Work Words ENGLISH VOCABULARY

talking about work we are going to do some  vocabulary today and we're going to be talking  

صحبت کردن در مورد کار ما امروز قرار است تعدادی واژگان را انجام دهیم و در

about work talking talking talking about work  talking about work all right here we go I want  

مورد کار صحبت خواهیم کرد صحبت کردن درباره کار صحبت کردن در مورد کار همین جا می رویم.

you to listen and repeat hear it and say it  tomorrow I'll be very busy I have a tight

خیلی شلوغ باش

schedule tomorrow I'll be very  busy I have a tight schedule  

فردا برنامه فشرده ای دارم من خیلی شلوغ خواهم بود من یک برنامه فشرده دارم

a tight schedule that means you have lots of  things to do you don't have much time your  

یک برنامه فشرده که به این معنی است که شما کارهای زیادی برای انجام دادن دارید و زمان زیادی ندارید

schedule is tightly packed together it's a  it's a tight schedule all right let's look  

برنامه شما کاملاً فشرده است. برنامه‌ریزی خوب است بیایید

at another sentence here we go listen and  repeat next week my schedule will be pretty

به جمله‌ای دیگر نگاه کنیم در اینجا می‌رویم گوش کنید و هفته آینده تکرار کنید برنامه‌ام

tight next week my schedule will be pretty tight

هفته آینده بسیار فشرده خواهد بود برنامه‌ام خیلی فشرده خواهد بود

pretty busy tight schedule busy  schedule all right here's the  

بسیار شلوغ برنامه فشرده شلوغ برنامه درست اینجاست   مورد

next one I have a fixed work schedule  I work Monday to Friday from 9:00 to

بعدی من یک برنامه کاری ثابت دارم من کار می‌کنم دوشنبه تا جمعه از ساعت 9:00 تا

5:00 I have a fixed work schedule so a fixed  schedule is um that means your schedule is  

5:00 من یک برنامه کاری ثابت دارم، بنابراین یک برنامه ثابت است که به این معنی است که برنامه شما

the same every day you can't change it it's  fixed it's set your schedule is set and this  

هر روز یکسان است، نمی توانید آن را تغییر دهید، تنظیم شده است، برنامه شما تنظیم شده است و این

person works Monday to Friday from 9:00 a.m. to  5:00 p.m. I work Monday to Friday from 9:00 to

شخص کار می کند. دوشنبه تا جمعه از ساعت 9:00 صبح تا 5:00 بعد از ظهر. من از دوشنبه تا جمعه از ساعت 9:00 تا 5 کار می‌کنم:

5: all right next one I used to have a fixed  work schedule but now I have more flexible

درست بعد از آن، من قبلاً یک برنامه کاری ثابت داشتم، اما اکنون

hours I used to have a fixed work schedule  but now I have more flexible hours  

ساعات کاری من انعطاف‌پذیرتر است، قبلاً یک برنامه کاری ثابت داشتم اما اکنون ساعت‌های انعطاف‌پذیرتری دارم

H that's a confusing way to say it because  that more kind of sounds like you have more  

H این گیج‌کننده است روشی برای گفتن آن است زیرا به نظر می‌رسد که شما ساعت‌های بیشتری دارید،

hours but it's not the case you have more  flexible hours your work hours are more  

اما اینطور نیست که ساعات کاری شما انعطاف‌پذیرتر باشد،

flexible flexible means you can bend it you  can choose when to work you you get to choose  

ساعات کاری شما انعطاف‌پذیرتر است.

when to work so this person now has more work  hours that are flexible his his uh his schedule  

کار کنید تا این فرد اکنون ساعات کاری بیشتری داشته باشد که انعطاف‌پذیر است، برنامه‌اش

is more flexible all right so he used to have a  fixed work schedule but now I have more flexible  

انعطاف‌پذیرتر است، بنابراین او قبلاً یک برنامه کاری ثابت داشت، اما اکنون من ساعت‌های انعطاف‌پذیرتری دارم.

hours let's try another one here we go as a  mom I'm so happy that I have a flexible work

