'ly' Adverbs & Adjectives | English Grammar Lesson | B1-Intermediate

Hello and welcome everyone to this lesson  where we're going to look at adverbs and  

سلام و به همه خوش آمدید به این درس که در آن قیدها و

adjectives ending in 'ly'. Okay, it's because of  a question that came from Dominque, and she asked:  

صفت هایی که به «ly» ختم می شوند را بررسی می کنیم. خوب، این به دلیل سؤالی است که از Dominque آمد، و او پرسید:

'Is friendly an adverb? Can we say he spoke to  me friendly?' So, obviously that's the question.  

«آیا friendly یک قید است؟ آیا می توانیم بگوییم که او دوستانه با من صحبت کرد ؟ بنابراین، بدیهی است که این سوال است.

We need to look at the word 'friendly'. Now,  there are two groups of words ending in 'ly'.  

ما باید به کلمه "دوستانه" نگاه کنیم. اکنون، دو گروه از کلمات وجود دارد که به «ly» ختم می‌شوند.

Let's look at both groups. The first one is  obviously 'ly' adverbs. 'Ly' adverbs are always  

بیایید به هر دو گروه نگاه کنیم. اولین مورد قیدهای «ly» واضح است. قیدهای «Ly» همیشه

adverbs of manner that answer the question how,  and they come from an adjective. For example,  

قیدهایی هستند که به سؤال چگونه پاسخ می‌دهند و از یک صفت می‌آیند. برای مثال،

if our adjective is 'clear' clear speech, the  adverb verb is 'clearly'. We just add 'ly' and  

اگر صفت ما گفتار واضح «روشن» باشد، فعل قید «واضح» است. ما فقط "ly" را اضافه می کنیم و

now we have the adverb. So, a clear speech  but to speak a verb clearly. Or 'careless'  

اکنون قید را داریم. بنابراین، یک گفتار واضح، اما به وضوح صحبت کردن یک فعل. یا «بی دقت»

is the adjective, a careless driver, but to drive  carelessly. Right, nice and simple! But of course,  

صفت است، راننده بی دقت، اما بی احتیاطی رانندگی کردن. درست، زیبا و ساده! اما البته،

there are always exceptions. So, it's important to  know those. We're looking at the important ones.  

همیشه استثناهایی وجود دارد. بنابراین، دانستن آن‌ها مهم است. ما در حال بررسی موارد مهم هستیم.

The common ones. And exception (the two main  exceptions), exception number one is that some  

معمولی ها. و استثنا (دو استثنای اصلی)، استثنای شماره یک این است که برخی

adverbs of manner don't have 'ly', and I've  divided them into two groups. One very small  

قیدهای manner "ly" ندارند و من آنها را به دو گروه تقسیم کرده‌ام. یک گروه بسیار کوچک

group, that's where the adverb is completely  different from the adjective, and I could only  

، آنجاست که قید کاملاً متفاوت از صفت است، و من فقط می‌توانم

think of one example. So, that's the adjective  'good', which becomes the adverb well. So,  

به یک مثال فکر کنم. بنابراین، این صفت «خوب» است که به خوبی تبدیل به قید می شود. بنابراین،

we don't have the word 'goodly'. We can't add  'ly'. It's good adjective a good plan, and 'well',  

کلمه "خوب" نداریم. نمی‌توانیم «ly» را اضافه کنیم. این صفت خوب است، یک طرح خوب، و «خوب»،

well planned. Now, still staying with exception  one, so no 'ly', but a different situation and the  

خوب برنامه ریزی شده است. اکنون، همچنان با استثنا یک باقی می‌مانیم، بنابراین «ly» وجود ندارد، اما یک موقعیت متفاوت است و

situation is where the adverb and the adjective  are exactly the same. So again, we can't add 'ly',  

موقعیت  جایی است که قید و صفت دقیقاً یکسان هستند. بنابراین دوباره، نمی‌توانیم «ly» را اضافه کنیم،

but the word doesn't change. It stays exactly the  same. I've got eight examples in this group for  

اما کلمه تغییر نمی‌کند. دقیقاً همینطور باقی می ماند . من هشت نمونه در این گروه برای

you. One is 'fast' as the adjective. A fast reply.  Also as the adverb: to reply fast. The next one,  

شما دارم. یکی "سریع" به عنوان صفت است. یک پاسخ سریع همچنین به عنوان قید: به سرعت پاسخ دهید. مورد بعدی،

