Learn the English Phrases "the short term" and "the long term"

In this English lesson, I wanted to help

در این درس انگلیسی، می خواستم به

you learn the English phrase the short term.

شما کمک کنم که عبارت انگلیسی کوتاه مدت را یاد بگیرید.

When we say the short term, we're talking about

وقتی کوتاه مدت می گوییم، در

for the next day or the next few hours

مورد روز بعد یا چند ساعت آینده

or the next week, like a short amount of

یا هفته بعد صحبت می کنیم، مانند

time between now and a future situation.

زمان کوتاهی بین حال و موقعیت آینده.

Sometimes we fix things for the short term.

گاهی اوقات ما چیزها را برای کوتاه مدت اصلاح می کنیم.

We know that for the short term the fix will last.

ما می دانیم که در کوتاه مدت این اصلاح ادامه خواهد داشت.

Maybe you put some tape on a piece of clothing.

شاید مقداری نوار چسب روی یک لباس بچسبانید.

No one does that, do they?

هیچ کس این کار را نمی کند، آنها؟

If I had a little tear here, I could put some tape

اگر اینجا کمی پارگی داشتم، می‌توانستم مقداری نوار چسب بزنم

on there so that for the short term it is wearable.

تا در کوتاه‌مدت قابل پوشیدن باشد.

That's a bad example.

این یک مثال بد است.

But anyways, I think you get the point when you do

اما به هر حال، من فکر می‌کنم وقتی

something for the short term, or when you refer to the

کاری را برای کوتاه‌مدت انجام می‌دهید، یا وقتی به

short term, you're referring to a short amount of time.

کوتاه‌مدت اشاره می‌کنید، به مدت کوتاهی اشاره می‌کنید، به این نکته پی می‌برید.

Sometimes your vehicle is broken and

گاهی اوقات وسیله نقلیه شما خراب می شود و

there's like a short term fix.

مانند یک تعمیر کوتاه مدت وجود دارد.

So in the short term you might just put a little

بنابراین در کوتاه مدت ممکن است فقط

bit of air in a tire that's actually slowly going flat.

کمی هوا در لاستیک قرار دهید که در واقع به آرامی پنچر می شود.

Flat.

تخت.

That's a better example.

این مثال بهتری است.

Anyways, the other phrase I wanted to

به هر حال، عبارت دیگری که امروز می خواستم به

teach you today is the long term.

شما یاد بدهم بلند مدت است.

The long term means for a long time.

بلند مدت یعنی برای مدت طولانی.

So let's use the tire example again.

پس بیایید دوباره از مثال تایر استفاده کنیم.

If your tire is leaking air, you can

اگر لاستیک شما دارای نشت هوا است، می توانید

put some air in for the short term.

برای مدت کوتاهی مقداری هوا در آن قرار دهید.

But for the long term you want to replace

اما برای طولانی مدت می خواهید

the tire or get the tire patched and repaired.

لاستیک را تعویض کنید یا لاستیک را وصله و تعمیر کنید.

So the short term would be like a quick

بنابراین کوتاه مدت مانند یک

fix, something that works but isn't the best fixed.

راه حل سریع است، چیزی که کار می کند اما بهترین راه حل نیست.

And then a long term fix would

و سپس یک اصلاح طولانی مدت

be something that is more permanent.

چیزی دائمی تر خواهد بود.

So to review, let me try to explain these again.

بنابراین برای بررسی، اجازه دهید سعی کنم دوباره اینها را توضیح دهم.

When you do something for the short term or in the

وقتی کاری را برای کوتاه مدت یا

short term, it means for a short amount of time.

کوتاه مدت انجام می دهید، به معنای مدت کوتاهی است.

And when you do it for the long term or in the

و وقتی این کار را برای درازمدت یا درازمدت انجام می‌دهید،

long term, you do it for a longer amount of time.

برای مدت طولانی‌تری این کار را انجام می‌دهید.

Let me use that in and for phrase a bit.

اجازه دهید از آن در و برای عبارت استفاده کنم.

So in the short term, putting

بنابراین در کوتاه مدت، قرار دادن

air in will fix the problem.

هوا مشکل را برطرف می کند. با این

In the long term though, you

حال، در دراز مدت،

should get it replaced or fixed.

باید آن را جایگزین یا تعمیر کنید.

So putting air in the tire

بنابراین قرار دادن هوا در لاستیک

will last for the short term.

برای مدت کوتاهی دوام خواهد داشت.

Notice I used for there.

توجه داشته باشید که من برای آنجا استفاده کردم.

But getting the tire replaced or fixed

اما تعویض یا تعمیر تایر

is better for the long term.

برای دراز مدت بهتر است.

Hopefully I explained that well.

امیدوارم خوب توضیح داده باشم

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comet is from Vitor.

این دنباله دار از ویتور است.

That reminded me of when one of the

این من را به یاد زمانی انداخت که یکی از

windows in my parent's house was broken.

