Don't Say 'VERY' - English Addict - 170 - LIVE CHAT / Sun 10th OCT 2021 - Mr Duncan in England

did you see mr steve in the garden? he was  there just did you see him so that was mr steve  

آقای استیو را در باغ دیدی؟ او آنجا بود، فقط شما او را دیدید، بنابراین آقای استیو بود،

actually at this very moment outside doing  some work in the garden and in around about  

در واقع در همین لحظه بیرون در حال انجام کارهایی در باغ بود و در حدود

25 minutes hopefully he will be with us here in  the studio live as live can be yes we are back  

25 دقیقه دیگر امیدواریم که او با ما در اینجا در استودیو باشد، همانطور که می تواند زنده باشد بله ما برگشتیم.

together welcome everyone this is english  addict coming to you from the birthplace  

با هم به همه خوش آمدید این انگلیسی است معتاد که از

of the english language which just happens  to be oh my goodness i don't believe it

زادگاه انگلیسی زبان به سراغ شما می آید  که اتفاقاً  اوه خدای من، باور نمی کنم که

it's england

انگلیس است

hi everybody this is mr duncan in england  how are you today are you okay i hope so  

سلام به همه این آقای دانکن در انگلیس است امروز چطوری خوب هستید امیدوارم

are you happy i hope you are feeling happy i've  just been drinking some water because i forgot to  

پس   آیا خوشحال هستید امیدوارم احساس خوشحالی داشته باشید من فقط کمی آب خوردم زیرا فراموش کردم

bring some water into the studio so i now have  a huge bottle of water to keep you refreshed  

مقداری آب به استودیو بیاورم بنابراین اکنون یک بطری بزرگ آب دارم تا شما را سرحال نگه دارم

during today's live stream yes we are  back together again oh i can't believe it

در جریان پخش زنده امروز بله، ما دوباره با هم هستیم دوباره آه، من نمی توانم باور

were you watching me last week i had a very  busy week i will be honest with you i'm sure you  

کنم هفته گذشته بودی که من را تماشا می کردی، هفته ای بسیار شلوغ داشتم، با شما صادق خواهم بود، مطمئن هستم که شما

have had a busy week as well i've had a busy  week many of us have had busy weeks i'm sure  

هم هفته شلوغی داشته اید، من هفته شلوغی را پشت سر گذاشته ایم. هفته‌های پرمشغله مطمئنم

and i'm very busy this week because during this  month i am doing live streams every single day  

و من خیلی سرم شلوغ است هفته او چون در طول این ماه من هر روز پخش زنده انجام می دهم،

well almost six days a week you have me and i  will be with you also from monday to friday so  

تقریباً شش روز در هفته شما من را دارید و من نیز از دوشنبه تا جمعه با شما خواهم بود، بنابراین

besides my sunday live stream i'm also with you  from monday to friday from 2 p.m uk time as well  

علاوه بر پخش زنده یکشنبه، از دوشنبه تا جمعه نیز با شما هستم. از ساعت 2 بعدازظهر به وقت بریتانیا نیز

six days a week i will be with you during october  and of course i am celebrating my my anniversary  

شش روز در هفته، من در ماه اکتبر با شما خواهم بود و البته من

here on youtube at the end of this month 15 years  

سالگردم را   در پایان این ماه در یوتیوب جشن می‌گیرم.

i would have been doing this basically well to be  honest with you i've been doing my live streams  

شما من به مدت پنج سال استریم های زنده ام را   انجام می دهم،

for five years but for 15 years i've been here  on youtube talking about english with my recorded  

اما به مدت 15 سال اینجا در یوتیوب هستم و با درس های ضبط شده ام درباره انگلیسی صحبت می کنم،

lessons as well so i've been a very busy bee  over the past 15 years and that's the reason why  

بنابراین در 15 سال گذشته یک زنبور بسیار شلوغ بوده ام و به همین دلیل است. چرا

i'm with you every day almost six days a week  live on youtube so i hope you will be able to  

من تقریباً شش روز در هفته هر روز با شما هستم  به صورت زنده در یوتیوب، بنابراین امیدوارم بتوانید   به

join me then i had a busy day yesterday also  because i went to see my mother who is at the  

من بپیوندید، پس دیروز روز شلوغی را پشت سر گذاشتم، زیرا به دیدن مادرم رفتم که در این

moment in care unfortunately she isn't doing  very well at the moment unfortunately so that's  

لحظه تحت مراقبت است، متأسفانه او متاسفانه در حال حاضر خیلی خوب نیست این

all i'm saying but sadly at the moment she's  not doing very well but i was very pleased to  

همه چیزی است که می‌گویم، اما متأسفانه در حال حاضر او خیلی خوب نیست، اما من بسیار خوشحالم

to go and see her yesterday and yes we we  were actually able to spend almost an hour  

که دیروز رفتم و او را دیدم و بله، ما واقعاً توانستیم تقریباً یک ساعت

and a half next to my mother so normally they only  allow you to have about 20 minutes or 30 minutes  

و نیم را در کنار مادرم بگذرانیم. آنها فقط به شما اجازه می دهند حدود 20 دقیقه یا 30 دقیقه وقت داشته باشید،

so yesterday we spent a very long time with my  mum and it was great yes and afterwards because  

بنابراین دیروز ما مدت زیادی را با مادرم گذراندیم و خیلی خوب بود بله و بعد از آن، زیرا

mr steve was hungry and i suppose i was as well  my stomach was making some very unusual sounds  

آقای استیو گرسنه بود و فکر می کنم من هم همینطور بودم، شکمم صداهای بسیار غیرعادی می داد.

and we went yesterday would you like to see a  photograph of us yesterday we went to a lovely  

و ما دیروز رفتیم دوست دارید عکسی از ما ببینید دیروز ما به یک مکان دوست داشتنی رفتیم، یک

place an italian chain of restaurants i'm not sure  do you have this particular restaurant in your  

رستوران زنجیره ای ایتالیایی، مطمئن نیستم آیا شما این رستوران خاص را در کشور خود دارید

country frankie and benny's so they do italian  food and we went there yesterday we went to a  

، بنابراین آنها غذای ایتالیایی درست می کنند و ما رفتیم. دیروز آنجا به یک

lovely place called tamworth which is not very far  away from where my mother is being taken care of  

مکان دوست داشتنی به نام تامورث رفتیم که خیلی دور نیست از جایی که مادرم از آن مراقبت

we had a we had a nice meal there not too bad  thank you very much in fact the only thing i  

noticed and we did have a little laugh about  this now i'm not criticizing the restaurant but

می کنند. دی کمی به این موضوع بخندید، حالا من از رستوران انتقاد نمی‌کنم، اما

we did notice outside there  were quite a few rat traps

متوجه شدیم که

traps right outside the restaurant  for catching rats and not only that  

بیرون از رستوران، تله‌های تله موش‌های زیادی درست خارج از رستوران برای گرفتن موش‌ها وجود دارد و نه تنها همین که

just as we got in the car to drive away  i saw a rat running past the restaurant

وارد ماشین شدیم تا دور شویم . موش را دیدم که از کنار رستوران می دوید،

fortunately we had already eaten the food i'm  not sure if that's a good thing or a bad thing  

خوشبختانه ما قبلاً غذا را خورده بودیم، مطمئن نیستم که این چیز خوبی است یا بد،

but all i can say is if i had seen  the rats running around before  

اما تنها چیزی که می توانم بگویم این است که اگر قبلاً موش ها را می دیدم که در حال دویدن هستند،

we might not have gone in now i'm not criticizing  the restaurant because of course many areas have  

شاید الان وارد نمی شدیم. من از رستوران انتقاد نمی‌کنم، زیرا البته بسیاری از مناطق دارای موش‌هایی هستند که

rats even around here sometimes i have in the  past seen rats in the garden at the back of the  

حتی در اطراف اینجا وجود دارد، گاهی اوقات من در گذشته موش‌هایی را در باغ پشت خانه دیده‌ام،

house especially when sometimes the bird food  will fall to the ground and then the rats and  

به‌خصوص زمانی که گاهی غذای پرندگان روی زمین می‌افتد و سپس موش‌ها و

all the other animals will come and have a little  sniff around but yes it was rather strange to see  

همه حیوانات دیگر می‌آیند و کمی اطراف را بو می‌کشند، اما بله، بسیار عجیب بود که می‌دیدیم

some rats running around well at least one but  there were lots of traps lots of things that  

برخی از موش‌ها حداقل یکی را خوب می‌دویدند، اما تله‌های زیادی وجود داشت، چیزهایی که

we're trying to catch and also poison the rats  but i'm not sure if that's a good thing to see  

می‌خواهیم آن‌ها را بگیریم و همچنین موش‌ها را مسموم کنیم. من هستم مطمئن نیستم که دیدن این چیز خوبی است

just as you're going in or coming out of  a restaurant in fact it might be worse  

درست زمانی که وارد یا از یک رستوران بیرون می‌آیید، در واقع ممکن است بدتر

if you just had a meal in a restaurant  and then you come out and you see a rat

باشد اگر فقط یک وعده غذایی در یک رستوران می‌خوردید و سپس بیرون می‌آیید و موش

it might make you feel a little sick even  anyway it was a lovely meal i had meatballs

را می‌بینید که ممکن است باعث شود شما کمی احساس بیماری می کنید، به هر حال، این یک غذای دوست داشتنی بود، من کوفته خوردم

and mr steve had a hamburger and it was  very nice very nice actually no they were  

و آقای استیو یک همبرگر خورد و خیلی خوب بود، در واقع نه،

they were rats it was a rat i can tell  the difference between a mouse and a rat

آنها موش بودند، این یک موش بود، می توانم تفاوت بین موش و موش را تشخیص دهم.

a mouse is this big

موش اینقدر بزرگ

a rat well rats can be really big

است موش‌های موش می‌توانند واقعا بزرگ

they can be quite large and they have very long  tails so it was definitely a rat trust me but it  

باشند، می‌توانند بسیار بزرگ باشند و دم‌های بسیار بلندی دارند، بنابراین مطمئناً یک موش بود، به من اعتماد کنید، اما

was a nice time anyway it was a lovely time as  i said i got to see my mother yesterday as well  

به هر حال زمان خوبی بود، همانطور که گفتم زمان خوبی بود. دیروز مادرم را نیز

and here we are back together yes we have  made it to the end of another weekend oh  

ببینید   و اینجا دوباره با هم هستیم بله ، به پایان یک آخر هفته دیگر رسیدیم،

i hope your weekend has been fun and exciting and  guess what it hasn't even finished yet because

اوه   امیدوارم آخر هفته شما سرگرم کننده و هیجان انگیز بوده باشد و حدس بزنید چه چیزی هنوز تمام نشده است

it is still

زیرا هنوز

sunday

یکشنبه است

sunday is here oh and don't  forget of course i almost forgot

یکشنبه است. اینجا آه و فراموش نکنید البته تقریباً فراموش کردم

they are back yes we have live captions isn't  that great we have live captions everyone  

که آنها برگشته اند بله ما برگشتیم زیرنویس‌های زنده آنقدرها هم عالی نیست، ما زیرنویس‌های زنده داریم

the return of the live captions the live subtitles  so right underneath me right now if you activate  

همه   بازگشت زیرنویس‌های زنده زیرنویس‌های زنده بنابراین اگر

the captions you will have live  captions right underneath my lovely face  

زیرنویس‌ها را فعال کنید، زیرنویس‌های زنده درست زیر صورت دوست‌داشتنی من

shining at you and also also my lovely teeth  as well i went to the dentist last week  

خواهید داشت   که به شما و همچنین دوست‌داشتنی من می‌درخشد. دندان ها همچنین هفته گذشته به دندانپزشک

i did my live stream on friday after returning  from the dentist and i didn't feel very well  

رفتم   پخش زنده خود را در روز جمعه پس از بازگشت از دندانپزشکی انجام دادم و احساس خوبی

i don't normally do my live streams if i'm feeling  unwell but i did go to the dentist on friday  

نداشتم   اگر احساس ناخوشی دارم معمولا پخش زنده خود را انجام نمی دهم اما رفتم دندانپزشک در روز جمعه

and they gave me some very thorough very rough  treatment they even gave me some local anesthetic  

و آنها به من یک درمان بسیار کامل و بسیار خشن انجام دادند و حتی به من مقداری بی‌حسی موضعی

as well so so the whole of my mouth on this  side was completely numb i couldn't feel  

دادند   بنابراین کل دهانم از این طرف کاملاً بی‌حس شده بود و نمی‌توانستم

anything on this side of my mouth and then  i came back home i only had about 10 minutes  

چیزی را در این طرف دهانم احساس کنم. من به خانه برگشتم، فقط حدود 10 دقیقه

before my live stream was supposed to start and  guess what happened i came on and i could barely  

فرصت داشتم تا پخش زنده من شروع شود و حدس بزنید چه اتفاقی افتاده است، وارد شدم و به سختی می‌توانستم

speak and i felt awful i felt a little dizzy i had  quite a lot of pain in my mouth because of course  

صحبت کنم و احساس وحشتناکی داشتم، کمی سرگیجه داشتم، درد بسیار زیادی در دهانم داشتم، زیرا از البته

as the anesthetic was wearing off suddenly i could  feel what had really happened in my mouth and it  

چون داروی بیهوشی در حال از بین رفتن ناگهانی بود، می‌توانستم احساس کنم واقعاً در دهانم چه اتفاقی افتاده است و

was very painful in fact it's still a little  bit sensitive now but my teeth are lovely and  

خیلی دردناک بود، در واقع هنوز کمی حساس است، اما دندان‌های من دوست‌داشتنی هستند و

clean again can you see them look at those teeth  you might have to put some sunglasses on whilst  

دوباره تمیز هستند، می‌توانی ببینی که به آن دندان‌ها نگاه می‌کنند. هنگام تماشای امروز باید چند عینک آفتابی

watching today because my teeth are so lovely look  at that they are amazing in fact i think my teeth  

بزنم زیرا دندان‌های من آنقدر زیبا هستند که شگفت‌انگیز هستند، در واقع فکر می‌کنم دندان‌های من

might be the cleanest and the whitest that they've  ever been ever in the history of my mouth i think  

ممکن است تمیزترین و سفیدترین دندان‌هایم باشد که تا به حال در تاریخ دهان من بوده است.

so we also have the live chat we are talking  about words today words within words and yes  

ما همچنین گپ زنده ای را داریم که امروز در مورد کلمات صحبت می کنیم، کلمات درون کلمات و بله

it is possible to have words that are contained  within other words and sometimes you can put two  

، ممکن است کلماتی داشته باشیم که در کلمات دیگر وجود داشته باشند و گاهی اوقات می توانید دو

words together and form another word we call  those compound words so we are looking at that  

کلمه را کنار هم قرار دهید و کلمه دیگری را تشکیل دهید که به آن کلمات ترکیبی می گوییم، بنابراین ما به دنبال آن هستیم. در آن

also in everyday english when we are  speaking english every day we are using  

همچنین در انگلیسی روزمره وقتی ما هر روز انگلیسی صحبت می‌کنیم،

english quite often if we want to express  something we will often use the word  

اگر بخواهیم چیزی را بیان کنیم اغلب از   انگلیسی استفاده می‌کنیم، اغلب از کلمه

very because we want to stress we want to show  that something is very bad very good something  

استفاده می‌کنیم زیرا می‌خواهیم استرس داشته باشیم. برای نشان دادن اینکه چیزی خیلی بد است، خیلی خوب است، چیزی

that's very loud or maybe something that's very  colourful very bright very pleasant but you  

که خیلی بلند است یا شاید چیزی که خیلی رنگارنگ است، بسیار روشن و بسیار دلپذیر است، اما شما

don't always have to use the word very in front of  other words in fact quite often you can substitute  

لازم نیست همیشه از کلمه خیلی جلوی کلمات دیگر استفاده کنید، در واقع اغلب اوقات می‌توانید آن را جایگزین کنید

or change that word without having to use very  and we will look at that in a few moments as well  

یا تغییر دهید. آن کلمه را بدون نیاز به استفاده از خیلی و ما در چند لحظه به آن نگاه خواهیم کرد

as i said we have mr steve here as well mr steve  as well is here today and as you can see behind me  

همانطور که گفتم ما آقای استیو را هم اینجا داریم آقای استیو نیز امروز اینجاست و همانطور که می‌توانید پشت سر من ببینید

that is now a live view behind me looking out of  my studio window and yes i think you can tell you  

که اکنون یک نمای زنده پشت سر است. من از پنجره استودیوی خود به بیرون نگاه می کنم و بله فکر می کنم می توانید به شما بگویید   می

can guess from that that we are having a very  nice day the weather is lovely in fact i don't  

توانید حدس بزنید که ما یک روز بسیار خوب را سپری می کنیم، هوا بسیار دوست داشتنی است در واقع نمی

know why but we are having a very warm spell  if you say warm spell it means a warm period  

دانم چرا، اما اگر بگویید ما در حال گذراندن یک طلسم بسیار گرم هستیم طلسم گرم به معنای یک دوره گرم

of time so we often use the word spell to mean  period of time something that happens during a  

از زمان است، بنابراین ما اغلب از کلمه spell به معنای دوره زمانی استفاده می‌کنیم که در یک دوره زمانی خاص اتفاق می‌افتد،

certain period we can describe it as a spell so at  the moment we are having a very bright and sunny  

می‌توانیم آن را به عنوان یک طلسم توصیف کنیم، بنابراین در لحظه‌ای که هوای بسیار روشن و آفتابی داریم.

spell of weather and also it's very warm as  well i can't believe how nice and warm it is  

و همچنین بسیار گرم است به عنوان خوب من نمی توانم باور کنم که چقدر خوب و گرم است

hello to the live chat i haven't said hello  to you yet don't worry i haven't forgotten you

سلام به چت زنده من هنوز به شما سلام نگفته ام نگران نباش فراموشت نکرده ام، نمی

i wonder who was first on today's live chat  let's have a look shall we who was first  

دانم چه کسی اولین نفر در چت زنده امروز بود بیایید نگاهی بیندازیم ما که اولین نفر

on today's live chat i wonder oh very  interesting a very interesting state  

در چت زنده امروز بودیم، تعجب می‌کنم، خیلی جالب، یک وضعیت بسیار جالب

of affairs when we talk about state of affairs we  mean the way things are a very interesting state  

وقتی در مورد وضعیت صحبت می‌کنیم، منظورمان این است که همه چیز یک حالت بسیار جالب است

of affairs an interesting situation an interesting  occurrence once again first on today's live chat  

یک موقعیت جالب، یک اتفاق جالب یک بار دیگر در زنده امروز چت

well done congratulations and a  big thumbs up once more to vitus  

خیلی خوب است، تبریک می‌گویم و یک بار دیگر یک شست بزرگ به vitus

guess what you are first once  again on today's live chat

حدس می‌زنم اولین بار چه کسی هستی  بار دیگر در چت زنده امروز،

yes i'm feeling rather excited today i  was able to see my mother yesterday and  

بله، امروز خیلی هیجان‌زده هستم ، دیروز توانستم مادرم را ببینم

i spent quite a long time with her so i  felt very lucky about that to be honest  

و مدت زیادی را با او گذراندم. من از این بابت خیلی خوش‌شانس بودم صادقانه بگویم

vitas what is your secret i see even i want to  know even i am interested to find out what your  

. می‌بینم راز شما چیست، من می‌بینم حتی می‌خواهم بدانم حتی علاقه‌مندم

secret is vitas please tell me i feel as if i need  to know what it is please tell me what your secret  

بدانم راز شما چیست لطفاً به من بگویید احساس می‌کنم که باید بدانم چیست لطفاً به من بگویید شما چه چیزی و

is how do you manage to be first on the  live chat all the time what is your secret  

این است که چگونه می‌توانید همیشه در چت زنده اول باشید، راز شما چیست

because i want to know i will be honest with you i  have received some lovely photographs from claudia  

زیرا می‌خواهم بدانم با شما صادق خواهم بود،  چند عکس دوست‌داشتنی از کلودیا دریافت کردم

hello claudia now i know that you couldn't  join us on friday claudia but you did send  

سلام کلودیا اکنون می‌دانم که نمی‌توانید بپیوندید ما در روز جمعه کلودیا، اما شما

some lovely photographs to show me where you were  so claudia went to visit a very nice park i feel  

چند عکس دوست داشتنی فرستادید تا به من نشان دهید کجا بودید، بنابراین کلودیا برای بازدید از یک پارک بسیار زیبا رفت، احساس

that maybe at this time of year the weather  is also very nice very pleasant where you  

می‌کنم شاید در این زمان از سال هوا نیز بسیار خوب باشد، جایی که

are oh look at that so this is where claudia  was on a friday walking around a beautiful park  

هستید، اوه این را نگاه کنید. بنابراین اینجا جایی است که کلودیا در یک روز جمعه در حال قدم زدن در یک پارک زیبا بود.

i'm not sure if it's warm i can see that  quite a few people are wearing coats  

so maybe maybe it's not warm but it does look  very pleasant as you are all walking besides  

علاوه بر این

is that a lake is it a lake or a river  and there is a reason why i'm asking  

، این است که دریاچه، دریاچه است یا رودخانه، و دلیلی وجود دارد که می‌پرسم

and i will explain in a moment why i'm  asking is it a river or is it a lake

و در یک لحظه توضیح خواهم داد که چرا می‌پرسم آیا این یک رودخانه است یا یک دریاچه است،

varian oh yes lots of lovely places to walk  around yes this looks like a very nice park palmia  

بله، مکان‌های دوست‌داشتنی زیادی وجود دارد. قدم زدن در اطراف بله، به نظر یک پارک بسیار زیبای پالمیا است

i think you said the place is called the park  but it looks very nice very pleasant very nice  

فکر کنم گفتی اسمش پارک است اما خیلی خوب به نظر می رسد خیلی دلپذیر است خیلی زیبا است

very scenic sometimes it's nice to go somewhere  and find a place to walk around to relax yourself  

گاهی اوقات خوب است که جایی بروی و جایی برای قدم زدن پیدا کنی تا خودت را آرام کنی

and also there were some oh very  interesting now they look like ducks  

و همچنین برخی از آنها بسیار جالب هستند که اکنون شبیه اردک هستند

are they ducks they look like ducks they might  be geese it's very hard to tell how big they are  

آیا آنها اردک هستند که شبیه اردک هستند ممکن است غاز باشند. تشخیص اینکه چقدر بزرگ هستند خیلی سخت است.

sometimes when you look at a photograph you can't  you can't actually see the scale but i think  

they might be geese although they also look like  ducks now i i am going to say that they are geese  

