزرده خاطر. فرت کردن به معنای اضطراب گفتن است. "جورج ناراحت شد و گفت:" من
12:44
worried that I will forget to call  my mum back”, George fretted.’ 
84
764720
3360
نگرانم كه فراموش كنم مادر خود را صدا كنم. "
12:48
37. Gasped
. To ‘gasp’ means to catch one’s  breath with an open mouth, usually due to pain or  
85
768880
10240
37. نفس نفس زدن: "نفس نفس زدن" به معنای نفس کشیدن با دهان باز است که معمولاً به دلیل درد یا
12:59
astonishment.
“She gasped in horror  when she realised her mistake.” 
86
779120
7440
حیرت است. "او وقتی متوجه اشتباه خود شد از وحشت نفس نفس زد."
13:07
38. Griped
. To ‘gripe’ means to complain about  something in a persistent, irritating way.
“She  
87
787840
14720
38. چنگ زدن. "گریپ کردن" به معنای شکایت از چیزی به روشی مداوم و تحریک کننده است. "او
13:24
spent all evening griping about  her boyfriend’s attitude.” 
88
804560
3840
تمام شب را با نگرانی درباره رفتار دوست پسر خود سپری کرد."
13:29
39. Groaned
. To ‘groan’ means to make a  deep sound which conveys pain or despair.
‘“I  
89
809040
30480
39. غریدن: "ناله" به معنای ایجاد صدای عمیق است که درد یا ناامیدی را منتقل می کند. "او نمی خواست بلند شود" ، او ناله
14:06
don’t want to get up”, she groaned.” 40. Growled
.  
90
846640
5680
کرد. " 40. غرغر شدن . " غر
14:18
To ‘growl’ means to say something in a low,  guttural voice in an angry manner.
‘“Leave  
91
858000
7920
زدن" به معنای گفتن چیزی با صدای کم حرف و عصبانیت است. "او
14:28
me alone”, she growled.’ 41. Grumbled
. To ‘grumble’ means to complain  
92
868320
8160
مرا ترک کن" ، غرغر کرد. 41. غرغر کردن . "غر زدن " یعنی شکایت
14:36
about something in a bad-tempered way.
“She  grumbled about not having chips for dinner.” 
93
876480
9040
از چیزی به روشی بدخلق. "او از نداشتن چیپس برای شام غر زد."
14:46
42. Grunted
. To ‘grunt’ means to make  a low, short, guttural sound.
“Since  
94
886160
10000
42. Grunted. "غر زدن" به معنای ایجاد صدای کم ، کوتاه و ناخوشایند است. "از آنجا که
14:58
Jeremy became a teenager, he doesn’t  speak to me anymore. He just grunts  
95
898456
4720
جرمی نوجوان شد ، دیگر با من صحبت نمی کند. او فقط
15:03
yes or no when I ask him a question.” 43. Gulped.  
96
903176
6800
وقتی بله یا نه سوالی می کنم غرغر می کند." 43. Gulped.
15:13

To ‘gulp’ means to swallow  quickly or in large mouthfuls.  
97
913916
7420
منظور از " gulp " بلعیدن سریع یا در دهان های بزرگ است.
15:24
We often use this word in the context of speech  
98
924056
3040
ما اغلب این کلمه را در متن گفتار
15:27
to show fear. 
‘“I’m moving out”, he gulped.’ 44. Gurgled
. To ‘gurgle’ means to make a wet,  
99
927096
13760
برای نشان دادن ترس استفاده می کنیم. "او گفت:" من در حال حرکت هستم ". 44. غرغره کردن. به معنی "غرغر کردن" به معنای ایجاد صدای مرطوب و
15:41
wordless sound. This word is usually used  to speak about to sound that a baby makes.  
100
941496
5840
بدون کلام است. این کلمه معمولاً برای صحبت کردن در مورد صدایی که کودک تولید می کند استفاده می شود.
15:49

“I loved spending the day with baby Lily. She  didn’t cry, she mostly just gurgled happily.” 
