31 Days of Learning English - DAY 21 - improve your English - KNOWLEDGE - 21st October - Monday

here we go again

اینجا دوباره رفتیم

sufferin sassafras have we really made it all the way to day 21 I can't believe it

رنج می کشیم ساسافراس واقعاً به روز 21 رسیدیم. نمی توانم باور کنم

oh my goodness here we go again welcome yes we are now live across the world

خدای من اینجا رفتیم دوباره خوش آمدید بله ما اکنون در

wide web of the Internet otherwise known as the web welcome to day 21 of 31 days

سراسر وب جهانی اینترنت زندگی می کنیم که در غیر این صورت به عنوان استقبال از وب شناخته می شود تا روز 21 از 31

of learning English in October 2019

روز یادگیری زبان انگلیسی در اکتبر 2019

Wow here we go I can't believe it here we are again and

وای ما رفتیم، نمی توانم باور کنم که دوباره اینجا هستیم و

it has been a very dramatic morning here because I've just had a little bit of an

صبح بسیار دراماتیکی بوده است زیرا من فقط کمی

accident well not myself personally but I decided

تصادف کرده ام نه خودم من شخصا تصمیم

to do some washing in the washing machine and for some reason all of the

گرفتم مقداری شستشو در ماشین لباسشویی انجام دهم و به دلایلی تمام

water has come out from the washing machine and it is gone all over the

آب از ماشین لباسشویی خارج شده است و تمام

floor so please don't tell Steve don't tell Steve that the washing machine just

زمین رفته است پس لطفاً به استیو نگویید که به استیو نگو که شستشو ماشین

did something very strange so I did have to clear up quite a lot of water just a

کار خیلی عجیبی انجام داد، بنابراین من مجبور شدم چند لحظه پیش مقدار زیادی آب

few moments ago but don't tell Steve please whatever you do don't tell Steve

را پاک کنم، اما به استیو نگو لطفا هر کاری که می کنی به استیو نگو

because I will get it in the neck I really will Steve will moan and complain

زیرا من آن را در گردن خواهم گرفت، من واقعاً استیو خواهم کرد. تا پایان هفته ناله و شکایت خواهد

for the rest of the week and you know what that can be like sometimes so if

کرد و شما می دانید که چه چیزی می تواند باشد گاهی اوقات

you get it in the neck if you get it in the neck it means you

اگر آن را در گردن گرفتید اگر آن را در گردن گرفتید به این معنی است که شما

are scolded or maybe the person you are talking about complains or they nag I

مورد سرزنش قرار گرفته اید یا ممکن است شخصی که در مورد او صحبت می کنید شکایت کند یا آنها نق می زنند من

love that word nag so if you keep complaining maybe to your partner or

عاشق این کلمه نق زدن هستم بنابراین اگر مدام شکایت می کنید شاید به شریک زندگی

your husband or wife we can say that you nag you nag them also the word nag is

خود یا شما زن یا شوهر می توانیم بگوییم که شما نق می زنید و آنها را نق می زنید همچنین کلمه نق

another word for horse as well so here we go yes it is the start of a brand new

کلمه دیگری برای اسب است، بنابراین اینجا می رویم بله شروع یک

week it's Monday

هفته کاملاً جدید است دوشنبه است

yes I know many of you are watching rugby

بله می دانم که بسیاری از شما در حال تماشای

there are rugby matches taking place there are football matches taking place

راگبی هستید. مسابقات راگبی در حال برگزاری هستند، مسابقات فوتبال در حال برگزاری هستند،

there's all sorts of politics taking place here in the UK today all around

امروزه انواع سیاست‌ها در اینجا در انگلستان در

the world politics seems to be in a state of chaos have you noticed all of

جریان است، به نظر می‌رسد در سرتاسر جهان سیاست در وضعیت هرج و مرج قرار دارد، آیا متوجه شده‌اید که

the countries almost all of them not just one or two but I think the whole

همه کشورها تقریباً همه آنها نه فقط یک یا دو اما من فکر می کنم کل

planet at the moment is in a state of chaos so today it is episode 1983 of

سیاره در حال حاضر در وضعیت هرج و مرج است، بنابراین امروز قسمت 1983

this this seems to have been going on forever please someone make this stop so

این است که به نظر می رسد برای همیشه ادامه داشته است لطفاً کسی این توقف را متوقف کند، بنابراین

today we have yet another meeting in the House of Commons and once again all of

امروز ما یک جلسه دیگر در مجلس عوام داریم و یک بار دیگر

the members of parliament will get together and they will try to come up

همه اعضای pa مجلس دور هم جمع می شوند و آنها سعی می

with a decision on whether or not we are actually going to leave the European

کنند تصمیم بگیرند که آیا واقعاً اتحادیه اروپا را ترک می کنیم یا نه،

Union so it's all happening again today between you and me I am getting a little

بنابراین همه چیز امروز بین من و شما دوباره تکرار می شود. من

bit sick and tired I've had enough of it to be honest so I think today what they

کمی بیمار و خسته شده ام. صادقانه بگویم کافی است، بنابراین فکر می کنم امروز چیزی که قرار است

are going to be voting on today is one of these would you like to see it so I

امروز به آن رای دهند یکی از این موارد است که دوست دارید آن را ببینید، بنابراین

think this is what they are going to vote on today one of these can you see

فکر می کنم این همان چیزی است که آنها قرار است امروز به آن رای دهند، یکی از این موارد می توانید

it so this is what all of the members of parliament and the government here in

آن را ببینید. این همان چیزی است که همه اعضای پارلمان و دولت اینجا

the UK are going to vote on they are going to vote on an extension that's

در بریتانیا به آن رای می‌دهند، آنها به تمدید رای می‌دهند،

what this is you see can you see what I did there

این همان چیزی است که می‌بینید، می‌توانید ببینید من در آنجا چه کار کردم،

extension so this is an extension and today when we are talking about that

پس این تمدید است و امروز وقتی در مورد آن موضوع خاصی صحبت می کنیم که قرار

certain topic that I'm not going to mention because I'm not going to

نیست به آن اشاره کنم زیرا

I don't want to I really don't I'm not going to mention this I'm not going to

نمی خواهم به آن اشاره کنم ، واقعاً نمی خواهم به این موضوع اشاره کنم ، نمی خواهم

say the word however it is all going on today hello to the live chat

بگویم کلمه با این حال همه چیز امروز در جریان است سلام به چت زنده

oh hello live chat nice to see you here as well it is Monday and my glasses are

آه سلام چت زنده خوشحالم که شما را اینجا می بینم. امروز و عینک من

dirty do you ever find that if you wear glasses do you find sometimes if you

کثیف است، آیا تا به حال متوجه می شوید که اگر عینک می زنید، می بینید که

clean your glasses if you use something to clean your glasses sometimes

اگر عینک خود را تمیز کنید، اگر از چیزی برای تمیز کردن عینک خود استفاده کنید، گاهی اوقات

afterwards your glasses are actually more dirty than they were before you

بعد از آن عینک شما در واقع کثیف تر از قبل از

clean them and I'm having a problem today with my glasses they seem to be

تمیز کردن آن است و من. امروز مشکلی دارم با عینکم به نظر می رسد به

very dirty for some reason I don't know why anyway I will continue I will try my

دلایلی خیلی کثیف هستند، نمی دانم چرا به هر حال ادامه می دهم، تمام تلاشم را می کنم

best to carry on and we have the live chat oh hello - grace chin grace well

تا ادامه دهم و ما چت زنده را داریم سلام - گریس چان گریس

done I am saying grace in fact I'm saying congratulations to grace because

آفرین به من من می گویم لطف در واقع به گریس تبریک می گویم زیرا

you are first on today's live chat

شما اولین نفر در چت زنده امروز

do you like my dimples hmm I have had these dimples since I was a baby

هستید آیا گودی های من را دوست دارید هوم من این گودی ها را از کودکی داشتم

although they used to be on my bottom hello to the life chatters hello nasiha

اگرچه قبلاً در پایین من بودند سلام به چت کنندگان زندگی سلام ناسیها

you are here as well on Monday it's the start of a new week and this is now day

شما هم اینجا هستید دوشنبه شروع یک هفته جدید است و الان روز

21 so we have just another 10 days of all this and for those who are wondering

21 است، بنابراین ما فقط 10 روز دیگر از همه اینها داریم و برای کسانی که می‌پرسند

yes I am here every day during October from Monday to Friday 2 p.m. UK time

بله، من هر روز در ماه اکتبر از دوشنبه تا جمعه 2 اینجا هستم. بعد از ظهر به وقت انگلستان

Saturday 12 p.m. just after midday and on Sunday 2 p.m. as well I suppose the

شنبه ساعت 12 بعد از ظهر درست بعد از ظهر و یکشنبه ساعت 2 بعد از ظهر. همچنین فکر می‌کنم

big question must be now what will happen after October finishes what will

سوال بزرگ باید این باشد که حالا بعد از پایان اکتبر

happen on the 1st of November mmm I wonder and the reason why I'm doing this

چه اتفاقی خواهد

special season of live streams is be curse on the 31st of October

besides being this it is also my 13th anniversary on YouTube yes it is true I

افتاد. از آنجایی که این سیزدهمین سالگرد من در یوتیوب است، بله درست است،

have been doing this for 13 years and I have managed to hold on to my sanity

من 13 سال است که این کار را انجام می‌دهم و توانسته‌ام به سلامت عقل خود ادامه

just about hello to Guadalupe hello also to ZAR am by the way nasiha asks what do

دهم، سلام به گوادالوپ سلام، همچنین به ZAR am، ناسیها می‌پرسد شما چه کار

you do when you get free time I don't know I can't remember what it feels like

می‌کنید؟ وقتی وقت آزاد دارید انجام دهید نمی دانم نمی توانم به یاد

what does it feel like to have free time because at the moment I have no free

بیاورم چه حسی دارد وقت آزاد داشتن چه حسی دارد زیرا در حال حاضر وقت آزاد

time I've literally spent the last 21 days doing this and nothing else so at

ندارم به معنای واقعی کلمه 21 روز گذشته را صرف این کار کرده ام و هیچ چیز دیگری نیست، بنابراین

the moment I have no free time I suppose on November the 1st I might just stay in

در حال حاضر وقت آزاد ندارم، فکر می‌کنم در اول نوامبر ممکن است

bed all day that sounds like a good idea hello Ibrahim hello duck hello patch

تمام روز را در رختخواب بمانم که ایده خوبی به نظر می‌رسد سلام ابراهیم سلام اردک سلام پچ

hello Mika and Belarus er two of our moderators Zoran is here Louis Luisi

سلام میکا و بلاروس، دو تن از مدیران ما، زوران اینجاست، لویی لوئیسی

hello Louis thank you very much Luis Mendez is also here nice to see you back

سلام لویی خیلی ممنونم لوئیس مندز هم اوست

I hope you had a good day yesterday whatever it was you were doing

خوشحالم که برگشتمت امیدوارم دیروز روز خوبی رو

also neo is here Ramzan hora is here hello there sorry

سپری کرده

my leg is itching excuse me oh oh that's better

باشی.

quad is here Palmeiro is here Eric hello Eric

hello Hassan ziba wow so many people are here already on the livestream thank you

