BOX SET: English In A Minute 1 – TEN English lessons in 10 minutes!

Hi, I'm Sian from BBC learning English, and today we're going to look at the

سلام، من سیان هستم از بی بی سی در حال یادگیری زبان انگلیسی، و امروز قصد داریم

difference between 'raise' and 'rise'. So, 'raise' and 'rise' both refer to something

تفاوت بین "افزایش" و "افزایش" را بررسی کنیم. بنابراین، "افزایش" و "افزایش" هر دو به چیزی در

going up but there's a difference in how we use them. 'Raise' always needs a

حال افزایش اشاره دارند، اما در نحوه استفاده از آنها تفاوت وجود دارد. «بالا بردن» همیشه به یک

direct object, so, if you raise something, you move it up.

شی مستقیم نیاز دارد، بنابراین، اگر چیزی را بالا ببرید، آن را به سمت بالا ببرید.

For example: I raise my eyebrows when I'm surprised.

برای مثال: وقتی تعجب می‌کنم ابروهایم را بالا می‌برم.

And it doesn't have to be literal, so: The government plan to raise taxes.

و لازم نیست تحت اللفظی باشد، بنابراین: دولت قصد دارد مالیات ها را افزایش دهد.

Don't forget this is a regular verb, so, the past  

فراموش نکنید که این یک فعل منظم است، بنابراین، ماضی

and past participle are both 'raised'.

و فعل ماضی هر دو «برافراشته» هستند.

But with 'rise', there's no direct object so if something rises,

اما با «طلوع»، شیء مستقیمی وجود ندارد، بنابراین اگر چیزی بالا می‌آید،

it goes up or increases by itself.

خود به خود بالا می‌رود یا افزایش می‌یابد.

The sun rises at 6 a.m. at the moment.

خورشید در این لحظه ساعت 6 صبح طلوع می کند.

Careful! This is an irregular verb so the past is 'rose',

مراقب باشید! این یک فعل نامنظم است، بنابراین گذشته «رز» است،

and the past participle is 'risen'.

و فعل ماضی «قیام» است.

Hi guys. Dan for BBC Learning English here. Today we're going to talk about the

سلام بچه ها. دان برای بی بی سی آموزش زبان انگلیسی در اینجا. امروز قصد داریم در مورد

verbs 'wish' and 'hope'. Now, the verb 'wish' can be used in many ways  

افعال "آرزو" و "امید" صحبت کنیم. اکنون، فعل "خواستن" را می توان به روش های مختلفی استفاده کرد

and you can get much more detailed information on our website. However, we

و می توانید اطلاعات بسیار دقیق تری را در وب سایت ما دریافت کنید. با این حال، ما

generally use 'wish' to talk about a present or past situation that 

معمولاً از «آرزو» برای صحبت درباره وضعیت فعلی یا گذشته استفاده می‌کنیم که می‌خواهیم آن را

we want to change, but understand that it can't.  

تغییر دهیم، اما درک می‌کنیم که نمی‌تواند.

Present wishes are 'wish' plus a past simple verb, for example: I wish I were taller.

آرزوهای حال «آرزو» به‌علاوه یک فعل گذشته ساده هستند، به عنوان مثال: کاش بلندتر بودم.

Past wishes are 'wish' plus past perfect: I wish I had grown taller.

آرزوهای گذشته «آرزو» به اضافه گذشته کامل هستند: ای کاش قد بلندتر شده بودم.

'Hope' can also be used in different ways but generally, when we 'hope', we talk

«امید» همچنین می‌تواند به روش‌های مختلفی استفاده شود، اما به طور کلی، وقتی «امید» می‌کنیم،

about something that we want or expect for the future. 'Hope' can be followed by a

درباره چیزی صحبت می‌کنیم که برای آینده می‌خواهیم یا انتظار داریم. پس از «Hope» می‌توان یک

full infinitive, for example: I hope to see you soon. But more commonly we follow

مصدر کامل قرار داد، برای مثال: امیدوارم به زودی شما را ببینم. اما معمولاً

it with the present tense that has a future meaning, or, with 'will'.