مثل اردک‌ها حالا می‌خواهم بگویم که آنها غاز هستند

and the reason why i'm mentioning that is because  yesterday a few moments ago i mentioned yesterday  

و دلیل اینکه به آن اشاره می‌کنم این است که دیروز چند لحظه پیش به دیروز اشاره کردم

we actually went somewhere as well somewhere nice  and scenic we actually visited a park yesterday  

ما در واقع به یک مکان زیبا و دیدنی رفتیم که دیروز از یک پارک بازدید

can you believe it would you like to see some  of the sights that we saw yesterday well here  

کردیم   باورتان می‌شود دوست دارید برخی از مناظری را که دیروز دیدیم به خوبی اینجا ببینید

is one of them anyway this is something very  nice very similar to what you saw claudia

یکی از آنهاست به هر حال این چیزی است بسیار زیبا و بسیار شبیه به چیزی است که کلودیا دیدید،

can you see them lots of  geese and also a swan as well  

می توانید آنها را تعداد زیادی غاز و همچنین یک قو هم

so we walked yesterday to a lovely place called  tamworth and there's a nice park in tamworth

همینطور   بنابراین دیروز به مکانی دوست داشتنی به نام تامورث راه افتادیم و یک پارک زیبا در تاموورث

and there you can see a swan pecking at the bread  because there were some people throwing bread to  

وجود دارد و در آنجا می‌توانید قو را ببینید که به نان نوک می‌زند زیرا عده‌ای بودند که نان را

the birds and there are some geese and if you look  very closely you can see some ducks as well so the  

به   پرنده‌ها پرت می‌کردند و غازها هم هستند و اگر نگاه کنید از نزدیک می‌توانید چند اردک را نیز ببینید، بنابراین به

ducks with the green head they are called mallards  and then you have some large geese as well aren't  

اردک‌هایی که سر سبز دارند، آنها را اردک می‌گویند و سپس غازهای بزرگی دارید

they lovely i want to see more mr duncan we  want to see more okay then so these geese were  

که دوست‌داشتنی نیستند. غازها

on the river so so this particular park  that we visited yesterday has a river  

روی رودخانه بودند، بنابراین این پارک خاص که دیروز از آن بازدید کردیم، رودخانه‌ای

going through the middle and on this river there  were lots of different types of foul or birds

دارد   که از وسط می‌گذرد و در این رودخانه انواع مختلفی از پرندگان یا ناپاک وجود دارد وای

oh my goodness can i just say i was here yesterday  

خدای من، می‌توانم فقط بگویم دیروز اینجا بودم   در

actually filming this i was there in the park  and even i can't believe how nice that looks  

واقع در حال فیلمبرداری از آن بودم. آنجا در پارک بود و حتی من نمی توانم باور کنم که چقدر زیباست به این

look at that there are so many geese  swimming around aren't they lovely  

نگاه می کنم که غازهای زیادی در اطراف شنا می کنند آیا آنها دوست

isn't that amazing even even i am fascinated  by that and i was there i was actually there  

داشتنی نیستند. هفتم

and even i can't take my eyes off those birds  aren't they lovely very nice yes they are geese  

قبلاً   و حتی من نمی توانم چشمانم را از آن پرندگان بردارم آیا آنها دوست داشتنی نیستند، بله آنها غاز هستند

i'm not sure what type of geese they are but  they are geese and quite often where we live  

من مطمئن نیستم که آنها چه نوع غازهایی هستند اما آنها غاز هستند و اغلب در جایی که ما زندگی می

we also have lots of geese flying over during  the day aren't they lovely i can't stop watching

کنیم   ما همچنین تعداد زیادی غاز داریم غازهایی که در طول روز بر فراز پرواز می‌کنند، دوست‌داشتنی نیستند، نمی‌توانم از تماشا کردن دست

isn't that nice oh my goodness  there are so many of them  

بردارم، خیلی خوب است، خدای من ، تعداد زیادی از آنها

ducks and geese and also there  were a couple of swans as well

اردک و غاز وجود دارد و همچنین چند قو نیز وجود داشت،

so that's what we saw yesterday we went  to see my mum then we went for a walk  

بنابراین این چیزی است که دیروز دیدیم ما به دیدن مادرم رفتیم

and then we had something to  eat as well we even saw a rat

و سپس قدم زدیم و بعد چیزی برای خوردن داشتیم و حتی یک موش را دیدیم

as well

همچنین

i love geese says beatriz me  too i think geese are great  

غازها را دوست دارم می‌گوید beatriz me من هم فکر می‌کنم غازها عالی هستند

especially when they are flying  over your house because they fly  

مخصوصاً وقتی که بر فراز خانه شما پرواز می‌کنند زیرا آنها پرواز

in a certain formation have you ever noticed  that when you see geese flying they always  

در یک آرایش خاص آیا تا به حال توجه کرده اید  که وقتی غازها را در حال پرواز می بینید، همیشه

fly in a certain formation as they go through  the sky and they make that lovely sound as well

در حالی که از آسمان می گذرند با یک ساختار خاص پرواز می کنند و همچنین آن صدای دوست داشتنی را تولید می

i have to say uh do you know what  

کنند، باید بگویم آه آیا می دانید چه

i think i am quite good at making impressions  or sounds of different animals i do a very good  

فکر می کنم من کاملاً هستم در ایجاد برداشت یا صدا از حیوانات مختلف خوب است خیلی خوب

dog by the way one day i will show you my dog  impression i do the most amazing sound of a dog i  

سگ به هر حال، یک روز به

can't do it in here because it's too loud it's too  loud in here but one day i will show you my dog  

شما نشان خواهم داد که سگم ظاهر می شود.

impression and it is amazing in fact whenever  i do it i normally get lots of dogs barking  

در واقع شگفت‌انگیز است، در واقع هر وقت من این کار را انجام می‌دهم، معمولاً سگ‌های زیادی پارس

in the distance back at mine my bark isn't  that amazing i'm almost like doctor doolittle  

می‌کنند   در فاصله‌ای که در من است پارس می‌کنم، پارس من آنقدرها هم شگفت‌انگیز نیست، من تقریباً شبیه دکتر دولیتل هستم

hello also to richard mayorie florence hello  matt lindell nice to see you here as well  

سلام به ریچارد ماری فلورانس سلام مت لیندل خوشحالم که می‌بینم شما در اینجا

you might actually notice behind me can you see  behind me you might see the tractors behind me  

نیز   ممکن است واقعاً متوجه شوید پشت سر من، آیا می‌توانید پشت سر من را ببینید، ممکن است تراکتورهایی را ببینید که پشت سر

going by because in the distance the farmers are  actually very busy at the moment they are busy  

من می‌روند   زیرا در دوردست، کشاورزان در واقع در لحظه‌ای که مشغول

preparing their land for the next crop so some of  these farmers at the moment are preparing the land  

آماده‌سازی زمین خود برای محصول بعدی هستند، در واقع بسیار مشغول هستند. این کشاورزان در حال حاضر زمین را

for their next crop so over the next  couple of weeks they will be planting  

برای محصول بعدی خود آماده می‌کنند، بنابراین طی چند هفته آینده

they will be putting new seed on the ground and  they will be growing next year's harvest so during  

، دانه‌های جدیدی را روی زمین می‌کارند و محصول سال آینده را می‌کارند، بنابراین در طول

today's live stream you might notice some tractors  some farm vehicles or machinery going by behind me  

پخش زنده امروز ممکن است چند تراکتور چند ماشین یا ماشین‌آلات مزرعه‌ای که از پشت سرم

yes that is live by the way a lot of people ask  mr duncan the background behind you is it live  

می‌گذرند   بله، به‌طوری که خیلی‌ها از آقای دانکن می‌پرسند، پس‌زمینه پشت سر شما این است که زنده است

yes it is 100 live just as we are as well don't  forget there are live captions you can have live  

بله، 100 نفر است، همانطور که ما هستیم، فراموش نکنید که وجود دارد زیرنویس‌های زنده امروز می‌توانید زیرنویس‌های زنده   داشته باشید

captions today and i will tell you how to do it  you can activate the captions or you can simply  

و من به شما می‌گویم چگونه این کار را انجام دهید  می‌توانید زیرنویس‌ها را فعال کنید یا می‌توانید به سادگی

press c on your keyboard so just go on your  keyboard press c and guess what you will have live  

c را روی صفحه‌کلید خود فشار دهید، بنابراین فقط روی  صفحه‌کلید خود بروید و c را فشار دهید و حدس بزنید که چه زیرنویس‌هایی زنده   خواهید داشت

captions i am very pleased to see that youtube has  allowed me once more to have live captions here

. خوشحالم که یوتیوب به من اجازه داد تا یک بار دیگر زیرنویس‌های زنده را در اینجا داشته

thank you very much for all of your message  already a lot of people already joining in  

باشم از شما بسیار سپاسگزارم برای همه پیام‌هایتان در حال حاضر افراد زیادی در حال پیوستن هستند

very nice hello also to md ariefol hassan nice  to see you here where are you watching at the  

بسیار خوب است سلام به md ariefol حسن خوشحالم از اینکه شما را اینجا می‌بینم که در کجا تماشا می‌کنید

moment i'm always interested to find out mr  steve will be here in a few moments would  

لحظه‌ای که من همیشه علاقه‌مندم بدانم که آقای استیو چند لحظه دیگر اینجا خواهد بود،

you like to see a cute animal now we just had a  look at some some water animals would you like  

آیا دوست دارید یک حیوان بامزه را ببینید، حالا ما فقط نگاهی به چند حیوان آبی انداختیم، آیا دوست دارید

to see another animal that does not swim i have  a feeling this animal would not swim very well

حیوان دیگری را ببینید که شنا نمی‌کند. یک احساس داشته باشید این حیوان خیلی خوب شنا نمی‌کند خیلی

isn't that lovely very close to where  i live in a small field there are some  

دوست‌داشتنی نیست خیلی نزدیک به جایی که من در یک مزرعه کوچک زندگی می‌کنم چند گاو دوست‌داشتنی وجود دارد که

lovely cows now this particular type of cattle  is called a highland and as you can see it has  

اکنون به این نوع گاو خاص کوهستانی می‌گویند و همانطور که می‌بینید

very long hair and the reason why that is so  is because normally they are found in scotland  

موهای بسیار بلندی دارد و دلیل آن چرا اینطور است  زیرا معمولاً آنها در اسکاتلند یافت می شوند

where the weather especially during the winter  can become quite cold so this particular animal is  

جایی که هوا به خصوص در طول زمستان ممکن است کاملاً سرد شود بنابراین این حیوان خاص

called a highland bull or a highland cow and this  particular one is a baby believe it or not this  

گاو نر کوهستانی یا گاو کوهستانی نامیده می شود و این  یک نوزاد است، باور کنید یا نه

is just a little baby and it's very curious it  wanted to have a close look at myself and mr steve  

این فقط  یک بچه کوچولو و خیلی کنجکاو است که می‌خواهم از نزدیک به خودم و آقای استیو نگاه کنم.

very nice so that's something we saw last  weekend when we were walking around not yesterday  

خیلی خوب است، بنابراین این چیزی است که آخر هفته گذشته دیدیم، وقتی دیروز نبودیم در اطراف قدم می‌زدیم،

unfortunately but it was last weekend and i love  that little animal i love i love it nose in fact

متأسفانه آخر هفته گذشته بود و من عاشق آن حیوان کوچکی هستم که دوستش دارم. در واقع من عاشق دماغش هستم،

i wish i could go up to it and give it a big hug  but maybe not maybe not not a good idea bye-bye  

کاش می توانستم به سمتش بروم و آن را بزرگ بغل کنم، اما شاید این ایده خوبی نباشد

bye-bye mr hyland here we go then it's time to  take a look at one of my many lessons don't forget  

، خداحافظ بای-بای آقای هیلند، حالا می رویم، پس وقت آن است که به یکی از من نگاهی بیندازیم. بسیاری از درس ها نیست rget

there are lots and lots of lessons on my youtube  channel including full english there are many  

درس‌های زیادی در کانال یوتیوب  من وجود دارد، از جمله انگلیسی کامل، انواع مختلفی از درس‌های انگلیسی کامل وجود دارد که به

different types of full english lessons looking  at different topics mr steve will be here right  

موضوعات مختلف نگاه می‌کنند، آقای استیو درست

after this and we will be talking about my crazy  trip to the dentist we will also be looking at  

بعد از این اینجا خواهد بود   و ما در مورد سفر دیوانه‌وارم به دندانپزشک صحبت خواهیم کرد. همچنین به

words within words and we can also talk about  avoiding the use of very right after this

کلمات درون کلمات نگاه کنید و همچنین می‌توانیم در مورد اجتناب از استفاده از این کلمه بلافاصله بعد از این

hi everybody and welcome to what can only  be described as a video language lesson  

سلام به همه صحبت کنیم و به آنچه که فقط می‌توان به عنوان یک درس زبان ویدیویی توصیف کرد

posted on the internet coming to you from the  birthplace of the author a.a milne who wrote the  

که در اینترنت از زادگاه نویسنده ارسال می‌شود خوش آمدید. میلن که

stories of winnie the pooh and his various animal  friends plus his human companion christopher robin  

داستان‌های وینی پو و دوستان حیوانی مختلف او به‌علاوه همدم انسانی‌اش کریستوفر رابین

did you know that christopher robin was a real  person in fact he was a.a milne's son england is  

را نوشت، آیا می‌دانستید که کریستوفر رابین یک فرد واقعی بود، در واقع او پسر یک میلن بود، انگلستان

also the birthplace of the english language which  is why we are all here today so without any more  

نیز زادگاه زبان انگلیسی است ، به همین دلیل است که ما همه امروز اینجا هستند، بنابراین بدون هیچ

small talk or jibber jabbering let's get on with  today's full english lesson which will start right

حرف کوچک یا جبری بیشتر، بیایید با درس کامل امروز انگلیسی که همین الان شروع می شود ادامه دهیم،

now

your memory can play tricks on you you might be at  work doing something mundane when all of a sudden  

حافظه شما می تواند ممکن است در سر کار باشید و کاری معمولی انجام دهید که

a memory pops into your head it might be a random  moment from your past something that has left an  

ناگهان خاطره‌ای به ذهنتان خطور می‌کند، ممکن است لحظه‌ای تصادفی از گذشته‌تان باشد، چیزی که

impression on you might simply pop up in your head  you might have a flashback a moment in the present  

تأثیری روی شما گذاشته است، ممکن است به سادگی در ذهنتان ظاهر شود. یک فلاش بک لحظه ای در زمان حال

can send you back in time a certain sound or smell  from your childhood that occurs in the present  

می تواند شما را به زمان بازگرداند، یک صدا یا بوی خاص از دوران کودکی شما که در زمان حال رخ می دهد

can transport you back to your younger years  sometimes the memories consist of unhappy events  

می تواند شما را به سال های جوانی منتقل کند گاهی اوقات خاطرات شامل رویدادهای ناراحت کننده

and moments we would rather forget looking back  on your life experiences is normal you reminisce  

و لحظاتی است که ترجیح می دهیم نگاه کردن به گذشته را فراموش کنیم. تجربه‌های زندگی‌تان عادی است، به

you reflect you consider what occurred by  remembering the events that went before  

یاد می‌آورید   منعکس می‌کنید با یادآوری وقایع قبل

as we get older our distant memories become more  precious your memories make you the person you are  

وقتی که پیرتر می‌شویم، خاطرات دور ما ارزشمندتر می‌شوند  خاطرات شما شما را شخصی می‌کند

they are your individual experiences  that are an irreplaceable part of you

آنها تجربیات فردی شما هستند  که بخشی غیرقابل جایگزین از شما هستند.

here are two words that look similar but have  different meanings the words are frill and  

در اینجا دو کلمه وجود دارد که شبیه به هم هستند اما معانی متفاوتی دارند. کلمات frill و

thrill firstly the word frill with an f means  an attractive addition or decoration you make  

هیجان اولاً کلمه frill با f به معنای  افزودنی یا تزیین

something look more appealing by adding frills  you might see a frill on a woman's dress or skirt  

جذابی که با افزودن تزیینات، چیزی را جذاب‌تر نشان می‌دهید، ممکن است روی لباس یا دامن یک زن

you might add frills to a pair of curtains so  as to make them stand out more so something  

زواید مشاهده کنید.

that makes an item seem more appealing is a frill  in business you might see frills being added to a  

در کسب‌وکار یک چیز جالب است، ممکن است ببینید که چیزهای دیگری

particular type of service this hotel is worth  staying at just for the frills the extravagant  

به نوع خاصی از خدمات اضافه می‌شوند که این هتل ارزش اقامت در

services added to something can be described as  frills of course the opposite can also be true  

آن

if a business wants to cut costs or make something  more affordable then they might take away the  

را دارد. برای کاهش هزینه‌ها یا مقرون‌به‌صرفه‌تر کردن چیزی، ممکن است آن‌ها ظرافت‌ها را از بین ببرند،

frills a basic service without the unnecessary  comforts or luxury can be described as no frills  

یک سرویس اولیه بدون امکانات رفاهی غیرضروری یا تجملات را می‌توان به‌عنوان بی‌چیز توصیف کرد.

the air ticket to france is very cheap but  it comes with no frills you are getting the  

basic flight with nothing added as a bonus a basic  service is a no-frills service then there is the  

بدون هیچ چیز اضافه شده به عنوان جایزه، یک سرویس اولیه یک سرویس بدون زرق و برق است، سپس

word thrill which can be either a noun adjective  or verb something that makes you feel a sudden  

کلمه هیجان وجود دارد که می تواند یک صفت اسمی یا فعل چیزی باشد که باعث می شود احساس

rush of excitement can be described as a thrill  it was a thrill to see bts in concert last night  

هیجان ناگهانی داشته باشید را می توان به عنوان یک هیجان توصیف کرد. دیدن bts در کنسرت

i was thrilled to be asked to speak at the  seminar the sudden rush of excitement is a thrill  

دیشب بسیار هیجان انگیز بود   از اینکه از من خواسته شد در سمینار صحبت کنم هیجان زده شدم. هیجان ناگهانی

you feel the thrill your breathing becomes deeper  your heart might suddenly start racing you are  

هیجان انگیز است  عمیق‌تر می‌شود ممکن است ناگهان قلب شما شروع به تپیدن

feeling the thrill the thing that gives you the  thrill is thrilling such as a thrilling fairground  

کند   احساس می‌کنید هیجان چیزی که به شما هیجان می‌دهد هیجان‌انگیز است، مانند یک میدان نمایشگاهی هیجان‌انگیز

ride a thrilling movie or a thrilling expedition  the thrilling thing is the thrill the thrill is  

سوار یک فیلم هیجان‌انگیز یا یک سفر هیجان‌انگیز  هیجان‌انگیز هیجانی است که هیجان آن

what you get from the thing that is thrilling you  an excited looking person can appear thrilled the  

چیزی است  این برای شما هیجان انگیز است یک فرد هیجان زده می تواند هیجان زده به نظر برسد

smile on his face told me that he was thrilled to  be there so as a noun thrill names the feeling as  

لبخند روی صورتش به من گفت که از بودن در آنجا هیجان زده است، بنابراین همانطور که یک اسم هیجان احساس را به عنوان

a verb you can cause a person to feel thrilled  and as an adjective a person can appear thrilled  

یک فعل نام می برد، می توانید باعث شوید که یک شخص احساس هیجان کند و به عنوان یک صفت یک شخص. می‌تواند

so there you have it frill and thrill two similar  looking words with very different meanings

هیجان‌انگیز به نظر برسد   بنابراین شما دو کلمه مشابه با معانی

it's true that the english language can be  quite confusing especially when it comes to  

بسیار متفاوت را در نظر بگیرید. به

pronunciation good examples of this occurrence  are the words lose and loose chose and choose  

تلفظ می‌آید نمونه‌های خوب این اتفاق عبارت‌اند از واژه‌های lost و loose chose و انتخاب

firstly the word lose means to mislay something  it describes the sudden loss of an item or person  

ابتدا کلمه lost به معنای گمراه کردن چیزی است آن را توصیف می‌کند از دست دادن ناگهانی یک مورد یا

the spelling of lose often causes confusion  for many when it comes to written english  

شخص   املای lost اغلب باعث سردرگمی بسیاری در هنگام نوشتن می‌شود.

the word chose is used in the past tense as  something that has been chosen you chose it  

انگلیسی   کلمه chose در زمان گذشته به‌عنوان چیزی که انتخاب شده

i chose this dress yesterday whilst out  shopping so despite the similar spelling  

the word lose and chose are pronounced very  differently then we have loose and choose  

firstly the word loose means the state of  slackness or free movement i have a loose tooth  

است استفاده می‌شود. شل به معنای حالت سستی یا حرکت آزاد است.

i should go to the dentist i guess then there  is choose which describes the action of making  

a selection you select something you choose an  item i will choose my wedding dress tomorrow  

it's worth remembering that while chose  and choose are related lose and loose  

به یاد داشته باشید که در حالی که انتخاب کردن و انتخاب کردن با هم مرتبط هستند، از دست دادن و سست بودن مرتبط

are not thus proving that the english language  can sometimes be a very confusing thing indeed

هستند، بنابراین ثابت نمی کند که زبان انگلیسی گاهی اوقات می تواند بسیار نکته گیج کننده در

there it was one of my many english lessons  that you can find on my youtube channel  

واقع یکی از بسیاری از درس های انگلیسی من بود که می توانید در کانال یوتیوب من بیابید

if you haven't subscribed then now is the chance  subscribe right now and then you will never miss  

اگر مشترک نشده اید، اکنون این فرصت است همین الان مشترک شوید و سپس هرگز

another one of my recorded  lessons or any of my live streams

یکی دیگر از درس های ضبط شده من یا هیچ یک از درس های من را از دست نخواهید داد. پخش‌های زنده

here he comes

اینجا او می‌آید

hello oh hello mr duncan okay hello lovely loyal  viewers from across the world it's lovely to be  

سلام اوه سلام آقای دانکن، باشه سلام، بینندگان وفادار دوست‌داشتنی از سراسر جهان، دوست‌داشتنی است

here again good afternoon well it might be  good morning to some of you or good evening  

دوباره اینجا باشید بعدازظهر بخیر، ممکن است صبح برای برخی از شما بخیر یا عصر

but it's good afternoon to us or christmas  it might be christmas where you are  

بخیر باشد   اما بعد از ظهر برای ما خوب است یا کریسمس شاید کریسمس در جایی که هستید

i don't think the time zones get that far ahead  mr duncan just in case merry christmas everyone  

