31 Days of Learning English - SUNDAY 13th October - improve your English - CONDITIONALS - day 13

doo-doo-doo-doo oh here we are then oh my goodness are you ready? am I ready?

دوو-دو-دو-دو اوه ما اینجا هستیم پس خدای من آماده ای؟ آیا من آماده هستم؟

is the world ready? welcome today 13 of 31 days of English

آیا جهان آماده است؟ به امروز خوش آمدید 13 روز از 31 روز زبان انگلیسی

in October 2019

در اکتبر 2019،

hmm oh hello there hi everybody this is mr. Duncan in England slurping on his

اوه سلام، سلام به همه، این آقای است. دانکن در انگلیس در حال خمیدن

coffee how are you today are you okay I hope so are you happy I really hope so

قهوه‌اش است امروز چطوری خوب هستی، امیدوارم خوشحال باشی، من واقعاً امیدوارم

so I'm drinking my coffee yes once again I need my fix of caffeine fix the word

که من قهوه‌ام را می‌نوشم، بله، یک بار دیگر به رفع کافئین نیاز دارم کلمه

fix can be mean something that you really need it can mean something that

تعمیر می‌تواند به معنای چیزی باشد که شما واقعاً نیاز به آن می‌تواند به معنای چیزی باشد که

you want you desire something that makes you feel better once you have it so this

می‌خواهید چیزی را می‌خواهید که وقتی آن را می‌خورید به شما احساس بهتری می‌دهد، بنابراین این

is my fix of caffeine my cup of coffee to keep me going over the next hour yes

راه حل من برای کافئین است فنجان قهوه من برای ادامه دادن به من در طول یک ساعت آینده

it is live English and yes I am live honestly I'm not joking I am really live

بله زنده انگلیسی است و بله من زنده هستم راستش شوخی نمیکنم من واقعاً

now at 6 minutes past 2:00 on well yes it is the weekend and it is Sunday

الان ساعت 6 دقیقه بعد از 2:00 زنده هستم بله آخر هفته است و یکشنبه است

which certainly is it's Sunday I hope your weekend is going well how is your

که قطعا یکشنبه است امیدوارم آخر هفته شما خوب پیش برود آخر هفته شما چطور است

weekend is it a good weekend has it been a wonderful weekend so far for some

آخر هفته خوبی است آیا تا به حال برای برخی افراد یک آخر هفته فوق العاده بوده است،

people I know it is Sunday morning for others it is Sunday night right here it

می دانم که برای برخی دیگر یکشنبه صبح است، یکشنبه شب است،

is Sunday afternoon and I hope you are having a super-duper day my coffee is

اینجا یکشنبه بعد از ظهر است و امیدوارم روز فوق العاده ای داشته باشید، قهوه من

going cold and as you know I don't like drinking coffee that has gone cold so

سرد شده است و همانطور که می دانید من دوست ندارم قهوه ای بنوشم که سرد شده است، بنابراین

I'm going to have a little slurp do you mind

من کمی چرت می زنم آیا

perhaps you have your own hot beverage where you are right now maybe you have a

مشکلی ندارید شاید در جایی که هستید نوشیدنی گرم خود را داشته باشید، شاید یک

lovely drink in front of you so let's let's all slurp together after 3 1 2 3

نوشیدنی دوست داشتنی پیش روی خود داشته باشید، پس بیایید همه با هم بنوشیم بعد از 3 1 2 3

hmm sometimes only a cup of coffee will do so I hope you're okay lots of things

hmm گاهی اوقات فقط یک فنجان قهوه این کار را می کند، امیدوارم که شما خیلی

going on here in the UK I suppose I should mention the subject that a lot of

چیزها اینجا در بریتانیا در جریان است، فکر می کنم باید به موضوعی اشاره کنم که بسیاری از

people are talking about because we are entering a very crucial period of time

مردم در مورد آن صحبت می کنند، زیرا ما در حال وارد شدن به یک دوره زمانی بسیار مهم

for this particular thing at the end of this month we will leave or as far as I

برای این موضوع خاص در پایان این ماه هستیم که ما آن را ترک خواهیم کرد یا تا آنجا که من

know we will leave the European Union here in the UK so this is brexit that is

می دانم ما اتحادیه اروپا را اینجا در بریتانیا ترک خواهیم کرد، بنابراین این همان

what I'm talking about to be honest with you it is the only thing that people are

برکسیت است که من در مورد آن صحبت می کنم.

talking about in this country besides the weather talking of which Oh talking

که اوه صحبت

of which let's have a look outside shall we so right now outside not too bad we

از آن است که بیایید به بیرون نگاهی بیندازیم، آیا همین الان بیرون هستیم نه خیلی بد

had a lot of rain this morning but apparently it's going to be lovely and

، امروز صبح باران زیادی داشتیم، اما ظاهراً بعداً دوست‌داشتنی و

sunny later so apparently the Sun is going to come out I don't think it's

آفتابی خواهد بود، بنابراین ظاهراً خورشید قرار است بیرون بیاید. فکر می کنم

going to come out yet though and over there or you can see it's very

هنوز بیرون می آید و در آنجا یا می توانید ببینید که از دور بسیار

misty in the distance you can see the the clouds going across one of the

مه آلود است، می توانید ببینید که ابرها از یکی از

famous landmarks in the area in which I live and yes it almost looks tropical it

مکان های دیدنی معروف منطقه ای که من در آن زندگی می کنم عبور می کنند و بله تقریباً گرمسیری به

looks like I'm I'm in Brazil or somewhere

نظر می رسد، به نظر می رسد من در برزیل هستم یا جایی

it looks very tropical out there it is quite cold but also humid as well at the

که به نظر می رسد آنجا بسیار گرمسیری است، بسیار سرد است اما در عین حال مرطوب است،

same time so that is the view right now out the window I hope you are okay lots

بنابراین این منظره در حال حاضر بیرون از پنجره است. امیدوارم حال شما خوب باشد بسیاری

of things to talk about today I thought for a change we would talk about some

از چیزهایی که امروز باید در مورد آنها صحبت کنید.

grammar rules so we are talking about grammar today also words connected to

قوانین، بنابراین ما امروز در مورد گرامر صحبت می کنیم همچنین کلمات مرتبط با

change now you might not believe this but there are so many words connected to

تغییر اکنون ممکن است این را باور نکنید، اما کلمات بسیار زیادی به

this one simple word so who would have thought that this word could have so

این یک کلمه ساده مرتبط هستند، بنابراین چه کسی فکر می کرد که این کلمه می

many other words and phrases connected to it but we will look at that a little

تواند کلمات و عبارات دیگری به آن مرتبط باشد. اما ما کمی بعد به آن نگاه خواهیم کرد

bit later on as well also we are going on the road with a special video showing

و همچنین با یک ویدیوی ویژه که

me in the car with mr. Steve a lot of people seem very interested in mr.

من را در ماشین با آقا نشان می دهد در جاده می رویم. به نظر می رسد استیو بسیاری از مردم علاقه زیادی به آقای.

Steve's habits he has quite a few habits and one of his one of his big habits is

عادات استیو او عادات کمی دارد و یکی از عادات بزرگ

going out in the car he loves he loves driving he lights cars very much he

او بیرون رفتن در ماشینی است که دوست دارد رانندگی کند، ماشین ها را بسیار روشن

really does like them a lot in fact so we will be taking a look at mr. Steve

می کند، در واقع آنها را بسیار دوست دارد، بنابراین ما نگاهی به آن خواهیم داشت. آقای. استیو

and also myself something rerecorded way back in 2013 we were visiting mr.

و همچنین خود من چیزی را دوباره ضبط کردیم در سال 2013 که ما به ملاقات آقای.

Steve's mother and we were actually in the car and I was talking to you about

مادر استیو و ما در واقع در ماشین بودیم و من داشتم با شما در مورد

all sorts of things to do with my life and also the things I enjoy doing and

همه چیزهایی که در زندگی من انجام می شود صحبت می کردم و همچنین کارهایی که از انجام آنها لذت می برم و

words and phrases connected to being on the road being in a car for those who

کلمات و عبارات مرتبط با بودن در جاده در ماشین برای کسانی که در ماشین

are wondering yes I am here every day every single day

هستند. متعجبم بله، من هر روز

I am here 31 days of live English October 2019 to

اینجا هستم، من اینجا هستم 31 روز زنده انگلیسی اکتبر 2019 برای

celebrate my 13th year on YouTube so yes it was on the 31st of October 2006 when

جشن گرفتن سیزدهمین سال زندگی خود در YouTube، بنابراین بله در 31 اکتبر 2006 بود

I first started doing my live streams not my live streams and getting so

که برای اولین بار شروع به پخش جریانی زنده خود کردم نه پخش جریانی زنده و

carried away here my English lessons on YouTube

I don't think I was doing live streams in 2006 because live-streaming didn't

من فکر نمی‌کنم در سال 2006 در حال پخش جریانی زنده بودم، چون پخش زنده

exist can you believe it so there you can see me Monday to Friday 2:00 p.m.

وجود نداشت، باورتان می‌شود، بنابراین می‌توانید من را از دوشنبه تا جمعه ساعت 14:00 بعدازظهر ببینید.

