Entrepreneur Vocabulary in English

- Hi there, I'm your English coach Christina

- سلام، من مربی انگلیسی شما کریستینا هستم

and welcome to Speak English with Christina

و به Speak English با کریستینا خوش آمدید،

where you'll learn American culture and business know how

جایی که فرهنگ و تجارت آمریکایی را یاد خواهید گرفت که چگونه

to become confident in English.

به زبان انگلیسی اعتماد به نفس داشته باشید.

At conferences or business events,

در کنفرانس‌ها یا رویدادهای تجاری،

people will talk a lot about their company,

مردم درباره شرکت،

their goals, their story and you can meet

اهداف، داستان‌شان بسیار صحبت می‌کنند و شما می‌توانید با

all the right people and get business insights

همه افراد مناسب ملاقات کنید و بینش‌های تجاری را به دست آورید

that will help you to boost your career

که به شما کمک می‌کند تا شغل خود را ارتقا دهید

and those are really valuable opportunities.

و این فرصت‌های واقعاً ارزشمندی هستند.

So you don't want to get stuck on essential words

بنابراین شما نمی خواهید در کلمات اساسی

that everybody uses but that you don't understand.

که همه استفاده می کنند اما شما آنها را نمی فهمید گیر کنید.

So, I want to help you to keep your credibility

بنابراین، من می خواهم به شما کمک کنم تا اعتبار خود را حفظ کنید

and reach your goals and that starts with a review

و به اهداف خود برسید و این با مروری

of some common vocabulary from the world of entrepreneurs.

بر برخی واژگان رایج از دنیای کارآفرینان شروع می شود. بیا

Let's go.

بریم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

(upbeat jazz music)

(موسیقی جاز خوشبین)

First, let's define an entrepreneur.

ابتدا اجازه دهید یک کارآفرین را تعریف کنیم.

An entrepreneur is a person who starts their own business.

کارآفرین فردی است که کسب و کار خود را راه اندازی می کند.

Often, they'll try to cater to a specific niche

اغلب، آنها سعی می کنند به یک جایگاه خاص

and a niche or niche, you can use both pronunciations,

و یک طاقچه یا طاقچه پاسخ دهند، شما می توانید از هر دو تلفظ استفاده کنید،

well, that's a targeted segment of society

خوب، این بخش هدف جامعه است

and entrepreneurs can offer both products or services.

و کارآفرینان می توانند هر دو محصول یا خدمات را ارائه دهند.

They can lead their company and not their enterprise,

آنها می توانند شرکت خود را رهبری کنند و نه شرکت خود را،

that word is not used this way in English,

این کلمه در انگلیسی به این صورت استفاده نمی شود،

but they can lead their company on the road

اما آنها می توانند شرکت خود را در مسیر

to being profitable and profitable just means

سودآوری و سودآوری هدایت کنند، فقط به این معنی است

that they make more money than they spend.

که آنها بیشتر از آنچه که خرج می کنند درآمد کسب می کنند.

Now sometimes instead of focusing on profits,

اکنون گاهی اوقات به جای تمرکز بر سود،

they can focus on growth and that means

آنها می توانند روی رشد تمرکز کنند و این بدان معناست

that they want to get bigger and bigger

که آنها می خواهند بزرگتر و بزرگتر شوند

and when they grow their company, they're able to serve

و وقتی شرکت خود را رشد دادند ، می توانند

or to help many more people from the start,

از همان ابتدا به افراد بیشتری خدمت کنند یا به

their clients, their customers,

مشتریانشان کمک کنند. مشتریان آنها،

the people who buy their solutions.

افرادی که راه حل های آنها را می خرند.

Now, what's the difference between client and customers?

حال، تفاوت بین مشتری و مشتری چیست؟

Technically speaking, clients buy services

از نظر فنی، مشتریان خدمات را می خرند

and customers buy products but in reality,

و مشتریان محصولات را خریداری می کنند، اما در واقعیت،

we kind of use the two interchangeably.

ما به نوعی از این دو به جای یکدیگر استفاده می کنیم.

(upbeat jazz music)

(موسیقی جاز شاد)

Those are the basics.

اینها اصول اولیه هستند.

Now, of course, the vocabulary for entrepreneurs

در حال حاضر، البته، واژگان برای کارآفرینان

is often a bit stranger than this

اغلب کمی عجیب تر از این است

and sometimes, you may wonder if the other person

و گاهی اوقات ممکن است تعجب کنید که آیا طرف مقابل

is speaking English or some other strange language.

