How to Speak Start-Up | 10 Essential Business English Words

So you want to be the next Mark Zuckerberg, Steve Jobs or Jack Ma. Well you are in the

بنابراین شما می خواهید مارک زاکربرگ، استیو جابز یا جک ما بعدی باشید. خوب شما در

right place because today I'm going to teach you how to speak Start-up with ten super useful

جای درستی هستید زیرا امروز قصد دارم به شما یاد بدهم که چگونه با ده کلمه انگلیسی تجاری بسیار مفید صحبت کنید

business English words. All that is coming right up.

. همه چیز در حال آمدن است.

Welcome to Eat Sleep Dream English, if you haven't met me before my name is Tom and I

به Eat Sleep Dream English خوش آمدید، اگر تا به حال با من آشنا نشده اید، نام من تام است و من

teach fresh modern British English so that you can tae your English to the next level

انگلیسی جدید مدرن بریتانیایی را آموزش می دهم تا بتوانید انگلیسی خود را به سطح بالاتری

and achieve your life goals. Today we're looking at start-up English. Now Silicon Valley or

برسانید و به اهداف زندگی خود برسید. امروز به زبان انگلیسی استارت آپ می پردازیم. در حال حاضر سیلیکون ولی

The Valley as it is also known is changing our world every single day and that includes

یا همان دره که آن را نیز می‌شناسند، دنیای ما را هر روز تغییر می‌دهد و این شامل

English. Just think about the companies we use for example Google. Google has become

زبان انگلیسی نیز می‌شود. فقط به شرکت هایی که برای مثال گوگل استفاده می کنیم فکر کنید. گوگل به یک فعل تبدیل شده است

a verb, to google something. So if you don't know the answer to something you could just

، چیزی را گوگل کردن. بنابراین اگر پاسخ چیزی را نمی‌دانید، می‌توانید

say 'I'm going to google it.' and that means you are going to search for it online whether

بگویید «من آن را در گوگل جستجو می‌کنم». و این بدان معنی است که شما می خواهید آن را به صورت آنلاین جستجو کنید، چه

you use google or not. Think about Uber, the taxi service. We now say 'I'm going to get

از گوگل استفاده کنید یا نه. به اوبر، سرویس تاکسی فکر کنید . اکنون می گوییم "من می خواهم

an uber.' Not 'I'm going to get a taxi.' An uber is a taxi but we don't say taxi anymore

یک uber بگیرم." نه "من می روم تاکسی بگیرم." اوبر تاکسی است اما ما دیگر نمی گوییم تاکسی

we say an uber. Unless of course you are getting a taxi and then you would say taxi. We even

می گوییم اوبر. البته مگر اینکه تاکسی بگیرید و بعد بگویید تاکسی. ما حتی

use it as a verb 'I'm going to uber it tonight.' Like I'm going to take an uber, a taxi to

از آن به عنوان فعل "I'm going to uber it tonight" استفاده می کنیم. مثل اینکه می‌خواهم با اوبر، تاکسی

get home. Also think about Netflix, there's a common phrase Netflix and chill. Now you

بروم تا به خانه برسم. همچنین در مورد نتفلیکس فکر کنید، یک عبارت رایج Netflix and chill وجود دارد. حالا

can google the meaning of Netflix and chill, I'm not going to tell you. It's a bit rude

می تونی معنی نتفلیکس رو تو گوگل سرچ کنی و چیل کنی، من بهت نمیگم. کمی بی ادبی است

but it's become a phrase. These companies have become part of our every day vocabulary

اما تبدیل به یک عبارت شده است. این شرکت ها بخشی از دایره لغات روزمره ما شده اند

and that's why I love language and that's why I love English is because it's changing

و به همین دلیل است که من عاشق زبان هستم و به همین دلیل است که من عاشق انگلیسی هستم به این دلیل است که در حال تغییر

and evolving and these phrases, if you had said them five years ago, people would be