101
949016
5840
"من دوست داشتم روز را با کودک لیلی بگذرانم. او گریه نکرد ، بیشتر او فقط با خوشحالی غرغر کرد. "
16:01
45. Gushed
. To ‘gush’ means to speak  with exaggerated enthusiasm.
‘“It’s like  
102
961976
13760
45. گوش. "هشدار دادن" به معنای گفتن با اشتیاق اغراق آمیز است.
16:15
all my dreams have come true”, Jake gushed.’ 46. Hissed
. To ‘hiss’ means to whisper  
103
975736
26640
"جیک هول کرد" "مثل همه رویاهای من است که به حقیقت پیوسته اند." 46. ​​دستپاچه شده است. برای "صدای خش خش" به معنای نجوا دادن
16:42
in an urgent or angry way.
‘“Stop  hissing at me”, she hissed.’ 
104
1002376
4880
به روشی فوری یا عصبانی است. "او صدای هسس را می گیرد".
16:49
47. Insisted
. To ‘insist’ means to demand  something forcefully, without accepting  
105
1009656
7600
47. اصرار كردن ، اصرار كردن به معنای خواستن چیزی با قدرت ، بدون پذیرش
16:57
refusal.
“She insisted on carrying her own bag.” 48. Instructed
. To ‘instruct’ means to tell  
106
1017256
18240
امتناع است. "او اصرار داشت کیف خود را به همراه داشته باشد." 48. دستورالعمل: منظور از "آموزش" به کسی گفتن
17:15
or order someone to do something. It can  sometimes be used to mean to teach someone,  
107
1035496
5440
یا دستور دادن کاری است. بعضی اوقات می تواند به معنای تعلیم کسی
17:22
too.
“She instructed me to log off the computer.” 49. Interrupted
. To ‘interrupt’ means to stop  
108
1042856
11920
نیز باشد. "او به من دستور داد کامپیوتر را خارج کنم." 49. قطع شده: "قطع" به معنای متوقف کردن
17:34
someone speaking by saying  or doing something.
‘“You’re  
109
1054776
2976
کسی است که با گفتن یا انجام کاری صحبت می کند. "
17:40
not listening to me”, she interrupted.’ 
110
1060136
2400
او به حرف من گوش نمی دهید".
17:44
50. Jeered
. To ‘jeer’ means to make  rude and mocking remarks.
“Her classmates  
111
1064616
11200
50. جیرد. جیر گفتن به معنای اظهارات بی ادبانه و تمسخرآمیز است. "همکلاسی های
17:55
jeered at her when she got the answer wrong.” 51. Joked
. To ‘joke’ means to speak humorously,  
112
1075816
12320
او وقتی جواب اشتباه را گرفتند به او شوخی کردند ." 51. شوخی كردن. شوخی كردن به معنای طنز صحبت كردن است ،
18:08
in a way that is intended to make people  laugh.
“They joked about their teachers.” 
113
1088136
7920
به گونه ای كه باعث خنداندن مردم می شود. "آنها در مورد معلمان خود شوخی كردند."
18:18
52. Lied
. To ‘lie’ means to  say something which is not  
114
1098616
7520
52. دروغ گفتن: دروغ گفتن به معنای گفتن چیزی است که در
18:26
factually true.
“She lied about  her plans for the weekend.” 
115
1106136
4160
حقیقت درست نیست. "او در مورد برنامه های خود برای آخر هفته دروغ گفت."
18:32
53. Mentioned, 
To ‘mention’ something means to  refer to it briefly without much detail.
“She  
116
1112376
7280
53. ذکر شده ، "ذکر" چیزی به معنای اشاره کوتاه به آن بدون جزئیات زیاد است. "او
18:41
mentioned that she was hoping to go to university  but she didn’t say what she would be studying.” 
117
1121096
4880
گفت که امیدوار بود که به دانشگاه برود اما او نگفت که چه خواهد آموخت."
18:47
54. Moaned
. To ‘moan’ means to make a complaint  which is perceived as trivial and not taken  
118
1127176
10480
54. ناله: منظور از "ناله" شکایت کردن است که به عنوان یک چیز پیش پا افتاده تلقی می شود و جدی گرفته نمی شود
18:57
seriously. 