سلام حسن زیبا وای خیلی ها الان در پخش زنده اینجا هستند

also to salad thank you if Irfan also Cristina the weather in the north of my

ممنون از سالاد ممنون اگر عرفان هم کریستینا آب و هوای شمال کشور من

country is very bad a harsh storm happened and there is lots of lightning

خیلی بد است طوفان سختی رخ داد و رعد

and frightening sounds I must admit I always feel a little bit afraid it'll

و برق و صداهای ترسناک زیادی شنیده می شود. اعتراف می کنم که من همیشه کمی می ترسم که

scared during a lightning storm because you do hear there are stories of people

در طوفان رعد و برق بترسد زیرا می شنوید داستان هایی از افرادی وجود دارد

who get struck by lightning yes and I from what I've heard it's not much fun

که رعد و برق به آنها برخورد می کند بله و من طبق آنچه شنیده ام خیلی جالب نیست

hello Marella hello hi you hello Helen hello Farooq wow so many people here on

سلام مارلا سلام سلام سلام سلام هلن سلام فاروق وای خیلی از مردم اینجا

the live chat by the way thank you to those who pointed out my mistake

در چت زنده هستند، ضمنا ممنون از کسانی که به اشتباه من اشاره کردند.

yesterday eaten rifles was by the jam thank you very much we were talking all

about the 1980s yesterday and I must admit when we look back over the past

بر فراز در گذشته

quite often we will look with rose-tinted glasses now I love this

اغلب ما با عینک رز رنگی نگاه می‌کردیم، اکنون من عاشق این عبارت هستم،

expression so if we look at something with rose-tinted glasses

بنابراین اگر با عینک رز

it means we look at the pest or we look at a certain event favorably

به چیزی نگاه می‌کنیم به این معنی است که به آفت نگاه می‌کنیم یا به یک رویداد خاص به خوبی نگاه

maybe sometimes we will take away all the bad things we will remove the bad

می‌کنیم، شاید گاهی اوقات همه چیز را از بین ببریم. چیزهای بد

things from our memory and we will only remember the good things and quite often

را از حافظه خود حذف می کنیم و فقط چیزهای خوب را به خاطر می آوریم و اغلب اوقات

we will look back at our life with rose tinted glasses

با عینک های رنگی به زندگی خود نگاه می کنیم،

this means you look back favorably or you remove all the bad things some

این بدان معناست که شما به خوبی به گذشته نگاه می کنید یا همه چیزهای بدی را که برخی

people use this expression to talk about the world we live in especially today

افراد استفاده می کنند حذف می کنید. این عبارت برای صحبت در مورد جهانی است که ما در آن زندگی می کنیم مخصوصاً امروز

I suppose because some people believe that the world is always great

فکر می کنم به این دلیل است که برخی از مردم معتقدند که جهان همیشه عالی است

everything is fine all the human beings on the planet are honest and good they

همه چیز خوب است همه انسان های روی کره زمین صادق هستند و خوب هستند آنها

look through rose-tinted glasses so some people believe that you can be too

را با عینک های رز رنگی نگاه می کنند بنابراین برخی معتقدند که شما می توانید خیلی

optimistic or maybe you look on the bright side too much maybe you only see

خوشبین باشید یا شاید بیش از حد به جنبه های مثبت نگاه کنید، شاید فقط

the good things and not the bad so you look through rose-tinted glasses because

چیزهای خوب و نه بد را می بینید، بنابراین با عینک های رز رنگی نگاه می کنید زیرا

everything looks warm everything has a lovely rosy glow I love

همه چیز گرم به نظر می رسد همه چیز یک رز دوست داشتنی دارد. درخشش من

that expression and I think for some people it might be very appropriate for

آن عبارت را دوست دارم و فکر می کنم برای برخی افراد ممکن است برای

this moment of time today we are talking about something that I have talked about

این لحظه از زمان بسیار مناسب باشد امروز ما در مورد چیزی صحبت می کنیم که اخیراً در مورد آن صحبت

recently but today I'm going to look at the subject of knowledge things we know

کرده ام اما امروز می خواهم به موضوع دانش چیزهایی که می دانیم نگاه کنم.

things we have stored up here but of course like most subjects knowledge is

چیزهایی را که ما در اینجا ذخیره کرده ایم، اما البته مانند بسیاری از موضوعات، دانش

not a simple thing there are many things connected to this particular type of

چیز ساده ای نیست، چیزهای زیادی به این نوع خاص مرتبط

thing so knowledge we will be looking at that a little bit later on also we will

است، بنابراین دانشی که کمی بعد به آن نگاه خواهیم کرد همچنین

be going back in time to this day this actual day in 2013 Z bar is here hello

به گذشته باز خواهیم گشت. تا به امروز این روز واقعی در سال 2013 Z bar اینجاست سلام

ziba the weather is depressing in London let's have a look outside shall we

زیبا هوا در لندن دلگیر است بیایید به بیرون نگاهی بیندازیم آیا

now here the weather isn't too bad it's a little gloomy at the moment but

اکنون اینجا هستیم هوا خیلی بد نیست در حال حاضر کمی تاریک است اما

earlier the Sun was trying to break through and

قبلاً خورشید تلاش می کرد از

there you can see now a live view from the window so that is actually looking

آن عبور کنید و اکنون می توانید یک نمای زنده از پنجره ببینید، به طوری که در واقع در

out of my window right now you can see there are some cows in the distance

حال حاضر از پنجره من به بیرون نگاه می کند، می توانید ببینید که چند گاو در دوردست

walking across and yes it's looking rather nice even though it is a little

در حال راه رفتن هستند و بله بسیار زیبا به نظر می رسد حتی اگر

bit cloudy and the Sun is trying to break through and a little nearer oh

کمی باشد clou dy و خورشید در حال تلاش برای شکستن هستند و کمی نزدیکتر اوه

look at that yes you can see the live view I think there is something in the

نگاه کن که بله می‌توانی نمای زنده را ببینی، فکر می‌کنم چیزی در

way of my camera wait there a moment I don't like that there is something in

مسیر دوربین من وجود دارد، لحظه‌ای صبر کن من دوست ندارم چیزی در دوربین من وجود داشته باشد.

the way of my camera my camera is being blocked excuse me just to prove that

راه دوربین من مسدود شده است ببخشید فقط برای اثبات اینکه

this is live watch this you see a lot of people say your camera is not live it is

این زنده است تماشا کنید این را می بینید که خیلی ها می گویند دوربین شما زنده

it's definitely live as you can see I was moving the camera around Patrick

نیست قطعاً زنده است همانطور که می بینید داشتم دوربین را دور

says I hate hate politics I think a lot of people do hate politics I think it's

می زدم پاتریک می گوید من از سیاست متنفرم فکر می‌کنم بسیاری از مردم از سیاست متنفرند، فکر می‌کنم این

true however during my life I can't remember a period of time where people

درست است، اما در طول زندگی‌ام نمی‌توانم دوره‌ای را به یاد بیاورم که

were so involved in politics or they they were talking about the the subject

مردم آنقدر درگیر سیاست بودند یا آنقدر درباره موضوع سیاست صحبت می‌کردند.

of politics so much so I think at the moment politics is very much in the

من فکر می کنم در حال حاضر سیاست بسیار در

forefront of what people are talking about it is definitely a topic of

خط مقدم صحبت مردم است. قطعاً موضوع

conversation it is great a loop it's Monday and it's

گفتگو است، یک حلقه عالی است، دوشنبه است و

almost time to go to work I'm listening to the live stream and in

تقریباً زمان رفتن به سر کار است، من به پخش زنده گوش می دهم

in a few minutes I will have to go that's ok Guadalupe because you can

چند دقیقه دیگر باید بروم که مشکلی نیست گوادال اوه چون می‌توانید

watch the live streams again in fact underneath this video there is a

پخش‌های زنده را دوباره تماشا کنید، در واقع زیر این ویدیو یک لیست پخش وجود دارد،

playlist so don't forget if you miss any of my life

بنابراین فراموش نکنید اگر رویاهای زندگی من را از دست

dreams you can watch them again so there is a playlist under this video don't

دادید، می‌توانید دوباره آن‌ها را تماشا کنید، بنابراین یک لیست پخش زیر این ویدیو وجود دارد،

forget that and of course if you want to follow you can also have live captions

فراموش نکنید که و البته اگر می‌خواهید دنبال کنید، می‌توانید زیرنویس‌های زنده نیز داشته باشید،

as well so if you click this button on your keyboard or of course you can go to

بنابراین اگر روی این دکمه روی صفحه‌کلید خود کلیک کنید یا البته می‌توانید

the settings in the corner if you are watching on a smartphone or a mobile

به تنظیمات گوشه بروید، اگر در حال تماشای تلفن هوشمند یا دستگاه تلفن

device you can have captions life Wow I really do love technology so much grab

همراه هستید، می‌توانید داشته باشید. شرح‌ها زندگی وای من واقعاً عاشق

a loop I am sorry for mr. Duncan's neck where my neck is okay my neck is

فناوری هستم. گردن دانکن در جایی که گردن من مشکلی ندارد، گردن من در

actually alright but sometimes things can be a pain in the neck or of course

واقع خوب است، اما گاهی اوقات ممکن است چیزهایی در گردن درد داشته باشند یا

you can get something in the neck which means you get into trouble or maybe

البته ممکن است چیزی در گردن شما ایجاد شود که به این معنی است که به مشکل بر می خورید یا ممکن است

someone complains to you hello to patch you what qualities do you think a

کسی از شما شکایت کند که چه ویژگی هایی را به شما وصله کند. آیا فکر می کنید یک

trainer or teacher needs to have I suppose the most important one is

مربی یا معلم باید داشته باشد من فکر می کنم مهم ترین آنها

patience really I think two of the things you really need if you want to be

صبر است واقعاً من فکر می کنم دو مورد از چیزهایی که واقعاً نیاز دارید اگر می

a teacher you have to have patience and I suppose you also have to have a little

خواهید معلم شوید باید صبر داشته باشید و فکر می کنم شما نیز باید کمی صبر داشته باشید.

bit of an outgoing personality so maybe you have to have a sort of personality

کمی شخصیت برون‌گرا، بنابراین شاید شما باید یک نوع شخصیت داشته

which you can predict because you have to keep the class interesting you have

باشید که بتوانید آن را پیش‌بینی کنید، زیرا باید کلاس را جذاب

to keep your students happy and engaged so I suppose I suppose yes you must be a

نگه دارید، باید دانش‌آموزان خود را شاد و درگیر نگه دارید، بنابراین فکر می‌کنم بله، شما باید

little outward when you are teaching but I think patience is definitely something

کمی بیرونی باشید. دارند تدریس می‌کنند، اما من فکر می‌کنم که شکیبایی قطعاً چیزی است

you mean you need especially if some of your students are misbehaving

که به آن نیاز دارید، مخصوصاً اگر برخی از دانش‌آموزان شما بدرفتاری می‌کنند

hello 2yl hello mr. Duncan after a long time I have been missing you oh okay

سلام 2yl سلام آقای. دانکن بعد از مدتها دلم برایت تنگ شده بود اوه خوب

then well I'm glad to see you back here today hello also to Eric in

پس خوب من خوشحالم که امروز دوباره اینجا را می بینم سلام به اریک در

and people are getting sick with mental problems and psychological problems

و مردم با مشکلات روحی و روانی بیمار می شوند

because of because of this I'm not saying it I'm not saying this word every

به این دلیل که نمی گویم من این کلمه را هر

game it's just me Christina the week has started badly because of the bad weather

