What do the words 'convenient' and 'convenience' mean? Speak English with Mr Duncan

Here is an interesting word that can be used in many ways.

در اینجا یک کلمه جالب وجود دارد که می تواند در بسیاری از موارد استفاده شود.

A word that accurately describes

کلمه ای که به درستی

the way something can be done in our day to day lives.

نحوه انجام کاری را در زندگی روزمره ما توصیف می کند.

Especially when we want to do something quickly.

مخصوصاً وقتی می خواهیم کاری را سریع انجام دهیم.

Today's word is ‘convenient’.

کلمه امروز «مناسب» است.

This word is an adjective that describes something useful and right for one's use.

این کلمه صفتی است که چیزی مفید و مناسب برای استفاده را توصیف می کند.

The thing fits in well with our needs or requirements.

چیزی که به خوبی با نیازها یا نیازهای ما مطابقت دارد.

That particular thing is convenient.

آن چیز خاص راحت است.

Something that fits in well with a person's routine or schedule is convenient.

چیزی که به خوبی با روال یا برنامه یک فرد مطابقت داشته باشد، مناسب است.

Perhaps a particular time when you are free or available can be described as convenient.

شاید بتوان زمان خاصی را که آزاد یا در دسترس هستید، مناسب توصیف کرد.

A convenient time, or a convenient place.

یک زمان مناسب، یا یک مکان مناسب.

A thing that is suitable for everyone involved in a certain activity or arrangement.

چیزی که برای همه افراد درگیر در یک فعالیت یا ترتیب خاص مناسب است.

A type of device or tool that is easy to find or obtain, is convenient.

یک نوع وسیله یا ابزاری که به راحتی یافت می شود یا به دست می آید، راحت است.

A certain place or position can be convenient if it is easy to get to.

یک مکان یا موقعیت خاص اگر دسترسی به آن آسان باشد می تواند راحت باشد.

A local shop can be described as being convenient.

یک فروشگاه محلی را می توان به عنوان یک فروشگاه مناسب توصیف کرد.

It is close to your home and easy to get to.

به خانه شما نزدیک است و دسترسی به آن آسان است.

In general terms, a convenient thing is suitable...

به طور کلی، یک چیز راحت مناسب است ...

Useful, easy to obtain, handy, appropriate.

مفید، آسان برای به دست آوردن، دستی، مناسب.

The thing in question is suitable for your needs.

مورد مورد نظر برای نیازهای شما مناسب است.

Another variation of this word is ‘convenience’,

یکی دیگر از انواع این کلمه "راحتی" است

which is a noun that means the state of being able to proceed with something without difficulty.

که اسمی است به معنای حالتی است که می توان بدون مشکل کاری را پیش برد.

The thing in question is easy to get or find.

چیز مورد نظر به راحتی به دست می آید یا پیدا می شود.

A local shop is often referred to as a ‘convenience store’.

یک فروشگاه محلی اغلب به عنوان "فروشگاه رفاه" نامیده می شود.

In British English, the word convenience also means a public toilet.

در انگلیسی بریتانیایی کلمه Convenience نیز به معنای توالت عمومی است.

Something that makes life easier is a convenience.

چیزی که زندگی را آسان تر می کند یک راحتی است.

The way in which something can be done easily may be described as ‘conveniently’.

روشی که از طریق آن می توان کاری را به راحتی انجام داد ممکن است به عنوان "راحت" توصیف شود.

It can be done easily, simply without much difficulty.

این کار را می توان به راحتی و بدون هیچ مشکلی انجام داد.

It can be done conveniently without any problems.

می توان آن را به راحتی و بدون هیچ مشکلی انجام داد.

Another word that is very similar to convenient is ‘convene’,

کلمه دیگری که بسیار شبیه به راحت است، "convene" است

which is a verb that means bring together.

که یک فعل به معنای گرد هم آوردن است.

The action of coming together in a group is convene.

عمل جمع شدن در یک گروه تشکیل می شود.

You might convene in a particular place at a certain time.

شما ممکن است در یک مکان خاص در یک زمان خاص گرد هم بیایید.

Synonyms of convenient include... right, appropriate, suitable, agreeable, opportune, timely.

مترادف راحت عبارتند از ... درست، مناسب، مناسب، موافق، مناسب، به موقع.

Something is useful, handy, easy to obtain and easy to find.

چیزی مفید، مفید، آسان برای به دست آوردن و آسان برای پیدا کردن است.

I hope my English lessons are convenient and useful for you.

امیدوارم درس های انگلیسی من برای شما راحت و مفید باشد. به

I will see you soon for another lesson at a convenient time and place...

زودی برای درس دیگری در زمان و مکان مناسب...

in the not too distant future.

در آینده ای نه چندان دور شما را می بینم.