آن را با زمان حال دنبال می کنیم که معنای آینده دارد، یا با «اراده».

I hope you pass your driving test. I hope you'll have a good time.

امیدوارم در آزمون رانندگی موفق باشی امیدوارم بهتون خوش بگذره

Hello, I'm Tom and today I'm going to show you how we really say hello to our

سلام، من تام هستم و امروز قصد دارم به شما نشان دهم که چگونه واقعاً به

friends in British English. If you're with your friends, you can say 'alright?' For

دوستان خود به انگلیسی انگلیسی سلام می کنیم. اگر با دوستانتان هستید، می‌توانید بگویید "خوب؟" به عنوان

example: Alright, Ellie? You could also say 'hello, mate!' but say it like this:

مثال: خوب، الی؟ همچنین می‌توانید بگویید «سلام، رفیق!» اما اینطور بگویید:

Hello, mate! Another thing we could say is 'How are you doing?' but we say it like

سلام رفیق! چیز دیگری که می توانیم بگوییم این است که "حالت چطور است؟" اما ما اینطور می گوییم

this: How you doing? My favourite is 'What's happening?' and you say it like this:

: چطوری؟ مورد علاقه من این است که "چه اتفاقی می افتد؟" و شما آن را اینگونه می گویید:

Hey, what's happening? You can use any of these expressions when you meet

هی، چه اتفاقی می افتد؟ وقتی با بریتانیایی‌ها ملاقات می‌کنید و فوق‌العاده به نظر می‌رسید، می‌توانید از هر یک از این عبارات استفاده کنید

British people and sound super-natural. Excellent, so now you know how to use

. بسیار عالی، بنابراین اکنون می‌دانید که چگونه از

these new expressions, you can come and say 'Hi' to us on the

این عبارات جدید استفاده کنید، می‌توانید بیایید و در

BBC Learning English social media pages.

صفحات رسانه‌های اجتماعی بی‌بی‌سی یادگیری انگلیسی به ما «سلام» بگویید.

Hi everyone, I'm James. We're going to look at the difference between 'in case'

سلام به همه، من جیمز هستم. ما در یک دقیقه به تفاوت بین «در صورت»

and 'if' in today's English in a Minute. Look at these examples: I'll call you if I need

و «اگر» در انگلیسی امروزی می‌پردازیم. به این مثال‌ها نگاه کنید: اگر برای تکالیفم به کمک نیاز داشته باشم با شما تماس می‌گیرم

help with my homework. I'll call you in case I need help with my homework.

. در صورتی که برای انجام تکالیفم به کمک نیاز داشته باشم با شما تماس خواهم گرفت.

In the example with 'if', it means that I might call you in the future but it depends

در مثال «اگر»، به این معنی است که ممکن است در آینده با شما تماس بگیرم، اما بستگی دارد

if I need help or not. The second sentence with 'in case' means I'm going to call

که به کمک نیاز داشته باشم یا نه. جمله دوم با «در صورت» به این معنی است که

you before I do my homework to prevent any problems. Let's take a look at

قبل از انجام تکالیف با شما تماس می‌گیرم تا از بروز هرگونه مشکلی جلوگیری کنم. بیایید به

another example: I'll take an umbrella in case it rains. I'll take an umbrella if it

مثال دیگری نگاهی بیندازیم: اگر باران ببارد، یک چتر برمی دارم. اگه بارون بیاد چتر میبرم

rains. Just like in our first example, 'in case' means I'm going to take my umbrella

درست مانند مثال اول ما، «در صورت» به این معنی است که من

anyway, to prevent any problems. But in the example with 'if', this means that you

به هر حال چترم را می‌برم تا از هر گونه مشکلی جلوگیری کنم. اما در مثال با «اگر»، این بدان معناست که شما

only take an umbrella because it is raining when you leave.

فقط یک چتر می‌گیرید زیرا هنگام خروج باران می‌بارد.

So, if you want to learn more English, join us on social media or on our website.