فکر نمی‌کنم مناطق زمانی آنقدر جلوتر باشند آقای دانکن فقط در مورد کریسمس مبارک همه

talking of which christmas talking of which well  i'm going to mention christmas steve because  

از کدام کریسمس صحبت می‌کنند خوب من می‌خواهم به کریسمس استیو اشاره کنم زیرا

tv has already started talking  about christmas there are television  

تلویزیون قبلاً در آنجا شروع به صحبت درباره کریسمس کرده است آیا

advertisements advertising christmas there is a  shopping channel that is already selling gifts  

تبلیغات تلویزیونی   تبلیغات کریسمس هستند، یک کانال خرید وجود دارد که قبلاً

cards and all sorts of things for christmas no no  no mr duncan we don't want it it's only the 10th  

کارتهای هدیه و انواع چیزها را برای کریسمس می فروشد نه نه نه آقای دانکن ما نمی خواهیم فقط

of october we are a very long way from christmas  of course they're telling us they're going to be  

10 اکتبر است، ما تا کریسمس خیلی فاصله داریم، البته آنها به ما می گویند که در

shortages of all sorts of things this christmas  in the uk so people are presumably buying ahead  

کریسمس امسال در بریتانیا کمبود انواع چیزها وجود خواهد داشت، بنابراین مردم احتمالاً از قبل خرید

apparently they're selling out of frozen  turkeys here in the uk i'm not surprised  

می کنند. فروش بوقلمون‌های یخ‌زده اینجا در بریتانیا تعجب نمی‌کنم

because everyone has been told we haven't  got enough workers to pluck the turkeys  

زیرا به همه گفته شده است که کارگر کافی نداریم تا بوقلمون‌ها

to get them ready for christmas i'm glad  you said pluck i did starts with a p um  

را بچینیم   تا آنها را برای کریسمس آماده کنیم.

because of course everyone's gone back to europe  haven't they and the pandemic and everything  

البته همه به اروپا برگشته‌اند و همه‌گیری و همه‌چیز

we won't get into the reasons but we haven't  got enough people to work in the abattoirs pig  

را نمی‌دانیم، اما به دلایل آن وارد نمی‌شویم، اما افراد کافی برای کار در کشتارگاه‌های خوک نداریم،

farming apparently there's another problem with  pig farms we're really going around we're there  

ظاهراً مشکل دیگری در مزارع خوک وجود دارد. به اطراف می‌رویم

with us steve let's just address the first problem  what's that well the first promise yes christmas  

با ما استیو، بیایید فقط به اولین مشکل رسیدگی کنیم  چه خوب اولین قول بله کریسمس

turkeys so so the turkey situation i think  there are turkeys but the only problem is  

بوقلمون‌ها، بنابراین وضعیت بوقلمون فکر می‌کنم بوقلمون‌ها وجود دارند، اما تنها مشکل این است

you have to catch them and also you have to  deliver them as well so we are talking about  

شما باید آنها را بگیرید و همچنین شما h باید آنها را نیز تحویل دهیم، بنابراین ما در مورد بوقلمون‌های تازه صحبت می‌کنیم،

fresh turkeys so many people now are buying frozen  turkeys and putting them in their deep freeze  

بنابراین بسیاری از مردم اکنون بوقلمون‌های منجمد می‌خرند و آن‌ها را در فریز عمیق خود قرار می‌دهند.

just in case just in case just in case then  there's a shortage of what pigs well there's  

a shortage of people to work in in in pig  farms apparently i thought i thought you  

برای کار در مزارع خوک ظاهراً فکر می‌کردم فکر می‌کردم

meant a shortage of actual pigs no uh there's not  a shortage of pigs there's a shortage of and i'm  

منظور شما کمبود خوک‌های واقعی است، نه آهان، کمبود خوک وجود ندارد، کمبود خوک وجود دارد و من

not talking about the uh slang word for policemen  i mean actual pigs to eat that's good steve um  

درباره کلمه عامیانه پلیس صحبت نمی‌کنم . منظورم خوک‌های واقعی برای خوردن است. این خوب است استیو ام

assuming you eat pigs which a lot of people don't  i know but we've got a shortage of people to work  

با فرض اینکه شما خوک هایی می خورید که بسیاری از مردم آن را نمی شناسند اما ما

in all sectors of the economy at the moment  because of combination of the pandemic and  

در حال حاضر به دلیل ترکیب همه گیری همه گیر و

brexit uh apparently we talked about this last  week didn't we about the uh delivery issues  

برگزیت با کمبود افراد برای کار   در همه بخش های اقتصاد مواجه هستیم. در مورد این هفته گذشته، آیا ما در مورد مسائل

regarding fuel to the to the petrol stations  well that's over now that's over now but uh  

مربوط به تحویل در مورد سوخت به پمپ بنزین‌ها صحبت نکردیم، خوب که اکنون تمام شده است، اکنون تمام شده است، اما اوه

in a panic move the government asked if foreign  workers that we had told to go back to your own  

در یک حرکت وحشتناک، دولت از کارگران خارجی که به آنها گفته بودیم به عقب برگردند، پرسید. o

home and your own country in brexit oh would  you like to come and deliver some fuel for us  

خانه خودتان و کشور خودتان در برگزیت آه دوست دارید بیایید و مقداری سوخت برای ما تحویل دهید

they asked a hundred thousand and apparently  only ten thousand applied well ten thousand  

آنها صد هزار درخواست کردند و ظاهراً فقط ده هزار به خوبی اعمال شد ده هزار

that ten thousand was even that it might have  been six thousand but it wasn't many i'm getting  

که ده هزار حتی ممکن است شش هزار باشد اما تعداد زیادی نبود

the feeling you don't actually basically stuck two  fingers up to us and i'm not surprised okay steve  

من احساس می کنم که شما اساساً دو انگشت خود را به ما نچسبانید و من تعجب نمی کنم خوب استیو

uh this has nothing to do with learning english i  don't know where you're going people are admiring  

اوه این ربطی به یادگیری انگلیسی ندارد، نمی دانم کجا می روید مردم شما

my uh my shirt mr duncan yes well you've only worn  it six times if anyone is watching from turkey  

پیراهن من را تحسین می کنید آقای دانکن بله، شما فقط شش بار آن را پوشیده اید اگر کسی از ترکیه تماشا می کند

then this shirt comes from turkey and i don't  know if you can see when you say it comes from  

پس این پیراهن از ترکیه می آید و نمی دانم وقتی می گویید از آن آمده است

when you say steve when you say it comes from  turkey do you mean it's made out of turkeys  

وقتی می گویید استیو می توانید ببینید وقتی می گویید از بوقلمون می آید، منظورتان این است که از بوقلمون درست شده است

oh mr duncan he's always sharp isn't he  sharp his mind is sharp quick brained  

اوه آقای دانکن، او همیشه تیز است، آیا تیز ذهنش تیز هوش است،

mr duncan one of one of us has to be sharp no  but i i bought this purchased it when we were  

آقای دانکن، یکی از ما باید تیز باشد، نه، اما من این را خریدم وقتی خیلی ها

on holiday in turkey many many years ago and i  don't know if this is a well-known brand in turkey  

در تعطیلات در ترکیه بودیم سال‌ها پیش و نمی‌دانم که آیا این یک مارک معروف در ترکیه است

nobody can see that it's tiny what does it say  then mr duncan it says blessed blessed is it a  

هیچ‌کس نمی‌تواند ببیند که چه چیزی می‌گوید کوچک است سپس آقای دانکن می‌گوید belessed blessed آیا این

well-known or blast as i would pronounce it okay  steve um if anyone is watching from turkey is  

یک مارک معروف است یا خیر، همانطور که من آن را خوب تلفظ می‌کنم استیو اوم، اگر کسی از ترکیه تماشا می‌کند، آیا

this a well-known brand in turkey or is it just a  cheapo thing that i picked up from somewhere that  

این یک مارک معروف در ترکیه است یا فقط یک چیز ارزان قیمت است که من از جایی انتخاب کرده‌ام

i shouldn't have been i don't even know what that  means i'm excited today mr duncan you're going to  

که نباید می‌بودم، حتی نمی‌دانم چه معنایی دارد امروز هیجان‌زده هستم. آقای دانکن

have to reign me in you're going to have to calm  me down today after yesterday i was in the dump  

شما باید   باید بر من سلطنت کنید باید امروز بعد از دیروز مرا آرام کنید من

down in the dumps yesterday yes well i did i did  mention yesterday we went to see my mum we spent a  

دیروز در زباله دان بودم بله خوب انجام دادم گفتم دیروز رفتیم مامانم را دیدیم

very long time with her more than we normally can  so that was nice and then we had something to eat  

بیش از حد معمول مدت زمان زیادی را با او گذراندیم. خیلی خوب بود و بعد

we had something to eat i mentioned earlier steve  we went to a place that that would appear to have  

چیزی برای خوردن داشتیم.

a slight rat problem oh yes which we  noticed after we came out of the restaurant  

بعد از بیرون آمدن از رستوران

uh yes you saw like a giant rat didn't you i  saw a rat and also there were lots of wrap traps  

متوجه شدیم نه من یک موش دیدم و همچنین تعداد زیادی تله

around the outside and all i can say is had we  seen the rat traps before we went in we probably  

در اطراف بیرون وجود داشت و تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که اگر قبل از ورود به داخل تله‌های موش را می‌دیدیم

wouldn't have actually gone into the restaurant  well you had meatballs didn't you on spaghetti  

احتمالاً   واقعاً به رستوران نمی‌رفتیم  خوب شما کتلت می‌خوردید. اسپاگتی را نگرفتی

yes it was nice and i'm just wondering what those  meatballs were made of yes okay steve probably  

بله خوب بود و من فقط می‌پرسم آن کوفته‌ها از چه چیزی درست شده‌اند بله، باشه استیو احتمالاً

best not to say that because we were there you  see that's where we went well known sort of fake  

بهتر است این را نگم چون ما آنجا بودیم، می‌بینی که ما آنجا رفتیم.

pseudo-american what 19 americans sort of 50s  it's not american it's it's italian is it it's  

19 آمریکایی یک جورهایی دهه 50 آمریکایی نیست بلکه ایتالیایی است

italian food well it but it's sort of that is  sort of american sort of 1950s american italian  

غذای ایتالیایی خوب است، اما یک جورهایی است  یک جورهایی آمریکایی از دهه 1950 ایتالیایی آمریکایی

type thing isn't it well it's it's american  chain isn't it of restaurants i don't know  

چیزهایی که از نوع آمریکایی هستند، خوب نیستند، آن‌ها رستوران‌های زنجیره‌ای آمریکایی هستند. نمی‌دانم

only say things if you know it it is it  is it's a chain of american restaurants  

فقط اگر می‌دانی چیزهایی بگو، این است  این یک رستوران زنجیره‌ای از رستوران‌های آمریکایی است

yes i think i think there's an italian theme the  style inside is like an american diner in from  

بله، فکر می‌کنم یک تم ایتالیایی وجود دارد که سبک داخل آن مانند یک غذاخوری آمریکایی از

1950s isn't it sort of thing that's that's it  but but most of the food is italian and if you're  

دهه 1950 است، آیا این چیزی نیست که اما بیشتر غذا همین است و اگر

lucky you might see the occasional rat yes running  around outside you shouldn't be saying mr duncan  

خوش شانس باشید ممکن است ببینید موش گاه به گاه بله می دود بیرون، شما نباید بگویید آقای دانکن،

you're slandering a well-known restaurant steve  slander is when you say something that isn't true

شما دارید به یک رستوران معروف استیو تهمت می زنید، تهمت زمانی است که چیزی می گویید که

facts we did see rats that is true yes do  but then a lot of restaurants we must qualify  

حقایقی که ما دیدیم درست نیست. موش‌ها درست است، بله، اما بسیاری از رستوران‌ها باید واجد شرایط باشند

this we're saying a lot of restaurants have  rat problems yes and have rat traps outside  

این ما می‌گوییم بسیاری از رستوران‌ها مشکل موش‌ها دارند بله و تله موش‌ها در بیرون دارند

yes we ought to move on actually but not normally  by the entrance as you go in they were quite  

بله، ما باید در واقع اما نه به طور معمول از ورودی که وارد می‌شوید حرکت کنیم. آنها

close it was great but anyway we had a lovely meal  didn't we yes it was it was nice it was very nice  

کاملاً نزدیک بودند، عالی بود، اما به هر حال ما یک غذای دوست‌داشتنی داشتیم، نه بله، خوب بود، خیلی خوب بود

and uh consoling ourselves if you like if you like  italian food and rats it's a good place to go uh  

و اگر دوست دارید غذای ایتالیایی و موش‌ها را دوست دارید، خودمان را تسلیت می‌دهیم، جای خوبی برای رفتن است،

right yes interesting yes is it yes yes i want  to be very careful mr duncan um we have um

درست است بله جالب است بله بله بله می خواهم خیلی مراقب باشم آقای دانکن ام ما داریم ام

mori uh asks are you a fan of bts the bts  yes behind the scenes well-known k-pop  

موری اوه می پرسد آیا شما طرفدار bts هستید ؟

band in fact i are you a fan though well yes  i just said that i just said yes that's that's  

بله من فقط گفتم که فقط گفتم بله این

affirmative never heard you listening to them  yes well you you don't know what i listen to  

مثبت است هرگز h گوشم که به آنها گوش می‌دهی بله خوب، نمی‌دانی من به چه چیزی گوش

most of the time what i'm watching  you know i could be i could be bopping  

می‌دهم   بیشتر اوقات چه چیزی را تماشا می‌کنم  می‌دانی که

and dancing around my studio to the latest  bts song yes i like a bit of k-pop are you  

می‌توانم باشم، می‌توانم در حال رقصیدن در استودیوی خود باشم تا آخرین آهنگ bts بله کمی دوست دارم از کی پاپ آیا

a bit old for that mr duncan no k-pop well i  i once auditioned to join k-pop k-pop group

شما کمی پیر هستید برای آقای دانکن نه کی پاپ خوب من یک بار تست دادم تا به گروه کی پاپ بپیوندم

but but they turned me down they said  i was just too handsome they said no  

اما آنها من را رد کردند و گفتند من خیلی خوش تیپ بودم و گفتند نه

sorry duncan you would be too distracting  from all of those beautiful korean boys  

متاسفم دانکن خیلی حواس‌تان را پرت می‌کنم از همه آن پسرهای زیبای کره‌ای

they would all be looking at you instead so i  they rejected me because i was just too handsome  

، همه آنها در عوض به شما نگاه می‌کنند، بنابراین من آن‌ها من را رد کردند چون خیلی خوش تیپ

we've had a dreadful shock this week haven't we  

have we a dreadful shock i had a dreadful  shock concerning a certain local shop that  

بودم. یک شوک وحشتناک در مورد یک مغازه محلی خاص که

has closed forever yes we mentioned it last week  how could we have done it only shut this week oh

برای همیشه بسته است، بله، هفته گذشته به آن اشاره کردیم چگونه می‌توانستیم این کار را انجام دهیم، اوه

oh i don't know i know when i mentioned it i  mentioned it during the week because i'm doing  

اوه، نمی‌دانم وقتی به آن اشاره کردم، در طول هفته به آن اشاره کردم زیرا من

live streams every day from monday to friday  so i am i'm doing so many things at the moment  

هر روز از دوشنبه تا جمعه پخش زنده انجام می‌دهم بنابراین خیلی برنامه‌های نازک انجام می‌دهم gs در حال حاضر

my brain can't cope well yes so what's the  sad news well our bread shop our local bread  

مغز من نمی تواند به خوبی با آن کنار بیاید بله پس چه خبر غم انگیزی است خوب فروشگاه نان ما مغازه نان محلی ما   مغازه نان محلی ما

shop catherine's bakery has closed for  good yes suddenly without any warning  

نانوایی کاترین برای خوب بسته است بله ناگهان بدون هیچ هشداری

which is is interesting that you've mentioned  that because in my hand i have the last

جالب است که اشاره کردید چون در دست من است من

tiger bread this is the last tiger bread  that we own from catherine's bakery  

آخرین نان

i wonder where that had gone it's the  last ever one so so once we've eaten  

ببر را دارم.

this that's it there will be no more no  more of this oh delicious white healthy

what high carbohydrate bread bread bread is  the word you were looking for we do like that  

نان سفید سالم چه نان پر کربوهیدراتی است  کلمه ای که دنبالش بودید ما آن را دوست داریم

particular style of bread so this is tiger this  is the last ever the final one this is this really  

سبک خاصی از نان را دوست داریم پس این ببر است این آخرین آخرین است این واقعاً

should be in a museum there is a museum in much  where they're not i mean they have other shop  

باید در موزه باشد. جایی که نیستند منظورم این است

they have other shops in shropshire yes but so  we can still get that bread if we travel to their  

که آنها مغازه دیگری دارند   آنها مغازه های دیگری در شاروپ شایر دارند بله، اما بنابراین اگر به مغازه های دیگر آنها سفر کنیم، هنوز هم می توانیم آن نان را تهیه کنیم،

other shops yes that are not closed why are you  talking like that well people say i don't speak  

بله که تعطیل نیستند، چرا آنقدر خوب صحبت می کنید، مردم می گویند من نمی گویم. تی اس اوج

clearly enough why are you i speak too quickly you  are talking like that so i'm going to pronounce  

به اندازه کافی واضح است چرا من خیلی سریع صحبت می‌کنی ، شما این‌طور صحبت می‌کنید، بنابراین من می‌خواهم

every word extremely clearly unfortunately that  is very annoying okay so there it is the last one  

هر کلمه را بسیار واضح تلفظ کنم، متأسفانه خیلی آزاردهنده است، خوب است، بنابراین آخرین مورد است

so so everyone take a look because this is this  is historic you might say they're not interested  

بنابراین همه نگاهی بیندازند زیرا این است  تاریخی ممکن است بگویید آنها علاقه ای ندارند

this is the final the last ever tiger bread from  our local bakers shop people will be wondering  

این آخرین نان ببری است که از نانوایان محلی ما تهیه می شود، مردم تعجب خواهند کرد

why it's cut in half because it's twice that size  yes we buy them on a saturday two loaves we cut  

چرا نصف شده است زیرا دو برابر آن اندازه است بله، ما آنها را در روز شنبه می خریم، دو نان که

them in half and freeze them and then um because  eating a whole loaf takes two or three days and  

آنها را برش می دهیم   نصفشان کنید و منجمد کنید و بعد اوم چون خوردن یک نان کامل دو یا سه روز طول می کشد و

anyway cut a long story short we cut them in half  and freeze them i wish you would say that we've  

به هر حال ما آنها را نصف کرده و فریز می کنیم.

got enough to last the week please cut your story  short so it's sliced supermarket bread for us from  

داستان کوتاه است، بنابراین از این به بعد نان سوپرمارکت برای ما تکه تکه شده

now on yes he does he doesn't seem very pleased  about that why has the bread shop shut down well  

است   بله، او خیلی راضی به نظر نمی‌رسد  از این که چرا مغازه نان به خوبی تعطیل شده است

saturino that's a very good question yes and it  all relates to the problems we've got in the uk  

saturino این سؤال بسیار خوبی است بله و همه به مشکلاتی که ما رفته‌ایم مربوط می‌شود. در بریتانیا

with a lack of people prepared to do certain jobs  they cannot find enough people to deliver the  

با کمبود افرادی که برای انجام کارهای خاص آماده هستند، نمی‌توانند افراد کافی برای تحویل

bread from the factory they've got five shops  factory where they the the bakery they've got  

نان از کارخانه پیدا

they've got a facility where they bake the bread  the bread factory then they've got several shops  

کنند. نان را در کارخانه نان بپزند سپس آنها چندین مغازه دارند

around shropshire that's it but they cannot have  find enough delivery drivers to deliver to all the  

در اطراف Shropshire همین است، اما آنها نمی توانند  درایورهای تحویل کافی برای تحویل به همه

shops because nobody wants to do the job delivery  drivers again also they cannot find enough bakers  

مغازه ها پیدا کنند زیرا هیچ کس نمی خواهد دوباره کار تحویل رانندگان را انجام دهد و همچنین آنها نمی توانند نانوای کافی

to bake the bread because if you're a baker  you have to get up at three in the morning and  

برای پختن نان پیدا کنند. نان چون اگر نانوا هستید باید ساعت سه صبح از خواب بیدار شوید و

make the bread to be ready okay steve steve  uh so yes if anyone wants to deliver bread  

نان را آماده کنید، خوب استیو استیو، بله، اگر کسی می‌خواهد نان تحویل دهد،

who was it we were trying to get to come over last  week to try serena was it saturino i think it's  

کی بود، هفته گذشته سعی کردیم به آنجا برسیم. برای امتحان کردن سرنا، ساتورینو بود، فکر

saturino who drives a truck that's it so uh you  can drive the bread you gotta get up early though  

می‌کنم این ساتورینو است که کامیون می‌راند، بنابراین شما می‌توانید نان را برانید که باید زود بیدار شوید،

because it has to be in the shops by  about five in the morning and i think  

زیرا باید تا ساعت پنج صبح در مغازه‌ها باشد و فکر می‌کنم

truck drivers normally have very strange  hours because they drive during the night  

رانندگان کامیون عادی هستند. ساعت‌های بسیار عجیبی دارند زیرا در طول شب رانندگی

so they can deliver things the next morning anyway  we seem to have talked a lot about that today  

می‌کنند   بنابراین می‌توانند به هر حال صبح روز بعد وسایل را تحویل دهند به نظر می‌رسد که امروز

on friday by the way i went to the dentist and  i did my live stream straight away afterwards  

در روز جمعه از طریقی که به دندان‌پزشک رفتم و  بلافاصله پخش زنده‌ام را پخش کردم، زیاد صحبت کرده‌ایم

and i wasn't very well so if you want to see one  of the strangest live streams ever watch friday  

من خیلی خوب نبودم، بنابراین اگر می‌خواهید یکی از عجیب‌ترین پخش‌های زنده را ببینید که جمعه را

watch my live stream for friday tell me what would  have been good is if you'd done the live stream  

تماشا کنید   پخش زنده من را برای جمعه تماشا کنید، به من بگویید چه خوب می‌شد اگر پخش زنده

from the dentist well they wouldn't let me  do that i think we could see all the horrific  

از دندانپزشک را به خوبی انجام می‌دادید. به من اجازه نده این کار را انجام دهم، فکر می‌کنم می‌توانیم تمام

gory details yes of your teeth being scraped  it wasn't pleasant it was not pleasant at all  

جزئیات وحشتناک تراشیدن دندان‌هایت را

but one funny thing happened though because  the the dentist was showing me one of these  

ببینیم.

these new toothbrushes that's electric  and you press a little button and it goes

