Party | Learn English related to a party | Havisha Rathore | Party English | Restaurant English

Hello, friends! I am Ranjan Shekhawat. A warm welcome to this Channel! Today, in this

سلام دوستان! من رنجان شخوات هستم. خوش آمدید گرم به این کانال! امروز در این

video, we are going to learn English related to a party or, I would say, dining

ویدیو قصد داریم زبان انگلیسی مربوط به مهمانی یا به قولی ناهار خوری

out in a restaurant. Let's get started without much ado. The meal has three

در رستوران را یاد بگیریم. بیایید بدون بحث زیاد شروع کنیم. غذا سه

parts. But before going into the details of the parts of a meal, let's understand

قسمت دارد. اما قبل از پرداختن به جزئیات بخش‌های غذا، بیایید

the meaning of the different positions of Cutlery we keep while we are having

معنای موقعیت‌های مختلف کارد و چنگال را که در حین صرف

our meal. The knives, forks, and spoons that we use for eating food are

غذا نگه می‌داریم، درک کنیم. به چاقوها، چنگال ها و قاشق هایی که برای خوردن غذا استفاده می کنیم،

called Cutlery. If you keep the Cutlery this way, if you keep the fork and

کارد و چنگال می گویند. اگر کارد و چنگال را به این ترتیب نگه دارید، اگر چنگال و

this knife this way, it means that you're ready to start your meal. You're ready to

این چاقو را به این صورت نگه دارید، به این معنی است که شما آماده هستید تا غذای خود را شروع کنید. برای

start your meal. If you keep the cutlery this way then it means that you haven't

شروع غذا آماده اید. اگر کارد و چنگال را به این صورت نگه دارید، به این معنی است که

finished your meal but you've paused and you're talking to someone or doing

غذای خود را تمام نکرده اید، اما مکث کرده اید و با کسی صحبت می کنید یا کاری انجام می دهید

something, and you have paused eating for some time. If you keep your cutlery in this

، و مدتی است که غذا خوردن را متوقف کرده اید . اگر کارد و چنگال خود را به این صورت نگه دارید

way, it means that you're ready for your next meal, or I would say, you're ready

، به این معنی است که شما برای وعده غذایی بعدی خود آماده اید یا می گویم

for your next dish. When you don't like the taste of the food, you place the cutlery

برای غذای بعدی خود آماده اید. وقتی طعم غذا را دوست ندارید، کارد و چنگال را

in this way. You place the cutlery crossed in this

به این صورت قرار می دهید. وقتی از طعم غذا خوشتان نمی آید، کارد و چنگال را به این صورت ضربدری قرار می دهید

way when you do not like the taste of the food. When you place your cutlery in

. وقتی کارد و چنگال خود را به

this way, it means that your meal was excellent. You loved the meal, and it was

این شکل قرار می دهید، به این معنی است که غذای شما عالی بوده است . شما غذا را دوست داشتید و

excellent. In that case, you place the cutlery in this way. Now, if you place

عالی بود. در این صورت کارد و چنگال را به این صورت قرار می دهید. حالا اگر

your fork in this way, it means that you will be a regular customer, or I would

چنگال خود را به این صورت قرار دهید یعنی مشتری دائمی می شوید یا می

say, you will visit again. If you insert your knife into the fork in this

گویم دوباره سر بزنید. اگر چاقوی خود را به این ترتیب داخل چنگال فرو کنید

way, it means that you did not enjoy the service. Keeping the cutlery parallel to

، به این معنی است که از سرویس لذت نبرده اید . موازی نگه داشتن کارد و چنگال با

each other indicates that you're finished. Your meal is over, and you're

یکدیگر نشان می دهد که کارتان تمام شده است. وعده غذایی شما تمام شده است و شما

satisfied. This is a knife. Fork. Spoon. We have understood the meaning of the

راضی هستید. این یک چاقو است. چنگال. قاشق. ما معنی

different positions of cutlery. Now, let's understand the parts of a meal. A meal

موقعیت های مختلف کارد و چنگال را درک کرده ایم. حالا بیایید قسمت های یک غذا را بفهمیم. یک وعده غذایی

has three parts: The starter, the main course, and the dessert. Starter: I'm

سه قسمت دارد: پیش غذا، غذای اصلی و دسر. پیش غذا: من

having a soup as a starter. But, what do you mean by a starter?

یک سوپ به عنوان پیش غذا می خورم. اما منظور شما از استارتر چیست؟

A starter is a small dish you have before having the main course or the main meal.