“I asked if she had had a good week  and she moaned for hours about her manager.” 
119
1137656
7680
. "من پرسیدم آیا او هفته خوبی داشته است یا ساعتها درباره مدیر خود غر می زد
19:05
55. Mumbled
. To ‘mumble’ means to say something  quietly and indistinctly, so it is difficult for  
120
1145976
10320
." 55. غر زدن. "غر زدن" به معنای گفتن چیزی آرام و نامفهوم است ، بنابراین شنیدن آن برای دیگران
19:16
others to hear. 
“She mumbled something about  needing to leave and then she disappeared.” 
121
1156296
7200
دشوار است . "او چیزی را درباره نیاز به ترک غر زد و سپس ناپدید شد."
19:24
56. Murmured, 
To ‘murmur’ means to  speak in a very soft, quiet voice.
“She  
122
1164616
7360
56. زمزمه کرد ، "سوفل کردن" به معنای صحبت کردن با صدای بسیار آرام و ساکت است. "او
19:33
murmured a thank you on her way out.” 57. Mused
, To ‘muse’ means to speak to  
123
1173416
10000
یک تشکر را هنگام خروج از خود زمزمه کرد." 57. موزید ، "موز" به معنای صحبت کردن با
19:43
yourself in a thoughtful manner.
‘“That’s  far too expensive”, she mused.’ 
124
1183416
7200
خود در یک فکر است. "او گفت:" این خیلی گران است. "
19:51
58. Muttered
, To ‘mutter’  means to say something in a low,  
125
1191816
6880
58. غر زدن ، "غر زدن" به معنای گفتن چیزی با صدای آرام
19:58
quiet voice, particularly in dissatisfaction  or irritation.
‘“I don’t know”, he muttered.’ 
126
1198696
8160
و آرام ، به ویژه در نارضایتی یا تحریک است. "او گفت:" نمی دانم ".
20:08
59. Nagged
, To ‘nag’ means to  keep talking or harassing someone  
127
1208296
8240
59. نق زدن ، "نق زدن" به معنای ادامه صحبت کردن یا آزار و اذیت کسی
20:16
to do something they do not want to do.
“My mum  keeps nagging me to make a dentist appointment.” 
128
1216536
6880
برای انجام کاری است که نمی خواهد انجام دهد. "مادر من مرتباً من را ناراحت می کند تا وقت ملاقات با دندانپزشک بگیرم."
20:25
60. Noted. 
To ‘note’ something means to  notice or pay particular attention to it.
“I  
129
1225416
10960
60. متذکر شده است. "یادداشت کردن" چیزی به معنای توجه یا توجه ویژه به آن است. "من یادداشت کردم
20:38
noted that we had run out of teabags  so I picked some up from the shop.” 
130
1238056
4000
که کیف های چای ما تمام شده است بنابراین مقداری از فروشگاه را برداشتم."
20:43
61. Observed
. To ‘observe’ means to notice  something of significance or importance.
‘“It’s  
131
1243256
8000
61. مشاهده شده است. منظور از "مشاهده" این است که چیزی مهم یا مهم را متوجه شوید.
20:53
raining outside”, Henry observed.’ 
132
1253816
3520
"هنری گفت:" بیرون باران می بارد ".
20:58
62. Objected
. To ‘object’ to  an idea means to reject it.  
133
1258296
6720
62. معترض. مخالفت با یک ایده به معنای رد آن است.
21:07

“He objected to the idea of moving to Madrid.” 63. Pleaded. 
To ‘plead’ means to make an  
134
1267976
16080
"او به ایده انتقال به مادرید اعتراض کرد." 63. التماس كردن. "التماس كردن" به معناي
21:24
emotional appeal.
“The police are pleading for  witnesses to contact them with information.” 
135
1284056
5520
درخواست تجديدنظر احساسي است. "پليس از شاهدان درخواست مي كند تا با آنها با اطلاعات تماس بگيرند."