بازی نمی گویم فقط من هستم کریستینا هفته بد شروع شده است به دلیل آب و هوای بد

oh I'm sorry to hear that I hope it brightens up later hello to TS

اوه متاسفم که می شنوم که امیدوارم بعدا روشن شود سلام به تی اس

oh hello TS it's nice to see you here after October will you go to year number

آه سلام تی اس خوشحالم که شما را اینجا می بینم بعد از اکتبر به سال

14 on YouTube well we are a long way from my 14th anniversary we have to wait

14 در یوتیوب می روید، ما تا 14 سالگی من فاصله زیادی داریم، باید

for a whole year before that happens however we are celebrating my 13th

یک سال تمام منتظر باشیم تا این اتفاق بیفتد، اما ما در این ماه سیزدهمین سالگرد من را جشن می گیریم

anniversary this month and that is the reason why I am with you every day

و به همین دلیل است که من با شما هر روز

during this month hello also to ziba hello to Irene also

در این ماه سلام به زیبا سلام به ایرن همچنین

Francisco and samaya hello mr. Duncan from Dubai hello samaya nice to see you

فرانسیسکو و سامایا سلام آقای. دانکن از دبی سلام سامایا خوشحالم که

back here again ooh very nice so yesterday we were talking about the past

دوباره اینجا برگشتی اوه خیلی خوب بود پس دیروز داشتیم در مورد گذشته صحبت می

we often like to think about the past we like to reminisce I love this word

کردیم اغلب دوست داریم به گذشته فکر کنیم دوست داریم به یاد بیاوریم این کلمه را دوست دارم

reminisce so if you reminisce you look back you recall you recollect so you

یادآوری کن پس اگر خاطرات را به یاد آوردی به گذشته نگاه می کنی به

remember the past and that's what we were doing yesterday I had a lovely

یاد بیاور تا گذشته را به یاد بیاوری و این همان کاری بود که ما دیروز انجام می دادیم، من یک نظر دوست داشتنی

comment from someone who said mr. Duncan we can't understand why you thought you

از کسی داشتم که می گفت آقای. دانکن ما نمی‌توانیم بفهمیم که

were so awkward as a teenager well I suppose looking back I realized

چرا در نوجوانی فکر می‌کردی اینقدر بی‌معنا بودی، خوب فکر می‌کنم با نگاهی به گذشته متوجه

that I suppose I needn't have been so awkward or uncomfortable however when

شدم که فکر می‌کنم نباید اینقدر بی‌معنا یا ناراحت

you are in that situation so when you are 14 or 15 years old

باشم، اما وقتی در آن موقعیت قرار می‌گیری، وقتی 14 یا 15 ساله می‌شوی.

16 years old sometimes you might not have to come

سال‌ها 16 سال گاهی اوقات ممکن است

evidence that you have when you are an adult so I think that is my way of

مجبور نباشید در بزرگسالی مدرکی داشته باشید، بنابراین فکر می‌کنم این

looking at it when I was young I was quite insecure

نگاه من است وقتی جوان بودم، کاملا ناامن

I was quite introverted I was quite shy you might not believe that now and I

بودم، کاملا درونگرا بودم، خیلی خجالتی بودم، ممکن است باور نکن که الان و من

really did suffer in school so during my school years I was really afraid of

واقعاً در مدرسه رنج می‌کشیدم، بنابراین در طول سال‌های تحصیلم واقعاً از

everything I was afraid to speak up in class even if I knew the answer to

همه چیز می‌ترسیدم که سر کلاس صحبت کنم، حتی اگر جواب

something I would often stay silent so that's how badly I suffered that's how

چیزی را می‌دانستم، اغلب سکوت می‌کردم، به همین دلیل سخت رنج می‌کشیدم.

bad things were for me during my early years at school and my teenage years as

در سال‌های ابتدایی مدرسه و همچنین سال‌های نوجوانی‌ام چقدر برای

well I felt very uncomfortable I felt very awkward and I suppose the word

من بد بود، احساس ناراحتی می‌کردم، احساس ناخوشایندی داشتم و فکر می‌کنم کلمه

anxious would be a suitable word to exploit express the way I felt I meant

مضطرب کلمه مناسبی برای بیان احساس من بود

hello mr. Duncan I live in Iraq I want to improve my language how do I do that

. دانکن من در عراق زندگی می کنم می خواهم زبانم را تقویت کنم چگونه می توانم این کار را انجام دهم که

there are many ways first of all you have to get used to listening so listen

راه های زیادی وجود دارد اول از همه شما باید به گوش دادن عادت کنید، بنابراین گوش دادن

to English read is much English and eventually speak English the hardest

به انگلیسی خواندن بسیار انگلیسی است و در نهایت انگلیسی صحبت کردن سخت ترین

part for most people is actually speaking English some British people

قسمت برای اکثر مردم در واقع است. انگلیسی صحبت کردن برخی از مردم بریتانیا

especially older people steady view their future without the European Union

به ویژه افراد مسن، آینده خود را بدون اتحادیه اروپا

through rose-tinted glasses yes I suppose so some people have a very rosy

با عینک های رز رنگی می بینند بله، فکر می کنم بنابراین برخی از مردم دیدگاه بسیار خوبی

view of the future if we all when when we leave Europe or if we leave Europe

نسبت به آینده دارند اگر همه ما وقتی اروپا را ترک می کنیم یا اگر اروپا را ترک می کنیم

who knows hello if Fran hello also to Louie Louie are the Sheep here well they

چه کسی می داند. سلام اگر فرن سلام به لویی لویی گوسفند اینجاست خوب

are here at the back of the house but they are not here in the studio so no

آنها اینجا در پشت خانه هستند اما اینجا در استودیو نیستند، بنابراین امروز هیچ گوسفندی نیست،

sheep today by the way thank you very much for your lovely messages from those

اتفاقاً از پیام های دوست داشتنی شما از طرف کسانی

who have said how much they enjoy my Wednesday

که گفته اند بسیار سپاسگزارم. چقدر آنها از پخش زنده آشپزخانه چهارشنبه من لذت می برند

kitchen live streams and yes we will be in the kitchen once more on Wednesday

و بله، ما چهارشنبه یک بار دیگر در آشپزخانه خواهیم بود،

but the big question is what will we be doing new hello mr. Dan Cohen I imagine

اما سوال بزرگ این است که سلام آقای جدید چه خواهیم کرد. دن کوهن تصور می‌کنم

that you work very hard everyday for your lessons yes it has been a rather

که شما هر روز برای درس‌هایتان خیلی سخت کار می‌کنید، بله،

busy month to say the least rather busy it's time now to go back in time to this

ماه نسبتاً شلوغی بوده است.

day this actual day the 21st of October it was Monday and it was six years ago

امروز شش سال پیش بود

today let's have a look at it right now shall we as we go back in time yes it's

، بیایید همین الان نگاهی به آن بیندازیم، اگر به گذشته برمی‌گردیم، بله،

here again that mean old Monday has come knocking at the door still it's not all

دوباره اینجاست، یعنی دوشنبه‌ی قدیمی به در زده است، هنوز هم

that bad welcome to day 21 of 31 days of danke Toba I hope your weekend was great

استقبال بدی از روز 21 از 31 روز دنیا نیست. توبا امیدوارم آخر هفته شما عالی بوده باشد

and you are all refreshed and raring to go for another week of life's ups and

و همه شما سرحال باشید و یک هفته دیگر از فراز و نشیب های زندگی را تجربه کنید،

downs hopefully with more ups than downs

امیدوارم با فراز و نشیب های بیشتر

do you ever get the wrong end of the stick this is a great phrase that means

آیا هیچ وقت به پایان اشتباه دست پیدا

to misunderstand someone or something you take the meaning of a sentence or

کنید. یا چیزی را که معنی یک جمله یا

action the wrong way the meaning is one thing and your

عمل را اشتباه می گیرید معنی یک چیز است و

interpretation of it is something else you read something wrongly your version

تفسیر شما از آن چیز دیگری است شما چیزی را اشتباه خوانده اید نسخه

of the message is incorrect you have misunderstood it

شما از پیام نادرست است.

you have misinterpreted it the meaning of the sentence was lost in translation

جمله در ترجمه گم شد

you got the wrong end of the stick

شما پایان اشتباه را گرفتید.

communication is a paradox words and actions can be strong and civil they can

be ambiguous and clear one word can be read in many ways the key to

understanding what a person is saying depends on the context in which the

در زمینه ای که در آن

words are used a sentence conveys this context even then a misunderstanding can

کلمات استفاده می شود، یک جمله این زمینه را می رساند حتی در آن صورت ممکن است یک سوء تفاهم

occur a happy sentence can be used in a negative way but this use only really

رخ دهد، یک جمله شاد را می توان به صورت منفی استفاده کرد، اما این استفاده واقعاً

works when spoken look at this sentence what is it saying is this a positive or

زمانی کار می کند که گفتاری به این جمله نگاه کنید آنچه می گوید این یک جمله مثبت است. یا

negative sentence now listen to it being spoken oh that's great the inflection of

جمله منفی حالا به گفتن آن گوش دهید، اوه، عالی است،

the voice is not what the written sentence appears to convey it is easy to

انحراف صدا آن چیزی نیست که جمله نوشته شده به نظر می رسد، درک اشتباه دیگران آسان است.

misunderstand someone misunderstandings come in all forms from a casual

off-the-cuff comment to an overheard whisper or rumor even an innocent joke

یا شایعه حتی یک شوخی بی گناه

can lead to misunderstandings and misinterpretation I love jokes

می تواند منجر به سوء تفاهم و تفسیر نادرست شود.

do you of course not all jokes are funny some people find certain things funny

while others do not we all have our own sense of humor I love watching comedy

همه حس شوخ طبعی خودمان را دارند من عاشق تماشای

movies and funny TV shows at the moment I like watching Family Guy and American

فیلم های کمدی و برنامه های تلویزیونی خنده دار هستم در حال حاضر دوست دارم Family Guy و پدر آمریکایی را

Dad in the past I enjoyed watching South Park and the Simpsons these are all

تماشا کنم در گذشته از تماشای South Park و سیمپسون

animated shows they are cartoons the humor in all of these shows is very fast

ها لذت می بردم. همه این نمایش‌ها بسیار سریع

and sometimes violent and rude but I still find them funny sometimes a

و گاهی خشن و بی‌ادب هستند، اما من هنوز آنها را خنده‌دار می‌دانم، گاهی اوقات یک

shocking thing can be funny for example in Family Guy the characters

چیز تکان دهنده می‌تواند خنده‌دار باشد، به عنوان مثال در Family Guy، شخصیت‌ها

often end up fighting with each other do they punch in hit each other very

اغلب با یکدیگر درگیر می‌شوند، آیا آنها با مشت به یکدیگر ضربه

violently yet the scenes are funny the fact that this is a cartoon removes the

می‌زنند، اما صحنه ها خنده دار هستند، این واقعیت که این یک کارتون است،

realism from the action in one particular episode one of the main

واقع گرایی را از اکشن حذف می کند در یک قسمت خاص، یکی از

characters gets into a very long and amazingly violent fight with a giant

شخصیت های اصلی در یک دعوای بسیار طولانی و به طرز شگفت انگیزی خشونت آمیز با یک مرغ غول پیکر

chicken as a child I used to watch Tom and Jerry cartoons and they too were

در کودکی من کارتون های تام و جری را تماشا می کردم. آنها نیز

quite violent yet never did I get the urge to chase anyone around with a giant

کاملاً خشن بودند، اما هرگز هوس نکردم کسی را با یک چکش غول پیکر تعقیب کنم

hammer or stick dynamite under their eyelids as was often shown in those

یا دینامیت را زیر پلک هایش بچسبانم، همانطور که اغلب در آن کارتون ها نشان داده می شد،

cartoons just like all humor Sam will get the joke while others will not it

درست مانند تمام طنزهایی که سام می خواهد. شوخی کن در حالی که دیگران نخواهند کرد

would appear that humor just like any other taste is entirely subjective

، به نظر می رسد که طنز مانند هر سلیقه دیگری کاملاً ذهنی است.

did you see that did you see that that was me

six years ago yes that's what I looked like six years ago

that last part by the way was filmed in mr. Steve's mother's back garden I

آقای. باغ پشتی مادر استیو من

remember it well we were visiting Steve's mum but also I had to do some

آن را خوب به یاد دارم که ما به دیدن مادر استیو می رفتیم، اما من مجبور شدم

filming for the next day for the next day's dunk towba day and I was in mr.

