My 8 Favourite English Adjectives | Improve Your Vocabulary | Describing People

Hello! This is Emma from mmmEnglish!

سلام! این Emma از mmmEnglish است!

In this lesson, I want to share some of my

در این درس، می‌خواهم برخی از صفت‌های انگلیسی مورد علاقه‌ام را با شما به اشتراک بگذارم

favourite English adjectives with you,

specifically, adjectives that are used to describe people.

، به‌ویژه صفاتی که برای توصیف افراد استفاده می‌شوند.

Now, saying that someone is nice or friendly is good but

اکنون، گفتن اینکه فردی خوب یا دوستانه است، خوب است، اما

adjectives like 'incredible', 'generous' or 'inspiring'

صفت هایی مانند "باورنکردنی"، "سخاوتمند" یا "الهام بخش

are just so much stronger and more meaningful.

" بسیار قوی تر و معنادارتر هستند.

To be expressive and to show emotion and feeling

برای رسا بودن و نشان دادن احساسات و عواطف و

and to sound more interesting when you're speaking English,

برای اینکه وقتی انگلیسی صحبت می کنید جالب تر به نظر برسد

you need to start pushing your vocabulary further.

، باید واژگان خود را بیشتر تقویت کنید.

Now, this lesson is sponsored by the

اکنون، این درس توسط

mmmEnglish imitation lessons

درس‌های تقلید mmmEnglish حمایت می‌شود

and later on I'm going to tell you how you can build

و بعداً به شما خواهم گفت که چگونه می‌توانید

your vocabulary and your speaking skills to describe people

واژگان و مهارت‌های گفتاری خود را برای توصیف افرادی که

using these lessons up here.

از این درس‌ها در اینجا استفاده می‌کنند، بسازید.

Okay, so you already know what an adjective is -

خوب، پس شما قبلاً می دانید که یک صفت چیست -

there are lots of them in English!

تعداد زیادی از آنها در انگلیسی وجود دارد!

They're used to describe or to give more information about a noun.

آنها برای توصیف یا دادن اطلاعات بیشتر در مورد یک اسم استفاده می شوند.

They're also a really exciting and interesting part

آنها همچنین بخش بسیار هیجان انگیز و جالبی

of the language. They help you to be really expressive,

از زبان هستند. آنها به شما کمک می کنند تا واقعاً رسا

to add colour and emotion to your English.

باشید و رنگ و احساسات را به زبان انگلیسی خود اضافه کنید.

Now, before we start let me just remind you

اکنون، قبل از شروع، اجازه دهید فقط به شما یادآوری

about where these adjectives should go in an English sentence,

کنم که این صفت ها در یک جمله انگلیسی باید کجا قرار گیرند،

because this is one of the most common mistakes that English learners make.

زیرا این یکی از رایج ترین اشتباهاتی است که زبان آموزان انگلیسی مرتکب می شوند.

In English, you need to use your adjectives like this:

در زبان انگلیسی، شما باید از صفت های خود به این صورت استفاده کنید:

'a' or 'an' with the adjective followed by the noun.

"a" یا "an" با صفتی که بعد از آن اسم قرار می گیرد.

We can also use adjectives with this structure: a noun or a pronoun with the

همچنین می توانیم از صفت هایی با این ساختار استفاده کنیم: اسم یا ضمیر با

be verb and the adjective.

فعل be و صفت.

So, in this lesson I'm going to share eight of my favourite adjectives with you

بنابراین، در این درس، هشت مورد از صفت‌های مورد علاقه‌ام را با شما به اشتراک می‌گذارم

to help you build your vocabulary for describing people.

تا به شما در ساخت واژگان خود برای توصیف افراد کمک کنم.

Now, I'm including positive and negative adjectives here

اکنون، من صفت های مثبت و منفی را در اینجا اضافه می کنم

and lots of them can be used to describe places and things too

و بسیاری از آنها را می توان برای توصیف مکان ها و چیزها نیز استفاده کرد،

but the focus in this lesson is on describing people.