بنابراین، اگر می‌خواهید انگلیسی بیشتری بیاموزید، در رسانه‌های اجتماعی یا وب‌سایت ما به ما بپیوندید.

In case you can't remember the link, here it is.

اگر نمی توانید پیوند را به خاطر بسپارید، اینجاست.

Hi, I'm Phil from BBC Learning English. Today, I'm going to tell you the  

سلام، من فیل هستم از بی بی سی در حال یادگیری انگلیسی. امروز، می‌خواهم

difference between 'even though' and 'even if'. Now,  we use them both for emphasis but they don't  

تفاوت بین «حتی اگر» و «حتی اگر» را به شما بگویم. اکنون، ما از هر دوی آنها برای تأکید استفاده می‌کنیم، اما

mean the same. We use 'even though' to introduce something that's true, but might be a little bit  

معنی آنها یکسان نیست. ما از «اگرچه» برای معرفی چیزی استفاده می‌کنیم که درست است، اما ممکن است کمی

unexpected - it's a bit like 'despite'. Even though I  hate driving, I'm still going to Scotland by car.  

غیرمنتظره باشد - کمی شبیه «با وجود» است. با وجود اینکه از رانندگی متنفرم، هنوز با ماشین به اسکاتلند می روم.

Even though I hate tennis, I'm still going to  watch the final. We use 'even if' to introduce  

با وجود اینکه از تنیس متنفرم، هنوز هم می‌خواهم فینال را تماشا کنم. ما از «حتی اگر» برای معرفی

something hypothetical, so it might not be real.  Even if it's sunny when we're in Scotland, I'm  

چیزی فرضی استفاده می‌کنیم، بنابراین ممکن است واقعی نباشد. حتی اگر زمانی که ما در اسکاتلند هستیم هوا آفتابی باشد،

not going swimming. Even if you paid me, I wouldn't  watch that film. So, 'even though' is for things  

شنا نمی‌کنم. حتی اگر به من پول می دادی، آن فیلم را نمی دیدم. بنابراین، «اگرچه» برای چیزهایی   است

that are true but unexpected, and 'even if' if the  things that are hypothetical so they might not  

که درست اما غیرمنتظره هستند، و «حتی اگر» مواردی است که فرضی هستند، بنابراین ممکن است

be real. Even though they look the same, they  are different, even if you didn't notice at first.

واقعی نباشند. حتی اگر آنها یکسان به نظر می رسند، آنها متفاوت هستند، حتی اگر در ابتدا متوجه نشدید.

Welcome everyone. Today we're going to  look at the difference between 'few' and 'a few'.  

همگی خوش آمدید. امروز می‌خواهیم تفاوت بین «چند» و «چند» را بررسی کنیم. به

Have a look at these two sentences. Which sentence has a more negative feeling? Number one: I have few  

این دو جمله دقت کنید کدام جمله احساس منفی بیشتری دارد؟ شماره یک: من دوستان کمی دارم

friends. Number two: I have a few friends who live  in London. It was sentence number one, right? When  

. شماره دو: من چند دوست دارم که در لندن زندگی می کنند. جمله شماره یک بود، درست است؟ وقتی از

we use 'few', we're saying that the total number of  something is not as many as we would like. That  

«چند» استفاده می‌کنیم، می‌گوییم تعداد کل چیزی به اندازه‌ای نیست که می‌خواهیم. این

the number is small. Here I'm telling you that I  don't have many friends. When we use 'a few', we're  

تعداد کم است. اینجا به شما می‌گویم که دوستان زیادی ندارم. وقتی از «چند» استفاده می‌کنیم،

not talking about the total number, but a category  of something. It has a similar meaning to 'some'.  

درباره تعداد کل صحبت نمی‌کنیم، بلکه درباره یک دسته از چیزی صحبت می‌کنیم. معنایی مشابه «بعضی» دارد.

Here I'm telling you that some of my friends  live in London. Just remember, we always use this  

در اینجا من به شما می گویم که برخی از دوستان من در لندن زندگی می کنند. فقط به یاد داشته باشید، ما همیشه از این

with countable nouns only - so please be careful.  See you next time.