Saturday 12 just after midday UK time on Saturday and on Sunday also I am here to

شنبه 12 درست بعد از ظهر به وقت انگلستان در روز شنبه و یکشنبه نیز من اینجا هستم تا

p.m. UK time as well and that's what I'm doing right now I am with you live and I

بعد از ظهر. به وقت بریتانیا نیز و این همان کاری است که من در حال حاضر انجام می‌دهم، من با شما هستم و

suppose we should have a look at the live chat because that is why we are

فکر می‌کنم باید نگاهی به چت زنده بیندازیم زیرا به همین دلیل است که ما

here to share our love of English I suppose you could say that we are all

اینجا هستیم تا عشق خود را به انگلیسی به اشتراک بگذاریم. فکر می‌کنم می‌توانید بگویید که ما ما همه

English addicts we we like to have our fix of English to keep us going

معتاد به انگلیسی هستیم ما دوست داریم که اصلاحات خود را در زبان انگلیسی داشته باشیم تا ما را ادامه دهیم

hello to blue thunder hello blue thunder nice to see you here also grace chin

سلام به رعد آبی سلام تندر آبی خوشحالم که شما را اینجا می بینم همچنین گریس چین

andrew is here Alamgir sasch hello to you and hello to everyone on the live

اندرو اینجاست Alamgir sasch سلام به شما و سلام به همه کسانی که امروز در چت زنده حضور دارند با

chat today

thank you very much for joining me I know it is lovely of you very kind of

تشکر شما بسیار برای پیوستن به من می دانم که از شما بسیار دوست داشتنی

you to spend your time with me today really really good tanya is here hello

است که امروز وقت خود را با من سپری می کنید واقعاً خوب است تانیا اینجاست سلام

Tanya also Sonia mr. Steve has a friend called Sonia Huang is here with his

تانیا همچنین آقای سونیا. استیو دوستی دارد به نام سونیا هوانگ با

little Justin Bieber picture Justin Bieber

عکس جاستین بیبر

I can't believe Justin Bieber is only 24 I really did think he was 60 V tats is

here from Lithuania nice to see you here today and a big hello to everyone

کوچکش اینجاست. به همه کسانی که

watching in Lithuania Maria hellooo - Maria nice to see you here Francisca hi

در لیتوانی تماشا می کنند ماریا سلام - ماریا خوشحالم که شما را اینجا می بینم فرانسیسکا سلام

mr. Dan Cohen and a Kobe is here watching in the Netherlands otherwise

آقای. دن کوهن و یک کوبی اینجا در حال تماشا در هلند هستند

known as Holland UBA UBA ha I love your name I hope I pronounced it right hello

که با نام هلند UBA UBA شناخته می‌شود، من عاشق اسمت هستم امیدوارم درست تلفظش کرده باشم سلام

to you miss emo Alamgir is here also nasiha as well Wow we have

به شما خانم ایمو علمگیر اینجاست همچنین ناسیها وای ما داریم

Patrick hello once again Patrick nice to see you back as well many people over

پاتریک سلام دوباره پاتریک خوب است همچنین شما را دوباره می بینم در

the past few days have started joining me on my live chat and quite a few are

چند روز گذشته افراد زیادی شروع به پیوستن به من در چت زنده من کرده اند و تعداد زیادی

new viewers so if it is your first time here today if it is your first time on

بیننده جدید هستند، بنابراین اگر اولین بار است که امروز اینجا هستید، اگر اولین بار است که

the live chat please let me know I might give you something special

در چت زنده حضور دارید، لطفاً به من اطلاع دهید. من ممکن است چیز خاصی به شما بدهم

hello amra I'm sanad hello Emrys an act nice to see you here as well is it your

سلام امرا من سناد هستم سلام امریس خوشحالم که شما را اینجا می بینم همچنین آیا

first time here today please tell me hello also to Guadalupe hello to

اولین بار است که امروز اینجا هستید لطفاً به من سلام کنید همچنین به گوادالوپ سلام به

Belarusian one of the moderators on this live stream also pachu if you didn't

بلاروسی یکی از ناظران این پخش زنده همچنین pachu اگر

take coffee then what would happen I don't know maybe I would fall asleep

قهوه نمی‌خوردی چه اتفاقی می‌افتاد ، نمی‌دانم شاید به خواب

maybe I would be standing here in front of you snoring and having a very nice

می‌رفتم، شاید اینجا جلوی تو می‌ایستادم و خروپف می‌کردم و خواب بسیار خوبی

dream hello Luis Luis Mendez one of the other moderators here on the livestream

می‌دیدم سلام لوئیس لوئیس مندز، یکی از مدیران دیگر اینجا در اینجا پخش زنده

nice to see so many people here today of course the whole point of this is to let

از دیدن افراد زیادی خوشحالم امروز اینجا هستم البته تمام هدف این است که به

you listen to English being spoken also this is live so everything that happens

شما اجازه دهیم به زبان انگلیسی گوش کنید، همچنین این زنده است، بنابراین هر چیزی که اتفاق می

is spontaneous nothing here has been planned so everything you see is

افتد خود به خود است، هیچ چیزی در اینجا برنامه ریزی نشده است، بنابراین هر چیزی که می بینید در

happening right now so maybe I might fall to the floor

حال حاضر اتفاق می افتد، بنابراین ممکن است من به زمین بیفتم.

maybe I will faint right now and there's nothing I can do to stop it from

شاید همین الان بیهوش شوم و هیچ کاری نمی توانم انجام دهم تا جلوی این

happening it is all JC Jordi hello to you idea mr. Duncan I'm glad to hear

اتفاق را بگیرم همه اینها JC Jordi سلام به شما آقای ایده. دانکن، خوشحالم که

your pure English before I head to my fitness program oh it sounds to me as if

قبل از رفتن به برنامه تناسب اندام، انگلیسی ناب شما را می شنوم، اوه به نظر من اینطور به نظر می رسد که

JC Jordy is doing a little bit of keep fit keep fit this is a time of year when

جی سی جوردی در حال انجام اندکی تناسب اندام است، تناسب اندام خود را حفظ کند، این زمانی از سال است

a lot of people start to think about their health or should I say the lack of

که بسیاری از مردم شروع به فکر کردن می کنند. در مورد سلامتی آنها یا باید بگویم کمبود

health especially at this time of year because we are heading towards the

سلامتی مخصوصاً در این زمان از سال زیرا ما به سمت فصل جشن می رویم

festive season so as November approaches and then of course we go into December

بنابراین با نزدیک شدن به نوامبر و سپس به دسامبر

there are a lot of festivities occurring during that month

می رویم جشن های زیادی در آن ماه برگزار

I'm not saying which ones because we all know what they are we all know what goes

می شود. نمی گوییم کدام یک، زیرا همه ما می دانیم آنها چیست، همه می دانیم که

on in December lots of festivities and of course lots

در ماه دسامبر جشن های زیاد و البته

of eating so people do become more aware of the fact that they are eating more or

زیاد خوردن چه می گذرد، بنابراین مردم بیشتر متوجه این واقعیت می شوند که بیشتر غذا می خورند یا

maybe they are overeating during the month of December especially so at this

شاید در طول ماه پرخوری می کنند. به خصوص در ماه دسامبر، بنابراین در این

time of the year a lot of people tend to become a little bit unhealthy especially

زمان از سال، بسیاری از مردم تمایل دارند کمی ناسالم شوند، به خصوص

here in the UK because of course winter is now approaching here so I think

در اینجا در بریتانیا، زیرا طبیعتاً در حال حاضر زمستان در اینجا نزدیک است، بنابراین فکر می کنم

during the winter month people become less active so they don't

در طول ماه زمستان مردم کمتر فعال می شوند، بنابراین آنها این کار را انجام نمی دهند.

exercise as much they don't go out as much as they might during the summer so

ورزش الف آنها تا حد ممکن در تابستان بیرون نمی روند، بنابراین

health is something we often neglect during the winter months I think it is

سلامت چیزی است که ما اغلب در ماه های زمستان از

fair to say sharrayah says hello to mr. Duncan and to everyone thank you very

آن غافل می شویم. دانکن و از همه بسیار سپاسگزارم که

much for joining me today also West santhu hello Wes antha I had a

امروز به من ملحق شدید همچنین West santhu سلام وس آنتا من دیروز یک

lovely day yesterday I went over to my hometown of Stafford I went to see my

روز دوست داشتنی را سپری کردم من به زادگاهم استافورد رفتم و به دیدن

sister and also my mum as well also we had a lovely meal right here in Much

خواهرم و همچنین مادرم رفتم همچنین یک غذای خوشمزه خوردیم درست اینجا در Much

Wenlock we had a lovely meal at our favourite little tea room and we had

Wenlock یک غذای دوست داشتنی در چایخانه کوچک مورد علاقه

what did we have yesterday stew we had stew and dumplings oh and the

مان خوردیم و دیروز چه خورشتی خوردیم ما خورش و کوفته داشتیم اوه و

strange thing was when we arrived at my mother's house

چیز عجیب این بود که وقتی به خانه مادرم رسیدیم

can you guess what my mother was eating can you guess what my mother was eating

می توانید حدس بزنید مادرم چه بود غذا خوردن می‌توانید حدس بزنید مادرم چه می‌خورد

when we arrived she had stew in dumpling so bizarre I didn't realise so when I

وقتی به ما رسیدیم، او خورش در کوفته‌ای بسیار عجیب و غریب داشت که من متوجه نشدم، بنابراین وقتی

arrived there I was rather shocked to find out that my mother was eating the

به آنجا رسیدم از اینکه فهمیدم مادرم

same meal as as we were earlier that afternoon mmm just hello to cristela

همان وعده غذایی قبلی ما را می‌خورد بسیار شوکه شدم. بعد از ظهر mmm فقط سلام به کریستلا

hello cristela hi everyone I am drinking my cup of tea at the moment though I am

سلام کریستلا سلام به همه من در حال حاضر در حال نوشیدن فنجان چای هستم اگرچه من

a French person oh I see so what do French people normally drink is it

یک فرانسوی هستم، اوه می بینم که فرانسوی ها معمولاً چه می نوشند

coffee now I did notice when I was in Paris a few months ago I did notice that

قهوه است، من متوجه شدم زمانی که در پاریس بودم ماه پیش متوجه شدم که

there were a lot of coffee houses so it would did appear that is is if coffee is

آنجا قهوه خانه های زیادی بودند، بنابراین به نظر می رسد که اگر قهوه

very popular in France hello mr. Duncan

در فرانسه بسیار محبوب است سلام آقای. دانکن

how can I speak English fluently and confidently well first of all you must

چگونه می توانم انگلیسی را روان و با اعتماد به نفس خوب صحبت کنم اول از همه شما باید

make English a part of your life you must make it part of your daily routine

انگلیسی را بخشی از زندگی خود قرار دهید، باید آن را بخشی از برنامه روزانه خود قرار

you must create an English environment around you so that is one of the ways of

دهید، باید یک محیط انگلیسی در اطراف خود ایجاد کنید تا یکی از راه های

doing it you must get used to using English every day so get used to doing

انجام آن باشد. باید به استفاده از زبان انگلیسی هر روز عادت کنید، بنابراین به انجام

it make it a part of your life whether it is reading or listening or speaking

آن عادت کنید، آن را بخشی از زندگی خود کنید، چه خواندن، گوش دادن یا صحبت

talking of reading don't forget you can also have the captions on the screen oh

کردن، صحبت کردن در مورد خواندن، فراموش نکنید، شما همچنین می توانید زیرنویس ها را روی صفحه

all you have to do is press that button there and you will have live captions as

داشته باشید. انجام این کار این است که آن دکمه را فشار دهید و زیرنویس‌های زنده خواهید داشت که

if by magic can you believe it it's amazing so if you press that button

گویی با جادو می‌توانید باور کنید که شگفت‌انگیز است، بنابراین اگر آن دکمه را در آنجا فشار دهید