21:30
64. Promised. 
To ‘promise’ something means to  assure someone that something will definitely  
136
1290696
7840
64. وعده داده شده. "قول" دادن چیزی به معنای اطمینان دادن به کسی است که قطعاً اتفاقی خواهد
21:38
happen.
“Ben promised me he would be here  on time but he’s already 10 minutes late.” 
137
1298536
7120
افتاد. "بن به من قول داد که به موقع اینجا خواهد بود اما 10 دقیقه دیگر تأخیر دارد."
21:47
65. Protested
. To ‘protest’ means  to express an objection.
“The  
138
1307096
6640
65. اعتراض كردن. "اعتراض" به معنای ابراز اعتراض است. "
21:54
children protested about the amount of homework.” 66. Quavered
. To ‘quaver’ means to speak with  
139
1314456
8400
بچه ها درباره میزان مشق شب اعتراض كردند." 66. لرزان. منظور از "لرزان" این است که با
22:02
a tremble of fear or worry in your  voice.
‘“I’m scared”, she quavered.’ 
140
1322856
5600
لرزیدن از ترس یا نگرانی در صدای خود صحبت کنید. "او ترسید".
22:09
67. Ranted. 
To ‘rant’ means to speak or shout  at length in an angry, impassioned way.
“She  
141
1329976
8320
67. رانت. "رنت" به معنای بلند حرف زدن یا فریاد کشیدن به طرز عصبانی و پرشور است. "او
22:20
was ranting about the changes to the office.” 68. Raved
. To ‘rave’ means to talk incoherently  
142
1340776
22320
در مورد تغییرات دفتر کار می کرد." 68. Raved. "رِو" به معنای ناسازگاری صحبت کردن است
22:43
as if one were delirious or mad.
“She’s raving  about seeing ghosts and haunted houses.” 
143
1363096
6800
گویی که فردی هذیان یا دیوانه است. "او از دیدن اشباح و خانه های ارواح بسیار عصبانی است."
22:50
69. Replied
. To ‘reply’ means to verbally respond  to somebody else’s speech.
“She asked if I could  
144
1370696
8320
69. پاسخ داد: "پاسخ" به معنای پاسخ کلامی به گفتار شخص دیگری است. "او پرسید آیا می توانم
22:59
help so I replied that I would be there at 2pm.” 70. Reported
. To ‘report’ means to give a  
145
1379016
8720
کمک کنم بنابراین پاسخ دادم که ساعت 2 بعد از ظهر آنجا خواهم بود." 70. گزارش شده منظور از "گزارش"
23:07
spoken or written account of something  that someone has seen or experienced.  
146
1387736
4720
بیان روایتی کتبی یا کتبی از چیزی است که کسی دیده یا تجربه کرده است.
23:13

“He reported the crime to the police.” 71. Revealed
. To ‘reveal’ something means  
147
1393576
8640
"وی این جنایت را به پلیس گزارش داد." 71. آشکار شده. آشکار کردن چیزی به معنای
23:22
to give new information which was previously  hidden.
“She revealed that she is pregnant!” 
148
1402216
6000
دادن اطلاعات جدیدی است که قبلا پنهان شده بود. "او فاش کرد که باردار است!"
23:29
72. Roared
. To ‘roar’ means to give a loud,  prolonged sound like that of a lion. This can  
149
1409576
11200
72. غرش. خروش به معنای دادن صدای بلند و بلند مانند صدای شیر است. این را می
23:40
be used in many different contexts but one of  the most common is a roar of laughter.
“When  
150
1420776
5760
توان در زمینه های مختلف استفاده کرد اما یکی از رایج ترین آنها غرش خنده است. "وقتی
23:47
my trousers ripped, she roared with laughter.” 73. Sassed. 
To ‘sass’ someone means to be  
151
1427736
10160
شلوارم پاره شد ، او غرش کرد با خنده. " 73. ساسد. "ساس" كردن كسي به معني اين است كه نسبت
23:57
cheeky or rude to them.
“She sassed  me when I asked if she could help.” 
152
1437896
4880
به او باارو بودن يا بي ادبي داشته باشيد. "
24:05
74. Scolded
. To ‘scold’ someone means to tell  them off. 