برای روز بعد برای روز دانک توبای روز بعد فیلمبرداری کنم و من در mr.

Steve's mother's back garden and to be honest with you mr. Steve's mum thinks

باغ پشتی مادر استیو و صادقانه با شما آقای. مادر استیو

it's a little bit weird doing this standing in front of a camera talking to

فکر می‌کند کمی عجیب است که این کار را با ایستادن در مقابل دوربین و با

yourself so that's what was happening six years ago today what about today

خودت صحبت می‌کنی، پس این همان چیزی است که شش سال پیش اتفاق می‌افتاد امروز چه اتفاقی می‌افتد،

though what are we doing today hello Anna would you ever imagine in your

هر چند امروز چه می‌کنیم سلام آنا آیا در

youth that you will be teaching to so many people know very little that this

جوانی تصور می‌کنی که خواهی شد. آموزش دادن به بسیاری از مردم خیلی کم می دانند که این

happened in my life is anything that I would have ever imagined so from the age

اتفاق در زندگی من اتفاق افتاده است، چیزی است که من هرگز تصور می کردم، بنابراین

of 24 well my life has been really bizarre and unusual as far as I'm

از 24 سالگی زندگی من تا آنجا که به من مربوط می شود واقعاً عجیب و غیرعادی بوده است

concerned because all the things that have happened all the things that have

زیرا همه چیزهایی که همه چیزهایی که

occurred in my life have been a very big surprise I did learn to keep my

در زندگی من رخ داده است یک غافلگیری بسیار بزرگ بوده است. من یاد گرفتم که

expectations low and then everything in life will be a big surprise that's what

انتظاراتم را پایین نگه دارم و سپس همه چیز در زندگی یک شگفتی بزرگ خواهد بود.

I did anyway hello Louie Louie I should have said are the Sheep there more than

بیشتر از

here yes the sheep are outside but they are not here and we won't be seeing them

اینجا بله گوسفندها بیرون هستند اما اینجا نیستند و ما امروز آنها را نخواهیم دید

today unfortunately we won't be taking a look at the Sheep maybe tomorrow

متأسفانه ما به گوسفند نگاه نمی کنیم شاید فردا

ok so when a person looks at things through rose-tinted glasses we might say

خوب باشد بنابراین وقتی شخصی با عینک رز به همه چیز نگاه می کند ما ممکن است بگوید

that they are an idealist an idealist is a person who tries to look on the bright

که آنها یک ایده آلیست هستند، یک ایده آلیست فردی است که سعی می

side the positive side they are an idealist

کند جنبه مثبت را ببیند که ایده آلیست است

of course this is not necessarily a negative thing I think in fact sometimes

، البته این لزوماً یک چیز منفی نیست، من فکر می کنم در واقع گاهی

being an idealist is actually a good thing you look on the bright side you

اوقات ایده آلیست بودن در واقع چیز خوبی است به جنبه

look at the positive side you might even be described as a pragmatist so a

مثبت نگاه کنید، به جنبه مثبت نگاه کنید، حتی ممکن است شما را یک عمل گرا توصیف کنند، بنابراین یک

pragmatist is about is a person who tends to be realistic or maybe they try

عمل گرا در مورد فردی است که تمایل دارد واقع بین باشد یا شاید سعی

to weigh up the pros and the cons so the good things and the bad things so maybe

می کند جوانب مثبت و منفی را بسنجید تا چیزهای خوب و چیزهای بد، بنابراین ممکن است

if you do something there will be a positive outcome or perhaps a negative

اگر کاری انجام دهید، نتیجه مثبت یا شاید منفی

one so a pragmatist is often very good at looking at the good things and the

داشته باشد، بنابراین یک عمل گرا اغلب در نگاه کردن به چیزهای خوب و

bad things in a level way pragmatic to be practical and pragmatic you are a

چیزهای بد بسیار خوب عمل می کند تا عملی و عمل گرا باشد، شما یک

pragmatist I suppose also we can talk about the practicality of things as well

عمل گرا هستید. من فکر می کنم همچنین می توانیم در مورد عملی بودن چیزها صحبت کنیم،

so the practicality is how something will be achieved or done so when we talk

بنابراین عملی بودن این است که چگونه چیزی به دست می آید یا انجام می شود، بنابراین وقتی در

about the practicality it means how something will be carried out or done so

مورد عملی بودن صحبت می کنیم به این معنی است که چگونه چیزی در ذهن شما انجام می شود یا انجام

in your mind you have to try and work out how you will do something the

می شود. باید تلاش کنید و بفهمید که چگونه کاری را انجام خواهید داد.

practicality of something is it possible to do it maybe it is impossible you have

عملی بودن یک کاری آیا انجام آن امکان پذیر است ، شاید غیرممکن باشد، باید

to work out the practicality of the thing you want to do and I have dropped

عملی بودن کاری را که می خواهید انجام دهید بررسی کنید و

all of my paper on the floor isn't that good excuse me well that was

من تمام کاغذم را روی زمین انداخته ام. آیا این خوب نیست ببخشید که

embarrassing also you might be down to earth a person

خجالت آور بود همچنین ممکن است شما زمینی باشید، فردی

who is down to earth might be realistic they are a person who is level-headed so

که زمینی است ممکن است واقع بین باشد، آنها فردی هستند که سطح سر هستند، بنابراین

they are down to earth they can be very pragmatic they might be a realist

آنها زمینی هستند، ممکن است بسیار عمل گرا باشند. واقع گرا باشید

they are realistic and also maybe this word the one I just used a realist a

آنها واقع گرا هستند و همچنین شاید این کلمه همان کلمه ای است که من همین الان از یک واقع گرا استفاده کردم،

person who deals in facts or things that are real or things that can be seen or

شخصی که به حقایق یا چیزهایی می پردازد که واقعی هستند یا چیزهایی که می توان آنها را

achieved without too much difficulty a realist they see things as they are

بدون مشکل دید یا به دست آورد.

maybe so this might be the opposite of looking through rose-tinted glasses so

بنابراین این ممکن است برعکس نگاه کردن از طریق عینک های رز رنگی باشد، بنابراین

this is actually the opposite so a realist tends to look at things as they

این در واقع برعکس است، بنابراین یک واقع گرا تمایل دارد به چیزها آنگونه نگاه کند

are how easy something will be or how difficult it will be you are a realist

که چقدر آسان خواهد بود یا چقدر دشوار خواهد بود.

you can see things as they are or you try to see things as they are so you

آنها هستند یا شما سعی می کنید ببینید همه چیز را همانطور که هستند،

never look at things through rose-tinted glasses so we are talking all about

هرگز با عینک رز رنگی به چیزها نگاه نمی کنید، بنابراین ما همه چیز در مورد

knowledge and I suppose the way in which knowledge can affect your life and we

دانش صحبت می کنیم و فکر می کنم روشی که دانش می تواند بر زندگی شما تأثیر بگذارد و ما امروز

are looking at lots of different words today yes a pragmatist is very practical

به کلمات مختلف زیادی نگاه می کنیم، بله یک عمل گرا بسیار کاربردی است.

they are a person who understands how something should be done you are

آنها فردی هستند که می‌دانند چگونه باید کاری انجام داد. شما

pragmatic Raphael says congratulations for your initiative to teach English you

عمل‌گرا هستید رافائل می‌گوید به خاطر ابتکار شما برای آموزش انگلیسی تبریک

are welcome by the way today is a very special day it is the

می‌گویم، به هر حال امروز یک روز

21st of October a very special date if you are a fan of the movies do do deep

بسیار خاص است، اگر طرفدار آن هستید، 21 اکتبر تاریخ بسیار ویژه‌ای است. یکی از فیلم‌های do عمیق است

that's the power of love October the 21st is also the date that Marty McFly

که قدرت عشق است 21 اکتبر همچنین تاریخی است که مارتی

went when he went into the future so October the 21st 2015 so not this year

مک‌فلای وقتی به آینده رفت، بنابراین 21 اکتبر 2015 پس امسال نه

unfortunately it's a little bit late now so 2015 16 17 18 19 for years you see

متاسفانه الان کمی دیر شده است، بنابراین 2015 16 17 18 19 برای سال‌ها

four years ago Marty McFly was walking around the

چهار سال پیش می‌بینید که مارتی مک‌فلای در خیابان‌ها راه می‌رفت و

streets trying to work out what the heck was going on but still we have no

سعی می‌کرد بفهمد چه اتفاقی دارد می‌افتد ، اما هنوز

hoverboards we still have no hoverboards talking of movies I think it is around

هاوربرد نداریم، ما هنوز هاوربرد نداریم و درباره فیلم‌ها صحبت می‌کنیم، فکر می‌کنم این اطراف

is it 69 69 days before the new Star Wars film comes out are you excited

است. چند روز قبل از اکران فیلم جدید جنگ ستارگان، آیا شما مرا هیجان زده

me neither hello - Raphael hello - ziba I have goals for my future well this is

کردید نه سلام - رافائل سلام - زیبا من برای آینده خود اهدافی دارم خوب این

something I always encourage people to have don't make the same mistake as me

چیزی است که من همیشه مردم را تشویق می کنم که اشتباهی مثل من

because I didn't have many goals when I was younger because I was too afraid I

مرتکب نشوند زیرا من انجام ندادم وقتی جوانتر بودم اهداف زیادی داشتم چون خیلی میترسیدم

was too nervous about pursuing the things I wanted to do so yes try to

از دنبال کردن کارهایی که میخواستم انجام بدم خیلی عصبی بودم پس سعی کن

build your goals try to have some enthusiasm for the things you want to do

اهدافت رو بسازی سعی کن برای کارهایی که میخوای تو زندگیت انجام بدی اشتیاق داشته باشی

in your life there is an election taking place next Sunday and all of the

اونجا انتخابات هست یکشنبه هفته آینده برگزار می‌شود و همه

politicians are talking on television so Belarusian in Argentina is at the moment

سیاستمداران در تلویزیون صحبت می‌کنند، بنابراین بلاروسی در آرژانتین در حال

preparing for a general election a big election taking place in Argentina next

آماده‌سازی برای یک انتخابات عمومی است.