there you will be able to see what I'm saying on the screen during the live

، می‌توانید آنچه را که من می‌گویم روی صفحه در طول پخش زنده ببینید،

broadcast so yes that is something worth mentioning another thing worth

بنابراین بله، نکته قابل ذکر دیگری است که باید به آن

mentioning is grammar and today we are going to talk about conditionals

اشاره کرد گرامر است و امروز قرار است در مورد شرط ها صحبت کنیم

I was asked last week if I could briefly explain what conditionals are so I'm

هفته گذشته از من پرسیده شد که آیا می توانم به طور خلاصه توضیح دهم که شرط ها چیست بنابراین

going to talk about that a little bit later on so that coming up I do like to

کمی بعد در مورد آن صحبت خواهم کرد تا به آینده من تی را دوست دارم o

talk about grammar however not everyone likes grammar not everyone likes to talk

در مورد گرامر صحبت کنید، اما همه گرامر را دوست ندارند، همه دوست ندارند در

about grammar or listen to grammar being talked about also I suppose it's worth

مورد گرامر صحبت کنند یا به گرامر گوش دهند که در مورد آن صحبت می شود، همچنین فکر می کنم لازم به

mentioning that not a lot of people or some people really don't like me to be

ذکر است که افراد زیادی یا برخی افراد واقعاً من را دوست ندارند

honest I've heard some very strange things said

صادقانه بگویم. چیزهای خیلی عجیبی

about my English lessons for example someone said mr. Duncan is an acquired

در مورد درس های زبان انگلیسی من شنیدم، مثلاً یکی گفت mr. دانکن یک

taste so when we say that something is an acquired taste it means something

ذائقه اکتسابی است، بنابراین وقتی می گوییم چیزی یک طعم اکتسابی است، به معنای چیزی است

that only certain people might like maybe only a sir

که فقط افراد خاصی ممکن است آن را دوست داشته باشند، شاید فقط

group of people or maybe my appeal might be limited to a certain group of people

گروهی از افراد، یا شاید جذابیت من ممکن است محدود به گروه خاصی از افراد باشد،

so it's very strange that some people think that I am or my English lessons

بنابراین بسیار عجیب است که برخی مردم فکر می کنند که من هستم یا درس های انگلیسی من

are an acquired taste so not everyone finds them entertaining

یک سلیقه اکتسابی است، بنابراین همه آنها را سرگرم کننده

or interesting another one some people say mr. Duncan is not my cup

یا جالب نمی دانند. دانکن فنجان چای من نیست،

of tea he really isn't so if something is not your cup of tea you might say mr.

او واقعاً نیست، بنابراین اگر چیزی برای شما فنجان چای نیست، می توانید بگویید آقای.

Duncan he isn't my cup of tea it means you don't really like that particular

دانکن او فنجان چای من نیست، به این معنی است که شما واقعاً آن چیز خاص را دوست ندارید،

thing if something is not your cup of tea it means it is something that you

اگر چیزی مربوط به فنجان چای شما نیست، به این معنی است که آن چیزی است

don't really like or maybe you are not a fan of something you don't really like

که واقعاً آن را دوست ندارید یا شاید شما طرفدار چیزی نیستید. واقعاً دوست ندارم،

so maybe you might hear someone say I tried to watch mr. Duncan but

بنابراین ممکن است از کسی بشنوید که می‌گوید من سعی کردم Mr. دانکن اما

unfortunately he is not my cup of tea or of course your cup of coffee if you are

متأسفانه او فنجان چای من و البته فنجان قهوه شما نیست، اگر

a coffee drinker mr. Duncan is not for everyone

شما قهوه خور هستید آقای. دانکن برای همه نیست

my English lessons might sometimes seem very excitable or I might seem excited

ممکن است گاهی اوقات درس‌های انگلیسی من بسیار هیجان‌انگیز به نظر برسند یا ممکن است هیجان‌زده

or maybe very passionate perhaps too passionate about the English language I

یا بسیار پرشور به نظر بیایم، شاید خیلی نسبت به زبان انگلیسی علاقه‌مند به

love doing this and I always like to try and transfer my love of English to you

انجام این کار هستم و همیشه دوست دارم سعی کنم عشقم به انگلیسی را به شما منتقل کنم،

because I have always been a fan of the English language however my lessons

زیرا همیشه از طرفداران زبان انگلیسی بودم،

might not be for everyone so some people might not like this they might find this

اما ممکن است درس‌های من برای همه نباشد، بنابراین ممکن است برخی افراد این سبک را دوست نداشته باشند، ممکن است این

style of teaching very unusual even some teachers might complain about it that's

سبک تدریس را بسیار غیرعادی بدانند، حتی برخی از معلمان ممکن است از آن شکایت کنند، این همان

what happened in China a lot of people used to get very angry because I would

چیزی است که در چین اتفاق افتاده است که بسیاری از مردم قبلاً آن را انجام می‌دادند. خیلی عصبانی می شوم چون

always get the jobs I would always get lots of jobs offered to me

همیشه مشاغلی را به دست می آوردم من همیشه کارهای زیادی به من پیشنهاد می شد

and then other people started complaining about it they said why do

و سپس دیگران شروع به شکایت از آن کردند و گفتند

you keep giving work to that English man he's so weird anyway I am what I am I

چرا به آن مرد انگلیسی کار می دهی او خیلی عجیب است به هر حال من همانی هستم که هستم

can't change the way I am I am me and what you see is what you get hello to

نمی توانم حالت من را تغییر دهم من هستم و آنچه می بینید همان چیزی است که به

Irene hello to ALRI Irene nice to see you here today

ایرن سلام می کنید سلام به ALRI ایرن خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم

G Angus here also watching in Vietnam nice to see you here as well lenka hello

G Angus اینجا نیز در ویتنام تماشا می کنم خوشحالم که شما را اینجا می بینم لنکا سلام

lenka Oh lenka is watching in Slovakia nice to

lenka اوه lenka در اسلواکی تماشا می کند خوشحالم که

see you here as well Wow a lot of people here already on the livestream hello to

شما را در اینجا می بینم وای خیلی از مردم در حال حاضر در جریان زنده هستند سلام به

root mr. Duncan I love your accent is this standard British English is it a

root mr. دانکن من عاشق لهجه تو هستم این استاندارد انگلیسی بریتانیایی است آیا این یک

standard British accent well really there is no such thing as standard

لهجه استاندارد بریتانیایی است خوب واقعاً چیزی به نام لهجه استاندارد بریتانیایی وجود ندارد

British accent because as you go around the country you will hear many different

زیرا وقتی در سراسر کشور می روید لهجه های مختلفی را در سراسر کشور خواهید شنید

accents around the country even I have an accent so I don't think my accent is

حتی من لهجه دارم بنابراین من فکر نمی کنم لهجه من در

actually pure English to be honest even though a lot of people say it is I

واقع انگلیسی خالص باشد صادقانه بگویم حتی اگر بسیاری از مردم می گویند من

disagree hello to Anna hello Anna Anna says I

مخالفم سلام به آنا سلام آنا آنا می گوید

hate autumn it always makes me depressed I suppose one of the reasons why autumn

از پاییز متنفرم این همیشه مرا افسرده می کند فکر می کنم یکی از دلایلی است که پاییز

and winter can be very depressing is because you have less daylight so

و زمستان می تواند بسیار افسرده بودن به این دلیل است که نور روز کمتری دارید، بنابراین

normally the days are much shorter during the autumn and winter months so I

به طور معمول روزها در طول ماه های پاییز و زمستان بسیار کوتاه تر هستند، بنابراین

think one of the reasons for that is there is less light I love walking out

فکر می کنم یکی از دلایل آن نور کمتری است که من دوست

on a sunny day I love being outside when it is bright and sunny however I agree

دارم در یک روز آفتابی بیرون بروم. روشن و آفتابی است، با این حال من

with you I think sometimes the winter months especially during winter can be

با شما موافقم، من فکر می کنم گاهی اوقات ماه های زمستان به خصوص در زمستان می تواند

very depressing because the days are short the nights are very long and of

بسیار ناامید کننده باشد، زیرا روزها کوتاه هستند، شب ها بسیار طولانی هستند و

course it can be very cold as well hello Mustafa hello mr. Duncan from

البته ممکن است بسیار سرد باشد، سلام باید آفا سلام آقا دانکن از

Morocco I am beginning with you thank you very much you're teaching manner is

مراکش من با شما شروع می کنم خیلی ممنون که روش تدریس

very exciting thank you very much for that

بسیار هیجان انگیز است

that's kind of you mr. Duncan have you ever learnt a foreign language even if

. دانکن آیا تا به حال یک زبان خارجی یاد گرفته اید حتی اگر زبان

you love yours well I I speak English is my native language because I'm in

خود را خوب دوست داشته باشید من انگلیسی صحبت می کنم زبان مادری من است زیرا من در

England and people speak English but of course I've had to try and learn other

انگلیس هستم و مردم انگلیسی صحبت می کنند اما البته من مجبور

languages I used to be very good at French when I was at school I don't know

شدم زبان های دیگر را یاد بگیرم قبلاً خیلی خوب بودم در زبان فرانسه وقتی در مدرسه بودم نمی دانم

how or why maybe it's because some of my distant

چگونه و چرا شاید به این دلیل است که برخی از روابط دور من

relations were actually French so yes so a little bit of my family history

در واقع فرانسوی بودند، بنابراین بله، بنابراین کمی از تاریخچه خانوادگی من

actually comes from France and also Chinese as well I had to learn survival

در واقع از فرانسه و همچنین چینی می آید، من مجبور شدم بقا را یاد بگیرم.