فقط با اسم‌های قابل شمارش استفاده می‌کنیم - پس لطفاً مراقب باشید. بعدا می بینمت.

Hi, everyone James here. We're

سلام، همه جیمز اینجاست. ما

going to take a look at some quick and easy ways  to agree with other people's opinions. If someone  

قصد داریم به چند روش سریع و آسان برای موافقت با نظرات دیگران نگاهی بیندازیم. اگر شخصی

says something positive that you agree with, you  can say 'so do I' or 'so am I'. I love sushi. So do I.  

چیز مثبتی گفت که شما با آن موافق هستید، می‌توانید بگویید «من هم همین‌طور» یا «من هم هستم». من سوشی دوست دارم. من هم همینطور.

I'm really tired today. So am I. You can also  say 'me too'. However, when somebody says something  

امروز واقعا خسته هستم. من هم همینطور. شما همچنین می‌توانید بگویید «من هم». با این حال،

negative with the word 'not', for example, we use  the word 'neither' or 'neither'. 'Neither do I' or 'neither am I'.  

برای مثال، وقتی کسی با کلمه «نه» چیزی منفی می‌گوید، از کلمه «نه» یا «هیچکدام» استفاده می‌کنیم. "نه من" یا "هیچ من نیستم".

I don't go to the cinema very often. Neither  do I. I'm not very well at the moment. Neither am I.

من زیاد به سینما نمی روم. نه من. در حال حاضر حالم خیلی خوب نیست. من هم نیستم.

We can also just say 'me neither'. So, to agree with something positive, you use the word 'so' but  

همچنین می‌توانیم فقط بگوییم «من هیچکدام». بنابراین، برای موافقت با چیزی مثبت، از کلمه «پس» استفاده می‌کنید، اما

to agree with something negative we use the word  'neither' or 'neither'. Thanks for joining us everybody.  

برای موافقت با چیزی منفی از کلمه « نه» یا «هیچکدام» استفاده می‌کنیم. از اینکه همه به ما پیوستید متشکرم

Hi, I'm Roy, and today I'm going to tell you the  difference between 'when' and 'if'. Firstly, you can  

سلام، من روی هستم، و امروز می‌خواهم تفاوت بین «وقتی» و «اگر» را به شما بگویم. اولاً،

use 'when' or 'if' with the present simple when it  is a fact or a repeated action. If or when you put  

وقتی که یک واقعیت یا یک عمل تکراری است، می‌توانید از «وقتی» یا «اگر» با زمان حال ساده استفاده کنید . اگر یا وقتی

water in the freezer, it becomes ice. We use 'if' for  unknown or possible situations. If it rains today,  

آب را در فریزر قرار دهید، تبدیل به یخ می‌شود. ما از «اگر» برای موقعیت‌های ناشناخته یا ممکن استفاده می‌کنیم. اگر امروز باران ببارد،

I'll take my umbrella. We use 'when' to say we are  certain something's going to happen in the future.  

من چترم را برمی دارم. ما از «وقتی» استفاده می‌کنیم تا بگوییم مطمئن هستیم که در آینده اتفاقی می‌افتد.

When I go home, I'll watch a film. Compare these two  sentences: If I eat breakfast today, I'll have toast.  

وقتی به خانه بروم، یک فیلم می بینم. این دو جمله را مقایسه کنید : اگر امروز صبحانه بخورم، نان تست می‌خورم.

I might not eat breakfast. When I eat breakfast  today, I'll have toast. I will eat breakfast. Anyway,  

شاید صبحانه نخورم وقتی امروز صبحانه می‌خورم، نان تست می‌خورم. صبحانه خواهم خورد به هر حال،

that's everything for today. I've got to go because  I'm hungry. If I don't eat breakfast, I get grumpy. Bye.

این همه چیز برای امروز است. من باید بروم چون گرسنه هستم. اگر صبحانه نخورم بدخلق می شوم. خدا حافظ.