'late'. a late arrival (adverb). To arrive late  (adjective). 'Early'. An early departure. Same  

"دیر". دیر رسیدن (قید). دیر رسیدن (صفت). 'زود'. یک خروج زودهنگام همان

word for the adverb: to leave early. Next one is  'long', a long life. And the adverb is the same,  

کلمه برای قید: زود ترک کردن. مورد بعدی «طولانی»، یک عمر طولانی است. و قید یکسان است،

'long', to live long. Let's look at the other four  that I've chosen for you. These are the common  

'طولانی'، طولانی زندگی کردن. بیایید به چهار مورد دیگری که برای شما انتخاب کرده‌ام نگاه کنیم. این موارد رایج هستند

ones. 'Short' (adjective). A short break. 'Short'  (adverb): to cut short. 'Fine' is an adjective:  

. "کوتاه" (صفت). یک استراحت کوتاه «کوتاه» (قید): کوتاه کردن. "خوب" یک صفت است:

a fine view means a nice view. And 'fine' as an  adverb: to see fine. Here it's more like 'well':  

نمای خوب به معنای نمای زیبا است. و "خوب" به عنوان یک قید: خوب دیدن. اینجا بیشتر شبیه «خوب» است:

to see well, to see okay. And the next one,  very important one, 'hard': a hard job,  

خوب دیدن، خوب دیدن. و مورد بعدی، خیلی مهم، «سخت»: کار سخت،

and also the adverb: hard, no 'ly', to work hard.  And the final one, 'straight': a straight line,  

و همچنین قید: سخت، نه «ly»، به سختی کار کردن. و آخرین آن، «مستقیم»: یک خط مستقیم،

and the adverb is the same, no 'ly': to walk  straight. Okay, so remember that you have to  

و قید یکسان است، نه «ly»: مستقیم راه رفتن . خوب، پس به یاد داشته باشید که باید

remember these. That's the only way. But very  importantly, there's a note here, and there are  

اینها را به خاطر بسپارید. این تنها راه است. اما نکته بسیار مهم اینجاست، و

three of these adjectives: 'thought', 'late', and  'hard', that have adverbial form like 'hardly',  

سه مورد از این صفت ها وجود دارد: "فکر"، "دیر"، و "سخت"، که شکل قید مانند "به سختی"، "

'lately', and 'shortly', but the meaning is  completely different from the adjective. So,  

به تازگی" و "کمی" دارند، اما معنی کاملاً متفاوت از صفت است. بنابراین،

'shortly' means soon: I will write to him soon / I  will write to him shortly. 'Lately' means recently  

«کوتاه» یعنی به زودی: به زودی برای او می نویسم / به زودی برای او می نویسم. "به تازگی" به معنای اخیراً

like: I haven't seen Jim recently / I haven't seen  him lately. And 'hardly', that's the probably the  

مانند: من اخیراً جیم را ندیده‌ام / اخیراً او را ندیده‌ام. و «به سختی»، این احتمالاً

trickiest one, means almost not. So, if you hear  or say: I could hardly breathe, it means I almost  

پیچیده‌ترین مورد است، یعنی تقریباً نه. بنابراین، اگر می شنوید یا می گویید: من به سختی می توانستم نفس بکشم، به این معنی است که تقریباً

couldn't breathe. So, it has a very specific  meaning this one. Okay, so that's important to  

نمی توانستم نفس بکشم. بنابراین، این یک معنای بسیار خاص دارد . بسیار خوب، پس مهم است که به

remember. So now, we can look at exception two.  There are only three words I have chosen. Or the  

خاطر بسپارید. بنابراین اکنون، می‌توانیم به استثنای دو نگاه کنیم. من فقط سه کلمه را انتخاب کرده ام. یا

three common ones in this group, and that's where  your adverb of manner can be with or without 'ly'.  

سه مورد رایج در این گروه، و اینجاست که قید manner شما می‌تواند با یا بدون «ly» باشد.