و تحول است و این عبارات، اگر پنج سال پیش آنها را گفته بودید، مردم اینگونه می گفتند

like 'What are you talking about?' but now everybody knows. So today we're going to look

"چی صحبت می کنی" در باره؟' اما حالا همه می دانند بنابراین امروز قصد داریم

at ten words that are a part of the start-up world, business English that you probably

به ده کلمه که بخشی از دنیای استارت‌آپ هستند، یعنی انگلیسی تجاری که احتمالاً

won't find in your business English text books or course books. Alright, let's get to number

در کتاب‌های درسی انگلیسی کسب‌وکار یا کتاب‌های درسی خود پیدا نخواهید کرد، نگاهی بیندازیم . خوب، بیایید به شماره

one. Well let's start with start-up. It's a noun and it's just a very young company,

یک برسیم. خوب بیایید با راه اندازی شروع کنیم. این یک اسم است و فقط یک شرکت بسیار جوان است

a company that is just beginning hence the word start. It's beginning. We often talk

، شرکتی که تازه شروع شده است، از این رو کلمه شروع است. داره شروع میشه ما اغلب در

about a tech start-up, so a technology focused company that is very new. An example sentence

مورد یک استارت آپ فناوری صحبت می کنیم، بنابراین یک شرکت متمرکز بر فناوری که بسیار جدید است. یک جمله مثال

'I think he works for a tech start-up.' So a tech start-up. Now tech, short for technology

"من فکر می کنم او برای یک استارت آپ فناوری کار می کند." بنابراین یک استارت آپ فناوری. اکنون فناوری، مخفف فناوری است

we use in other ways for example fintech. Fintech is financial technology so it's the

که ما به روش‌های دیگری مانند فین‌تک استفاده می‌کنیم. فین تک فناوری مالی است، بنابراین

way we use technology to do things in banking and stuff like that. So tech is a word we

روشی است که ما از فناوری برای انجام کارهای بانکی و مواردی از این دست استفاده می کنیم. بنابراین tech کلمه ای

use a lot these days to mean technology. 'I work in tech.' Now that's the industry of

است که ما این روزها به معنای فناوری استفاده می کنیم. من در فناوری کار می کنم. اکنون صنعت

technology. So if you work in tech maybe you work for one of these big companies like Google

فناوری است. بنابراین اگر در زمینه فناوری کار می کنید، ممکن است برای یکی از این شرکت های بزرگ مانند گوگل

or Amazon or whatever. Alright so tech is a great word. Number two is entrepreneur.

یا آمازون یا هر چیز دیگری کار کنید. بسیار خوب، پس فناوری کلمه بسیار خوبی است. شماره دو کارآفرین است.

Now an entrepreneur is a person that starts a company so often an entrepreneur will start

در حال حاضر کارآفرین شخصی است که شرکتی را راه اندازی می کند و اغلب یک کارآفرین

a start-up. That makes sense. Now this is a word that has come from French and we probably

شروع به راه اندازی می کند. این منطقی است. حالا این کلمه ای است که از فرانسوی آمده است و ما

say it a little bit differently, our pronunciation 'entrepreneur'. So the stress is on the final

احتمالاً آن را کمی متفاوت می گوییم، تلفظ ما "کارآفرین". بنابراین استرس روی

syllable entrepreneur. 'A lot of entrepreneurs move to Silicon Valley.' Number three is co-working

کارآفرین هجای آخر است. بسیاری از کارآفرینان به دره سیلیکون نقل مکان می کنند. شماره سه فضای کار مشترک

space. Now this is a shared workplace, so people from different companies are coming

است. اکنون اینجا یک محل کار مشترک است، بنابراین افرادی از شرکت های مختلف

there to work, it's not just owned by one company, there are people from lots of different

برای کار به آنجا می آیند، این مکان فقط متعلق به یک شرکت نیست، افراد زیادی از

companies. And the idea is that maybe you rent a desk or you could rent an office. So

شرکت های مختلف هستند. و ایده این است که شاید شما یک میز یا می توانید یک دفتر اجاره کنید. بنابراین

it could be temporary you could work there for a couple of weeks or you could be there