Hi, Saskia for BBC Learning English here, and  today I'm going to tell you about how we use verbs  

سلام، Saskia برای بی‌بی‌سی یادگیری انگلیسی اینجا، و امروز می‌خواهم در مورد نحوه استفاده از افعال

of perception in English. There are a number of  these verbs but I'm just going to look at two  

ادراک در انگلیسی به شما بگویم. تعدادی از این افعال وجود دارد، اما من اکنون با شما فقط به دو مورد نگاه می کنم

with you now. 'See' and 'hear'. When we use these verbs,  this is the form. First the verb of perception, then  

. "دیدن" و "شنیدن". وقتی از این افعال استفاده می کنیم، این شکل است. ابتدا فعل ادراک، سپس

the object of the sentence, then we have either the  infinitive without 'to' or the -ing form. Here's an  

مفعول جمله، سپس یا مصدر بدون «to» یا شکل -ing را داریم. یک

example: 'I heard him go down the stairs' or  'I heard him going down the stairs'. There's  

مثال در اینجا آمده است: «شنیدم او از پله‌ها پایین می‌رود» یا «شنیدم که او از پله‌ها پایین می‌رود».

a slight difference between these two forms. When  we use the infinitive, it suggests that we hear or  

تفاوت کمی بین این دو شکل وجود دارد. وقتی از مصدر استفاده می‌کنیم، نشان می‌دهد که

see the whole action or event. Using the -ing forms  suggests that we hear or see something in progress.  

کل عمل یا رویداد را می‌شنویم یا می‌بینیم. استفاده از فرم‌های -ing نشان می‌دهد که چیزی در حال انجام می‌شنویم یا می‌بینیم.

'I saw her cross the street' means I saw her cross  from one side to the other. 'I saw her crossing the  

"من او را دیدم که از خیابان عبور کرد" به این معنی است که من او را دیدم که از یک طرف به طرف دیگر عبور کرد. "من او را در حال عبور از

street' means I saw her in the middle on the way  across.

خیابان دیدم" به این معنی است که او را در وسط راه در آنطرف دیدم.

I'm Georgina from BBC Learning English. Have you ever thought about

من جورجینا هستم از BBC Learning English. آیا تا به حال به

the difference between 'lend' and 'borrow'? They are both verbs but they're used in  

تفاوت بین «قرض دادن» و «قرض دادن» فکر کرده‌اید؟ هر دو فعل هستند اما به

different ways. 'Lend' means to give something to  someone, generally for a short time. For example,  

روش‌های متفاوتی استفاده می‌شوند. «قرض دادن» به معنای دادن چیزی به شخصی، معمولاً برای مدت کوتاهی است. برای مثال،

the bank lent me some money. If you want to say who you lent something to, you can use the preposition  

بانک مقداری پول به من قرض داد. اگر می‌خواهید بگویید به چه کسی چیزی قرض داده‌اید، می‌توانید از حرف اضافه «

'to'. I lent my mobile phone to James. Oh no. I forgot  my pen. Can you lend me a pen? 'Borrow' means to ask  

به» استفاده کنید. موبایلم را به جیمز قرض دادم. وای نه. قلمم را فراموش کردم آیا می توانید یک خودکار به من قرض دهید؟ "قرض گرفتن" به معنای درخواست از

someone for something. Oh no. I can't read this.  Can I borrow your glasses? If you want to say  

کسی برای چیزی است. وای نه. من نمی توانم این را بخوانم. آیا می توانم عینک شما را قرض بگیرم؟ اگر می‌خواهید بگویید

who you borrowed something from, you can use the  preposition 'from'. For example: I borrowed a book  

از چه کسی چیزی قرض گرفته‌اید، می‌توانید از حرف اضافه «از» استفاده کنید. به عنوان مثال: من یک کتاب

from the library. Oh. I'm late I need to borrow  a laptop from Sam for my meeting. Got to go!

از کتابخانه امانت گرفتم. اوه من دیر رسیده ام، باید برای جلسه ام یک لپ تاپ از سام قرض بگیرم. باید برم!