weekend on Sunday very unusual to have an election on Sunday now normally here

in the UK we always have our elections on Thursday so traditionally any

بریتانیا ما همیشه انتخابات خود را در روز پنجشنبه برگزار می کنیم، بنابراین به طور سنتی هر

election that takes place here in the UK is always held on Thursday a lot of

انتخاباتی که اینجا در بریتانیا برگزار می شود همیشه در روز پنجشنبه برگزار می شود بسیاری از

people saying back to the future yes Marty McFly went into the future but of

مردم به آینده می گویند بله مارتی مک فلای به آینده رفت، اما

course now it's the past a little bit confusing maybe so how do we talk about

البته اکنون این اتفاق افتاده است. گذشته کمی گیج کننده شاید پس چگونه در مورد این موضوع خاص صحبت کنیم در

this particular subject what do we say about this

مورد این

knowledge well first of all the clue is in the word itself because in the word

دانش چه می گوییم خوب اول از همه سرنخ در خود کلمه است زیرا در کلمه

knowledge you will notice the word know so there is a clue so the things you

دانش متوجه کلمه دانستن خواهید شد پس یک سرنخ وجود دارد بنابراین چیزهایی

have learned the things you know that have been stored and the things you

که یاد گرفته اید چیزهایی که می دانید ذخیره شده اند و چیزهایی

understand about certain topics or subjects knowledge the things you know

که در مورد موضوعات یا موضوعات خاص می دانید، چیزهایی را که می دانید،

so knowledge really can cover anything it can cover all sorts of things all

بنابراین دانش واقعاً می تواند هر چیزی را پوشش دهد می تواند همه چیز را پوشش دهد همه

sorts of subjects all sorts of interests and everything really

انواع موضوعات همه انواع علایق و همه چیز

so knowledge can be about anything you know and in that respect we often say

واقعاً می تواند در مورد هر چیزی باشد که شما می دانید و از این نظر اغلب می گوییم

general knowledge so when we say general knowledge we mean the things that you

دانش عمومی، بنابراین وقتی می گوییم دانش عمومی منظور چیزهایی است که شما

know generally or the things that are maybe random in your head the knowledge

به طور کلی می دانید یا چیزهایی که شاید در ذهن شما تصادفی باشد دانشی

that you have appear your general knowledge so knowledge the things you

که دارید ظاهر می شود. دانش عمومی شما بنابراین دانش چیزهایی که می

know the things you have learnt the things you have stored we can also say

دانید چیزهایی که یاد گرفته اید چیزهایی که ذخیره کرده اید ما همچنین می توانیم بگوییم

ability so I suppose your knowledge also defines the things you are able to do so

توانایی بنابراین فکر می کنم دانش شما چیزهایی را که شما نیز تعریف می کند قادر به انجام چنین

knowledge your knowledge is your ability so your ability to remember things your

دانشی هستید دانش شما توانایی شماست، بنابراین توانایی شما در به خاطر سپردن چیزها

ability to know things your ability to recall information so quite often

توانایی شما در دانستن چیزها توانایی شما در به خاطر سپردن اطلاعات، بنابراین اغلب

ability is connected to knowledge it really is so your knowledge is often

توانایی شما با دانش مرتبط است، بنابراین دانش شما اغلب

classed as your ability the way you are able to do things and quite often to do

به عنوان توانایی شما طبقه بندی می شود. قادر به انجام کارها هستند و اغلب کارهایی را انجام

things you need knowledge especially if it is a specialist field a certain area

می دهند که نیاز به دانش دارید، مخصوصاً اگر یک رشته تخصصی در زمینه خاصی باشد،

something that you have to do

چیزی که باید چابکی انجام دهید

agility ah now that's interesting so we have the word ability and agility so

آه اکنون جالب است بنابراین ما کلمه توانایی و چابکی را داریم بنابراین

quite often ability is a general term for the things you can do however when

اغلب توانایی یک کلی است. این اصطلاح برای کارهایی است که می توانید انجام دهید، اما وقتی

we talk about agility it means how much energy you put into the things you do so

در مورد چابکی صحبت می کنیم به این معنی است که شما چقدر انرژی برای کارهایی که انجام می دهید صرف می

your ability are you able to do it how well do you do it do you do it fast do

کنید تا توانایی خود را برای انجام آن انجام

you do it quickly do you do it with a lot of energy agility ability you are

دهید. آیا این کار را با انرژی زیاد انجام می دهید توانایی چابکی

able you are agile of course when we talk about knowledge we also talk about

شما قادر هستید شما چابک هستید البته وقتی در مورد دانش صحبت می کنیم در مورد

skill so skill tends to be very specific specific very precise so when we talk

مهارت نیز صحبت می کنیم بنابراین مهارت بسیار خاص و بسیار دقیق است بنابراین وقتی در مورد مهارت صحبت می

about skill we are talking about the thing you are able to do you have a

کنیم صحبت کردن در مورد کاری که می توانید انجام دهید،

particular ability you have a particular skill so maybe my skill is teaching

شما توانایی خاصی دارید، شما مهارت خاصی دارید، بنابراین شاید مهارت من آموزش

English I also have other skills as well such as filming camera angle use so I

زبان انگلیسی باشد، همچنین مهارت های دیگری مانند فیلمبرداری از زاویه دوربین را نیز دارم

can operate a camera I know how to point a camera how to film with a camera I

تا بتوانم دوربینی را که می دانم چگونه اشاره کنم دوربین چگونه با دوربین فیلمبرداری کنم من

also know how to edit as well so editing I suppose that is one of my skills I

همچنین می دانم که چگونه باید ویرایش کنم، بنابراین فکر می کنم ویرایش یکی از مهارت های من باشد،

also edit music sometimes when the music is too long for a sequence that I am

گاهی اوقات وقتی موسیقی برای سکانسی که در حال ویرایش آن هستم طولانی است،

editing I also have to edit the music so it will fit into the sequence I also

باید آن را نیز ویرایش کنم. موسیقی بنابراین در توالی قرار می گیرد، من همچنین

have script writing skill so I can write scripts as well so quite often a person

مهارت فیلمنامه نویسی دارم، بنابراین می توانم فیلمنامه را نیز بنویسم، بنابراین اغلب یک

will have more than one skill so I have a few skills that I'm able to do I can

فرد بیش از یک مهارت دارد، بنابراین من چند مهارت دارم که می توانم انجام دهم، همچنین می توانم

also paint decorate so in this house I have done

تزیین کنم بنابراین در این خانه من

all of the work painting and decorating the house to make it look lovely so I

تمام کارهای نقاشی و تزئین خانه را انجام داده ام تا خانه را دوست داشتنی به نظر برسانم، بنابراین

have a few skills that I've learned over the years that is one of the good things

چند مهارت دارم که در طول سال ها آموخته ام که یکی از چیزهای خوب

about getting older of course you can learn not lots of new skills so a

در مورد پیر شدن است البته می توانید یاد بگیرید. نه تعداد زیادی مهارت جدید بنابراین

skilled person a person who is able to do something they don't just have the

یک فرد ماهر، فردی که قادر است برای انجام کاری که آنها فقط

practical use they also have the theoretical use so it is something you

کاربرد عملی ندارند بلکه کاربرد تئوری نیز دارند، بنابراین این کاری است که شما

can do easily you have knowledge of a particular thing so that can be

می توانید به راحتی انجام دهید، شما از یک چیز خاص دانش دارید به طوری که می تواند

theoretical or in your head or practical something you can actually do I don't

نظری یا در ذهن شما یا کاری باشد که شما واقعاً می توانید انجام دهید. نمی

know what's happening today I keep dropping my paper this is very annoying

دانم امروز چه اتفاقی می افتد من مدام کاغذم را می ریزم، این خیلی آزاردهنده است

all of my paper keeps falling on the floor

همه کاغذهای من مدام روی زمین می افتد،

you also have know-how oh I like this so when we talk about know-how we mean the

شما هم دانش دارید، اوه من این را دوست دارم، بنابراین وقتی در مورد دانش صحبت می کنیم منظورمان

thing you know the thing you know about so you know how to do it I think I've

چیزی است که شما می دانید چیزی که شما در مورد آن می دانید، بنابراین می دانید چگونه آن را انجام دهید، من فکر می کنم من

spelt that right a voice I've actually spelt no wrong can you believe that I

درست املای صدایی را که در واقع املای آن اشتباه بوده است، باور کنید که من

don't know how I did that ignore that so your know-how is the thing that you know

نمی دانم چگونه این کار را انجام دادم که نادیده بگیرید، بنابراین دانش شما این است چیزی که می دانی

K n o W you know something so ignore that part okay ignore that part

K n o W چیزی را می دانی پس آن قسمت را نادیده بگیر بسیار خوب آن قسمت را نادیده بگیر

that's what happens when you rush by the way when you are rushing so if you have

این اتفاقی می افتد که وقتی عجله می کنی اتفاق می افتد ، بنابراین اگر دانشی داشته باشی به

know-how it means you know how to do something you literally know how to do

این معنی است که می دانی چگونه کاری را انجام دهی که به معنای واقعی کلمه می دانی چگونه برای انجام

it I suppose another word we can use is

آن، تصور می‌کنم کلمه دیگری که می‌توانیم استفاده کنیم،

perception your perception the way you see something and also the way you

ادراک شما به روش y است شما چیزی را می بینید و همچنین نحوه

absorb the thing that you are seeing or looking at or reading Thank You nasiha

جذب چیزی را که می بینید یا نگاه می کنید یا می خوانید متشکرم ناسیها

yes there was a spelling mistake that is my fault because I was doing it too

بله اشتباه املایی وجود داشت که تقصیر من است زیرا امروز صبح خیلی سریع این کار را انجام می

quickly this morning perception I hope I spelt this right yeah

دادم امیدوارم این را درست نوشته باشم بله

okay then thank you your perception is how you use something or how you absorb

بسیار خوب پس متشکرم برداشت شما این است که چگونه از چیزی استفاده می کنید یا چگونه

the world around you so how you perceive things how things go into your brain

دنیای اطراف خود را جذب می کنید، بنابراین چگونه چیزها را درک می کنید که چگونه چیزها

quite often through the things you see but of course it can also be the general

اغلب از طریق چیزهایی که می بینید وارد مغز شما می شوند، اما البته این می تواند

view of things around you as well so when we say perception it can also be

دیدگاه کلی چیزهای اطراف نیز باشد. شما نیز همینطور، بنابراین وقتی می‌گوییم ادراک،

the way you absorb information and the way you see things around you your own

می‌تواند نحوه جذب اطلاعات و نحوه دیدن چیزهای

personal perception when it comes to learning quite often perception is quite

important your ability will quite often relate to technique so when we talk

اطرافتان باشد. ما در

about technique we mean the way you do something so your own way of doing

مورد تکنیک صحبت می کنیم، منظور ما روشی است که شما کاری را انجام می دهید، بنابراین روش خودتان برای انجام

something or of course the way you should do something so maybe if you have

کاری یا البته روشی که باید کاری را انجام دهید، بنابراین شاید اگر

some instructions or maybe a certain thing has to be done in a particular way

دستورالعمل هایی دارید یا شاید یک چیز خاص باید انجام دهید. باید به

it has to be done in a certain technique or with a certain technique so there we

روشی خاص انجام شود، باید در یک تکنیک خاص یا با یک تکنیک خاص انجام شود، بنابراین تکنیک را به پایان