پیش غذا یک غذای کوچک است که قبل از صرف غذای اصلی یا غذای اصلی میل می کنید.

So, I'm having a soup as a

بنابراین، من یک سوپ به عنوان

starter. It's too hot. My God, I need to wait until it turns cold or I would say

پیش غذا می خورم. خیلی گرم است. خدای من باید صبر کنم تا سرد بشه یا

until it turns normal. But, then the question arises. Why do we have a starter?

بگم عادی بشه. اما، سپس این سوال مطرح می شود. چرا استارتر داریم؟

Because a starter increases our appetite. So, I'm having this soup so that this

زیرا یک استارتر اشتهای ما را افزایش می دهد. بنابراین، من این سوپ را می خورم تا این

soup can increase my appetite and I can have all the dishes which I want to

سوپ اشتهای من را افزایش دهد و بتوانم تمام غذاهایی را که می خواهم بخورم

have. Right now, I'm going to have the main

. در حال حاضر، من می خواهم

course. But what do you mean by a main course? If I say a main course, it means

غذای اصلی را بخورم. اما منظور شما از غذای اصلی چیست ؟ اگر بگم غذای اصلی یعنی

it is the main part of the meal such as now, I'm going to have the main part of

قسمت اصلی غذاست مثلا الان قسمت اصلی

the meal. So, I'm going to have the main course. You know, sometimes, when I'm very

غذا رو می خورم. بنابراین، من می خواهم غذای اصلی را بخورم . می‌دانی، گاهی اوقات، وقتی خیلی

very hungry, I skip the starter and have the main course directly because I don't want

گرسنه‌ام، غذای اولیه را حذف می‌کنم و غذای اصلی را مستقیماً می‌خورم چون

something, you know, I can say, which will stop my Hunger for some time.

چیزی نمی‌خواهم، می‌توانم بگویم، می‌توانم بگویم که گرسنگی من را برای مدتی متوقف می‌کند.

Instead, I want something which will quench my Hunger immediately. So, that's

در عوض، من چیزی می خواهم که گرسنگی من را فوراً فرو نشاند. بنابراین، به همین

why, I skip the starter and have the main course. So, the main part of the meal is

دلیل است که از استارتر صرف نظر می کنم و غذای اصلی را می خورم . بنابراین قسمت اصلی غذا را غذای

called the main course. Right now, I'm going to have my dessert. Just pay attention,

اصلی می نامند. فعلا میرم دسرمو بخورم فقط دقت کنید

here, dessert, not desert. Desert is something else, and dessert is something

اینجا دسر نه صحرا. صحرا چیز دیگری است و دسر چیز

else. Dessert is, I can say, dessert is the food, or I would say the sweet food taken

دیگری. می توانم بگویم دسر همان غذاست یا می توانم بگویم غذای شیرینی است که

after the main course or after the main meal. So, this is a sweet food, or I would

بعد از غذای اصلی یا بعد از غذای اصلی مصرف می شود. بنابراین، این یک غذای شیرین است، یا می

say, this is a sweet food which I am going to take after the meal and I have

گویم، این یک غذای شیرین است که بعد از غذا می خورم و

finished my meal. I'm going to take the dessert, desert, no, dessert. I'm going to

غذای خود را تمام کرده ام. دسر را می گیرم، صحرا، نه، دسر. من می

take the dessert.

روم دسر را.

Dessert. So, I'm going to have a dessert. I love to have a dessert. It's yummy. Oh,

دسر. بنابراین، من می خواهم یک دسر بخورم. من دوست دارم دسر بخورم. خوشمزه است. اوه، یک

there's another dessert. Let me go and have it.

دسر دیگر وجود دارد. بگذار بروم و آن را داشته باشم.

You go to a restaurant and order food but you don't finish the whole meal. Some

شما به یک رستوران می روید و غذا سفارش می دهید اما کل وعده غذایی را تمام نمی کنید. مقداری

food is left. What do you do? You left the food as it is. I think you do that. But

غذا باقی مانده است. چه کار میکنی؟ غذا را همان طور که هست گذاشتی. من فکر می کنم شما این کار را انجام دهید. اما

some people request the waiter to pack the leftover food. The waiter uses a bag

برخی از افراد از پیشخدمت درخواست می کنند تا غذای باقی مانده را بسته بندی کند. پیشخدمت از کیسه

or container to pack the leftover food. What do you call that bag or that

یا ظرفی برای بسته بندی غذای باقی مانده استفاده می کند. به انگلیسی به آن کیسه یا آن ظرف چه می گویید

container in English? This is a doggy bag. But what is a doggy bag? A doggy bag is a