“Her mother scolded her when she didn’t  
153
1445096
8480
74. سرزنش كردن. "سرزنش" كردن به معناي گفتن اوست. "مادرش او را سرزنش كرد وقتي كه نگفت كه
24:13
say please or thank you.” 75. Screamed
.  
154
1453576
2880
لطفاً يا از شما تشكر نكرد ." 75. جیغ
24:17
To ‘scream’ means to give a long, loud piercing  cry expressing extreme emotion or pain.
“He  
155
1457176
6160
کشیدن. فریاد زدن به معنای ایجاد یک گریه بلند و بلند از شدت احساس و درد است. "او
24:28
screamed in pain when he fractured his leg.” 
156
1468296
2320
هنگام شکستن پا از درد جیغ کشید ."
24:32
76. Shouted. 
To ‘shout’ means to speak  very loudly, usually in anger or shock.
“The  
157
1472856
9040
76. فریاد کشیدن. فریاد زدن به معنای بسیار بلند صحبت کردن است ، معمولاً با عصبانیت یا شوک. "
24:43
PE teacher shouts at the children  who run too slowly. It’s so mean.” 
158
1483496
4720
معلم PE به بچه هایی که خیلی آهسته می دوند فریاد می زند. این خیلی پست است."
24:49
77. Shrieked
. To ‘shriek’ means to  make a high-pitched, piercing cry  
159
1489016
8640
77. جیغ زدگی. فریاد زدن به معنای ایجاد یک گریه یا صدای بلند و سوراخ کننده
24:57
or sound. It’s similar to a scream.
“David,  I need your help”, Rachel shrieked. 
160
1497656
6960
است. شبیه جیغ است. "دیوید ، من به کمک تو نیاز دارم" ، راشل
25:06
78. Shuddered. 
To ‘shudder’  means to tremble convulsively,  
161
1506296
6400
جیغ زد. 78. لرزید. "لرزیدن" یعنی لرزیدن تشنجی ،
25:13
usually because of fear or repulsion.
“The  
162
1513256
3040
معمولاً به دلیل ترس یا دافعه. "
25:18
thought of eating raw fish makes me shudder.” 79. Snapped
. To ‘snap’ means to speak in a  
163
1518536
10480
فکر خوردن ماهی خام مرا لرزاند." 79. ضربه محکم و ناگهانی: "ضربه محکم و ناگهانی" به معنای صحبت با
25:29
hurried and irritable tone.
‘“Please  just leave me alone”, she snapped.’ 
164
1529016
5600
لحنی عجولانه و تحریک پذیر است. "او گفت:" لطفا "مرا فقط بگذارید"
25:36
80. Sneered
. To ‘sneer’ means to speak  with a mocking smile or tone.
‘“Well,  
165
1536136
7520
80. تمسخر کردن. "تمسخر" به معنای صحبت کردن با لبخند یا لحن مسخره است. "او خوب
25:45
have fun”, she sneered.’ 81. Sneezed
.  
166
1545576
5760
تمسخر کرد" 81. عطسه کردن.
25:55
To ‘sneeze’ means to make a sudden involuntary  expulsion of air from the nose and mouth.  
167
1555416
5680
عطسه کردن به معنای خارج کردن ناگهانی هوا از بینی و دهان است.
26:05

‘“I think I have a cold”, Maria sneezed.’ 82. Snickered
. To ‘snicker’ means to give a  
168
1565096
9840
"ماریا عطسه کرد:" فکر می کنم من سرما خورده ام. " 82. اسنیکرید. به معنای "اسنیکر" یعنی
26:14
half-suppressed laugh. 
“My manager snickered  when I asked if I could have next week off.” 
169
1574936
8480
خنده نیمه سرکوب شده "مدیر من وقتی پرسید که آیا می توانم هفته آینده را تعطیل کنم ، پوزخند زد."
26:24
83. Sniffled
. To ‘sniffle’ means  to sniff slightly or repeatedly,  
170
1584616
5600
83. بو کشیدن. منظور از "بو کردن" به معنای استشمام مکرر یا مکرر ،
26:33
usually because of crying or a cold.