go technique I like that word actually

it's it looks rather nice on the screen so you can have your practical technique

the way of doing something so if you do something with your hands if you create

می‌رسانیم. بنابراین اگر کاری را با دستان خود انجام دهید، اگر چیزی ایجاد

something maybe you carry out a certain task you have a particular technique for

کنید، ممکن است کار خاصی را انجام دهید، تکنیک خاصی دارید، به

example my teaching technique some people say it is very unusual and

عنوان مثال تکنیک تدریس من، برخی افراد می گویند این بسیار غیرعادی و

strange your awareness awareness so to be aware or to have awareness is to

عجیب است آگاهی آگاهی شما، بنابراین آگاه بودن یا داشتن آگاهی است. اینکه

actually realize what is going on around you again this is another good skill

واقعاً دوباره متوجه شوید که در اطراف شما چه می گذرد، این یک مهارت خوب دیگر

when it comes to learning things to be aware and quite often people go through

برای یادگیری چیزهایی است که آگاه باشید و اغلب مردم

their lives without awareness quite often people will walk past the

بدون آگاهی زندگی خود را طی می کنند اغلب مردم

beautiful landscape without even looking twice

بدون اینکه حتی دو بار نگاه کنند از کنار مناظر زیبا عبور می کنند،

so sometimes awareness can help you to learn not just the big things but also

بنابراین گاهی اوقات آگاهی. می تواند به شما کمک کند تا نه تنها چیزهای بزرگ، بلکه

the small things as well awareness it is all about opening your

چیزهای کوچک را نیز یاد بگیرید، همچنین آگاه باشید که همه چیز در مورد باز کردن

mind and also opening your eyes and looking around you to have awareness and

ذهن و همچنین باز کردن چشمان خود و نگاه کردن به اطراف است. شما باید آگاهی داشته باشید و

if you want to study well if you want to learn things quickly attentiveness you

اگر می خواهید خوب مطالعه کنید اگر می خواهید چیزها را سریع یاد بگیرید توجه

must concentrate so when we talk about attentiveness

باید تمرکز کنید بنابراین وقتی در مورد توجه صحبت می کنیم به

it means you concentrate on what is happening around you you concentrate you

این معنی است که شما روی اتفاقات اطراف خود تمرکز می کنید تمرکز

have attentiveness I love that word well so many letters look at all those

دارید توجه دارید من این کلمه را خیلی دوست دارم. نامه ها به همه آن حروف نگاه می کنند

letters not just a very long word so when you attend a class you are there

نه فقط یک کلمه بسیار طولانی، بنابراین وقتی در کلاسی شرکت می کنید، در آنجا حضور دارید،

but of course you also need attentiveness you have to be attentive

اما البته باید توجه هم داشته باشید، به

which means you concentrate on the thing that is being said or the subject the

این معنی که روی چیزی که گفته می شود یا موضوعی که

is being talked hello to Christina what about wisdom mr. Duncan wisdom

در حال انجام است تمرکز کنید. با کریستینا سلام کرد، آقای خرد چیست؟ خرد دانکن

well I suppose wisdom is something that you gather over time so that is just my

خوب فکر می کنم خرد چیزی است که شما در طول زمان جمع آوری می کنید، بنابراین این فقط برداشت من است

perception of course the the meaning of wisdom can also mean just things you

البته معنای خرد می تواند فقط چیزهایی باشد که شما

remember or you know so you are a wise person you have a lot of knowledge about

به یاد دارید یا می دانید بنابراین شما یک فرد عاقل هستید و اطلاعات زیادی در مورد آن دارید.

different things but also we often think of wisdom as being something we gather

چیزها، اما ما اغلب فکر می‌کنیم که خرد چیزی است که در

as we go through life so the older you are quite often we will assume that you

طول زندگی جمع می‌کنیم، بنابراین هر چه سن شما بزرگتر باشد اغلب تصور می‌کنیم که

are more wise you have more wisdom than you did when you were young

عاقل‌تر هستید نسبت به زمانی که جوان بودید

awareness of the environmental problems Thank You pachu yes I suppose so

آگاهی نسبت به مشکلات زیست‌محیطی داشتید. شما pachu بله فکر می کنم

yes so to be aware of things can also be understanding or accepting a certain

بله بنابراین آگاهی از چیزها می تواند درک یا پذیرش یک

situation or maybe understanding something that is happening around you

موقعیت خاص یا شاید درک چیزی که در اطراف شما اتفاق می افتد باشد

yes thank you very much to concentrate on something some people are very

بله بسیار متشکرم برای تمرکز روی چیزی که برخی افراد بسیار

terrible they are very bad at concentrating I know that I was pretty

وحشتناک هستند و در آنها بسیار بد هستند تمرکز کردن می‌دانم که وقتی در

bad at concentrating when I was at school when I was at school I was not

مدرسه بودم، وقتی در مدرسه بودم، در تمرکز کردن

very good at concentrating I remember quite often in my maths class mr. West I

خیلی بد بودم، در تمرکز کردن خیلی خوب نبودم. وست

still remember his name mr. West was my maths teacher and quite often he would

هنوز اسمش را به خاطر دارم آقا. وست معلم ریاضی من بود و اغلب

shout at me because I was looking out the window so quite often I would stare

سر من فریاد می زد چون من از پنجره بیرون را نگاه می کردم اغلب

out the window of the classroom and I would watch the birds I would look at

از پنجره کلاس به بیرون خیره می شدم و پرنده ها را تماشا می کردم و

the things around me I was always fascinated by what happened outside the

به چیزهای اطرافم نگاه می کردم و همیشه شیفته بودم. با اتفاقی که بیرون از کلاس اتفاق افتاد

classroom and quite often I was scolded by the teacher but it was maths

و اغلب توسط معلم سرزنش می‌شدم، اما این ریاضی بود.

I hated maths I still hate maths to be honest

من از ریاضی متنفرم.

so maybe my my lack of concentration was justified maybe it was hello Pat cheer

again hello neo neo says global warming is a hoax Oh

گرم شدن یک فریب است اوه

neo that's what you think who knows mr. Duncan is a wise man I'm

نئو این چیزی است که شما فکر می کنید چه کسی می داند آقای. دانکن مرد عاقلی است

not sure if I'm wise I still make mistakes like yesterday I thought that

، مطمئن نیستم که عاقل هستم یا نه، من هنوز هم اشتباهاتی انجام می‌دهم، مثل دیروز که فکر می‌کردم

eatin rifles was by The Clash but in fact it was by the jam isn't it strange

تفنگ‌های خوردنی توسط The Clash ساخته شده است، اما در واقع این کار با جم بود، آیا عجیب نیست

what happened to Paul Weller from the jam he he went off into all sorts of

که چه اتفاقی برای پل ولر افتاد. او وارد انواع

different styles of music I'm just thinking about this now because Paul

سبک های مختلف موسیقی شد، من فقط در حال حاضر به این موضوع فکر می کنم زیرا پل

Weller during the late seventies and early eighties he was very much into the

ولر در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد به شدت به

hard sort of maybe that the guitars and and the anger but later he became very

نوع سخت شاید گیتار و عصبانیت علاقه مند بود، اما بعدا

mellow with his musical style when he formed the Style Council it's just a

زمانی که شورای سبک را تشکیل داد، او با سبک موسیقی خود بسیار ملایم شد، فقط

little thought there neo says maths is fun and incredible okay then your

کمی فکر می کنم که نئو می گوید ریاضیات سرگرم کننده و باورنکردنی است، خوب است، پس

teaching technique is original and very useful thank you very much

تکنیک تدریس شما بدیع و بسیار مفید است.

so let's have a look at some words now to do with having knowledge if a person

اگر

has a lot of knowledge if a person is able to recall lots of information from

فردی دانش زیادی داشته باشد، اگر فردی بتواند اطلاعات زیادی را از مغز خود به خاطر بیاورد،

their brain we might describe them as clever a clever person he is very clever

ممکن است آنها را به عنوان یک فرد باهوش توصیف کنیم،

what a clever guy professor Stephen Hawking was very clever he was a clever

او بسیار باهوش است. یک سی بود پسر اهرمی

guy and also Richard Dawkins that's who I

و همچنین ریچارد داوکینز همان کسی بود که من

was thinking of so professor Richard Dawkins is a clever guy so if you are

به او فکر می کردم، بنابراین پروفسور ریچارد داوکینز پسر باهوشی است، بنابراین اگر شما

clever you heart you have a lot of knowledge

باهوش هستید، قلباً دانش زیادی

you are well educated another one ooh

دارید، تحصیلات خوبی دارید، یک

intellectual that almost doesn't fit on the paper it almost doesn't fit on the

روشنفکر دیگر که تقریباً روی کاغذ نمی گنجد. تقریباً در

paper intellectual a person who is knowledgeable about maybe one subject or

کاغذ روشنفکر نمی گنجد، فردی که در مورد یک موضوع

a lot of subjects so they can talk about subjects for a very long time

یا بسیاری از موضوعات آگاه است، بنابراین می تواند برای مدت طولانی

they are intellectual a person who has studied many subjects and knows a lot of

در مورد موضوعات صحبت کند.

things about those subjects intellectual a person who has done well in their

چیزهایی در مورد آن موضوعات روشنفکر فردی که در مطالعات خود به خوبی انجام داده

studies might be described as intellectual mm-hmm if you are clever we

است ممکن است به عنوان روشنفکر توصیف شود، اگر شما باهوش هستید، ما

could also say that you are sharp a sharp person so if you are sharp it

همچنین می توانیم بگوییم که شما یک فرد تیزبین هستید، بنابراین اگر تیزبین باشید به این

means you are quite good its thinking you are able to think quickly so sharp

معنی است که شما کاملاً خوب فکر می کنید. شما می توانید سریع فکر کنید بسیار تیز،

so we sometimes describe a person who is intelligent or knowledgeable they are

بنابراین ما گاهی اوقات فردی را توصیف می کنیم که باهوش یا آگاه است، آنها

sharp they have a very quick brain

تیزبین هستند، آنها مغز بسیار سریع دارند،

another word bright a bright person so if you say that someone is bright it can

کلمه دیگری روشن یک فرد باهوش، بنابراین اگر می گویید کسی باهوش است، یک بچه

mean cheerful happy or clever so my nephew at school all of the teachers are

خنده دار و شاد یا باهوش، بنابراین برادرزاده من در مدرسه همه معلمان می

saying that my nephew is very bright for his age so maybe if a child is learning

گویند که برادرزاده من نسبت به سن خود بسیار باهوش است ، بنابراین شاید اگر کودکی به سرعت یاد می گیرد

quickly and they seem to have a lot of knowledge you might describe them as

و به نظر می رسد دانش زیادی دارد، می توانید آنها را به عنوان

bright this is something that they never described me as at school I was never

باهوش توصیف کنید. چیزی است که آنها هرگز من را آنطور که در مدرسه توصیف نمی کردند، هرگز

described as bright they would often say mr. Duncan needs to concentrate more

به عنوان فردی باهوش توصیف نشدم که اغلب می گویند آقای. دانکن به

instead of looking out the window at the birds smart if you wear nice clothes

جای اینکه از پنجره به پرندگان نگاه کند باید بیشتر تمرکز کند اگر لباس های زیبا می پوشید

if you always look clean and tidy we can say that you look smart also if a person

اگر همیشه تمیز و مرتب به نظر می رسید می توانیم بگوییم که باهوش به نظر می رسید همچنین اگر

is clever we can say that they are smart a very smart person smart a smart

فردی باهوش باشد می توانیم بگوییم که آنها باهوش هستند و بسیار باهوش هستند. فرد باهوش فردی باهوش

individual he looks well-dressed and clever so he is double smart if your

به نظر می رسد خوش لباس و باهوش است، بنابراین اگر

brain is able to work at a very fast pace we can say that you are quick

مغز شما بتواند با سرعت بسیار بالایی کار کند، می توان گفت که شما سریع هستید

a person who is quick is very good at thinking fast so maybe they can come up

، فردی که سریع است در سریع فکر کردن بسیار خوب است، بنابراین شاید آنها می توانند خیلی سریع

with some information from their brain very quickly they are quick so we

از مغز خود اطلاعاتی به دست آورند، آنها سریع هستند، بنابراین

describe the person as being very quick so if you have a quick brain or maybe

ما فرد را بسیار سریع توصیف می کنیم، بنابراین اگر مغز سریعی دارید یا ممکن است

you are able to talk about something maybe a subject that you have to talk

بتوانید در مورد چیزی صحبت کنید، شاید موضوعی باشد که باید بدون فکر درباره آن صحبت کنید.