مسواک‌هایی که برقی هستند و شما یک دکمه کوچک را فشار می‌دهید و

like that and she said would you like to  try it so she gave it to me and immediately  

همین‌طور می‌شود و او گفت می‌خواهید آن را امتحان کنید، بنابراین آن را به من داد و

i pressed the button but what i didn't realize  because i wasn't wearing my glasses at the time  

بلافاصله   دکمه را فشار دادم، اما چیزی که متوجه نشدم، چون عینکم را نمی‌زدم در هفتم

there was a big piece of toothpaste on the  end of the brush so i pressed the button and  

یک بار   یک تکه بزرگ خمیر دندان در انتهای مسواک بود، بنابراین دکمه را فشار دادم

the toothpaste on the brush went everywhere  it went and then the the toothpaste went all  

و    خمیردندان روی مسواک به هر طرف رفت  و سپس خمیر دندان همه

over the place and she says no no don't turn  it on you have to put it in your mouth first  

جا رفت و او می‌گوید نه نه آن را برگردان. ابتدا باید آن را در دهان خود بگذارید

at times i've heard that but of course without  your glasses you're as blind as a bat blind as a  

گاهی اوقات من این را شنیده‌ام، اما البته بدون عینک شما به اندازه یک خفاش کور هستید

bat there's a phrase we use as blind if you really  want to emphasize that someone can't see or that  

، یک عبارتی وجود دارد که ما به عنوان کور استفاده می‌کنیم اگر واقعاً می‌خواهید تأکید کنید که کسی نمی توانم ببینم یا اینکه

you can't see you say i'm as blind as a bat which  is a strange thing to say because obviously bats  

نمی توانی ببینی می گویی که من به اندازه یک خفاش کور هستم که گفتن آن چیز عجیبی است زیرا بدیهی است که خفاش ها

are they i don't know if they've got bad eyes or  not no clearly we presume they have because they  

هستند، نمی دانم آیا آنها چشمان بدی دارند یا نه به وضوح فرض

use you know sonar i think their eyesight is poor  but they they use sonar they send out a signal and  

کنید آنها از شما استفاده می‌کنند چون از شما سونار استفاده می‌کنند، فکر می‌کنم بینایی آنها ضعیف است، اما آنها از سونار استفاده می‌کنند، سیگنالی را ارسال می‌کنند و

then they're they're huge ears that's why bats  have big ears you see their ears are very large  

سپس آنها گوش‌های بزرگی هستند، به همین دلیل است که خفاش‌ها گوش‌های بزرگی دارند، می‌بینی که گوش‌هایشان بسیار بزرگ است.

so they can hear their their reflecting sonar that  they make the sounds of that's how they know where  

می‌توانند صدای سونار بازتابنده‌شان را بشنوند که صدای آن‌ها را از این طریق می‌دانند که

to fly without without smashing into a wall tom  rock says hello friends that's a lovely lovely  

به کجا می‌روند بدون کوبیدن به دیوار تام راک می گوید سلام دوستان خیلی دوست داشتنی

thing to say thank you says pardon we have a big  announcement hello hello donna mr duncan can you  

است برای گفتن متشکرم می گوید ببخشید یک اطلاعیه بزرگ داریم سلام سلام آقای دانکن می توانید

please say congratulations to me because i got  engaged last month and in december i'm going  

لطفاً به من تبریک بگویید زیرا ماه گذشته و دسامبر نامزد کردم. من

to get married donna congratulations  wedding bells are are coming your way  

می‌روم   ازدواج می‌کنم دونا تبریک زنگ‌های عروسی در راه است

and you are getting married we can also say you  are getting hitched yes you are tying the knot  

و شما در حال ازدواج هستید، ما همچنین می‌توانیم بگوییم که شما دارید عقده می‌کنید، بله، به‌طور

strangely enough uh somebody at work in the same  team as me who is a lot younger than me half my  

عجیبی عقد می‌کنید.

age in fact she's getting married uh and she's  saying that she feels under pressure because a  

در واقع او از نیمی از سن من کوچکتر است و او می گوید که احساس می کند تحت فشار است زیرا

lot of her friends of the same age as her are all  having are all have all gotten married she's the  

بسیاری از دوستان همسن او ازدواج کرده اند، او

last one in a group of five or six friends from  school or whatever and they're all having babies  

آخرین نفر از یک گروه پنج نفره است. یا شش دوست از مدرسه یا هر چیز دیگری و همه آنها بچه دار می

they're all having babies they're all having  babies she's feeding under pressure what did  

شوند   همه بچه دار می شوند همه بچه دارند  او تحت فشار تغذیه می کند چه

they say all her friends are having babies one  after the other not from the same man well let's  

آنها می گویند همه دوستانش بچه دار می شوند یکی پس از دیگری از یک مرد خوب نیست، بیایید

hope not uh and as a result of that she's saying  well i'm feeling the pressure we've got to get  

امیدوار باشیم که نه، و در نتیجه او می‌گوید خوب، من فشاری را احساس می‌کنم که برای

married and have a baby because all my friends  are having a baby is this something that people  

ازدواج و بچه دار شدن مجبوریم چون همه دوستانم بچه دار می‌شوند این چیزی است که

get uh well do people have babies yes do people  feel do married couples feel under pressure i  

مردم خوب می شوند، مردم بچه دار می شوند بله آیا مردم احساس می کنند که زوج های متاهل احساس می کنند تحت فشار هستند من

think people have babies because their friends are  having them do you feel pressurized to have a baby

فکر می کنم مردم بچه دارند چون دوستانشان بچه دار

i can't imagine anyone doing that saying yeah  yeah you've got to have a baby i've had a baby  

می شوند. آره تو باید بچه دار بشی من بچه دار شدم

and now you've got to have a baby  okay come on tell your husband tonight  

و حالا باید بچه دار بشی  باشه بیا امشب به شوهرت بگو   یه

put some soft music on and get him get your  husband drunk get him in the mood for love and  

آهنگ ملایم بزار و ازش بزار شوهرت رو مست کنه. عشق و

and you've got to have a baby don't think the man  really is usually fairly willing oh i don't know  

و باید بچه دار شوی، فکر نکن مرد واقعاً تمایل دارد، اوه، نمی دانم

about that i think it doesn't always happen not  always but yeah sometimes the man does not want to  

در مورد آن، فکر می کنم همیشه این اتفاق نمی افتد، نه همیشه، اما بله، گاهی اوقات مرد نمی

to well maybe after a few years he gets  bored maybe the husband does not want  

خواهد   خوب شاید بعد از چند سال حوصله اش سر می رود، شاید شوهر این کار را نمی کند مورچه

to climb aboard but generally speaking  particularly if you've just got married  

برای سوار شدن به کشتی اما به طور کلی مخصوصاً اگر تازه ازدواج کرده

don't think there's any problem in that department  no okay mr duncan yes greetings from canada says  

اید   فکر نکنید مشکلی در آن بخش وجود دارد  نه باشه آقای دانکن بله سلام از کانادا می گوید

mary congratulations i haven't finished my bit  congratulations congratulations donna but who  

مری تبریک می گوید من حرفم را تمام نکرده ام تبریک می گویم

who is the lucky man and how long have you been  seeing him were you going out together on dates  

دونا کیست مرد خوش شانس و چند وقتی بود که او را می‌دیدی، آیا با هم قرار ملاقات می‌رفتید

were you were you having lots of dates lots of  meetings and then one day you both decided that  

، آیا قرارهای زیادی داشتید، جلسات زیادی داشتید و بعد یک روز هر دو تصمیم گرفتید که

you were in love we love each other let's get  married or is it a marriage of convenience  

شما عاشق بودید، ما همدیگر را دوست داریم، بیایید با هم ازدواج کنیم یا این یک ازدواج راحت است

no let's not say that a marriage of convenience  there's an interesting phrase we say a marriage  

نه اجازه ندهیم بگوییم که یک ازدواج راحت  یک عبارت جالب وجود دارد که می گوییم ازدواج

is a marriage of convenience when two people  get married not necessarily because they love  

ازدواج راحت است وقتی دو نفر  ازدواج می کنند نه لزوماً به این دلیل که

each other no maybe there is other reasons maybe  there is money involved could be money could be  

همدیگر را دوست دارند  نه شاید دلایل دیگری وجود دارد شاید  پول در میان باشد ممکن است پول می‌تواند

all sorts of reasons it's convenient for them  to get married because it pleases the families  

همه دلایلی باشد که برای آنها راحت است ازدواج کنند، زیرا خانواده‌ها را خشنود می‌کند

or there's a dowry involved or something okay  marriage of convenience or a shotgun marriage  

یا وجود جهیزیه یا برخی موارد چیزی درست است ازدواج راحت یا یک ازدواج با تفنگ ساچمه ای

okay steve uh let's hope yours is not a shotgun  marriage this sounds like a whole different lesson  

باشه استیو اوه، بیایید امیدوار باشیم که ازدواج شما با تفنگ

that's a very quick marriage when somebody  discovers they're pregnant and they don't  

ساچمه ای نباشد.

want to have that baby out of wedlock so  they get married very quickly we call it a  

از ازدواج، بنابراین خیلی زود ازدواج می‌کنند، ما به آن می‌گوییم

shotgun marriage well we don't anymore i know we  don't say it anymore nobody nobody cares anymore  

ازدواج با تفنگ ساچمه‌ای، خوب، ما دیگر نمی‌دانیم، می‌دانم که دیگر آن را نمی‌گوییم هیچ‌کس دیگر اهمیتی نمی‌دهد،

but they might do in say you know catholics  or something yes okay steve you can literally  

اما ممکن است این کار را انجام دهند و بگویند که شما کاتولیک‌ها را می‌شناسی یا چیزی بله، استیو، شما به معنای واقعی کلمه می‌توانید

have babies with five or six different men and  and have them all around you and no one cares  

با پنج یا شش مرد مختلف بچه داشته باشید و همه آنها را در اطراف خود داشته باشید و هیچ کس اهمیتی

no one even thinks anything about it anymore  in this country the older generations still do  

نمی دهد   دیگر هیچ کس حتی به آن فکر نمی کند در این کشور نسل های قدیمی هنوز هم فکر می کنند

but yes uh well i'm you know we're not going to  comment whether you know one way or the other  

اما بله، خوب می دانم که ما نمی خواهیم نظر بده که آیا به این روش می دانی

that's just the way things were i didn't uh  hmm yes so i went to the dentist i have a new  

این دقیقاً همین طور بود من نرفتم اوهوم بله پس به دندانپزشک رفتم

toothbrush would you like to see my toothbrush so  this is what i bought on a very very special offer  

مسواک جدیدی دارم   دوست دارید مسواک من را ببینید بنابراین این همان چیزی است که من با یک مسواک خریدم پیشنهاد ویژه

this was so i couldn't resist buying it so  this is my new toothbrush that i'm going to  

این بود که من نتوانستم در برابر خرید آن مقاومت کنم، بنابراین این مسواک جدید من است که از این به

be using from now on to keep my teeth lovely  and clean i'm not advertising this by the way  

بعد از آن استفاده خواهم کرد تا دندان‌هایم را زیبا و تمیز نگه دارم  در ضمن من این را تبلیغ

so i'm not being paid to advertise this i wish  i was maybe if i just do that i'll do that there  

نمی‌کنم   بنابراین برای تبلیغ این کار پولی دریافت می‌کنم، آرزو می‌کنم شاید اگر همین کار را انجام

you go so there is my new toothbrush  just pretend you didn't see the brand  

می‌دادم، همین‌جا این کار را می‌کردم   شما بروید، بنابراین مسواک جدید من وجود دارد فقط وانمود کنید که مارک را ندیده‌اید

and i'm going to be using this from now on to  keep my teeth nice and shiny because i don't  

و من از این به بعد از آن استفاده خواهم کرد. برای اینکه دندان‌هایم را زیبا و براق نگه دارم، زیرا

want to lose my teeth if there was there's  one thing i've realized as i've got older  

نمی‌خواهم دندان‌هایم را از دست بدهم، اگر یک چیز وجود داشته باشد که با بزرگ‌تر شدن متوجه

steve i don't want to lose my teeth i want to keep  them and what did they say to you you hadn't been  

شده‌ام استیو نمی‌خواهم دندان‌هایم را از دست بدهم، می‌خواهم آن‌ها را نگه دارم و آیا آنها به شما گفتند که شما چند سال است که نبوده اید،

for how many years uh about two and a half two and  a half but i had a good excuse because of covid  

حدود دو و نیم دو و نیم، اما من بهانه خوبی داشتم به دلیل کووید

coronavirus kept most of the dentists closed  so there must be a lot of people i can only  

ویروس کرونا اکثر دندانپزشکان را بسته نگه داشت  بنابراین باید افراد زیادی وجود داشته باشند که می توانم فقط

assume that there must be a lot of people at  the moment going to the dentist who have bad  

فرض کنید که در حال حاضر افراد زیادی به دندانپزشک مراجعه می کنند که

teeth because during the coronavirus outbreak and  lots of people were in lockdown they also closed  

دندان های بدی دارند زیرا در طول شیوع ویروس کرونا و بسیاری از مردم در قرنطینه بودند، آنها همچنین

lots of businesses including dentists we we did  we did i wonder if belarus is on whether whether  

بسیاری از مشاغل از جمله دندانپزشکان را که ما انجام دادیم، ما انجام دادیم، نمی‌دانم که آیا بلاروس به این موضوع فکر می‌کند که

her business had to close during the pandemic  i haven't seen claudia are you here claudia i  

آیا   کسب‌وکارش باید در طول همه‌گیری بسته شود یا خیر من کلودیا را ندیده‌ام آیا شما اینجا هستید کلودیا

haven't seen her today she could give us all sorts  of tips on how to keep our teeth bright and clean  

من  ندیده‌ام او امروز می‌توانست انواع نکات را در مورد نحوه روشن و تمیز نگه داشتن دندان‌هایمان به ما بدهد،

uh but they had to really scrape away at your  teeth didn't they anyway have we got a theme  

اما آنها مجبور بودند دندان‌های شما را بتراشند، مگر نه، ما

for today mister i've mentioned earlier the  theme before steve came because i never know  

برای امروز یک موضوع داریم، آقایی که قبلاً به موضوع اشاره کردم. قبل از آمدن استیو چون من هرگز نمی دانم

mr duncan just well i like sometimes i like to  surprise steve sometimes with this thing on my  

آقای دانکن خیلی خوب من دوست دارم گاهی اوقات استیو را با این چیز روی انگشتان پایم غافلگیر کنم

toes yes it keeps mr alert isn't he alert on my  toes mr steve should i say you say you're someone  

بله این باعث می شود آقای هوشیار باشد آیا او روی انگشتان پای من هوشیار نیست آقای استیو باید بگویم تو می گویی که کسی هستی

if you're kept on your toes it means you're  sort of kept in a heightened state of awareness

اگر روی انگشتان پا نگه داشته می‌شوید، به این معنی است که شما در حالت هوشیاری بالایی قرار دارید،

i think that's right isn't it just as i described  okay steve if you could just end that sentence  

فکر می‌کنم درست است، درست نیست، استیو اگر می‌توانی آن جمله را به پایان برسانی

when you're ready here we go with words within  words we are talking about later on but also  

وقتی آماده‌ای اینجا باشیم. با کلمات درون کلماتی که ما در مورد آنها صحبت می کنیم، استفاده کنید بعداً، اما همچنین

we are going to let me just find what i was going  to do because i'm trying to find it now i've lost  

ما به من اجازه خواهیم داد تا کاری را که می‌خواستم انجام دهم، پیدا کنم  زیرا در حال تلاش برای یافتن آن هستم،

it mr duncan's doing all the technical stuff you  don't know what's happening it's chaos well one of  

گم کرده‌ام   آقای دانکن دارد تمام کارهای فنی را انجام می‌دهد شما نمی‌دانید چه اتفاقی می‌افتد، هرج و مرج است یکی

the problems is is my computer is not working  properly so i used to have two screens but i  

از مشکلات این است که کامپیوتر من به درستی کار نمی‌کند، بنابراین قبلاً دو صفحه

don't know why my other screens no longer work my  computer is being very annoying talking of which  

داشتم، اما نمی‌دانم چرا صفحه‌نمایش‌های دیگرم دیگر کار نمی‌کنند ، رایانه‌ام خیلی آزاردهنده است.

here we go steve we've got to move on okay  i was going to say if anyone knows why  

خوب ادامه بده می‌خواستم بگویم اگر کسی می‌داند چرا

well i've got a computer expert on steve yeah  using words instead of very so quite often in  

خوب من یک متخصص رایانه در مورد استیو دارم، بله، از کلمات استفاده می‌کند به‌جای خیلی زیاد اغلب

general speaking we will use very in front of  another word when we are trying to show or stress  

در   صحبت عمومی، زمانی که می‌خواهیم نشان دهیم یا از یک کلمه دیگر استفاده می‌کنیم. استرس

how big something is or small or the smell or how  bright it is or how light something is so we often  

چقدر چیزی بزرگ است یا کوچک یا بو یا چقدر روشن است یا چیزی چقدر سبک است بنابراین ما اغلب

use very so i thought it'd be interesting to have  a look at some alternatives so instead of saying  

خیلی از آن استفاده می‌کنیم، بنابراین فکر کردم جالب است به برخی از گزینه‌های جایگزین نگاهی بیندازیم، بنابراین به جای گفتن

very you could you just use one word to actually  express that i will give you an example for those  

خیلی، می‌توانید فقط از آن استفاده کنید. یک کلمه برای بیان واقعی که من برای شما مثال می زنم برای کسانی

who aren't sure what i mean for example something  that's very simple you can say it's very simple  

که مطمئن نیستند منظور من چیست، مثلاً چیزی  خیلی ساده است، می‌توانید بگویید خیلی ساده است

very simple a very simple thing but  instead you don't have to say very simple  

خیلی ساده است، یک چیز بسیار ساده اما درعوض لازم نیست خیلی ساده

you can just say basic so basic is one word  that expresses very simple basic so when we say  

بگویید   می‌توانید ساده بگویید، بنابراین اساسی یک کلمه است  پایه بسیار ساده را بیان می کند، بنابراین وقتی می گوییم

for example basic english we know we  are talking about very simple english  

برای مثال انگلیسی مقدماتی، می دانیم که درباره انگلیسی بسیار ساده صحبت می کنیم

and i thought it'd be interesting to have  a look at some and see if we can guess  

و فکر کردم جالب است نگاهی به برخی از آنها بیندازیم و ببینیم آیا می توانیم حدس بزنیم

what the word is steve and also you as well so you  can join in with this it is a little bit of fun  

کلمه استیو چیست و همچنین شما به عنوان خوب، بنابراین می‌توانید با این کار همراه شوید، کمی سرگرم‌کننده است

right i'm not sure if i get it just yet you  don't get it uh but yeah let's see another  

درست است، مطمئن نیستم که آن را دریافت کرده‌ام یا نه، شما متوجه نشدید، اما بله، بیایید نمونه   دیگری را ببینیم

example yes to help us there's no examples no more  examples we're going to play it now straight in  

بله برای کمک به ما، هیچ نمونه‌ای وجود ندارد، نمونه‌های دیگری وجود ندارد. ما اکنون می‌خواهیم آن را مستقیم

straight in no messing around well i think  most people will understand what i mean there  

مستقیم و بدون مزاحمت بازی کنیم، فکر می‌کنم بیشتر مردم منظور من را در آنجا می‌فهمند

so instead of saying something is very  simple you can replace it with basic  

بنابراین به جای گفتن چیزی که بسیار ساده است، می‌توانید آن را با پایه   جایگزین کنید،

if it's not going to be very simple for all the  examples is it well no very something yes that's  

اگر قرار نیست برای همه خیلی ساده باشد. مثال‌ها این است که خیلی خوب نیست بله، همینطور است

it as you will as you you are about to see right  now right very smooth one word that describes very  

که می‌خواهید همین‌طور که می‌خواهید همین الان ببینید، کلمه‌ای که خیلی صاف است که خیلی راحت توصیف می‌کند،

smooth so something that is very smooth we can  replace that phrase with one word right but what  

بنابراین چیزی که بسیار روان است، می‌توانیم آن عبارت را با یک کلمه درست جایگزین کنیم، اما

is the word something that is very smooth  and this is for you out there in youtube land  

کلمه چیزی است که بسیار روان است. و این برای شما در سرزمین یوتیوب است

you can join in with the live chat and give  us some answers so what if something is  

می‌توانید با چت زنده بپیوندید و به ما چند پاسخ بدهید، پس اگر چیزی

very smooth is there a word that we can use  to replace that actual word that phrase rather  

خیلی روان باشد، کلمه‌ای وجود دارد که می‌توانیم از آن برای جایگزینی آن کلمه واقعی استفاده کنیم، آن عبارت به جای

very smooth becomes one word but what is  the word think of something that's smooth  

بسیار روان تبدیل به یک کلمه می‌شود. کلمه اما چه کلمه است به چیزی فکر کن که صاف است   به

think of something that has a nice shape so  maybe also you are referring to the shape  

چیزی فکر کن که شکل خوبی دارد، بنابراین شاید شما هم به شکل آن چیز اشاره می‌کنید،

of the thing as well so not just how it feels  but maybe also how it looks and how it moves very  

نه فقط احساس آن، بلکه ممکن است به ظاهر و نحوه حرکت آن نیز اشاره کنید.

smooth like a baby's bottom yes that's what we  say in this country but not necessarily something  

صاف مثل ته بچه بله این چیزی است که ما در این کشور می گوییم اما لزوماً چیزی

to touch but also maybe something that looks very  smooth we've got uh mahwah says mohammed says soft  

برای لمس نیست، بلکه ممکن است چیزی که خیلی  صاف به نظر می رسد ما داریم اوه ماهوه می گوید محمد می گوید نرم

you can say very soft but we don't want to use the  word very do we that's it flat would be very flat  

شما می توانید خیلی نرم بگویید اما ما نمی کنیم می‌خواهم از کلمه خیلی مسطح استفاده کنم،

so those two words can actually be used with  very so we are replacing that with one single  

بنابراین می‌توان آن دو کلمه را با یک کلمه استفاده کرد، بنابراین ما آن را با یک

word well tomic suggests silk silk yes well yes  that's not actually too bad that's actually pretty  

کلمه جایگزین می‌کنیم تامیک ابریشم ابریشم را پیشنهاد می‌کند بله خوب بله ، در واقع خیلی بد نیست، در واقع

good it's not the word i've got here but yeah  creamy creamy or silky is another word silky  