‘“I’m  going to go to the doctors”, she sniffled.’ 
171
1593256
7600
معمولاً به دلیل گریه یا سرماخوردگی است. "او می گوید:" من قصد دارم به دکترها بروم ، "
26:43
84. Snorted
. To ‘snort’ means to  make an explosive sound from the nose,  
172
1603096
6880
84. خرخر کردن. منظور از "خرخر" ساختن صدای انفجاری از بینی ،
26:52
usually to express disgust or distaste.
‘“Too  
173
1612456
3440
معمولاً برای ابراز انزجار یا بیزاری است. "او خیلی
26:57
little, too late”, she snorted.' 85. Sobbed. 
To ‘sob’ means to cry noisily.
“He  
174
1617576
9680
کم ، خیلی دیر ، خرخره کرد." 85. هق هق گریه. گریه كردن یعنی گریه كردن پر سر و صدا. "او
27:12
sobbed when he told me that his dog was unwell.” 86. Sputtered
. To ‘sputter’ means to speak with  
175
1632856
9840
وقتی به من گفت كه حال سگش خوب نیست ، هق هق كرد ." 86. پراکنده. منظور از "پاشیدگی" به معنای صحبت با
27:22
several incoherent bursts, usually as a result of  strong emotion. 
‘“But… but… I don’t… We haven’t…  
176
1642696
9680
چندین انفجار ناسازگار است ، معمولاً در نتیجه احساسات شدید. "" اما ... اما ... من نمی کنم ... ما نداریم ...
27:32
How can you…”, she sputtered.’ 87. Squeaked. 
To ‘squeak’  
177
1652376
6880
چگونه می توانی ... "، او پراکنده کرد." 87. جیرجیر کردن. "جیرجیر کردن"
27:40
means to make a high-pitched sound  or cry.
‘“Ouch!” She squeaked.’ 
178
1660856
4640
به معنای ایجاد صدای بلند یا گریه است. "اوه!" او جیر جیر کرد.
27:47
88. Squealed
. To ‘squeal’ means to make  a long, high-pitched cry or noise.
“The  
179
1667336
7520
88. سرک کشیدن. "جیغ زدن" به معنای ایجاد یک گریه یا سر و صدا بلند و بلند است. "وقتی
27:56
girls squealed with excitement when  I gave them the concert tickets.” 
180
1676056
4800
دختران بلیط کنسرت را به آنها دادم ، دختران از هیجان
28:00
89. Stammered
. To ‘stammer’  means to involuntarily repeat  
181
1680856
11680
قشقرق می کشیدند ." 89. لکنت. لکنت به معنای تکرار غیر ارادی حروف اول یا اصطلاحات کلمات هنگام صحبت است. "او وقتی عصبی است
28:12
the first letters or sounds of words when  you speak. 
“He stammers when he’s nervous.” 
182
1692536
12800
لکنت می کند." 90. بیان شده "بیان" به معنای بیان مطلق و واضح چیزی است
28:26
90. Stated
. To ‘state’ means to  express something definitely and  
183
1706376
6560
. "وی اظهار داشت که به دنبال کار جدیدی خواهد بود."
28:32
clearly.
“She stated that she  would be looking for a new job.” 
184
1712936
4000
91. طوفانی: "طوفان" به معنی عصبانیت است. "
28:38
91. Stormed
. To ‘storm’ means to have an outburst  of anger.
‘“I can’t believe you’ve done this”,  
185
1718856
7760
جسیکا طوفان کرد :" نمی توانم باور کنم که این کار را کرده ای "
28:47
Jessica stormed.' 92. Suggested. 
To  
186
1727416
5280
. 92. پیشنهاد شده است.
28:52
‘suggest’ means to put an idea forward for  consideration.
“Frank suggested we take the bus.” 
187
1732696
7440
"پیشنهاد" به معنای طرح یک ایده برای بررسی است. "فرانک پیشنهاد داد که سوار اتوبوس شویم."
29:01
93. Taunted
. To ‘taunt’ means to provoke or  challenge someone with insulting remarks.
