Common Mistakes with English ADJECTIVES 👉🏼 -ed and -ing endings

اشتباهات معمول همراه با صفت های که با ing و ed ختم میشوند

Hello! I'm Emma from mmmEnglish and in this

سلام! من Emma از mmmEnglish هستم و در این

lesson we're focusing on adjectives. But

درس روی صفت ها تمرکز می کنیم. اما

not just any adjectives! Pairs of

نه هر صفتی! جفت

adjectives that can end in either ED or

صفت هایی که می توانند به ED یا

ING, because you might be a little

ING ختم شوند، زیرا ممکن است

confused about when you can use each

در مورد اینکه چه زمانی می توانید از هر نوع صفت استفاده کنید کمی گیج شوید

type of adjective!

!

Lots of these english adjectives are

بسیاری از این صفت های انگلیسی

made by adding ED or ING to a verb. For

با افزودن ED یا ING به یک فعل ساخته می شوند. به

example, the verb 'frustrate' can become an

عنوان مثال، فعل 'Frustrate' می تواند

adjective by adding ED - 'frustrated' or ING

با افزودن ED - 'frustrated' یا ING

'frustrating'. These endings are called

'frustrating' به یک صفت تبدیل شود. به این پایان‌ها

suffixes and when we add them to the end

پسوند می‌گویند و وقتی آنها را به

of a verb they transform our verb into

آخر فعل اضافه می‌کنیم، فعل ما را

an adjective. But you need to know how to

به صفت تبدیل می‌کنند. اما شما باید بدانید که چگونه

use each of these types of adjectives

از هر یک از این نوع صفت ها استفاده کنید

and we're going to do that right now,

و ما این کار را هم

right here in this lesson!

اکنون در این درس انجام می دهیم!

An adjective that ends in ING is used to describe the

صفتی که به ING ختم می‌شود برای توصیف

characteristics of something the

ویژگی‌های چیزی،

characteristics of a person or a place

ویژگی‌های یک شخص یا مکان

or a thing or a situation.

یا یک چیز یا موقعیت استفاده می‌شود.

Adjectives that end in ED are used to describe an

صفت هایی که به ED ختم می شوند برای توصیف یک

emotion or a feeling and it's usually a

عاطفه یا احساس استفاده می شود و معمولاً یک

temporary thing something that only

چیز موقتی است که

people can have generally, only people

به طور کلی فقط مردم می توانند داشته

have feelings, most of the time. But some

باشند، بیشتر اوقات فقط مردم احساسات دارند. اما برخی از

animals can also have feelings.

حیوانات نیز می توانند احساسات داشته باشند.

But you can't use ED adjectives to describe the

اما شما نمی توانید از صفت های ED برای توصیف

feelings of a thing or of the situation

احساسات یک چیز یا موقعیت استفاده کنید

because they don't have feelings! If you

زیرا آنها احساساتی ندارند! اگر می

say that something or someone is boring,

گویید چیزی یا کسی خسته کننده است،

they or it makes you feel bored. So, the

باعث می شود احساس بی حوصلگی کنید. بنابراین،

thing or the person that is boring is

چیزی یا شخصی که خسته کننده است

what makes you feel bored. It bores you

چیزی است که باعث می شود احساس بی حوصلگی کنید. حوصله‌تان سر می‌رود

OK, there's our verb! If you say that

، خب، فعل ما هم هست! اگر می گویید

something is exciting, it makes you feel excited.

چیزی هیجان انگیز است، باعث می شود احساس هیجان کنید.

Did you did you notice any patterns in those

آیا متوجه الگوهایی در آن

examples? If you're talking about a

نمونه ها شده اید؟ اگر در مورد یک

temporary feeling or an emotion then use

احساس موقت یا یک احساس صحبت می کنید

the ED form of the adjective.

، از شکل ED صفت استفاده کنید.

If you're describing

اگر در حال

the thing or the person that caused

توصیف چیزی یا شخصی هستید که

those feelings, then use the ING form of

این احساسات را ایجاد کرده است، از شکل ING

the verb. For example, that movie was strange!

این فعل استفاده کنید. مثلا آن فیلم عجیب بود!

Let's look at the difference again.

بیایید دوباره به تفاوت نگاه کنیم.

He's bored. So, he's not

او حوصله اش سر رفته است. بنابراین، او

interested in what's happening, he's not

علاقه ای به اتفاقات ندارد، او

having a good time. If he's at a party

اوقات خوبی را سپری نمی کند. اگر او در یک مهمانی

perhaps he doesn't like the music or he

باشد، شاید موسیقی را دوست نداشته باشد یا

doesn't really know anyone and he's got

واقعاً کسی را نمی شناسد و کسی را هم

no one to talk to. He's bored. He feels bored.