And the three adjectives are 'quick', 'slow', and  'loud'. But, what's important to remember is that  

و این سه صفت «سریع»، «آهسته» و «بلند» هستند. اما آنچه مهم است به خاطر بسپارید این است که

the form without the 'ly' is very informal  and mainly common in American English. So,  

فرم بدون «ly» بسیار غیررسمی است و عمدتاً در انگلیسی آمریکایی رایج است. بنابراین،

for example the adjective 'quick': a quick meal,  the correct adverb form is 'quickly', and I would  

به عنوان مثال، صفت «سریع»: یک غذای سریع، شکل قید صحیح «سریع» است، و من

recommend you use that: to eat quickly. But don't  be surprised if you hear the word 'quick' used  

توصیه می‌کنم از آن استفاده کنید: سریع غذا خوردن. اما اگر شنیدید که کلمه "سریع"

also as an adverb: eat quick. Very American. Same  with 'slow': a slow walk. But instead of saying  

به عنوان قید نیز استفاده می شود تعجب نکنید: سریع غذا بخورید. خیلی آمریکایی همان با «آهسته»: پیاده روی آهسته. اما به جای گفتن

walk slowly, which is the good form, sometimes  you will hear: to walk slow. And 'loud', that's  

آهسته راه رفتن، که شکل خوبی است، گاهی خواهید شنید: آهسته راه رفتن. و "بلند"، این

also a very common one, where adverb and adjective  forms can be the same: a loud voice (adjective),  

نیز بسیار رایج است، که در آن شکل‌های قید و صفت می‌توانند یکسان باشند: صدای بلند (صفت)،

and to to speak loudly, the best form, but  also very commonly: to speak loud. Alright,  

و به بلند صحبت کردن، بهترین شکل، اما بسیار رایج است: بلند صحبت کردن. بسیار خوب،

so we've looked at those adverbs. Just before we  look at adjectives with 'ly', one important note  

پس ما به آن قیدها نگاه کردیم. درست قبل از اینکه به صفت‌ها با «ly» نگاه کنیم، یک نکته مهم

again and that's to do with the word 'real'. Now,  'real' has two meanings really. The real meaning,  

دوباره و آن مربوط به کلمه «واقعی» است. اکنون، «واقعی» واقعاً دو معنی دارد. معنای واقعی،

the real meaning of real is, 'true'. Real  meaning 'true', for example: a real Improvement.  

معنای واقعی واقعی، «راست» است. Real به معنای «واقعی» است، برای مثال: یک بهبود واقعی.

There, the only adverb form is 'really'. So: to  really improve. But, you know that we can also use  

در آنجا، تنها شکل قید "واقعا" است. بنابراین: برای بهبود واقعی. اما، می‌دانید که ما همچنین می‌توانیم از

'really' as a synonym for 'very' or 'completely',  and that's where it comes before another adverb or  

«واقعا» به عنوان مترادف «خیلی» یا «کاملاً» استفاده کنیم، و اینجاست که قبل از یک قید یا

another adjective. And used in that way of  course again 'really' is the correct form,  

صفت دیگر می‌آید. و در این صورت استفاده می‌شود، البته دوباره «واقعا» شکل صحیح است،

before an adverb or an adjective, but you could  also hear it without the 'ly'. So the correct  

قبل از یک قید یا صفت، اما می‌توانید آن را بدون «ly» نیز بشنوید. بنابراین

form is really nice, but especially in American  English, you are likely to hear: oh real nice,  

فرم صحیح   واقعاً خوب است، اما به خصوص در انگلیسی آمریکایی، احتمالاً می‌شنوید: اوه واقعاً خوب است،

that's real nice. So, just remember these little  exceptions. So that's about 'ly' adverbs. Let's  

واقعاً خوب است. بنابراین، فقط این استثناهای کوچک را به خاطر بسپارید . بنابراین این در مورد قید "ly" است. بیایید

look at 'ly' adjectives, and that's where things  can get confusing. So, there are a few adjectives  

به صفت‌های «ly» نگاه کنیم، و اینجاست که همه چیز ممکن است گیج‌کننده شود. بنابراین، چند صفت   وجود دارد

that actually end in 'ly', and the common ones, we  have one group that are descriptive, for example  

که در واقع به «ly» ختم می‌شوند، و صفت‌های رایج، یک گروه داریم که توصیفی هستند، برای مثال

'friendly', 'lovely', 'lonely', 'costly',  'orderly', 'deadly', 'lively', 'elderly',  

«دوستانه»، «دوست‌داشتنی»، «تنها»، «پرهزینه»، «مرتب»، «کشنده»، «سرزنده»، «پیر»،

'cowardly'. These are all adjectives. They  describe something or someone. So, the adjective  

«بزدل». اینها همه صفت هستند. آنها چیزی یا کسی را توصیف می کنند. بنابراین،

form ends in 'ly'. What do we do for the adverb?  Can we add another 'ly' and say: friendlyly?  