زیباست   خوب این کلمه ای نیست که من اینجا دارم، اما بله کرمی خامه ای یا ابریشمی کلمه دیگری است ابریشمی

but in fact there is a better word than that  a much better word i will show you in a moment

اما در واقع کلمه ای بهتر از آن وجود دارد کلمه بسیار بهتری که در یک لحظه به شما نشان خواهم داد

palmyra says i remember michael jackson's song  smooth criminal well there's no answer to that  

پالمیرا می گوید آهنگ مایکل جکسون را به یاد دارم خوب جنایتکار خوب جوابی برای آن

really is there was there was another one by uh  sade smooth operator yes he's a smooth operator  

وجود ندارد   واقعاً وجود داشت یکی دیگر از اپراتورهای صاف

smooth operator and she was very  smooth so smooth she almost melted away  

that's nice uh flawless says tiksha flawless  yes if something is smooth it is flawless  

وجود داشت. صاف بی عیب و نقص

yes isn't it it hasn't got any bumps in it  or lumps that's it um you're getting the idea  

است   بله، اینطور نیست که هیچ برآمدگی در آن وجود ندارد  یا توده‌هایی در آن وجود ندارد

here we go sleep what about sleek says  helen person i thought it said prison then  

hell in person um yes but all  those words are what where would we  

. n نفر ام بله، اما همه آن کلمات همان چیزی است که ما

think why would we use this word in a sentence  well you would use it to mean to mean very smooth  

فکر می کنیم چرا این کلمه را در یک جمله به کار می بریم، خوب شما از آن به معنای بسیار صاف استفاده می کنید،

so if you wanted to say that something is very  smooth you could also your skin is very smooth yes  

بنابراین اگر می خواهید بگویید که چیزی بسیار صاف است، می توانید پوست خود را نیز انجام دهید. خیلی صاف است بله

so think of something that moves quickly or has  a certain shape as well so we are talking also  

بنابراین به چیزی فکر کنید که به سرعت حرکت می کند یا شکل خاصی دارد، بنابراین ما در حال صحبت کردن هستیم

visual so not just touching something because  smooth can also have other meanings as well  

بصری، بنابراین نه اینکه فقط چیزی را لمس کنیم، زیرا صاف می تواند معانی دیگری نیز

that have been used definitely fit well i  can say now that hell in person is right ah  

داشته باشد   که استفاده شده است قطعاً به خوبی مطابقت دارد، اکنون می توانم بگویم که جهنم شخص درست است آه

well what do you mean a person being smooth do  you no anything no not just a person something  

خوب منظورت چیه یه آدم صاف باشه هیچ کاری نکن نه فقط یه آدم یه چیزی

that that goes through the water easily is sleek  as well okay right i'm getting the feeling that  

که به راحتی از آب میگذره شیک باشه  همینطور باشه درسته من این احساس رو دارم که

but so sleek is something that's smooth  its appearance or maybe the way it feels  

اما خیلی شیک چیزیه ظاهرش صاف است یا شاید احساسش

so you can use it as feeling as well you see  so you touch something it's sleek oh very  

بنابراین می‌توانید از آن به‌عنوان احساسی که می‌بینید استفاده کنید بنابراین چیزی را لمس می‌کنید که براق است، اوه خیلی

sleek very smooth so sleek can replace that  one word so how would we say that in a sentence  

براق است، خیلی صاف است، بنابراین براق می‌تواند جایگزین آن یک کلمه شود، پس چگونه می‌توانیم آن را در یک ثانیه بگوییم جمله

well i just did i just said that thing feels  very sleek something that's sleek right so a  

خوب همین الان انجام دادم، فقط گفتم که چیز بسیار شیک به نظر می رسد، چیزی که درست است، بنابراین یک

sleek thing is something that feels smooth or it  looks smooth or maybe the shape of it will move  

چیز شیک چیزی است که صاف به نظر می رسد یا صاف به نظر می رسد یا شاید شکل آن

very easily maybe through the air or through the  water so the boat the shape of the boat is sleek  

خیلی راحت در هوا یا از طریق آب حرکت کند. قایق شکل قایق

it has a sleek shape it means the shape of it will  move through the water very easily sleek i like  

براق است   شکل براقی دارد یعنی شکل آن خیلی راحت در آب حرکت می کند.

that word actually it's a nice one to say sleek  but if you were if you were saying for example um

say you were talking about somebody's  skin yes then you would you could use  

بگو در مورد پوست کسی صحبت می‌کردی بله، پس می‌توانی از

the words that other people have used that's  silky um oh yes silky would be a good one  

کلماتی استفاده کنی که دیگران استفاده کرده‌اند.

sleek but oh sleek haven't your head in  prison's at the person said that flat soft yes  

بله

sleek soft so it is a good way of replacing very  with one word here's another one steve let's see  

نرم و براق است، بنابراین راه خوبی برای جایگزینی خیلی با یک کلمه است، اینجا یکی دیگر استیو، بیایید ببینیم

if we can get this one from russia says angulay  hello angulay from russia with love here he  

آیا می‌توانیم این یکی را از روسیه دریافت کنیم، می‌گوید آنگولای سلام آنگولای از روسیه با عشق در اینجا او

goes bond that's all the everyone's talking about  james bond at the moment aren't they well i'm not  

می‌رود پیوند این همه صحبت همه است در مورد جیمز باند در حال حاضر حالشان خوب نیست من

russia from love that was a james bond film yeah  who who was in it sean connery i think was it  

روسیه نیستم از عشق که یک فیلم جیمز باند بود آره چه کسی در آن بود شان کانری فکر کنم این

sean connery was it was it was it uh the other  guy you know the guy with the uh the eyebrows  

بود مردی را با ابروها بشناسید

well mr bond my name is miss my name is bond  bond james bond i'm roger moore and this is all  

خوب آقای باند نام من تنگ است نام من باند است باند جیمز باند من راجر مور هستم و این تمام

i can do with my acting do you know roger moore  started out modeling cardigans in catalogues  

کاری است که   من می توانم با بازیگری خود انجام دهم آیا می دانید راجر مور شروع به مدلینگ ژاکت کش باف پشمی در کاتالوگ کرد

shopping catalogs i'm sure he looked very fetching  yes he did someone is fetching it means they're  

کاتالوگ خرید مطمئنم که او خیلی جذاب به نظر می‌رسید بله، او این کار را انجام داده است، این بدان معنی است که آنها

very attractive something attractive something  nice to look at oh you look very fetching in that  

بسیار جذاب هستند، چیزی جذاب، چیزی که نگاه کردن به آن خوب است، آه، شما

in that dress very fetching i have to say means  you want to you want to fetch them you want to  

در آن لباس بسیار جذاب به نظر می‌رسید، باید بگویم به این معنی است که شما می‌خواهید برای آوردن آنها می‌خواهید

catch them and get them oh okay well maybe let's  not get too carried away here we go then another  

آنها را بگیرید و آنها را بگیرید، اوه، خوب، شاید بیایید زیاد غافلگیر نشویم، ما می‌رویم و سپس یکی دیگر

one oh florence thank you florence for your  donation on the super chat thank you very much

یک آه فلورانس از شما متشکرم فلورانس برای اهدای شما در سوپر چت بسیار متشکرم

oh yes there we go uh artful hassan says  mr duncan is wearing a sleek white shirt  

آه بله، ما داریم می‌رویم اوه هنرمندانه حسن می‌گوید آقای دانکن وی است یک پیراهن سفید براق را حلقه کنید

yes it's very smooth smooth and sleek  you want to touch me come on touch me oh  

بله بسیار صاف و صاف است می‌خواهید مرا لمس کنید بیا مرا لمس کن اوه

very sleek yes my weekend has just become  much more exciting triple 07 here we go steve  

بسیار شیک بله، آخر هفته من به تازگی هیجان‌انگیزتر شده است.

very sorry if you are very sorry  we can replace that with one word  

با یک کلمه

i'm very sorry i was late for the meeting  is that a good sentence that you can use  

من خیلی متاسفم که برای جلسه دیر آمدم جمله خوبی است که می توانید

your alternative word in well no because  you're using very sorry we're looking for  

کلمه جایگزین خود را به خوبی نه استفاده کنید زیرا شما از کلمه جایگزین استفاده می کنید متأسفم ما به دنبال آن هستیم

i know but i'm just saying you know i'm very  sorry so to be very sorry is not just sorry but  

می دانم اما فقط به شما می گویم می‌دانم که بسیار متاسفم، بنابراین بسیار متاسف بودن فقط متاسف نیست، بلکه

you you really feel it i'm very sorry you might  describe a person as what they are being what  

شما واقعاً این را احساس می‌کنید، بسیار متاسفم که ممکن است فردی را به‌عنوان آنچه هستند توصیف کنید،

they are very sorry but they are also being what  give us an example of a sentence well i've just  

آن‌ها بسیار متاسفند، اما آنها نیز همان چیزی هستند که به ما می‌دهند. مثال یک جمله خوب من فقط

that that was a good one what you just came okay  that was good yes i'm very sorry he was very he  

که این یک جمله خوب بود، شما فقط خوب آمدید که خوب بود بله، بسیار متاسفم او خیلی او

was very sorry for being late he was very sorry  for his behaviour but we can use an alternative  

بود   خیلی متاسفم که دیر شد او بسیار متاسف بود برای رفتارش اما می توانیم استفاده کنیم یک

word yes just one word so you don't have to even  use very you can just say one word he was very  

کلمه جایگزین بله فقط یک کلمه بنابراین مجبور نیستید حتی از خیلی هم استفاده کنید فقط یک کلمه بگو او خیلی بود

sorry raphael suggests apologetic that's a  very good answer yes it's a very very good  

متاسفم رافائل پیشنهاد عذرخواهی می‌کند که پاسخ بسیار خوبی است بله بسیار بسیار خوب

that's a very very very very very that's a  lot of fairies did you like my verys ashamed  

است   خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی دوست داشتی خیلی خجالت میکشی

you could be ashamed yes if you felt shame for  the action yeah that you are very sorry about  

این عمل بله که شما بسیار متاسفید

it doesn't really describe being very  sorry because ashamed means embarrassed  

واقعاً متأسفانه بودن را توصیف نمی کند زیرا شرم به معنای شرمساری است

so you can say that you were very embarrassed  but that doesn't really describe very sorry  

بنابراین می توانید بگویید که خیلی خجالت کشیدید اما این واقعاً توصیف بسیار متاسفم

so there is a great word we will be using  using the the actual word in a moment  

نیست   بنابراین یک کلمه عالی وجود دارد که ما از آن استفاده خواهیم کرد. استفاده از کلمه واقعی در یک لحظه

richard suggests sorrowful sorrowful yes  if you are sorrowful that's a good one  

ریچارد نشان می‌دهد غمگین است، بله، اگر غمگین هستید، این یک کلمه خوب است

sorrowful but there is a much better word a  much more concise word i always says regret  

غمگین است، اما یک کلمه بسیار بهتر وجود دارد، یک کلمه بسیار مختصرتر، من همیشه می‌گویم پشیمانی

to show regret yeah well i suppose  to show regret is genuinely to show  

برای نشان دادن پشیمانی بله، فکر می‌کنم نشان دادن پشیمانی واقعاً است. برای نشان دادن

that you you wish you hadn't done something  so it isn't quite the same as sorry  

که آرزو می کردی کاری انجام نمی دادی پس کاملاً شبیه به متاسفم

but it's not far off no belarusia is here yes  oh oh hello hello claudia i i was showing your  

نیست   اما دور نیست بلاروسی اینجاست بله اوه اوه سلام سلام کلودیا من داشتم  عکس شما را نشان می دادم

pictures today i showed them earlier on your  lovely pictures taken in the park and we went to  

امروز من آنها را قبلاً روی عکس‌های دوست‌داشتنی شما که در پارک گرفته‌اید نشان دادم

the park as well yesterday to have a nice walk  around we we watched the ducks and the geese  

و دیروز هم به پارک رفتیم تا یک قدم زدن خوب در اطراف داشته باشیم و اردک‌ها و غازها

and the swans which i believe you've shown a video  of judging by the live comments that i read before  

و قوها را تماشا کردیم که فکر می‌کنم ویدیویی از آن را نشان داده‌اید. با قضاوت بر اساس نظرات زنده ای که قبل از

coming on i did i did that earlier how about  orien's suggestion of afraid afraid once again  

آمدن خوانده بودم، قبلاً این کار را انجام دادم، چطور پیشنهاد اورین مبنی بر ترس از ترس یک بار

is not really sorry so afraid it can be fearful  to be scared so there is a much better word  

دیگر واقعا متأسف نیست، بنابراین ترسیدن می تواند ترسناک باشد، بنابراین کلمه بسیار بهتری وجود دارد

and it literally does mean very sorry you could  say oh i'm afraid uh i was late for work today  

و به معنای واقعی کلمه این کار را می کند. یعنی خیلی متاسفم که می‌توانی بگویی اوه می‌ترسم اوه امروز دیر سر کار آمدم

and not necessarily mean that you are afraid  couldn't you you could say so yes i think that  

و لزوماً به این معنی نیست که می‌ترسی نمی‌توانی بگوییم بله، فکر می‌کنم

would fit you you will like this word by the  way this word is great is if you just say oh i'm  

برای شما مناسب باشد، این کلمه را دوست خواهید داشت. کلمه عالی است این است که اگر فقط بگویید اوه من می

afraid i was late for work this word is brilliant  then that just means very sorry so i think you i  

ترسم دیر سر کار آمدم این کلمه عالی است پس این فقط به معنای بسیار متاسفم است بنابراین فکر می کنم شما   فکر می

think that is a very good suggestion ori mori  if i said that we've had the answer already  

کنم این پیشنهاد بسیار خوبی است یا اگر بگویم که ما داشته ایم پاسخ قبلاً

uh we've had the answer already right okay  you mean i think i know what you mean um

اوه ما پاسخ را قبلاً تقلب کرده‌ایم ht باشه  یعنی فکر می‌کنم منظور شما را می‌دانم،

maybe we had i think tomic had it and also i  think there were there was someone else as well  

شاید ما داشتیم، فکر می‌کنم تومیک آن را داشت و همچنین فکر می‌کنم شخص دیگری هم وجود داشته است. خیلی

all right here it is you are very sorry you are

خوب اینجاست، شما بسیار متاسفید که معذرت خواهی کردید،

apologetic oh so that particular word really  does emphasize and show that you are not just  

اوه این کلمه خاص واقعاً تاکید می‌کند و نشان می‌دهد که شما فقط

sorry about something but you are saying i'm sorry  i'm very sorry i'm i'm really sorry you can say  

برای چیزی متاسف نیستید، بلکه می‌گویید متاسفم، خیلی متاسفم، واقعا متاسفم، می‌توانید بگویید

that that person was apologetic because they they  were stressing the fact that they are sorry i i'm  

که آن شخص عذرخواهی کرده است، زیرا آنها روی این واقعیت تأکید داشتند که متاسفم من

the person is being sorry they were very sorry  they were apologetic so i think i think maybe  

متاسفم   آن شخص متاسف است که خیلی متاسف بود  عذرخواهی کرد بنابراین فکر می کنم شاید

two or three people got that right um yes tomic  was uh very apologetic to his boss for being  

دو یا سه نفر درست متوجه شده باشند ، بله تومیک  خیلی از رئیسش به خاطر

late to work that's it that day yes you'd have  to say very though oh yes tommy was apologetic  

تأخیر به سر کارش عذرخواهی می کرد و همین آن روز بود بله، شما باید بگویید، البته اوه بله، تامی عذرخواهی کرد

uh for being late to work and tuesday so  apologetic is a great way of just saying  

اوه به خاطر دیر آمدن به سر کار و سه شنبه، بنابراین معذرت خواهی یک راه عالی برای گفتن

or expressing deep deep sorrow you are  really sorry about what happened here's  

یا ابراز تاسف عمیق عمیق است که واقعاً از اتفاقی که در اینجا رخ داده متاسف هستید

another one what about what about what about  remorseful well remorseful is also regret  

یکی دیگر در مورد خاطره خوب پشیمانی پشیمانی است

regret so you might say that a person regrets  deeply but you don't say very regret fine  

پشیمانی، بنابراین ممکن است بگویید که یک شخص عمیقاً پشیمان است ، اما شما نمی گویید خیلی پشیمان هستم

so regret also already regret describes that  feeling so you you very rarely say very regret  

بنابراین پشیمانی نیز قبلاً پشیمانی آن احساس را توصیف می کند، بنابراین شما به ندرت می گویید که بسیار پشیمان

but you might be regretful about something which  can also i suppose be used as a synonym of sorry  

هستید   اما ممکن است برای چیزی که  می تواند پشیمان شوید. همچنین فرض می‌کنم به‌عنوان مترادف متاسفم استفاده می‌شود

something oh i think this relates to us i think  whatever this is whatever the answer to this  

چیزی آه، فکر می‌کنم این به ما مربوط می‌شود، فکر می‌کنم هر چه باشد پاسخ به

is steve i think it describes us perfectly  annoyed well bitter very special regretful  

این   استیو است، فکر می‌کنم کاملاً ما را توصیف می‌کند آزرده خوب تلخ بسیار خاص پشیمان

no again hateful no no steve very special  something very special one word one word  

نه دوباره متنفر نه نه استیو خیلی خاص چیزی خیلی خاص یک کلمه یک کلمه

something is very special one word can replace  the two words very special that's it so instead  

چیزی خیلی خاص است یک کلمه می تواند جایگزین  دو کلمه بسیار خاص شود بنابراین به

of saying very special and this is a very good  way of increasing your your word power and your  

جای  گفتن خیلی خاص و این یک راه بسیار خوب برای افزایش قدرت کلمه و

vocabulary as well it's a very good way of doing  it alexander sorry seems to be the hardest word  

همچنین دایره لغات شما است. روش انجام آن الکساندر متاسفم به نظر می رسد سخت ترین کلمه باشد

yes to say people often say that that is uh that  is true um very special unique we've got younique

بله گفتن مردم اغلب می گویند که این درست است.

raphael anna maggie p who and harley quang  have suggested uh alessandra says awesome  

آنا مگی پی که و هارلی کوانگ پیشنهاد کرده‌اند الساندرا می‌گوید فوق‌العاده

yes is that us are you just saying that we  are awesome i hope so oh that has made my day  

بله این است که ما می‌گوییم ما فوق‌العاده هستیم، امیدوارم آه که روزم را تبدیل کرده است

so nice exceptional says sandra very special  exceptional yeah those words all fit awesome

استثنایی بسیار خوب می‌گوید ساندرا بسیار خاص استثنایی بله همه این کلمات عالی هستند،

something that's very special  so here is the one that i have  

چیزی که خیلی خاص پس این چیزی است که من دارم

here's the word that i've got steve but oh yeah

این کلمه ای است که من استیو دارم اما اوه بله

yes exceptional something that  is very special is exceptional  

بله، چیزی استثنایی که خیلی خاص است استثنایی است

so maybe you went for some food yesterday maybe  you went to a lovely restaurant to have some food

بنابراین شاید دیروز برای خوردن غذا رفته باشید شاید  برای صرف غذا به یک رستوران دوست داشتنی رفته باشید

and you might have had some lovely food from  the menu or maybe there was a very good choice  

و ممکن است از منو غذای دوست‌داشتنی داشته باشید یا شاید یک انتخاب بسیار خوب

or maybe a very special menu or maybe the  food that they served was very special  

یا شاید یک منوی بسیار خاص یا شاید غذایی که آنها سرو می‌کردند بسیار خاص بود

well sandra gonzalez did get that right yes  but that's the word mr duncan was thinking of  

خوب ساندرا گونزالس درست متوجه شد بله، اما این کلمه آقای دانکن بود. در حال فکر کردن به

but there are other answers and as you know  people that said awesome unique yes uh those words  

اما پاسخ‌های دیگری وجود دارد و همانطور که می‌دانید، افرادی که عالی و منحصر به فرد می‌گویند بله، این کلمات

all fit so well done well that one seemed to be  people are getting into the swing of it now yes uh  

آنقدر خوب انجام می‌شوند که به نظر می‌رسد یکی افراد در حال انجام آن هستند. اوه بله اوه

outstanding yes yes something very something very  special can be outstanding remarkable says richard  

عالی بله بله چیزی خیلی چیز بسیار خاصی می‌تواند برجسته باشد می‌گوید ریچارد

extraordinary unique says uh teacher extraordinary  yes um so i think i think we're starting to get  

فوق‌العاده منحصر به فرد می‌گوید آه معلم فوق‌العاده بله اوم، بنابراین فکر می‌کنم ما اکنون شروع به درک   کرده‌ایم،

the hang of it now but yes particular hmm  could be particular normally is something  

اما بله، هوم، می‌تواند به طور معمول خاص باشد. چیزی

singular or something that you are  focusing on your a particular thing  

مفرد یا چیزی که روی یک چیز خاص خود تمرکز می‌کنید

here is yes you are always awesome says  artful oh thank you very much isn't that kind  

اینجا بله شما همیشه عالی هستید می‌گوید هنرمندانه آه بسیار متشکرم این گونه نیست

thank you thank you very much using words instead  of very very tasty phenomenal there's a good one  

متشکرم خیلی از شما متشکرم به جای استفاده از کلمات فوق‌العاده بسیار خوشمزه، یکی خوب وجود دارد

phenomenal phenomenal yes phenomenal we'll say it  again just so that people know how to pronounce  

فوق‌العاده فوق‌العاده بله فوق‌العاده، ما آن را دوباره می‌گوییم فقط برای اینکه مردم بدانند که چگونه

the word phenomenal something is outstanding  amazing out of this world great phenomenal  

کلمه فوق‌العاده را تلفظ کنند، چیزی فوق‌العاده است شگفت‌انگیز از این جهان فوق‌العاده فوق‌العاده   در

out of this world as well and says jimmy  eccentric says satorino not sure if eccentric  

خارج از این دنیا نیز هست و می‌گوید جیمی عجیب و غریب می‌گوید ساتورینو مطمئن نیست که غیرعادی است

i think she's just saying that we are eccentric  no i see such as we're not we're not talking about  

فکر می‌کنم او غیرعادی است فقط می گوییم عجیب و غریب هستیم، نه، می بینم که ما نیستیم، ما درباره کلماتی صحبت نمی

words to describe us because there are many  and and a lot of them we can't even broadcast  

کنیم که ما را توصیف کنند، زیرا موارد بسیاری وجود دارد و بسیاری از آنها ما حتی نمی توانیم

to be honest delicious appetizing you are still  talking about us of course yes see you guys  

پخش کنیم   صادقانه بگویم خوشمزه اشتها آور شما هنوز در مورد ما صحبت می کنید البته بله می بینید بچه ها

i think you could still you could still describe  us as tasty mouth-watering says tomic i've never  