اما تمرکز در این درس بر توصیف افراد است.

I'll link to another lesson about describing places and things

من در پایان این درس به درس دیگری در مورد توصیف مکان ها و چیزها پیوند خواهم داد

at the end of this lesson.

.

So, let's start with 'exceptional'.

بنابراین، اجازه دهید با "استثنایی" شروع کنیم.

Say it with me: exceptional.

با من بگو: استثنایی.

Notice where the stress is there.

توجه کنید که استرس کجاست.

On the second syllable, exceptional.

در هجای دوم استثنایی.

The stress is always important with adjectives because

استرس همیشه در مورد صفت ها مهم است زیرا

pushing down on that stress syllable will help you to

پایین آوردن آن هجای استرس به شما کمک می کند تا

emphasise it and make the meaning even stronger.

بر آن تأکید کنید و معنی را حتی قوی تر کنید.

When someone's exceptional

وقتی فردی استثنایی است

they're much greater or much better than usual,

، خیلی بهتر یا بهتر از حد معمول است،

especially when you're talking about their skills or their intelligence.

به خصوص وقتی در مورد مهارت ها یا هوش او صحبت می کنید.

So, it's a much stronger way of saying

بنابراین، این یک راه بسیار قوی تر برای گفتن

that someone is good!

اینکه کسی خوب است!

She is an exceptional student.

او دانش آموز استثنایی است.

Tom is an exceptional lawyer. We highly recommend him.

تام یک وکیل استثنایی است. ما او را به شدت توصیه می کنیم.

They are exceptional musicians. I'd love to see them play again.

آنها نوازندگان استثنایی هستند. من دوست دارم دوباره بازی آنها را ببینم.

Now, a synonym for exceptional is remarkable.

اکنون، مترادف استثنایی قابل توجه است.

It has the same strong meaning.

همان معنای قوی را دارد.

So, now you've got two extra adjectives to use!

بنابراین، اکنون دو صفت اضافی برای استفاده دارید!

Exceptional, remarkable.

استثنایی، قابل توجه

What about 'aggressive'?

در مورد "تهاجمی" چطور؟

Now, this adjective definitely describes negative behaviour,

حالا، این صفت قطعاً رفتار منفی،

someone's negative behaviour.

رفتار منفی یک نفر را توصیف می کند.

So, when someone is being angry or rude

بنابراین، وقتی کسی عصبانی یا بی ادب است

and they're doing it in a way that makes you feel uncomfortable

و این کار را به گونه ای انجام می دهد که باعث ناراحتی شما می شود،

then this is a good adjective to use.

این یک صفت خوب برای استفاده است.

Now, aggressive can be physical,

در حال حاضر، پرخاشگری می تواند فیزیکی باشد،

like someone wants to hit you or hurt you.

مانند کسی که می خواهد به شما ضربه بزند یا به شما آسیب برساند.

Or, they could be arguing with you

یا ممکن است با شما

and being angry or rude with their words.

دعوا کنند و با حرف هایشان عصبانی یا بی ادب باشند.

Sarah's colleague can be a bit aggressive, don't you think?

همکار سارا می تواند کمی پرخاشگر باشد، فکر نمی کنی؟

Responsible. Responsible.

مسئول. مسئول.

Responsible.

مسئول.

Hear how those unstressed syllables reduce down?

می شنوید که چگونه آن هجاهای بدون تاکید کاهش می یابد؟

Now, this adjective can be used in a few different ways.

در حال حاضر، این صفت را می توان به چند روش مختلف استفاده کرد.

A responsible person is someone who can be trusted

یک فرد مسئول کسی است که می توان

to do the right thing.

به او اعتماد کرد تا کار درست را انجام دهد.

They're reliable and sensible.

آنها قابل اعتماد و معقول هستند.

She's very responsible for an eight year old.

او برای یک کودک هشت ساله بسیار مسئول است.

But it can also mean that someone is in charge of making something happen

اما همچنین می تواند به این معنی باشد که شخصی مسئول ایجاد چیزی

or making sure that people are looked after.