شکل صفت به «ly» ختم می‌شود. برای قید چه کار کنیم؟ آیا می توانیم یک 'ly' دیگر اضافه کنیم و بگوییم: دوستانه؟

Doesn't sound right. It's phonetically awkward  to have two 'lys' : lyly. So in this case,  

صداش درست نیست از نظر آوایی ناخوشایند است که دو "ly" داشته باشیم: lyly. بنابراین در این مورد،

and we can't use them directly as an adverb, we  have to create a phrase with them. So the it's not  

و ما نمی‌توانیم مستقیماً از آنها به عنوان قید استفاده کنیم، باید یک عبارت با آنها ایجاد کنیم. بنابراین it

an adverb, but it's an it's a phrase that acts as  an adverb. And it would be with the words 'way',  

یک قید نیست، بلکه عبارتی است که به عنوان یک قید عمل می کند. و این می تواند با کلمات «راه»،

'fashion', and 'manner': in a friendly manner,  in an orderly fashion, in a lovely manner. Right,  

«مد» و «روش» باشد: به شیوه ای دوستانه، به شیوه ای منظم، به شیوه ای دوست داشتنی. درست است،

you have to create these phrases. So, a friendly  man, but to behave in a friendly way. Now,  

باید این عبارات را ایجاد کنید. بنابراین، مردی دوستانه، اما رفتار دوستانه. اکنون،

there's another group of adjectives that end  in 'ly', and they're related to a time period.  

گروه دیگری از صفت‌ها وجود دارند که به «ly» ختم می‌شوند و به یک دوره زمانی مربوط می‌شوند.

You're very familiar with them like 'daily',  'weekly', 'fortnightly', 'monthly', 'quarterly',  

شما با آنها مانند «روزانه»، «هفتگی»، «دو هفته‌ای»، «ماهانه»، «سه‌ماهه»،

and 'yearly'. For this group, the adjective and  the adverb take the same form. So, 'weekly' is an  

و «سالانه» بسیار آشنا هستید. برای این گروه، صفت و قید یک شکل هستند. بنابراین، "هفتگی" یک

adjective but also an adverb. We can have a weekly  meeting. Also, to meet weekly. Therefore, we come  

صفت است، بلکه یک قید نیز هست. می‌توانیم یک جلسه هفتگی داشته باشیم . همچنین، برای ملاقات هفتگی. بنابراین،

back to the question that Dominique asked: is  friendly an adverb? The answer is no. It is only  

به سؤالی که دومینیک پرسید برمی‌گردیم: آیا دوستی یک قید است؟ پاسخ منفی است. این فقط

an adjective. Can we say he spoke to me friendly?  No, because it's not an adverb. Remember that you  

یک صفت است. آیا می توانیم بگوییم که او دوستانه با من صحبت کرد؟ نه، چون قید نیست. به یاد داشته باشید که

have to create a phrase that replaces an adverb:  No, he spoke, or he spoke to me, in a friendly  

باید عبارتی بسازید که جایگزین قید شود: نه، او صحبت کرد، یا با من صحبت کرد، دوستانه

manner, or fashion, or way. Now, that answers  the question. But I wanted to go one step further  

، یا به شیوه یا روش. اکنون، این به سؤال پاسخ می دهد . اما من می‌خواستم یک گام فراتر بروم

to finish, and that is to also remind you of how  to create comparative and superlative adjectives  

تا به پایان برسم، و آن این است که به شما یادآوری کنم که چگونه

with these 'ly' words. Looking at 'ly' adjectives  first, two cases. If your 'ly' adjective has two  

با این کلمات «لی» صفت‌های مقایسه‌ای و عالی ایجاد کنید. نگاه کردن به صفت‌های «ly» ابتدا، دو مورد. اگر صفت «ly» شما دو

syllables, it always has at least two syllables,  then use 'er' and 'est'. So for example, for the  

هجا دارد، همیشه حداقل دو هجا دارد، سپس از «er» و «est» استفاده کنید. بنابراین، برای مثال، برای

adjective 'deadly', the comparative is 'deadlier  than, and superlative is 'the deadliest'. Because  

صفت «مرگبار»، قیاس «کشنده‌تر» از، و فوق‌العاده «کشنده‌ترین» است. زیرا

generally speaking, all two syllable adjectives  that end in 'y', the sound ee, take 'er' and  

به طور کلی، هر دو صفت هجا که به «y» ختم می‌شوند، صدای ee، «er» و

'est'. For example happy = happier, than the  happiest. We never say: more happy or more deadly.  