Chinese when I was living in China so survival Chinese are the words that you

چینی زمانی که من در چین زندگی می‌کردم، چینی‌های بقا کلماتی هستند که

need to to survive every day so maybe you have to go to the shops or maybe you

برای زنده ماندن هر روز به آن نیاز دارید، بنابراین شاید مجبور شوید به مغازه‌ها بروید یا شاید

have to tell the taxi driver where you want to go so yes survival Chinese when

باید به راننده تاکسی بگویید کجا می‌خواهید بروید، بنابراین بله، چینی بقا.

you go to a country and you don't speak the language quite often you will have

به کشوری بروید و اغلب به آن زبان صحبت نمی کنید، باید

to know some of the words so you can survive very similar to when we went to

برخی از کلمات را بدانید تا بتوانید بسیار شبیه به زمانی که ما به پاریس رفتیم زنده بمانید،

Paris in fact I was very surprised at how many French words mr. Steve knows I

در واقع من از تعداد کلمات فرانسوی آقای بسیار شگفت زده شدم. استیو می داند که

was really surprised I think it was the first time I had ever heard Steve speak

من واقعا شگفت زده شدم، فکر می کنم این اولین باری بود که می شنیدم استیو به زبان فرانسه صحبت می کند

French and it was very unusual it felt very strange Palmyra today I read on

و بسیار غیرعادی بود، احساس بسیار عجیبی داشتم پالمیرا امروز در

Facebook about the Swiss method to learn English in 14 days I think it's not and

فیس بوک در مورد روش سوئیسی برای یادگیری انگلیسی در 14 روز خواندم، فکر می کنم اینطور نیست و

I recommend mr. Duncan's YouTube channel I'm not sure if you can learning

من آقای کانال یوتیوب دانکن مطمئن نیستم که بتوانید

in 14 days there are many people who say you can but you can't it is very hard to

در 14 روز یاد بگیرید، افراد زیادی هستند که می گویند می توانید اما نمی توانید

learn a new language in two weeks trust me you might be able to learn

یاد بگیرید یک زبان جدید در دو هفته بسیار سخت است، به من اعتماد کنید ممکن است بتوانید عبارات ساده را یاد بگیرید.

simple phrases and maybe some basic words and then from those words you can

و شاید چند کلمه اساسی و سپس از آن کلمات بتوانید

actually make some sentences but other than that you cannot grasp the whole

در واقع جملاتی بسازید، اما به غیر از آن نمی توانید کل زبان انگلیسی را درک کنید،

English language there is too much to learn in 14 days gallina says you have a

در 14 روز چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد گالینا می گوید شما یک

wonderful style of teaching there are always other options on YouTube to study

سبک آموزشی فوق العاده دارید، همیشه گزینه های دیگری وجود دارد. در یوتیوب برای یادگیری

English for those who are not keen on your style I adore it

زبان انگلیسی برای کسانی که علاقه ای به سبک شما ندارند، من آن را دوست دارم،

thank you Galina it is different what I do is different I stand out from other

متشکرم گالینا، کاری که من انجام می دهم متفاوت است،

people for various reasons when I was in China the same thing happened but for

به دلایل مختلف از دیگران متمایز هستم، زمانی که در چین بودم، همین اتفاق افتاد، اما به

some strange reason don't ask me why because I still don't know why a lot of

دلایل عجیب دلیل از من نپرس چرا چون من هنوز نمی دانم چرا بسیاری از

people in China wanted me to work for them and I ended up doing a lot of work

مردم در چین می خواستند من برای آنها کار کنم و من در نهایت کارهای زیادی را

in other places for my school in fact I think I became a sort of product so I

در جاهای دیگر برای مدرسه خود انجام دادم در واقع فکر می کنم یک نوع شدم از محصول، بنابراین من

think I was a little bit of a commodity I was a product so people people would

فکر می کنم من کمی یک بود کالا من محصولی بودم تا مردم

actually phone the school up and they would ask for the English man oh we saw

واقعاً با مدرسه تماس بگیرند و مرد انگلیسی را بخواهند، اوه

the English man on TV last week can you please send the English man to our

ما مرد انگلیسی را هفته گذشته در تلویزیون دیدیم، لطفاً می‌توانید مرد انگلیسی را به مدرسه ما بفرستید

school so that used to happen a lot I love you as you are mr. Duncan Thank You

تا این اتفاق زیاد می‌افتد. شما را همانطور که هستید دوست دارم دانکن متشکرم

Ana I am NOT saying that for compliments so that's not the reason why I'm doing

آنا من نمی گویم که برای تعارف، بنابراین این دلیلی نیست که من این کار

it I just thought it was interesting that what I do is not for everyone some

را انجام می دهم، فقط فکر کردم جالب است که کاری که من انجام می دهم برای همه نیست برخی از

people might not like this they might not like me they might see my big face

مردم ممکن است این را دوست نداشته باشند، ممکن است من را دوست نداشته باشند و ممکن است ببینند چهره درشت من

on their screen and then immediately they will click away

روی صفحه نمایش آنهاست و سپس بلافاصله کلیک می کنند و

hello also to Luis again I don't think anyone can learn a foreign language in

دوباره به لوئیس سلام می کنند، فکر نمی کنم کسی بتواند در این مدت کوتاه یک زبان خارجی یاد بگیرد،

that short period of time No there are many people now appearing not

نه ، افراد زیادی در حال حاضر نه

only on YouTube but also on the Internet generally promising very quick English

تنها در یوتیوب بلکه در یوتیوب نیز ظاهر می شوند. اینترنت به طور کلی نوید آموزش های انگلیسی بسیار سریع را

lessons that can it can learn learn learn English in 14 days learn English

می دهد که می تواند یاد بگیرد یاد بگیرید انگلیسی را در 14 روز یاد بگیرید انگلیسی را

in six months no way it's not going to happen

در 6 ماه بیاموزید به هیچ وجه این اتفاق

it really isn't talking of the English language we are going to quickly take a

نمی افتد، واقعاً صحبت از زبان انگلیسی نیست ما به سرعت به

look at something that occurs in English we are going to talk about conditionals

چیزی نگاه می کنیم که در زبان انگلیسی اتفاق می افتد، ما در مورد شرطی ها

a very interesting part of the English language so we will briefly have a look

، بخش بسیار جالبی از زبان انگلیسی صحبت خواهیم کرد، بنابراین

at this for those who don't like grammar don't worry it won't be on for long and

برای کسانی که گرامر را دوست ندارند، به طور خلاصه نگاهی به این خواهیم داشت، نگران نباشید که برای مدت طولانی ادامه پیدا نمی کند و

then we are going to take a ride in the car and you are welcome to come with me

سپس ما به تا سوار ماشین شوید و شما خوش آمدید با من بیایید

very welcome so here we go conditionals but the first question is what is a

خیلی خوش آمدید، بنابراین در اینجا به شرطی می رویم اما اولین سوال این است که

conditional conditionals are structures in English that establish what will

شرطی چیست ساختارهایی در زبان انگلیسی هستند که مشخص

happen if a certain event takes place or if a certain action is performed this

می کنند اگر یک رویداد خاص اتفاق بیفتد یا اگر یک اتفاق خاص رخ دهد چه اتفاقی می افتد. عمل انجام می شود، به این

means that if a certain condition is true a certain result occurs you might

معنی که اگر یک شرط خاص درست باشد، یک نتیجه خاص رخ می دهد، ممکن است

describe a conditional as the definition of cause and effect in certain

یک شرطی را به عنوان تعریف علت و معلول در شرایط خاص توصیف کنید

circumstances however the effect or outcome can vary depending on the type

، اما اثر یا نتیجه می تواند بسته به

of event and how it is viewed so a conditional refers to things that happen

نوع رویداد و نحوه مشاهده آن متفاوت باشد. شرطی به چیزهایی اشاره دارد که اتفاق می‌افتد

and the results however there are four types have commonly used committed

و نتایج به دست آمده است، با این حال چهار نوع وجود دارد که معمولاً از

conditionals in the English language that are differentiated they are put

شرط‌های متعهد در زبان انگلیسی استفاده می‌شود که متمایز می‌شوند، آنها در

into different cacked categories so when we say differentiate you split them up

دسته‌های مختلف قرار می‌گیرند، بنابراین وقتی می‌گوییم متمایز کنید، آنها را

into certain categories and they are differentiated on the basis of the

به دسته‌های خاصی تقسیم می‌کنید و آنها متمایز می‌شوند. بر اساس

degree of possibility so that is the degree of possibility

درجه امکان به طوری که درجه امکان

implied by each of them so when we say degree of possibility it means how

دلالت هر یک از آنها است، بنابراین وقتی می گوییم درجه از possi به این معنی است که چقدر

likely something is to happen so we have the first conditional the second

احتمال دارد اتفاقی بیفتد، بنابراین اولین شرطی دوم

conditional the third conditional and finally the zero conditional the first

شرطی سوم شرطی و در نهایت صفر شرطی اول

conditional this conditional is used to talk about future events that might

شرطی این شرط برای صحبت در مورد رویدادهای آینده که ممکن است

happen it uses the present tense to discuss the possible future events for

اتفاق بیفتد استفاده می شود و از زمان حال برای بحث در مورد ممکن استفاده می شود. رویدادهای آینده برای

example if it rains we will have to cancel a picnic if you come with me I

مثال اگر باران ببارد، اگر شما با من بیایید باید یک پیک نیک را لغو کنیم،

will make it worthwhile for you if I go abroad I will bring something back for

اگر به خارج از کشور بروم برای شما ارزشمند خواهم بود، اگر

you if you wait till 1:00 p.m. you can go back with him if you visit Paris you

تا ساعت 13:00 صبر کنید چیزی برای شما خواهم آورد. اگر از پاریس دیدن کردید، می توانید با او برگردید،

must see the Eiffel Tower the second conditional this conditional is used to

باید برج ایفل را ببینید، دومین شرط شرطی برای

talk about the unreal possibility or impossible events they established the

صحبت در مورد امکان غیر واقعی یا رویدادهای غیرممکن استفاده می شود که آنها

course of action that would follow where something would happen is either

مسیر عملی را که در آن اتفاق می افتد،

hypothetical or surreal so when we talk about hypothetical we are talking about

فرضی یا سورئال است، تعیین کردند. بنابراین وقتی در مورد فرضی صحبت می کنیم در مورد

things that are not real but they can be imagined so a hypothetical situation or

چیزهایی صحبت می کنیم که واقعی نیستند اما می توان آنها را تصور کرد بنابراین یک موقعیت فرضی

of course something that is impossible and that is surreal

یا البته چیزی غیرممکن است و آن سورئال است.