من خیلی خوشحالم که

schedule as a mom I'm so happy that  I have a flexible work schedule

به عنوان یک مادر برنامه کاری منعطفی دارم. خیلی خوشحالم که برنامه کاری منعطفی دارم،

yeah a mother needs a flexible schedule  and she has have a flexible work schedule  

بله، یک مادر به یک برنامه کاری انعطاف پذیر نیاز دارد و او یک برنامه کاری انعطاف پذیر دارد

so you can work a schedule you can but  have yeah have have is the word here  

بنابراین شما می توانید برنامه کاری را انجام دهید که می توانید اما داشته باشید. بله، این کلمه اینجاست

but you can work a schedule I work a  flexible schedule okay I'm confusing  

اما شما می‌توانید با یک برنامه کار کنید، من با یک برنامه منعطف کار می‌کنم، خب، من گیج می‌کنم

you let's move on during the pandemic  we all adopted a flexible work schedule

شما بیایید در طول همه‌گیری ادامه دهیم همه ما یک برنامه کاری انعطاف‌پذیر

during the pandemic we all adopted a flexible  work schedule adopted means we accepted we  

در طول همه‌گیری اتخاذ کردیم، همه ما یک برنامه کاری انعطاف‌پذیر اتخاذ کردیم. پذیرفتیم

took it on we did it we adopted a flexible  work schedule because we had to it was of

آن را پذیرفتیم، آن را انجام دادیم، یک برنامه کاری انعطاف‌پذیر اتخاذ کردیم زیرا مجبور بودیم

necessity all right so let's try this one  

این برنامه را امتحان کنیم.

I have the morning shift this  week and the night shift next

week I have the morning shift  this week and the night shift next

شیفت شب

week all right so now we have shift work and  if you have shifts with an S I have shifts or I  

هفته آینده خیلی خوب است، بنابراین اکنون ما نوبت کاری داریم و اگر شما شیفتی با S دارید، من شیفت دارم یا شیفت

work shifts or I have a shift schedule different  ways to say it but that just means your schedule  

کار می کنم یا برنامه شیفتی دارم روش های مختلفی برای بیان آن وجود دارد، اما این فقط به این معنی است که برنامه شما

it can change depending on what your boss gives  you different sh different working shifts let's  

می تواند بسته به اینکه چه چیزی تغییر کند. رئیس شما شیفت‌های مختلف کاری به شما می‌دهد، بیایید

take a look at this one I'm a nurse and I enjoy  working the night shift the hospital is less

به این شیفت نگاهی بیندازیم. من یک پرستار هستم و از کار کردن در شیفت شب لذت می‌برم، بیمارستان

busy so this nurse likes to work the night  shift because at that time the hospital is  

شلوغ کمتری دارد، بنابراین این پرستار دوست دارد شیفت شب کار کند، زیرا در آن زمان بیمارستان

not busy it's less busy I'm a nurse and I enjoy  working the night shift the hospital is less

نیست. مشغله کمتر مشغله است من پرستار هستم و از کار کردن در شیفت شب لذت می برم، بیمارستان شلوغ کمتری دارد، بنابراین

busy all right so you're working a  shift you have a shift or you work  

شما یک شیفت کار می کنید، یک شیفت دارید یا

a shift most people who work  in an office have a 9 to-5

یک شیفت کار می کنید، اکثر افرادی که در مطب کار می کنند 9 تا -5

job most people who work  in an office have a 9-to-5

شغل اکثر افرادی که در یک اداره کار می کنند، شغل 9 به 5 دارند،

job okay a 9 to5 a 9 to5 is a set phrase and it  me it's used to describe a standard work job a  

خوب، 9 به 5، 9 به 5 یک عبارت تنظیم شده است و برای من برای توصیف یک

standard office job a job doesn't mean you work  from 9:00 to 5:00 you could have different work  

شغل استاندارد استفاده می شود. شما از ساعت 9:00 تا 5:00 کار می کنید، می توانید ساعات کاری متفاوتی داشته باشید،

hours but a 9 to-5 job is considered generally  accepted a standard office type job all right  

اما یک شغل 9 تا 5 به طور کلی در نظر گرفته می شود، یک شغل استاندارد اداری پذیرفته شده است، بسیار خوب

let's try another one I don't want a 9 to-5 job I  want to have flexible working hours and travel the