یا اطمینان از مراقبت از مردم است.

Ben is responsible for that project. You'll have to ask him.

بن مسئول آن پروژه است. باید ازش بپرسی

Or, Mrs Brown is responsible for 28 children in her classroom.

یا، خانم براون مسئول ۲۸ کودک در کلاس درس است.

Generous. Generous.

سخاوتمندانه سخاوتمندانه

Now, being generous is about

اکنون، سخاوتمند بودن یعنی

giving more than what's expected.

دادن بیش از آنچه انتظار می رود.

People can be generous with money or with gifts

مردم می توانند با پول یا هدایا

but they can also be generous with their time and assistance.

سخاوتمند باشند، اما می توانند با وقت و کمک خود نیز سخاوتمند باشند.

It's not just about cash!

فقط پول نقد نیست!

Thank you for the tickets. You're so generous.

بابت بلیط ها متشکرم تو خیلی سخاوتمندی

He's very generous with his time, he'll help you if you need it.

او با وقت خود بسیار سخاوتمند است، اگر به آن نیاز داشته باشید به شما کمک خواهد کرد.

She gave some very generous donations to several charities.

او کمک های بسیار سخاوتمندانه ای به چندین موسسه خیریه داد.

Ohh... Independent, independent, independent.

اوه... مستقل، مستقل، مستقل.

An independent person doesn't rely on others for money or help.

یک فرد مستقل برای پول یا کمک به دیگران متکی نیست.

They prefer to do things on their own, in their own way.

آنها ترجیح می دهند کارها را به تنهایی و به روش خودشان انجام دهند.

So, you can use it to describe children;

بنابراین، می توانید از آن برای توصیف کودکان استفاده کنید.

Tom is a very independent boy. He likes to do everything on his own.

تام پسر بسیار مستقلی است. او دوست دارد همه چیز را به تنهایی انجام دهد.

She's a fiercely independent woman.

او یک زن به شدت مستقل است.

He was thrilled that he was finally financially independent.

او از اینکه بالاخره از نظر مالی مستقل شد بسیار هیجان زده بود.

Sophisticated. Sophisticated.

پیچیده. پیچیده.

Say it with me! Sophisticated.

با من بگو! پیچیده.

Now, a sophisticated person is someone who understands and is a part of the modern world.

در حال حاضر، یک فرد پیچیده کسی است که درک می کند و بخشی از دنیای مدرن است.

They're often very up-to-date with the latest trends in culture and fashion and the arts.

آنها اغلب با آخرین روندهای فرهنگ و مد و هنر بسیار به روز هستند.

Sophisticated people tend to be pretty cool people!

افراد پیچیده معمولاً افراد باحالی هستند!

Her daughter is very sophisticated.

دختر او بسیار پیچیده است.

The public is becoming more sophisticated when it comes to drinking coffee.

مردم هنگام نوشیدن قهوه پیچیده تر می شوند.

Intelligent. Intelligent.

باهوش. باهوش.

Intelligent.

باهوش.

Now, you probably know this adjective already

اکنون، احتمالاً این صفت را قبلاً می‌شناسید،

but I've included it because I want you to start using it more!

اما من آن را گنجانده‌ام زیرا می‌خواهم بیشتر از آن استفاده کنید!

It's a synonym of smart or clever but it's just a more sophisticated way of saying it!

این مترادف باهوش یا باهوش است اما روشی پیچیده تر برای بیان آن است!

It means that someone is good at thinking quickly and clearly

این بدان معناست که کسی در فکر کردن سریع و واضح

and understanding complex ideas.

و درک ایده های پیچیده خوب است.

Paul is a very intelligent guy.

پل مرد بسیار باهوشی است.

Sarah's the most intelligent person on our team.

سارا باهوش ترین فرد در تیم ماست.

Valuable. Valuable.

با ارزش با ارزش

Notice this 'u' here, when I pronounce this word.

وقتی این کلمه را تلفظ می کنم به این "u" توجه کنید.

Say it with me.