ممکن است موقتی باشد که می توانید چند هفته در آنجا کار کنید یا می توانید به طور دائم آنجا باشید

permanently. Alright let's put that into an example sentence 'There are so many co-working

. بسیار خوب، اجازه دهید آن را در یک جمله مثال قرار دهیم "

spaces now in London.' Number four Angel Investor. This is an individual that puts their money

اکنون در لندن فضاهای همکاری زیادی وجود دارد." شماره چهار سرمایه گذار فرشته. این فردی است که پول خود را

into a start-up to help it grow and hopefully become successful. An angel investor. Alright

در یک استارت آپ قرار می دهد تا به رشد آن کمک کند و امیدوارم موفق شود. یک سرمایه گذار فرشته خوب

let's put that into an example sentence 'The start-up is looking for angel investors to

اجازه دهید آن را در یک جمله مثال قرار دهیم " استارت آپ به دنبال سرمایه گذاران فرشته ای برای

grow.' Number five is a business incubator or it's also know as an incubator. This is

رشد است." شماره پنج یک انکوباتور کسب و کار است یا به عنوان انکوباتور نیز شناخته می شود.

a facility that is provided to very new companies, very new start-ups. They rent space very cheaply

این تسهیلاتی است که به شرکت های بسیار جدید، استارت آپ های بسیار جدید ارائه می شود. آنها فضا را بسیار ارزان اجاره

to help the start-up grow. So they might give support in terms of ideas or management or

می دهند تا به رشد استارت آپ کمک کنند. بنابراین آنها ممکن است از نظر ایده یا مدیریت یا

money and it's a kind of cheap place for the start-up to be based and then to grow over

پول حمایت کنند و این یک نوع مکان ارزان برای استارت آپ است که پایه گذاری شود و سپس در طول زمان رشد کند

time. Because obviously starting a company is quite expensive and you know rent is very

. از آنجا که بدیهی است که راه اندازی یک شرکت بسیار گران است و می دانید اجاره بسیار

expensive so if you have got a place where the rent is cheap, where you have got good

گران است، بنابراین اگر جایی دارید که اجاره آن ارزان است، در آن امکانات خوب

facilities, potentially good training facilities then yeah your company will probably grow

، امکانات آموزشی بالقوه خوبی دارید، بله، شرکت شما احتمالاً سریعتر رشد می کند

faster and succeed. So an incubator is exactly that, it could be a house or just an office

و موفق می شود. بنابراین یک انکوباتور دقیقاً همین است، می تواند یک خانه یا فقط یک مرکز اداری باشد

facility that's very cheap to help start-ups to grow quickly. If you have ever seen the

که بسیار ارزان است تا به رشد سریع استارت آپ ها کمک کند. اگر تا به حال

TV series 'Silicon Valley' they are based in an incubator.So if yo want to get to know

سریال تلویزیونی "سیلیکون ولی" را دیده اید، آنها در یک انکوباتور ساخته شده اند. بنابراین اگر می خواهید

about start-ups and tech business but in a funny way definitely watch Silicon Valley.

با کسب و کارهای نوپا و فناوری آشنا شوید، اما به روشی خنده دار، حتما سیلیکون ولی را تماشا کنید.

Number six growth hacking. Essentially growth hacking is using experiments to quickly learn

شماره شش هک رشد. اساساً هک رشد استفاده از آزمایش‌ها برای یادگیری سریع

and change your business strategy or your marketing to grow the quickest way possible.

و تغییر استراتژی کسب و کار یا بازاریابی شما برای رشد سریع‌ترین راه ممکن است.