من فکر می کنم هنوز هم می توانید ما را به عنوان خوش مزه توصیف کنید که می گوید تومیک من هرگز

been described as mouth-watering before there's  no answer to that there's no answer to being  

قبل از اینکه به عنوان دهان‌آبی توصیف شده است هیچ پاسخی برای اینکه جوابی برای دهن‌آبی بودن وجود ندارد

mouth-watering i've never yummy says a marietta  oh yummy well i've been called yummy a few times  

keep them coming keep them coming normally  followed by heavy breathing on the phone  

نفس کشیدن با تلفن

so something that is very tasty what  are we talking about beef burgers

بنابراین چیزی که خیلی خوشمزه است ، ما در مورد همبرگرهای گوشت گاو صحبت می کنیم

not actual food so to replace  the two words very tasty

نه غذای واقعی، بنابراین

what could you replace that  with if you only used one word

اگر فقط از یک کلمه استفاده می کردید

one word stephen duncan are or mr steve is i do  like mouth-watering i think that's good but well  

یک کلمه استفن دانکن هستند یا آقای استیو من، این دو کلمه خیلی خوشمزه را جایگزین می کنید. به نظرم این خوب است، اما خوب،

we've got that uh artful hassan has suggested  that i like that one beatrice has suggested  

ما متوجه شدیم که اوه حسن هنرمند پیشنهاد کرده است که من آن را دوست دارم که یکی از بئاتریس پیشنهاد

oh has that been up for a while am i using the  words how long has that been up ages oh i see  

کرده است. می بینم

i thought these were words for for the last one  right you know steve i am so glad that you are  

فکر می‌کردم اینها کلماتی برای آخرین مورد هستند درست می‌دانی استیو من خیلی خوشحالم که

concentrating on what is happening i'm out i'm  out of it today there it is so we've got delicious  

روی اتفاقی که می‌افتد تمرکز

something very tasty luscious yes so we're talking  about the the taste you see the taste of something  

می‌کنی. بله، پس ما در مورد مزه‌ای صحبت می‌کنیم که شما طعم چیزی را می‌بینید

yummy we've just we've just read all those  out delectable there's a good one delectable  

خوشمزه است، ما فقط همه آن‌ها را خوانده‌ایم  لذت‌بخش وجود دارد یک مورد خوب وجود دارد

delectable you don't hear that word yes very often  delectable something that is very tempting you see  

لذت‌بخش شما آن کلمه را نمی‌شنوید بله اغلب چیزی دلپذیر خیلی وسوسه‌انگیز است که

is something that you see and you think yes the  appearance makes me want to have it are delectable  

می‌بینی   چیزی است که می‌بینی و فکر می‌کنی بله، ظاهرش باعث می‌شود که من آن را داشته باشم، لذت‌بخش است

very nice something into your design attractive  design yes desirable delectable here we go

چیزی بسیار زیبا در طراحی شما جذاب است طراحی جذاب بله مطلوب، لذت‌بخش اینجا ما می‌رویم

palatable there's a good one

خوش‌مزه وجود دارد.

varagat says palatable yes if something  is palatable it's very tasty yes zafiragat  

خیلی خوشمزه است بله

the answer is and this there are other choices  of course so this is the one i have delicious  

زفیراگات   جواب این است و این گزینه های دیگری هم وجود دارد البته این همان چیزی است که من خوشمزه دارم

ah you see maggie p said delicious  delicious so you are expressing very  

آه می بینید که مگی پی گفت خوشمزه خوشمزه پس شما بیان می کنید خیلی

tasty so you wouldn't say that something is  delicious unless it tasted very good unless  

خوشمزه است پس دوست دارید نگویید که چیزی خوشمزه است، مگر اینکه طعم بسیار خوبی داشته باشد، مگر اینکه

when you were eating it you were thinking oh  beatrice said delicious mmm see juicy juicy is um  

وقتی داشتید آن را می‌خوردید، فکر می‌کردید اوه بئاتریس گفت خوشمزه است.

it could be something that's delicious but  uh doesn't necessarily describe what we want  

something if something is juicy it probably is  very tasty yes uh but that can also be used to  

چیزی آبدار است، احتمالاً خیلی خوشمزه است بله، اما می‌توان از آن برای

describe something that's it's quite attractive  juicy something juicy really yes would you steak  

توصیف چیزی استفاده کرد که کاملاً جذاب است آبدار چیزی آبدار واقعاً بله استیک می‌کنید

would yeah juicy steak yes for example or maybe  a big juicy reward yeah well yeah definitely  

بله استیک آبدار بله به عنوان مثال یا شاید یک جایزه بزرگ آبدار بله بله قطعاً

something that you might want appetizing  so something very tasty can be described  

چیزی که شما ممکن است بخواهید اشتها آور باشد بنابراین می توان یک چیز بسیار خوشمزه را توصیف کرد

as delicious here's another one steve we'll  have a couple of more our vitas is going  

به عنوان خوشمزه در اینجا یکی دیگر استیو ما چند مورد دیگر خواهیم داشت

vitas is going see you later vitas  don't forget i'm back with you tomorrow  

ویتاس بعداً می‌رود شما را می‌بینیم فراموش نکنید فردا با شما

i'm here tomorrow as well because i'm with you  from monday to friday during october thank you

خواهم آمد   من هستم فردا هم اینجا هستم چون من از دوشنبه تا جمعه در ماه اکتبر با شما هستم از شما

for getting involved here's another one very  thirsty so imagine you're walking through the  

برای مشارکت متشکرم اینجا یکی دیگر بسیار تشنه است، بنابراین تصور کنید که در حال قدم زدن در مسیر

desert there's no water and you're very thirsty so  there's none of that i'm not very thirsty because  

هستید آب نیست و تو خیلی تشنه هستی پس هیچکدام از اینها نیست من خیلی تشنه نیستم

i have a glass of water so what about quench  my thirst what what about something that's  

چون یک لیوان آب دارم پس تشنگی ام را رفع کنم چه چیزی

that they can replace very thirsty so we are  looking for a replacement of very thirsty  

که می توانند جایگزین تشنگی شدید شوند پس ما به دنبال آن هستیم جایگزینی برای خیلی تشنه

there is one word we can use to  describe very very thirsty very  

یک کلمه وجود دارد که می‌توانیم برای توصیف خیلی خیلی تشنه خیلی  استفاده کنیم،

you've been out for a a long walk on a hot  day you forgot to take water with you you feel

شما برای یک پیاده‌روی طولانی در یک روز گرم بیرون رفته‌اید، فراموش کرده‌اید با خود آب ببرید،

very thirsty i'm so imagine something that's dried  out imagine something that's very dry imagine  

احساس تشنگی شدید می‌کنید، بنابراین تصور کنید چیزی خشک شده است. چیزی را تصور کنید که خیلی خشک است تصور کنید

a desert or maybe something that's been in the sun  all day and you can use the same word to describe  

یک بیابان یا شاید چیزی که تمام روز زیر نور خورشید بوده است و می‌توانید از همان کلمه برای

the feeling of being or feeling very thirsty  one word so a few people have suggested starving  

توصیف  احساس بودن یا احساس تشنگی بسیار استفاده کنید یک کلمه بنابراین چند نفر پیشنهاد کرده‌اند که گرسنه بمانند

now that that's um that's to do with food if  you if you are hungry if you're very hungry  

حالا که اینطور است. اگر خیلی گرسنه هستید، اگر گرسنه هستید،

then we could say the word i'm hoping you  haven't got that one as an example but the  

می‌توانیم با غذا کار کنیم، می‌توانیم کلمه «امیدوارم شما آن را نداشته باشید» به عنوان مثال استفاده کنیم، اما می‌توان از «

starving could be used to  replace the two words very hungry  

گرسنگی» برای جایگزینی دو کلمه خیلی گرسنه استفاده کرد.

uh which is to do with food this is we are  thirsty you want water or coca-cola or pepsi  

که قرار است انجام شود با غذا این است که تشنه هستیم شما آب می‌خواهید یا کوکاکولا یا پپسی

or something well we're being very specific about  the brands oh yes i think rose's rose has got it

یا چیز دیگری در مورد مارک‌ها اوه بله، من فکر می‌کنم گل رز آن را گرفته است

so has cloudy yes we have we have some very  interesting dehydrated is a good one though i like  

پس ابری است بله ما داریم چیزهای بسیار جالب کم‌آبی داریم. یکی خوب است هر چند

i like that one i suppose actually you could use  dehydrated if you were very thirsty and maybe if  

من دوست دارم   من آن را دوست دارم، فکر می‌کنم اگر خیلی تشنه بودید می‌توانید از کم‌آبی استفاده کنید و

you're if you were feeling unwell so if you are  dehydrated it means that you you don't have enough  

شاید اگر احساس ناخوشایندی داشتید، بنابراین اگر کم‌آبی هستید به این معنی است که آب کافی ندارید

water in your body that can cause some sort of  serious illness if you if you are a little posh  

. بدن شما که می‌تواند باعث نوعی بیماری جدی شود، اگر کمی شیک

you might say um instead of saying i'm very  thirsty you might say well i feel dehydrated  

باشید، ممکن است به جای این که بگویید من خیلی تشنه هستم، بگویید اوم، ممکن است بگویید خوب احساس کم‌آبی بدن

i'm dehydrated you wouldn't normally say that it  describes it but uh a doctor might say that the  

دارم   من کم آب هستم، معمولاً نمی‌گویید که این توضیح می‌دهد. اما یک پزشک ممکن است بگوید که

person is dehydrated it's quite often used as  a medical term a medical term not normally used  

فرد دچار کم آبی شده است، اغلب به عنوان یک اصطلاح پزشکی استفاده می‌شود، یک اصطلاح پزشکی که معمولاً

in normal sentences to describe being very thirsty  you might say it people might think you were a bit

در جملات عادی برای توصیف تشنگی زیاد استفاده

snooty no a bit uh intelligent maybe they would  think you were intelligent well like that that's a  

نمی‌شود. شاید باهوش و آن‌ها فکر می‌کردند که شما باهوش هستید، این یک

bad thing oh i don't know about my neighbour he's  so intelligent oh oh no i'm i'm going to avoid him  

چیز بد است، آه، در مورد همسایه‌ام نمی‌دانم، او بسیار باهوش است، اوه اوه نه، من از او دوری می‌کنم

i i only hang around stupid people quench means if  you quench that means to to relieve yes the thirst  

. این بدان معناست که برای تسکین بله تشنگی

yes so you drink something to quench your thirst  you are adding something to relieve that feeling  

بله، بنابراین شما چیزی می‌نوشید تا تشنگی خود را برطرف کند  چیزی برای تسکین این احساس اضافه می‌کنید

here we go the answer very thirsty is and yes  we did have some correct answers patched patched  

اینجا می‌رویم پاسخ خیلی تشنه است و بله ما چند پاسخ صحیح داشتیم.

patched to be parched is to be dry or maybe  thirsty a person who feels very thirsty is  

خشک یا شاید تشنه شخصی که خیلی احساس تشنگی می کند

parched and sandra suggested the word dry now you  could say that i know some cultures do say i'm dry  

خشک شده است و ساندرا کلمه خشک را پیشنهاد کرد اکنون می توانید بگویید که می دانم برخی از فرهنگ ها می گویند من خشک هستم

meaning i'm thirsty very thirsty parched  so parched nothing wrong with that um

به این معنی که من خیلی تشنه هستم.

and uh somebody else suggested it whose name uh  is that cyrillic uh i can't actually i think it  

شخص دیگری آن را پیشنهاد داد که نامش این است اوه، آه، نمی‌توانم، در واقع فکر می‌کنم که

is yeah so well done to you earlier on as well  a lot of a lot of good suggestions evaporated  

بله، قبلاً برای شما خوب بوده است.

evaporated does mean dry but you wouldn't normally  use that word to describe feeling very thirsty

این کلمه برای توصیف احساس تشنگی بسیار

evaporated you normally use that to  describe liquids where the water has  

تبخیر شده معمولاً از آن برای توصیف مایعاتی استفاده می‌کنید که در آن‌ها آب

evaporated has gone from it yes here  we go steve another one gotta move on

تبخیر شده است، بله اینجاست، یکی دیگر باید حرکت کند،

i don't you say anything very tight don't  don't you say anything now when we're saying  

من چیزی نمی‌گویید خیلی سفت نیست، نه اکنون هر چیزی بگویید وقتی می گوییم

very tight are we talking money are we  talking something that's restricted well  

خیلی سخت صحبت می کنیم پول می گوییم آیا چیزی را که محدود شده است صحبت می

that that that or thought that is a slang term  so we're talking about the the real use yes  

کنیم   که آن یا فکر یک اصطلاح عامیانه است بنابراین ما در مورد کاربرد واقعی آن صحبت می کنیم بله

so if if you describe someone as very  tight with money it means that they're  

بنابراین اگر شخصی را خیلی توصیف کنید تنگ با پول به این معنی است که آنها

mean with money that's it that's not what  we want for this one no something that dress  

با پول بد هستند، این چیزی نیست که ما برای این یکی می‌خواهیم، ​​نه چیزی که لباس

was very tight on me that's it my underpants are  very tight they are going right up my bum crack  

به من خیلی تنگ بود، به همین دلیل است که زیرشلوار من خیلی تنگ

oh mr duncan that's rude well my trousers feel  very tight it's not rude on me it happens all the  

است. بی ادبی خوب شلوار من احساس می کند خیلی تنگ است این بی ادبی با من نیست همیشه اتفاق می

time a lot of people at the moment you might not  realize this but there are people out there at the  

افتد بسیاری از مردم در حال حاضر ممکن است متوجه این نباشید اما افرادی هستند که در

moment suffering from tight underwear yes but they  don't have to have all the graphic details it's  

حال حاضر از لباس زیر تنگ رنج می برند بله اما آنها مجبور نیستند این کار را انجام دهند. همه جزئیات گرافیکی را داشته

really really it's like marina thank you it's  like dental floss going up there thank you marina  

باشید   واقعاً واقعاً مثل مارینا است متشکرم مانند نخ دندان است که به آنجا می رود متشکرم مارینا

we know marina's name who got to got the word  correct thank you for telling us uh marina i must  

ما نام مارینا را می شناسیم که کلمه را درست دریافت کرد. متشکرم که به ما گفتید اوه مارینا من باید

try and remember that what a lovely name marina  yes it's a place where you keep boats sounds like  

سعی کنم و به یاد داشته باشم که چه دوست داشتنی است نام مارینا بله جایی است که قایق‌ها را در آن نگه‌داری می‌کنید، به نظر می‌رسد

yes place where you keep boats but it also reminds  you that the name of maybe uh maybe um uh what do  

بله مکانی است که قایق‌ها را نگه می‌دارید، اما همچنین به شما یادآوری می‌کند که نام شاید آه، شاید اوم، اوه،

you call what you call uh humans have got sort  of uh they look like fishes down below mermaids  

چه می‌گویید، انسان‌ها به نوعی شبیه ماهی هستند. در پایین پری

mermaids what marine they look like people but  they're fishes we have a mermaid sitting on a rock  

دریایی   پری دریایی، چه دریایی شبیه مردم هستند، اما آنها ماهی هستند، ما یک پری دریایی داریم که روی یک صخره نشسته است

what um i love it when i love it sometimes  when steve is trying to remember a word and  

چه اوم دوست دارم وقتی آن را دوست دارم گاهی اوقات وقتی استیو سعی می‌کند کلمه‌ای را به خاطر بیاورد

he goes through all of the possibilities he he  paints a beautiful picture i always remember  

و   از همه احتمالات استفاده می‌کند او یک تصویر زیبا ترسیم می‌کند، من همیشه به یاد می‌آورم

that time you were trying to say elvis presley and  instead you just said you know you know who i mean  

که زمانی که سعی می‌کردید الویس پریسلی بگویید و به جای آن فقط گفتید که می‌دانید کیست منظورم

the king from represent yeah marina there's a  song with marina in it is it from the puppet show  

این است که پادشاه از نماینده بله مارینا، آهنگی با مارینا در آن وجود دارد. این از نمایش عروسکی

in the 1960s um under the sea under the  thunderbirds because you know stingray  

در دهه 1960 است. اوم زیر دریا در زیر پرندگان رعد و برق، زیرا می‌دانید نی

stingray is elvis stingray there's um  there's uh if you ever if you google stingray  

نی نی استینگری الویس است.

british puppet show would you say from  1960s uh there is a character in there  

uh called marina and at the end of the show  there's a song all about her marina aqua marina

اوه به نام مارینا و در پایان نمایش  یک آهنگ درباره او مارینا آکوا مارینا

it's a lovely song anyway look it up you have a  song dedicated to you um from saint petersburg i'd  

وجود دارد، این یک آهنگ دوست داشتنی است به هر حال نگاه کنید شما یک آهنگ تقدیم به شما دارید از سن پترزبورگ من

love to go to russia yeah you're always russian  spasiba i don't know what it means that's one  

دوست دارم به روسیه بروم بله شما هستید همیشه روسی spasiba من نمی‌دانم معنی آن یکی است

russian word i know um right there we go so anyway  very tight we've got cramped we've got compact

کلمه روسی می‌دانم اوم همانجا می‌رویم پس به هر حال خیلی تنگ شده‌ایم،

foot we've got narrow hello samusama  who says stingy yes that's a person  

پای فشرده داریم، باریک داریم سلام samusama که می‌گوید خسیس بله این یک فردی

who does not like spending money we  can describe them as tight or stingy  

که دوست ندارد پول خرج کند، می‌توانیم او را به‌عنوان تنگ یا خسیس توصیف کنیم،

but we are talking about something that that fits  very tight maybe you put your clothes on in the  

اما ما در مورد چیزی صحبت می‌کنیم که خیلی تنگ می‌آید، شاید صبح‌ها لباس‌هایت را

morning and maybe instead of your your trousers  maybe you put your wife's tights on it instead  

بپوشی و شاید به جای شلوارت، شاید تیک زنت را بپوشی. به جای آن

you wouldn't be married for long if  you would not no tomic suggests stiff  

اگر  نمی‌کردی، برای مدت طولانی ازدواج نمی‌کردی

snug sandra snug snug is quite  a good one that's a good one yes

thank you marina it's a great pleasure  chattering chatting with you too  

if we're chattering yes that's all right isn't it  

. چرت زدن بله اشکالی ندارد، اینطور نیست

chatter yes you chatter you don't normally you  we don't always say chatter ring [ __ ] just

پچ پچ بله، شما به طور معمول صحبت نمی کنید، ما همیشه نمی گوییم صدای زنگ [ __ ] فقط

unless your teeth are very like this you're cold

اگر دندان های شما اینطوری سرد

my teeth are shattering yes chatting  just chatting that's fine okay  

باشد، دندان های من در حال شکستن هستند بله چت کردن، فقط چت کردن خیلی خوب است

um anyway let's have the answer to this  steve because we are running out of time

اوم، به هر حال بیایید پاسخ این استیو را داشته باشیم زیرا زمان ما در حال اتمام است

right there we go yes taught says belarus yes  yes that's a good one taught yes yes something  

، ما می‌رویم بله آموزش داده می‌شود بله بله آموزش خوبی است بله بله چیزی

that's tight can also be taught did somebody say  tight especially if you were stretching something

که تنگ است نیز می‌تواند آموزش داده شود، آیا کسی می‌گوید سخت به خصوص اگر شما چیزی

it won't it won't stretch very far  

را دراز می‌کردیم، زیاد کشیده نمی‌شود

we can say that it is taut yes but we were using  very tight not to mean money hmm here we go

می‌توانیم بگوییم که محکم است بله، اما ما از خیلی تنگ استفاده می‌کردیم نه به معنای پول، هوم، در اینجا می‌رویم

constricting ah yes something that is very tight  can be described as constricting constricting  

منقبض می‌کنیم آه بله، چیزی که خیلی تنگ است را می‌توان به عنوان منقبض کننده توصیف کرد. تکان

think of the snake there is a snake called a boa  constrictor so it makes it crushes the victim  

دادن   به مار فکر کنید یک مار وجود دارد به نام بوآ انقباض، بنابراین باعث می‌شود قربانی

it crushes all of the bones so he can swallow  it easily so something tight something that fits  

را له کند   همه استخوان‌ها را خرد می‌کند تا بتواند به راحتی آن را ببلعد، بنابراین چیزی تنگ، چیزی که

very tightly is constricting  constricted about girded says beatrice  

خیلی محکم می‌آید، منقبض می‌شود.

yes something good yes yes you can you can  you can tell a person to gird their loins  

بله بله، می‌توانید، می‌توانید به یک نفر بگویید کمرش را ببندد

which means prepare for something you might have  to gird your loins you are clenching clenching i  

که به این معنی است که برای چیزی که ممکن است مجبور شوید برای بستن کمرتان آماده شوید که در حال گره زدن به کمرتان هستید.

think snug is good very tight these these tries  to feel while snug is uh not yes snug is just  

فقط

slightly tight isn't it that's it yes that they're  snug constricting means they are very tight maybe  

کمی تنگ است، نه این است که بله، آنها  منقبض می‌شوند یعنی خیلی تنگ هستند، شاید

if you wear something you would say you would  for the word snug you would say a little tight  

اگر چیزی می‌پوشید که می‌گویید آن را می‌پوشید برای کلمه راحت می‌گویید کمی تنگ

maybe if you're wearing something that cuts the  blood supply off to a certain part of your body

شاید اگر چیزی می‌پوشید جریان خون را به قسمت خاصی از بدن شما قطع می‌کند،

i was just watching the pigeons then flying  by behind me something that's very tight is  

من فقط کبوترها را تماشا می‌کردم، سپس پشت سرم پرواز می‌کردند، چیزی که خیلی تنگ است،

constricting yes yes yes if you i mean it's a  very good word snug but snug isn't very tight  

منقبض می‌شود بله بله، اگر منظورم این است که y کلمه خوب راحت است اما راحت خیلی

snug is maybe a little tight you know just you  can feel your trousers a snug fit something that's  

تنگ نیست   راحت شاید کمی تنگ است می‌دانی فقط می‌توانی احساس کنی که شلوارت تناسب است با چیزی

it's almost comfortable but maybe not a  little uncomfortable but certainly not  

که تقریبا راحت است اما شاید کمی ناراحت‌کننده نباشد اما مطمئناً

very tight anyway let's move on there we go  so thank you people are really very noisy  

خیلی تنگ نیست به هر حال بیایید همین‌جا حرکت کنیم برو پس متشکرم مردم واقعاً بسیار پر سر و صدا هستند   بسیار پر سر

very noisy like maybe our next door neighbour  with their dog in the morning yes it keeps  