بیایید یک کار دیگر را امتحان کنیم، من شغل 9 تا 5 نمی خواهم می‌خواهم ساعات کاری انعطاف‌پذیری داشته باشم و به

world all right so I don't want a 9 to5 job I  want to have flexible working hours and travel  

خوبی به سراسر دنیا سفر کنم، بنابراین من یک شغل 9 تا 5 نمی‌خواهم، می‌خواهم ساعات کاری انعطاف‌پذیر داشته باشم و به دنیا سفر کنم.

the world don't we all we all want that but we all  can't have it girl okay some of us have have to  

دختر باشه بعضی از ما باید

work a 9 to5 all right let's jump to the next one  I love being self-employed I don't need to answer

9 تا 5 کار کنیم خوب بیایید به سراغ بعدی برویم.

anyone I love being self-employed  I don't need to answer to

anyone so if you answer to someone that means  you have to do what they say if they tell you  

اگر به کسی جواب می‌دهی به این معنی است که باید کاری را که او می‌گوید انجام دهی، اگر به تو می‌گویند کاری را

to do something you have to do it but if there's  nobody to tell you what to do I don't need to  

انجام بده، باید آن را انجام دهی، اما اگر کسی نیست که به تو بگوید چه کاری باید انجام دهی، لازم نیست

answer to anyone because I'm self-employed if  you're self-employed you don't have a boss you  

به کسی پاسخ دهم زیرا من خودم هستم. -اشتغال اگر شما خوداشتغالی هستید، رئیس ندارید، شما  شما

you are Your Own Boss that's that's the the Nuance  of self-employed I'm I'm My Own Boss you are Your  

رئیس خود هستید، این همان تفاوت ظریف خوداشتغالی است من رئیس خودم هستم، شما

Own Boss self-employed all right now another way  to say self-employed is working for yourself I  

رئیس خودتان هستید حالا یک راه دیگر برای گفتن خوداشتغالی این است که برای

love working for myself there's a little bit of  a difference working for myself is like you don't  

have a boss I don't have a boss I work for myself  whereas self-employed is more like I'm My Own Boss  

خودت کار کنم. شاغل بیشتر شبیه من رئیس خودم

I I'm doing my own thing I'm self-employed so  the self is is kind of an empowering word I'm  

هستم   من کار خودم را انجام می‌دهم من خودم اشتغال دارم، بنابراین خود است که به نوعی کلمه توانمندکننده است

self-employed I do it myself whereas this one  I love working for myself that's more of um I  

برای خودم این بیشتر از اوم من

I love not having a boss I don't need to answer  to anyone I don't need to answer to anyone but

دوست دارم رئیس نداشته باشم نیازی نیست به کسی جواب بدهم نیازی نیست به کسی جواب بدهم اما

my all right here's the next  sentence my friend Chris is  

مشکلم اینجاست جمله بعدی دوستم کریس

an electrician he's been self-employed for over 10

یک برقکار است او خوداشتغال شده است بیش از 10

years my friend Chris is an electrician  he's been self-employed for over 10

سال است که دوست من کریس یک برقکار است او بیش از 10

years he is a self-employed electrician

سال است که خوداشتغال می کند او یک برقکار خوداشتغال است

my friend Chris is an electrician he's been  working for himself for over 10 years all  

دوست من کریس یک برقکار است که او بیش از 10 سال است که برای خودش کار می کند خیلی

right so he's working for himself good  for you Chris way to go you don't have  

درست است بنابراین او برای خودش خوب کار می کند تو کریس راه رفتن تو نیست

a boss you're working for yourself  I work a full-time job that keeps me

رئیسی نداری برای خودت کار می‌کنی من یک شغل تمام وقت کار می‌کنم که مرا

busy I work a full-time job that keeps me

مشغول می‌کند من یک کار تمام وقت کار می‌کنم که مرا

busy that can be r read two different ways  I'm thinking I work a full-time job that  

مشغول می‌کند که می‌توان آن را به دو روش مختلف خواند فکر می‌کنم یک شغل تمام وقت کار می‌کنم که

keeps me busy I work a full-time job that keeps  me busy kind of the same thing little different  