پنجره های خانه پدر و مادرم شکسته شد.

I had the brilliant idea of removing the last pieces of

من این ایده عالی را داشتم که آخرین تکه های

glass and using adhesive tape to fill the empty space.

شیشه را برداریم و از نوار چسب برای پر کردن فضای خالی استفاده کنم.

The other day the window was full of insects. Haha.

روز قبل پنجره پر از حشرات بود. هاها

We didn't have money to replace glass, so I thought I

ما پولی برای تعویض شیشه نداشتیم، بنابراین فکر کردم

was going to save us some money using adhesive tape.

با استفاده از نوار چسب مقداری پول برایمان پس انداز کنم.

It was certainly not a good idea.

مطمئناً ایده خوبی نبود.

And then my response, sometimes things work in the

و سپس پاسخ من، گاهی اوقات همه چیز در

short term, but not in the long term.

کوتاه مدت کار می کند، اما نه در بلند مدت.

So now you know the source

بنابراین اکنون منبع

of the topic for this lesson.

موضوع این درس را می دانید.

I was answering that comment.

من داشتم به اون کامنت جواب میدادم

Thanks, Vitor for that comment, by the way.

متشکرم، ویتور برای آن نظر، اتفاقا.

And I used those two phrases and I thought, I

و من از آن دو عبارت استفاده کردم و فکر کردم، نمی

don't know if I've taught those two phrases before.

دانم قبلا آن دو عبارت را آموزش داده ام یا نه.

I think I just stepped in some mud.

فکر می‌کنم فقط پا در گل و لای گذاشتم.

I hope it was mud.

امیدوارم گلی بوده باشه

Anyways, I hope you are all doing well.

به هر حال امیدوارم حال همتون خوب باشه

I'm having a rare day off, so I've been

من یک روز مرخصی نادری را سپری می‌کنم، بنابراین

walking a lot and exercising a lot and doing

زیاد پیاده‌روی کرده‌ام، ورزش زیادی انجام داده‌ام و

a lot of physical labor on the farm.

کارهای بدنی زیادی در مزرعه انجام داده‌ام.

And today I'm trying to do nothing.

و امروز سعی می کنم هیچ کاری انجام ندهم.

And as things go for me, I haven't succeeded.

و همانطور که همه چیز برای من پیش می رود، من موفق نشده ام.

I've actually done a number of things

من واقعاً امروز صبح چند کار را انجام داده ام

this morning. I responded to all the

. من به تمام

comments on the new lesson on my

نظرات درس جدید در

main channel about buying large purchases.

کانال اصلیم در مورد خریدهای بزرگ پاسخ دادم.

I responded to all the comments from

من به تمام نظرات

the previous video on this channel.

ویدیوی قبلی در این کانال پاسخ دادم.

I made my Wednesdays with Bob video.

چهارشنبه هایم را با ویدیوی باب ساختم.

I went out and made that, hey, this

من بیرون رفتم و آن را درست کردم، هی،

is a cool little spot here, isn't it?

اینجا یک مکان کوچک جالب است، اینطور نیست؟

And then now I'm outside making this short lesson.

و حالا من بیرون هستم و این درس کوتاه را می سازم.

So I'm trying, though, not to do any physical labor.

بنابراین سعی می کنم هیچ کار فیزیکی انجام ندهم.

I'm not injured, I'm not hurt or anything like that.

نه مجروح شده ام، نه صدمه دیده ام و نه چیزی شبیه این.

But I think it was on, was it Sunday or Saturday?

اما فکر کنم روشن بود، یکشنبه بود یا شنبه؟

I worked really hard and then we went to

من واقعاً سخت کار کردم و سپس برای

the big pool to go for a swim and

شنا به استخر بزرگ رفتیم و در

I actually was quite physically active in the water.

واقع از نظر بدنی کاملاً در آب فعال بودم.

And I had already walked 16,000 steps that day and

و من قبلاً 16000 قدم در آن روز و

about 17 or 18,000 by the end of the day.

حدود 17 یا 18000 تا پایان روز راه رفته بودم.

So I was pretty sore and I

بنابراین من خیلی درد داشتم و

was still kind of feeling it yesterday.

هنوز به نوعی آن را دیروز احساس می کردم.

So I thought, you know what, I'll just take a full

بنابراین فکر کردم، می‌دانی چیست، من فقط یک

day off and try to let my body heal up.

روز کامل مرخصی می‌گیرم و سعی می‌کنم بدنم بهبود یابد.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم

I hope you were able to understand the two phrases

امیدوارم توانسته باشید دو عبارتی

that I taught in this lesson and I'll see you

که در این درس آموزش دادم را متوجه شده باشید و

in a couple days with another short English lesson. Bye.

تا چند روز دیگر با یک درس کوتاه دیگر انگلیسی شما را ببینم. خدا حافظ.