و صدا هستند مانند شاید همسایه همسایه ما با سگش در صبح بله همیشه

barking well maybe somebody that has i don't know  a swimming pool in the back garden and there's a  

خوب پارس می کند شاید کسی که من نمی شناسم  استخری در باغچه پشتی دارد و پمپی وجود دارد

pump that's very noisy yes or maybe you have a  neighbour who keeps playing loud music all night  

که بسیار پر سر و صدا بله یا شاید شما همسایه‌ای دارید که تمام شب را با صدای بلند موسیقی می‌نوازد

or maybe someone who keeps going out  into their garden with their lawn mower  

یا شاید کسی که در یک بعدازظهر یکشنبه با ماشین چمن‌زنی خود به باغ خود می‌رود

on a sunday afternoon there's nothing worse than  that disturbing the piece very tight constricting  

، هیچ چیز بدتر از این نیست که این قطعه را به شدت منقبض

not constructing that's a different thing all  together something very noisy constricting very  

کنید   ساختن آن چیز دیگری است همه با هم چیزی بسیار پر سر و صدا است که بسیار پر سر و

noisy so imagine going into a room and the music  is so loud you might say it's very noisy the music  

صدا است، بنابراین تصور کنید وارد اتاقی می‌شوید و موسیقی آنقدر بلند است که می‌توانید بگویید بسیار پر سر و صدا است، موسیقی بسیار پر سر و صدا

is very noisy but there is another word we can  use besides that see we've got shirin says loud  

است. پر سر و صدا است اما کلمه دیگری وجود دارد که می‌توانیم استفاده کنیم غیر از این

uh yes very noisy well loud can just mean above  a certain level not necessarily very noisy  

something is loud you could say too loud  yes you would say that music is too loud  

خیلی بلند است

or very loud ah atomic says blasting yes  blasting yeah yes that's a good one deafening

یا خیلی بلند است آه اتمی می‌گوید انفجار بله انفجار بله بله این خوب است

like mr steve sneeze you see mr steve when  he sneezes it's very noisy thank you steve  

مانند آقای استیو عطسه می‌کند شما آقای استیو را می‌بینید وقتی  عطسه می‌کند خیلی پر سر و صدا است متشکرم استیو

sheeran says deafening did i say deafening yes  just before you sneezed deafening rowdy yes  

شیران می‌گوید کر می‌گوید آیا کری‌کننده بله گفتم درست قبل از شما

rowdy is i would say rowdy is is probably not  quite very noisy but it's certainly getting there  

do you have to keep burping  in my face i'm not burping  

something happened then something came up from  your stomach i don't know you wouldn't you would  

بله. اگر

i didn't mr duncan i don't remember that you did

نخواستم آقای دانکن من یادم نمی‌آید که شما کاری انجام داده‌اید

something definitely came up  though i don't remember that um  

قطعاً اتفاق افتاده است، هرچند یادم نمی‌آید که اوم

loud yes you would have to say very loud  because noisy and loud are similar words  

با صدای بلند بله، باید خیلی بلند بگویید زیرا پر سر و صدا و بلند کلمات مشابه هستند

so you would have to say for loud you'd have  to say very loud so imagine something that's  

پس شما باید با صدای بلند بگویید باید خیلی بلند بگویید پس چیزی را تصور کنید که

almost painful in your ears something that's so  loud annoying you know something stronger than  

در گوش شما تقریباً دردناک است چیزی که خیلی بلند آزار دهنده است شما چیزی قوی تر از

annoying it's almost painful so we are referring  to i know i like blasting i like deafening  

آزاردهنده می دانید تقریباً دردناک است بنابراین ما به این اشاره می کنیم که می دانم من انفجار را دوست دارم کری کردن را دوست دارم

cloudy that's a good one these are  all good words itchy nose mr duncan  

ابری که خیلی خوب است اینها همه کلمات خوب هستند خارش بینی آقای دانکن

please don't sneeze again rowdy rowdy yes but  i would say rowdy is more equivalent to just  

لطفاً دوباره عطسه نکنید غرغر غرغر بله، اما من می گویم غرغر بیشتر معادل فقط

noisy you haven't got covered have you no we had  a test yesterday so i know we haven't got that  

پر سر و صدا است، شما تحت پوشش قرار نگرفته اید، آیا شما نه ما دیروز آزمایش دادیم پس من بدانیم که ما آن را

we have to to go to see your mum in there  so we had to have a test yesterday before  

نداریم   باید برویم تا مادرت را آنجا ببینیم  بنابراین باید دیروز آزمایش می‌کردیم قبل از

we could see my mummy and we are both  free of code here's a password abstrapius

ما می‌توانستیم مومیایی‌ام را ببینیم و هر دوی ما بدون کد هستیم، اینجا یک رمز عبور abstrapius

obstreperous uh which i think means um can't  remember what that means i think i think it  

obstreperous است که فکر می‌کنم به این معنی است. نمی‌توانم معنی آن را به خاطر بیاورم، فکر می‌کنم

is something that disturbs you disturbs  your peace boisterous says belarus here  

این چیزی است که شما را به هم می‌زند و آرامش شما را به هم می‌زند. می‌گوید بلاروس

here we go then i'm going to show you this is not  very loud but loud i'm going to show the ancients  

اینجاست.

there's a good one cacophonous cacophonous but the  these are not really words you would use every day  

وجود دارد یک کلمه خوب بدآهنگ بداخلاق است اما اینها واقعاً کلماتی نیستند که شما هر روز استفاده کنید

so so that's still a good word where am i going  what a cacophony it's a posh word i like it what  

بنابراین هنوز کلمه خوبی است به کجا می روم چه بد صدایی یک کلمه شیک است من آن را دوست دارم

a cacophony of a noisy place a coffin i think that  works cacophonous um thank you i thought why are  

متشکرم، من فکر کردم چرا

people saying bless you mr steve but there's with  the delay yes he needs he needs lots of blessings  

مردم می‌گویند آقای استیو به شما برکت بده، اما با تأخیر، بله، او به نعمت‌های زیادی نیاز دارد

because he's such a is such a weak wicked  evil sinner booming so lurid no lurid means

زیرا او بسیار ضعیف است  گناهکار شرور در حال رشد

yes rude yes buried something obscene so  we're going into a different area now i'll  

است. زشت است، بنابراین، اکنون وارد حوزه دیگری می‌شویم، من

give you the answer quickly steve because we are  running rowdy yeah we've just said that's sort of  

پاسخ را سریع به شما می‌دهم استیو، زیرا ما در حال غوغا هستیم، بله، همین الان گفتیم که به قدری

not quite enough okay emphasis here it is in  fact we had about four correct answers oh right  

کافی نیست، در اینجا تأکید می‌کنیم، در واقع ما حدود چهار پاسخ صحیح داشتیم. اوه درست است

with this deafening there we go something that  is too too loud or very noisy it's deafening  

با این کری کردن، ما به چیزی می رویم که خیلی بلند است یا خیلی پر سر و صدا، کر کننده است

probably a hundred decibels plus deafening i  would say so anything anything that is too loud  

احتمالاً صد دسی بل به اضافه کری کردن ، هر چیزی را که خیلی بلند باشد می گویم

and maybe it is it is even maybe making your ears  hurt that music it is deafening it's very noisy  

و شاید هم باشد، حتی شاید گوش هایت درد می کند آن موسیقی کر کننده است خیلی پر سر و صدا است

yes yes what a racket yes very noisy i would say  racket what a racket but a racket is an unpleasant  

بله بله چه راکتی بله خیلی پر سر و

sound um something it's a noise it's very noisy  but it's also very unpleasant some some noise  

صدا

some something that's very noisy or deafening can  be pleasant uh it's very noisy in this nightclub  

چیزی که بسیار پر سر و صدا یا کر کننده است می تواند خوشایند باشد، آه، در این کلوپ شبانه بسیار پر سر و صدا است.

i think deafening is even beyond the very  noise i don't think very noisy is pleasant  

من فکر می کنم کری کردن حتی فراتر از سر و صدا است، فکر نمی کنم پر سر و صدای زیاد خوشایند

thunderous yeah thunderous i like it thunderous

but but that might be in a positive way you see  so you could give a person thunderous applause  

باشد. طوری که شما می بینید  بنابراین می توانید یک شخص را تشویق شدید

well that means it's being used in a positive  way so deafening is never used in a positive way  

خوب این بدان معناست که از آن به صورت مثبت استفاده می شود  بنابراین کری کردن هرگز به صورت مثبت استفاده نمی

it's always used negatively very noisy is negative  deafening in here deafening is also negative  

شود   همیشه به صورت منفی استفاده می شود بسیار پر سر و صدا منفی است  کری کردن در اینجا کری کردن نیز منفی است

so these are are actually virtually synonyms from  from very noisy to deafening they are both used  

پس اینها در واقع هستند تقریباً مترادف از از بسیار پر سر و صدا تا کر کننده هستند، هر

in exactly the same way a couple of more steve i  like this one i know the answer is not mr steve

دو دقیقاً به یک روش استفاده می شوند.

it's very i saw a man walking down  the road he he looked mr steve

خیلی خوب است که مردی را دیدم که در جاده راه می‌رفت و به او نگاه کرد آقای استیو

i couldn't resist that

من نمی‌توانستم مقاومت کنم که

are you still there yes i'm still here  very old there is a word we can use  

هنوز آنجا هستی بله من هنوز اینجا هستم . یک کلمه وجود دارد که می‌توانیم از آن استفاده کنیم

to replace this is almost like the sentence  game it is very similar it's very similar to  

برای جایگزینی این کلمه تقریباً شبیه جمله بازی آن است خیلی شبیه است خیلی

the sentence game which is why but not not is not  as boring atomic is is getting involved good uh  

شبیه   بازی جمله است، به همین دلیل است، اما نه، نیست همانطور که اتمی خسته کننده است درگیر شدن است خوب اوه

ancient it says that's a good one very good i like  ancient ancient that's a very good one i think  

باستانی می‌گوید این یک بازی خوب است، خیلی خوب است، من دوست دارم باستانی که خیلی خوب است، فکر می‌کنم

uh leanne dirk you were  looking for the word antique  

اوه لین دیرک شما به دنبال کلمه عتیقه بودید

yes an antique an antique is a type of thing that  is is old something that that maybe is not made  

بله عتیقه یک نوع عتیقه نوعی چیز است که قدیمی است چیزی است که شاید دیگر ساخته نشده باشد

or manufactured anymore an antique something  from the past an item from the past classical  

یا ساخته نشده باشد یک چیز عتیقه از گذشته یک مورد از گذشته کلاسیک

yeah classical music very old music is often  referred to as classical music yes so you could  

بله موسیقی کلاسیک موسیقی بسیار قدیمی اغلب  به عنوان موسیقی کلاسیک بله نامیده می‌شود، بنابراین می‌توانید

use it in the context of maybe a painting  or art music a statue max says obsolete  

از آن در زمینه شاید یک نقاشی یا موسیقی

yes well that can be used to describe  something very old but maybe also the  

word obsolete also means no longer around  or no longer used or no longer made so  

هنری استفاده کنید. بیشتر در اطراف یا دیگر استفاده نشده یا دیگر آنقدر

old we are referring to age here the age of  something something is very old so how would  

قدیمی نشده است، ما در اینجا به سن چیزی اشاره می‌کنیم، سن چیزی بسیار قدیمی است، بنابراین چگونه

we describe it so imagine mr steve comes into the  room and you say oh look over there that that man

می‌توانیم آن را   توصیف کنیم، بنابراین تصور کنید آقای استیو وارد اتاق می‌شود و شما می‌گویید اوه به آن مرد نگاه کنید.

classical would be a good word  to describe me so thank you

کلاسیک کلمه خوبی برای توصیف من است، بنابراین ممنون

maybe obsolete maybe that i would agree with  maybe obsolete is a good one for you mr duncan's  

شاید منسوخ است، شاید که با آن موافقم شاید قدیمی برای شما خوب باشد، رایانه آقای دانکن

computer is obsolete it is now um i need to  get my computer fixed you know i might have  

منسوخ شده است، اکنون اوم باید رایانه ام را تعمیر کنم، می دانید که ممکن است این کار

to start another indiegogo campaign to  get this computer repair you might have  

را انجام دهم. یک کمپین indiegogo دیگر را راه اندازی کنید تا این تعمیر رایانه

to because there is something critically wrong  with it there is i am afraid i am very afraid  

را انجام دهید             زیرا مشکلی در آن وجود دارد، می ترسم بسیار می

i am scared very very i do  like i like ancient antique um

ترسم   می ترسم بسیار بسیار انجام می دهم دوست دارم عتیقه باستانی را دوست داشته

i just want an e on the end of that instead  of an r everyone's giving words now for you  

باشم، فقط می خواهم یک e در آن داشته باشم. پایان آن به جای اینکه همه الان برای شما حرف

elderly elderly yes there's a good one richard  aged says tom rox yes somebody said dinosaur age

می‌زنند   سالخورده بله، یک ریچارد سالخورده خوب وجود دارد که می‌گوید تام راکس بله یکی گفت: سن دایناسور

yes thank you tom yes updated so atomic thinks  that old people are outdated i'm only joking  

بله متشکرم تام بله به‌روزرسانی شده بنابراین اتمی فکر می‌کند که افراد مسن قدیمی هستند من فقط دارم شوخی می کنم

um but are they are they joking  prehistoric yes well i mean yes

اما آیا آنها شوخی می کنند ماقبل تاریخ بله خوب منظورم این است که بله

a dinosaur is prehistoric yes yes that's another  word for a dinosaur that's it but also you can  

یک دایناسور ماقبل تاریخ است بله بله این کلمه دیگری برای دایناسور است همین است اما همچنین

describe you can describe a person as a dinosaur  or something as a dinosaur maybe an old computer  

می توانید   توصیف کنید که می توانید فردی را به عنوان دایناسور یا چیزی را به عنوان دایناسور توصیف کنید شاید یک کامپیوتر قدیمی

like mine you might say mr duncan's computer  it's it's it's a dinosaur now because it's  

مثل کامپیوتر من ممکن است بگویید رایانه آقای دانکن این است که اکنون یک دایناسور است

nearly four years old olden  yes olden that's a good word  

تقریباً چهار ساله است بله قدیمی این کلمه خوبی است

i will give you the answer olden days  here comes the answer everyone one answer

من به شما پاسخ می‌دهم روزهای قدیم اینجا جواب می‌رسد همه یک جواب می‌دهند

so here old fart old fart yes an old fart now that  is not a very polite way of describing a person

پس اینجا گوز قدیمی گوز قدیمی بله یک گوز قدیمی حالا که  روش خیلی مودبانه ای برای توصیف یک فرد نیست، شما فردی را

you describe a person who's old usually a  man you would it's usually a man isn't it  

توصیف می کنید که پیر است، معمولاً یک مرد است، معمولاً یک مرد است، نه

oh look at that you silly old fart  

اوه به آن گوز پیر احمق نگاه کنید

that's somebody who is just has not kept up  with the times yes is old is physically old and  

آن کسی است که فقط با زمان‌ها همراهی نکرده است بله پیر است از نظر جسمی پیر است و

also mentally they have not kept up to date with  modern things what's going on around them at all

همچنین از نظر ذهنی آنها به‌روز نیستند چیزهای مدرن را که در

antiquated says flower that's a good very good  one that's like antique antiquated here we go then  

اطرافشان می‌گذرد به‌روز نکرده باشند. اینجا کهنه شده است می رویم

that person is antiquated please steve  you don't describe people as antiquated  

آن شخص قدیمی است لطفاً استیو شما مردم را کهنه

you you would describe objects as antiquated  anyway yes we've got to move on steve  

توصیف نمی کنید   شما اشیاء را کهنه توصیف می کنید  به هر حال بله باید به سمت استیو حرکت

ancient ancient something very old is ancient yes  my my raphael got it my parents my parents are  

کنیم   باستانی چیزی بسیار قدیمی قدیمی است بله رافائل من فهمیده است پدر و مادرم پدر و مادرم

getting older they're ancient that's often used as  an insult by the way but elderly is you know very  

پیرتر می‌شوند، آنها قدیمی هستند که اتفاقاً اغلب به عنوان یک توهین استفاده می‌شود، اما شما افراد مسن را خیلی خوب می‌دانید،

good so whoever you know lots of people elderly  that uh that man is elderly so we can use this  

بنابراین هر کسی که می‌شناسید افراد مسن زیادی را می‌شناسید که اوه آن مرد سالخورده است، بنابراین ما می‌توانیم از این

generally to describe anything that's very old  ancient ancient history ancient egypt ancient text  

به طور کلی برای توصیف هر چیزی استفاده کنیم. این بسیار قدیمی است تاریخ باستانی مصر باستان متن

ancient beliefs so ancient something that's very  old something that dates from the distant past

باستانی   باورهای باستانی بسیار قدیمی چیزی که بسیار قدیمی است چیزی که به گذشته های دور مربوط می

something is kaput well that means it stopped  working it's broken mr steve is cena what  

شود چیزی خوب است که به این معنی است که کار نمی کند.

thank you saturday you could have  put like a smiley face after it  

صورتک پس از آن

or something to to make me think that you  weren't being serious and you were joking

یا چیزی که باعث شود فکر کنم شما جدی نمی‌گویید و

normally we would use an emoji to indicate that  uh we're being humorous yes maybe you're not  

به طور معمول شوخی می‌کنید، ما از یک شکلک برای نشان دادن این موضوع استفاده می‌کنیم. من شوخ طبع هستم بله شاید شما

grey beard yes old-fashioned  worn out anyway steve um  

ریش خاکستری نیستید بله از مد افتاده است به هر حال فرسوده شده استیو

i'm beginning to feel you know yeah  we've got the answer let's move on steve  

ام    دارم احساس می کنم می دانید بله ما جواب را دریافت کردیم بیایید به استیو ادامه

we don't have time for our words within words  so i'm going to look at that tomorrow because  

دهیم   ما برای حرف هایمان وقت نداریم در حد کلمات  پس فردا به آن نگاه

i'm back tomorrow so we don't have time for that  but we have time for this if you are very scared

می‌کنم زیرا   فردا برمی‌گردم، بنابراین زمانی برای آن نداریم  اما اگر خیلی می‌ترسی، برای این کار وقت داریم

and of course this month halloween halloween  is coming if you heard that that was my stomach  

و البته اگر شنیدی این ماه هالووین در راه است. این که شکم من بود

rumbling there's mr steve i can smell that  bread normally normally it's it's my stomach  

غرغر می‌کرد، آقای استیو من می‌توانم آن نان را بو کنم معمولاً شکم من

it's making a noise it's going to move off camera  a minute because i need to blow my nose oh lovely

است   صدایی ایجاد می‌کند که از دوربین خارج می‌شود یک دقیقه چون باید دماغم را باد کنم، اوه دوست‌داشتنی،

oh yes that's nice we don't want any drips from  my nose that's what happens when you get elderly  

اوه، خوب است که ما نمی‌خواهیم هر قطره ای از بینی من این همان چیزی است که وقتی پیر می شوید اتفاق می افتد

yeah you can't control your bodily fluids  so i'm just thinking now maybe all of your  

بله نمی توانید مایعات بدن خود را کنترل کنید، بنابراین من فقط به این فکر می کنم که ممکن است تمام

descriptions were actually right very scared  terrified that's a good one says max poe  

توصیفات شما واقعاً درست باشد بسیار ترسیده خیلی خوب است می گوید max

that's a very good one horrifying says  jimmy very good and anna says terrified  

poe   خیلی خوب است یکی وحشتناک می گوید جیمی خیلی خوب است و یک nna می‌گوید وحشت‌زده

petrified says tomic there's a good word i like  that one petrified petrified like as the tractor  

متحجر می‌گوید تومیک یک کلمه خوب وجود دارد که من دوست دارم که یک متحجر مثل تراکتور

is you're trying to go by then oh yes live  if you're petrified that word derives from

این است که سعی می‌کنی تا آنجا بروی، اوه بله زنده‌مان

something turning to stone yes isn't it  petrified it literally means so scared  

متحجر به معنای واقعی کلمه آنقدر می‌ترسید

you you become rigid like stone if you look  at medusa the medusa it's the woman with the  

که اگر به مدوزا نگاه کنید مثل سنگ سفت و سخت می‌شوید مدوزا این زنی است که

snakes in her hair and apparently  if you look at her he will turn

مارها در موهایش است و ظاهراً اگر به او نگاه کنید تبدیل

to stone you were petrified yes that's a good  one i like that one but to be mixed up with  

به سنگ می‌شود شما متحجر شده‌اید بله این خوب است. آن یکی اما با    پوسیدگی مخلوط شود

putrify which means rotting flesh if  something rots and goes all smelly and bad  

که به معنای گوشت پوسیده است اگر  چیزی پوسیده شود و بدبو و بد شود

we can say it oh we're using a lot of big words  today mr duncan frightened terrified fearful uh

می‌توانیم بگوییم آه، ما از کلمات بزرگ زیادی استفاده می‌کنیم امروز آقای دانکن ترسیده وحشت‌زده ترسیده

i yes addie aidy um i i know people are joking i  know i know people aren't being serious um afraid  

آه، بله، اددی اوم می‌دانم مردم شوخی می‌کنند، می‌دانم که مردم جدی نیستند،

very scared afraid adi mr duncan and mr steve  are masters of teaching english they are  

می‌ترسم، آدی می‌ترسم، آقای دانکن و استیو، استاد آموزش زبان انگلیسی هستند

not senile both are very worthwhile i but  i know i know everyone's joking we like to  

، هر دو پیر نیستند، هر دو بسیار ارزشمند هستند، اما می‌دانم که شوخی‌های همه را دوست داریم.

you know you've got to be able to make fun of  yourself yes um because because everyone else is  

می‌دانی که باید بتوانی خودت را مسخره کنی، آره اوم، چون چون بقیه هستند،

we have to make we have to criticize ourselves  because everyone else is doing the same thing  

ما باید کاری کنیم که باید از خودمان انتقاد کنیم، چون بقیه هم همین کار را

chilling yes very scared something is chilling  that film is chilling very i'm very scared as i  

می‌کنند. من خیلی می ترسم همانطور که

said halloween it's terrified we've had that  halloween is coming at the end of the month  

گفتم هالووین خیلی می ترسم که داشتیم هالووین در پایان ماه

and that also can be very you know  it can make you very scared petrified  

می آید   و همچنین می تواند خیلی شما را

uh yes very scared we've had that one already yes  panicky do you remember panicking two minutes ago