about without thinking about it too much you are quick well I like this word

در مورد آن خیلی سریع هستید خوب من این کلمه را دوست دارم

here's another one erudite M I like this one some people think that this is a

اینجا یکی دیگر باهوش است M من این را دوست دارم بعضی ها فکر می کنند این یک

type of glue it isn't that is another word entirely erudite a person who is

نوع چسب است این کلمه دیگری نیست کاملاً دانشمند فردی که

educated sophisticated they are a person who has a lot of intellect they are a

تحصیل کرده پیچیده است آنها یک شخص هستند که دارای یک عقل زیادی دارند آنها

person who is highly educated we describe them as erudite erudite it's a

فردی با تحصیلات عالی هستند که ما آنها را به عنوان دانشمند فاضل توصیف می کنیم، این یک

great word that and maybe perhaps a word that you've never seen before if you go

کلمه عالی است که و شاید کلمه ای است که قبلاً هرگز ندیده اید اگر

to school and you learn subjects we often say that you are educated because

به مدرسه بروید و موضوعاتی را یاد بگیرید اغلب می گوییم تحصیل کرده اید از آنجایی که

you have been to school so we often assume that you are educated of course

شما به مدرسه رفته‌اید، بنابراین ما اغلب فرض می‌کنیم که شما تحصیلکرده هستید البته

quite often also we will use edge stated to mean a person who has a lot of

اغلب اوقات نیز از edge بیان شده به معنای فردی استفاده می‌کنیم که اطلاعات

knowledge about certain things maybe they did very well at school we can

زیادی در مورد چیزهای خاصی دارد، شاید در مدرسه خیلی خوب عمل کرده است،

describe them as educated that guy is very educated he is an educated guy so

می‌توانیم آنها را به عنوان تحصیلکرده توصیف کنیم. آن پسر بسیار تحصیلکرده است، او پسر تحصیلکرده ای است، بنابراین

if you are educated it means you are clever intelligent well-read if you are

اگر شما تحصیل کرده باشید، به این معنی است که شما باهوش هستید، اگر خوب مطالعه

well-read it means you have studied well you've

کنید، به این معنی است که شما خوب مطالعه کرده اید،

read many books you have a lot of knowledge the things you have attained

کتاب های زیادی خوانده اید، اطلاعات زیادی در مورد چیزها دارید. شما به

the things you have gathered during your life maybe you have read lots of

چیزهایی که در طول زندگی تان جمع آوری کرده اید، دست یافته اید، شاید

exercise books or maybe encyclopedias or perhaps you spent a whole week reciting

کتاب های تمرین یا دایره المعارف های زیادی خوانده باشید یا شاید یک هفته تمام را صرف

the whole dictionary which is virtually impossible to be honest you are

خواندن کل فرهنگ لغت کرده اید که واقعا غیرممکن است صادق باشید.

well-read a person who understands the world around them from reading and

n که دنیای اطراف خود را از خواندن و

gathering knowledge as they go along

جمع‌آوری دانش در حین حرکت در کنار

hello mr. Duncan and Noemi says don't worry mr. Duncan a lot of clever people

سلام آقای. دانکن و نومی می گویند نگران نباش آقا. دانکن بسیاری از افراد باهوش

aren't good at school you've become the best teacher thank you very much

در مدرسه خوب نیستند.

I was terrible at school really I had all of the problems that you could

imagine a teenager having so III was shy I was insecure

I was always anxious about things I was introvert shy so yes not easy it's not

همیشه نگران چیزهایی بودم که من درونگرا خجالتی بودم، بنابراین بله آسان نیست

easy being young I must be honest with you if you've ever said mr. Duncan you

، جوان بودن آسان نیست، اگر تا به حال گفته اید آقا باید با شما صادق باشم. دانکن،

can go back to your teenage years again I would definitely say no honestly I

می‌توانی دوباره به سال‌های نوجوانی خود برگردی، من قطعاً می‌گویم نه، من

definitely don't want to read don't want to go through that again

قطعاً نمی‌خواهم بخوانم، نمی‌خواهم دوباره آن را مرور کنم،

definitely not so that says teachers agreed that they are saying there is no

قطعاً نه، بنابراین می‌گوید معلم‌ها قبول کردند که می‌گویند هیچ خدایی این را خلق نکرده است.

God created this universe well I suppose it depends

universe well من فکر می کنم بستگی دارد به

who you listen to I suppose salad it depends who you

چه کسی گوش می دهید من فکر می کنم سالاد بستگی دارد به چه کسی

listen to mr. Duncan you mentioned Richard Dawkins and professor Stephen

گوش می دهید آقای. دانکن شما به ریچارد داوکینز و پروفسور استیون

Hawking those two scientists are famous atheists now I respect you more for what

هاوکینگ اشاره کردید که این دو دانشمند ملحد مشهور هستند، حالا من به خاطر کاری که انجام می دهید بیشتر به شما احترام

you are doing mr. Duncan thank you very much that's very kind of you

می گذارم. دانکن بسیار متشکرم از شما بسیار مهربان هستید،

well I like reading all sorts of things even religious texts so I have read

من خواندن همه چیز را دوست دارم، حتی متون مذهبی، بنابراین متون دینی را خوانده ام،

religious texts I've also read scientific texts and I listen a lot to

متون علمی را نیز خوانده ام و خیلی به

what people say whatever their opinion is so I always try to come to making my

آنچه مردم می گویند هر نظری که دارند گوش می دهم، بنابراین من همیشه سعی می کنم

own conclusion but quite often I like to gather the information first I really do

به نتیجه گیری خودم برسم، اما اغلب دوست دارم اول اطلاعات را جمع آوری کنم، واقعاً انجام می دهم

her name is going Oh see you later hanane I also will be going soon another

نام او می رود اوه بعداً می بینمت، حنانه من همچنین به زودی یک

word to describe a person who might be intellectual or clever

کلمه دیگر برای توصیف فردی که ممکن است فردی روشنفکر یا

a person who is bookish bookish if you are bookish erudite does it mean that

باهوش باشد، خواهم گفت. چه کسی اهل کتاب و کتابخوانی است، اگر اهل کتاب هستید ، آیا به این معنی است که

you are intelligent well I didn't say it did knowledgeable doesn't necessarily

شما باهوش هستید خوب من نگفتم دانشمند است، لزوماً به

mean being intelligent sophisticated with your knowledge Christina thank you

این معنی نیست که باهوش با دانش خود پیچیده باشید کریستینا

very much Hanan is going z bar is also going in a moment I think because I'm

بسیار متشکرم هانان در حال رفتن است. یک لحظه فکر می‌کنم چون

going soon a bookish person is a person who reads a lot quite often we will

به زودی می‌روم، یک فرد کتاب‌خوان، فردی است که اغلب کتاب می‌خواند، ما

describe a person with glasses as being bookish because you will assume that

فردی با عینک را کتاب‌خوان توصیف می‌کنیم، زیرا شما فرض می‌کنید که او همیشه کتاب می‌خواند، زیرا به چشم می‌خورد.

they read all the time because they wear glasses so a bookish person is a person

عینک پس آدم کتاب خوان فردی است

who appears intellectual

که روشنفکر به نظر می رسد

studious is another word that we can use a very studious person is a person who

کلمه دیگری است که می توانیم از آن استفاده کنیم.

studies a lot or maybe they always have their head in a book maybe they are

always reading so they are very studious they are always studying a person who

آنها همیشه در حال مطالعه شخصی هستند که

knows things is experienced and this is an interesting word actually because if

می داند چیزهایی با تجربه است و این یک کلمه جالب است در واقع زیرا اگر

you are experienced then that particular word can relate to anything that you

شما با تجربه باشید، آن کلمه خاص می تواند به هر چیزی که شما می

know or have learned in your life so when we are experienced it means we have

دانید یا در زندگی خود یاد گرفته اید مربوط باشد، بنابراین وقتی ما تجربه داریم به این معنی است که ما

experience so the experience is the thing you have the knowledge or the

تجربه داریم. بنابراین تجربه چیزی است که شما دانش دارید یا

experience that you have actually come across in your life

تجربه ای که در زندگی خود

quite often experience is a practical thing so we talk about practical things

با آن روبرو شده اید اغلب تجربه یک چیز عملی است بنابراین ما در مورد چیزهای عملی

as being experience so the experiences of your life often shape your future so

به عنوان تجربه صحبت می کنیم بنابراین تجربیات زندگی شما اغلب آینده شما را شکل می دهد.

I always say that there is no such thing as a bad experience I think all

همیشه بگویید تجربه بدی وجود ندارد، من فکر می کنم همه

experience is good experience as long as it's not harmful of course if it's

تجربه ها تا زمانی که مضر نباشند تجربه خوبی هستند البته اگر

harmful then it's not good experience but maybe if you do a job that you hate

مضر باشند خوب نیستند. تجربه داشته باشید، اما شاید اگر کاری را انجام دهید که از آن متنفر هستید،

maybe the job is very basic maybe the salary isn't very good however

شاید آن شغل بسیار ابتدایی باشد، شاید حقوق آن خیلی خوب نباشد، با این حال،

you will still gain experience so as far as I'm concerned when you talk about

شما همچنان تجربه کسب خواهید کرد، بنابراین تا آنجا که من نگران هستم، وقتی در

your career or your job there is no such thing as bad experience and can I just

مورد شغل یا شغل خود صحبت می کنید، وجود دارد. چیزی به عنوان تجربه بد وجود ندارد و می توانم فقط

tell you in my life I have done some awful horrible dirty stinky jobs but

به شما بگویم که در زندگی من کارهای بد بد و کثیف وحشتناکی انجام داده

they have all they've all given me experience they've all given me a good

ام اما آنها تمام آن چیزی را دارند که به من تجربه کرده اند و همه آنها به من احساس خوبی

sense of experience there is no use intelligent when you are always busy in

از تجربه داده اند. فایده ای ندارد باهوش وقتی همیشه مشغول

selfish needs Thank You netra I think that's a very

نیازهای خودخواهانه هستید متشکرم نترا من فکر می‌کنم این خیلی

good thing actually to say yes sometimes you can fill your brain with all sorts

خوب است که بگوییم بله گاهی اوقات می‌توانی مغزت را با انواع چیزها پر کنی،

of things but it is useless and pointless if you do nothing with it

اما اگر کاری با آن انجام ندهی بی‌فایده و بیهوده است.