انگلیسی صحبت می کند یا به زبان عجیب دیگری صحبت می کند.

Let's look.

بیایید نگاه بیندازیم.

A business can help other businesses in B2B,

یک کسب‌وکار می‌تواند به کسب‌وکارهای دیگر در B2B کمک کند،

that's business-to-business, B2B,

یعنی تجارت به کسب‌وکار، B2B،

or maybe they sell directly to private clients

یا شاید آنها مستقیماً به مشتریان خصوصی

in B2C, business-to-customer.

در B2C، تجارت به مشتری بفروشند.

For example, Speak English with Christina

برای مثال Speak English with Christina

is both B2B and B2C.

هم B2B و هم B2C است.

We work with both businesses and with private clients.

ما هم با مشاغل و هم با مشتریان خصوصی کار می کنیم.

If a business is selling software,

اگر کسب‌وکاری نرم‌افزار می‌فروشد،

do they sell their software as a product in SaaP

آیا نرم‌افزار خود را به‌عنوان محصول در SaaP می‌فروشد و به

by letting clients download and use the program on their own

مشتریان اجازه می‌دهد برنامه را دانلود کرده و به تنهایی از آن استفاده کنند

or do they sell subscriptions to their software

یا به جای آن، اشتراک نرم‌افزار خود را

as a service in SaaS instead?

به‌عنوان یک سرویس در SaaS می‌فروشند؟

Is it a freemium, a product what's free at first

آیا این یک فریمیوم است، محصولی که در ابتدا رایگان است

but where you need to pay to upgrade to a better service

اما باید برای ارتقا به خدمات بهتر هزینه پرداخت کنید

or do they offer a trial period where customers

یا دوره آزمایشی را ارائه می دهند که مشتریان

can use their software for free for a limited time

بتوانند

before they decide to buy or not?

قبل از تصمیم به خرید، برای مدت محدودی از نرم افزار خود به صورت رایگان استفاده کنند یا خیر؟

You might also hear about strategies

همچنین ممکن است در مورد استراتژی های

of content marketing or inbound marketing.

بازاریابی محتوا یا بازاریابی درونگرا بشنوید.

This means that the company creates good content,

این بدان معناست که شرکت محتوای خوبی

like blog posts, podcasts or videos,

مانند پست‌های وبلاگ، پادکست یا ویدیو ایجاد می‌کند

so that people find and visit

تا مردم وب‌سایت شرکت را خودشان پیدا کرده و از آن بازدید کنند

the company's website by themselves

and once you have a business idea,

و هنگامی که ایده کسب‌وکار دارید،

you start building up your MVP.

شروع به ساختن MVP خود می‌کنید.

Now, in sports this acronym means Most Valuable Player,

اکنون، در ورزش، این مخفف به معنای با ارزش ترین بازیکن است،

but in business, we're talking here

اما در تجارت، ما در اینجا

about the Minimal Viable Product.

در مورد محصول حداقل قابل دوام صحبت می کنیم.

It's the least ambitious thing that you can sell quickly,

این کمترین جاه طلبی است که می توانید به سرعت بفروشید،

often with very few bells and whistles or special features

اغلب با زنگ ها و سوت های بسیار کم یا ویژگی های خاص

and the idea behind your MVP is to have proof of concept

و ایده پشت MVP شما این است که اثبات مفهوم داشته باشید

and that means that you prove that your concept

و این بدان معناست که شما ثابت کنید که مفهوم شما

attracts customers first,

ابتدا مشتریان را جذب می کند

and then you can start improving to make it even better.

و سپس می توانید شروع به بهبود کنید تا آن را حتی بهتر کنید.

When you start growing,

وقتی شروع به رشد کردید،

it's time to think about scalability.

وقت آن است که به مقیاس پذیری فکر کنید.

Does your business still work

آیا اگر کسب و کار شما

if it gets ten times more clients

ده برابر مشتریان بیشتری پیدا کند، باز هم کار می کند

or is everything gonna fall apart

یا

once you try to get a hundred times more clients?

وقتی سعی کنید صد برابر مشتریان بیشتری به دست آورید، همه چیز از بین می رود؟ آیا

Can you scale your business or do you need to stay small

می توانید کسب و کار خود را مقیاس بندی کنید یا باید کوچک بمانید

and if all goes very well, you can even work a little magic.