متحجر کند قبلاً بله وحشت زده یادت می آید دو دقیقه پیش وحشت زده بودی

i've got the attention span of a goldfish  yes you know what you know you know when a  

من دامنه توجه یک ماهی قرمز را دارم بله می دانی چه می دانی می دانی وقتی یک

fish goes round inside its little bowl around  around and then it goes around and it forgets  

ماهی داخل کاسه کوچکش به اطراف می چرخد ​​و بعد می چرخد ​​و فراموش

that it's already been around the bowl and  it always thinks that it's visiting somewhere  

می کند  که قبلاً بوده است در اطراف کاسه بوده و  همیشه فکر می‌کند که دارد به جایی

new it goes round and round that's mr steve's head  

می‌رود   جدید می‌چرخد که سر آقای استیو است

panicky yes panicky well panicky is is is um  you might get very scared and then get panicky

وحشت‌زده بله وحشت‌زده، خوب وحشت‌زده است، اوم  ممکن است خیلی بترسید و سپس وحشت زده شوید

as a result i don't think necessarily panicky is  a replacement for the word very scared because  

. فکر نکنید که لزوماً هراس جایگزینی برای کلمه خیلی می‌ترسم است، زیرا

panic is a specific condition that's it well  panic can be scared but it can also be used  

وحشت یک وضعیت خاص است که خوب است، وحشت می‌تواند ترسیده شود، اما همچنین می‌توان از آن

in many other ways yeah this particular word is  one specific actual word that means very scared  

به روش‌های بسیار دیگری استفاده کرد، بله، این کلمه خاص، یک کلمه واقعی خاص است که به معنای بسیار ترسیده است.

which quite often means fearful yes uh  monica fearful very scared you're fearful  

که اغلب به این معنی است که می ترسم بله اوه مونیکا ترسیده خیلی می ترسم شما می ترسید

yeah that's a good one so here here's the answer  we have one more and then we have to go we've  

بله این یک جواب خوب است، بنابراین اینجا پاسخ است ما یک پاسخ دیگر داریم و سپس باید برویم

almost come to the end chilling thank you yes  oh beautiful well done to those who got it right  

تقریباً به پایان رسیده ایم. با کسانی که درست انجام دادند

petrified i think tomic was the first  person to get that one so when you think of  

متحجر فکر می‌کنم تومیک اولین کسی بود که آن را دریافت کرد، بنابراین وقتی

the action of being scared quite  often you will also be still like this

به   عمل ترسیدن اغلب  فکر می‌کنید، همچنان همینطور خواهید بود

when you are shocked when you suddenly  feel very scared we might say that you are  

وقتی ناگهان احساس می‌کنید که خیلی می‌ترسیم. بگویید که

petrified because you can't move so quite  often fear or being scared by something  

متحجر هستید زیرا نمی توانید حرکت کنید اغلب ترس یا ترسیدن از چیزی

might leave you unable to move because you  will be so scared and that is why we often  

ممکن است باعث شود نتوانید حرکت کنید زیرا بسیار می ترسید و به همین دلیل است که ما اغلب

use the word petrified but terrified which a  lot of people have used is equivalent that's  

از کلمه متحجر استفاده می کنیم اما متاسفم که بسیاری از افراد از آن استفاده کرده‌اند معادل است

it that's good no you can use terrified they're  on that day there are actually many choices  

، این خوب است، نه می‌توانید از آن استفاده کنید، می‌توانید از آن استفاده کنید.

many choices that you can have many choices  and a lot of people have got them uh but the  

two that would most closely relate to that would  be petrified and terrified i would say um spooked  

که از نزدیک به آن مربوط می شود، متحجر و وحشت زده می شود، من می گویم امم، ترسیده است،

spook just means if you so you just sort of oh  more surprise spooked spooked uh yes frightened  

فقط به این معنی است که اگر شما پس شما یک جورایی آه، شگفت زده تر، ترسیده، بله، ترسیده، بله،

frightened yeah that's just that would be  equivalent to scared yes frightened is not  

ترسیده، بله، این دقیقاً معادل ترس است، بله، بسیار ترسیده است.

very scary it's not you you have to say i'm very  frightened that's it because frightened and scared  

ترسناک این تو نیستی باید بگی من خیلی میترسم این دلیلش اینه که ترس و

are sim are very similar so you'd have to say i'm  very frightened steve guess who has just arrived  

ترس sim خیلی شبیه هم هستن پس باید بگی من خیلی میترسم.

he's just arrived louis mendes right married  grandchildren married grandchildren blimey  

نوه‌های متاهل بلامی‌

okay why is that shocking well it's not shocking  it's just um you know when your grandchildren get  

باشه چرا این تکان‌دهنده است، تکان‌دهنده نیست، فقط اوم می‌دانی وقتی

married that's quite an achievement um that  means have they got children are you a great  

نوه‌هایت ازدواج می‌کنند، این یک دستاورد کاملاً است، یعنی  آنها رفته‌اند بچه ها شما یک

great grandfather louis i have seen if your  grandchildren are married and have children  

پدربزرگ بزرگ هستید لوئیس من دیده ام که آیا نوه های شما ازدواج کرده اند و بچه

are you a great great grandfather i want to ask  you i have seen louis and some of his family  

دارند

yes i have photographs and we can't wait to  visit france can we again i can't wait to  

یا خیر. برای بازدید از فرانسه آیا می‌توانیم دوباره منتظر    بازدید باشم، به

visit anyway we will visit you i can't wait to  visit anywhere i will be happy if i can go down  

هر حال شما را ملاقات خواهیم کرد، نمی‌توانم منتظر بازدید از جایی باشم، خوشحال خواهم شد اگر

to the end of my garden path to be honest i can't  wait to be able to to be able to just go out and  

بتوانم   تا انتهای مسیر باغم پایین بروم، صادقانه بگویم، نمی‌توانم صبر کنم بتوانیم فقط بیرون برویم و

travel around although we did go to tamworth  yesterday and we had meatballs and burger  

به اطراف سفر کنیم، اگرچه دیروز به تاموورث رفتیم و

in in a restaurant that obviously has some sort  of rat problem right yes i don't think we could  

در رستورانی که مشخصاً نوعی مشکل موش‌ها دارد، کوفته و همبرگر خوردیم، بله، فکر نمی‌کنم بتوانیم

keep disparaging uh you know this uh  i'm not disparaging you if i was saying  

به تحقیر کردن ادامه دهیم. اوه این را می‌دانی آه  اگر می‌گفتم   تو را تحقیر نمی‌کنم،

that you you would say we can't we might  get we might get thrown off youtube it's  

شما می‌گویید ما نمی‌توانیم ممکن است دریافت کنیم، ممکن است از یوتیوب پرت شویم، این

slander zander no it's not slander it's  only slander if it's not true but then  

تهمت است zander نه تهمت نیست، فقط تهمت است اگر درست نیست، اما پس

you know we've got to be careful there are  definitely rat traps uh and we can go to india  

شما می دانیم که باید مراقب باشیم که مطمئناً موش وجود دارد تله‌ها و ما می‌توانیم به هند برویم

of course and rats because i saw one with  my eyes taj mahal i'd love to see that um

البته و موش‌ها، چون من یکی را با چشمانم دیدم تاج محل، دوست دارم ببینم

have we got one more is that it mr  duncan uh we'll squeeze one more in and  

که ما یک تله دیگر هم داریم این است که آقای دانکن اوه، یکی دیگر را فشار می‌دهیم

what about another word just a joke just a joke  it was just very serious steve yes just like  

و  یک کلمه دیگر فقط یک شوخی فقط یک شوخی خیلی جدی بود استیو بله درست مثل

us quite often we are very serious when  people watch us they know that we are  

ما اغلب خیلی جدی هستیم وقتی مردم ما را تماشا می‌کنند، آنها می‌دانند که ما

is that sweden florence very serious even though  repeat even though at the moment we're having two  

هستیم   آن فلورانس سوئد بسیار جدی است، حتی اگر تکرار کنیم حتی اگر در لحظه‌ای که هستیم داشتن

separate conversations who are you talking to  steve i think that's the swedish flag there  

دو گفتگو

i should know the number of times we've shown  flags of the world and i should know them all  

is that florence yvonne is that sweden uh it's  very small on the screen here come to toulouse  

جداگانه صفحه اینجا به

yeah to lose oi morim's in two moves have about  two people we can visit we've got so many places  

تولوز می‌آید   بله برای از دست دادن اوی موریم در دو حرکت تقریباً دو نفر که می‌توانیم بازدید کنیم، مکان‌های زیادی داریم

i don't think that's two loos i  think i think he's just saying that  

فکر نمی‌کنم این دو لوس باشد، فکر می‌کنم او فقط می‌گوید

he has a toilet upstairs and downstairs he has  two loos a play on words no it's switzerland  

او یک توالت در طبقه بالا دارد و در طبقه‌ی پایین، او دو بازی دارد نه، سوئیس است

switzerland oh switzerland oh i've always  wanted do you know that's the one place that  

آه سوئیس، آه من همیشه می‌خواستم، آیا می‌دانید این همان جایی است

the world always wanted to go to switzerland  but it's very expensive when i was younger  

که   دنیا همیشه می‌خواست به سوئیس برود، اما وقتی جوانتر بودم، خیلی گران است

we had a school trip in our this would be back in  the 1970s and they they have school trips don't  

ما یک سفر مدرسه داشتیم که در آنجا برمی‌گشتیم  دهه 1970 و آنها سفرهای مدرسه ای دارند، نه

they to other parts of the world other countries  and we had one where they said oh um go back to  

آنها به سایر نقاط جهان در کشورهای دیگر و ما یکی را داشتیم که در آن گفتند اوه اوهوم

your home to your parents and say we're going  to switzerland how many would like to go well of  

به   خانه خود نزد پدر و مادرتان برگرد و می‌گوییم به سوئیس می‌رویم چند نفر دوست دارند بروند.

course being very switzerland's always been a very  expensive place to go and all i could think of was  

البته خیلی سوئیس بودن همیشه مکانی بسیار گران برای رفتن بوده است و تمام چیزی که می‌توانستم به آن فکر کنم

lint chocolate because all i know is that lint  chocolate is very expensive what it was still is  

شکلات پرزدار بود زیرا تنها چیزی که می‌دانم این است که شکلات پرزدار بسیار گران است همان چیزی که هنوز بود. شکلات دوست‌داشتنی است.

lovely chocolate i wanted to go to switzerland i  wanted to go skiing i wanted to see the mountains  

به اسکی برو، می‌خواستم کوه‌ها را ببینم،

but unfortunately because my parents hadn't got  enough money we i couldn't go i thought you were  

اما متأسفانه چون پدر و مادرم پول کافی نداشتند، نمی‌توانستم بروم، فکر می‌کردم شما

wealthy i thought your family was rolling in money  no no far from it uh i mean my father had a good  

ثروتمند هستید، فکر می‌کردم خانواده‌تان پول خرج می‌کنند. او کار خوبی داشت،

job but he spent it all okay i to be honest  with you i'm more interested in this subject  

اما او همه چیز را صرف کرد، درست است، صادقانه بگویم، من به این موضوع بیشتر علاقه مند هستم.

i bet you are then i bet you are that this subject  this subject suddenly seems a bit dull i want to  

find out more about steve's poor family well we  weren't poor but just dad was never very good at  

در مورد خانواده فقیر استیو خوب ما فقیر نبودیم اما فقط پدر هیچ وقت در

saving money no he spent every penny and borrowed  even more i shouldn't disparage my family  

پس انداز پول خوب نبود نه هر پنی را خرج کرد و قرض گرفت حتی بیشتر از آن نباید خانواده ام را تحقیر

that's fine it's fine it's fine it's fine  it's fine what's the worst that can happen um  

کنم   خیلی خوب است خوب است خوب است  خوب است بدترین چیز چیست ممکن است اتفاق بیفتد اوم

yes so solemn very serious solemn there's a  good word no right nora hello nora um solemn  

بله خیلی جدی خیلی جدی، یک کلمه خوب وجود دارد، نه درست است، سلام نورا ام

is a very good word very serious very solemn okay  um somebody that's always very serious you could  

، یک کلمه بسیار خوب است، خیلی جدی، بسیار جدی، اوم، کسی که همیشه بسیار جدی است، می‌توانید

say that the priest was very solemn yeah when  he was caught doing what he was doing mr duncan

بگویید که کشیش خیلی جدی بود، بله وقتی دستگیر شد کاری را که او انجام می‌داد آقای دانکن

i am i feel very serious  there's another word referent  

من احساس می‌کنم خیلی جدی هستم یک کلمه دیگر هم مرجع است

oh reverent yes has anyone got the word  reverend here we go steve the answers can

اوه محترمانه بله کسی این کلمه را فهمیده است.

grave grave but we've got  sober we have that's very easy  

all right steve we had quite a few answers of  grave we did yes solemn grave severe um yes grave  

ما پاسخ های زیادی داشتیم از قبر ما جواب دادیم بله قبر شدید امم بله قبر

but um yes solemn but you got that what's that  what other word i used um i can't remember

اما اوم بله جدی اما فهمیدید که چه کلمه دیگری استفاده کردم اوم یادم نمی آید

wither no that one doesn't work deep yes if  someone is very serious that you can describe  

پژمرده نه که یکی عمیق کار نمی کند بله اگر کسی خیلی جدی است که می‌توانید او

them as very being very deep thinking a lot  deep he's got he's got hidden hidden things  

را به‌عنوان خیلی عمیق توصیف کنید که خیلی عمیق فکر می‌کند، او چیزهای پنهانی دارد

that you want to discover a deep person you  know they don't say very much they're always  

که می‌خواهید یک فرد عمیق را کشف کنید، می‌دانید که خیلی نمی‌گویند همیشه

very serious and and you want to find out  more about them what are their hidden depths

خیلی جدی هستند و و می‌خواهید درباره آنها بیشتر بدانید اعماق پنهان آنها

to go into a subject so instead  of just explaining the subject  

برای رفتن به یک موضوع چیست، بنابراین به جای توضیح

briefly you will go into all of the details  you'll go in deep but here we have very serious  

مختصر موضوع، وارد تمام جزئیات می‌شوید، به عمق می‌روید، اما اینجا قبر بسیار جدی داریم

grave so maybe a situation that is  very serious can be described as  

، بنابراین شاید وضعیتی که بسیار جدی است را می‌توان به‌عنوان وخیم توصیف کرد

grave or maybe if you are in very serious danger  we will say that you are in grave danger probably  

یا شاید اگر در خطر بسیار جدی هستید ، می‌گوییم که در معرض خطر شدید احتمالاً

so serious in in in fear of your life if you're in  grave well grave danger grave you're buried in a  

خیلی جدی در ترس از جان خود هستید، اگر در قبر هستید، قبر با خطر جدی است. دوباره در

grave so if it's grave danger it means you're in  danger of going into a grave i.e being killed yes  

قبر دفن می‌شود، پس اگر قبر است خطر به این معنی است که شما در خطر رفتن به یک قبر هستید، یعنی کشته شدن بله،

or if you are in a grave then i would say that  you are already in a very difficult situation

یا اگر در قبر هستید، می‌توانم بگویم که در موقعیت بسیار دشواری قرار

maybe you used to say i'm deep deep you know yes  you are not deep stern yes there's a good one  

دارید، شاید قبلاً می‌گفتید من عمیقاً عمیق هستم، می‌دانید بله. شما عمیق نیستید بله یک کتاب خوب وجود دارد

you are like an open book you are  saturino stern i'm deep steve is like a  

شما مانند یک کتاب باز هستید

an open book i'm shallow i'm the opposite  of that i'm shallow i wouldn't say shallow  

کم عمق بگویید

very yes i just mean you you reveal  yourself what about stern stern  

خیلی بله، منظورم این است که شما خودتان را نشان می‌دهید که در مورد سخت‌گیری چه می‌شود

yes very serious i wouldn't i wouldn't  say stern that just means sort of

بله بسیار جدی، من نمی‌خواهم بگویم سختگیرانه، این فقط به معنای یک نوع

very stern serious angry or unhappy  something stern you give someone a stern  

بسیار شدید جدی عصبانی یا ناراضی

warning you might even say that that  could replace very strict yeah stern  

است. بگو که می‌تواند جایگزین بسیار سخت‌گیرانه بله سخت‌گیرانه

and strict are very similar anyways i'm  to have some of that last loaf of bread  

و سخت‌گیرانه باشد، به هر حال من می‌خواهم مقداری از آخرین قرص نان را

from our bakery which is shut down it's very sad  that this this is the last time that you will ever  

از نانوایی ما بگیرم که تعطیل شده است، بسیار ناراحت کننده است که این آخرین باری است که

see bread yes tiger bread you will never see this  again well rosa says are we having tea cakes today  

نان را می‌بینید. بله نان ببر، دیگر هرگز این را نخواهید دید، خوب روزا می گوید ما امروز کیک چای می خوریم

no because the bread shop has closed no forever  yes so now you can see the seriousness this is how  

نه چون مغازه نان برای همیشه بسته است نه بله پس اکنون می توانید جدیت را ببینید این

serious it is this is very serious this is grave  yes it's a grave situation it's a grave situation  

چقدر جدی است این بسیار جدی است این بسیار وخیم است بله وضعیت وخیم است وضعیت وخیم است

so we not only do we not have this anymore we also  won't have tea cakes or hot cross buns no oh my  

بنابراین ما نه تنها این کار را انجام می دهیم دیگر این را نخواهیم داشت  کیک چای یا نان های متقاطع داغ نخواهیم داشت نه اوه

god i've just remembered oh that's our favourite  no more hot crust buns i mean we can get them but  

خدایا من فقط یادم آمد که اوه مورد علاقه ماست دیگر نان با پوسته داغ

they won't be they'll be sort of you know factory  produced ones which are never as nice as the local  

نخواهیم داشت. یک جورهایی می‌دانید نانوایی‌هایی که در کارخانه تولید می‌شوند و هرگز به خوبی محلی‌ها نیستند.

i'll have to make them they won't be fresh so  there it is take one last look this is the last  

من باید درست کنم که تازه نباشند، بنابراین آخرین نگاهی به اینجاست که این آخرین

catherine's bakery gone for good tiger  bread is no more so we're going to eat this  

نانوایی کاترین است که برای نان ببر خوب رفته است. دیگر وجود ندارد. بنابراین ما این را می خوریم

and this is the last one well i'll have it this  way mr duncan i'm going to tell you something  

و این آخرین موردی است که من آن را از این طریق می خورم  آقای دانکن، من می خواهم به شما چیزی

into the kitchen's that way steve is taking it  into the kitchen so so but by the time i finish  

در آشپزخانه را بگویم که استیو آن را به آشپزخانه می برد، بنابراین به مرور زمان من پخش

my livestream chomping on a piece of  that delicious bread for the last time  

زنده‌ام را با خوردن تکه‌ای از آن نان خوشمزه برای آخرین بار تمام

steve will be eating the bread anyway thank you  steve i know anna there isn't another bakery in  

می‌کنم به هر حال حوا نان را می خورد متشکرم استیو می دانم آنا نانوایی دیگری در آنجا وجود ندارد   در

much where not there isn't a neat one no it's  only one that's it i i we did think of getting  

آنجا نانوایی تمیز وجود ندارد نه فقط یکی همین است من فکر کردم

a bread maker but we'll go into that i don't  think we'll bother no lovely to be here as ever  

یک نان ساز بگیریم اما می رویم به این که فکر نمی‌کنم هیچ دوست‌داشتنی را به دردسر نخوریم که مثل همیشه اینجا باشیم.

lovely to interact with all you wonderful people  around the world and all the many countries and  

دوست‌داشتنی برای تعامل با همه شما انسان‌های شگفت‌انگیز در سراسر جهان و بسیاری از کشورها هستیم

i shall hopefully see you all next week  so steve will be back next sunday and i  

و امیدوارم هفته آینده همه شما را ببینم، بنابراین استیو یکشنبه آینده برمی‌گردد. و

will be back tomorrow can you believe it  i'm doing another week of live streams  

فردا باز خواهم گشت

from monday to friday and then next sunday we are  back together thank you mr steve thank you have  

a lovely week everybody and uh see you again  and there he goes mr steve has left the studio  

می رود آقای استیو استودیو را ترک کرده است

he's now going into the kitchen where he will  make himself i think he's going to have some toast  

او اکنون به آشپزخانه می رود، جایی که خودش را درست می کند، فکر می کنم می خواهد مقداری نان

some toasted bread i think so thanks  steve see you next week and i will see you  

تست بخورد   مقداری نان برشته، فکر می کنم پس متشکرم استیو هفته آینده شما را می بینم و من شما را می بینم

tomorrow can you believe it i am back with you  tomorrow we will be looking at words within words  

باورتان می شود که هستم فردا با شما برمی گردیم با نگاه کردن به کلمات در درون کلمات

tomorrow i don't have time today to do it but  we will do it tomorrow i hope you've enjoyed  

فردا من امروز وقت ندارم این کار را انجام دهم، اما فردا این کار را انجام خواهیم داد، امیدوارم از

this live stream it's been nice being with  you again and i will see you all tomorrow

این پخش زنده لذت برده باشید، خوشحالم که دوباره با شما بودم و فردا همه شما را می بینم

where are you mr duncan oh there i am i thought i  pressed the button then but i didn't i'm back now  

کجایی آقای دانکن اوه، من فکر می‌کردم دکمه را فشار دادم اما الان

see you tomorrow 2 p.m uk time is when i'm with  you again and we will do this all over again  

برنگشتم، فردا می‌بینمت، ساعت 14 بعدازظهر زمانی است که من دوباره با شما هستم و فردا از ساعت 2 بعدازظهر به وقت بریتانیا این کار را دوباره

from 2pm uk time tomorrow monday to friday i am  with you with my english addict quick fix see you  

انجام خواهیم داد. دوشنبه تا جمعه من با شما هستم با معتاد انگلیسی من راه حل سریع شما را می بینم

tomorrow take care i hope you've enjoyed today's  live stream i hope you've had a good weekend and i  

فردا مراقب باشید، امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید، امیدوارم آخر هفته خوبی را سپری کرده باشید و

hope you will have a good week with me from monday  to friday 2 p.m uk time is when i'm here with you  

امیدوارم هفته خوبی را با من از دوشنبه تا جمعه ساعت 2 بعدازظهر وقت انگلستان زمانی است که من اینجا با شما هستم

and of course until tomorrow you  know what's coming next yes you do

و البته تا فردا شما می‌دانید که آینده چه خواهد شد بله

ta ta for now

فعلاً تا به حال انجام می‌دهید dustdinadia

dustdinadia