با من بگو

There is a /j/ sound here.

در اینجا صدای /j/ وجود دارد.

It's not val-oo-ble or val-oo-ua-ble, it's

این val-oo-ble یا val-oo-ua-ble نیست،

valuable.

ارزشمند است.

Now, you often hear this adjective being used for things like

اکنون، اغلب می شنوید که از این صفت برای چیزهایی مانند

jewellery or cars or houses, to tell us that something costs a lot of money

جواهرات، اتومبیل یا خانه استفاده می شود، تا به ما بگویید که چیزی هزینه زیادی

or it's important to someone

دارد یا برای کسی مهم است،

but it's also an excellent adjective for a person

اما برای یک فرد نیز یک صفت عالی است

and it's often used in a professional context like

و اغلب در زمینه حرفه ای استفاده می شود. مثل

at work or at your job.

سر کار یا کار شما

So, valuable in this context is not necessarily about money

بنابراین، ارزش در این زمینه لزوماً به پول

but about how useful a person is.

نیست، بلکه به میزان مفید بودن یک شخص بستگی دارد.

Crystal and Yana are both valuable members of my team.

کریستال و یانا هر دو اعضای ارزشمند تیم من هستند.

Thanks to our valuable volunteers who donate their time every year.

با تشکر از داوطلبان ارزشمند ما که هر سال وقت خود را اهدا می کنند.

Can you think of someone who's valuable, at your job or at school?

آیا می توانید به کسی فکر کنید که در شغل یا مدرسه ارزشمند است؟

Anyway, they are my favourite adjectives for describing people.

به هر حال، آنها صفت های مورد علاقه من برای توصیف افراد هستند.

What do you think about that list?

نظر شما در مورد آن لیست چیست؟

I'm sure you can think of some others that you would like to add,

من مطمئن هستم که می توانید به موارد دیگری فکر کنید که می خواهید اضافه کنید،

so make sure you do it in the comments below this video.

بنابراین مطمئن شوید که این کار را در نظرات زیر این ویدیو انجام دهید.

Now, I have a whole series of imitation lessons

در حال حاضر، من یک سری کامل از درس های تقلید

designed to help you improve your pronunciation and

طراحی شده برای کمک به شما در بهبود تلفظ و

your English expression by imitating a

بیان انگلیسی خود را با تقلید از یک

native English speaker

انگلیسی زبان مادری

and that just means copying their pronunciation, their expression.

و این فقط به معنای کپی کردن تلفظ آنها، بیان آنها است.

And luckily for you, all of these lessons are about describing people.

و خوشبختانه برای شما، همه این درس ها در مورد توصیف افراد است.

So, you'll practise using lots of new vocabulary in context

بنابراین، استفاده از واژگان جدید زیادی را در متن

with the correct pronunciation and expression.

با تلفظ و بیان صحیح تمرین خواهید کرد.

And you can learn more about these lessons by clicking this link up here!

و شما می توانید با کلیک بر روی این لینک در اینجا بیشتر در مورد این درس ها بیاموزید!

But they're really great ways for improving your speaking skills.

اما آنها واقعاً راه های عالی برای بهبود مهارت های گفتاری شما هستند.

That's it for this lesson. Don't forget to subscribe to my channel just down here,

برای این درس تمام شد. فراموش نکنید که در کانال من همین پایین عضو شوید،

there are new lessons every week.

هر هفته دروس جدید وجود دارد.

But since you're already here, why don't you check out some

اما از آنجایی که شما در حال حاضر اینجا هستید، چرا برخی

of my other lessons? You can try one

از درس های دیگر من را بررسی نمی کنید؟ می‌توانید یکی

of the imitation lessons right here

از درس‌های تقلید را همین‌جا امتحان کنید

or, keep practising with adjectives just here.

یا همین‌جا به تمرین با صفت‌ها ادامه دهید.

Thanks for watching and I'll see you in the next lesson. Bye for now!

از تماشای شما متشکرم و در درس بعدی شما را می بینم. فعلا خداحافظ!