من را مشغول می‌کند، من یک شغل تمام وقت کار می‌کنم که مرا مشغول می‌کند، همان چیزی که کمی متفاوت است.

same all right so you know full-time job you  work like a full time what's a full-time job  

-زمان کار

nowadays is that 40 hours maybe 37 hours  it depends on the country I suppose some  

امروزه این است که 40 ساعت شاید 37 ساعت بستگی به کشور دارد. فکر می کنم در برخی از

countries a 36-hour work week is full  time some countries 40 it depends all  

کشورها یک هفته کاری 36 ساعته تمام وقت است برخی کشورها 40 همه چیز بستگی دارد

right when can I possibly find time to  exercise I have two kids and a full-time

درست است که چه زمانی می توانم زمانی برای ورزش پیدا کنم. من دو بچه دارم و یک شغل تمام وقت

job when can I possibly find time to  exercise I have two kids in a full-time

چه زمانی می توانم زمانی برای ورزش پیدا کنم. من دو فرزند دارم در یک

job all right so you have a full-time job just  

شغل تمام وقت خوب است، بنابراین شما یک شغل تمام وقت دارید، درست

like you have kids it's the same  kids and jobs all right let's try  

مثل شما که بچه ها دارید، این همان بچه ها و شغل ها هستند، بیایید

another one I used to work full-time but  after my baby was born I started working

یکی دیگر را امتحان کنیم. قبلاً تمام وقت کار می‌کردم، اما بعد از به دنیا آمدن بچه‌ام، کار

part-time I used to work full-time but  after my baby was born I started working

پاره‌وقت شروع کردم، تمام وقت کار می‌کردم، اما بعد از تولد فرزندم، کار پاره‌وقت را شروع کردم،

part-time so you work full-time you work  part-time part-time part-time is it's just  

بنابراین شما تمام وقت کار می‌کنید، شما نیمه‌وقت کار می‌کنید. وقت پاره وقت فقط

uh not a full-time job not a full-time job is  part-time it's difficult to pinpoint what is a  

اوه نه یک کار تمام وقت است نه یک کار تمام وقت پاره وقت است دشوار است به طور دقیق مشخص کنیم که یک

part-time job some people think a part-time job is  working one day a week at a certain job some would  

کار نیمه وقت چیست برخی از افراد فکر می کنند یک کار پاره وقت یک روز در هفته کار می کند. یک شغل خاص، برخی می‌گویند

said that's not a part-time job all right let's  try this excuse me what are your weekend opening

که این یک کار پاره‌وقت نیست، خب، بیایید این را امتحان کنیم، ببخشید ساعات کاری آخر هفته شما چیست،

hours excuse me what are  your weekend opening hours

ببخشید، ساعات کاری آخر هفته شما چیست،

all right opening hours not so common we might  say operating hours or we might say business  

ساعات کاری مناسب آنقدر رایج نیست، ممکن است بگوییم ساعت کار یا ممکن است بگوییم

hours or store hours that's more common the  times that your store is open would be your  

ساعات کاری   یا ساعات کاری فروشگاه که معمولاً در زمان‌هایی که فروشگاه شما باز است، رایج‌تر است

opening hours operating hours business  hours store hours what are your store  

ساعات کاری شما ساعت کاری  ساعت کاری  ساعات کاری فروشگاه، ساعات کاری فروشگاه شما

hours what are your business hours what are  your operating hours what are your opening

چقدر است   ساعات کاری شما، ساعات کاری شما، ساعات کاری شما، ساعات کاری شما،

hours their business hours are  Monday to Saturday from 10: to

ساعات کاری آنها چقدر است. دوشنبه تا شنبه از ساعت 10: تا

10: that's when they are operating their store  their operating hours their operating hours  

10: این زمانی است که آنها فروشگاه خود را کار می کنند ساعت کاری خود ساعت کار

their store hours their opening hours all right  pretty simple stuff but it's good practice boom  

ساعات کاری فروشگاهشان همه چیز درست است چیزهای بسیار ساده اما تمرین خوبی است

good workout keep moving forward once step at a  time that was 3030 I'll see you in the next step

تمرین خوب یک گام به جلو حرکت کنید. 3030 در مرحله بعد شما را می بینم