the third conditional this conditional talks about the past unlike the first

and second which discusses events in the real or unreal future these conditions

در مورد رویدادهای آینده واقعی یا غیر واقعی بحث می کند، این شرایط

too are therefore impossible because they have either already occurred or

نیز غیرممکن هستند، زیرا یا قبلاً رخ داده اند یا

might have occurred but won't any more

ممکن است رخ داده باشند،

going back to the previous one if I had a million dollars I would buy a

اما اگر یک میلیون دلار داشتم، یک

penthouse on Park Avenue I could stop working if I won the lottery if I were

پنت هاوس در خیابان پارک می خریدم، دیگر به حالت قبلی بر نمی گردم. اگر جای شما بودم اگر در لاتاری برنده می شدم می توانستم کار را متوقف

you I would ask her to marry me what would you do if it were to rain later

کنم، از او می خواستم با من ازدواج کند اگر بعداً باران ببارد چه می کردید

and then looking at the third conditional again if I had studied a

و بعد ببینید قبولی مجدد مشروط سوم، اگر کمی بیشتر در دانشگاه درس خوانده بودم،

little more in college life would have been easier if we had got to the airport

اگر به

on time we would have caught our flight I could have asked him about the matter

موقع به فرودگاه می رسیدیم، پروازمان را می گرفتیم، راحت تر

if he had shown up and there we have the zero conditional this is a very strange

می شد. ما شرطی صفر داریم این بسیار عجیب است

one zero conditional means something that is a fact so in that respect the

یک صفر شرطی به معنای چیزی است که یک واقعیت است بنابراین از این نظر

zero conditional discusses an absolute certainty the result of the condition is

شرطی صفر یک یقین مطلق را مورد بحث قرار می دهد نتیجه شرط

always true the most common types of zero conditionals are scientific facts

همیشه درست است رایج ترین انواع شرطی های صفر حقایق علمی هستند

so things that are true and I suppose proven for example if you heat water to

بنابراین چیزها اینها درست هستند و من فرض می کنم ثابت شده است برای مثال اگر آب را تا

100 degrees it starts to boil zero conditionals therefore do not deal with

100 درجه گرم کنید شروع به جوشیدن می کند به شرط صفر، بنابراین

the future or the past they simply deal with facts the if in

با آینده یا گذشته کار نکنید آنها فقط با واقعیت ها سروکار دارند، اگر در

these conditionals can be replaced with when when you heat water to 100 degrees

این شرط ها را می توان با زمانی که گرم می کنید جایگزین کرد. آب تا 100

it starts to boil so we have the first conditional

درجه شروع به جوشیدن می کند، بنابراین ما اولین شرطی

second conditional the third conditional

دوم مشروط سوم مشروط

and the zero conditional and I hope that's been helpful it is a rather

و صفر شرطی را داریم و امیدوارم مفید بوده باشد، یک

complicated part of English but then again a lot of English can be very

همتراز نسبتا پیچیده است چند زبان انگلیسی اما باز هم بسیاری از زبان انگلیسی می تواند

confusing for those who are learning the language Eric if heart if I had gotten

برای کسانی که در حال یادگیری زبان هستند بسیار گیج کننده باشد.

up early or earlier I would not have lost half of this streaming thank you

Eric I like that that's a very good example

مثال خوب

of a conditional if I had gotten up earlier I would not have lost half of

شرطی اگر زودتر بیدار می شدم نیمی از این جریان را از دست نمی دادم

this stream ah maybe you should set your alarm clock for half an hour earlier so

آه شاید باید ساعت زنگ دار خود را نیم ساعت زودتر تنظیم

you won't be late grammar is boring says Belarusian but I

کنید تا دیر نشوید گرامر خسته کننده است می گوید بلاروسی اما

like the examples very much yes and the good thing is you can watch this video

من نمونه ها را دوست دارم خیلی بله و نکته خوب این است که می توانید دوباره این ویدیو را تماشا

again and of course you can stop the video you can pause the video at the

کنید و البته می توانید ویدیو را متوقف کنید، می توانید ویدیو را در جایی

thing you want to read so another good thing about watching videos is that you

که می خواهید بخوانید متوقف کنید، بنابراین یک چیز خوب دیگر در مورد تماشای ویدیو این است که

can stop the video you can pause the video and you can see the part that you

می توانید ویدیو را متوقف کنید. ویدیو را مکث کنید و می توانید قسمتی را که از دست داده اید را ببینید

missed and maybe you can write things down so that is another reason why

و شاید بتوانید چیزهایی را یادداشت کنید ، این دلیل دیگری است که

learning English through video or through the internet and through my

یادگیری زبان انگلیسی از طریق ویدیو یا از طریق اینترنت و از طریق

lessons is a good idea I think so thank you salad how many years will it take to

درس های من ایده خوبی است. طول خواهد کشید o

learn the English language well it really depends but we are talking years

زبان انگلیسی را خوب یاد بگیرید، این واقعا بستگی دارد، اما ما سال ها صحبت می کنیم

not weeks and not months so maybe a year or two more likely two years most likely

نه هفته ها و نه ماه ها، بنابراین ممکن است یک یا دو سال بیشتر، دو سال به احتمال زیاد

three years but the thing to remember is during that time your level of English

سه سال، اما چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است که در این مدت سطح زبان انگلیسی

will increase so during the first year you will probably learn quite a lot of

شما افزایش می یابد، بنابراین در طول این مدت در سال اول احتمالاً کلمات بسیار زیادی را یاد خواهید گرفت، بسیاری از

words many new phrases many new things too to help build your word power and

عبارات جدید، بسیاری از چیزهای جدید نیز برای کمک به تقویت قدرت کلمات خود را یاد خواهید گرفت و

then as you go on you will collect more words and then you will learn more

سپس همانطور که ادامه می دهید کلمات بیشتری را جمع آوری می کنید و سپس قواعد گرامری بیشتری را یاد خواهید

grammar rules so it's really a thing that you progress over time with you

گرفت، بنابراین واقعاً چیزی است که شما با گذشت زمان پیشرفت

can't rush it and this is something I've said many times a lot of people think

می کنید نمی توانید آن را عجله کنید و این چیزی است که من بارها گفته ام بسیاری از مردم فکر

you can learn a language quickly you can't you cannot hello - Wong can you

می کنند می توانید یک زبان را به سرعت یاد بگیرید، نمی توانید شما نمی توانید سلام - وونگ می

give some ways to have a good accent again if you want to change your accent

توانید راه هایی برای داشتن یک زبان خوب ارائه دهید اگر می خواهید لهجه خود را تغییر دهید، دوباره لهجه کنید،

then you might need to listen to other types of English being spoken so that

ممکن است لازم باشد به انواع دیگر انگلیسی که صحبت

would be my advice there so let's have a little video clip I will have a rest I'm

می شود گوش دهید، بنابراین توصیه من در آنجا خواهد بود، بنابراین بیایید یک کلیپ ویدیویی کوچک داشته باشیم من استراحت خواهم کرد،

going to have a lie down on the floor and we are going to go on the road

می خواهم دراز بکشم. روی زمین و ما می رویم جاده

because it is 31 days of English and sometimes I like to show you things that

چون 31 روز انگلیسی است و گاهی اوقات من دوست دارم چیزهایی را به شما نشان دهم

are a little bit different and this particular video is no exception because

که کمی متفاوت هستند و این ویدیوی خاص از این قاعده مستثنی نیست زیرا

right now we are going on the road

در حال حاضر در جاده

there we are driving through the middle of Much Wenlock this is the main road

ای می رویم که در وسط Much Wenlock رانندگی می کنیم. جاده اصلی

going in too much wind lock but we're not going to Much Wenlock today you know

در قفل باد بسیار زیاد است اما ما امروز به موچ

we're going somewhere a little further come on granddad put your foot down

ونلاک نخواهیم رفت، شما می دانید که کمی جلوتر می رویم، بیا پدربزرگ پایت را زمین

now here is something I've never done before I'm making a lesson in the car

بگذار حالا این چیزی است که من تا به حال انجام نداده ام. یک درس در ماشین

while the car is moving today I'm going to banbury and the reason why

در حالی که ماشین در حال حرکت است امروز می روم به Banbury و دلیل

I'm going there is because I'm going to see mr. Steve's mum because she was in

اینکه من به آنجا می روم این است که می خواهم آقا را ببینم. مادر استیو چون

hospital earlier in the year and I'm going today to try and cheer her up and

اوایل سال در بیمارستان بستری بود و من امروز می‌روم تا او را تشویق کنم و

perhaps also she'll be cheering me up as well because she's lovely a lot of

شاید او نیز مرا تشویق کند زیرا او دوست‌داشتنی است بسیاری از

people ask me mr. Duncan why don't you have a car why don't you drive and well

مردم از من می‌پرسند آقای. دانکن چرا ماشین نداری چرا رانندگی نمی‌کنی و خوب

there isn't a simple answer it's just probably because I've never really been

جواب ساده‌ای وجود ندارد، فقط احتمالاً به این دلیل است که من واقعاً هرگز

interested in cars to be honest never I used to play with cars when I was a kid

به ماشین علاقه‌مند نبوده‌ام صادقانه بگویم من هرگز در زمانی که بودم با ماشین‌ها بازی نمی‌کردم. بچه

but I never really grew fond of cars I never really got into them in a big way

بودم اما هرگز واقعاً به ماشین‌ها علاقه نداشتم، هیچ‌وقت خیلی زیاد

my passion as a teenager was motorbikes I loved motorbikes a lot and I used to

سوار آن‌ها نشدم علاقه‌ی من به عنوان یک نوجوان موتور سیکلت بود.

ride a motorbike as well a couple of my friends rode motorbikes one sadly died

فوت کرد

and the other was seriously injured on his butt I continued to ride mine until

و دیگری به شدت از ناحیه قنداقش مجروح شد. من به سواری خود ادامه دادم تا اینکه

one day when I had almost an accident not quite an accident but it scared me

یک روز تقریباً تصادف کردم نه کاملاً تصادفی اما آنقدر ترسیدم که

enough to get rid of my motorbike after that one terrible incident I never rode

بتوانم از شر موتورم خلاص شوم بعد از آن یک حادثه وحشتناک دیگر هرگز موتور سوار نشدم.

a motorbike again and I solve it so these days I like to sit in the car as a

و من آن را حل می کنم، بنابراین این روزها دوست دارم به عنوان مسافر در ماشین بنشینم

passenger it's much more comfortable and of course

، خیلی راحت تر است و البته

mr. steve is a very good driver

آقای. استیو راننده بسیار خوبی است

there he is behind the wheel it's mr. Steve I don't look at the camera mr.

، او پشت فرمان است، آقای. آقای استیو من به دوربین نگاه نمی کنم.