So you are finding little tricks to improve the way you do almost everything. So whether

بنابراین شما در حال یافتن ترفندهای کوچکی برای بهبود روش انجام تقریباً همه کارها هستید. بنابراین، چه

it's through your marketing or your product development you are learning as quickly as

از طریق بازاریابی یا توسعه محصول شما باشد، شما با بیشترین سرعتی که

you can from your mistakes and improving your processes as quickly as you can. So it could

می توانید از اشتباهات خود یاد می گیرید و فرآیندهای خود را در سریع ترین زمان ممکن بهبود می دهید. بنابراین می

be a noun growth hacking or it could be a verb to growth hack. 'If you are an entrepreneur

تواند یک اسم رشد هک یا می تواند یک فعل به رشد هک باشد. "اگر شما یک کارآفرین

you really need to learn how to growth hack.' Number seven is pivot, it's a verb and it

هستید، واقعا باید یاد بگیرید که چگونه هک رشد کنید." شماره هفت محوری است، یک فعل است و

basically means if a company's original plan isn't working, it's not successful they may

اساساً به این معنی است که اگر طرح اولیه یک شرکت کار نمی کند، موفقیت آمیز نیست، آنها ممکن

change the direction of their business. Now it doesn't mean they'll do something totally

است جهت کسب و کار خود را تغییر دهند. اکنون به این معنا نیست که آنها کاری کاملا متفاوت انجام خواهند داد،

different but it means they'll adapt it or change it in some way. So for example Starbucks,

بلکه به این معنی است که آن را تطبیق خواهند داد یا به نحوی آن را تغییر خواهند داد. بنابراین برای مثال استارباکس،

they weren't originally a coffee shop. Originally they were founded as a business that sold

آنها در اصل یک کافی شاپ نبودند. آنها در ابتدا به عنوان یک کسب و کار که

coffee beans and coffee makers and then the owner Howard Schultz decided to pivot and

دانه های قهوه و قهوه ساز می فروخت تاسیس شدند و سپس مالک هوارد شولتز تصمیم

start a chain of coffee shops. So they were going in one direction and then they slightly

گرفت یک زنجیره ای از کافی شاپ ها را راه اندازی کند. بنابراین آنها در یک جهت می رفتند و سپس کمی

changed direction that is to pivot. So they pivoted, would be the past tense. Number eight,

تغییر جهت دادند که به عنوان چرخش است. بنابراین آنها محور، زمان گذشته خواهد بود. شماره هشت،

scalability. Scalability is the ability for a company to grow and to be able to deal with

مقیاس پذیری. مقیاس پذیری توانایی یک شرکت برای رشد و توانایی مقابله با

increased customers or increased demand. So if something isn't scalable, which is the

افزایش مشتریان یا افزایش تقاضا است. بنابراین اگر چیزی مقیاس‌پذیر نباشد، که صفت آن است

adjective, if something isn't scalable you can't grow it bigger than it is already. Uber

، اگر چیزی مقیاس‌پذیر نباشد، نمی‌توانید آن را بزرگ‌تر از آنچه که در حال حاضر است رشد دهید.

is a very scalable business because there is not just one person in the world that can

اوبر یک کسب و کار بسیار مقیاس پذیر است زیرا فقط یک نفر در جهان نیست که بتواند

drive a taxi, there are thousands of people, millions of people that could drive a taxi.

تاکسی رانندگی کند، هزاران نفر، میلیون ها نفر هستند که می توانند تاکسی رانندگی کنند.

So that's a very scalable business. So the word is scalability, is the noun and scalable

بنابراین این یک تجارت بسیار مقیاس پذیر است. پس کلمه مقیاس پذیری است، اسم است و مقیاس

is the adjective. So 'Uber never had any problems with scalability.' Number nine, iteration.

پذیر صفت است. بنابراین، اوبر هرگز با مقیاس‌پذیری مشکلی نداشت. شماره نه، تکرار.

This is a noun and it's the new version of something so it could be a computer programme

این یک اسم است و نسخه جدید چیزی است، بنابراین می تواند یک برنامه کامپیوتری باشد

or it could be an English course it could be anything really. So the idea is that it's

یا می تواند یک دوره انگلیسی باشد، می تواند واقعاً هر چیزی باشد. بنابراین ایده این است که این

a new version and you have changed something and hopefully improved the old version. So

یک نسخه جدید است و شما چیزی را تغییر داده اید و امیدوارم نسخه قدیمی را بهبود ببخشید. بنابراین

with each iteration the idea is that your computer programme improves, it gets better.