ندارد که با او صحبت کند. او حوصله اش سر رفته است. او احساس بی حوصلگی می کند.

But if you say he's boring it

اما اگر می گویید او خسته کننده است، به این

means he's not an interesting person, that

معنی است که او فرد

you don't enjoy talking to him. He's

جالبی نیست و از صحبت کردن با او لذت نمی برید. او

never got anything interesting to say.

هرگز چیز جالبی برای گفتن ندارد.

He's boring. He makes me feel bored.

او خسته کننده است. او به من احساس بی حوصلگی می دهد.

Alright, it's time to practice a little

خوب، وقت آن است که کمی تمرین

now. I'm going to read out a few

کنیم. من قصد دارم چند

sentences for you and I want you to try

جمله را برای شما بخوانم و می خواهم سعی

to choose if the adjective in each

کنید انتخاب کنید که آیا صفت در هر

sentence is the correct adjective or not.

جمله صفت صحیح است یا خیر.

Ready?

آماده؟

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

It's a "no"! Incorrect answer! I am very excited to see my sister.

این یک "نه" است! پاسخ نادرست! من از دیدن خواهرم بسیار هیجان زده هستم.

It's how I feel. I'm excited. I

این همان احساسی است که من دارم. من هیجان زده هستم.

feel excited to see my sister.

من از دیدن خواهرم هیجان زده ام.

annoying I don't understand these

آزاردهنده من اینها را درست نمی فهمم

Correct!

!

The instructions are annoying. They're making

دستورالعمل ها آزاردهنده است. آنها باعث می شوند که

me feel annoyed.

من احساس ناراحتی کنم.

I'm bored because i've got

حوصله ام سر رفته چون

nothing to do. I feel bored.

کاری ندارم احساس بی حوصلگی می کنم.

I felt so embarrassed! I felt embarrassed

خیلی خجالت کشیدم!

when I spilt tomato sauce down my dress on a date!

وقتی در یک قرار ملاقات سس گوجه فرنگی را روی لباسم ریختم احساس خجالت کردم!

I hate being the centre of attention! It was so embarrassing when

من از بودن در مرکز توجه متنفرم!

they called my name and I had to go up on stage!

وقتی اسمم را صدا زدند و من مجبور شدم روی صحنه بروم خیلی خجالت آور بود!

It was embarrassing. The

خجالت آور بود.

experience was embarrassing. I felt embarrassed.

تجربه شرم آور بود. احساس خجالت کردم.

OK, I've made a worksheet for you so you can keep

خوب، من یک کاربرگ برای شما درست کرده ام تا بتوانید

practicing these adjectives after this

پس از پایان این درس به تمرین این صفت ها ادامه

lesson finishes you can download it for

دهید و می توانید آن را به

free right here! I want you to practice

صورت رایگان از اینجا دانلود کنید! من از شما می خواهم

using these adjectives when you're

speaking when you're writing and when

هنگام صحبت کردن هنگام نوشتن و هنگامی

you're listening to other people. Listen

که به دیگران گوش می دهید استفاده از این صفت ها را تمرین کنید.

to how they used. I'm also going to send

به نحوه استفاده آنها گوش دهید. همچنین

you the answers to the worksheet so that

می‌خواهم پاسخ‌های کاربرگ را برای شما ارسال کنم تا

you know what you got right what you

بدانید چه چیزی را به درستی دریافت کرده‌اید و چه چیزی را

need to improve. I hope that you enjoyed

برای بهبود نیاز دارید. امیدوارم از این درس لذت برده باشید

this lesson and if you are a subscriber

و اگر

to the mmmEnglish Channel, it's awesome to

مشترک کانال mmmEnglish هستید،

see you again! If you are not a

دیدن دوباره شما عالی است! اگر هنوز مشترک نیستید،

subscriber yet then just click that red

فقط روی دکمه قرمز

button right there and join me for the

کلیک کنید و برای درس بعدی به من بپیوندید

next lesson. You can also find me on

. شما همچنین می توانید من را در

Facebook. You can check out some of my

فیس بوک پیدا کنید. می‌توانید برخی از

other videos right here, especially this

ویدیوهای دیگر من را همین‌جا ببینید، به‌ویژه این

one, my imitation lessons, which are a

یکی، درس‌های تقلید من، که راهی

really fun and easy way to practice your

واقعا سرگرم‌کننده و آسان برای تمرین

English speaking skills. That's all from

مهارت‌های مکالمه انگلیسی شماست. این همه از

me today! I'm glad you joined me and I'll

من امروز! خوشحالم که به من ملحق شدی و

see you next time. Bye for now!

دفعه بعد می بینمت. فعلا خداحافظ!