؟ این یک کیف سگ است. اما کیف سگی چیست؟ کیف سگ

bag provided by the restaurant so that you can take home the leftover

کیسه ای است که توسط رستوران تهیه می شود تا بتوانید باقی مانده غذا را به خانه ببرید

food. Now, let's understand the meaning of a square meal. When people talk about a

. حال بیایید معنای وعده غذایی مربعی را بفهمیم. وقتی مردم در مورد یک

square meal, it means they talk about a substantial and satisfying meal. For

وعده غذایی مربع صحبت می کنند، به این معنی است که از یک وعده غذایی قابل توجه و رضایت بخش صحبت می کنند. به عنوان

example, I don't need a fancy restaurant. I just need a square meal means I just

مثال، من به یک رستوران شیک نیازی ندارم. من فقط به یک وعده غذایی مربعی نیاز دارم یعنی فقط به

need a substantial and satisfying meal. Another very common question is that

یک وعده غذایی قابل توجه و رضایت بخش نیاز دارم. سوال بسیار رایج دیگر این است که چه

when the napkin should be used, and the answer is very simple. You should use

زمانی باید از دستمال استفاده کرد و پاسخ آن بسیار ساده است. باید از

napkin only for wiping your hands and dabbing your mouth. Only for wiping your

دستمال فقط برای پاک کردن دست ها و کشیدن دهان استفاده کنید. فقط برای پاک کردن

hands and dabbing your mouth. Step out in style. Havisha stepped out in

دست ها و مالیدن دهان. با سبک قدم بردارید هاویشا با شیک بیرون آمد

style. It means that havisha went out wearing fashionable dress or stylish

. یعنی حویشا با لباس شیک یا شیک بیرون رفت

dress. We're stepping out in style. Isn't it? My mother is hanging out with her

. ما با شیک بیرون می آییم. اینطور نیست؟ مادرم با دوستانش رفت و آمد دارد

friends. But, what is this hangout? Hangout means to spend a lot of time in a place

. اما، این پاتوق چیست؟ Hangout به معنای گذراندن زمان زیادی در یک مکان

or with someone. Today is my brother's birthday. So, I planned to eat out. Eat out?

یا با کسی است. امروز تولد برادرم است . بنابراین، تصمیم گرفتم بیرون غذا بخورم. بیرون غذا خوردن؟

What is this eat out? Eat out means to eat in a

این بیرون خوردن چیه؟ Eat out به معنای غذا خوردن در

restaurant. So, I've decided to eat in a restaurant as today is my brother's

رستوران است. بنابراین، تصمیم گرفتم در یک رستوران غذا بخورم، زیرا امروز تولد برادرم است

birthday. Throw a party. I've decided to throw a party to celebrate my brother's

. یک مهمانی برپا کنید. تصمیم گرفتم برای جشن تولد برادرم جشنی برپا کنم

birthday. Throw a party? What do you mean by throw a party? Throw a party

. جشن بگیریم؟ منظور شما از برگزاری جشن چیست؟ مهمانی انداختن

means to have a party. I didn't expect that this birthday of the birthday boy

یعنی مهمانی. انتظار نداشتم این تولد پسر تولد

would be celebrated so grandly. I have to agree this time the birthday

اینقدر با شکوه برگزار شود. من باید قبول کنم که این بار

boy just pulled off and now here we are to celebrate his birthday. But what do

پسر تولد تازه راه افتاد و حالا اینجا هستیم که تولدش را جشن بگیریم. اما

you mean by pull off, or I would say, what do you mean by pull something off? Hm, it

منظور شما از کشیدن چیزی چیست، یا می‌توانم بگویم، منظورتان از کشیدن چیزی چیست؟ هوم، به این

means you succeed in doing something impossible, or I would say, you succeed in

معنی است که شما در انجام کاری غیرممکن موفق می شوید ، یا می توانم بگویم، در

doing something really difficult or unexpected. So, that is called pull off.

انجام کاری واقعا دشوار یا غیرمنتظره موفق می شوید. بنابراین، به آن pull off می گویند.

I repeat pull off but if I use this word or I would say if I use this

تکرار می کنم pull off اما اگر از این کلمه استفاده کنم یا می گویم اگر از این

phrase pull off like for a car or a bike, or I would say, if a car or a bike

عبارت pull off مانند ماشین یا دوچرخه استفاده کنم یا می گویم اگر ماشین یا دوچرخه

pulls off, it means, it has started to move. It has started to move. For example,

کنده شود یعنی شروع کرده است حرکت. شروع به حرکت کرده است. به عنوان مثال،

the moment we got into the car, the car pulled off means it started to move and

لحظه ای که ما سوار ماشین شدیم، ماشین پیاده شد به این معنی که شروع به حرکت کرد و به

sped the road. As you can see the preparation for the birthday bash is on.