با هر تکرار ایده این است که برنامه رایانه شما بهتر می شود، بهتر می شود.

A company might release a computer programme and then they'll make several iterations and

یک شرکت ممکن است یک برنامه کامپیوتری را منتشر کند و سپس چندین بار تکرار کند و

by the tenth iteration it's improved dramatically, it's so much better than the original version.

در تکرار دهم به طرز چشمگیری بهبود یافته است، بسیار بهتر از نسخه اصلی است.

So an iteration is a new version of something. And the final one, number ten, exit strategy.

بنابراین تکرار یک نسخه جدید از چیزی است. و آخرین، شماره ده، استراتژی خروج.

Now as you might be able to guess exit means kind of to leave and this is when the founder

اکنون همانطور که ممکن است بتوانید حدس بزنید خروج به معنای ترک است و این زمانی است که

of the business, the entrepreneur that started it makes a plan to leave the business. So

بنیانگذار کسب و کار، کارآفرینی که آن را شروع کرده است، برنامه ای برای ترک کسب و کار دارد. بنابراین

maybe they sell part of the business or maybe they sell the whole business but it's their

ممکن است آنها بخشی از کسب و کار را بفروشند یا کل تجارت را بفروشند، اما این برنامه آنهاست که آنها

plan to leave and hopefully make some money on the business. So an exit strategy. 'It's

را ترک کنند و امیدوارم مقداری از کسب و کار درآمد داشته باشند. بنابراین یک استراتژی خروج.

important for all entrepreneurs to have an exit strategy.' Eat Sleep Dreamers I'd love

برای همه کارآفرینان مهم است که یک استراتژی خروج داشته باشند. Eat Sleep Dreamers من دوست دارم

to know which of those words did you find most useful. Did you know al of them? Were

بدانم کدام یک از این کلمات برای شما مفیدتر است. آیا همه آنها را می شناختید؟ آیا

some of them new to you? Let me know in the comments below. I'd particularly love to hear

برخی از آنها برای شما جدید بودند؟ با گذاشتن کامنت در ادامه به من اطلاع دهید . من به خصوص دوست دارم

from those of you that are learning English for your jobs. So that you can improve your

از شما که در حال یادگیری زبان انگلیسی برای شغل خود هستید بشنوم. به طوری که بتوانید شغل خود را بهبود بخشید

job, get a promotion whatever it might be or speak to colleagues or clients in English.

، هر چه که باشد ترفیع بگیرید یا با همکاران یا مشتریان به زبان انگلیسی صحبت کنید.

I'd love to know how you use English in business. Put that in the comments below. Remember to

من دوست دارم بدانم چگونه از انگلیسی در تجارت استفاده می کنید. آن را در نظرات زیر قرار دهید. به یاد

check out my Instagram account which is @EatSleepDreamEnglish also check out my Facebook page and of course

داشته باشید که اکانت اینستاگرام من را که @EatSleepDreamEnglish است بررسی کنید، صفحه فیس بوک من را نیز بررسی کنید و البته

hit the subscribe button and give this lesson a big thumbs up. I'm back every Tuesday and

دکمه اشتراک را بزنید و به این درس کمک بزرگی بدهید. من هر سه‌شنبه و

every Friday with new lessons helping you take your English to the next level. Thanks

هر جمعه با درس‌های جدید برمی‌گردم که به شما کمک می‌کند زبان انگلیسی خود را به سطح بالاتری ببرید.

so much for hanging out with me guys I hope you enjoyed that one. This is Tom, the Chief

خیلی ممنون که با من بودید، امیدوارم از آن لذت برده باشید. این تام، رئیس

Dreamer, saying goodbye.

رویاپرداز است که در حال خداحافظی است.