Belarusian says I used to be a bookish person but sadly I am not anymore

بلاروسی می‌گوید من استفاده کردم. آدم کتابخوانی هستم اما متأسفانه من دیگر نیستم

yes a lot of people and this is something I was reading the other day

بله افراد زیادی هستند و این چیزی است که روز گذشته می خواندم

there was a very interesting article about people who pretend to read books

یک مقاله بسیار جالب در مورد افرادی بود که تظاهر به خواندن کتاب می کنند

so apparently this is something that is very common apparently people read a buy

بنابراین ظاهراً این چیزی است که ظاهراً مردم بسیار رایج است. یک بو را بخوانید y

books so they will buy the book maybe the latest book maybe the that the book

کتاب تا آنها کتاب را بخرند، شاید آخرین کتاب باشد، شاید کتابی

that is in fashion maybe Oprah Winfrey has has said oh you must read this book

که مد است، شاید اپرا وینفری گفته است آه، شما باید این کتاب را بخوانید

so a lot of people will rush out and buy the book but they won't actually read it

تا افراد زیادی عجله کنند و کتاب را بخرند، اما آن‌ها این کتاب را نمی‌خرند. در واقع آن را

or they might go on the internet and just read a synopsis of the actual story

بخوانند یا ممکن است به اینترنت بروند و فقط خلاصه داستان واقعی

or what the book is about so you will be surprised how many people who say they

یا موضوع کتاب را بخوانند، بنابراین تعجب خواهید کرد که چند نفر از افرادی که می گویند

read actually don't so they will buy the book another thing that a lot of people

واقعا مطالعه نمی کنند، کتاب را می خرند. بسیاری از مردم

do especially in London in the morning when they are going to work they will

به خصوص در لندن صبح‌ها که به سر کار

sit on the train and they will pretend to read a book so they don't have to

می‌روند، در قطار می‌نشینند و وانمود می‌کنند که کتابی می‌خوانند تا مجبور نباشند

talk to any other people so in fact having a book in front of you is a way

با افراد دیگری صحبت کنند، بنابراین در واقع داشتن یک کتاب در جلوی شما راهی

of in void avoiding social contact so you try to avoid social contact with

برای دوری جستن از تماس اجتماعی است، بنابراین سعی کنید با تظاهر به خواندن از تماس اجتماعی با

other people especially on a bus or a train by pretending to read so

افراد دیگر به خصوص در اتوبوس یا قطار پرهیز کنید.

apparently this is something that happens a lot

many people buy books but they rarely read them oh so I'm going in a moment

آنها اوه پس من در یک لحظه می روم

because we are approaching oh we are late my goodness so it's coming up

زیرا ما نزدیک هستیم وای خدای من دیر رسیدیم، پس

9 minutes past 3 o'clock to be aware of the things around you if you are aware

ساعت 9 دقیقه به 3 بعد از ظهر می رسد تا از چیزهای اطراف خود آگاه باشید، اگر آگاه باشید به

it means you know of them or you know that that thing is happening you are

این معنی است که شما از آنها اطلاع دارید یا می دانید که آن اتفاق در حال وقوع است، شما

aware and then of course there is self aware if you are self aware then you

آگاه هستید و سپس از البته خودآگاهی وجود دارد اگر خودآگاه باشید پس

know your limitations you know exactly what you are doing you understand your

محدودیت های خود را می شناسید دقیقا می دانید که چه می کنید اقدامات خود

actions you are self aware you have awareness so awareness is the state of

being aware maybe about the world around you or about yourself are you

را درک می کنید. آیا شما

a thinker are you a person who thinks about things I think I am sometimes I

یک متفکر هستید آیا شما فردی هستید که به چیزهایی فکر می کنید که من فکر می کنم من هستم گاهی اوقات

think too much about things I think so so a thinker is a person who likes to

بیش از حد به چیزهایی فکر می کنم که فکر می کنم بنابراین متفکر کسی است که دوست

consider all sorts of subjects you might describe them as a philosopher a person

دارد انواع موضوعات را در نظر بگیرد شما ممکن است آنها را به عنوان یک فیلسوف توصیف کنید.

who thinks about all the things around them never be afraid to think never be

به همه چیزهای اطراف خود فکر می کند هرگز از فکر کردن نترسید هرگز

afraid to think a person who is worldly is a person who has traveled has

از فکر کردن نترسید فردی که اهل دنیا است فردی است که سفر کرده

experienced many different things they have seen many different cultures maybe

است چیزهای مختلفی را تجربه کرده است و فرهنگ های مختلفی را دیده است شاید

they have been around the world they are worldly a person who understands the way

در سراسر جهان بوده است. ای دنیوی آدمی هستند که

people behave or the way different people behave in different parts of the

رفتار مردم یا رفتار افراد مختلف در نقاط مختلف

world hello to Nessie again hello to nasiha welcome back Belarusian says yes

دنیا را می فهمد سلام دوباره به نسی سلام به ناسیها خوش آمدید بلاروسی می گوید بله

I read the synopsis of some books on the Internet yes this is true

خلاصه چند کتاب را در اینترنت خواندم بله این درست است

but the worst part is that a lot of people pretend that they've actually

اما بدترین بخش این است که بسیاری از مردم وانمود می کنند که واقعا

read the book so they buy the and then they tell their friends oh yes

کتاب را خوانده اند، بنابراین آن را می خرند و سپس به دوستان خود می گویند اوه بله

I read that book it was very interesting it was about a young girl and her

من آن کتاب را خواندم، بسیار جالب بود، این کتاب در مورد یک دختر جوان و

struggle to survive during the Second World War and how her family were

تلاش او برای زنده ماندن بود. جنگ جهانی دوم و اینکه خانواده او چگونه

affected yes it was a very good book but in fact they didn't read it at all all

تحت تأثیر قرار گرفتند بله کتاب بسیار خوبی بود اما در واقع آنها اصلاً آن را

they did is go on the internet and look at the synopsis synopsis so when we talk

نخواندند فقط به اینترنت مراجعه کردند و خلاصه داستان را نگاه کردند بنابراین وقتی در مورد خلاصه صحبت می

about synopsis it is a condensed version of the events that happened so it does

کنیم این است یک نسخه فشرده از وقایعی که اتفاق افتاده است، بنابراین

happen quite a lot people who pretend that they read books when in fact they

خیلی از افرادی که وانمود می‌کنند کتاب می‌خوانند در حالی که در واقع

don't hello - zebra gain hello of gun hello of gun mr. Duncan I appreciate you

سلام نمی‌کنند، اتفاق می‌افتد. دانکن از شما قدردانی می

and I mean it from the bottom of my heart thank you very much that's really

کنم و از صمیم قلب منظورم این است که

kind of you there are some negative words that can describe a person who is

واقعاً از شما لطف دارید، کلمات منفی وجود دارد که می تواند یک فرد باهوش را توصیف کند. آیا

clever can you guess what they are there are some negative words that we use for

می توانید حدس بزنید آنها چیست؟ به

example geek when we talk about a person being a geek we are saying that they are

عنوان مثال گیک وقتی در مورد گیک بودن یک فرد صحبت می کنیم، می گوییم که

intelligent knowledgeable they are always studying they might even be a

آنها باهوش هستند و همیشه در حال مطالعه هستند، حتی ممکن است

little bit boring or dull all they talk about is the subject they are interested

کمی خسته کننده یا کسل کننده باشند، تمام چیزی که درباره آن صحبت می کنند موضوعی است که به آن علاقه

in or perhaps they know a lot about one particular subject or maybe they study

دارند یا شاید می دانند چیزهای زیادی در مورد یک موضوع خاص یا شاید آنها همیشه مطالعه

all the time so this is not a nice word to call someone

می کنند، بنابراین این کلمه خوبی برای صدا زدن کسی نیست،

even though quite often nowadays you will hear it used and the other one is

حتی اگر امروزه اغلب آن را می شنوید و

nerd if a person is a nerd it means once more they are a person who always reads

اگر شخصی یک فرد ادم است، یک بار دیگر آن را می شنوید. کسی که همیشه کتاب می‌خواند

always studies they might not be very interesting to know they might be dull

همیشه مطالعه می‌کند، شاید خیلی جالب نباشد که بداند ممکن است کسل‌کننده

they might also be weak and feeble physically

باشد، ممکن است از نظر جسمی نیز ضعیف و ضعیف باشد،

although that's not always true that's not always true so we have nerd and geek

اگرچه این همیشه درست نیست و همیشه هم درست نیست، بنابراین فکر نمی‌کنم ما نرد و گیک داریم.

I don't think those are nice words to be honest

اینها کلمات خوبی هستند، صادقانه بگویم،

thank you to Netra in this fast-paced world it is difficult to read the

متشکرم از نترا در این دنیای پر سرعت، خواندن

complete book anymore I think so I'm always impressed by people who have

کامل کتاب دیگر دشوار است، فکر می‌کنم، بنابراین همیشه تحت تأثیر افرادی قرار می‌گیرم که

time to sit down and read or they sit down to do something that takes a long

وقت دارند بنشینند و بخوانند یا می‌نشینند کار کنند. چیزی که

time to actually accomplish so I'm very interested in people who spend many many

انجام آن به زمان زیادی نیاز دارد، بنابراین من بسیار علاقه مند به افرادی هستم که

years trying to do one thing I suppose in that respect I'm talking about people

سال های زیادی را صرف تلاش برای انجام یک کار می کنند. فکر می کنم در این رابطه در مورد افرادی صحبت می کنم

who play instruments maybe a musician a person who can play the violin or the

که ساز می زنند، شاید یک نوازنده، شخصی که می تواند نوازنده باشد. ویولن یا

piano so yes I I'm I'm often impressed by people who are able to do those

پیانو، بله، من اغلب تحت تاثیر افرادی قرار می‌گیرم که می‌توانند این کارها را انجام دهند

things they they normally put a lot of time and a lot of effort into learning

those things thank you very much ziba says I am in London and I'm looking

. لندن و من به دنبال

for many colleges to study dentistry oh I see so you want to be a dentist you

کالج های زیادی برای تحصیل در رشته دندانپزشکی هستم، اوه می بینم، پس تو می خواهی دندانپزشک شوی، می

want to pull people's teeth out thank you Anna

خواهی دندان مردم را بیرون بیاوری، متشکرم آنا،

I read a lot in English as well as my native language so I am a bookish person

من به زبان انگلیسی و همچنین زبان مادری ام زیاد مطالعه می کنم، بنابراین من فردی کتاب دوست هستم

well I think reading in English is a great way of improving your English your

خوب من فکر می کنم خواندن به زبان انگلیسی راهی عالی برای بهبود زبان انگلیسی شماست

understanding of English from a grammar point of view and also from just

درک ما از زبان انگلیسی از نقطه نظر دستور زبان و همچنین فقط از

understanding the way that words are used in everyday life I think so thank

درک نحوه استفاده از کلمات در زندگی روزمره، فکر می کنم خیلی ممنون از همراهی

you very much for your company I am going now because it's now 3:15 I can't

شما، من الان می روم زیرا الان ساعت 3:15 است، نمی

believe it I've been here for so long one hour and 15 minutes I am going but

توانم آن را باور کنم. من یک ساعت و 15 دقیقه اینجا هستم که می روم اما

don't worry I'm back tomorrow tomorrow 2 p.m. UK time I will be back here again

نگران نباش فردا ساعت 2 بعد از ظهر برمی گردم. زمان انگلستان دوباره به اینجا

yes it will be day 22 tomorrow of 31 days of learning English

باز خواهم گشت بله فردا روز 22 از 31 روز یادگیری زبان انگلیسی خواهد بود.

incredible thanks for your company I will see you tomorrow I hope you've

با تشکر باور نکردنی از همراهی شما فردا شما را می بینم امیدوارم

enjoyed this it has been different I hope it's been interesting and useful

از این کار لذت برده باشید متفاوت بوده است امیدوارم جالب و مفید بوده باشد

and of course until tomorrow 2 p.m. UK time

و البته تا فردا ساعت 14 زمان انگلستان

this is mr. Duncan saying thanks for watching thank you very much for your

این آقای است. دانکن می‌گوید از تماشای شما تشکر می‌کنم از

lovely company today and of course you know what's coming next

همراهی دوست‌داشتنی‌تان امروز بسیار متشکرم و البته می‌دانید که در حال حاضر چه اتفاقی در آینده خواهد آمد

ta ta for now 8-)

8-)