“The  
188
1741096
10000
93. طعنه زدن. "طعنه زدن" به معنای تحریک یا به چالش کشیدن کسی با اظهارات توهین آمیز است. "
29:12
other students taunted her about her grades.” 
189
1752856
2880
دانش آموزان دیگر او را در مورد نمره های خود طعنه می زدند."
29:17
94. Uttered. 
To ‘utter’ means to say something  out loud.
‘“I promise to do better”, he uttered.’ 
190
1757576
8480
94. ناخوشایند. "گفتن" به معنای گفتن چیزی با صدای بلند است. "او قول داد" بهتر قول می دهم ".
29:27
95. Vowed
. To ‘vow’ means to promise.
“We  vow to be there to support you.” 
191
1767656
7680
95. نذر كردن ، "نذر كردن" به معنای وعده دادن است. "ما عهد می بندیم كه آنجا باشیم تا از شما حمایت كنیم."
29:37
96. Wailed
. To ‘wail’ means to make a prolonged  high-pitched sound.
‘“I don’t want to!”,  
192
1777176
9120
: ناله 'به معنی 96. نالید. به به یک صدای بالا سخت تن به تن طولانی مدت. "من نمی خواهم نیست!"،
29:47
she wailed.’ 97. Wept
.  
193
1787256
3920
او wailed. 97. گریه کردن.
29:54
To ‘weep’ means to cry or shed tears.
‘“I’m  going to miss you”, Bella wept.’ 
194
1794696
6480
گریه کردن یعنی گریه کردن یا اشک ریختن. بلا گریه کرد: "دلم برایت تنگ خواهد شد".
30:02
98. Whispered. 
To ‘whisper’ means to speak  very softly.
‘“I completely forgot to bring  
195
1802536
8800
98. نجوا کرد. "نجوا" به معنای خیلی آرام صحبت کردن است. "او کاملاً فراموش کرد که
30:11
the birthday present”, she whispered.’ 99. Worried
. To ‘worry’ means to express  
196
1811336
8480
هدیه تولد را بیاورم ." 99. نگران باشید. "نگرانی" به معنای ابراز
30:19
anxiety or fear.
“She worried about  the holiday being too expensive.” 
197
1819816
4960
نگرانی یا ترس است. "او نگران گران بودن تعطیلات بود."
30:27
100. Yelled
. To ‘yell’ means  to shout or speak loudly.
“Stop  
198
1827816
5200
100. فریاد زدن. فریاد زدن به معنای فریاد زدن یا بلند صحبت کردن است. " فریاد خود را
30:34
yelling, the children are trying to sleep."
199
1834456
2800
متوقف کنید ، بچه ها سعی در خوابیدن دارند."
30:39
Well, that was a very long list do let me know in  the comments if you enjoyed this lesson if it was  
200
1839816
6640
خوب ، این یک لیست بسیار طولانی بود ، اگر از این درس لذت می بردید ، اگر اطلاعات
30:46
too long too much information or if you like the  longer list lessons. Your feedback really helps me  
201
1846456
7520
بیش از حد طولانی بود یا درس های طولانی تر را دوست دارید ، در نظرات به من اطلاع دهید . نظرات شما واقعاً به من کمک می کند
30:53
to decide all of my future videos so please do let  me know your thoughts in the comment section below  
202
1853976
5360
تا در مورد همه فیلم های آینده خود تصمیم بگیرم ، بنابراین اگر هنوز مشترک نشده اید
30:59
if you're not already subscribed  then please hit that subscribe button  
203
1859896
3840
، در بخش نظرات زیر نظرات خود را به من اطلاع دهید ، لطفاً دکمه اشتراک را بزنید
31:03
and if you still have time and  want to do some more learning  
204
1863736
3200
و اگر هنوز وقت دارید و می خواهید کارهای بیشتری انجام دهید یادگیری
31:06
then why not check out one of these other  lessons. Until next time take care, bye!
205
1866936
6400
پس چرا یکی از این درسهای دیگر را بررسی نمی کنید. تا دفعه بعد مراقبت کنید ، خداحافظ!
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7