Steve because I don't really want the car to crash into a tree thank you very

استیو چون من واقعاً نمی‌خواهم ماشین با درخت تصادف کند، خیلی

much there is mr. Steve he's a fantastic car driver he's probably the best driver

ممنونم که آقای. استیو او یک راننده ماشین فوق العاده است او احتمالا بهترین راننده

I know do you know sometimes when you're in a car and you're with someone and

ای است که من می شناسم آیا می دانید گاهی اوقات وقتی در ماشین هستید و با کسی هستید

their driving is so terrible that the CEO buttocks clenched together you're

و رانندگی او آنقدر وحشتناک است که باسن مدیر عامل به هم گره می خورد و در

actually holding on to the seat with your fingers because you're so afraid

واقع در حال نگه داشتن آن هستید. با انگشتانتان بنشینید چون خیلی می

that the car might crash at any moment Oh mr. Steve is not that type of driver

ترسید ماشین هر لحظه تصادف کند اوه آقای. استیو آن نوع راننده نیست،

he's a very good driver

او راننده بسیار خوبی است

oh we are becoming very creative with these angles aren't we there is a phrase

آه، ما با این زاویه ها بسیار خلاق می شویم، آیا این عبارت

in English to lose your nerve if you lose your nerve then you become

به زبان انگلیسی وجود دارد که اگر اعصاب خود را از دست بدهید،

terrified you suddenly lose your confidence you lose your nerve you can

می ترسید و ناگهان اعتماد به نفس خود را از دست می دهید. اعصاب خود را از دست بدهید، می توانید

also lose your bottle it's a great phrase that so if you suddenly get

بطری خود را نیز از دست بدهید، این یک عبارت عالی است که اگر ناگهان

scared or you suddenly panic you can say I'm sorry

ترسیدید یا ناگهان وحشت کردید، می توانید بگویید متاسفم

I've lost my bottle I've lost my nerve

که شیشه ام را گم کرده ام اعصابم را از دست داده

don't worry I haven't lost my nerve today I'm still feeling very confident

ام نگران نباشید. امروز اعصابم را از دست ندادم من هنوز هم خیلی اعتماد به نفس

and I hope you are too

دارم و امیدوارم شما هم اعتماد به نفس داشته

do you open a car would you like to own a car do you know how to drive a car

باشید آیا ماشین باز می کنید دوست دارید ماشین داشته باشید آیا می دانید چگونه ماشین

would you like to one day drive a car some people don't like driving they hate

رانندگی کنید دوست دارید روزی ماشینی را برانید که برخی از مردم این کار را انجام می دهند. دوست دارند رانندگی کنند، از

it they hate sitting in the traffic jams they hate waiting in the cubes driving a

آن متنفرند از نشستن در ترافیک متنفرند، آنها از انتظار کشیدن در جاده ها متنفرند که رانندگی کردن با

car can be a very stressful thing to do

ماشین می تواند کاری بسیار استرس زا باشد،

I hope you enjoyed that and there we were on the road and that was recorded

امیدوارم از آن لذت برده باشید و آنجا که ما در جاده بودیم و در همان زمان

way back in 2013 during my 31 days of October which took place a long time ago

ضبط شد. 2013 در طول 31 روز اکتبر من که مدتها پیش

six years ago can you believe it so there we were on the road a lot of

شش سال پیش اتفاق افتاد، باورتان می شود بنابراین آنجا که ما در جاده بودیم بسیاری از

people already have said mr. Duncan you are driving on the wrong side of the

مردم قبلاً گفته اند آقای. دانکن شما در حال رانندگی در سمت اشتباه

road it must look very strange for those who drive on the opposite side from us

جاده هستید، برای کسانی که در سمت مخالف

it must look as if we are going the wrong way up the road

ما رانندگی می کنند، باید بسیار عجیب به نظر

mr. don't can be careful you're in the dead seat as they say in France oh I see

برسد. نمی توانی مراقب باش که در صندلی مرده هستی همانطور که در فرانسه می گویند اوه می بینم

so the passenger seat is referred to as the dead seat oh I don't like the sound

پس صندلی مسافر به عنوان صندلی مرده نامیده می شود آه من

of that to be honest Palmira do you know that exists do you know the existence of

صدای آن را دوست ندارم صادقانه بگویم پالمیرا آیا می دانید که وجود دارد آیا می‌دانید وجود

Brussels English really it is a special language with that slang authorities are

انگلیسی بروکسل واقعاً زبان خاصی است با آن مقامات

speaking I've never heard of drasil English never never never ever

Huang says Mercedes is my favorite car but I can't afford it mr. Steve has a

عامیانه صحبت می‌کنند. استیو یک

Mercedes it belongs to his company but he likes it very much all the same

مرسدس بنز دارد که متعلق به شرکت اوست، اما او آن را بسیار دوست دارد، همان

Ibrahim hi mr. Duncan can you explain the pronunciation of the words work word

ابراهیم سلام آقای. دانکن میشه تلفظ کلمات work word

and world well I can explain them and I can also pronounce the words and I can

و world رو خوب توضیح بدی من میتونم توضیح بدم و همچنین میتونم کلمات رو تلفظ کنم و

get very close to the camera if you want so we have word word word and then we

اگه بخوای میتونم خیلی به دوربین نزدیک بشم تا word word word داشته باشیم و بعد

have work work

کار کار داریم

and world world I hope that helps in Vietnam we drive the car on the right of

و جهان جهان امیدوارم که کمک کند در ویتنام ما ماشین را در سمت

the road I know it always looks strange it always looks strange to me when I see

راست جاده برانیم می دانم که همیشه عجیب به نظر می رسد همیشه برای من عجیب به نظر می رسد وقتی می بینم

people driving on the opposite side from us and of course sometimes that

مردم در طرف مقابل ما رانندگی می کنند و البته گاهی اوقات این

confusion can cause terrible consequences as we found out a few days

سردرگمی می تواند باعث وحشتناکی شود. عواقب آن همانطور که چند روز

ago here in the UK can you show us a picture of mr. Steve's car I don't know

پیش در اینجا در انگلستان متوجه شدیم، می توانید تصویری از آقای را به ما نشان دهید. ماشین استیو من نمی‌دانم

why people are so interested in Steve's car it is amazing

چرا مردم اینقدر به ماشین استیو علاقه دارند شگفت‌انگیز است،

however Steve does like cars very much he is a big fan of all types of car so

اما استیو ماشین‌ها را بسیار دوست دارد، او از طرفداران پر و پا قرص انواع ماشین‌ها است،

the car he has now is isn't a petrol car even though it is a petrol car so it

بنابراین ماشینی که الان دارد، یک ماشین بنزینی نیست. این یک خودروی بنزینی است، بنابراین با بنزین کار می

runs on petrol but also on electric as well so it is what we call a hybrid

کند اما همچنین با برق نیز کار می کند، بنابراین چیزی است که ما هیبریدی می نامیم

hybrid it is a combination of things mr. Duncan says Pedro hello Pedro I would

و ترکیبی از چیزهایی است که آقای. دانکن می گوید پدرو سلام پدرو من خیلی

love to see your bedroom and your personal belongings can I just say I

دوست دارم اتاق خواب و وسایل شخصی شما را ببینم، فقط می توانم بگویم که

have to have some privacy in my life and one of the things I hold daily is the

باید در زندگی ام حریم خصوصی داشته باشم و یکی از چیزهایی که روزانه نگه می

place where I have my dreams in other words no way no way six

دارم جایی است که رویاهایم را در آن می بینم به عبارت دیگر به هیچ وجه به هیچ وجه شش

vinamra asks why are you ignoring my messages for the one millionth time I

وینامرا می پرسد چرا برای یک میلیونمین بار پیام های من را نادیده می گیرید من پیام های

don't ignore people's messages trust me please trust me but sometimes the live

مردم را نادیده نمی گیرم به من اعتماد کنید لطفاً به من اعتماد کنید اما گاهی اوقات

chat moves very quickly so I don't see everyone's message so please don't say

چت زنده خیلی سریع حرکت می کند بنابراین من پیام همه را نمی بینم پس لطفاً نگویید

that I'm ignoring you because I'm not I don't ignore you I really don't but

من تو را نادیده می گیرم چون نیستم تو را نادیده نمی گیرم واقعاً نمی بینم اما

sometimes I don't see your message because the the live chat moves very

گاهی اوقات پیام شما را نمی بینم زیرا چت زنده خیلی سریع حرکت می کند

quickly and also I am looking get your messages on my mobile phone so

و همچنین به دنبال دریافت پیام های شما در تلفن همراهم هستم. تلفن

the writing is very small very tiny in Japan the passenger seat is is death

بنابراین نوشته بسیار کوچک است بسیار ریز در ژاپن صندلی سرنشین مرگ است

because in a crash the driver tries to keep oh I see ah now I understand so if

زیرا در تصادف راننده سعی می کند نگه دارد اوه می بینم آه اکنون می فهمم بنابراین

a driver is experiencing loss of control they will always try to save themselves

اگر راننده ای کنترل خود را از دست بدهد همیشه سعی می کند خود را نجات دهد

but of course the passenger next to you will get the full force of the impact I

اما مطمئناً مسافری که در کنار شماست تمام نیرو را دریافت خواهد کرد از تأثیری که می

see I understand now I know what you mean

بینم اکنون متوجه شدم منظور شما را می دانم که

we are talking about a very interesting subject and it seems like a very simple

ما در مورد یک موضوع بسیار جالب صحبت می کنیم و به نظر یک

thing it seems very simple but in fact it's quite complex the word change it is

چیز بسیار ساده است، بسیار ساده به نظر می رسد اما در واقع بسیار پیچیده است. کلمه تغییر آن

something that we all have to experience it is something that occurs every day so

چیزی است که همه ما باید آن را انجام دهیم. تجربه چیزی است که هر روز

change is something that happens in all of our lives and I think it would be

اتفاق می افتد، بنابراین تغییر چیزی است که در زندگی همه ما اتفاق می افتد و من فکر می کنم

fair to say definitely somewhere in the world something is changing right now

منصفانه است که بگوییم قطعاً در جایی از دنیا چیزی در حال تغییر است،

but there are many ways of expressing change and many words connected to it

اما راه های زیادی برای بیان تغییر وجود دارد و کلمات زیادی به هم مرتبط هستند. به

for example alter so if you alter something it means you make changes you

عنوان مثال تغییر دهید، بنابراین اگر چیزی را تغییر دهید به این معنی است که شما تغییراتی ایجاد می کنید،

alter something you make one thing into another or maybe you have something and

چیزی را تغییر می دهید که یک چیز را به چیز دیگری تبدیل می کنید یا شاید چیزی دارید و

you don't like it but you have to make some changes to the way it looks or the

آن را دوست ندارید، اما باید تغییراتی در ظاهر یا ظاهر آن ایجاد کنید.

way it functions so you alter the thing you make changes so you might alter the

نحوه عملکرد آن، بنابراین شما چیزی را که تغییر می دهید تغییر می دهید، بنابراین ممکن است

furniture you might alter the appearance of your house so you alter something and