جاده سرعت داد. همانطور که می بینید آماده سازی برای جشن تولد در حال انجام است.

But what is this bash? Bash means a party or I would say it is another way of

اما این باش چیست؟ Bash به معنای مهمانی است یا می توانم بگویم روش دیگری برای

saying a party, like I could say, an anniversary bash means an anniversary party.

گفتن مهمانی است، همانطور که می توانم بگویم، جشن سالگرد به معنای جشن سالگرد است.

Bash is another way of saying party. If you're invited to a party

باش راه دیگری برای گفتن مهمانی است. اگر به یک مهمانی دعوت شده اید،

but unfortunately because of some reason you can't attend the party though you

اما متأسفانه به دلایلی نمی توانید در مهمانی شرکت کنید، اگرچه

want to attend the party, so how will you convey this message? You can convey this

می خواهید در مهمانی شرکت کنید، پس چگونه این پیام را منتقل می کنید؟ شما می توانید این

message by saying, I'm sorry I can't make it to the party.

پیام را با گفتن این جمله برسانید، متاسفم که نمی توانم به مهمانی برسم.

The decor at the party is funky. Funky means interesting and fashionable

دکور در مهمانی بد بو است. Funky به معنای جالب و شیک

in a noticeable way. This means the decoration of the party is interesting

به شکل قابل توجهی است. یعنی دکوراسیون مهمانی جالب

and fashionable. For the music also, you could say the music is funky. It means

و شیک است. برای موسیقی نیز، می توان گفت که موسیقی بد بو است. یعنی

the music is really interesting. If the decor is not so great, or it is pretty

موسیقی واقعا جالب است. اگر دکور آنقدرها عالی نیست، یا بسیار

cheap, you could say the decor is a bit tacky. Tachy means bad quality or cheap

ارزان است، می توانید بگویید که دکور کمی ضخیم است. تاچی به معنای بد کیفیت یا

quality or not so good or you could say lousy. When you come to the party a

کیفیت ارزان یا نه چندان خوب یا می توان گفت کثیف است. وقتی کمی دیر به مهمانی می آیید

little late and people are busy enjoying themselves, you could say the party is in

و مردم مشغول لذت بردن هستند ، می توانید بگویید که مهمانی در

full swing. You know, when I came here the party was in full swing. When you go to a

اوج است. میدونی، وقتی اومدم اینجا مهمونی در اوج بود. هنگامی که به یک

party or any other restaurant, the meal may be served in two ways: a buffet meal

مهمانی یا هر رستوران دیگری می روید، غذا ممکن است به دو صورت سرو شود: یک وعده غذایی بوفه

or a sit-down meal. But what is a buffet or sit-down meal? A buffet means a meal

یا یک وعده غذایی نشسته. اما وعده غذایی بوفه یا نشسته چیست؟ بوفه به معنای غذایی است

where people serve themselves food that is arranged on a table like this. Now,

که در آن مردم برای خود غذایی سرو می کنند که روی میزی به این شکل چیده شده است. حالا

let's understand the meaning of a sit- down meal. I hope you have guessed the

بیایید معنی غذای نشسته را بفهمیم. امیدوارم معنی غذای نشستن را حدس زده باشید

meaning of a sit-down meal. But let's understand it. A sit-down meal is served

. اما بیایید آن را درک کنیم.

to people sitting at a table. For example, if you sit here and are served here by a

برای افرادی که پشت میز نشسته اند، یک وعده غذای نشسته سرو می شود. به عنوان مثال، اگر اینجا بنشینید و توسط یک

waiter or someone else and you don't have to get up for the food then it will

پیشخدمت یا شخص دیگری در اینجا سرو شود و مجبور نباشید برای غذا از جایتان بلند شوید، به آن

be called a sit-down meal. I always prefer a buffet meal because I can serve myself

غذای نشسته می گویند. من همیشه یک وعده غذایی به صورت بوفه را ترجیح می دهم زیرا می توانم خودم را

according to my choice. I can look at the food and serve myself in the right

به انتخاب خودم سرو کنم. من می توانم به غذا نگاه کنم و

quantity according to my appetite. There won't be any wastage of food. Isn't it

با توجه به اشتهایم به مقدار مناسب از خودم سرو کنم. هیچ هدر دادن غذا وجود نخواهد داشت.