«est» را می‌گیرند. برای مثال شاد = شادتر، از شادترین. ما هرگز نمی گوییم: شادتر یا مرگبارتر.

Because they end in two syllables ending in the  sound ee. Or lucky = luckier than the luckiest.  

زیرا به دو هجا ختم می‌شوند که به صدای ee ختم می‌شوند. یا خوش شانس = خوش شانس تر از خوش شانس ترین.

So, that's the case with two syllable adjectives.  Now if your 'ly' adjective is longer than two  

بنابراین، این مورد در مورد صفت های دو هجایی است. حالا اگر صفت «ly» شما طولانی‌تر از دو

syllables, if it's multi- syllable, then of course  the rule stands and we need to use 'more' and  

هجا باشد، اگر چند هجا باشد، مطمئناً قانون پابرجاست و ما باید از «بیشتر» و

'most'. So for example, if you have 'cowardly',  that's three syllables, then of course we use  

«بیشتر» استفاده کنیم. بنابراین، برای مثال، اگر «بزدلانه» دارید، این سه هجا است، پس البته ما

more and most: more cowardly than, and the most  cowardly. And of course, time-related adjectives,  

بیشتر و بیشتر از آن استفاده می‌کنیم: ترسوتر از، و ترسوترین. و البته، صفت‌های مربوط به زمان،

'weekly', 'fortnightly', etc. naturally don't  have comparative or superlative forms. Right,  

«هفتگی»، «دو هفته‌ای»، و غیره طبیعتاً اشکال مقایسه‌ای یا فوق‌العاده ندارند. درست است،

and to end then just looking at the comparative  and superlative forms of 'ly' adverbs,  

و برای پایان، فقط به شکل‌های مقایسه‌ای و فوق‌العاده قیدهای «ly» نگاه کنید،

with the adverbs regardless of the number of  syllables, whether it's two, three, or more,  

با قیدها بدون در نظر گرفتن تعداد هجاها، خواه دو، سه یا بیشتر باشد،

always use 'more' and 'most'. So for example,  if the sorry I've written 'adjective' there it  

همیشه از «بیشتر» و «بیشتر» استفاده کنید. بنابراین، برای مثال، اگر متاسفم «صفت» را در آنجا نوشته‌ام،

should be 'adverb'. If the adverb is 'clearly',  the comparative is always 'more clearly than'. So,  

باید «قید» باشد. اگر قید "واضح" باشد، قیاس همیشه "واضح تر از" است. بنابراین،

'clearly' is just two syllables: clear-ly,  more clearly than and the most clearly. And  

«واضح» فقط دو هجا است: واضح‌تر، واضح‌تر و واضح‌تر. و

'carelessly' is three syllables: care-less-ly and  of course then naturally we will use 'more' and  

«بی دقتی» سه هجا است: بی‌احتیاط و البته طبیعتاً از «بیشتر» و

'most': more carelessly than and the most  carelessly. Okay, I think that's the end  

«بیشترین» استفاده می‌کنیم: بی‌دقت‌تر از و بی‌دقت‌ترین. بسیار خوب، فکر می کنم این پایان

of the presentation. I hope it has clarified or  given you some guidelines as to how to use 'ly'  

ارائه است. امیدوارم در مورد نحوه استفاده صحیح از کلمات "ly"

words, whether they're adverbs or adjectives  correctly. I hope you've enjoyed this lesson.  

، چه قید یا صفت، آن را روشن کرده باشد یا به شما دستورالعمل هایی داده باشد . امیدوارم از این درس لذت برده باشید.

For more on this topic click here! Remember  to also check out my complete online course,  

برای اطلاعات بیشتر در مورد این موضوع اینجا را کلیک کنید! فراموش نکنید که دوره آنلاین کامل من را نیز بررسی کنید،

and don't forget to like and subscribe.  Thank you for watching, and happy studies!

و فراموش نکنید که لایک کنید و مشترک شوید. از تماشای شما متشکریم، و مطالعه مبارک!