مبلمان را تغییر دهید، ممکن است ظاهر خانه خود را تغییر دهید تا چیزی را تغییر دهید و

when we do that we describe it as making alterations so alterations actually

وقتی این کار را انجام می دهیم، آن را به عنوان ایجاد تغییرات تا تغییرات واقعی توصیف می کنیم.

describe it's the act of altering so when you

توضیح دهید که این عمل تغییر دادن است، بنابراین وقتی

alter you make alterations another word now adjust adjust so this means this

تغییر می دهید، تغییر ایجاد می کنید، یک کلمه دیگر اکنون تنظیم کنید، بنابراین این

particular word means you make slight changes so when you are just something

کلمه خاص به این معنی است که شما تغییرات جزئی ایجاد می کنید، بنابراین وقتی شما فقط چیزی هستید به

it means you make slight changes you are just something so maybe you are here but

این معنی است که تغییرات جزئی ایجاد می کنید، شما فقط چیزی هستید، بنابراین شاید شما هستید در اینجا اما

you want to adjust your position so you move to this point you are just

شما می خواهید موقعیت خود را تنظیم کنید تا به این نقطه حرکت کنید، شما فقط

something but of course it is still a form of change so when you change you

چیزی هستید، اما البته هنوز هم نوعی تغییر است، بنابراین وقتی

adjust you make a slight change you just maybe your camera isn't straight so you

تغییر می دهید، تغییر جزئی ایجاد می کنید، فقط شاید دوربین شما صاف نیست، بنابراین شما

adjust the angle you were just the camera so it will be straight oh I like

زاویه ای را که فقط دوربین بودید تنظیم کنید تا مستقیم باشد، اوه من

this word and this can be used in many ways convert so convert again is another

این کلمه را دوست دارم و این را می توان در بسیاری از موارد استفاده کرد تبدیل بنابراین تبدیل مجدد شکل دیگری

form of change so when you convert it means you change one thing to another or

از تغییر است بنابراین وقتی تبدیل می کنید به این معنی است که یک چیز را به چیز دیگری تغییر می دهید

you swap something you swap one thing for another or you change your position

یا تعویض می کنید چیزی که شما یک چیز را با چیز دیگری عوض می کنید یا موقعیت خود را تغییر می دهید،

so maybe something you believed was true you now believe not to be true so you

بنابراین شاید چیزی که فکر می کردید درست است، اکنون باور دارید که درست نیست، بنابراین شما را

convert you convert from one way of thinking to another you convert from

از یک طرز فکر به دیگری تبدیل می کنید، از

that opinion to that opinion or the opposite opinion you convert so to

آن عقیده به آن فکر می کنید. پینیون یا نظر مخالف آن را تبدیل می کنید، بنابراین برای

change something you convert something there are certain types of car that can

تغییر چیزی که چیزی را تبدیل می کنید ، انواع خاصی از خودروها وجود دارند که می توانند

change their appearance and we call those cars convertibles so a convertible

ظاهر آنها را تغییر دهند و ما به آن خودروها کانورتیبل می گوییم، بنابراین خودروی کانورتیبل

car is one that can change its shape quite often the roof

خودرویی است که می تواند اغلب شکل خود را تغییر دهد ، سقف را

can be removed or it will move back so convert a person might convert from one

می توان برداشت یا برداشت. به عقب برمی‌گردد، بنابراین ممکن است فردی از

religion to another you convert you might convert your energy that you use

دینی به دین دیگر

in your house maybe you use gas and electricity but you convert to solar

panels so you use solar power so that means you convert if you want to move

تبدیل شود. اگر می‌خواهید وسایل را

things around you might rearrange so to rearrange means to move things around so

جابه‌جا کنید، ممکن است مرتب کنید، به این معنی که چیزها را جابه‌جا کنید تا

you might rearrange your furniture you might rearrange your schedule so maybe

بتوانید مبلمان‌تان را دوباره مرتب کنید، ممکن است برنامه‌تان را دوباره مرتب کنید تا شاید زمان قرارهایتان

you will change the times of your appointments you will rearrange

را تغییر دهید،

rearrange move something around once again this is a form of change here is

یک‌بار دیگر چیدمان مجدد چیزی را تغییر دهید. شکلی از تغییر در اینجا

something you might hear sometimes in politics reshuffle if you reshuffle

چیزی است که ممکن است گاهی اوقات در تغییر سازماندهی سیاسی بشنوید، اگر مرتباً تغییرات را تغییر

quite often you will have a group of things but you will move them around so

دهید، گروهی از چیزها خواهید داشت، اما می توانید آنها را در اطراف خود قرار دهید، بنابراین

maybe you have a group of I don't know playing cards and you will reshuffle

ممکن است شما یک گروه از کارت های بازی را که نمی دانم داشته باشید و

them you will change them around you will change their position you will

آنها را تغییر دهید، آنها را در اطراف خود تغییر دهید، موقعیت آنها را

change their order you will reshuffle quite often in politics so maybe the

تغییر دهید، ترتیب آنها را تغییر دهید، اغلب در سیاست جابجا خواهید شد، بنابراین شاید

people who are in charge of certain government departments might change or

افرادی که مسئول برخی از بخش‌های دولتی ممکن است تغییر کند یا

might be moved from one office to another we call this a reshuffle so

ممکن است از یک اداره به اداره دیگر منتقل شود، ما این را یک تغییر می‌نامیم، بنابراین

quite often a government reshuffle people will be moved around they will

اغلب افراد تعدیل‌شده دولتی به اطراف منتقل می‌شوند و

all do different jobs from the ones they were doing this

همه آنها کارهای متفاوتی از کارهایی که

before he's another one amend amend means change quite often in a certain

قبل از آن انجام می‌دادند انجام می‌دهند. amend amend به معنای تغییر اغلب در یک

area so you might amend a part of a speech so maybe you have written a

منطقه خاص است، بنابراین شما ممکن است بخشی از یک سخنرانی را اصلاح کنید، بنابراین ممکن است یک سخنرانی نوشته باشید

speech and maybe you don't like the ending maybe the ending isn't very good

و شاید پایان آن را دوست نداشته باشید، شاید پایان آن خیلی خوب نباشد،

so you will make some changes you might make some changes to the words used or

بنابراین شما تغییراتی در خود ایجاد خواهید کرد. ممکن است در کلمات استفاده شده تغییراتی ایجاد کند

the way you express a certain thing you will amend the text you make amendments

یا در نحوه بیان یک چیز خاص ، متنی را که اصلاح

you make changes in the American Constitution there are amendments so

می کنید اصلاح می کنید و در قانون اساسی آمریکا تغییراتی ایجاد می کنید، اصلاحاتی وجود دارد، بنابراین

these are things that may have been changed or even added so if you amend

اینها مواردی هستند که ممکن است وجود داشته باشد. en تغییر کرده یا حتی اضافه شده است، بنابراین اگر

something you make changes we often use that when we're talking about things

چیزی را اصلاح می کنید که تغییراتی ایجاد می کنید، اغلب از آن استفاده می کنیم که وقتی در مورد چیزهایی صحبت می

that are written down mm-hmm transform to change from one thing to another it

کنیم که نوشته شده اند mm-hmm تبدیل به تغییر از یک چیز به چیز دیگر می شود

is a form of change you transform transform from one thing to another of

، این نوعی تغییر است که شما تبدیل از یک تغییر می کنید. البته برای دیگری

course who remembers those robots those robots and they used to change into

که آن ربات ها را به یاد می آورد، آن ربات ها و آنها عادت داشتند به

different things one moment there were a car and the next moment they are a big

چیزهای مختلف تبدیل شوند، یک لحظه یک ماشین وجود دارد و لحظه بعد آنها یک

giant robot transformers Robots in Disguise I'm trying my best to forget

ربات بزرگ ترانسفورماتور هستند.

about the terrible transformer movies I am trying to erase them from my mind

فیلم‌های ترانسفورماتور من سعی می‌کنم آن‌ها را از ذهنم پاک کنم، اگر

adapt all another type of change if you adapt it means you change your ways or

تطبیق دهید، همه نوع تغییر را تطبیق می‌دهند، به این معناست که راه‌های خود را تغییر می‌دهید یا

maybe you alter something you change something to survive so maybe you adapt

شاید چیزی را تغییر می‌دهید که چیزی را تغییر می‌دهید تا زنده بمانید، بنابراین ممکن است

to the change in conditions so quite often in nature we will talk about

با تغییر شرایط اغلب در طبیعت سازگار شوید. ما در مورد چیزهایی صحبت خواهیم کرد

things that adapt so maybe over thousands of years or millions of years

که سازگار می شوند، بنابراین ممکن است در طول هزاران سال یا میلیون ها

a creature will adapt it will change to suit the environment so maybe as the

سال، موجودی سازگار شود و متناسب با محیط تغییر کند، بنابراین ممکن است با

environment changes the creature will also change it will adapt here's an

تغییر محیط، موجود نیز تغییر کند. و در اینجا یک

interesting word render render now you might not think of this word as meaning

رندر کلمه جالب است که شما ممکن است فکر نکنید که این کلمه به معنای

change and in some instances it doesn't however if you turn one thing into

تغییر است و در برخی موارد اینطور نیست، اما اگر چیزی را به

another form you render it quite often in video editing so when I am editing my

شکل دیگری تبدیل کنید، اغلب آن را در ویرایش ویدیو رندر می دهید، بنابراین وقتی من هستم در حال ویرایش

videos I will have to render the video from one form to another so when I edit

ویدیوهایم باید ویدیو را از شکلی به شکل دیگر

my video I have to render the finished product so it will become a new video

رندر کنم، بنابراین وقتی ویدیوی خود را ویرایش می‌کنم باید محصول نهایی را رندر کنم تا تبدیل به یک ویدیو

clip render quite often in food production rendering will happen so

کلیپ جدید شود.