nice? Yes, it is. But what is the meaning of appetite? Appetite means the desire

خوب نیست؟ بله همینطور است. اما منظور از اشتها چیست؟ اشتها یعنی میل

for food. The sight of various varieties of food always increases my appetite. Let

به غذا. دیدن انواع غذاها همیشه اشتهای من را بیشتر می کند.

me give you one more piece of information. The spelling of buffet is b

بگذارید یک اطلاعات دیگر به شما بدهم . املای بوفه b

u f f e t. But it is not pronounced as buffet or Buffet. Here, the letter T is

u f f e t است. اما به صورت buffet یا Buffet تلفظ نمی شود. در اینجا حرف T

silent. This T is probably busy having food somewhere hiding in the corner of the

ساکت است. این T احتمالاً مشغول خوردن غذا در جایی در گوشه

hall. That's why we don't call it. We let it have its food. We are not a bunch of

سالن است. به همین دلیل است که ما آن را صدا نمی کنیم. می گذاریم غذایش را بخورد. ما یک مشت

trouble mongers. We are peace loving people. Right? But let me tell you.

دردسر ساز نیستیم. ما مردمی صلح طلب هستیم درست؟ اما بگذارید به شما بگویم.

Americans and Britishers pronounce this word differently. In American English, it

آمریکایی ها و انگلیسی ها این کلمه را متفاوت تلفظ می کنند . در انگلیسی آمریکایی

is pronounced as a buffet. But in British English, it is pronounced as a buffet. Do

به صورت بوفه تلفظ می شود. اما در انگلیسی بریتانیایی به صورت بوفه تلفظ می شود. آیا می

you know the word buffet or Buffet can also be used as a verb? But if it is used

دانید از کلمه buffet یا Buffet می توان به عنوان فعل نیز استفاده کرد؟ اما اگر

as a verb, this naughty letter T doesn't remain silent. We have to pronounce it. We

به صورت فعل استفاده شود، این حرف شیطنت آمیز T ساکت نمی ماند. باید آن را تلفظ کنیم.

have to say Buffet, not buffet or Buffet. I hope you got it. The meaning entirely

باید بگوییم بوفه، نه بوفه یا بوفه. امیدوارم متوجه شده باشید

changes if the word buffet or Buffet is used as a verb. If it is used as a verb,

اگر از کلمه buffet یا Buffet به عنوان فعل استفاده شود، معنی کاملاً تغییر می کند. اگر به صورت فعل استفاده شود،

it doesn't have any relation to the party or the food. When it is used as a

ربطی به مهمانی و غذا ندارد. وقتی از آن به عنوان

verb, it means hitting something repeatedly. I repeat, hitting something

فعل استفاده می شود به معنای ضربه زدن مکرر به چیزی است. تکرار می کنم، ضربه

repeatedly. The birthday boy blew out the candles and cut the cake.

مکرر به چیزی. پسر تولد شمع ها را فوت کرد و کیک را برید.

Let me give you one more piece of information. You get more choices if you

بگذارید یک اطلاعات دیگر به شما بدهم . اگر

order A La Karte. Now, what is this A La Karte? A La Karte is used for a meal in a

A La Karte را سفارش دهید، انتخاب های بیشتری خواهید داشت. حالا این A La Karte چیست؟ La Karte برای یک وعده غذایی در

restaurant where each dish on the menu has a separate price and there is no

رستوران استفاده می شود که در آن هر غذا در منو قیمت جداگانه ای دارد و

fixed price for a complete meal, or I would say, you choose each from the menu

قیمت ثابتی برای یک وعده غذایی کامل وجود ندارد، یا می توانم بگویم شما به جای خوردن ترکیبی ثابت از منو، هر کدام را از منو انتخاب کنید.

instead of eating a fixed combination of dishes at a specified price. If you liked

ظروف با قیمت مشخص اگر این اطلاعات را دوست داشتید،

this information then don't forget to like, share, and subscribe to this

لایک، اشتراک گذاری و عضویت در این

channel. Bye-bye! See you in the next video! Let Me Ride the cycle. They're not

کانال را فراموش نکنید. خداحافظ! شما را در ویدیوی بعدی می بینیم ! بگذار چرخه را سوار کنم.

bringing the car. We've stuck here for 5 days. This is so embarrassing.

ماشین را نمی آورند ما 5 روز اینجا مانده ایم . خیلی خجالت اور است.