و اگر همه چیز خوب پیش رفت، حتی می توانید کمی جادو کنید.

You enter the enchanted entrepreneurial forest as a unicorn

شما به عنوان یک اسب شاخدار وارد جنگل کارآفرینی مسحور می شوید

and that is a tech company

و این یک شرکت فناوری است

that's worth over a billion dollars.

که بیش از یک میلیارد دلار ارزش دارد.

(upbeat jazz music)

(موسیقی جاز شاد)

When telling your own story,

هنگام گفتن داستان خود،

you need to adapt it to your audience and to your situation.

باید آن را با مخاطبان و موقعیت خود تطبیق دهید.

Maybe you want to share how you finally

شاید بخواهید به اشتراک بگذارید که چگونه سرانجام

found the job you always wanted

شغلی را که همیشه می خواستید پیدا کردید

or how you got a lot of help from your mentor,

یا چگونه از مربی خود کمک زیادی گرفتید،

someone, you know with more experience

کسی که با تجربه بیشتری می شناسید

who helped you to overcome your difficulties

که به شما کمک کرد تا بر مشکلات خود غلبه کنید

or even how you finally managed to get a big break

یا حتی چگونه در نهایت توانستید به یک موقعیت بزرگ دست پیدا کنید. استراحت

and that is a short period of time

و این مدت کوتاهی است

with a lot of growth and success.

با رشد و موفقیت زیاد.

People might want to hear about your achievement,

مردم ممکن است بخواهند در مورد دستاورد شما،

the actual results that you got from that adventure.

نتایج واقعی که از آن ماجراجویی به دست آوردید، بشنوند.

Another story that you can tell is about your drive,

داستان دیگری که می توانید بگویید در مورد انگیزه شما،

your determination to get things done,

عزم شما برای انجام کارها و

the reasons behind it.

دلایل پشت آن است.

Maybe you just want to solve the problems of your customers.

شاید شما فقط می خواهید مشکلات مشتریان خود را حل کنید.

Maybe you want to add value to your clients' lives

شاید بخواهید به زندگی مشتریان خود ارزش بیافزایید

to give them a solution

تا به آنها راه حلی ارائه دهید

that gives them the most bang for their buck

که بیشترین سود را برای آنها به ارمغان می آورد

or maybe you're a bit more idealistic,

یا شاید کمی ایده آل گراتر باشید،

after all, starting your own business

در نهایت، راه اندازی کسب و کار خود

can be a way to make a difference in the world.

می تواند راهی برای ایجاد تفاوت باشد. در جهان.

So you can tell us how you want to make

بنابراین می توانید به ما بگویید که چگونه می خواهید

the world a better place.

جهان را به مکانی بهتر تبدیل کنید.

(upbeat jazz music)

(موسیقی جاز شاد)

Now, you tell me, what is your story?

حالا، شما به من بگویید، داستان شما چیست؟

Tell us about you, your business or what motivates you

در مورد خودتان، کسب و کارتان یا انگیزه‌های شما

to get up in the morning and to do a great job.

برای بیدار شدن در صبح و انجام یک کار عالی به ما بگویید.

I love stories like this.

من داستانهایی مثل این رو دوست دارم.

So, please share them in the comments below.

بنابراین، لطفا آنها را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید.

You just need to start typing for instance,

شما فقط باید شروع به تایپ کنید، به عنوان مثال،

my company is

شرکت من است

and then tell us the rest.

و سپس بقیه را به ما بگویید.

It's a great way to practice your English

این یک راه عالی برای تمرین زبان انگلیسی است

and if you would like to become more fluid,

و اگر می‌خواهید روان‌تر،

more confident and work with one of my expert teachers,

اعتماد به‌نفس‌تر شوید و با یکی از معلمان متخصص من کار کنید،

check out my new program, Speak English Confidently.

برنامه جدید من، Speak English Confidently را بررسی کنید.

It combines private training sessions

این برنامه جلسات آموزشی خصوصی را

with regular conversation practice,

با تمرین مکالمه منظم ترکیب می کند،

so that you speak more correct English more fluidly.

به طوری که انگلیسی صحیح تری را روان تر صحبت می کنید.

Details are below the video.

جزئیات در زیر ویدیو است.

All right, thanks so much for improving your English

بسیار خوب، از اینکه انگلیسی خود را

with me and I'll see you next time.

با من بهبود دادید بسیار متشکرم و دفعه بعد شما را می بینم.