quite often when animals are slaughtered their meat or parts of their body will

ذبح می شوند گوشت یا قسمت هایی از بدن

be rendered they render the body they render the body parts

آنها تبدیل می شود آنها بدن را تبدیل می کنند اعضای بدن

maybe the bones or the flesh it will be rendered another type of change is

شاید استخوان ها یا گوشت ها را تبدیل می کنند نوع دیگری از تغییر

correct you correct something so in this particular word we are using this as a

درست است شما چیزی را تصحیح کنید بنابراین در این کلمه خاص ما از این به عنوان استفاده می کنیم یک

verb so this is verbal so something can be right if it is correct but also you

فعل بنابراین این شفاهی است بنابراین اگر چیزی درست باشد می‌تواند درست باشد، اما همچنین

can make something right so you correct the spelling you correct a person's

می‌توانید چیزی را درست کنید تا املای آن را تصحیح کنید و تلفظ یک نفر را تصحیح

pronunciation so you put them right you give them the right way of doing

کنید تا آنها را درست کنید و راه درست را به آنها بدهید. انجام

something you tell them what they should be doing there they have made a mistake

کاری به آنها می گویید که در آنجا چه کاری باید انجام دهند، آنها اشتباه کرده اند،

but this is how you really do it you correct them so in this sense

اما شما واقعاً این کار را انجام می دهید، آنها را تصحیح می کنید، بنابراین از این نظر

we are using it to mean change you will change the way a person does something

ما از آن استفاده می کنیم به این معنی که شما نحوه انجام کاری را که شخص انجام می دهد تغییر می دهید که

you will correct their mistakes then we have reassign again very similar to

شما اصلاح خواهید کرد. اشتباهات آنها پس از آن ما دوباره تخصیص مجدد داده ایم که بسیار شبیه به

reshuffle so maybe you put one thing in a different place you will give maybe a

تغییر سازمان است، بنابراین ممکن است شما یک چیز را در جای دیگری قرار دهید و به او بدهید، شاید به

person who has one job you will give them a new position you will reassign

فردی که یک شغل دارد، یک موقعیت جدید به او بدهید،

them you will give them a new task so if you change a person's responsibility you

شما دوباره به او اختصاص دهید، یک کار جدید به آنها بدهید. اگر مسئولیت شخصی را تغییر دهید،

will reassign someone so maybe your job is working in an office but maybe later

شخصی را مجدداً منصوب خواهید کرد، بنابراین ممکن است شغل شما کار در یک اداره باشد، اما شاید بعداً

you will have to do something maybe in management maybe you will have your own

مجبور شوید کاری انجام دهید، شاید در مدیریت ممکن است دفتر خود را در

office upstairs you will be reassigned you have a new job you have a new task

طبقه بالا داشته باشید، دوباره منصوب شوید، شغل جدیدی دارید که دارید یک وظیفه جدید

to fulfill you are reassigned to more changes postpone if you postpone it

برای انجام دادن شما به تغییرات بیشتری منصوب می‌شوید، اگر به تعویق انداختید آن را به تعویق بیندازید به این

means you put something off you change something to another day or another time

معنی است که چیزی را به یک روز دیگر یا زمانی دیگر

so if you change the time or the day of an event to a to a later date or a later

تغییر می‌دهید، بنابراین اگر زمان یا روز یک رویداد را به a به lat تغییر دهید. تاریخ یا

time you postpone so you put off until a later time or a later date

زمان دیگری را که به تعویق می اندازید، بنابراین به زمان دیگری موکول می کنید یا تاریخ

I'm sorry we can't have our outdoor party this afternoon because it's

raining I'm sorry I will have to postpone the party until another day it

دیگری. روز به این

means you have to put it off or quite often you will come up with another date

معنی است که باید آن را به تعویق بیندازید یا اغلب اوقات قرار دیگری خواهید داشت،

so maybe we won't have the party today I will postpone it until next weekend so

بنابراین شاید امروز مهمانی نداشته باشیم، آن را به آخر هفته آینده موکول می کنم، بنابراین

instead of today I will postpone it until next weekend instead postpone you

به جای امروز آن را به آخر هفته آینده به تعویق می اندازم، در عوض شما را به تعویق می اندازم

put something off you make chain geez - when something happens finally

چیزی را رها کن که باعث می‌شوی - وقتی چیزی اتفاق می‌افتد، در

the biggest change of all grow now this one I could probably talk about for

نهایت بزرگ‌ترین تغییر از همه رشد می‌کند، این یکی احتمالاً می‌توانم

another two hours but I won't be able to because I'm going in a minute grow you

دو ساعت دیگر در موردش صحبت کنم، اما نمی‌توانم چون در یک دقیقه رشد می‌کنم، تو

can grow in so many ways you can grow in height you can grow in character you can

می‌توانی رشد کنی از طرق مختلف می توانید در قد رشد کنید، می توانید شخصیت خود را

also grow in the things that you know so when we talk about grow it is quite

رشد دهید، همچنین می توانید در چیزهایی که می دانید رشد کنید، بنابراین وقتی در مورد رشد صحبت می کنیم،

often gradual or slow change which talks about really the thing that I was

اغلب تغییرات تدریجی یا آهسته است که واقعاً در مورد چیزی صحبت می کند که

mentioning earlier about learning English so learning English is something

قبلاً در مورد آن اشاره کردم. یادگیری انگلیسی پس یادگیری زبان انگلیسی چیزی است

you do slowly you will grow your ability to speak English it will happen over a

شما به آرامی این کار را انجام می دهید، توانایی خود را برای صحبت کردن به زبان انگلیسی افزایش می دهید، در یک دوره زمانی خاص اتفاق می افتد،

certain period of time you can't rush these things so when something grows it

شما نمی توانید این چیزها را عجله کنید، بنابراین وقتی چیزی رشد می کند

slowly changes for example a flower will slowly grow and open out and become

به آرامی تغییر می کند، مثلاً یک گل به آرامی رشد می کند و باز می شود و به

something else quite beautiful hello flower so there something that

چیز دیگری بسیار زیبا تبدیل می شود. سلام گل پس چیزی هست که

grows of course we can also say grow old we mature as we get older so we grow old

رشد می کند البته ما همچنین می توانیم بگوییم پیر می شویم با بزرگتر شدن بالغ می شویم بنابراین پیر می

we grow more mature some people might say we grow wiser you change by growing

شویم بالغ تر می شویم برخی افراد ممکن است بگویند ما عاقل تر می شویم شما با رشد کردن تغییر

and I suppose just like change growing is unavoidable

می کنید و من فکر می کنم درست مانند تغییر رشد اجتناب ناپذیر است.

it is something you can't stop so growing old is something that you can't

چیزی است که نمی‌توانی جلوی آن را بگیری، بنابراین پیر شدن چیزی است که نمی‌توانی جلوی آن را

stop and quite often change is also something that is hard to prevent it is

بگیری و اغلب اوقات تغییرش نمی‌دهد، همچنین چیزی است که جلوگیری از آن

very hard to put off or stop talking of stopping it is now time for

سخت است، به تعویق انداختن یا متوقف کردن صحبت کردن درباره توقف آن بسیار سخت است، اکنون زمان

me to go wasn't that quick I must be honest with you that hour went very

رفتن من است. آنقدر سریع نبود، باید با شما صادق باشم که آن ساعت خیلی سریع گذشت،

quickly I almost can't believe it but don't worry I am back I am here every

تقریباً نمی توانم آن را باور کنم، اما نگران نباشید من برمی گردم، من

single day during October Monday to Friday 2 p.m. UK time so tomorrow I will

هر روز در ماه اکتبر، دوشنبه تا جمعه، ساعت 2 بعد از ظهر اینجا هستم. به وقت انگلستان پس فردا

be with you at 2 p.m. tomorrow 2 p.m. UK time from Monday to Friday so now you

ساعت 2 بعدازظهر با شما خواهم بود. فردا ساعت 2 بعد از ظهر از دوشنبه تا جمعه به وقت بریتانیا، بنابراین اکنون می

know when I'm on for every single day during October excuse me I just have to

دانید که من برای هر روز در ماه اکتبر چه زمانی فعال هستم، ببخشید، من فقط باید

do something I do like it when people leave messages on my live chat but of

کاری انجام دهم که دوست دارم وقتی مردم در چت زنده من پیام می

course they don't stay for very long if they are rude they do not I am going now

گذارند، اما البته برای این کار نمی مانند. خیلی طولانی است اگر آنها بی ادب هستند آنها نمی کنند من اکنون می روم

thank you and Aleut sir thank you Chris tell Chris

متشکرم آقا و Aleut متشکرم کریس به کریس

tell I like your name by the way Chris tell it is like something shiny

بگویید من از اسم شما خوشم می آید همانطور که کریس می گوید مانند چیزی براق است

something beautiful and valuable something that is crystal bye sir bye

چیزی زیبا و با ارزش است که کریستال است خداحافظ آقا بای

also to Pat you by Raoul by also to Alamgir bye bye to everyone in fact

همچنین به پات تو توسط رائول توسط همچنین به علمگیر خداحافظی با همه در واقع

Thank You Bella Rusia Thank You satury No oh hello satury no I didn't see you

متشکرم بلا روسیه متشکرم satury نه آه سلام ساتوری نه من تو را اینجا ندیدم خیلی

here thank you very much isn't that lovely thank you also to Palmyra and

ممنون خیلی دوست داشتنی نیست از پالمیرا و والنتین تشکر کنم

Valentin mr. Duncan if there's controversy about your lessons on the

آقای. دانکن اگر در مورد درس های شما در اینترنت بحث و جدل وجود دارد، به

Internet it means that you're a gifted person you

این معنی است که شما یک فرد با استعداد هستید،

can get it as a scientific fact oh thank you Valentin that's very kind of you

می توانید آن را به عنوان یک واقعیت علمی دریافت کنید، اوه متشکرم والنتین که خیلی لطف

of course not everyone likes me not everyone likes my English lessons

دارید، البته نه همه من را دوست دارند، نه همه از درس های انگلیسی من

sometimes I think even YouTube the algorithms on YouTube don't like my

گاهی اوقات من خوششان می آید. فکر کن حتی یوتیوب الگوریتم‌های یوتیوب

English lessons I have no right no idea why I don't know anyway enough of that

درس‌های انگلیسی من را دوست ندارند. من حق ندارم به این فکر کنم که چرا به اندازه‌ی کافی از آن

I'm back tomorrow it is time to have a little dance as I say once more

چیزی نمی‌دانم که فردا برمی‌گردم، وقت آن است که کمی رقص داشته باشم، همانطور که یک بار دیگر می‌گویم

thanks for watching today I'm back tomorrow from 2 p.m. UK time thank you

متشکرم در حال تماشای امروز فردا از ساعت 2 بعد از ظهر برمی گردم. به وقت انگلستان

very much for your company today I will see you tomorrow

خیلی ممنون از شرکت شما امروز فردا شما را می بینم

this is mr. duncan in the birthplace of English saying thanks for watching see

این آقای است. دانکن در زادگاه انگلیسی می گوید متشکرم برای تماشای

you tomorrow 2 p.m. UK time and of course you know what's coming next yes you do...

شما فردا ساعت 2 بعد از ظهر. زمان انگلستان و البته شما می دانید که چه چیزی در آینده در راه است بله شما انجام می دهید ...

ta ta for now 8-)

تا تا در حال حاضر 8-)